اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۲۵۳ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

غفلت در نماز

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۴۷ ب.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

داریم نماز میخونیم و به ریا توجه داریم به رندی به اینکه اطرافمون چه میگذره و چه شد و الان فیلمه شروع میشه و چی داره تلوزیون میگه و تو خونه صحبت چی میشه ولی همینکه آدم یادش باشه که به خدا توجه کنه ممکنه سازگار باشه یعنی بگه خدایی هست که من دارم عبادتش میکنم و از همه مهمتره و باید فکرم از همه چیز بیشتر متوجه او باشه لااقلش اینه که به چیزای دیگر کمتر متوجه میشه حین نماز و به مبدا فکر میکنه این اصل توجه یکی از مهمترین اصل هاست درنماز که مقابل کی هستیم و میبینیم بهترین اعمال یعنی نماز میخونیم ولی توجه به خدا نداریم گفتم بیان کنم این مشکل خودمو چون همینکه آدم اختیارا متوجه بالا یعنی خدا بشه هم و همینکه اختیارا چیزای دیگر را به بهانه ی خدا فراموش کنه مفیده و ممکنه و احتمال اینکه نمازش نورانی بشه هست چون ما اصل کار رو در نماز فراموش کردیم اصل کار یاد خداست حالا ممکنه و یقینا مثل عرفا خدا رو نمیبینیم در دل ولی همینکه دوست داشته باشیم حالا که دولا و خم میشیم و سجده میریم توجه کنیم شما میتونی بگی به مبدا میتونی بگی به مقصد میتونی بگی خدای آسمان و زمین میتونی بگی به خالق ما میتونی بگی به مهربانترین فرد خلاصه هرچیز اسمشو بزاری که برات قرب و ارج داره و اون خدای یکتاست که باید متوجه او شد ولی هیچ چیز مانند ذکر درنماز مارو تحریک و متوجه به خدا نمیکنه حالا که سخته یاد خدا و غافلیم در سجده و رکوع مثلا چند باربه یاد خدا ذکر بگیم و الله اکبر بگیم یا ذکرای دیگر وقتی میگوییم الله اکبر دیگه شما توجه داری که چه ذکریه و یاد بیشتر و بزرگتر دانستن خدااست یاذکر یونسیه در سجده لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین که خالی کنیم با ذکر یونسیه دلمون رو از هرچه بی خدابی و بته و با همان یاد مطلق خداست که شیاطین و اثر کاراشون خنثی میشه

انعکاس حق در دل مومن

پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

شما بهتر از من میدانید که چقدر خداوند تاکید داره که عبرت بگیریم ما ومثلا یه آیه ای هست در سوره صافات که میگه عبرت نمیگیرند و گمونم درمورد جهنمیان باشه و آیات زیادی است و یه نوع عبرت اینه که شما یاد بگیری از دیگران چیزی رو درحالیکه بعضی ها عمدا گوش و چشمشون رو بسته اند و بدبین و مشکوکند که کسی چیزی بگه و بیاد تو مغزشون و فکر میکنند که دیگران عمدا چیزی یادشون داده اند و میخوان مخشون رو بزنن و در علماء داستان برسر اجتهاده که طرف میگه من خودم باید به فهم برسم و سراغ احادیث نمیره اینم انحرافه در صورتیکه کسی که عالم تره و خعای هم عالمتره از احادیث بیشتر استفاده میکنه من خودم یادمه حرفای عجیبی میزدم و مخاطبام میگفتن این از دیگران یاد گرفته و خودش بچه است و منم مغرور شدم و کوچیک بودم و‌هی میخواستم خودم فکر  کرده باشم و خودم نکته پیدا کنم و‌ راه به جایی نبردم درصورتیکه خعلی خوبه آدم چیزای مفید رو یاد بگیره و فکر کنه و محاسبه کنه و عبرت بگیره و قلبش زنده باشه درصورتیکه بعضی ها فکر میکنن این چیزی و حقی که صحبت میکنه از قبل براش برنامه چیدن و خعلی بدبین هستن نسبت به حق البته زیادی خوش بین بودن هم بده در مسائلی که خبر نداریم که وضعش چطوره و یا علممون کمه و یا یقینمون ولی همینکه شما قرآن هم بخونی همین قرائت و تفکر هم خعلی نکنیم و معناشو کم و بیش بدانیم و انس بگیریم به سوره همین خعلی مفیده که دلت رو با نور قرآن روشن کرده ای همینکه سخنرانی عالم بزرگی رو گوش بدیم خعلی اثراتی داره که خودمون خبر نداریم ولی بعضی جهنمیان گوش خودشون بسته است و سراغ دین نمیرند بعضی های دیگر گوش خودشون رو میبندند همون لحظه که اینا توجه کنن شما خدا نبسته دیگه خودت نبند عزیزم و‌برو به سراغ دین 

انگوول

شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۵۶ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
داشتم سوره یس که خوندم رو گوش میدادم چیزی نکته ای به دلم خورد که میفرماید که همونی که شمارو آفرید از اول شما رو بعد مرگ زنده میکنه و ما نکته ای هم گفتیم که ساختن بشر سختره یا دوباره زنده کردن خوب معلومه ساخت اولیه سختره تا بازسازی و دوباره سازی یا تعمیر و اینا اما اون نکته این بود که گفتم الان بحث داغ این نیست لااقل درجامعه ی ما که دوباره خدا زنده مون میکنه یعنی قبلانا بوده و با تجربه ی کسانیکه ایمان دارن یا اصلا موقتا مرده اند ما دیگه این بحثارو نمیکنیم یا اعتقادمون بالاست یا بحث معنوی اعتقادی پایینه هرچی هست حالا بشرم پیشرفت علمی هم کرده باشه به دلم خورد حتی حالا من خبر ندارم ولی شاید مردگان هم بعضیاشون شک دارن که قیامت رخ بده و زنده بشن البته حقیقت معلوم میشه بعد مرگ ولی اگه معرفت نداشتند و یا یه روح سرگردان حالا نمیدونم و ندیدم بحث بشه ولی خود مرده هام بعضیاشون ممکنه ایمام به قیامت نداشته باشند اونایی که عذاب میکشن به جدا و حتی ممکنه این آیه برای مسلمانانی که در تاریکی اند در برزخ چون برزخ میگن بزرگان تاریکه خلاصه براشون یه نوع امید باشه که آقا قیامت بپا میشه حالا اگه عذاب نباشه ممکنه امید باشه چون خعلی از مردگان دلشون میخواد زنده بشن ولی حسمشونم پوسیده و زمان خوشی ندارند که بهشونم خوش بگذره و ممکنه مثل ما کلاس درسم داشته باشند و کارهای خوبی نکردند که جایگاه مناسب داشته باشن البته حدس میزنم نرفتم ببینم فقط از بالا به دلم خورد که برای مرده هام هست که اعتقادشون ضعیفه و حتی بعضی مردگان نمیپوسه جسمشون در قبر ولی خعلی هامون میپوسیم خوب مرده ناراحت میشه که میبینه مخصوصا اگر تازگی ها مرده باشه و خدا میگهقالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ (78) قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ
 خوب حالا یه بحث کوتاه اجتماعی هم بکنیم برای رندی و یه روش دیگه بگیم که عکسای زیادی در گوشی و تبلت روزانه لایک میکنیم خوبه ساده نگذریم و عکس رو که میبینیم جزییاتش رو چک کنیم و حتی توی خلوت نام ببریم که این مثلا گله این اسمش توپه این درخته و و اون گوشه عکس یه دستکشه و بعد حتی نظر بنویسیم که چی میبینیم فقط دیده هامونو بگویم تو نظر در اینستاگرام و لنزور و جاهای دیگه اینطوری لااقل خودمون بیشتر فکر کردیم و شیاطین تو کفش میمونن و اراده و ذهنمون هم قوی میشه تا اینکه تا یه شیطانی چیزی بگه بخوایم تلقینا همونو با طمع و فریبکاری و به قصد مخزنی حربه بسازیم و بگوییم پس دقت کن و اگه وقت بزاریم رآ عکس و جزییات حتی نظرمونم عوض میشه که بخوایم نظر بدیم به عکسه

