اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۱۳۶ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

دوران بد

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اصلا بزار خارج شیم از موضوع ولی من ناشی ام مقصودمو خوب و کامل نمیرسونم فقط تا کمی فکر کنیم و بر اساس فرض میخوام چیزی بگویم و دلیل بر انحراف نیست گرچه یه زمانی خودپرست شدم و شاید همچنین فکر شیطانی از غرض نفس بوده ولی یه گوشه ای از مصیبت وارده بر رهبر عزیزمون رو میخوام بنمایانم چون زمانی بوده که بر سر سفره ی اشک و روضه بودم و این فکر کفر از الان نیست ولی نزدیک بودم به اهل بیت چنین شد اولا میگن هر دوره ای علی داره و همه ی زمان ها علی بوده که ممکنه پیغمبری از قبل از تولد حضرت علی ع نامش علی باشه و از وحی بوده باشه و اصلا میخام فکر الحادی خودم رو قالب کنم و کفر محضم رو بگویم در حالیکه در مورد زمانه دوما تاریخ همیشه تکرار میشه سوما حکومت اسلامی الان خواره و هنوز حالا نمیگم هنوز چیه چون لو میره چهارما مصیبت وارده بر امام حسین از نظر روح و روان شاید هزاران برابر جسمانی باشه مثلا نگرانی درمورد زن ها و شهادت نزدیکترین و بهترین افراد در جلوی چشمان و دغدغه دین مردم دینپروری حضرت که ما بیشتر بر جسم حسین گریه میکنیم و از حال امام حسین خبر نداریم وهمین عزای ظاهری هم بزرگترین مصیبتهاست ولی روحانی چطور؟لذا مصیبت وارده زمان ما بر رهبرمون خعلی سخته بر علی زمان ما و اما حالا فکر الحادی خودمو بگم فرضا  اگه پیامبر ص هنوز هم نیامده باشن بر زمین ولی تاریخ تکرار میشه و عمر آینده و ابوبکر آینده حکومت رو قبض میکنن به شیوه ی جدید یعنی الان اگه شما بگی ما در زمان حضرت عیسی ع هستیم و پیامبران قبل از قبل حضرت محمد رو میشناختن و کتاب قرآن را و همه مسلمان شدند و میدانند روزی محمد ص بر زمین خواهد آمد چون تاریخ تکرار. شدنیه خللی نیست می گویند شاید محمد ص هنوز نیامده وگرنه بشر انقدر خوار نمیشد و چه کس خبر دارد از هزاران سال پیش و تو که مردی بعد مرگ میفهمی که در زمان موسی ع بوده ای !!!!! و پیامبران قبل همه ی داستان ها را پیشبینی کرده اند اینه فکر یهودی که دروغه ولی میشه نظر داد که حضرت مهدی عج اگه بیان سنت نبی را شکوفا و مارا از خواری نجات میدن و حضرت مهدی عج بدل امامان و پیغمبر اکرم اند و همه مثل هم عمل میکنند منتهی پیامبر بالاتره از همه من تا همین جا جلو رفتم و خیالبافیم در همین حد بوده و گفتم دروغه محظه ولی میشه فرضیه داد وگرنه نمیشه گفت تاریخ دروغه و هنوز حسین واقعی نیامده و ما در دوران پیغمبرانیم و هر زمانی متناسب بهذخودش حسین و علی داره تا مساوات بشه ولی داستان واقعی و حسین واقعی که نیامده مثل اون داستان هیچکدام از بدل ها درمحظر و زجر نکشیده اند و ما تا قسمتی هستیم و داستان تعریف شده مختص زمان خودش بوده خوب یه کم درمورد این فرضیه صحبت بشه و معلوم بشه تا نفسی بکشیم ولی من نمیخام چیزی ثابت کنم و به پیامبر یقین دارم و نبوت میگم زمان ما هم یزید و حسین داره که مقام معظم رهبری علی مظلوم دوران ماهستن مظلوم.

اجل مسمی

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب سیاحتی داشتیم به حرم اهل بیت باز که سه تا چیز فکرمو مغشول کرد یعنی مشغول دوتاش در مسیر حرم یکی هم در حرم موقع قرآن خوندم الانم تازه برگشتم خونه شوخی شوخی آیه ی قرآن ساختم این آیه( ومن المومنین الذین جاهدوا فی سبیل الله امواتا) البته شوخی که گفتم بخندیم خلاصه ی مطلب آقا ما تو راه رفتن به سمت حرم تو اتوبوس یه بیمارستانی دیدم که انگار تعطیل بود و درش بسته ظاهرا خلاصه مام کمبود بیمارستان داریم و کم ساخته میشه البته همینطوری پیش خودم برآورد میکنم که اول انقلاب که جمعیت بیشتر شد بیمارستان ساختن بیشتر شد و الان بحرانی است که با اینکه جامعه به تعادل رسیده گرچه امراض بیشتر شدن ولی آقا چرا نمیشه راحت بیمارستان ساخت؟ شغل خا اضافی دولتی و امنیتی ای که برای ساخت میخوان چپاول کنن عرصه رو‌تنگ کرده تا جایی که خیرین که دوست دارنذآجر بنای مسجد رو خودشون یه چندتایی بچینن اگر حتی پولشم داشته باشن و تحویل دولت محترمه بدن امید نیست که با این بحران امنیتی کار ساخت مسجد و بیمارستان ساخته بشه ببین سیاستمون تا کجا رشد داشته پس به نظر بنده باید یه موسسه باشه که بسازه و تمام کنه کارو نه که برای ساخت و‌ساز به هزارتا جا باج بدی آخرم تو کارت گیر بکنی که بخوای برای چپاول و شغل های دزدی پول زیاد و الکی بپردازی و اون چیزی هم که میخوای در نهایت ممکن هم نباشه و بگن برو بسوز و بساز و‌شکر خدا کن و کلاتو هوا بانداز این یک

دوم در راه برگشت از حرم به خانه نمیدونم چی شد که یاد بچگی ها و ایام مدرسه کردم که آقا نباید شما حالا اگه دیدی بچه هه در مسایل خارج از تربیتی اش که در آینده تاثیر داره ولی نباید دیگه گیر بدی که آقا عجب و ریا و تکبر و‌حسد نداشته باش بچه تا یه سنی در وجودشه چیزی که همیشه گیر بهم میدادن تا اینکه فیلم گرفتم و رقصیدم و‌دیدن نه بابا این یعنی من خودمونیه حتی نباید انتظار معصومیت داشت گرچه حرف گنده بزنه بچه آخوند عارف پیر که نیست همونام تو پیری ممکنه هنوز کبر داشته باصن خعلی سخته ولی در کودکی جز برنامه زندگی یارو است اگر نداشته باشه مشکله نه که حالا چی ولی در مسایل تربیتی اگر بچه دزد به بتربیاد برای آینده ش بده اگر دروغ بگه بده ولی اگه اذیت کنه و شوخی خوب همه ی بچهذهای شاد و‌متعادل تا حدی باید داشته باشن ولی گناه نه.

سوم این آیه است که در حرم دلم کشید سوره نوح بخونم و دقایق زیادی رو در همون اوایل سوره تفکر کردم و‌نتیجه ی مطلوب نگرفتم در آیه چهار نوح ولی فهمیدم که اگه گناهمون بخشیده بشه این زیاد شدن عمر هم ممکنه اجل به تاخیر بیافته بعد دیگه زیاد شدن عمر خوبه نه که بد باشه در حال طبیعی برای گنهکاران مخصوصا گرچه آیت الله بهجت غیر از اینو‌که عرض میکنم فرموده اند و من اشتباه تحلیل کردم ایشون میگن بعد از مرگ گنهکاران و مومنان میگن ای کاش زودتر اومده بودیم این دنیا و مرده بودیم البته عبارتش رو دقیق یادم نیست ایشون چی گفتن لذا اینو‌هم فهمیدم که وقتی خدا به فرشته ها دستور گرفتن اجل مارو داد دیگه حرف خدا یکیه و در حکومت فرشتگان که حکم صدر بشه برای اجل در حین زمانی خاص رکود و‌بازگشت نیست ولی الان چرا البته از کجا دانی شاید اجل ما هم رسیده باشه خود دانی و در آخر آیه میفرماید اگر بدانید نه خدا جون مادنمیدونستیم تو‌که گفتی یاد گرفتیم و‌متذکر و‌بافهم شدیم و‌عبرت گرفتیم که توبهدکنیم در آیه ی قبل هم فرموده برای گناه چه کنیم. 

أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ ﴿۳﴾

[تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل] شما را تا وقتى معین به تاخیر اندازد اگر بدانید چون وقت مقرر خدا برسد تاخیر بر نخواهد داشت (۴)

 

یَغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاء لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴﴾


باز هم غفلت از رب

چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه بحثی دوبار به ذهنم خطور کرده از دووجه حتما روزیه که بگم و جدیده برای خودمم و نمیدونم مقاله کامل بشه و نیاز به بحث و تحقیق هم داره اما یه نکته ای دیگری هم هست حالا که اومدیم بالا میگیم و ربط داره و درمورد مسبب روزی بودنه ماست  و اون اینه که چندوقت پیش سخنرانی ای از آیت الله فاطمی نیا ره گوش میدادم که یه نکته این بود مقدمتا میگم قبل از اینکه به کشف و روزی برسیم چون همش حرف نیست و چیزی گیرتون میاد و روزیه و روبرو میشید ممکنه به تجسمات پس نباید گمراه باشید و اون مقدمه اینه که بحث بوده که آیا حضرت خضر ع بالاترن یا موسی ع خوب حضرت خضر یه چیزایی رو به حضرت موسی آموزش دادن و توان همراهی رو با خضر رو در ماجرایی که همه میدونن نداشت و اون اینه جواب آیت الله فاطمی نیا ره که بله حضرت خضر ع علمی چیزی داشته که ماموریت داشته به حضرت موسی ع یاد بدهد و تمام وگرنه حضرت موسی پیامبر اولوالعظمه و بالاتره حالا بریم سراغ مطلب کشف شده ببین روزیه ها و روبرو میشی جوان و اون اینه که اگه آیت الله بهجت ره چشم برزخی داشت مام در مراتب پایین تر چشم شبیه مکاشفات غیر رحمانی مون باز میشه و‌نیاز به گفتن یا ستارالعیوب داریم یعنی این ذکر مختص حیوان دیدن افراد نیست اولا به صورت حیوان دیدن افراد مرتبه بالاست دوما حیوان ترس نداره سوما مام گنهکاریم و موقه گناه ممکنه کشف شیطانی داشته باشیم که یارو تو رختخوابه پس گناه نداشته باشیم که اگه پرده درید و آدم مخلصی باشی متناسب با گناه باید ذکر بگی در کشف پایینتر مثلا ما از حال امام خمینی در بهشت با خبر نیستیم و مقاممون نمیرسه ولی ممکنه بهشت افراد پایین تر رو نشونمون بدن در همین حد علمم رسید ولی در حال طبیعی نباید این کشف ها داشته باشیم و ممکنه روانی به حساب بیایم و بدونن یا اصلا کشف خوبی نباشه و به ما ربط نداره و محض یه غفلتی باشه وگرنه بعضی آخوندان شغلشون استخاره گرفتن و ار این راه پول درمیارن و شغل شرعی هم است و اجازه دارن ولی خوب گرفتاری هم داره پس هرکس یه ماموریتی داره.

میزان حب لله

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب معلومه دیگه چنانچه تو کلیپ قبلی میگفتن که گذاشتم و ساختم فیلمشو میگفت دیگه نمیشه بوسیدت یعنی کاری نکنیم که اگه خدمت امام زمان خدمت مقام معظم رهبری یا بعد مرگ خدمت امام خمینی یا پیامبر رسیدیم آقا معلومه دیگه تو دلمون میشه محاسبه کرد که ریختمون رو ظاهر و باطن ببینن آیا دوستمون دارن حالا بماند بوس کردن شرعی و انتظاری نیست ولی آیا بهشتی هستیم و زنان که بیشتر روی حجابشون مام همینطور معلومه که چقدر دوستشون داریم و اونا چقدر مارو یعنی یه حبی هست تو دلمون به نام ولایت که خدمت امام برسه یارو میگه من میتونم کاری کنم امام بخنده یا یکی میگه منو ببینه دوستم داره چون منم علاقه دارم خدمتشون پس ما خودمون میفهمیم و ارادت خودمون رو خدمتشون و میزان خشنودی و مقام و حشرمون رو میدونیم بعضی ها اصلا از راه دور با امام حسین حرف و سلام میدن و هرموقه خواستن ارتباط وصل و جواب میشنون بعضی ها تو دل و تجسم میبینن بهشت و امام رو از عرفا میگیم بعضی دیگر اتفاقی شهیدی پیامی برسونه ملکی چیزی پس ادعامون نشه و ما گفتیم فضا رو برای مقام معظم رهبری دامت برکاته باید چید یعنی ایشان قبل از اینکه سیاست مدار باشن دیندارند ولی فضای دیدار عمومی به غیر از طلاب که اگه درسی داشته باشن طوری است که ایشون خعلی درمورد دین و احادیث صحبت نمیکنن ولی اگر فضا درست بود ایشون حتی روضه میخواندن برای عزاداران و فضای فتنه و مسخرگی هست و چیزای دیگه یعنی حتی قرآن تلاوت میکردن و در منظر عمومی احکام و احادیث میگفتن ولی ما فضا رو خراب میکنیم مثلا امام حرف بالایی زده فرموده من ورزشکاران را دوست دارم این جاش روی دیوار باشگاه ورزشی نیست که دنباله پوله مثال زدیم خعلی حرفای دیگه که معمولیه رو تبلیغ میکنن و اول و آخرشو میبرند جاهلانه میدن تحویل که ضد تبلیغ میشه و چیزای دیگه و فضاهای دیگه هم همینطور که فعلا عقلم نکشیده

دیدار رب العالمین

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۴۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

درمورد پست نوشتاری قبل یه نکته هست یه نکته ی دومی هم هست که خوبه روش فکر کرد که قرآن خوندم چند دقیقه پیش گفتم یه مقدار فکر کنیم نکته اول درمورد ترافیکه که آقا یه متر یه متر باید تو ترافیک ترمز کشید و این بده خوب یعنی برای آیندگان خنده داره که ما وقتمون رو تلف و توی ترافیک میگذرانیم و هیچکسی هم قیام نمیکنه و جیکش بیرون نمیاد خوب خنده داره برای آینده بعضی سنت های امروزی ما چنانچه سنت هایی در صدسال پیش و حتی قوانینی بوده که برای الان ما خنده داره سنت اجتماعی رو عرض میکنم نه خرافات که خرافات بحثش جداست مثلا وقتی امام خمینی ره اول انقلاب صحبت میکردن در اجتماع یه مرتبه مردم داد میزدن صحیح است صحیح است!!! و اینطوری تایید میکردن و انگار مثلا حرفای دیگر ایشون صحیح نبوده تا حالا حالا کار ندارم میگم خنده داره برای امروز و ترافیک هم همینطوره که چه گاگولی هستیم یه متر بریم جلو ترمز بگیریم و وقتمون رو تلف و اعصابمون رو خورد 

