بسم الله الرحمن الرحیم
داشتم فکر میکردم اینجا تو شهر ما جهرم همه چیز چیزه یعنی انگار مردمش اسیرن حتی اگر بخوان تهرانی صحبت کنن مسخره میکنن همو و مانتویی ها رو مسخره میکنن و انگار یه شهری است که هم خودش خودشو اسیر کرده هم شهرهای دیگر لذا نگاه کنی میبینی مثل سریال بربره هست و سیستم هم جدا کرده مثلا یه روستایی دیگه نمیتونه بیاد رئیس شهریا بشه بدتر از اون خانواده ها هم برای خودشون گروه دارن در سیستم خانوادگی یا جاسوسی دیگه صدای من به گوش هر سیستمی نمیرسه هرچند خدایی تر کار بشه لذا اصلا بعضی موقه ها میگفتم هروقت بیام جهرم یا یکی بره شهرش انگار مثل یه مرده میمونه که روحش پرکشیده از دنیا واقعا هم فاصله همینه ولی نمیتونستم ثابت کنم که مرده ام یا نه و اینا که میبینم فرشته اند یا نه ولی حالا یه حدیثی هست با توجه به اون ثابت میکنم ولی اصل مطلب غلطه ممکنه که برگشت ما به ولایت یعنی عالم پس از مرگ و مرده ام و نمفهمیده ام که حالا ما بخوایم هم با حدیثی اشتباه خودمون رو تثبیت کنیم میشه غلط در غلط! این حدیث خعلی قوی و بزرگه من گوشه ایش رو میگم و قبلا هم گفته ام در زمینه هایی ولی چون شنیده ام که بعضی ها که میمرند نمیدونن مرده اند اینو میگم نه برای ثابت کردن اینکه حالا که من جهرمم پس کشته شدم و روحم به عالم پس از مرگه که درجهرمه این حدیث اینه که عالم دنیا و پس از مرگ مانند و مثل و به منزله ی جنین در بدن مادره این حدیث رو که شما چک کنی خعلی میشه فهمید ومثالم قبلا براتون زدیم که مثلا ما در بدن مادر راحت داریم خون مادر تغزیه میکنیم و نمیدونیم مثلا چه غذاهای لذیذی دنیا داره و به فکرمون هم نمیرسه پس در دنیا میوه ها اصلا مثل میوه های بهشتی نیست یعنی اصلا درکش نمیکنیم چی هست خوب حالا مثالی که میخوام براتون بزنم اینه که آقا در بدن مادر انسان ممکنه بمیره و در دنیا هم که بدنیا اومه میمیره یعنی از بین رفتن در دو عالم هست پس ممکنه ما پس از مرگ به عالمی بریم مختص خودمون که فکر کنیم زنده ایم ولی مرگ داشته باشیم و یعنی میدونیم که مرگ پایان زندگی نیست ولی فرشته ها برای تصفیه آدم رو جا به جا میکنن به عالمی دیگر حالا اون عالم ممکنه طبق اثباتمون مرگ هم داشته باشه یعنی به کلی از عالم جدا بشه یا بعدا برگرده به شکلی دیگر یعنی من اینجا مینویسم بعد تو شیراز یکی زنده داره همینو دقیقا میگه در عالم زنده ها اگر من مرده ام یا من اگر نمرده باشم باز یه نفر دیگه هست که مرده و داره به من تزریق میکنه و صفحه ی مجازیه دیگه خودمونم مجازی کلا قاطی کردیم یعنی ممکنه پیش امام حسین ببرنت ولی نشناسیش اصلا و فرشته هاا بازیت بدن بابا بزرگ منم انگار یه حسینی هست روی زمین خعلی گله ولی هیچوقت قدرش رو نمیدونم جانشین بزرگان هست ولی درکش نمیکنم جهالت هم دارم و قلبا عشق بهش ندارم و چوبشو بعدا میخورم خودشم نم پس نمیده که بخواد زبان باز کنه و اینجوری شاید داره تربیت میکنه یا دردسر براش ایجاد میشه چون وبلاگ من جهانیه اذیتش میکنن وگرنه عارفه و الان نصو شبی بیدار شده داره تو تختخواب بلند برای خودش و خدا ذکر میگه نمیدونم چشه!!!
یه دوتا جیزم هست باید براتون بگویم درمورد سنگ گذاشتن در دهان اینکه موقع خوردن خوب شد غذا خوردنم یعنی وقتی ریگ زیر دهان باشه آدم مزه رو بیشتر حس میکنه چون باید لقمه بگیره و نمیتونه سریع بخوره غذا و هم لقمه ش رو کوچیک میگیره ماامشب ماست خوردیم طول کشید خلاصه و نکته ی دیگر هم اینکه ریگ دیگه شانسیه دیگه خلاصه شما یه ریگ باید خداقل اندازه ی ناخن باشه و خعلی هم کوچک و بزرگ نباشه و یه نکته ی دیگر اینه که ما از کجا این ریگ رو پیدا میکنیم مثلا اگه تربت امام حسین باشه خعلی خوبه نیست؟! همش که نباید قورتش داد ما رفته بودیم کربلا بعد مامانم رفته بود یه جای حرم که خراب شده بود یواشکی خاک جمع کنه بعد یه زنی رسیده بود میگفت چه کارمیکنی مامانم گفت تربت امام حسینه و شفا است و خوب شاید بین تربت حرم سنگ هم باشه دیگه همش که خاک نیست ولی گفته اند تربت یعنی میخوام بگم سنگه هم مهمه از چه طریقی روزیمون بشه پیدا کنیم بزاریم زیر زبون!
- ۹۵/۰۲/۱۴