اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۱۳۵ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

navarrd

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان داشتیم قرآن میخوندیم سوره ی نجم دیدیم که خدا درمورد مثلا مطالبی که در کتاب حضرت موسی و ابراهیم علیهم السلام هست نکاتی رو بازگو کرده در این سوره که جالب و خلاصه شده و مهم هستند بعد درمورد عذاب صحبت شده بود که قوم نوح بدتر از ثمود بوده و قوم دیگری که یادم نیست از این دوتا بدتر بوده و من در نظر داشتم که خدا دلش اومده حالا هرکار بدی که در جامعه ما و امروزه در دنیا داره رخ میده مثلا چه طوری خدا سنگی رو فروفرستاده بر روی پای یه دونه از این مورد عذاب ها واینا به چه سختی ای جان داده اند یا مثلا بدتر از اون قوم نوح که خفه شدند اصلا یه مدت زیر آب زنده بودند و جون میدادند و من میگفتم که حدیثی داریم ما که کسی که خفه بشه یا بسوزه این شهید اصلا حساب میشه!! خوب اینا خفه شدند دیگه... یعنی بخشیده شدند؟؟ یا اصلا در جامعه ما اگه عذاب در جهان رخ نمیده از برکت امام زمان و ولی فقیه و حضرت پیامبر هست حالا ما پیروی میکنیم و مقیدیم بماند یا خیر ولی اونا بالاخره عذابی کشیدند که ما نکشیده ایم هرچه قدرم بد باشند واینا.

عن حرامک

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

چیز مهمی نیست برات اما امروز داشتم تلوزیون نگاه میکردم آیت الله قرائتی دیدم دارن صحبت می کنند ضمن تشکر و ایراد اینکه آقا یه آیه بود دعا بود شنیده بودم هرچی بود سرچ کردم دیدم اینه((اللهم اغننی بحلالک عن حرامک)) سرچ کردم و قبلشم فکر کردم که آقا بعضی ها خیرشون در حراماته متعصفانه عرق بخوره گناه بدتر نمیکنه آدم نمیکشه این روزیش در اینه فیلم بد همینطور روزی خدا پول و غذای روم میخوره خوشمزه ترم هست یعنی باهاشم میسازه دست خودشم نیست مرض داره  اصلا داریم که چیزایی که مستحبه برای من و شما یعنی عوام و مردم گناهه برای خواص یعنی مقربین خوب مرض داره بهبود پیدا میکنه با گناهی دیگر که حرام هست صحنه ی حرام پول حرام این البته یه بعد مساله است که خوبم میشه بشه یعنی اصلا در دعاهه میخوایم که اینطوری بشه که حالا که حلال هست و خوبم هست بهتره نه آبرومون بره نه چیزی.

یوزارسیف

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

میخوام بگم راهی که بهترین پیامبران قبل از اسلام معرفی کردن و نشون دادند به پای اسلام خوب نمیرسه و کاستی داره دین اسلام هست که بهترین دین هست و قرآنی دارد که سیاست رو در هر زمانی نشان داده برای همه این دین مبین.

شاید شما که نه داشتم برآورد می کردم دو سه باری گفتم اگه این هارو بگم شاید اصلا حضرت یعقوب که نه حضرت عیسی؟ یه چی میگیا بزار حرفمو بزنم انقدر نیا تو فکرمون آقا بله گفتم با برآوردی که داشتم دو سه بار دیدم که اگه اینو بگم که خواهم گفت شاید خود حضرت یوسف (ع) هم خنده شون بگیرد از این حرف ولی میخوام بگم که آقا راهی رو حضرت یوسف رفت(ع) ولی به درد الان ما که نمیخوره الان جواب نمیده میده ها راهش درست بوده شاید برای من و تو جواب نده یا در خارج که فسادش بیشتر هست کلا و یا سیاست یه چیز دیگری است جواب بده الان کاشکی قرآن باز می کردم با آگاهی میگفتم داستان رو قسمت هایش چون شما بهتر میدونید و ماه قرص میخوریم و اینا اینکه باید از حافظه کمک گرفت حافظه ی ما هم تیر زدن نوش ببخشید خلاصه اگر واضح نشد

اولش میگیم که یا یوسف(ع)؟ میتوانستی با برادرانت به صحرا نروی مجبور که نبودی بود؟ نه پس اول اینکه اگر امام حسین(ع) از مکه به کوفه رفت مجبور بود این نهایت دلیلش اینه ولی حضرت یوسف سیاست بود اصلا بعضی موقع ها باید از اشتباهات پند گرفت و ترسید که اگه مثل یوسف نبی شدی مشکل پیش میاداااااا خلاصه میدیدم در کتابی که نماینده ی ولایت فقیه در دانشگاه چرا چرا کرده بود که چرا امام حسین این کار کرد و اینا خوب بزرگترین دلیلش مجبور بودن و مظلومیتش ککه راهی نیست باقی

دوم یا یوسف شما که خواب بلدی تعبیرش میتونستی تعریف نکنی که شما فردا آزاد میشی اون یکی هم قراره تلف بشه و بکشنش خوب کشته شدن هم تعریف و اینا میخواد؟ راه بهتر

سوم اسلام نگفته اگر زنی گفت بیا خلوت کنیم و اینا فرار کنیم میتونیم طبق سیاست نو بزنیم تو گوشش یا هیبتی داشته باشیم که بترسند یا حالا کاری دیگری که در اون وضع فشار و فساد مصر راهی بهترم شاید نبوده ولی راه رو حضرت یوسف نشان داد که بهترینش چیه و الان ما خودمون مشکل داریم و خودمون خواستاریم به فساد داریم در کل میگیم و بزرگی دین اسلام

چهارم یا یوسف تو چرا دعا کردی که به زندان بیافتی خوب دعا میکردی که جای بهتری بری و کنار بابا

پنجم یا یوسف شما اومدی سیاستت که در قرآن هم هست این بود که مال و منال دنیایی مردم رو همشون رو خریدی و همه رو کردی بنده و غلام و کنیز خود با پیشبینی و درایت خودت ولی در اسلام نگفته اینکار صحیح هست یا غلط البته صحیحه و شما مال ها رو برگرداندی بهشون و سلطه برقرار شد در جایی که بویی از خدا حاکمش هم نبرده حاکم مصرکه در این نوع سیاست حرفه توش

ششم اینکه گناه نبود و نمیدونم چی بهش میگن ولی از اسب که پیاده نشدی برای دیدار پدر دیگه باعث شد پیامبر ما هم از نسل شما نباشد و این خوب اینم اشتباهی است برای خودش که در نسل آینده تاثیر گذاشت شاید به خیر هم باشه و خدا خواسنه که این اتفاق اشتباه رخ بده تا ما فکر کنیم و اصلا شاید به خیر ما بوده که پیامبر گرامی ما از نسل یوسف (ع) نباشند ولی اشتباه بوده وهرچی اشتباه بدی هم بوده که حالا با توبه هم درست نشده و در نسل اثر گذاشته.

و هفتم اینکه حضرت (ع) به زندانی که داشت آزاد میشد فرمود اذکرنی عند ربک که باعث طولانی شدن زندانی ایشون شد که این چیزا حرف توش هست

tarz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

من به بعضی روایات و آیات که فکر می کنم می بینم جبر درکار نیست یعنی باید یه کم اعتماد به نفس داشت تا خوب شدو توکل کرد بعد برو دنبال روزی این که بری و اراده ی من وتو مهمه درسته اراده ی من ناشی از اراده ی خداوندگاره و ما ارادت داریم به خدا اصلا مثلا نگاه کن می فرماید حدیث که کسانی که خود را شبیه به گروهی از افراد  نمایند نزدیک است جز همان گروه شوند خوب حالا حدیثه رو یادم نیست یعنی آقا قسمتی اش دست خودته تو که سیبیل میزاری با کلاه و کت شلوار نزدیکه داش مشتی بشی تو که صبر نداری و عجله ت هم از شیطونه خودت میتونی به صبر بزنی و نقش بازی کنی و این نقش بازی کردن حرام که نیست در اسلام یه جور تلقین هم هست و ریا هم محسوب نمیشه و تمرینه و از اراده ی خود ماست درسته که اگه مست بشی ممکنه به پدر ومادر احترام بزاری و یا صبوریت بره بالا و کسانی که کنترلت می کنند روی اعصابت بفهمند که فلانه و قانون داشته باشند برای خودشون ولی میگم میتونیم فیلم بازی کنیم یا بهتر بگم تمرین کنیم واینو میگم که اگه روزی آدم شدم شک نکنید شاید دارم تمرین می کنم!! یه دلیلش این ولی اصلا  جاهایی از قرآن خدا میگه دست تو نه ها دست جمع هست اراده ی خداوندگاری و اراده ی خداوندگاری دست منه خدا هم نیست در کجا؟ در جایی که می فرماید سرنوشت هر قومی را بدست خودشان سپرده ایم. یعنی بشین هرچه دلت میخواد بگو خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما!!!

و حالا یه لیوانی اینجا پره آبه بشین ببین بدون اراده ی خودت که شاید اراده ت به خداوندی و خوب باشه نه شیطانی خلاصه حب نفس باشه بدون این هرچی میخوای دعا کن که بره آب بالا و تشنگیتو بر طرف کنه منتهی ما مثل آبه خوردن آب می خوریم و اصلا فکرشو هم نمی کنیم و بیشتر در مسائل روحی و دینی میگیم اراده دست خدا نبود یا بود!!

اراده ی خوب شدن آدم شدن اخلاق هرچی اگر با توکل و گناه نکردن و محبت خداوندگاری باشه طبیعی است میشه مثل آب خوردن که نمی فهمیم چی شد که رفت بالا بالاخره احادیث که گفته شده برای ایجاد تلنگری است در ما و در بعضی از سن ها و سیر و سلوک عوض شدن چند برابر مخصوصا زیر 40 سال و جوان و نوجوان که اینا با اراده شون میتونن یه ثانیه ای احوال خودشون و ما رو عوض کنند بعضی موقع ها هم احادیث ظاهرا دارند عوض شدن و تغییر و بهتر شدن رو میگن ولی نکته ای دیگر پشتشه و آقا تا من نخوام بهشت نمیرم تا نخوام خودم مسجد نمیرم خدا نشونت میده و احوال دیگه حال بهت میده ولی نباید همشم حالی به حولی بود چون متناسب با حالت و چهره ی ظاهری روانپزشکی شده و دعای خوانده شده برات و ظاهر قضیه برات قانون میسازند که نگاش کن نمیتونه دو صفحه قرآن بخونه امروز شرط می بندم نمیتونه فلانی خوب یه مقدارم باید مبارزه با نفس کرد اگه بر فرض شما برام دعا نکردید یا کاری کردید که مغز من تو دستون بود که حال نداشتم چون میدونی الان حالی به حولی ام ولی باید مبارزه با نفسم کرد که در اون صورت شما شکست میخوری بالخره اعمال روزانه ی ما یه جا ثبت میشه و فرشته ها که نگاه می کنند صورت منو میفهمند چیه قضیه گذشته از گناه اگه خودم غیرت نداشته باشم قرآن بخونم یا حالشو نداشته باشم نیازی نیست جاسوس آمریکایی و بابای آمریکایی هم از چرخش موس کامپیوترم میفهمه که کجام در چه عالمی ولی مبارزه با نفس کرد و حال دست خداست... و اینا...ولی وای به حالم اگه قانون بسازند برام...دیگه دست خداست که من و شما رو هدایت کنه دیگه مرض ناشناخته شناخته میشیم و دیگه کار نداره که من دارم مبارزه با نفس می کنم که چون تو آمریکا حیوننند حیون هم غذا گیرش بیاد میخوره اگه گشنشه مثل ما که روزه نمیگره... خلاصه قانون میسازند و مام میگیم اینا رو که روی اینم حساب باز کنید که مبارزه با نفس کنیم مثلا و باید گفت چون خطر شناخته نشه ککه چند قطبی شدیم فردا روانپزشک بیارن بالای سرمون نه بحث آدمیت وکسی که روی آدم کارمیکنه بحثش جداست بچه هم چیزخورش میکنند و عقلشو میخرند و گولش میزنند یا رووش دیگه ولی دیگه بزرگ تر شد شاخ در میاره کلا...

-----------------------------------------------------------------------------

نکته که به ذهنمون میرسه بعد نوشتن اینا اینکه آقا ما اومدیم امتحان پس بدیم همین اصلا نشون میده جبر در کار نیست درسته لا حول و لا قوه الا بالله زور شمر هم از قدرتی بوده که خدا داده در ضد حق صرف شده خلاصه حالا کار نداریم به امتحان و جبر اینجا میگیم که امتحان خدا اینه که شما در حال میخونی اش یا نه؟ ناشکری یا شکرگزار مثل ما جونی و حالی به حولی یا نه البته بعضی مواقع نباید اذیت کرد و دعا خوندن خوبه ولی نه آزار برسونه و بعضی مواقع میتونه مصلحت نباشه ولی در کل میگم اگه شما فکرت خورد که قرآن بخونی شک نکن درسته برو بخون حالا یا من الان گفتم یادت اومد یا دیگران گفتن یا خودت گفتی هی ی ی ماه مبارک رمضون هم داره میره و دعا و قرآن نخوندیم و آدم نشدیم کار به حال نداشته باش شاید خدا حال بهت نده ما اکثرا مارمولک خداییم و بنده ی شایسته ی خدا نیستیم مارمولک فیلمش رو که دیدی به اکثر ما میخوره و وضع خرابه تره برای اکثر ما و من مخصوصا ولی دعاتو بکن من چه بسا شده حال هیچی نداشتم و اعصابم خورد ما هم وبلاگ می نویسیم دشمن زیاد داریم لااقلش اینه که دشمنم نداشته باشیم بعضی ها از روی لج بازی یا شکست من مسول منند که وقتشون رو من تلف کردم و میکنم و گرفتار منند حالا اگه گرفتار من نبودند کلی دعا و قرآن یا کار بهتر بود فراهم لذا بدجایی گیرکردیم ما یه سری دشمن یه سری هم آدم به زور دشمن شده جدای از دشمنی آمریکا ریخته رو سر ما لذا حال خوشی نداریم و طبیعی است که نفرین بشیم در کل ولی باز می بینیم که آقا دعا می خونیم اتفاقا یکی از همین شیاطین که داره کنترل میکنه صدای ما رو می فهمیم با دعا خوندن که آقا این عادت کرده و مخ مارو خونده با این سبک صدام باید عوضش کنم که حقه در کاره خلاصه نکته رو گرفتی شما نه؟ میگم بابا جان ببین عزیزم خوب توجه کن من حال ندارم و جوانم و دنبال حالم و افسرده و نفرین شده ام ولی دعا که میخونم حالم عوض میشه و روزی جدید میاد و یه آدم دیگه میشم اصلا و جبر در کار نیست یعنی به طرف خدا رفتن در مورد حال حالا یکی هست نمیتونه نماز شب بخونه یا بیدار نمیشه یا حالش نیست یا ضعف بدن ولی دعا رو باز کن 3 چهار تاشو بخون با زور هم که شده میبینی عوض شدی و عوضت کردند اصلا و اینکه سیمت متصل نبود و کشش نداشت اولش و خدایی نبودی اولش این نکته داره یا مثل من نفرین شدی یا گناه کردی یا آزمایشه یا هرچی نباید که هر موقع خوش بودی می بزنی ومست الهی بشی بعد اگر در احوال خوشت همیشه به طرف دعا بری بعد از خودت بدت میاد میگی نگاه کن ما خوش که هستیم میریم و برعکس میشه و اتفاقا خداهم میخواسته شما رو حال هم میده قدم اول رو هم شما بردار خدا در حدیث هست که یه قدم بیای ده قدم میاد نه اینکه ده قدم میاد که تو یه قدم بیای !!!

دوم نکته اینکه آقا ما گفتیم از نهضت خمینی کبیر(ره) محافظت بفرما اینو تو مساجد تو جمع مردم میخونند و دعای جمعی است عیبی نداره و نمیخواستیم مسخره کنیم که گفتیم دست جمع هست سرنوشت ما و نه خدا اتفاقا اتفاقا الان که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی به رهبری رهبر آگاه داریم اینم مردم خودشون خواستند نگاه کنید در عراق خدا نمایانتره و این همه حرم معنوی داریم ولی شما ببینید که دستان مردم وخواستشون چه بلایی سرشون آورده و ذلیل شدند و امامان را کشتند و نفرین شدن اصلا ولی در کل چه قدر بمب میزارند و امنیت و برق و رفاه و یه انقلاب اسلامی ندارند عربستان همینطور  خدا بیشتره ولی چقدر جاهلند وهابی مفت می ارزه؟؟؟؟

end

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یا وجیها عند الله اشفعلنا عندالله

داشتم به عند الله بودن در این جمله فکر می کردم که میگیم ای کسی که آبرو داری پیش خدا(عندالله) ولی عندالله دوم با همه یعنی ای کسی که عندالله هستی عنداللهی دیگه حالا شفاعتمون نما عندالله.

عندربهم یرزقون شهدا جی پس؟ حالا باید یه کمی هم آشنا باشیم به قواعد عرب که یرزقون(یو رزقون) با یرزقون (یه رزقون) چه فرقهایی داره اما چیزی که میشه حدس زد رو میگیم

در این آیه که شهدا پیش خدا روزی میگیرند نگفته خدا که عندالله هستند شهدا و نگفته نیستند کسی که عندالله باشه پیش خدا دست دراز میکنه همه چیز دستشه به ما هم میده اگه خواست خلاصه گفته خدا عند ربهم یه کاری می کنند یا یه چیزی می گیرند یعنی هم میتونند به ما عند ربهم بدن هم می تونند بگیرند خوب کسی که پیش خداست بدیهی است که روزی میگرد پیش خدا این معلومه ولی نه همش به معنی روزی میگرد نیست بلکه بعضی از شهدا روزی می دهند

پس چی میخوای بگی میگه که آقا شهید داریم در عند ربهم شهید داریم تا شهید یکی میتونه عندربهم باشه یعنی نزد خدا باشه یکی دیگری از شهدا باید بره پیش خدا یعنی درجه ش کمتره و فاصله است خوب معلومه مام شهید داریم تا شهید و درجه داریم تا درجه  و همچنین میگه میرسیم به اینجا در یرزقون اینکه بعضی هاشون از شهدا روزی فقط میگرند پیش خدا بعضی هاشونم به ما می دند علاوه براینکه میگیرند خدا نگفته عند الله گفته عند ربهم شاید رب رو ما بابامون باشه ولی وقتی میگه الله دیگه شکی نیست که امامان عندالله هستند ...

baz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

تو چه میدانی اول مظلوم را...ما چه می دانیم؟؟؟ به راستی آنگاه که بین انس اول مظلوم نباشی تنها بلکه میان ملائک هم بله ما چه می دانیم مثل فیلم دیدن نیست که از مظلومیت کسی بگریم و تماشای فیلم نیست...

آنگاه که تمام درها بسته شود و همه حتی ملائک آسمان ها راضی باشند که امامشان پیششان آیند در آسمان ها و فرق سرشان شکافته شود مگر صف ملائک نبود پشت سر امامشان که نماز می خواند در آن صبح ننگین این است گوشه ای از مظلومیت آنگاه که راهی جز این شهادت نیست و گویا همه دست به دست هم داده اند ولی نه مظلومیت تنها در شهادتشان نبود کاش کسی راهنمایی ام می کرد.

چگونه است خدایا در دیگران زمان ها تو مامور داری برای حفظ مال برای حفظ جان اما ماموری و موکلی و فرشته ای نبود برای معصومترین انسان ها نه راهی جز این نبود؟ فرشته ها خسته شده بودند و دیگر نمی توانستند بهشت بسازند و ببینند آنگاه که اماممشان روی زمین نان جوین میخورد نه اصلا از بی امامی خسته شده بودند آنگاه که کسی نبود به فریادشان رسد.

esteghfar

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

نه یه موقعی هست که دکتر روانی دلش میسوزه برات که حالا احساس گناه میکنی یه قرصی بهت بده که مغزت مختل بشه نتونی اصلا فکر بکنی به گناهات (نخند!) ولی یه موقعی هست که آقا بالاخره ما دلمون باید چه طوری باشه احساس بکنیم همش نا امید باشیم درسته بعضی ها چشم ندارند ناامیدی و پریشانی و پزمردگی ما که اکثرا از مصیبت نباشه از گناه هست رو ببینند ولی خوب گناهه دیگه باید شسته بشه شوخی نیست خدا چرا عذاب میکنه به خاطر گناه دیگه هم باید گناه رو جدی بگیریم هم عذاب رو منم از موقعی که گناه که نه قرص میخورم آقا مختله وضع فکریمونااا یعنی یه موقعی بود چیزیم وسایلم که گم میشد پیدا میشد بعد یه مدتی زود خوشحال خندون خدا روشکر خدا میومد در متن زندگیم الان فرشته ها دارند روبروم خدمتم میکنن درسته نمی فهمم ظاهرا و قرارم نیست ولی برام خدا اهمیت نداره و شکرگزار نیستم و قلیلا تشکرون خلاصه بگذریم داشتیم میگفتیم اگه من به شما بگم ذکر استغفرالله رو تکرار کن شما ممکنه مثل من مغرور بشی به خودت و فریب بخوری که آقا مگه ما گناهی مونده مخصوصا توی این ماه ذکر بگو که فلان بشه آقا من کاری به اینا ندارم میگم که آقا باید دلمون بسوزه و جایی که میگن تو مجالس استغفرالله و الهی العفو آیا ما لااقل اگر توی تلوزیون که داریم میبینیمشون دستمون رو هم بالا نبریم توی دلمون باید العفو رو بگیم یا نه یعنی مغرور و خودفریب و بالا بگیریم خودمون رو یا نه تموم شده گناهامون خوب شما نگاه کنید باید همیشه حس استغفرالله در وجود ما باشه سند میخوای؟ دعای امام سجاد رو بخون و مغرور نباش به خودت که برای یک گناه اگر برای همون گناه تا آخر عمر خاک بخورم و خاکستر و انقدر نماز بخونم و سجده برم که کمرم خورد و خمیر بشه (حالا عبارتش یادم نیست دقیقا) مستحق بخشیده شدن همون یک گناه رو ندارم یعنی چه؟ یعنی باید همیشه به فکر بخشیده شدن باشی شاید خدا نخواست نبخشیدت البته خدا نامهربون نیست و تا خودت به خلق سخت نگیری و مردم آزار نباشی چیزی نمیشه ولی میگم مستحق نیستیم برای یک گناه که بخشیده شده هم و دیگه به یاد نداریم جای داره برای یه ی  دونه اش  یکی اش هم که شده تا آخر عمر استغفرالله بگیم دیگه نگم چند تا گناه کردیم و داریم چه میکنیم و عین خیالمونم نیست و افت میدونیم که بین اذکار ذکذ استغفرالله بگیم و دلمون نرم نیست و خودمونو بالا گرفته ایم و اینا...


18 تیر 1392 & http://ali.bloglor.com/p49.html

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ما برگشتیم از مسافرت خونه و دیگه شیرازم ...

امروز به عبارتی یوم الشک بود و روزه بودم ئ ساعت 3 ظهر بیدار شدم برای نماز ظهر خوندن و داشتم نماز میخواندم که تو رکعت 3 و 4 شک کردم و باعث شد بنویسم که چه شده یه مرد بزرگی مثل آیت الله بهجت(ره) وقت خودش رو تلف کرده برای نوشتن احکام 3و 4 و شکیات یعنی اگه نمی نوشت ما بهشت نمی رفتیم یا اسلام در خطر می افتاد و عوض می شد نماز خوندن ما درسته اینا هست شاید ولی اینی که راه نشون می دن مراجع ما که اگه رکعت سوم و چهارم شک کردی تمام کن نمازو و یه نماز احتیاط یه رکعتی بخون این خودش نکته های زندگی داره که ما نمی فهمیم و دوست دارم بفهمم که چرا براش انقدر مهم بوده اگه میخواستن صرفا یه راه نشون بدن میگفتن آقا جهاد اقتصادی کن و دنبال سود بیشتر تر باش و شغل بهتر تا بعد مرگ اگه شده تمام نمازاتو برات بخرن و روزه هات نه نمیخوان صرفا یه راه نشون بدن و ماس مالی کنند بلکه یه رویه و سبک و قاعده ای است که جز عاشقان رب شاید ما نفهمیم که چرا براشون مهم بوده و نشستن بحث کردن و اجتهاد کردند...

اصلا سبک زندگی هم و قاعده ی زندگی کردن هم این احکام نشون نده ببین در مقابل خدا ایستادن و نماز خوندن چه سخته و مهمه که همه چیز رو باید فراموش کرد و خدا رو داشت که نشستن این احکام رو گفتند جدای از زندگی و قاعده هاش نه مثل ما سبک بشمارند و زورکی نماز بخونند و  گفتیم عاشقند وگرنه نمیخواسته بگه با زور هم شده یه طوری نماز بخون که قبول بشه قبولیش دست من و شما نیست که دست خداست و گفتیم اگه قبول بود می گفتن بروید پولدار شوید و نمازانون رو بعد مرگ بخرید و روزه هاتون رو تازه اونی که نماز میخونه احتیاطا میگن همین احکام باید مجتهد باشه که  برای مردگان بخونه و اینا حالا بماند میگم نمازشون هم درست میخونند اینا برای ما بعد مرگ و از نماز ما برای خودمونم بهتره و ثوابشم ممکنه از نماز ما بیشتر باشه اگه اینطوره که شما میگی...ولی نه یه نوع آدم شدن در کاره که این همه احکام رو بسط دادن و خودشون رو مواجه با مردمان بد و نفهم روزگار کردن و سوالاتشون مثل ما که نمی فهیم


bar

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شما در نظر بگیر الان دم در خانه تان یه خیابونی هست دیگه من جمع بشم با 20 هزار نفر دیگه که ازتون قدردانی کنیم که آقا مثلا شما یه صفت خوب که داری برای همون خوب شما حاظر نیستی هر بیای جلوی این همه آدم برای هر چی به خاطر خطر مشهوریت باشه به خاطر حسادت دیگران باشه به خاطر توی چشم باشه حالا در نظر یگیر ابی عبدالله باشه به جای من و لیاقت هم بخواد و جان شمام و زن و فرزند شمام در خطر باشه و غربالتون بکنند خوب معلومه نمیاد تو چشم اگه بخوان بکشنت چیز واضحیه که یه 20 هزار نفر بخوان بکشنتون!!! توی کربلا و بیابان واقعا باید خدا به داد برسد...


درد

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

مثلا در بعضی از روایات هست که اگه فلان سوره رو بخونیم یا فلان کارها رو یه شهری که درش پر از حوری و اینا گیرمون میاد خوب حالا این غلامان و پسران و دختران چه اختیاری از خودشون دارند؟ می بینیم که معلومه که برای ما ساخته شدند کاری به عقلشون هم ندارم که کم و بیش باشد نسبت به ما خوب میگم مثلا حسادت و حسرتی ندارند در مقابل با و مقابله با بهشت برین یک انسانی که از بهشت برین ما (اگه رفتیم بهشت مثلا) بالاتر باشد نه هیچ حسادت و حسرتی هم ندارند و ذاتا برای ما آفریده شدند می تونیم بگیم از اعمال ما هستند ولی نه حساب دو دوتا چهارتا که آقا ما چقدر خوبیم نه حساب اونور خدایی، ریاضی و شیمی نیست و فیزیک و فیزیک برای این دنیا به درد میخوره حساباتش و شیمی تجزیه میشه و ریاضی هم دودوتاش چهارتا میشه ولی خدا بعضی موقع ها توی حساب وکتابش گناهان رو تبدیل به ثواب می کنه و حساب خدا باید نظر داد که سختره یا آسونتر ولی خوب داشتیم میگفتیم آقا این غلامان و فرشته هایی که در خدمت مان و احیانا حوری به خاطر حالا بگیم کار خوب ما که بعضی موقع ها گیرمی افتیم اون دنیا به خاطر حب به اهل بیت هرچی باشه مثلا این فرشته نشسته زورشم بیشتر از همه س ردت میکنه از این مرحله گویی برای تو بوده و یا سیم اتصال تو میشوند به معرفت ناب اسلامی و خدایی ما که از خودمون چیزی نداریم خلاصه یعنی منظورم اینه که ما که این غلامان و فرشته ها و حوری ها رو اسیر خودمون که نکرده ایم در بهشت برین کردیم؟ و اینا اختیارشون چقدره؟ خوب خسته نمیشن از دست ما؟ خودشون نمی خوان مثل ما بهشتی داشته باشند و مستقل باشند؟میبینی اصلا غیر ما در نظرشون نیست در بهشت و فکر خدمت به دیگران را و اصلا بهشت به اون معنایی که مستقلا برای ما ساخته شده برای اونا معنا نداره که برند مثل ما خوش باشند اونا از جنس ما نیستند و جهان بینی و هدفشون با ما که انسیم یا روزی انس بوده ایم فرق داره و ذاتا غلامند و ما رو درک می کنند ولی الان شاید ما نفهمیم چه طوریه وضعشون یا فکر نکرده باشیم و آشنا نباشیم و اینا ازخودشون چیزی ندارند انگار ذاتا گقتم برای ما خلق شده اند حالا آیا مام جزء کسانی هستیم که ذاتا برای ائمه خلق شده ایم؟ یا نه میخوایم بهشت داشته باشیم و جداگانه زندگی کنیم؟نوکر چی داره از خودش کی رو در نظر داره غیر اربابش خوب اکثرا که اینطوری نیستیم ادعا داریم اصلا آیا مانند غلامان بهشتی هستیم که اختیارمون الهی باشه یا دنبال حکومتیم. 

nazd

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب الان مسافرت تشریف داریم یه مدت پیش پدر بزرگ و اینا و چیزی امروز مخم رو گرفته بود طمع کردم بگویم  چون به خودمم چیزی میرسه بالاخره و گفتم طمع کردم!!!

و اون اینطوری بزار بگم که نمیگم تناسخ مثلا درسته یا غلط شیعه می گوید امکان ندارد چون خودش شیعه می باشد وگرنه (بل هم اضل) یعنی تو مملکت کفر و همینجام اگه کافر باشیم نه شیعه رخ خواهد داد به  هر حال!!!

و اینکه میگه اول بزار بگم که خودمم تو فکر بودم مثل تمام بچه های ایرانی که بعد مرگ ما مثلا اگه کافر باشیم تبدیل به خر و گل و گوسفند خواهیم شد آیا یا خیر؟؟!!! می گفتم بابا ما الان هر جا دیدیم جیش نمیکنیم بعد حیوان بشویم بعد مرگ چی؟ یعنی شعوری داریم ما  عقلی داریم و همچنین باید تحقیق بشه که ما حیوان خواهیم شد یا خیر اینم  نمی دونم اگه بد و کافر باشیم ولی اگه شدیم یه بارم فوقش اشتباه کنیم بعد دیگه عقل داریم یا داشته ایم و موضوع سر همینه بعد دیدم که تناسخ یا حیوان شدن احتمالی ما بعد مرگ ممکنه رخ بده ولی به ما هم میسازه یعنی کیف میکنیم علف بخوریم و هوش از سرمون خواهد رفت اگر احتمالا حیوان شدیم و سگ مثلا وفا داره و اسب نجیبه و خصوصیت داره مسخ شدن رو هم نمیگیم پس چرا عقل ندارند؟؟ می بینی بهمون میسازه و کیف هم خواهیم کرد درست ولی خدا چی میگه؟؟ میگه که خداوند میگه (اولئک کلانعام بل هم اضل) یعنی آقا اینا حالا بعد مرگ بگیم چی بگیم؟؟ بگیم که آقا بعد مرگ اینا بل هم اضل هستند یعنی از حیوان هم بدتر یعنی گمراهتر  باید باشند چه برسه (اگه حیوان بشن خوبم هست)حیوان بشوند و شاید غرق بشوند که دیگه شعور نداشته باشند و عقل ! ! ! پس خدا که میگه بل هم اضل معنیش اینم شاید باشه و ما ازاول بشر ساخته شدیم ولی چی میشیم و اینا

tanz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه نکته ای رسیدم که برام حل نشده مسئله ش خوب از اینکه در دنیا ما اجازه داریم مانند حیوان لذت ببریم و بخشی از بخوش نفسانی ماست و جسمانی ما که همش روحانی باشیم حرفی نیست شاعر داشت میگفت و خواننده که گوش میدادم میگفت پیش آر پیاله را گفتم این پیاله چیه؟ میبینیم از ترک لذات شهوانی در احادیث زیاد صحبت شده و خیلی ایرانی باشیم میگیم لذات مشروع و صحبت از مشروع بودن و حلال بودن می کنیم ولی نکته میگه که آقا لذت بردن شهوانی از زن مثلا از لذت بردن از شراب مست کننده تر پس بدتره و عقل رو می بره و انسان رو از خود بی خود میکنه نکته میگه من نمیگم حالا هر چی شما به پیاله بگی بگو...این همه صحبت شده شهوات رو کنترل کنید بعد میبینی این همه بچه هم نتیجه ی رسوایی اخلاقی است پس ما اجازه داریم در برهه ای از زندگی و سال حیوان باشیم رسما ولی شراب چه؟آیا نجاست شراب بدتره یا بهتر از لذت حیوانی کدومش عقل رو بیشتر میبره و ضرر کدومش بدتر و بیشتره شما ممکنه بگی تا مدت زیادی با عرق مستیم تا لذت شهوانی ولی در نظر نگیری که بچه ی شما هم به دنیا آمده است دیگر...
ولی هر چی هست شاید شما بگی فرو رفتن مثلا فحش دادن هنگام برقراری رابطه ی جنسی است که بدتر از شرابه و گرنه شراب بخای نخای کارشو میکنه شاید شما بگی باید هنگام رابطه ی بین زن و شوهر ذکر خدا گفته بشه و جوان انقدر پاک باشه که زن میگیره با ذکر خدا جلو بره نه با خیال بد یا فحش مست مست شهوات بشود ولی من میگم پسر نوح چرا بد شد پس پس ایراد از ما نیست شاید بگی.

hozore rab

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتیم نماز شب میخوندیم بعد دیدیم که صدای بارش میاد و الحمدلله یه چند روزیه میباره این بارونه ولی خوب تو فکر رفتم اینکه بارش باران نشان وجود خداست اگه ما میخواستیم یه کار خوبی و یه حالی بدیم کاری میکردیم خودمونا نه خداها که بارون بر سرشهر ومردم بباره حالا... این باران چه طوره که اگر عادی باشه معمولا از جایی میاد و ابری که خیلی با ما فاصله داره حالا... گل هارو و حتی سبزه ها ریز رو که خراب نمیکنه با این فاصله هیچ باران سبب میشه برویند و زندگی کنند پس خدایی هست که هوا رو داره هوای هموونا.

بعد اندیشیدم به یه مطلبی که جرات ندارم بگم هم علم و مجتهد نیستم هم حوصله ی در و دعوا رو ندارم و نظریه بدیم بعد پشت سرمون بی سواد که هستیم کم سواد ولی تو مدرسه خوانده ایم که باران چرخش داره و اول آب دریا ها بخار میشند و میرن هوا متراکم میشن ما قبول نداریم اینو و باران را رحمت الهی می دانیم حالا نمی دونم باران که شفا است آب باران و موقع باریدن دعا چیزه این باران همون آبی است که از دریا اومده من شک دارم و همون آب تبخیر شده است یا نه نمیگم نیست یا هست میگم ساختن بشر به قوانین طبیعی برابر و یکسان با قوانین ساختگی علمی و برآوردها نیست و بشر خودبه خود مسازه و  میگم که آقا اگه بارون چرخه اش همینه پس چرا بشر نمیتونه در روی زمین ابر بسازه؟ ابر متراکم که برق داشته باشه که بباره بعد خوبم بباره قطره قطره اینا دست ما نیست دست خداست و باران رحمت الهی بهش میگن در حالیکه شاید قوانینی که انسان پی برده رحمت الهی نداشته باشد و بشه قبولش کرد راحت مثلا آینه بسازیم حالا خومونیم یا نه شواهد که میگه تصویر ثابت میکنه همونم از قوانین الهی است ولی نمیشه گفت که ماییم بلکه مای مجازی حالا کار نداریم بارون رو میگفتیم که حالا یعنی آب بخار شده خوب علم نمی دونم چی میگه پس چرا اگه بخار شده گاهی ابرها پایین میان گاهی بالا میان اصلا چرا حالا که انقدر بالا اومدی از جو خارج نمیشی اونجا که جاذبه قوی نیست تو از جاذبه ی قوی زمین گذشته ای ای آب بخار شده حالا نمیتونی بالاتر ابرها و به کرات و سیارات و نمی دونم جو بی وزنی به پیوندی باید حتما ابر بشی مثلا؟ کی ابرها رو جمع میکنه و متراکم میکنه کی حرکتشون میده کی صداشونو در میاره والا بی انصافیه چرا اگزوز ماشین ها دودشون ابر نمیشن در سطح بالای سر ما که ببارند؟حالا بارون کثییف هست ولی چرا بنزین و نفت خالص نمیباره از تبخیرشون مگه بخار نشده؟؟چرا نمیباره؟ نمی دونم والا

کار به بارون مصنوعی هم ندارم که حرف توش زیاده ولی شاید یه دوره زمونه اومد و کارها رو واگذار کردن به خدا و خدا در علم و دین و منطق و روان ورزش و مذهب و به حظور شما که عرض شود پیدا شد اگرم پیدا بشه باز مردم کافر حظور دارند و نمیبینند.................شایدتم بدتر اون موقع نبینند.

hang up

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 دیشبم که یه کم قرآن خوندیم یه مرتبه برق رفت و تاریک شد بعد تو تاریکی نشستم با نور چراغ موبایل سوره رو تموم کردم و بعدش احساس کردم دلم باز و نورانی شده تا جایی که آهنگ میزاشتم دوست داشتم خوانندگی کنم و هوای خوندن مثل خواننده رو داشتیم و نخورده مست به قولا!!! البته درتاریکی دیگه کلاس نمیزاشتم و لحن صدام هم چون با فضا چینی هست عوض شده بود ولی خوب امشب هم چراغ خاموش بود میخواستم بخوابم اصلا هم میلی که کشاننده باشه رو نداشتم که قرآن بکوشنه منو حالا میخوام درمورد همین بگم خلاصه خوندیم و دلم هم قوی شد در تاریکی از روی موبایل خوندم غرض اینکه اگه تاریک باشه امتحان کن ببین چی میشه الکی نبوده عارفان قرن ها پیش شب زنده دار بودند و میگرفتن در تاریکی ها بودند در سردی هوا بودند با نور شمع بعدشم میخوان مارو تو تاریک قبر بزارند و برند انگار و مجسمش کنی یه چیزی هست و گفتم برای یه بار هم شده امتحان کنیم در تاریکی با نور کم قرآن بخونیم خوبه همین و یه چیز دیگری که میخواستیم بگوییم اینه که آقا درسته خدا میگه در قرآن که جز پاکان بهره نمی برند از قرآن (لا یمسه الا المطهرون) پاکی درون و بیرونی این درست یا جایی دیگه می فرماید که عده ای (که مثلا عناد دارند) اینا با خوندن قرآن گمراه تر هم میشوند ولی گفتم امروز و امشب قرآن کشش نداشت و لذتش منو نمیکشوند ولی خوندم و بهره هم یافتم یه سوره خوندم از روی موبایل با چراغ خاموش امشب بعدشم باز اگه ریا نباشه میخوام امشب نورانی کنم خودمو پس این که کشش نداشت که منو بکشونه و دلم هم نمیخواست بخونم ولی خوندم و حالا هم این پست روزیم شد و هم موقع خوندن حس خوبی داشتم پس این حالت چیه دیگه و اما این حالت آقا میگه که قرآن شفا است یعنی چه یعنی اتفاقا اونی که مریض هست دلش و کشش نداره شاید حالا اینطور باشه که من میگم این فرداحتیاجش بشتره به دارو و قرآن خوندن خدا میگه قرآن شفاست برای مردم مام که مریض میشیم حاظریم هر دارویی که نمیدونیم چی هست و دکتر داده رو بگیریم بخوریم تا خوب بشیم پس اینطور نیست که من و شما که از قرآن چیزی نمی فهمیم و دلمون مریض هست حالا نریم به سراغ قرآن و یه سری آخوند و روحانی و دیندار فقط این کتاب رو باز کنند نه این عقیده غلط وشیطانی است...

moraba

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حس اطاعت خیلی خوبه وقتی حس اطاعت از خدا رو داشته باشی میتونی عاشق باشی عاشق خدا و اونم دوستمون داره همیشه ولی خوب حس اطاعت از خدا حس تواضع و دوست داشتن خدا رو میدزده شیطان و میگره و سد میکنه الان من درمورد مشکل اول کشور که نمی دونم چیه اگه باز کنم سیصد نفر پشت سر من در ارتیاط با خدا مشکل می آفرینن این زنا حالا من روششون و صحنه سازیشون رو بلد نیستم که دقیقا چه میکنند ولی اگه قرآن بخونیم دلمون نرم میشه و خودمون رو هم بالا نگیریم که مثل فلان قاری که داد میزنه درست بخوون.

اینبار سوره ی وواقعه روخوندم چند دقیقه پیش سوره ملک رو خوندم و پست قبل حالا خوشم میاد بعد قرآن خوندن درمورد این مسئله ی توکل به خدا صحبت کنیم آقا خودتو وسط ننداز در کار الهی میگم ها و یک وسط ننداز دو واگذاز کن به خدا که میشه این یک و دو توکل. درسته که دربعضی کارها خدا خیر داسنته و دلیل داره که مثلا بیکاری بده و گناه میاره شما تلاش بکن خودتو وسط بانداز بر من خدا توکل کنی پولدارم میشی ولی بعضی مخصوصا احساسات و روزی ها هست که مختص خداست آقا من وبلاگ دارم تلاش خودمو هم کردم دیگه خدا باید مشتری خواننده من رو خودش جمع بکنه آقا تو لازم نیست مردم رو به گریه باندازی خدا خودش می خندونه خوشحال میکنه خودتو قاطی نکن قاطی ماجرا که حالا ما با فلان فیلم باعث خوشحالی شدیم بله شدیم ولی کار ما نبوده یعنی منیت رو بزاریم کنار همین در بسیاری از امور دیگه هم هست که باید قرآن خوند و ماجرا رو به خدا واگذار کرد که خداوند قوی و رحمان و رحیم هست و خود رو اصلا قاطی ماجرا نکرد!!! خدا خودش یه طوری تلاقش میده که اصلا پات به دادگاه هم باز نمیشه اگه واگذار بشه کار و خدا بخواد عمل کنه حالا صد بار برو دادگاه جیغ بکش آخرشم هیچی مثال میزنیما خداوند امور دستشه...در همون مسئله ی کار هم همونه که باید روزی رو از خدا خواست و خود را ندید و دخالت نکرد فقط وضع فرق میکنه وگرنه تلاش کردن که به معنای دخالت در امور نیست باید جهاد کرد و فکری اندیشید و روزیه دیگه قرآن خوندنم روزی رو زیاد میکنه مثلا و قسمی از جهاده صدقه همینطور بلا دفع میکنه و ضرر نمیبینی دررزق روزی و مالت  که جمع شده بود نه در کل باید زندگی کرد و تنبل نبود ولی واگذار کرد کار رو به خداوند منان.

و الا ما در کل ولمون کنند لختیم ضایه ایم فقیریم خدا است که داده و درمورد مسئله یطلاق هم میخواستم قدرت خدا رو بگم وگرنه بله از اونور محبت خدا کاری میکنه که نیاز به طلاق نباشه و مشکلشم برطرف بشه اصلا. اصلا محبت یه اکسیری است که دست من و تو نیست و ما چیزی نداریم ما لخت و فقیریم و خدا صاحب دل های ماست و من مشکلی ندارم از اینکه شما عاشق من نیستید چون دست من نیست.

khodae

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ساعات کم کم 6 شه نمازامو خوندم و نماز صبحمه و شبمو یه موضوعی به نظرم اومد تو نماز شب اول که درموردد شکست یه کم با هم صحبت کنیم ولی چیزایی هم بود که مد نظر بود که حالا مثل دیشب روی کاغذ نوشتم صبحی که یادم بمونه ها...

اول ما یه جایی گفتیم دعای زنی شده اینو شما شوخی نگیرید بگیرید هر چی آقا موثره دیگه یعنی اینطوری بگیم که از طرف ائمه هست و گفتیم هم جهنمی برای کسی دعا نمیکنه چون خودش گیره و شاید یکی از نشان های بهشتی ها در دعا کردن برای دیگران هست و یه محبتی میخواد مثلا شما عید دیدنی روبوسی میکنی و توی بغل طرف خودت میری یا ترجیح میدی دیگران بیان شروع کنند یه محبتی میخواد که داشته باشیم و گرم بگیریم حالا مثال خوبی نبود و شرایط میخواد ولی یعنی اینطوری بگم خدا میگه هرچی فرشته ها و ائمه دعا کردن رو به عنوان خلیفه اللهی قبول میکنم و ائمه هم دعا نمی کنند بعضی مواقع در شرایطی که خودشون میدونند و واگذارش میکنند به اولیا الله های زمینی روی زمین و همینطور دست به دست میشه و ما رو ول گذاشتن تا یه نفر دعا کنه برامون مثلا شما حالا شما دعا کردید این دعای شما دعای ائمه هست ولی قدرتی که اختیار شما داشته و شما بهشتی هستید باعث میشه ما با هم دوست باشیم پس گولتون نزنم که برام دعا کنید بکنید یعنی.یعنی اختیار شما با اجازه ی ائمه کار دست خودش میده و باید دعا کرد و دعای گربه سیاهه میگیره ها چه طورم (خدایی کن کارتو...که تا هدف چی باشه...)

دوم ما اختیار داریم قانون چذب داریم کافران گفتیم هر کار خوبی میکنند حدیثه که در دنیا میگیرند ولی نه در آخرت حالا کار نداریم به قانون جذب اینکه آقا حالا  نه مستجاب الدعوه باشم نه ولی یه دعاهایی هست که بخوام از خدا و عرضه داشته باشم لیست بگیرم دست خود نفسه آقا بیدار باش از خدا بخواه (خدایی اش کن کارتو ...تا چی هدفت باشه...) این همه دعا داریم میشه خوند و گرفت یعنی یه موقع هست خدا میده به من و حس خوبی دارم اگه خودم بخوام با ائمه دوست بشم میشه ولی خودم نمیخوام گیر میکنم اگه خود بخوام خدا رو میشه ولی خودم نمیخوام نمیشه پس صحیفه رو باز کن تو بگو قانون جذب هر کوفتی حالا شما دعاهای صحیفه سجادیه رو باز کن و بهترین ها رو بخواه ینی همینکه من اینجا از خدا پیتزا بخوام اثر داره همین چون خدا هست شما هستید ائمه هستند ولی اگه نخوام حالا پیتزا هیچی اگه نخوام ناتوانم همینکه اینجا رسیده وبلاگم و بخوام از خدا عوض میشه سرنوشتم(سرنوشت الهی حتی در غیر این صورت عاجزم به این رسیدم....

سوم در مورد همون شکست آقا خدا بیشتر به شکست نگاه میکنه یعنی تو شکست بخوری خدا یه جور دیگه نگاه میکنه امام علی این همه جنگید ضربه ای زد که از عبادت جن وانس بالانرره پیروزشد علی الظاهر و در کل ولی امام حسین که شکست خورد به پاش نرسید مکتبش. البته باید تلاش بکنی و شکست بخوری و شکست به معنی گناه و خودککشی و اینا نیست (خدایی کن اعمالتو تا هدفت چی باشه) خوب حالا شاید بگی فوتبال خوب من کار به فوتبال نداشتم که 5 تیم اول (تا هدفت چی باشه) لیگ هدفشون اول شدن است و 5تیم آخر هدفشون موندن در لیگ هست!!! هدف الهی که نیست اگه هدفت الهی بود باشگاه عزیز با تو ام بودم (خدایی کن کارت رو) آقا از شهوتت شکست خوردی؟ آِیا خدایی اش کردی؟؟ یعنی گفتی که خدایا من به خاطر تو گناه نمی کنم بعد شکست خوردی یا نه (خدایی کن کارت رو ) غذا میخوری خدای اش کن با یاد خدا بخور برای عبادت بخور مثلا چرا از دست میدی فرصتت رو؟ اصلا شکست واقعی احلا من العسل هست از عسل شیرینتره!!!گناه و خودکشی ننه ولی بکنیمش برای خدا بله.

badal

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب خوشحالم که مطالبم از حد 700 تا گذشت به عنوان عیدی این پست رو میزارم برای خیلی ها که نمیدونیم اینکه آقا ما یه جایی خوندیم که اوتاد 4 نفرند که میگن و نوشته بود که حضرت عیسی(ع) و حضرت خضر (ع) و ادریس(ع) و الیاس (ع) که این ها به واسطه ای بزرگان است که بلاها دفع میشه از روی زمین و این ها از همه به امام زمان نزدیک ترند بعد از این افراد کی هست؟ که میگن تعدادشون 7 یا 40 یا حالا شما اگر اوتاد رو سرچ کنید در اینترنت پیدا می کنید ینی ما مثلا که بخوایم امام زمان رو ببینیم ابدالشون رو اغلب مشاهده می کنیم.

حالا چونکه فضای سیاسی انتخابانی است از یه طرف توجه به ما نمیشه که خودمون رو نشون میدیم و اینا و فضا خوبه جایی ندیدم مثلا بخوان ابدال امام زمان رو به تصویر بکشن و نشون بدن و منم در وبلاک 1000rominmonji.blogfa اولین پسنم باز کردم ولی حالا ما که ابدال امام زمان هم ندیدیم ولی از روی حدس میخوام چند تا بازیگر رو نشون بدم در حالیکه امام زمان (عج) حساساترین و پرچهره ترین و زیباترین هستند یعنی نمیشه بگیم چهره ی ثابت حضرت کدومه و حال مختلف دارند و حساس اند مخصوصا کسانی که اشک زیاد میریزند چهره ی ثابت ندارند همین و در نظر بگیر قد رعنای امام زمان رو هم ابدال داشته باشند چهره ی واقعی ایشان شناخته شده نیست و ابدال هم در تلوزیون نمیاد و همین اقراد بازیگر هم که نشون میدم اینا ساخته شده اند و چهره شون عوض شده طی مراحلی حالا بماند.

و اگر ابدال واقعی رو نشون بدن خوب گیر می افتن و عاشقون میشن زود و نمیشه با این حال ولی متشابه رو عرض می کنیم در بازیگر و سیتنما یه چند تایی ولی گفتیم امام زمان زیباترینند و معلوم نیست کجان مثلا میگن در یه جایی به منطقه ای است که نمیشه وارد شد کشتی ها غرق میشن هواپیما ها سقوط میکنن و امام زمان مثلا میگن در عراق و اینا زیاد میرند ولی توی شهر ما که نمیااند و میگن ففط یه نفر در شب نیمه ی شعبان تا حالا امام زمان(عج) رو در جمکران دیده اند و گفتیم چهره هاشون زیباست یعنی وقتی میگن از 20 تا 40 سال ایشون هست سنشون وقتی میبینند یعنی اول اینکه ما خودمونیم که اذیت می کنیم و پیر به نظر میاند دوم اینکه چهره ها ی زیادی دارند و چهارم و پنجم

چند منشابه حضرت که به اگه ببینیم به یاد ابدالشون می افتیم :

 

چند بازیگر متشابه به ابدال خضر نبی

           

   

بدل عیسی[ع)

البته عوامانه  حدس زدم اینا رو و باید تحقیق بشه و چهره های دیگر اوتاد شناسایی نشد!!! ولی میشه حدس زد در کل و عوامانه جلو اومدم ولی عوام فریبی نکنید تا ما یه خورده سینما رو جدی بگیریم حالا درسته اینا اصلی نیستند و داستاناشون و چهره ی واقعی شون میتونه باشه اصلی


gn

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا همانطور که در قرآن هست که اگر خدانمیخواست یوسف(ع) منحرف نمیشد همونطور هم اگه خدا برای شما بخواهد شما منحرف میشین در این مسائل یعنی دوطرفه هست وگرنه هیچکس زن نمیگرفت از روی فشار جنسی بلکه حلال هم هست منتهی صحبت سر همین حلال و حرام و گناه هست که باید حلالش کرد خوب هیچکس نمیتونه پایه وای سه بگه از روی زن نگرفتن منحرف نمیشم مگه دست خودشه یا مرییضه آقا جون من شما زن نگرفتی؟ دلت برای مام بسوزه دیگه مجردیم!!! یعنی اونور قضیه هم نگاه کن که خدا خیر ما رو شاید نمیخواد شاید بد رفتار کردیم که با این نفس تمیشه کنار اومد و شکست میخوریم!!!

حضرت عیسی (ع) زن نگرفت خدا عاقش کرد؟ حکومت دینی داشت کافر بود همه پیغمبرا دستشون با هم در یه کاسه است پس منحرف نشد و راهش راست بود و ما هم نیستیم پیغمبر

ای پیامبر (ص) چرا چیزهایی که بر شما حلال کردیم را بر خودتان حرام می کنید؟؟

آقا سواله این آِیه  و جواب داره خدا نگفته حلال نکن یا حرام نکنه داره سوال میپرسه و هر سوالی که از پیغمبر بپرسن جواب منطقی و الهی خویش را دارد.

واالا تو این دوره زمون زن گرفتن یعنی دختر گرفتن شرایطش روو میخواد وگرنه اگر مثل موف بود که زمان پیامبر دلت خواست 4تاشون رو صیغه بکن برو جنگ برگرد دلشونم تنگ نمیشد  و زن تو فیلما بالاست مقامش وارزش غیرواقعی اش و حقوق دارن و اعتبار  و انتظااراتش اصلا اومدیم نشد مرض روانی هم زیاد شده طلاق اونموقع که طلاق ابزار مهریه نبوده اصلا دختر بلده زندگی زناشویی تو این دوره زمونه........ هزارتا کوفت دیگه شرایط بد شده ولی مجرد بودن همیشه ارزش خودش رو نگاه داشته از زمان مسیح(ع) و قبلش و خوب فرصتی هست تو ایران اگر شکسته و روانی نشویم و به گناه و زنا نیافتیم میشه تو ایران بعضی ها (اندک) مجرد زندگی کنن ولی تو خارج بهانه رو گرفتن.

اصلا جناب حافظ می فرماید:

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو

rahh

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما موتعصفانه بحثی سیاسی ای ننمودیم در بحث و پست قبل اعتقادی بود بیشتر که متعصافنه سیاسی اش میکنندآقا ما میگیم بهشت درجه اش به اندازه ی عقوله مردمه میگیم که تو که توی نماز میگی سبحان ربی الاعلی و بحمده این خدا تو چقدر بزرگ میگیری شما؟؟؟ اندازه ی همون. که یه خورده فکر کنیم خدا که هیچی نیست ...

چون سیاسی میکنند ما هم سیاستوو بنمایونیم حالا داشته باش برو حالشو ببیر.

آقا راستش چند هفته پیش یه پیامکی رسیده بود که یه آیه از قرآن که آقا اگر بهشون اجازه بدهیم که حکومت رو بر قرار کنند در زمین فساد نمی کنند (یا یه همچین چیزی) که منظور حکومت حضرت مهدی (عج) استتند.

خلاصه آقا خیلی ادعای بزرگی است که فاسد نشویم با قدرت داشتن روی زمین آخه آقا قدرت دنیوی است دیگه و برپایه ی سستی است بزار حالا یه کمی فساد کنیم تا چه برسه حکومت الهی باشه خوب نکته ی باحالی که جالبه شنیدنش در درس گرفتن از حکومت حضرت سلیمان است و یا حکومت حضرت یوسف که حالا که مثلا قدرتمند شد مثل حکومت اسلامی جمهوری ما نیست که مسافرت نره سر به بابا نزنه نه اینم نمیخواستم بگم همون حکومت سلیمان نبی(ع) آقا ملکه ی سبا رو احضار کرد بهش نگفت که خانوم روسری بپوش بیا با هم هم صحبت بشویم!!!! سلیمان نبی میگم نگفتا!!! حکومت هم حکومت الهی است حالا ببین.اصلا این همه حکومت میکنه سلیمان خدا یه داستان ملکه ی سبا رو میاد تو قرآن میزاره مگه این داستان جی داره خوب بشین از رشادت های حکومت اسلامی ما و شهدا صحبت کن و اونجاهاشو ببین مگه یه ایمان آوردن زن بی ایمان خدا نشناس چه قدره که تعریف میکنه قرآن خوب حالا ببینید!!! که قرآن این داستان رو تعریف میکند ولی رشادت های حکومت سلیمان نبی و خدا پرستی ها که ارزش داره و یگانه پرستی ها و خداشتاسی ها  اینا رو کم می آره در قرآن مجید خدا یعنی چقدر ارزش داشته. اینا باید فکر کرد که منظور از حکومت الهی چادر خشکی مقدس ها نیست....................الکی که خدا داستان تعریف نمیکنه و آمریکا رو ول نگذاشته در بی خدایی بچسبه به ما اونجام عدل میخواد چاوز میخواد.

habibolah

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا مثلا گذاشند امام مهدی(عج) حکومت کنند خیلی تاجگذاری شده مثلا چی شده بالاخره یادمه استاد فاطمی نیا می فرمودند ما خودمونم حتی چون مثلا بد جا افتاده و زشته بعداز سی روز یه نفرو ببینیم که نزدیکانش مرده اند تسلیت می گویم در صورتیکه اسلام می گوید تا سه روز تسلیت بگین خوب حالا هنوز سه روز تموم نشده مراسم تاجگذاری داریم ما شورش رو در آورده نا یعنی چه؟ تا جگذاری........................