اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۵۵۵ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

delgosha

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم آهنگ نوایی محمد اصفهانی رو گوش میکردم و یاد اون دهه ی گذشته بر ما افتادم و صدا وسیما ، یادمه آهنگ نوایی رو میزاشت صدا و سیما و یه مرد با لباس عربی یا محلی  می رقصید یا این و اونور در به در بود و هروقت ظهری بودم یعنی میخواستم برم مدرسه تلوزیون هر روز میزاشت بعد این نوستالژی ما رو کشوند به مجری های زن اون دوران برنامه ی کودک و این ایرادایی که میگیرم قبول دارم که الان دوره زمونه اش عوض شده ولی خوب اون موقع زن های مجری برنامه ی کودک مخاطبانشون رو مرد تلقی میکردند و محبت زنانه ی خودشون رو خرج نمی کردن گرچه ما بچه بودیم ولی مرد به بار می آمدیم و هیچکس توجه  و مهربون نبود با ما کودکان پسر!!! و این خودش که منبع مهربونی و محبت نباشه ما رو می کشاند که اگر بر فرض مادرمون هم بوسمون نکنه و زن تو کار نباشه اگرااااا اینطور باشه هم سر نماز با خدا دوست می شدیم و به این سمت حرکت می نمودیم خودآگاه و نا خود و مهر و محبت خدا حالا می فهمم چقدر خوش بود غربت و زنی در کار نباشه که هواتو داشته باشه و صاحب داریم اصلا ما و مهر و محبت و عشق داشته باشه چقدر خوبه خوب عشق زن دردسر آوره ولی الان شما نگاه کن دخترها و یا زن ها جوان رو میارند کلی محبت نشون میده فقط مونده بگه می بوسمتون و بیان توی بغلم!!! خوب میگم جو تغییر کرده و چند روز پیش شبکه ی چهار دیدم دو نفر دارند صحبت می کنند با هم دقت کردم یکی اشون یه پیرمردی بود که داشت سوال می پرسید بعد دیدم که بله این پیرمرده مجری هستند و کلی تجربه دارند ولی داره سوال می پرسه و خیلی خوشم اومد آخه من از پیرمردا خوشم میاد یه منبع تجربه هستند هیچ یه احوالات و سیری خوش دارند و عارف بهش میاد پیر باشه اصلا و کلی دلیل دیگه که مثلا دیگه رفتنی اند و میگم اگه مجری پیر باشه کلی تجربه داره کلی چیز میز میدونه سوال پرسیدنش جالبه و فهم و عقلش وخوبه پیرمرد باشه مجری تا جوان نادان بی خرد...

zakhm

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

(وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَبِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ))

آقا صحبتی که اگه یادتون مونده باشه که باید میکردیم درمورد اینجا مجنون هست البته خدا نگفته که سفیه یا چیزی شبیه این که توی قرآنی که من دارم مجنون رو دیوانه معنی کرده آقا حالا باز کنیم

مجنون مانند لیلی و مجنون بود داستانش ها مثل اونه و نه معنای به حظور شما عرض شود کم عقلی و ناقص العقلی نه نیست حالا این کفار که میخواستن چشم بزنن حالا نمیتونستند یا اینکه زورشون اومده بوده از قرآن و پیامبر و پیشرفت وقتی قرآن رو شندیند خوب نمیدونستند که کار کیه و خدا رو نشناخته بودند فکر میکردند پیامبر دلباخته ی زنی شده شعر داره میگه و اصلا امید داشتند که مجنونیت پیامبر خوب بشه و برسه به معشوقش و دیگه اسلام خاموش همین فکرشون هم باعث شده بود که کوتاه بیان و حتی شاید دلشون هم بسوزه خیلی خنده داره ها ولی نیست و باعث شد این عقیده ی غلطشون که پیامبر رو نکشند و اصلا اگه ما هم مجنون خدا باشیم نکته میگه در امنیم از چشم زخم و آزار دیگران...

moraba

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حس اطاعت خیلی خوبه وقتی حس اطاعت از خدا رو داشته باشی میتونی عاشق باشی عاشق خدا و اونم دوستمون داره همیشه ولی خوب حس اطاعت از خدا حس تواضع و دوست داشتن خدا رو میدزده شیطان و میگره و سد میکنه الان من درمورد مشکل اول کشور که نمی دونم چیه اگه باز کنم سیصد نفر پشت سر من در ارتیاط با خدا مشکل می آفرینن این زنا حالا من روششون و صحنه سازیشون رو بلد نیستم که دقیقا چه میکنند ولی اگه قرآن بخونیم دلمون نرم میشه و خودمون رو هم بالا نگیریم که مثل فلان قاری که داد میزنه درست بخوون.

اینبار سوره ی وواقعه روخوندم چند دقیقه پیش سوره ملک رو خوندم و پست قبل حالا خوشم میاد بعد قرآن خوندن درمورد این مسئله ی توکل به خدا صحبت کنیم آقا خودتو وسط ننداز در کار الهی میگم ها و یک وسط ننداز دو واگذاز کن به خدا که میشه این یک و دو توکل. درسته که دربعضی کارها خدا خیر داسنته و دلیل داره که مثلا بیکاری بده و گناه میاره شما تلاش بکن خودتو وسط بانداز بر من خدا توکل کنی پولدارم میشی ولی بعضی مخصوصا احساسات و روزی ها هست که مختص خداست آقا من وبلاگ دارم تلاش خودمو هم کردم دیگه خدا باید مشتری خواننده من رو خودش جمع بکنه آقا تو لازم نیست مردم رو به گریه باندازی خدا خودش می خندونه خوشحال میکنه خودتو قاطی نکن قاطی ماجرا که حالا ما با فلان فیلم باعث خوشحالی شدیم بله شدیم ولی کار ما نبوده یعنی منیت رو بزاریم کنار همین در بسیاری از امور دیگه هم هست که باید قرآن خوند و ماجرا رو به خدا واگذار کرد که خداوند قوی و رحمان و رحیم هست و خود رو اصلا قاطی ماجرا نکرد!!! خدا خودش یه طوری تلاقش میده که اصلا پات به دادگاه هم باز نمیشه اگه واگذار بشه کار و خدا بخواد عمل کنه حالا صد بار برو دادگاه جیغ بکش آخرشم هیچی مثال میزنیما خداوند امور دستشه...در همون مسئله ی کار هم همونه که باید روزی رو از خدا خواست و خود را ندید و دخالت نکرد فقط وضع فرق میکنه وگرنه تلاش کردن که به معنای دخالت در امور نیست باید جهاد کرد و فکری اندیشید و روزیه دیگه قرآن خوندنم روزی رو زیاد میکنه مثلا و قسمی از جهاده صدقه همینطور بلا دفع میکنه و ضرر نمیبینی دررزق روزی و مالت  که جمع شده بود نه در کل باید زندگی کرد و تنبل نبود ولی واگذار کرد کار رو به خداوند منان.

و الا ما در کل ولمون کنند لختیم ضایه ایم فقیریم خدا است که داده و درمورد مسئله یطلاق هم میخواستم قدرت خدا رو بگم وگرنه بله از اونور محبت خدا کاری میکنه که نیاز به طلاق نباشه و مشکلشم برطرف بشه اصلا. اصلا محبت یه اکسیری است که دست من و تو نیست و ما چیزی نداریم ما لخت و فقیریم و خدا صاحب دل های ماست و من مشکلی ندارم از اینکه شما عاشق من نیستید چون دست من نیست.

link

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یعنی میخوام با مخ بیام توی کامپیوتر دیروزم داشتم مینوشتم در مورد بیرون رفتن همینطور شد این باطری لب تاپم خرابه فیش سیم برق هم باید در حالتی خاص باشه تا برق برسه و این دیگه در میره از چشم ما داشتم مینوشتم که خراب شد حالتش و کامپیوتر خاموش شد همونجای حساس که رسیده بودیما.

چند تا چیز باعث شد که این پست رو بنویسم اول نماز دوم شبکه ی قرآن سوم قرآن  که دیگه قرآن خوندنم تثبیتش کرد که بیام

و داستان برمیگرده به دیشب که کاری کردم که ضایع شدم پیش خدا و ادعام دیگه نمیشد و این حسی که آدم داشته باشه حس گناه پیش خدا حس حیا پیش خدا حس تواضع و کوچک گرفتن خویش در برابر حق و بندگی کردن رو دوست دارم آدم باید کمرو باشه درمقابل بعضی کارا مثل بچه ها...ولی آدم زن که میگره زبونش باز میشه حیااش کمتر میشه بعد به حظور شما پررو میشه همه چیز...

اول نماز که آقا در نماز ظهر امروز دیدیم که مطیع خداوند نیستم و بندگی اش را نمی کنم درسته خم میشم جلوش و میبینتم ولی اینطور نیست که در کارهام هم همینطورباشم و اینا و نمازم تنهی عن المنکر نیست و به درد نمیخورد حالا بچه بودیم هرکاری میکردیم بعد توی نماز به فکر خدا سر خم میکردیم و ضایه میشیدیم خدا هم میگرفتمون توی نماز خوش میگذشت حس خوشیه هم نیست دیگه یعتی خدا رو نمیشه گول زد مثل بچه ها که گول میزنن دیگه در سنش نیستم خلاصه دیدم مطیع خدا نیستم این حس اول امروز که بنده ی خوبی نیستم درسته نماز میخونم ولی هیچی.

