بسم الله الرحمن الرحیم
اوروز نمیدونم تو اجبار بود فکر کنم یه چیزی نشون میداد من خودم مثلا کلا اگه دوروز ماموران امام زمان عج ولم کنن از دست درمیرم اوروز نشون میداد یه پیرمرد کشاورز نزدیک به کوه بود و در دشت فکرکنم زمین داشت تعجبم برده بود بدون امکانات اینا چطوری خدایی است با اینکه درجمع نیستت یعنی همدلی و همفکری و آموزش ندیده بازم خدارو داره و کشاورزی میکنه و از پیرمردهای ما جلوتر و نورانی تر یعنی فکرش که میکنم که اگه برم کوه تزدیک دشت اولا فضاش خوبه ها ولی اصلا نمیشه بدون امکاناتی نظیر اینترنت زندگی کرد دوما اگخ کوه بذم دلم مبگبره و از بس سخته بعد از مدتی خسته میشم و شهر منو دوست داره و منم دوستان غیبی و ناظر و از راه دور که نمیشه بدون اونا زندگی کرد و حال داشت و افسرده نبود لذا چجوری اینا کشاورزی میکنن تو زمین و خسته نمیشن و زحمت فراوان با سود نچندان زیاد بعد خدارو هم داره یعنی من فکر میکردم اگه علمی ایمانی چیزی از خدا داریم به خاطر کتب و بزرگان هست ولی میبینی چطوری یه پیرمرد نورانی هم پیدا میشه یعنی مثلا امثال من با فکر حیوانی زیاده در جهان حتی که دقیقا مثل منه رفتارش و طرز تفکر ولی در یک روسایی که کار فرهنگی و اجتماعی نشده چطوری این پیرمرد اصلا خدایی است و نماز میخونه با اینکه علم و حتی سواد هم نداره وگرنه ما هرچی داریم از دعای بزرگانه ولی این پیرمرد اصلا کی به یادشه تو کوه مخ آدم سوت میکشه!لذا دیگه زندگی و فرهنگ شهر نشینی اومده تو این شرایط فکر میکردم بدون امکانات شهر نمیشه اصلا زندگی کرد!
