اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۵۵۵ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

hasb

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب یه موضوع و کلاسی پیش اومد در کار و چشم و دل ما رو باز کرد که این کلاس های ریاضی و شیمی و اینا علمشون تا چه حد کاربردی است!!! بچه چی یاد میگیره و چه قدر مفیده براش خوب ما مجبور بوده ایم که پیشرفت کنیم و بریم درس بخونیم و ساختمان سازی و اینا هم هست علمش که کاربردی و تخصصی است ولی نمیگم به درد نمیخوره علم ریاضی و اینا میگم در حدش نیست یعنی باید کاربردی یاد بگیری و به این معنا نیست که عقب بمونیم الان جرات نمیکنه دولت طرحی که من فکر میکردم  خودم داده ام رو در فیلم 84 باید باشه که صحبت کردیم یا 85 نمی دونم خلاصه نه بودجه ش هست نه توکلش که یه سازمانی بالاخره باشه که علم یاد بده و تولید صادر و همه جیز توش باشه و هر روز یه ماشین و اتومبیل نو با طرح و ابتکار حتی سفارشی و مخ بچه ها و بزرگان رو بگیرند در دست بجه ها و کاربردی مثلا در بخش تجهیزات اتومبیل در این سازمان که مثل مدرسه و تحقیقاتی و همه چیز هست توش کار بشه و هرکس یه قسمت حرفه ای از اتومبیل رو در دسترسش باشه و زیادی پاس نکنه ترم های به دردنخور دیگری رو  و گفتیم این علم ها به درد نمیخوره و بودجه شم نیست و نیاز به پول زیاده برای این سازمان ولی خوب این نشد ولی طرح دیگه میگیم جدای از اون طرح که بچه آقا حالا که خواهرم رفت  شیراز سر درس این به ذهنم خطور کرد که این چیزارو بگویم که آقا این کلاسا گفتیم چه قدر مفیده؟درسته تا حدی پایه نیازه ولی الان دلسوز ترین  و البته شیطان هم هست ولی کاربردی ترین جایی که هدفمند دلسوز هست بر دانش آموختگان کشوری و لشکری که علم یاد بده و پیشرفت صورت بگیره حوزه است دلسوزیشو میگما که علم زندگی یاد میده و مفیده ولی علم تولیداتی دست حوزه نیست در زمان ما و حوزه زده کنارو دخالت نداره فعلا که هم خوبه که آدم شناسی اگر کار کنند ولی آقا این همه بچه میره سر درس و کلاس 4 تا فوش از روز پیشتر بیشتر یاد میگیره بر میگرده علمشم گفتیم که کاربردی و هدفمند و دلسوز و نمی دونم به درد بخور نیست ولی اگر عرفا بخوان در حوزه و بزرگان بخوان علم زندگانی مثلا که چه باید کرد در قبال بچه داری در قبال پدر ومادر وظیفه چیه علم عملی یاد بدهند و در اصطلاح آخوندان ،استاد پیدا کنیم برای طی سلوک اگر دلسوزانه مهارت زندگی که چه باید کرد با پدر و مادر چه باید آموخت که زندگی کنیم کنار زن و بچه (در مدارس میگم یاد بدهند دلسوزانه) خوب طلاق آمارش کم میشه الان نگاه کنید ما دچار چندگانگی زندگی هستیم علم به درد نخور یاد میگریم به جای علم مفید در مدارس الان نگاه کنید به کره  ی شمالی دین ندارند ولی اخلاق طلاق نگرفتن و جدایی و طرز و سبک زندگیشون از  ما به مراتب بیشتر و بهتره حالا ما نمیدونیم اسلامی زندگی کنیم اروپایی آمریکایی کره ای اصلا مشخص نیست آموزش که ندیده حالا انتگرال یاد گرفتی که گناه نکنی خوبه و بیکار نباشی ولی این انتگرال کمک کرد موبایل بسازی و عملی شد خوب نشد ذهن بچه الکی پر شده توی حوزه هم گفتیم محل فتنه است و شیطان جمعه اونجام و مرکز خطر و قرار نیست همه عالم بشوند بلکه یه عده خدا گقته و من همش مهارت دینی رو تاکید ندارم بلکه سبک زندگی در فیلم عوض میشه درست که گفتیم در مدارسم باید عوض بشه و کار بشه باید کتب عوض بشه حالا چند تا عنصر داریم به درک هر چی خوبه اگر کنجکاو باشی توی اینترنت پدر جد مطالب کتاب گفته شده و وقتتی اینترنت هست و صدا و سیما و ایناخودشون دانشگاه بزرگی هستند صداوسیما و اینترنت دیگه به من چه ایزوتوپ فلان و اول بشم تو کنکور و نمی دونم اربیتال و ایزوتوپ وو رقاابت چهارگزینه ای اصلا کنکور سیستمش به فناست و مال الان نیست و کارو خراب کرده که رقابت بر سر چی اصلا هوش به این چهارگزینه نیست که میدیم اگرم  علاقه هم داشته باشیم به درس کتاب ریده که بتونیم تو این وضع کار پیدا کنیم حالا که کار نیست چی یاد گرفتی هیچی توی مدارس میگما و یه خورده باید خرج کرد نظام عوض کرد نظام آموزشی به فکر کودک بود که ضرر میکنه و اینا و دلسوز بود البته حرفمو زدم فکر کنم.

 

اما درمورد جوانان آقا ما قوی نیستیم فوری هم از روی حس زنانگی و هم حس فرهنگی و حسادت کلا سیستم ما سانسور میکنه فضای جوانی رو به جای که روی اخلاق کار بشه به جای که نیروی کارآمد خرج کنه بیاد فرهنگ بسازه قرص میدهیم که شهوت نداشته باشم به جاش حالا شهوت فتنه است کار نداریم ولی فضای و ایجاد فضای جوان نباید سانسور بشه الان در زمینه ی فرهنگی خیلی ضعیفیم باید دولتی بیاد که آقا خودش دنبال بر طرف کردن کار اداری بنده باشه که نخوام پام تو جایی باز بشه که از صبح تا شب کارم نمیشه باید نیرو فرسته بیاد کار منو بکنه و خدمات بده حالا داشتیم درمورد بسته شدن فضا میگیم آقا درسته عده ای جوان هستند و کنجکاو و از نظر بدی فضای سایبری فیس بوک باید فیلتر باشه ولی باید انقدر قوی باشیم که این فرصتی که تمام کشورها از فیس بوک استفاده ی صحیح می کنند باز باشه برای مام انقدر قوی باشیم و با فرهنگ که دنبال خرابکاری سیاسی اجتماعی و یا فرهنگمون بالا باشه که بچه دنبال چیزای زشت نره ما باید قوی باشیم و فضا بچینیم نه سانسور کنیم نیرو نیست برای حمله باید فضا باز باشه من پریشب رفتم یه مجلسی از این جشن ها و پرشکوه بود و مردم جمع شده بودند خوب همین مجلس فضا رو باز میکنه حالا درسته عید بود نیمه شعبان ولی فضا رو باز میکنه و روزی الهی رو زیاد میکنه یکی میگه من بهتر از این مجریه بلدم و جوان فضاش باز میشه یکی میگه من بهتر میخونم یکی میگه من بهتر از مهمانان حرف می زنم خودش خود به خود فضا ایجاد میشه و جوان قلبش میزنه و دلش میخواد بیادجلو حالا مثال زدیم باید اگر حتی ضعیف کار میکنیم اول فضا رو نبندیم بر جوان که هیچکاری نکنه دوم ضعیف کار کردن بهتر از هیچکار نکردن هست  و رقابت می آفرینه و استعداد شکوفا میکنه ما با جوانان می جنگیم نمیزاریم اگه شعر بلدند خوانندگی کنند اگه فضای خوانندگی من فراهم بشه من اولش بد میخونم درست ولی چون فضا هست رشد می کنم حالا که ضعیفم هیچ کار نکنم؟؟ کارخونه نزنم حالا که پول ندارم و فضا بسته باشه؟ بله ژاپن یعنی از ما باهوشترند که انقدر پیشرفته اند؟ و زمین آتشفاشانی دارند که نمیشه چیزی کاشت درونش ولی فضا بازه حتی فضای گناه درونش که خوب  اخلاقی عقب می افتن ولی میگم بر جوان فضا بازه بیا هرکاری خواستی بکن.پس باید طوری فرهنگ رو پیاده کرد که مردم خودشون پلیس باشند و امر به معروف کنند و نهیش و جلوی راه جوان رو نباید سد کرد یا همش بدبین بود به جوانان پاک و ما و راه و فضاشون رو بست! !