نکته ی دوم درمورد دیدن خداست که یه کم خوبه فکر کنیم که یکی مثل من که خدارو حس میکنه و ایمان داره ولی ناظر براعمالش نمیبینه اولا چه مرضی داره این تقصیر کیه که خدارو نمیبینه آیا تقصیر خودمونه که نمیترسه ؟!! ینی میخام بگم در زمان ما امام زمان داریم ولی دلیل نمیشه حجت خدا بین ما باشه و ما گول نخوریم محض بزرگی ایشون نه ما همه داریم امتحان میشویم یعنی من الان داشتم قرآن سوره ی طه میخواندم چند دقه پیش که آقایشان مردم رو به کمک پروردگار نجات میدهد بعد یه مدت میره سفر موسی ع برمیگرده میبینه مردم گوساله پرست شدن آیا تقصیر فرعونه نه ببخشید آیا تقصیر موسی بوده نه موسی ماموریتش رو درست انجام داده و پیامبر اولوالعظم هست و اصلا پیامبر ما برای هدایت امثال من خودش رو در زحمت و حتی نزدیک شدن به مرگ می انداخته تا جایی که خدا تو قرآن میگه ولشون کن یا مثلا درجاهای دیگر به پیامبرشون میگن ما میخوایم خدارو ببینیم و نوری میاد و همه غش میکنن!! پس این ایمان و دیدار رب چیه که ما کوریم و نمیبینیم خدارو در دل و خدا که با چشم دیده نمیشه چرا با دل نمیبینیم و آیا با دل دیدن خداوندگار باید مثلا جز و اعضای خدارو نعوذبالله ببینیم ولی نه صفات خدا دیدن داره مثلا غفار بودن ستار بودن مهربان بودن ما ازاین چیزا خدارو میشناسیم که توجه بشه که صفته خداست من یادمه چندین سال پیش حدود پنج شش سال پیش که زیاد برای گناهام گریه میکردم و دلم جوان بود و آبرو داشتم پیش خدام به این نتیجه رسیده م که هرچیزی که با چشم میبینم خداست وقتی همهذچیز رو در نظر بگیری خدا معلومه البته اونموقع همش بحثام معرفتی بود در وبلاگ خلاصه یه کم فکر کنیم به دیدن خدا در دل بله درسته صورت ائمه وجه الله هست و بله باید قرآن خواند تا معرفت بالا بره وگرنه اگه خدارو نبینیم یار حضرت موسی هم بشیم یه مرتبه اتفاقی ممکنه بیافته که از ضعف ایمان گوساله بپرستیم و کسی هم قیام نکنه یا نتونه کاری کنه حالا هرچه قدر هم موسی قوی باشه ربطی نداره پس فتنه رو داشته باش

دیدار رب

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۴۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

درمورد پست نوشتاری قبل یه نکته هست یه نکته ی دومی هم هست که خوبه روش فکر کرد که قرآن خوندم چند دقیقه پیش گفتم یه مقدار فکر کنیم نکته اول درمورد ترافیکه که آقا یه متر یه متر باید تو ترافیک ترمز کشید و گرفت و این بده خوب یعنی برای آیندگان خنده داره که ما وقتمون رو تلف و توی ترافیک میگذرانیم و هیچکسی هم قیام نمیکنه و جیکش بیرون نمیاد خوب خنده داره برای آینده بعضی سنت های امروزی ما چنانچه سنت هایی در صدسال پیش و حتی قوانینی بوده که برای الان ما خنده داره سنت اجتماعی رو عرض میکنم نه خرافات که خرافات بحثش جداست مثلا وقتی امام خمینی ره اول انقلاب صحبت میکردن در اجتماع یه مرتبه مردم داد میزدن صحیح است صحیح است!!! و اینطوری تایید میکردن و انگار مثلا حرفای دیگر ایشون صحیح نبوده تا حالا حالا کار ندارم میگم خنده داره برای امروز و ترافیک هم همینطوره که چه گاگولی هستیم یه متر بریم جلو ترمز بگیریم و وقتمون رو تلف و اعصابمون رو خورد 

نکته ی دوم درمورد دیدن خداست که یه کم خوبه فکر کنیم که یکی مثل من که خدارو حس میکنه و ایمان داره ولی ناظر براعمالش نمیبینه اولا چه مرضی داره این تقصیر کیه که خدارو نمیبینه آیا تقصیر خودمونه که نمیترسه ؟!! ینی میخام بگم در زمان ما امام زمان داریم ولی دلیل نمیشه حجت خدا بین ما باشه و ما گول نخوریم محض بزرگی ایشون نه ما همه داریم امتحان میشویم یعنی من الان داشتم قرآن سوره ی طه میخواندم چند دقه پیش که آقا ایشان فرعون رو به کمک پروردگار نجات میدهد بعد یه مدت میره سفر موسی ع برمیگرده میبینه مردم گوساله پرست شدن آیا تقصیر فرعونه نه ببخشید آیا تقصیر موسی بوده نه موسی ماموریتش رو درست انجام داده و پیامبر اولوالعظم هست و اصلا پیامبر ما برای هدایت امثال من خودش رو در زحمت و حتی نزدیک شدن به مرگ می انداخته تا جایی که خدا تو قرآن میگه ولشون کن یا مثلا درجاهای دیگر به پیامبرشون میگن ما میخوایم خدارو ببینیم و نوری میاد و همه غش میکنن!! پس این ایمان و دیدار رب چیه که ما کوریم و نمیبینیم خدارو در دل و خدا که با چشم دیده نمیشه چرا با دل نمیبینیم و آیا با دل دیدن خداوندگار باید مثلا جز و اعضای خدارو نعوذبالله ببینیم ولی نه صفات خدا دیدن داره مثلا غفار بودن ستار بودن مهربان بودن ما ازاین چیزا خدارو میشناسیم که توجه بشه که صفته خداست من یادمه چندین سال پیش حدود پنج شش سال پیش که زیاد برای گناهام گریه میکردم و دلم جوان بود و آبرو داشتم پیش خدام به این نتیجه رسیده م که هرچیزی که با چشم میبینم خداست وقتی همهذچیز رو در نظر بگیری خدا معلومه البته اونموقع همش بحثام معرفتی بود در وبلاگ خلاصه یه کم فکر کنیم به دیدن خدا در دل بله درسته صورت ائمه وجه الله هست و بله باید قرآن خواند تا معرفت بالا بره وگرنه اگه خدارو نبینیم یار حضرت موسی هم بشیم یه مرتبه اتفاقی ممکنه بیافته که از ضعف ایمان گوساله بپرستیم و کسی هم قیام نکنه یا نتونه کاری کنه حالا هرچه قدر هم موسی قوی باشه ربطی نداره پس فتنه رو داشته باش

ترس فی الواقع

يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یکی از مسائلی که خعلی مهمه ای دوستان عزیز و باید درموردش حرف زد و زده امم و نیاز به تحقیق بیشترم داره و در وجود خوده منم هست مسئله ی ترسه به قول امام علی علیه السلام ترس بزرگترین گناه است.. خوب من امتحان کردم درخودم دیدم به حرفای الهی خودم که نوشتم در موقه ترس که همشم از شیطان نیست ممکنه یه خجالت باشه از شما ممکنه ترس از ریا باشه تا اینکه برسیم به ترس از خدا و شیطان بله ترس از خدا اهم واجباته ولی من چون خدارو گم کردم معنای ترس از خدا رو نمیفهمم و درمرز کفرم ولی در قرآن و بچگیم درحورد خشیت از خدا و شکست هیبت نفسانی ما در مقابل حق زیاد صحبت شده خلاصه میبینی حضرت حر علیه السلام از اول میدونه امام حسین پسر پیغمبره ولی عرصه رو تنگ میکنه بر حضرت بعدا که ظلم کرد تازه ترسش میریزه و میفهمه و بیدار میشه و توبه میکنه یعنی خود من در حظور بزرگان در نمازم تجسم ندارم و یه نوع ترس دارم که فتنه بشه ولی موقه گناه نه تنها پناه میبرم به تجسم کردن حضرت خضر و عیسی و امام زمان در ذهن بلکه برای شما هم مینویسم که اینکارو بکنید و عکس امام خمینی رو حفظ کنید و در نماز و سجده تجسم ولی خودم اینکاره نیستم در حال عادی و یه نوع ترس دارم و خعلی کارا نمیکنم و خعلی حرفا نمیزنم لذا بیشتر یاران حضرت امام زمان ظالم هاشونن که به حضرت ظلم میکنن  مگه کوفیان شیعه ی حضرت علی نبودن که برای امام حسین نامه نوشتن بیا ولی چه شد که شهیدش کردن خودشون به بدترین نوع شهادت که عیسویان هم با دشمنشون نمیکنند اینکارارو و با اسرا خوب ترس پس باید برسی شه من که تیمارستان رفته ام مثلا ترسم برای وبلاگنویسی و حرف دل زدن بیشتر بود کمتر شد و اصلا کسی که از غیر خدا بترسه دینشو فروخته و داده به تاراج و دیگه خدارو عبادت نمیکنه داره یکی دیگر رو میپرسته و الان بیشتر ترس های من هم غیر واقعی و وهمی یا اینکه تجربه بد دارم و خودتم آدم شجاعی هستیا ولی نمیدونی و خبر نداری درجاهایی در دین میترسی از چیزایی یا حتی ممکنه ریشه در ذات کودکی داشته باشه و ماهم گفتیم طبق روایت  یکی از صفاتی که بهترین صفت هم هست برای زن ترس هست که باید در بیرون خانه بترسه و بدبین باشه مخصوصا زن جوان که دوربینا نمایشش دارن میدن بعد یع عده اسید پاشیدن متعصفانه حالا ربطی هم به من نداره ولی همین حدیث میگه ترس در مردان بدترین صفت برای مرده من خودم میترسم رانندگی کنم چون قرص میخورم ولی میدونم میتونم ولی اعصابشو هم ندارم یه قدم یه قدم ترمز بکشم تو ترافیک و فکرش که میکنم ناامید میشم ولی قبلا که قرص نمیخوردم مشکلی نداشتم لذا شهوتم نداشته باشی مشکل به هم میزنه در مساله ترس واقعی ولی ترس از خدا که مومنان خعلی کارا نمیکنن رو گفتم درک نمیکنم بس که آلوده ام و حالشون رو نمیدانم!!!

