اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۵۵۵ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

acadsa

جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر
داشتم یه داستانی رو میخوندم توی یه کتابی که به این آیه رسیدم درست چند هفته پیش هم به این آِیه هه رسیده بودم و میخواستم هم درمورد خودم درموردش صحبت نمایم ولی نشد تا اینکه خوندم وقتی این آیه هه نازل شده بوده و نازل میشه ابلیس پیروانش رو جمع میکنه و نگران میشه بر فراز کوه ثور و خلاصه هر کی یه نظری میده تا وسواس خناس میگه انسان ها را با وعده ها و آرزو ها آلوده به گناه می کنم سپس استغفار و بازگشت به سوی خدا را از یادشان می برم. تا اینکه ابلیس هم خوشحال میشه و از این حرفا...
و اما آیه اینه که : 
((والذین اذا فعلوا فاحشه و ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم.))
((پرهیزکاران کسانی هستند که هرگاه مرتکب گناه زشتی شدند یا به خود ستم کردند به یاد خدا می افتند و برای گناه خود طلب آمرزش می کنند.))
و اما اون صحبتی که  میخواستم بکنمش اینکه آقا ما منکر این نیستیم که کسی که گناه و فاحشه و چه میدونم ستم به خودش کرد به هر نحوی خود به خود بعدش باید بره به یاد خدا چون از حالی خوش به حالی بد رفته و فهمیده مخصوصا جوانات که چه کلاهی سرش رفته نه این نه وقتی یه مدت گذشت آقا اینا فتنه میکنند این شیاطین میگن نگاه کن این همه کار میکنه تو خونه ش هم فتنه میکنندا تا توبه نتونه بکند میگن نگاه این همه کار میکنه بعدش دعای استغفار میخونه بعدش قرآن میخونه نه بابا این اصلا چند قطبیه و... و آقا فتنه حتی من مونده بودم که باید پس چه کرد وقتی یکی از فیلتر رد شده و همه چی دیده باید چه کنه بعدش بره بخونه نره خوب فتنه میشه صداش که بالا میاد اینا از اون موقع فتنه میکنند خلاصه اگه کسی درگیره دو تا سیم هم میتونه توی گوشش بزاره و آروم که هیشکی نفهمه توبه ش رو بکند و روضه گوش کنه این یه راهش ولی بعضی موقع ها ادم اقئر که فضا رو براش میبندند گولش میزنند همینکارو هم نمیکنه و عناد میورزه بعد یه مدتی و دیگه بعد اون مدت پرهیزگار نیست و بماند دیگه پرهیزگارام ممکنه پاشون وا بشه به این مسائل...

pangol

جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۲ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خوب یه موضوع دیگه که داشتم فکر می کردم دیروز توی مسافرت این بود که بابا مثلا ما مهمان خدایم و روزه ایم و خدا این همه وعده داده در بهشت خلاصه شما نگاه این خارجی ها رو پس که اینا رو چرا خلق کرد خدا داشتم به این موضوع فکر می کردم که اینا اون دنیا که به مقام ماها نمیرسم حالا از خودمم راضی نیستم ولی بالاخره چی میشه و چرا خلقشون کرد اول ما کار به خوباشون نداریم که چی میشن اینا و یه کار خوبی کردند چه بسا خیلی هاشون نجاتم پیدا کنند ولی بالاخره ما که نمیدونیم برای اینکه هم خودم خراب نشم و هم فکرم گفتم آقا حالا بازترش کنم اینکه مثلا گربه چه اختیاری داره یه سگ چه اختیاری داره خوب اینا حیوان شدند اصلا بعضی هاشون که بدتر مان دیگه چیه حالا از باب این مسئله اینو نمیگم که رسیدم به اختبار گربه اینو گفتم که برسیم به اختبار گربه وسگ تا چیز دیگری رو صحبت کنیم آقا اینکه خدا که میتونست اگه گشنگی و نشنگی ما بکشیم حتی اگه وفا داری رو بخواد نشون بده خلاصه هر صفت خوبی که ما  داریم رو با حیوانات نشون بده دیگه هم لازم نبود ما خلق بشیم نه ما باید آگاهانه وفادار باشیم مثل سگ وگرنه سگ چه میدونه وفاداری چیه وفاداره ذاتا اختیار دستش نیست اصلا ولی ما هم اگه بشینیم عرق بخوریم خدایی نکرده آگاه نباشیم چه فایده کارمون؟؟ پس میدونیم ما خیلی چیزارو و نمیکنیم و محل آژمایشه دیگه و این آزمایش کردنه خداست که ارزش پاداش داره نه مثل آژمایشات ما که درپیته و دو تا سوال تستی ...


jhuy

جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۸ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 الان شما در نظر بگیر جمله ی ادعونی استجب لکم این برای خدا شاید حالا ما نمیدونیم اما بررسی کنیم که ادعونی مهمتره یا استجب لکم خوب برای ما اجابت دعا مهمه شاید ولی واقعیت اینه که بعضی ها اصلا نیتونن دعا کنند و دعاشون حبسه نه من باب اینکه دعاشون برآورده نمیشه ها نه به خاطر این میگم حبسه که بلد نیستند اصلا حال دعا کردند ندارند این دعا کردند و توانستن و موفق شدن این مهمه بعضی موقع ها بود کوچیک بودیم با بجه های مدرسه کارت بازی می نمودیم بعد اینا چیز بود یعنی همش مثلا یکی بود میگفت ای خدا ای خدا من برنده بشم شاید اینطوری میگفت بعد من اونوقع ها میگفتم و شک داشتم حالا برنده میشد یا نه رو تحویل تدبیر و ایناش دادم و کار نداشتم میگفتم نکنه حتی این شاید خرافاتی شده باشه و کارش خرافی باشه که این همه خدا رو صدا میزنه و میخواد در صورتیکه اینطور نیست و مهم اینه که بخوای از خدا مهم تر از اینه که به خواسته ات برسی چرا؟ چون خدا وعده داده به خواسته ی دعات میرسی حالا با شرایطش بالاخره ولی آِیا صدا کردیمش...آخه من داشتم بازی می کردم با موبایل یه کیسه ی پولی بود که شانسکی میومد بعد از خدا که میخواستم یه مرتبه نمیومدا نمیومد ولی از خدا که میخواستم پیداش میشد شانسکی بود...

kafds

جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۵ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

بعضی ها از جمله من خودم یه دوره زمونه اصلا میدونی بعضی چیزا اعتقادیه و بر زبان هم نمیاد شما الان انکار میکنی ولی درسته دیگه بحث اینه که آقا بعضی افراد هستند میخوان هر کاری دلشون بخواد بکنند یعنی اینا ایمانی رو میخواهند که به واسطه ی اون ایمان دیگه هر گناهی رو بکنن و تضمین بشه که ایمان هم دارند یعنی چه یعنی هم ایمان داشته باشند هم گناه و فساد و فحشا کنند یعتی میخوان به این مقام برسند و خدا رو دور بزنند و این مقام هرچقدرم داشته باشیم پارتی فکر نکنم بشه یعنی نمیشه چون ایمان مخالف فساد و گناه کردنه میره دیگه نمیشه خوب درسته بعضی ها مرض جدید میگیرند ولی به مفامش نمیرسند یعنی اصلا ایمان ندارند و حرفیه که هرکاری یکنند این ثبت نشده اصلا ایمانشون در قلب پوچه هوای خالیه...ایمان ایمانی است که تقوا بیاره نه ایمان ایمانی است که تو را ضد گلوله کند در مقابل گناه که هرکاری بکن خدا هم یاریت کنه و بمونه پات نه این که نشد ایمان این داری خودت رو گول میزنی عزیز به خودم میگویما...و باید توبه کرد

jangs

جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۱ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

باور کن خواب عجیبی بود ما همیشه تو خواب بودیم و نمی دونستیم!!!

آقا امروز توی ماه رمضون حال خوب نبود حوصله هیچکسو نداشتم از اون حالا که خواب باشی راحتتری ها و بی خیال خلاصه ت کنم آقا نشستیم داد و زاری که ای خدا حالمون خوب نیست و نشستیم ذکر گویی بلند بلند تا رفتیم ز گله به خدا گویی و علی علی گفتن و رسیدیم بعدش به امام حسین گفتن و روضه و بعدشم به حضرت اباالفضل همطینطور که هر چی بلد بودم و اندکم بود رو گفتم کم اوردم بعد رفتم توی وبلاگ علی لربلاگ و شروع کردم با موبایل از روی روضه ها خوندن و خوندن و کیف کردن خلاصه آقا خوابمون گرفت و برد صبح هم روضه ی آقای محمود کریمی گوش کرده بودم خلاصه آقا خوابیدیم خلاصه با هر بدبختی که بود بعد این روضه ها بعدش توی خواب کجا رفتم و چی دیدم خواب می دیدم که می گفتند حالا منم نمی دیدمشون یا الهام می شد یا خیلی خودمونی بودیم یا هم با مادرم بودیم انقدر نزدیک... خلاصه آقا فهمیدم که باید امام حسین (ع) یعنی رفته بودم اون زمان ها خلاصه یه کاردی هم داشتم خلاصه اقدر می ترسیدم بعد قرار شده بود یعنی فهمیدم که باید امام حسین (ع) بیایند و با حر بجنگنند (حالا من هوشم نداشتم و نمی فهمیدم حر اصلا کی هستند!!!) خلاصه آقا فهمیده بودم که با حر که بجنگند ما نجات پیدا می کنیم یا راه فرار باز خواهد بود خلاصه به همین امید داشتیم می گذروندیم و منم از ترس داشتم چیز میشدم اصلا فکرشو نمی کردم انقدر ترسو باشم خلاصه آخرشم صحنه ی خانه بود که تو خانه بودیم و انتظار می کشیدیم حتی رجز ها رو هم می شنیدیم که می گفتند میخوای مثلا حالا یادم نیست از اصحاب امام حسین بود و یارانش خلاصه دشمن می گفت که میخوای چی کارش کنیم و می شنیدیم که میگن که گوشش رو برای تبرک می خواهم ببینم و اونا هم همینکارو میکردند دشمن گوش و لب و از اینا رو می بریدند و می فرستاند خلاصه خیلی ترسناک بود بعد ما هم توی خونه بودیم آخرش و منتظر امام حسین تا بیاد با حر بجنگه طبق چیزی که شنیده بودیم و ترسیده هم بودیم بعد دشمن داشت یکی یکی خانه ها رو میومد جلو و یه زن و یه دختری هم بود دشمن و خلاصه با کارد افتادند توی خونه ها و ما هم توی خونه بودیم و ترسیده حتی من خانه ی قبلی که مادربزرگم توش بود رو دیدم که این زن  و دختر مادر بزرگم رو کشتند و چشمش رو در اوردند بعد نوبت ما بود و دختره آروم وارد میشد و حتی حرف میزد و منم در رو بسته بودم که نیاد توی خونه ی ما و داغونم بودم از کشته شدن مادربزرگما خلاصه آقا باز انتظار می کشیدیم که امام حسین با حر بجنگد و اون روز برسه ولی البته من میخواستم با این دختره بجنگم ها ولی بازم هم میگفلم بابا این دختره از کجا اومده حتما آدمای دیگه هم کشته تا به ما رسیده و خلاصه نشد ما بجنگیم ولی آخرش اینکه فهمیدم که خیلی ترسوام حتی اگه با حضرت حسین با حضرت زینب (س) باشم و روضه بخونم حاضر نیستم حتی بجنگم و دفاع کنمو.....................


http://ali.bloglor.com/p115.html

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

نمیگویم از نظر چیزا خوب الانه الانش جمعیت بیشتر شده هم خوبها بیشترند هم بدا الان در حال حاظر می گویم که بابا امام زمان ارواحنا له الفداء یاراش بیشترند در مقایسه با حضرت پسر ام البنین ابالفضل العباس(ع) بابا امام زمان ما مریض شده اند با احوالات ما و نفوذ کمتری دارند اون موقع در مدینه دیدید چقدر یار جمع شدند و روزهای آخر تنها گذاشتند این همه یار جمع شدند در مقایسه با حال جامعه ی ما یاران مهدی به تناسب اون زمان کمترند درسته بعضی هاشون از قبر بیرون خواهند آمد ولی نفوذ جامعه رو میگم دلیل هم داره یکی ش پیش زمینه های غلط ذهنیه یکیش ارتباط های به نسبت ضعیفتر (بله روضه ها جاشون مشخص میشه و شد دیگه) دلی با امام عصره یکیش تبلیغات و اس مس های بد و دروغه وگنفاهان البته بیشتر و فضای گناه بیشتر که فضای استغفار و توبه زودرس(روضه) هم ببشتر گریزی میزنیم به خودم آقا نزدیک باشد که غیبت و فضاسازی های دروغ و ساختن با آدم هایی که مجبورم باهاشون باشم یعنی اینترنتی منترنتی که دشمن منند راهم را کج کند به طور فجیع بد و نه اینکه منحرف بشم ها نه انحراف دست خود آدمی است و فساد همین ولی نزدیکه که نظر الهی رو که خوب باشه و میل خوب و ارتباط خوب الهی و محبت الهی را کسر کند خیلی نزدیکه با دروغ و غیبت و فضاسازی که یه آدم دیگری رو درنظر شما و یه طور دیگری میاندازه در دل که دیگه باز نکنم چقدر بده غیبت پشت سر بچه مسلمون!! و این اتفاق افتاد که منم تاثیر گداشت و عوض شدم یعنی دکتر روانی اگر یه پیش زمینه هایی که من هیچ وقت حتی شاید تنونم در مورد خوب نمی دونم خلاصه نتونم در مورد دفاع یا حرف بزنم رو بیاد در گوش شما بگه این روی شما تاثیری میزاره که روی خلقی که شما تجسم کرده اید نسبت به من هم موثر است و این کار شیطان است دیگه بفهمید که چقدر با آّبروی امام زمان بازی میشه و فضا سازی شاید این جمعه بیاید شاید اتحادیه دختران دم بخت خوب قشنگه شاید ولی کلی حرف رو میگره که چه غلطی کرده اصلا شاعر حرف زده اصلا....حالا امام زمان رو در نظر بگیر این حال ما بود و کوچک مورد هجمه ی 24 ساعته ی وهابیون و صهیونیسم و در نظر مردمشون چیدند خوب ما هم حتی با اینکارا بعد میخوای چطوری نفوذ داشته باشه امام زمان در حالیکه همه چیز رو مسخره و  همه ی راه های باز رو هم می بنند فقط با اشک و زاری شاید و حال درونی و رزق و روزی حالا من نمی دونم شاید شما راه بهتری دارید که با امام زمان دعا می کنید مثلا چه میدونم نماز میخونید شما