درد

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

مثلا در بعضی از روایات هست که اگه فلان سوره رو بخونیم یا فلان کارها رو یه شهری که درش پر از حوری و اینا گیرمون میاد خوب حالا این غلامان و پسران و دختران چه اختیاری از خودشون دارند؟ می بینیم که معلومه که برای ما ساخته شدند کاری به عقلشون هم ندارم که کم و بیش باشد نسبت به ما خوب میگم مثلا حسادت و حسرتی ندارند در مقابل با و مقابله با بهشت برین یک انسانی که از بهشت برین ما (اگه رفتیم بهشت مثلا) بالاتر باشد نه هیچ حسادت و حسرتی هم ندارند و ذاتا برای ما آفریده شدند می تونیم بگیم از اعمال ما هستند ولی نه حساب دو دوتا چهارتا که آقا ما چقدر خوبیم نه حساب اونور خدایی، ریاضی و شیمی نیست و فیزیک و فیزیک برای این دنیا به درد میخوره حساباتش و شیمی تجزیه میشه و ریاضی هم دودوتاش چهارتا میشه ولی خدا بعضی موقع ها توی حساب وکتابش گناهان رو تبدیل به ثواب می کنه و حساب خدا باید نظر داد که سختره یا آسونتر ولی خوب داشتیم میگفتیم آقا این غلامان و فرشته هایی که در خدمت مان و احیانا حوری به خاطر حالا بگیم کار خوب ما که بعضی موقع ها گیرمی افتیم اون دنیا به خاطر حب به اهل بیت هرچی باشه مثلا این فرشته نشسته زورشم بیشتر از همه س ردت میکنه از این مرحله گویی برای تو بوده و یا سیم اتصال تو میشوند به معرفت ناب اسلامی و خدایی ما که از خودمون چیزی نداریم خلاصه یعنی منظورم اینه که ما که این غلامان و فرشته ها و حوری ها رو اسیر خودمون که نکرده ایم در بهشت برین کردیم؟ و اینا اختیارشون چقدره؟ خوب خسته نمیشن از دست ما؟ خودشون نمی خوان مثل ما بهشتی داشته باشند و مستقل باشند؟میبینی اصلا غیر ما در نظرشون نیست در بهشت و فکر خدمت به دیگران را و اصلا بهشت به اون معنایی که مستقلا برای ما ساخته شده برای اونا معنا نداره که برند مثل ما خوش باشند اونا از جنس ما نیستند و جهان بینی و هدفشون با ما که انسیم یا روزی انس بوده ایم فرق داره و ذاتا غلامند و ما رو درک می کنند ولی الان شاید ما نفهمیم چه طوریه وضعشون یا فکر نکرده باشیم و آشنا نباشیم و اینا ازخودشون چیزی ندارند انگار ذاتا گقتم برای ما خلق شده اند حالا آیا مام جزء کسانی هستیم که ذاتا برای ائمه خلق شده ایم؟ یا نه میخوایم بهشت داشته باشیم و جداگانه زندگی کنیم؟نوکر چی داره از خودش کی رو در نظر داره غیر اربابش خوب اکثرا که اینطوری نیستیم ادعا داریم اصلا آیا مانند غلامان بهشتی هستیم که اختیارمون الهی باشه یا دنبال حکومتیم. 

نانا

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما داریم تفاوت شهر و سیستم شما و اینجا (نه سیستم ما) رو بازگو می کنیم نه انتخابات شورا و روستا و این تفاوت میتونه جزئی باشه و راحت با خدا صورت بگیره با یه سلام دادن کوتاه و یه استغفار یا ترک دوری از نماز یا هرچیز کوچیک یا میتونه ریشه داشته باشه در اجتماع و اداره ی بابام مثلا وخودش.

توی سیستم ما توی شیراز که هستم فرق میکنه با اینجا نمی خوام برم تو شورا که رای جمع کنم و بدهید به من اصلا حداقل مدرکشو هم نداریم ولی حالا نمی دونم فضای خونه ما اینطوریه یا فضای شهر یا شما و نت و کلا در سیستم ما و زندگی رو می گویم که هدف وسیله رو توجیه می کنه من این جمله ((هدف وسیله رو توجیه میکنه)) رو شنیدیم از اینور و اونور ولی روش فکر نکردم و کاری نداشتم تا الان که بر زبانم اومد و میگویم... آقا کاش هدف توی زندگی ما و سیستمی که شما چیده اید هدف خوبی بود میگفتیم مثل غربه ولی هدفشم خوب نیست یه نوع سود زیاد مثلا چپاول نمی دونم سود بیش از حد و دزدی اینا همشون دلیل داره محسن جون برای اینا و سیستمشون و هدف مثلا حب لله که نیست چون وقتی محبت خدا نباشد هدف یه چیز دیگری است و دعوا سر یه مسئله ی دیگست توی تهران هم بدتر از شیراز و خلاصه همش سیستم روی بدبینی و جر و دعوا است به جای محبت لله و خدا رو هم گمونم می فروشیم و میخریم پی کارش اصلا خدا وسیله است در این سیستم نه هدف و مردم برای مقاصدشون و تبلیغات و هر کوفتی که شده اسم خدا رو میبرند و سیستم رو طوری چیده اید که اگر نماز هم بخونیم توی شیراز خدا آشکار نمیشه (شیطان و فتنه) اصلا خدا هدف نیست بندگی و اطاعت از خدا معنا ندارد اصلا به چه دلیل خم می شوی جلوی خدا آیا منفعت و سود مالی داره؟ (در سیستم شماها) دیگه از خاشع بودن من سوال نپرس که هیچی دیگه خاضع بودن خوبه خاشع بودن مبتلا همه میخوان در سیستم و شهر شما از هم جلو بزنند به هر قیمتی و چپاول کنند دزدی و گرانی توجیه داره براشون محسن جون! نمیشه محسن باور کن با این سیستم با اون نیت پاکی هم که داشته باشی ساخت باید گول زدن و مخ زنی بلد باشی و... هر چه قدرم شما خوب باشی سیستم خرابه و دعواست بر سر نپذیرفتن حق و اینا اصلا حق گم شده در سیستم شما  و مردم برای خدا کار نمی کنند مثل ژاپن فقط کار و کار و کار و تازه ناراضی هم هستند نسبت به مردم چین و ژاپن و بیشتر بمکیم از منافع کشور و اینا سیستمی که شما هم چیدین خدایی نیست مگر امام حسین  و یارانش شکست نخوردند ولی خدایی شد کار و پیروز نهایی و ماندگار خوب دیگه.

در سیستم شما نمیشه کار کرد و مردم رو به سمت خدا کشانید می دونی چرا که؟ چون به طرف خدا کشاندن در سیستم شما یعنی مثلا یه نوع همایشی در صورت خوب یا اصلا تبلیغ و پیام بازرگانی یا یه نوع مخ زنی یعنی رسیدن به منفعت و سود بیشتر و پول بیشتر یعنی فریب انگار در سیستم شما هر راهی که مونده باشه باقی که شاید به خدا برسیم بسته یا بستید (حالا دقیقا نمی دونم) و دعوا و فریب و همینایی که گفتم هست حالا به به سودش و پول بیشتر رسید فکر می کنی راضیه طمعش هم بیشتر شده در یک کلام برای پوچ تلاش و کار می کنی من نمیخواهم در سیستم شما هدر برم من میخواهم با بابابزرگم و مادر بزرگم باشم با جمعی ازمحبین خدا با جمعی از محبین الله سیستم شما در یک کلام سیستم فساد و دوریی و نیرنگ است و نوشته های من کهنه نابود و قربانی شهوات و هوس ها میشوند و مصرف و خدا دیگر نیست و معامله صورت نمیگره البته منم ضعیفم.

و در خانه ی ما هم سیستم مخ زنی همینگونه است که هر چه خدا خدا کنی خدا دورتر میشود و دورش میکنی و ارتباط برقرار نمیشه و سیم قحظه و قطع از بیخ یا باید فرار کنی چون مورد اتهام قرار می گیری مرا از بهشت کجا بردید و خرج کردید مانند کرم حلزون برای رسیدن به شهوات و لذات و طراوت موقت مانند یک هوس زود گذر خرج و تمام می شویم در سیستم شما حالا گهی نیستم ولی سیستم شما رو میگم و باید دوباره مصرف شد و در مغازه رفت و خریداری کرد و در این سیستم شما حاظر نیستی با خدا دوست بشی همین یه همایشی بزاریم برای افکار عمومی رو فریب بدهیم و اینا.

حالا توی سیستم الهی و اینجا چه خبره؟ اول مردم سردرگم نیستند و دعوا ندارند و مهر و محبت و صفا همین مهر ومحبتی که چشم دیدارش را نه مردم دارند نع دشمن در این سیستم همش من مطرح نیستم من فروتنم و نمازم را برای دیگران نمی خوانم و صرف کردن هوسی که خرج می شود کار و شغل من پخش محبت و عشق است نه دفاع و نمی دونم حمله و دعوا من نظامی نیستم و ارتش من خداست من سردرگم نیستم که باید چه کنم برای شما برای احیانا زنم یا شوهرم و هرکس من جای دارم در قلب خدا

nazd

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب الان مسافرت تشریف داریم یه مدت پیش پدر بزرگ و اینا و چیزی امروز مخم رو گرفته بود طمع کردم بگویم  چون به خودمم چیزی میرسه بالاخره و گفتم طمع کردم!!!

و اون اینطوری بزار بگم که نمیگم تناسخ مثلا درسته یا غلط شیعه می گوید امکان ندارد چون خودش شیعه می باشد وگرنه (بل هم اضل) یعنی تو مملکت کفر و همینجام اگه کافر باشیم نه شیعه رخ خواهد داد به  هر حال!!!