سنگینی

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۴:۴۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سه تا نکته موند از مطالب پست نوشتاری قبل که نمیشد یا یادم نبودش که بگم و موضوعش عوض میشد اولا من حرم رفته بودم دوما فضای تبلت و لب تاپ سوما قفل شکن قرآن اما مطلب قبل رو که نوشتم چه الان در ذهنم مرحوم پاشایی اومده تصویرش که انگار میبینه و نگام میکنه گفتم شاید مثل من اسیر شده بوده و یا الکی گفتن مرده که دست از سرش بردارن جاسوسا و اومده تو گروه ما ولی آنتنم اون قدر قوی نیست که به شکیات و وهمیاتم یقین کنم خدا رو چه دانی شاید چند سال پیش که رو آنتن بودیم مرگ منو هم ساخته باشن که افراد دور شن و تجمع نکنن خوب فضا خراب بود ما هم بدجور کنترل نشده روی آنتن بودیم و خداوکیلی نگیم خداوکیلی بهتره به جاش میگم احمدی نژآدی هرکی قیام میکرد میریختن تو خونه ش جاسوسا که قوه قضیه قوی شد و فتنه کم شد تو شهر ما ولی بریم سراغ مطلب خدا بیامرزتش حتما روحشه دیگه که اومده تو خیالم و قوی هم هست اگه بشه کلیپ هم باید از اشعارش بسازم.

و اما نکته اینکه به ترتیب که نوشتم که یادم بمونه اولین نکته این بود که ما حرم رفته بودیم که پست قبلی دلمون گرفت که اومدیم خونه و دیدیم فضای حرم شاهچراغ و برادران بزرگوار حضرت امام رضا(ع) دلنواز و دلمون باز شده بود حتی تو خیابونا ولی تو خونه حوصله نداشتم و اون پست رو نوشتم و فهمیدم یه جای کار لتگه و وقتی هم برم حرم دیگه شیاطین نمیتونن خوابم کنن و سرخال میشم ولی باز فضای خصوصی تنگ بود و باید یه کاری میکردم.خلاصه یه چند روزی رفتیم حرم که اینم نکته ای داره که آقا ما که تقوا نداریم ولی وبلاگ داریم و مداحی هم کرده ایم حالا یه گناهی هم بیشتر از یکی کردیم دیگه باید تحویلمون بگیرن تو حرم ولی اینطوری نیست بعضی های غافلتر که میگن اصلا آقا جوابمون نداد ولی ما میگیم گناه کردیم روسیاهیم داشتم به این فکر میکردم که چرا اونروز تو حرم بلد نبودم با حضرت صحبت کنم و توجه نشد بهم در فضای نورانی و بازش ولی در اتوبوس که میومدم خونه خوشحال بودم چرا اینطوری شده بود که داشتم شعر کلیپ جدیدمو با خودم میخوندم و خوش حال بودم تو اتوبوس ولی تو حرم انگار توجه خاصی نشد دیدیم که بله حالا ما متقی نبودیم درست مداحی هم کردیم ولی اگر قرار باشه به اسم شیعه یا محب اهل بیت هرکاری بکنیم و تحویلمون بگیرن برای گذشته این در دنیا اینطوری نیست در دنیا یه روز گرمه یه روز سرده یه روز سختی یه روز آسانی یه روز حتی گناه یه موقع ثواب و خیر ما که معصوم نیستیم ولی اگر قرار باشه به خاطر گذشته تا ابد تحویلمون بگیرن حوب پیشرفت نمیکنیم علاوه براون نظام به هم میریزه نه نظام جمهوری ها بلکه الهی بله 4تا کارخوب کردیم حالا تا ابد عاشق چشم و ابرومون بشن دیگه پس برو هرکاری دلت خواست بکن و تو هر لجن زاری برو آدم هم خواستی بکش که این نمیشه توجه می فرمایید؟ لذا تو حرم که میریم ما بی تفوا ها ممکنه رزق الهی و حال خاصی نداشته باشیم و سختی هم بکشیم که 4تا نماز و 4تا اشکم بریزیم حالا درمورد اشکم میخوام صحبت کنم که اشک جز سختی نیست به نظر من بلکه رحمت الهی است یعنی اگه دیدی برای غیردنیا اشک داری حالا یا از گناه یا  توبه و امام حسین من این اشک رو دوست دارم و صورتم هم قشنگ میشه علاوه بر صفای باطن و سبک میشم و دورم جمع میشن و توجه بهم میشه که خدا روزی اشک رو بده بلکه تا این اشک بیاد این عذابه که حال اشک بیاد و در نوجوانان زمان رسیدن به اشک واقعی نه تمساح این زمانش کمه و فورا گریه شون میگیره و زن که جای خود دارد ولی مرد هم باید گریه کنه وگرنه دق میکنه و شکست میخوره خلاصه یه کم سختی ببینیم و چند رکعت نماز بخونیم و دعا بخونیم در حرم حتی اگر حال و اعصابمون خرابه از گناهمون باز فشار بیاریم این بهمون بعدا توجه میشه وگرنه لوس میشویم و مثل داعش افراط میکنیم اگر گناه کنیم و توجه بشه لذا اصلا برای گناه اول نباید دیگه توجه امام زمان بهمون میشده از قبل ولی ما بندگان بد خداییم و بدی از خودمونه و دعای شما و امام زمان پشتمونه این نکته ی یک که یه خورده سختی بکشیم و حوصله به خرج بدیم و بریم سراغ دعاها و گدای سمجی باشیم که شاید بخشیده بشیم و انتظار نداشته باشیم که مثل کودکان فورا نظز خدا عوض شه بلکه میریزن توی کیسه و کاسه مون بعدا حتی شاید بعد مرگ تازه بفهمیم و دلزده نشیم و ناامید نباشیم که این شد تکته ی یک

نکته ی دوم اینکه ما گفتیم تبلتم خراب شده و دیگه بازش نکردم که تا بخوایم بیایم با لب تاب بالا فضاش بده و گرفتاری داره برای جاسوس و خودمون و این چیزا تا اینکه یه تبلت بخری و آزاد باشی همین الان که تایپ میکنم نظارت ممکنه قوی باشه و مطلب به جز از درون خودم و اطراف از داخل لب تاپ هم ممکنه شاکی داشته باشیم ولی در تبلت فضا بازتر بود و ما هم اسبمون رو تاختیم در میدان که سخت بود وبلاگنویسی با شرایط گوناگون بین لبت تاب و تبلت که همزمان که مینویسم کنترل میشه و القا میکنن و اثر دارن در نوشتن و تاختن من

نکته ی سوم این بود که آقا ما قرآن خواندیم بلند و مذکر هستیم این صدای بلند قرآن خواندن در خانه سحر و جادو و شیاطین رو دور میکنه و علاوه بر این نورانیت و حالی هم بهمون میده من مثلا صدام میخواستم قشنگ باشه و کیف کنم ولی از قرآن  دور بودم لذا با ترتیل و قرائت قاطی پاطی شروع کردم خواندن قرآن ولی تازه بعد از 100 تا آیه خدودا صدام و ترتیلم قشنگ شد و اون چیزی که میخواستم ارتباطش برقرار شد یعنی انتظار نداشته باش آقا پسر که مثلا همون اوایل و بدون تمرین و تکرار ارتباط دلیت برقرار شه و دلت نرم بشه و صدات قشنگ بشه بلکه دل جای خدا هست و ما شیطان رو راه دادیم اگر بیش از صد آیه بخونیم مثل من دلت تازه نرم میشه یعنی من توجه داشتم که آقا اصلا سخت بود اوایلش آیات رو بخونم و دلم پس میزد و بلند داشنم میخوندم میخواستم قشنگ بخونم ولی دست خودم نبود بعدا که آیات رو به انتهای سوره رسیدم تازه موج رجمانی به سمتم اومد و منم سوره ی جدیدی رو آغاز کرده بودم سوره ی طه که درمقایسه با سوره های دیگر غصه مانند هست و میشه ترجمه ش رو خوند و تا حدودی داخل شد و بله باید دل نرم باشه وگرنه اگر سنگ باشه هرچی زور بزنی فایده نداره و باید هرروز قرآن خوند وگرنه قاری های مشهور از اول دلشون نرمه و از بس قرآن و دعا میخونن از اول طوری که میخوان مبشه و به نظر من نباید در قرآن خواندن زیرکی و رندی به کار برد و همبشه باید سعی کرد حتی جلوی دشمن و جاسوس قشنگ قرآن خوند نه که صداتو عمدا عوض کنی که مثلا من قرآن خواندن بلد نیستم تا نشناسنت و ولت کنن و دلیلشم اینه که می فرماید که قرآن رو با سوز بخوانید خوب سوز خوندن یه حکمش اینه که فیلم بازی نکنی حالا اگر سعی میکنی با سوز بخونی و نمیشه که حرف جداست ولی به گمانم بعضی ها یه طور دیگه بخونن مخصوصا در انظار عمومی در مساجد در ماه رمضان که شناسایی نشن که خدایی اند و اینا که اینا میتونن یواش بخونن و به مفهوم توجه کنن  و همین که صدات در آد از صدای خودت ممکنه تازه بعد از بالا اومدن صدا نکته ی قرآنی رو بفهمی!!خدافظ

خوشی زیادی

شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

یکی از ایرادهایی که بحمدالله دارم و فهمیدمش و امیدوارم روش بیشتر تحقیق کنم در درونم و یادم بمونه همیشه خود بزرگ بینی و کوریم بوده که آقا همش میخوایم خودمون رو بزرگ کنیم و توسط نفس نافصمون کارا رو درست و به پیش بریم و نفس پلید ما بگویم که پلیده دیگه آقا شما هرکاری که بکنی پلیده و یک نفس بوده که خعلی کارش عجیب بوده و هنوز توش مونده اند ملائک اونم نفس حضرت عباس(ع) بوده که رفتتد لب تشنه لب آب فرات و آب نخوردند یا نقس حضرت یوسف(ع) که اونم خدا میگه ما خواستیم که حضرت یوسف اونکارو نکرد دیگه بریز دور نفس مارو بله من امروز صبحی داشتم شانسکی سخترانی آیت الله فاطمی نیا (ره) رو که نشون میداد تلوریون گوش میدادم میگفتن برای محبت مثلا باید خودمون رو شبیه به حضرت یوسف کنیم تا حب خدا بیاد تو قلبمون بله باید تلاش کرد نه که ناامید بوداا ولی اینو میگم که بدونیم که اگه ما نمازمون بالا میره اگه استعداد ربانی داریم حالا شعر میگیم یا حالمون خوبه و اینا این به خاطر همراهی شهدا و ملائکه اینو در نظر داشته باشیم بله مست میشیم که آقا بله در مستی عقل نزول پیدا میکنه بعد به خودش میگه ما که چشم برزخی نداریم پس هنوز وصل نیسیم درصورتیکه طرف وصله سیمش بعد چون مسته نمیفهمه نمیشینه دعا کنه بعدا شاید بفهمه که اشتباهه من بحمدالله بزرگان بهم نظر دارن و نمیزارن غم بخورم و باید بشینم دعا کنم قرآن بخونم و اینا ولی شما بدون مثلا حافظ میگه غم نخور و دنیا دوروزه خوش باش خوب ما هم اگر مثل حافظ سیممون به عالم بالا توسط ملائک و شهدا وصل شده بود که بشینیم شعر بگیم مثل حافظ خوب باید خوش هم باشیم و بهمون خوش هم میگذره ولی خدا وکیلی اگر حافظ رو به حال خودش و نفسش گذاشته بود امام زمان (عج) میگفت غم مخور و خوش باش و عیاشی کن؟؟!! لذا اگه ما نمازمون قبول میشه محض نفس گنهکارمون نیست آقا دارن ارواح خوب و شهدا همراهمونند و به آبروی اوتا دو روز میگه خوش باش و عم نخور که آقا میمری بعد اینا هم میرن سراغ افراد دیگه و دست به دست میشه برو خوش باش که این همه نظر بهت دارن نگو بده بله آرامش جنسی یکی از اون آرامش های روانی و جسمانی است که همه رو گول ممکنه بزنه که چه حالی میده ولی بدون که آخرش نیست و سرافکندگی و پشیمونی هم داره لذا اگه ما حالمون خوبه از توجه ائمه است دیگه ایراد نگیر و روز خوشت رو در دنیا به هم نریز دو روز دارن باهات حال میکنن چیز نباش و اینا بعد مرگ میرن سراع بچه ت مثلا و ما هم اونموقه بعد مرگه که با ابی عبدالله آیا محشور بشیم یا خیر پس کاری نکنیم که پشیمون بشیم پس استعداد الهی بهمون میدن و آبرو و بزرگمون میکنن و اینو هم بگیم گه اونور بعد مرگ میگن چقدر زندگی کردی میگه مثلا 4روز خوب دروغ نمیگه زمان اون موقه فرق داره هرچه سختی بکشی این دنیا چیزی نیست و می ارزه و ما سختی اون دنیا و خوشیش رو ندیدیم و همش در آرامش و امنیتیم بحمدالله که چیزه باید درست شه

استدلال منفی

جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
ما یه بحثی توی دوپست قبل کردیم و دیشبم بیدار بودم تا الان که صبحه و چندین بار چندین مطلب رو افزودم به متن آقا ما رفته بودیم مسجد دیشب فضا بد بود اونارو نوشتیم در دو پست قبل همین امروز صبح فضا بهتر بود در جهات دیگه بسته بود مثلا اگه لااله الا الله میگفتم بهتر بود تا اینکه دعا کنم لذا اولا ما نگفتیم برین مسجد گوش ندین به حرف روحانی دوما بسته به فضا اذکار وروش ها فرق داره ما این همه ذکر داریم هرنکته مکانی دارد باید متخصص فضا بود نه همش فضای شیطانی ها بلکه هر روزی هر وقتی یه جور حال میکنیم حتی فضای روحانی رو هم میگیم تو اگه تونستی فضای عمومی مسجد رو تغییر بدی تا ازت حساب برن ارواح و فرشته ها و شیاطین اونوقت کار بزرگی کردی مثلا زیر لب ذکر بگی یا صلوات بلند محمدی بفرستی تو مسجد و کارای دیگر سوما فقط خدا کنه خدا بخواد کسی رو نجات بده و شیطان رو ازش دور کنه و شیطان دستش بدتر بسته است در فضای روحانی مسجد یعنی میخام اینو بگم که شیاطین خلاصه کنم که آقا شما اگه درونت یک دایره هم و‌سوراخی از گل قالی رو ببینی توی مسجد مخصوصا اگه متقی هم باشی فضایی ایجاد میشه یعنی خدا ایجاد میکنه که شیطان نتونه روی شما متمرکز بشه ولی اگه شهوتران باشی خودت خودشون رو راه دادی و دوست شدی و فضا دادی یعنی شیاطین حالی به حولی اند الان حال میکنن که کنارت باشن اگه خوششون اومد میمونن ولی اگر فرشته ها در مسجد نه به خاطر ما بلکه خدا بخواد اذیت میکنن فرشته ها شیاطین رو و شیطان حال نمیکنه کنترت بمونه اصلا نمیتونه تمرکز کنه روی تو و شیطان قوی هست و از خدا کمک میگیره ولی کیدش ضعیفه و گول زدنش ضعیفه و روش هاش وگرنه خیلی زرنگه که از قدرت خدا سواستفاده میکنه ما بعضی موقه ها گناه و شهوت برانیم از قدرت و ذکر خدا دور میشیم اصلا ولی شیطان زرنگه و قوی ولی روشش ضعیفه برعکس زنان که قوی نیستن ولی کیدشون قوی است!!! ولی فقط خدا کنه دستگاهی وجود نداشته باشند درکشور که شیطان انس بخاد روی ما متمرکز شه چه بادستگاه خاص چه کمک از جن که پول بگیرن که مثلا روی ما تمرکز کنند و اینا دیگه کیدشون هم ضعیف نیست این انوس و انسان ها و ناس که باید معوذتین خوند نمیدونم پناه برد و خدا کنه پلیس حمایت نکنه ازشون و روایته که برای شیطان انس صلوات بفرست که دور شه و شیطان جن ذکر لاحول ولا قوة الا بالله بگو تا دور شه

