اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

navard

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز زیاد انگار درمقایسه با دیروز یه طوریه انگار در محظز نیستما دیروز بابا داشتیم یه قرآنی میخوندیم حالی اول داشتیم دوم جونمون بالا اومد حالا امروز که تازه روزه ام حالا نمی دونم چه طوره کار خاصی نمیخوام بکنما همین قرآن خاص رو میخوام بخونم اصلا انگار نیستم تو هواش و در محظر زینب کبری(س) اصلا یه طوریه که چند تا فرضیه  رو باز میکنه اینکه مثلا یک امروز روز تعطیلیم باید باشه و بچه های بلاگ تعطیل باشند و استراحت ولی مگه میشه آدم در مقابل خدا تعطیل بشه؟؟ و دیروزم چیز بود یعنی میخوام بگم نه اون سختی دیروزیکه فشار اومد بالاخره در سنی هستیم که میشه در مورد این چیزا صحبت کرد میدونی؟نوچ؟ خلاصه آقا دیروز که در محظر شدید بودیم و نمی دونستیم چه کنیم امروزم انگار ول و نمی دونیم چه کنیم باز؟ خلاصه حال نوشتنم نیست انگار انتظار داشتند دیروز از ما دوم اینکه فرضیه دوم اینکه آقا کار ما یا مملکت خلاصه اینطوره که یه روز دست نمی دونم حالا نگیم سپاه و ارتش و از این حرفا بگیم مثلا حالا نمی دونیم گروهک های مختلفه فرضیه بعدی میگه که اینا دارند آزمایش روی ما میکنن و مام مثل معتادا میومی موعتادا آقا امروز انگار براشون چیز شده انگار ثبت شده که ما دشمنیم امروز مثلا باید ساکت باشیم در قبال این گروه و این گروه امروزی دشمن ما  درومدند پس به صلاحه وب نزنیم حال نداشته باشیم خلاصه حال نداریم حتی قرآن بخونیم شایدتم هیچی نشده ها این فرضیه ها الکیه دولکیه ساخته ی مفکیه و پفکیه ما نمی دونیم ولی دیروز رو که به یاد داریم چه سخت گذشت روز گذشته و انگار چشما خیره شده که اذیت کنند و به صلاحمونه هیچی نگیم ولی از اینکه پوزشون رو بزنیم و آزمایششون رو تغییر بدیم خوب آقا مگه مرضه؟ دکتر روح داریم پارتیمونم کلفته توی دکترای روحی و روانی چی میگی تو بله آدم میره درس میخونه ولی آیا با درس خوندن اصلا میشه میره که بشه آدمی رو شناخت این دکترا میخوان آدما رو قدرتشوونو نژادشون رو همه چیزشون رو مثل حیوان و نبات در دست بگیرند خوب نمیشه دیگه بشر طغیان میکنه یه دفع دیدی شدم دشمنتونا دیونه ی زنجری همون چیزی که  میخواین درومدم ها. بابا روحه کار هر کسی نیست با درس خوندنم نمیشه خدا رو باید در روانشناسی در نظر گرفت نمیشه والا ما دو کلوم حرف میزنیم به قبای آقای دکتر بر میخوره بدش میاد که پیغمبر روی زمین اومده نتونسته یانا با زور میخوان با قرص میخوان آقا مگه میشه بگیم تو برو آدم بکش بعد بیا قرص بخور مثلا خوب نمیشه که میره یعنی چه اینکارا

اصلا چرا حالا من دارم کاسه و کوزه ها رو سر دکتر روانپزشک محتاج خالی میکنم؟؟؟ سوالی است در ذهن ریدم نه بابا شاید اصلا بد تبلیغ شده و یا فضایی آلوده برده شده متنم  و حالا منم میدونم جلوی این دوربین لب تاپ حالا باشه...بیا و درستش کن دیگه.

dampaee

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

کسی از امام باقر(ع) پرسید: ای پسر رسول خدا! چگونه دانند که شب قدری در هر سال هست؟ امام فرمود:چون ماه رمضان فرا رسد، در هر شب 100 بار سوره حم دخان بخوان. چون شب 23 ماه رمضان فرا رسید، آنچه پرسیدی خواهی دید.

.من نمی دونم شب قدر کیه ولی علمای بزرگ چون آقای فاطمی نیا و دیگران هم احتمال شب سوم یعنی 23وم رو بیشتر می دونن ولی به هر حال به قول بابا بزرگم که می گفتند که بعضی ها میگن که شب جمعه هست شب قدر بعضی ها شب عید قربان رو می گن و شب قربان رو که می گفت یه خنده ای که دست خودش نبود می کرد بعضی ها میگن شب عید غدیر؟ خلاصه اینو میگفت و من نمیتونستم حالی اشون کنم چون گوش درست و حسابی که نداشند که بابا باید توی ماه رمضان باشه شب قدر و احتمال شب 23وم بیشتره بعد که گفتم مفاتیح روباز کردند وو گفتند که کو؟ و نشون دادند که توی مفاتیح نیامده است.

بعدش داستان شاه سلطان عباس رو گفتند که این میدونسته که شب قدر یکی از شب های سال است و دعا مستجاب میشه هر دعایی که بخواهیم (البته متذکرم که آقای فاطمی نیا می گفتند که شب و روز قدر با هم فضیلتش یکی است و مانند همه) خلاصه آقا این هر شب بیدار میموننده و از خدا میخواد یه 30 سالی پادشاهی کنه!!!

خلاصه شب 23وم پارسال هم من رفتم مسجد محله مون و حالم هم دگرگون نشد خوب شاید تقصبر خودم بود حالا میخوام اگه بتونم از این حدیثی که شده استفاده کنم چون فکر می کردم شب 23ومه ولی حالا شک کردم در عید فطر اصلا...

khiar

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز رفتم بیرون وقتی میخواستم برم دو موضوع رو یادداشت کردم که درموردشم فکر کوچکی کردم و یعنی یه موضوعش درمورد دیداری که داشتم یعنی نوشتاری که روی یه ماشینی و وانتی بود بود که نوشته بود رویش (خرید لوازم قنادی) بعد گفتم بعضی شغل هام زیادی چیزندا حالا شاید شما بگی خوب فروش داره یا اینا غیر از این محصول مثلا محصولات آزمایشگاه های کشوری چیزای دیگری هم تولید می کنند اما خوب نه تولید انبوه انبوه مثل پفک و شکلات سودش و اصلا میبینی بعضی از شغل ها انگار ظاهرا که ما می بینیم سود خاصی ندارند که قبلانا تو اون وبلاگه جیگرار گفتم مثل خیاطی مثلا که شاید عاشقه یا حرفه ای مثل خرازی ها و ... نون تو خوردنی هاست درسته که خدا روزی رو قسمت میکنه ولی منا از بعضی از این اجناس نادر مانند فنجان کیک درست کنی که باش کیک درست میکنن و یا خامه می پاشه یه دستگاهی هست به اینا احترام می زارم و یه به نوعی دوسشون دارم چون تو هر خونه ای نیست  و یه جور تبعیض آمیز نگاهشون می کنم !!!ولی خوب یه موضوع بزگتری هم که داشتم فکر شد در موردش اول بزار اینجوری باز کنم که ما یا بالخصوص ائمه اطهار یعنی چی بگم داشتم در مورد حضرت فکر می کردم بعد گفتم رسیدیم اینجا حالا آخراش هم باز می رسیم به فکریاتم اما خوب عکس العمل یعنی رفتار و اعمال ائمه مهمتره یا وجود ظاهری شون حالا شاید بگی چه سوال مزخرفی ولی میرسیم بهش و رسیدم و فکرم به اینجا که مثلا حضرت علی اصغر (ع) باب الحوائج هستند ولی شاید که نه اعمالی حالا ما نمی دونیم یعنی طفل شش ماهه بودند خوب یعنی چه؟ یعنی یه ناخن حضرت از اعمالشونم بیشتر می ارزه ما حضرت رو نشناختیم حالا وارد شیم به بحثمون...

آقا ما برای چی خلق شدیم خدا فرموده در قرآن که نیافریدیم شما را یعنی جن و انس الا چی؟ لیعبدون برای عبادت حالا اونایی که دنبال دلیل و چه میدونم اینا هستند می فهمند که یا چه ما خوار و کوچکیم چه ائمه چه بزرگند چرا اینو میگویم؟ شما در نظر بگیر که حضرت یک ضربه اشون در روز جنگ خندق بود فکر کنم که زدند از عبادت کل جن و انس بالاتره.

حالا خود حضرت دیگه کی باشند و ناخنشون دیگه چقدر می ارزه اعمال بالاتر از یه ضربه ی خندق چقدر ارزش داره ما کجاییم به اقیانوس رسیدیم؟ غرق شدیم؟ شناوریم؟ در چه حالیم.

mokhtar

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

پس لازم شد که عقب نمونیم یه کم اعتقادات شخصی خودم و یعنی حال خودم رو در مورد فیلم مزخرف مختارنامه توضیحاتی رو عارض شوم نه  اینکه حالا حداقل مثلا سه جمله رو از حفظ کرده بودم که اومدم نه اون یه بازی سیاستی بود که خوب حالا وقتی نمی دونم بگم پستی رو یا نگم یا متن خاصی در ذهنم نیست یا اگه بگم ممکنه بد بشه ضایع بشم خود اصلا در مواردی خاص سه جمله در نظر می گیرم وقتی مثلا پیش زمینه نباشه سه جمله رو میتونم بگم سه نکته رو بعد میام مینویسم ولی اگر قبلا فکرشو کردم و تجربه دارم مخصوصا اینطوری نیست خیلی از چیزایی هم که مرتب میشه الساعه موقع نوشتنه که نمیدونم چقدر امنیت نوشتاری هست یا نه و کلی چیز عوض میشه و کار بزرگی هم نمیکنما چه بارها شده نوشتم بعد به سبب اشتابهات کوچک کار خراب شده و دوباره نوشتم یا نکته ای از یادم رفته که بماند خیر بوده یا نه یا اصلا بهتر نوشتم پس روزیه...

آقا این فیلم مختارنامه بهتر بود یا امام علی(ع) نمیگم دیگه امام علی(ع) فیلنامه اش و فضایی که فانتزی شد در مختارنامه و اخبار رو هم که میخوندم نوشته بود به فوتبالست ها چقدر پول بدهیم؟؟ ه ه ه آقا از موقعی که حرف پول اومد دگه اینا یا غیرت ندارند یا دل و جرات ندارند یا اسیر چیزای دیگه شدند یا امنتشون و فضا سازی به خاطر پولشون فکرشون رو درگیر کرده خلاصه ماشین شدند فوتبال که آقا آبرو حفط بشه بسه دیگه نه میخواد دل بزنی به دریا نه میخواد احساساتی بشی احساساتی شدنشون هم روی فحش هایی هست خوب بالاخره هست یا نیست اصلا من اشتباه کردم مربی های ما مسلمونند.خلاصه پولی شده این پوله هم خوب از گلوشون پایین نمیره و فوتبال ما که به جایی نمیخواد برسه اصلا مثلا میگی تیم 4 سال دیگرمون قوی تر از فیلم و تیم الانمون خواهد بود یعنی پیشرفت میکنیم نه فقط آبرو حفظ بشه بسشونه و تقصیر تبلیغات و جلوروی ها و پست های ماست که رنگ خدایی هم نگرفته فوتبال و هر روز بدتر میشه یه سری آدم ها ناجور عادل شدند و با قدرت خبرنگاری و چه میدونم هر زور و کوفتی میخوان فوتبال بدند درصورتیکه اولین آرامش روانی رو بازیگران و فوتبالیستها ندارند الان یکی یا جرات نمیکنه یا نذاشتند نمیکنه دیگه که مثل عابدزاده در بازی حساس آخر پای گذاشتن به جام ملت های جهانی این یه دستی توپ سانتر شده رو بگیره میگن مگه دیونه ای خوب روحیه اش خیلی خوب بود و روحیه هم میداد و تیم رو یه جور دیگه میبست با این کار اشتباهش اصلا و یه جور دیگه تبلیغ میشد تیم ما که حالا کاری نداریم که چه بلایی سرمون اومده و آیا هنر هست دیگه فوتبال یا حرفه...توی برزیلم نگاه کنی همینطورند بازیکنانشو دارند میشند...

خلاصه آقا ما چیز به خصوصی که کمک بشیم و فضایی که ما رو به اونور تاریخ که برد ولی با صحنه های خارق العادت و چه میدونم خرج میلیاردی اینا تاثیرش نمیگم کم نبود ولی شما مثلا اگه حال داری من خیلی وقته گوش نکردم روضه های سال 83 84 حاج محمود کریمی رو ولی فضایی که ایشون میبرد خیلی فضای امام حسینی تر بود آقا به زور که نمیشه به خورد و خوراک مردم داد باید امام حسین(ع) حال بده تا اشک جاری بشه و سیم متصل خداییش چقدر مردم اشک ریختند با فیلم مختارنامه...هیچی دیگه فضا هم عوض شد همه چیز که بر ساس علم و چه میدونم امکانات نیست دوربین خراب شده ی فیلم امام علی (ع) کارساز تر بود و واقعی تر بود فیلمه و درگیر نبود که گفته باید حتما یه صحنه ی اکشن چه میدونم اونی که خارجی ها ده بیست ساعت کار میکنن تا یه صحنه ش رو بسازند حالا ما نسازیم به نظر منا عقب می افتم والا اگه توی فیلمای ما یه سنگی رو از توی خیابونی و کوچه ای باندازه از وسط راه کنار این تاثیرش بیشتره تا یه صحنه ای بسازیم که مردم همه میدودنند دروغه و واقعی نیست و کف هم میزنند یا نه آخرش برای این صحنه ی میلیونی؟ خلاصه حال نداد و فیلم اصلا باید چیزی که داشته باشه مخاطبش درس بگیره و یاد بگیره چیزی حالا گذشته از حال اشک مثلا یارو بود آخر مختارنامه که سوار خر بود این صحنه ش خوب ساخته بودند و آموزشی بود ولی دیگه هیچ نمیگیم هم فیلم بدی بود میگیم یه روضه خون به ظاهر تنها میتونه خیلی فضاسازی و جو سازی و جلو ببره البته من سال 83 84 رش رو خیلی گوش دادم نوحه های حاج محمود ولی هنوز از حفظ نیستم و خیلی وقت هم هست گوش ندادم دیگه چون اصلا به زبان نوجوانان هم می فهمند فضا سازی رو ها نه اشک رو گفتم روزیت نده امام حسین (ع) و خدا و حضرت فاطمه(ع) اصلا اشکت نمیریزه باور کن و مرض های جدید و جوان های ما روحی ها با اینا راحت حل میشه چون ائمه اول دکتر روح اند و ما روح مون باقی میمونه و دکتر روانی دلسوز نمیگم پیدا نمیشه تخصص روح نداره.

aks

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر



 please to view my Pics chose one of thease

I'm in: WWW.lenzor.com/12eza

visit me on: picasa


or 

 cloob:  part ones  click here

part twos click here

part three click here
 

or

follow me on instagram: @mandaronto

 or

visit: aminus3

or

see me on facebook

 


Fatarani

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

  وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده مى‏شوید؟! (22)

دوباره به همون مورد برخورد داشتم فکر بد نکن خوب خوندن آیه رو میگویما...

آقا این دفعه مانند  دفعه ی قبل نمیخوام معنا کنم یه تیکه رو میخوام حاله رو بگم یه دنیا پیش زمینه میشه ساخت در مورد این آیه که چه شده بوده است...

سوره ی یس هستش آیه ی 22 این دیگه بحث هاشو کرده بوده و دیگه آخر کارش بوده شاید گفته قبول این شرک و کفرهایی که میگید رو بر فرض منم قبول کنم یعنی دیگه عاجز شده بوده میگه و ما لی یعنی برای من چیه دیگه؟ چی میمونه؟ درست ولی...هیچی دیگه...شاید اصلا گفته من تسلیم آقا یعنی درستم شما بگید بر فرض غلط  خودتون رو حالا آخر آیه قشنگ میشه که چه دلیلی میاره برای اینا که خدا رو قبول نکردند که با همه ی این حال بازگشت داده می شوید یا بازگشت ها به سوی اوست یعنی آخرش که می فهمیم میخوایم بریم پیشش یا نه؟ این دلیل آخرشم مهمه ولی من اون جاشو که خوب خوندم و خارج شدم همین اول آیه بود که می فرماید (و ما لی لا اعبد الذی فطرنی) و سوالی هم هست جمله ش یعنی من فارغ از همه اینا آخه دلش سوخته بوده براشون خودش رو شاید جای اون ها گذاشته نفسش رو جای عناد اینا گذاشته است بعد با جانش صحبت کرده گفته آخرش که خدا هست و بازگشت اونجاست و آخرش که می فهمیم که  یعنی میگه اگه من مثل شما دست خالی بشم، گناه کنم، دلیل بتراشم، عناد بورزم هر کاری کنم بازم دلم راضی نمیشه که بازگشت که آخرش هست ممکنه الان خدا رو مثل شما نبینم ولی بعدا که هم من و هم شما می بینید و ایم...

پس دو دلیل میاره وقتی تنها گشت و چیزی براش نموند و دست خالی شد دو دلیل برای پرستش رب یک فطرنی دو الیه ترجعون یکی آفرینش  من و یکی بازشت شما

و آسون هم میشه فهمید که چرا نگفت (شما را آفریده)و گفت(کسی که منو آفرید) چون اینا منکر این بودند و برایشان دلیل آورده بوده و گفتم آخر کارش بوده شاید و نهایت حرف و آخرین استدلال هاش بوده  ولی بعدش میگه (بازگشت داده می شوید) چون اینا یقین نداشتند که آخرش چی میشن و فطرته دیگه بر خلاف فطرت آدمی که میگه من زنده میمونم و یا خواسته ی همیشگی ایش این بوده که باشه صحبت نکرده یعنی یه امیدی هم داده از اونطرف...

sAaat

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آخه می دونی خانواده ی عمم اینا اصلا اهل هنرند یکی از عمه هام هم که چند وقت پیش به خاطر درد و بیماری به رحمت خدا رفتند در بیمارستان خانواده ی اونام همینطور خدا خاندان شما رو هم بیامرزه خلاصه آقا منم در سنی هستم که هنر دست رو خیلی دوست دارم درسته ارزشش رو هیچ نمی دونم و یه نوع نمی دونم از روی حسادته از روی نفهمیه که برای کسی هم دعا نمی کنم و خدا هم اون دنیا یقه ام رو میگیره آخه خیلی از جوان ها چرا بگیم غافل اند و دعا نمی کنند؟ نه خلاصه اگه بچه ی خوبی بشم و راضی باشم از معنویتم حتما اینکارو میکنم نه زبانی مثلا توی نماز میکنم به صورت اختصاصی برای کسی دعا کنم مثلا 5 دقیقه بشینم برای فوتبالیستی مجری دعا کنم اینطور نیستم خلاصه امروز با پدرم بیرون بودیم گفتم بابا شغل هایی که درش هنر دست به کار رفته باشه به جز مثلا همین مغازه های (منظورم مغازه بود که بزنیم) خلاصه به جز مغازه های ساندویچی و رستورانی که دست پخت دارند و هنر دست دیگه چیه؟ و خلاصه کنم که بحث رسید به اینجا که میگفتند که بله دیگه امروزه انبوه سازی شده و فرمول غذا رو هم (که من میگفتم) رو میدن بهشون بعد دیگه اینا هم درست می کنند بعد گفتم خوب بعضی از اینا هستند که دستپختشون خوبه مثلا کتلت که درون منزل هم نمیتونیم ما با فرمولش بسازیم ودیگه در مورد روغن حرف زد که فلانهو خلاصه ما هم میتونیم و اینا بعد بحثی که داشت میکرد رو عوض کردم و گفته بودم که مثلا قبلا میرفتن پیش یه کفاشی یا کسی که کفش درست میکنه که یه کفش برامون بزن درست کن بعد اینم هنر دست داشته دیگه بعد گفتم که بابام هم گفتند که بله دیگه تولید انبوه شده و حرفه ها دیگه براساس فرمول خاص و از ایناست بعد آخرش گفتم مثلا صافکار ها و یا نقاش های ماشین؟؟؟ و خلاصه دیگه رسیدیم به خونه و آش خریدیم خوردیم همین دیگه ما هنر شغلیمون توی دست پخت خوب باشه اگر و حالا ایراد نمیگیریم شایدم خوب باشه دیگه ولی شغل های کثیف دیگر چی بعدم به بابام گفتم که اینا خوب کند ذهن میشن که شغلشون اینه نمیشن؟ البته حالا بازیگری هم یادم رفت داشتم به خودم فکر می کردم و شغل آینده ام که یادم رفت و اینم که یادم اومد یاد یکی از بازیگرای زن قهوه ی تلخ افتادم و اون یادم انداخت ولی خلاصه هنر که در شغل به هم می آویزه در تلوزیون هم نمایش داده میشه آخه این غرب همش میخواد تولید و فرمول و از این حرفا هنر دست رو هم کپی میزنن بابام هم گفتند توی ماشین که فرش بافی دستی ولی بعدش حرفشو پس گرفت که کپی میشه یا عوض کرد و منم گفتم میخوام در مورد یه شغلی که مغازه بشه زد صحبت کنم بله خوب کلید زنی هم خوبه... 

دیشبم کنار مامانم راننده بودند و یه پلیس گمونم میخواست یه جوانه رو که با گوشی صحبت می نمود رو میخواست جریمه کنه یا نه یعنی غیب شد دیگه ندیدم شد آخر جریمه یا نه بعد پرسیدم که اگه یه نفر الکی گوشی رو بگیره جلوی گوشش جریمه باید بشه یا نه؟ بعد خواهرم گفتش که این باید برنشش بیمارستان و منم گفتم این کار فی اانفسه غلطه و باید جریمه بشه...

adab

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

میدونی؟ داشتم به بچه فکر می کردم که این در کودکی یه چیزایی حتی خرافی آموزش میبینه یعنی مثلا تو فکرش اینه که آقا هر کی از من جلو زد مثلا من کوچک شده ام در راه رفتن خوب اگه کار بدی هم بکنه بستگی داره ها شاید خدا توسط همین خرافه ای که در ذهنش رسوخ کرده شایدتم توسط ائمه باشه و فرشته ها این بعد اگه کار بدی کرد با همین تنبیه میشه شایدا یعنی مثلا داره راه میره و فکر کرده که اگه کسی جلو زد ازش ضایه شده خوب بعد از آن ضایه میشه یا اصلا کار بدی نکرده محبت بهش دادن و کار خوبی کرده برای توانش که چقدر خلاصه آزمایش میشه در همون سنین کودکی ولی ما بزرگترها(سنی) اینطور نیستیم ما عقل داریم یادمه چند وقت پیش به یه بچه ای گفتم اگر حرفه ای هستی اینکارو بکن داشتیم بازی کامپیوتری میکردیم بعد دیدم یه رایحه ی خوشی از درونش بلند شد یعنی نفسش زود ارتباط برقرار میکنه کودک کسی که نابالغه با خدا و سیمش زود وصل میشه خودش  بخواد میتونه ولی ما نه دیگه شرایطمون شاید اونطوری نباشه به خاطر گناه و اشتباهاتمون مثلا من امروز نمازمو که خوندم سیمم به خدا آنچنان که دلم میخواست وصل نبود و خودمم مثل چند سال پیش نبود که با نفسم و تلاش کنم و بخوام بشه نه باید ذکر گفت باید خود خدا بخواد دیگه دیگه من تاثیری ندارم دیگه شاید نتونم لوس کنم خودمو پس باید وقت بگذارم روی تذ(حرف بد) و دکر گویی اصلا.

ketab

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اصلا تو بگو خودت چرا دیگران رو مثال میزنی همی من اصلا ممکنه برای شما یا اصلا آزمایش باشم. چرا آقای шрфдв اصلا داستان اینه که ...

آقا این آقای این بالایی که گفتم که جرات نمی کنم زیاد حالا میگم که نامش رو ببرم این میاد توی ذهنم بعد بازی انگری بردز هستا که معتاد کننده هم هست بازی این خوک هاشون که میشکی خوب اگه این خوک ها نباشند اصلا نمیشه بازی کرد مثل خنده ی این خوک هاست این و نمیشه هم حذفش کرد توی مجتمع مصالح نظامی عضو اصلی هم هستند و نمیشه گفت برو کنار چون بازی صورت نمیگیره اصلا حالا هر چقدرم ما تلاش کنیم بازیه سیاست دیگه... آره و باید گوش بدیم به حرفاش بسنجیم که چه خبره و اصلا بره جلو و بازیه صورت بگیره حذفشم بر خلاف  رئیس مجمع مصلحت نظام هست نیست؟


jang

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آه از آن ساعتی که  با تو حرف می زنند با زبان و خواسته ی خودت و تو میگویی این ها چگونه اینگونه با من سخن می گویند و آیا من نبودم که فلان را گفتم مثلا!!! و می گویی آیا زبان حال مرا لهجه ی مرا از خواسته ی مرا می دانستند یعنی بدون اینکه تمرینی کرده باشند!!! و ما دنیوی ها آنگونه نیستیم و وقت خود را صرف تمرینی می کنیم که اشتباهات مثلا در آن زیاد است و بعد دشمن هم در می آِییم و با هم می جنگیم و ارتباط دلی قوی ای برقرار نخواهیم کرد اصلا و باید مچ بگیریم یا دعوا کنیم یا کلاس بزاریم یا پیش زمینه های ازدواج یا روابط بین الملل یا خواسته های طرف را جستجو کنیم و بیکاریما..

naize

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا امروز یه مدت کوتاه رفتم بیرون و موضوعی که فکر می کردم که بنویسم در مورد معروف شدن و عواقبش بود که داره و داشتم فکر می کردم که آنتی ویروسم چند تا ویروس از فایرفاکس گرفته بود بعد داشتم میگفتم که این آنتی ویروس کما اینکه واردم نمیشه توی سرور این سایته بلاگلور مرور گر فایر فاکسم یه چند روزیه اینکه آقا این اولش که اومده بود که اینطوری نبود موزیلا این امنیتش از اکسپلورر هم بیشتر بود این معروف که شد حالا معروفیت... آدما معروف که میشن نه که فاسد بشند ها حملات بیشتر میشه حملات مخصوصا شیاطینی چون شیطان میخواد خودش رو نشون بده و گفتیم الکی فرشته ها عزیزش کردند اینو و عزیز شد و مثل من سرش به سنگ خورد خلاصه آقا رنگ قرمز رو عاشقشه شیطون مثلا که زنا بیان بیرون باش الغرض معروفیت اینم داره گرچه اویلش منظور و غرض و همه چیز یه چیز دیگیری باشه همه چیز دست به دست هم میدن تا دیگه نگم دیگه....

موضوع بعدی آقا خدا که گفته مقربند السابقون خوب گفته باشه با انا لله و انا الیه راجعون جواب میدیم و همچنین اینکه اصحاب یمین ادعا ندارندهم ولی خوب آدم که انالله میشه و بهشتی هست این باید به خدا نزدیک تر بشه و بیشتر بشناسه یا نه وگرنه چه بازگشتی و باید مقرب درگاه بشه به مرور یا نه و همین حوریان بهشتی مثلا علاوه بر اون کارا معرفت یادش بدند؟ یا نه مثلا و مقربش کنند 

موضوع بعدی اینه که داشتم الان صحیفه میخوندم و دعای روزی اومد مام خوندیم بعد آخرش حضرت می فرمایند:

و اقسمت و قسمک البر الاوفی:((و فی السماء رزقکم و ما توعدون)) و...

خوب داشتم به این آیه ها فکر میکردم که باید بریم تو آسمون و بمیریم یا اصلا آسمونی باشه دلمون تا برسیم بهش ؟؟و چیزی که وعده داده شده که ما هنوز نرسیدیم اغلب بهش و اونم توی آسمون باید باشه و بیاد؟دیگه یعنی روی زمین نیست آنچه وعده داده میشه که بعدا خواهیم رسید و یا کلا رزق روزی و وعده همش باید از آسمون بیاد و از این حرفا...

sibb

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

گفتم دارن برامون فضا می چینن که حرف میزنیم و دیدم که داره کار و فضای امروز به جای باریک کشیده میشه خوب منم می بینم که در مورد معنویت صحبت کردم ولی در مورد حالا نگیم شهوت جلو رفته فضای بدی بوده خلاصه خوب چی میشهی می فهمم با شهدا ارتباط زدما نه که نزدم نه ولی ان سیستم و چینش فضا میگه با یه سری آدم دنیوی طرفم که حالا ممکنه خوبم باشه ولی با یه سری نفوس طرفم اینا توی سیستم روانپزشکی هم نمی گنجه که صحبت بشه عقلی مقلی نه فضای سایره رو سنجیدن یه توفیق و تخصصی میخواد الغرض مام یه چیزایی می فههمیم نه همش شما که جلو می رویم به پا یه وقت نزدنمون...

ولی خلاصه باید برای کی کار کرد؟ یکی که نفسش میخواد ارضا بشه ونهایت فکرش اینه یا یکی که عناد داره و روی گردان شده از خدا نمی دونم خودمم یعنی دست ما نیست فردا فضا یه طور دیگه میشه علی الوقوع هر روز انگار با یه سری آدم های گوناگون طرفم من و خیلی سعی کردم فضای خودم باشه بواسطه ی کارم و مریضی های خودم رو شفاف گفتم ولی میبینم دل دادند و دل که ببندد خدا هم باهاشونه بعد توی فضا من تاثیر میزاره و فضام عوض میشه از چیزی که یه نوع حس یه طوری شدن وچگونگی به قولا دارم نه که زنه دنیوی دل بسته نه مرده برای شهوت درونی نگاه میکنه بعد میگه تو بهشتم از این چیزا هست و ما تو بهشت امام حسینیم خره  خلاصه میتونید قرآن بخونید راه فراره تا منو دنبال کنید و دل به من نبندید که هم من گرفتار میشم هم خودتون وابسته خوب شما شاید راه فرارشو بدونید ولی من خامم و اشنباه می کنم و وقتم تلف میشه آره...آخه امروز روزیمون یه طور دیگری بود و پست هایی که میزدم یه جور دیگری بود و درسته هر روز یه طور خواصی میشه و عوض میشه ولی مثل دیروز که میخوام فیلم نگاه کنم نیست یعنی انگار فضا عوض شده و اگه از اونم بپرسی و ادمین نمیدونه چه کار کنه خوب دل داده دیگه به ما ولمون کنه نکنه هر روز اگه دل بدید ما از این گرفتاری ها داریم و باید عوض بشیم و عوض کنیم روزانه خودمون رو بعد میگن فلانی دو قطبیه نمیگن که هروز شونصد نفر مختلفه دارند میزیزند جلو دست پنهانی که خودشونم خبر ندارند ها حالا خوبه اگه دل ندند و ما رو بد بشمارند و یه آدم کثیف و تحت مداوا ولی اگه دل داد مرده من نمیدونم دیگه چه طوری باهم کنار بیایم من دارم وب می نویسم و حرف با کسی نمیزنم چه طوری ارتباط بدیم پس اینا گوشه ای از مصائب و مشکلات دل دادگی هست...

rikhtopash

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا خدا یه خونه ای داده یه کامپیوتری لب تاپی یه فضای ظاهری و یه فضای باطنی دیگری که من بدون اون هیچ میشم یعنی همین فضای معنوی اگه نباشه من اصلا آدمم حساب نمیشم دیروز دیدم فضا شلوغه خلاصه اگه این شهدا نباشند باور کن ما اصلا خریدار نداریم و اصلاا چیزی حساب نمیشیم بین شما خوبان و فضا برای آدم میچیننند وگرنه ما همون حیوانات سابق هستیم الان من نشستم ممکنه خیلی اوج بگیرم اینجا ولی اگه برم بیرون هیشکی نمیدونه من همونی ام که اوج گرفته ام و ظاهر علی الظهور شاید نشان نده ولی خوب ما به یه بهونه ای جمع که شدیم و بیشتر انگار بازیگرم و بازی دارم داده میشم و داخلم انگار چیزی از خود ندارم و هیچ این فضا هم برای هر پسری باز بشه اگه بهش توجه بشه خوب رخ میده دیگه بزرگان نگاه کنند حالا کاری ندارم یعنی اگر احترامم رو هم نگه میدارند بزرگان وضایه نمی کنند اونا دارند فرشته ها و خدا رو می بینند اصلا تا اینکه یه بازیگری مثل من و من هیچی نیستم و خیلی بدم و این فضاها آزمایشی میره جلو روی بچه های بد و اونایی که نفسشون مخصوصا قوی بوده یا هست یا اونایی که کار کردند اصلا میدونی ما میگیم رزق گریه دادند خوب اگه خودمون دعا کرده باشیم و یادمون رفته باشه چه حاج منصور داشتند توی روضه ای میگفتند صدقه بدید که اشکتون جاری بشه اگه اشک نمیریزید................................ ولی ما جوانات یه عیبی داریم که زود از خود راضی میشویم یعنی دستمون رو بگیرند ببرند بالا نه که پایین نمیایم فکر میکنیم کسی هستیم و گناه که بکنیم می فهمیم هچی دیگه حیوان بودیم و فکر میکردیم یعنی میدونی امام سجاد (ع) توی دعای صحیفه می فرمودند خدایا (کاری کن یا قدرتی بده) که من کسانیکه وضع مادی خوبی دارند رو بالاتر نشمارم یعنی اصلا کسی بالا نیست مگر اینکه خدا برده باشه و کسی عزیز نیست مگر اینکه خدا کرده باشه حالا اگه اینو که خدا عزیزش کرده رو عزیز هم بدونی اشکال داره باید خدا رو عزیز بشماری چون صفت خدا رو نشون میده حالا اگه داری اینو منو هر کی رو بالا میشماری یا عزیز داری در حق من خیانت میکنی چون یه روز سرم به سنگ میخوره و میفهمم هیچی نیستم به زودی و بازیگر وبهانه ای بودم برای اشکی که خدا جاری کرد برای خنده ای که خدا جاری کرد و .. درسته اشتباهات رو باشید شناخت و از نفس من بوده ولی اگه خوبی دیدید همین کار خداست نه من و از من بدونید شرکه مثلا حالا خودم رو گفتم ولی ...

http://ali.bloglor.com/p117.html

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه چی میگویم آقا به افراد مسولین و مخصوصا رده بالا کار نداریما خودمون و در بین خودمون آقا بعضی موقع ها هست که منشا راه دنیوی خیر و برکت آدمه معلومه که آقا کار این طرف بوده کار فلانی هاست اینا دارند چه در گناه چه در خیر دارند سود میرسونند یا ضربه ولی بعضی موقع ها معلوم نیست محض همینه که جاسوسا بیشتر در امر جاسوسی زن موفقه پشت رو سری مثلا راحت میتونه دو تا سیم بزاره تو گوش و راحت هر کاری بکنه مثال میزنیما اما حالا ما کاری نداریم که این دست پنهان مهم تره باید باشه یا آدمی که خودش رو در معرض دید و خطر میزاره میخوایم از این جنبه بگیم والا شهدا هم هستند اینا ما خودمون باید چشم داشته باشیم که بفهمیم وگرنه هر چی میخوای بگو کاره کیه اینا...

خلاصه آقا ما داشتیم بررسی می کردیم که این دست شهدا است یا آدم های معمولی من نمی دونم چرا هی حرف شهدا میاد وسط؟؟ این پنهانیش خوبه و دست پشت پرده که معلوم نشه هیچ وقت کار کدوم نویسنده فیلمنامه مثلا در دنیا کار کی بوده مهمه یا معلوم بشه... اینو نمیخوایم بررسی کنیم که کدومش بهتره اونی که بازیگر میشه بهتره یا بازیگردان و کارگردان نمیخوایم اینو بررسی کنیم حالا همش فلیلم هم نیستا خیلی از پستا پلیس داخلی پلیسی که درگیر میشه مثلا و ... خوب هر کی یه پستی داره بالاخره ولی بعضی ها هر چی بگردی پیدا نمیکنی جاسوس و زن هم نیستا ممکنه شاعری باشه که شعر معروف گفته ولی آنقدر شعر زیباست که اصلا شاعرش گم شده اصلا

خوب حالا بررسی کنیم بعضی ها معتقدند که دست های پنهان کار ائمه ی مرد نیست و کار ائمه زن مثل حضرت فاطمه (س) حضرت زینب(ُس) حضرت معصومه(س) هستند حالا ما نمیگیم کدومشون بهتره ها که پنهان بمونیم یا رسوای عالم بشیم نه یکی شاید راهش این باشه که ظهور نکنه اصلا نه ظهور یعنی خودش رو نشان مردم نده ما نگقتیم این بده از هزار تا خطر در امان میمونه و رنده اصلا خوب این درست ولی آیا باید از اونی که در معرض خطره عقب بیافته در عالم بالا و نزدیک تر شدن با ائمه؟ نه لازم نیست راهش رو عوض میکنه یا عوض میکنند توسط مهر مادرانه یا پدارنه وگرنه اشتباه که نکرده سینه سپر کنه مردانه بیاد جلو و بعدم بکشندش حالا کشتن و شهید شدن حساب نیست این مهمه که سیر عرفانی اگه داره اگه سیر معنوی و فیوضی داره و اینو هم بگم به جز مسولین بالا و مراجع نوحه خوان ها و روضه خوان ها اینا چیزند یعنی هر کی روضه موفق بشه بخواند این مورد توجه خواصه در دینا و آخرتش قرار میکنه این سینه سپر کنه بخونه یا اگه نمیتونه بخونه شعر مصیبت بگه و بیاد جلو این خودش مسبب خیره ها و خیر زیادی اصلا یه در بهشت از در 8گانه مخصوص امام حسین(ع) و این خودش کمم هست یعنی یکی که از در صدیقین وارد میشه و نه امام حسین(ع) در بهشت این خودش مانع رسیدن به فیض الهی بالاتر میشه یا خیر...


SAsd

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

آخه میدونی بعضی از پست هایی که می زنم به خاطر یه نوع بد اندیشی غلط بوده که با فکر و تعقل خودم درست شده ممکنه خیلی پیش پا افتاده باشه ولی من دیگه نمیام بگم نظرم عوض شد و از این حرفا پست خودم رو می زنم.

به عنوان مثال شهید داشتم در مورد شهید فکر می کردم که شهادت آخر کار نیست که یه تیری چیزی بخوره یه آن شهید بشن نه یه سری توفیقات میخواد اصلا یه راهیه که ما شاید اصلا متوجه هم نباشیم و مبداش رو ندانیم بعضی ها که شانسی میدونن که گفتم غلطه این که رفت جبهه شهید شد... ما هم اگه بودیم تو جبهه در معرض تیر اینطوری میشد... بعضی ها فقط ار راه منزل می بینند مبدا رو که آقا سختیش در این بوده که از مادرش و زنش جدا شده و این باعث شد و نقطه ی عطفی بود برای مراحل بعدی و خدا توفیق داد... بعضی ها مبدا رو ارتباطی میدن که توبه کرد مثلا گریه کرد مثلا خدا هم بردش پیش خودش...بعضی ها اصلا شهادت رو نمی بینند و کشته شدن عادی می بینند و میگن فلانی هم به خاطر یه خری در زمان پیغمیر(ص) فکر کردند شهید شده که پیامبر اصلاحش کرد... بالاخره شهادت فرمول خاصی نداره که آقا تو این کار رو بکن شهید محسوب میشی نه دست خداست  و خدا باید توفیق بده و ما وظیفه مان جز بندگی نیست درسته امام حسین(ع) می دونست که شهید میشود ان شاالله و راهی پیدا میشه که حتی شهیدان ما هم شاید  می فهمیدند که چه طوری شهید خواهند شد ولی معلوم  نیست که باید چه راهی را رفت که شهید شد  و فرمولش راه خداست دیگه چیز دیگری به ذهنم نمیاد الغرض اینکه فکرم غلط بود اینجاش بود که یهو شهید نشده که ما بگیم اگه فرصت پیش بیاد حمله بشه ما کشته بشیم شهیدیم شرایط داره ممکن هم هست درست باشه ولی یه راهی داره بالاخره مثلا زن رو در نظر بگیر شهید شدندش با یه مرد چفدر میکنه نمیتونه خوب بجنگه تو خونه نشسته مثلا بمباران میشه آخه امروز رفتم توی یه سایتی وبلاگی کشت و کشتار فجیع مسلمان بودند فکر کنم حالا من نمی دونم اینا نوشته شد بود مسلمان بوده اند ولی چرا اخبارش پخش نمیشه بماند به نفعمونه؟؟ به ضررمونه؟؟ کشت و کشتار مردم میانبار هند و مردم آن دیار.

DDS

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


یه سوالی داشتم همیشه بعد از یه مدتی که فهمیدم اصحاب یمین اصحاب حضرت هستند بعد گفتم به خودم پس السابقون السابقون کیان حالا چه تحلیلی دارم براش که میگن که اصحاب یمین اصحاب حضرت علی (ع) و الانه از پیش خواتدن سوال در ذهن و یعنی سوره ی واقعه داشتم میخوندم این طوری تحلیل شد که آقا:

اصحاب علی (ع) نمیخواد جلو بزنن از کسانی جلو هستند این یک دوم اینکه حوری در اصحاب یمین گفته نشده چون به احترام یا شاید حقیقت اینکه حضرت علی(ع) در بهشت محشور مشین باهاش این دو سوم اینکه هرچیزی رو باید با ضدش شناخت یعنی چه یعنی اگه اصحاب شمال  و بدی صحبت شده باید با یمنیش شناخت نه با السابقون و دلیل بعدی هم که بعضی هاشون این دوره زمونه اند و بعضی هم هر زمان دیگری اصحاب یمین (ثله من الاولین و ثله من الاخرین) ولی السابقون قلیل شون از دوره ی زمونه مان یعنی دوره زمونه ی حضرت پیامبر (ص) به بعد در صورتیکه ما حضرت علی رو در زمان پیامبر داریم و امید به شفاعت اهل البیت داریم اصلا و دین توسط حضرت مهدی (عج) شکوفا خواهد شد اصلا حالا بگیم اصحاب یمین پایین ترند البته این دلایل شاید برای بعضی ها (حوری پسندان و ...و سنی مثلا) قانع کننده نباشه حتی برای ما اصلا و باید تحقیق و پرسیده بشه از علما اصلا شایتم السابقون هم باز البته جزء اصحاب امام علی (ع) باشه و نمیشه محدود کرد جمع رو


hhhuio

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز شب هوس کردم قرآن بخونم باز کردم سوره حشر رو و شروع که کردم میدونی؟ اگه زیبا بخونی قرآن رو نکته های خاصی پیدا میکنی که خودتم تعجبت میره من اکثرا فکر خاصی نکردم روی آیه ای که درگیر بشم چون عقلم نمیرسه و همین که دارم با ترتیل هم که شده روی قرآن میخونم از روش همین که صدات اصلا ممکنه دل بدی عوض بشه بعد یه نکته ای توجه می کنی و یعنی می فهمین و آقای حائری شیرازی هم تاکیدی داشتند در خوب خواندن شعر حافظ که تاثیر داره که کسانی که میبینی خوب بخونه اگه یکی قرآن رو و شعر حافظ رو حالا یادم نیست چی میشه ولی تاثیر و تاکیدی داشتند ایشون اتفااقا این آیه ای که امروز توچه خاصی شد بهش در خواندن و نکته ش رو فهمیدم آیه ای است که فکر کنم آقای آیت الله فاطمی نیا هم داشتند میگفتند در این آیه دو تا (اتقوالله) آمده که ایشون هم داشتند تفسیر میکردند چرا که من یادم نمیاد و باید رجوع کنم ولی من این دفعه اتفاقا نمیخوام در مورد این نکته از آِیه ی 18 صحبت کنم و دیگه بزرگشم نکنم بریم سراغ اصل مطلب:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید؛ و هر کس باید بنگرد تا براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است! (18)

البته من که میخوندم قرآن رو و رسیدم به این آیه معناشو نگاه نمیکردم چون آسونه یه خورده هم و داشتم صوت خودم رو توجه که داشتم از روی گفتم خواندن آیه به معنای جدید رسیدم و هم کار بزرگی نکردم و هم معنای این آیه و خود معناشو از سایت آوینی گرفتم و تقصیر من نیست که اینجوری معنا شده ها ولی اینطور هم میتونیم معنی کنیم هم  به تفسیر مراجعه نکردم...

که ای کساتیکه  ایمان آورده اید شما تقوای خدا رو پیشه بکنید و حالا که پیشه کردید حالا (توجه می کنید؟ حالا که پیشه کردید) ببیتتیذ ببینید چه در این دنیا چه آخرت چه چیزی فرستاده اید و... پس فهمیدیم که احالا (اگه) که تقوا پیشه کردیم بنگیریم اینو که چه فرستاده ایم و با خبر شویم (تاکید دوباره ی خدا در اتقوالله دوم) و حالا که فهمیدیم شاید به واسطه ی تقوامون که چه چیزی و مقامی داریم (اینجوری معنا میکنیم حالا ما) بعد می فرماید در آر همانا خدا هم آگاه هست مثل شما(شاید منظور این باشه و اینجوری بگه که آگاه هست که شما چه فرستاده اید و مثل هم و کنار همین با خدا و میفهمید اگه تقوا داشتید توسط خدا و دقت بکن آخر آیه که خدا می فرماید منم آگاهم مثل شما از آنچه می کنید حالا). خدا کنه خوب معنا کرده باشم و.

several

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین غرض خاصی ندارم جز اصلاح خودمون نه یا نمیگم این حرفی که میخوام بزنم 100% درسته نه یا بخوام تحمیل کنم نظریه است که گم شده بین ما دو روز دیگه هم روش کار بشه قوی بشه میشه شده رفته پی کارش...

آقا خلاصه کنیم دیگه ما اینکه میگه ما که معصوم نیستیم که معصوم و امام حسین (ع) رو در روز عاشورا میتونستیم حمایت کنیم میتونیم...آیا؟؟ خوب میگیم بعضی ها گناه میکنند این درست ولی چرا....بگذریم آقا دوران جوانی به بچه میگن شیطون درست؟ یعنی چه بعنی باید یه مراحلی رو بگذراند یعنی باید از شمر و ابوبکر و عثمان و از این حرفا بگذره تا میتونه یا نشه یا اگه شد اصلاح کنه این فرصت رو به ماهام شاید داده باشند چه برسه به جوان!!!!!!!!!! مگه عمر سعد ملعون چی میخواست؟ اگه ری رو بهش داده بودند عقلش نرسید که امام حسین ری که چه عرض شود و به چه مقامی میرسه دنیا رو دید خوب حالا مام خیلی هامون دنیا رو مبینیم دیگه چی کاربه معصوم داره این هنوز گیره فلان بازیکن گیره تو دنیاش تقصیر نداره رونالدو مرگ بر آمریکا آمریکا شیطان بزرگ است بهش نمیشه حرف زد بعد بگی جناب کریستیانو بفرما یاری امام حسین کن این اگه دنبال دنیا و پول و مول نباشه از نظر اینا مشکل داره اصلا بعد این اصلا تعجب بر انگیز نیست که یه بازیکن فوتبال غربی مسلمون شده شده چه کرده مگه برای اسلام؟ درسته اگه تقیه نکرده باشه تعجب بر انگیزم میشه ولی اسلامه دیگه عقل و معرفت میگه من یه روحانی هست وقتی میبنمشا میگم ای وای که یزید اومد این هنوز گیره پست و مقام دنیا ست شایدتم بدتر یزید باشه هر چی هم روضه بخونن هر چی هم ارشاد کنن تو خودشون گیر باشن و باشیم غیر از این نیست یعنی خودمون رو اصلاح نکنیم حالا نمیگم کیه این روحانی آره شمام منو ببنی شاید یاد یکی دیگرشون بیافتی اگه آدم درست و حسابی نشم و خودمو اصلاح نکنم مگه دنیا نخواست عمر سعد ملعون؟ امام حسین رو شهید کردند اصلا دنیا جلوی چشمشون رو گرفت اصلا امام حسین رو فرزند پیغمبر رو ندیدند اصلا انگار نه انگار میدونستا که حقه امام حسین (ع) پس باید خیلی اصلاح بشیم تا وقت داریم و بگذریم از این عمر و شمر یا اصلا طرف گناه نریم و تقوا بورزیم در جوانی مثل خیلی از بزرگان که اصلا گیر شمر شدن نیستند یه محبت امام حسین(ع]) بدند بعد بری خاموشش کنی درسته نگه داریش سخته وکم هم میدهند یا پنهانی باشه شاید خوب دیگه با قتل امام حسین و جز یارانش نباشی کلی فرق میکنه دیگه اصلا یعنی ممکنه از قتله هم بدتر باشه چون به شمر که محبت امام حسین ندادند محبت الهی ندادند بله.... بگذریم؟؟!!!

svre

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین غرض خاصی ندارم جز اصلاح خودمون نه یا نمیگم این حرفی که میخوام بزنم 100% درسته نه یا بخوام تحمیل کنم نظریه است که گم شده بین ما دو روز دیگه هم روش کار بشه قوی بشه میشه شده رفته پی کارش...

آقا خلاصه کنیم دیگه ما اینکه میگه ما که معصوم نیستیم که معصوم و امام حسین (ع) رو در روز عاشورا میتونستیم حمایت کنیم میتونیم...آیا؟؟ خوب میگیم بعضی ها گناه میکنند این درست ولی چرا....بگذریم آقا دوران جوانی به بچه میگن شیطون درست؟ یعنی چه بعنی باید یه مراحلی رو بگذراند یعنی باید از شمر و ابوبکر و عثمان و از این حرفا بگذره تا میتونه یا نشه یا اگه شد اصلاح کنه این فرصت رو به ماهام شاید داده باشند چه برسه به جوان!!!!!!!!!! مگه عمر سعد ملعون چی میخواست؟ اگه ری رو بهش داده بودند عقلش نرسید که امام حسین ری که چه عرض شود و به چه مقامی میرسه دنیا رو دید خوب حالا مام خیلی هامون دنیا رو مبینیم دیگه چی کاربه معصوم داره این هنوز گیره فلان بازیکن گیره تو دنیاش تقصیر نداره رونالدو مرگ بر آمریکا آمریکا شیطان بزرگ است بهش نمیشه حرف زد بعد بگی جناب کریستیانو بفرما یاری امام حسین کن این اگه دنبال دنیا و پول و مول نباشه از نظر اینا مشکل داره اصلا بعد این اصلا تعجب بر انگیز نیست که یه بازیکن فوتبال غربی مسلمون شده شده چه کرده مگه برای اسلام؟ درسته اگه تقیه نکرده باشه تعجب بر انگیزم میشه ولی اسلامه دیگه عقل و معرفت میگه من یه روحانی هست وقتی میبنمشا میگم ای وای که یزید اومد این هنوز گیره پست و مقام دنیا ست شایدتم بدتر یزید باشه هر چی هم روضه بخونن هر چی هم ارشاد کنن تو خودشون گیر باشن و باشیم غیر از این نیست یعنی خودمون رو اصلاح نکنیم حالا نمیگم کیه این روحانی آره شمام منو ببنی شاید یاد یکی دیگرشون بیافتی اگه آدم درست و حسابی نشم و خودمو اصلاح نکنم مگه دنیا نخواست عمر سعد ملعون؟ امام حسین رو شهید کردند اصلا دنیا جلوی چشمشون رو گرفت اصلا امام حسین رو فرزند پیغمبر رو ندیدند اصلا انگار نه انگار میدونستا که حقه امام حسین (ع) پس باید خیلی اصلاح بشیم تا وقت داریم و بگذریم از این عمر و شمر یا اصلا طرف گناه نریم و تقوا بورزیم در جوانی مثل خیلی از بزرگان که اصلا گیر شمر شدن نیستند یه محبت امام حسین(ع]) بدند بعد بری خاموشش کنی درسته نگه داریش سخته وکم هم میدهند یا پنهانی باشه شاید خوب دیگه با قتل امام حسین و جز یارانش نباشی کلی فرق میکنه دیگه اصلا یعنی ممکنه از قتله هم بدتر باشه چون به شمر که محبت امام حسین ندادند محبت الهی ندادند بله.... بگذریم؟؟!!!

hosein

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم دوباره یه کم قاط می زدم تو دلم و شبهه داشت بعد داشتم... گفتم آخه مالک یوم الدین که آقای فاطمی نیا هم داشتند توی سخنرانی یه چیزایی می گفتند و یادم نیست مال کیه؟ خدا الان مالک نیست؟؟؟... فرشته های حالا اصولا نگیم جاهل نامقرب بلدند جلوی توبه ی ما رو بگیرند؟؟؟ ...یک یاحسین گفتند در زمان ظهور حضرت که راه باز شد باید باعث خیلی اتفاقات و ارتباط آسمان و زمین بشه که قبلا دو سه سال پیش این عرض شد... و شاید ما ندونیم ولی از زمانیکه امام حسین[ع] اون اتفاق ناجوانمردانه افتاد اصولا همه چیز عوض شد دیگه و قانون ضوابط نه؟؟؟همین