حسین فاطمه هم بعدش عریان شد
و یار او قبل جنگ خود عریان شد
و زینب کبری ناجوانمردانه عریان شد
یزید ملعون برای عریان شدن بود و عریان شد
و تیر سه شعبه برای گلوی طفل عریان شد
و بعد آن خمینی درون قبر عریان شد
چرا چون حسین بی کفن بود و عریان شد
درون قبر و بعد شهادت ابوفاضل عریان شد
و مادرش کنار دردانه نالان شد
سپاه بی دفاع فرشتگان که نالان شد
پیامبران ازلی با چشم تر به حتم نالان شد
و زینب کبری ز درد و فراق بود که نالان شد
سه ساله طفل هم ندانسته نالان شد
سر پدر به بغل گرفت و بعد نالان شد
ومادری که بعد به آب چشم دوخت نالان شد
چگونه تحمل دیدن آب به یاد شش ماهه نالان شد
امام چهارم چگونه یاد واقعه کرد و آرام(پریشان؟!) شد
ز سجده های روز و شبش بود که آرام(پریشان؟!) شد
حسین جان بخواب که با رفتنت خدا هم آرام (پریشان؟!)شد
وزینب کبری درتماشای آخرین علی بود و آرام(پریشان؟!) شد
و نیزه های فراوان به قلب دوست آرام(پریشان؟!) شد
برای دیدن یک بار دگر پدرش ابوفاضل آرام(پریشان؟!) شد
و آسمان اول بعد این واقعه آرام(پریشان؟!) شد
که دیدار حسین بود و فرشتگان و خدا که آخر عرش آرام(پریشان؟!) شد