نورسنجی

جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۵۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا گفتیم که نوشته هامون نور داشته اولا شناسایی خعلی قویه یعنی شما شهوت برانی زن مجتهد استاد میفهمه و نمیشه گولش زد اینو میگم که بالاخره تو مدارس امتحان میدن بچه ها و خط و خط فکری و اینا مشخصه یعنی استعداد وجودی ما از زمان تولد ناعادلانه بر بزرگان مشخصه ناعادلانه ینی کارگر از کارمند ممکنه بالا پایین تر بشه هنوز عدل نیست لذا من حدس میزنم به نوشته هام نور میدادن تا اینکه داشته باشه مثلا حدس میزنم مردم تشنه اونوقت و از روی آبروی بزرگان که ما در مدارس حالا جاسوسی امنیتی سیاسی برای اداره آموزش پرورش شناسایی شدیم با وبلاگ روم کار کردن از جوانب مختلف مثلا یه بخشی از نور میتونه این بوده که نوشته های بلاگ خوشنویسی بشه توسط یه عده الان هیچکه حال نداره خوشنویسی قدیم رو بکنه ولی نور میاره این کارا و من خوشحال میشه روانم اینطوری البته این یه روششه همینکه عرفا مطلب منو ببینن با توجه به قحطی نور و بسته شدن نورما اینکه خعلی تاثیر داره یه سری آرایشگرن من موهام رو دیروز کوتاه کردم مهمان داشتیم بعد هر آرایشگری شمارو روحتا نهایتا شاد نمیکنه بعضیاشون نجسن من آرایشم خوب بود و عالی و همه گفتن تو خونه قشنگ شدم من یادمه بزرگان به طور جمعی اختصاصی نور نوشته هامو چکیده بودن ینی من نوشته هام ملکوتی بود بعد تصمیم گرفتم عکس بزارم تو وبلاگم چند سال پیش آقا نورمون قاطی شد تو عکسایی که سرچ کرده بودم و تو وبلاگ گذاشتم انگار وحی منزل بود و حتی رپی عکسا کد نوری بود و با اینکار همه ی روانیا جلب و توجه داشتن وعکس معمولی که سرچ کرده بودمم زورکی نورانی میشد و تحت تعقیب ذاتی که از کجا اومده و چقدر ارزش معنوی داره قرار میگرفت و وضع بحرانی میشد انگار رو مخ ملت بودیم لذا الان دیگه بزرگان خودشون اینترنت دارن و سلاح دارن اون موقه هر نوشته ای رو نمیخوندند قاضی ها وباید حتما نورشو میسنجیدن که من هنوز از این نورها یی که به لجن کشیدن رو درک نمیکنم ولی شنیدم بعضی از عرفا نوشته های قرآن رو سفید میبینن ولی ما همون نوشته ای که با قلم سیاه هست رو عادی و مشکی میبینیم و خلاصه فضای بدی بود در مدرسه مثلا من تو امتحان از حدیثی پرسیده بودن من نوشتم هرکس روزهاش مثله هم باشه از ما نیست باید مینوشتم از اهل بیت نیست خوب ونمره هم نگرفتم شایدتم اشتباه میگم و یادم نمیاد ولی پیش اومده بود برای بعضی دانش آموزا خوب این دعوا میشه اگه کانون توجه باشه من خودمم همینطورم جدای از عکس هر نوشته ای رو نمیخونم و چشمم میل نداره و حتی تصویر انگار یه نورانیت مخفی داره و در نوشتن هم تندخوانی یه نوع سبکه البته نه نوشته های تو کتاب درسیا بلکه نوشته های اینترنتی و غیر علمی که بعضا چرت و پرت و بی نور و تبلیغاته که به من دخلی نداره و البته اگه دقت کنیم همه همینطورن

حرفی از راست

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

خوب آیت الله کنی هم به ملکوت پیوستن یادمه و آنطور که یادمه بابابزرگم خعلی وقت پیش حرفی میزد حالا منم میگم منتهی نمیدونم از کجا بابابزرگم این حرفو به من زد و چرا اصلا گفت و آیا میخواست خط بده خوب گوششم میگه نمیشنوه از کجا این حرفو زد خلاصه میگفتش رهبر نباید شل باشه پاش و مثلا شاید اینکه باید مراقب خودشون باشن و اما اینو میگفت که مجلس خبرگان که میخوان رهبر تعیین کنن به این صورته که رئیس مجلس خبرگان از بین نماینده های مجتهد خبرگان سه نفر رو انتخاب میکنه و حتی یکی از آنها هم میتونه خودش باشه بعد نمایندگان رای گیری میکنن از بین این سه نفر تا رهبر ما خدایی نکرده و امیدوارم عمرشون دراز باد انتخاب بشه حالا پرسیدم از بابام دیدم از این روش خبر نداره به مامانمم گفتم اوشون هم خبر نداشت گفتم این بابابزرگ از کجا میفهمه و میگه و آیا از خودش میگه بعد گفت نگیا این از خودش میگه ینی بابای مامانم رو میگم بابابزرگمو و نکته ی دیگری هم گفت که تا حالا گفتم میگفت که الان در ایران آیت الله صافی از همه اعلم تر هستن ولی میگفت تو علی مرجع تقلیدت آیت الله مکارم باشه ولی خودشون میگفتن بابابزرگم که مرجع من و بعضی پیرمردا همین آقای صافی هستند خلاصه تو مسجد و نماز سعی کنیم ظاهری هم که شده ایشون رو در نماز تجسم کنیم یا صلوات بفرستیم به یاد و دعاشون که اثر خوب داره اگرم باطنی میخای بیای جلو بریم رساله شون رو تحقیق کنیم مثلا شما ببینید در حصر خانگی هستند آیت الله سیستانی و میگفتن اونموقه ها شاید نمیدونم هشت سال مردم بیرون ندیدنشون خوب این چه مرجعی هست ماهستیم که باید تجسم در دل قوی باشیم و اینا نقش دارن و مرگشون خدایی نکرده رخنه است ینی الان بهتر از حتی مردگان بزرگ مثل آیت الله قاضی ره اینه که مراجع رو در نماز پایه بگیریم و تقلید کنیم ولی منتهی اگه سن جوانی بگذره ما خودمون رو در پیری بالاتر از مراجع خدایی نکرده میگیریم و تجسم نمیکنیم و عجب و تکبر و کبر میاد و بزرگ میبینیم خودمون رو از علمای دین یه چیز دیگری هم که بابابزرگم چندین دفه گفت و نگفتم این بود که میگفتن که مراجع و مجتهد اعلم باید برن از امام زمان بخوان تا قبر حضرت فاطمه زهراء س رو از امام زمان عج بخوان و بپرسند مراجع تا شاید آشکار کنن حالا من نمیدونم ولی شاید اینطوری میگفتن و دقیقا یادم نیست حرفشونو و مثلا آشکار شدن قبر مطهرشون رو ولی میگفت آیت الله مکارم هم میتونن اینکارو بکنن و بپرسن و معلوم کنند!!

خوددرگیری

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یکی دیگر از فضای بدی که من و ما و جامعه داشت و تا حدودی بعضا رفع شد فضایی بود که من وبلاگ مینوشتم و همش مسولین حالا یا برای که حساس نشن و فتنه نکنن یا هرچی داشتن فضای اقتصادی و تبلیغاتی و پول گرفتن رو از مردم می انجامیدند که خودبه خود نوشته های ما رواج به سمت مبحث پولی شدن اوضاع میرفت و جدی گرفته نمیشد حالا هنوزم نمیدونم دقیقا به چه روش هایی نوشته ی من میتونه به پول تبدیل بشه و نیاز به مافیا هست البته نه همه ی نوشته هام البته نوشته هام اون موقه نور داشت و تله ی نورانی و رندی داشت که افراد رو جمع میکردیم ما و دلچسب بود بگذریم موضوعمون اینه که نمیدونم فضای داخل تلوزیون یا فضای خانه یا دوری از تلوزیون هست که امتحان کردم دیدم که بعضی برنامه هات رو که با تبلت میدیدم توجه کردم برنامه ها خیلی بیشتر اثر داشت در من و خوشم اومد و چسبید تا موقعی که تو خونه با تلوزیون همون برنامه ها رو میدیدم حالا فضای همراهی هم همینه که نباید کارشناسانه جاسوسی بشه مخصوصا روی رفتار ما مبحثه تا چیزی که در تلوزیون میبینیم موقع تماشا لذا اینو میگم که من که چشم برزخی ندارم ببینم پشت تلوزیون و دیوار کی نشسته و خودمم فضولی نمیکنم فی الواقع و دنبالش نیستم که حتی اجازه نمیدم که فکر کنم به این موضوعات پیش پا افتاده تا لااقل خیالاتم رو هم محک بزنم یا بهتر بگم میترسم در چلنجش گیر کنم و ندونم چه باید کرد و میترسم بازیم بدن در خیالم  ولی نباید قضاوت کرد و این میرسونه که فضای تبلت بهتر از فضای لب تاپ جاسوسی مطمئن تر و همینطور تا تلوزیون.که همراهان من اینجا موکلین موقع تبلت که برنامه ی تلوزیون رو باهاش دیدم توجه به نکات بهتر بود و خعلی خوش میگذشت و حواسم جمع بود ولی اینترنتی تلوزیون دیدن مقرون به صرفه نیست تا اینکه شونصد نفر بشینن که من در تلوزیون و حتی لب تاپم چی میبینم و مینویسم که حواستون جنگ و جمع باشه به این کاراشون که آسیب میزنن و دیوانه میکنن و بعد خودشون میان میگن ما خوبت کردیم و قرص میدن و واقعا هم خوب میشی ایشالا که اینا رو باید گذراند تا قوی شد و دشمن خواره.

بی ولایی

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ما یه خورده از شیطان گله کردیم و اینا تموم بشو نیستن ینی من از اینا و شغل کثیفشون رو بگم فردا فتنه میکنن بدتر میشه وضعمون مشکلمون دوچندان میشه پس اولا یه سری کارا گفتیم برای جادوگر خان که شما می باس فحش بدی در دل بهشون بعد گفتیم نفرین کن در دل بعد گفتیم عکس وحشتناک بین و حالام میگیم ذکر بگو اگه ذکر نگی فورا شیطان بردتت خط و راهت رو میگیره و تسلط داره مگه شرایط ویژه باشه من ذکرم که در دل میگم میبینم دارن یه عده کنترل میکنن و ذکرم مایه فتنه  ی اینا میشه و فضای بد میچینن و صحنه رو ضد من عوض میکنن که میتونی یه ذکر بگی و یه فحش همینطوری بیای جلو اینام فضاشونو عوض میکنن و با مسخرگی یا تکرار ذکر دل تو که بر زبان میاره باهث میشه نتونی ذکر بگی و مقصر و عامل فتنه بشناسند ولی یه راه دیگه اینه که بلند شعر بخونی کتاب بخونی اینجا کن غرب نیست خجالت نکش از شیاطین وذکر بگو اذان بگو اینا ریا نیست در چنین موقعیت فتنه ای ریا نیست بلکه شیطان و جادوگر اگه اسم مقدس علی رو صدا کنی میترکه و نمیتونه تحمل کنه و ازت دور میشه و روش بعدی همینه که بلند تو خونه قرآن بخوان دعا بخون که اینا دور میشن و دیوانگی هم نیست من متعصفانه میبینم رئیس کل جمهور مملکت زیاد چرت و پرت های عام منو میخونن و دیگران رو که این خطره برای خودش چون ما داریم خر میدوانیم واینجا ارتباط الهی ضعیفه که ممکنه فتنه درست شه حرف ما و باید استاد بالای سر هممون باشه تا گمراه نشویم نه هرجا نوری روشنه خبریه و بریم به سمتش که ممکنه حقه باشه.و سپس ما میگیم فحش بده آقا شما اگه دلت قوی باشه و هر روز نیم کلو روزی اشک و گریه و صفا داشته باشی چنین آدمی فرشته ها خدمتش میکنن و مستش میکنن دیگه چه برسه جن و روح این شما تو دلت آرومی در چنین شرایطی و حق رو میبینی لذا جدی بگیر فحش رو شما اگه نظرت عوض بشه مثل زنا چشم میزنی دشمن رو و یا لعن تو و اخم تو اخم خدا میشه کن چنین آدمی شیاطین دورش حلقه میزنن و زندگی عادی نداره من خودم ادمین بودم و شرایط رو داشتم و درک کردم شما اگه بگی توی دلت بی صدا که حمله کنید به آمریکا و منافعش یا به اسرائیل کار خاصی نکردیا ولی بس که دلت امام حسینی و زینبی هست یه حرکتی هرچند کوچک رخ میده الان ملت کفر از دل بزرگان دستور میگیرن بعد شما میگی چقدر پیشرفته تر از مان اینا چون حیوانند راحت تر از ما که شقی هستیم فرمان پذیرند اینجا بزرگان آهی میکشن اونجا اثرش هستولی دلشون از ماخونه بزرگان و‌قوی دلان چون اولا نگاه کنید کشور مادین پسنده و چه کارا میکنیم که یهود هنوز نکرده و رو دستشون داریم میزنیم من یه بار گفتم ملت ما زمانی پیشرفت ظاهری میکنه که فرهنگش بیاد اگه تابلوهای ال ای دی ده سال پیش اومده بو د توی ایران برای تبلیغات دوروزه میشکستنش!!

