امشب هوسه گفت نماز شبتو بخون دیگه!!! و اگه بدونی که شیطان از اینکه با شما نبودم و با زنی و نمیدونم با خودش و دیگران و حالا ینی مام یه خورده خلوت داشتیم با خدا سرشو میزنه توی دیوار وناراحت میشه که سجده کنیم خدا رو و بعضی از بزرگان زن هم حتی ناراحت میشن نصف شبی چه برسه به شیطون بعضی از زنان که اساتید مان رو میگیم ها امروز میخواستیم درموردشون صحبت کنیم نمی رفت تو وبلاگ و مشکل داشت بعد گفتیم بیام نماز شب بخونیم و گذشتیم ازشون که اقا اصلا فکر بد در مورد زن مومن استادی که در ذهنت هست جوان و اگه زدی رده بالاشدی وبلاگ پیدا کردی اگر حتی عشوه کرد درموردش فکر بد نکن وگرنه از پاکی میافتی و امام زمانی یا اون زن؟ کدوم؟؟حتی استادتو میگم ها همون زنی که هواتو داره و به خاطر اونه که زیر ولایت طاغوت که خلاصه به خاطر اونه که شادابی و مینویسی و اونه که هواتو داره استادته دیگه کاری نککن که زنت بشه زن مجازی ینی میخواستم چی بگم آهان بهش خیانت نکن و دل خون نکن حتی اگر مجبور شدی و رفتی جاهای بدتری.
خلاصه ما 4تا دو رکعت خوندیم امشب و یه وتر و شفعی هم خوندیم دورکعت شفع یه رکعت وتر
نماز اول تصمیم بر آن شد که درمورد یه شبهه ای جواب داده شد البته نباید فکر مشغول باشه که چیزی برسه و هم دلیل بر این نیست که اصلا چیزی برسه حالا ما خالی بود ذهنمون مخصوصا این رکعت و ذکر رو در سجده بلند گفتم بعدا صلاح دیدم دهانم رو ببندم و توی دلم ذکر رو بگم محض احتیاط ذکر اصلی سجده رو بلند گفتم بقیه اش رو توی دل یه چندتایی و شبهه اینکه آقا ما وبلاگ داریم اینجا کلی برای شما کلاس میزاریم طرف یارو و یاروهه توی تلوزیون کلی حال میکنن که مردم نگاشون میکنه یارو مادرش رو دوست داره حالا رفتیم بهشت که اینا نیستند که کلاس بزاریم و دلمون برای ننه مون تنگ بشه اولا خدا نگفته همه حسرت میکشن از بهشت بالای سرشون یه عده دوما تونماز گفتم من میخوام بنده ی تو بشم من نمیخوام بازیگر بشم مثلا که( ینی طرز فکر عوض شد) برای دیگران بعد دیدیم بله ما با خدا طرفیم خدا خودش کمبود ها رو اگه رفتیم بهشت جبران میکنه ونیاز به مادر نداری خدا مهربونتره و نمیشه تصور کرد بهشت رو
نماز دوم گفتیم که لا اله الا انت رو یه چند باری تکرار کنیم بعد آقا شما با نوپ شوت بکش به طرف دیوار برمیگرده اصلا یه ذکر بزرگی است این ذکر( یا هو) این هو کیست؟ این انت کیست؟ شما میگی خدا ولی چی داری توی دل خدا هست خدا رو کی در نظر گرفتی خوب ما تا بگن خدا میگیم صاحب همه چیز دنیا و آخرت ولی تو نماز چی وقتی میگی انت همونه آیا در من خودم دیدم ضعیفه انت و در دلم نورانیت نیست متصفانه و راه به جایی نبردم وگرنه اگه خدا باشه من بنویسم مثلا یا هو این هوای که من مینویسم در نوشتارم تاثیر داره حتی نورانیتش روی شما هم هست و نورانیت داره نوشتار من که این نورانیت رو فهمیدن تخصص میخواد و در حد ما نیست ولی هست تاثیرش
نماز سوم امشب تصمیم گرفتم آقایی کنم آقایی مخالف تکبر زن داشتنش هست ینی تواضع و برم مسجد الان میام اینجا گناهام یادم نیست میگم شان من بالاتره از مسجد رفتن و خودم رو گول میزنم و ضرر میکنم و نمیرم مسجد و وقتی گناه پیش اومد پناه میبرم خوب غلطه این حالا امروز نرسیدم صبح ساعتت 5 که برم مسجد فردا ان شالله ولی نه هنوز اذون نگفتن ساعتا تغییر کرده قاط زدم میرم ان شالا البته بگم که خودم رو بالا نمیگرم از دیگرون توی مسجد ینی فکر میکنم خودم بخونم بهتره و یا فراموش میکنم که با خداییان بنشینم و همین بده و باید تواضع داشته باشم زنم میگن نره مسجد بهتره ولی مسجد نورانتی داره که جوان رو جذب میکنه اگه دلش خدایی باشه و میکشاند به سمت خویش امامزاده ها همینطور
نماز چهارم دیدیم آقا کورم و حق رو نمیبینم دیگه شاید محض همون گناه که عرض شد و تفکر در مورد زن مومنه تفکر بد و اعمال بعدش آقا نکنیم اینکارو من امام زمانی داشتم توی دل و آهنگ ککه گوش میدادم یاد امام زمان هم نمی افتادم هیچ عیبی نیست لااقل بهم بر میخورد دلم میگرفت غمناک میشدم از بعضیاش حالا امشب گوش میدادم میدیدم دلم سنگ شده ان شالله دعا کنید چشمام بینا شه وحق رو ببینم بیشتر و روزیم زیاد شه هم و هم توبه کنم
نماز وتر هم که خوندیم گفتیم آقا این العفو رو ما گفنیم خدا هم بخشید مثلا حالا ولی چه طوری از دست ما راضی میشود خداوندگار متعال؟؟ ینی یه آِیه اومده ارجعی الی ربک راضیه مرضیه در دنیا نازل شده بر امام حسین (ع) اقا آخرت شاید راضی باشه خدا و حتما هست ولی دردنیا نمی دونم؟؟ ینی از دست امام زمان راضی است خدا نه چرا نه؟؟؟!!! چون امید داره که بعد از پادشاهی ایشان که توی چند روز پیش بابابزرگم میگفت که الان پادشاهی میکنه امام زمان بعدا که خسته شد از خدا میخواد که ظهور کنه!!! خلاصه آقا داشتیم میگفتیم خدا راضی نییت از ما پس از اماممون راضی هست ولی امید هست که حکومت جهانی برقرارا بشه و اون موقع خوشحالی بیشتره 100% و هدف رسیده ایم و رسیده اند خلاصه امام حسین(ع) تکیه تکیه شدند خدا راضی شد پس راضی شدن خدا خیلی جوانب دیگری هم داره که غیر از دست خودمونه بستگی داره چقدر روح بزرگ باشه بچه فرق میکنه با من و من با شما
- ۹۳/۰۴/۲۷