یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله العزیز المتعال

يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

خوب من مثلا وبلاگ دارم و دلیل داره اینکارا و ما خونوادتا وضعمون خراب بوده و هست تا بشه درستش کرد لذا مثلا من که در فکرم میاد به مامانم چیزی بگویم تو خونه فورا سیگنالش رو جنیان و دستگاه ی انس هم شاید ردیابی و فکر منو میخونن و میدونن من مثلا الان میخام با مامانم صحبت کنم چون اگه فکر منو بخونن تسلط حاصله و فکر من قدرت اوناست و شما برای اینکه دشمن رو بزنی زمین باید فکرشو مدیریت کنی تا مثلا اوباما که دشمن ماست ضد ما غلطی نکنه خوب شیطانه دیگه نمیخاد مومنان خدا پرست و دین مدار باشن و دشمن مااند و چشم دیدن ندارن تا چشمشون کور شه لذا مامان من مامانه من نیست من دلم براش نمیسوزد تنگ نمیشه و محبت هم محبت جسمانی که نیست محبت مادرانه بلکه روحی است بیشتر و اینجا روح من و خاتواده ام تسخیر و مورد هدف دشمنه و من اگه بخوام چیزی به مامانمون بگیم ما فورا جن ها جاشو گرفتن و میفهمند و ما در حقیقت با شیاطینیم و مادرما هم نماد و نایب کارها و گفتار آن هاست و همه را خریده اند قدرت ها و جاسوسان حتی جاسوسان گم نام امام زمان هم زورشون میریه برای اینکارا چه برسه اینا لذا مادر من مدر من نیست من دارم با ظاهر مادر صحبت میکنم و اون هم ما ظاهریم پشت سرمون دارن کنترلمون میکنن یه ایلی و گروه های بزرگی و دیگه محبت مادر من حرف مادر من اینا همش از اوناست و من محبتی ندارم بهشون و گفتم کع زورشون میرسه و ما الانم بخوایم حرف بزنیم با امام زمان در خونه ش که نمیریم مزاحمش شیم بلکه با نایبش کار میکنیم اگه خونه شونم بلد باشیم!!!لذا راه حل اینکهدر این جنگ فکر عجله نکن و صبر کن مثلا میخای به ننه ت بگی نون داریم تو خونه یا نه میخام برم بخرم یه پنج دقیقه ای حتی اگر شده مسخره کن در دلت و تکرار کن جمله رو یا مثلا خوده خوده خوده مادرت رو در نظر بگیر ببین میتونی تلپاتی باهاش ارتباط بدی من هر وقت میخام مامانم رو دعا کنم نمیاد تو ذهنم و اصلا نمیتونم در ذهنم در نظرش بگیرم که این فاصله است که انداختن و طلسممون کرده اند که به یادم نمیاد و با این همه دلسوزی و مهربانب و زحمت نمیتوانم در نظر بگیرم مامانم رو!!!!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی