یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

آلبوم 65

شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر
  • 63 تصویر

  • آلبوم 65


اذا

جمعه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر

داشتم نماز ظهز و عصر میخوندم و سوره ی یس را در قنوت که یه چیزی به دلم خورد از این آِیه ای که میخونم در مفهوم و ترجمه اش ولی چون بحث کوتاه میشه چندتا آیه ی دیگرم میزارم در ممین سوره که کلمه ی (اذا) به کار رفته باشه:

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾

اینجا اذا یعنی تا اینکه یعنی همینکه یعنی هنوز چیزی نشده و به محض اینکه فرستادیم به سوی اینا یعنی فرصت ندادند اینا و زود تکذیبشون کردند این رسولان رو یعنی مثلا ظاهرشون رو دیدن که مومن اند و خدایی یا اصلا هنوز بحث نکرده اند رسولان و حرف نزدن درست و حسابی که فورا تکذیب میشوند!!!

خوب آیه ی قبلش هم اذا داره باز

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾

در اینجا هم میتونیم اینطوری معنا کنیم عبارت (اذ جاءها المرسلون)  رو که یعنی ما اتمام حجت کرده بودیما و کارمون رو صحیح انجام داده بودیما و حتی رسول هم براشون فرستادیم از اولش یعنی تقصیر ما نبود اگر عذاب میشن و نوع قرائت بسنگی داره چه طوری خونده بشه

یه آیه ی دیگرش هم هست که اذا نداره و میشه یه طور دیگه خواند

قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾

این عبارت( بل انتم قوم مسرفون) یعنی دیگه معلومه که شما مسرف هم هستید یعنی خودتون هم قبول دارید و آشکاره و یه طوری دیگه هم میشه خواند و قرائت کرد که خبری باشه یعنی شما حواستون نیست که دارید اسراف میکنید ولی اینطوری هم میششه گفت که شما خودتون خوب میدونید که کارتون غلطه و دیگه ضایع است که مسرف هم هستید و سیستمتون غلطه که!!!

یه اذا دیگری هم در سوره ی یس هست که می فرماید:

إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ﴿۲۴﴾

این اذا هم یعنی اگه من حرف شما رو گوش بدم و همونی که شما میگین رو و تصدیقتون کنم در اون حال اینطوریه که گمراه آشکارم

أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿۷۷﴾

یا فاذا رو در این آِیه از سوره ی یس یعنی حالا دیگه و میگه همون بشری که از نطفه خودمون خلقش کردیم حالا دیگه شده دشمن مخصوص ما!!

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۸۲﴾

 اینچا هم اذا یعنی هروقت و می فرماید که هر وقت اراده  کنه خدا چیزی رو بهش میگه بشو پس میشه!!ودر این جا میگه اراده کنه چیزی را و نمیگه اراده کنه شدن چیزی را (اراد شیئا) یعنی انقدر آسونه و اراده ی خدا شدنیه دیگه چه برسه بخاد و چه برسه بگه

ببینید چقدر میشه در کلمه ی اذا مانور داد!!

خون جگر

جمعه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۱۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یه کم کمک کنید تا یه همفکری کنیم اینکه به نظر میاد آقا امیرالمومنین (ع) و ائمه دیگر و پیامبر ناراحتی و خوشحالی شون مثل ما نیست یعنی چه قیامت بشه چه نشه براشون شخصا اتفاق جدیدی نیست گفتم شخصا و تفاوت آنچنانی نداره چه قیامت بشه یا نشه یعنی کاملند و چیزی نمیخوان و چیزی جز خدا نمیبینند و حالا ممکنه شما بگی گریه و شادی اون ها پس چی بوده؟ به نظر میرسه اون ها به خاطر ما بوده که ناراحت میشن چون ما گناه میکنیم و  به خاطر ما است که شوق پیدا میکنند و ما رو دوست دارند کلا و نگران احوال ما اند چنانچه پیامبر از بس خودش رو به زحمت انداختند که گروهی از مردم بد به بهشت بروند خدا آیه نازل میکنه ونگران پیامبر میشه که نزدیکه خودتونو به کشتن بدید شما!!! و اینجاچیزی گیرشون نمیاد یعنی نیاز شخصی ندارند و دغدغه ی شخصی و بهشت قیامت باشه یا بهشت برزخ اونا خدا رو دارند یعنی وقتی خدا از دست یکی خشنود باشه این دیگه چیزی رو نمیبینه و خوشالش نمیکنه ولی منتهی ما مزه ی شیرینی دنیوی و گناه رو میچشیم ولی پیامبران و ائمه از عبادت مثلا لذت میبردند و فنااند در خدا اگه امام زمان (عج) مریض میشن و نگرانند و اشک میریزند دقیقا به خاطر شیعیان هست یکی از دلیلاش از همونایی که انتظار دارند و به خاطر بخشیده شدن ماست و سعادت ما وگرنه حکومت اسلامی باید خعلی وقت پیش نابود میشده و بعضی موقه ها شاید فکر اینه که دعامون نکنه وضع شاید بهتر بشه تا با ظاهر دین بازی کنیم و گول بزنیم مردم رو تحت حکومت اسلام اون اسلامی که در کوچه و خیابونه رو عرض میکنم نه اسلام مراجع و بزرگان و چقدر همین مراجع دلشون خونه از دست ما یعنی به نظرت راضی اند از دست این وضع؟؟ خدا میداند.سود نکردند اصلا شفاعت ما مسلمانان یک کار بسیار مشکلی است هم از نظر قدرت و پارتی هم از نظر اینکه تشخیص بدن و یه مرتبه توی سپاه معاویه است و شفاعت میشه میبینی وضعش بهتر از ما بوده و تشخیص بدی که فلانی شفاعت بشه ولی دشمن اهل بیته این کار رو سخت میکنه و هر شهیدی نمیتونه شفاعت کنه و هم از لحاظ های دیگر هست که شفاعت اهل بیت مخصوص خودشونه خودشون میدونن کی نجات پیدا میکنه و حق خودشونه که باید شفاعت کنند مارو وگرنه من نظریه داده  بودم که جهنم از زمان ماست  در دنیا و برزخ تا قیامت و حالا حساب کن بهشت قیامت چیه و ما ائمه رو برده ایم در جهنم و خودمونم باید همه مون جوابگو باشیم و امام زمان عج هدفشون اینه که بهشت رو روی زمین پیاده کنند!!!

بابا مرتضام!

جمعه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۰۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

دیشب داشتم تو قنوت سوره یس میخوندم برق رفت! همین چند دقه پیشم برق رفت! ولی زود اومد آخه آیت الله وحید خراسانی توصیه کردند که تو نماز این سوره که قلب قرآنه خوانده بشه یا بعد از حمد یا در قنوت و بحث و جلسات مفصلی هست که میشه برید تو سایتشون تماشا و گوش و ببینیم من چند جلسه اش رو گوش دادم و دیدم متنش رو و استفاده بردم و ایشون ببحث هم میکردن که برای مردم عادی ثابت نشده در روایات یا روایت با سند قوی نیست که قرآن خواندن چه خیرها و ثواب هایی داره ولی ایشان با اون علم بالایی که داشتن و آگاهی منحصر به فردشون گفتن که خواندن فکر کنم هر آیه ایستاده 50 حسنه داره و نشسته یادم نمیاد ولی کمتر در نماز و خارج از نماز باز کمتر و ما دیگه اصلا خودم که امتجان کردم تو نماز ریا کمتر میشه و خواندن قرآن تاثیر بسزایی داره یعنی حق نداری فیلم بازی کنی لذا حتما تاثیر خاصی میزاره ولی یک روایانی هم که با چندین واسطه از نبی اکرم(ص) گفتن این بود که در وصیت به حضرت علی(ع ) فرمودند پیامبر (ص) که ای علی در همه حال قرآن بخوان بعد آیت الله وحید(ره) گفتن که نشسته و ایستاده ولی شاید منظور حال بد و اعصاب خورد و خوشحالی و ناراحتی هم باشه خلاصه ما حالمون بد بود و یه نوع خاص دیگری یس رو خوندیم در نماز و گفتم که توی نماز قرائت قرآن اثرات متفاوت تری میزاره و در محظریم و ایشانم سفارش کردن سوره ی یس که قلب قرآنه و هر چیزی هم قلب داره اینطوری گفتن که شما ببینید اگر هر روز در نماز این سوره رو بخونید چقدر حسنات زیادی در دفتر اعمالمون ثبت میشه خلاصه میخوندم یس رو تو نماز که برق رفت و کتاب دعا دستم بود و قنوت بودم اشکال نداشت چند دقیقه ی پیش هم رفتم دستشویی باز برق رفت نصو شبی!!! و زؤیایی شده بود شمع هم روشن کرده بودیم و من فکر میکردم که آیا کسانیکه از  تاریکی خوششون میاد مشکلی دارند مثلا؟ گفتم شاید دلمرده اند پرسیدم مامانم گفت آره افسرده ان!!! امروز شفکه ی استانیمون گمونم اذان پحش نکرد و داشت اخبار نشون میداد گمونم تیم فارس برنده شده بود و یکی از مسولین شاید مربی داشت گریه میکرد و مسابفه ی اسبای خوشکل نشون میداد و یک سری اخبارهای رو اعصاب و کنترل گیرنده و منم داشتم بازی میکردم با این ابزار قوی جنگ نرم یعنی تیلیویزیون به این صورت که نقطه ی از صفحه ی مانیتور تلوزیون رو نشانه میرفتم و دیگه به آدما بی توجه بودم و هر که میومد تو دسترسم بهش توجه داشتم و اینطوری من تعیین میکردم که باید کی رو ببینم و متوجه باشم ولی چشمم باز هی گول میخورد ولی وقتی دیدم زوده که بتونم هرچی خودم خواستم ببینم و چشمم منحرف میشه بعد دیگه تصمیم گرفتم بعدش با بالای مانیتور توجه کنم و اینطوری تلوزیون ببینم ولی نه کیف نمیداد یعنی میبینی توی کشورهای کره مثلا و ژاپن مثلا همینطوره ها اینا با شیاطین میفهمند که شما از چی خوشت میاد و چی رو دنبال میکنی  و مرد و زن که با هم در فیلمه کدومش رو نگاه میکنی و چقدر دماغشون رو نگاه میکنی و تمرکزت کجاست و نگاهت اصلا معلومه که دینی هست یا فلسفی من خودم وقتی یهویی ذکر پنهانی میگم بعضی موقه ها میبینم کار اشتباهی هست و مورد رضایت خدا نیست اون روشی که فکر میکنم و باید فکر زائد هم داشت و درددل!! توی چین و ژاپن مردم رو اسیر کردن و توی ایرانم زحمت کشیدن و هزینه کردن و برنامه ساختن و محض همین روی دید و درون ما که پنهانیه کار میکنن ولی زمینه ی پیشرفت هم داره ولی توی این کشورا مایه ی اسارت هست کارشون و مخ زنی و عوض کردن و راضی نگه داشتن  و هزار مساله ی دیگر!!! من خودم مخم کار نمیکنه چیزی عبرت نمیگیرم به خاطر قرص هام ولی وقتی اخبار میبینم فضا طوری میشه که صدام و احوالم عوض میشه در صورتیکه هیچی نفهمیده ام و تاثیر روی ضمیر ناخودآگاهم بوده است اینو جدیدا فهمیده ام خعلی وقت نیست فهمیدم که کار بچه ها چیه خدا میدونه!

طبقه بندی مسائل ریز

پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر

الان داشتم سریال پدر سالار رو میدیدم متعصفانه میبینم یه اصول هایی بود که داره حذف میشه یعنی یه صفا و صمیمیتی داشت و مردم حال معنویشون خوب بود و میشد کاملا مستقیم آموزش داد که ای خانواده ها مهربان باشید بخندید نمی دونم دروغ نگید و تمام صفا و صمیمیت داشته باشید و روی مخ بچه ها و زنان و فرزندان و اینا کار میشد ولی الان وضع جنگ نرم طوری شده که بچه هارو و خانواده ها رو مریض به بار میارن یعنی شما باید بلد باشی در فضای فحش خوردن قرار بگیری باید بلد باشی در فضای عصبانیت باشی باید بچه ت قهر کنه و فضای جنگ و دغل و دزدی و اینا که باید بلد باشی هیچ بلکه اصلا باید مریض باشه خانواده چون اگه مریض نباشه و بخاد طبق فرامین اسلامی و آنگونه که آخوندان فضای خوب خانوادگی مثلا در قم دارن و معنویت هست و آرومند دیگه در شهرای ما اونطور فضا نیست هم فضای روانشناسی و جاسوسی و شیطانی هم فضای معنویش نیست و باید بابدترین شرایط اخلاقی روبرو باشند و محبت و خنده و معنویت نیست مثلا نمیشه کاری کرد بچه ها نماز خوان باشند حتما و آروم باشند بلکه باید مریض باشند و مریضانه بیان بالا وگرنه دچار مشکل خواهند شد و یا خورد میشن یا با احساساتشون بازی میشه یا گول میخورند و شرایط و عرف آدم با صفا و مهربان و خدایی رو دیگه نمیپذیره  و بهش حمله میکنن و ساده دل میدونه و این دوره زمونه آدمای روانی فقط خوشند مخصوصا گناه هم زیادتر شده بین جوانان و فضا رو خراب کرده و ازدواجا هم سخت شده ولی باز میبینیم جرم های قتل و اینا که در 15 سال پیش بیشتر بود و نمیشد کنترل کرد و نظارت کرد و پیش از وقوع جلوشون رو گرفت خوب کار شده و راضی کننده است یعنی مثلا دیگه نیاز به آمبولانس نیست قبلش پیشگیری میشه!! یا مثلا قبل از که کارش به آدم کشی بکشه شناسایی میشن و نمی دونم رانندگانی که ویراژ میرفتن جلوگیری میشه و روانشناسان کارشون درسته ولی منتهی گفتم که خانواده ها کلک زدن و کلک خوردن یاد گرفتن وخانواده ی شایسته  و خوب دیگه اون خانواده ای با ارزش های اسلامی نیست در شهرهای بزرگ مخصوصا و حنی اگر بخواد باشه هم نمیزاره و قبول نمیکنن و همش اختلاف می اندازند!!

رنگینه!

پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۵۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

سه تا موضوع رو بیان میکنیم با هم تا یه کم فکر کنیم اول اینکه بعضیا نمی دونم فرشته پرستند یا چیز دیگری انتظار دارن که هیچوقت بیمار نشوند وگرنه اگه شدن میگن نظر خدا به ما برگشته هیچوقت غم نخورند انتظارشون اینه اگرم بهشون بگیم نگاه کن جانبازان رو که دستشو داده چشمش کور شده در جنگ میگه اون حق الله بوده و برای خدا و یکدفعه بوده وبس!!! یعنی اینا اگر مثلا مریض بشن کل ایمانشون از دست میره یه روایتی هم یادمه ولی دقیق یادم نمیاد که پیامبر (ص) وارد خانه ای میشه صاحب خونه همینو میگه که من ضرر نمی کنم و پیامبر ازش دور میشه و شاید میگه برکت نداری حالا دقیق یادم نیست ولی آدم در دنیا باید مریض شه باید حس گناه داشته باشه و اصلا یه نوع خود پرستی و از خود راضی بودن ایجاد میشه و خدارو نشناختن و حال ما که نظر و دیدگاه الهی نیست بلکه حال ما میزان نیست در رضایت رب العالمین دومین موضوع هم نزدیکه به این نکته ی قبل که آقا باید کلی نگاه کرد بعضی صفات الهی بعضی فرشتگان الهی اصلا هر آدمی که شما میبینی در یک زمینه ی خاص نور داره و هر صفت خدا یه نوری داره یعنی مثلا شما میخوای بچه دار بشی باید اگر یک نفر خاص که نورش رو داره  توانش رو دعا کنی زودتر به خواسته ات میرسی بستگی داره آمال و آرزوت و نهایت عقلت چی باشه و چی بخوای و هدفت چی باشه و مشکلت دنیوی باشه یا اخروی بعد توسط یه  نفر خاص زودتر نتیجه میگیری اگر دعات کنه و حتی اگر خودتم به سمت اسماء الهی بری هر کدوم دریایی هستند و در یک زمینه ی خاص کار میکنند لذا کلی باید نگریست در عارفان همه ی عارفان یک کرامت خاص رو ندارند و همه شون تخصص در یک زمینه ندارند هر کس یه جوره و در یک زمینه ممکنه یاریش به ما بیشتر باشه و قوی تر مثلا یک نفر با آبنات دادن به ما بیماری مون رو رفع میکنه ولی یک نفر عارف دیگه از طریق دیگه همینکارو میکنه و حالا دیگه عارف سازی هم سخت شده و در مقوله ی ما نیست این بجثا ولی میگم  مثلا زنان خوب میدونن که در مقوله ی خواستن دنیا نذر و نیاز و دعا کردن برای حتی یک جوان نادان ممکنه خواسته ی دنیوی شون رو بهتر حوائجشون رو برسونه تا یک نفر پخته لذاباید زرنگ باشی برای نتیجه ی دنیا سومین موضوع هم فکری داشتم قبلا میکردم و بدون کارشناسی و اینا و اگه فکرم رو بگم و همه ی ما هم کما بیش به این موضوعات ممکنه فکر کنیم اگه مطرح کنم شما که دانایی ممکنه به من بخندی که چقدر فکرم کوتاه و خنده داره و میگم که از کارشتاس اقتصادی نپرسیده ام و همینطوری میگم که آقا دیگه مثل قدیم نبود که هرکس اسکناس داشته باشه پولداره و الان یه سری عدد در کارت ها جابه جا مبشه درست؟ حالا چرا دولت مثلا برای طرح های اقتصادی نمیرود و این اعداد رو دستکاری بکنه و هک کنه و همینطوری به جای 4 کارگر مثلا 10 کارگر استخدام کنه و این اعداد رو بریزه در حسابشون هیشکه هم نفهمه؟؟!!! حتی اگر مشکل اسکناس هم باشه باز نیست چون تولید کاغذ که مشکلی نداریم و قیمت کاغذش کمتر از قیمت واقعی اسکناسه لذا خوب من اینطوری استنباط میکنم که اگه اینکارو بکنه و هک کنه حساب بانکی رو سرمایه هاش و طلا هاش و مخصولاتش و قدرتش از دست میره دولت محترمه لذا شاید موقعی بشه اینکارو کرد و حساب اعداد رو همینطوری زیاد کرد در کارت ها که محصولات داشته باشیم و بخوایم صادر کنیم اینطوری دیگه گندم نمیخواد وارد کنیم و هر چقدر هم گندم مارو مردم بخرند نه گران میشه و نه تمام میشه و دولت ثروتمنده و نه تنها دولت فقیرتر نمیشه با فروش گندم  بلکه ثروتمند تر هم خواهد شد با فروختن و صادراتش اگر تولید قوی داشته باشیم و در همه ی زمائن تولید نه فقط کشاورزی لذا اگر کاره تولید و اشتغال زایی راه بیافته خعلی مشکلات حله و ما برای هک کردن جساب شما نیاز به نفت داریم الانه و این نفت بده که متکی باشیم و ثروت و سزمایه امون نفتی باشه لذا الان میگن مردم شما وارد به مقوله ی شغل زایی و تولید نشوید و سود بانکی 20% ربا رو بخواهید که ما خودمون اینکارارو میکنیم و بسپارین به خودمون ای مردمممممممممممممممم!!!

اخبار 3

پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۱۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

قصه ی خر دانا!

چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۳۷ ب.ظ | علی | ۱ نظر

کلیپ السون و ولسون

چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۳۵ ق.ظ | علی | ۰ نظر

آلبوم 64 مندل

چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۱۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر


ایجاد آلبوم جدید


  • 64

    40 تصویر


  •                      

رهبر انقلاب یمن / سید عبدالملک الحوثی

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۲۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نمی دونم چرا اقدر از رهبر یمن خوشم میام به نظرم یه چهره ی سرشناستر خواهد شد!!!

یمن تنها نمی ماند

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۱۶ ب.ظ | علی | ۱ نظر


آبمیوه گیری فردو

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۰۱ ب.ظ | علی | ۰ نظر


فکت شیت ایرانی

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۲۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

الان بگردی نوشتن یه مسول میگه شده یکی میگه نمیشه  یکی میگه میشه این فکت شیت ایرانی یادمه تا فکت  شیت اومد صحبتش من خونه ی بابا بزرگم بودم اخبار که میدیدم جناب حداد عادل حدود 5 دقیقه فقط روی فارسی سازی فکت شیت بحث میکرد در اولین خبر ساعت 9 گمونم که فکت شیت در زبان فارسی چی میشه حالام معلوم نیست ما چه چیزای پنهانی داریم که نمیخوایم مردم خودمون بفهمن هی هم میگیم فکت شیت ایرانی اینه ولی خبری ازش نیست و ما نمیدونیم حالا کاشکی فکت شیت آمریکا رو ترجمه میکردن به دستمون میرسید یه سرچی باید بکنم این روزا هم که خبری از روسیه و چین نیست مداکرات رفته تو کشور آمریکا انگار طوری شده وضع که با آمریکایی ها فقط مداکره داریم!!

 بگدریم امشب بعد خبره 20 و نیم شفکه ی دو داشت درمورد تصادفات صحبت میکرد مثلا میگفت که بیشترین عامل تصادف امروز عدم توجه به جلو و خوردن و آشامیدن و صحبت با سرنشینان و صحبت با تلفن همراه بوده است بعد من داشتم میگفتم بیان این چیزا تاثیر مثفت داره یا منفی مثلا به هر حال بحث و دعوا ممکنه رخ بده با سرنشین و موبایل زنگ میزنه هنگام رانندگی یا یه میوه ای میخوریم چیزی ولی آیا تاکید اینکه حالا یه غلطی کرده داره صحبت میکنه با گوشی این اعتماد به نفس و ترسی که صدا و سیما الفا میکنه هنگام انجام اشتباه یعنی دیگه به هرحال یه غلطی کرده داره بحث میکنه با سرنشین ها یا با موبایل صحبت میکنه این اعتماد به نفسش کم میشه وقتی بدونه بیشترین عاملها این چیزا بوده و تاثیر مثبت میزاره هنگام وقوع جرم یا اشتباه یا تاثیر منفی میزاره از آگاه بودن ماجرا ؟ اون یه بحثی دیگه است که کاری کنیم که اصلا با گوشی صحبت نکنه ولی اگر کرد بعدش چی میشه؟؟ آِیا بیان مکرر اینا که هی بگیم فلان عامل باعث نمیشه روحیه ش رو ببازه و تصادف کنه؟؟!!

اقتصاد بد!

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یعنی وبلاگ که مینویسما تا یه مدت در به در میشم نمی دونم چکار کنم حتی سیرم هستما ولی میگردم تو خونه و نمی دونم چه کنم داشتم میگشتم و فکر میکردم به جملات پست قبل و تو فضا بودم که رفتم اتفاقی سر کتاب خونه یا چوبکتابی  و یه کتاب حدیث باز کردم درموردش صحبت کنم حالا حدیث رو میگویم ولی آقا ما کلا سیستم اقتصادیمون خرابه و هم باید چوب دینمون رو بخوریم و هم حریص نباشن مردم و قانع باشن ما متعصفانه هر چی میگذره حریص تر میشیم و رقابت و چشم و هم چشمی بیشتر البته دیگه جوانان و تشکیل خانواده سخت شده دیگه بچه های نسل جدید قدرت و چسارت و دل و جگر مثل قبل ندارن و ضعیف شدن و استقلال طلبی ها کم و موش شده ایم و هیچکاری از دستمون بر نمیاد و متکی بر خانواده و پدر و مادریم و اینطوری داره میشه سیاست و منظورم اینه که ممکنه سیاست پول پرستی مفرط از بین بره و نزارن که دیگه دزدی و چپاول در جوان های جدید مثل سابق ره بده و احازه ندن هر کس عیاشی بکنه و هرکاری خواست ولی ما داریم فعلا رو میگیم حدیث اینه:

امام باقر(ع)فرمود:(( کسی را که خدا به این امر[تشیع] آشنا کرد،چه باک دارد از اینکه بر سر کوهی باشد و از گیاه زمین بخورد تا بمیرد)).

خوب این دومین حدیثی بود که از کتاب داشتم میخوندم اولا این میتونه هشدار باشه که آقا اگه شما ما اهل بیت رو میخوای حواست باشه ممکنه سر دین تحریم بشی و تحریم ها بدتر بشه دوما ما که شیعه نیستیم همش میخوایم چپاول و دزدی و مال اندوزی به هر قیمت و نامشروع و بی وجدانی و هر دغل و کلکی که هر چقدرم پول در بیاریم بازم کمه و حریص تر میشیم و نا مشروع تر اینطوری داره میشه مخصوصا توی معازه ها و یه عده خیالشون اینه که در قانون مستحکمی که حاکمه طبق قانونی اگر راهی باشه گرانفروشی کنیم حالا چون قانون گیر نمیده پس کارمون صحیحه و گرانفروشی و چپاول کنیم چون بهمون گیر نمیدن هرکاری بکنیم اینه استدلالشون و نحوه ی دزدیهای جدید حالا چون پول نفت جبران میکنه در ادارات دولتی هرغلطی بکنیم و سر پستمون مثلا گردنکشی وسرکشی کنیم و خرابکاری و طغیان اصلا میبینی اقتصاد ما اشتباهه چه طوره که بانک 20%سود میده خوب چطوری این سود رو تامین میکنه؟ یکی میگه وام میده و ربا رخ میده اگر مثلا با پولی که ما به بانک میدهیم و کمر اقتصاد و بازار تولید شکسته شده و دیگه بانک اصلا در طرح ها شرکت نمیکنه مخصوصا طرح های شغل آور و تبلیغ هم نمیشه توی تلوزیون که شما در سود 20 % تولید فلان شرکت کن و معلوم نیست دارن با پول مملکت چه میکنند که هم تولید خوابیده هم چیزای دیگر و مثلا ما میگیم اینا میان با پوله ما توی بانک واردات میکنن و جنس میارن و انروز توی شبکه ی خبر میگفت که فکرکنم 7 نفر هستند که تمام واردات از طریق ایناست خوب این چه اقتصادیه؟؟ یه موقع هست شما علم نداری زور نداری گولت میزنن نمیتونی نمیتونی وارد کنی یه موقع هست که داری مردم رو چپاول میکنی با واردات یعنی پول بانک یه طور دیگه از مردم گرفته میشه چند برابر و ضرر کرده کسی که سود 20% بانک رو و این ربا رو نگیره و قاچاقم میشه که کمر تولید رو بدتر شکسته بله آقا ما اگه شیعه باشیم گرفتاری داریم الان اقتصاد ما خرابه و ربط آنچنانی با تحریم های آمریکا هم نداره ولی اگه شیعه ی واقعی باشیم گرفتاری داریم اگه آمریکا هم که میشه گولش زد نباشه ما بین خودمون گرفتاری داریم الان شما نگاه کنید مملکت یمن رو این همه کشته دادن سیاستشون تغییر نکرده حالا مقایسه کن با سیاست مردم ما!!

مشکل ما!

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۱۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یه مشکل دیگری که داریم در اجتماع بحث مشهور شدن هست که بالخره یه عده اجبارا بازیگر میشن و خواننده و نگاه نگاه میریتاریستی و تحریم و بسته کردن و سرکوب هست تا زمینه ی پیشرفت کردن یعنی حسادت میشه به فرد مشهور و امنیتش و افتصادش و حصر داره اصلا برخلاف ده سال پیش که کسی که مشهور میشد قدرتمند میشد یعنی الان مخصوصا در شهرستان ها جلوی جوانان رو میگیرند و با زور و تهدید و حتی فشار آوردن بر سرشون و فشارهای غیبی و جاسوسی گرفته تا مالی اقتصادی جلوی هر تجمعی گرفته میشه و حتی مثلا یه بازیکن فوتبال که اجبارا ممکنه مشهور بشه مثل قبلا نیست درسته خورد میشه ولی پول درآوردنش به صورت گروهی و حزبیه مثلا کلی پول میگیره چون تو استقلال بازی میکنه ولی پولش شخصی نیست و یه گروه که مسولیتشو دارن با هم باید باشن و امنیتش برنامه هاش و همه چیزش گروهی میشه و دیگه دلشون هم نمیسوزه براش و روش فشار میارن در شهرستان ها هم که دیدم که ندیدم که بازیکن فوتبال و بازیگری رو بیارن تو تلوزیون مگر در تشدید امنیتی زیاد و جلوی چهره شدن رو که میگیرن هیچ خرابشم میکنن خوب اینکار استعداد ها خورد میشه و سرکوب میشه و میگن راحت بشین زندگیت رو بکن و فشار روت نباشه و دردسر برای هیچکه درست نکن مثلا یه چهره ی معروف که میاد مثل آقای مطهری توی شیراز ما ببینید چه میکنند اینا همش میریتاریستی است و هرکه زور داشت زورم میگه ولی باید گروه هایی نشکیل بشه که پیشرفت بدن جوانان رو و راه صحیح رو نشون بدن و امنیتش حفظ بشه اگر پولدار شد حسادت نکنند اگه اومد تو تلوزیون کاری نکنند که مردم خرابشون کنند و خودشون توی آمزیکا مثلا اینطوری نیست مثلا اگه مسولان ما بفهمند که شهردار میخاد از فلان خیابون رد بشه و مردم بفهمند یه فتنه ای رخ میده یعنی مردم فتنه هم نکنند خودشون یه کاری میکنند که فتنه رخ بده  و گروهک های مخفی و جاسوسی رخ میده و جاسوسان امام زمان عج هم مسولیت پرورش مثلا بنده رو که ندارن خوب باید اینا هم درست بشه  و جلوی مردم رو نباید گرفت وگرنه زیرزمینی میشه  کاراشون.

هشدار مشرکیت ما!!

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۳۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نمی دونم من مشرک شده بودم که گفتم مراجع رو تجسم کنیم یا نه ولی نمازم حالش کم شده چند دقه پبش رفتم تو سایت www.esranews.org و داشتم سخنرانی دوم ایشان را در تفسیر سوره ی زمر گوش میدادم که آقا فرازای آخر رو کپی کرده ام دیدم وضعمون خرابه ها جز مشرکین درجه سه شده ام!!! اما خوب چه کنم خدا بهم حال نمیده و نزدیکی ش رو احساس نمیکنم اولا و هم دوما استاد داریم یعنی استاد من الان قویه مثلا حضرت عیسی (ع) شما میتونی پرواز کنی ولی من که تحملم قوی نیست خدا یه بلای کوچک بده دین  و خدا رو نمیتونم بشناسم و عوض میشم و هم خدا رو نشناختم و کور شده ام و هم استاد دارم حالا آیا اگر مراجع رو در نماز نه به جای خدا بلکه باب الله بگیرم این خودش شرکه مثله هندیا که اینکارو میکنن لذا من اخطار بدم که بچه های کوچیک دلشون پاکه و کسی در نظرشون نیست ولی ما مشکل پیدا کرده ایم وصبر نداریم و راهنما لذا اگه استادی باشه استفاده میبریم ولی این شرکه ولی خود آقای آیت الله آملی ره در آخر جمله ی ایشان اینه که (بعضی ها با واسطه بهتر میرسند!) ما خدا رو قبول داریم منتهی احساسش نمیکنیم ما خودمون رو گنده کرده ایم و من خود پرستیم زیاد شده و یاد خدا تضعیف لذا گفتم بزرگان رو یاد و دعا کنیم در نماز و جنبه ی دعایی درسته نه جنبه ی فرشته و قدیس پرستی وگرنه مشرک میشین لذا حتی ذکر یونسیه که میگی بزرگان رو بزرگ بدان و خدایی که دارن ولی خودمون و خودشون رو نپرست که مشرک میشی نمازت خراب ولی هرچه قدر نمیخوای  مراجع رو دعا کن در نماز و به فکرشون باش مثلا در سجده و براشون صلوات بفرست این مشرک نمیشی و در زیارت آل یس ما از امام زمان میخوام که در نماز به یادمون باشه و این دعا و به یاد بودن مورد مقبول خدا و دوری از خود پرستی و گنده شدن و خیر و برکاته چون شما بزرگان رو دعا کنی شما رو یاد می کنن اینم فرازای آخر سخنرانی آیت الله آملی ره است در مورد شرک نوع سوم از جلسه ی دوم سوره ی زمر که باید مراقب باشیم مشرک نشیم:صوتشم میشه دانلود کردا

گروه سوم کسانی هستند که جزء اوحدی اینها هستند که الآن احیاناً بعضی از مشرکان هند هم به همین بهانه تمسک دارند که بعدها قدری برهانی شد و آن این است که خدای سبحان یک حقیقت نامتناهی است که ما به او دسترسی نداریم چون به او دسترسی نداریم نمی‌توانیم او را عبادت کنیم، پس بین ما و خدا حتماً باید اربابی باشداینها اسباب وسطا را به جای ارباب آوردند و این مبادی فیض را که مدبّرات امر هستند اینها را معبود پنداشتند گفتند چون خدا حقیقت نامتناهی است، یک؛ درکپذیر نیست، دو؛ وقتی درکپذیر نبود ما نمی‌توانیم او را عبادت کنیم، سه؛ پس یک عده را باید بپرستیم که آنها را بفهمیم و این ملائکه یا قدیسین بشر هستند؛ آن‌گاه برای احترام تندیسی، تمثلی، تجسُّمی برای اینها درست کردند که بعدها وقتی به دست توده مردم افتاد این مجسمه‌ها را عبادت می‌کردند اینها کار آن محققان اصلی آنها نبود. محققان اصلی طبق این تحلیل که آیات روشنی بر این مسئله نیست مگر با یک تحلیل، آنها هرگز نمی‌گفتند که این چوبها و این سنگها خداست، می‌گفتند خدا حقیقت نامتناهی است و ما به او دسترسی نداریم و نمی‌توانیم او را بفهمیم لذا  نمی‌توانیم او را عبادت کنیم کسی را باید عبادت کرد که قابل درک و فهم باشد و آن یا فرشته‌ها هستند یا قدیسین بشر، مثل عیسای مسیح یا عزیر و مانند آن، ما اینها را عبادت می‌کنیم.
شواهد قرآنی دالّ بر اقسام سه­گانه مشرکان حجاز
 این مطلب را از کجای قرآن می‌شود درآورد، آن دو مطلب متعلّق به دو گروه را از آیات قرآن به خوبی می‌شود استفاده کرد آنها که میگویند: ﴿إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ﴾ یا ﴿ما سَمِعْنا بِهذا فی آبائِنَا اْلأَوَّلینَ﴾ این حرف مقلّد است یا ﴿لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَیْ‏ءٍ﴾[25] حرف آن محققین و پژوهشگران متوسط است اما این معنا که معنای سوم است از کدام آیه می‌شود استفاده کرد از همین آیهای که دارد: ﴿ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللّهِ زُلْفی﴾ اگر ذات اقدس الهی قابل درک باشد قابل فهم باشد قابل عبادت باشد ـ  که البته هست ـ به زعم شما، همان را عبادت کنید مقرِّب را برای چه می‌خواهید؟ واسطه برای چه می‌خواهید؟! مشکل آنها این است که اینها می‌گویند او قابل عبادت نیست و ما فرشته‌ها یا قدیسین بشر را عبادت می‌کنیم که ما را به او نزدیک کند، به او نزدیک بکند؛ یعنی چه؟ یعنی او را بفهمیم،این را  که گفتید محال است بعد او را عبادت کنید این را که گفتید محال است معنای ﴿لِیُقَرِّبُونا﴾؛ یعنی ما را به فیض او نزدیک کنند اگر مشکلی داریم فیض را از خدا بگیرد به ما بدهد. اینها چند تا مغالطه در این کارشان هست اسباب را ارباب قرار دادند، یک؛ آن خدایی که «أَلدَّانِی فی عُلُوِّهِ وَ العَالِی فی دُنُوِّهِ» او را به همان مقام علو محدود کردند که ﴿رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُوالعَرش﴾[26]  است این را در ذو العرشی محصور کردند درجات را گرفتند، دو؛ آنکه ﴿نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ﴾[27] است که سه یا چهار بار قرآن کریم از درجات قرب سخن گفت فرمود من قریب هستم: ﴿إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ أُجیبُ﴾،[28] نه تنها قریب هستم از دیگران به محتضر نزدیکتر هستم ﴿وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ﴾[29] سوم از شما به شما نزدیکتر هستم که ﴿یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ﴾[30] دیگر چه می‌خواهید؟ اصرار قرآن به اینکه از من نزدیکتر احدی نیست برای همین است. آنها خیال می‌کردند خدا حقیقت نامتناهی است اگر حقیقت نامتناهی است به همه چیز نزدیک است، پس شما او را در منطقه‌ای به نام ذو العرش محدود کردید. اگر حقیقت نامتناهی است که هست ﴿بِکِلِّ شَیءٍ مِحِیطٌ﴾[31] است «مع کل شیء» است «اقرب الینا من حبل الورید» است ﴿یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ﴾ است از ما به ما نزدیکتر است یک چنین خدایی است؛ بنابراین ﴿فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ﴾[32]  کجا می‌خواهید بروید. نه حرف مقلّده درست است که ﴿إِنّا وَجَدْنا﴾، نه آن خلط تکوین و تشریع درست است که ﴿لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکْنا﴾، نه این ﴿لِیُقَرِّبُونا﴾ درست است شما اسباب را ارباب گرفتید شما این وسیله را مستقل پنداشتید اگر او حقیقت نامتناهی است که هست هر کس بخواهد شفاعت کند باید به اذن او باشد، هر کس بخواهد وسیله باشد باید به اذن او باشد هر کسی بخواهد با او گفتگو کند راه آن باز و آزاد است؛ منتها بعضیها به واسطه بهتر می‌رسند.
«و الحمد لله رب العالمین»



ضلال مبین

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۱۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

امروز یه کار دیگه ای هم که کردم صبحی گوش دادن به سخنرانی آیت الله جوادی آملی (ره) و نگاه به نوشته ی متنی بود شروع کردم از سوره ی زمر بعد فراز آخر سخنرانی ایشان رو گوش که دادم جالب بود برام البته همه ی سخنانشون حقه این آخرش بود یه کم توجه بیشتر کردم داشته باش::

...در نظام تکوین فرمود انسان آزاد است کسی را مجبور نکردند: ﴿لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ﴾[30] می‌خواهند به انسان بگویند شما آزاد هستی می‌خواهی سم بخور می‌خواهی شهد بخور آزاد هستی هر راهی را بروی آزادی انسان نه مجبور است نه مفوّض اما در نظام تشریع خیر انسان در این است که سم نخورد همین خدایی که می‌فرماید: ﴿لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ﴾ انبیا را عقول را فطرت را همه را بسیج کرده تا به انسان بگوید کدام راه را بروید اگر با داشتن حجت بالغه الهی بیراهه رفت مسئله ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٭ ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ﴾[31] بگیر و ببند از آنجا شروع می‌شود این بگیر و ببند تشریعی کار با آن آزاد بودن تکوینی ندارد این ﴿لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ﴾ هیچ ارتباطی به مسائل فقهی ندارد این یک مسئله کلامی است انسان آزاد است انسان آزاد است بین کفر و ایمان بین الحاد و توحید و مانند آن این ‌طور است ولی فرمود: ﴿قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ﴾[32] آن‌گاه یک عده مؤمن‌ هستند: ﴿اللّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا﴾[33] آنهایی که کافرند: ﴿وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ﴾[34] اگر با داشتن همه حجج بالغه کسی بیراهه رفت از آن به بعد دیگر بگیر و ببند شروع می‌شود این ‌طور نیست که ﴿قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ﴾، ﴿لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ﴾ ـ معاذ الله ـ با آن بگیر و ببندهای ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٭ ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ﴾ معارض باشد اینها دو مبحث است آنها هم اشتباه کردند تکوین را با تشریع بله خدا می‌تواند می‌تواند جلو را بگیرد ولی راه را باز کرده اگر خدا با اجبار مردم را به فضیلت ببرد اینکه کمال نیست این گروه میانی. اما آن گروه اعلی اگر در دسترس باشد می‌گویند ما که به ذات اقدس الهی دسترسی نداریم آن یک حقیقت نامتناهی است باید افرادی را انتخاب بکنیم که آنها مثلاً بندگان صالح باشند مثل فرشته‌ها مثل قدیسین بشر که اینها هم بیراهه رفتند ما خدا را با برهان ثابت کردیم و برابر برهان خدا را عبادت می‌کنیم و گرایش قلبی ما هم به طرف اوست دیگر نیازی به فرشته و امثال فرشته نداریم آن فرشته و امثال فرشته هم مثل ما بنده خداست بنابراین آنهایی که غیر خدا را معبود قرار دادند از بالا تا پایین از پایین تا بالا ﴿فی ضَلالٍ مُبینٍ﴾[35] هستند.
«و الحمد لله رب العالمین»
 


خوب اولا یه طوری آیه ی ((خذوه فغلوه ثم الجخیم صلوه ))رو خوندند که انگار برمیگرده به عملیات شبانه ی مرد و زن که میگه درسته لااکراه فی الدین هست ولی اگر بیراهه رفت دیگه مکروه نیست عقبه کار!!! بعد میگه میتونه خدا بگه فاک نکنید ولی راه رو باز کرده ومیگه که اگه خدا به اجبار مردم را به فضلیت ببرد که دیگه کمال نیست!!کلا مراجع تقلید دیگر هم با اجازه ی زن و مکروه میدونن سکس مقعدی رو بعد ایشون ادامه میدن که ان گروه اعلی میگن دسترسی نداریم به خدا بعد میگه باید افرادی انتخاب کنیم که مثل فرشته ها باشن یعنی کی؟ یعنی شهوتشون خراب شده ها مثلا بعد میگه اینا هم بیراهه رفتند بعد میگن که نیاز به فرشته نداریم که اونام بنده ی خدان چه برسه بخوایم معبودشون کنیم و فرشتگان رو بپرسنیم که گمراه آشکاره!!

 حالا ما همینطوری یه چی پروندیم ولی برین گوش بدین و به متن توجه کنید خعلی باحاله!!!

نگار مندل!!!

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۲۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

از نماز صبح برمیگردم تو نماز داشتم دعا میکردم ولی جای یه نفر خالی بود بله نگارم رو دیدم و براش صلوات فرستادم او همیشه با منه و هوامو داره وگرنه من وبلاگ نویس ماهری نیستم او همیشه از کودکی میخواست کاری کنه که من پاکه پاک باشم و هیچ وقت گناه و شهوت رانی نکنم منم نمیدونم چی شد یعنی همش توبه میکردم و اون میومد و دلشو بدست میاوردم باز نمی دونم چی میشد دوباره گناه الان که اگه دلش بخواد بیاد تو مغزم و ببینمش دیگه مثل سابق نیست دیگه به گناهام عادت داره من بهش میگفتم ساحر چون دین و دنیامو گرفت چون قویه و میتونه یاد امام زمان عج رو بگیره و سپردنش به کار من ولی من اصلا نظرم خوب نیست وقتی حالم بده نگارم میاد توی ذهنم ولی من نظر ناپاک هنوز بهش دارم و خیال بد میکنم امروز صبح دعاش کردم و دیدم خعلی حق داره و احساس کردم کاره اونه اینکاره نه حرف دل خودم من روحم تسخیر شده و یه بازیگری ام که اختیاری نداره و شهوتمم داغونه دیگه مثل سابق نیستم و نگارم منو درک میکنه حتی اگر گناه کنم از پیشم نمیره و اگر بره من داغون میشم اگه حتی از زنی خوشم بیاد غیرتی نمیشه گرچه یاد هر زنی رو قبلا خارج میکرد و اگه به دختری می اندیشیدم که باهاش ازدواج کنم یا فکر بدی میکردم میومد خودش رو میانداخت توی ذهنم ولی الان از چشمش افتاده ام و برام گریه نمیکنه و دوستم نداره ولی باهامه اولش فکر میکردم محض وبلاگه ولی باور کنید نیست من اگه گناه کنم اون منو از غم نجات میده و دعام میکنه با اینکه من نگاه و خیال بد بهش دارم امروز صبح دعاش کردم بعد تو نماز بهم گفت تو از فلانی هم بدتری حالا نمیگم کی یه نقر هست که به هیچکس نگفتم ولی بدم میاد ازش و رو مخمه ولی هیشکه نمیدونه و من ازش خوششم نمیاد ولی نگارم امروز صبح گفت تو از اون بدتری!!! و من گریه ام گرفت :( اگه اون نباشه خدا نیست در قلب من و منم اول میگفتم شیطانه حتی تا چند ساعت پیش ولی وفتی دیدم جای دعام خالیه و بالا نمیره وقتی فهمیدم که ارتباط من با خدا از طزیق نگارمه چی بگم اون منو فراموش نکرده من باهاش بدم وفراموشش میکنم همش حتی نمیدونم باید چه کرد کمک کنیم.

قاضی خانواده!

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۲۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یه حالت روانی گرفتم دارم دیونه میشم و اون اینه که هرلحظه به رفتار و قیافه ی خودم فکر میکنم و اینکه برای دیگران یه نقشی بازی کنم و شیاطین و هر طوری میشه یه واکنش داشته باشم که اصلا مهم نیست همش درد نیست که قضاوت میشه بلکه یه نوع وسواسه و بزرگ نمایی آنچه هستم و فراموشی خدا و بازیگر شدن برای چشمان پنهان و زندگی واقعی نکردن و فیلم بازی کردن و درست رفتار نکردن و جواب دادن و عکس العمل ناواقعی به اهل خانواده ام و اهمیت دادن به چیزایی که واقعی نیست و مهم نیست و یا مورد بازیچه قرار گرفتن و مهم دانستن دیگران و هرآنچه هست و نگاه کردن و رد کردن و احساس زرنگی در مقابل فتنه یا هر آنچه شما بدانید و زندگی نکردن و مسایل ریز را بلند و دشوار کردن و حساس شدن به مطالب و اوهامی که از بزرگی خویش دارم و انگار زیر ذره بینم و باید ادامه دهم و حال زرنگم غافل از اینکه گذشته از این مطالب نکته ی دیگر در ذهنم بود که شما هرچه قدر آدم خوبی باشی و هرچه قدر عاقلانه رفتار کنی هرچه قدر زیبا باشی و حتی خدایی افرادی هستند شهوت پرست و بد و همه ی زنان خوب نیست و هستند کسانی که خرابت کنند حتی هرچه قدر تو خوب باشی و خوب عمل کنی آن ها بدند یا برعکس هر چقدر آن ها خوبند ما بدیم و آن ها را درک نمیکنیم !!! پس باید برای خدا کار کرد و دل و امید به خلق خدا نداشته باشیم.