یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

خوب یه پست نسبتا شخصی بزاریم تصف شبی دیدم حال نیست الان ساعت سه و تیمه صبحه گفتم یه کم ذکر بگم خوابم ببره ولی متعصفانه در دو نوبت جداگانه دو زن حرف دل منو میشنید و میدیدم که از سکس پشت دارن حالا چی بگیم باید بگیم درد و آزار یعنی من اینکارو تا حالا نکردم ولی زیاد شده که به خاطر زن نداشتن و ارتباط جنسی در دلم شنیدم که میگفتن این زن نداره ونمیفهمه چی میشه!!! خلاصه (من شر النفاثات فی العقد) این زنان از پشت بهشون تجاوز شده و حالا روی ما اگه کلیک کنن و به جای خدا یاد ما میکنن و حرف و ذکر شبانه مارو میشنون یعنی شب هم هست این موقع موقعه یاد خداست یه دلیل همینه که مردم دارن زن و شوهر حال میکنن و روی ما تمرکز دارن که خدایی هستیم تا شاید لذت بیشتر و نور ما رو بگیرن لذا اینجا ما ممکنه محکوم بشیم و فکر و ذکر دلمون لو بره لذا این آیه که میگه (من شر النفاثات فی العقد) رو باید جدی گرفت که این زنان به جز شیاطین دارن نور مارو میگیرن و چون درد میکشن ارتباط الهی دارن و اگر روی ما متمکز باشن نمیزارن ما ذکر خدا بگوییم و منصرفمون میکنند! و اینا مثل عرفا حرف دل ما رو میفهمن و چون ما مجردیم و حرف دلمون زیباست تجریک میشن لذا ما اصلا صحبت نکنیم در دل بهتره و باید پناه ببریم به خدا از شرشون تا بتونیم و حال پیدا کنیم که ذکر شبانه بگویم و روز ها هم آمریکایی ها شبشون هست در کشورشون اونا هم گمونم باشن رو مخ ما

و اما شخصی بعدی اینکه بابا بزرگم عارف هست و کسی به سراغش نمیاد و خودش هم چیزی لو نمیده یه پسر عمه دارم که آخونده و مرد بسیار گلی است یه بار بابا بزرگم میگفت که ایشون میگه من مجتهدم!!! بعدا که فکرش کردم فهمیدم که منظورش این بوده که خوده بابا بزرگم مجنهده نه خود پسر عمه ام و از خودش تعریف نکرده پسر عمه ام پیش ایشان خلاصه دایی هام که خارق عادت زیاد دیدن و منم زیاد دیدم پیشش و گوشش سنگینه بابابزرگم ولی همه چیز رو میفهمه الان حال ندارم براتون بگم و ایشون هم خودش نمیگه چیزی ولی عارفه و در حق من دعا میکنه و بعضی مواقع مثل شعر گفتن من از راه دور دیدمش که تصرف داشت یا خعلی وقتا میاد به ذهنم ولی اصلا بام صحبت نمیکنه و میسپاره خودم رو خودم بگویم یعنی توسط خدا و دعا مرا یاری میده و امام زمان رو هم یقینا میشناسه  و یه بار گقت علی نترس اینا خونه ی امام زمان رو گه پیدا نمیکنن!! خلاصه آقا مرد عجیبیه و یه مرتبه با موتور ور میداره میره باع و پاهاش هم داعون نمیتونه صاف بیاسته و راه رفتن و دستشویی براش مشکله و کسی نیست که بهش یه آبی برسونه و اسمش حسین هست و چهره اش نورانی ولی کسی نیست حرفشو گوش بده و کسی هم تراز و هم صجبت و هم درجه باهاش  نیست و بی توجه میکنن بهش و خودش باگوش سنگین گار میگنه و حسابش میگفت قرض الحسنه هست و خونشون بهترین جای شهر و شاید چند میلیارد بیشتر بیارزه و نه باع رو میفروشه و نه خانه رو  فعلا و در سختی و مشقت زندگی میکنه و سادگی و میگفت مثلا آِیت الله صدیقی مجتهده اعلمه و از همه ی امام جمعه ها بالاتره البته سوال پرسید و میگفت مثلا بعضی مجتهدان بوده اند که سنی ها رو دشمن سرسخت شیعه میدانستند ولی بعضی شون نمیدونستن و نمیدونم آیت الله شیرازی رو از کجا با این گوش سنگین میشناخت و یه مجتهد دیگری هم که چند سال پیش به رحمت خدا رفت رومیشناخت و از مصدق خرف میزنه از طالقانی و مظلومیتش و شکنجه ها از آیت الله خویی از آیت الله میلانی که میگفت اونم حبس بوده در خونه و مردم میومدن رساله هاش و مطالبش رو می انداحتن تو خونه اش و حبس بوده در خانه در مشهد حالا ما اینا برامون تازگی داشت و خلاصه باهاش بدن و پلیسا و چاسوسا مخصوصا و نمیدونم در خلوت چی میگه ولی حبسه خلاصه و چشمشم گمونم باز باشه و تلوزیون که نگاه میکنه من از رفتارش اشتباهاتم رو میفهمم یعنی مثلا با مادر بزرگم که حرف میزنه ربطی هم به من نداره ولی یه چیز دیگری من میفهمم از بس که نورانی است و کم نظیره و مادرش سید بوده و پدرش رو ایام کودکی از دست داده و میگه پدرم اسمش اکبر گنجی بوده و میگفت شاعری هم هست به نام علی گنجی ولی من نمیشناسم و در آینده بعدا خواهم فهمید خودش هم شاعره و مثلا کوچک که بودم یادمه میگفت به کنترل تلوزیون دست نزن بزار دایی جوادت بیاد روشن کنه بعد که من گوش نمیدادم میگفت کنترل رو مستقیم به طرف تلوزیون نگیر کج بگیرش!!! خعلی میفهمه خلاصه اگه کسی لیاقت داره دلم میخواد بره بشینه پای خرفاش چون من خعلی چیزی متوجه نمیشم و خعلی زنده و میفهمه همه چیز رو و از برکت اونه که من وبلاگ نویسم و خعلی به خاطر من ادیت شده محصوصا جاسوسی قبلانا که اینطور نبود همه دشمن من بودن حالا ما نمیرقصیدیم ولی هر چی مشد می انداختن به کول بنده و حرقام و خعلی اذیت شد تا اینجا رسیدیم و خدا حفظش کنه هرچه قدر بگیم کمه و کتاب حافظ رو دوست داره و قبلا میگفت من همه ی شعرهای حافظ رو میفهمم ولی یه عینک نداره از روی کتاب بخونه و کتاب هم نمیخونه چون نداره فقط رساله ی آیت الله صافی ره رو داره و چند تا کناب دیگه ومیگقت که الان از همه ی مجتهدان اعلم تر ایشونه یعنی آقای صافی در ایران!و اصلا چیزایی که به ضررم تموم بشه پیشم نمیگه و اندازه ی عقل خودم بحث میکنه مثلا خروس گرفته بودم میگفت خروس میگه قادر الله العظیم!! بعد میگفت من معلم داشتم و استاد داشته ام و اون یادم داده و از آیت الله حائری میگفت که میگه من باید رهبر بشم و یا رنگ کردن ریشش رو مسخره میکرد و خعلی باحال رند و شوخ طبعه و مثلا تعریف میکرد مراجع بزرگ حتی آیت الله مکارم ره هم میشه بهشون گفت که از امام زمان بپرسه قبر حضرت زهرا س کجاست در مدینه و میتونن مشخص کنن!!! و میگفت بهم علی تو مرجعت تقلیدت آیت الله مکارم ره باشه و ما پیرمردا آیت الله صافی و علاقه خاصی به رهبر انقلاب دارن و دیدم که داشت براش پنهانی تلوزیون میدید و ز مظلومیتش میگریست و گوش نداره که و اخبار زیرنویس شده ی شبکه ی خبر رو همش میبینه و میگفت هر سوالی که داشته باشن یا کاری در عرض بیست سی روز مامور میفرستن امام زمان رو پیدا کنه بپرسه مثلا آیت الله موحد میتونه پیدا کنه یا رهبر انقلاب یا امام جمعه های دیگر و سوال میپرسید رهبری بعدی کی مناسبه منم نمیدونستم میگفت آیت الله شاهرودی شایستگی داره و قبلانا دید آشفته ام یه استخاره با تسبی یادم داد که یه مقدار انتخاب کرد و اولی رو میگقت سبحان الله بعدی رو الحمدالله و بعدی ولا همینطور میگف تا به آخر برسه اولی اگر تموم شد خوبه دومی چی میگن وسطه و سومی بد بعدها گفت من استخاره اگر سه تایی بکنم با دوتایی ممکنه جواب برعکس شه میزانی رو گرفتم خوبه بری پرسی منم پرسیدم اینترنتی گفتن که در مفاتیح استخاره ی دوتایی اومده و سه تایی نمیشه و جواب رو به بابابزرگم نشان که دادم گفت میدونم در مفاتیح دوتایی و بعدش همش دوتایی میگرفت و صداش خعلی زیباست بابابزرگم و آروم میکنه همه رو و خدایی هست و زیارت عاشورا هم با صدای زیباش براتون گذاشته ام و اخبار که میدیدیم آمریکایی ها رو که نشون میداد میگف تو هم علی بگو مرگ بر آمریکا و میکفت اکه خدا بخاد آمریکا هم مثل شوروی فرو میپاشه تکه تکه خواهد شد و میگفت اسراییل رو الان آمریکا حمایت میکنه ولی بعدا زمانی میرسه که کشورها جمع میشن و نابود میکنن این رژیم رو و با من کلا زیاد حرف نزد اینارو طی چندین سال کفت دلم میخاست از جن و ذکر بگه نگفت یه بار ازش پرسیدم جن چیه گفت نمیدونم یه بار نوشتم که درختان هم مرد و زن دارن؟ گفت آره نمیدونم ولی وقتی کوچیکه مثلا ماده است و دقیق جواب نداد و در نظر قرآن اومده نر و ماده دارن گیاهان و میره باغ و آب میده و بر میگرده از دست من که خعلی اذیت شد خدا حفظش کنه و امیدوارم حلالم کنه و از دستم خشنود شه میکفت علی تو که به احمدی نژاد رای میدی ولی همه شون دو دوره رای میارن خودش به احمدی نزاد رای نداد و جلوی چشمم نوشت میرحسین و میگفت دوستش دارم ولی بعدا میگفا دیدی علی ما به کی رای دادیم که یعنی مثلا فتنه کرد میگفت باید خودشو کنار میکشید میرحسین و میگفت هرکی که ارتش حمایتش کنه رای میاره و مثلا امام خمینی ره اول انقلاب ارتش حمایتش کرد 

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی