یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

sababe

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

خوب آقا خلاصه اینکه ما گفتیم مطلب قبل اومد که چی شده بود حالا بازش کنیم چون صلوات هست باید توضیح دوباره تکرارا بدیم اینکه آقا ما دنبال بخشیده شدن بودیم چون حالمون پنچر بود و فکر میکردیم گناهه لذا غذا میخوردم میخوابیدم تو هتل خواب چرت و پریشان میدیدم و حتی یادم میرفت که مهمان حضرتیم توی هتل و اینا بعد دوباره میرفتیم تو حرم یعنی حالمون هم گرفته میشد و اینا و دیروز تو حرم بودیم دیگه امروز گذشت...

خلاصه آقا ما توی حرم دیدم که قرآن بخونیم بهتره خوندیم دیگه نشستیم یه گوشه دعاکنیم برای دیگران چون هنوز حس و حال خوب نبود و ما پیچیده شده بود کارمون شما در نظر بگیر یه عده کنترلت کنن و به یه هدف دنبالت باشن خوب ما جمع هستیم و با همیم اگه اون حالش خوب نشه مشکله لذا حالم فردی نبود و جمعی پنچر بودیم کما اینکه مومن ها اگه قلب امام زمان خدایی نکرده بشکند مومن هاهم غمزده میشن و یا روزی باشه بد باشه تئ جمع اثر داره یعنی تو نمیتونی خوشحال باشی اگر بچه نیستی و روحت بزرگه مگه اینکه جمع خوشحال باشند یا بهتر بگویم خوشحالت کنند جمع ما هم وبلاگ ننوشته بودیم دعاگوی مت نشدند و اینم یه دلیل بدحالی و پنچری لذا من خودم گفتم دعا کنم برای دیگران تو حرم این شاید خوب باشه حالا نه برای خودما نه اینکه کار درستی کرده باشم مفید باشه چیز خوبی باشه نظری هم بکنن خوبه ولی دیگه نپرس چی شد که اینطوری شد که دعاگوی دیگران باشیم به این صورت که 100 دانه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستیم برای فرد مورد نظر و اون فرد رو در حرم در نظر بگیریم چهره اش رو و همینطور صلوات بفرستیم اندازه ی دونه تسبیح که میشه صد و یکی فکر کنم خلاصه ما اینکارو داشتیم میکردیم و جلو میومدیم برای چند نفری بعد یهو یه جایی دبشی نزدیک حرم گیر آورده بودیم و شلوغم بود از بس نشستیم بین راه زوار دیگه بلند شدند و جای بهتری گیرمون اومد تکه زدیم به دیوار و صلوات و حتی عرب ها میومدند همه میومدند یه عربی پیری حتی اجازه گرغت حالا من که نمیدونم چی گفت ولی جلوی روی من میخواست پشت به من نماز بخونه چیز کرد که منم سری تکون دادم خلاصه نشستیم به صلوات و یاد کردن چهره ی افراد و صلوات بعد یه مدت یه پیرمرد نورانی اومد که در پست قبل گفتم

گفت سلامتی مهمه و تنت مال خودت نیست باید (در دعای مادرم برام که سالم باشم که بعدا فهمیدم) تنت سالم باشه برای خانوادت برای زنت این تن مال خودت تنها نیست و مثلا شاید ورزش.

خلاصه میگفت که امام رضا اینجا هرکس بیاد یه چیزی بهش میده و میره ولی بعضی ها همینطور الکی میان و میرن و حضرت فرموده است که سه جا من میام یکی در قبر یکی موقع حسابرسی و یکی که نامه ی اعمالت رو به دست چپت میخوان بدهند مثلا خلاصه این از این بعد میگفت بچه تا گریه نکنه مادر شیره ی جونش روبهش نمیده مثلا تو از بابات پول بخوای میگی پنجاه تومن بده بعد بابات نمیده بعد گریه کنی میگه گریه نکن بیا بگیر برو خلاصه شعری رو هم خواند که یادم نیست بعد دیگه گفت که تو چی از امام رضا خواستی گفتم که گناهام بخشیده شن گفت خوب میبخشن بعد دیگه درمورد خمس صحبت کرد نورانی بودا میگفت من وضعم توپه توپه همش رو امام رضا داده بهم من یتیم بودم هیچی نداشتم امام رضا داده و میخندید و خوشحال بود و شوق داشت و من اتفاقا برای آقای حاج منصور عرضی هم دعا کردم و صد تا صلوات اینکه میگفت یه شب ایشون یعنی حاج منصور توی صحن گوهر شاد جایی که دارن میسازن چیزو حالا یادم نیست خلاصه با بچه های جوان داشت میخوند و جوان ها گریه میکردند که من هم گریه ام گرفت از جوان ها و گفتم مگه چی میخوان بعد دیدیم که همون شب 6 تا فلج رو حضرت شفا دادند اینم گفت خلاصه میگفت خمس ندهید نمازتم قبول نیست  و باطله و اینو ما نمیگیم و آخوندا از خودشون درنیاورند بلکه قرآن گفته یک پنجم مال رو باید داد و نمیشه در مال تصرف کرد در غیر اینصورت و میگفت برو به ضریح بچسب و بخواه از حضرت و عمده ی صحبت در مورد خواستن از حضرت بود که قسمشون بده به مادرش حضرت زهرا که تورا به مادرت و همچنین به حضرت جواد و بخواه ایمان داشته باش که حضرت میده هرچی بخواهی و تمام ثروت های جهان در دست این هاست و حضرت تمام قلوب رو عوض میکنه به نفعت اگه بخوان و کلی صحبت که یادم نیست و یه مرتبه گفت کنار ضریح که رفتی این صحبت ها رو که بهت کردم برام صلواتی به یادم بفرست اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.!!

خلاصه مام رفتیم ضریح و دعا و حتی پدرم هم باهشون صحبت کردم و دیگه و اینا حالا درمورد صلوات بود که ما صلواتمون جواب داده بود برای دیگران اینکه آقا بعدا فهمیدم ککه به قول پیرمرده باید عجل فرجهم هم بگم بعدا توی هواپیما برای بالاترین دعا کردم یعنی صلوات فرستادم بعد دیدم موکلینش طردم کردن برای موکلین دعا کردم دیدم یعنی صلوات خبر از غیب میدادند!!! حالا به چه صورت فعلا اینطوری پیشرفته شدم که نباید در حرم حتی به یاد صورت و افراد صلوات فرستاد بلکه باید در عجل فرجهم که در حرم من نمیگفتم عجل فرجهم اون موقع برای گشایش آن ها و امام زمان چون فرجهم هست نه فرجه خلاصه وقتی گفتی عجل فرجهم دیگران رو در نظر بگیر که میخوای خاصه براش دعا کنی صد بار مثلا ولی وقتی صلوات میفرستی باید حضرت رسول رو در نظر داشته باشی ما حضرت رو ندیده ایم پس گنبد خضرا رو در نظر میگیرم و به نظر بنده این گنبد در نظر هرکس که سبزتر باشه بهتره حتی من گنبد رو در نظرم موقع خواب آبی شد متاسفانه که پیوند قوی نبوده و دیگه موقع عجل فرجهم برای امام زمان و اون کسی که خاصه دعا میکنیم که گشایش براشون ایجاد بشه و برای حضرت که بالااترین هستند اگه خواستی دعا کنی امام زمان رو شاید باید گفت:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجه!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی