بسم الله الرحمن الرحیم
حمید باشد و لایق هرکس که کنج خانه نشست
به عمرش حتی یک بار زانو بغل گرفته شکست
درون قلبش خمیده سر به زیر گریه دمید
فرشته های خداوندگار را یکی یکی به خانه کشید
که ای ملک های تازه به دوران رسیده ی ملکوت
خبر ندارید که کجاست عشقم به زیر چرح کبود
اگر فسانه باشد و این دیدار و دیدنش خدا
چگونه پس این دل شده هوای کرب و بلا
نهنگ پیریم که به ساحل کشاندنم ای دوست
نباشد این مرگ و خودکشی ز من کز اوست
یکی صدا می کند یکی جدا می کند یکی می خراشتم
یکی دعا می کند تو را اگر نیایی که راحتم
همیشه راه خدایی باز و لیک سر به زیر
همیشه دوست نخواهی اگر خوری یک تیر؟!
شرافت نبوی همه جمع است و ما کوریم
پیمبر از اینجا رد شدست و ما هم دوریم
شهان عالم جهان همه که دیگه فهمیدند
و ثقل عالم هستی هم از نظر دیدند
و مردم ما اینبار یاد برده اند نه حاکمان شیرند
که دست خویش مردم نامرد رد کرده و شهان زیرند
که لقمه ی حلال نخوردند فکر عاقبتش نکنند
که سنت نبوی را به زیر پا له کنند
چگونه رد بکنیم تو را ز دشمن و مردم
نیامده ای چه بهتر که گشته اند سردرگم
- ۹۴/۰۶/۲۴