اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۲۴۱ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

معراج اکبر خدا

يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

آقا ما کلی نوشتیم بعد اومدیم یه آیه رو سرچ کنیم وقتی برگشتیم دیدم همه ش پاک شده است ببخشید خراصه و نکردیم که ثبتش کنیم بعد سرچ کنیم چقدر زحمت کشیده بودیما!!!

شاید اینطوری نوشته بودیم که نماز معراج مومن است و این کلام بزرگیه خوبه که افراد متخصص نقاشی که نقاش های چهره ما اوایل هم استعداد الهی و حب و عشق داشتن و انیمشین های ایرانی معلوم بود که به قلب مردم و ذائقه شون میخورد و تکنیک صادر شده ی غربی نداشت و عشقی بود که بعدا فضاشون شد اگرچه تولید انبون شد و معلومه که در صادرات اوایل توجه و دقدقه ی تولید بیشتره و کمکم از چشم میافته البته نه کیفیت بلکه چیزای دیگه دقدقه میشه و چیزای دیگه کانون اجتهاد و شهادت و بازیگری و خوانندگی و تمرکز الهی رو برمومنان میگیره و صحنه عوض میشه ولی در عرب همینطوری مده که قاری میسازن و میخونن و میکروفن میدن که یارو قرآن بخونه بچه ش و از کودکی صادر میکنن ولی در ایران فضا دلبخواهی شده و هرکی علاقه داره و تولید نمیکنیم که همه بازیگر بشن همهی بچه ها بخونن البته سایت آپارات فضا داده به بچه ها که خودشون رو‌نشون بدن و مسابقه گذاشته و خعلی جذاب شده ولی گروهی نیست و وقتشم کمه که بچه هذ استعدادشون رو نشون میدن که خیلی خوبه یکی از مسابقات دیگه که من دوست دارم انجام بشه اینه که نقاش های چهره و‌صورت جمع بشن و عکس آیت الله خامنه ای مثلا جلوی صورتشون نباشه و در ذهن ایشون رو به صورت زنده تجسم و نقاشی بکشند خوب سخته این کار نیاز به تجسم و فضای معنوی داره علاوه بر مهارت و استعداد و در چهره ی بزرگان رازها و خم هایی است که در یک پرنده نیست و تجسم بزرگان نیاز به معنویت داره کهذبه روی کاغذ بیاد که از سختی مسابقه حکایت میکنه در عین سادگی امکانات البته کصانی که چهره نقاشی میکنن و مثل من نیستن که حتی عکس پرنده هم روبروم باشه نمیتونم بکشم درست و نه استعداد دارم نه ذهن خاص خلاصه نقاشانی که چهره نقاشی میکنن فکر کنم آدم های قوی ای باشند کلا مثل شعرا حتی اگه از ربرو هم بکشن خیلی سخته و در مسابقه ی وآپارات دیدم که چهره های افراد به جز کارهای شعبده دیدم که افراد گنهکار نیست مثل ما و افراد با اراده و محکمی اند و دور از گناهات و‌شهواتن که هنری دارن و سرشون و مسولان گرمشون نکردن که بخور و‌بخواب و هیچکاری نکن اینم نکته ای داشت که مفت خور نیستن مثل ما دیگه چیز دیگری که نوشتم و پاک شد اینه که در تجسم امام خمینی در نمازم دیدم افرادی که پایین ترن و در ذهنم بزرگن میان به جای امام خمینی در ذهنم و در معراجم درنماز اونارو نشون دادن حالا نمیگم نمازم عرفانیه ها ازین نماز سبک هاست و انتظاری هم ندارم که با این همه گناه حالا عرفانی نماز بخونم بلکه توجه بن حق فضاشم باشه خوبه خلاصه اولش تهلیل گفتم بعدش الاه اکبر درنماز و‌سجده که امام خمینی عکسش بیاد در ذهنم و‌بعد ذکر سجده رو گفتم بعد یادم افتاد که نماز معراج مومنه آقا یعنی در نماز ما که سبک بود و جماعت هم نبود در معراج ممکنه طبقات و افراد و درجات مختلفی رو چنان که نبی اکرم دید ببینیم همش که پیامبران نبودن بلکه حتی در معراج پیامبر جهنمیان رو هم دید خلاصه ما دیگه رد نکردیم اون هایی که نشونمون دادن به جای امام خمینی در ذهنم با ذکر ردشون نکردم بلکه دعاشون‌کردم و‌براشون صلوات فرستادم کهدتوجه بشه شما مردگان رو یادت نره آقا که ضعیف و بدبخت بودن شاید در رحمت خدا با دعا و خیرات برای پدر و مادرت و گنهاکاران و بدبختان حتی زودتر باز بشه و مخصوصا برای آمرزش گناهان بهتر باشه و آیاتی رو خوندن امام جمعه ی محترم تهران هفته قبل جمعه که زیبا بود و بابابزرگم هم سوال کرد ازم و خودش گفت که آیت الله صدیقی مجتهد اعلم هستن و از دیگر امامان جمعه تهران بالاتر حالا آیاتی رو‌خوندن که اون آیه که سرچ کردم و پیدا نشد و متنم پاک شد این بود که 

خداوند منزه هست از آنچه وصف میکنند جز بندگان مخلص خدا

که اینو هم نشون میده وصف مخلصین وصف و تجسم خودخداست که ممکنه اتصال رخ بده تا خدا چه خواهد


سبحان اللّه عما یصفون (159). الا عباد اللّه المـخـلصـیـن

خوددرگیری داریما!!!

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یه نکتاتی رو مخصوصا در نبودم باید گفت و باز کرد فقط نخندینا که چه خلم اینارو میگم و در آستانه ی محرم قرار داریم با اینکه عیدتان مبارک باد دوست ندارم بحثش باز شه در محرم و همین الان بگم با توجه به اینکه پسرفتم داشتم و سرم واسش به سنگ خورده حالا بازگو میکنم یه مبحث دومی هم قبلش تو ذهنم بود درمورد کبر که ممکنه طولانی بشه ولی از کجا بگم اینکه در مراقبت رفتن به سمت زن با وجود اینکه بدن لازم داره موجب پسرفت در مقام عبادیت میشه یعنی حتی اگه خیالت آلوده نبود و مرض تجسمی فکری نداشتی حالا این بحثه اولا اگه در رختخواب بدون فکر به زن و درحالت بیداری شهوت گل کرد آیا اولا خوبه یا بد دوما شیطانه یا حوری که اینا بحثش داغه و من از روی یقین خدمتتوم عرض نمیکنم بلکه محرم نزدیکه میگن امام حسین علیه السلام تشنه شد و شهید شدند و یارانشون هم بعد میگن شهوت رو مقایسه به تشنگی میکنن آیا این قیاس رو سوما چه کنیم خوب این سوالاته که آقا شما انصاف بده بله هوای نفس مبارزه اش و مبارزه با خود جهاد اکبر هست تا جنگ شمشیر بله ما همه ی محردان مخصوصا فرصت داریم تشنه لب باشیم با شهوت بجنگیم و یار امام حسین شویم البته نه به آسانی که شما میگی به آسونی میشه ولی شما که شهوت رودبا لب تشنگی مقایسه میکنی غالبا میخای گناهتو پنهان کنی و شاید مثل خیلی از ما ها دو سه بارم جلوی شهوت رانی نکرفتی نمیگم زنا نکردی حالا قهرمانی نه زنا که بحثش جداست نباید به اونجاها برسه اصلا وضعت که بگی تشنه م هرکاری میکنم اون که وضع بحرانی میشه و گناه رو توجیه نکن در سپاه امام حسین بمون حتی اگه یهذبار دوبار نتونستی از امام حسینت جدا نشو و مرد مبارزه باش هرچند همیشه شکست بخوری نه زود توبه کن بگو ای خدا منو ببخش البته بعد توبه اگه شهوترانی کردی شکست میخوری و روانت خراب میشه و دچار چندگانگی میشی و بعد دین و ایمان و تقوا ی خودت و مردم و خدا خراب میشه و مریض میشی ولی ناامید نشو بگو اگه امام حسین یار بخواد من همیشه باید بتونم و آماده باشم من یه زمانی باید حتما چند ساعت نوحه و روضه محمود کریمی و اشک و گریه تو برنامه م می بود و همه رو هم تو وبلاگم جمع کردم الانم نمیگم پیروز شدم نه امام حسین نخواست دیگه گریه کنش باشم یکی از چندین دلایل رقصمم همینه آخه گریه که کاری رو درست نمیکنه همیشه و دیگه هم ازاونور حمله کردن به شهوتم و قرص دادن و اگه از قرصامم نباشه بهت بگم از هیجده سالگی که پام باز شد اون کوفتی تیمارستان حالا یا تو خوابی جایی پنهانی علائم نشون میده عقیم شدم و بسته شده رگ شهوت اولشم میخواستن بفرستنم بیمارستان روان جنگ تحمیلی دیگه نشد و نخواست خانواده وگرنه مشکل خاصی نبود فقط گند زده بودم به روان و دیوانه میکردم افرادو بعضیا هم چشم دیدن نداشتن و راستش خودمم زجر میکشیدم و ادمین بودم و نمیشد کنترل کرد اوضاعمو و همه از هوا و زمین و دریا ریخته بودن تو زندگی ما نظام و اون موقه هم حرفا به خارج میرسید و ترجمه میشد که دیگه ادامه نیافت ترجمه و قدرت بالا هم توجه ش به ما نبود و مام خودمون پرونده مون رو خطخطی و اوضاع فتنه بود واقعیتش و بحرانی بود که یکی باید میومد بالا ولی الان که قرص میخورم به آرزوهای فکری محبتی و یاوری و روانی و جیزای دیگه رسیدم که قبلا آرزوشو داشتم ولی قبلا قوی تر بودم و اگه نظرم به یه گروه و مشکلی بد میشد دیگه آقا تیمسار و سروان و سرهنگ میرختن و همه نظرشون عوض میشد و خیلی خطرناک بود وضعم و‌باید احتیاط میکردم یعنی ولی خدا هم با قدرتشون من رو بالا نگه داشته بودن یعنی اگه سیب میخوردم الهام میشد مخصوصا به بچه ها که آقا سیب بخور و‌میخوردن و مارو‌بزرگ کرده بودن در نظرها که توجه جلب بشه و نظامی های شهر ما خبر داشتن و جلب شده بود ولی شناسایی مردمی نشده بودیم و اونایی که باید رو‌مخشون سوار بشیم دذ مسئله فتنه اونا بی سرپرست بودن و وضع خراب بود مخصوصا آمریکایی ها هم و سحر و جادو رمالی هم جلوش نگرفته بودن و ما در بین جن مشهور بودیم ودرس پس میدادیم که این قدرت هایی که باعث جلب توجه میشد و منم خوشم میومد که شاخ باشم و مورد توجه اینا کمکم گرفته شد حالا من اینارو نمیخواستم بگم اینکه امام حسین حتی دعا نکرد بارون بیاد توجه کنید یه دلیلش تشنگی شهوت ماست وگرنه ادعونی استجب لکم حالا شهید بشو ولی لب تشنه چرا بله به فکر ما بودن و راه نشون دادن یعنی سوال اول همین بود که جن یا حوری بدون فکر ریختن تو‌رختواب رو‌سرت خوب شما اولا اگه شیطان باشه که قبل یا بعدش باید ذکر خدا میگی حالا اگه با تقوایی تشنه ی شهوتت میمونی و اوج میگیری و در سپاه حضرت باقی میمونی اگرم شهوتت چیز شد بعدش یاد خدایی بستکی دارت این قبل یا بعد شهوت یاد خدا کردن این بسته به تقوات داره که ارضا بشه و یاد کنی یا شهوتت تشنه بمونه پس خوبه اگر حمله بشه و تشنه بمونی خوبه این ولی اگر حمله کردن و تو هم خارج شدی از محدودیت انسانیت اثن مشکل داره حالا ما میگیم حمله شد ولی اکثر موفقیت چندانی نداشتم و حمله هم عموما برای راحتی نیست که راحت بشی بلکه شیطانی باید باشه که دخالت نباید کرد و ذکر گفت یا از رختخواب بلند شد اینم آیه ش اینهإِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ  که من بعضی موقه ها که زن پسند بنویسم ممکنه حمله بهم بشه و گفتیم حالا نمیگم خیالم درسته و آدم متقی هستم که بهم حمله شده و باپای خودم گناه نمیکنم نه شهوتم مثل سابق قوی نیست و قرص میخورم و خعلی دنبال شر نیستم خودم ولی پیش میاد پس ما شهوتا میتونیم با مبارزره و شکست در سپاه حق باشیم و همیشه هم باید ادعات بشه اگه شکست خوردی و برگردی نه که بن خیالت به نقطه ای برسی که هر گناهی بکنی اعصابت خورد نشه و ضدگلوله شی این رو‌شیطون وسوسه میکنه و دیگه سقوط و کفران و عناده نه همیشه برگرد اگه حتی شکست خوردی و هزینه ی لذت نامشروع رو با گریه و نماز و دعای توبه و اینا بپرداز 

مسئله ی بعدی کبره ماست طرف نشسته میگه کجا شهیدان زنده اند یا میگه کجا خدا داره کار میکنه در عالم میگه که خدا مارو‌ ول کرده و‌نشسته کنار حالا همین و آدم اگر بیست بگیره تو امتحان میگه من بودم درصورتیکه خدا بود و‌کار خداست اگه خوشکل باشه میگه منم درصورتیکه کار خداست خودش رو همه کاره میدونه و خدترو هیچکاره این عموما همه همینطورندا ما چیزی از خود نداریم به قول آیت الله نجابت مقام معظم رهبری شهید زنده اند یعنی شهدا حظور دارن کجایی؟؟حالا ما هرکاری کردیم شکر خدت نمیکنیم بعدشم خودمون رو گنده میکنیم خودمون رو خوب میدونیم آقا رحمت هم قطع میشه بزرگان خودشون و خوبی هاشون رو‌فراموش کردن نه مثل من از خودش تعریف کنه و‌بخواد بزرگ کنه که اینطوری‌بودم قبلا نه ما بچه ایم و جوانم دنبال امتیازه و نیاز به توجه داریم خلاصه اگه با کبر جلو بیایی اگه زمینه ی هدایت باشه خدا یه گوشمالی میکنه ان شاالله بفهمی هیچکاره ای و از خودمون جداشیم که مشکل این خود ماست و خود ما و نفس ما کوتاه نمیاد تا بدبختت نکنه کوتاه نمیاد وگرنه کودکان عارف میشدن در کودکی با توجه به پاکیتشون تازه میخاد امتیازم بهش بدن که آقا نگاه کن من مدال طلا گرفتم اینم از محبتی و کار خداست که نادیده گرفته شده بود و تشکر که نکرد خوشو هم بالا گرفت که من بودما این من بودما و‌توجه به من کنید و مرا بپرستید و تشویقم کنید و اینا همش ایستادن در مقابل حق و خداست بعد رحمتت کم میشه بدبخت یا دیگه دیدم در خودم علاوه بر کبر اینکه من چون فلان کار رو کردم حالا خدا هم فلان چیزو داد بدبخت کار تو نبود اولا و‌خوبی ها همه کار خداست دوما فکر کردی به خاطر عمل ناچیزت بوده که لطف شده حالا دورکعت نماز خونذی نمیدونم وبلاگ داری اینم شیطان در نظرت میاندازه که چه خوبم و به خاطر خوبیامه که سرسفره ی امام حسینم به خدا نیست تو اگر از اور خودت رو غلام این درگاه میدونستی اکر شرم داشتی اگر خودت رو غلام غلام حسین میدونستی و گناهاتو فراموش نمیکردی اونوقت رحمت خدا هم بیشتر میشد ما رو لخت میکنن زمان قیامت تو محشر حالا ما یه مجلسی رفتیم خدا روزی رسوند طولانی شد ببخشید ولی باید شرمنده درگاه باشیم نکه همش غم و‌ غصه گناه بخوریم بلکه توبه سرجاش لااقل بدون که کسی نیستیم و خودمون رو بالا نگیریم

خودپرستی

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۵ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یه روایتی رو داشتم مرور میکردم چون به نمازم و سلوکم و خودپسندی ام ربط داشت و داستان و روایت رو دنبالش بودم در نت و کلی گشتیم تا چیز شد پیدا شد حالا روایت اینه:

امام صادق (ع) می فرماید : آخر بنده ای که به پای حساب می آید و بدی های او بیشتر از خوبی های اوست، او را به طرف جهنم می کشانند، او سرش را بالا می کند و دنبال چیزی می گردد . فرشته ها او را پیش خدا می برند و خدا می پرسد که دنبال چه چیزی می گردی . او می گوید : خدایا گمان من به تو این نبود . خدا می فرماید : درباره ی من چه فکرمی کردی؟ او می گوید : گمان من این بود که تو گناهان من را می بخشی و من را به جهنم نمی بری . خدا می فرماید : ای ملائکه به عزت ، جلال ، نعمت ، آلاء و بلندی عظمتم قسم که این بنده تا الان به من خوش بین نبوده است . اگر او به من خوش بین بود، او را به آتش جهنم نمی ترساندم . خوش بینی دروغی او را امضاء بکنید و او را به بهشت ببرید .خدا پنج بار قسم می خورد که اگر او از اول خوش بین بود من او را به طرف جهنم نمی بردم که بترسد

خوب این روایت خیلی میشه در موردش حرف زد و مسائل رو باز کرد که آیا کسی که قبول نداره خدارو حتما میره جهنم کسی که نشناخته خدارو که مثلا یه بار خوش بین بشیم در زندگی به خدا و تمام یه شعری از مهربانی و لطف و کرم و بخشش و عفو و بزرگی خلاصه این همه صفت خوب داره خدا حتی یه بار جوشن کبیر بخونیم آیا به همین راحتی میریم جهنم؟ همینطور که میگشتم این روایت رو پیدا کنم دیدم روایتی که منظور از خوشبینی به خدا این است که امید داشته باشیم بهش و از گناه خود بترسیم خوب اینم معلومه که آیا ما کاری که میکنیم به امید خداست و خدارو درنظر داریم و یادش هستیم و آیا از گناهمون میترسیم یه بار شنیدم عارفی میگه که اگه به اندازه ی نیش عقرب که از عقرب میترسیم اگه از خدام میترسیدیم برای گناهمون همه ی کارهامگی دنیا اصلاح البته درست یادم نمیاد و نیومد این جمله ی رجبعلی خیاط رو و اما چیز دیگری که میشه فهمید اینه که غیبت باعث سوء ظن میشه و اکه غیبت بزرگان رو کنیم بله آقا طرف رو اصلا جهنمی کردی همونی که داری تو گوشش میخونی غیبتت رو و نظرش رو عوض میکنی داری جهنمی اش رو هم میکنی انقدر خطرناکه غیبت کردن اولیاء خدا چون بدبینی به جانشین خدا در زمین همون بدبینی به خداست اینو هم میشه فهمید و گفتم خعلی میشه حرف زد حالا ما میگیم بدبین نیستیم ولی ما خوشبین هم نیستیم یعنی الان نگاه کنیم که خوشبینی ما نسبت به امام رئوف نسبت به امام زمان نسبت به امام خمینی چقدره آقا طرف فکر میکنه امام خمینی یه آدم معمولی بوده اصلا خبر نداریم بله شاید باید بپرستیمشون انقدر مقام دارن و جانشین خدان اگر بشناسیم امام خمینی رو مثلا که کی بوده این همه صفت خدا شما که راه خدا شناسی میری و طلبه شدی اینا جمع شده در امام خمینی هی خیالاتی خدارو نماز نخون و نپرست بلکه محبت و ارادت وخوشبینیت رو به جانشینان خدا زیاد کنیم یعنی هرچقدر امام خمینی رو دوست داری وارادت باید همونقدرم بیشتر حالا بگو امام زمان ولی ما ارادتی نداریم و تازه خودمون رو بالاتر هم گرفتیم ببین اینا معلومه یه روایت دیگه هم دیدم که خوشبینی باعث میشه به بهشت اعلی برسیم شاید این بود روایتش که به بهترین جاهای بهشت میرسیم اگر به خدا خوشبین باشیم پس درسته کسانیکه ارادت دارن نسبت به امام خمینی و راه کج نرفتن و بدبین نشدن و خودشون رو هم بالار از علما نگرفتن بلکه خوشبینانه محبت و ارادت داشتن اینا درسته بعضی ها ارادتشون ظاهری بود به امام بعضیا دنبال مقام بودن حتی و هرچه هم بالاتر بره مقامشونم باز سیر نمیشن و طمع بیشتر شد ولی بدونیم که این وفادارانی که هنوز به امام خمینی ارادت دارن نه تنها انسان های کوچکی نیستند بلکه تهدیدی برای دشمنند و انسان های خداشناس و بزرگی اند اگرچه بزرگی امام زمان  امام خمینی و رهبرمون اصلا درک نمیشه و اصلا میبینیم که با تواضعی که دارن با ماهمکلام و نگاه میکنن و محبت میکنن و دارن به ما بدان حتی که نباید گول بخوریم و باعث تکبرمون بشه و باید هر نماز که میخونیم دوستیمون با امام زمان بیشتر بشه و محبت امام خمینی بیشتر در دلمون بشه ولی من که نماز میخونم خودم میبینم که دارم خودمو بزرگتر میکنم نه که در دیده ام امام خمینی بالاتر بره خوب تجسم کردم در نماز و دیدم و این روح و مغز کلام ما در نماز که با خدا حرف میزنیم در وجود افرادی مانند امام خمینی مشخص شده که استاد و بزرگ و عارف خدایی و جانشین اویند.پس عکس امام خمینی رو درنماز تجسم کنیم یا روبرو بزاریم ببینیم چقدر دوستش داریم و همکلام بشیم ببینیم تو دلمون چقدر ولایته و صحبتمون چیه و چقدر ارادت داریم تا خودمون رو بهتر بشناسیم

ظاهر خواهی ما

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۳ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب قبل ازکه درمورد ظاهرسازی و ظاهرخواهی ها صحبت بشه شما که میدونید باید روزی برسه تا ما هدفمند صحبت کنیم یعنی میخوام فقط بحثش بشه و تخصصی هم خعلی صحبت نمیکنیم ولی شما هم گیر نده به ما که راز امنیتی باز کردیم حالا درسته که گفتیم رند نیستیم و نمیدونیم در زمین کی بازی میکنیم نه اینا روزی بالاست بله ممکنه یه ماه راز بوده ولی الان نیست اینو در نظر بگیرید و شاد باشید که روزیه سپس موضوع رو باز کنیم و اون اینه که بدل حضرت خضر نبی رو نورانی تر از ایشون حقه سینما میسازه میده تحویل ما که اینجا ما چی میخوایم ما ظاهر رو آیا میخواهیم و بعد خسته میشیم مثل زنا بله زن باید ظاهرشو درست کنه و در ظاهراته و مرد هم بخواد در عمق بره خطر داره نیاز به استاد داره لذا زنا خوب عمق و باطن رو میتونن آموزش:-)  بدن به ما بچه ها و راز رندی رو توضی و آموزش بدن ولی بله خسته میشیم از پیامبران چون خواستمون ظاهره حالا اگه نشونش هم بدن به زنه خضر نبی علیه السلام رو باور نمیکنه میگه چرا از لامپ نورانی تر نیست!!! در صورتیکه ما هم به اندازه ای که خواستمون دنیوی و ظاهری و زن پسند نباشه خضر نبی روزی میرسونه با ما و جلو میاییم با هم مثلا دوران جنگ معنوی تر بودیم و عقل ها الان رشد کرد و ما سنمون اندازه ی عقل اجتماعی یه گروهه درست ولی دوباره باطنا بچه گانه هست دین یعنی عقل جامعه ۲۵ سال ولی دین و باطن مثلا ۱۳ ساله در صورتیکه در ایام جنگ برعکس بود و عقل بدون دین هم هرزه است عقل بدون ایمان و تقوا و وقتی میگیم متوسط دین جامعه پایین اومده هم به معنی این هم میتونه باشه که سیزده ساله ها مثلا دیندارتر از مان لذا نباید دنیا رو خواست و بله اگه ظاهر و زن پسند بود ما بازیگرانی داریم که با گریم و حقه حتی از پیامبران هم باحالترن ولی وقتی باطن و عمق در نظر گرفته بشه صددرصد در ملاک قرار دادن ظاهر ها و قشنگی هایی که یه روزی فکر میکردیم آخرشه حالا نیست.

انقطاع به رب

شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب سخنرانی اولی رو امیدوارم گوش بدین و بازم اما بعدی آقا ما امشب داشتیم چت میکردیم و با دوستم تو چت از خودمون شعر میساختیم و حال میکردیم بعد دیدم چیزی به ذهنم نمیرسه و حسش نی همزمان آهنگ گوش میدادم و شعرشو تو چت روم نوشتم و دیدم چه شعر باحالی و پرمحتوایی بود که توجه نداشتم و حالا که نوشتم گرفتم چه زیباست بعد نکته اش اینکه به دوستم گفتم که تا کی خودپرستی کنیم و بخایم فسفر مغز چیز کنیم بسوزونیم از خودمون باید گوش نصیحت و تقوا داشته باشیم و شعرهای خوب گوش بدیم و وقت بزاریم بعدشم اومدم نکته ها رو محض ترغیب نوشتم از شب دوم سخنرانی آیت الله فاطمی نیا ره :

جلسه دوم(اخلاق و سلوک در نهج البلاغه-واردات و خواطر) 1391-دانلود صوت

+واردات الهیه و خواطر داریم

+واردات الهیه =القا بر حسب درجات افراده

+بیشتر اوقات واردات الهیه ناگهانی می آید تا به خودشون نسبت ندهند

+ممکنه درنماز یا حتی دراز کشیدی که بخوابی بدون وضو واردات ممکنه بیاد

+محتوای واردات ممکنه گزارش یا بخشی از معرفت باشه

+کشف و شهود برای صاحبش حجته

+کشف صحیح با برهان تفاوت ندارد مگر در ظهور و خفا

+واردات الهیه برای اولیای خداست و شبیه به یک پرده برداری و یک تحفه است

+خواطر چهارتاست یک خاطر حقانی۲خاطر ملکی ۳خاطر شیطانی ۴خاطر نفسانی

+خاطر حقانی از جانب پروردگار نوعی الهام با محتواب علم لدنی

+ خاطر حقانی مقام است

+خاطر ملکی نوعی دعوت به خیر و به صورت درخواسته

+خاطر شیطانی نوعا دعوت به شر و افکار پلید و سوء ظن و وسواس است

+ماجرای غسل وسواسی

+شیطان اول از طریق جهل عقاید می آید و اگر نتوانست از طریق عبادت

+سوء ظن زود محکم میشه انگار که سیمان ریختی

+خاطر نفسانی همیشه دعوت به شر نمیکنه و ممکنه دعوت به مباح هم کند

+یکی از کارهایی که خاطر نفسانی می کند انسان را وادار به مطرح شدن می کند وای وای وای وای وای

+خاطر ملکی ممکن است مورد صدمه ی خاطر شیطانی باشد چون ما خودمون ضعفیم و ضعف ازماست

+خاطر نفسانی ممکن است خاطر ملکی را هم بزند

+هیچ خاطری زورش به خاطر حقانی نمیرسد

+شیطان گفته از پشت رو و پشت سر و از چپ و راست به سراغ انسان می آید که ملائکه دلشان سوخت و خدا وحی کرد به ملائکه که ناراحت نشوید بالاسر رو من آزاد گذاشتم

+بالاسر به خاطر خاطر حقانی است

+خاطر شیطانی اگر بررویش متمرکز نشویم از بین خواهد رفت

+ خاطر شیطانی محض ایمانه

+فکر به گناه خوب نیست و دوای خاطر شیطانی اینه که از هرنوع خاطری که آمد متمرکز نشو و بعدش لااله الا الله از ته قلب بگو

+مستجاب نشدن دعا به خاطر اینه که نمیشناسیم خدایی را که صدایش میکنیم

+ دعا مغز عبادته

+ شاکر باشیم که به ما اجازه دادند که حرفها و ذکرهای خدا را بگوییم

+آدم با تقوا اگر شیطان بیاد سراغش میفهمه ولی بی تقوا نمیفهمه که شیطان آمده

+آیه تقوا و مس شیطان

+طائف مس انسان در آیه دومعنا دارد یک یعنی شیطان مس میکنه دو یعنی موج شیطان و القایی برسد

+خاطر نفسانی دشمن درون خانه انسان و نفس درون خودش است

+بیرون راندن خاطر نفسانی ساده نیست

+ خاطر نفسانی دفع نمیشود مگر به انقطاع تام به خدا

+در دعای صحفیه میگوید که ای خدا با تمام وجود رو کردم به تو که مقدمه ی فناء فی الله را می توان ایجاد کنیم دراین مرحله

در گران

شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۰۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بچه ها قرار شدن سخنرانی گوش بدیم من میترسم انگار از واحد و جانب خدا این سخنرانی های آیت الله فاطمی نیا قدس سره برای من نازل شده و راهی که گمراه بودم و کردم شمارو اصلاح کرده در سخنرانی شون اصلا سفره ی رنگین معرفت و عرفان و ... از جانب حضرت زهرا (س) است یقین کنید که از جانب حضرت بوده سخنرانی های ایشون منم براتون میزارم دانلود کنین

http://a-fateminiya.blogfa.com

http://rasekhoon.net/media/2975/

این سخنرانی رو دیشب پریشب گوش دادم و هر چه نزدیک تر شدم و سخنرانی بعدیشو گوش دادم بدتر بهم نزدیک شدن آقا پرواز کنید:

جلسه اول(اخلاق و سلوک در نهج البلاغه) 1391- دانلود صوت-دانلود فی


دانلود کنین این سخنرانی رو بعدانم براتون میزارم بازم شانسی رسیدیم به این یکی و در این سخنرانی داریم:

+کلیشه ای بودن برخی مجالس!!!

+شروع جوانان از فرو بردن خشم!!!

+بررسی حکمت سنگین نهج البلاغه:اگر کوهی مرا دوست داشته باشد از هم می پاشد!!!

+مراتب نورانیت؟؟؟!!!

+تجسس نکردن به هیچ وجه درکار مردم!!!

+ داستان حرم نرفتن عاشق و طاقت دیدار نداشتن و مراتب نورانیت در بالاتر بودن و رفتن حرم حتی!!!

+تفسیر ظاهری و باطنی این حکمت؟؟؟!!!

+ظلم های به نظیر اماریاسر و حجربن عدی در راه دین(تفسیر ظاهری حکمت)!!!

+شعر زیبای آسید جمال در تفسیر باطن حکمت نهج البلاغه که گفته شد!!!

+توجه به نور اهل بیت!!!

+غزل زبان رمز و الفاظ!!!

+پایین بودن مرحله درد در فضیلت گفتن حضرت زهرا(س) و درد تا فراموش نکنی بعضی چیزا!!!

+نور حضرت زهرا(س) نور کاشف و کشف می کند از نور نامرئی!!!

+فضیلت حضرت زهرا(س)!!!

+استاد شهریار:شعر وسط نخوانید!!!

+ به گوینده نگاه نکن ببین چی میگه!!!

+خواندن شعر سید جمال!!!

+تمام مزایای پیغمبر در حضرت زهرا وجود داشت فقط پیامبر مقامش بالاتر بود!!!

+برتری بعضی پیامبران بر دیگر پیامبران!!!

+بالاتر بودن مقام حضرت موسی (ع) از خضر نبی(ع)!!!

+موسی مامور شد یک نوع علمی که از جانب خدا حضرت خضر داشتند را ازاو بگیرد!!!

+فرقی میان پیامبران نیست درست ولی مقامشان با هم فرق دارد!!!

+ کسب نور با ترک معصیت برای گرفتن نور از حضرت زهرا(س)!!!

+کسب نور و واقعی شدن محبت و فنا فی الله شدن ما!!!

+فانی شدن و ندیدن جز امیرالمؤمنین!!!

+داستان عبا سرکردن یک نفر و دراز کردن دست گداییش به مدت یک ماه در حرم!!!

+فنا نبودن و خواسته ی کم دنیوی فقیر از اهل البیت!!!

+برهانی کردن اتحاد عاقل به معقول حضرت علامه طباطبائی با شفیع قرار دادن حضرت فاطمه معصومه (س)

+جمع بندی اینکه: نور گرفتن از حضرت زهرا(س) با ترک معصیبت آغاز کنیم و فرو بردن خشم


آقا دیگه دانلود کنید گوش بدین لطفا اینا رو نوشتم ویادداشت کردم که تحریک و شوق داشته باشید صدای دلنواز ایشون حال ادامه دادن رو ایجاد میکنه وگرنه منم حال نداشتم اولش ههه


حمله دوباره

پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۵۶ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

درراستای دمیدن روح دین حرف میزنیم و یافتن رب و فضای کدر و بسته ی شیطانی اینکه بله شیطان دشمن ماست ولی درمواجه با ما از دردوستی وارد میشه و ما و قرآنم میگه باید دشمن بدونیمش ولی اگه دوست شدی تا حدی که غافل در دنیا باشیم و غرق شدن و نابودی دین و ایمان و راه غیرممکن بزگشت تا اون حد وفادار کنارت میمونه شیطان و درخدمتیم ولی باید اینو هم بدونیم که مامور خداست ینی این مامور باعث رشد و ترقی ما میشه پس امثال شهوت که میل نفسانی است و امثال وسوسه که میل شیطانی است این دو عامل در انسان نباشه فرشته ای است نامرغوب و رده پایین ولی اگر باشه راه پیشرفت تا آسمان ها و یا ذلت از حیوان پست تر در خطره انسان پس ما جهادی نکردیم جوان آیا چند بار جلوی شهوت رو گرفتیم که بخوای ادعامون شه بله اگر جلوی شهوت رو نگیری و فرو بری طوری که نشه برگشت و توبه نکنی هربارش این باید بدونی در وسوسه هم مشکل داری ینی شیطانی طوری وسوسه ت کرده که هیچ خبر نداری و فکر میکنی خودتی و میفهمی روزی که این وبلاگنویسی همه ش اثر وسوسه ی دیگران یا شیطان بوده در حالیکه نوری نداری و سودی نکردی پس اینکه شیطان کنارماست و روی ما کار جاسوسی یعنی شیطانی میشه این جای امید داره که خدا هنوز نظرش بهت برنگشته و پیر نشدی اگه فضای بسته وجود داره در خانه که حال ذکر نیست ولی دلت میخاد بگی این اینطوریه که الان موقع پناه بردن و سجده و کمک خواستن از خداست تا هم شیطونه دور شه یا نوکرت بشه حتی و خدمت کنه بهت هم خدارو داشته باشی و روح خدایی در دلت زنده شه پس وقت رو غنیمت بدونیم و اگر کسی زنی مثلا در ذهن داریم که نمیشه ارتباط با شهدا زد یاد کن این فتنه گر رو و در سجده بگو اعوذبالله من الشیطان العین الرجیم و راه نده اگر نمیزارن به شهدا تجسم و تفکر کنی واکنش نشون بده و چند تا ذکر دیگر هم غیر از واکنش نشون بدی مثلا در سجده خدا کمک میکنه یقینا در این فضای شیطانی و بسته که شیطان مامور خداست و ما بعدا خواهیم فهمید که چقدر باغث ترقی ما میتونست بشه این شهوت و وسوسه ی شیطان و ما به بطالت گذراندیم و گناه و بازی و دنیا.

چهرگان

چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۰۳ ق.ظ | علی جغدی | ۳ نظر
یه ایراد دیگری که در خودم داشتم ندانستن غافلانه جایگاه خودم در مقابل  عرفاست ینی شما الان داری عکس امام خمینی (ره) رو میبینی باید ادب داشته باشی یه کوه معرفت و بزرگی جلوی رومونه اولا چهره امام خمینی وجه الله است ینی خدارو که بخوای یاد کنی در نمازی جایی نزدیک ترین چیز در ذهن برای یاد خدا صورت ائمه ودبزرگانه که عاشقان اصلا نمیتونن چهره ی معشوق رو یاد نکنند پس چند دقه پیش از نماز چهره ی امام خمینی رو مثلا و بهتره مردگان انتخاب بشه از روی عکس حفظ و درنماز یادگار و یاد کن بله میگفتیم یه موقه ما آدمی مسولی بازیگری مشهور میبینیم که رفتارش عادیه مثل خودمونه و دوستشم داریم و ادب و ارادت خاصی نداریم البته الان برعکسه ها ولی یه موقه امام خمینی رو داریم توسط عکس زیارت میکنیم پس معلومه حب اهل بیت چقدر در دلمونه و چقدر ادب داریم پس نباید مثل زنان غرور داشته باشیم که خودمون رو بالا بگیریم در مقابل امام خمینی بلکه باید ارادت داشته باشیم و دردل اگه نداریم هم تکرار کنیم نوکرم یا دوستت دارم یا چاکرم و ارادت داشته باشیم مثل زیارت از روی شهرت نیست بلکه زیارت خداست زیارت امام خمینی و محک خوبیه عکس ایشان و شما ممکنه بگی ما در کوچیکی ارادت داشتیم به اهل بیت الان کم شده لذا حق الناس رو در نظر بگیریم اگر دل حضرت مسیح بن مریم از دستمون شکست و نمیتونیم یاد کنیم ایشون رو درنماز باید از حق الناس و دل شهیدان و فرشته های پایین تر رو بدست آورد درسته حق الله مهمتره از حق الناس ولی حق الناس گرفتاریش بیشتره و سختره پس باید از پایین شروع کرد و از صفر اگه گناه کردیم و دل امام زمان رو شکستیم اصلا راه بسته میشه توسط نامقربان و اونا شاکی اند و یاد کردن هم همینطوره شما اگه گناه کردی شیطان نمیزاره عکس امام خمینی رو در ذهنت بیاری در نماز و فرصت رو ازت میگیره و چهره ی بزرگان هم وصف شدنی نیست و مشابه و بدل خاص ثابتی نداره که بشه تکرار کرد.

زندگی زندگان

شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۳۴ ق.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

خوب پیشرفت حاصل شده ولی جوانان ما به جای نگاه به عکس شهوت باید تو موبایل یا تبلت باید عکس علما و شهدا در دست بگیرند و با آن ها صحبت کنند و یاری بجویند توجه بشه به این کار و ما حرفای زیادی داریم با شهدا مثلا اینکه اونا راضی نیستن از ما خوب ما مردم پیشرفت نمیکنیم و باید بهمون رحم کنن شهدا چون خون و جونشون رو دادن در راهی که ما اصلا در اون راه نیستیم پس حرفای حتی شخصی زیادی هست که ما با  شهدا داریم و علما که باید شب ها در خلوت عکسشون رو در تبلت یا موبایل در دست بگیریم و اشک بریزیم و پیمان ببندیم و هزاران کار دیگر اینو نوشتم که یادم بمونه چون امشب در سایت آوینی چندتا عکس شهید دیدم در رختخواب و حال کردم و بعدشم رفتم سراغ عکس امام وقتی اون ها زنده اند و یقینا دستشون بازه باید رحم کنن و این کار خودش زیارت محسوب میشه که عکسشون رو بگیریم دست و صحبت و درددل و اشک بریزیم و بخوایم ازشون اونا مقربند منتهی راه ما راه اونا نیست ولی اگر بخوایم ازشون و اونا بخوان نقدیرمون عوض میشه یقینا اگر فرض کنید در هر اقوام و فامیل یه جاسوس باشه و یه شهید باید بدونیم شهید ارزش بالاتره بهتره جایگاهش رفیعتره و در یک کلام بیشتر میتونه به نفع ما باشه ینی ما اونقدر سیستم شهدا به جز خود شهدا بلکه خانوادشون در نظام ریشه داره که نظام مارو بیمه کرده چون در هر خانواده ای اکثرا یه شهید دادن و دشمن نتونست آسیب جدی بزنه منتهی گفتم راه ما راه اونا نبوده و الان چشم ما کوره و تاثیر شهدا رو نمیبینیم ولی یقینا باطنی و حتی ظاهری شاید رهبر بزرگوارمون و امام زمان دارن با شهدا زندگی میکنن و راه شهدا یکی از مطمئن ترین و میانبر ترین راه برای رسیدن به بالاترین ها و امامان و مخلص شدن برای خدا و هم راهی نزدیک برای رسیدن رحمت از سوی خدا به ما بندگان است پس راه دوطرف و سیم دوطرف رو وصل میکنن که این تازه چیزی هم نیست و راه سختی براشون نیست پس عکس گفتیم عکس شهدا رو بگیریم در دست و صحبت کنیم و یاری بطلبیم اونا میتونن نجاتمون بدن ینی اینو که میگم یقین بدون که هرچقدرم بالابری و وبلاگنویس یا هنرمند و یا آخوند و یا بازیگر و عالم و هرچیز هرچقدرم بالابری باز نیاز به یاری شهدا داریم ما ینی درراه خودپرستی به جایی نمیرسی پس باید مهذب بود و هم توجه کرد حالا یا عکسشون ینی شهدا یاری میدن درست ولی تو باید یاری بجویی و توجه کنی نه اینکه خودت رو از همه بالاتر بدونی بلکه ما به اونا نیاز داریم هرچقدرم عالم باشیم ینی من راهشو رفتم منتهی خودپرست بودم و به دنیا چسبیدم به جای اینکه بنگرم به دوروبرم که چه فضای روحانی خوبی درست شد به جاش گناه کردم و‌سقوط کردم و‌خودم رو بالا دونستم و یاری مخصوص قطع شد و قرنطینه شدم باز خدایاری داد ولی اون فضای روحانی دیگه دست نیافتم بلکه دراون فضای روحانی باید  به جای بچه بازی و غفلت و حتی گناه میپرداختم به عکس امام خمینی مثلا ولی دیگه اون ارتباط و فضای سنگین رخ نداد کهذمورد توجه ویژه باشیم و شهدای مقرب رو کنارم بافشار حس کنم اینم از تجربه.

راه کج من

جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

ناامیدی خیلی بده بعضیا از بس امیدشون رو به رحمت خدا از دست دادن دیگه دعا نمیکنن و توبه و حالشم ندارن و با امامان صحبت نمی کنند درسته باید نورانیت داشت و سیم از اونور وصل بشه و مام آبرویی نداریم و کار بد کردیم ولی ناامید شدن ما هدف شیطانه خوب چندتاکار رو بگیم یکی اینکه دیگران رو دعا کنیم در این موقه که نورانیت و حال به وجود بیاد و گفتیم قبلا یه جهنمی انقدر وضش خرابه که نمیتونه جز خودش و آتشی که گرفتارشه برای دیگران دعا کنه و خودش رو میبینه فقط و حق هم میدن به ما چون عذابمون زیاده و خدا ولمون کرده و گرفتاریم و حاظریم دیگران قربانی بشوند ولی ما به جهنم نریم پس دعا کنیم دیگران رو مثلا به یاد خضر نبی علیه السلام صلوات بفرستیم در نماز که نورانیت و حال بدست میاد این از دعا و اما راه بعد پیمان بستن هست شما خیلی ناامیدی به حال خودت و اصلا دعا نمیکنی و کتاب های دعا رو هم باز نمیکنی اصلا تو هواش نیستیم خوب این از گناهانه و میل به گناهی که هر لحظه ممکنه فوران کنه و شهوتی که مقابله باهاش کار هرکسی نیست شهوتی که اگه خدا توجه هم بهمون میکرد اگر میل و لذت گناه و بریم دوباره گناه کنیم باعث ناراحتی روحی میشد و شکست و روانی شدن اگر خدا توجه هم بهمون کرده بود لذا باید با خدا پیمان ببندیم که ای خدا پیش اومد موقعیت گناه ولی من گناه نمیکنم و تو ای خدا به جاش این کار و اونکار برام کن مثلا گناهامو ببخش پس دیدیم که موقعیت گناه باعث شد بعد مدت ها با خدا صحبت کنه ناامید و پیمان ببنده در حالیکه انقدرناامید بود که میگفت جلو شهوتم رو بگیرم یا نه دیگه خدا دوستم نداره ولی اگه پیمان ببندیم و گناه نکنیم صفحه جدید باز میشه و خدا لطف میکنه بعد دیگه در روش پیمان بستن صحبت کردن با فرشته ها شما روت نمیشه صحبت کنی بس که مثل من گناه داری دلم میخواد امروز صبح حال میکنم یه حالی و احوالی و خسته نباشیدی به جبرئیل بدم یا مثلا چارتا جمله با پیامبر نه در قالب دعا چون اهل دعا بودن توفیق میخواد همینطوری چارتا جمله با پیامبر اکرم صل الله علیه و آله صحبت کنیم ممکنه یه روز جواب بشنویم درسته قبلا تو کوچیکیا دلمون صاف بود و حال میکردیم نام پیامبر رو بشنویم ولی ناامید نباشیم و اینا که گفتم منوط و به شرط اینه که توبه کرده باشیم و الان پشیمون نه که خودمون به سمت گناه بریم نه پیش اومده ضعیف بودیم حالا توبه از اول و کار میخواد تا ریشه ی گناه از دلمون بره و این همه نماز خوندیم و تعجب اینکه چرا خدا نگاهمون نمیکنه و بندگی مثلا داریم میکنیم ولی موقه  گناه غافلتر و پست تر و گمراهتر از حیوانیم...

آخر رندی

پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۰۸ ق.ظ | علی جغدی | ۳ نظر

دیگه اگه بخوایم مبحث رندی رو کامل کنیم اینکه نمازها رو پاس بداریم نماز محراب داره و محراب ینی محل جنگه این اولا دوم اینکه معراج هست برای مومن ینی اگه بزرگان یاری بدن ممکنه تقوا هم نداشته باشی ولی بپری بالا و گنهکار باشی ولی از یه متقی جلو بزنی البته معنای معراج بودن گزینه ها و وجوه زیادی داره این یکیشو ما گفتیم و دیگه در جنگ و نرمش قهرمانانه و رندیت باید تکنیک بلد بود ینی شما بشین نشستنی یه ساعت پشت سر هم نماز مستحبی بخون ببین دنیا دست کیه این یه روشه روش های دیگه این جنگ در نوع لحن است که اعصابت بسته به شرایط چگونه باشه تا نماز در دل خدا جای بگیره و در جنگ جاسوسان و شیاطین همراهی کنه ممکنه یه موقع پس صدات اصلا در نماز شنیده نشه ممکنه یه موقع با لحن تند و عصبانیت باشی یه موقع بالحن بچگانه یه موقع با لحن صدای عرفا باشی یه موقع لحن گریه اگر ریا نشه مشکلی نداره عبادتت و نماز مستحب ویژه ی مومنان هست ینی احادیث میگن کسی مومنه که نماز مستحب هم بخونه لذا خاصی از شیطان انتقام بگیری روشهای مختلفی هست که خودتون بهتر میدونین که بسته به شرایط میشه لوس کرد خودمون رو برا خدا اصلا یه روش زنانه یا در شرایط خطیر برای مردها حتی اینه که تو رختخواب بدون وضو و سرزبان آوردن چیزی بر زبان اصلا دردل نماز مستحبی بخونی که توی این نماز خودش کلی توفیق و برکت و یاد خدا و توجه ش هست ولی فکر نکنم در جوان ها فضای شیطنت طوری باشه که نشه مثلا با صدای بلند خوند لذا گیر نده به خودت پا بزار رو نفس یه مرتبه نیم ساعت یه ساعت اول به خودمما سر سجاده نماز مستحب حتی اگه شده نشستنی خوندن و روش ها مختلف رو حتی امتحان کردن تا توجه بهمون بشه و از استاد کمک گرفتن آقا در نماز روش رندی خعلی زیاده شما چهره ی منو در نظر و یاد بگیر تو سجده صلوات بفرست اصلا من به درک چهره ی هرکس اصلا یه استادی اصلا میشه نماز مستحب رو تقدیم و هدیه داد به امام زمان ینی برای یه فرد بزرگ خوند خوب فرد بزرگ و مراقب و استاد زیادن در زندگیمون که هوامون رو دارند ممکنه شما گنهکار باشی یه مرتبه برای یکی یا مرده ای بخونی و راهنمایی بشی بیای مثل من بنویسی یا گنهکار باشی یه مرتبه یکی رو در نماز مستحب یاد کنی دستتو بگیره ببره بالااز یه متقی هم جلو بزنی دیگه رندیت نوع ذکر بماند که این همه اذکار داریم این همه دعاولی گفتم محراب جنگه و سخته نماز مستحبی خوندن و بهترین نوع حمله و شکست شیاطین در نمازه و روش های مختلفش بسم الله.

هنر هشتم

پنجشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۰۸ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

   خوب ما رحمتی نازل شد که به سببش توانستیم شکرخدا به روشی برسیم که جدیده و امتحان نشده توسط من مگر ناخواسته و میخام که شماهم کمک بدین تا هم عمل کنیم با هم هم دعا کنیم همدیگرو هم پیشرفت و اون چیزی که مدنظر هست مقدمه ش اینه که خوب جاسوسان و شیاطین و ماموران  مخفی برای دشمنشون که ما باشیم برنامه دارن و یکی از برنامه ها منفور کردن صدای من نزد شما و حتی مومنین اینه که بخشی از صداهای عصبانیت یا جاهلیت من به صورت تکرار و مکرر به صورت کاملا نامنظم که مخاطب شما هم نیستی به صورت آهنگ مانند حتی صادر و به خورد شما میده لذا معلومه و همه میدونن که صدای منفور من چه اثری گذاشته و اعصاب همه رو خورد کرده که این روششون روشنه برهمه و ما خالی از لطف نبوده ایم ولی اینطوری بگم که باید در کدر بودن و حجاب ظلمانی ای که صدای من گرفته و شما حالا یا از من بدت میاد و یا صدای منفور شده ی من به خورد شما داده شده این دل مومن حرمه و من که دعوت شما نکرده ام که شما به اجبار صدای منو جاسوسی میکنی لذا نماز خواندن بنده صدای بنده منفوره چرااینکه حتی صدای من که خبر ندارم ولی شاید صدای من درنماز هم مورد مسخره ی دستگاه سیاسی قرار گرفته خلاصه دشمن قوی است و شما برای بالا بردن نمازت باید دردل جاسوسان مومن جاواز کنی متاسفانه اوایل دشمنی که هنوز اثبات نشدی حقاقنیتت و دشمن شناختنت از حسودی شون این زنان و زن هم گفتیم تکبر داره و از دست آقا پسره راضی نمیشه به این زودی اگرچه دلش باهاش باشه چون زنه و بهترین صفت زنان تکبره و این زن جاسوس و یا موکل و یا مراقب مومن هست و از دست ما تا کشته نشویم شاد و راضی نمیشه از دستمون و انتظار معصومیت از ما داره لذا مردان بدبینش کردن که عاشق نشه و هر چی که هست من که دیگه نمازم رو برای این زنه نمیخونم که ولی صدام منفوره و حس میکنه که من هرچی میگم ایشون رو در نظر دارم و بچه هم عموما بیخبر از همه جا نمازش بالا نمیره و اینجا نیاز به تکنیک هست و تکنیک برتر میگه اصلا چیزی برزبان نیار و تودل بخون حالا میگی جاسوسا خبر ندارن از توی دل و تغییر موضع آیا نمیدن و حسادتشون بیشتر نمیشه آیا با این روش که فقط در دل بخوانی؟چرا تا شما نورانی بشی نورت رو دزدیده و شیطان جن از اونور صدای دل رو داره یا مثلا اصلا با صدای نازکتر و قشنگتر از همیشه بخوونش نمازتو باز گیر میکنی ولی من اینبار امشب از شیوه ی جدیدی استفاده کردم که مقدمه تموم و اون اینکه آقا جان درجاهایی که میشه یواش خوند نماز رو شما به صورت اینکه در گوش کسی حرف میزنی ینی نه بلند نه یپاش همونطوری که شیطان وسوسه میکنه این صدای درگوشی صدای عامیانه و متداول و همیشگی من نیست در ثانی حضرت امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه دارند که قریب به این مضامین که تا فرشته ها و آنچه ما بین زمین و آسمان است بشنود خوب حالا فهمیدیم که این مرض که گرفتار میشن مختص ما گنهکارا است که نیاز به شیوه ی جدید داریم و دوم هم اینکه جاسوس زن و مردم باید صدای گنهکار رو بشنوه تا دعات کنه نه که هیچکه نباید جاسوسی کنه نه باید باشن و هستن هم اینا.

شرک خفی

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۳۵ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب دیگه وبلاگ جدید داریم یعنی وبلاگ 12eza.blog.ir و موضوع بندی وبلاگ تمام شد و خودمون رو رسوندیم به این وبلاگ و امیدوارم خوش بگذره و ان شاالله که خوب تر از گذشته به پیش برویم 

خوب داشتم یه مقدار قرآن می خوندیم چند تا نکته رسیدیم یه نکته ی قابل اهمیت در کلام الله اینه که خدا حالا نمی دونم تنهاست یا چیز دیگه مخاطبینش که درموردشون توضیح میدهد در قرآن کریم بیشتر درمورد مشرکان و کافران و گنهکاران هست در مقایسه با مومنین ومتقین یعنی یه جورایی سرزنش و ایناست یعنی اصلا شاید کلمه ی مشرک و کافر هم نیاورده خداوند ولی مشاهده میشه که در معنایی که شده مخاطب مشرک و کافر و انگار بیشتر حرف خدا درمورد ایناست خوب چند تا دلیل ما میاریم که چرا اینطوره یک اینکه مومنین و صالحان هدایتشون رو خود خدا بر عهده گرفته و اجرشون و الهامشون خداست و صحبت خدا دردلشون جای داره و دعای های ائمه کمک کرده یعنی شما دعاهای مفاتیح رو بخونی یا مخاطب آیه های مومنین بشی تکبر نمیگیرتت و میفهمی که نه بابا ما هم عقبیم حالا اگه گنهکار هم نباشیم و کلام و هدایت و حرف دل مومنان خداست و اجرشون خود خداست و دیگه مثل ما نیستند که حرف جدیدی باقی بمونه دومین دلیل ازنظرمن اینه که خاسرترین و زیانکارترین مردم مشرکین و کافرانند که سرشون کلاه رفته است یعنی چون الان حق نمایان نیست و خدا خودش رو با زور نشون نداده قدرتش رو و مثلا مهلت داده به ما خلاصه این مشرکان الان نمیفهمند که وضع چه طوره و موقع بعد مرگ و قیامت می بینند که راه حق نرفته اند و می فهمند که باگناه کور و کرشده و بودند و خدا دنیا رو بهشون داده بوده ولی از آخرت و سرای باقی هیچ ندارند لذا می فهمند که غافل بودند اینکه ما الان تا زنده هستیم بفهمیم که غافلیم خیلی مهمه بلکه ما میگویم چه مومنیم و ادعامون هم میشود!!!  که مستحق بهشتیم حالا دورکعت نمازم خوندیم. خلاصه وقتی میبینند که دوستشون در اون دنیا انقدرنزدیک بهش بوده و الان چه جایگاه رفیعی پیش خدا دارد اون موقع خسارت معلوم میشه لذا الان مخاطب بیشتر کافرا و مشرکینند و دعوای عدالت وجنگ الان برسر مشرکینه که ایمان ندارند و دوروز قدرت دستشون هست لذا الان که قرآن خوندیم و مورد عتباب قرار گرفتیم این اتمام حجت شده که آقا خدا میگه ضرر میکنی و این دیگه حرف خداست خدا بارها مورد عتاب خودش مارو قرار داده که بیدار بشیم و شاید پدر و مادر و نزدیکان هم انقدر دلشون نسوخته که اتمام حجت کنند و ما حیوانات را بیدار نمایند از خواب غفلت خوابی که ما توجه نداریم و شاید راهی رو خدا باز گذاشته که ما برگردیم و امید هست هنوز که انقدر خدا درمورد ما مشرکین صحبت می کند و این روش هم روشی است که آیت الله خامنه ای (ره) هم درمورد دشمنان دارند و آمریکا و دشمنان را ازسر دلسوزی هم که شده حتی یعنی ممکنه آمریکا به این بدی رفتار نکنه وزشتی عملش رونفهمه لذا مهم بیدار شدنه که در دلیل سوم خواهیم گفت دلیل سوم هم اینکه آقا راه آدم شدن تمامی نداره هرچه قدر ماخوب هم که باشیم درصدی شرک و پلیدی در ما هست و می توانیم بهتر بشیم ما اگه بپرسن خدا کو اثبات کن چیزی نداریم پیش خودمون مگرخود خدا که در دل و دیده ی ما باشه و به جایی نرسیدیم که خدای خودم رو با نوشته هام در دل و اشک شما جای بدم و شوق و ذوق خداوندگاری را با تواضع و ایمانم به شما تزریق کنم و شمارو با خدا آشنا لذا چیزی نیستیم ما بعد معصوم هم نیستیم و صحبت بیشتر سر اشتباهات ماست و بد کرداری و شرک های خفی و نفاق و ریاهایی که وجود داره اگر دشمن خدا نباشیم ما اکثر مردم خیلیه حالا آمریکا هم بماند و بهونه ما اگه مشرک نباشیم زیر بار زور نمیریم و همه تا بمب هسته ای هم سر دین هستیم و در جنگ غزه خوش به حال شهدا ولی چه مصیبتی میکشند بچه هایی که فلج میشن این درده که بی مادربشوند بی سرپرست بشن و معلول بشن و اسیر بشوند و اینا تحملش سخته وباید یاری بدهیم اگر دین داریم و اگه مومنیم باید مریض بشویم اصلا نه میبینی که بیشترخدا درمورد ما مشرکین صحبت کرده که اتمامحجت بشه و تاکید خدا روی ماست مگربیدار بشیم و دیگه حرفی نمیمونه در قیامت که کسی نگفت درسته خدا مستضعفین دینی رو پوشش میده ولی دیگه حق رو دیدن و عوض شدن و کفران کردن بعد از ایمان حالا یکی از اول مستضعفه علمی دینی هست که خدا بهش میده

 ولی بالاخره ما باید سردین یه زحمتی بکشیم یا نه؟باید استقامت داشته باشیم یا نه و نه کی بله گناه خودش اومد و ما راهی نداشتیم این چه استدلال غلطیه بلاخره باید خوب و خوبتر ها جدا بشن یا نه؟؟ پس یه کم زحمت بدهیم به خودمون بعضی ها دست وپاشون رو دادن الان ایمانشون ذره ای کم نشده این جانبازان بعضی ها هم که میگن خوب دیگه میخوان طبق میل نفس اجرا کنن که راهی جز گناه بر ما نزاشت بلکه باید طبق دستورخدا و خواست خدا مسیرمون رو تغییر و معین و به پیش برویم و انتخاب کنیم درصورتیکه بعضی ها انگار مجبورند که درزندگی گناه کنند وانگار هیچ راهی نیست جزگناه این گمراهی است وباید بیدار شد وحیوان نبود واستدلال غلطیه مثل یه بره که هر جا بره علفاشو میخوره ودلیل خواصی نداره که زمین ماله کیه ویا علف سمی باشه یا نه وهیچی گشنشه آخه حیوونکی!!!

kazm

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یه خوابی دیدم در ضمن امروز عید فطر هست عیدتون مبارک باشه اینکه می فرماید عالم محظر خداست در محظر خدا گناه نکنید حرف بسیار بالایی است که از دو جنبه که امشب یکی از جنبه هاش رو یافتم پیدا شد و اون اینه که جنبه ی اول اینکه  من خودم رو در حاظر نمی بینم آقا چه کنم دست خودم نیست ایمانم ضعیفه که باید قرآن خوند یه جنبه ی جدید از این جمله که ((عالم محظر خداست در محظر خدا گناه نکنید)) که من بهش کمتر فکر میکردم دوقطبی بودن ماست یعنی الان روانشناسان مارو می شناسند که آقا ما ممکنه هرکاری ازمون سربزند اگر در شرایط گناه بیافتیم اصلا یقینا سر میزنه و آدمی هستیم که با آدم در حال حاظر فرق میکنیم و اصلا در بعضی شرایط حیوان میشویم حالا روانشناسان بهتر تشخیص میدن دوقطبی بودن هارو که طرف یه آدم دیگست موقع گناه وشهوات نه دین داره نه مذهب نه خدا ولی منی که ضعف ایمان داشتم وادعام میشد درخواب دیدم که موقعیتی ونرم افزاری بود که میشد هرچی دلت خواست سرچ کنی و شاید به اینترنت وصل بود ومن میخواستم متاسفانه خلوتی ایجاد بشه که عکسای چیز سرچ کنم یعنی کل ماه رمضان ماه مبارک به کنار من هنوز آدم نشدم بعد که بیدار شدم دیدم یه آدم دیگری هستم یه آدمی که خجالت کشیدم که اینکارو میخواستم بکنم وضایع شدم و خدا رو حس کردم وفهمیدم آدم نشدم حیوان هم هستم اگه شرایط برقرار باشد و دین وخدا رو به موقش می فروشم و برام جالب بود چه طوری در خواب یه حال و رفتار دیگه ای داشتم و دربیداری یه آدم دیگری یعنی من عوض شده بودم؟؟ یعنی من اقدر ضعیفم ونتیجه ها و رفتارم وکردارم و اندیشه و فکر ونتیجه گیریم آخه من فکر میکردم گناه یه لغزش کوچیکه مخصوصا در شهوات اگر فکرمون جابه جاشه نمی دونم اگریه کم تلاش کنیم میشه عوض شد ولی دیدم یه ریشه یابی و یک کاربسیار دشواره مخصوصا اگر در وادی گناه گیرکرده باشیم حالا ما که برای شهوتمون قرص میخوریم ودوریم ازماجرا و اززن بدم میاد ولی ادعام هم میشد که فهمیدم ریشه ی خرابکاری های گذشته است وگرنه خدارو در خواب میدیدم ناظر برکارم.

میدونی مثل چی میمونه؟؟ مثل اینه که شما خشمگین بشوی بعد بخوای خشمت رو کنترل کنی بابا خیلی سخنه حضرت امام موسی کاظم (ع) کظم غیظ کظم غیظ یعنی فرو بردن خشم و شهوت این امام بزرگوار در زندان ها با زنانی روبرو میشدند و حتی زنان عوض میشدند یعنی کظم غیظ یقینا فرو بردن شهوت هست ولی چرا علما اعتراف نمی کنند و فقط می گویند فرو بردن خشم؟ خوب اولا نزدیک تره و بچه نمیفهمه دوما من خودم در موقع خشم ممکنه هرکاری بکنم و خیلی سخته و مثال مشابه شهوت هست خشم که باید کور بشه نقطه ی خشم ما وگرنه خدایی نکرده منجر به قتل میشه سوما فرو بردن شهوت خودش انگیزه ای میشه برای شهوت رانی یعنی مرتیکه میره به دنبال و فکر و عکس و فیلم شهوت رانی به این بهونه که میخواد کظم غیض کنه و جلوی شهوت رو بگیره که این بهونه رو باید گرفت و کار غلط اندر غلط رو باید جلوش گرفت شهوت خودش انقدر قوی هست که با پای خودش به سراغ ما بیاد ونباید بهونه دستش داد و کظم غیظ باید کرد.

mohvidt

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۳ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب دومین شب قدر بود امشب و احتمال شب قدر بودن سومین شب میگن بیشتره خوب یه حالاتی هست که ما میخوابیم و بیدار میشیم تکبر داریم و انگار در خواب غفلت بوده ایم حالا شاید گناه خواصی هم نکردیم ولی شیاطین دل مارو برده اند و ما مسخ شده ایم مثلا من امشب خواب بودم و بیدار شدم و نه که حال نداشته باشم جوشن کبیر بخونم آخه بعضی موقه ها کارهای مستحبی اگر بکنیم دل قبول نمیکنه و بدتر میگن قبض میشیم نه امشب شب دعا بود و باید حال باشه ولی حس طلبکاری داشتم با خدا تا اینکه یاد مرگ کردم  و اون لحظه ای که میخوان مارو بزارند در قبر و تنها خواهیم ماند و تا ابد فراموش بد اون حالتی که شیطان جلوی چشم کشیده بود و اون قدرت و جاه و مقام  آمالی که در خیالم بود از بین رفت و تواضعم بیشتر شد در خواندن جوشن کبیر چون من خودم با صدای خودم میخونم و از صدام معلومه که چه طوری خدا رو میخونم اولش دیدم دارم بد میخونم و همش میخواستم با نفسم و توجه به معنای درستش کنم بعد دیدم اینطوری نمیشه و 50 تا فراز اول جوشن کبیر رو خوندم و تمام شد در فراز 50 به بعد یاد مرگ کردم و توجه به معنای و نفسی که میخواست با زور درستش کنه دیگه اینبار درست شد و میگن وصل شدن سیم از طرف عالم بالا هست نه از طرف ما ما باید فقط توجه داشته باشیم و بیدار باشیم و این شیاطین نباید پرده باندازن جلو چشم ما که گناه رو زیبا بدونیم که حال گنهکاری و تواضع نداشته باشیم الان  اگه به ما بگن که تا ده دقیقه دیگه خواهند کشت مارو یا همه ی مال ما رو میدزند خوب حالمون عوض میشه گوشمون چیزای دیگه میشنوه و فکرمون عوض میشه و حساس میشیم در صورنیکه مرگ حتمی است و ما هم از زمان مرگمون خبر نداریم ولی هیچ بیخیال و غافلیم و آیت الله جواد انصاری گفته اند که ((وقتی اذن دخول میخوانید اگر برای تان حالت خضوع و خشوع و بکاء پیدا شد بدانید که ائمه(ع) شما را قبول کرده اند ولی اگر این حا را نداشتید صبر و تحمل کنید تا این حال برایتان پیدا شود.)) خوب اولا ما غافلیم و مقام و بزرگی و خیرخواهی ائمه رو نمیبینیم دوما باید صبر کرد دعا رو خوند و انقدر التماس کرد که حال بدست بیاد نه که حال حال نداریم تا امید بشیم بلکه باید صبر کنیم!!! بعد اینرو هم بگم که پرده انداختن شیطان و غفلت نفس ما رو ببینید مثلا من خودم از یه تفر در ماه محرم شنیدم که میگفت امام حسین دیگه بسش هست این همه براش سینه زدیم یعنی این فرد داره فکر میکنه کاربزرگی کرده و برای امام حسین کاری کرده و خیلی میشه رو این حرف جاهلانه ش حرف زد و حرف شیطانی یا مثلا ما داریم تلوزیون شبکه ی قرآن رو میبنیم و طلبکار هم هستیم که آقا افتخاری هست که ما وقت گذاشتیم و شبکه ی شمارو تماشا کردیم حالا توجه کنید به ما که ما گوشه ی چشمی به برنامه ی شما داشتیم و تجلیل کنید از ما چون همه کس که برنامه ی شبکه ی قرآن رونمیبینه درصورتیکه ما مدیون اونایی هستیم که این همه زحمت کشیده اند و برنامه رو ساختن نه که طلبکار باشیم کاملا برعکسه و شیطان پرده می افکنه در دید شما که وارونه تصور میکنی و غفلت داری و شیطان هم میگن ضعیفه کیدش یعنی مانند یه عقرب هست که اگه نیش بزنه باید سرم وصل کنند وگرنه ما میمیریم ولی همین عقرب اگه با یه انگشت له ش کنیم میمیره و خطرش رفع میشه پس نباید بهش فرصت داد که نیش بزنه و بکشه مارو وگرنه وضعمون خراب میشه خلاصه این روزا خیلی روی امتحان و دید و پرده ی چشم من کار میشه که غفلت داشته باشم و بخوابم همش و خواندن 100 فراز از جوشن کبیر حال مارو عوض کرد و دوباره امشب هم عاجزانه خدا رو خوندم چون به یاد بدبختی و فقرم در بعد مرگ افتادم و پرده ی شیطان و پرده ی غرور وتکبر کنار رفت و رحم کرد خدا باز و تواضعم بیشتر شد گرچه اشکی نریختم و دلم میخواست گریه هم داشته باشم که نشد!

moshabehat

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۰۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

 یه چیزی هست  که باید تحقیق کرد ولی میشه حدس زد چون اولا خدا گفته ادعونی استجب لکم یعنی دعا خوندن اصلا هدر نمیره این یک دوم یادم رفت ولی موضوع اینه که آقا ما یه موقعی میگیم خوش گذشت حال خوشی داشتیم و لذت بردیم از دعای شب قدر آیا این ملاکه یا اصلا ملاک اینکه خدا قبول کرده چیه؟ یعنی اولا میبینی بعضی ها دعا نمی کنند زیراکه میگن حال نمیکنیم میگن خدا جواب نمیده نعوذ بالله و وضع ما بده بعضی دیگه هستند که ملاک اینکه حال میکنیم در دعا فقط جنسی است حالا خوب که ما زن نداریم یعنی احیای جنس و جسم که خود آقای فاطمی نیا تو تلوزیون عرض کردند که شب های قدر رو آِیت الله بهاءالدینی که استاد ایشون هستند میگفته اند که از خدا بخواهیم که قلبمون زنده بشه نه جسممون!!! لذا توجه بشه به این و ملاک حال کردن بعضی ها میگن جنسی است یعنی هرچه سوزناکتر بخونه مداح اینا وضعشون خیلی خرابه و فکرشون و خواسته شون بعضی دیگه حال روحانی رو یه وقتی چشیدن حالا گناه کردن چیزی بعد دیگه اون حال خوش معنوی نیست و ناامیدند خوب من اولین شب قدر رو گذراندم در خانه و الان بیدارم یعنی یه عجایبی رخ داده که شیاطین که همش منو خواب میکردن که کار نکنم و بخوابم امروز سحر و جادوشون نگرفته چون من دیشب یه کارایی کردم تو خونه و الان سرخوشم ولی داشتیم میگفتیم ملاک دست ما نیست اصلا ترازوی حال رو بزار کنار که بخوای بگی خدا با توجه به حالی که من دارم توجه کرده بهم نه خیلی چیزا هست که نقد بهت نمیدن مخصوصا لذات عبادت و لذات معنوی که نمیگم نمیدن بلکه میگم ملاک نیست معلوم نیست که بگی این دعا رو خوندنم من و خدا توجه کرد بهم یا نه این حال ملاک نیست ملاک این نیست که چون من خوشحال شده م و امروز بیدارم این پس نشانه ی اینه که من قبول شده و خدا بیشتر منو دوست داشته تا شما نه اینطوری نیست میزان حال نیست بعضی ها خدا رو و ائمه رو و همه اعمالشون رو و همه کس رو با حال خودشون میسنجن که حالا خوشحالند یا نه و لذت بردن یا نه و مستند یا نه که این غلطه میزان درستی نیست!!! و اما من چه کردم که امروز نتونستند شیاطین تو رختخواب خوابم کنند من دیشب دعای جوشن کبیر رو در خلوت خوندم و در دوقسمت 50 تایی فرازش و خدا نجاتم داد از دست غم البته دعای توبه ی حضرت امام سجاد در صحیفه و همچنین سوره ی یس رو هم خوندم دعای توبه توجه م به امام زمان جلب شد و به دلم خورد قرآن بخونم دیگه کتاب قرآن نیاوردم و شروع کردم از تو مفاتیح سوره ی یس رو خوندم و دلم و قلبم آروم گرفت یعنی همش میگفتم چرا من دلم نمیسوزه و سنگ دل شدم خوب قرآن که خوندم سوره ی یس رو بعد از مدت ها این آرومم کرد و در دعای جوشن کبیر هم صدامو عاجزانه خوندم خدارو که تکبرم خوابید و رحم کردن فرشته ها وخدا چون عاجزانه و فقیرانه دعا رو خوندم نه متکبرانه و شاید چند تا اشکم ریخته باشم و امروز دیگه خوابم نبرد و سرحالم خدا رو شکر ولی باز حال افراد و ما ملاک قبول شدن و سبقت وبرد و پیشروی نیست!!! وخلاصه همین که دیشب از خدا التماس کردم و عاجزانه خوندم خدا رو و فرشته ها دیدند که من خدایی دارم و خودپرست نیستم دیگه و همش نیمخوام دیگه خودم رو بزرگ بدونم و حکمرانی نفسانی بکنم بر سر شما و دیگران این عجز من که درومد از صدام دیگه حساب دست فرشته ها اومد و منو نجات دادن از دست شیاطین و دیشب تو فراز جوشن کبیر هم تو فکر بودم که این همه چیز درمورد خدا صحبت شده است حالا چرا ما باز خدارو نمیشناسیم و با این همه توضیح خدا معلوم نیست در دل ما و ما نمیبینیمش و دلم میخواست توجه کنم که خدا کیه یعنی میبینی علمی صحبت شده عرفانی صحبت شده تجربی صحبت شده همه ی علم تو دعای جوشن کبیر صحبت شده ولی ما باز خدا رو نداریم در چشم و قلب یعنی اولا خدا باید بیاد دومن خدا باید بیاد جلو و همین یعنی فرصت هست که خدارو انکار کرد خدا رو انکار کردن این نیست که خدا وجود نداره بلکه مشرکین و کافرین هم میگن یه خدایی هست بلکه ما نمیبینیمش و قهریم و از یاد بردیم خدا رو که چی بود؟ کی بود؟ کی نجاتمون داد انگار رها شدیم این همه در دعا توضیح داده هیچی نشناختیم خدا رو دست ما نیست ما فقط جرممون گناههه و خدا باید توجه کنه که برگردیم---

mode

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۳۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

چیزی که هست اینکه ما برای رفتن به یک سفر خودمون رو زود آماده کرده ایم از شب قبل وسایل جمع و یک ساعت زودتر تو فرودگاهی جایی پول و وسائل آماده و باید خودمون رو برای مرگ همچنین آماده کنیم :

((ازخیثمه (ر) روایت است که: روزی ملک الموت به مجلس حضرت سلیمان ـ

 

امد وبا تعجب به شخصی خیره شد" سپس ناپدید گردید.ان شخص از

سلیمان ـ علیه سلام ـ پرسید: او چه کسی بود؟                     

 

حضرت سلیمان گفت : او ملک الموت بود .ان شخص گفت : طوری به من

نگاه میکرد که گویا می خواست جانم رابگیرد.

حضرت سلیمان ـ علیه سلام ـ اظهار داشت : حالا چه می خواهی؟

گفت: مرا به هندوستان برسان.

حضرت سلیمان به باد دستور داد که اورا به هندوستان ببرد. انگاه باد اورا به

هندوستان رسانید .سپس ملک الموت به محضر  حضرت سلیمان امد.

سلیمان از او پرسید : چرا به ان شخص خیره شده بودید ؟

گفت: از این تعجب نمودم که خداوند به من دستور داده بود تا روحش را در

هندوستان قبض کنم" در صورتی که او در این سر زمین کنار شما نشسته بود))

بله ما غفلت داریم و انگار طوری زندگی می کنیم که تا ابد در دنیایم و مرگ رو فراموش کردیم اگه حتی طوری زندگی می کنیم که تا ابد هستیم باید همزمان طبق روایت طوری زندگی کرد که چند لحظه دیگه رفتنی ایم بله ملک الموت خیلی وقته مارو نشانه گرفته و چشمک زده برای یه سفر دنیوی ما آماده ایم ولی چگونه می توان برای سفر اخروی آماده بود باور کنید الان میگه سخت نگیر ولی ما که میدونیم که کم گذاشتیم و مهمترین سفر هست مرگ و حق ترین و باید آماده باش ترین سفرمون هم باشه در حالیکه غفلت داریم و گویا طوری نشده است اصلا بعضی ها درمورد مرگ که باهاشون صحبت کنیم بدمون میاد خوب همین هم غفلته انگار گویا طوری غرقیم که مخ ترین افرادیم نه بابا الان حقیقت عالم تا زنده ایم معلوم نیست مگه چقدر سن داریم فوقش شونصد تا کتاب هم بخونیم چیزی علم نداریم درحالیکه فکر میکنیم از گذشتگان هم بیشتر حالیمون میشه و باسوادتریم و دنیا همینه که ما تصور داریم حالا خیلی علم اخرویش نکنم وظیفه چیه در دنیا وظیفه تقوا است چنانکه از زوایات برمیاد و پیام مردگان همینه که ما تقوای درست و حسابی نداشتیم و عقب موندیم پس باید یاد مرگ باشیم که حضرت ملک الموت در کمینه و نمیشه زیرشم در رفت و خودمون رو به خواب و قرص و بیخیالی و غفلت زد بلکه باید بیشتر هم به یاد مرگ بود چنانچه روایات میگه هرکس بیشتر به مرگ فکر کنه زیرک تره!!!! و اینم بخشنامه مانند نیست که آقا مانند علم آقا شوخی بازی کنیم و سیمنار بزاریم که حل بشه نه خودت و خدا میخوای بری پیشش بفرما حاظر باش

http://ali.bloglor.com/p2.html

سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۵۹ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

حالا ما یه چیزی گفتیم در پست قبل که محراب یعنی محل جنگ و فشار شیطانی روی ماست هنگام نماز و گفتیم شما یه کاری کن که در غیر نماز تواضعت رو بالا ببری خوب این نکته هایی داشت اول اینکه نماز منظور نماز پنجگانه و روزانه بود دوم اینکه من از یه بزرگی یه بار جرات کردم پرسیدم که تواضع زیاد شه میگفت که ما در نماز میگیم مثلا یا الله ارحم عبدک الضعیف!! یعنی آقا با ذکر در سجده کارسازه و آدم رو باید متواضع کنه ولی ما وقت نمیزاریم و مثلا 100 بار ذکر خاص نمیگیم یا نماز شب و مستحبی نمیخونیم بعد ادعامونم میشه و انتظارم داریم یکی از واجات و نشانه های مومن اینه که نماز مسنحبی رو نمیدونم پنجاه و چند رکعت باید بخونه طبق حدیث والا مومن نیست و نمازی که دلبخواهی هست همین نمازی که هرطوری بدون وضو بدون قبله میشه در وقت فراغت بدون اینکه به لب بیاد و اصلا ترتیبش یادت بمونه یا نه و مقبول درگاه هست همین نماز مستحبی هست که ما توی فیلما صحبتش شد ولی عمل  نشد و عقب افتادیم باز و رحمت درش بسته شد چون صحبت شد ولی عمل نشد که نماز مستحبی رو مثلا در رخت خواب بخونیم این خیلی اثر داره و شما میتونی برای هر مرده و مومن و هرکس به هر دلیل میتونی بخونی و دلت باز میشه یعنی اصلا برای من هم میتونی بخونی که دلیل  و نیتت باشه یعنی وقتی میگم برای من در رختخواب بدون وضو و قبله و در دل که هیچکس نفهمه بخونی این نماز مستحب رو اینکه برای من هم میخونی نه خدا این زیرکی و رندی داره اولا دوما دعا محسوب میشه سوما در شرایط قرار میگیری چهارما کساتی که خط دل و فکرت رو کنترل میکنن حساس میشن و یه نوع قیامی است ضد باطل این نماز مستحبی شما در خلوت در هنگام راه رفتن یا نشستن و خوابیدن و دراز کشیدن محض همین که قیام حساب میشه و شیطان سخنشه و زورش میاد محض همین یه خورده سخته و عیب نداره آدم خودش رو میبنینه و مشکلش رو شما اگه خلوت دراز بکشی و نماز مستحبی بخونی میفهمی که چقدر نماز و ارتباط با خدا را در دل و خلوت که سر جانماز نیستی الان دیگه در نماز مستحبی لذا میفهمی که نمازت رو چقدر در خاوت سبک میشماری و عیب هم نداره چنانکه گفتیم که بدون استاد شما میتونی چیزایی رو بفهمی و حتی اصلا برای دیگران نمازت روبخونی خلوت مهمه باید سعی کنم نماز مستحبی م رو زیاد کنم  و بخونم در حالت های مختلف که تلوزیون نگاه میکنم نمیدونم هنوز خوابم نبرده یا نشسته م بیکار اینا فرصت های خوبی است و من امروز یه نماز مستحبی که خوندم در دل همش در رکن های مختلف یادم میرفت کجاا بودم و چی میفگتم ولی مستحبی بود نمازم و میشد ادامه داد و عیب نداره و  نماز باطل نمیشه و اگه حتی سعی کنی پشت سرم هم تند تند رکن هارو بخونی در دل و بدون اینکه بر زبان بیاری عیب نداره اصلا و دیدم که من وقتی تند میخونم حرف دلم قوی نبود و باید شمرده شمرده در دل میخوندم اذکار رو همین دیگه در ضمن تو قنوت نماز مستحبی میشه فارسی صحبت کرد با خدا و اینجا درد دل کرد دیگه و هرچه دل تنگت خواهد و آمد بگوی! ! !

اغفال ناکام

سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131276676/70eghfal.mp3.html

پیاده شدن متن

-------------------------------------------------------------------

بعضی بحث ها هست که من که صحبتش رو میکنم از تلخی ها و تجربه هایی است که بر سرم اومده بعضی فکر دیگرونه و بعضی هم به جز چیزای دیگه اینه که دلم میخواد بحث بشه و جایی ندیدم بحث بشه همینطوری میگم تا با تجربه ی شما آمیخته بشه و کارهای فرهنگی رونق پیدا کنه حالا من به اینجا رسیدم دلم میخواد پخته بشه ممکنه شمام از طریق دیگه یا به زبانی دیگر یا با روشی دیگر برسی مهم کاره.

داستان رو اگه بخوایم ادامه بدیم اینه که ما آقا نشسته بودیم یا داشتیم نماز میخوندیم بعد مادربزرگم هم آمده اند خونمون گفت بهم علی دعای جوشن کبیر رو هم برای مامانت بخون آقا ما دست رو دلم نزارید مامانم بیمارستان چند روزیه بستری شده اند و التماس دعا آقا ما سال به سالم نمیخونیم این دعا رو باز کردیم دیدیم مربوط میشه به گناه بخشیده بشه القضا اتفاقا ما داستان جنسی میخوندیم چند روزی که اگه اغفال نشیم هم به گناه دیگری جز خواندن که بحث شد این در پست قبل اولش ادعام شد بعد دلم هوایی شد رفتم خوندم و اون چیزای چند پست قبل رو هم نوشتم خلاصه ما دیدیم که اگه بخوایم این دعا رو بخونیم باید توبه کرد و دیگه سراغ حشویات هم نرفت!! بعد گفتم مادر(مادربزرگ) این که دعا برای خوب شدن بیماران نیست این دعای توبه است  و منظورم این بود که میگیم توش بعدهر فراز خلصنا من النار یا رب بعد مادر بزرگم گفت من که سواد ندارم نمیدونم چه دعایی و بعد یه کمم به شوخی گفتم هنوز من جوانم و اینا و چند خطشو خوندم تا اینکه اول بگم که آقا این حشویات بعضی ها رو آروم میکنه بعد میره حمام دوش میگره و غسل چون من اگر حتی گناه هم نکنم برای اینکه شهوت گل کرده و هنوزم نشده ولی چیز بیشتر وقتا یه غسلی میکنم به هر حال خلاصه آقا اگر شکست بخوره طرف جوان لایعقل هوسران این ممکنه اولش احساس آرامش کنه مثله کشیدن تریاک بعد از مدتی ناامید میشه و اعصابش خورد میشه که این دو دلیل داره به نظر من یک اینکه هورمون بدن و غدد ترشح کرده در راه گناه و بد و گناه کبیره دوم اول خدا فرصت میده و این شیاطین هم میترسند از فرشته ها و خدا تا اینکه شما راحت میشی از دست شیطون برای مدتی و این فرصت برای اینه که زود توبه کنی اگر توبه کردی و احیانا اشکی دیگه هورمون مورمون حالیت نیست خدا که بخشیدت شاد میشی ولی اگر توبه نکردی میشی مثل من و گناهت باقی میمونه و اون آرامش اولیه هم نابود میشه چند روز پیش آقای فاطمی نیا رو دیدم در تلوزیون که خعلی با مربوط و به جا مثل همیشه استاد استادان حرف میزد و حدیثی رو تعریف میکردند که در زمان قبل از ظهور حضرت حجت(ع) که شاید اینطوری حدیث باشه که مردم دو دسته اند یا مثل شیشه اند یا مثل سفال که شیشه میشکنه و ائمه اطهار آبش میکنند و دوباره یه چیز جدید میسازند یا هم مثل سفال اند که کلا دیگه اگر شکست فایده ای ندارد خوب جالب بود برام که دو دسته ایم و نه سه دسته که آدم باشیم ولی آرزو بر جوان عیب نیست

خلاصه آقا هدف گفتن اینا نبود چیز جدیدی که فهمیدم این بود که آقا ما دعای جوشن کبیر رو همین چند دقیقه پیش تا فراز 34 خوندم و دیگه به ذهنم خورد بیام اینجا بنویسم راه جدیدم رو این خیلی هم ممکنه برای شما جدید نباشه خلاصه ما گفتیم دعا رو میخونیم هم بخشیده بشیم هم مادرمون خوب شود مامانم خلاصه الان ساعت 6 میشه دیگه کم کم صبحه و آرامشه هم بود که گفتیم و حوصله ی دعا خواندن بود و شیاطین نبودند اذیت کنند خلاصه خوندیم این دعا رو دیدیم که آقا ببخشیدا ببخشید ایشالا از بوسنی ببریم و جواد خان نکونام گل بزنه یا پاس گل بدهد آقا دیدم ذهنمون هک شده موقع دعا خوندن داش جواد نکونام میاد توی ذهنم حالا منم کسی نیستم بی توجهی کردم گفتم من باید هواسم به خدا باشه ولی جواد خان میومد خلاصه تجربه ی جدید اینکه تو روی متن هم که میخوانیم ما از روی دعا اگر کسی اومد توی ذهن این داریم برای اون میخونیم و شاید به جای اون و داریم دعاش میکنیم دیگه و این خوبه یا باید سعی کرد به یاد اون لحنت بشه تا ارتباط دلی برقرار و بخونی تا موفق باشه و دیگه خیلی نمیخواد برای خودمون بخونیم و یا گیر بدیم که چرا یاد خدا نیستم و توجه به معانی ندارم من؟ حالا شاید قرآن خوندن فرق داره با دعا ولی هرچه هست اینکه اختیارا هم شما میتونی عکسی به دست بگیری یا صورت کسی رو و جداگانه و با زور براش دعا بخونی فقط یه کم باید سیم وصل باشه خدا کنه غمگین نشوم و ناامید با این حال و هم اینکه جواد جان در بازی با بوسنی گل بکاره از دعای خیرمون هههه

روش بعد

سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۵۶ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر


http://s5.picofile.com/file/8131277234/67ravesh.mp3.html

پیاده شدن مطلب

---------------------------------------------

 ببین این سومین روشه که امروز داریم میدیما برای تواضع از ظهر تا حالا زیاد شد پستامون!!! خلاصه اینکه شاعر میگه (پسرم گوش کن نصیحت مثله پند است!!!) یعنی چه یعنی بشین سخنرانی گوش کن فیلم ها رو ببین اینا همش باعث افزایش تواضع میشه مجادله های بین سنی و شیعه آدم بعضی بزرگان رو احوالاتشون رو صداشون رو بشنوه و بخونه عوض میشه و چه برسه سخنانشون گوهر و گنجینه و آرامش قلب و هدایت و همه چیز هست تا یکی مثل من فکر بکنه همه کارست و هیچکاره است نه باید بالاتر رو دید تا پف بخوابه و زبون باز شه و آرامش و انگیزه و اینا خلاصه نکته ای هم که داره ممکنه نامربوط باشه ولی داشتم به یکی شانسکی فکر میکردم این شد که نکته رو ربطش میدهیم به تواضع یعنی آدم میبینه فلان مرد کارش درسته ها ولی پیشرفت معنوی نداره یعنی آرزوش نیست که یه روز تواضعش بیشتر شه علمش بیشترشه حالا انگیزه هم خوبه ولی دنبال ترقی بودن نیست یه نوع کتاب نخوندن و درجا زدن و شیطانی شدن و زن پرستی و اغفال حالا درسته آدم محترمی هست ولی دنبال این چیزا نیست مخصوصا 40 به بعد اینطوری رخ میده که بده طرف فکر میکنه فکرش از همه بهتره و تکبر داره و دنبال تواضع بیشتر نیست و جای خودش رو وسط بهشت میداند لذا چی شد پس اینکه ما ولمون کنند از خدا ممکنه فاصله بگیریم و خود پرست و شیطان پرست بشیم خطرش هست لذا باید به خدا توسل کرد و پیش خدا بود هر روز که بیدار میشیم باید عرضه داریم خودمون رو سه مرتبه نماز و اینطور نیست که نماز دیگه نخونیم که به خدا رسیدیم!!! حالا بعد از مرگ شاید داستان فرق کنه و زندگی کلا و روش هم این بود که سخنرانی هایی رو گوش بدیم استاد زیاد هست و مخصوصا جوان ها که نیت و دلشون پاکه فقط جاهلند که باید سخنرانی گوش بدن و آدم هرچه موقعیت دنیوی اش بالا بره و ریاستش فکر میکنه کسی است و شیطان گوش و چشمش رو بر حقیقت میبنده و اگر سخنرانی مجتهد رو اراجیف هم ندانه فکر میکنه فکرش و روش خودش بالاتره که خیلی بده حالا این ریاست دنیوی رو عرض شد دیگه خودتون حساب کنید درسته احمدی نژاد ممکنه تواضعش شما بگی بالاتره و کوچیک مردمه ولی آقای روحانی خیلی بیشتر با نخبه ها کار داره و حرفاشون رو میزنه که دلیل بر تواضست...