اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۱۳۳ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

FILE

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

این فایل را دانلود کنید:

از استاد فاطمی نیا در مورد معدن علم بودن ائمه هست فکر کنم هنوز خودمم کلشو گوش ندادم و انقدر جالبت بود که نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و نزارمش تو بلاگ.تو رو خدا دانلود کنید یاد بگیرید بفهمید و.......

اولش قبل گوش دادن گفتم بعضی هاش شاید بعدا نوشتم تو وبلاگ بعد دیدم قشتگه گفتم رو نویسی کنم گفتم دیگه فایل رو بزارم اصلا.

karbobala

يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز صبحی مسجد رفته بودم برای احکام و قرآن بعد نماز و هم موندم تا بشنوم چیزهای عجیب و غریب اصلا داستانی داشت رفتنم به اونجا مخصوصا اونجایی که قرآن تفسیر میشد بر اساس یه کتابی که نمیدونم چی بود و عجیب بوداا و تعجبم برده بود بدجور به یه آیه که نه یه حدیثی از حضرت موسی (ع) بود یا نه نمی دونم ولی چند تا چیز گفته شده بود که کاشکی ضبطی چیزی برداشته بود ضبط می کردم ولی زشته کاشکی می نوشتم ولی اونجا صبح به این زودی پیرمردا ترجیح میدن اذیت و آزار برسونن تا قلم بدست لب گور..

خلاصه اینکه میدوتستی اکثر مومن ها طبق آیه های آخر سوره ی یوسف مثل من مشروکند و شرک دارند همین که شما بسپاری کاری رو که فلانی برات انجام داده و خدا رو درنظر نیاری طبق چیزی که امروز از ایشون تو مسجد فهمیدم شرکه خودش و ...

 

حدیثه میگفت که نا شیطان رو مرده نیافتی از مکر و حیله اش در امان مباش حالا همین جمله رو سرچ میکنم تو نت تا این حدیثی که در مورد من بود اکثرش رو پیدا کنم بعد ایشون هم  توضیح میدادند که حواس ما باید جمع باشه مثلا توی اتوبانی که داریم میرویم حواسمون هست که به ماشینی نخوریم یا ماشین بهمون نزنه باید همیشه حواسمون جمع باشه البته میگفتند که بدتر از اونم حتی در زندگی هست!!! و حدیثه دیگه چی میگفت؟ میگفت تا گنج های من (خدا) در زمین هست ناامید نشو یا چیز دیگری که ایشون توضیح میدادند که همین که مردم شکمش پره بسه برای روزی خدا تا بره بزنه دله دزدی کنه و روزی حرام بیاره واینها که دنبالش هستند معمولانم میگفت دچار بیماری هایی میشن ومریض می شن و چربی شون بالا میره و باید از بعضی غداها حتی پرهبز کنندو لذت هم نمیبرن از زندگی معمولا... و اینا بود که منو تسکین میداد بعد حدیثه دیگه چی میگفت؟ میگفتند که تا توبه نکردی و گناهات بخشیده نشده دیگران را امر به معروف مکن و ... و عجب حدیثی بود حیف که همش یادم نیست ولی همش درسی بود برام حالا سرچ هم میکنم تو نت ببینم پیدا میشه البته احکام هم میگفتند و احکام رسیده هر روز صبح ان شالله میگن و رسیده بود به جایی که در مورد میت بود و یکی از دوستان هم همش بدش میومد از این میت احکام هاش گفتن و برای همین شاید نیومده بود امروز چون چند روز دیگر همش میگفت که رد بشیم حالا بگذریم از این در مورد کتاب حضرت داوود (زبور)صحبت شد که 150 فصل داره  ومانند صحبفه ی سجادیه ی خودمون میگفتند هستش و دعا مانتده و در مورد کتاب صحیفه سجادیه هم صحبت شد که دست امام بسته بوده و براساس سیاست اون موقع نوشته شده این کتاب و اینکه به این کتاب میگن زبور آل محمد (ص) ودر مورد ائمه هم صحبت شد و چیزهای دیگر حتی در مورد ائمه که نوری بودند داشتند میگفتند که بله این ها نوری از خدا بودند و نمیشه خدا رو توصیف کرد چون ناقص میشه و یه همچین چیزایی که فضولیم گل کرد یه سوالی بپرسم و تا اومد توی ذهنم و ایشون هم همون موقع داشتند صحبت می کردند همینطور قلبم میزد تلوپ تلوپ که بخوام بپرسم سوالم رو و آخرش رفتم پرسیدم از ایشون بعد از سلام الیکم که شده (آیا) پیامبری بوده باشه که  نامش مثلا علی باشه بعد گفتند که نه یا چیز دیگری گفتند بعد گفتم که این پیامبرها میدونستند که نوری بوده (دور عرش) و خدا هم فاش نکرده باشه (در قرآن) آیا شده؟ ایشون گفتند نمی دونیم ما که 124 هزار پیامبر اومده ما که خبر نداریم شما از امام معصوم بپرسید!!! و تشکر کردم و برگشتم.

آره پبداش کردم ولی انگار حدیثه از امام علی (ع) ببخشید اگه اشتباه توضیح دادمش و نوشتم حدیث رو ببخشید ولی:

امام علی (ع) فرمودند: خداوند چهار سفارش به موسی کرد و فرمود که سفارش مرا در چهار چیز نگهدار .

نخست تا گناهان خود را آمرزیده ندانی به خرده گیری دیگران مپرداز.

دوم تا دانی که گنج های من ته نکشیده، غم روزی مخور.

سوم پادشاهی من پایدار است به دیگری امیدوار مباش.

چهارم تا شیطان نمرده است از مکر و فریب وی ایمن مباش.

 

-----------------

باور کنید اگه من نصیحت میکنم چیزی و خرده میگرم فکر میکنم گناهام بخشیده شده(فونته رو هر کاری کردم کوچیک نشد نامصب) خلاصه ببخشید اگه اینکارو کردم شاید بخشی از توبه کردنم همین وبلاگ باشه و نتونم در خفا دیگه مثل قدیم که بچه بودم و بدنم میلرزید و دعای صحیفه میخوندم در مورد توبه هاش توبه کنم دوباره و گرفتار شدیم دیگه عیالبار شدیم ه ه ه ه و از بس خوشحالم که حدیثه پیدا شد منبع وبلاگشم رو هم مینویسم اینجا:http://holy.iranblog.com دستش درد نکنه..

azar

يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز باز داشتم بعضی ها رو یاد میکردم که هر کاری میکنن و تو جمع میگن برای اینکه سفرمون بی خطر باشه یعنی دعا می کنن که بی خطر باشه سفر چه میدونم همچین دعاهایی که خدا هم به خاطر اینکه دستش با جماعت در یک فنجونه هم به خاطر اینکه یادی از خدا شده با زور هم که شده دعاهای ما روبرآورده میکنه اگه یادش کنیم و عجیبه این. بعد حالا نه که تفریط کنم یاد این قضیه از جریانی که آقای فاطمی نیا تعریف می کردند افتادم که تعریف می کردند که یه زن بادیه نشین بوده که خدمت پیامبر خدا (ص) میرسه و ایشان هم داشتند تناول میکردند بعد با اسم ایشون رو صدا میکنه و میگه محمد بعد میفرمودند که پیامبری که خدا فرموده در قرآن که نامش رو نبرید و بگید رسول الله (حالا مام میبریما!!!) و خطابش کنید خلاصه در خانه هم حضرت زهرا (س) هم نامشون رو رسول الله بردند و میگفت که پیامبر فرمودند که نبره این اسم رو بگن همین پدر یا بابا و بعدشم در مورد تواضع حضرت صحبت کردند که هیچ گاه تکیه نمیزدند موقع تناول غذا و مثل یه غلامی که جز اون ها باشه مینشستند برای غذا خوردن بعد اینکه خلاصه این زنه میاد یه بی ادبی میکنه به پیامبر و حالا یادم نیست چی میگوید اگه سرچ کنید توی اینترنت شاید پیدا کنید که چه کرده یادم نمیاد بعد به پیامبر میگه یه لقمه از غذات رو به من بده و پیامبر لقمه میگره و بعد زنه میگه نه به والله (حالا نمی دونم به ولله رو گفته یا نه) از اون لقمه ای که در دهانتان گذاشته اید به من بدید و خلاصه آقای فاطمی نیا تعریف می کردند که این زن از اون لقمه ی در دهان گذاشته ی پیامبر خورد و به فرموده ی امام صادق (ع) این زن به عمرش مریض نگشت!! و خلاصه تعریف می کردند که این زن توسط مردم آزاری از این خاندان کسب فیض می کرد و ...


sage dargahe rab

يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم به یه موضوعی فکر میکردم درمورد موج شیطان که امروز صبح دعای فلان رو نخوندم و حالا شاید...........

خلاصه گفتیم به خودمون که آقا مهم اطاعت خداست شاید خدا اگه گفته بود یه پخ بگید و ما اطاعت میکردیم برای دفع جنیان شرور و شیاطین این خودش مفید بود البته منکر نیستیم که لرزه می اندازه اسم الله و یاد خدای بزرگ به اندازه ای که شما میشماریش گفتم جای دیگه بعضی ها خداشون رو اندازه ی یه یچه ی کوچیک هم حساب نمیکنن اونا که خوبترن یه بچه ی کوچیک معصوم هست اندازه ی خداش چه بزرگی درونی چه بیرونی خلاصه منکرش نیستیم ولی اگه خدا میگفت مثلا فلان ورد بی معنی رو بگید هم ارزش داشت و ما باید پیروی میکردیم تا دفع بشه نه اینکه کلمه ی خاصی در این دعا ها باشه جز نام خدا که باعث چندش و حالت چگونگی و آزار دهنده باشه چون اینا از خدا دورند نام خدا رو که میاری و بزرگ هم میشماری اینا یه طوریشون میشه حالا چه  خوبه به جای اون ورد عجیب غریب خدا گفته بگید اعوذ بالله من الشیاطان رجیم یعنی پناه بیاریم به خدا از شرش یا بگیم بسم الله الرحمان الرحیم در حالیکه اینا دارند شاید میرقصند دورت و اذیت می کنند بالخره یه کاری می کنند دیگه و خوبه براتون حالا که اینطور شد حدیثی از پیامبر اکرم(ص) بگم که فرمودن که برای دفع شیاطین جن لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم بگوید و برای شیاطین انس صلوات بفرستید برای دفعشون. خلاصه حالا که موضوع شیطان شد بگیم که بله شیاطین هم نباشن که مسخره کنند یا کسل کنند کار رو این طور نیست که ما ول باشیم شما یه باغی در نظر بگیر این اگه باغبان نداشته باشه معلوم نیست سال بعد میوه بده این آب میخواد کود میخواد سم میخواد و سرپرستی شاید بعضی از شاخه هاش باشد شکسته بشه دردش میگره درخت اصلا اگه کوچیک بود  شایدلازم شد به یه چوبی آویخته بشه و مراقبت نیاز داره و شرایطش فرق میکنه درختی که در خانه است یا  توی اون باغ خلاصه ما که بشر و انسانیم حالا بماند برای تولید مثل ما هدفمون بالاتره که اومدیم اینجا و کارای مهمتری داریم و ایدولوزی و خدا شناسی و جهان بینی گرفته تا ترک معصیت حالا میگی ولیم و هیچی به هیچی خدا گذاشتتمون بین شیاطین و رفته نه اگه ما خودمون خودمون رو با معصیت ول کنیم و ولگرد بشیم و قطع رحم کنیم و بی سرپرست بشیم خلاصه آقای فاطمی نیا تعریف می کرد فلان کس(یادم نیست کی بود) خلاصه دید حوریان دور حوزی چیزی جمع شده اند و دارن دست میزن و میگن چرا خدا نمرود رو کشت؟ چرا خدا نمرود رو کشت؟(و دشمنش بود) و بعد می فرمودند که به خاطر فکرهایی است که نفسش کرده بوده و سوالانی که پرسیده بوده. خلاصه ما ول نیستیم و همش تقصیر شیطان نزاریم بعضی کارهای دیگه هست بعضی امتحانات دیگری هست که از عالم بالا میشه شاید.. شاید که نه ولی خدا امتحانمون نمیکنه یعنی..

و یه چیزی هم که یادم رفت بگم اینکه مثلا جنیان اذیت می کردند یه نفرو میومدن پیش عارفی کسی بعد این میگفت برو از قول من بگو فلانی گفت گمشو یا یه چیز دیگری حالا یادم نیست خلاصه فلانی طردش کرد برو بگو و این میرفته میگفته و از ترس بوده حالا یا بزرگی این یارو اینا میترسیده اند و دیگه اذیت و آزار نمیکردند برای مدتی شاید اگه لج کرده  باشه...

و خلاصه ی مطلب خدا میبنه حالا که تو میخوای جدا بشی از شیاطین و مثل بعضی ها پناه نیوردی و خدا رو پسندیدی و حالا به هر بهونه ای میخواد تو رو به یه بهونه ای جدا کنه میگه این دعا رو بخون!!!و گفتیم طاعت مهم تره از اینکه ما بگیم سر و رازی در دعاهه وجود داره وکلمات خاصی این دعا داره که اون دعای دیگر نداره نه بحث بالاتره به یه بهونه ای خدا میخواد کارش رو بکنه وچه بهونه ای بالانر و قشنگتر از اینکه بگیم به خدا پناه میارم و بگیم با نام خدا آغاز می کنم و پوز شیطان را به زمین بمالیم.آخه میدونی تو گوش بچه حزب اللهی ها داخل کردند که بسم الله الرحمن الرحیم یه خواصی داره که شیاطین دور میشن بله داره مخصوصا نام خدا ولی نه اینکه چشمامون رو ببندیم و با صوت و لحن زیبا بگویم بسم الله الرحمن الرحیم و شیاطین و جن ها بگن الله الله و داستان اون بشه نه ما خودمون باید بخوایم جدا بشیم وگرنه شیطان که کار خودش رو میکنه مثل اینه که دختره بگه وی ی تو ایران چقدر چشم چرون داریم من روسریم رو مقتعه ام رو که یه جوری میگیرم و موهام رو بیرون می اندازم هزار نفر نگام میکنه در صورتیکه تو آمریکا اینطوری نیست .خوب میگیم ما باید خودمو خودمون رو حفظ کنیم و جدا کنیم و پناه بیاریم نه اینکه در اون صورت تازه بدبین هم میشیم و فکر نکنم با این وضعی که پیش اومده دیگه نگاه سگم به این دخترا پسرا بندازن خودشون نه نگاهشون خرابه و دنبال این چیزا هستند فکر میکنن همه دارن نگاهشون میکنن و دنبالشونن مخوصا این نوجوانات و دختران به نظر من.ما که قرار داد با شیطون نبستیم که بیا حالا فردارو یه کاریش کن میخوام توبه کنم برم پیش خدا و با خدا هم نبستیم که برم پیش شیطان پیش میاد خدا خودش راه داده.

gardane

يكشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم امروز صبحی یا خودم یه مروری می کردم که دیروز یه چند تا سوره خوندم سوره ی واقعه هم امروز بخونم آخه تو این خونه نبودم ولی طلبکارانه و مسخره که نه سبکشمارانه از مسئله گذشتم انگار طلبکار هم بودم که میخوام این سوره رو بخونم(دلتم بخواد!) بعد که فهمیدم دارم سبک میشمارم گفتم به خودم که همین سوره ی واقعه که همینطور رد میشیم و میخونیم و بعد سوره ی بعد چه گردنه ها و مشکلاتی داره که مفسران توش موندند بعد گفتم حالا نمیخواد منم گیر بدم بهش چون نه درسش رو خوندم نه عقلش رو دارم همین اصطلاحاتی که معلوم نیس چیه از بهشت و جهنم برای امثال ما همینا.خدا که نیومده بگه تو قرآن بگه که گلابی بخورید که من که خدای شما هستم دستور داده ام ساخته شود و برای شادابی موثر است رنگ مو را خوشبو میکند و... و حتی تمام قوای خویش را جمع نکرده در دنیا نشون بده بله حدیثه از صد یکی از رحمت هاش در دنیا نصیب ما شده که اسب کره ی خویش را دوست داره و گربه به واسطه ی این رجمت به بچه اش شیر میده و بقیه ی محبتش رو نگه داشته برای آخرت یا بدست حضرت علی (ع) و ذریه اش پخش نموده. بله خدا با گیلاس و گلابی که آیات واضحی برای مان چه در دنیا در بحث معاد چه نشانه های دیگر وجود خدا و جهانی منظم و ... خلاصه با گیلاس و گلابی نه کلاس گذاشته نه دردی مانند ایدز رو درمان میکنه نه اونقدر خوشمزه اس که بالاتر نباشه خلاصه این همه اصطلاح که ما نمیفهمیم چیه رو فعلا آورده در سوره ی حشر هر سوره ای و کلاس گذاشتنش از بهشت هم تماشایی است که ما و امثال ما درک نمیکند که چه خواهد شد خلاصه داشتم اینارو میگفتم به خودم که سبک نگیرمشون و گفتم دیگه.چیز عظیمیه گرچه درکش نمیکنم..


ahghabiat

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

البته میدونی عالم پس از مرگ خیلی پیچیده تر باید باشه از دنیا ولی هر چی هست این ما نیستیم که جلو تریم از کسانی که مرده  اند بلکه عقب افتاده ترین و ائمه در دسترس نیستند و غلطه که فکر کنیم این دنیا بزرگتره و مرده ها رو محدود به یک سری  قبرستون بکنیم و نه بالاتر درسته دست ماکوتاه شده از اونا ولی این ماییم که دور افتاده و عقب مانده ایم نه اون ها اون ها تازه راهشون باز شده تازه حقیقت عالم رو کشف کرده اند و چشم و دلشون باز شده و اگه خوب آدمی باشن یا حتی متوسط حسرت که نمیخورند هیچ چون حسرت مال الان نیست مال یوم الحسرت و قیامته خلاصه نباید کج اندیشی کرد و وابسته به دنیا بود که همینه اول و آخرش و مثل من کج اندیش شد بلکه میگن مثلا به ما که بالای این تپه یک چمنزاری است و یک آبادی زیبایی است و طبیعتی دست نخورده که چشم همگان رو خیره میکنه اگه همین هم باشه ما که زیر تپه هستیم هوس میکنیم بریم بالا ببینیم چه خبره حالا اصلا بعضی موقع ها هست چیزی هم نمیدونیم ها که پشت این کوه بلند چیه و نقششو هم نداریم ولی میگیم بزار بریم بالا ببینیم چه خبره پشت کوه و چه مکانی است اونجا چه برسه خدا وعده داده که بنده ی من از دستت راضی هستم  و میخوام یه جای خوب بفرستمت این دیگه چیه و آدم اگه عاقل باشه یا گنهکار نباشه و سیمش وصل باشه هر دم آرزوی اونجا رو در ذهنش به یاد می آره و همچین چیزایی! پس اینطور نیست که توی عالم برزخ جا نباشه مثل دنیا و ما یه برتری داشته باشیم نسبت به مردگان نه راهیه که باید رفت و ما گفتم عقب مونده ایم و مانند جنینی که در شکم مادره خبر از عالم بیرون نداریم تا بمیریم و با خبر شویم..


shootball

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آخه بابا میشه همه زندگی رو فوتبال گرفت یا خیر آخرش؟؟؟

امشب رفتم مسجد برای نماز خوندن و برای من دیدم که خدا خیلی کم معلومه و عناصر و افراد دیگه بیشتر به یادمند ولی خوب تقصیری هم نداشتم کسی که خداش رو گم کنه دیگر چه کسی است که او را براش نمایان سازد.ربا میخوای؟ توش  هست ترس میخوای توش یه جور دیگست خلاصه توجه بفرمایید که زمین تا آسمونش زندگیش فرق میکنه کسی که خدا باهاشه و کسی که خدا رو فراموش کرده حالا رفته مسجد هر چقدر دلت میخواد تلاش کن اصلا بیش از حدی که باید تلاش بشود تلاش کن ولی توپ رو توی تور نمیتونی باندازی و گل بزنی ولی با خدا باش یا لازم نیست گل کنی یا اگه لازم باشه هم گل کردی خودت نمیدونی بستگی داره هدف چه باشه و چه هدفی بالاتر از رضای رب؟؟ یعنی بعضی موقعا هست که آدمی بیشتر از اینکه برایرضای خدا کار کنه عرق  میریزه آقا این مستحب اون نافله اینا خوبه ها و هزار تا چیز بدم توش هست از عجب و ریا و ... ولی به هدفش که خدا رو راضی کنه نمیرسه حالا من میگم خدا رو راضی کنه این میگه مگه خدا کیه اصلا کجاس خلاصه این توی یه هوای دیگس و خداش مرده و در نظرش نداره و اسلام هم همینی هست که ما میگیم همین نمازی که ما میخونیم همین و همین اگه هم نمازشو بخونه  و حالی هم نداره نمازاش خلاصه اینم از این داشتیم میگفتیم ما چه طوری میتونیم فوتبال در نظر بگیریم زندگی رو در حالیکه بعضی موقع ها زیادی تلاش میکنیم و نمیشه گل زد و شیاطین نمیزارند و وایسادند جلوی چشم ما که گل نزنیم آیا این مثال درسته؟؟ در زندگی میگیم بله از جهاتی درسته در دنیا ولی نه در آخرت یعنی چه؟ یعنی همین دیگه تو دنیا ممکنه زیادی بدوی ولی باز برات حساب میشه در آخرت و نتیجه ی دنیا ممکنه اصلا معکوس رخ بده در مقابل چیزی که توی حسابت ریختن در آخرت!!!!!!

haghighatan

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان حدودا ساعت 6 صبحه اینجا و من تازه از خواب بیدار شدم و خوابی رو دیدم که خیلی چیزا مشخص شدند برام متاسفانه البته یه خورده ای از خواب یادم نیست ولی خلاصه ش اینکه آمریکا یه رباطی ساخته بود قد یه بچه و این رباط کارهای فوق العاده ای انجام می داد که الان یادم نیست و برنامه ریزی شده بود به نحوی که شگرف و شگفت انگیز بود بعد آمریکا و رئیس جمهورش و سخنگوی وزارت خارجش(همون زنه کلینتون) هم بودند تو خوابم و اتفاقا توی ایرانم بودند و توی کوچه و خیابون های محلمون(توی خوابم) و اینو وسط یه عده بچه ی هم سن و سال من بودند که سی دی فیلم آمریکایی می فروختند تو خوابم خلاصه این رئیس جمهورآمریکا و سخنگوش چشم دوخته بودند به این رباط و بعد ریاطه اومده بود پیش من و کار عجیب می کرد تا اینکه من گفتم به رباطه که تو انسانی و کم کم  متحول شد این رباطه و از آگاهیی که بهش داده بودم و آمریکایی هام شنیده بودند همینطور دنبال من میومد و تاثیری روش (رباطه) گذاشته بود از گفته ی من که باعث شده بود که اولا رباطه تغییر رویه بده و میخواست عوض بشه دوما این دو مقام آمریکایی اصرار میکردند و عصبانی که نه و به زبان آمریکایی باهاش صحبت میکردند و چشم امید شون به رباطه بود و کار خارق العاده ش که چرا به حرف من داره عوض میشه تا اینکه یه انفجاری رخ داد و منم آخرشو دیگه نمیتونم بگم چی شد با خانم کلیتنون و داشت چه اتفاقی بینمون رد و بدل میشد که خوشبختانه پریدم از خواب ولی چند نکته رو فهمیدم اول اینکه حق خیلی پنهان شده و آمریکایی شده اصلا یعنی اولا این دو مقام آمریکایی که نام بردم حق میگن متاسفانه فقط درسته روسری ندارند خوب ما هم جوان هامون تو خونه روسری که ندارند نمازم که نمیخونند اغلب بعضی شون دیگه و با ابن اوضاع موج حق گویی اینا جابه جا میشه عقیده شون دوم اینکه اینا (این دو مقام آمریکایی)سگ آمریکایی هان و دست اینا چیزی نیست و کاره ای نیستند درسته از بین خودشون نظر میدن ولی اگه ببینند حالا ما گفتیم رباط ولی هر چیز دیگه شون از نقشه هایی که دل بستند که نفوذ پیدا کنند در ایران ما اگه ببینن کار نمیکنه عصبانی میشن و ناراحت میشن این مقامات آمریکای سوم اینکه باید حرف حق رو جوان هامون یاد بگیرند بزنند (اینا نتیجه هایی است که از خوابم گرفتم ها) و تا جوان های ما که آینده سازند نخوان چیزی رو و حرف حق نزنند این رباطه توسط پیرمردهای خوبمون هک نمیشه و پیرمردها مون به خاطر اینکه حق نمایان نیست در بین ما راه رو نمیبندند و تا حق گفت جوان ما و خواست همه چیز عوض میشه و بستگی داره جوان ما چی رو بخواد و متاسفانه توی این زمینه لنگ میزنیم و حق رو که نمیخوایم هیچ سخن حق جوان ها رو هم پخش نمیکنیم بین خودمون بعد چی میشه؟؟ رئیس جمهور آمریکا باید بیاد کسی که مزدوره و سگ آمریکای بزرگ وشیطان بزرگه باید بیاد توسط تبلیغات با ما روبرو بشه و اصلانم اینطور نیست که دشمن ما باشه رئیس جمهور فعلی آمریکا نه این بهترینشونه وحق گوترینشونه این اومده نظام ما رو بزنه زمین و تا دشمن ما باشه توسط جنگ نرم که چیزی رخ نمیده و زمین نمیخوریم اینم پنجمیش ولی منظورمون از دشمنی این نیست که نظام فعلی رو قبول دارن بله دارن ولی میخوان دستی داشته باشند در کار و سیستم ما و چشم امید دارن به کارهای جدید و رباط هایی که ساخته اند مثلا تا حق رو یه طور دیگری که هست نمایان کنند و هفتم اینکه البته دارن اشتباه میکنن و پشت صحنه شون که اصلا رئیس جمهور آمریکا برای ضربه زدن به ما بخش عظیمش برای این بوده که سر کار اومده و اشتباه میکنن اینا تا موقعی که خود جامعه ی ما خودکار په زن های چادری و چه مردهای ریشی داره که دارن حق رو چابه جا میکنن دیگه نیازی به اوباما نیست به نظر من و نقش کمی رو داره بازی میکنه و خوشبختانه خوبم جلوی اینا رو با بصیرت مصیرت گرفته نظام ما  ولی باز  باید جوان ما حق طلب باشه که حمایت بشه خلاصه ش..و هشتم هم همینکه آدم تا بخواد جوانه از حقیقت ناب با خبر بشه و حق بگه این باید یک سری آزمایش های خاص رو طی کنه خوبه خود و شکست انقدر خورده باشه یا به هر نحوی اصلا شکست منظورم نیست منظورم اینه که خبره باشه اقدر که راه شکست و پیروزی اصلا راه حق رو بلد باشه از طریق اهل بیت وگرنه توی عربستان هم نماز میخونند اینا ولی معلوم نیست اگه بخوان و یه روزی دستشون خدایی نکرده به ملت ما دراز شه چی رو بخوان اصلا.

loosi

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

گفتم من همش دنبال راه یه شبه هستم و مثلا اینکه در روم باز بشه یا خوشحالی و شعفی و راهی باز بشه و خدا رو برای این حالی که الان دارم شکر کم میکنم و باید یه تجدید نظری کنم یا هم نمیتونم توبه کنم و همین وبلاگم باری شده روی دوشم شاید خلاصه آیا شما خودتون رو برای خدا لوس کردید هر که میتونه یه طوری متناسب با عقلش وسن و سالش لوس کنه مثلا بچه رو دیدی که یه طوری خودش رو برای پدر و مادر لوس میکنه و صداش عوض میشه خوب ما هم میتونیم توی نماز لحنمون رو عوض کنیم و فقط با خدای خویش صحبت و در نظر بگریم و با خود خودش صحبت کنیم حالا میشه بی تاثیر باشه ای خدا من فقیر درگاهتم یه نظر بهم بانداز تمام.

البته لوس کردن گفتیم مراتب غقلی داره مثلا یادمه آقای فاطمی نیا می فرمودند که در استغفرالله گفتن ادامه ش یعنی "ربی و اتوب الیه" این گفتنش برای لوس کردن خودمونه حالا یادم نمیاد همین واژه ی لوس رو به کار بردند یا خیر...

robot

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

یه مسئله ی مهم اینه که ما یا حالا عقلمون نمیرسه و جوانیم و 40 سالمون نشده یا بچگانه بعضی مون فکر میکنیم خلاصه همه چیز و عالم رو مسخره میگیریم خودمو میگم خلاصه اگه شما یه رباطی بسازی که راه بره اگه پاشد برای شما رقصید چه کار میکنی؟ میگی مگه من شوخی دارم با تو شاید اصلا بزنی خرابش کنی تا این حدو خدا تو قرآن می فرماید که اینا که ما میگیم هزل نیست و مسخره نیست که کوچیک بشماری و همینا............................


abiary

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب همشم ثواب نیستا ولی کی شما مثل من راضی میشی در ارنتیاطت با خدا من که دوست دارم راهه چند ساله رو یکشبه بپیمایم و اوج بگیریم برم تو آسمونا در صورتیکه شاید بدون توبه و زاری و گریه و تضرع نشه ولی خوب حالش رو هم ندارم و اما ثواب شما کی راضی هستید از خدا زمانیکه مثلا ثواب کارهای خوبتون رو واریز کنه؟ یا زمانیکه به آرامش برسید. والا اینجا دنیاس هیچ چیز معلوم نیست چه بسا آدم های بزرگی که به عللی مختلف کرامت شخصی ندارند و چون اهل بیت نخواسته اند نمیتونن کرامت نشون بدن پس کرامت هم راضی کننده نیست بزار از یه دید دیگه بگم مسئله ی نارضایتیمون رو شما مثلا نماز جماعت بخونید شاید احساس شادی نکنید و شادی یه جنبه شه ولی کلی ثواب کردید که خودتون هم خبر ندارید یعنی الان تو حساب بانکی تون یارانه ها اگه واریز شد شما که علم غیب ندارید که رفته پس اگه خوشحال میشید حالا که نمیدونید ریخته شده تو حساب یا نه پس خوشحال نیستید تا برید بگیرید و شاد و شارژ بشید به قولا اگه اهمیت داره. پس ما نمیدونیم کار خوبی که کرده ایم چقدر ثواب داشته و شاد نیستسم ممکنه ولی یه کی میگه بهجت خدا بهم نمیده و شادم نمیکنه و حال نمیده خوب اگر به واسطه ی گناه کردن ماست که وای باید زود توبه کنیم ولی اگر از بیخبری ماست باید هم راضی بشیم و راه هایی بریم که شادی مون بیشتر بشه مثلا اخبار و احادیث میخونیم که بندگان خدا رو خدا چقدر دوست می داره و دنبال معمولا شادی های زودگدرند جوان ها و دو دقیقه نمیتونند نورانیت خودشون رو حفظ کنند مثل ما وگرنه مثلا من که میرم مجلس شارژ میشم وو شاد بر می گردم ولی چند ساعتی نمیگزره که گرفته میشه این حال یا بعضی موقع ها که بیرون میام از مجلس نورانی و میومدم تو راه حس میکردم که داره صلب میشه اصلا حال خوبم و بله اینجا دنیاست و نباید دنبال حال باشیم بله خدا یه حالی بده اگه شده نماز شب بخونیم ولی خوب خوشحالم باشیم یه عده چشمشون ندارند دیگه زیادی چرت و پرت نگم نباید دنبال شادی و حال باشیم نه دنیال ثواب باید دنبال خدا باشیم ولی عیب نداره مثلا مفاتیح رو باز کنیم و نماز ها مثلا حضرت فاطمه (س) با صد بار خوندن سوره ها  بخونیم تا شاد بشیم.

ghatloamm

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

ایام ایام فاطمیه است واون روز توی مجلسمون داشتند روضه میخونند گفتن که در همچین روزایی آقا امیرالمومنین حتی توی اتاق حضرت فاطمه زهرا(س) وارد نمیشدند و جلو در وای می ایستادند تا حضرت جلوی امامش بلند نشه.

حالا من نمی دونم گوشه ای از وخامت اوضاع رو شما درک کردید که چه شده یا نه زنی که دستان شوهرش رو بسته اند و بردند زنی که  امیرالمومنینش حظور نداشته و سری داشته با در و دیوار و یه چشمان یه سری مردان نامرد و گرگ صفت دیگر حالا این زن که بهش تجاوز شده با چه رویی و چجوری با این اوضاع و احوال بدش زنی که عصمه الله الکبری است به چشمان علی(ع) نگاه کنه؟؟؟چی بگه بهشحرفی میمونه؟؟ تا حالا دیدی که آبروی زنی پیش شوهرش بره کاش فقط همین بود این شد قاتل حضرت جلوی چشمان شوهرش و آدم میمونه چی بگه و بنویسه...

korsi

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

ایام ایام فاطمیه است و فکرشو که میکنم قاطی میکنم و یا بهتر بگم به یاد ایامی می افتم که قاط زده بودم و اینکه باور بفرمایید خیلی سخنه که فرعون شدن یعنی الان شما در نظر بگیر سه چهار نفر پشت سرهم بیان بگن بهت که چرا رنگت پریده بعد خودتم باورت میشه حالا در نظر بگیر که شوکت و قدرت ومال  و حکومتی هم داشته باشی خیلی سخته که فاسد نشی اصلا اگه معصوم در کار نباشه و به جز ولایت فقیه مون همه خرابند با شوکت و قدرت و یاد اون روزایی می افتم که با کسانی که الان نزد خودم از کسانی که میشناسم و میدونم مثلا امام زمانی اند این ها بدبین شده بودم بهشون و واقعا هنوزم شک دارم که اگه قدرت داشته باشن یا با این قدرتی که دارند شیطانی اند و فرعونی اند یا خیر؟ اصلا خودم هم اگه قدرت داشته باشم 100% طغیان میکنم و باید بدونیم که فرعون آدم کمی نبوده که داسنانش در قرآن اومده و مردم و اطرفیانش و کناری هاش دوسش داشتند و می پرستیدنش و شکوه و قدرتی داشته حالا با چنین فردی با این موقیت حرف هم نمیشه زد خودش به واسطه ی خودشم نباشه به واسطه ی اطرافیان و زن و زیور ها و حکومتش حالا  خودش به کنار بزاره هم خودش رو باز می بینی باورش شده یه سری چیزا و ما هم باید از داستان فرعون که در قرآن اومده پند بگیریم وگرنه قدرت و حکومت حرب اللهی مزباللهی سرش نمیشه آدم ببینه مستغنی هست طغیان میکنه.ان الانسان لیطغی ان رائاه استغتی.

حکومت خلیفه ی دوم هر طور باشه تجاوز کردند به حضرت فاطمه(س) شوخی که نداریم ما هم بودیم ممکن بود همینطور میشد لذا خداوند فرعون رو متناسب به احوالی که داشته مجازات کرد چه اینجا چه اون دنیا و ماهم هر به هر کداممان فرصت هایی در زندگی داده و فرعون هم شدیم و شاید طغیان هم کرده باشیم خدا کنه جزء قاتلین حضرتش نباشیم حالا.

کوچیک و بزرگ نداره ممکنه عارف بپنداریش ولی این رئیس بشه بدبخت میشه دیگه لذا شما عارفی که  رئیس بشود سراغ دارید؟اینا از پست و مقام فراری اند به این گوشه و کنارا و مثل ما ریاست طلب نیستند.حضرت مهدی (عج) اگه ریاست طلب بود راحت با قدرت میومد میگفت آی مردم دنیا و جهان حرف حرفه منه برید کنار و گوش دهید!!! (نه در اسلام آزادی مطلق وجود داره به هر صورتش)در صورتیکه سپرده قدرت رو و گذاشته کنار برای ما و اهلش که بفرمایید شما که دیدتون بیش از دنیا نیس دو روزم روی کرسی قدرت بمونید خودتون میفهمید چیه...خلاصه خیلی سخته آدم ظالم نباشه و شیاطین خیلی قدرت دارند الان ممکنه شیاطین روح مد نظر باشه و ارواح سرگردان که فکرتو عوض کنند نه شیاطین جن نه همین شیطاطین روح بیان بگن چی فکر کردی شما در زمان ما پادشاه ها به ما ظلم میکردند  و ما حق حرف زدتم نداشتیم حالا فکر کردید حکومت به ظاهر اسلامی برقرار کردین و هر حرفی میزنید به اسم اسلام کسی حالا هستید و پاداش خاص خدا رو میگیرد. اگه ببینی هم راست میگن آدم یا ظالم یا باید مظلوم باشه.

http://ali.bloglor.com/p134.html

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بچه ی حرف گوش کن که نبود!!! بچه ی ساکتم که نه! بچه ی همه ی چیز گو میخوای من. من که مشهور نیستم در بین شما وشما چه میدونی خانه ی مو کجاس یا هم مراقبت ویژه و دست و پنهان و ازاین حرفا میشه خلاصه سری دیگه باقی نگذاشته که منو بکشید یعنی داشت آقای فاطمی نیا (ره) تعریف میکرد امروز که نه دیروز که گوش میدادم سخنرانی شون رو که اگه سر رو بیان بگویند مسلمان میره مسلمون رو میکشد.

عجیبه ها که طاقت نداریم یا حتی حدیثه که اگه ابوذر( که این قدر مقام داره ها)(حالا اگه ابوذر باشه و غلط نگم) میدانست که چه چیز در قلب سلمان میگدرد او را میکشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

یعنی چه؟ شما چه فکر میکنید در باره ی این جمله آُیا قبیحانه فکر می کنید ککه مثلا به این دلیل سلمان را میکشد که سلمان (مثال میزنیم ها و در مثال چای هیچ مناقشه ای نیست) که سلمان محرم زن شماست که میرفته ابوذر میکشتتش یا چیز دیگری؟ آخه این شیخ نشین های عرب بحرینی بود فکرکنم میرفت با زنا دست میداد میگفت من فرق داره موضوعم حالا کار نداریم به این کار دارم که چه سری در قلب سلمان بوده و از چه منظر ابودر میخواسته در اون صورت سلمان را شهید کند؟ از نظر مثلا غیرت؟؟ چون ما کار (چی بگم) از یه مسلمان ناب بشنویم فورا میگیم خوب غیرتی شده. خوب داشتم میپرسیدم بله چه در سیته ی سلمان نهفته بود آیا نباید گوشه عزلت در پیش میگرفت و میرفت پیش خدای خود و مثل ما هم برای شما کلاس نزاره و منم جونم رو دوست داشته باشم یعنی میخوام بگم به خاطر گناه کبیره ای که انجام میدادم و خدا منو ببخشه یه سری راز توسط بنده باز میشد و... حالا دیگه چه طوری زنده موندم بماند خودتون حساب کنید

حالا هم هنوز تو اون هواها برم داشته  و به خیال سختی های اون موقع سیر میکنم در حایکه بوی سیب سرخ رو هیچ روزی نتونستم استشمام کنم و برسم به روزی که یه بارم شده رسیده بوده امیه آخه این راهش نیست ولی چه کنم خدا هم اگه از راهی که گفته بنا بر داستانی که شنیدم کهفکر کنم موسی یا پیغمبر دیگری میبینه که فردی سه روز داره زاری میکنه که خدایا منو ببخش بعد از خدا سوال میکنه خدا میگه اگه این اشکش با آب بینی اش هم مخلوط بشه (تا اینجا) نمیبخشمش مگر از راهی که بهش گفتم وارد شه. خوب چرا بعضی ازما بعضی مسولیت های سخت رو قبول میکنیم و بارش رو بر دوش میگیریم فکر کردی توبه کردن مسولیت سنگین نداره بر دوش اولش اینکه دوباره اینکارو نمیکنم دیگه حساب کن مسول کار دیگران بشی این دیگه چه توبه ای میخواد. ان شالله هممون آخرش مریض؟ نه شهید بشیم...همین

vcz

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۶ نظر

امروز به یه چیز دیگری هم فکر کردم و اون اینکه آقا دنیا محل گول خوردن و دلم میخواد اگه زنا میشنون توجه کنند چون در مورد اونا بیشتره الان شاید شما از عالم برزخ خودتون و چه برسه قیامتتون اطلاع دقیق ندارید که در چه نقطه ای قرار میگیریم و چشممون هم باز نیست و این راه بازه که بفهمیم ولی ما عموم مردم نه علم غیب داریم نه چشم برزخی فقط میدونیم که دنیای فریب است حالا چه عیب داره یه زن گول بخوره( بترسه) یا شوق داشته باشه یا هر دلیل دیگری باشه که حجابش رو درست رعایت کنه در جوانی؟؟؟آخه معلوم نیست چه حساب و کتابی داشته باشند یعنی با گول خوردنشم نه از روی یقین مثلا عذاب کسی که بد حجابه رو ببینه بعد که برای ما رخ نمیده ولی بالاخره بپوشونه خودش رو و تفریطانه از بدحجابی بدش بیاد و یه کم سخت تر از واقعیت وسواس داشته باشه نه اینکه نظر تنگ باشه و هر کی مانتو پوشیده بود مثلا رو چیز بدونه نه مانتو هم بخشی از حجابه ولی قرص مقنعه ش رو بچسبه چون ما که خبر نداریم چمون خواهد شد و داستانی بود از رجبعلی خیاط که در دوستش تصرف کرد و زنی بدحجاب که داشت از خیابان رد میشده یعنی با موهای بیرون ریخته رو تصرف کرد در دوستش و بهش گفت ببین و دید که شعله های آتش احاطه ش کردند و حالا درست یادم نیست  و بعد اینکه دو سه بار عرض کردم اینکه یه زنی بوده حجابش رو توی خانه هم رعایت میکرده جلو بچه ها بعدا میفهند بعد مرگش که اینکارو کرده بوده که بعد از سالیانی هنوز جسمش نپوسیده بوده زنا آسونه کارشون و ظاهرشون رو مرتب کنن کلی پیشرفت کردند  و چیز خواصی نخواسته اند ولی مردها خیلی پیچیده تر  و درونی ترند و البته موذی تر و البته با ایمان تر چون درونشون معلوم نیست چیه حالا صورت فرشته ها چطوریه تا حالا بچه ی راهنمایی به قبل یعنی طرف دبیرستان پسرا رو دیدین؟ بعضی هاشون  معلومه مخ اند و هوش و دکاوت دارند انگار فرشته اند و معصوم هم هستند متنها فرشته ها که ریش و سبیل ندارند ولی مخصوصا مقرب هاشون تیز هوش تر و عاقل تر از اون آقا پسره توی اون سن هست و ما معمولا وقتی بزرگ میشیم چهره ی کودکانه خودمون رو حفظ نمی کنیم و ما مردا بعضی موقع ها حالانه از روی گناه بلکه دیگه مثل فرشته ها نیستیم که و نه زن ها که از ظاهرمون معلوم باشه ریش هم در میاریم هر کس به سبکی خلاصه مطلب درونمون پیچیده است و ممکنه طرف (مرده)شکلش مثل خل ها باشه یا جاهلان ولی درون خیلی زیبا و فرشته صفتی داشته باشه و پیچیده است دیگه.

khoo0f

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم دعای 31 رو شروع کرده بودم که بخونم و دو سه خطی رو هنوز تموم نکرده بودم که بعد یه مساله ی باز شد که هزار سال دیگه هم تو روانشناسی و شناختی بخونیم پیدا نمیشه و حل نمیشه اصلا و نظریه خودمم تا حدی داشت غلط میشد و غلط بود تا به این جمله از دعا رسیدم:{{و یا من هو منتهی خوف العابدین}}

بدون مقدمه اینکه آقا یکی پیدا میشه میگه من از هیچی نمیترسم جز خدا خوب این داره معمولا چرت میگن و ما این جملات رو شنیدیم ویکی پیدا میشه میگه من از خدا میترسم که همچین گناهی بکنم.

یعنی میخوام بگم بعضیا خدا رو اسمشو میارند که کلاس بزارند که ما از مارلوک نمیترسیم بعد اسم خدا رو میارن که ولی از خدا میترسیم در صورتیکه در این جمله از دعای صحیفه اومده آخر ترس عابدان خدا است. یعنی چه؟ یعنی عابد باید از خدا بترسه حالا اگه نمیترسه یا گناه میکنه همینطوری راحت این یه مریضی داره و مشکلی داره مثلا غرق در دنیا است و باید ما همه بترسیم فقط از خدا این طور نیست که اگه نترسیم از خدا و غیرش شجاعیم یا مشکل داریم یا مثلا راحت نیستیم اگه از خدا بترسیم مرض بگیره راحت بودنش میخوام هم که نباشه آدم باید یه خوفی بنابراین از خدا داشته باشه که مثلا گناه نکنه یا اون نعمتی و محبنی حالا اگه داده باشه خدا بهش بترسه از خدا که ازش گرفته نشه یا اصلا از آتش خدا بترسه و خلاصه یه خوفی داشته باشه و خلاصه آخر خوف عابدان هست  خدا در صورتیکه ما ترس از خدا رو بازی میگیریم و به شوخی و مسخره گی میگیم از  سوسک نمیترسم و از هیچی نمیترسم جز خدا و معلومه دروغم میگه چون باید بگه از خدا میترسم اصلا حرف چیز دیگری در میان نیست و باید بترسم و این مرض نیست در روانشناسی یعنی نباید باشه که یه آدم از خداش بترسه نباید که بهش قرص و دارو داد آدمی که میترسه از خد و خیلی کارهایی که ماها راحت میکنیم انجام نمیده و من خودمم دچار تناقض شده بودم قبل از خوندن این جمله و قبلنا که نباید از خدا ترسید خدای به این مهربونی درسته ولی خوفه رو هم باید دید که این چه دیده که از خدا میترسه میترسه یه چیزی رو خدا ازش بگیره یا دور بیافته مثلا. پس این چیه که میگه مهر کردند و دهانش دو ختند هر کسی را که سری آموختند و ...

میدونی آخه بعضی ها خیلی زرنگند میگه ما از خدا نترسیم و باهاش دوست بشیم بعد هر کاری و گناهی و فسق و فجوری خواستیم انجام بدیم در صورتیکه عالم محظر خداست نباید در محظر خدا گناه کرد!میگه خدا که میبنتمون بهمون عادت داره دیگه در صورتیکه این ول شده از درگاه و افتاده پایین خدا نجاتش بده و خودمون و پرده ی حیا و عفت پاره گشته وگرنه اولین گناهی اولین نامحرمی که دید ترسید از نگاه کردن و قلبش تلوپ تولوپ زد یادش نمیاد شاید از بس گناه کرده!!! خوب حالا چه کنیم؟ هیچی من که میگم برم ادامه ی دعایم رو بخونم و اتفاقا در مورد ذکر توبه و خواستن توبه بوده این دعای 31 صحیفه برم بخونم ببینم چی میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

aSca

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز داخل نماز توجه نمودم دیدم با توجه به اینکه آیت الله العظمی فاطمی نیا توی یه سخنرانیشون عرضه داشته بودندیه(البته با توجه به اینکه من قاطی نکرده باشم و مطالب رو پیوند نداده باشم) که قریب به این مضامین که با پیشرفت جدید هر روزه که دستگاه هایی میاد اینا هر کدومشون بدونید یه مضراتی هم دارند برای مامثلا مبایل که از وقتی پیداش شده پرندگان مهاجر مسیر خودشون رو گم می کنند!!!یعد یادمه توی سخنرانی که گوش میدادم حضار هم خندیدند.خلاصه ما که نمازمونو خوندیم. ولی سوالی برام پیش اومده بود که ثله من الاولین و قلیل من الاخرین جوابش بود که گروهی از مردم مقرب از اولین هستند و گروهی قلیل از آخرین بعد به خودم گفتم ما که آخرین هستیم یه دلیلش شاید همین پیشرفت ها و راحتی هایی که اومده جای انسان رو پر کنه در کوارخانه ها و سیفیجات؟؟(چی دارم میگم سیفیجات چیه دیگه!!!) خلاصه ما این نمازی که  میخوانیم با پیشرفته شدن دستگاه های تلوزیون و رادیو و ضبط صدا و صوت دیگه نه حالی میمونه و خلاصه شکست میخوریم از دست دستگاههای شیاطین واون موقع ها که این چیزا نبوده مردم مستقیم وصل میشدن و نمازشون رو میخوندند و سیمشون وصل میشد تلوزیون نبود که (خوب حالا نگاه نکن شاید میگی به من!!) حواس پرت کنه مثلا و بشینیم اول فیلمه رو ببینیم خلاصه حواسشون جمع بوده  سیم وصل نه مثل ما هر دقیقه یه گرفتاری و کمبودی احساس شد..و گفتم شاید یه تفسیر جزئی همین باشه از این آیه چون سوالم تو نماز این بود که حواسم چرا مثل قدیم جمع نیست و دارم به ماورا فکر میکنم!!! نمی دونم والا.

خلاصه بالاخره کنجکاو شدم که تفسیر آیت الله طباطبایی رو بخونم از سوره ی واقعه و فهمیدم که منظور اینه که بیشتر مقربان مال دوران قبل از اسلام بوده اند و قلیلی از مقربان بعد از اسلام.بعد یه سوالی برام ایجاد شد و پیش اومد طی مباحثی که با مادرم کردم که بله آیا منظور کیفیته یا کمیت؟ البته وقنی که پرسیدم در مورد این آِیه که چرا قلیل شون در آخرند و بسیارشون در اون زمان که عرض شد خوب میگفت مامانم افرادی که  قبل از اسلام بودند تعدادشون بیشتر بوده تا زمانی که ما هستیم خلاصه مطلب منم گفتم این منظورش از نظر کمیته یا کیفیت؟؟؟نمی دونم والا ما که به دینمون خیلی اعتقاد داریم و دنبال گمشده هایی هستیم که با آمدن امام عصر رفع بشه و دیگه امیدمون بالاست نسبت به دینو حتی آیت الله حائری هم در سایتشون نوشته بودند که امید زیادی دارند به آینده ی حوزه و از این حرفا خلاصه اینم از این.

و در قسمت {{بحث روایتی}} هم در تفسیر المیزان بعدش این مطلب اومده که:

بحث روایتى
در الدر المنثور است که ابن مردویه و ابن عساکر از طریق عروه بن رویم از جابر بن عبدالله روایت کرده که گفت : وقتى سوره واقعه نازل شد و در آن آمده : ((ثله من الاولین و قلیل من الاخرین )) عمر عرضه داشت :
یا رسول الله جمعى کثیر از اولین ، و اندکى از آخرین ؟ رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) فرمود : بیا و بشنو که این آیه هم نازل شده : ((ثله من الاولین و ثلة من الاخرین )).
آگاه باش که از آدم تا من جزء ثله اولین است ، و امت من ثله آخرین است ، و ما هنوز ثله خود را تکمیل نکرده ایم ، وقتى تکمیل مى شود که بتوانیم شتران خود را در بیابان هاى سودان بچرانیم . (و یا سودانیان ما را در چراندن شتران کمک کنند) در حالى که از گویندگان لا اله الا اللّه باشند، و شهادت دهند که براى خدا شریکى نیست . سیوطى بعد از نقل این حدیث مى گوید: ابن ابى حاتم این حدیث را به وجهى دیگر و بدون سند از عروه بن رویم نقل کرده است .

ghjuuh

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیشب مجلسی بودم به نام اهل بیت و اینایی که میگم رو خودم رو دیدم که عرض میکنم یعنی حال خودمه نه حال شما شاید حال شما هم باشه  نمی دونم ولی یعنی منظورم اینه که با کسی کاری ندارم.شمام نداشته باش!

مسئله ی ایام فاطمیه مسئله ی ناموسیه اصلا ظلم شده به ناموس علی(ع) و خیلی خیلی راحت ما میتونیم جز همون ظالم هایی باشیم که این کارو کردند منتهی فرصت داده شده و پیامبر (ص) در بین ما نیست پس په خوبه تا میتونیم زود عوض بشیم چون اگه حضرت مهدی (عج) هم ظهور کند در بین ما یکیمون باید پا بر جا بمونه( در اون صورت بدش ها) یعنی خلاصه امام معصوم هست ولی ما کچاییم؟ و در چه عالمی به دور از او و خود سرچ می کنیم؟؟؟ خلاصه ایام فاطمیه است و ما می تونیم جز ظالمین باشیم که به حضرت زهرا (س) تجاوز نمودند خدا لعنتشون کنه ولی خیلی راحت تر از مردمی که کوفی شدند اینو بدونیم ها که خیلی راحت تر از مردمی که امام حسین (ع) رو دشمن دانتستند میتونیم دشمن باشیم و اونور صحنه و خیلی آسوننر چون مسئله ناموسیه. ظلم اصلا مسئله ش خیلی پیچیده هست و ظالم  نمیفهمه اصلا که داره ظلم میکنه چون میگه لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین. یعنی خیلی پیچیده است ظلم.

ولی ما که جوانیم فرصت بهمون داده شده که توبه کنیم اگه نگاه به نامحرم کردیم توبه کنیم گریه کنیم اگه خدایی نکرده از سیستم فیلتترینگ خدا و مخابرات روزی حالا پیش اومده رد شدیم (همینام ظلمه دیگه در حق خودمون و حتی کسی اگه باشه!!) خلاصه باید حواسمون جمع باشه که چه کاره ایم در این عالم بزرگ و تا یه زمانی با ما خدا کنار میاد بسته بهگناه و م عمدا مثال دیدن نامحرم رو زدم وتصاویر و فیلم های مستهجن تا حواسمون باشه که ظلمه چه راحت میشه ظالم بود و از جرگه ی الهی بیرون اومد و اصلا گوییا دشمن و قاتل ائمه شد به همین راحتی که گفتم والله.تا اینکه دیگه دست بلند کنیم بر روی زن و از این ظلم ها دیگه بگدریم.

 

hjfi7

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم الان پست های قبلیمو میخوندم به یه پستی که موضوعش لیطغی بود بر خوردم دو تکته عارض اهمیته نمیخوام برگردم ولی خوب اول این که گفتم آقای فاطمی نیا یه جوراییی کنار نیومد منظورم این بود که یه توضیحاتی دادند بعد گفتند مثلا وضو گرفتن با آب سرد یه کمی یه طوری هست حالا من دقیقا یادم نیست یعنی بهتر درسته سختره این یک دوم اینکه بعضی ها از خوشی ندارند نمیگم بهشون خوش نمیگذره ها مثلا امام حسن شهید شد فکر کنم امام حسین گفتند که بعد تو من موهایم را شانه نمیزنم و عطر نمیزنم خوب این عظمت امامه ویا همسر گرامی امام حسین در سایه ننشستند یا اصلا بعضی ها رو میبینید که از عزای حسین همیشه داغونند درسته همیشه سیمشون وصل نیست و خوشند ولی خوشی نمیکنند توی دنیا یعنی میخوام بگم اینا هم هست حالا مخالف خوش گذرانی نباشیم بابا دنیا دو روزه برای دیدن چیزهای عجیب بعد از مرگمون باید خودمون رو آماده کنیم و مانند امیرمومنان بترسیم یه کمی لا اقل ما از کمی توشه و تقواست توشه و خلاصه چیزهای عجیب زیاده در دنیا ولی نشانه است نشانه ی وجود خدا که اثبات کنه ولی چیزهای عجیب دیگری که خیلی بیشتره  و ما اصلا مجبورا توش گیر خواهیم کرد زیاده اونور که بخوایم فکر کنیم بهشون و ناچاریم اون دنیا اگر به بهشت میریم خوش باشیم یا اگه به جهنم میریم ناخوش حالا چه عیب داره حالایی که مجبور نیستیم که ناخوش یا خوش باشیم به یک خوشی لحظه ای دین و دنیامون رو نفروشیم و بزاریم کنار همین دیگه السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک ایها الشهید مظلوم

p138

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان از نزد قرآن باز می گردم یعنی داشتم میخوندمش بعد یهو رسیدم به جهنم داشتم فکر می کردم ضمینه و استعدادش رو آیا دارم که به یه بهنونه ای هر چی باشه یعنی خدا نمیتونه در زندگی هر لحظه ای مو چیزی رو  پیدا کنه به نام گناه و برای همون یکیشم که شده حالا درسته خدا غفوره برای همون یکی بفرستتمون جهنم پس این همه که گفته نکنه یکیشم من باشم که بره جهنم خلاصه درخت زقوم یعنی واقعیت نداره که میوه اش شبیه سر شیاطینه؟؟؟ خوب بالاخره هست اینا و یه سری که میبیننش و حتما خواهند دید همش که عمر و ابوبکر و یزید نیست این همه تو قرآن اومده اگه منم باشم چی پس که ببینم جهنم رو!!!