به خاطر من نیست

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

امروز خدا توفیق داد دوایرادمو فهمیدم و هدایتم شدم و یک نکته هم فهمیدم البته خوب نیست آدم ایرادشو فاش کنه چون نقطه ضعفه ولی حالا و اون یک اینکه فکر کنم از بالا انتظار دارن من ورزش کنم و اقدر نخورم چون من تا یکم گشنه شدم میخورم چیزی و قرصامم تاثیر داره و اینطوری شیطان افسارمو میگیره با خوراکی ها و وسوسه م میکنه وجلوی افکارمو میگیره ولی امروز تصمیم گرفتم ورزش کنم و روزه ام الان دومین ایراد رو تو مسجد امروز صبح تو نماز کشف کردم  اما اول اون نکته دیگر رو میگم واینکه تو دعا اگه تخیل و تجسم کار کنه خوبه مثلا شما تجسم کنی که برای همه ی ما نمازگزارا خداوند رحمت نازل کنه خوب حالا ایراد بعد اینه که آقا (به خاطر من نیست) یعنی شما به این ایمان بیاور که ما باشیم و نباشیم اثری نداریم در امورات الهی البته عالمان بزرگ مرگشون رخنه است در اسلام بنابر روایت و چقدر سخته ساخته شدنشون ولی ما برعکس حالا ما خوبه حتی اگر امام خمینی ره در دنیا نبود یعنی ما انقلاب نمیکردیم؟بلکه امام رو ساختند برای همچین روزایی و عالم بالا و خدا و امام زمان خواست خلاصه منکه پیشرفت نمیکنم به خاطر اینه که فکر میکنم که همه کاره ام و به خاطر من هست که این کبر در معنویت اثر داره یعنی عالم بالا و خدا نمیپذیره و جلوی معنویتت گرفته میشه چون اگه حتی پروازم کنی با مخ مثل شیطان میخوریم زمین اگر حس کنیم که به خاطر منه که بارون میاد به خاطر منه که دوستم به جایی رسید من تو نماز دیدم که کبرم میگفت به خاطر اینکه تو اومدی مسجد فلان شده و مردم حالشون خوب شده و این شیطان دیگه پیش خداوند تو‌نماز فهمیدم که از کجا داره نفوذ پیدا میکنه ولی چرا هرچی بدیه در آموزش و تربیت توسط ما موثره ولی نور از خداست یعنی هدایت کار خداست و شما خودت نور روشن کنی و بسازی پای گیاه بزاری گیاه رشد نمیکنه چون آفتاب میخاد یعنی تو ظاهرا اگر کسی رو نصیحت کنی فایده نداره باید به خدا وصل باشی وگرنه این قرآن دارن میگن الله اکبر سر مسلمان میبرند داعشی ها و نور که نیست هیچ ظلمت هایی هم هست لذا باید به فکر امام زمان بود در نماز تا خودمون رو گنده نکنیم وگرنه میشیم آیت الله هممون اینا رو مخصوصا در معنویت و پیشرفتش عرض میکنم ما خودمون رو گنده میکنیم و چوبشم میخوریم و خواهیم خورد اینارو که میگیم تو زن برعکسه ها طبق حدیث معروف امام علی که چندین بار گفتیم که زن تکبر براش بهترین صفته یعنی بهترین زنان یکی از صفاتی که دارن بیشترین تکبرهارو دارن مخصوصا جلوی مردان و تخاشع و تواضع معنا نداره مثلا رفتن تو چت روم باید فکر کنه عجب زن بزرگیه و محل ما رو هم حتی نزاره و توهمی هم باشه ترجیحا بد نیست ولی مرد بدتر برعکسه وضعش

نقطه ی فساد

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۵۵ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب به نظر شما یک معتاد یا گنهکار مجرمه یا بیمار خوب من میگم نه تنها میتونه مجرم و و بیمار نباشه بلکه میتونه یک مجاهد و شهید والا مقامم برسه بر اثر اعتیادش فقط یک کار باید بکنه و اون اینه که نقطه ی فساد رو کور کنه بله جوانه زن نداره باید نقطه ی فسادش رو بشناسه و گور کنه و طرف عارف هم باشه در نقطه ی فساد استخاره میکنه و دلیل میتراشه تا شهوت خودش رو ارضا کنه و نمیشه با نقطه ی فساد بازی کرد و شوخی بلکه حضرت یوسف در نقطه ی فساد قرار داشت و همه چیز مهیا بود تا اینکه خدا خدا نخواست و نخواست از راه به در شه چنانچه در قرآن اومده که خود خدا راه براش باز گذاشت وگرنه گناه میکرد پس نمیشه شوخی کرد و دست کم گرفت بلکه دفعه ی بعد نقطه ی فسادت رو پیشرفت بده و حضرت یوسف از بس قشنگ هم بود بعضی مواقع سوتی میداد و ناز میکرد خوب الان من داستانمو تعریف میکنم که آقا طرف اگر شهوت داشته باشه جوان ما همون مشکل خاص جامعه ی ما که ازدواجا دیر شده و دکترا با قرص و عمل دارن کار میکنن این بالاخره در جامعه ی ما هست که دختر وجود داره حالا زنان میگن مورده شورشون ببره و هرچه مجرده چون خودشون ضعیفه ها ازدواج کردن و پاکی یا مجردی در جامعه ی ماست فقط بلکه داره به فساد میکشه و‌این یه فرصت خوبی است وگرنه اگر ازدواج کنن خعلی ها طلاق میگرن و وضعم خرابه یعنی عقب موندگی جوانان ما جنسی است ولی همین مسئله نقطه ی عطف و پیشرفته اگر معتادین مجاهد باشن و نقطه ی فساد رو کور کنند تا حتی شاید به حوریان بهشتی هم برسه دردنیا با کور کردن نقطه ی فساد البته نه درجوانی ها انتظار نداشته باشید  خلاصه داشتیم داستان میگفتیم که جوان ما شهوت داشته باشه بالاخره درفشاره ولی تا این فشاره جنسی داره یک زن هایی هم هستند که اینا هم زندگیشون میریزه بهم یعنی جوان ما عقیم هم باشه ها و معتاد جنسی هم نباشه باز خدا زن های مومن رو و یا اجنه رو میفرسته تا امتحانش کنه و این زن ها آرامششون بهم میریزه یعنی چهارپنج تا زن اومده به سراغ این جوان در رختخوابش در خیالش در جسم و روحش و با این حال که به راست خوابیده که اثر فشار کمتر شه باز یارو میاد تو جسمش و میره و جوان خیال خودش پاکه و دنبال این مسایل نیست و خوابش نمیبره و نمیاد خوب چک میکنه یه لحظه میبینن که زنه مومن با چادرش محکم گرفته و شهوت داره ازش میباره و نمیتونه فکرش رو از جوان ما بیرون کنه و بیقراره و این نقطه ی فساد این جوان عقیم شده بوده که استخاره و اینا همش خوب میاد فرای فساد چون نقطه ی فساده دیگه استخاره نمیخواد باید آشنا باشه و دفعه ی بعد از راه به در نشه یعنی طرف معتاده ها ولی دزد نیست حاظره تو جوب بمیره ولی آدم نمیکشه و دزدی نمیکنه و خلاف این ارزش داره ولی برعکس یارو معتاد که شد هرکاری میکنه ولی این هروقت کشید میگه برای بار آخرم بود و توبه میکنه و پیشرفتم داره ولی نمیشه بازی کرد بامواد حتی اگر ظاهری نتونست باید از خدا بخواد و یاد خدا باشه وگرنه اگر یاد خدا نباشه امکان نداره موفق بشه حتی اگر یاد خدا بعد از کشیدن مواد و‌برای توبه باشه اینم خعلی خوبه محض همینه که بعضی معتادا خعلی وجدان دارن و خدا خدا میکنند بلکه ما فکر میکنیم دارن فیلم بازی میکنن و مواد میخوان آره اونو که میخوان ولی اگر ما هم معتاد میشدیم تو تظمین میدی بتونی ترک کنیم ما و سالم بیرون بیایم؟؟ نه یعنی میبینی طرف معتاده تو نکشیدن مواد پیشرفت نکردا ولی توی یاد خدا و توبه به درجاتی رسید که ما نرسیم

رندی متقابل

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

در آخرین روش های رندی که شیاطین حبس کردن مارو دو روش امتحان کردم که بگمم که اگه این روش ها بخشنامه بشه باعث میشه سیاست و روش کار شیاطین عوض بشه و باید تغییر روش داد مثلا قبلا گفتم به هر ترتیب باید به سمت قرآن رفت یه موقع حال داری میشینی سه جزء میخونی یه موقع حال نداری یه صفحه یه موقه دیگه فقط حال داری نگاه به آیات باندازی یه موقه دیگه همه ی حالا بسته است اصلا گوش میدی به تلاوت قرآن تا اینکه روش رو تغییر میدیم تا یکیش بشود بله حال مهمه ولی شیطانم هست که فضا رو میبنده بله یه موقعی گناه کرده یارو حسش نیست حالا و حال نداره ولی یه موقعی شیطان راه رو میبنده و مثلا شما توی دلت بدون صدا میتونی سوره ی توحید بخونی؟ بله اگه سر خری باشی این مرغ دلت که صحبت میکنه و الان من دارم تایپ میکنم توسط جادوگرا و شیاطین کنترل میشه خط فکریت و مرغ دلت و یه مرتبه نمیتونی تو رختخواب نماز مستحبی بخونی و تجسمی و دلت درست کلامات رو ادا نمیکنه خوب اینجا اگر برزبان بیاری راحتری و صدات درآد ولی شاید نخوای برزبان بیاری و هرکس در نهان خدارو بخونه روایته خدا نامش رو در آشکارا میخونه مثلا زنا بیشتر قویترند از مردان در ذکر نهان و مخفی و توجه کن که‌سوال نکیر و منکر شب اول قبر زبانی نیست و آنچه ته دلته هست پس باید تمرین کرد و دل قوی باشه و شوک وارد بشه با اینکارا حالا کار نداریم ولی یه آیه ای هم دیدم که میگفت بر زبان بیار که این برزبان آوردن خواسته و دعا در مردان با صدا خوبه و در زنان با نامه و وبلاگ و توضیح نه اینکه مستقیم بگن خلاصه مرغ دل ما که وبلاگ داریم و مورد توجه شیطانیم کنترل میشه و مثل اینه که مپ تو دلم حرف بزنم و در رادیویی که جای شلوق قراداره همه بشنوند و یا من با خودم حرف بزنم و یه نفر مدیوم بر زبان بیاره حرفای من و مرغ دله دیگه اگر طرف مثلا لکنت داشته باشه به پای من مینویسن و حالش بد باشه مشکل از منه و چون همه میشنوند صدای مرغ دلم رو تاثیر داره بر نحوه ی خواندن دعا و ذکر در دل و کند میشه تا اینکه شیاطین کاری میکنن کن من خفه شم و مرغ دلم رو دست میگیرن و از طریق من با شما صحبت میکنن و طاقت اینکه من نماز مستحبی بخونم رو ندارن چون مرغ شیطانی دل من اذیت میشه و الان من با مرغ رحمانی وبلاگ مینویسم ولی کافیه صحبت کنم و حرفی از دهانم بیاد بیرون آنگاه شیاطین حمله میکنن و خط فکری منو میدونن و شناسایی شدیم و خط منو میکیرند و حمله تا منو کنترل کنن و آدمی که هستم با آدمی که وبلاگنویسه متفاوته خعلی هم و من تو‌خونه زیاد چرت میگم و دلیلم دارم برا خودم خلاصه آقا روش اینه که کتاب باز کن و کتاب خوبی و در حبس و زندان شیاطین و کنترلاشون با صدای بلند بخوان کتاب خوب زیاده بله قرآن کن محشره دومین روش موقع حمله شیطان و برای رندی اینه که وقتی مرغ دلت حال نداره تو رختخواب مثلا نماز مستحبی بخونی و صدای دلت یاری نمیکنه و تو هم گناه نکردی که حال نداشته باشی اینکه اذکار نماز رو نوشتنی در ذهن بیار و بعد ذکر بگو مثلا بسم الله الرحمن الرحیم رو که نوشتم رو به صورت نوشتنی و به صورتی که قرآن نازل شده با قلم و کتاب اونطوری در ذهن بیار بعد از روی ذهنت که ذکر رو نوشته در ذهن بخون اینطوری راحتری یا حتی میتونی روی کاغذ اذکار نمازو بنویسیم  و با چشم از روش بخونیم و البته تند و سریع خوانی یه موقعی خوبه البته مانور دادن روس صدای دل و مرغ دل مهمه که در نماز مرغ دلت بلند میخونه اذکار رو یا یواش و با چه لحنی میخونه من که دلم سنگه ولی کوچیک بودم صدای دلم خوب بود تا به گناه آغشته شد ولی قبلا تو نوشته هام خدا زیاد بود و از گناه و عذاب وجدان هم بود و اونموقه ها شیاطین از مانور دل من و کلا وبلاگنویسیم حساب میبردن و ملائک متعجب و ترس داشتن چون خدایی بود تا اینکه بردنم تیمارستان!اونموقه ها جاسوسا و شیاطین زیاد حرف دلمون رو کنترل میکردندو قضاوت و بزار یه عده جادوگر پست از این راه که تفکرات رحمانی من و عقلانی و نوشته های من چونکه تو خونه اذیتم میکنن شیاطین فکر کنن نوشته هام از جادوگراست اینطوری یه عده نون میخورن و منم راحترم تا اینکه مردم فکر کنن متفکرات من عرفانیه بزار اذیتمون کنن راحت شن خدا ذلیلشون خواهد کرد در حکومت خراب وگرنه من تو خونه که زیاد فکر نمیکنم و مانند دیوونه ها حرفای القا شده میزنم منتهی از قبل دلم قویه و تبحر دارم تو وبلاگنویسی و خدا یارمه بزار نوشته های منم به نام کارهای جاسوسی و شیطنتهای جادوگرا تموم شه اینطوری کمتر در خطرم شاید ولی بیچاره با دنبال کردن فکر من به جایی نمیرسی چون یه عده دیگه تورو خر کردن جادوگر من شی و همونطور که بزرگان مرغ دله منو حرکت میدن تویه جادوگر هم گول میزنن به نحوی که خودتم نفهمی و شیطان فکر خوانی جاسوسی میکنه وگرنه وقتت رو تلف کنی با من به جایی نمیرسی فقط موجب آزار منی اینو هم گفتم چون جادوگر رو میشناسم تو فامیلمونه و دشمنی و حسادت دیرینه داره با من و والدین اینطوری اصلا جادوگرای دیگرم جمع میکنم و با اذیت شدنم ریشه ی همه تون یکجا خشک میکنن اگه ادامه بدین کاری که احمدی نژاد ناخواسته با رمال های شیاد کرد و ما نفس تازه کشیدیم و جمعشون کردن یه عده رو 

درس دین

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۴۹ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

من خودم به آقای رفسنجانی یا روحانی که میبینم یاده سیاست می افتم و اونا رو روحانی پدر روحانی دین نمیبینم اینم تقصیر ماست که فضای اینکه چهارتا حدیث بگن رو و درس اخلاق و دین داشتن باشن که حدیث نفس برای خود و ما خوبه رو ایجاد نکردیم فضاشونو ولی مثلا آیت الله خامنه ای و خاتمی و صدیقی هم سیاسی در نماز جمعه ها بحث دارن هم اخلاقی دینی ولی یه موقه طرف به ریختش نمیخوره کن بگه من شمارو و خودم رو به تقوا توصیه میکنم این باید خعلی ملا باشه دیگه خلاصه قبلا گفتیم آقای روحانی باید  وایسه جلو امام جماعت شه حالا میگیم در ایجاد فضای دینی و آرامشی باید درس بده و روزنامه ها هم سیاسی نکن و بخوان مسخره کنن یا سوتی بگیرن یا بعدا احیانا مچشون رو بگیرن بلکه خوبه مثل آقای قرائتی درس بدن و حدیث نفس بگن در هفته یک ساعت و پخش بشه چون آقای روحانی خودشون هم مجتهد هستن به عبارتی و نیازه فی الواقع این کار و خعلی موثره البته مسولیت سیاسی مهمه ولی ما باید کاری کنیم کن سیاستمون از دین گرفته شه و بر سر زبان آقای روحانی احکام و آیات و روایات باشه تا چیزای دیگه که واجب نیست و ربطی نداره و دیوونه میکنه خود و دیگران رو بله یه راه اخلاص همینه که همه بالا رو نگاه کنن و سرمشق بگیرن و گناه کم شه و مسولان وظیفه ی الهی داشته باشن و حساب تو دست شون باشه اونوقته که  دیگه مراجع و روحانیت هم پشت سر یا جلو و همراه میشن با ریاست جمهوری و فضا و مردم خوب میشه و اگر فضای شیطنت نبود میگفتم روضه هم بخونن لااقل با اینکارا فشار و انتظارات مردمی کم میشه و انتظار معجزه ندارن مردمو اصلا با زور هم شده باید وایسن جلو مردم بدون مجری با مردم صحبت یعنی درددل کنه چه برسه روحانی هم باشه رئیس جمهورمون و انتظار بالاست برای یک روحانی و اینکار اثر و بازده از همایش ها بیشتر و هزینه کمتر و نیاز به اخبار هدفدارم نیست

ریا نفاق اصلاح اخلاص

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۵۱ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
ریا نفاق اخلاص این سه تا رو داشته باش که من در زمینه ی شخصی و کشورمونو و بین الملل و همه جا فعلا این هست و اما اولا آیا ریا و ریاکار نفاق و منافقه خوب نه بستگی داره ریا و نفاق برای کی باشه و حدش ولی منافق ریاکار هم هست به نحوی و اینجا مسئله ی اخلاص پیش میاد که میخای که ریا نکنی و برای خدا باشه عبادتات باید اخلاص داشته باشیم و اخلاص هم بعضی مواقع با اشتباهاتمون که حل شه درست میشه بله با توبه که همچی درست میشه و بعضی مواقع دست اعمال و کارمانیست باید خدا نور بتابونه و از نفس بزرگی اخلاصمون زیاد شه و تکنیک جواب نمیده حالا من مخلص نبودم که بخوام شرایطشو درک کنم که با اخلاص چیکار باید کنه و چه حالی داره و چه کارست ولی میبینم که عده ای از ما داریم ظاهر حکومت داخلی رو حتی خارجیا که معلومه که ظاهرشون رو مرتب اصلاح میکنن و فساد تو ذات و ریشه ی اقتصاد و امنیت و همه جاشونه ولی ما هم خعلی مشکل داریم چه اجتماعی چه شخصی که همه میخوان ادا و بازی درآرن و اون گرگ درون مخفی و یا به ظاهر معلوم نیست حالا خدا پوشانده ولی اخلاص برای خداست یعنی شما که میخای آدم شی نمیتونی مثل بچه ها با ظاهرت هم خدارو گول بزنی اینو به خودم میگم هم عکسام و فیلمام و هم نمازمو که داشتم با صدای خوب میخوندم ولی صدام با درونم یکی نبود و عبادتم ریاکارانه شد امشب که دقت کردم و باید طلب پوزش کنم ولی یه زمانی صدای خوب و عارفانه نماز بخونیم فایده داره مثلا فضا چیدن یا حال خودمون خرابه و یا شیطانیه فضا و یا نماز مستحبی میخونیم ولی اگه میبینی ریا میکنیم این ریا درسته در غیر عبادت عیبی نداره ولی ریا برای بچه های دبستانی خوبه ومفیده در تربیتشون تازه همونا هم گول نمیخورن و استادن ولی برای خدا خعلی بده و ممکنه این ریامون به نفاق هم بکشه وضع حالا ریایی که حکومت ما به ظاهر اسلامی باشه هم بده ولی مثلا یه آخوند مخلص نمیتونه در آمریکا اخلاصشو نگه داره و معلومه فضا خرابه و منافق میشه و بهش حمله میشه از طرف شیاطینش چون حکومت خرابه اونجا و ولایت و ما هم اگه بخوایم همش آرایش کنیم و بازیگر بشیم و تو فیلما کارای خوب خوب کنیم که مردم خوششون بیاد معلوم نیست چقدر ارزش داشته باشه در دید خدا و اون دنیامون در حالیکه درونمون گرگ باشه پس باید استغفار کرد از گناهان تا نظر خدا برگرده و خدا و اخلاص برای خدامون زیاد شه و از شر شیطان نجات یابیم

دو روش رندی

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۳ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

ما فکرمون همیشه باید آزاد باشیم و خودمونم آزاد باشیم و این روش های رندی که عرض شد تقریبا برای همین بود که زیر سلطه ی دیگران نباشیم و خودمون فکر کنیم خودمون عمل کنیم و فکر و عمل دست شیاطین نباشه حتی اگه دانشمند معروف و وبلاگنویسی و نویسنده ی ماهری باشیم اذیت میشیم از طرف شیاطین و استاد که لازمه ولی شیاطین و‌مخصوصا اگر زنی در فکر ما باشه که کنترلمون کنه خطرناکه نه همش به خاطر شهپت بلکه اگر بخوایم آزاد باشیم راهی نداریم مگر اینکه پناه ببریم از شر شیطان به ائمه ی اطهار یعنی همینی که میخام بگم وگرنه من اینجا بنویسم هی بهم القا میشه و هی من فقط نویسنده ام البته زن خوب داریم ولی اینکه فکرمون توی چنگش باشه ممکنه لازم باشه ولی باید یه کاری بکنیم و بزنیم زیرش مثل من که دو روش آوردم بزنیم زیرش از دستش فرار کنیم اونوقت خود این جن یا زن خودش اگه مخصوصا مومن باشه وقتی دید که نمیتونه فکر منو کنترل کنه میخواد که بنویسم تجربه ی جدیدم رو که خودشم میخواد بفهمه از سیستم قوی اش چه طوری فرار کردم و خارج شدم و اون تجربه دو روشه که جدیدا امتحان  کردم و میخوام بگم یک روش اینه که شما الان تو خونه نشستی و یادراز کشیدی برو توی ذهنت مرور کن که میخای راهی سفر شی و بروی حرم امام رضا ع خود فکر کردن به اینکه تا مشهد رسیدن چه کارا باید کرد خودش عذابه برای این زن عاشق که تو نمیتونی و فکرت ممکنه مثل من عوض شه و سخت باشه اگر هم رسیدی به حرم و‌نشستی تو صحنی خود این هم رحمت داره و من که امتحان کردم دوبار دوبار مشکلم اومد پیش چشمام و دو تا ایرادم رو حواله کردن و فکرم که این بود که توی صحن امام  رضا نشسته بودم بعد فکرم جابه جا شد و دو مشکل بهش فکر کردم و فهمیدم و در ضمن اینکار از دست شیاطین هم با این فکر که در ذهنم بود که بروم حرم و در خیال داشتم سفری به حرم رها شدم از دست جن و اینا وگرنه شما استغفرالله عکس زشت هم ببینی ممکنه از دست این جنا که کنترلت میکنن رها شی ولی نباید که گناه کرد!!! پس حواست رو جمع کن که توی چنگال میگرن مارو که فکرمون و حالمون بستهدمیشه این روش اول بود و دومین روش اینه که با صدای خوب وعارفانه نماز مستحبی برای مثلا مردگان بخونی و عبادتت رو زیاد کنی همینکه نشستنی هم تو خونه وقت بزاری و نشستنی هم نمارگز بخونی خعلی خوبه و اگه صدات حبس شد و‌در معرض شیاطین قرار گرفتی و اذیت میشیم نه به قصد این چیزا بلکه پناه ببریم به خدا و چندین رکعت نماز مستحبی بخونیم که این سخته این روش برای جوانان چون شیطان به شدت تنفر داره که کارای روزانه و‌برنامه اش رو ول کنی و بشینی و نماز مستحبی بخونی بعضی موقه ها اصلا خودت تنفر پیدا میکنی از اینکه وقت بزاری برای نماز مستحبی و یا سجده ی طولانی اصلا سرت درد میگیره و یا حسش نیست چون ما تحت ولایت شیطانیم و این صدای مارو منفور میکنن این شیاطین و‌زبان مارو میبندن که با اهل خانواده هم درست نتونیم حرف خوب حتی بزنیم و ضد ما فضا میچینن و مارو منفور میکنن که باید نماز مستحبی خوند با صدای زیبا که شیطان دور میشه از درونت و خعلی بدش میاد البته این روش رو گفتم که جوان ها تو ذهنشون بمونه که امتحانی هم شده انجام بدن و به گوششون خورده باشه وگرنه سخته و من خودم سه چهارتا دو رکعت بیشتر نخوندم البته سجده هام کمی طولانی بودن اگه ریا نشه ولی خعلی خوب بود پس اگر حس اینکه خجالت بکشیم و یا تنفر و حال نداشتن و سردرد و اینا حس میکنیم و بی علاقه گی برای خواندن نماز مستحبی و نافله این به خاطر ولایت طاغوت و شیطانه و اسارت ماست که باید خارج شد و‌مومن هم که حدیثه کسی که مومنه نماز نافله هاشو هم میخونه نمیدونم چند رکعت رو میخونه واین نماز نافله ها و نماز های مستحبی برای اسارت خوبه که امامان ما در زندان و خانه که اسیر بودن همش نماز میخوندن !!!

توکل و آرامش

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

فکر کنم میخوام درمورد توکل و آرامش بحث کنم آقا توکل رو فعلا دوتا از معانیش رو درک کردم یک ایمان به اینکه بریم به سمت خدا و دعا بخوانیم و خدارا بخواهیم و بخوانیم و دومین معنی یعنی واگذاری کار به اوس کریم یعنی ایمان به اینکه ما هیچکاره ایم و خدا باید درست کنه کارمون رو درمورد همیندمیخوام بگم که بعضی رحمت ها و دعا کردن ها هست که دست ما نیست و ایراد از ما نیست که رحمت الهی شاملمون نمیشه بلکه باید بریم مسجد تا بزرگان مارو ببینن و هم ما اونا رو ببینیم و برای همدیگه دعا کنیم تا رحمت الهی شامل همه مون بشه و اینجا بشینی زور بزنی به آرامش نمیرسی باز و رحمت و اون نوری که آرامش بخش هست و خاصه شاملمون نمیشه و یعنی پیشرفت نمیکنی و بختت بسته میشه و زندگیت کور باید بری مسجد و دیگران رو دعا کنی و دیگرانم تورو دعا میکنن اینطوری خدا راه باز گذاشته ها برای آرامش و ترقی کردن وگرنه کارمون یه جا گیر میکنه یه روشی هم دیروز تو ذهنم بود باز برای آرامش که روحمون رو شیاطین اذیت میکنن نوحه گوش بدیم تو رختخواب خوبه و اگه هنگام گوش دادن به نوحه یا قرآن عکس عرفا و مراجع روبرومون باشه تو تبلتی جایی موبایلی چیزی اینم خعلی خوبه و ممکنه ارتباط برقرار شه علاوه بر ارواح و فرشتگانی که موقع گریه به سمتمون در خیالمون میان هنگام گریه و نوحه ها و روضه ها و ما نمیبینیمشون و یا توی خیال آشنا هستند اینا آرامش میده و شیاطین رو دور میکنه نوحه و قرآن و دعا کردن دیگران هم سخت نیست بهترین دعا صلواته در سجده و روکوع و قنوت نماز یارو رو درنظر داشته باش صلوات بفرستیم!!!

درخواست از خدا

پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ق.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

خوب امیدوارم که در بحث مختصر الان سه سوال اصلی رو حداقل بتونیم جواب بدهیم:

یک ....»آیا با توجه به اینکه مقام حضرت جبرئیل در بالاترین درجات به درجه ای بود در معراج نبی اکرم  که در آن یک درجه از پیامبر صل الله علیه و آله پایین تر بود آیا جبرئیل نبی از پیامبر اولوالعظم بزرگی مانند ابراهیم با توجه به زیرکی که خواهم گفت بالاتر است؟

سوال دو....»با توجه به مشکلات عدیده مانند ازدواج دیر هنگام اولین اقدام برای رفع حوائج و گرفتاری و زن گرفتن چه باشد خوبه؟

سه...»» با توجه به اینکه حضرت زکریا ع در میان درخت شهید میشوند و پیامبران دیگر و ائمه ی ما که شهید میشوند ولی حضرت ابراهیم در آتش نمیسوزند فی الحال جواب چیست؟

خوب حالا بریم تو بحث بلکه داستان همونه که میگنا ولی نکته داره اینکه حضرت ابراهیم ع رو دستگیر میکنن و میخواهند در آتش باندازند که جبرئیل میاد کمک کنه که ابراهیم می فرماید من فقط از خدا کمک میگیرم و دعا میکنند و نجات هم می یابند خوب نکته ی اول دعا هست که ابراهیم صلاح دید و خواست از خدا و موضوع ما هم همینه که جوان که زن میخواد باید اول بره سراغ خدا و سجده کنه و زیاد بگه لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین تا حتی فکر بد هم درمورد زنی نداشته باشه چه برسه زنا کنه پس قدم اول حوائج و دغدغه ت رو ببر پیش خدا و گناهان و اشتباهت و اشتباهمون رو یاد داشته باشیم و ذکر یونسیه بگوییم که اشکالمون رو بفهمیم و بیاییم اینجا مثل من داد بزنیم و راهنمایی کنیم خوب این از یک که امامان ما صلاح دیدن که دعا نکنن و شهید بشوند بهتره تا وضع ممکنه بدتر بشه و از قدرتشون و جن و اینا مثل آقای احمدی نژاد که یه مدت رفته بود سراغ غیوب و فالگیر و جنگیر قدرت پرست نباشند و استفاده هم نکنند درصورتیکه ما قدرت داشته باشیم لااقل از حقمون نمیگذریم حتی حق نفسانی خلاصه ابراهیم دعا کرد دومین نکته اینه که آقا جبرئیل باعث شد ابراهیم دعا کنه و ممکن بود اگر به سراغ ابراهیم نرود حضرت جبرائیل مانند پیغمبران دیگر دعا نکند و وقتی خوندم نوشته بود خدا میگه جبرئیل ساکت شو وقتی به سراغ ابراهیم رفت و ابراهیم رد کرد و نوشته بود جبرئیل دعا میکنه و میخواد از خدا که بنده ی خداپرستی دیگر وجود ندارد در زمین که اورا نجات دهد خدا پس میخوام بگم آرزوی شهادت رو داشت ابراهیم ع ولی دسیسه ی جبرئیل تو کاره که کاری کرد جبرئیل که ابراهیم یاد ودعا کنه و بخواد از خدا فکر کنم سه تا شو جواب دادم بله میخام بگم باید رفت در درگاه الهی اول تا چند سال پیش بیماران اگه دکتری جواب میکرد لااقل حرم میرفتن نمیدونم دعا میگرفتن حالا انگار مد نیست و این سنت حتی تپی فیلما که بازیچه شون شد دیگه جواب نمیده چی بگیم والا پی یادمون باشه مشکلات رو پیش خدا ببریم خدا دستش بسته نیست مانند ما آدما و زشت نیست و خوبم هست در هرحالت و بدی ای سجده کنیم و بخواهیم از خدا حتی اگر گنهکاریم ما همه گنهکاریم منتهی بعضیا فکر میکنن اول باید توبه کرد و تصفیه کرد بعد رفت دره درگاه رب بعضیا که مقدس نمان دنبال آدمایی میگردن که گناهی اصلا نکردن تا حرفشو گوش بدن نه اینطور نیست بخدا اگه دره درگاه خدا نری چه طوری اصلا میخای توبه کنی درثانی ما همه گنهکاریم و یه اشکت جاری بشه سیم وصله به خداوند و آنچه صلاح ببینه خدا میده اونوقت نمیخاد زور بزنی خعلی کار بزرگی بخوای بکنی در اسلام اینه که یه گاوی بکشی یه گوسفندی و گوشتشو بدی فقرا که کلی ثواب داره و بلا دور میکنه دعا اجابت میکنه و مریض شفا اصلا مشکل ما همینه فعلا که با خدا دوست نیستیم که به این بهانه ممکنه خدا گرفتارمون کنه و حتی ما به گناه بیافتیم تا به درگاه خدا برویم و دوست شیم باهاش و گناهمون هم عمدتا به کسی ربطی نداره یه سجده پنج دقیقه ای نجوا کنیم با خدا فوقش یه شب تا صبح مناجات به بهانه ی دوستی با خدا دوستی ای که شیطان نمیتونه ببینه تو سجده طولانی کرده ای یا دعا میکنی شب اصلا یک حرم یا امامزاده رفتن بهونه ی خوب  و خعلی موثره

اللهم صل علی محمد و آله محمد و العن اعداعهم

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ق.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

خوب اهانت به پیغمبر عظیم الشان ما شده و حق داریم عصبانی بشیم ولی نامسلمونی زیاد شده جوان ها به مسلمان بودن خودشون افتخار نمیکنن و یه نوع افت میدونن در جاهایی نماز چه شد؟ یعنی ما دیندار نیستیم و با این حرکات دل رسول الله صلی الله علیه و آله بدست نمیاد و پیامبر یه انتظارات دیگری از ما جوان ها دارن اصلا بعضی ها تا قبل از این فراموش کرده بودن ما پیغمبری هم داریم یعنی میخوام بگم در بین مردم کلام پیغمبر رواج نداره تو حرفاشون تو تلوزیون مراکز و همش سیاست بازی و مخ زنی شده اگر کسی هم بگه یه هدف دیگه ای پشت سرشه معمولا حالا روحانیت به کنار بلکه مردم رو میگم بلکه خودمون و بچه ها چند وقت پیش یه اتفاقی افتاد برام که کسی بود یه حرف جالبی شاید چیزی درمورد گفته بود میخواستم اصلا پاپیش بزارم و خوشم اومده بود و دعاش کنم اصلا بعد ما درنظر نداریم که وقتی کار کوچکی برای امام حسین علیه السلام کنیم چقدر ممکنه سرنوشتمون عوض شه و سود ببریم ولی حس میکنم پیغمبر ص الان بغض تو گلوشون باشه وقتی امتش رو نگاه میکنه حالا من نمیدونم و نمیتونم بفهمم که حرف دله پیامبر به امتش چیه ولی این همه جنگ و خونریزی و فلسطین و عراق و ما تو ایرانم که غافلیم و انتظار پیامبر رو برآورده نکردیم بلاخره خعلی بده که پیامبر رو در اجتماع و نهان فراموش کنیم و استفاده ی تبلیغاتی ببریم حالا ظلمه ظلم نمیدونم الان باید چکار کرد در قدم بعدی بزرگان میدونن فقط میدونم باید گفتار پیامبر رو توجه کرد شاید انتظارشون از ما کمتر شه

روز حشر

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۳۷ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

امروز صبحی توی نماز جماعت شرکت کردم و یاد روز محشر افتادم که همه ی مردم اونجا جمع میشن لخت وقتی لخته بدون که همه توی موقعیت خاصی هستیم که حواسمون دنیوی نیست و چیزای دیگه هم میشه فهمید که بر اهمیت اون زمان دلالت داره مثل خواندن نماز جماعت که روبروی خدا سربزیر انداختیم تمرینی است برای آدم شدن و قرار گرفتن توی اون موقعیت خاص بعد میبینیم که بسیاری از حرفا و اعمال روزانمون اشتباه هم نباشد ازروی غفلته مثلا چرا قرآن نمیخوانیم و یاد خدا چون غافلیم بعد یاد کردم نمازم رو که چقدر موقعیت خوبیه که آدم در مقابل خدا سجده کنه و چقدر نزدیکه و خداوند داره نگاه میکنه و فرشتگان ولی باز ما حواسمون نیست اصلا انگار وقتی جوانی در سجده خدارو میخونه میخاد نظم فرشتگان بهم بریزه و کلی دعاش میکنن ولی ما اصلا نمیفهمیم و خوبم هست که بزرگ نشیم و ظرفیتشو نداریم ولی غفلت بده و اینکه نزدیکتر شیم نه که فراموش کنیم خدارو و گناه کنیم احیانا اینم فهمیدم دیگه اینکه روز محشر یقینا با این همه افراد و مردم که از اولین تا آخرین مردم جمع شده اند در پیشکاه خداوند ما یقینا کنار پیامبر نخواهیم بود و اگه موقعیت خاصه عمومی نباشه دربرنامه ایشان را هم اونموقع نخواهیم دید در صورتیکه به خودمون خعلی امیدوار و خوشبینیم و ترازوی اعمال ما هنوز کشیده نشده میدونی مثل چیه مثل نقاشی بعضی افراده که اینا طرح تجسمی رو میکشند ولی ما استعدادشو نداریم که یه ماشین مثلا نقاشی بکشیم و تمرینم نداشتیم حالا بعضی افراد و خعلی افراد اصلا از ما بالاترند ولی ما خبر از درون نداریم و نفس شناس نیستیم بعد خیال میکنیم خعلی آدمیم!! درحالیکه خعلی ها مقام بالاتر نزد خدا دارند و آدمترن خلاصه باید روز حشر رو فراموش نکنیم و توی ذهنمون باشه که میخواهیم جلو خدا وایسیم بعد متوجه میشویم کارامون و حرفامون زیادی بدرد نخوره

خطبه دو نهج البلاغه

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۲۹ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
امشب تو خواب داشتم عذاب میچشیدم بعد آخرش با یه نفر رفتیم بیرون که کتاب نهج البلاغه رو بخریم و دیگه بلند شدم از توی خواب من معمولا اگه یه رزق و روزی الهی یا یک انتظاری که از ما جوان ها میره داشته باشیم ولی این خصوصیت و برنامه و عقب افتادگی رو نداشته باشم از بالا یه کاری میکنن که افسرده بشم و انقدر توی آمپاس میمونم تا راه جدید کشف بشه و از غم بیرون بیام مثلا برقصم یا شعر بخونم یا وبلاگ بنویسمذو نقاشی یا عکس از خودم بگیرم و  هرکار دیگری که انتظار میره تا غم هام کم بشه اینطوریه!!! 
بگذریم آقا ما توی خطبه ی دوم نهج البلاغه موضوعی پیدا کردم که آقا شما توجه کردی که ما رو میبرند به سمتی که خودمون مدرک بگیریم و خودمون به کمال برسیم و خودمون بریم بهشت اصلا و مخصوصا در روانشناسی که آقا همه ی ایرادا رو از خودمون میداند و راه و هدایت رو که مثلا شما خودت اعتماد به نفس کاذب داشته باش خودت با این کارا پولدار شو و اینا و اینا خوبه تا موقعی که تکنیک یاذبهتر بگم علم باشه ولی ما اصلا خدا رو کم در نظر داریم تا کارمون رو اصلاح کنه بعدشم خیلی بی معرفتیم شاید رسیده باشیم و خدا نخواد حتما اون چیزی که فکر میکنیم مصلحت و کمبود ماست مثلا خونه مجلل یا مدرک بالا اینارو تو از کجا میدونی مصلحته لذا بحث بحثه هدایته که دست من و تو نیست حالا توجه کنیم به اول خطبه ی دو حضرت علی ع

((1- ستایش پروردگار 
ستایش مى‏کنم خداوند او را، براى تکمیل نعمت‏هاى او و تسلیم بودن برابر بزرگى او و ایمن ماندن از نافرمانى او. و در رفع نیازها از او یارى مى‏طلبم زیرا آن کس را که خدا هدایت کند، هرگز گمراه نگردد، و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نیابد و هر آن کس را که خداوند بى نیاز گرداند، نیازمند نخواهد شد. پس ستایش خداوند گران سنگ‏ترین چیز است، و برترین گنجى است که ارزش ذخیره شدن دارد، )))

یعنی هدایت و نجات و بی نیازی و کمال دست ما نیست و باید بریم سراغ خدا و ستایش خداذمی فرماید گران سنگترین یعنی شما از راه خدا به پیش بروی هیچگاه غم نمیخوری کهذای کاش پیر نشده بودم ای کاش درس نخونده بودم این راهو نمیرفتم و اصلا میگه بهترین گنج است!!!
خوب اول خطبه هم راه رو نشون میده که حالا بشینیم تا خودش خدا هدایتمون کنه خوب من چه بکنم پس؟؟که می فرماید ستایش کنیم خدارو نماز و دعا به نحوی ستایش کنیم و دعا کنیم که تسلیم باشیم و نافرمانی نکنیم یه وقت و نیازهامون رو مشروعا از خدا بخوایم بعد می فرماید زیرا کسیی که از طرف خدا هدایت بشه هرگز گمراه نمیشه یعنی دست ما نیست باید توکل کرد و سپرد و در این راه تقوا داشت تا به هدف برسیم هدفی که هر گز پشیمانی ندارند و سعادت ماست اصلا. 



تکاثر

چهارشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بله درسته که اگه برای دیکران مخصوصا به خاطر بخشیده شدن گناهان درستکه که میکن اگه برای دیگران دعا کنیم فرشته ها برای ما دعا میکنن و دعای فرشتگان هم مستجاب میشه متعصفانه ه ه ولی یک مسلمان خودش باید ایراد خودش رو بدونه و دنبالش باشه و اصلا دقدقه داشته باشه وقتی میره جلوی خدا می ایسته یعنی شما باید خواسته و دعا داشته باشیم این خواسته داشتن و حوائج داشتن همونطور که گفتیم ادعونی استجب لکم اصلا تجویز میشه به خعلی ها که فکر کنن مثلا رژیم منفور صهیونیستی چند نفر از ما رو شهید کرد خوب باید دعا کنیم نابود شه و اگه مسلمانیم دقدقه داشته باشیم یه سری دقدقه ها هست که حرف دلمونه و باید برد پیش خدا من یکی اشو بردم بعد تو نماز ریام کم شد و صدای بلند خواندن ارکان تبدیل شد به صدای دل و خفه شدم و روم نشد بلند بخوام واز خدا حرف دلم رو لذا ساکت شد و همینکه یا الله هم بگیم و در نظر داشته باشیم حوایجمون رو خدا بهتر میدونه لذا فکر کردم به این مساله رساله که مرد ها باید بلند بعضی ارکان رو در بعضی زمان ها بخوانند خوب من قبلا گفتم شما اول ثابت کن مردی و نامرد نیستیم و ادعایی هم نداریم یه جا دیگه گفتم بلند بخونیم صدامون رو منفور میکنن و از صدامون همه چیزمون لو میره اگر گنهکار باشیم مخصوصا و اینجا امروز چیز دیگری به ذهنم خورد که اولا خدا میگه از رگ گردن نزدیکترم دوما در نماز ریا خعلی بده و جاسوسا هم هستن لذا اینجا همینکه صدا رد بشه از گلو ولو خعلی یواش باشه به نظر من حکم رساله صدق میکنه که بلند خوندی و زنان باید یواش بخونن چون دستوره و حکمه ‌س بهتر اصلا صداشون در نیاد ولو از گلو رد بشه یعنی زبان حرکت نکنه و دهان باز نشه و‌ همه اش از داخل دل بخونن لذا این یه تکنیکه برای مقابله با شیاطین و جاسوسان نه یک اصل! شدیم تیله مجتهدا.

خواب غفلت

دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
درستکه که وقتی به یه روحانی بزرگ میرسیم یاد خدا می افتیم و خعلی خوبه که بخوایم و ایشونم دعا کنه برایمان ولی یه مساله ی مهم اینه که توجه کن دور بشیم سخته از خدا چیز بخوایم و در درگاهش بریم و یا حالا به ظاهر شرم میکنیم از خدا که این غلطه بلکه دور شده ایم لذا ما که نماز میخوانیم مسئله ی مهم که گفتم همینه که چی از خداوند آیا میخواهیم و فرشته ها کنترل میکنن و یه نسبت خاصی هم به عقل ما داره خعلی از ما که دره درگاه رب نمیریم اصلا که این خعلی بده و مسئله ساده است که خدا وعده داده اگه مرا صدا بزنی استجابت میکنم اگه دعا کنی لذا دوری از خدا این مسائل رو داره و وقتی خدا دعامون رو مستقیم اجابت نمیکنه و به صلاحمون نیست اینکه بعدا بهترشو میده لذا داریم خودمون رو‌محروم میکنیم بعضی ها که خعلی زرنگند و دعای ائمه رو که در مفاتیح اومده رو میخونن که بهترین حرفا و دعاها است ولی توجه کن که دعا باید علاوه بر زرنگی حرف دلت هم باشه مثلا نماز صبح رو‌خوندی حالا جوانه دیگه زن میخواد از خدا و دعا میکنه یکی دیگه یه چیز دیگه میخواد میشه دره خونه ی خدا بری و‌بخوای بهترشو نده؟ این یه مسئله که دعا کنیم و خواست دلمون رو هم چک کنیم که وزرنگی هم در دعا داشته باشیم تا بفهمیم بزرگان از خدا چی میخوان و ما کجاییم مسئله ی بعد یک تکنیک رندی دیگر است که شیاطین ولمون نمیکنن و دائم در خواب بیداری مشغول لطفشون هستیم یعنی حتی یک خواب خوش هم نداریم و‌مخصوصا وقتی از خواب پا بشی انگار گناه و غفلت کردیم و‌ایمانمون و یاد خدا کم شده اصلا خواب یه نوع غفلت هست و وضو رو‌ مثلا باطل میکنه ولی شیطانم روح مارو میبره لذا تکنیک اینه کنه تو‌رختخواب نماز تجسمی بخونی و بفهمی که چقدر راحت فکرت رو جابه جا میکنن این شیاطین اولا یادت میره کجای نمازی و چشم رو‌هم گذاشتی دوم فکرت جابه جا میشه و میفهمی که راحت گول میخوری و بند افسارتو گرفتن بله من تو‌کلیپام درمورد تجسمی نماز خوندن بحث کردم که مثلا شما یه جا نشستی یا خواب هنوز نرفتی حتی خواب رفتن مومن هم فرق داره با ما و اونا تو خوابم هوشیارند و یه چشمشون بازه و حواسشون هست ولی ما نمیدونیم کجا رفتیم و‌خوابمون رو هم یادمون میره چی شد چون روحمون ضعیفه و اصلا خواب چرت میبینیم لذا این تکنیک رو عمل کن حتی امتحانی که نماز مستحبی بخون و اگه حتی رکن هاشم فراموش کردیم یا وضو نداشتیمم عیب نداره در هر حالت میشه نماز مستحبی خواند و خشم شیطان را درآورد با این کار و‌ممکنه خعلی عصبانی بشه و دیگه نماز واجب هم راحت تر میخونی و دغدغه ی دوری نداری و خوابت هم میشه عبادت و خواب غفلت نیست من خودم دیروز امتحان کردم تو رختخواب موقع چشم رو هم گذاشتن دو رکعت نماز مستحبی و تجسمی خواندم اصلا دیدم تو‌باغ نیستم و حواسم پرته و تا موقع بیدار شدن هوشیاری داشتم و مرور میکردم و‌رکن هارو هی فراموش میکردم تا با زور توانستم این دو رکعت رو بخونم و‌هی می پریدم از خواب و دوباره هوش از سرم میرفت ولی وقتی بیدار شدم ورامش داشتم و این دو رکعت نماز تجسمی رو چون صدام درنمیومد و در دل میخوندم باید شمرده میخوندم تا بفهمم چی میگم و خعلی طول کشید و هی ارکان نماز رو یادم میرفت و برمیگشتم از اول اونجایی که یادم میومد و‌حدس میزدم رکنه نمازه هست رو‌تو خواب میخوندم و کلا تا بیدار شدم به فکر نماز بودم البته حال شما با من فرق داره و شما ممکنه قبل از که به خواب  بتونی چندین دو رکعت بخونی و‌هدیه بدی به بزرگان و اموات اصلا و یا توی خواب هم هشیار باشی و این روش رو حتی امتحانی کنیم خوبه.

رد دعا

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۷ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

دارم کجی خودمو در بی خدایی ام میبینم دواشم دعا و توکل و صحبت با خداست مثلا شما میری توی جزییات که فلانی که دوستش دارم از رنگ زرد خوششذمیاد بعد میری یک سری روان شناختی و جزییات توجه میکنی که در مقابل قدرت خدا چیزی نیست مثلا روحانی ای داره صحبت میکنه توجه به مسایل ریز و چرت و پرت و خارج از مبحث یعنی اصلا میگی که این صحبتش به درد من نمیخوره چون پونصد نفر دارن تو مجلس گوش میدن چه برسه با دوربین بیشترم بشه اصلا من بایدخصوصی باهم حرف بزنیم تا ببینم چی میشه و توجه نداریم و همش به نکاتی که حس میکنیم که خودمون فقط میدونیم و بهتر بگم شیطنت آمیز ترین وسوسه ها که دست خودمون نیست نمیزاره که شما از سخنرانی چیزی بفهمی البته دست خودمونم هست که تفکرمون غلطه یعنی اصلا به خدا اطمینان نداریم که اگر بریم در خونه ی خدا اونوقت خدا مهر و محبت مارو در دل شوهرمون خعلی خعلی قوی تر می اندازه تا چیزی که خودمون میخوایم از سحر و روانشناختی و شیطنت باندازیم و جزییات و علوم انسانی و ساختگی غرب و شرق و پرداختن بهدجزییات درصورتیکه خدا که هدایت میکنه شما توجه مون به خدا باشه سخنرانی باعثذهدایتمون میشود اصلا و هدایت مخصوص خداست یعنی خدا فقط باید بخواد که از فیلم مثلا مسعود ده نمکی خوشمون بیاد و هدایت شیم حالا بپردازی به نکات ریزش خوبه ولی اون قدرت خدا هست که در فیلم که وسیله است مارو عوض میکنه اگه خودمون بخوایم عوض شیم یا زورکی بخندیم اینا فایده نداره و هدف فیلمم نیست! باید رفت به سراغ خدا و جدا شد از خود و شیطنت و شیطان و جزییات مخ خوانی و روانشناسی با خدا که نمیشه جنگید ولی نادیده نگیریم خدارو اگه اگه نادیده بگیریم خوب شیطان میاد سراغمون و همش فساد نیست همینکه یاد خدا نباشی به هر بهانه همین که دعا نکنی و سراغ خدا نیایی و فراموشش کنی به هر بهانه حتی کارهای بشر دوستانه همین غفلت از خدا کافیه برای شیطان و حالا بزرگ نکن شیطان که عجب زیرکه که میفهمه که چطور مارو از یاد خدا غافل کنه بلکه اینطور نیست که قوی باشه بلکه ماییم که دوست داره به فکر شیطنتش باشیم یعنی همین که همراهی کنیم با جن همین کافیه حتما که برنامه ریزی خاصی نبوده چون شیطان دوست داره ما دوستش داشته باشیم و به سراغ دعا نریم و سخنرانی روحانیون دیدی چه سخته بعضی مواقع مسجد رفتنذدعا خوندن عکس امامدخمینی رو دیدن حرم رفتن سخت میشه اینا اصلا با خدا صحبت کردن و استرس که بیماری قرن ماست از فراموشی خداست بله هی دغدغه که فردا چی میشه حالا بدبخت نشیم چیکار کنیم بله باید با خدا دوست شد و از خدا خواست خدا که بخیل نیست مثل ما اون که داره روزیمون میده الان به فکر بعدا هم هست اگر وضعم بد بود باید از خوذش خواست و خدایی شد نه دره دیگه ای یهذمساله ی دیگر جولان دادن مسولینه که تا حدی برسن بعد افراط کنن و حالا که قدرت داریم سواستفاده کنیم اینم خعلی بعده که در مسلمانان و ایران بابه عکسی رو میدیدم که در ژاپن مدیران عکس نشون میداد که داشتن کفشذکارمندانشون رو واکس میزدن و یارو ایستاده بود و‌رییسش نشسته داشت واکس میزد کفششو !! حالا تا ما ببینیم که قوی هستیم فساد میکنیم ان الانسان لیطغی ان رءاه استغنی که تا دید اینطوره بله خودمون پلیس محاکمه میکنه میکشه و هرچیز و روانشناس تا دید فلانه خودش که زور داره بستری میکنه یارو رو بدبختش میکنه بله دیگه همه ارگانهامون همینطوره اینا همش از بی خدایی است پس دعا بخونیم و مفاتیح و یاد خدا باشیم و باهاش صحبن کنیم و‌بخواهیم که هدایت شیم ودهی مارو بزرگ نکنند و بخوایم خودمون رو گنده کنیم و مطرح فقط یه عده ی مخصوص هستند که باید ازشون تبعیت محض کرد ولی خداوند در زمین که اوناهم ادعایی ندارن و گوشه نشینن اکثرا استادان عرفان حالا ما ادعامون میشه که حقیم و کارمون درسته و باید همه از ما فرمان بگیرن و نظارتم نباشه هرماری میکنیم اصلا بسیاری از حاسوسی ها محض اینه مه خدارو نمیبینیم و باید حتما نظارت نامحسوس بکنن در زندگی تا منحرف نشن یه عده!!!

خودیت مفرط

جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ق.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

زیاد شده که اشتباهمو توی وبلاگ بگم و بنویسم ولی خعلی از ما یا حالا زورمون نمیرسه و هم قدرت نداریم یا هم آگاه نیستیم و جاهلیم که اشتباهمون رو نمیدونیم و اصلاح نمیکنیم امروز یه اشتباهی رو فهمیدم که هم جاهلم و هم آگاه و اون فکر کردن به خودمون و آرایش برای خودمونه مثلا زنی که برای دیگران آرایش میکنه مشکل داره اگه برای اینکه خودشم آرایش کنه فهمیدم امشب که بازم مشکل داره فقط باید برای خدا یا خدای دوم یعنی مردش و شوهرش حالا کتر به ضعیفه ها نداریم خودمون که آقا درسته خودشناسی خدا شناسیه و راهشه ولی خودشناسی به این نیست که همش بهدفکر زیبا کردن بدن و رسیدن به خودمون باشیم و میل نفسانی و شهوات بلکه گمراهیم ما پس شناخت خود به معنای فکر کردن به آدم شدن هم نیست چون ما اصلا تعریف نفسانی داریم از آدم ممکنه در جوانی و معیار برای یک آدم مثلا برای من ممکنه این باشه که کسی آدمه که به شهوتاش و غذا و پول برسه حتی اگر عقیده ی ظاهریم هم نباشه ته دلمون داریم اشتب میزنیم و خواهش نفسمون یهذچیزردیگری است پس کسانیکه خوددرگیری ندارن مشکل دارن ما دشمن خودمونیم یعنی باید باشیم این نفس روایته که دشمنترین دشمن هاست!!! لذا ما به خودمون رای میدهیم و طرفدار خودمونیم بعضی ها که ریاضت میکشن از بزرگان و روزه میرن ولی ما چه کنیم حالا که عقیدمون نسبت به خود و هواها درست نیست و حالا که میدونیم که دشمن خودمونیم ولی کاری نمیتونیم باز کنیم بله به جای که اقدر به خودت و خودمون فکر کنیم و غذاهای لذیذ و مشکلات خودمون خوبه و بهتره به خدا فکر کنیم بله نگفتم خودشناسی بده ها توجه کن بلکه گفتم خودپرستی و رای به خود و خوشبینی به خود و رفتارمون بده و ما نباید طرفدار خودمون باشیم والا در رحمت الهی بسته میشه و سرمون به سنگ میخوره و منم همینطور شد و چندتا ذکر گفتم در سجده دیدم به فکر خودمم و خودمو بزرگ کرده ام و جملاتی بعد ذکر یونسیه به ذهنم خورد که درمورد تمجید یا حتی نظر خودم درمورد خودم بود که حالا حتی ضد خودم به ظاهر حرف زده بودم ولی چون خودم رو بزرگ کرده بودم و میدیدم که کسی هستم و بزرگم لذا فهمیدم که خعلی عقبم دیشب تو مهمانی گفتم منکه اهل مطالعه نیستم چون یه سوالی پرسیدن که تو که اهل مطالعه ای و اینا فلان چیز چطوره منم گفتم من که اهل مطالعه نیستم و اینطوری خوشم اومد از خودم حالا کاشکه فقط همین بود مشکل و چوبشو هم خوردم همین الانم که گفتم باز شرک و خودپرستیم و کبرم برای خودم معلوم نیست که گمراهم یاذنه و‌معلومم باشه باز شاید نشه کاری کنم خودم و باید پناه برد به خدا لذا یاد خدا کنیم همین که تو نماز به فکر خدا باشیم خوبه که مثلا خدا به دنیا نیومده خوب ببین این در عالم مادی و دید ما امکان نداره که کسی ساخته نشه واضحه اصلا اگه کسی ساخته نشه زنده نیست میگیم مثل سنگ بوده و‌هست و خواهد بود و ارزشش کم میشه ولی خدا به این مهمی چطوری بوده و‌هست خوب آدم قاط میزنه لم یلد و لم یولد!!!! پس یادمون رو به طرف خدا زیاد کنیم و گاهی اقدر شیطان دورمون میکنه که خدا پنهان میشه و نمیشه بهش فکر کرد بازم باید خدا بخواد که به یادش باشیم تا توجه مون جلب شه و صاحب نفس هم نیستم که بگم یاد خدا کن و از نفسم شما از فردا یاد خدات زیاد بشه ولی عارفا و روحانیون که نگاهشون کنیم و یه سخنرانی رو‌نگاه ذو‌گوش بدیم گوشه شیطون کر اصلا رحمت الهی نازل میشه امتحان کن برو به سمت یه روحانی بزرگ و‌کلیپی سخنرانی ای گوش بده اولش ممکنه دلموم سنگ‌باشه ولی رحمت نازل میشه و‌به کلی ممکنه عوض بشیم و دلمون رحم بیاد و مهربون بشیم اصلا پس اشتباهمون رو یادمون باشه که ظلمه که خودمون رو گنده کنیم و صحبت کنیم از خوبی ها و هنرها و غیره که اصلا یاد خدا توش نیست و منشا الهی نداره و نفسانیه این جنبه ی نفسانیذکار من بالا رفته و‌سرم بهذسنگ میخوره

خوابیدن نابجا

چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۴۳ ق.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

یادمه کوچیک که بودم وسواس داشتم نماز شب بخونم مثلا میگفتم بلد نیستم چه جوره ولی حالا میدونم دورکعت شفع و یک رکعت وتر هم بخونم کافیه یا میگفتم قنوتش رو بلد نیستم چه جوری چهل نفرو استغفار کنم و نامشون تو ذهنم نیست و چهل نفر تعدادشو و یادش نمیمونه تو ذهنم ولی حالا گیر نمیدم و ووسواس ندارم میدونم که بگم العفو العفو یا عفوا کافیه زیاد بگم یه چند نفرم اگه شده یاد کنم اسمشونم نگیم نگفتیم ولی تو ذهن باشه که اللهم اغفر فلانی خوبه کوچیکام  میگفتم حال ندارم و خدا دوست داره با حالت خوب بخونمش و سرحال باشم محض همین اصلا نماز شب نمیخوندم ولی نمیدونم چرا الان که وسواس ندارم باز به غیر از امروز نمیخونم ولی حالا میدونم که که ((خداوند متعال به موسی (علیه السلام) می فرماید: ای پسر عمران دروغ می گوید کسی که گمان می کند مرا دوست دارد ولی هنگام شب، تا صبح می خوابد)) یعنی اگه گنهکار هم باشیم و حالشو نداریم یه رازونیازی بکنیم تو شب حتی بیدار موندن و درس خواندن و حتی به قپل استاد فاطمی نیا یه قلیانی هم چاق کنه حتی اگر باز خوبه یعنی بیدار ماندن برامون سود داره و صبح ها احتمال شنیدن صدای ارواح به دل و گوش زیاده من که بیکار تو خونه و وقت زیاد دارم برنامه م بعضی وختا کلا شب و روز موقه خوابم متفاوته پس اگر حس گناه داریم حس بیحالی باید بیدار بشیم با زورم شده این سه رکعت رو بخونیم هرچند بدیم و فکر کنیم اثر نداره خدا گفته بیدار باش و وسواس نداشته باشیم اونکه باید گناهمون رو ببخشه و حساب کتاب داریم خود اوس کریمه چیکار داری اون باید قبول کنه نه ما بپسندیم کار خودمونو  یادمه بابابزرگم میگفت اگه این سه رکعت نماز شب رو هرکه بخونه اقدر ثواب داره که نگو گناهاش بخشیده میشه

کفر محض ما

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۵ ب.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

اگر یکم توجه کنیم کافری به دین و اعمال خوب و بد ماست نه به اعتقاد به خداوند یکتا اعتقاد به خدا یعنی مسلمانی اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله وگرنه لااکراه فی الدین دانشمند کافری که به خدا کافره یعنی بهتر بگیم اعتقاد نداره که نباید سرشو برید که و دیده ایم که انکار خدا اگر کافری محض بود اول مجتهدین ما فتوا به کشتن این دانشمندا ممکن بود بدن برای نشر فکر منحرفشون سر مساله ای به این مهمی بلکه نه مومنان هم دردرجات بالا خدارو گم میکنن و کافر میشن بس که خدا پیچیده است لذا فرعون خداشناس بود و موسی اومد گفت ایمان بیاور شما به خدا تا ظلم نکنه اگر قرار بود که سرخم کنه به فرمان موسی که دیگه حساب ازش نمیبردن لذا به خاطر ظلمش غرق و جهنمی شد نه اعتقادش!! حتی نمرود فهمید خدایی هست رفت بکشتش و تیر به آسمان زد !!منتهی ایمان ندارن این ملحدان وگرنه عجزه و انسان دوست داره خالقش رو بپرسته گرچه ظالم باشه یا نماز نخونه ولی هنگام خطر یا موقعیت اضطراری پناه میبره خودبه خود به کسی که جز خدا نیست و تنهایی و خلوت جای خوبیه برای ارتباط به حق حتی کوتاه و یهذچندتا الله اکبرم بگیم مثلا ولی همین ذکر چرا ما ایمانمون با ذکر زیاد نمیشه بعضی وقتا و معجزه نمیکنه چون باید عمل کنیم و اعمال ما به تقوا و کفر ربط داره نه اعتقاد ما و آنچه منافقان سرزبانشونه از ورد و ذکر و یاد خدا ولی همین زبان هم گناه میکنه هم موجب خشنودیه خداست یعنی کسی را که چیزای خوب میگه ولی عمل نمیکنه چونکه زبان خودش گناه و ثواب میشه باهاش کرد و از طریق زبان هم میشه رضایت خدارو بدست آورد لذا به خاطر همین زبان و خوشبینی و کلام خوب هم جز اعماله و عمل کردن ماست و اصلا شاید بیشترین عامل جهنمی شدن همین زبان گفتار باشه!!!پس چیزای خوب بگویم به هم ولی من قرآن شناس نیستم ولی آیاتی رو یادمه یه خورده که تاکید برای عذاب خدا ایمان به روز جزا است نه ایمان به خدا که خدا میگه تو قرآن عذابشون کردیم برای اینکه به اون روز ایمان نداشتن بله این خعلی مهمه مساله ش و به کلی ممکنه آدم بشیم توی حسابرسی یه نکته ش اینه که هرچقدرم شما وضعت بد باشه تو حسابرسی قیامت حاظره و از اون وضع نابسمان مردم در قیامت خرابتر نیست وضعیت مردم

 پسدونکته اینکه  گفتیم یه علت برای عذاب ما در برزخ سختی قیامت است که مو رو از ماست میکشن و بعید نیست در قیامت فرشتگان هم مورد عتاب و حساب خدا قرار گیرند و منتظر باشن پس در برزخ عذاب میکشیم تا تخفیف بخوریم و عذابمون کم شه چون اونجا زندگی ابد است و حسابرسی سخته و عقاب خدا دشوارتر و خدا مالک یوم الدین هستش حالا نکته ی بعد اینکه اصلا قیامت کی هست بله زمانیکه فرج امام زمان برسه یعنی امام زمان علیه السلام رو بکشند و این حسابرسی سخت و عذاب و در صور دمیدن و برپایی نظم جدید و همگان محو بشن و دوباره زنده بهدخاطر اینه که مردم ما امام زمان رو شناختند و ایشون بهشت رو پیاده کرد ولی کشتن ایشون رو درحالیکه حق از باطل جدا شده بود و دین خدا اجرا و هیچ موجودی از جن و ملایکه از شوق لقاء نیست مگر نفس پلید یک انسانی بزرگوار و رقیب نزدیک شده که اینکار رو میکنه و دیگه خدا نمیگذره ودعصبانی میشه و قیامت رخ میده به خاطر کشته شدن ایشان و درمورد کفر محض صحبت شد بله کسانی که امام علی علیه السلام رو دیدن مثلا خوب کافر میشن کسی که امام زمان رو ببینه تمام نور خدا جمع شده در ائمه وجه الله هستند بعد متوجه میشه خدارو درست نپرستیده اگرم کافرم نشه و راه راه هدایت امامانه نه راه راه خدایی که در عرفان بالا و مقامات و درجات بالا کافر میشن بهش بدون استاد راه و بزرگترین راهنما یعنی اونقدر زجر کشید و بزرگ شد و بزرگترین استادها و رزاقترین معنویات شد متکبرانه وزنانه تا امامش رو دید و شناخت و بعد کفر و قاطی میکنه طرف دیوانه میشود و عاشق و اون موقه همه ازش بریدن و ناامیده از همه و آقا خودش رو در دل طرف  میگه مندکیستم !!! درحالیکه ازکنارش عبور میکنی و می بینیش میگوید در دلت من کی ام؟!!!درحالیکه دیده بودیش عمری ونشناختیم آنگاه روح یکی شد هان حال گناه کن و کافر شو و امامت را داشته باش یا نه بشناس یا نه بخواه یا نه اصلا بگو خودش نبوده میل خودته فرصت داری هنوز هم بله کفر به امام زمان داریم کفر به خدا داریم کفر به نعمت خدا داریم کفر به قرآن داریم و... کافری هم مانند ایمان مراتب داره راه هلاکت!ولی چون مثلا جوانات حالشون متفاوته و یه روزه طی سالیان میکنن و بعد فورا کافر میشن خعلی این مراتب و مراحل و جایگاه ها مشخص نشده که مراتب کفر و ایمان چیست حالی حولیه و نمیشه هم فورا درمورد هرکسی قضاوت کرد چون هم متغیره کفر و هم سخته قضاوت برای مردم ممکنه توبه کنه یا مخفی باشه