barzandav

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 آقا آخرت شده؟؟ من نمی دونم بعضی ها از من حسین هم جلو خواهند زد؟ چطوره آخرت! خوب بگذریم باییم اینجاش که آقا آخرت شده؟ آقا مشکل چیه چرا اقدر دین سخت گرفته میشه این همه احکام گیره برنامه ی زلال احکام... تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل باز کنم؟ نگم؟ بگم وقتی گفتم نگم حالا چی شدی انگار. آقا طرف آخونده یا امام زمانی هست راهش یا نیست یعنی آدما یا پیغمبرند راهشون یا دیگه شوخی نداریم شیطان اصلا شیطان اصلا خیلی وسیعه حیطه ی کاریشون که باز نمی کنیم اینو میخوایم بگویم که آقا مجتهد شد روحانیه؟ این اول مجتهد شدن راه خدا هست بگیم یا نه یعنی آخره کاره یعنی یکی مثلا زد دلش که بره حرم تو اونجا 24 ساعته زندگی کنه مجتهد هم نباشه اصلا بده خوبه یعنی میخوام بگم فضولیش به کسی نیومده که طرف مجتهده یعنی اینو نمیخوام بگم میخوام بگم فضولیش به روحانی زیر دستش نیومده یعنی آقا ما گرفتار روحانی که مجتهد نیست هستیم وگرنه احکام زندگی انقدر پیشرفته نبود رقابت افتاد بین پاکی و مجتهدی دامن و خرمن را آتش زد والا مجتهدا به ما آدما انقدر سخت نمی گرفتند روزه چی چی باطل میکنه ؟؟ خوب بابا این گرفتار شاگردش شده در روی دربایستی گیر کرده حکم برای اون داده شما باید مصداقش روبر عالم بگیری؟ یعنی یه مجتهد میخواد حکم برای جهان بده؟؟ یا گیر زیردستاشه؟ نه میگم حکم نده ریدم خراب کردم بله حالا شما درست فکر کن من اینو در نظر دارم که آقا من متخصص نیستما ولی اگه درونم نجس باشه لیاس روحانیم پاک نباشه نماز یاطل نمیشه ولی لباس ظاهریم میشه؟؟ خوب بابا این برای این گفته که تو لباس ظاهریتو پاک کنی که درس عبرتی بشه برای داخلت و لباس درونت وگرنه اگه داخل نجس شد باطله باطلتر هم هست نیس؟ والا من نمی دونم این فیلم الیاس بود چرا نمیشینید بازش کنید؟ چه طور جنگ که میشه همه ی حکم ها تغییر میکنه ولی جنگ نرم هیچی باید بشینیم تو خونه؟ چه طور یکی من مثلا جانم مثلا این اگه بگه من مسافر آخرتم نمازم شکسته هست کی قبول میکنه؟بابا سخت گرفتیم و اید دین رو برای دین برای بالانریا برای مدعیا که میخوان هنوز میرند آخوند میشن که مرجع بشن برای اینا وگرنه اگر آخوند نبود که امام زمان اومده بود!!! خرقه رو حافظ کنار گذاشت. گول خورده در جوانی ادامه داده باید به مقام عظمی هم برسه حرفی نیست حسادتم نمیکنیم ولی مدعی آقا مدعی برنامه زلال.انگار سیر  و سلوک همه یکی است بابا این با خداش قهره یه رکعت قهره چه دو رکغت...این احکام هم که منتشر میشه برای پاکان هست نه برای همه یقه و مچ نگیر برای بچه ی نوجوانه برای جوانه برای کسی که مقیده کسی که قهر کرد رفت شوهر کرد که دیگه... بعدشم اون کارا بعدشم عناد بعدشم گناه یعنی تا آدم توبه نکنه لا یمسه الا المطهرون نهمیفهمه که بخواد عمل کنه به دینش چه مقیدی مقید ما اسلام توی کوچه و بازاره و تلوزیونی است که فیلم نشون میده؟ به قول آقای فاطمی نیا اگر اسلام اینی که توی کوچه و بازار بود همین بود امام حسین (ع) جان و مال  و زن و فرزندش رو به خطر نمی انداخت پس چی مقید تو باش اگه اینه دین حالا که دین اینه حکم یه چیز دیگری است احکام یه چیز دیگری است احکام کوچه و بازار یه چیز دیگری است اگه دین اینه حالا چرا بد تبلیغ می کنیم اگه دینشون یه چیز دیگری است؟ اکثر مردم توی توبه مثل ما گیرند تا هم میگیم و ابلاغ میکنیم مرض جوان با روضه حل میشه دانلود نکرده هنوز یکیشو که گذاشتیم حالا چی میگی بشینم علم و معرفت دین باز کنم که بازی کنم با درون نفست گریچ گریچ؟ حال کنیم؟ همی فقط از 2 دقیقه لذت به 10 دقیققه گوش میدی 10 دقیقه بر متر بر ثانیه افزووووون یافت گووووووش فرا دهید بابا بیو و جمعش کن برو پی کارت ما رفتیم...


girrodad

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خوب ببین چه جور بگویم دیگه ماه مبارکه و روزه ایم مثلا ما دیگه شهوات... تقصیر کیه تقصیر منه که کار می کنم و می نویسم یا تقصیر مثلا کیه؟ آقا من بعضی مواقع مجلسی توی شهر شیرازمون میرم آقا وقتی روحانی عزیزمون سید صحبت می کنند یه اشاره هایی که می کنند یاد صحبت امام زمان می افتم حالا چرا میگم امام زمان جون نتونستم خودم بنویسم رهبرمون یاد رهبرمون می افتادم بعضی جملات رو می گویم یعنی کار شهداست و امام زمان و رهبرمون از دل یکی رابطه می دنند یعنی رابطه قوی است آقا حالا این وضع رو شما در نظر بگیرید من الان و بارها شده داشتم مرور می کردم فقط مرور یاد شهوات آقایون افتادم وقتی دارم متن خودم رو میخونم حالا شاید اونجایی که شما هستید به این نحو کار نشده و جای دیگری شده حالا تقصیر نوشته ی منه یا تقصیر یه زنی دختری هست که نوشته ی منو بلند و از روی میخونه یا تقصیر صدای دل منه که داره ضبط میشه و زنونه است یا همش اصلا؟ خوب گفتم به احترام ماه رمضان اینو میگویم چون ما مثلا مهمونیم و یه سری حرمت ها داره بالاخره و نباید اصلا تحریک کنیم امام زمان رو و اذیت کنیم با نوشته مون خوب کجا خرابه چرا هیچکی هیچی نمیگه چرا منو توی این موقعیت قرار می دهید یه نظر برای مسولینی که درگیرند نباید من بشنوم من تا این حد و فرضیاتش رو می دونم علم غیب که ندارم من ای بابا توی این ماه هم! شایتم به خاطر سبک نوشتارم باشه ولی من که زن نیستم اگرچه مردم نیستم و ما در چه چیز داریم رقابت می کنیم در فرو رفتن در دنیا یا ما باید خود را دنیوی کنیم توسط سلطه ی طاغوت.


aasabb

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

ببین مهم اینه که الان ما داریم چی کار می کنیم وگرنه امام زمان (عج) هم بیایند با زور الهی هم که شده بالاخره پیروز میشند حتی اگر بر فرض مثال با تنگه ی هرمز رو ببندیم بعد جهان با ما بد بشه و ایران حذف بشه از صحنه ی تاریخ و چیز بشه یعنی بمب هسته ای آخه دیروز نمی دونم بعضی جوان ها خودشون رو عوض می کنند آخه سیاست خوندن و یادشون نداند دیگه یعنی این امیدش به ملک عبدلله قطر؟ نه همین صهیونیسم؟ نه عربستان مگه نیست آقا امیدش به اینه که بره پی کارش و دیگه هم کسی نباشه و خلاصه اوضاع به رفق و فتق و وفق مرداد به پیش خواهد رفت بعد یعنی این سیاست مدار بیچاره رو که حتی تا دکتری خونده یادشون ندادند خیلی چیزا و این فساده آقا اونایی که در هنوز امید دارند که مثلا حضرت بیاد این خیلی خوبه ولی خیلی بدیش اینه که مثلا بعضی روحانیون  و یا این سیاست مدارا آقا حرف برای گفتن دارند یعنی اینا فقط یاد گرفتن حالا نگیم دستور ما نمیدونیم قدرت دستشون تا چقدر فاسد شده و نفوذ انقدرتماتیک دارند ولی آقا این حرف برای گفتن داره فقط از چرت و پلا تا آقا حتی استغفرالله امام زمان هم بیاد میخواد دستور بده آقا گفتم همین الان معلومه از کار ما که داریم چه می کنیم آیا گوش به فرمان هستیم خوب اگه گوش نداریم که فرمان بنشنویم خوب از خودمونه ولی آیا اصلاح می کنیم خودمان را؟ بعضی ها مثل من فاسق ممکنه بشوند یه روزی و گوش ندند به فرمان فرمان هم نازل نشه راحت بچرند اصلا ولی خوب این خیلی بده ولی درصدد اصلاح باشن و دنبالش باشند آقا امام که بیاد که همه که گوش به فرمان نیستند اونم خمینی کبیر بود گول پیری و سالخوردگیشو خوردند امام زمان جوان هستند مردم زیر بار میردند به این راحتی؟؟ زنان زیبا شناس ما که 10 قلم آرایش میکنن میان بیرون زیبا شناسیشون هم اسلامی نیست کجا جمال آقا رو قبوال کنند مردا بدتر اونایی هم که چیزند که حسادت می کنند اصلا و دیگه باز نکینم که مرد حسادت نمیکنه و اگه حسادت کردی یه زنی درونته که اون یا یه شیطانی هست که اون وادارت کرده  نه خدایی آدم که خدایی حسادت نمیکنه یا نفس


darvish

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

الان شما در نظر بگیر مردان غیرت نداشته باشند و حرف نزنند و از زن و خانواده شون بترسند پس کار زن هاست اینا و حتی پای زن به میان میاد که بیاد غیرت نشون بده

لذا حرف من این نیست اینو میگم من که نیازی نیست که رهبری بشند زن ها و وب  زنند اینا مورد چشمان و هوس های ناجور مردان قرار میگرند که خودشون رو نشون بدن لذا حتی محبت و الهام الهی هم نشه عیبی نیست بر یک زن و خوب هم هست برای خودش تا مثل ما درگیر بشه و نمی دونیم چی بیرون بیاد لذا میبینی ما جوانان برای این زن ها چیزیم یعنی ناپخته ولی با این وجود بعضی موقع ها حرفهایی رو میزنیم که درسته تعجب می کنند ولی بعضی هاشون از مرد و زن رسیده اند یا رسیده بودند و باز این کلام ها گفته نمیشه ولی اینها کار می کنند روی کار ما پس چی میشه این نه که به هدر میره منظورم این نیست همین که گفتم احساس درونی رو نمیتونه بگه این مرد یا زن یا اگه بگه در خطره یا اگه نگیم ما هم بچه ها مثلا...کار نشده روش یا کم شده وگرنه و الا سخنرانی های عارف بزرگ آقای استاد فاطمی نیا رو گوش کنیم اگر طالب علم ومعرفتیم تا به من ناپخته رنج برسیم و بهانه ای من بشوم برای جمع شدن و این نوشتاره و گفتار که نیست نوشتار ممکنه من یه جیزایی بنویسم حالا در زندگی هم موفق نباشم ها ولی خوب دیگه دیدی ولی در مورد عارف اینطور نیست خودش میدونه خودش راهنمایی خاصی میکنه اشتباهات آینده رو می بیند درس میگیریم لحاظ میکنه متناسب با جمع حرف میزنه راز فاش نمیکنند یه نکته ای میگه بعدا من دارم مطلب خودم رو می نویسم به دردم خورد یهو کارستونه کار عارف میشناسه الان من یه حرفی ممکنه بزنم شما گمراه بشید اصلا در صورتیکه من قصد و غرض نداشتم هم به خودم آسیب رسانیدم بی هوا هم شما گمراه شدید البته آسیب جبران شدنی ولی بعضی راه ها هست جبران شدنی نیست باید طرف زن بگیره دیگه شوهر کنه مثلا به من چه ..تا مام نفسی چاق کنیم و راحت بشیم از غذابی که یه عمری به یاد ما داشته فرو میرفته در اذهان جمعی از اشتباهات خودشون حالا حرف من این نبود ولی رسید دیگه تو ذهن بچه است و بچه باید بدونه که یه وبلاگ زدن چن من کره داره...آهـــــــــــــــــــــــــــــــــان
 

shatan va mahe mobarak

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۳ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یه چیزی من می گم چون سند مند ندارم  و حدیث شناس هم نیستم ولی صحیفه و دلیل اصلی هست ولی میخوام یه حدیث رو بازنگری حداقل یا اصلا حذف کنه نه روی جعلی بودنش فکر کنیم

آقا دلیل اول خودم آقا پارسال دیو بودند چه میدونم شیاطین بودند ریختند روی سرم دیونه ام کردند و آخرش تیمارستان

دلیل دوم یعنی آقا شیاطین انس هم در این ماه دستگیرند؟من نمی دونم  و یعنی کاری از دستشون بر نمیاد؟؟

دلیل سوم آقا بستن و غل و زنجیر به چی کردند شیاطین رو در این ماه؟ شیاطین رو اگه به ما وصل کرده باشند ما که چشم بصیرت و دل نداریم بعد اونوقت که اگه به ما وصل باشند چی؟؟

دلیل چهارم یعنی هیچکس در این ماه وسوسه به گناه نمیشه؟ من که میشدم چند سال پیش که یادمه.

دلیل بعدی و آخر اینکه آقا صحیفه ی سجادیه رو باز کنید دعای 44 (به وقت رسیدن ماه رمضان) خوب حالا گوش کنیم

و چنانچه در این مه منحرف شویم نو تعدیلمان کن!!! و اگر از راه دوستی بگردیم تو استوارمان ساز و اگر دشمنت شیطان بر ما مسلط گردد تو ما را از او رهایی ده (و....)

آقا درست جرائم کم می شوند  ولی یه دلیل که یادم رفت اینکه حضرت علی(ع) در اون حدیثی که عرض شد نفرمودند که تا خبر مرگ شیطان را نشنیدی از دست او در امان مباش!! یا چیز دیگری بود حدیثه که یادم نیست آره.

اوج سرمایه گذاری شیطان در این ماه بود  که بهترین ماهه بعد ول باشه اگرم دربنده خوب چسبیده به ما یعنی حقیقت اینه که درسته که میگن جرایم کم میشه ولی حقیقت اینه که امتحان هم ممکنه سخت تر بشه و ما در بند شیطان باشیم باهاش یعنی به ما چسبیده و بدتر شده اگر شیطان صفتیم اگر شیطان انسیم پس کجا غل و زنجیر کنند شیطاین رو همشون رو کنار هم پس میشه بعضی چیزا رو فهمید حالا نمی گم قضاوت کنیم شاید داریم امتحان میشیم مخصوصا جوان ها که با کدوم شیطانیم و یا اصلا نیستیم و دعا مثلا خوندیم همین دعای ورود به ماه رمضان رو و خدا اصلا اومدیمو نجاتمون داد گرچه شیطانیم شیطان انس باشیم حتی

doaaa

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

سلام توی این ماه مبارک هستیم التماس دعا داریم و خوش به حال اونایی که حال دارند و از سر شوق آمرزش یا چیزای دیگر مفاتیح رو باز می کنند و کرده اند برای دعاهای این ماه

چیزی میخوام بگم البته خارج از شوخی و نکته مال بنده نیست اما وقتی من میگم دعا گوی نیستم این به معنای این نیست که دعا نمی کنیم و بشینیم برای یکی دعا بکنیم و مستجاب الدعوه هم مثلا نباشیم دیگه چی میشه دلت باید پاک باشه میدونی مثلا یزید اومد به امام سجاد(ع) رو دید و گفت که چرا تسبیح رو همینطوری می گردونی و ذکرم  که نمیگویی بعد امام گفتند به این ملعون که مام بشنویم حالا داستانش یادم نیست ولی همین که بگیم که خدایا من این تسبیح رو میچرخونم روی دستم تو ذکری حساب بکن ببین انقدر رابطه نزدیک باشه ذکر حساب میشه یعنی این نتیجه ش هستا که از داستان گرفتم نه داستان اما نکته ای که باید می گفتیم آقا داستانی رو آقای فاطمی نیا گفتند داستانی رو که یادم نیست انسان به انسان بود بعد گفتند که حالا ما انسان ها در مقابل با خدا وقتی چیزی نگوییم و ستایش کنیم خدا را حالا خدا خودش خبر ندارد که ما چه چیزی میخوایم ؟!!!و داستان حضرت پیامبر (ص) که روایته میتونید ذکر رو چیز سرچ کنید و بیابید داستان رو که بهترین دعا رو در قسمتی از روایت پیامبر میخواستند یاد ما بدهند اینکه فرموند: لا اله الا الله وحده لا شریک له له الحمد و له الملک و هو علی کل شی قدیر (اگه درست نوشته باش) خلاصه میبینی در این دعا اصلا چیزی ما نخواستیم از خدا.

navard

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز زیاد انگار درمقایسه با دیروز یه طوریه انگار در محظز نیستما دیروز بابا داشتیم یه قرآنی میخوندیم حالی اول داشتیم دوم جونمون بالا اومد حالا امروز که تازه روزه ام حالا نمی دونم چه طوره کار خاصی نمیخوام بکنما همین قرآن خاص رو میخوام بخونم اصلا انگار نیستم تو هواش و در محظر زینب کبری(س) اصلا یه طوریه که چند تا فرضیه  رو باز میکنه اینکه مثلا یک امروز روز تعطیلیم باید باشه و بچه های بلاگ تعطیل باشند و استراحت ولی مگه میشه آدم در مقابل خدا تعطیل بشه؟؟ و دیروزم چیز بود یعنی میخوام بگم نه اون سختی دیروزیکه فشار اومد بالاخره در سنی هستیم که میشه در مورد این چیزا صحبت کرد میدونی؟نوچ؟ خلاصه آقا دیروز که در محظر شدید بودیم و نمی دونستیم چه کنیم امروزم انگار ول و نمی دونیم چه کنیم باز؟ خلاصه حال نوشتنم نیست انگار انتظار داشتند دیروز از ما دوم اینکه فرضیه دوم اینکه آقا کار ما یا مملکت خلاصه اینطوره که یه روز دست نمی دونم حالا نگیم سپاه و ارتش و از این حرفا بگیم مثلا حالا نمی دونیم گروهک های مختلفه فرضیه بعدی میگه که اینا دارند آزمایش روی ما میکنن و مام مثل معتادا میومی موعتادا آقا امروز انگار براشون چیز شده انگار ثبت شده که ما دشمنیم امروز مثلا باید ساکت باشیم در قبال این گروه و این گروه امروزی دشمن ما  درومدند پس به صلاحه وب نزنیم حال نداشته باشیم خلاصه حال نداریم حتی قرآن بخونیم شایدتم هیچی نشده ها این فرضیه ها الکیه دولکیه ساخته ی مفکیه و پفکیه ما نمی دونیم ولی دیروز رو که به یاد داریم چه سخت گذشت روز گذشته و انگار چشما خیره شده که اذیت کنند و به صلاحمونه هیچی نگیم ولی از اینکه پوزشون رو بزنیم و آزمایششون رو تغییر بدیم خوب آقا مگه مرضه؟ دکتر روح داریم پارتیمونم کلفته توی دکترای روحی و روانی چی میگی تو بله آدم میره درس میخونه ولی آیا با درس خوندن اصلا میشه میره که بشه آدمی رو شناخت این دکترا میخوان آدما رو قدرتشوونو نژادشون رو همه چیزشون رو مثل حیوان و نبات در دست بگیرند خوب نمیشه دیگه بشر طغیان میکنه یه دفع دیدی شدم دشمنتونا دیونه ی زنجری همون چیزی که  میخواین درومدم ها. بابا روحه کار هر کسی نیست با درس خوندنم نمیشه خدا رو باید در روانشناسی در نظر گرفت نمیشه والا ما دو کلوم حرف میزنیم به قبای آقای دکتر بر میخوره بدش میاد که پیغمبر روی زمین اومده نتونسته یانا با زور میخوان با قرص میخوان آقا مگه میشه بگیم تو برو آدم بکش بعد بیا قرص بخور مثلا خوب نمیشه که میره یعنی چه اینکارا

اصلا چرا حالا من دارم کاسه و کوزه ها رو سر دکتر روانپزشک محتاج خالی میکنم؟؟؟ سوالی است در ذهن ریدم نه بابا شاید اصلا بد تبلیغ شده و یا فضایی آلوده برده شده متنم  و حالا منم میدونم جلوی این دوربین لب تاپ حالا باشه...بیا و درستش کن دیگه.

dampaee

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

کسی از امام باقر(ع) پرسید: ای پسر رسول خدا! چگونه دانند که شب قدری در هر سال هست؟ امام فرمود:چون ماه رمضان فرا رسد، در هر شب 100 بار سوره حم دخان بخوان. چون شب 23 ماه رمضان فرا رسید، آنچه پرسیدی خواهی دید.

.من نمی دونم شب قدر کیه ولی علمای بزرگ چون آقای فاطمی نیا و دیگران هم احتمال شب سوم یعنی 23وم رو بیشتر می دونن ولی به هر حال به قول بابا بزرگم که می گفتند که بعضی ها میگن که شب جمعه هست شب قدر بعضی ها شب عید قربان رو می گن و شب قربان رو که می گفت یه خنده ای که دست خودش نبود می کرد بعضی ها میگن شب عید غدیر؟ خلاصه اینو میگفت و من نمیتونستم حالی اشون کنم چون گوش درست و حسابی که نداشند که بابا باید توی ماه رمضان باشه شب قدر و احتمال شب 23وم بیشتره بعد که گفتم مفاتیح روباز کردند وو گفتند که کو؟ و نشون دادند که توی مفاتیح نیامده است.

بعدش داستان شاه سلطان عباس رو گفتند که این میدونسته که شب قدر یکی از شب های سال است و دعا مستجاب میشه هر دعایی که بخواهیم (البته متذکرم که آقای فاطمی نیا می گفتند که شب و روز قدر با هم فضیلتش یکی است و مانند همه) خلاصه آقا این هر شب بیدار میموننده و از خدا میخواد یه 30 سالی پادشاهی کنه!!!

خلاصه شب 23وم پارسال هم من رفتم مسجد محله مون و حالم هم دگرگون نشد خوب شاید تقصبر خودم بود حالا میخوام اگه بتونم از این حدیثی که شده استفاده کنم چون فکر می کردم شب 23ومه ولی حالا شک کردم در عید فطر اصلا...

khiar

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز رفتم بیرون وقتی میخواستم برم دو موضوع رو یادداشت کردم که درموردشم فکر کوچکی کردم و یعنی یه موضوعش درمورد دیداری که داشتم یعنی نوشتاری که روی یه ماشینی و وانتی بود بود که نوشته بود رویش (خرید لوازم قنادی) بعد گفتم بعضی شغل هام زیادی چیزندا حالا شاید شما بگی خوب فروش داره یا اینا غیر از این محصول مثلا محصولات آزمایشگاه های کشوری چیزای دیگری هم تولید می کنند اما خوب نه تولید انبوه انبوه مثل پفک و شکلات سودش و اصلا میبینی بعضی از شغل ها انگار ظاهرا که ما می بینیم سود خاصی ندارند که قبلانا تو اون وبلاگه جیگرار گفتم مثل خیاطی مثلا که شاید عاشقه یا حرفه ای مثل خرازی ها و ... نون تو خوردنی هاست درسته که خدا روزی رو قسمت میکنه ولی منا از بعضی از این اجناس نادر مانند فنجان کیک درست کنی که باش کیک درست میکنن و یا خامه می پاشه یه دستگاهی هست به اینا احترام می زارم و یه به نوعی دوسشون دارم چون تو هر خونه ای نیست  و یه جور تبعیض آمیز نگاهشون می کنم !!!ولی خوب یه موضوع بزگتری هم که داشتم فکر شد در موردش اول بزار اینجوری باز کنم که ما یا بالخصوص ائمه اطهار یعنی چی بگم داشتم در مورد حضرت فکر می کردم بعد گفتم رسیدیم اینجا حالا آخراش هم باز می رسیم به فکریاتم اما خوب عکس العمل یعنی رفتار و اعمال ائمه مهمتره یا وجود ظاهری شون حالا شاید بگی چه سوال مزخرفی ولی میرسیم بهش و رسیدم و فکرم به اینجا که مثلا حضرت علی اصغر (ع) باب الحوائج هستند ولی شاید که نه اعمالی حالا ما نمی دونیم یعنی طفل شش ماهه بودند خوب یعنی چه؟ یعنی یه ناخن حضرت از اعمالشونم بیشتر می ارزه ما حضرت رو نشناختیم حالا وارد شیم به بحثمون...

آقا ما برای چی خلق شدیم خدا فرموده در قرآن که نیافریدیم شما را یعنی جن و انس الا چی؟ لیعبدون برای عبادت حالا اونایی که دنبال دلیل و چه میدونم اینا هستند می فهمند که یا چه ما خوار و کوچکیم چه ائمه چه بزرگند چرا اینو میگویم؟ شما در نظر بگیر که حضرت یک ضربه اشون در روز جنگ خندق بود فکر کنم که زدند از عبادت کل جن و انس بالاتره.

حالا خود حضرت دیگه کی باشند و ناخنشون دیگه چقدر می ارزه اعمال بالاتر از یه ضربه ی خندق چقدر ارزش داره ما کجاییم به اقیانوس رسیدیم؟ غرق شدیم؟ شناوریم؟ در چه حالیم.

mokhtar

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

پس لازم شد که عقب نمونیم یه کم اعتقادات شخصی خودم و یعنی حال خودم رو در مورد فیلم مزخرف مختارنامه توضیحاتی رو عارض شوم نه  اینکه حالا حداقل مثلا سه جمله رو از حفظ کرده بودم که اومدم نه اون یه بازی سیاستی بود که خوب حالا وقتی نمی دونم بگم پستی رو یا نگم یا متن خاصی در ذهنم نیست یا اگه بگم ممکنه بد بشه ضایع بشم خود اصلا در مواردی خاص سه جمله در نظر می گیرم وقتی مثلا پیش زمینه نباشه سه جمله رو میتونم بگم سه نکته رو بعد میام مینویسم ولی اگر قبلا فکرشو کردم و تجربه دارم مخصوصا اینطوری نیست خیلی از چیزایی هم که مرتب میشه الساعه موقع نوشتنه که نمیدونم چقدر امنیت نوشتاری هست یا نه و کلی چیز عوض میشه و کار بزرگی هم نمیکنما چه بارها شده نوشتم بعد به سبب اشتابهات کوچک کار خراب شده و دوباره نوشتم یا نکته ای از یادم رفته که بماند خیر بوده یا نه یا اصلا بهتر نوشتم پس روزیه...

