یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

minab

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. طسم

  2. تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ

  3. لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ

  4. إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ

  5. وَمَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ

  6. فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنبَاء مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون

  7. أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ

  8. إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

  9. وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ

  10. وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

  11. قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ

  12. قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَن یُکَذِّبُونِ

  13. وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ

  14. وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ

  15. قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُم مُّسْتَمِعُونَ

  16. فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ

  17. أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ

  18. قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ

  19. وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْکَافِرِینَ

 

خوب این آیات شریف یک صفحه از سوره ی مبارکه شعراء هست که تصمیم گرفتم قرآن بخونم و دلم میخواست یواش بخونم و همین که چشمم به آیات بخوره و تفکری کرده باشم و بلندم نخونم و اینا این شد که از آیه اول که خوندم مثلا چند بار آیه رو تکرار میکردم و خوندم و میخوام تفکراتم رو بدون اینکه به تفسیر مراجعه کنم و مشورتی میخوام گذرا این یک صفحه رو که مرورشد در ذهنم روبرای شما بگویم:

قبل از اینکه قرآن بخونم داشتم مطالعه می کردم یه کتابی رو بعد متوجه شدم ذهنم ماته و چیزی نمیفهمه و برای اینکه مطلب کتاب رو بخونم باید دو سه دفعه روی همون متنی که الان داشتم میخوندم بخونم تا توجه م جلب بشود تازه و خوب شاید اثر قرص های روان هم باشه ولی دیدم که وضعم خرابه پناه بردم به قرآن ومنی که کتاب میخوندم و چیزی حالیم نمیشد و مغزم گیرایی نداشت حالا میگم چی فهمیدم با خواندن یک صفحه و تفکر در آن صفحه

اولش که کتاب قرآن رو بازکردم و شانسکی سوره ی شعراء اومدش آیه ی اول و دوم رو خوندم که فهمیدم باید به صورت مغرورانه ومتکبرانه قرآن نخوند و نه که فکرکنیم علامه ایم باید بفهمی که هیچی حالیت نیست و این از فکر غلط خودم بود وچیزای دیگرم فهمیدم که آدم خوبی نیستم وچقدر بهم آبرو دادن ونظرم درمورد انسان خوب بودن عوض شد وهمین که آیات روتکرار میکردم تاثیر داشت روی فکرم که درمورد زندگیم هم بودا ولی روی فکرم کار میشد خلاصه آیه ی اول که رمز مانند بود آیه ی دوم هم گفتم یعنی چه؟؟((تلک آیات الکتاب المبین)) همش میخواستم بفهمم که یعنی چی ؟ گفتم الکی که نیست من باید از این آیه چیزی دشت کنم وچند بار تکرار کردم و به خیر گذشت آیه 6و7و8 رو توجه کردم که گروهی مسخره میکنند آیات خدارو که درآیه 6 میفرماید به زودی نشونشون میدیم وخبرش مسخره کردنشون میرسه در آِیه ی 7 میفرماید ایناکه مسخره میکردند و کلا همه آیا نمی بینند که رویاندیم درزمین از کلا زوج هایی رو و درآیه ی 8 میگه که دراین آیه ای هست که اکثرشون ایمان نمی آورند یعنی خدا درمورد یه نشانه ای ازگیاهان صحبت می نماید در زمین که زوج هستند و ما این نشانه هارو مسخره گرفته ایم وخبر استهزاءمون رو هم خواهیم شنید پس اولا حکم خدا میده که خبرش رو بعدا میفهمی یارو که با تفکر در اینکه که درختان همه شون زوج اند باید ایمان می آوردی و الان نمیفهمیم وشاید بشر هیچوفت نتونه کشف کنه این زوج بودن گیاهان رو (کل) نه فقط خرما !!! البته کشف میشه ها دوما چرا خدا گیر داده به نشانه ی زوج بودن که ما بنگریم و ایمان بیاریم این همه نشانه ی دیگر دارند کافرا خوب به اینشم ما تفکر کردیم و اینم به خیر گذشت و رفتیم سراغ آِیات بعد و دیگه این آیه ی 15جلب نظر کرد و رفتم تو فکر از دو باب اول اینکه می فرماید با آیات ما برو که ما میشنویم!!! قبلش داشته شکایت میکرده حضرت موسی(ع) که خدایا میترسم تکذیبمون کنند و هارون رو هم با من بفرست و اینا اولا تکذیب کردنشون عمله ها نه که فقط سخنرانی باشه بگه شما دروغ میگی بعدشم اینکه آقا باب اول که میخواستیم بگیم این بود که خدا می فرماید بیخیال!! یعنی نترس ما میشنویم چی میشه ای موسی با آیات ما برو جلو و بیخیال دیگه =انا معکم مستعمون. میخواستم به معنی ((بیخیال)) خودمون برسیم که بزرگش نکن نمیخواد بترسی ازشون باب دوم ازاین آیه ی 15 اینه که ما هم بیخیال بشیم باب سوم آیه ی 15 هم که باز شد اینه که چرا خدا میگه ما میشنویم چرا نمیگه پدرشون رودر میاریم؟ خدا نشسته کنار فرشته ها میشنوه که موسی (ع) بیچاره میخوان تکذیبش کنن؟؟همین ای خدا فقط میشنوی؟؟ الان احمدی نژاد بره سازمان ملل میشنوی فقط؟ خوب میرسیم به باب دوم که گفتم که ما هم بیخیال بشیم مثل خدا مگه خدا نگفت موسی بیخیال؟؟ خوب ما هم بیخیال میشیم میبینیم که اصلا خدا انگار شوخی شوخی موسی رو فرستاد به سمت فرعون یعنی مسخره نیستکه در آیه ی 16 میفرماید برو موسی پیش فرعون بگو من فرستاده ی خدام ؟؟ این مسخره است الان یه فقیری بیاد بگه خدا گفته 100000 تومن بده چی میگی یعنی حالاکاری هم به فقیر نداریم میگیم که حرف بزرگی داره میزنه موسی وانگار خدا با یه آدم ضعیف و فقیری میخواد قدرتش رو همون قدرتی که فرعون از قبل خبر داشته رو میخواد بگیره (پس بیخیال) انگاروضع طوری بوده  که موسی (ع) نباید بزرگش کنه بلکه فرعون از قبل خداشناس بوده منتهی تکفیر میکرده خدارو ومیدونسته خدایی هست و شکست خواهد واز جادوگران هم شنیده بوده که دولتش نابود میشه حالا خدامیگه به موسی بیخیال برو پیشش البته خدا در آیه ی 15 میفرماید توسط آیات ما برو پیشش که ما میشنویم بله آیات هم هست نه که خدا ول کرده باشه موسی رو بگه بیخیال برو که ما میشنویم حرفاتو و اینطور نبوده که موسی فکر میکرده تکذیب میشه توسط فرعون فرعون جادوگر داشته بالاخره و خدا رو بیشتر ازمردم جاهلی که کنارش بودن میشناخته است!!! منتهی موسی (ع) از تکذیب میترسیده که خدا میگه بیخیال ما روی فرعون ازقبل کارکرده بودیم منتهی فرعون کفران میکنه وبه جنگ خدا میره حتی توسط پرندگان هم میگن به آسمان پروازمیکنه که خدا رو بکشه و صدایی هم و خونی رو هم میبینه یعنی جنگ با خدا نه تکذیب وکفران خدا که این تکذیب خداوند روخدامیگه بیخیال موسی(ع) و اصلا بیخیال موسی نترس ما بودیم که به قرعون قدرت دادیم و شوکت و حکومت نترس خواستیم پس میگیریمش و این نشون میده که هنوز موسی(ع) ایمانش قوی نشده بوده و اولین امتحان بزرگ رو نگذرونده بوده!!!


  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی