داشتم یه داستانی رو میخوندم توی یه کتابی که به این آیه رسیدم درست چند هفته پیش هم به این آِیه هه رسیده بودم و میخواستم هم درمورد خودم درموردش صحبت نمایم ولی نشد تا اینکه خوندم وقتی این آیه هه نازل شده بوده و نازل میشه ابلیس پیروانش رو جمع میکنه و نگران میشه بر فراز کوه ثور و خلاصه هر کی یه نظری میده تا وسواس خناس میگه انسان ها را با وعده ها و آرزو ها آلوده به گناه می کنم سپس استغفار و بازگشت به سوی خدا را از یادشان می برم. تا اینکه ابلیس هم خوشحال میشه و از این حرفا...
و اما آیه اینه که :
((والذین اذا فعلوا فاحشه و ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم.))
((پرهیزکاران کسانی هستند که هرگاه مرتکب گناه زشتی شدند یا به خود ستم کردند به یاد خدا می افتند و برای گناه خود طلب آمرزش می کنند.))
و اما اون صحبتی که میخواستم بکنمش اینکه آقا ما منکر این نیستیم که کسی که گناه و فاحشه و چه میدونم ستم به خودش کرد به هر نحوی خود به خود بعدش باید بره به یاد خدا چون از حالی خوش به حالی بد رفته و فهمیده مخصوصا جوانات که چه کلاهی سرش رفته نه این نه وقتی یه مدت گذشت آقا اینا فتنه میکنند این شیاطین میگن نگاه کن این همه کار میکنه تو خونه ش هم فتنه میکنندا تا توبه نتونه بکند میگن نگاه این همه کار میکنه بعدش دعای استغفار میخونه بعدش قرآن میخونه نه بابا این اصلا چند قطبیه و... و آقا فتنه حتی من مونده بودم که باید پس چه کرد وقتی یکی از فیلتر رد شده و همه چی دیده باید چه کنه بعدش بره بخونه نره خوب فتنه میشه صداش که بالا میاد اینا از اون موقع فتنه میکنند خلاصه اگه کسی درگیره دو تا سیم هم میتونه توی گوشش بزاره و آروم که هیشکی نفهمه توبه ش رو بکند و روضه گوش کنه این یه راهش ولی بعضی موقع ها ادم اقئر که فضا رو براش میبندند گولش میزنند همینکارو هم نمیکنه و عناد میورزه بعد یه مدتی و دیگه بعد اون مدت پرهیزگار نیست و بماند دیگه پرهیزگارام ممکنه پاشون وا بشه به این مسائل...
- ۹۳/۰۴/۲۰