آقا این فیلم مختارنامه بهتر بود یا امام علی(ع) نمیگم دیگه امام علی(ع) فیلنامه اش و فضایی که فانتزی شد در مختارنامه و اخبار رو هم که میخوندم نوشته بود به فوتبالست ها چقدر پول بدهیم؟؟ ه ه ه آقا از موقعی که حرف پول اومد دگه اینا یا غیرت ندارند یا دل و جرات ندارند یا اسیر چیزای دیگه شدند یا امنتشون و فضا سازی به خاطر پولشون فکرشون رو درگیر کرده خلاصه ماشین شدند فوتبال که آقا آبرو حفط بشه بسه دیگه نه میخواد دل بزنی به دریا نه میخواد احساساتی بشی احساساتی شدنشون هم روی فحش هایی هست خوب بالاخره هست یا نیست اصلا من اشتباه کردم مربی های ما مسلمونند.خلاصه پولی شده این پوله هم خوب از گلوشون پایین نمیره و فوتبال ما که به جایی نمیخواد برسه اصلا مثلا میگی تیم 4 سال دیگرمون قوی تر از فیلم و تیم الانمون خواهد بود یعنی پیشرفت میکنیم نه فقط آبرو حفظ بشه بسشونه و تقصیر تبلیغات و جلوروی ها و پست های ماست که رنگ خدایی هم نگرفته فوتبال و هر روز بدتر میشه یه سری آدم ها ناجور عادل شدند و با قدرت خبرنگاری و چه میدونم هر زور و کوفتی میخوان فوتبال بدند درصورتیکه اولین آرامش روانی رو بازیگران و فوتبالیستها ندارند الان یکی یا جرات نمیکنه یا نذاشتند نمیکنه دیگه که مثل عابدزاده در بازی حساس آخر پای گذاشتن به جام ملت های جهانی این یه دستی توپ سانتر شده رو بگیره میگن مگه دیونه ای خوب روحیه اش خیلی خوب بود و روحیه هم میداد و تیم رو یه جور دیگه میبست با این کار اشتباهش اصلا و یه جور دیگه تبلیغ میشد تیم ما که حالا کاری نداریم که چه بلایی سرمون اومده و آیا هنر هست دیگه فوتبال یا حرفه...توی برزیلم نگاه کنی همینطورند بازیکنانشو دارند میشند...

خلاصه آقا ما چیز به خصوصی که کمک بشیم و فضایی که ما رو به اونور تاریخ که برد ولی با صحنه های خارق العادت و چه میدونم خرج میلیاردی اینا تاثیرش نمیگم کم نبود ولی شما مثلا اگه حال داری من خیلی وقته گوش نکردم روضه های سال 83 84 حاج محمود کریمی رو ولی فضایی که ایشون میبرد خیلی فضای امام حسینی تر بود آقا به زور که نمیشه به خورد و خوراک مردم داد باید امام حسین(ع) حال بده تا اشک جاری بشه و سیم متصل خداییش چقدر مردم اشک ریختند با فیلم مختارنامه...هیچی دیگه فضا هم عوض شد همه چیز که بر ساس علم و چه میدونم امکانات نیست دوربین خراب شده ی فیلم امام علی (ع) کارساز تر بود و واقعی تر بود فیلمه و درگیر نبود که گفته باید حتما یه صحنه ی اکشن چه میدونم اونی که خارجی ها ده بیست ساعت کار میکنن تا یه صحنه ش رو بسازند حالا ما نسازیم به نظر منا عقب می افتم والا اگه توی فیلمای ما یه سنگی رو از توی خیابونی و کوچه ای باندازه از وسط راه کنار این تاثیرش بیشتره تا یه صحنه ای بسازیم که مردم همه میدودنند دروغه و واقعی نیست و کف هم میزنند یا نه آخرش برای این صحنه ی میلیونی؟ خلاصه حال نداد و فیلم اصلا باید چیزی که داشته باشه مخاطبش درس بگیره و یاد بگیره چیزی حالا گذشته از حال اشک مثلا یارو بود آخر مختارنامه که سوار خر بود این صحنه ش خوب ساخته بودند و آموزشی بود ولی دیگه هیچ نمیگیم هم فیلم بدی بود میگیم یه روضه خون به ظاهر تنها میتونه خیلی فضاسازی و جو سازی و جلو ببره البته من سال 83 84 رش رو خیلی گوش دادم نوحه های حاج محمود ولی هنوز از حفظ نیستم و خیلی وقت هم هست گوش ندادم دیگه چون اصلا به زبان نوجوانان هم می فهمند فضا سازی رو ها نه اشک رو گفتم روزیت نده امام حسین (ع) و خدا و حضرت فاطمه(ع) اصلا اشکت نمیریزه باور کن و مرض های جدید و جوان های ما روحی ها با اینا راحت حل میشه چون ائمه اول دکتر روح اند و ما روح مون باقی میمونه و دکتر روانی دلسوز نمیگم پیدا نمیشه تخصص روح نداره.

aks

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر



 please to view my Pics chose one of thease

I'm in: WWW.lenzor.com/12eza

visit me on: picasa


or 

 cloob:  part ones  click here

part twos click here

part three click here
 

or

follow me on instagram: @mandaronto

 or

visit: aminus3

or

see me on facebook

 


Fatarani

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۱ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

  وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده مى‏شوید؟! (22)

دوباره به همون مورد برخورد داشتم فکر بد نکن خوب خوندن آیه رو میگویما...

آقا این دفعه مانند  دفعه ی قبل نمیخوام معنا کنم یه تیکه رو میخوام حاله رو بگم یه دنیا پیش زمینه میشه ساخت در مورد این آیه که چه شده بوده است...

سوره ی یس هستش آیه ی 22 این دیگه بحث هاشو کرده بوده و دیگه آخر کارش بوده شاید گفته قبول این شرک و کفرهایی که میگید رو بر فرض منم قبول کنم یعنی دیگه عاجز شده بوده میگه و ما لی یعنی برای من چیه دیگه؟ چی میمونه؟ درست ولی...هیچی دیگه...شاید اصلا گفته من تسلیم آقا یعنی درستم شما بگید بر فرض غلط  خودتون رو حالا آخر آیه قشنگ میشه که چه دلیلی میاره برای اینا که خدا رو قبول نکردند که با همه ی این حال بازگشت داده می شوید یا بازگشت ها به سوی اوست یعنی آخرش که می فهمیم میخوایم بریم پیشش یا نه؟ این دلیل آخرشم مهمه ولی من اون جاشو که خوب خوندم و خارج شدم همین اول آیه بود که می فرماید (و ما لی لا اعبد الذی فطرنی) و سوالی هم هست جمله ش یعنی من فارغ از همه اینا آخه دلش سوخته بوده براشون خودش رو شاید جای اون ها گذاشته نفسش رو جای عناد اینا گذاشته است بعد با جانش صحبت کرده گفته آخرش که خدا هست و بازگشت اونجاست و آخرش که می فهمیم که  یعنی میگه اگه من مثل شما دست خالی بشم، گناه کنم، دلیل بتراشم، عناد بورزم هر کاری کنم بازم دلم راضی نمیشه که بازگشت که آخرش هست ممکنه الان خدا رو مثل شما نبینم ولی بعدا که هم من و هم شما می بینید و ایم...

