بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۵ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی |
۰ نظر
نمی دانم در آن فکر نجست چه حالی بود ای سوسک
نه غم دارم تو را کشتم به زیر پای خود ای سوسک
تو را کشتم نه انگار است ظلمی نه جرمی و هم آهی
عذاب خداوندی گزیبانم نشد ای سوسک
در این فکرم که گر مخلوق او را کشتمی ای داد
عذابی نائلم گردد که باشد تا ابد ای سوسک
تو گر زشتی نجسی گر چندش برم باشی
نهایت خالقی داری عاشقت باشد ای سوسک
چرا از کشتنت دلمرده یه با وجدان نمی گردم
چه آسان میکشند یاران را مثال کشتنت ای سوسک
چه خرسندم تو را کشتم و لیکن لااقل خوشرو
به یادت شعر میسازم به فکرم، جان ای سوسک
- ۹۵/۰۴/۰۷