اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۵۵۵ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

dfewgwe

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۴ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

داشتم یه فکرای کافرانه ای برای خودم میکردم آخه این آهنگ شهید اومده از فریدون هستا اونو گوش کردم بعد گفتم اینا شهید شدند و رفتند چیش به ما میرسه حالا که رفتن پیش حوریاشون مگر اینکه شفاعتمون کنند و همینطوری تو این افکار میگشتم و داشتم قاطی میکردم که راه کدومه که به ذهنم رسید این آیه

و من یتق الله یجعل له مخرجاً * و یرزقه من حیث لایحتسب

بله کسانی که تقوای خدا پیشه کنند خدا یه راه فراری براشون میزاره و از یه جایی که حسابشو هم نمیکردند بهشون  روزی میده روزی ای هم که میده تکراری نیستا مثلا من که یه آدم تکراری در بسته بندی جدید شدم و برای امامم همیشه اینطوری بودم (چون تقوا نداشتم) یا زنی که برای شوهرش تکراری شده یا مردی که ادا اصولش برای زنش تکراری شده اگه تقوا داشته باشه خدا یه راه فراری میزاره این یک و دو اینکه یکی رفته جلو حمله کرده چه سایبری چه جنگی چه هر گهی برای خدا حمله ور شده و جنگیده حالا گیر گیر افتاده تو تله و داره تکراری میشه یا اصلا گرفتاری پیش اومده و میگه چه گهی خوردیم در مورد خدا صحبت کردیم و جلو اومدیم یا شیطان داره دیوانه ش میکنه و موج شیاطین گرفتتش یا داره مثل من کفر فکر میکنه و میگه خلاصه این اگه میخواد راه فراری براش باز شه و از اسارت جان و تن بیرون بیاد همشم معنوی نیست این اسارت ها ها بعضی موقع ها زمین و زمون جمع میشن حالا شیطان که وظیفه شه ولی مومنین و با تقواها روی بچه های ضعیف کار میکنند و راه رو برشون میبنندن که ببینن این ها جه کاره اند و آزمایش میکنند بزرگان و خدا این اگه تقوا ورزید یا توبه کرد درست میشه و خدا راهی رو نشونش میده که اصلا خود طرف نمیدونسته. امیدوارم خوب رسانده باشم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

البته من پنج شیش سال پیش گه گوش میدادم این آهنگ شهید اومده از فریدون رو گریه ام میگرفت ولی حالا چم شده که داشتم کفر میگفتم خدا میدونه!!!

fgrdgh

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۱ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

نمی دونم در سیستم نظم نوین جهانی یعنی کلا حالا کسی هست که دلش بسوزه برای افرادی حالا همش کلا به سیستم اخبار گویی تی وی کار ندارم همونام مشکل دارن کلا ولی من که دلم برای کسی نمیسوزه یعنی خیلی سنگدل شدم اصلانم انتظار ندارم کسی یا کسانی دلشون برای من بسوزه با این وضع و کسی از وضع کسی خبر نداره یا هم اگه داره دلش عادت داده شده که بسوزه و بسازه یه مرتبه میبینی بمب گذاشتن 50 تا شهید شدند از شیعیان یا جاهای دیگه از مسلمونا هیجی انگار نه انگار؟؟!! والا قبلا کلی دلسوز بودما بچه ی خوبی بودم ولی حالا پاره سنگ ورداشته این دلم اصلا نه وقتی گذاشتم برای اینکه دلم برای افرادی بسوزه نه جای داره در دلم برای اونا ولی یادمه وقتی مریض شدم مامانم کلی گریه کرد برامم و دها تا خوب شدم همین

vfdfs

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

داشتم به دو نکته فکر میکردم اول اینکه جهان چه بزرگه و سیستم ما و دوم اینکه توی سخنرانی آیت الله فاطمی نیا تعریف می کردند قریب به این مضامین که بله جلسه ی روح و ارواج تشکیل میدادند جایی که یعنی ما روح احضار میکنیم بعد میگفتن یه جن هم میتونه اون نعلبکی رو تکون بده یا یک روح سرگردان در حالیکه میگفت (همون احضار کننده) که روح آیت الله حکیم رو احضار کردیم خلاصه سرتون رو در نیارم آقای فاطمی نیا رفتند تومجلس میگفتند من که میدونستم چه خبره رفتیم و یکی پرسید شاید تناسخ درسته؟ بعد آقای فاطمی نیا فرمودند وقتی زنده بودند گفتند نیست حالا میگین(حالا من نمیدونم تناسخ بود یا چیز دیگری و اشکال از ماست) خلاصه بعدش آقای فاطمی نیا گفتند حالا نوبت منه که پرسم (تو جلسه احضار ارواح بودیما) خلاصه میپرسند که فلان نسخه از کتاب فلان نفر(حالا یادمم نیست کی بود!) که چاپ نشده چیه اسمش شاید خلاصه جلسه به هم میخوره بعد آقای فاطمی نیا گفتم که میگغتند که به جن یا یه روح سرگردان هم میتونه اینکارارو بکنه.

حالا سیستم رو نگاه کن وقتی میگن کمک کن به یتیم به چه میدونم فقیر فکر کردی کار کوچکی کردی؟

اینا تو سیستم ارواح رومیخرند شاید اگه بتونننا میبینن این یارو با این کارهای زشتی که کرده (و حالا میخواد اعدام شه) میگن ما تو رو اعدام میکنیم ولی تو اگه خانوادت رو دوست داری و میخوای کمکشون کنیم (مالی ها ) بعد از مردنت و کشتند و که اعدام بشی برو برای ما کار کن مثلا برو ییش فلانی ها اخبار بیار برای ما با نعلبکی کار کنیم و ما هم در عوض از تو چیز زیادی نمیخوام فقط خانوادت در رفاه هستند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خوی حالا شما نگاه کن وقتی یه یتییم رو دلش رو شاد میکنی حالا ما بگیریم مادر شهید اصلا زن شهید اصلا بعد این چه تاثیری در عالم روت میزاره و چقدر ممکنه عوض بشی که دلشون رو شاد کردی اینا که دیگه با نعلبکی کار نمیکنن دعای شهدا مستجابه و سیستمشون خیلی پیچیده تر از این حرفاست و شهید زنده است اصلا..

حالا شما نگاه کن این اعدامی ها و اونایی که امید بهشون نیست بعد از مردن هم استخدام میشن در سازمان و کار میکنن به عنوان روح سرگردان با چند تا نعبلکی با چارتا نعلبکی، هم سیستم ما خرابه و الکیه هم عالم برزخ هنوز قیامت هنوز به پا نشده ولی سیستم شهدا چی؟ مجلسشون چی؟ اینا چی این ها یه عالم بالاتری دارند خیلی بالاتر که در عقل مانمیگنجه ما چه میدونیم شهید یعنی چه و چه کار داره میکنه اصلا؟

janngg

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۶ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

چند روز پیش داشتم یه سخنرانی از جناب آقای فاطمی نیا گوش میدادم درش یه موضوع جالبی تعریف کردند البته موضوعاتش همش خوب و جالب و جوان پسند هست اینم روش اینکه یکی میاد میبینه تنها است و پشت پرده یه بطری هست و میگه به خودش که حتما شربت؟ نه شرابه بعد میخورتش بعد متوجه میشه که این شربت سکنجبینه چیه همون شربت خلاصه بوده بعدی اینو باید چی کار کرد؟؟؟؟؟؟

یا یکی پشت پرده هست  بعد این میگه عماره بریم بکشیمش و تیری رها میکنه و میکشتش بعد میره نگاه کنه میبینه که نه عمر عاص بود. خوب این باید چی کارش کنن. عمـــــــــــاریاسر تا عمــــــــــــر عاص.

اگه این که موقعیتش براش پیش اومده و شراب خورده رو شلاق بزنن که این که نخورده شربت خورده بوده اگرم نزنن خوب یه آدم نامیزونی هست این و اگه فرصتش پیش بیاد میخوره و خلاصه فکر کنم توی این اختلاف باشه پیش شما.

fdsfej

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

hحالا در مورد من شاید صادق باشه یا اصلا شاید این یکی دو سال یا اطمینان جلب کردم الکی یا حرفای بزرگتر از دهانم نمی زنم دیگه که در این صورت یا خدا خواسته از خطری که دنبالم بوده رها بیابم و جایی برای خودم وا کنم در مملکت جمهوری یا اینکه اصلا بحمدالله دور افتادم از مکتب اهل بیت و عصمت که اونطوری نیستم یا هم دیگه مکتب شیاطین انقدر دستشون رو شده که اهمیتی نمیدن به ماها دیگه و عددی حسابمون نمیکنن آخه بعد از افتاضاحاتمون یعنی خودم و بعد نوشتن وبلاگ و وبلاگدهی کلی بررسی میشد که این ضد انقلابه و مکتب فراسونری و شییطانی و چه میدونم جاسوس آمریکا و اسرائیل و از این حرفا پس یا هم منو کشف کردن و سیاستم معلوم شده و خونه ام پیدا!!!چه میدونم همش منو دشمن میگرفتم و سیستم بالا بناش رو بر این گذاشته بود و من باید در کنار حروف گنده ام در 3 4 سال پیش همش ثابت می کردم یه چیزایی رو در حالیکه یه عده با من بودند یه عده ای هم چشم دوستی نداشتند و اصلا به این انقلاب به دید شکست خوردن به نزدیکی می نگریدند حالا هم که انقلاب های دیگر کشورهای اسلامی رو دیدند دوباره روشون رو کردن اینور یعنی میخوام بگم منافق زیاده از همین مذهبی ها که بستگی داره جمع رویش کدوم ور باشه همین

