یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۱۰۶۳ مطلب با موضوع «تفکرات اجتماعی» ثبت شده است

ejtemaع

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۴ ب.ظ | علی | ۱ نظر


من خودمم دفعه ی قبلی که تنها شدم تو خونه تو شبهه گیر کردم .

در خارج اغلب که اینکارارو میکنن به خاطر دوربین که دیده میشن عقل نصفه و کاری دارند گرچه کارشون زشته زشته مخصوصا ما ببینیم و ستایش نمی کنیم اصلا کارشون رو ولی بالاخره همین خشکی مقدسا تو رختخواب شب بدترشو میکنن و فحش میدن به هم در صورتیکه گفتن مست نشوید و باید عقلی داشته باشیم و به هوش باشید در حالیکه اگه بهوش هم نباشید در حالت سکس به حالی و حولی خواهید رسید بالاخره ولی مضراتش بیشتره اینم بدبختگی همیشه جامعه ی ما بوده که اینا فرزندان باشعورتری دارند نسبت به ما گرچه دارند اشتباه میرند به پیش!!!!!!!!!!!!!!!همین یا شاید مسخ شدیم و خبر نداره طرف مرتیکه...

TIMTIM & EJTI & SHAKHSIKOLAT

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر


در حین سکوت چیزایی به دهنم رسید هنوز در جیبم یه خورده پوست

پسته هست و لیکن ذهنیاتم رو از قبل موضوعش رو نوشته ام تا الان توضیح بدهم و شاید شما که همیشه از من جلوتر بوده اید بدونید و کنجکاو بودیدا ولی باور کن ارزش این چرندیات رو نداره...

فیلم السون و والسون که بود که دو تا آقا پسر بودند من همیشه به خودم میگفتم که این دوپرنده به منزله فرشته هستند و نمی فهمیدم هم که چه کار می کنند و کوچیک بودم انگار کاری نمیکردند...حالا یه دون دون هم بود که میگفت پسته رو با دندونات بیا و بشکن و همیشه انگار در حال اعفال طرف باشه و به منزله ی شیطان یا فرد جاهلی بود که قصد اغفال داشت و لیکن کارش برای از کار گذشته ها بود شاید که میگفت حالا که دندونات خرابه بگیر بشکن و بخور هر چی دلت میخواد حتی پسته رو با دندون! یا بادوم رو! همین دیگه بی کار نشسته بودم یه دونه پوست پسته کردم در دهان و شکستم و  خوردم انقدر تیکه تیکه کردم در حدود یک ساعت و با بزاق قاطی کردم یه چیز هضم شدنی دراومد که شد بحوریم برای امراض جدید!!!!!!!!!!!!!!!!! چون میدونید امراض جدید خدا نعمت هاشو زیاد کرده و داده در ضمن یکی بود داشت تلوزیون نگاه میکردیم میگفت من دور ریختنی و آشغال ندارم هندونه رو هم با پوسش میخورم که تعجب کردم!!

البته اگه خیالاتی نشده باشم که واقعا ریز ریزکردن مخصوصا با بزاق و دندون عامل کشنده ی بیماری جدید هست یا نه البته زمانیکه که از پودر استخوان استفاده می کنند و ژله می سازند میدن دست بچه ی مردم..

در مورد چیزای دیگه هم فکر کردم مثلا ریشم رو طبق آمار نتراشم ببینم خودش میریزه یا دست نزنم ببینم شیطان  پیداش میشه فقط دعا کنید کسی نیاد من قرصم رو نخوردم که بگم من روانی نیستم و زن رو میتونم بگیرم با خیال راحت شاید...دعا کنید که مثل دفعه ی اول حالا که قفل دارم و مثل اون دفعه قفله گم نشده نابود نشم و مثل دفعه ی اول که رفتم اونجا با زور و پلیس نیان دفعه ی آخر هم یه مامور شخصی اومد و بردم به اون تیمارستان ولی خوب خلاصه اومد تو تیمارستان گفت منو میشناسی گفتم همونی که که دستم روبست زبونش رو گاز گرفت که یعنی هیچی نشده و شتر دیدی ندیدی و منم همین کاروکردم..

بعد فکریات دیگه داشتم اینجا نوشته وقتی که اعتماد به من علی نبود که تو دیگه کی هستی که داری اینکارارو میکنی و نظام برای من شخصیتی تعریف نکرده بود فقط نکشینش همین.. اون موقع من چه باید می کردم؟؟ برای نجات خود و آینده...

اینجا  نوشتم که من دیشت تا حالا بلند با خودم صحبت نکردم و چون میدیدم که بله از بیرون فکرم رو میخونند و بلند هست نمازم رو زنونه و یواش خوندم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نمی دونم چی شد که در مورد زمین کشاورزی هم صحبت شد که باید شیب دار باشه که از بالا آب سر بخوره البته در روش غیر قطره ای ها...

ej & tim

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر


الان دیگه تموم شد ولی قبل اینکه فیلم تا ثریا تموم بشه داشتم نگاه میکردم که این زنه ثریا خانوم داشت چادرشو جلوی دهان مبارک گذاشته بود و  حرف میزد بعد من یاد خودم تو همون خانه خالیمون افتادم که فیلم هم بازی میکردم و اینا دیگه مهم نیست و از دست رفته است چون عالم بالا دیده حالا نمیدونم جن یا شما باخبر باشی خونه که خالی بود!!!

خلاصه چادر سر میکردم می انداختم روی دوشم و نه سر و صورت حرف که میزدم صدای ابلیس بیرون میومد من انداختم روی سرم به خاطر فیلم بازی ها بعد ادای مادر شهید ع در میوردم و صدام میشد پیرزن یعنی نقاشی میشدم به هر سبکی یه مرتبه میرفتم تو اتاق زیر چادر قلدر میشدم و یه نقش دیگه ی بود با چادره هم یه بلایی سرش اوردم که از گفتنش بگدریم که چه شد بی ادبی بود ولی توی تصورم تو حمام دیدم زنی رو که چادر داشت یه کمی هم روسری صورمعه ایش معلوم بود میخواستم ادای ایشون رو درآورم که تصور کردم میرفتم جلوی آینه و خودم رو عوض میکردم وقتی هم که بازیم تموم میشد چادر رو می انداختم و پهن میکردم رو زمین میدیدم که جلب توجه به چادرس نه من و انگار دارند نگاهش میکنن والا روح که دیگه چادر مقنعه فکر نکنم داشته باشه که ببینیم تو خیال چرا؟ من چه میدونم!!!خلاصه همین رو میخواستم بگم که تجربه کسب کردم که چادر رو جلوی دهان بزاریم و حرف بزنیم صدامون و در نتیجه نقشمون تغییر میکنه و اینا رو همونجام گفتم و از آب گذشته ست ها وگرنه هیچی و خلاصه بعضی زنا میکنن تو دهنشون چادر و حرف میزنن که چندش آوره برای مردا که نگاشون میکنن اینا اسراره بود که جلوی دهان بزاری و حرف برنی ها. و خلاصه تو فیلم قهوه ی تلخ هم بود که دستمال داشتند تو دست که یه مزایایش دوری چشم بد و چندش شدن طرف لامصب هست که باهاش بازی می کردند هنگام گفتگو اینم مثل اون سرشه بوای آمریکایی هم نگاه میکرد تو یاهو نشون میداد وقتی مسنجر رو باز کردم که فوکوله چیه پاپیون زده بودند و اوضاع الی بود قبل از جنبش 99%..


مجتمع ساختمان (اجتماعی)

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر


حالا که موضوع سرگرمی شد بد نیست بگیم که اگه یه روزم دیدیم یه مجتمغی تو شهرمون ساخته شده مدرن یقین میکنم که ار مردم میخوان پول بکنن و کار دولت و رئیس جمهور نیست مثلا همین بزرگترین مجتمع تفریحی استخری هست چیه که ساختن همش برای پول گرفتنه و هرجا هم پول گرفتنه باید به سیستمش بسازیم نه اون با ما درسته ایراد میگیریم ولی پشت پرده هایی داره که آدم راحت نیست مثل اینه که بری توی یه رستوران مدرن باید مثل بقیه مدرن باشی تا بری مثلا کبابی سنتی کازرون (تو شهر  ماها) بعد این یه معنی دیگه داره باید مردم احساس آرامش و راختی هم بکنن در این چور چیزا همین همشم میدونیدا ولی صبتشو نمیکنید...اصلا آدم میره همچین جاهایی یه آرامشی هم میگره برمیگرده که خبری از چیزی نیست که بخواد بگیره و زشت باشه مثلا و هرچی دیگه که وسواس دارند مخصوصا خانما که وسواسشون به حق هم هست میخوان پیش همسرشون باشن و دل به اون بدن تا کلاس طرف

اجتماعیش

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر


حالا میریم سراغ بعدیش تو کتابه البته مو نمیخوام کسی رو  موعظه کنم دارم رو کتاب میام بالا و خلاصه نویسنده اش کی بوده خدا میدونه همین استاد علی اکبر رو میگم شاید کار یکی دیگه باشه این فقط نوشته؟؟ها.

خلاصه خیلی حال کردیم با این کتاب و میدونی برای سن ماست دیگه گیر ندین چرا بالانر نمینویسی بلد نیستم همین

نمی دونم کی رو تو خواب دیدم سیدمون بود خودش بود یه گوشه نشسته بودم بعد اومد یه ذکری رو گفت و هنوز ملک الحق المبینش رو نگفته بود خوندم ذهنش رو که میخواد همین روو بگه و با هم توی دلم گفتم ببین چه تیز هوشم ولی نگاه تو همین کتاب میگه کار عقل و هوش نیست!!!!!!!!!!!!!

جهاد اکبر

"ای شهان کشتیم ما خصم برون         ماند خصمی زو بدتر در اندرون

کشتن این کار عقل و هوش نیست      شیر باطن سخره ی خرگوش نیست"

مولوی مثنوی

خصم که پرسیدم یعنی دشمن و سخره هم یعنی ذلیل و مقهور و زیر دست کسی شدن

یعنی ما دشمن بیرونی رو کشتیم و فتحشم شاید کرده باشیم اصلا ولی دشمن درون که بدتر

ببین میگه همون نفسی که کشتنش دست عقل و هوش هم حتی نیست یعنی ممکنه گمراهانه و کفرانه و نامشروع اصن باید کشته هم بشه تو سیستم غلط ما و همون نفسی که روانشناسا میگن راحت باش و اصلا میگن وجود نداره توهمه باید آزاد باشی این کار ما نیست کشتنش و باید از یه طریق بالاتر کشته شود و اون بیت هم که میگه شیر باطن سخره ی خرگوش نیست هم اینم به نظرم نکاتی داره که به ذهن من نمیخوره و باید مشورت هم کرد یعنی سخته شاید این معنی ش باشه ولی معنای دیگری هم باید داشته باشه خلاصه این روانشناسا مسخره میکنن شیر باطن رو!!!!

حالا همین کارشناسایی که مولوی رو قبول دارند و براش سیمنار چند میلیونی ترتیب می دن در ایران و خارج همین نظریه های پوچ رو دارند ها و انگار شعراشو نمیدونن وو میخوان جنگ تبلیغاتی علیه اسلام راه باندازن چرا؟چون برخی عرفا زیرکانه قبول نداشتند کاملا مولوی رو و ما هم نداریم ماهم به قول آیت الله  فاطمی نیا همه ی شعر های ایشون رو قبول نداریم و میگیم مثل هر انسانی ممکنه اشتبی هم کرده باشه مثل من و شما و تو..

یاد ذکر خدا(شخصی اجتماعی دینی روایی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

هم داشتوم بری خودوما مرور می کردم یک چیزی را و هم میگفتوم باخودوم که بله یه چیزی مثل شهوت فتنه است اصلا فتنه و با خودوم میگفتوم که اگه شهوت داشته باشی بعضی مواقع بده اگه نداشته باشی هم بده باز اگه شهوتت برانگیخته بشه گناه میکنی از زیادی شهوت و اگه نداشته باشی میگی نگا کن شهوت نداره و مریضه اصلا و از این حرفا و همین که اگه با یه فیلم مورد دار با عکس زشت شهوتش گل کنه همین گناهی مرتکب میشه و میگن چقدر ضعیفه که با یه عکس اینطوری شد اگر هم نکنه میگه مثل سابق نیستم و از طبیعتش افتادم  خلاصه داشتم به این چیزا فکر می کردم و اینکه شهوت فتنه است و  پیش خودم همینطوری داشتم توی 10 20 ثانیه فکر می کردم تموم شد  بعدش اومدم یه کتابی باز کردم تا بخونمش چیز عجیبی دیدم همون اول کار و اولین مطلب درسش  و مشتاق شدم بیشتر این کتاب رو ورق بزنم حالا  و اونم اینکه نوشته بود توش که:

 

 

"هر عمل خیرى ، حدى از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت ، ضدش حاصل مى شود، یعنى اگر انسان پایین تر از حد مطلوب انجام داد قاصر و یا مقصر است ، و اگر بالاتر از حد مطلوب بود، به صعوبت مبتلا مى شود، تا این که به حدى مى رسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر مى گردد. مانند نماز که بدن انسان طاقت زیاد نماز خواندن را ندارد، و یا مزاحم خیراتى است که به سبب نماز از انسان فوت مى شوند، به گونه اى که دیگر انسان نمى تواند آن ها را مثل گذشته انجام دهد . سایر خیرات و طاعات نیز این گونه است ، به جز ذکر الله چنان که در روایت دارد که حدى براى آن نیست"

 

خوب برام جالب بود شانسکی چه چیز خوبی رو یافتم و فکرم هم پلید نبوده ان شاالله چون به خوب چیزی رسیدم و ممکنه یه منشاتی داشته باشه اگه شانس فقط تو کار نبود اما جالب تر این شد که این جمله رو شنیدم که ذکر خدا حدی برایش وجود ندارد انگار هرچی خدایی میشه ماندگاره در ادامه در همین کتاب:

 

" در آن روایت از امام صادق علیه السلام - آمده است :

من اءشد ما فرض الله على خلقه ، ذکر الله کثیرا . ثم قال : لا اءعنى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر و ان کان منه ، و لکن ذکر الله عند ما اءحل و حرم .(3)
از سخت ترین چیزهایى که خداوند بر خلق واجب نموده ، ذکر بسیار خداوند است . سپس فرمود: مقصودم سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست ، هر چند این ها نیز از یاد خداست ؛ بلکه منظورم یاد خدا هنگام حلال و حرام او است .
یعنى ذکر قلبى محض . آیا واقعا سبحان الله است و اءشد تذکیرا؛ (بیشتر انسان را به ى اد خدا مى آورد) است ، و یا این گفتار حضرت یوسف - علیه السلام - که :
معاذ الله انه ، ربى اءحسن مثواى انه ، لا یفلح الظلمون (4)
پناه بر خدا!او پروردگار من است ، و جایگاهم را نیکو قرار داده است ، و ستمکاران هرگز رستگار نمى شوند.
بسم الله بفرمایید، کار گذشته بود که قرآن مى فرماید:
و هم بها لولآ اءن رءا برهن ربه (5)
حضرت یوسف - علیه السلام - نیز آهنگ او را مى کرد، اگر برهان و نشانه ى روشن پروردگارش را نمى دید.
آیا همه اش به اختیار او بود، یا خدا حفظ کرد؟ چه کار کرد؟ آیا کارى کرد جز این که برهان رب را دید. البته قطعا هزارها کار پیش از آن انجام داده بود تا اسباب برهان رب را در اوقات خلوت تحصیل کرده بود، که در آن موقعیت حساس برهان رب را دید."

 

 

البته باز برام درست جا نیافتاد که چه طوری ذکر خدا حدی براش نیست و حالی میده که خسته کننده نباشه چون درست و حسابی خودم تجربه اشو نداشته ام اما جالبه اینو یافتم توی متن کتاب که یاد خدا در هنگام حلال و حرام او یاد خدا در هنگام حلال و حرام او یعنی یاد خدا وقتی میخوای حلال خدا رو انجام بدی بکنی وقتی هم میخوای توی دام گناه بیافتی باز یاد خدا رو داشته باشی تا گناهی نکنی یعنی اصلا در همه حال یاد خدا باشی نه همش در ذکر و راز و نیاز نه همش مثل من که رفتی مسجد تو نماز جماعت تازه بگی کو خدا خدایا چرا بهم محبت نمیکنی چرا یه حال خوشی نداری در حالیکه الان که یاد خدا نیستیم فراموشش کردیم میخوایم مثل بچه کوچیکا هر وقت خواستیم متصل باشیم هر وقتم نخواستیم گناه و توبه و فراموشی و از این حرفا نمیشه کار کرد اینطوری خودش شرکه این نیست؟ (اینم یه نکته ی دیگه)

یه نکته دیگه میگه هزاران کار دیگرو کرده بود حضرت یوسف (ع) که گناه نکرد تو اون لحظه یعنی یاد خدا همراهش بود خدا هم یادش کرده بوده اینم از این خلاصه این کتابه نمیدونم اسمش چیه معرفی کنم اگه همین متن زو سرچ کنی میتونی پیداش کنی اسمشو شاید بعدا خودم سرچ کردم اگه بیکاری زد به سرم اما در مورد دوباره آیت الله بهجت هستش و بعد و قبل و حین درس دادن این چیزا رو گفته ایشان حالا اسمشو نمیدونم چیه بگردی پیدا میشه!

السلام علیک (روای اجتماعی دینی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

شاید سوالی که برای ما پیش بیاید این است که قیافه ی امام زمان (عج) شبیه کیست؟؟ لااقل شبیه ترین افراد مشهوری که ما می شناسیم البته نمیشه حدس زد و امام زمان (عج) هم شبیه زینب (س) است شبیه کیه؟ چه میدونیم شبیه پدر بزرگوارش!!!

 

اما چه کسانی شبیه ایشان هستند موهای ایشان تا چه حدی بلند است اصلا اگر ما چهره ی ایشان را ببینیم یه وقتی حالا می شناسیم؟؟ بیماری هم در ایشان نفوذ کرده؟؟ چهره ی ایشان بر اثر گناهان ما نورانیتش کمرنگ گشته؟؟آیا اگر مردم ناز پرور ما و این هایی که مدعی اند از صداو سیما تا رادیو و روزنامه ها تا آخوند ها هم اکنون فقط ظاهری ایشان را بشناسند قبول دارند (فقط ظاهر و قیافه)؟؟آیا ظاهر کسی که حبس کشیده و زندانی است در این دنیا را قبول دارند یا باید این زمانه ما بگذرد و ظاهرا تغییراتی صورت بگیرد؟؟آیا کسانی که امام زمان (عج) رو دیده اند با لباس روحانی بوده؟؟ آیا به هرکس متناسب با خودش لباس بر تن دارند؟؟ آیا آن کسانی که امام زمان (عج) رو یکبار در عمرشون دیده اند و داستانشان به گوش ما رسیده از آمدن آقا برای شفاعتشون از صحبت کردن هاشون با ایشان بیشتر دیدند یا ماها؟؟ آیا بازیگران تلوزیونی که انتخاب می شوند شبیه ایشان نیستند یا از نزدیک ندیده اند ایشان را یا می شناسند ایشان را اصلا یا نه مثل مایند؟؟آیا چند درصد مردم ایران ایشان را دیده اند؟؟ چند درصد حرف زده اند یا حداقل سلامی یا سرشون رو به زیر انداختن و رد شدند؟؟ چند درصد در ارتباط با دل اند؟؟آیا در کوچه ها وقت دیدار است یا فقط مساجد و حرم ها؟؟چند درصد دیده اند و می بینند و نمی شناسند؟؟ آیا نشناختن امام زمان(عج) عین مردن به صورت جهالت نیست؟؟

اینا که میگم برداشت خودمه چیزی که معلوم است این است که همیشه تاریخ در حال تکرار است فقط بسته بندی ها تغییر پیدا خواهد کرد پس اگر می گویند مثلا سفیانی می آید یا دجال هستند این ممکن است در تمام تاریخ بوده باشد یا سیدی خراسانی یمانی حسنی هم حتی نه فقط بد ها و تاریخ از زمان بدو تا به حال در حال تکرار است و امید به ظهور چنان است که این نشانه ها را داده اند وگرنه خیلی ها رد شده اند در حالیکه نفس زکیه مظلوم بوده اند و تو چه می دانی چند نفر پیام حضرت را دادند و کشتندشان!!!!!!!!!

 آیا می دانستید تا به حال که آیت الله بهجت فرموده اند:"اما کسانی که نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمین معاشرند و نه در خانه و محله ظالمین هستند آن حضرت از دیده ی آن ها محجوب نیستند"

خیلی مهمه این حرف شاید ما خبر نداشته باشیم که کیا امام زمان رو می بینند و چند درصد ولی ظلم خیلی مهمه وگرنه توی مناطقی خوب که ظالمین نباشند ممکنه ایشون اصلا خانه داشته باشه!!!

حالا آیا امام عصر که بیایند کشت و کشتار رخ میده؟؟ نه آیت الله بهجت می فرمایند:"بعضی خیال می کنند وقتی که حضرت ظهور می کند کشتار واقع می شود ولی چنین نیست بلکه کشتار قبل از ظهور آن حضرت است.

مرحوم حاجی نوری نقل می کند:سفیانی را نزد حضرت ولی عصر (عج) می آورند در حالیکه عمامه اش را دور گردنش پیچیده اند به حضرت می گوید:یابن رسول الله مرا نکش!بنابراین نقل اطرافیان می گویند کسی که این همه اولاد رسول الله (ص) را کشته او را آزاد می کنید؟در هر حال آنقدر به حضرت فشار می آورند تا اینکه می فرماید:"شانکم" یعنی هر کاری صلاح می دانید انجام دهید و بدین ترتیب گویا حضرت اجازه می دهند که او را بکشند و سرانجام او را می کشند.

از این معلوم میشه درسته یه سفیانی به هر حال در راهه و اونی که مردم میگن و میخوان میشه ولی سفیانی های دیگه هم هستند و بودند مثل دجال دجال کیه حالا و افرادی هستند و بودند که بدتر از سفیانی اند و تعجب نداره که حالا سفیانی رو بدترین آدم دنیا تلقی کنیم در خودت بنگر!!! خیلی ها هستند که بدند ولی امام زمان اون هارو به حال خودشون واگذار کرده نمونه اش خود بنده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آیت الله بهجت در ادامه"مرحوم مقدس مشهدی در عتبات از خدا خواسته بود که بفهمد آیا سفیانی هست یا خیر؟ در کاظمین در وسیله نقلیه ،عربی که کنار او نشسته بود وقت پیاده شدن به او فرمود، آری سفیانی هست! این داستان بیش از پنج، شش سال قبل واقع شده است."

 

اجماعی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ق.ظ | علی | ۱ نظر

شیخ انصاری (ره) رضوان الله علیه در جایی اونطوری که یادم هست چون می دونین که در جوانی زد دل رو به دریا و از مردم فاصله گرفت و رفت یه گوشه ای بعدش فرموده قریب به این مضامین که راه از اونی که تصور می کردم آسونتر بود یا شاید یه چیزبهتری گفته باشن بعد مو هم اونطوری که  یادمه اون موقع ها که میخوندم احوالتشون رو گفتم چه راهی دیگه ؟به خودوم گفتم خوب کاری کرده اصلا خوب  وگرنه انقدر پیشرفت که نمی کرد (حالا شاید برم دوباره احوالاتش رو بخونم که چی گفته دقیقا) خلاصه اینکه حالا که داشتم فکر می کردم همینطوری ذهنم رفت روی گفته اش گفتم شاید ایشان امام زمان رو میدیده در کودکی و نمیشناخته است و شاید همسایه ی همدیگه بودن و ایشون خودش رو زده جدا کرده رفته یه گوشه برا خودش و اشتباه کرده باشه!خیلی ممنون

تهاجم فرهنگستان(شخصی اجتماع رواع دین

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یه چی می گویم یا خیلی جدی بگیر یا اصلا ولش کن!!! اونم اینه که مقام معظم رهبری حفظه الله وقتی می فرمایند ما در تهاجم فرهنگی قرار داریم چرا جدی نمی گیریم؟؟ باید بفهمیم بیدار بشیم ما که تو جنگ که پسرفت دیگه نمی کنیم شایدتم برگشتیم به قرون وسطا با شمشیر حرفی نیست اما اما لااقل اگه شما اینقدر می ترسید از کشت و کشتار سفیانی پس گوش کنید دیگه از این بدتر که نیست و هم می تونیم بگیم حال ما و هم حال اون ها هم دیگه بدتر از این نیست که مثلا توی زاهدان طرف برای اینکه وعده گرفته که بره به بهشت یک بمبی به خودش میبنده و خودش و 30 40 نفره دیگه رو میبره اون دنیا!!! دیگه بدتر این سراغ دارید برا بهشتم کار کرده ها..بله بدتر؟ کشتارهای دیگه ای که ملت ها الان بیدار شدن مثلا، اینم از اون خوب چرا اقدر از سفیانی می ترسید که بیان چرا انقدر عقب مونده؟؟ شما این رو در نظر داشته باش وتوجه داشته باش به این گفته که آقای بهجت می فرمودند در جواب سوالی(منبع:کتاب پرسش های شما پاسخ های آیت الله بهجت،قیمتشم 2500 تومان!! یارانه هم تعلق نگرفته!!!) خلاصه آقای بهجت در جواب سوالی در مورد فتنه آخرالزمان فرموده اند:"گرفته شدن ایمان از  اهل ایمان از کشته شدن آن ها بدتر است" خوب این یعنی چه؟ یعنی همین جنگ فرهنگی دیگه.

حالا مثلا این یکی رو داشته باش به نقل از هم ایشان که "...همچنین در آن کتاب آمده است:وقتی سفیانی می آید هر کس نام او محمد علی حسن حسین زینب ام کلثوم است و نیز تعداد زیادی از زن های حامله را می کشد. در روایتی آمده است:سفیانی صدوهفتاد هزار نفر را در فلان محله یا منطقه عراق می کشد و ..."

حالا ایمان بدتره بره یا کشته بشن اصن؟ شاید اصن منظور همون تهاجم فرهنگی هم باشه آخه چقدر از جونت میترسی؟والا ایمانت مهمتره حالا ما گفتیم!!!!خبری نیست.خلاصه شما یقین کن اگه کشت و کشتاری هست یا اصن اگه سفیانی که میگن زنده باشه که هست اول اینکه پر از زندان های مخوفی که از زن های بیچاره و برهنه است در اسرائیل ساخته است و الان تمام فیلم های مستهجن ساخته شده رو مدیریت و توضیع و پخش میکنه فیلم هایی که جوان ها و نوجوان ها را نابود خواهد کرد اصن یه زمانی دبستان که بودم شایعه بود که آمریکا میخواد شبکه های خودش رو و فیلم هاشو و برنامه هاش کاری بکنه که توی ایران هم با تلوزیون پخش بشه برای عموم.بله درسته که ماهواره هست!!! و بالاخره سفیانی بیدار میشه و خودش رو نشون ملت میده و جوان هایی که زن ندارند روز به روز گذشته از ایمان بعضی ها فاسد هم میشن بله حالا بعضی از خدا بیخبر ها این رو درک که نمی کنند منتظرند هنوز که سفیانی پیداش بشه و دنبال سپاهش میگردند و نمی دونم سوریه فتح (فتحه فتجه) ایرانم نصفش دست شما نیست و روحانیت اصن بعضی از روحانیون هم همینطورند که میگما بینشون این ها هستند ومستند می سازن چیایی میگن ولی بخ گوش خودشون رو ندارند و نمی دونن جوان ها تلف دارن میشن پرپر میشن آب میشن میمرند ایمانشون رو میدن اینارو پس کی میبینه؟ کی فرهنگ سازی میکنه هیچکی!! وجوان ها که فاسد شدند مملکت فلج میشود اصن نابود میشه اصن طوری نشده مایبیصدا.کام اینم فیلم میزاره فیلتر نمیشه!!! بله همه  ی اینا هست دست به دست هم میدن و جونی که میاد قهوه ی تلخ دانلود کنه معلوم نیست بعدش چی سرش خواهد آمد به زور اصلا کسی صدای ما رومیشنوه؟؟

شایدم از جهالت بعضی ها انقدر منتظر بمونن تا روزی بالخره به مرادشون برسند و همین ها و کشتارها رخ بده داره میده ها ملت بحرین مثلا لیبی مثلا داره میشه ها هوشش وگرنه ملت همسایه دارند یکی یکی کشته میشن هیچکی هم صداش در نمیاد البته من اقدر دلسوز نیستم و دلم سنگه سنگه اصن نمی دونم عادت کردم چی شده که اینطوریم ملت افغانستان کشته میده خود ایران بمب میزارن دیگه عادی شده برام مهم نیست هست؟؟؟

اجتماعیه

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر


اول بگوم تو همون کتابی که مد نظرتون هست دوباره روایتی پیدا کردوم و اینو بگوم مو بچه یما که این حرف می زنم گرچه بری خودوم پیروم اما 21 سالمه جون می زنم یا پیر؟ خلاصه اینکه از قول آیت الله بهجت فومنی (ره) فرمودند که"شاید در روایات وارد شده باشد که :"ینکره اکثر من قال بامامته" یعنی بیشتر کسانی که اعتقاد به امامت آن حضرت دارند او را انکار می کنند!"

خلاصه اینکه بله صلاحمون نیست که ببینیم شاید وگرنه ما طبق خیالات و وعده ها شاید اصن یه چیز خرافاتی توی ذهنمون باشه ازایشان نه خرافاتی ها میخوام اینطوری بگم که مثلا آقای بهجت در همین کتاب نقلی از ایشان است در مورد دعاکردن ایشان در حق خودشان تا اینجا که":...اما در مورد خود حق ندارند(دعا کردن رو میگه ها) هر چند برای دیگران مخصوصا در امور فردیه عنایت خاصی دارد اما در امور اجتماعیه که مربوط به خود آن حضرت است خیر و..."

خوب از این می فهمیم که ایشان بر خلاف تصور خیلی از ما متواضع تر ازاین حرفا هستند و سر به زیر وگرنه ما اگه ایشون رو ببینیم انتظار معجزه و خارق العادات برای ظهور یا هم که می بینیم متاسفانه شاید از شندیده هامان انتظار معجزه ای چیزی داریم درسته در مورد ما ممکنه این رخ بده و شفاعتمون کنند اما خلاصه اینکه اگه ببینیمشون با حال گناه و کم ایمانی مون قبولش نخواهیم کرد به عنوان امام حالا اگه رودررو هم وای نایستم همشم به خاطر همین ایمانه که نداریم خودمون رو دارم عرض میکنما نه شما رو خلاصه شما در نظر بگیر همین فیلم مختار رو که از صد قدمی همه میشناسنش همه احترامش میزارن با گرمی سلام می کنن آی تویی فلانی حالا اسمش یادم ابواسحاق بود؟؟ همین خلاصه اینطوری نیست گرچه از طرف امام زمان اونطوریه و ممکنه باشه و گرم بگیره ولی آیا ما هم اگه بشناسیم اصن جرات میکنیم؟؟ نه یه چیزای دیگه رو دارن نشون میدن و مردم هم عاشق همین چیزان که یکی رو الکی بزرگ کنن وگرنه متواضع ترین فرد نه نیاز داره و احتیاج نه کوچکه بلکه ما خودمان در مقابل حق خواهیم ایستاد و انکارش می کنیم چون مگه پیامبرا نیومند بهشون گقتند شما هم که یکی مثل ما هستید و بشری همانند ما و میخورین می آشامین ما مردممون رو در ضحنه ای پروراندن غیر از واقعت و ما هم همین چیزا رو میگویم و اصلا انتظار دیدن ایشان را نداریم شاید هم کار درستی میکنیم که سید خراسانی این همه یار داره!!! ولی به هر حال پذیرفتن حق کار هر کسی نیست مخصوصا ایمان نداشته باشه من خودمو تو جاش میزارم که در این موقعیت قرار بگیرم شک می کنم قبول کنم اگر واقع اندیش باشم وخیلی ها همین براشون خوبه که درد دل می کنند یه عمری و ایشان رو دیده اند و نمی شناسند و همین شناخت دل هم کافیه وگرنه شناخت دید چشمی دیگه بالاتر از این حرفا باید باشه و خیلی سختر پیش می یاد بییییییب بییییییب آقا برو کنار دارم بوق می زنم شلوغ شد من در رفتم بای

ارزش توبه (اجتماعی) دینی شخصی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اولا خوبه یعنی خیلی خوبه آدم دنبال حقیقت بگرده گرچه نمک نشناس باشه و اینکه مثلا جوان ها یا بزرگترها آخه آدم وقتی بزرگتر شد از مد میافته یعنی می خوام بگم خوبه که جوان ها بیشتر تو این حس و حالند اگه هنوز هم باشن و گذاشته باشند!!! خلاصه میومدند از ایشان هم دستورالعملی بگیرند و ایشان هم معمولا می گفت گناه نکنید و یا از این حرفا اولا کاری به این نداریم که چرا دستورالعمل خاص کمتر به افراد می دادند ایشون و یا استادشون نمی گشتند ظاهری خوب اگه حالا ایرادی منو بیان تو گوشم بگن فلان کارو بکن فرداش دوباره در مقابل حق شیر میشم گناه می کنم اشتباه فردا هم باید یه چیز دیگه بگن و برای من بچه بازی میشود به راحتی تمام و من مسخره کننده اونم از حال و احوال و وقتش تلف میشه گرچه خوبه که آدم دنبال ایراد خودش باشه و بگه پیش خودش که اگه ایراد منو بگن خوبه اولا معصیت نکنید یه جمله ی بزرگیه ائمه هم اینطوری واضح گفته اندا و نمی خوایم مسئله رو بپیچونیم که بالاخره رفتار ها رو میشه تغییر داد یا نه و معصیت نکردن دست ماست بله دست ماست ولی خدا باید گمراهان رو یاری کنه و هدایت خلاصه اینکه این سری از آدم های به ظاهر حق جو همه شون که دنبال یه سری دستورالعمل می گردن و پیش خودشون میگن نه مشکل من یه طوریه (حل ناشدنی) که باید یه عارف و خداشناس و استاد ماهر باشه که بیاد بگه یا فلان ذکرو بگو یا فلان کار رو بکن و از این حرفا و مشکل من با همه فرق داره اگه شما هم که مخاطب بنده بشین یه روزی شاید و بخونید این مطلبو جزو حق شناسان به ظاهر باشید و بعد هم اینطوری تفکرتون باشه که بله دستورالعمل خاصی لازمه تو گوشم گفته بشه خلاصه من هم مشکلم همینه یعنی توبه نکردن که اقدر چرت و پرت میگم و اینطوریه که بیشتر ما اگه توبه بکنیم خود  مسئله حل میشه خدا توبه ی کسی رو قبول کنه بعد راهنمایش نکنه نه نمیشه حتما دستورالعمل غیبی یا حتی خودش نفهمه رو اینو بهش میده و شاد بودن هم نشونه ی هم توبه است هم اینکه داره طرف میشه همون چیزی که خیلی ها چشم دیدنش رو ندارند که کسی شاد و قبراق باشه بله اگه ما گناه نکنیم و توبه کنیم دیگه مرض اختصاصی نداریم و نباید هم دنبال دستورالعمل اختصاصی باشیم چون قرآن باز کنیم در این صورت راهنمایی میشیم از غیب دعا بخونیم میشیم اصلا همه چیز میشه راهنمای ما و راهنمایی میکنه پس چرا بعضی از ما دنبال ذکر می گردیم راه میگردیم چله ارتباط با جن روح و از این حرفا یا یه چیزی که جدید باشه یه دلیل عمده اش توبه نکردن ماست که اگه خدا توبمون رو قبول کنه خودمون اصلا هادی میشیم. حالا که اینو نوشتم بد نیست توبه ای هم بکنم در این دل شب و یه چی نگم خودمم توش بمونم نمی دونم چه طوری رسید اما صحیفه سجادیه رو باز کنم یه توبه ای چیزی بیکار نشینم حالا که حرفم این شد چون خودمم کاری کردم حالا به شما ربطی نداره ولی آدم تا میتونه زودتر توبه کنه مثل این که نه، اینطوریه که که آدم داره پیرتر میشه هر روز و توبه کردن  سخت تر و برگشتن دورتر گرچه پیر شدن یعنی توبه ی اجباری و رحمتیه اگر خدا بخواد

adwdw=اجتماعی

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

 همیشه غمگینم از اینکه کاری دیگه از دستم بر نمیاد و خودم رو هم نتونستم درست و حسابی اصلاح کنم چه برسه به جامعه رو و همیشه هم فکر میکردم آمدن ایشان برابر با معجزه ای و با این نیروهای غیبی و امدادی است که سر سرکش شیاطین و دولت های زورگو به زمین میرسه اومدیم و اینطوری هم بود حرفی نیست اما آیا ما خودمون رو آماده کرده ایم که جانمون رو کف دست بزاریم آیا اصلا پشتیبان مستضعفان هستیم و یاوریشون میکنیم اگر ما اینگونه به مستضعف تر از خودمون نگاه نمیکنیم اینطوری که روزی جانشینان بر زمین خواهندبود چه طوری میخوایم مهدی (ع)

رو یاوری نماییم؟ اگر ما از همین حکومتی به اصطلاح اسلامی و نظامی که برچیده شده حمایت نمیکنیم چگونه میخوایم از حکومتی بی ادعا تر خدایی تر اصن بهتر حمایت کنیم جای تعجبه اینا هیچ معجزه ای رخ نخواهدداد و به همین منوال که گذشت و ملت های اسلامی کشته و شهید دادن بهاشو هم میگیرن ما هم همینطور و انتظار خارق عادت رو اصن نباید داشته باشیم حکومت حکومت مردمی خواهد بود به همین راحتی و مال خود مردم است و خودشون هم باید بخوان تا بیاد و قیمتش رو ارزشش رو کرامتش رو همه چیزش رو هم باید فراهم کنند نه که بشینن به پاش همینطوری منتظرمنتظر یعنی حرکت وظهور. چشم های بزرگتر های ظالم در خواهد آمد از حسودی نه که فکر کنیم به حکومت آمریکایی هم نزدیک میشیم چه میدونیم شاید شد و در اصطلاح رفاهی است برای همه درسته ولی ما چه می کنیم

ttedd

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر


اصلا اونی که ما میگیم پیش نمیاد حرف حرف خداست و ما خبر نداریم و همینطوری خوش بودیم و میگفتیم دیو چو بیرون رود فرشته درآید/رهبر مظلوم و معصوم ما از سفر آید.حالا کو سفیانی نمی دونم نفش زکیه و حسنی و از این حرفا که همیشه برای امیدی که بیاد امام زمان بوده و تو چند تا حدیث که ما دز اختیار داریم نام امام ره اومده بوده؟ای داد و ما خبر نداشتیم و گفتیم که نه دروغه نه چیزس سیاست مظلومانه امام حسین در مورد حضرت مهدی رخ نده وگرنه امام مهدی هم شهید شده و باید خودشون برگردند به دنیا منتها توی دنیا هستند و تصرفه لطف آخر لذا داشتم داستان بعدی یعنی بعد از داستات سکووت رو و همین اشعار مولانا رو هوس کردم بخونم و هضم کنم که این شد!

حاالا داستان جی کفته میگه اگه خودمونی بنویسم اینکه به یه پیامبری دستور می دهد که به فلان پادشاه بکو از قول من خدا که عحلت نزدیکه و میخوای بمیری حالا داستان قشنگتره اگه همون کتاب یعنی تحفه ی دانشجو را بخرید خلاصه میره بهش میگه اونم میخواد از خدا که به من به خاطر فرزندی که دارم عمر بیشتری عطا بفرما بعد اینم قبول میشه و خدا میره به پیامبر وحی میکنه حالا نه که بره ها همینطوری گفتم خلاصه میگه که 15 سال دیگه بهش بگو زنده موندی بعد پیامبره به خدا میگه خداوندا تو میدانی که من دروغ نگفته ام که!!!!!!!!!!!!!بعد خدا میگه تو ماموری برو به او بگو کسی که از خدا در کارهایش سوال نمی کند(یعنی هرکار بخواهم با حکمت انجام می دهم و کسی هم سر در نمی آورد.) بعدش نوشته است که حضرت موسی به خدا عرض کرد که چگونه سامری یک گوساله صدا دهنده ساخت؟ (یا اباالفضل) خداوند فرمود این آزمایش من بود درباره آن جستجو مکن.!!!!!!!!!!!!!!!

حالا دیگه گذشته از احادیث معصومین که به عینه واقیعه همین احادیث جعلی رو از بس که تکرار میکنن و خرافی اند خدا هم دوسشون داره شاید رخ بده اصن به خاطر ایمانشون کما اینکه در مورد بت پرستان اینطوری صدق میکنه والا ما نه ما هرجوری راحت باشیم خدا هدایتمون میکنه و خرافاتی نمیشیم و با درد کنار میایم ان شالله همیشه مثال میزنم درد رو ها چون همه میدونن میگم.

همشم مال چیه مال اینه که میخوایم خودمون سلطه کنیم و حاکم باشیم نذاریم امام معصوم خودش عمل کنه و نقش آفرینیمون رو بسازه یا کمک کنه بالخره حالا تو بگو کدوم امام و پیغمبر رو گذاشتند همون حضرت سلیمان هم گیر میکرد جاهایی شاید راستِشو بخوای من نمی دونم...

seswa

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

حیفشه حرومش کنم تو پرشین وبلاگ

خلاصه نگا کن همون حدیثه بود که گفتیم که اگه پرنده ای چرنده ای خزنده ای ذکر خدا رو فراموش کنه شکار میشه و گفتیم موقع فرار از حریف اگه صداش دراومد که هیچ وگرنه شکار میشه همینا رو داشتیم میگفتیم دیگه چون ذکر خداگویی پرنده و چرنده و خزنده و ... با صداشه و ناله اش مثلا میمون ها نگاه کنید چقدر جیغ میکشن و کمتر شکار میشن اصلا حیوانات پرسرو صدا همینطورن و میمرند تا شکار شن حالا این رفتم تو کامپیوتر خواهرم شانسکی پیداش کردم برای فقط شمای عزیز تا ببینی حقیقت رو که صداش بچه خرسه درمیاد و شانس میاره!!!ظاهرا استادشون اینو گذاشته بوده تو پی سیش منم دزدیدمش حالا یا استاده خیلی باحال بوده و از آینده خبر داشته چون ماجرا بر میگرده ظاهرا به عقبتر از نوشته ی مو و خلاصه هنوز در نخوندن وبلاگ

مو و بازدید کم مظلومیم...

http://www.aparat.com/v/184260348236f9554fe9375772ff966e1139

آمدم بزارم بعداز آپلود گفته قبلا بارگزاری شده این ویدیو کاشکی یه اکشنی چیزی میزاشتم اولش با اسم وبلاگ خودم هم مینوشتم توش تا دست هیشکی بهش نرسد...

 

sibe

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر


ببین تو بسم الله بگو شروع کن همه چیزارو شاید بهت بگن یه یا علی رمزشه از اول یکی هم بسه تا آخر..............................

من آرزوم اینه که یه مردی بیاد با خیال راحت حالا نه از زندگی بلکه به ما فیمینیست ها فحش بده بره خونه ش و هیچی نشه!!!!!!!!!!!

البته ما گفتیم سیاستمون اینه که فعلا فیمینیسم بشیم بسه داره دشمن چه سیاست حالا کار به سیاستشم داریم ولی خوب راه خودمون رو میریم دشمن چه حیله ای داره زود میایم فرضی میجنگیم با هم شمام ممکنه همش فش بدی به مو ولی خوب یه طوری بهت می فهمونن خودشون تو غصه شو نخور بیا جلو پارتی الهی هم داشته باش حرفتو بگو و برو حالا ممکنه من بگم که سیاستم اینه که هر جاییم بخاره بخارونمش و این جن ها فکر میکنن من چه دارم میکنم!!! ولی یادمه سیاست خود جنبه میگفت قبلا که نخوارون شاید دارند کار میکنن برای زیبایی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بسته به آدمش داره شما که نباید چیزاتو با من بسنجی و سیاست رو ببافی باید خودت سیاست مخصوص و زندگی متقابل خودت رو شما برای خودت داشته باشی و یا علی بگی و شروع کنی شاید جهاد شما خانم بچه داریتون باشه یکی دیگه یه چی دیگه منم همینی که هستم..خودشون کمکت میکنن تو که گفتی یاعلی و شروع کردی به کارت رسیدن نیاز به بافتن چیزی و نسخه نیست من الان شاید باورت نشه مادر بزرگم به ظاهر بی سواده ولی هزار نفر رو حریفه تنهایی رفته بود برای دایم خواستگاری گفته بود یه آبی بخوریم یه شاشی در کنیم (به همین راحتی بریم پی کارمون..)از کسی هم شنیده بوده ها..ولی خوب شنیده ها روزی به درد میخورند مخصوصا اونایی که تو کودکی یاد میگیری از بابا و مامانت

فامیلی شونم (تریاک کاران) هست حالا دیگه خودت حساب کن از من چی درمیاد وقتی از اون همچین آدم در بیاد و عوض هم نکرده فامیلیشو در حالیکه بقیه اشون بجز یه خواهریش همه عوض کردند....................

aaxxa

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ای خدا نیش زنبور را برای کدامین مزاحمان آفریده ای؟ برای ما انسان ها یا به دیگر حیوانات هم نیش میزنه؟؟

slx n

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر


انقدر نظر تنگ نباشیم نسبت به اینایی که فاسد شدند و اینکاره نیستند شاید البته اینا نزدیکترند.................................میوه ی فاسد هم کاربرد هایی دارد ساخته میشن میشن  مثل لواشک کمپوتی همه خریدارند و میرسند به دست یتیمی گشنه بچه ای لواشک مریضایی کمپوتش شوخی کردم نباید انقدر بدبین بود وگرنه تو انگلیس شما نگاه کن.شما نگاهی به شهر لوس آنجلس  نام تهران بکنید دختری مونده...نمیگم ب که برن خراب بشن مثلا فقر فحشا میاره عذرشه به هر حال ان شالله وضع هممون خوبتر بشه و بچه هامون دست احتیاج پیش هیشکی دراز نکنند!میگن انجیر خشک ساخته شده خاصیتش بیشتره کلا مویز ولی همه ی میوه ها هم هس ولی من علمشو ندارم فردا شما برید عرق درست کنی بدی دست مردم ها!!!!!!!!!!!

skhr4

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

البته من تو اون خونه نگفتم این بچه های سگ ولگرد اباالفضلیا بیان توی تلوزیون جا باز کنن بلکه یه موقعیت بدن که بیان حالا فحششونم بدن برن اتفاقا من گفتم اونجاا که دیگه زنا نباید دلشون بسوزه یا برن تو گج و سیمان و کارای بیرون و داخل رو بسپارن به مردها چون میدونی آخرالزمانه یا هم دیگه از صدا و سیما پاشونو باندازن بیرون و اتفاقا گفتم که تلوزیون مال زناست و دوربین مخصوص زن ساخته شده که بگیره و اینکه اتفاقانش اینجا بود که حالا بسپارن به مردا ببینیم اینا چه میخوان بکنن بدون زن و انفاقانش دیگه اینجا بود که از ضعیف تر هام استفاده کنیم آخه یه موقع بود برای امثال بنده از سست عنصرهای مجری استفاده نمی شد ولی حالا بد نیست از پسرهای زن نما استفاده بشه تا بخندند ازشون و کم کم ضعفشون رفع بشه البته من خود بین نیستم لااقل توی یه برنامه که میشه اینکارو کرد از یه پسر یا دختر ضعیف استفاده کرد که کم کم رو پیدا میکنه و قوی میشه مثل ما پرروی میشود این جنبه ی اعتماد به نفسی عمومی رو زیاد میکنه حالا من به قولا کار به این کارا ندارم میخواستم بگم که اینارو هم داشتم میگفتم آخه تلوزیون اونجا بود دستمال بود آدم میدید حرف میزد!

ko9s

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

حالا نمیگم اجرا بشه خیلی فشار میاره در ضمن زمان و مکان و مشورت زیاد میخواد که حالا که صحبت از اباالفضلیا شد تو همون خونه خالی بودا گفتم  که یه سری بچه هایی که ابالفضلین و توجه نمیشه دارند چاقوکش میشن کفترباز میشن چه میدونم همه که مثل ما تحمل ندارند اینا رو بیارید گفتم هنوز زوده اینا بهشون توجه نمیشه ولی برای ریخت پاش سیما و صدا خیلی خوبه که بیان فقط حرف بزنن تا زندانیشون کنیم جایی برای محافظت و نسلشون مثل بره و ببر نیست که از بین بره همیشه هستند تا زن ندارن خیلی کار میتونن بکنن حالا دیگه بحثش جاش نیست یعنی میخواستم بگم این بحثا هم شده بود صلاح دیدن نیان هنوز برای تشویش ولی اگه طرحی باشه که اجرا نشه یا مشکل بود با استدلال های خاص خودشون همین جوان های 17 18 ساله اباالفضلی باید صحبت کنند خوب ثبت میشه یا خلافش میاد بیاد تا این همه محافظت ازشون بشه!!!!!

حالا اینطور نیست ولی صحبت شد اوضاع بهم خورده موقعیتشم نیست حالا اونایی که تریبون ندارند و احساس مردی میکنن برن تو خیابون یه دادی بزنن که این چه وضعشه بعد مردم جمع میشن اونی زنی هم که حجاب درست مرس نداره میترسه که شاید برای اینه صداش رفته بالا فردا رد نمیشه دیگه از اونحا خلاصه داد و هوار اونایی که تریبون ندارند تو خیابون خیلی مفیده همین که صدا بره بالا نه که خونریزی بشه ها اگه لازم باشه همینطور یه جمله ی امر به معروقی رو که یعنی واقعا هم یعنی نداره ما از این وضع و سامان ناراحتیم یه داد بزن تو خیابون دیگه بچه ها هم باید خواسشون جمع باشه که لو نره که راستای امر به معروف بوده اصن نیازه صدای پسر تو خیابون بالا بره حالا چه شافتک و سوت چه چیزای دیگه برای عاشقی باشه هم بد نیست!!!حالا اینا همشون اباالفضلی نیستند و ممکنه سوتی هم بدن یا بخندند ولی احساس مردانگی میکنن و تریبون هم مثل ما ندارند نه وبلاگ یه داد که میتونی بزنی یه آىه که میتونی بخونی فقط تشویش نشه که گفتم دیگه موقع این بحثا نیست با این وضع که تایرمون پیچید یه طرف دیگه و رفت.اصن همین نون خشکه ای ها هم کارشون برای من لو نرفته با صداهای مختلف!!!

abax

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

حالا که موضوع تواضع شد همش که توی کار نیست اول بگم که اون مسخ شدن در غیر اسلام مثلا یهودی هایی که میمون شدند و این باقی موند غیر از اسلام که به حرمت پیغمبر عظیم شان ما بود که آقای فاطمی نیا که فرموده بودند و من نوشتم و  نوشتم پاک شد متاسفانه قسمتیش یعنی خودم اشتباه کردم که اینطوری شد و باید سخنرانی رو گوش میدادین که گذاشتم چون که گفتیم که اینا که مسخ میشن غالبا بعد از سه روز میمرند و تناسل و چی میگن نمیتونن بچه دار بشن و نسل بیافرینند...

خلاصه تواضع بود که یکی مثل حاج محمود خودش اصلا ورزشکاره و کمربند مشکی داره و دان فلان اما من به ایشون کار ندارم باید اولیا حالا من اینارو تو خونه خالیمون گفته بودم قبل از بازداشت باز بگم بد نیست خلاصه باید اولیا بفرستند بچه هاشونو به نظر من به این کلاس های  رزمی و اینا خودشون دست خودشون نیست با چوب بزنند تو سرشون تو بدنشون به حد کافی یکی مثل حاج محمود گفتم دست خودش نیست و ضرب و آهنگش معلوم نیست یعنی برای ما معلوم نیستا برای خودشون مکشوفه حتی اومدیم خودش میدونه چقدر باید بزنه تا این یارو بچه هه کتک خور به بار بیاد من اینارو قبلانم گفته بودم اجرا نمیشه چرا؟ و کم میشه مربی خودش میدونه که چقدر گنهکاره و یا لازمه تا این به فرم بیاد اینم خودش یه تواضع دو طرفه است یه روز یادمه داشتیم با حاج حسن دوست بابام مرد خیلی گلی هست ایشون از کنار همین باشگاه ها رد میشدیم یه مرتبه گفتش که بیاین بریم دوسه تا کله بشکونیم بیایم...شوخی میکردا خدا کنه آخر زن گیرش بیاد آخه مجرده...