یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

خوب هنوز تو راهم یه دویس کیلومتری مونده تا شیراز اینرنتم خوب خط نمیده با زور اومدم نشستم فکر داشتم میکردم که چی بگم از اول جمله بندیم رو دیدم که این دخترعموی جاسوس ما داره بلند میگه فکرمو خوب منم فهمیدم ننه ش هم جادوگره مثل خودش لذا ما اینجا که قوانین بین المللی رو با نوشته هامون میگیم چندین گروه داریم از شهدا و فرشته ها و بزرگان یه عده ی دیگرم شیطانن و حسود و اگه ما قوی باشیم زورشون میگیره و باید بزرگان برای حفظ جان ما هم که شده همکاری کنن با شیاطین و آسمون هفتم دست شیاطینه دیگه لذا اینارو باید تحمل کرد و پناه برد به خدا و همینا اگه خوب توجه کنی پیشرفتت میدن و از شیاطین بدتر و قاتلان حفظت میکنن چون مسولیتت رو قبول کردن و پول میگیرن ولی هیچ احتیاجی بهشون نداریم مگراینکه مخشون رو بزنیم وگرنه اینا ارزش مارو نمیفهمن نوشته هامون رو فقط حسودن که چرا مردم مارو دوست دارن ولی هرکاری میکنن خودشون نمیتونن توی دل جوانان برن و محبتشون رو جلب کنن حتی اگر پول زیاد خرج کنن و جلوی محبوبیت مارو میگیرن یا شر درست میکنن اگه مشهور شیم  قرارم نیست بتونن تو دل مردم برن خوب چیزی که میخواستم بگم با بی حیایی کامل اینکه من که میبینین گفتم از دستم راضی نیستن دلیل داره یکیش اینه که به امام زمان خیانت کردم و نورانیتم کم شد و امام زمان شیاطین و افراد رو که به ذهنم بیان رو کند کرد ولی بعدها زنی رو فرستاد و من درمورد این زن بد فکر کردم و عمل لذا دیگه از چشم خدا و فرشتگان افتادم اینو هم گفته بودم با بی شرمی کامل وگرنه عزیز بودم پیشش و خعلی ادعام میشد و همش درمورد زنان خارجی فکر بد میکردم اگه میکردم تا اینکه خیانت لذا ارتباطم ضعیف شد و برسرم سوار شدن زنان دیگر مثل همین یکی وگرنه مراقبت میشدم دوم اینکه آقادرمورد گوش و چشم و زبان حرف زدیم توی این سفر یه تمرین گوش اینه که سیم بزاری تو گوش و پیش خودت باشی اگر بزارن یه تمرین دیگه اینه که سیم بزاری تو گوش آهنگ گوش بدی و ذکر بگی یعنی توجه نکنی به آهنگ برای چشم هم خوبه بالا را نگاه کنیم مثلا تو خیابون اگه راننده نیستیم نور چراغ برق ها ببینیم و چشم رو ول نزاریم ولی در همه ی تمرین ها باید ذکر بگی لذا ما ذکرم بگیم هشدار میزنن که آرامش قبل طوفانیم و اذیتمون میکنن لذا اومدم ذکر بگم دیدم این دخترعموم رو مخمه حالم بد شد پست قبلی رو نوشتم و دیگه از بس درمورد شیطان و جاسوس و میریتاریسم این یارو صحبت کردیم و درست نشد فضای خانه و خسته شدیم و دیگه گفتیم دختر عمومه و ننه ش و... لذا تو راه بهم از عالم ملکوت گغتن نفرینش کن!!! منم قسم دادم که الهی پاش بشکنه بعد گفتن میخای عوضش کنی که اونجاش بسوزه آتش بگیره؟؟ منم همینکارو کردم و قبول کردم و نفرین دعایی در حقش کردم که ایشالا اونجاش آتش بگیره دیگه کار به نفرین کشید فردا بچه دار نشه حالا؟؟حالا به جای که پول بهمون بدن حمایت کنن پیشرفتمونو بگن حالا پول بماند نظر بدن متخصصان و جاسوسان مخلص به جاش متهم هم کردن مارو و فرستادنمون تیمارستان آقایون عقلشون تو چیششونه

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی