یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۵۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر
خوب آقا ما رفتیم سایت تلوبیون اخبار چک کنیم باز نشد دانلودم نشد!! بعد چیزی شد گفتم چطوره رادیو قرآن گوش بدیم؟! گوش دادیمو دادیم یه چهل دقیقه ای با همون روش البته مثلا سبحان الله رو بچه ها حس میکنم تو نماز چک کردیم با ح نستعلیق و خوشنویسی شده نمیشه نوشت!!! خلاصه بعدش گفتن ترچمه ی آیات فلان تا فلان از سوره ی فلان با صدای اسماعیل قادرپناه من یادمه چند سال پیش که تبلیغ میشد یا پخش میشد صدای ایشون میگفتم تو این جنگ داخلی و فتنه چطور همچین کاری کردن و چرات میکنن صدای قرآن رو ترجمه کنن و تبلیغم میشد حسادت هم فراوان و اون موقع هم فضا دست ما نبود خعلی و دست دشمن بود مملکن صاحبن نداشت خلاصه یه خورده ترجمه کردن در مورد حضرت نوح(ع) بود گفتم  فکر هم بکنیم خوبه و خوش میگذره در دو سه جاش یک جایی که نوح (ع)میگه بیا بالا تو کشتی پسرم و دوم پسرش قبول نمیکنه!!! سوم جایی که نوح میگه خدایا از اهل بیت منه  و خدا میگه نیست از صالحان پسرت از تو نیست!!!
خوب فضا رو دادیم دستت بشینیم یه کم فکر کنیم تا خوش بگذره!!! اولا نوح پیامبر اولوالغظم به هیشکی نمیگه بیا بالا دوما سیاست چی بوده؟ یعنی آیا بلخره حکم خدا و سرنوشتش این بوده یا نه اگر حکم خداست برای همه دیگه چه پارتی؟ سوم اینکه دیگه بلخره نوح با خوشحالی میخواسته برگرده پسرش میگه بیا به آغوش خدا خوب یعنی راه هست که بشه برگشت چهارم اینکه چه گاگولی بوده این پسرش که عذاب الهی رو میبینه حاظر نیست یه لحظه باور کنه خدا رو تو بگو نه پیامبرش رو تو بگو نه باباشو یعنی حالا میگی کو خدا ولی دیگه چرا باباشو رد کرد؟! و چقدر آدم میتونه بد بشه که حاظر نباشه یک مومن رو یاری نکه یاری بلکه بره پیش مومن که خوب بشه چقدر باید عناد داشته باشه که میگه میرم بالای کوه ولی هنوز باور نمیکنم خدارو پنجم زمانیکه باز دل نوح میسوزه میگه ای خدا غرقش نکنیا این جوانی کرده حالا مگه تو نگفتی خاندانت در امن و امانن خوب اینجا هم باز دلش میسوزه برای پسرش حضرت نوح(ع) و جالبه که هنوز خکم خدارو اینجا هم چنین پیامبر بزرگی و اوالعظمی چون از بس مهربون و دلسوز بچه ش بوده نفهمیده یعنی اصلا نفرین نکرده بوده این قومش رو به فکرش هم نیومده آدم بیش از 900 سال زندگی کنه بعد پسرش رو ندونه که باید عذاب بشه یا نه این نشون میده که این مردم زمان نوح چقدر پسفطرت بود که داشتن از نوح بهره میبردن و همیشه از رحمت الهیش استفاده میکردن و سواستفاده از خدا ولی ایمان نمی آوردند!!! یعنی اقدر نوح خاندانش رو دوست داشته حالا جدای از ایمانش وحرفشنویش اقدر حق پدری به جای آورده که طرف میگه من کار خودمو میکنم ولی میدونم خدا هنوز به خاطر نوح (ع) منو عذاب نمیده یعنی لج کرده بوده پسرش ششم چقدر باید آدم کور بشه که عذاب الهی و راه نجات رو تشخیص نده و بر راه کج خودش پافشاری کنه که اصلا بگن خوب تشنه ای آب بخور بگه نه خوب اینجا فقط اباالفضل بود که گفت نه نمیخورم آب و به یاد امامش و فرزندان تشنه لبش نه که امید نداشت یک امیدی داشت که میرم حتی آب رو میرسونم خعلی امیذوارانه ولی آب نخورد لب رود!!!جالا ما اگه ابن انفاق میافتاد ار راه شریعه فرار میکردیم از صحنه ی جنگ حالا تو بگو پیامبری جای حضرت اباالفضل بود خوب میگفت کی بالاتر از من من لااقل باید تجدید قوا کنم پدر دشمن رو دربیارم حالا شما بگو جای اباالفضل العباس(ع) پیامبری اولوالعظم بود لب شریعه خوب اینجا چی میشد؟ به نظر میرسه اونجا 1000 دلیل انسان داره که میگه آبتو بخور و هیچ دلیلی مانع نیست و حق با توست خوب اینجا هیچکس نمیتونه بگه که اقا ولش کن لااقل میگم چند ساعت باید درگیر باشی جلوی آب وای میسی وقتی هم تشنه لبی بدجور که آقا بشنیم این 1000 دلیل رو پاسخ بدم که کار حلال و نیازمو برطرف کنم!!! میفهم چی میگم یعنی میگم اگر پیامبر بزرگی بود جای اباالفضل چند ساعت طول میکشید که قانع  بشه و چند ساعت لب شریعه با خودش درگیر میشد حالا آخرش بخوره یا نع مشکلی نیست نوش جونش ولی خدا میدونه چه کرد!!!
  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی