یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

مندلوکات

جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر
یه کم پست شخصی بدیم که کم شده مطالبش وقتی میگم که ادمین دیگه نیستم یکی از معنایش اینه که دیگر فضای تازه ی غیر قابل پیشبینی روبروم نیستش و راهی نیست که نرفته باشن که قابل پیشبینی نباشه در سیستم میریتارییسمی میگما و فضای جنگذهم همینطوره هر لحظه ش ممکنه یه اتفاق بیافته و روی همه تاثیر داره مدیریت جنگ و جهاد و مام که میدونید خونوادتا میریتاریستیم اهل خانواده و قوم و خویش اینا هم منتظر بودن مارو باندازن تو چاه و مقصر بدونن مارو و پدرمون رو درآرن از نزدیک و روبرو خوب بودن ماشالا ولی پشت سر چه فتنه هایی که نکردن و عاشق فتنه کردن بودن مخصوصا زن ها رو میگیم و قوم و‌خویشی ما در معرض دید بودیم و گرفتاری های کل کشور رو له من بدبخت وصله میزدن و مقصر میکردن که خدا پشتم بود خودشونم بی گناه جلوه میدادن حتی فکر بابا و مامانم رو ضد من تغییر دادن و پشتیبانی هم میشدن از طرف میریتاریسم و گفتم کاریشم نمیشد کرد پیشبینی کرد الان دیگه شناسایی شدیم و مهم نیستیم و ادمین ولی خوب اینطور فضایی بوده که دشمن از هر لحظه نزدیکتر به نزدیکان و روانشناس و نظامی و همه تا حتی همسایه ها نقش داشتن در جاسوسیه میریتاریسمی از ما در خانه و‌خصوصیات که اینطور شد و رقصم یکیشه کما اینکه میبینید که من تمرین خاصی قبلش نمیکنم و اگه برگردید به عقب رقصم یه چیز دیگه بود و اینطوری نمیشد کار کرد و یه خورده سرم شلوق بود و اعصابم خورد که این چه فضایی ولی خودشون هرکاری خواستن میکردنا ولی من بدبخت لطف الله من الشر العظیم خوب منم سربازی به خاطر بابام معاف بودم و قرص که دادن دیگه مخم نکشید درس بخونم و تنبلم بودم و سرمم شلوق و فتنه روان دیگه نتونستم درسمو ادامه بدم اینم میگه الهی جادوگره میگره ولی همینا شرط میبندم که اون موقع بهذجای الهی برنامه داشتن که منو بکشن و درس نخونم و دشمنشون بودم حالا رنگ عوض کرده...خلاصه از طرف جرم ها رو مربوط به ما شده و فضا جنایی از یه طرف جادوگری و اگه درسم نخونی فضای میریتاریسمی ابراز وجود و رقابت با هم سن و سالات نیست دیگه و هواتو ندارن و ازتم نمیترسن دیگه و حساب نمیبرن زیر دستان و زیر پایی ها و رده پایینا و مسولین کشوری لشکری چون بیکاری و به جایی نمیرسی و اصلا عامل فتنه و بمب گذاری و جنایت میدونن یه بیکاررو که فضامو عوض کردم ینی همش منتظر ایجاد فتنه در هر شرایطی از زندگیم بودن و فورا آنتی میساختن و هم همش حال میکردن با اینکارا با ما تا اینکه سخنرانی کردم و دیدن دنبال جنگ نیستیم و شناخته شدیم و راحت تر شدیم ولی مطمئنم الانم در فکر جنگن و ما همش به زندان رفتن و دستگیر شدن فکر میکردیم یعنی شیطانم برنامه ی جنایت رو روی ما جور میکرد و واقعا بدبختانه مورد شک و تبادل با اسرای یهود بودیم و متقابلا بزرگانم مجبور شدن مارو گنده و برنامه آینده ی غیبی پنهانی رو روی من جور کنن دیگه گذشت تا این شد
  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی