یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۵۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

مودت

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر

وقتی به یه سری آدمایی همچو احمدی نژاد که پناه برده بود به رمال یا تخیلی شده بود یا بلخره پناه برده دیگه شما که پناه ببری به دکتری و حرفش رو قبول داشته باشی و جان بسپاری مثلا به کلام من داری منو پرستش میکنی و اثر داره روت و من قوی میشم در مخ زنی شما و شما و حتما روی شما تاثیر داره کلام من و بنده ی من میشی و اگه حتی قبلش قدرت نداشتم بر روی تفکر شما و باورتون و ایمانتون الان که منو قبول داری و حرفم رو گوش میدهی ناچارا قدرت منو پذیرفته ای و تسلط دارم بر روی شما و شیاطین و فرشته ها هم کمکم می کنن اگه بشینی پای خرف من مخصوصا اگه دیگه زن باشی یعنی طرف چادوگره قدرتی نداره ولی همینکه من و شما پای حرفش بشینیم و قبولش داشته باشیم قوی میشه و اینو ار روی روایتی میگم که می قرماید پای سحن هرکس بشینی داری می پرستی اش!!! لذا چنین شخصیت هایی حتی رئیس جمهور بوده ولی من شک می کنم که امام زمان رو دیده یا نه!! چون شما و من ببینیم قدرت اول می دانیم و حرف دیگران و قدرتشون بالاتر و تاثیری اول روی ما نداره چه برسه بریم دنبال رمالی و قبول داشتن شخص دیگری که با اجنه در رابطه داره ولی خوب اوضاع روحیشم خراب بوده و شیاطین بی تاثیر نبوده اند ولی کسی که امام زمان رو دیده اینکارارو نمیکنه و به این چیزا پناه نمیبره گاهی و من چند روز پیش هم داشتم اسماء الهی رو در همون کتاب کله سر رو میخوندم رسیدم به اسما جلالی و جمالی خدا که در قرآنه لذا اصلا نمیدونستم با اسماء جلالی خدا میتونی شما بین دو نفر اختلاف درست کنی!! نام خدا استا ولی میشه!!! و فکر میکردم جادو کردن و اختلاف انداحتن با روش ذکر گویی نیست بلکه سحر و طلسم خاصی است که شیاطین چمع میشن نگو که با فرشته ها هم اینطوری میشه یعنی شما بشینی بگی من شهوت رانی و گناه نمیکنم این سرت به سنگ میخوره و ممکنه افسرده هم بشی مثل ما برای یه مدتم گناه نکنی باید حتما ذکرتو بگی تا از پژمردگی درِآِی مثلا یا متین یا قوی یا مذل یا مالک الملک - یا علی- یا مانع اینا رو هم باید بلند یا یواش مقتضای رفتارت بگویی هم وگرنه روت مثلا میشن و بسته میشی و قبض میشی و غمگین اینا رو که گفتم چند تا اسماء جلالی بود اسامی جمالی هم هست که باید بدونیم که ما هدف شیاطین هستیم و اسماء جلالی برای دفع اینا خوبه سرچ کنی اسماء جلالی و اسماء جمالی اسامی خدا میاد ولی داشتم میگفتم آیا میشه بگیم در نماز مثلا سجده یا علی؟ خوب اسم خدا است دیگه هو العلی العظیم!!

نماهنگ 115

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

آلبوم 70

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ | علی | ۱ نظر

70

سه جوک!!!

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

حس بد!

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

چند تا نکته نوشته ام که قروقاطی باید براتون بگم چون منظم نیست و هنگام قلیان در سلوکم به ذهنم رسیده پس ببخشید اگر قروقاطی میشه و نامفهوم اینو باید در همون قسمتی که در مورد آیه ی 77 توضیح دادیم میگفتم آیه ی هفتادو هفت از سوره ی یس که توجه بشه به هفتش و گفتم که بعضی ها ممکنه دشمن آشکار خدا و زن و مرد و اینا بشن به خاطر اینکه نطفه ندیدن در راه بچه آوردن طبق آیه بحث کردیم هستش اینکه آقا من خودم میترسم زن بگیرم چون شهوتم هم آنچنان فشار نمیاره ولی مرد میدان نیستم لذا بچه آوردن خودش روح و روان رو میریزه بهم و درسته آرامش میده و مردانگیتو میدی به زنت ولی اثر روحی بدی میزاره و یه دلیلش که جن ها و زن ها جمع میش نطفه ای است که شک هست درش یعنی شیاطین میخوان نسل بشر منقرض بشه و همش دعواست و طلاقه در بین زن و شوهر درست؟ بجای اینکه زنش رو از همه بیشتر دوست داشته باشه و هممون هینطوره دعوا رخ میده در خانواده در صورتیکه زنش بیشتر از همه خدمتش میکنه و غذا براش درست میکنه و کارای دیگه ولی ما دیگران رو و دوستانمون رو بیشتر دوست داریم چرا؟ چون شیاطین اختلاف میاندازن بین زن و شوهر و سحر و جادو میکنن لذا مردکه وقتی رابطه بزنه با زنش احساس آرامش اولیه میگیره ولی روحش خراب میشه خوب چند دلیل داره و بعد از مدتی احساس میکنه داره هرز میره و نابود میشه و حس خوبی نداره به حس جنسی و بچه آوردن لذا یکی از جهاد های سخت دیگر که مرد میخواد که زن بگیره و بچه بیاره چون همه جا قبل و بعد از بچه روش فشار میارن و چقدر سخت شده اینکار ولی وقتی شما نطفه بریزی عالمت به هم میخوره هم خودت روحت ممکنه افسرده بشه هم شیاطین که میخواستن انحراف و بدبختت کنن اینجا دیوننه میشن یعنی دست خودشون نیست زن ها و چن ها دورت جمع میشن و نطفه درسته که نجس هست ولی معلوم نیست خوبه یا بد لذا شیاطین خوششون میاد از نطفه و یه راه ارتباط با شیاطین اینه که اینا چیزای نجس رو دوست دارن ولی ما که کافر و نجس دوست نیستیم و مرد هم داره خودش رو تخلیه میکنه نه اینکه بخواد در نجسیات و خدایی نکرده ادرار غوطه ور بشه و کارهایی بکنه که بعضی جادوگران میکنن که شیاطین رو تسخیر کنن نه اینکارارو نمیکنیم بلکه داره فقط نطفه میریزه و از قضا نطفه چیز نجسی است لذا زن ها جمع میشن دورت و فضایی میشه که روح خراب میشه چون اینا مقدس نیستند مثل فرشتگان و فرشتگان هم محبت بین مرد و زن و عملیات و رابطه ی بینشون رو درسته دوست دارن ولی مخصوصا مرد بعد از رابطه زدن احساس میکنه مصرف شده و مرداتگیشو خرج کرده و داره نابود میشه و هم روحیه ی خودش از دست میره و هم روحیه ای که شیاطین دورش جمع شدن افسرده میشه لذا باید حتما شما بعد از رابطه اگر روحیه ات خراب میشه نوحه گوش بدهی و به این صورت فتنه های شیاطین رن که اومده اند خونتون و دوستت دارن چون از نطفه ی شما و اینکارا نیرو و انرزی میگیرن لذا شما برای برگشتن روحیه ات باید نوحه گوش بدی و اشک بریزی و امام حسین رو الان بیشتر دوست داری نه عرفانی که بلکه اشکت میاد و عاشق میشی و محرمی میشیم لذا یادت نره اگر روحت خراب شد نوحه گوش بدهی تا اینکه روحیه ات برگرده و معنویتتم زیاد بشه و آرامش دومیه هم بگیریی و برگرده  نه اینکه منصرف بشوی وحس تنفر بگیری به زنت !!جون من نوحه که کوش دادم و قلیان کشیدم فضام عادی بود و اشک نداشتم و عاشق نبودم و دلم سنگ بودش و حس گناه نداشتم ولی ممکنه اگر یارو ارنباط بزنه حس گناه بگیره و اینا گفتم که میخوان نسل بشر نباشه ولی دست خودشون نیست و نطفه ریز رو دوست دارند لذا روح آدم به هم میریزه که اینارو جوان هایی که زن نگرفتن باید بدونند و توجه کنن که چی میشه بعد پشیمان نشوند از زن گرفتن چون زنها دست خودشون نیست  و حسشون به مرد و پسران

آلبوم 69

جمعه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۳۴ ب.ظ | علی | ۱ نظر


69

رفته گر

جمعه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر
ساخت کد آهنگ آنلاین | دانلود آهنگ

ساخت کد آهنگ آنلاین | دانلود آهنگ

http://s6.picofile.com/file/8192076750/roftegar.mp3.html

https://www.dropbox.com/s/n8duq9p7l5gdmkh/roftegar.mp3?dl=1

---------------------------------------------------

و گفتند چرا این رسول غذا میخورد؟ و در بازارها راه میرود؟ (نه سنت فرشتگان دارد و نه روش شاهان!) چرا فرشته‏ای بر او نازل نشده که همراه وی مردم را انذار کند؟ (و گواه صدق دعوت او باشد). (۷)


 

وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیرًا ﴿۷﴾

این آیه ی مبارکه ی سوره ی فرقانه اون پست گفتیم شانسکی آیه ی ۲۲ فرقان رفتم چک کردم که حالا آیه چی هست کلا و دیدم درمورد فرشته هاست تقریبا بعد رفتم توی سایت پارس قرآن و از اول این سوره ی مبارکه رو چند آیه شو خوندم و به معنایشم توجه کردم چند دقه و میشد آنلاین هم گوش کرد تلاوت آیه رو و نکاتی در آیه ی فکر کنم دوم هم بود که جلب توجه کرد ولی قوی نیستم و پشتم گرم نیست فعلا که بگم و حالا گفتم درمورد این آیه بحث کنیم یعنی آیه ی هفت از سوره ی فرقان که بله پیامبر رو میبینن و در حالت طبیعی و عادی و اصلا فرستاده ی خدا نمیبینن همونطور که ما امام زمان هم ببینیم یه فرد طبیعی مثل آدمای دیگر حس میکنیم و الان بیشتر قداست و حرمت داره در چشممون تا بریم نزدیک شیم و ما هم عادی میبینیم رسولان خدارو این یک نکته نکته ی دیگه اینه که چرا فرشته ها همراش نیستن یه موقعی بود که آقایون موکل خاص داشتن تو مملکت و اصلا مارو آدمم حساب نمیکردن خودشون بین خودشون مامور بازار بود و مارو خعلی کار کنیم شیاطین دنبال میکردن تو خیابونا یعنی احترام و ارزش و قدرت هرکس این بود که موکل داشته باشه و خوب این موکل جن هم خواسته داره دیگه و دعوا شد و کوتاه اومدن مسولان قضایی و نظامی و اداری و مذهبی و اینا و اینجا هم همینه پیامبر با سنگ زدن دندان مبارکشون رو شکستند و چقدر آزار و اذیت دید و نه عالم بهم خورد نه دفاع شد از ایشان مانند یک نفر عادی که یاوری نمیشه نه از سوی فرشتگان و جن ها بودند و قدرت از خودشون نمایش ندادن و لعن نکردند بعد ساحران و قدرت ها میگن چرا فرشته کنارش نیست و مانند افراد عادی میاد بازار همینم هستا جن ها پشت گیسوی پیامبر ص جمع میشدن هنگام تلاوت قرآن درصورتیکه آقایون برای خودشون مقررات و محافظت و اینا دارن قدرتا!!!البته گذشته از محافظت اینجا آیه میگه فرشته ای باشه که پیشش انذار بده چرا نیست؟!! یعنی پیامبر به این مقامی که هیچ ملک و فرشته ای مقامش به این قدر نبوده رو درک نکردن حتی ظاهری و باید حتما پشتشون زور و ظلم و قدرت و عجایب و اینا باشه برای ما مردم و دیدن امام زمان مهم نیست و سخت نیست برای شیعیان شناخت ایشان آنچه سخته و مهمه امام دانستن ایشانه که مظلومه وگرنه از همه متواضع تره امام زمان و اینطور نیست که هرکس بشناسه ایشان رو اونایی هم که میشناسن و هزاربار دیده بودن رو که الکی خودشون رو بهش معرفی نمیکنه که من امام زمانتم لیاقت میخاد لیاقت هم داشته باشیم بعد اکه دقت کنیم میبینیم مزاحم و دشمن ایشانیم بیشتر!!!

کتاب خونی

پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر
ساخت کد آهنگ آنلاین | دانلود آهنگ

ساخت کد آهنگ آنلاین | دانلود آهنگ
http://s6.picofile.com/file/8192023950/ketabkhani.mp3.html

https://www.dropbox.com/s/fk5vmvykjteiual/ketabkhani.mp3?dl=1

----------------------------------------------------------------------------------------------------

نکاتی بود از مطالعه کردن که باقی موند دو نکته البته نکته هم نیستا ولی مهمه که باید بگم و نمی دونم بشه طولش داد و توضیحات اضافه داد یا نه!! اینکه اولا ما رو درس خوان به بار آوردن نه مطالعه گر و پژوهشگر و محقق که آقا شما درس بخوان و نمره بگیر همین حد ما هم هی کنترلت می کنیم و میایم روی نمره و درس و مغز و خلاصه یه آدم ربا یعنی آدم آهنی ای چیزی یه حیوان تربیت شده ای یا حیوان آموزش دیده ای در میای که اختیارتم دست خودت نیست و همیشه باید حتی اگه سرکار هم بری و شغلی پیدا کنی بنده ی این آقایون باشی و درس خواندن مثل دانشمندی و سیستم که میتونه غلط باشه در حوزه نیست و خعلی دانش آموزی تسلطش کمتره از اونجاها چون اونجا ها استاد معنوی و فکری و فلسفی و آدم ساز وجود داره در حوزه و قراره قیام رخ بده و ترسو نباید باشند و بحث می کنند و دعوای درسی میکنن و این اتفاقات رخ میده ولی در دانشگاه اینطوری نیست راحت میای سر درس راحتم سختی میکشی و نمره میگیری در همین حد!! لذا نکته ی اول که داشتم میگفتم که طول کشیدتوضیحانش و بحث عوض شد این بود که مارو مطالعه گر به بار نمیارن و شیاطین هم دلشون نمیخواد ما مطالعه کنیم و قرآن و کتاب خوب بخونیم  و باید مخمون رو بسپاریم به بازی و لعب و کاری بیهوده یعنی جنگ هم هست که گفتیم هم که مطالعه کردن در این زمان خودش جهاد فی سبیل الله حساب میشود!! نکته ی دوم اینه که بعضی مواقع متن کتاب سنگینه یعنی به عبارتی مانند شعر حافظه شما باید ساده نگذری از روش درست؟ یعنی چه یعنی این شعر ها که ما نمی فهمیم و میخوایم نمره بگیریم و ساده میگدریم هرکدام یه عمق پیچیده ای دارندااا یعنی نامفهموم و بیهوده شاعرهای قوی چیز رذلی که نمیگویند شما باید بشینی روش کار کنی یعنی یه کتابی مثل بوستان یا گلستان شما که از روی شعر میخونی برای روحت مانند اینه که رفته باشی توی باغی داری سیب از درخت میکنی البته بستگی به روحیه ات داره یعنی من دیدم که با این همه غم و افسردگی  و بی حوصلگی و گناه چقدر یک شعر زیبا اگر روی معنایش فکر کنم چه تاثیر خوب و علمم زیاد میشه و به تازگی فهمیدم مثل اینه که بریم باغی و میوه ای بچینیم از درختی یا بریم گلزاری و گل ها رو تماشا کنیم با خواندن شعرهای خوب باید همچین احساسی در ما بعد از یک سنی که از نوجوانی و در به دری و معضلات روحی باید گذشت و خودش بهترین تفریح هست برای روح نکته ی بعدی هم همینه که وقتی شعری به دست خواننده ای می افته زیبا میشه و کد زیبایی شعر هم اینه که تاثیر میزاره روی ما یعنی یه ریتمی داره در شعر که آهنگش قشنگه و ما خوششمون میاد این ها آهنگ های کد دارند که از آهنگ خوشت میاد یا از ریتم نوحه ولی اگر توجه کنیم متن و شعر خعلی گهربار تر و سنگین تر هست تا خود آهنگ و وقتی شعری به صورت خوب و درست خوانده بشود تاثیر بیشتری داره و میزاره و حتی مفهوم از خواندن خواننده بهتر درک میشه ولی بعضی شعرها هم نمیشه آهنگش روساخت یعنی همه آهنگی و شعری رو نمیششه ساخت و ریتم داد یا کار دشواری است به هر حال! و باید تفکر بشه که تفکر و اینکه میوه بچینی یا گلی را بو کنی در گلزار آهنگ این مهمه که بهره برداری کنی از شعر و چیزی بفهمی و اندوخته ی علمی و تفکرت بره بالا نه دست خالی برگردیم و جاهل تر هم بشیم و فکرمون خراب و محرف باشه که هیچ فایده ای نداره اینطوری گمراه ترم میشیم اگر روش یا کلا منش فکر خراب باشه و ما هم شعرهای کودکان که آسونه را خوب میفهمیم ولی چون از بعضی بیت های حافظ نمیفهمیم و عقلمون نمیرسه زود میگذریم ولی نکته داره آقا و اونم که گفتم که روی متن کتاب زود نگذریم در چند پست قبلی گفتم داشتم یه مقدار به شعری فکر میکردم و عقل خودم نمیرسید بعد توجه میکردم فایده نداشت و اختیار مغزم دست خودم نبود که باید از یه جای دیگه کنترل شیم و بریزند توی کاسمون چون وبلاگ نویسیم و کار خطرناکیه نمیزارن فکرمون آزاد باشه و کار میکنن رومون و برای همین خواندن کتاب برای ما مانند رخ دادن جنگه!

تواضع مسیح

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

من یه کاری امروز صبح به دلم خورد تونماز انجام بدم و از یه روشی هم استفاده کردم چون بزرگان و ائمه دعاگومونن روش رو میگم ولی باید سیمت ازاونور وصل باشه ها یعنی باید استاد راه داشته باشی و شاعرم میگه که طی این مرحله بی همرهی خضر مکن!!! لذا ما خودمون چیزی نیسیما خلاصه تو نماز تصمیم گرفتم که داستان راستان رو نکته شو بنویسم یه داستانی رو و باز کردم دیدیم صفحه ی فلان رو بخونیم خوبه و اولشم دیدم داستان نکته داری در دید اول نبود که بشه مانور داد لذا بله این روش در سوره های قرآن و آیات هست که شما اگه عددی کار میکنی به دلت که به عالم ملکوته میگی که چه آیه ای؟؟ سوره ی چند؟؟ یا مثلا باید بشینیم و تمام سوره هارو اسمش رو از حفظ کنیم و به صورت ناگهانی و سرزده از خودمون میپرسیم که نام چه سوره ای و آیه ی چند یا آیه ی مثلا ۲۲ از سوره ی فرقان این خودش سریع به دلم خورد یا ممکنه درخطر باشم یا مورد توجه یا مورد محبت یا خلاصه اضطرار که استاد راه به دادمون میرسه!!! و اینطوری خودش یک روش استخاره هست البته اگه به سایت مرجع بزرگ آیت الله مکارم ره برید نرم افزار استخاره هست که خعلی هم خوبه و سه تا صلوات میفرستن و جواب های خوبی میاد استخاره ش خوبه به قولا و هم آیه هست و هم هم توضیح که میشه برداشت های فقه و تخصصی ایشان رو متناسب به آیه فهمید که خعلی جالبه منم امتحان کردم و جواب درست شنیدم خلاصه ما به دلمون اومد و خودمونم جویا بودیم و جواب دیدیم قصه ی صفحه ی فلان از داستان راستان و من قصه رو میزارم و چند تا سوال نکته یابی با خوتون....

عیسی (ع)به حواریین گفت: من خواهش و حاجتی دارم،اگر قول می دهید آنرا برآورید، بگویم!

حواریین گفتند:هرچه امر کنی اطاعت می کنیم

عیسی (ع) برخواست و پاهای یکایک آن ها را شست.حواریین در خود احساس ناراحتی می کردند،ولی چون قول داده بودند،تسلیم شدند و عیسی(ع) پای همه را شست.

وقتی کار به پایان رسیدگفتند:تو معلم ما هستی،شایسته این بود که ما پای تورا می شستیم نه تو پای مارا!

عیسی فرمود:اینکار را کردم برای اینکه به شما بفهمانم که از همه سزاوارتر به اینکه خدمت مردم را به عهده گیرد <<عالم>> است.این کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما درس تواضع فرا گیرید و بعد از من که عهده دار تعلیم و ارشاد مردم می شوید راه و روش خود را تواضع و خدمت خلق قرار دهید. اساسا حکمت در زمینه تواضع رشد می کند نه در زمینه تکبر،همانگونه که گیاه در زمین نرم دشت رشد می کند نه در زمین سخت کوه!!!

۱.خواهش و حاجت عیسی ع که قول گرفت از حواریون چه بود آیا قول دادند که پاهاشون شسته بشود و هیچ نگویند؟آیا قول دادن حواریون مانند عیسی مسیح متواضع شوند؟آیا قول دادند که تواضع را به بقیه ی بشر بیاموزند و به ماها مثلا؟؟

۲.چرا عیسی مسیح ع پای تک تکشان را شستند و نه یک نفر خاص؟

۳.آیا با شستن پاهای آن ها تواضع خودش بیشتر شد یا تواضع آن ها؟

۴.تواضع مهمتر است یا خدمت به خلق؟

۵.زمین شوره زار ممکن است نرم شود و قابل کشت؟ چگونه؟

۶.آیا میشود یک عالم از آبروی خود بگذرد و حتی ریاکارانه هم شده چنین کاری را فیلم بازی کند به دور از چشم دشمنان و مسخره کنندگان و حسودان؟

۷.آیا به گفته ی غلط بعضی باز هم میگویند که بین حواریون عیسی ع زن هم هست؟

۸.آیا یک عالم برای خدمت و باز شدن حکمت توسط تواضع باید روش و تکنیک عالم بودن خودش را تغییر دهد یا عملکردش را؟

۹.آیا عالمان باید به اجبار خدمتکاری بیاموزند؟

آلبوم 68

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۴۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر


68

انتظار نیمه ی خرداد و فرج

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ب.ظ | علی | ۱ نظر

آقا ما امشب قرار شد بریم کباب بخریم یه کبابیه گلپایپانی دم خونه مونه که عجب کبابای خوبی داره و خوشمزه مامانم فرستادم برم کباب بخرم بعد ما رفتیم خریدیم اومدیم مامان بابام هم چون عیده مسجد رقته بودن بعد سر سفره مامانم گفت که تو مسجد چه طوری داشتن شعرای امام زمان میخوندن که یهو رفتن روی شعر امام خمینی که خال و فلان و منم سرسفرگی یاد شعر امام زمان نه ببخشید امام خمینی افتادم که (انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم یا رسم) بعد گفتم عجب شعری امام گفته ها!! بعد گفتم که امام خمینی چه طوری پیشبینی کرده ظهور حضرت بوده یا مرگ خودش؟ یعنی آیا مرگ خودش را فرج دانسته؟؟!! آیا فرج امام زمان هم به معنای اینه که عمرش به پایان برسه؟؟ و خدایی نکرده شهید بشوند؟؟ بعد مامانم گفت که نه قیام نیمه ی خرداد منظور امام بوده!!! بعد گفتم که امام تو شعر گفته انتظار میکشم یعنی در آینده میخواد اتفاق بیافته!!! نه اینکه چند تا آخوند عزیز قیام کرده باشند در مدرسه ی فیضیه!!! بعد همه مبهوت مونده بودن و موضوع عوض شد بابام هم نمی دونم ترسیده بود چیزی ذکر میگفت سر سفره!! ولی واقعا عجب شعر عجیبی گفته امام خمینی ره نه؟و پیشبینیه عجیبه ها!!! راستی عیدتون هم مبارک باد تولد یگانه منجی بشریت...

سیمیا از منظر شهید

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

آقا ما اعصابمون خورده اول بگم نه محض قلیون کشیدن و نوحه گوش دادنا بلکه ما رفتیم خونه ی اونوریمون که قلبون بکشیم بعد یه دونه حرف مونده بود که تمام بشه که....!!! آقا عیدتونم مبارکا ولی دیگه نمیتونم از سر این عفریته بگذرم و درمورد این زن صحبت نکنم!!! آقا ما چه بلایی که نکشیدیم از دست این زن تو خونه ی قبلیمون لره دیگه با بعضی همسایه های لر  زندگی کردن خودش باید شما اول آموزش ببینی که چه طوری عذابش رو تحمل کنی و بسازی!! آقا یه حرف مونده بود که تموم بشه این مطالبی که در سیروسلوک قلیانی داشتم که یهو تبلتم برای بار دوم بود که اینطوری میشد قلف شد و خوب که موقعه قلیان نکاتو نوشته بودم روی کاغذ و نوحه ی حاج محمود گوش میدادم و میکشیدم وگرنه اعصابم خورد میشد و یهو شنیدیم که این عفریته اومد تو حیاط و حیاطش هم پشت اتاق منه توی اون یکی خونمون و صدا زد دحترکشو که مهرانااا و دیگه قفل شده بود تبلتم و همه ی بود و نبودم و نوشته هام از بین رفت توی چنین روز مبارکی!!! خلاصه آقا من هیچ وقت با هیچ زن انسی اول بگم که رابطه ی جنسی نداشتم و اگه از ایشون صحبت می کنم و نکردم بخاطر ترس بود و لر هم هستند اینا یعنی ما چه عدابی که از اینا نکشیدیم تو اون خونه ی قیلی و بالای سرمون در طبقه ی دوم می نشستند و حالا هم قلیونم رو آورده ام یواشکی اینجا که یواشکی بکشم و دیگه اون خونه ی خالی که قراره اسمم بشه نمیرم بکشم!!! دیگه آب از سرم گدشته و نمیتونم ارتباطم رو پنهان کنم چه اون زمانی که دیونه شده بودم و اومدم این خونه ی قبلیمون و فرستادنم تیمارستان و دیونه که بودم همش زن چادری ای رو بالای سرم حس میکردم که یا قلیون میکشه و میگم رابطه و فکری درموردش نداشتم فقط یه بار از مدرسه میومدم خونه که کلید نداشتم و از بالای رفتم که یه مرتبه از پنجره ی خونه شون منو صدا زد و راهنمایی بودم بعد گفت این چنگال و قاشقمون اینجاا روی سایبونتون افتاده و لباس درست و حسابی هم بر نککرده بود بعد من نگاه کرم به قاشق و چشمم پاک بود اگرچه گنهکار بهش نگاه نکردم و بهش دادم در صورتیکه خجاب درست و حسابی نداشت و روسری هم سرش نبود لباسشو که اصلا ندیدم این زن همسایه ی بالای خونمون رو و دیگه میگم دیگه و بهش قاشق رو دادم و رفتم در همین حد رابطه و فکرم در موردش بوده ولی عداب زیادکشیدیم و الان که میومدم خونه ی الانمون هم ماشینشون رو دیدم که پلاک دولتی داشتند و چه عذاب ها که کشیدیم از تجمع لرها و ترسی که هنوزم دارم و کنکور داشتم که همش میخواستن کاشی های خونشونرو عوض کنن و کلا عوض کردن همشو و منم درسته درس خون نبودم ولی موقع کنکور بود و خعلی عذاب کشیدیم و خعلی اذیت شدیم منم همش وبلاگ مینوشتم و اینا میخواستن فضا اینطوری مثل الان نبود الان من مینویسم شما استفاده میبری اون موقه میخواستن همه که زبان من بسته بشه و ننویسم الان اینجا توی این خوته ی حدیدمون که کمتر از 6 ساله اومدیم فضا یه طور دیگست اصلا.

خوب بریم سراغ اصل مطلب اینکه جامعه معتاد باید قدرشون رو دانست و همینا رو داشتم میگفتم ولی باز باید تکرار کنم یعنی معتادد باید مراقبت بشه و اجر و فضیلت زیادی داره چه در مراقبت از اینا که قیامی دیگه رخ نمیده و جامعه مسکوت مانده چه از نظر های دیگر که باید بیماران که معتادان هم بیمارن رو جلوشون گرفت و مراقبت ویژه بشن این اولا دوم اینکه علم سیما رو ما توضیح دادیم که نشد آپ کنیم امروز داشتم سرچ میکردم (سیمیا) رو دیدم که طبق ویکی پدیا و لغت نامه ی دهخدا حضرت عیسی با این علم مردگان رو زنده میکند حالا هر شهید و مرده ای که در دنیا کار داره و علمی است که روح در بدن انس دیگری قرار میگیره و ما خودمون میگیم شهید زنده است!!! خوب حالا به کیفیت این زنده شدن بپردازیم اینکه اولا ما فرغون داریم الان و نیاز به ساخت و زنده شدن نیست در مکتب ما ولی ممکنه در مکتب حسینی فرعون هم ساخته بشه و برگرده که تصفیه بشه در عالم لذا ما امام خمینی رو یه نفر نداریم اینجا پره از امام خمینی که پنهانی و توسط شیاطین جن میمیره یعنی اینا اکثرا پنهانی میمیرن بزرگان ما و عوض میشن و دوباره زنده میشن و ادامه میدن لذا ما گناه کبیره هم بکنیم در سطح پایین دلمون میمره ونیاز به عیسی و خضری است که مارو زنده کند لذا فرعون همیشه بوده ولی چرا به حضرت اباالفضل همه ی شهدا غبطه میخورن ولی به امامان ما غبطه نمیخرند؟ اینو بررسسی کنید یه دلیل اینه که امامان ما شهید میشن و انتقام خونشون رو خدا میگیره در همین دنیا یعنی امام زمان نمیاد و باید شهدا که سیستم شهدا و قرشته ها خرابه هی بیان ظهور کنند لذا انس های قوی تری ساخته میشه که کم هم هستند ولی ساخته میشه توسط عیسی مسیح وخضر تا به امام عصر برسند و شهدا امام عصر رو میشناسند لذا طرف حافظه اش پاک میشه و یه انس دیگری میشه  و حتی کالبدش هم عوض میشه یعنی چهره اش عوض میشه ولی شهدا و بهشتیان در بهشت مثل همند یعنی شما منو تو بهشت ببینی میگی این همونه و حتی ما ممکنه شبیه به چهره ی شهدا بشیم ولی تکنلوزی پیشرفت معکوس هم هست یعنی تکنولوی تیغ دو دم هست هم خوبه هم بد یعنی الان شما در دوران امام حسین که قدرتش از همه ی عالمیان بیشترهست اینترنت به این صورتی که ما داریم وجود نداره و آدمایان الان با تکنولوژی ممکنه از اصخاب امام حسین ظاهری بتونن کارامد تر باشن تا برسیم به امام زمان و ایشون ظهور کنند و کل آدم ها رو بشه کنترل کرد از پایین و باید انتقام حضرت علی گرفته بشه و از مظلومیت بیرون بیاد تا یه صیجه ای بکشه آقا تا امامون بیاد یا قیامت حتی رخ بده وگرنه امام علی ع همین الان مظلومترینه از همه کس و چیزی نمیگه وگرنه وضع خراب میشه لذا سیستم شهدا و ملائکه بعضی مواقع خراب میشه و رزق و روزی و آداب اصلا قانون عوض میشه که همینکه ما میام مینویسیم کل عالم روش تاثیر داره و حضرت علی اصغر شهید کل هستند ولی باید به پاش بچه های معصوم حتی شهید بشن و زیر نظر ایشون اند این طفل ها و همه ی ما مسلمان ها و مومنان زیر نظر حضرتیم و سختی هایی که میکشیم اگر از گناه نباشه فداییش که هستیم یا نه؟ تا انتفام گرفته بشه و این انتقام گرفته بشه انتقام عاشورا اگه گرفته بشه هیچ ملک و شهیدی حتی نمیومنه در زمین دیگه په برسه شهدای خاص و فرعون و یزیدو شما هم میتونی کیه کاری بکنی اینجا نوشته ام که دو سیم بزار توی گوشت و ازنکنولوزی لذت ببر اگه خاصی کسی نشنوه و آّبروت نره سیم بزار توی گوش و نوحه گوش بده و گریه کن اینطوری راحتری من همینکارو میکردم و روزی عاشورایی ایم قبلا زیاد بود واسه همین بود وگرنه ما هرچی بنویسیم یه عده هستند که یه طور دیگه میفهمند در حالت بد و خوبی که داشتن ممکنه شهوانی بشه دیدشون از نوشته ی ما که دست ما نیست همین دیه بسلامت و ما روایت داریم که هر زمانی حضرت علی ع بوده است و خواهد بود درسته که امام علی (ع) شهید شده ولی هستند آدمایی که شبیه و ادامه ی راهشونو بدهند.

سبک مطالعه

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

امروز یه کتابی به نام (کله سر) رو دانلود کردم سه جلدشو و کمیشو مطالعه کردم از رندی و اینام بگذریم بالاخره جنگه اینجا شما نمیفهمی و نمیتونی بفهمی و سرت درد میگیره اگه بخوای کتاب بخونی یه علتش خود رسانه و تلوزیون و این دستگاه ها است که روی چشم و مغز ما ۲۴ ساعته کار میکنن و میخوان در دست بگیرند دستگاه ها و شیاطین داخلی و خارجی ولی در این جنگ میخوام بگم باید زرنگ بود و کتاب خواند اصلا پایه ی زرنگی کتابخونیه که درگیر بشی اولین زرنگی انتخاب کتاب خوبه که شمارو پیشرفت بده و بالاتر از خودمون رو خواند دومین زرنکی میتونه رندی باشه مثلا من امتحان کردم که صدام تاثیر داره اگر بیرون بیاد از دهان موقع تلاوت و مطالعه و تاثیرش در فهم خودم یا مثلا وقتی بی صدا میخونم باید حتما چیزی که میخونم رو استاد یا مربی یا کسی که کنترل میکنه حالا دقیق نمیدونم چه کسی ولی باید اون به گوشش برسه مثل اینه که صدای دل من به دستگاهی مثل رادیو وصل باشه و شنونده عاشق باشه که صدای دل و اونچیزی که فکر میکنم رو بشنوه یا وقتی حرف میزنم که خود به خود لو میره این صدا خلاصه شما اول در این جنگ باید یاد بگیریم که چگونه مطالعه کنیم مهم تر از مطالعه و فهم و درک و اینا اکر دانشجو و دانش آموز نیستیم که برای نمره درس میخونن اینه که روش مطالعه بلد باشیم و  در جنگیم دیگه بابا و  مثب خبر نیست دیگه که بخای بگذری زود تمام کنی باید بشینی چندین دفعه جمله ی کتاب رو تماشا کنی یه بار سریع بخونی جمله رو یه بار یواش یه بار چشم ببینه و مانور بده روی حروف ولی چیزی نفهمی یه بار تمرکز و .... وساده نگذر من خودم نوشته های وبلاگم روزنامه واره سبکش و دقت و علم خاصی نمیخواد ولی همینجام جنگه و سرم درد میگیره اگه مطالب خودم رو که حتی خوبم میفهمم چون خودم نوشتمش رو باز روم فشار میاد نمیتونم زیاد بخونم و اعصابم خورد میشه لذا در جنگ روش مطالعه رو باید آموخت و هدف برای تازه گرانی  و تازه کارانی مثل من در جنگ نباید این باشه که سریع از متن مطالب رد بشه بلکه بشینه چندین مرتبه روی جملات بخوانه به روش های مختلف همین جنگه همین جهاده که شما روی کتاب میخونی و جنگ رخ میده و فهمت هم بالا میره چه در زمینه ی کتاب چه جنگ تفکراتت یعنی من دیدم تا یه جایی از عالم غیر از خودم چیزی رو که درکتاب نوشته درک نکنه و بهش نرسه تا اون نفهمه من که دارم میبینم  و میخونم از روی کتابرودرست متوجه نمیشمو باید برای اون بخونم باید به اون توضیح بدم برای اون بفهمم برای اون زندگی کنم که میتونه جادو شدن من هم باشه

نواهنگ 177

يكشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نماهنگ 176

جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نماهنگ 175

جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نطفه ی داغان شده

جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۶ ب.ظ | علی | ۱ نظر

خوب این آیه رو نگاه کنبد:

أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿۷۷﴾

آیه ی خطرناکی هستا حالا ما بحث روی این نطفه می کنیم از این منظر که دشمن خدا شده یعنی اگه نطفه نریزه یقینا دشمن خدا میشه یارو!!! این حکم دادیم شما هم بشنو یعنی مثلا حس تجاوزگرانه پیدا میکنه مرد اگر ارضا نشه و اگه زن داشته باشه حتی باز میره به سمت فحشا و زنا و گناه!!! پس باید ارضا بشود مردکه وقتی هم نطفه رو دید دیگه از هیچ زنی خوشش نمیاد دیگه حس تجاوزگرانه نداره که بخواد بچسبه به زنی و راضی میشه و دوباره از دشمنی به سمت خداوند باز میگرده با محبت زن و این سیکل شرک و خود بزرگ بینی و غرور و این صفات هی زیاد میشه و هی کم میشه با ارضا شدن مرد ولی مردکه هیجی نمیفهمه که دنیا دنیای فنا پذیره و عبرت نمیگیره باز که بابا دل نبند!! و البته ما که زن نیستیم ولی اگر زن ها هم نطفه ی شوهر نبینن همین بلا سرشون میاد راضی میشن طبق روایات با یک مرد سیاه زشت هم که شده میخاد چنگ بزنه اگر شوهرشون ارضاشون نکند!! ببین دشمنی تا کجا میکشه ها که یارو نطفه ندیده حالا ما نمیگیم بری فیلم شهوت آمیز ببینی تا گناه بدتر و زنا نکنی این مقصود نیست ولی دشمنی رو ببینید که کسانی که ارضا نشوند چه میشه؟؟!!!  یا توجه ندارند که چقدر حس حمله و شهوت زیاد بود ولی حالا که ارضا شده چقدر دنیا در دیدش کوچیکه بله باید اینا رو دید و حس کرد که چطور شد یهو بعد از عملیات دیگه از هیچ زنی خوشم نمیاد و دلبری نمیکنه در قلب من؟؟ خوب من بحث زیادی نمیتونم بکنم چون عقلم نمیرسه و از یک جهت به اینکه ببینیم که از نطفه ای ناچیز درست شده ایم نگاه کردیم اینجا دیگه چه برسه مرحله ی تولید انسان یا قبلش و چیزای دیگر که باید به نطفه نگریست ولی حس گناه رو باید داشته باشیم وقتی میریم پیش ائمه و خدا یعنی اگه فکر کنیم که ما گناه نداریم و طلبکارانه پیش امام رضا (ع) بریم و شرمنده از خودمون و گناهان نباشیم و یا اصلا آدم پاک و بی گناهی باشیم ولی حس تواضع دارم که ای خدا من گناه زیاد کرده  ام این که گنهکار بدونیم و هیچ بدونیم خودمون رو خعلی خوبه متعصفانه ما وقتی با چشممون دنیا رو میبینیم خودمون رو خعلی گنده میکنیم و توجه نداریم که چقدر آدم روی کره ی زمین هست و اصلا ما هیچی نیستیم و بود و نبود هیچی نیست لذا جهان بینی خود بنده مشکل داره و خودمو باید در مقابل دشمنان بزرگ و عزیز بدانم و جاسوسان و شیاطین رو هیچکاره  و خوار بدانم ولی در مقابل حق که شما ربطی بهت نداره و چیز شخصی است باید کوچک و خواز و ضعیف و متواضع بدانم یعنی بخشی از نوحید یعنی همین که شما حقی نداری در بزرگ دانستن خدا و خوار بودن من در مقابل حق یعنی اگر من در مقابل حق کوچیکم به این معنا نیست ککه در مقابل شیاطین ضعیفو کوجیک شم و روانشناس بلکه ارادت خدمت بزرگان هم داریمااا  در اون صورت ولی من نمازم رو که میخواندم دیدم که خدا کوچیکه در دید من و هم خودم گنده و خودم رو آدم متشخص وگنده و مهم دانستم در مقابل خدا وقتی میگم خدا منظورم روانشناس نیست روانشناس نمیفهمه اصلا که من خدام رو چگونه دارم و استاد و عارف میفهمه و از رفتار معلوم نیست شاید رند باشم شاید روانشناس الکی خوشبین باشه پس موضوع پیچیده ایه وقضاوت نکنید روی آدما گرچه بتوانند معنویت مارو تشخیص بدن ولی شیاطین خودشون غافلند منتهی معنویت رو میفهمند و مومن رو میشناسند چون نمیتونن درونش نفوذ کنند و اختیارشو بدست بگیرند ولی خدا رو که نمیشه دور زد و شناخت به آسانی!!!

حالا دو سه نکته ی دیگه ای که به ذهنم خورده اینه که شاید باید نطفه در راه (خلقناه)که توجه بشه به آِیه ای که دادیم که باید در راه خلق و بچه آوردن خرح بشه تا باعث بشه کدورت بین زن و بین خدا از بین برود دومیش اینکه میگن نطفه چیز خوبی نیست یعنی نجسه و میگن باید مثل سم تو بدن زیاد نمونه و باید ازدواج کرد البته اگر بمونه هم مثل شرابه دیگه و ساخته میشه ولی چیز خوبی نیست و نمدونم بشه بهش گفت سم واقعا ولی نحسه به هر حال که توی بدنه و من مجتهد نیستم که بگم وقتی داخل بدن هست هم نجس هست یا نه که مردان حملش میکنن یا وقتی می پره بیرون این نطفه ها اینا تازه نجس میشن؟؟!! و سوم هم اینکه به هر حال تفکر درمورد نطفه که چیز بی مقدار و نجس هست یه موضوع جداگانه ای داره که ما از چیز کم و بی ارزش و کثیفی ساخته شده ایم حالا گنده شدیم و زورمون از خدا هم داره میزنه بالا!! از این دید بیشتر نگاه میشه به مساله نه اونی که ما گفتیمااا که توجه بشه به این چیزا هم. البته تا یه مدت معین باید بمونه مثل شراب مثلا خود پیامبر (ص) حالا ما نباید زیاد کار داشته باشیم ولی نمی دونم حدود شاید یک ماه از زن عزیزش فاصله گرفت و روزه میرفتند و غذای بهشتی میخوردند تا بعدا حضرت فاطمه الزهراء (س) نطفه شون ساخته شد و بزرگترین زن عالم به دنیای ما امدند لذا ماندن و روزه گرفتن هم مهمه تا یه حد معینی میشه گفت البته پیامبر پیامبره و حسابش از ما جداست! یه نکته ی دیگرم مساله ی مبین و آشکار بودن مخالفت و دشمنی این عده با خداست که پرچم دارن و بدن روی در بایستی قد علم میکنه به دشمنی با خدا و مثل منافقان نیست که پنهانی و ریاکارانه و ماهیتش مخقی باشه ها.