و اینکه میگه اول بزار بگم که خودمم تو فکر بودم مثل تمام بچه های ایرانی که بعد مرگ ما مثلا اگه کافر باشیم تبدیل به خر و گل و گوسفند خواهیم شد آیا یا خیر؟؟!!! می گفتم بابا ما الان هر جا دیدیم جیش نمیکنیم بعد حیوان بشویم بعد مرگ چی؟ یعنی شعوری داریم ما  عقلی داریم و همچنین باید تحقیق بشه که ما حیوان خواهیم شد یا خیر اینم  نمی دونم اگه بد و کافر باشیم ولی اگه شدیم یه بارم فوقش اشتباه کنیم بعد دیگه عقل داریم یا داشته ایم و موضوع سر همینه بعد دیدم که تناسخ یا حیوان شدن احتمالی ما بعد مرگ ممکنه رخ بده ولی به ما هم میسازه یعنی کیف میکنیم علف بخوریم و هوش از سرمون خواهد رفت اگر احتمالا حیوان شدیم و سگ مثلا وفا داره و اسب نجیبه و خصوصیت داره مسخ شدن رو هم نمیگیم پس چرا عقل ندارند؟؟ می بینی بهمون میسازه و کیف هم خواهیم کرد درست ولی خدا چی میگه؟؟ میگه که خداوند میگه (اولئک کلانعام بل هم اضل) یعنی آقا اینا حالا بعد مرگ بگیم چی بگیم؟؟ بگیم که آقا بعد مرگ اینا بل هم اضل هستند یعنی از حیوان هم بدتر یعنی گمراهتر  باید باشند چه برسه (اگه حیوان بشن خوبم هست)حیوان بشوند و شاید غرق بشوند که دیگه شعور نداشته باشند و عقل ! ! ! پس خدا که میگه بل هم اضل معنیش اینم شاید باشه و ما ازاول بشر ساخته شدیم ولی چی میشیم و اینا

ramz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیروز میخواستم برم پارکا ولی هر کاری کردم وبلاگم باز نشد که بریم پارک بیکار نباشیم بشینیم وبلاگ بخونیم حال کنیم واسه خودمون.

حالا من که مسولیت خاصی ندارم و مسول نیستم ولی کسی که مسئوله و مسءولیت داره اینکه آقا باید درکش کنند کسی که مسوولیت اینو پذیرفته باید درکش کنه الان شاید نه ولی کمتر از 100 سال دیگه حالا اجنه هم هستند ولی تا صحبت کردی یعنی میخوای بکنی صدای تنفست معلومه که میخوای چه بگی آهنگ داره صدای نفس کشیدن آهنگ که نه زبان داره این زبان برای طرفی که مسئولیت شما رو پذیرفته باید درک شدنی باشه و بگه که این الان مثلا میخواد اینو بگه ممکنه شما آهنگی رو بخونی و این سیستمش به قول معروف هنگ کنه که صدای تنفس شما و زبان یعنی زبان تنفس الان در چه زمینه ای است پس باید درک بشیم نه اینکه اگه درک نشدیم این زرنگ تشریف داریم نه طرف که مسئولیتت رو پذیرفته است آقای مسول میگه من درکش نمیکنم ما را به خیر واگذار میشی به بعدی بعد اونم همینطور(اونم احیانا زرنگتره و تیز تر و بدتر و کنجکاوتر بیا درستش کنم) اونم خلاصه نمیتونه آینده ی شما رو و زبان آهنگ وتنفس شما رو بپذیره البته انقدر هام مچل نیستند که نفهمند میگم باید دوطرفه بسازیم با هم انگاری!!! و درسته اسرار ما فاش میشه که فلان بستگی داره سیاستت چی باشه الان علم پیشرفت کرده مردم یه قرص میخورند میرن فضا همش روانپزشکی نیست که و صد البته بستگی داره سیاستت چی باشه الان بچه ها یه کاری روشون میشه که درک نشند و خیلی شیطون بازی درمیارن و چموش ولی سن ما که میرسه ما نیاز به پشتیبانی و دروک را داریم پیش خود پس فرشته ها روی من نمی کنند که تو امشب میخوای بخوابی دارند کنترلت میکنند از روی شعر و متنش نخونی ها فقط آهنگی رو دردلت بساز یا آهنگ مورد علاقه ت رو بدون شعر بخووون مثلا اینطوری یا آهنگ اختراع کن الکی شعرش هم نخون که کنترل میشی خوب حالا من بیکارم اینکار کنم؟ حالا یه آهنگی هم ساختیم کو ارکست؟ حالا ناشناخته ام موندیم کو خدا؟

tanz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه نکته ای رسیدم که برام حل نشده مسئله ش خوب از اینکه در دنیا ما اجازه داریم مانند حیوان لذت ببریم و بخشی از بخوش نفسانی ماست و جسمانی ما که همش روحانی باشیم حرفی نیست شاعر داشت میگفت و خواننده که گوش میدادم میگفت پیش آر پیاله را گفتم این پیاله چیه؟ میبینیم از ترک لذات شهوانی در احادیث زیاد صحبت شده و خیلی ایرانی باشیم میگیم لذات مشروع و صحبت از مشروع بودن و حلال بودن می کنیم ولی نکته میگه که آقا لذت بردن شهوانی از زن مثلا از لذت بردن از شراب مست کننده تر پس بدتره و عقل رو می بره و انسان رو از خود بی خود میکنه نکته میگه من نمیگم حالا هر چی شما به پیاله بگی بگو...این همه صحبت شده شهوات رو کنترل کنید بعد میبینی این همه بچه هم نتیجه ی رسوایی اخلاقی است پس ما اجازه داریم در برهه ای از زندگی و سال حیوان باشیم رسما ولی شراب چه؟آیا نجاست شراب بدتره یا بهتر از لذت حیوانی کدومش عقل رو بیشتر میبره و ضرر کدومش بدتر و بیشتره شما ممکنه بگی تا مدت زیادی با عرق مستیم تا لذت شهوانی ولی در نظر نگیری که بچه ی شما هم به دنیا آمده است دیگر...
ولی هر چی هست شاید شما بگی فرو رفتن مثلا فحش دادن هنگام برقراری رابطه ی جنسی است که بدتر از شرابه و گرنه شراب بخای نخای کارشو میکنه شاید شما بگی باید هنگام رابطه ی بین زن و شوهر ذکر خدا گفته بشه و جوان انقدر پاک باشه که زن میگیره با ذکر خدا جلو بره نه با خیال بد یا فحش مست مست شهوات بشود ولی من میگم پسر نوح چرا بد شد پس پس ایراد از ما نیست شاید بگی.

rend

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امشب رفته بودیم با بیرون بگردیم و گشت شبانگاهی داشتیم توی شیراز و مخصوصا چمران و اینا هم رفتیم اینکه سه نکته که دوتاش سوالی است در ذهنم موند و بود که مطرح کردم و به جایی هم نرسیدیم فقط مطرح شد دوتا سوالشو اگه اشتباه نکنم هنگام دعا توی ذهنم مونده بود و نکته ی اول میگه چرا برای اینکه تصادف نکنی توکل به خدا نمیکنی؟ میگم آخه میخوام رانندگیم خوب بشه و قوی تر بشم (انگار خدا نیستا!!!)

و اما سوال که دعا که میخوندم گفتمش که در دعای کمیل هم بودم که این فکر به ذهنم رسید اول نمیخوام بگم اسلام در بهشت ادامه خواهد داشت و لذات حیوانیه به کنار و اینا نه ازخیرش گذشتیم بی خبریم ولی شک نکن پدر و مادر مرحوم برای والدش دعا می کنند یا اصلا زبان حال دعا دارند در بهشت برزخی هم که شده و اصلا دعاکردن لذت داره و آدم کیف میکنه روحش تازه میشه و غذای روحه دیگه حالا اگه از ما روحمون باقی مونده باشه و بهشتی هم باشیم چه دعایی می کنیم؟؟ زبان حالمون چیه ؟ آیا بهشتیان و محشور شدگان با ابی عبدالله زبان حالشون دعای مثلا فرجه؟ یا دعای کمیل و توسل؟ یا نه دعاهای مخصوص دارند در بهشت

اما سوال دوم اینکه آقا اگر رفتیم بهشت این پروانه و حیوانات و احیانا زنبور اگه وجود خارجی داشته باشند این حیوانات آِیا عقل و شعورشون مثل حیوانات در دنیا ست یا نه عقل و شعورشون مثل ما آدم هاست و صحبت می کنند باهامون ؟و موقعی که حوصله داریم میان کنارمون؟ و هم صحبت میشند این حیوانات اگر شعور دارند آیا عقلشون میشه از ما بالاتر باشه و ما رو بازی بدند و سر کار بزارند و شوخی بکنند و مسخره کنند ما رو در بهشت؟ یا نه وضع طور دیگری است...اگه اینطوریه که چه بهشتیه خطرناکه برامون و سرزنش میشیم مثل رندی که با ما نمیخونه و بالاتره و ما در حدش نیستیم.


varzesh

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

رووش فیلمسازی فرق میکنه خوب البته بگم که یه مسئله ای پیدا شد که درمورد دوران کودکیم و سریال هایی که میساختند فکر کردم و دیدم نخبگان و حالا کارشناسان فیلمسازی باشند کارشناسان روانپزشک هر کی بودند براشون اهمیت داشت جامعه و درسته قدرت داشتند در اینکارا زیر نظر اسلام و بزرگان ولی دلسوز بودند در فیلم ساختن ولی الان مشاهده می کنیم بیشتر بازیگران رو بر اساس مدل واقعی می سازند ولی اون موقع مدل ایده آل و واقعی هم شاید مدنظر بوده و یعنی روانپزشکان در یه فیلم که ساخته میشد میزگرد میشدبین خودشون و اصلا فیلم ها روی مردم موثر بود و همه میدیدند و تعریف می کردند و واقعا زندگی انسان رو عوض میکرد ولی الان تصرف بزرگان کمتر شده و جوان ها به میدان آمده اند و صرف نمیکنه برای بزرگان که خودشون رو درگیر کنند و فقط روی خط مشی فکری ناخودگاه بیشتر کار میشه نه روی سبک زندگی چون مردم سبک زندگیشون بیشتر روی فیلمهای ماهواره ای  و ماهواره کار رو مختل کرده درست ولی بهانه ی خوبی نیست که میزگرد روانپزشکانی که در جامعه و فیلم سازی تشکیل میشده تا زندگی مردم رو بررسی کنند کار نشه دیگه و جلسات برای هدف های بلندتر و کوتاه تر نباشه و یه نوع سردرگمی باشه که هدف آینده چیه بالاخره هر جامعه ای هدفی داره تا 10 سال دیگه که باید از نظر فرهتگی برسه بهش و کار بشه ولی الان مشخص نیست الان دیگه بیشتر روی مدل واقعی کار می کنند تا ساخت سبک ایده آل و مدل واقعی که واکسینه شده و قوی هست و در برابر دشمن غرب می ایسته این خوبه ولی شاید توی خونه به پدرش احترام نمیزاره و زنش رو دوست نداره و بدرفتاره ولی دلیل نمیشه واقعیت رو همیشه رواج داد بر حسب اینکه قوی هست و مگه پیامبریم ما!!! و این یه نوع گول زدن حساب میشه و فریب افکار درسته استفاده بازیگران از مدل واقعی تاثیر بیشتری داره تا مدل خیالی ای که حرفش با گفتارش و عملش نمیخونه با هم  و هم به بازیگر نمیخونه حالا هرچه قدر هم روانشناسیش قوی باشه فیلم نمیگره و در سر سفره ی مردم باقی نمیمونه تا مدل واقعی یا حتی مدلی که از روی زندگی خود بازیگر ساخته شده برای قوی تر کردن خودش و بالا رفتنش و پیشرفت خود بازیگر خوب این نوع هم هست ولی دلیل نمیشه همه بی ایراد نیستند و هدف باید جمع کردن سبک ها باشه و دکترین که دوباره جمع بشوند و سبک های جامعه رو تغییر بدن حالا مثال می زنیم که مثلا در یه فیلم 10 سال پیش یه نفر که یه نفر رو میکشت سبک زندگی طوری بود که دنیا به آخر رسیده تا مگر قاتل رو بیابیم ولی الان سبک زندگی ما اینطوری نیست ولی میشه عوضش کرد ما که غربگرا نیستیم...

چند تا مثال هم بزنیم که میشه روش کار کرد الان غرب نگری شده آفت و گفتیم ما زن با مرد نمیشه یکسان پیاده کرد فرهنگش رو هرچه قدر تواضع برای یه مرد خوبه تکبر هم برای زن خوبه که دل نده به مرد خوشکل وخوشتیپ و حدیث حضرت علی(ع) الان دعواست سر مسجد سر باشگاه ورزشی به طوری که معلوم نیست خوبه یا نه و حتی کسانیکه پشت پرده و ماموران گمنام هم سردرگمند که  چه سیستمی و برنامه ای باید در مسجد پیاده کرد و چه قشری بیان الان عمومی نیست چون فرهنگ نساختیم و برای خودشون قانون درست کردند که جوان مسجد نمیاد مگر با شکست عشقی بخوره و برای کار خاص درصورتیکه برای مرد نه زن ها باید فرهنگ بسازیم که برای کوچکترین کارها پاش باز بشه مسجد حتی دکتر ویزیت کنه در مسجد و پاشون باز بشه این فرهنگ غلط ما باعث شده من مسجد نرم چون قشر خاصی میان مسجد حالا ما میگیم باید 20 تا فیلم سریال رو میگیما وگرنه فیلم سینمایی من و شمام میتونیم بسازیم کلا سریال ها رو گفتیم خلاصه 20 تا سریال برای مردها فرهنگ سازی کنند اصلا دید مسولان به مسجد عوض میشه به باشگاه بدنسازی عوض میشه الان من میترسم برم باشگاه بدن سازی چون فکر میکنم فکر غلطی توی ذهنمه که این باشگاه برای افراد خاصیه و دید زنانگی دارم و زن های مسول هم دیدشون به ما خرابه باید بت بشکنیم که مرد ها بیان ورزش کنن با خیال راحت این بت شکستن هم روی فرهنگ تاثیر داره و دید زن های مسول رو هم عوض میکنه حالا زنا نیان تو خیابون بشینن همین فیلمای ورزش ما رو ببینن بسشونه! ! !

ear

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا به دلایلی از جمله منیت خویش و خود پرستی باشه هر چی باشه پیش میاد که دنیا و عالم و خدا و همه چیز در نظر انسان کوچک میشه حالا یا هم خودش بزرگ میشه و میکنه یا هم اله در نظرش بزرگ میشه حالا نمی دونم چی بگم... بگم مثلا دنیا در دیدش کوچک شده خوبه یا بده خوب آدم سالم باید از لذائذ لذت ببره یعنی میل لذت پول لذت زن لذت ریاست لذت و سرگرمی هرچیز اول وجود داشته باشه بعدش انسان خودش خود به خود بزنتش کنار خوب پس اله چیز خوبیه اله انسان رو سرگرم میکنه بعضی ها اصلا دوست ندارند هیچی سرگرمشون نمیکنه هیچی لذت نداره براشون اینا دنیاپرستند نه که میل به دنیا ندارند و پرهیزگار و زاهد باشند نه انسان باید خوش باشد باید زمین فوتبال رو نگاه میکنه از سبزی اش هم خوشش نیاد باید از فوتبال نگاه کردن لذت ببره از با خانواده بودن لذت ببره نه که میل نداشته باشه آدم میره گردش درختان سبز و نهر و میبینه لذت باید ببره بعضی ها از کویر دیدن لذت می برند از ستاره ها رو نگاه کردن لذت می برند اینطور نیست که منتظر باشند که برن توی سوراخ جهنمی که نه بهشت بعد یه لذت آنی ای هم اگر شده که همونم عادتا باشه باشد نه اینطور نباید باشد باید دل آدم باز باشه نشانه های خدا باید طراوت بده نه نا امید چپلقوز ایراد گیر منفی نمی دونم چیز باشیم که آه دنیا چه بده و طبیعت به من اون لذتی که باید رو نمیده بلکه اگر آدم عاشق باشه عاشق رب باشه میبینه از توی خیابون که رد میشه درختان دارند بهش سلام میدن و میکنن و عجیبه خلاصه برای من این بد حالی و سردرگرمی زیاد پیش اومده که آقا ما اهل دنیا نیستیم و لذت نمیده دنیا باید بریم الا و بالله جهنم و بهشت خدا رو ببینیم که اون هست اگر این نظریه ی غلط در حد نظریه باشه و رسوخ نکرده باشه خوب عوضش کردیم ما الان و گفتیم باید خوش باشیم اگه نظریه نیست بلکه احساسی است در من و شما که آقا واقعا ما زهر ماره برامون روز به روز تا امید تر میشیم و هیچی ما رو خوشحال نمیکنه بله درسته خداوند آیت و نشانه هایی داره ولی این ها رو ما کوچک و پند نمیگیریم و خلاصه خوش نیستیم چه باید کرد؟از هیچ بازی ای خوشمون نمیاد چرا؟ چرا دیگه هیچ غذایی رو دوست نداریم؟ چرا هیچ مسابقه ای رو دنبال نمی کنیم دیگه و کم حوصله شدیم و بی رغبت.

در ضمن دوباره تکرار کنیم که به دنیا این نشانه های خدا وکوه و در و دشت و صحرا و طلا و زن و زیور اینا دنیا نیست دنیا یعنی چه پس؟ شاعر میگه دنیا غفلت از خداست ....

امروز راستش توی نماز شب داشتم ذکر یونسیه رو میگفتم که لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

دو نکته رو گرفتم که اله خوبه باشه ولی اگر خدایی باشه نه دنیوی که دل ما رو ببره خدا میگه من اله تو هستم خوب اگر این ذکر را تکرار کنیم در نماز شب امکان داره دلمون باز بشه و لذت ببریم از اله های معنوی که خداوند جلوی پامون میزاره و اله رو داشته باشیم به شرطی که خدا باشه به شرطی که دیگر اله ها رو دل نبندیم گرجه دوست داریم دوم نکته فهمیدم که لا اله الا انت یعنی تو خدا بزرگی نه اون منیت من تو خدا مطرحی نه من مطرح باشم این من چیزی نیست من پوچه نابود میشه تو میمونی خدا و هستی تا ابد و هرکاری بکنیم تویی باز که مطرحی و باید باشی.پس اله خوبه آدم داشته باشه ولی خوبه که بزنتش کنار و دلیلش هم اله اصلی است که خدا است وگرنه به هیچ دلیلی اصلا صرف نمیکنه بزنی اله رو کنار و برای خدا نباشه وقتی نور اومد شب تاریک رفت وقتی خدا هست دیگه حرفی نیست پس برای خدا اگه سعی و تلاشی توش هست که باید بکنیم برای خدا باید بزنیم کنار اله رو اگرم میبرندمون که هیچ...

kal

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیشب رفته بودیم بیرون یه فیلمی گرفتم از داستان های صمد ... این آقا تلوزیون ما نمیتونه نشون بده ولی چیزهایی رو مشخص می کنه حیوانیت و بوس کردن اینا حالا من نمی دونم چه طوری توضیح بدم که نه سیخ بسوزه نه جیگر ولی اینکه آقا گناه بده و خدا می فرماید اگه نکنه فرد با ایمان براش بهتره اگر بوس و موس ها رو نبینه ولی با دو نکته میخوام مسئله ای رو باز کنم آقا ما که زن نداریم ولی فکر می کنیم اگه بگیریم خوشبخت خواهیم شد و فکر می کنیم از درون که مشکل اصلی اول ما اینه درصورتیکه علمشو داریم که زن گرفتاری و دردسر سازه ولی باورشو نه یعنی همه ی زنان رو خوب می بینیم درصورتیکه این طور نیست حالا دو نکته رو هم خواصی باز می کنم ولی میگم که که ندیدن این فیلم ها که همدیگرو بوس میکنن برای مردان با ایمان بهتره این رو تذکر بدیم ولی خوب شیطونه دیگه نفسه دیگه میسازه برای خودش بزرگ میکنه مساله رو و می پیچونه طوری که خودتم نمی فهمی چی شد و کجا رفتی لذا گناه توجیه نداره ولی همه اش این مساله نیست نکته ی اول میگه در زمان پیامبران قبل مانع نشدند که آمیزش حیوانات رو با هم ببینید یا خیر در صورتیکه الان که زن پرستی رخ داده و در زمان پیامبر زن پرستی بود ولی زن نه علمشو داشت نه موقعیتشون نه خرد جمعی بود و اینا که موجود ضعیف دوم جامعه بود که پیامبر بهشون ارزش داد در اون زمان این حرکات حیوانات رو منع نشد که نگاه کنید یا خیر عقل داریم ما الان هم حیوانیت های انسان ها زیاد شده بازم عقل داریم و ایمان پس منع نشده از دیدنشون!!! کما اینکه بعضی ها دکترند یعضی ها فضول نکته ی بعدی میگه که آقا ابراهیم (ع) بت شکست ولی پیامبر ما اینکار را هم نکرد و اصلا نزدیکشم نشد(ازکی) حتی توهین هم نکرد ولی ابراهیم بت شکست یکی از بزرگترین بت های درون دل ما مردان مخصوصا ازدواج نکرده و پسرها زن ها هستند ابراهیم برای مبارزه با بت به جنگ با وی رفت روبرو شد شکست برای مردم توجیه کرد که آقا چرا اینا دفاع نمی کنند از خودشون این ادا و قر ها و افاده های این زن ها چه شد؟ خوب یه راهش ازدواجه که بریم زن بگیریم روبرو شیم با هم یه راهش اینه که توی فیلم روبرو شیم و لزوما گناهی هم نکنیم ولی بفهمیم که چیزی نیست و خوشبختی در زن گرفتن نیست مثلا یه راهش اینه که بریم زندان طرف بشن پسرها با زن های خائن و بشینن به گفتگو و حتی ازدواج موقت با اینا!!! آقا صدا وسیما که نمیتونه زن ها رو روبرو کنه و فحش بده از یه طریق دیگه پسرها می فهمند که چه گولی خواهند خورد و دستشون رو نمیگیره البته اگر از اول پاک بمونن بهتره درست ولی در این زمونه؟؟؟ همه هم مثل هم نیستند مثلا بیماری من با شما فرق میکنه که فیلم صمد رو ببینیم من با دیدنش فهمیدم در دلم زن ها رسوخ کرده اند و بت من شده اند و دستم را بسته اند این اله ها در صورتیکه چیز خاصی نیستند که نجات بدهند حیوانیت ایشان من را از دست غصه و غم و گرفتاری مگر ایمانشون از زن گرفتن نصیبمون بشه و باورم عوض شد که چیز علی حده ای نیست و هم اینکه علمی که داشنم که زن گرفتاری است سر جای خودش ولی باوره عوض شد دوباره...البته در سنی نیستم که با دیدن همچین فیلم هایی هیجان زده بشم و از خود ی خود ولی بالاخره اگر حدیث بود که آمیزش دیگران رو نگاه نکنید یعنی آمیزش حیوانات که در دوران پیامبر هم بوده است که و این حیوانیت ها را نگاه نکنید پس چه طوری فیلتر می کردند سایت هارا و خلاصه همه درگیر میشیم ولی مومن اگه باشیم بهتره برامون چون مومن چیز دیگری رو درک میکنه از این عبرت ها که مثلا حیوانیت های زن و مرد هم هست همش که صدا و سیما مستقیم نیست...ولی نه که دین و مذهب رو بفروشیم یا بدتر شویم یا از بوس و اینا فراتر رویم که بدتر میشه و خدا هم تو قرآن صحبت هایی از جاهایی کرده اصلا ولی نه جای حساس مرد و زن... و رده بندی هم داره فیلم ها نه همش مستهجن باشه...

lhji

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

جوجو خوب می داند آن منیتی را که ابلیس لعین را بدون وجود شیطانی دیگر در خارج از منیت خویش و نفسش به مقام ذلت و رانده شدن از درگاه رب کشانید...

جوجو خوب می داند آن منیتی را که به تنهایی خودش خودش خود به خود حس وجود دارد...

جوجو می داند آن منیتی را که به تنهایی خودش خود به خود  حس ما شدن ندارد و خود را از ما(الهی و فرشتگان) جدا کرده ...

جوجو می داند آن منیتی را که به تنهایی خودش خود به خود حس اعتماد به نفس دارد...

جوجو می داند آن منیتی را که به تنهایی خودش خود به خود حس بالاتر بودن و خودبینی وبرتریت از دیگران دارد...

جوجو می داند آن منیتی را که به تنهایی خودش خود به خود حس قدرت دارد...

جوجو می داند این منیبت ها را ولی باز می خواهد خود باشد...

bghal

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

جوجه ی غصه ی ما دیگه برای خدا کار نمیکنه...

نمی دونم چشمش زدن بی خدا ها و بد بردنش جلو بر هوای نفسشون یا کار خودش خرابه...

نمی فهمه خدا رو دیگه نمیشناستش چون کوری در شب که چیزی رو نمیبینه تو بگو کوری در روز چه فرقی داره...

جوجه امروز دلش کشیده بود برای خدا کار کنه نشد اما تلقین کرد به خودش اما فهمید که با تلقین هم نمیشه دیگه تا جوجه ی چند روزه باشی...

جوجه خدا رو فراموش کرد اما نفهمید هیچ وقت چه غلطی کرده روز ها گذشت و دلش آرام نشد و رضایتش جلب نبود و خوشحال نشد به یاد قدیم و خدایی بودن...

جوجه ی پر و بال شکسته نفهمید دردش چیست و کجا باید بروه و چی کار باید بکند و از که مدد بگیرد باز...

جوجه اگه بهش بگین حالا خدا نیست ممکنه خوب قبول هم بکنه...

جوجه اگه می دونست که چی رو ازش میگیرن و خدا رو شاید هیچ وقت به این راه ها نمی افتاد...

جوجه دیگه کسی رو نداره هر کی هم جمع بشه خدا نیست دیگه...

جوجه مدت هاست برای دلخوشی دیگران کار میکنه و برای خودش باشه و نشون بده و تشویق و باریک الله ها گفتن ها...

جوجه خدای خودش رو فروخت و خدا هم هیچ نگفت...


heykal

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

این جوجه رو می بینید این بنده هستم ...

همش دوست دارم خودم مطرح باشم و ببینم ...

عقل و استعداد جمعی یخته...

مشورت به شرطی که من باشم اول...

اول اول تو درس که نشد جای دیگر...

اصلا من خودمو عقل کل می دونم...

نمی تونم دو دقیقه کتاب یا فیلم ببینم و  بخونم از بس خودم رو بالا گرفتم...

می تونم ولی مخم نمیکشه چون در کتاب من مطرح نیستم و جاهای دیگر...

هر وقت شکست خوردم و فهمیدم مالی نیستم دوستان زیر پر و بالم و گرفتن و اوجم دادن به آسمونا...

ولی این درس عبرتی نشد برای بعدا دوباره شیطون به سراغم اومد و منو کرد آقای آقا...

خودمم بدم نمیاد بپرستن منو و بزرگم کنن کیف میده آخه

و پست و ریاست به شرطی که خوش باشیم و بچزونیم و بالا سری نداشته باشیم بد نیست خوش میگذره....

خودمم خسته شدم یه موقع بود سیاستم این بود که با هیچکس ارتبط نزنیم حالا می بینم خودم رو بزرگ می گیرم...

باور کن حال ندارم کسی مطرح باشه جز خودم مگر اینکه دستی توش از خیالات داشته برم یعنی داشته باشم....

نمی تونم باور کن حق رو ببینم خوبی دیگران رو چشم ندارم درست ببینم پای صحبت شمام نمی شینم چون من نیستم...

من مرده ایم که زندگی می کنم و دوست دارم همیشه زنده باشم و مطرح ولی قانون خدا را فراموش کردم...

در ضمن همیشه اینجوریا نیستم بلکه می کنندم لباس پادشاهی بر روحم می پوشانند تا بزرگم کنند ولی بعدا می فهمم چه گندی هستم...

همش از چشمان زیبای بزرگان شاید بوده که کنترلم می کنند و انسان هایی هستند اینجا در بلاگ من تا گولشان بزنم هنوز...

هنوز حیطه ی کاری من مشخص نشده که تا کجا ها رفته ام...

حیف که خود کبریایی ام با خود معمولی و با خود شکست خورده و با خود مشورت کرده و با خود تنهای و خود داخل خونه و بیرون خونه اصلا خود به خود شده حیف و قاطی شده همش و ناشناخته موندیم اینجا ما که چه جونوری ایم...

و حیف که درس عبرتی نمیگیریم از خود متکبر خویش...

شده ایم رئیس خودمان همین ریاست بر خویش هم خطرناکه...

paresh

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم به یه موضوعی فکر می کردم بعد یه موضوع دیگه باز شد بعد گفتم خوبه یادآور بشم اول به خودم بعد.

موضوع اول این بود که آقا در روایات کجاش اومده که بعد رسول الله(ص) که گفتیم بالاترین مقام خواهد بود از ازل  تا حتی ابد این روایاتش چیه بعد دیدم که جبرئیل (ع) هم در معراج نتوانست تا جایی که ما نمیدونیم کجاست عروج پیدا کنه حضرت رسول الله (ص) و نابود میشد اگه بخواد برسه بعد موضوعی که متذکر میشم و برای خودمم خوبه گفتنش این بود که رسیدیم که یکی از معنایش اینه که شما هرچه قدر در عرفان بگیم در الهیات بگیم در هر مقام اندیشه و هر جا نفوذ پیدا کنی قبلش فرشته ها برده اندت و در اینکه به این مقامات ما رسیده بودند و ما هرچی میگیریم از ایناست حرفی نیست که بالادست ما زیاده فقط حضرت پیامبر (ص) خارج شدند از حیطه ای که کسی وارد نشده است تا به حالا وگرنه تمام افکار نو و تازه فکر شده بوده حالا کاری به اختراعات نداریم که بر حسب نیاز بشر ساخته میشه و یه نوع غریضه حساب میشه و داریم میگیم مثلا شما اگر عارفی رو پیدا کنید بگید شعر بگو همون شعرهای معروف حافظ رو از بر هست و حفظه بگی بهش چه طوری از حفظی خوب در سیر و سلوکش رسیده بوده است و این نه کار خودش بوده نه کار حافظ معلوم نیست از کجا رسیده و معروفه بین قدسیان و ملائکه و دست به دست شده و قاطی پاتی و یقه ی یه نفر رو نمیشه گرفت که میداین (made in) کی بوده بالاخره حرف دل خیلی هاست منتهی ما نمی فهمیم چه شده و از کجا اومده و در سیر و سلوک ما نیست مثلا شعر حافظ و شعر شهریار و مولوی و اینا حرف دل ما نیست ما عقبیم ...

گفتم که ما از حیطه هم نمیتونیم خارج بشیم و باید بندگی مونو بکنیم در واقع و بعضی ها زرنگند از بالا می گیرن بعضی ها دزدند از بالا میگیرن بعضی ها پررو اند از بالا می گیرن و منبع الهی بعضی ها خیرشونه بهشون میدند ولی باید هر چی هست خودمونم بفهمیم چی داریم میگیم و تفکر داشته بریم یعنی داشته باشیم وگرنه اگه من یه چیزی مخصوص خیلی ها بگم از منبع بالا بدزدم خودمم اولش نفهمم چی شد بعد همین باعث خوشحالی منم میشه و تاثیر خوبی در روحیه ای که گناه کرده بودم که بهم داده بودند و وصلم کرده بودند گرچه خودم نفهمم چی گفتم همین باعث شاد شدنم میشه و دعا هم شما بکنید برای من تاثیر داره حتما حتما ولی دزد زیاد شده در کل

21 اردیبهشت 1392 &ttp://ali.bloglor.com/p58.html

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب مخم امروز مشغول شد به سوریه و آینده ی ایران که بالاخره امام معصوم میخواد بیاد یا نه بین ما یعنی اگه بخواد حکومت مهدی (عج) در ایران پیاده بشه جنگی خواهد بود بین خودمون مثل سوریه و بدتر از اونجا هم ولی موضوع اینه که در قبال و در برابر چند سال پیش چرا ما ضعیفتر شده ایم و جان بر کفان ما گرچه امکانات قوی شده ولی جان بر کفان خط رهبری از جوان ها خیلی کمتر شده اند که تعصب داشته باشند و آماده باشند در حالیکه چند سال پیش قوی تر بودیم از نظر انسانی و دینی و غیرتی و سوریه هم مردمش پذیرفته  اند جنگ رو چون قبلش از دشمن صهیونیسم و آمریکایی شکست خورده بودند و این سرانجام فساد هست در کشوری اگر رخ بده اگر چه کشور دینی ما باشه راحت حکومت و مردم شکست میخورند دیگه دنبال فلسفه و نمی دونم روان و نمی دونم اقتصاد و اینا نباید گشت که چرا مثلا در سال فلان ایران دچار فلان دیکتاور شد و یا انقلاب اسلامی اش دچار شکست شد خدایی نکرده میگیما چرا اینطور شد خوب معلومه دین و مذهب و ایمان جوان و به حظور شما عرض شود غیرتش رو دزدیده آمریکا و فرهنگش اونموقع.

حالا ما داریم موضوعمون بررسی می کنیم به اختصار در مقایسه با چند سال گذشته و راه کار هم نمی دهیم چون در حدش نیستیم فقط می گوییم چه شده است و اون صحبت اینه که حرکت خودچوش چه در ارتش فیسبوکی سایبری چه در بین آخوند ها و روحانیون عزیز کم شده و خودجوش نیست دیگه و پولیه و هدف کوتاهی رو در نظرشون هست کارشون عالی و بیست ولی افق ها که حتی میتونه خیال باشه و واهی باشه کنار گذاشته شده وبر حسب منطق و روال خاصی است الان حرف زیاد شده در اینترنت و سر همه رفته در فیس بوک ولی پول حرف اول نیست مثلا آمریکایی ها در عراق برای پول جنگیدند و شکست خوردند اصلا عراقی ها نجنگیدند ولی ما اگه قراره برای پول بجنگیم هم نمیشه اول برای خدا نیست دوم مگه جانم رو از سر راه آورده ام که برای پول بجنگم سوم الفرار چهارم و پنجم که با دشمن قوی که بین خودمون باشه که باید هر لحظه آماده باشیم که امام زمانمون بیاد اینطوری نمیشه جنگید باید مردم خود جوش باشند وحزب داشته باشند جوان ها و غیرت و هر لحظه آماده باشند خودشون سیاست داشته باشند کما اینکه غلط باشه الان کشور در دست جوان ها نمیچرخه و اول عقل و منطق سیاست شده در بین خودمون عرض می کنم وگرنه رهبر عظیم الشان (ره)چشم انتظار ما جوان ها هستند که کاری کنیم و با عقل نمیشه جنگید و دوران هشت سال جنگ تحمیلی عشق بود که بدون هیچ چیز موفق و پیروز شدند یاوران خمینی کبیر(ره) و درسته که امکانات رفته بالا و دیگه جنگ موشکی و سایبری و با امکانات خاص هست که نیاز به جوان نیست که جونش رو به کف آره بله ولی ما حکومت جهانی مهدی (عج) رو می گوییم که انقلاب بدتر از سوریه در ایران خودمون هم رخ خواهد داد بر اثر پذیرفتن  و نپذیرفتن حق و صحبت همینه که آقا چندین سال پیش که جنگ سوریه نبود ما جوان ها صحبت از سفیانی میشد و تحرکات سوریه و صهیونیسم آماده تر بودیم و ساکت می شدیم با این صحبت ها و گوش جان میدادیم که چه خواهد شد ولی الان گوشمون سنگین شده و حتی از انقلاب و احتمال ظهور هم کمتر شده و آمادگی ما کمتر شده هرچه ما آماده تر نباشیم ظهور که امری است که ما را از بدبختی نجات می دهد کمتر میشود ظهور و رسیدن رحمت و فرج از سوی امام زمان یک مرحله اش تماشای ایشان است وگرنه کلی رحمت از سوی آقامان به ما میرسه که خبر نداریم و معلومه اگر گناه کنیم از خدا دور میشویم این معلومه و عقب می افته رحمت پس باید حرکت خود جوش فراهم تر شود نه هر که داد زد و شلوغ کرد و حق هم میگفت دستگیر شود حالا مثال زدیم ولی میشه در کشور ما و هدف آمادگی و تشکیل حزب از جوان ها زیر نظر جوان های عاشق و غیرتی است که حزب بزنن و شروع کنند به کار و مشغول باشند جوان هایی که زن ندارند که گرفتاری داشته باشند و سرشون تو کاره نمی گم راهنمایی نشوند بلکه راه باز باشه براشون برای جلو آمدن و حرکت خودجوش وگرنه نمیشه شیوه ی جنگ را صادر و نشر داد بلکه دشمن هوشمند است و جوان خودش میدونه وگرنه پول گرفتن بد نیست و شغل جنگی داشتن ولی اونطرف راه باید باز باشه بر مومنین جوان. حالا من نمی دونم این آمادگی کمتر شده به خاطر اینه که پوشاندن مسئله رو با فشار اقتصادی ای چیزی و چرا مجالس جوانان کمتر شده است شور و شوقشان که هم اجازه ندارند تشکیل بدهند هم پولش نیست

خلاصه درسته که تحدید آمریکا و دشمن کمتر شده و یعنی ما قوی تر شدیم از نظر امکانات ولی آن شوری که در جوان ها می دیدم کم گشته و امور دست جوان نمیچرخه و نمیزارند.

radepa

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب داشتم نصف شبی سوره ی حدید رو تکرار می کردم چون می دونی مام طوطی وار تکرار می کنیم نه که بفهمیم ولی این همه آیه اگه بگی چی فهمیدی می گویـــــم:

اما مقدمه مقدمه ی آیه روایتی است که می فرماید: «شرک از رد پای مورچه روی سنگ سیاه در دل شب مخفی تر است»

این از مقدمه چون آیه در مورد منافقان و مومنان هستش ولی از طرفی در دل رجوع دادند ما رو به جای پای مورچه در شب و الان دیدم که شرک مانند رد پای مورچه در شب هست در امت اسلام اینکه آقا ما که به شما نمی گویم مشرک یعنی اینطور بزار بگم که اولا می فهمیم از این روایت که شرک بسیار مخفی هست دوم اینکه شرک زیاده در امت ما خیلی هم زیاده یعنی خیلی ها مشرک اند ولی ادعایی ندارند یه عده دیگری که فکر می کنند مشرک نیستند بلکه منافقند اصلا یعنی اینا چیزای خوبی هم ممکنه تبلیغ کنند و ریش اصلا داشته باشند ما نمیگوییم مشرک هستند یا نه در صورتیکه به یقین خیلی ها از ما مشرکیم (جای پای مورچه در شب چیه دیگه؟ پس خیلیه) حالا ادعایی در دین نداریم ما و منافق بودن بحثه سر این افراد یعنی شما این آیات از سوره ی حدید رو ببینید:

 

  1. یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِم بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

  2. یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ

  3. یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُن مَّعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلَکِنَّکُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ

خوب این آیات رو زیاد شنیده ایم ما می خوام بگم ایمان رتبه داره و منافقی هم همینطور درسته کسی که ایمان داره منافق نیست ولی چون هم ایمان رتبه داره و هم منافقیت اینطور بگم که ما هم اون زمان که خواهد آمد جلوی کسانی که نورشون بیشتر از ماست رو خواهیم گرفت خود به خود یعنی برای اکثر ما پیش میاد احتمالا!!! خیلی خوب باشیم جلوی ائمه رو میگیریم و یعنی اصلا مزاحم میشویم و چهره مون که اشکار گشت و فاش شد اصلا زشت هستیم و خواهیم بود در مقابل ائمه و  حائل بین ما ایجاد میشه و بالا دستیمون یعنی میگم حالا منافق هم نیستی فکر نکن که جلوی تو رو میگیرند بلکه فکر بکن که تو میخوای جلوی بالادستی رو بگیری و بالاتز از خودت رو اون موقع و خودت رو بالا نگیری یه وقتی هااا ...که مشرک زیاد هست نافق که هیچی دیگه.

khalagh

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان از حرم مطهر برمی گردیم و نائب الزیارت و اینا اینکه آقا داشتیم سوره ی یس رو می خوندیم و تلاوت می کردیم برای که تقدیم کنیم اینکه به یک آیه ای رسیدیم که این آیه رو هم اتفاقا در همین وبلاگ درموردش صحبت شده و چون ابزار مناسبی نیست که بشه سرچ کرد در اینترنت درون وبلاگم و هم شک داشتم در وبلاگ دیگرم باشه یه خورده وقتم تلف شد ولی بالاخره پیدا شد و اون آدرسی که در مورد این آیه:

أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ

که صحبت منو هم در این وبلاگ در این پست هستش:

http://ali.bloglor.com/post19.html

که گفته بودیم که مثلا هٌم در مثلهم  مثلا شاید اعمال باشه که به شکلی خاص تقدیم بهمون خواهد شد بعد از مرگ و اینا و موجودی جدید به وجود می آد از ما در قیامت و اعمال و رفتارمون چیز میشه.

حالا بگذریم اینکه داشتیم امروز قرآن میخوندیم کاری هم نداشتیم به این آیه و تلاوت که می کردیم از بالا پیغام رسید در دلم که این(( بلی )) شاید نکته ای داره حالا نگفتن نکته ها یعنی یه طوری به زبانی رسوندن که چیزی توش هست حالا گفتاری شاید نشه گفت و من دو سه باراول که فکر کردم فورا نفهمیدم و حالا نمیگم که حالا فهمیده ام و اینا بالاخره فکره فکریاتم رو میگم نه یقینیات

آقا مثال میزنیم مثلا من این جمله رو میگم:

((امکانش هست که امروز من بیام خونه ی شما بله من همه جا میروم.))

خوب جمله ی زیبایی که من ساختم رو شما توجه کنی اینجا تاکید من به این نیست که امکانش هست شاید منظور خدا هم این نبوده که امکان داره اگر ما کاری بکنیم و بنده ی یه جوری ای باشیم خداوند بعدش یه موجودات جدیدی رو خلق خواهد کرد بلکه خداوند این ((بلی)) رو درمورد جمله ی بعدش گفته است که بله خداوند خلاق هست پس من و شما که گنهکاریم که مقصر نیستیم که خدا آیا بعدما موجودی خلق کنه یا نه  یا همین الان شاید خلق کرده باشه که ما ندونیم یا بعدا بفهمیم یا بعدا بیان خداوند اصلا در کل خلاق هست و اگه موجود جدید خلق نکنه در اون صورت خلاق نیست  که امکان نداره البته  این نظریه ی ماست شاید شما بگی موجودی یا انسانی بالاتر از رسول خدا (ص) نخواهد آمد.


hozore rab

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتیم نماز شب میخوندیم بعد دیدیم که صدای بارش میاد و الحمدلله یه چند روزیه میباره این بارونه ولی خوب تو فکر رفتم اینکه بارش باران نشان وجود خداست اگه ما میخواستیم یه کار خوبی و یه حالی بدیم کاری میکردیم خودمونا نه خداها که بارون بر سرشهر ومردم بباره حالا... این باران چه طوره که اگر عادی باشه معمولا از جایی میاد و ابری که خیلی با ما فاصله داره حالا... گل هارو و حتی سبزه ها ریز رو که خراب نمیکنه با این فاصله هیچ باران سبب میشه برویند و زندگی کنند پس خدایی هست که هوا رو داره هوای هموونا.

بعد اندیشیدم به یه مطلبی که جرات ندارم بگم هم علم و مجتهد نیستم هم حوصله ی در و دعوا رو ندارم و نظریه بدیم بعد پشت سرمون بی سواد که هستیم کم سواد ولی تو مدرسه خوانده ایم که باران چرخش داره و اول آب دریا ها بخار میشند و میرن هوا متراکم میشن ما قبول نداریم اینو و باران را رحمت الهی می دانیم حالا نمی دونم باران که شفا است آب باران و موقع باریدن دعا چیزه این باران همون آبی است که از دریا اومده من شک دارم و همون آب تبخیر شده است یا نه نمیگم نیست یا هست میگم ساختن بشر به قوانین طبیعی برابر و یکسان با قوانین ساختگی علمی و برآوردها نیست و بشر خودبه خود مسازه و  میگم که آقا اگه بارون چرخه اش همینه پس چرا بشر نمیتونه در روی زمین ابر بسازه؟ ابر متراکم که برق داشته باشه که بباره بعد خوبم بباره قطره قطره اینا دست ما نیست دست خداست و باران رحمت الهی بهش میگن در حالیکه شاید قوانینی که انسان پی برده رحمت الهی نداشته باشد و بشه قبولش کرد راحت مثلا آینه بسازیم حالا خومونیم یا نه شواهد که میگه تصویر ثابت میکنه همونم از قوانین الهی است ولی نمیشه گفت که ماییم بلکه مای مجازی حالا کار نداریم بارون رو میگفتیم که حالا یعنی آب بخار شده خوب علم نمی دونم چی میگه پس چرا اگه بخار شده گاهی ابرها پایین میان گاهی بالا میان اصلا چرا حالا که انقدر بالا اومدی از جو خارج نمیشی اونجا که جاذبه قوی نیست تو از جاذبه ی قوی زمین گذشته ای ای آب بخار شده حالا نمیتونی بالاتر ابرها و به کرات و سیارات و نمی دونم جو بی وزنی به پیوندی باید حتما ابر بشی مثلا؟ کی ابرها رو جمع میکنه و متراکم میکنه کی حرکتشون میده کی صداشونو در میاره والا بی انصافیه چرا اگزوز ماشین ها دودشون ابر نمیشن در سطح بالای سر ما که ببارند؟حالا بارون کثییف هست ولی چرا بنزین و نفت خالص نمیباره از تبخیرشون مگه بخار نشده؟؟چرا نمیباره؟ نمی دونم والا

کار به بارون مصنوعی هم ندارم که حرف توش زیاده ولی شاید یه دوره زمونه اومد و کارها رو واگذار کردن به خدا و خدا در علم و دین و منطق و روان ورزش و مذهب و به حظور شما که عرض شود پیدا شد اگرم پیدا بشه باز مردم کافر حظور دارند و نمیبینند.................شایدتم بدتر اون موقع نبینند.

hang up

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 دیشبم که یه کم قرآن خوندیم یه مرتبه برق رفت و تاریک شد بعد تو تاریکی نشستم با نور چراغ موبایل سوره رو تموم کردم و بعدش احساس کردم دلم باز و نورانی شده تا جایی که آهنگ میزاشتم دوست داشتم خوانندگی کنم و هوای خوندن مثل خواننده رو داشتیم و نخورده مست به قولا!!! البته درتاریکی دیگه کلاس نمیزاشتم و لحن صدام هم چون با فضا چینی هست عوض شده بود ولی خوب امشب هم چراغ خاموش بود میخواستم بخوابم اصلا هم میلی که کشاننده باشه رو نداشتم که قرآن بکوشنه منو حالا میخوام درمورد همین بگم خلاصه خوندیم و دلم هم قوی شد در تاریکی از روی موبایل خوندم غرض اینکه اگه تاریک باشه امتحان کن ببین چی میشه الکی نبوده عارفان قرن ها پیش شب زنده دار بودند و میگرفتن در تاریکی ها بودند در سردی هوا بودند با نور شمع بعدشم میخوان مارو تو تاریک قبر بزارند و برند انگار و مجسمش کنی یه چیزی هست و گفتم برای یه بار هم شده امتحان کنیم در تاریکی با نور کم قرآن بخونیم خوبه همین و یه چیز دیگری که میخواستیم بگوییم اینه که آقا درسته خدا میگه در قرآن که جز پاکان بهره نمی برند از قرآن (لا یمسه الا المطهرون) پاکی درون و بیرونی این درست یا جایی دیگه می فرماید که عده ای (که مثلا عناد دارند) اینا با خوندن قرآن گمراه تر هم میشوند ولی گفتم امروز و امشب قرآن کشش نداشت و لذتش منو نمیکشوند ولی خوندم و بهره هم یافتم یه سوره خوندم از روی موبایل با چراغ خاموش امشب بعدشم باز اگه ریا نباشه میخوام امشب نورانی کنم خودمو پس این که کشش نداشت که منو بکشونه و دلم هم نمیخواست بخونم ولی خوندم و حالا هم این پست روزیم شد و هم موقع خوندن حس خوبی داشتم پس این حالت چیه دیگه و اما این حالت آقا میگه که قرآن شفا است یعنی چه یعنی اتفاقا اونی که مریض هست دلش و کشش نداره شاید حالا اینطور باشه که من میگم این فرداحتیاجش بشتره به دارو و قرآن خوندن خدا میگه قرآن شفاست برای مردم مام که مریض میشیم حاظریم هر دارویی که نمیدونیم چی هست و دکتر داده رو بگیریم بخوریم تا خوب بشیم پس اینطور نیست که من و شما که از قرآن چیزی نمی فهمیم و دلمون مریض هست حالا نریم به سراغ قرآن و یه سری آخوند و روحانی و دیندار فقط این کتاب رو باز کنند نه این عقیده غلط وشیطانی است...

help me

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
  1. قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ

  2. وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

خوب این آیات آیات 30 و 31 سوره ی نور هستش که یه طور به دستم رسید داشتن درس میخوندند شنیدمش خوب ببین می فرماید ((ازکی لهم)) یعنی خیر تر است یعنی بهتر است برای این مردااا خوب بهتر است نسبت به چه چیز بهتر است؟؟!!!! نسبت به اینکه مثلا دیده ها و فروجشون رو حفظ نکنند بهتره یا نسبت به سرزده گناه کنند بهتره، خوب اگه پاک بمونند و خودشون رو حفظ کنند ما مردان خدایا نگفتی که از حفظ نکردن بهتره یا چیز دیگری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

البته شبهه رو دارم میگویم نه میخوام چیزی رو بگم بعضی موقع ها شکست خوردن از دیدن و فروج باعث جه بسا پیشرفتی که از غرور و کبر در مردان ایجاد شده بشود ولی واقعا راهی شاید دیگه نبوده!!!

البته گناه دلیل نمیخواد و زشتی همیشه بده و من دیگه نمیدونم چی بگم که باید حفظ کرد خودمون رو ولی چیزم بده کبر و اینا شاید اصلا شما بگی این درمورد مردان هست که زن دارند من نمیدونم!!!

هنوز منظورمو نگرفتی؟؟؟ آقا من میگم فلان گل از گل یاس بهتره خوب؟ این به این معنی نیست که گل یاس بده و بدی گل یاس رو نمیرسونه خدا میگه اگر خودتو حفظ کنی مردکه چشمتو حفظ کنی این بهتره ولی معلوم نکرده از چی بهتره یا من نمی دونم شاید از نگاه کردن بهتر باشه خوب اگه بهتر باشه میتونه نگاه به نامحرم گوشمالی خوبی را در پی داشته بره یعنی داشته باشه ولی نه اختیارا گناه کنیم به این دلیل که چیزه وگرنه ما گناه اختیاریه اصلا...یعنی چه؟ یعنی حق نداری برای اینکه عجبت بخووابه گناه کبیره کنی که این قلب مومن رو سوراخ میکنه و دلیل نمیشه ولی پیش میاد در کل 

آیه ی بعدی هم که درمورد زنان است میخواستیم یاد آور بشویم که می فرماید توبه کنید دیگه نیمگه ((ازکی لکن ))

و معلومه زن حساس تره که بیشتر طول کشیده آیه نه برابر مرده...سنگین تر از مرده تو چشم خدا بیشتر اومده و میتونه زنی با ارزش تر از مردی باشه در صرتیکه بسترش فراهمه در آیات و قرآن.

نکته بعدی اینکه مخاطب مومن و مومناتند دیگه نمیخواد روی خودتون فشار بیارید

البته درسته که حدیثه که زنان بشتر از مردان در جهنم میرند و به خاطر زنه که چیزه ولی زن ها که ظاهری کارشون و معلومه که مومناتشون چه کار باید بکنند در آیه اینکه مردان دیدن تصاویر مستهجن و حفظ فروج پنهانی تره نسبت به مثلا چادر زن پس زن ها ضایع ترند نسبت به مردا در ایمان ولی زن خوب مومن بیشتر می ارزه نسبت به مرد مومن یعنی نسبت بگیریم ایمانشونم قوی تره درسته زنای بد تو جهنم بیشترند ولی اونی که حفظ کرده خودش  و زنان ایرانی که صبر دارند که خودشونو حفظ می کنند بالاتر از خیلی از ما مردان ریشی و نمی دونم ما که تو خلوتیم کارامون اینا بالاترند هم از نظر ظاهر هم درون یعنی ایمانشون قوی تره حالا دلایلش که زنه قوی تره ایمانشو من نتونستم اینجا اثبات کنم ولی اتفاقا من که زیاد فکر نمیکنم توی خونه داشتم بدون اینکه بدونم این موضوع نوشتن رو فکر میکردم به بالانر بودن ایمان بعضی زن (مومنه) نسبت به ما مردان اتفاقی فکر میکردم که درومد.

نکته ی بعدی که ما آقا قبلا فکر میکردیم این آیه مختص زنان است پس حجاب برای دختران لازم نیست!!! حالا که الان خوندم دیدیم نوشته للمومنات خوب در احکام حجاب دختر در 9 سالگی است آیا پس قبلش مومن نبوده؟؟؟ همین پس امکانش هست و گفتیم نمیخواد زن و مرد غیر مومن به خودش فشار بیاره و عوام فریبی کنه که کارش جداست ولی به امید مومن شدن میشه کاری کرد به امید توبه!!!