پس دو دلیل میاره وقتی تنها گشت و چیزی براش نموند و دست خالی شد دو دلیل برای پرستش رب یک فطرنی دو الیه ترجعون یکی آفرینش  من و یکی بازشت شما

و آسون هم میشه فهمید که چرا نگفت (شما را آفریده)و گفت(کسی که منو آفرید) چون اینا منکر این بودند و برایشان دلیل آورده بوده و گفتم آخر کارش بوده شاید و نهایت حرف و آخرین استدلال هاش بوده  ولی بعدش میگه (بازگشت داده می شوید) چون اینا یقین نداشتند که آخرش چی میشن و فطرته دیگه بر خلاف فطرت آدمی که میگه من زنده میمونم و یا خواسته ی همیشگی ایش این بوده که باشه صحبت نکرده یعنی یه امیدی هم داده از اونطرف...

sAaat

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

آخه می دونی خانواده ی عمم اینا اصلا اهل هنرند یکی از عمه هام هم که چند وقت پیش به خاطر درد و بیماری به رحمت خدا رفتند در بیمارستان خانواده ی اونام همینطور خدا خاندان شما رو هم بیامرزه خلاصه آقا منم در سنی هستم که هنر دست رو خیلی دوست دارم درسته ارزشش رو هیچ نمی دونم و یه نوع نمی دونم از روی حسادته از روی نفهمیه که برای کسی هم دعا نمی کنم و خدا هم اون دنیا یقه ام رو میگیره آخه خیلی از جوان ها چرا بگیم غافل اند و دعا نمی کنند؟ نه خلاصه اگه بچه ی خوبی بشم و راضی باشم از معنویتم حتما اینکارو میکنم نه زبانی مثلا توی نماز میکنم به صورت اختصاصی برای کسی دعا کنم مثلا 5 دقیقه بشینم برای فوتبالیستی مجری دعا کنم اینطور نیستم خلاصه امروز با پدرم بیرون بودیم گفتم بابا شغل هایی که درش هنر دست به کار رفته باشه به جز مثلا همین مغازه های (منظورم مغازه بود که بزنیم) خلاصه به جز مغازه های ساندویچی و رستورانی که دست پخت دارند و هنر دست دیگه چیه؟ و خلاصه کنم که بحث رسید به اینجا که میگفتند که بله دیگه امروزه انبوه سازی شده و فرمول غذا رو هم (که من میگفتم) رو میدن بهشون بعد دیگه اینا هم درست می کنند بعد گفتم خوب بعضی از اینا هستند که دستپختشون خوبه مثلا کتلت که درون منزل هم نمیتونیم ما با فرمولش بسازیم ودیگه در مورد روغن حرف زد که فلانهو خلاصه ما هم میتونیم و اینا بعد بحثی که داشت میکرد رو عوض کردم و گفته بودم که مثلا قبلا میرفتن پیش یه کفاشی یا کسی که کفش درست میکنه که یه کفش برامون بزن درست کن بعد اینم هنر دست داشته دیگه بعد گفتم که بابام هم گفتند که بله دیگه تولید انبوه شده و حرفه ها دیگه براساس فرمول خاص و از ایناست بعد آخرش گفتم مثلا صافکار ها و یا نقاش های ماشین؟؟؟ و خلاصه دیگه رسیدیم به خونه و آش خریدیم خوردیم همین دیگه ما هنر شغلیمون توی دست پخت خوب باشه اگر و حالا ایراد نمیگیریم شایدم خوب باشه دیگه ولی شغل های کثیف دیگر چی بعدم به بابام گفتم که اینا خوب کند ذهن میشن که شغلشون اینه نمیشن؟ البته حالا بازیگری هم یادم رفت داشتم به خودم فکر می کردم و شغل آینده ام که یادم رفت و اینم که یادم اومد یاد یکی از بازیگرای زن قهوه ی تلخ افتادم و اون یادم انداخت ولی خلاصه هنر که در شغل به هم می آویزه در تلوزیون هم نمایش داده میشه آخه این غرب همش میخواد تولید و فرمول و از این حرفا هنر دست رو هم کپی میزنن بابام هم گفتند توی ماشین که فرش بافی دستی ولی بعدش حرفشو پس گرفت که کپی میشه یا عوض کرد و منم گفتم میخوام در مورد یه شغلی که مغازه بشه زد صحبت کنم بله خوب کلید زنی هم خوبه... 

دیشبم کنار مامانم راننده بودند و یه پلیس گمونم میخواست یه جوانه رو که با گوشی صحبت می نمود رو میخواست جریمه کنه یا نه یعنی غیب شد دیگه ندیدم شد آخر جریمه یا نه بعد پرسیدم که اگه یه نفر الکی گوشی رو بگیره جلوی گوشش جریمه باید بشه یا نه؟ بعد خواهرم گفتش که این باید برنشش بیمارستان و منم گفتم این کار فی اانفسه غلطه و باید جریمه بشه...

adab

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

میدونی؟ داشتم به بچه فکر می کردم که این در کودکی یه چیزایی حتی خرافی آموزش میبینه یعنی مثلا تو فکرش اینه که آقا هر کی از من جلو زد مثلا من کوچک شده ام در راه رفتن خوب اگه کار بدی هم بکنه بستگی داره ها شاید خدا توسط همین خرافه ای که در ذهنش رسوخ کرده شایدتم توسط ائمه باشه و فرشته ها این بعد اگه کار بدی کرد با همین تنبیه میشه شایدا یعنی مثلا داره راه میره و فکر کرده که اگه کسی جلو زد ازش ضایه شده خوب بعد از آن ضایه میشه یا اصلا کار بدی نکرده محبت بهش دادن و کار خوبی کرده برای توانش که چقدر خلاصه آزمایش میشه در همون سنین کودکی ولی ما بزرگترها(سنی) اینطور نیستیم ما عقل داریم یادمه چند وقت پیش به یه بچه ای گفتم اگر حرفه ای هستی اینکارو بکن داشتیم بازی کامپیوتری میکردیم بعد دیدم یه رایحه ی خوشی از درونش بلند شد یعنی نفسش زود ارتباط برقرار میکنه کودک کسی که نابالغه با خدا و سیمش زود وصل میشه خودش  بخواد میتونه ولی ما نه دیگه شرایطمون شاید اونطوری نباشه به خاطر گناه و اشتباهاتمون مثلا من امروز نمازمو که خوندم سیمم به خدا آنچنان که دلم میخواست وصل نبود و خودمم مثل چند سال پیش نبود که با نفسم و تلاش کنم و بخوام بشه نه باید ذکر گفت باید خود خدا بخواد دیگه دیگه من تاثیری ندارم دیگه شاید نتونم لوس کنم خودمو پس باید وقت بگذارم روی تذ(حرف بد) و دکر گویی اصلا.