جدای از این مسائل یاد یه قضیه ای افتیدم وقتی پیش بابا بزرگم بودم یه چیزی گفتند که قریب به این مضامین درست داستان رو یادم نیست اینکه جبرئیل میان پیش حضرت و میگه ای محمد(ص) خدا میخواد یکی از فرزندانت رو بین امام حسین(ع) و عبدالله (فکر کنم) از دنیا برود و آزمایش الهی بوده و به پیامبر میگه کدامشان بروند از دنیا؟؟ پیامبر عصه میخوره و میبینه اگر امام حسین(ع) از دنیا برود حضرت فاطمه (ُس) خعلی ناراحت میشوند و غصه میخورند بعد حکم صادر میکنه که فرزند خودش از بین برود!!! شاید اینطوری بابا بزرگم برام تعریف میکرد و جایی نشنیده ام این قضیه رو خلاصه

کوتاهترین راه

جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۶ ب.ظ | علی | ۱ نظر

وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿۶۱﴾

و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (۶۱)

خوب به این آیه برخورد داشتم در نمازم و جلب توجه کرد و یه مقدار که فکر کردم دیدم چه آیه ی بحث انگیز و بزرگیه اینکه خدا از راهی صحبت میکند و میگوید راه مستقیم یعنی کوتاهترین راه خوب این چه راهی است؟ بله راه های مختفلی هست که انگار برای همه است اولا دوما هدف از کارای ما عبادت خداست که خدا میگه منو عبادت کنید یعنی ما اگه راههای دیگر برویم در عبادت در هسته ای در علم در حقوق در اقتصاد هیچ راهی در هیچ زمینه ای مستقیم تر و کوتاهتر از راهی که در آن عبادت خق و خدا باشه نیست بقیه اش داریم دور خودمون میگردیم وخدا وعده داده شما راه عبادت منو که هدف از آفرینش ما مردم هم بوده رو برو که کوتاهترین راه هست و امن ترین و بهترین راه و راه های دیگری هم هست که ما میریم ولی راه مستقیم نیست و همه ی ما در راه هستیم و بین راهیم حالا البته اینجا معلوم نشده کیفیت راه که آخرش کجاست و چه نوع راهی هست فقط گفته پرستش خداوند یعنی راه های دیگری هم میرن اینا ولی آخر تمام راه ها ختم میشه به خدا و رسیدن به خدا درست؟؟ خوب کسان دیگر راه دیگه میرن ولی باید این راه طی بشه و به مقصد برسن یعنی اگر ما جهنم داریم باید آخزش به خدا برسه اگر میریم بهشت باید برسیم به خدا درست؟ و یا حالا عند خدا بریم یا لدنی بشیم  یعنی مستقیم و تزدیک تر از عند رب برسیم در لدن یعنی راهیه که باید همه مون بریم حتی کافران الان مست دنیاییم و نمیفهمیم و راه رو درست ممکنه تشخیص ندهیم ولی بالاخره راه باید طی بشه و آسونترینش توسط خدا پرستی است وگرنه راه دیگه هم هست که به آغوش خدا نرویم ولی راه بدیه وراه سختیه ولی باید خدا رو عبادت کرد و نماز خواند تا درگیر سختی ها نشویم و مشکلات و سختی راه و عذاب و اینا و مدت زمان و بی توشه گی و اینا نشویم

احلی من العسل

پنجشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ق.ظ | علی | ۲ نظر

سناریوی تماشایی

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

امشب تو اخبار دوتا خبر داد ساعت 9هی که دوتا نمایش نامه و سناریو خورد به ملاجم اولین خبر اینکه میخوان از تاسیسات نظامی ما دیدن کنن و فشار میارن روی ایران دومین خبرم اینکه تازه دستگاهی ایران ساخته که میتواند مواد رادیواکتیو رو تشخیص بدهد!!! بله چه قرص هایی که از خارج میاد و اینا دلشون برای مسلمین که نسوخته به جای اینکه سرطان رو درمان کنه یه جای دیگرمون هم سرطان میگیره و حتما باید خودمون این قرص ها رو صادر کنیم چون اصلا ما دستگاهی نداشتیم که تشخیص بده که این دارو و غذا و دستگاه خارجیا تشعشعه سرطانی و هسته ای و اینا داره وگرنه علت عمده ی سرطان همین چیزا است دیگه!!!. اولین سناریو اینکه فرض کن این کارشناساشون بیان تو تاسیسات نظامی ما و سرزده که نمیان مگر اینکه دستگاههای سخت افزار های نظامی داشته باشیم که نصب شده باشند وگرنه بله اینا که اومدن مواجه بشن به یک سری قطعاتی که نظیرش نیست مثلا یک نوع فنر خاص که شایدم توی صنایع دفاعی کاربردی نداره یا مثلا استفاده از یک سری مواد خوراکی در وسط پادگان سلاح سازی که ربطی هم نداره به اون ولی ترسشون رو زیاد میکنه که بترسن از سلاح های ما چنانچه اسلام همینو میخواد که رزمایش بزارید تا بترسند و لذا اینا مجوز نداریم طبق دین که بزاریم اینا دسترسی پیدا کنن به صنایع دفاعی ولی اگرم اومدن میشه پدری درآوردااا دومین سناریو اینه که آقا ما که دستگاه تشخیص رادیواکتیو نداریم که و نداشتیم یعنی ولی مجرم هامون رو که در زندانند جمع کنیم که بیان مواد غنی سازی شده رو با فرقون واز این گاری ها خالی کنند تو وسط نیروگاه هسته ایمون همونجاهایی که کارشناسان از غرب برای سرکشی اومدن بعد R1 چرا بده و میخوان بکننش R8 ؟ چونکه ترسیدن دیدن اینا مخ ندارن که مواد رادیو اکتیو وسط نیروگاه بدون پوشش و دبه خالی کردن بعد جفت میکنن میرترسن و دلشون میسوزه میگن میخوایم پیشرفت کنید در آینده کمکتونم میکنیم بعد چک میکنن میبینن که ما دستگاه تشخیص تشعشع که نداریم به جای مثلا 10 درصد غنی سازی شده مثلا 67 درصد خودمونم خبر نداریم بعد اینطوری نمیتونن خبرشو هم فاش کنن خودشون که چکار کرده بودیم خلاصه سناریو و نمایش زیاده که ما اتفاقا بازیگرای خوبی هم داریمااا استفاده کنید.