و خلاصه هرچی منتظریم و نگاه می کنیم که مستقیم بیان تو چیشمون نگاه کنند که دروغگویی و خلاصه حالا نمیدونم دروغگو ولی رد کنند کلا ما رو و متن هامون رو باهامون سازش کردند به جاش حالا من نمی دونم به عنوان ییه  عنصر نظامی سازش با ما خوبه یا نه . باید جنگ باشه بین متن ها و گفتگو ها یا نه. یام دیگه اقدر روال بجه بازی شده یاپیش پا افتاده که آنتی میسازند زود و دیگه کلام کوبنده اثری نداره لااقل بیان رد کنید مقاله های ما روحرف که حرف من نیست مگه با ببعی طرفم نه بابا هر روز داره شیطان منو میترسونه و من میترسم که درونم 1000 تا جن و شیطان لونه کرده باشه و الانم که مینویسم کار شیطون باشه خلاصه گول ما رو نخورید و اعتماد نکنید مگه عقل ندارین؟؟؟

p138

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

الان از نزد قرآن باز می گردم یعنی داشتم میخوندمش بعد یهو رسیدم به جهنم داشتم فکر می کردم ضمینه و استعدادش رو آیا دارم که به یه بهنونه ای هر چی باشه یعنی خدا نمیتونه در زندگی هر لحظه ای مو چیزی رو  پیدا کنه به نام گناه و برای همون یکیشم که شده حالا درسته خدا غفوره برای همون یکی بفرستتمون جهنم پس این همه که گفته نکنه یکیشم من باشم که بره جهنم خلاصه درخت زقوم یعنی واقعیت نداره که میوه اش شبیه سر شیاطینه؟؟؟ خوب بالاخره هست اینا و یه سری که میبیننش و حتما خواهند دید همش که عمر و ابوبکر و یزید نیست این همه تو قرآن اومده اگه منم باشم چی پس که ببینم جهنم رو!!!


saf

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۴ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز میخوام درمورد یه علت های دیگر (توجه دارید) از حزامی قمار صحبت نمایم و یا یه مثال توجه تان را جلب می نمایم شاید شما بگی ما که قمار باز نیستیم نه اصلا پولش مهم نیست من دارم به عینه میبنم که سیستم روی قماره

خلاصه سرتون رو در نیارم مثال اینکه نشتستند می گن یارو امروز تو نماز مغرب حالا ییین فرقی نداره که صبح باشه یا شب این مهم نیست مهم اینه که نشستند و جمع شدن میگن که من و امثال من (حالا داریم مثال میزنیما و در مثال جای هیج جی میگن؟مقایشه؟؟؟مناظره هر جی،نیست) خلاصه مطلب نشستند و میگن بعد از حمد این یاروهه حمدش که توی نماز تمام شد سوره ی حمد رو میگم ها خلاصه این بعد از حمد سوره ی فلق میخونه و گروه دیگه داره میگه نه بعد از حمد سوره ی ناس شاید هم گروه دیگه بگه سوره های دیگری مثل توحید حالا این مهم نیست این مهمه که دارند قمار میکنند و میخوان یا منو اسیر کنند یا اختلاف بین خودشون می افته مسئله ی پول هم که گفتیم و کلا سیستم غلطیه این کار پولم توش نباشه حالا که چهَ؟ و حرامه

vqwef

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۳ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

البته من نمیخوام نقد کنم چیزی که فهمیدم از فیلم رو میگم. داستانش از اول و حقه هاشو همه چیزشو بزاریم کنار در فیلم آلزامر آره دارم فیلم آلزایمر رو میگم دیگه هنوز نفهمیدی در مورد چیس خوب بگذریم:

این یارو مهدی هاشمی که خیلی خوب بازی میکنه و بازیگر میخوای ایشونه دیگه: خلاصه در این فیلم نکته های زیادی داشت و من یه بار بیشتر فیلمرو ندیدم و نکات زیاد داشت ولی خوب من به نظرم میرسه ایشون اصلا بازی نمیکردند بلعکس زنه که داشت همش بازی میکرد ایشون داشتند آموزش اصولی میدادند و بالاخره هر آموزشی مثلا چه تردستی چه آموزش عالبه افراد و اصلا فیلم جالبی بود و دل آدم اولاش میخواست بگیره ولی با بازی خوب اینا نمیگرفت برعکس بعضی و برخی فلوم که آدم یه طوریش میشه دعوای زن و مرد رو نگاه کنه و منم این فیلم نامزد اسکار رو اولش که دیدم دلم گرفت و هم ناامید شدم از پیرمرده و هم دعوا توش بود حوصله گوش دادن بهش و وقتشو نداشتم یه 10 دقیقه ای شاید نگاه کردم تموم گذاشتمش کنار و فیلم گنجشک و قناری اگر چه شاید بازیگری پیدا نشه و یا کم باشه که جای ایشون بازی کنه و صحنه های خنده دار بیافرینه ولی نتونست حقا مثل فیلم روزی روزگاری بودا که دو نقش بازی میکرد نتونست مثل اون به حد تامش بازی کنه ولی راضی کننده بود و میشد وقتشو گذروند ولی حالا ما نشستیم همینطور حرف میزنیم ولی چه فیلم پرمحتوایی و کارشده ای بود این فیلم آقا یوسف؟ نه آلزایمر رو میگم آخرشم جالب تموم شد و اصلا جالب و بحث برانگیز بود و این فیلما باید آدم آلزایمر داشته باشه تا بتونه فراموشش کنه که چی شد خود فیلم آلزایمر رو میگم و خلاصه زنه توش رفته بود تو حس و بازی و انگار نه انگار حقیقتی بود تا جایی که برادرش چادرشو میکشد و خوارش میکرد شاید و میکشوندش این ور و اونور ولی مهدی  هاشمی بازی تنها نمی کرد گفتم و من از این میخندیدم که این داره آموزش میده اون وافعا رفته تو حس زنه دیگه رقابته این نشد یه زن دیگه ولی کی دیگه میتونه مثل مهدی هاشمی تو این فیلم خوب بازی کنه و آموزشم بده...چقدر بگم؟؟؟

sadfsafc

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

من خودم؟ من میگم آدم باید نمازی که میخونه یه معراجی و اوجی و حالی تازه داشته باشه که من ندارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما شما که من کاری ندارم که نماز میخونید یا نه و شیاطانه موضوع من.