حس دوم داشتم تلوزیون نگاه میکردم و چرخ میزدم توی شبکه ها از شبکه ی قرآن هم روش کلیک نکردم و نموندم حس میکردم اینا خودشون رو آدم های خوبی میدونن که در شبکه ی قرآن اومدند و یه نوحس برتر بینی دارند که آقا قرآن درسته مظلومه ولی ما که نیستیم و حالا که مجری شبکه ی قرآن چادر داره این حس کنه آدم خوبتری است نسبت به شبکه ی تهران حالا که درمورد قرآن بحث میکنند آدم های خوبی اند و بدم میاد از این حس عجب و دلم نمیخواد با این حس که حالا که شبکه ی قرآن هست آدماش هم آدمای خوبتری اند اصلا ما آدم خوبتر نداریم ما که از دل بندگان خدا با خبر نیستیم که.

حس سومم هم در چند دقیقه پیش که قرآن میخوندم ایجاد شد سوره ی ملک رو خوندم و داشتم میومدم که بنویسم جالبه یه آیه اش سر زبونم افتاده بود این قسمت از آِیه که ((ان الکافرون الا فی غرور)) نمی دونستم هم که در سوره ی ملک هست این آیه سرچ کردم این اومد((أَمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُندٌ لَّکُمْ یَنصُرُکُم مِّن دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا فِی غُرُو))  

و قرآن که خوندم دلم گرم شد که بیام اینا رو بگم که چه حسی داشته ام که حیا داشتن کم رو بودن در مقابل زشتی ها که خاشع و خاضع بودن خوبه ولی بیشتر در کودکان حس میشه و نمی دونم بزرگ که میشیم چه بلایی به سرمون میاد...بیام بگم که شبکه ی قرآن بیانگر این نیست که حالا که چادر داره زنه آدم خوبیه و اگه مردند باید اونایی که مذهبی نیستن رو بیارن و مذهبی کنند و با دین آشنا اونایی که عناد دارند رو مجری و کار کنند البته نه به صورت آگاهانه که شما عناد داری آقا نه ما بزرگان چهره ی فرد رو ببینیم عنادش رو می فهمیم نیاز نیست اعلام کنیم یا آبروش رو ببریم شغله دیگه مجری گری و کارشناس شدن و عوض کردن همچین عنادهایی طی برنامه ها کار حضرت فیله ولی خوب حالا که درمورد قرآن هست شبکه ی قرآن دلیل نداره آدماش هم خوب باشند و خیلی خوب و خودشون رو از خیلی ها بالاتر بدونن یا حس بگیرند و خودشون رو بالاتر  و جدا بدونند باید کاری کرد در این اوضاع و منش که زده شدم از این شبکه.و همچنین قرآن خوندنم این حس رو بهم داد که بگم که آدم باید حیا کنه از بعضی کارا آدم باید حس گناه داشته باشه و تواضع واین صفات خوب داشتن مهمه و خوبه نه که خودش رو خوب بداند و دیگران نه و خودشو حالا کاریم به دیگران نداریم خودش و خدا نباید خودش رو بالا بگیره در مقابل خدا و حس کنه ریز هست و آدم جوانی که گناه کنه خودش رو پایین تلقی میکنه و سرش به سنگ میخوره ولی بعد مدتی دوباره عجب میاد به سراغش و تو سری خور نیست و نمی دونم این حس گناه رو داشتن همیشه خوبه یا نه ولی میدونم حس تواضع و بندگی خدا و کوچک بینی خود در مقابل حق خوب که هست هیچی مایه همه ی پیشرفت های بنی بشره.


arosi

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چند روز پیش یادمه برای گردش رفته بودیم خارج شهر و توی راه برگشت بودیم که ضبط ماشین روشن بود و داشت برای خودش میخوند و رسیده بود به آهنگ عروس از امین حبیبی که میشه دانلود کنیم؟ بله میتونید  این آهنگ رو دانلود کنید

از این ور اون ور شنیدم
داری عروس می شی گلم
مبارکت باشه ولی
آتیش گرفته این دلم
خیال می کردم با منی
عشق منی،مال منی
 
فکر نمیکردم یه روزی
راحت ازم دل بکنی
باور نمیکردم بخوای
راس راسی تنهام بذاری
آخه یه عمر،همش بهم
گفته بودی دوسم داری
گفته بودی عاشقمی
به پای عشقم می شینی
می گفتی هر جا که باشی
خودتو با من می بینی
 
رفتی سراغ دشمنم
یه پست نامرد حسود
یکی که حتی به خدا
لنگه ی کفشمم نبود
به ذهنشم نمی رسید
حتی نگاش کنی یه روز
آخ که چه دردی میکشم
هی دل بی چاره بسوز
با این همه ولی هنوز
عشقت برام مقدسه 
همین که تو شاد باشی و
بخندی واسه من بسه
...
...
...
تاج عروسیتو برات
خودم هدیه میخرم
غصه نخور حرفاتو من
پیش کسی نمی برم
هرکی بپرسه بش میگم
خودم ازش خواستم بره
میگم برای هر دومون
این جوری خیلی بهتره
...
...
...
با این که می دونم برات
همدم و غم خوار نمیشه
آرزو می کنم دلت
یه لحظه غصه دار نشه
با این که میدونم یه روز
تو رو پشیمون میبینم
همیشه از خدا می خوام
چشماتو گریون نبینم
با این که از دوری تو
دلم داره میترکه
،ولی به خاطر تو هم 
،شده میگم
 
مبارکه
 
 ------------------------------------------

خلاصه بگو خوب تا بگم... خوب اینکه بابام شروع کرد به صحبت که آقا یه سری عقلایی هستند که پشت این آهنگ ها هستند و روانشناسان خبره ای که این آهنگ ها رو میسازند بعد منم عقب ماشین سوار بودم و نشسته بودم یعنی بعد به خواهرم گفتم که اینا عاشقند یواش گفتم  خلاصه بابام داشت ادامه میداد که افراد زیادی هستند که دچار چنین مشکلی اند که نامزدشون رفته بایکی دیگه ازدواج کرده و حالا مثلاا شاید اینطوری تعریف می کردند بابام که حالا که اینا همچین آهنگ هایی رو ساخته اند تا این افراد شکست خورده مثلا قتل مرتکب نشوند و اینطوری آرام بشن با این آهنگ و کار به جای حساس باریک نکشه و از این حرفا بعد من شروع کردم گفتن اینکه بابا جان عزیز (مثلا) اینا عاقل نیستند که همچین آهنگ هایی رو میسازند بلکه عاشقند (و خودمم باورم نیمشه ولی) و میگن که این آهنگ ها رو خود امین حبیبی میسازه شعرش رو خودش گفته و تنظیمشم خودش کرده است و اینا و همه کاره خودشه بعد مامانم گفت که یه آهنگیش هست که دوره ی انقلاب هم میخوندند و هم گفت که شما نمی فهمید باباتون چی میگه

ولی حالا که فکر می نمایم میگم که  هم من راست میگم که  عاشقند که این آهنگ رو از عشق ساخته هم بابام که پشتشم عقل بوده و شاعر میگوید که ((هرگز نمیرد دلی که زنده شد به عـــــــــــــــشق)) و خدا هم میگوید در قرآن ((و من الماء کل شیء حی)) که همه چیز توسط آب آفریده شده شاید اگه میگفت و من العشق کل شیء حی بعد شما میومدی میگفتی این عشق چیه دیگه این سوسول بازی ها چیه اینا حرفای تازه واردین و جوان های خامه که ازدواج نکردند اصلا عشق دیدنی نیست و وجود نداره و محبت مادری هم به قول ایتا غریزه ای است مانند جنسی که ما از آب اومدیم اصلا و امروز هم داشتم فکر می کردم اتفاقا در مدت کوتاهی که قرآن خوندم برای چند دقیقه ای اینکه خدا فرموده بود که ببینید که از چی به دنیا اومدید از نطفه و دعوت کرده بود که فکر کنیم درش و باید باز بشه که نطفه چیه یه چیز نجس(دیگه خواری بدتری از نجس بودنش؟؟) به درد نخور باید باشه یعنی یه چیز کثیف کم ارزش و اگه سرچ کنیم و تحقیق کنیم چیز ساده ی اولیه است و پیچیده گی خاصی در مقابل مثلا خون که نجس هم هست خون هم ندارد این چیز ساده کم ارزش گندیده.

babak

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اگه می پرسی در چه حالی هستیم؟؟

اینکه اولش اینکه تا حالا سه شمارشو هم گرفته ام سه بار بله مجله رو میگم مجله ی جدول(( کلبه ی سرگرمی)) و تو خونه توسط اینترنت و اطلاعات خودم و اینا تکمیلش می کنم شماره ی قبلشو هم فرستادم تا مگر جایزه بگیرم اصلا ولی خوب در اینترنت سرچ کردن برای پر کردن جدول یه مقدار چیزه و علاوه بر 1. سایت گوگل چیزهای دیگری هم برای حل جدول و احیانا برنده شدن هستش مانند 2. سایت واژه یاب 3. سایت ویکی شنری فارسی و 4.سایت پرسش کده و در صورت لزوم مقداری از بیت شعر 5. سایت گنجور یا حتی خود گوگلم هست.

که اگه خواستید توی خونه وقت زیادی آوردیم پر کنیم وقت و جدول را... و نرمش مغز و اینا هم هست و خوش میگذرد...

و بهتر از حالیه که شیطان میخواد شما رو حبس کند که اگر بخوابی راحتری اصلا حالا خواب خوشم نه الزاما توی خونه نمی بینیم و جایی هم که نمیریم لذا سرگرم به کاری هم بشیم فضول زیاده و خلاصه اینترنت رو میریزیم به هم با جمع آوری اطلاعات...

دومین کاری که امروز که نه دیروز کردم بازی ای رو نصب کردم که در سایت 6.رزمینگ گیم محبوس هست و فوتبالی که 34 مگا بایتی هست این بازی و و دسته ی لیگ برتر داره و توی بدترین لیگش تیم تهران وجود داره حالا و سیه چرده هم نمایششون دادن !!!؟؟ ولی بازی خوبیه برای سرگرمی که گذاشتمش تو بلاگم

سومین هم دیدم گزارشگری بازی این فوتبالی بهم چسبیده هوس کردم قرآن بخونم از آخر قرآن تا رسیدیم به نکته ش و غرض گفتن این نکته بیده است اینکه سوره ی ماعون:

  1. فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ

  2. الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ

  3. الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ

  4. وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ

    که در این سوره ی مبارکه هم چند تا دونه از آخر داشتیم میخوندیم اینکه وای بر نمازگزاران کسانی که سبک می شمارند و کسانیکه ریا می کنند و کسانیکه منع می کنند بخشیدن به فقیران را خوب این آیه نکته ای داشت که چند وقت پیش میخواستم بر زبان بیارم ولی نه که آیه رو در نظر داشته باشم ها دیگه بزرگش نکنم اینکه آقا یکی نماز میخونه داره کار بزرگی میکنه یعنی حتی انتظار داره خدا نمازهایی که خونده رو قبول کنه و بالا بره و  اینا ولی توجه نداره که نماز تو باید باعث بشه فقیر رو رد نکنی از درگاهت مثلا من می دیدم در حرم که میرفتم مرد چاقاله ای مثل خودم داشت دو ساعت قرآن و دعا میخوند و وقت گذاشته بود ولی به کسی که باید پول بده نمیداد خوب این چه کاریه یعنی انتظار داری چه دری از درگاه خدا باز بشه و توجه بهت بکنه راهش نیست حالا تا همین قدرش رو فکر کرده بودم ولی قرآن داره میگه وای بر اینا یعنی نمازت باید باعث بشه که فقیر رو رد نکنی شما باید باعث بشه که علاوه بر داخل نماز ریا نداشته باشی که منظور ریا داخل نماز بیرون هم  کمش کنی توسط عقلت چون آقای بهجت می فرموندن ریا برای عبادت مشکل داره وگرنه عاقل باید درست ریا کنه برای بالاترها ریا کنه در مقام و پسته ها یه همچین چیزایی فرمودند و همین دیگه ریاکار باشیم اگه لازمه ولی برای مقامات بالاتر نه نگهبان زیر دست که عقل میگه اینو و نه در عبادت و نماز...

1.http://www.google.com     /

2.http://www.vajehyab.com/

3.http://fa.wiktionary.org

4.http://www.porseshkadeh.com

5.http://ganjoor.net/

6.http://resuminggame.blogfa.com/

anar

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان ساعت 6 صبه و دیشب تا دم صبح داشتم خواب میدیدم از جمله اینکه جایی بودیم تو صحرا و در و کوه اینکه یه دکه ای بود رفتم و خواستم چیز بخرم می دیدم که به طبع من نیست خیلی مثلا چیپس با طمع گردو داشت!!! بعد دقت که کردم دیدم که چیپس با طعم ترش و قرمز انار هم داره و خریدم و قیمتش 550 تومان بود و این یکی به طبع منم میخورد بیرون بودیم با بچه  ها الغرض اگه روزی چیپس با طعم انار ترش دیدید من اول بگم که خوابشو دیده بودمیه...

hajj

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بعضی وقتا دارم فکر می کنم آدم باید چه کار کنه مگه که جهنمی بشه دشمن خدا خدایی نکرده بشه بشه قاتل امام حسین(ع) همش که جهنمی شدن به این نیست که حتما یه مظلومی گیر بیاری بکشیمش بعد حالا جهنمی شده ایم مثلا حالا دارم می فهمم که گناهامو همونایی که ریز میشمرده ام یعنی کوچیک کم کم تبدیل شد خود به خود و عادتا به حق الناس و حالا باید برای اون زنه تو نماز دعا کنم البته نه که حالا که سجده رفتیم دعا کنیم خیری از ما به اونا میرسه بلکه گرفتاری های خودمون میگم که حق الناسه میخواستی فکر بد نکنی در موردش الان ریسمان من دستشه همش که نباید قتل عام کنم روزیم کم میشه دیگه ولی خوب اگه دعا کنیم مد نظر بگیریم خوب شاید خودش کاری کرد که خودتم نتونی بکنی یعنی مثلا استغفار کرد برامون!!! خوب هرچی نمیخوام بگم استغفرالله هیچ انگار نگفته ام چون حق الناس بر گردنمه پس یه نوع حق الناسی که میشه اداکرد یاد کردن زن مقابل که مثلا بد فکر نمودی کارای بد بد کردی و اون فرشته هایی که یه زمانی پیشت بودند پریدند از پیشت یا رفتن به جاش کنار او مقیم شدن و شوخی هم نداریم این حاله منه که میگم این روزی منه که کم شده حالا بیا و درستش کن من هرچه قدرم تلاش کنم چون حق الناس برگردنمه شوق و شورم تا حدی که جبران کننده نباشم حالا مثلا دل امام زمان هم به دست بیارم ولی حق الناسی که اون دلش میخواد رو درست نکنم و دل اونو به دست نیارم این کار نشدنی است... و میبینی که توی نماز فرصت خوبیه برای بخشیده شدنمون و یادآوری بزرگان و اولیای خدا در نماز واجبه و در سجده تو الان میخوای خدا رو در ذهنت ببینی زیباترین چیزی که میتونی تصور کنی و وجه اللهی که قابل دیدن باشه جهره ی بزرگانه و اولیا الله محض همین کشیدن و نقاشی چهره ی افراد سخته اونایی که خدایی اند ولی با این حال دیگه دوره زمونه ی نقاشی چیز شده و عکس هست و تصور عکس ولی اون موقعی هم که نبوده عکس باز میبینیم که تصور چهره بوده همیشه و خودش رمزه که بتونی چهره ای رو در نماز و سجده یاد کنی و هر چهره رمزی داره و راهی داره و مختص کسی خواص است و منحصر به فرده و نمیشه هر کسی رو یاد کرد هم توفیق میخواد هم قدرت که تو اون بهبوهه ی سجده و یاد خدا کسی رو دعا کرد و هم چون ذهن یاری نمیکنه و اینا.

jhyutr

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شخصی از امام صادق(ع) پرسید: عقل چیست؟ فرمود: چیزی است که به وسیله ی آن خدا را بپرستند و بهشت را به دست آورند.راوی گوید: گفتم: آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمود: نیرنگ و شیطنت بود، آن مانند عقل است ولی عقل نیست.

اول  اینکه شیطنت مثل عقله ولی اگه شیطنت کردی خدا رو نپرستیدی ها...یعنی شیطنت چیه؟ شیطنت موقعی هست که میخوای گول بزنی یعنی شما اگه رفتی بهشت که نه یعنی یه جزیره ای همینجا هیچکسم نبود گیر افتادی بعد چه میکنی تو خلوتت در جزیره ی خیالی؟ خدا رو می پرستیم؟؟ حالا که به زبون اومد بهشت در بهشت پس چی میشه.... که کار نداریم.

دوم آقا فرمودند که عقل چیزیه که می پرستیم خدا رو حالا چه میدونم چرا ما فکر میکنیم انیشتین عقلش بالا بوده حالا من نمی دونم ولی اگه میگذشت حالا نه خیلی سال بعدترش یعنی چند سال دیگه یا همون سال بالاخره انرژی کوفتی هسته ای بر حسب نیاز کشف میشد تا نیاز جامعه چی باشه ولی عقلی که بهش بریم جهنم و بهشت خارج از عدل خداست که انیشتین داشته باشه و من نداشته باشم بره جهنم به خاطر بمب اتم ولی من نرم به خاطر گناهام.

etesab

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امام باقر (ع) فرماید: چون خدا عقل را آفرید از او بازپرسی کرد باو گفت پیش آی پیش آمد؛گفت باز گرد بازگشت فرمود به عزت و  جلالم سوگند مخلوقی که از تو به پیشم محبوب تر باشد نیافریدم  و تو را تنها به کسانی که دوستشان دارم به طور کامل دادم. همانا امر و نهی کیفر و پاداشم متوجه تو است.

خوب آقا جون ما اینجا بین اینا درس پس میدهیم و اگه بخوایم با شما دردل کنیم که شما اینا رو که ما فکر کردیم چیزی نیست لذا همینکه صحبت نمی کنم از زبان توی دهنم بسه دیگه آقا حالا گفتیم ما با کسی درد دل نکرده ایم وو روانی که فرستادنمون تیمارستان تیمارمون کنند زنا ولی حالا دیگه شده....لذا شما با مایین و قسم اندکی از اینا بر میگرده به خودم که بعدا بخونم و فردا که کافر شدم دلیلی باشه برای توش و قسمی از این چیزایی که میگم برای مدال طلا و المپیکی شدن و ورزیده شدن و به پاش رسیدینه لطفا ایراد نگیرد که ما یه آقا بیشتر نداریم.

خلاصه حالا برسیم سراغ حدیثه آقا ما رباترو گفتیم که اگه بسازیم که راه بره اگر رقصید این خرابش میکنیم حالا خدا دو فرمان هدفمند داده پشت کن رو کن شد محبوبترین آفریده این عقل؟!!! 

دوم اینکه  حالا که حس صحبت هست اندیشیدیم به اینکه این عقل چه طوریه مگه آقا تعجب میکنه دیگه یعنی این همه ما سوال پیش میاد که خدا فلان چرا ما رو خلق کردی  و اینا همش کار عقل نیست؟؟ کار جای دیگست این چرا؟ چون عقل کارش بندگی خداست عقلی که محبوب خداست و به دوستاش میده این حرف خدا رو گوش میده نه بهانه جو باشه لذا از دیوانگی هم بالاتر دیوانه بگی پشت کن اگه گوش هم بده میگه چرا اگه خوب باشه میگه چرا به خدا پشت کنم؟ و از روی عشقش در کمینه!!! پس عقل بهانه نمیگره  و از کم عقلی ماست این کارا و آخرشم میگه با توجه به تو هست که امر میکنم و نهی می کنم و پاداش و عقاب یعنی ممکنه در عقل من خدا رو کیفر کنم ولی در عقل عارف برعکس البته وارونه گفتم در عقل من کار عادی باشه ولی عارف نکته سنج براش این کار از نظر عقلی که خدا بهش داده عذاب باشه و قرارا نیست ما همه چیز رو احساس کنیم که فلان چیز گناهه یا نه و من احساس گناه ندارم پس خوبه نه گناه کبیره معمولا احساسش هست همونم ممکنه نابود بشه ولی عقل که نباشه دیگه هیچی... نکته زیاده بفکریم پیدا میشه

mbgdl

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا یه اتفاق جالبی اوفتید این کتاب اصول کافی رو ما گشتیم دیدیم تو کتابخونه ی خینه (خانه منزل) داریمش خوب دیگه از روی اون جاو میریم اگه خواستیم بفکریم...

2- علی(ع) فرمود: جبرئیل بر آدم (ع) فرود آمد و گفت:

ای آدم من مامورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی از آن ها را برگزینی و دو تای دیگر را کنار گذاری، آدم گفت: ای جبرئیل آن سه چیز کدامند؟گفت:عقل و حیا و دین، آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیا و دین گفت: برگردید و او را تنها گذارید، گفتند ای جیرئیل ما دستور داریم که هرجا عقل است همراهش باشیم گفت: اختیار با شماست و به طرف آسمان بالا رفت.

آقا در حدیث قبلی هم اومد ه که هر کی که خداوند دوستش داره عقل کامل بهش میده پس کفار عقل ندارند و زندگیشون روی سر پوچیات  گذاشتند زبان ما رو نمی فهمند مام زبون اونا رو تا حدی اینجام می فرماید که هر جا عقل است حیا و دین دستور دارند باهاش باشند یعنی ملت کفر حیا و دین و عقل نداره که معلومه 

آقا نظریه میگه که ممکنه جبرئیل نبی از این انتخاب آدم(ع) تا حدی نگرانی و ناراحت شده باشد!!! چرا؟؟ خوب فرشته ها عقل دارند که ما نداریم و میگن قربتشون یعنی به حظور شما که عرض شود مقربیتشون بیشتر با عقله خوب حالا جبریئل نبی(ع) پیش آدم(ع) بود و نیازی نبود عقل لذا ناراحت شد و حدیث می فرماید بالا هم رفت به سمت آسمان بعدش!! جبرئیل پیش آدم (ع) بود چرا دین رو انتخاب نکرد که بچه ای پاک داشته باشه که دیندار باشه و برادرش رو نکشد!!! البته انتخاب آدم علیه رحمه معلوم نیست انتخابی باشه که بر ما تاثیر بگذارد و یا شخصی بوده باشد اینو من نمی دونم ولی می بینیم که دین و حیا ندارند کشورها الان در صورتیکه بر عقلشون می نازند و مشهود نیست یعنی نمیشه گفت کی عقل داره و نداره خیلی نمیشه گفت ولی حیا و دین که داشتنیه وگرنه همه مدعی اند که عقل دارند این که نشد نون و آب عقل مردم...و معلوم نیست که اگر دین رو میگفت آدم (ع) این دوتای دیگر جدا می شدند یا خیر جبرئیل که جدا نمی شد و عقل حد ندارد ولی حیا داره شما مثلا به من میگی عاقل؟؟ بر چه معیار و سنجشی ولی راحت معلومه که حیا داریم یا نه حد دارد و بشرم حس میکنه عقلش روز به روز بیشتر میشه ولی حیا و دین نه و نیاز مبرمه و مبهم. بعد نکته میگه این اتفاق قبل از اون بی حیایی آدم رخ داد که اگه بی حیایی کرده باشه آدم (ع) که از بهشت بیرون رفت کی بوده؟ نکته ی بعدی که مبهمه میگه که چرا گفت که ترکش کنید یعنی وقتی عقل داری اونا رو نداشته باشی؟ (آن دو تای دیگر را کنار گذاری...) خوب اگه قراره که ترکش کنند ما رو عقل بس و حیا هم نمیخواد داشته باشی لخت بیا تو کوچه اگر قراره و دستوره که حیا هم باشه خوب تا قسمتی ابری چون عقل که حدش معلوم نشد و آدم(ع) هم برش نگزید و یار امام حسین(ع) هم لخت شد و جنگید یکیشون و  نکته  میگه که چرا حق یکی اش رو داره و بقیه باید ترکش کنند آیا جبرئیل که عقل کل هست نمی دانست که حیا و دین دستور دارند که با ایشان باشند و عقل؟ خوب می دانست چرا پس فرمان رسیده؟ نکته داره این سیاست توش خوابیده.

khodae

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ساعات کم کم 6 شه نمازامو خوندم و نماز صبحمه و شبمو یه موضوعی به نظرم اومد تو نماز شب اول که درموردد شکست یه کم با هم صحبت کنیم ولی چیزایی هم بود که مد نظر بود که حالا مثل دیشب روی کاغذ نوشتم صبحی که یادم بمونه ها...

اول ما یه جایی گفتیم دعای زنی شده اینو شما شوخی نگیرید بگیرید هر چی آقا موثره دیگه یعنی اینطوری بگیم که از طرف ائمه هست و گفتیم هم جهنمی برای کسی دعا نمیکنه چون خودش گیره و شاید یکی از نشان های بهشتی ها در دعا کردن برای دیگران هست و یه محبتی میخواد مثلا شما عید دیدنی روبوسی میکنی و توی بغل طرف خودت میری یا ترجیح میدی دیگران بیان شروع کنند یه محبتی میخواد که داشته باشیم و گرم بگیریم حالا مثال خوبی نبود و شرایط میخواد ولی یعنی اینطوری بگم خدا میگه هرچی فرشته ها و ائمه دعا کردن رو به عنوان خلیفه اللهی قبول میکنم و ائمه هم دعا نمی کنند بعضی مواقع در شرایطی که خودشون میدونند و واگذارش میکنند به اولیا الله های زمینی روی زمین و همینطور دست به دست میشه و ما رو ول گذاشتن تا یه نفر دعا کنه برامون مثلا شما حالا شما دعا کردید این دعای شما دعای ائمه هست ولی قدرتی که اختیار شما داشته و شما بهشتی هستید باعث میشه ما با هم دوست باشیم پس گولتون نزنم که برام دعا کنید بکنید یعنی.یعنی اختیار شما با اجازه ی ائمه کار دست خودش میده و باید دعا کرد و دعای گربه سیاهه میگیره ها چه طورم (خدایی کن کارتو...که تا هدف چی باشه...)

دوم ما اختیار داریم قانون چذب داریم کافران گفتیم هر کار خوبی میکنند حدیثه که در دنیا میگیرند ولی نه در آخرت حالا کار نداریم به قانون جذب اینکه آقا حالا  نه مستجاب الدعوه باشم نه ولی یه دعاهایی هست که بخوام از خدا و عرضه داشته باشم لیست بگیرم دست خود نفسه آقا بیدار باش از خدا بخواه (خدایی اش کن کارتو ...تا چی هدفت باشه...) این همه دعا داریم میشه خوند و گرفت یعنی یه موقع هست خدا میده به من و حس خوبی دارم اگه خودم بخوام با ائمه دوست بشم میشه ولی خودم نمیخوام گیر میکنم اگه خود بخوام خدا رو میشه ولی خودم نمیخوام نمیشه پس صحیفه رو باز کن تو بگو قانون جذب هر کوفتی حالا شما دعاهای صحیفه سجادیه رو باز کن و بهترین ها رو بخواه ینی همینکه من اینجا از خدا پیتزا بخوام اثر داره همین چون خدا هست شما هستید ائمه هستند ولی اگه نخوام حالا پیتزا هیچی اگه نخوام ناتوانم همینکه اینجا رسیده وبلاگم و بخوام از خدا عوض میشه سرنوشتم(سرنوشت الهی حتی در غیر این صورت عاجزم به این رسیدم....

سوم در مورد همون شکست آقا خدا بیشتر به شکست نگاه میکنه یعنی تو شکست بخوری خدا یه جور دیگه نگاه میکنه امام علی این همه جنگید ضربه ای زد که از عبادت جن وانس بالانرره پیروزشد علی الظاهر و در کل ولی امام حسین که شکست خورد به پاش نرسید مکتبش. البته باید تلاش بکنی و شکست بخوری و شکست به معنی گناه و خودککشی و اینا نیست (خدایی کن اعمالتو تا هدفت چی باشه) خوب حالا شاید بگی فوتبال خوب من کار به فوتبال نداشتم که 5 تیم اول (تا هدفت چی باشه) لیگ هدفشون اول شدن است و 5تیم آخر هدفشون موندن در لیگ هست!!! هدف الهی که نیست اگه هدفت الهی بود باشگاه عزیز با تو ام بودم (خدایی کن کارت رو) آقا از شهوتت شکست خوردی؟ آِیا خدایی اش کردی؟؟ یعنی گفتی که خدایا من به خاطر تو گناه نمی کنم بعد شکست خوردی یا نه (خدایی کن کارت رو ) غذا میخوری خدای اش کن با یاد خدا بخور برای عبادت بخور مثلا چرا از دست میدی فرصتت رو؟ اصلا شکست واقعی احلا من العسل هست از عسل شیرینتره!!!گناه و خودکشی ننه ولی بکنیمش برای خدا بله.

rezayat

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امشب هوسه گفت نماز شبتو بخون دیگه!!! و اگه بدونی که شیطان از اینکه با شما نبودم و با زنی و نمیدونم با خودش و دیگران و حالا ینی مام یه خورده خلوت داشتیم با خدا سرشو میزنه توی دیوار وناراحت میشه که سجده کنیم خدا رو و بعضی از بزرگان زن هم حتی ناراحت میشن نصف شبی چه برسه به شیطون بعضی از زنان که اساتید مان رو میگیم ها امروز میخواستیم درموردشون صحبت کنیم نمی رفت تو وبلاگ و مشکل داشت بعد گفتیم بیام نماز شب بخونیم و گذشتیم ازشون که اقا اصلا فکر بد در مورد زن مومن استادی که در ذهنت هست جوان و اگه زدی رده بالاشدی وبلاگ پیدا کردی اگر حتی عشوه کرد درموردش فکر بد نکن وگرنه از پاکی میافتی و امام زمانی یا اون زن؟ کدوم؟؟حتی استادتو میگم ها همون زنی که هواتو داره و به خاطر اونه که زیر ولایت طاغوت که خلاصه به خاطر اونه که شادابی و مینویسی و اونه که هواتو داره استادته دیگه کاری نککن که زنت بشه زن مجازی ینی میخواستم چی بگم آهان بهش خیانت نکن و دل خون نکن حتی اگر مجبور شدی و رفتی جاهای بدتری.

خلاصه ما 4تا دو رکعت خوندیم امشب و یه وتر و شفعی هم خوندیم دورکعت شفع یه رکعت وتر

نماز اول تصمیم بر آن شد که درمورد یه شبهه ای جواب داده شد البته نباید فکر مشغول باشه که چیزی برسه و هم دلیل بر این نیست که اصلا چیزی برسه حالا ما خالی بود ذهنمون مخصوصا این رکعت و ذکر رو در سجده بلند گفتم بعدا صلاح دیدم دهانم رو ببندم و توی دلم  ذکر رو بگم محض احتیاط ذکر اصلی سجده رو بلند گفتم بقیه اش رو توی دل یه چندتایی و شبهه اینکه آقا ما وبلاگ داریم اینجا کلی برای شما کلاس میزاریم طرف یارو و یاروهه توی تلوزیون کلی حال میکنن که مردم نگاشون میکنه یارو مادرش رو دوست داره حالا رفتیم بهشت که اینا نیستند که کلاس بزاریم و دلمون برای ننه مون تنگ بشه اولا خدا نگفته همه حسرت میکشن از بهشت بالای سرشون یه عده دوما تونماز گفتم من میخوام بنده ی تو بشم من نمیخوام بازیگر بشم مثلا که( ینی طرز فکر عوض شد) برای دیگران بعد دیدیم بله ما با خدا طرفیم خدا خودش کمبود ها رو اگه رفتیم بهشت جبران میکنه ونیاز به مادر نداری خدا مهربونتره و نمیشه تصور کرد بهشت رو

نماز دوم گفتیم که لا اله الا انت رو یه چند باری تکرار کنیم بعد آقا شما با نوپ شوت بکش به طرف دیوار برمیگرده اصلا یه ذکر بزرگی است این ذکر( یا هو) این هو کیست؟ این انت کیست؟ شما میگی خدا ولی چی داری توی دل خدا هست خدا رو کی در نظر گرفتی خوب ما تا بگن خدا میگیم صاحب همه چیز دنیا و آخرت ولی تو نماز چی وقتی میگی انت همونه آیا در من خودم دیدم ضعیفه انت و در دلم نورانیت نیست متصفانه و  راه به جایی نبردم وگرنه اگه خدا باشه من بنویسم مثلا یا هو این هوای که من مینویسم در نوشتارم تاثیر داره حتی نورانیتش روی شما هم هست و نورانیت داره نوشتار من که این نورانیت رو فهمیدن تخصص میخواد و در  حد ما نیست ولی هست تاثیرش

نماز سوم امشب تصمیم گرفتم آقایی کنم آقایی مخالف تکبر زن داشتنش هست ینی تواضع و برم مسجد الان میام اینجا گناهام یادم نیست میگم شان من بالاتره از مسجد رفتن و خودم رو گول میزنم و ضرر میکنم و نمیرم مسجد و وقتی گناه پیش اومد پناه میبرم خوب غلطه این حالا امروز نرسیدم صبح ساعتت 5 که برم مسجد فردا ان شالله ولی نه هنوز اذون نگفتن ساعتا تغییر کرده قاط زدم میرم ان شالا البته بگم که  خودم رو بالا نمیگرم از دیگرون توی مسجد ینی فکر میکنم خودم بخونم بهتره و یا فراموش میکنم که با خداییان بنشینم و همین بده و باید تواضع داشته باشم زنم میگن نره مسجد بهتره ولی مسجد نورانتی داره که جوان رو جذب میکنه اگه دلش خدایی باشه و میکشاند به سمت خویش امامزاده ها همینطور

نماز چهارم دیدیم آقا کورم و حق رو نمیبینم دیگه شاید محض همون گناه که عرض شد و تفکر در مورد زن  مومنه تفکر بد و اعمال بعدش آقا نکنیم اینکارو من امام زمانی داشتم توی دل و آهنگ ککه گوش میدادم یاد امام زمان هم نمی افتادم هیچ عیبی نیست لااقل بهم بر میخورد دلم میگرفت غمناک میشدم از بعضیاش  حالا امشب گوش میدادم میدیدم دلم سنگ شده ان شالله دعا کنید چشمام بینا شه وحق رو ببینم بیشتر و روزیم زیاد شه هم و هم توبه کنم

نماز وتر هم که خوندیم گفتیم آقا این العفو رو ما گفنیم خدا هم بخشید مثلا حالا ولی چه طوری از دست ما راضی میشود خداوندگار متعال؟؟ ینی یه آِیه اومده ارجعی الی ربک راضیه مرضیه در دنیا نازل شده بر امام حسین (ع) اقا آخرت شاید راضی باشه خدا و حتما هست ولی دردنیا نمی دونم؟؟ ینی از دست امام زمان راضی است خدا نه چرا نه؟؟؟!!! چون امید داره که بعد از پادشاهی ایشان که توی چند روز پیش بابابزرگم میگفت که الان پادشاهی میکنه امام زمان بعدا که خسته شد از خدا میخواد که ظهور کنه!!! خلاصه آقا داشتیم میگفتیم خدا راضی نییت از ما پس از اماممون راضی هست ولی امید هست که حکومت جهانی برقرارا بشه و اون موقع خوشحالی بیشتره 100% و هدف رسیده ایم و رسیده اند خلاصه امام حسین(ع) تکیه تکیه شدند خدا راضی شد پس راضی شدن خدا خیلی جوانب دیگری هم داره که غیر از دست خودمونه بستگی داره چقدر روح بزرگ باشه بچه فرق میکنه با من و من با شما

badal

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب خوشحالم که مطالبم از حد 700 تا گذشت به عنوان عیدی این پست رو میزارم برای خیلی ها که نمیدونیم اینکه آقا ما یه جایی خوندیم که اوتاد 4 نفرند که میگن و نوشته بود که حضرت عیسی(ع) و حضرت خضر (ع) و ادریس(ع) و الیاس (ع) که این ها به واسطه ای بزرگان است که بلاها دفع میشه از روی زمین و این ها از همه به امام زمان نزدیک ترند بعد از این افراد کی هست؟ که میگن تعدادشون 7 یا 40 یا حالا شما اگر اوتاد رو سرچ کنید در اینترنت پیدا می کنید ینی ما مثلا که بخوایم امام زمان رو ببینیم ابدالشون رو اغلب مشاهده می کنیم.

حالا چونکه فضای سیاسی انتخابانی است از یه طرف توجه به ما نمیشه که خودمون رو نشون میدیم و اینا و فضا خوبه جایی ندیدم مثلا بخوان ابدال امام زمان رو به تصویر بکشن و نشون بدن و منم در وبلاک 1000rominmonji.blogfa اولین پسنم باز کردم ولی حالا ما که ابدال امام زمان هم ندیدیم ولی از روی حدس میخوام چند تا بازیگر رو نشون بدم در حالیکه امام زمان (عج) حساساترین و پرچهره ترین و زیباترین هستند یعنی نمیشه بگیم چهره ی ثابت حضرت کدومه و حال مختلف دارند و حساس اند مخصوصا کسانی که اشک زیاد میریزند چهره ی ثابت ندارند همین و در نظر بگیر قد رعنای امام زمان رو هم ابدال داشته باشند چهره ی واقعی ایشان شناخته شده نیست و ابدال هم در تلوزیون نمیاد و همین اقراد بازیگر هم که نشون میدم اینا ساخته شده اند و چهره شون عوض شده طی مراحلی حالا بماند.

و اگر ابدال واقعی رو نشون بدن خوب گیر می افتن و عاشقون میشن زود و نمیشه با این حال ولی متشابه رو عرض می کنیم در بازیگر و سیتنما یه چند تایی ولی گفتیم امام زمان زیباترینند و معلوم نیست کجان مثلا میگن در یه جایی به منطقه ای است که نمیشه وارد شد کشتی ها غرق میشن هواپیما ها سقوط میکنن و امام زمان مثلا میگن در عراق و اینا زیاد میرند ولی توی شهر ما که نمیااند و میگن ففط یه نفر در شب نیمه ی شعبان تا حالا امام زمان(عج) رو در جمکران دیده اند و گفتیم چهره هاشون زیباست یعنی وقتی میگن از 20 تا 40 سال ایشون هست سنشون وقتی میبینند یعنی اول اینکه ما خودمونیم که اذیت می کنیم و پیر به نظر میاند دوم اینکه چهره ها ی زیادی دارند و چهارم و پنجم

چند منشابه حضرت که به اگه ببینیم به یاد ابدالشون می افتیم :

 

چند بازیگر متشابه به ابدال خضر نبی

           

   

بدل عیسی[ع)

البته عوامانه  حدس زدم اینا رو و باید تحقیق بشه و چهره های دیگر اوتاد شناسایی نشد!!! ولی میشه حدس زد در کل و عوامانه جلو اومدم ولی عوام فریبی نکنید تا ما یه خورده سینما رو جدی بگیریم حالا درسته اینا اصلی نیستند و داستاناشون و چهره ی واقعی شون میتونه باشه اصلی


8 فروردین 1392& http://ali.bloglor.com/p65.html

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

من تعجب می کنم بعضی موقع ها خیلی حرومزاده ایم!!! یعنی وقتی نگاه می کنم این ذکرا که میگم وصل نیستم و نمی دونم نمازم حال و احوال نداره و اینا می بینی دست ما نیست اصلا باید بزرگان نظر باندازند در حال و احوال ما حالا چرا من انقدر بدم که نتیجه نمی گیرم چون خودم رو می بینم و حالا نمی گم کار بزرگی رو انجام نمی دم ولی لااقل یه دعایی هم نمی کنم براشون برای اونایی که در زندگی منند و هوامو دارند در وبلاگ نویسی و همه جا ما به حول اونا زنده ایم بعد همش موضوع خودم خودم چه کنم پیشرفت کنم و اینا آخه فرهنگش غلطه ینی همین شما چند وقت پیش آخرین بار برای کی دعا کردید؟ میدونی چند نفر حق دارند والا همش خودمون نمیشه خودمون تنها به خدا وصل شد اصلا یاد اون فیلمه که چند وقت پیشم دیدم از تلوزیون که پرویز پرستویی یه هوامپیمایی رو دید و نجات داد سرنشیناش رو و دوستش اومد و گفت کار من بوده و بعد روزنامه و تلوزیون و اینا درسته پرویز خان اینکارو علی الظاهر انجام داد و حتی جملاتی رو هم گفت که خصوصی بود و نشان میداد ظاهرا این بوده ولی معلوم نیست استادش ینی معلوم بود تو فیلمه ولی در زندگی ما پشت و رو داره ما که خودمون نمیتونیم خوب باشیم باید یه موج خوبی ما رو ببره مثل موج دریا که میزنه همه چیز ر داغون میکنه این موج دریا که از لب ساحل نیومده و تقصیر اون موج های اول که نمیشه انداخت که یه کاری کنیم موج های لب ساحل رو جلوشونو بگیریم نمیشه ولی دعا خوندن و دعا کردن توفیق میخواد و هم باید یاد ما بدهند رووشش را که چه کنیم بالاخره حالا من بدم ولی با دعای گربه سیاه اومدیم بارون اومد تو که دعا برای دیگران میکنی اول خدا تو رو میبنه و دعا کنی برای دیگران خداوند فرشته هایی داره ککه برات دعا می کنند و عجیب هم هست که دعاشون میگن مستجابه یکی از بهترین جاهاش هم میگن نماز شبه که لیستی داشته باشیم در مغز حالا هرچی بلدی گیر نده اسم ببریم و بگوییم که خدایا ببخششون حالا کو نمازشب همین مرده ها خوبه نماز قضا بخونیم اصلا من که وبلاگ مینویسم خیلی دوستان دارم که خودمم نمی فهمم که دارند کنترل می کنند منو و شما ها رو منهی میخوام خودم مطرح باشم و عیب کار اینجاست که خودمو می بینم و بد هم رفتم جلو و اشتباه کردم ولی چه کنم گناه است ینی گناه بکنی اصلا حس دعا کردن نداری نه برای خودت دیگه چه برسه دیگران وقتی میخوان بکشنت وقتی دستت گیره خودت گیری که میخوان بفرستنت جهنم حاظری دیگران رو هم فدا کنی چه برسه دعا کنی براش ولی اگه زرنگ باشی در دنیا دعا می کنی برای دیگران ولی باز میبینی که گنهکار نمیتونه آقا نمیشه دیگه گیر نده نمیتونه برای دیگران دعا کنه حس میکنه داره کار بیهوده میکنه حس میکنه بباا نمیره و تا چه گناهی باشه  و ان شالله در این ورطوطه ها و وادی های گناه هیچکس نیافته و یه خورده هم باید عاقل بود ینی من نمیگم کار بزرگی میشه ها که برای دیگران دعا کنی میگم خدا نگات میکنه همین وگرنه هیچی نه که بی تاثیر هم باشه یه کار جمعی رخ میده اصلا یعنی هم اون جلو میره هم تو حالا هرچی میخوای خودت برو به سنگ میخوری کارات و دعا و لیاقت بخشیده شدن نداری همین اصلا که میگن خدمت به خلق یکی اش بعید نیست دعا کردن براشون باشه که این همه مهمه و عبادت به جز خدمت خلق نیست و نمیدونم بزرگان انقدر تاکید دارند بر خدمت به دیگران همین دیگه باید یه خورده هم برم سرچ کنم که چه طوری دعا کنم و گناهام رو هم به امید خدا کمتر کنم که توفیقش سلب نشود و همینکه تو تماز چه طوری به یاد دوستام دعا کنم و چی بگم البته اگر حرفه ای باشی یاد میگیری چی بگی و دعا کنی و این همه دعا هم هست ولی خوب روش داره برم سرچ کنم روش دعا کردن دیگران بای و همینم که مییبنی برام دعا کردن که دیدم

.....و اما روششو سرچ کردم چیز قابل توجهی پیدا نبود و همینکه چند نفری رو توی ذهنت بمونه و داشته باشی در مغز که براشون دعا کنی و به یادشون باشی خوبه و خیره و خوبه ولی یادمه یه بار مادر بزرگ عزیزم گفت بهم برات دعا می کنم و یه تسبیح می گیرم تو دستم و برات صلوات می فرستم و اصلا دعای فرج کردن امام زمان هم خوندنش که میدونید چه فوایدی داره حالا ما با تسبیح دعا می کنیم برای شما منتت نمیزارم راضی هستید.

حالا ببینیم از قرداش تیتر روزنامه و نیمدونم پیام بازرگانیش ساخته میشه که پیرزنه تسبیح به دست دستاش بالا داره دعا میکنه لذا اصلا بی ادبیه که دعا نکنی و منم ادبش رو ندارم با محشوریت بزرگان. ادبه مهمه...

gn

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا همانطور که در قرآن هست که اگر خدانمیخواست یوسف(ع) منحرف نمیشد همونطور هم اگه خدا برای شما بخواهد شما منحرف میشین در این مسائل یعنی دوطرفه هست وگرنه هیچکس زن نمیگرفت از روی فشار جنسی بلکه حلال هم هست منتهی صحبت سر همین حلال و حرام و گناه هست که باید حلالش کرد خوب هیچکس نمیتونه پایه وای سه بگه از روی زن نگرفتن منحرف نمیشم مگه دست خودشه یا مرییضه آقا جون من شما زن نگرفتی؟ دلت برای مام بسوزه دیگه مجردیم!!! یعنی اونور قضیه هم نگاه کن که خدا خیر ما رو شاید نمیخواد شاید بد رفتار کردیم که با این نفس تمیشه کنار اومد و شکست میخوریم!!!

حضرت عیسی (ع) زن نگرفت خدا عاقش کرد؟ حکومت دینی داشت کافر بود همه پیغمبرا دستشون با هم در یه کاسه است پس منحرف نشد و راهش راست بود و ما هم نیستیم پیغمبر

ای پیامبر (ص) چرا چیزهایی که بر شما حلال کردیم را بر خودتان حرام می کنید؟؟

آقا سواله این آِیه  و جواب داره خدا نگفته حلال نکن یا حرام نکنه داره سوال میپرسه و هر سوالی که از پیغمبر بپرسن جواب منطقی و الهی خویش را دارد.

واالا تو این دوره زمون زن گرفتن یعنی دختر گرفتن شرایطش روو میخواد وگرنه اگر مثل موف بود که زمان پیامبر دلت خواست 4تاشون رو صیغه بکن برو جنگ برگرد دلشونم تنگ نمیشد  و زن تو فیلما بالاست مقامش وارزش غیرواقعی اش و حقوق دارن و اعتبار  و انتظااراتش اصلا اومدیم نشد مرض روانی هم زیاد شده طلاق اونموقع که طلاق ابزار مهریه نبوده اصلا دختر بلده زندگی زناشویی تو این دوره زمونه........ هزارتا کوفت دیگه شرایط بد شده ولی مجرد بودن همیشه ارزش خودش رو نگاه داشته از زمان مسیح(ع) و قبلش و خوب فرصتی هست تو ایران اگر شکسته و روانی نشویم و به گناه و زنا نیافتیم میشه تو ایران بعضی ها (اندک) مجرد زندگی کنن ولی تو خارج بهانه رو گرفتن.

اصلا جناب حافظ می فرماید:

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو

rahh

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما موتعصفانه بحثی سیاسی ای ننمودیم در بحث و پست قبل اعتقادی بود بیشتر که متعصافنه سیاسی اش میکنندآقا ما میگیم بهشت درجه اش به اندازه ی عقوله مردمه میگیم که تو که توی نماز میگی سبحان ربی الاعلی و بحمده این خدا تو چقدر بزرگ میگیری شما؟؟؟ اندازه ی همون. که یه خورده فکر کنیم خدا که هیچی نیست ...

چون سیاسی میکنند ما هم سیاستوو بنمایونیم حالا داشته باش برو حالشو ببیر.

آقا راستش چند هفته پیش یه پیامکی رسیده بود که یه آیه از قرآن که آقا اگر بهشون اجازه بدهیم که حکومت رو بر قرار کنند در زمین فساد نمی کنند (یا یه همچین چیزی) که منظور حکومت حضرت مهدی (عج) استتند.

خلاصه آقا خیلی ادعای بزرگی است که فاسد نشویم با قدرت داشتن روی زمین آخه آقا قدرت دنیوی است دیگه و برپایه ی سستی است بزار حالا یه کمی فساد کنیم تا چه برسه حکومت الهی باشه خوب نکته ی باحالی که جالبه شنیدنش در درس گرفتن از حکومت حضرت سلیمان است و یا حکومت حضرت یوسف که حالا که مثلا قدرتمند شد مثل حکومت اسلامی جمهوری ما نیست که مسافرت نره سر به بابا نزنه نه اینم نمیخواستم بگم همون حکومت سلیمان نبی(ع) آقا ملکه ی سبا رو احضار کرد بهش نگفت که خانوم روسری بپوش بیا با هم هم صحبت بشویم!!!! سلیمان نبی میگم نگفتا!!! حکومت هم حکومت الهی است حالا ببین.اصلا این همه حکومت میکنه سلیمان خدا یه داستان ملکه ی سبا رو میاد تو قرآن میزاره مگه این داستان جی داره خوب بشین از رشادت های حکومت اسلامی ما و شهدا صحبت کن و اونجاهاشو ببین مگه یه ایمان آوردن زن بی ایمان خدا نشناس چه قدره که تعریف میکنه قرآن خوب حالا ببینید!!! که قرآن این داستان رو تعریف میکند ولی رشادت های حکومت سلیمان نبی و خدا پرستی ها که ارزش داره و یگانه پرستی ها و خداشتاسی ها  اینا رو کم می آره در قرآن مجید خدا یعنی چقدر ارزش داشته. اینا باید فکر کرد که منظور از حکومت الهی چادر خشکی مقدس ها نیست....................الکی که خدا داستان تعریف نمیکنه و آمریکا رو ول نگذاشته در بی خدایی بچسبه به ما اونجام عدل میخواد چاوز میخواد.

wghaion

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خدایا تو که میدونی من اونجور آدماش نیستم و چه قدر دوست دارم تنهام بزارند و توقعی نداشته باشند ازن و حتی اگه شده تشویقم نکنند تا اینکه مثل بعضی بازیکنان فوتبال معروف بند باشم به تماشاگران و اطرافیان خدایا امشب تنهام گذاشته بودند و من یاد تو کردم امشب تنهام هم نگذاشته باشند توقعی نبود انتظار نبود چشم ها بیدار نبودم به راه من و من خوشحالم به یاد تو افتادم و یاد امام حسین(ع) که همه تنهایش گذاشتند حتی یاران نزدیکش هر چه میگذشت به عمر مبارکشان تنها تر میشدند و تنهاتر و یاران نزدیکش هم شهیدتر ولی چهره شان باز تر و خوشحالی بیشتر در اون فشار و منم دوست دارم انتظاری ازم نباشه کسی نباشه که بپرستتم و بیننتم و چشم انتظارم باشه تا در این تنهایی با تو غریب باشم اگر میخواهم برایت گل هم بزنم بسته به تماشای دیگران نباشه و آنگاه برای تو کار کنم و همیشه همینطوری باشه و این را به دلیل گفتم که یک همیشه دوری کنند از من و کارام  کسانی که نیستند دیگه برنگردن و بزرگم نشمارند و مشیت منرو تغییر ندن با خدام  دو قابل توجه بعضی دیگران تا بدونیم اگه روزی روزگاری تنهامونم گذاشتن به هر دلیل از جمله پیرشدن تازه موقشه که به خدا برسیم و خدا هست اونموقع خدا همیشه هست و اون موقعی که دلشکسته شدی و از همه بریدی بیشتر نمایان میشه تا یکی بازی دهد به جمع ومردم و نتونی کنار بیای اصلا امام ها هم نتونستن با مردم کنار بیان و شهیدشون کردند

آخه امشب به جای کارای کامپیوتری و تبعاتش داشتم تا صحبح چت می کردم یاهو هم باز نمیکنه دیگه با موبایلم بود وگرنه داشتم باشبای دیگر موقایسه می کردم دیدم که جو توقعاتی نیومده یاریم بدهد برای نوشتن و اصلا میل به نوشتن ندارم و کمک یاران نیستند و چشمان خیره بعد یه لحظه خلوت کردم قدر یه نماز دورکعتی تجسمی با خدا و این شد که تصمیم گرفتم اینو بنویسم و قابل توجه که با خدایا شروع شد و خدا توش بود.

ewfg

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۳۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا دوباره برگشتم به عجب و دیگه الان متاسفانه شوخی ندارم و بحث خنده دار نیست که...........

آقا تو فیلم هام هم گفتم خودم رو میبینم و اینا حالا بزار اینطوری بگویم امشبم رفتم مسجد ولی چون خدا خوشش اومده بودد به برکت حضرت اباالفضل عجب من که حالا توضیح میدهم رو ببینم که دارم و نشونم داد این خوره رو که حالا توضیح میدهم اینکه آقا خدا میخواست به برکت حضرت نشونم بده و شایدم تا حدی ولی از آینده خبر ندارم که بالاخره شایدتم برطرفش کنه ولی بعید میبینم چون ابزار خاص شیاطین هست عجب و میزنه زمین آدم رو هااااااا. خلاصه میخواست نشونم بده خدا با شبکه ی پرس تی وی نشون داد آو بهانه اش این بود که ما نشسته بودیم و نگاه میکردیم یه خارجی بود شبکه ی پرس که خدا لعنتشون کنه که جلوش رو گرفته اند اینا بگذریم آقا مجری ای داشت که با نام جرج نامی که خیلی آقا حرفه ای بود خارجی بودا ولی در مورد اسرائیل صحبت می کردم ومن حدود حداکثر 15% انگلیسی شو شاید فهمیده باشم که چی میگفت ولی این چنین فردی با این کملات که مجری گری میککرد و یه راست حرف میزد منو به فککر خودم انداخت که 10 دقیقه نمیتونم درمورد اسرائیل صحبت کنم جلوی روی مردم و بااین همه دشمتن خونخوار بعد این درحدی صحبت می ککرد که تازه جلوی دوربین باشه یعنی اندیشمندانه البته سنی ازش گذشته بود و خدا اینطوری پف کردن عجب من رو خوابانید و بدش هم رفتم مسجد البته برای خوابیدن عجب راه هایی پیشنهاد میشه یکی احوال بزرگان و کرامانشون بخونی یکی از دست بابات کتک بخوری مثلا یکی چینین برنامه هایی نگاه کنی و بفهمی هیچی حالیت نیست ولی مهم تر از همه اینه که خدا باید برطرفش کنه وگرنه بیککار بشینی دشمن شیطان آمادست و خدا باید بخواد به یه بهونه وگرنه من کوچیکم که بودم سر مسائل غیراخلاقیم که صحبت ککردم اینککه آقا گناه میکردما ولی در پست بعدیم عجبم کمتر میشد و شکسته میشدم یعنی گناهم باعث میشد که خوار بشم ولی پیشرفت میکردم و بدیش فقط این بود که یه عده منو باز بزرگ میدیدند الان شما نشستی بیککار اینجا خوب؟ و نوازنده نیستی خوب میتونی یاد بگگیری و مثل خودش رو بزنی بعد به خود علاوه بر اینکه بیکار نشستی میگی من یه آهنگ هم نمیتونم بسازم و خودت رو پایین میگیری و نوازنده رو می پرستی الان حرفم این نیست یعنی میگم یه خورده ای از عجب هم به واسطه شماست که می پرستید در من به وجود میاد وگرنه اگه من جلوی خودم رومیگرفتم و یه هفته یه ماه هیچی نمی نوشتم خوب میشد شاید و خدا عجبم رو مفصل میزد.

آقا عجب میگه که وبلاگ من خوبه و جایگاهی داره عجب میگه تو بنده ی خوب خداوندی چه طور میگی من بنده ی خوب خدا هستم در حالیکه گناه کرده ای در حالیکه ائمه ی معصوم جرات نکردند در دعاهاشون بگن هیچ درست این ولی خودشون رو پایین میگرفتند و جز گناهکارا تا این حد ببرید دعا بخونید یعنی همین که من وبلاگ رو بالا بگیرم همین به همین راحتی.

آقا شما عجب نداشته باش و خودبزرگ بین نباش و تنها خودت را ننگر و خودت را وبلاگ خودت را کار خودت را ننگر این باعث میشه که اگه از خدا هم دوری عاقبت به خیر بشوی من الان تو مسچئ حدودد 10 جمله ککه بیام بگم اینجا فکر کرده ام به جای اینکه به فکر خدا باشم اصلا خدا چه معنی داره؟ عجب انقدر خطرناکه ها شما اگه معنای عجب رو بفهمی اگه معنای حسود رو بفهمی معنای چیزی که میخونی در نماز رو بفهمی اینه که به جایی رسیده ای وگرنه به بابای خارجی بگو غیبت نکن نمیفهمه که چرا غیبت بده و معنای غیبت رو اصلا نمی فهمه بگو حسود نباش میگه چه عیب داره اصلا معنای حسود رو نمیفهمه  نمیدونه چرا بده و بد نمیشامرتش یعنی چه تقوا؟ حسش نکردده توضیح هم بدهی بهش که یعنی رشک بردن مثلا چون خودش فاقد اون صفته و زشت نمیشمارتش پس نفهیده البته در نماز خوندن بعضی آیات سنگیه و معناشو شاید ما درک نکنیم نگاه کلی میگم در نماز که حواس پرت نباشه و در کل نماز ذکر اکبر است ودرکل بیدار باشیم حالا تا حدی که دستمونه بیدار باشیم و حواسمون پرت نباشه بعدها اگر گنهاکاریم و درک نمیکنیم بیدارباشیم حالا و اگه گنهکارنیستیم هم بیدار باشیم تا اون اندازه که دستمون  وما یکی از اهدافمون از نماز خوندن معنای درونشه که بفهمیم.خلاصه انقدر بیماری عجب خطرناک بود در من که آقا داشتم نماز میخوندم به فککرش بودم و همه ی بدبختیام رو دیدم از خود بزرگ بینی هست یعتی نگاه می کردم به نیتم میدیدم خرابه نیت برای خدا نیست برای شنیدن شما داشته ام تماز میخوندم آقا همه ی بیماری ها از اینه بزرگ بینی خود و بر طرف نمیشه تا خدا نخواد و میزنه زمین البته باید تمرین کرد آقا میدیدم که این همه نگران بودم از خدا میخواستم نگام کنه فکر میکردم برای گناههام خدا نگام نمیکنه دیگه نامید شده بودم و همش از گناهام میدونستم در حالیکه عجب داشته ام و حالا نمدونم که در آینده آیا عجبم بخوابه یا نه اینو من نمیدونم انشالله اگه شما کنار بیان با ما و دست پلید دشمن خونخوار نخواد وارد حیطه کنه ان شالله رفع بشه و کار نداشته باش به ما که بیاییم بالا اگه بیام میزنه زمین و عجب نمییزاره و بزررگ نشمارید منو و من خوارم وگرنه مصلحت عوض نمیشه که خودم رو بزرگ نبینم و عجب هم با تکبر فرق داره که باید زن داشته باشد عجب اینه که خودت را در خلوت بزرگ میبینی و پیش خودت ولی نکبر یه آدمی هست که تو ازون خودت رو بالاتر میدونید.

torbat

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان ساعت 3:15 صبه و میخواستم که دیگه یه چند وقتی پیدام نشه محض پست قبلیم ولی بدون من از یه طرف چشم چرانی کرده بودم از یه طرف گریه و دیگه نمیشد کاری کرد وگرنه من اقدرام بی حیا نبوده ام وضع بد بود  که نمیشد کاریم کرد که اینطوری شدم و در محظر حضرت اباالفضل این شد که گفتم در پست قبل و کارم به ناکجا آباد رسیده بود وارنه(وگرنه)  اگه میوه رو میخوردم که تعارف شد که حضرتم ورداشته بود و بعد گفتن له منم بدهند اگه مبوه رو خلاصه میخوردم به به جایی شاید میرسیدم الغرض کار ندارم اومدیم برای نوشتن دیگه.

علاوه بر این موضوع داشتم فکر می کردم که آقا ارتباط زدیم به بالا توی دلمون و حرف زدن که آقا قرار شد یعنی راضی شدم که دیگه نرم دانشگاه میگفت بشین تو کلفتی پدر و مادرت رو بکن اونروز هم رفتم که ثبت نام کنم هنوز اسمم نیومده بود و مسوالین خوشبختانه نبودند ولی خوب دیگه تا همین نیم ساعت 20 دقیقه پیش نظرم این بود که امروز برم صفت نام کنم دیدم اصلا دیپلم داشتم تو این دوره زمونه کلاسش که بیشتره هیچ وقتمم تلف نمیشه سر چیزای بی خاصیت و میگفتن برو کلفتی پدر و مادرت رو بکن البته من کمک نمیکنم تو خونه زیاد یعنی به ندرت و فهمیدم برای دختر و نمیدونم کلاس گذاشتن و اینا دارم میرم دانشگاه میگفتن اگه میخواستی بری کلاس ورزشی مانعت نبودم و هر چی دلت میخواد ورزش کن و همینا که دراز کشیده بودم باهام صحبت شد توی دلم و اینم میخواستم برم قرآن باز کنم برای استخاره چون خیلی قوی نبود الهامه از بالا گفتم شاید وهم باشه بعد دیدم صحبت شد نکردم حالا کی هست که براش کلاس بزارم که دیپلمم؟؟؟ یعنی میبینی راست میگه من برای ازدواج و دختراش میخواستم برم دلم و برای اینا تنگ که نه کلاس دیگه همین که محل هم بهشون نزاری یه کلاسی یه هیجانی داره خودش ولی حالا ولش کن ما گذشتیم راست میگه دیگه من دو تا کتاب باز نمیکنم تو خونه بخونم کتاب های باارزش بعد برم دانشگاه چی پاس کنم قانع شدم.راست میگن دیگه دیگه تکنولوژی اینترنت و اینا به جایی رسیده گذشته از شغل دانش رو میتونی در هر سطحی از اول دبستان به بعد که سواد یاد گرفتی ادامه بدی و در اختیارته مخصوصا برای دخترا که پاشون باز نشه به این مسائل و فرو رفتن در جامعه ی گرگ. ولی به پدر و مادرمم مبگم که آقا من بعدا که حرف حرف شغل و مغل شد ولی با این حال نگیدا(چون دیشب مادرمم داشت میگفت علی نرودانشگاه بعدا برو و این حرفا اگه استرس وارد میشه بهت) که برو کار کن و اینا من پول و مول از خودتون میگیرم و التبه کی خواست زن بگیره فعلا وقت زیاده.

نویسنده : علی | تعداد بازدید : 39