پرستش بدبختانه
یه مساله ای هست حالا من تخصص ندارم فقط فضاشو میگم وراه رفته شده است که عرض میکنم که یعنی صحبت و تحقیق بشه و اون تحقیق درمورد فردی است که الگو شده و یا داره پرستش میشه این دیگر خودش نیست درسته فضاهایی داره ولی اعمال و کردار و صحبت هاش داره یه عده رو نه راهنمایی ساده بلکه یه عده دارن میپرستنش و این حدش متفاوته یعنی بعضی ها پرستششون اینطوریه که خوشبین و اعتماد دارن یعنی یارو قیافش رو ببینن همین عکسش رو فیلمش رو صداش رو براساس ظاهری حتی یه چیزایی و هدایت هایی و اسراری حالا بسته و بستگی داره می یابند این افراد یعنی مثلا یارو داره حرف عادی میزنه تو جمع ولی انگار داره طرف رو هدایت خاص میکنه و جوابم میابه طرف خوب این خطرناکه ولی یکی دیگه پرستشش طوریه درجای دیگه که طرف اگر اشتباه کنه فتنه میشه یعنی یه جاهلی فکر میکنه اگر یارو فحش داد منم باید بدم خوب این دیگه خطرناکتره وضع و یه عده ی فتنه گر سواستفاده میکنن اصلا مسئله ی پرستش در عارفا هست یعنی من بابا بزرگم تو خونه داره با مادربزرگم حرف میزنه صحبتش الهام بخشه به من و این عجیبه و آخوندا همینطور پرستش میشن و هادی اند و طوری الهام گرفته میشه از بزرگان که خاص هست و اصلا زن روا است که شوهرش رو بپرسته ولی عادت میکنن به هم و دشمنی بینشون میاندازن مگر شوهر اولیای خدا باشه و رندانه عوض کنه و بتونه خودش و زنش رو رندانه به بهشت ببره و طوری که زنش نفهمه که این داره بازیش میده بازی رستگاریت ولی شرایطش رو در نظر داشته باش من حالا نمیدونم این الهامی که از عارف در کلام عادی صورت پذیرفته و ایشون داره سخنرانی و حرف عادی میزنه ولی من الهامن تو دلم حرف دیکری رو خدا میاندازه به موجب بزرگی طرف حالا این عارفه خودشم متوجه هست که ما همزمان یه چیز جدیدی و خاصی فهمیدیم که بستکی داره چقدر قوی باشه و حال داشته باشه و بخاد پیگیری کنه و به ما فکر کنه یا نه و طرف دیگه خودش نیست و تقدیرش و آزادیش سلب شده ولی خدا اجرش میده و جوان ها هم نباید پرستش بشن عموما و خطرناکه ناپخته ان خوب یه کم در این مورد حرف بزنیم خوبه و البته باید گفت هرجا که نوری از اهل بیت و قرآن و دعا باشه اینطوریه یعنی داری قرآن میخونیا ولی ممکنه یه مسئله ی دیگه بفهمی و ساده بگم خدا به دلت می اندازه اون خدایی که گمش کردیم!!!