اما حالا یه آدمی تو تاریخ شما بگو چه بسا آدم هایی بودند کسانیکه ولایتشون طاغوت بوده حالا نمازم میخونده و اول صفی هم بوده و حتی اصلا تیری چیزی خورده تو سرش شهید شده حالا به اون معنیش کسی نبوده که اینطوری باشه...

خوب این شده شهید ولی ولایت شیطون رو داشته و مثل من معراج نداشته من که نماز شب نمیخونم ولی شاید اونم میخونده ولی معذرت میخوام دیگه بگم که شیطون بوده خودش شیطون انس مثلا حالا ما نمیگیم هر کی اینکارو کرد شیطونه و معراج نداشت خدا خودش میدونه و منافق هم هست ما حال خودمون رو داریم تعریف میکنیم و پیچیدگی نظام جهان نوین...

خلاصه این مرد یا شهید شد خوب تو اون عالم که حقیقت رو فهمید که شیطان بوده خودش اصلا میخواد چه کار کنه آیا بهش فرصت میدن که مکتب شیطان پرستیش رو کامل کنه یا اینکه عوض بشه یا چیز دیگری...چی میشه اینکه اینطوری مرده؟؟خدا چه کارش میکنه قبر و قیامتش چه طوره همین

sdfda

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

معتاد شدم باز انکار باید چیزی بنویسما....

شیطون رو باز بیاریم بالا و پایین:

یادمه در مورد ابلیس با پدر بزرگم صحبتم شد می گفت یه سجده نکرد اما بعضی ها هستند اصلا نماز نمیخونند!!!!شاید اینطوری می گفت و در جایی هم شنیدم استاد فاطمی نیا میگفتند که شیطان که سجده نکرد خدا بهش گفته که تو رانده شدی اما به ما و امثال ما گفته:ای کسانیکه اسراف کردید در گناه از رحمت خدا(هنوز) نا امید نشوید!!!! و فرستاده دنبالمون و روز قیامتم شیطان طمع میکنه که بخشیده بشه از بس خدا میبخشه..

cdsae

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

داشتم الان قرآن سوره ی یس رو میخوندم بعد رسیدم آخراش به این آیه:

أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ

خوب شاید شما فقط اینو یه تهدیدی بدونی که خدا اگرخواست میتونه موجودی جدید رو خلق کنه مثل ما انسان ها (بلی و خداوند خلاق و علیم است) پس اون موقع تکلیف ائمه و پیامبرمون چی میشه ؟ اگر یه موجود جدید خلق کرد کی عزیزتره و از این حرفا بگذریم اگر به نظرم یه معنی دیگه هم به ذهنمون رسید که بله وقتی ما همه مردیم و از دنیا رفتیم در مورد اون زمان هم داره صحبت میشه که خداوند بعد مرگ ما  میگه اون خدایی که آسمان و زمین رو خلق کرد یکی مثل شما رو نمیتونه تو روز قیامت بیافرینه.حالا خودمون هستیم ها ولی چرا میگه یکی مثل شما یا ما چون هر کس به شکلی درمیاد و حقیقت نفس باز میشه و دست ها و راز ها باز میشه و رو میشه و خداوند خلاق هر کسی رو به شکلی در میاره شاید اینم منظور باشه چنین تفسیری و منم مراجعه نکردم تو تفاسیر و نگشتم ببینم واقعا یعنی چی همینطوری گفتما..

و اینو هم الان یادم اومد داشتم سورشو میخوندم که "مثلهم" شاید "هم"ش یعنی اعمال ما که حتی بعد مرگ میگن زنده قرین انسان خواهد بود یعنی خدا اعمال ما رو زنده می کند یا خواهد کرد. یعنی قرین ومثل اعمال ما رو موجودی خلق خواهد کرد!!!!!!!!!!!!

mchjf

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۳ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

البته یه کم شانس هم میخواد با جربزه شما الان جند تا کار میگم نکنه بری انجام بدی ها بالاخره راه بازه و خدا عزیزه و عزیز یعنی نفوذ ناپذیر در حالیکه سیسستم بندی و پیکره ی سیاسی معنوی ما رو نگاه کن یه سری آدم نشسته اند که فقط منتظر مریض پیدا کنن بفرستند بیمارستان یا مداوا کنند دیگه این اصل کارشونه خوب مدرک گرفتن دیگه اما من هنوز نمی دونم جواب بده یا نه شما کافیه فقط یه وبلاگ داشته باشی + حالا نری انجام وا کنی خلاصه سایت مستهجنات رو هم واز کنی کلی دوست پیدا میکنی در این صورت که میریزن تو خونه ات و میخوان درستش کنن از روانشناس که قزص میننویسسه تا اون پلیسی که علاقه داره بهت که چه موجودی هستی و هر روزم توبه کن از اینکاری که کردی بعد میتونی کلی رابطه بزنی و مخ بزنی در اون صورت البته این کارا مال آدمای مریضه ولی بالاخره جواب داده منم اگه ببینم بازدید کننده ندارم ممکنه شیطون گوولم بزنه و خر بشم به قول شما ولی نه دیگه از سن و سالات ما گذشته دارم میبینم این زنا چقدر عاضقند و نیازمندن در جامعه و شوهرشون جواب نمیده!!! و راحت میشه البته ما باید یه کم جوان هم باشی و نه به عنوان مخ زنی جلو بیای ها برای جلب توجه چون ممکنه طرفی که میبینتت کاری از دستش بر نیاد در اون صورت به دکتر بعدی مراجعه میکنیم و یکی یکی مشکلات جامعه را با هم رفع می کنیم ان شاالله تعالی. تا چی بخواد امام زمان!!!

esfsfv

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز یه کارخوبی کردم که دیدم مقداری از ترسم ورداشته شد و فهمیدم چقدر ترسو بودم اصلا حالا چی کارم کردم بماند به شما ربطی نداره و خیلی باید کنجکاو باشید که بدونید که قرآن خوندم ولی خوب استرس هم یه قدریش به ترس ربط داره وترس درست و حسابی از خدا نداشته باشیم و اصلا به غیر خدا داشته باشیم یعنی از غیر خدا بترسیم شرکه خودش شاید شما بگی من از مارمولکم نمیترسم نه این ترسا رو که نمیگم یه ترسایی هست که خودمونم نمی دونیم مثلا زشتی خودمون رو میخوایم قایم کنیم و استرس داریم در بین مردم یا چیزای دیگه که اصلا شاید فکرشو هم نکنی نه ما بنده ی خدا هستیم درسته اگه گنهکاریم باید در عوض از خلق خدا بترسیم این درست ولی یه ترسایی هست که شیطان القا میکنه مثلا میگه میفهمه ها حالا کار بدی هم نکردیا میگه ریا میشه شما از ترس ریا این کارو نمیکنی یا میکنی یا گیر میافتی اصلا و میری تو فکرای دیگه یا برعکس میگه ریا نمیشه گفتیم شیطان ازهر دری وارد میشه و هوشمنده یه موقع میگه ریاست یه موقع میگه نه اصلا نیست و تشخیصش به تقوای ما بستگی داره و کسی زیرکه که میفهمه کارشیطونه کسی رنده که بازی بدتش شما رو و شیطان رو و در بین خلق نه امثال ما  که دستشون روشده و دیگه فیلمی ندارند صداشون در بیاد تا هفت پشتش رو میخونه طرف و در نماز مثلا یا همینطور که توخونه نشستی دشمن از ترس ما سو استفاده های زیادی میکنه درسته که معلوم نیست آیا روزی آمریکا (جراتشو هم نداره ها) جنگ نظامی بکنه ولی راحت به نام جنگ فرهنگی در ایران و نام آزادی و دموکراسی هر کاری دارند میکنن خودشون اینا درست ولی ترس رو هم در بین حزب اللهی ها پخش میکردند قبلا و چه در آینده خلاصه موضوع ترس خیلی جدی است اصلا ائمه در جاهایی داریم که می فرمایند که اگه فلان ذکر رو بگم یا آیه رو بخونم ترسی ندارم که جن و انس جمع بشن و یا حالا بخوان کاری کنند حالا تو مسجد طرف نشسته صلوات بلند نمیفرسته میترسه (مرده رو میگما) ترسشم واهی است!!!

خلاصه کلی فکر ما عوض میشه از راه حق یا اصلا خودمون عوض میشیم چون گناهی در پرونده داریم که باید بترسیم خودمو میگما ولی اگه اولیا خدا رو دیده باشیم یا در نظر بگیریم آرامش دارند و با این باد هاچی میگن بیده ها نمی لرزند وو نمیترسند در حالیکه شیطان افسار ما رو به خاطرحساسیت هایی که خودش ایجاد کرده درون ما و ترسوندن از اونها در دست گرفته حالا خودم رو میگم که ایمانم ضعیف شده است و الا گفتم یه مشورت نتی کرده باشم که بترسم از شمایا و خلق خدا یا نه آخه میدونی یه سنی رسیده ام و 22 سالم شدده که دیگه باید شجاع باشم و بچه بازیه که از چیزی بترسم البته قبلا که ایمان ضعیف شدم زیادتر بود درسته کم رو بودم و جرات نداشتم حتی حرف بزنم ولی دلداری هایی میدادند که از عالم بالا که ادامه بدم و راحت باشم تو خونه و بنویسم وبلاگم رو وخدا رو شکر تو اینجا امنیت خوبه ..

یادمه جایی تو سخنرانی آیت الله می گفتند آقای فاطمی نیا رو میگم در مورد ترس از مرگ که یه موقع ترس عوامه و یه موقع علمی هست ترس شاید اینطوری میگفتن و یکی میپرسید که میشه هواکش بزاریم تو قبر میگفتن چرا میگفتند آخه یه کن تنفس کنیم یا قبرمون رو توی شیشه بزاریم میگفتن چرا میگفت که آخه دلمون میگیره و از این بچه بازیا..

safade

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

من الان در سنی هستم که دارم می بینم که همه نقش هام و یعنی نقشه هام تکراری شده و یا بازی شده که تکراری شده و الان یه آدم تکراری در بسته بندی جدیدم و فردی سودمندی نیستم برای جامعه چون از خاتواده شروع نکردم درست شدنم رو و بایدقرص اعصاب مصرف کنم اصلا و یه چیزی اوورترم.

و در ثانی اخلاصم رو شیطان ازم گرفته و ربوده رفته پی کارش یعنی تا موقعی که اخلاص داری خودشون جمع میشن دورسرت و تا فهمیدن وبو بردن خوشبختانه گرفته میشه ولی مگه من میخوام چه کنم!!! این است سوالی در ذهن مو...

و مو نصف عمرم رو گذاشتم(شوخی میکنما) برای اینکه بگم من اونجوری که شما فکر میکنی نیستیم چه بد و بدترش چه خیلی خوبش!!!!!!!!!!

dsafdsf

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۴ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

الان تسبیح رو دوبالره برداشتم و چند تاذکر جون و آبدار گفتیدم..

تا کی بابا مسخره بازی میخوام بکنم و بگیرم عالم به این منظمی رو تاچه سنی؟ حالا قبلا زیر 18 سال بود!میگفتیم حتی اگه برای شادی وبارک الله گفتیدن چندنفر خودمون روبه بازی بدیم عیبی نیست میبخشن اصلاشما چه طوری حال من اینطوره که ببینم چند ملت دارن گناه میکنن و توصفش ایستادن (وای بر من) منم مسخره میکنم و شوخی میگیرم و یه پوزخند میزنم به این زندگی (گهیم) و وارد صف میشم وگناهشون رو انجام میدم آخه تاکی ؟آخه بگو سنی دیگه گذشته دیگه وضع وضع قبل نیست باید یه کم جدی بشم و عالم به این منظمی و بزرگی رو بخوام و خدا رو موجودی جدی یعنی خقیقی بگریم درسته یه زمانی گناه زیادکردم و سنی نداشتم یا با گفته هام عده ای رو گیر انداختم و مجبور شدم زیرکانه پرشون بدم به وادی ای که میخواستم وسواستفاده کنم ازاحساساتشون اما همیشه نه گناه کنی توبه نتونی بکنی یاتوبه بشکنی مسخره کردی باید به وادی مسخره کنندگان وارد شی دراون صورت وگرنه خدا که با کسی شوخی نداره اینا رو میگم که نگی نگفتی ها میگم که وقتی به سن قانونی من رسیدی الکی نشینی و انتظار رسیدن رحمت الهی باشی نه ناامید نشی ولی یه خورده سخت میگرند بهت ودیگه سنت بالارفته ممکنه عقلت زیادتر نشه مثل من ولی سختگیریه هستش هنوز و باید توبه کنی و توبه سخته یا تسبیح دست بگیری 100تا ذکر بگی و نورت روهم نفروشی تا گیرت اومد و مصرفش نکنی و به قول آیت الله فاطمینا ولخرج نباشی .وگرنه طوری نشده...........................یه کم نصیحت خودمون بودکه جدی بگیریم این دنیاچه برسه عالم رو و هر کی هرطرف رفت نباشیم و پشت سر مردم بریم ببینیم چی میشه وکی راست میگه حق معلومه و قرآن در دسترس بلکه به روال بازی کردن مثل فوتبال نیست که خداعالم رو خلق کرده باشدو تا مابازی کنیم و خودش داوری یامربی نه بازی نیست تو کار جهان جدی است گرچه ما رو ول کرده باشن مثل ببعی یه جا برای خودمون توعلفزاربلند و سبز سبز بچریم وخوش باشیم و کاری کرده باشیم که از هر دو جهان ول یا هم خودمون بابازی و شوخی گرفته باشیم بله همه گناه میکنن مام روش همه اینکارو میکنن مام...ئه نباید اینطوری باشه

این روزا خیلی خوش بهم نمیگزره همش فکرمیکنم که از خدا میخوام بیش ازاینی که دور شدم دور بشم صدام دیگه قشنگ نیست چون نمیتونم خوب بخونم برای خدا وبرای خدا کارکردن واخلاص از زندگیم خارج شده و فکر میکنم اگه بههمین منوال بگذره اصلا یه کافر ضد انقلابی کفر گوی بی خاصیت بشم و نیاز به دعادارم که برام بکنه امام زمان و از بسشاید با خدایی نکرده با آبروی امام زمان بازی کردم تحت اشراف ایشون نیستم به قول آقای فاطمی نیا که میگفتندکه کسانی که با آبروی امام زمان بازی کنند اشرافیت رو بر زندگیشون بر میداره آقا.

rwyegw

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز صبح رفتم مسجد این تییر ایدولوژی یا تغییر رویکردهایی بود که نوشتم و موضوعش بود خوب یه موقع هست شیطان آدم رو می بنده و ناامید میکنه از رحمت وســــــــــــــــــیع خداوندی و یه موقع هم  هست اینو هم بگم برعکسشه آقای فاطمی نیا می گفتند که هر کسی رو با یه روش میخواد خراب و نابود (خراب و نابود رو خودم میگم) میکنه و با هر کس به روشی خاص خودش و همچنین جای دیگه می فرمود یه موفع در یه فرصت و جایی از ریا می ترسونه و جاییدیگه به ریا وادار میکنه و باید آدم متقی باشه خودش میفهمه که این کار شیطونه یا نه!!!

خلاصه داشتم میگفتم با این ذکر گفتن این امروز که رفتم مسجد و رحمت الهی هم نسیبم شد یه توسل و اشکی ریختم تو راه مسجد ریا نباشه اگه و خلاصه بعد که اومد از مسجد بیرون فهمیدم با دکر حل میشه این دلخوری هام من که ننشستم توی یه روز مثلا 1000 بار ذکر خاص خودم رو بگم یعنی ذکری که دوام باشه وگرنه ذکر مخصوص خداست و ذکر خدا ذکر خودم خلاصه کار نکردم روی خودم بعد میل به سمت توجهات زنانه دارم و توی اتاقم رو نکردم خونه ی خدا تا فرشته ها ساکن بشن مثل خونه ی قبلیمون و راه  رو برای شیاطین باز گذاشتم تا نا امیدم کنند اصلا حالا که اینو گفتم یاد شیخ جعفر مجتهدی افتادم که رفته بودن به یه خونه ای یه پیرزنی بالای خونه ش زندگی میکرده و قوی بوده در ماورا و هرکی وارد این خونه میشده رو با حالا یا علمی یه چیزی بیرون میکرده و شایدم اختلاف درست میکرده حالا من نمیدونم با جن بوده یا چیز دیگه ای اما شیخ جعفر مجتهدی رو هم میخواسته از راه به در کنه یعنی اذیتشون کنه ایشون با ذکر یا علی دفعش میکنه و طوری که توضیح میدادند سخت هم بوده بیرون کردنشون و دفع کار این پس ببین تا خونه ی خدا هست چه خوبه آدم پناه بیاره و بره تا دلش باز شه ممکنه سحری چیزی قدرتی باشه آدم تو خونه ی خودشم نتونه زندگی کنه درست حالا برای مردا میگیم نه زنا پاشن زورکی برن مسجد و اینو هم میخواستم بگم که این سخن بزرگیه که اگه شیاطین نبودند خدا گروهی و فرقه ای رو میفرستاد جای شیاطین شاید فرشته ها و ارواح دیگه که گولشون بزنند یعنی ما باید هر لخظه آماده باشیم و همین دیگه خورده نگیرییم به بعضی چییزا و دنیا محل آزمایشه ماست که باید حتما پس بدیم آقای فاطمی نیا هم میگفت که نمیشه دعا کرد که ای خدا آزمایشم مکن بلکه باید بگیم که سهلش بکن ای خدا وگرنه همه آزمایش میشیم اومدیم که بشیم دیگه...

bdfghw

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

من اصلا خط فکریم اصلا انگار تو باغ نیستم توجه نمیکنم ببینم امامم چی خواسته از من مثلا و من باید چه طوری زندگی کنم که نه چیزی ها فقط از دستم راحت باشه همین نه اینکه انتظار خاصی داشته باشه از من همین که از دستم راحت باشه و اذیتشون نکنم اهل بیت رو کار بزرگی کردم من راستش همش تو فکر نامحرم هام و خط فکری شبانه روزیم بر میگرده به خیالاتی که از اون ها در دلم میگدره تازه فهمیدم چه کلای گشادی داره سرم میره وقتی خودم رو فکرم رو کنترل کردم که دارم به چیا فکر میکنم اول گفتم توسل کنم به کوری چشم شیاطین بعد  درخواست کردم نزدیک شدنم بهامام زمان که اگه او نخواد گریه م هم نمیگره برا حسین ولی اگر او بخواد کما اینکه فکرم جای دیگه هم رفت و برگشت و تو باغ هم نباشم خودش میارتم تو باغ و حال اشک میده آخه اگه من گریه نکنم سبک نمیشم و باریه ولی تا کی من؟ وقتی یار امام زمان نیستم هویتی و شخصیتی به نام من نیست که بره جلو من مرده ی متحرکم در اون اوضاع بعد هم که دیدم توجه کردند بهم و اشک جاری شد دوباره رفتم خودم با پای خودم به فکر نامحرم ها تازه خنده دار اینه که داشتم میگفتم من زن نمیخوام تو توسلم و لیاقتشو ندارم و بار سنگینیه و یه همچین چیزایی بعد این همه کر کر بافی دوباره یاد نامحرم کردم اصلا اوضاعم خیلی خرابه برام دعا کنید یه فرد سودمندی بشم لااقل.................................اینا رو نوشتم که بفهمید جهت اطلاع که منم وضعم بدتر شماست شما اگه یه زن دارید که عشق بهش میورزین من هر زنی رو میبینم دل ذاتیم میخواد کلاس براش بزاره و خوب از امتحان (حالا یعنی امتحانم باشه؟؟؟) در آم در حالیکه برای یه مرد خوب حالا پیدا نمیشه؟؟؟ برای امام زمانم کار نمیکنم و در نظرش اصلا ندارم یه موقع بود میگفتم نباید امام زمان رو ذهنی در نظر بگیرم چه کارش دارم مگه بیکاره حالام که دارم کافر میشم چه کنم ای خدا شدم شیطان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

faehw

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

نمی دونم داشتم در مورد درخت خرما و نخل فکر می کردم که بله حالا نه تو این شهری که زندگی می کنیم نه تو شهر مادر و پدر و اجدادیمون درخت خرمای ول زیاد دیدم بعد گفتم این چوبش کارایی نداره؟ و به درد میخوره یا نه مثلا برای صنعت کاغذ سازی که اینا ول به امان خدا گذاشتنشون بعد یاد آخرین باری که اونجا تو اون شهر (جهرم) رفتیم افتادم که داییم برای کچ(یه ماده  سفید درون مغز درخت خرماست) آورد و خوردیم و گفت زیاد بجوش و خوشمزه م بود خلاصه بگذریم داشتم فکر میکردم که گفتم بله حضرت نوح (ع) هم از چوب درخت خرما ظاهرا ساختش:

خلاصه حالا رسیدیم به اونجا که منبع فکر فکر میاره...

خلاصه اگه به ما وحی میشد فلانی 40 روز دیگه میخواد یه اتفاقی بیافته کما اینکه بچه کوچیکا براشون پیش میاد این چیزا یه طوری میفهمند اطراف رو و تمرین داده میشند یه طوری که بازگو هم نمیکنند مگه همه چیزمثل علم روانشناسی است که باید گفته بشه وحی درونی و الهی است خلاصه توی سن ما اگه بهمون آماده باشم بدن که مثلا برف میادا ما میگیم بزار حالا بیاد تا بعد یه چاره ای می اندیشیم حالا چقدر توکل داشت حضرت نوح که شروع کرد یا علی ساختش خیلی ایمان میخوادا حالا این همه به ما میگن تقوا داشته باشید خوب حالا ببین نه موفع گناه کردن و نکردن از پسش بر میایم رفوضه نمیشیم مثلا در حالیکه هیچ پیش زمینه ای نداریم میشییم پس نوح (ع) این همه صبر کرد و اصلا ما باشیم جای نوح میگیم تکنولوژی ساخت کشتی رو نداریم بابا ولمون کن بریم ای خدا همین ما رو (شانسکی) نجات بده ما که بنده ی خوب تو هستیم بسه دیگه و هیچی دیگه فرمان خدا رو هم گوش نمیدیم این چیزا داستان الکی نیست که برای همه ی ما پیش رخ میده این رخدادها در زندگی حالا..یه سری هم اگه مثل نوح بهشون بگن اصلا باور نمیکنند بعد نشتستن میگن چرا وحی نمیشه به ما اصلا منبع سری وحی و حرمت رو نشکوندن یه سیری داره برای خودش که خودتم تا کلی وقت اصلا نمیفهمی و دست خودمون نیست این چیزا شاید بستگی داره چه سیری داشته باشیم و چقدر حریم و حرمت نگاه داریم......................

fga4r

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

شما یه دو راهی رو در نظر داشته باش که از یه طرف به یه زن میرسه نهایتا نامشروع و از یه طرف آخرش شهادته کدومش رو بر میگزینی؟؟ سوالی است سخت شاید تو زرنگ باشی و نهایتا بگی که مشروعش میکنیم راه زن رو ولی تو این دوره زمونه والا آدم میمونه که چه کارست و داره چه میکنه و کجا میخواد بره نهایتا و چه میخواد اصلا خیلی سخته زندگی...پس این همه شهید واقعی دادیم اینا چه کردند؟

dinnini

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

الان حالم اصلا خوش نبود بعد نمازی رفتم یه تسبیح گرفتم تو دست گور بابای حرف دل بلند بلند دو تا ذکر رو با تسبیح گفتم اولش استغفرالله ربی و اتوب الیه  رو به اندازه ی دونه هاش و دومیش هم لا اله الا الله رو به اندازه  دونه های تسبیح که میشه 102 بار کلا هر کدومش و اما استغفرالله ذکری بوده که پیامبر خدا (ص) هم دلش سیاه میشده به خاطر گناه های ما و میگرفته و غم زده میشده دلی که کمه که بگیم جای خداست دلی قوی داشته است پیامبر که قرآن نازل شده باز به خاطر کار ما میگرفته تا اونجا که حبرئیل نبی نازل میشده و میگفته این دکر رو بگو مثلا هفتاد بار. این جیزایی که میگم لزوما از خودم تنها نیست کوچیک که بودم تو کتابی جایی خوندم که دارم استدلال میکنم

و اما لااله الا الله ما که میگیم اله ای نیست جز خدا. پس زنونه است که بگیم خدا هم اله هست طبق چیزی که میگیم نه مثلا داریم  میگیم شیری نیست جز علی خوب این دو تا  توی این مثال شاید به هم نخوزند حالا ممکنه علی تو این مثال از شیر کم بیاره ولی خدا چطور؟؟؟