اندرنجس

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

باید یکی از ایرادها و اشتباهاتمو بگم و تجدید نظر کنم و اون اینه که حالا که دعای توبه صحیفه سجادیه اگر بخونم میبینم جملات از لرزش و اشک هست ولی حال من این نیست حالا پس توبه نکنم چون گناه نکردن من همون توبه کردن است این اشکاله منه این جمله ی من و اعتقاد من که میگه گناه نکردن من همون توبه هست این اشتباه من بود اولا فقط خداکنه اتفاقی پیش بیاد که خداوند بخواد گناهتو ببخشه مثلا تبسمی به مادر نمیدونم بوسیدن دستش خوشحال کردنش حتی فاتحه خوندن براشون اگه زنده نیستند هم یا حتی حرم رفتن پس بگم که سخت نیست بخشیده شدن و حتی صدقه دادن که اگه بارسنگین داریم بردوش لااقل بی عرضه نباشیم اگربار از گناهانه دوما خدا با گناه تو ممکنه نجاتت بده حالا نه که اصرار کنی ها نه عجب داری مثلا بزرگ کردی خودتو یه گناهی پیش میاد بله گناه کردن خواست خدا نیست ولی خدا زورش زیاده تغییر میده امر رو سوما گناه نکردن و معصومیت غلطه یعنی ما یکی از ذکرامون این باید باشه که بندگان عاصی خداییم ینی خودمون رو بالا نگیریم البته نه پیامبران و حضرت خضر که معصومه بلکه خودمون رو میگم و الا خدا یه گناه ریز درما ببیند میتونه از معاویه هم اگه حتی با عدل خدا هم میخونه اینکار خلاصه یه طوری ممکنه نگاه کنه که شما برای یه گناه از رحمت ابدی منصرف شی البته خدا مهربونه و مام نباید تنگ نظر باشیم خلاصه اینو میگویم که آقا توبه کردن به معنای گناه نکردن نیست بله طبق روایات توبه کردن سخت تراز گناه نکردن هست ولی درسته که یکی از مراحل توبه کردن همینه که آقا تصمیم بگیریم گناه نکنیم بله این یه تصمیمه فقط وگرنه نگفتن تو معصوم شو و حتی سعی کن بشوی راه راه ما نیست گناه نکردن دست ماست ولی قبولی توبه دست ما نیست و چیز سختی هم هست توبه لذا اگر به هر بهانه ای توبه نکردیم سخت در اشتباهیم شما میگی من اصلا حس پشیمانی ندارم ولی آیا توبه ای که تنت بلرزه در صحیفه طبق متن دعا اون مرحله رو رد کرده ایم که ادعامون میشه یا شوخی میکنیم که توبه کردیم و توبه ی جوان های ما اغلب شهوانی شده است و شرم و حیا که زنها ده برابر مردان میگن احادیث که شرم و حیا دارن ما میببنیم که کم شده و از اونور شیطان ها وسوه میکنن که تو بزرگسال و بالای هیجده سالته و کسی هم که شرم نکنه عادل نیست وتنزل پیدا میکنه دلش سنگ میشه بعد دچار چندگانگی میشه که آقا ما که کارمون درسته خدا نمیخاد در صورتیکه اولا شرم داریم یا نه هر تصویری میبینیم یا نه الان فضا بد شده و بازه و در خطره جوان هیچی هم بله جای زن رو پر نمیکنه که بگی حالا زن نداریم اینطور شد لذا باید در اینجا پناه برد به خدا وگرنه همین زن قوی ترین سلاح شیطانه متعصفانه برای ما جوانان پس توبه هرو بکن و پناه ببر به خدا بله شیطان عصبانی میشه و اگه پناه ببری به خدا و طبق میلش حرف نزنی و نخوای حتی جمع میشن که از ریشه کاری کنن که دیگه نتونی بلند بشی و برگردی و اساسی بات میجنگن من خودم زندگیم سرتاسر شیطون جن و انسه دیدن شهوت من باعث ضربه به دشمن و خودشون شده همین شهوت شکست خورده لذا نطفه مون رو خفه کردن اینا و به هدفشونم رسیدن الان اگه بخوام بر خلاف میلش که نظارت میکنه این شیطان رفتار کنم سرم درد میگیره اگه فیلمم رو دوبار یه کلیپ رو نگاه کنم اون حسش از بین میره انگار من برای شیطان دارم کلیپ ساختم و دارم نشونش میدم و بنده اشم و قرص هامم سیمم رو به دل شیطان وصل کرده الان من نهایتا سه تا از مطالبم رو بتونم از روش بخونم دیگه سرم درد میگره اگر بازم بخوام بخونم یا کلیپامو مکرر ببینم اصلا این شیطان فضایی پشت سر م میسازه که انگار دارم گناه میکنم اصلا من اون آزادی رو ندارم و پشت سرم فضا میسازن و دکترا هم نفهمن ولی اینو بگم که جدیدا چند تا فحش دادم ببین نترس با من جلو بیا من یه عمره فحش خوردم و به حالت خودکشی آرزوی مرگ داشتم البته آرزوی شهادت و انتظارم اینه که نه که امیدوار باشم و خوشی بهپ بدی میگم که وضع از این بدتر نمیشده باشه چه فضای جاسوسی خانوادگی چه این چیزا پس دخالت کن بیا بالا نجاتمون بده اینا دارن از من سواستفاده میکنن من جوجه فکلی نیستم من خوشم میاد افسرده باشم تا نوحه گوش بدم ولی این نامردا دارن تسلط پیدا میکنن و به نام خودشون موفقیت منو به پایان میبرن درسته جلوی شیاطین دیگرو گرفتن ولی نامردترازخودشون نیست دیگه

معراج اکبر خدا

يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما کلی نوشتیم بعد اومدیم یه آیه رو سرچ کنیم وقتی برگشتیم دیدم همه ش پاک شده است ببخشید خراصه و نکردیم که ثبتش کنیم بعد سرچ کنیم چقدر زحمت کشیده بودیما!!!

شاید اینطوری نوشته بودیم که نماز معراج مومن است و این کلام بزرگیه خوبه که افراد متخصص نقاشی که نقاش های چهره ما اوایل هم استعداد الهی و حب و عشق داشتن و انیمشین های ایرانی معلوم بود که به قلب مردم و ذائقه شون میخورد و تکنیک صادر شده ی غربی نداشت و عشقی بود که بعدا فضاشون شد اگرچه تولید انبون شد و معلومه که در صادرات اوایل توجه و دقدقه ی تولید بیشتره و کمکم از چشم میافته البته نه کیفیت بلکه چیزای دیگه دقدقه میشه و چیزای دیگه کانون اجتهاد و شهادت و بازیگری و خوانندگی و تمرکز الهی رو برمومنان میگیره و صحنه عوض میشه ولی در عرب همینطوری مده که قاری میسازن و میخونن و میکروفن میدن که یارو قرآن بخونه بچه ش و از کودکی صادر میکنن ولی در ایران فضا دلبخواهی شده و هرکی علاقه داره و تولید نمیکنیم که همه بازیگر بشن همهی بچه ها بخونن البته سایت آپارات فضا داده به بچه ها که خودشون رو‌نشون بدن و مسابقه گذاشته و خعلی جذاب شده ولی گروهی نیست و وقتشم کمه که بچه هذ استعدادشون رو نشون میدن که خیلی خوبه یکی از مسابقات دیگه که من دوست دارم انجام بشه اینه که نقاش های چهره و‌صورت جمع بشن و عکس آیت الله خامنه ای مثلا جلوی صورتشون نباشه و در ذهن ایشون رو به صورت زنده تجسم و نقاشی بکشند خوب سخته این کار نیاز به تجسم و فضای معنوی داره علاوه بر مهارت و استعداد و در چهره ی بزرگان رازها و خم هایی است که در یک پرنده نیست و تجسم بزرگان نیاز به معنویت داره کهذبه روی کاغذ بیاد که از سختی مسابقه حکایت میکنه در عین سادگی امکانات البته کصانی که چهره نقاشی میکنن و مثل من نیستن که حتی عکس پرنده هم روبروم باشه نمیتونم بکشم درست و نه استعداد دارم نه ذهن خاص خلاصه نقاشانی که چهره نقاشی میکنن فکر کنم آدم های قوی ای باشند کلا مثل شعرا حتی اگه از ربرو هم بکشن خیلی سخته و در مسابقه ی وآپارات دیدم که چهره های افراد به جز کارهای شعبده دیدم که افراد گنهکار نیست مثل ما و افراد با اراده و محکمی اند و دور از گناهات و‌شهواتن که هنری دارن و سرشون و مسولان گرمشون نکردن که بخور و‌بخواب و هیچکاری نکن اینم نکته ای داشت که مفت خور نیستن مثل ما دیگه چیز دیگری که نوشتم و پاک شد اینه که در تجسم امام خمینی در نمازم دیدم افرادی که پایین ترن و در ذهنم بزرگن میان به جای امام خمینی در ذهنم و در معراجم درنماز اونارو نشون دادن حالا نمیگم نمازم عرفانیه ها ازین نماز سبک هاست و انتظاری هم ندارم که با این همه گناه حالا عرفانی نماز بخونم بلکه توجه بن حق فضاشم باشه خوبه خلاصه اولش تهلیل گفتم بعدش الاه اکبر درنماز و‌سجده که امام خمینی عکسش بیاد در ذهنم و‌بعد ذکر سجده رو گفتم بعد یادم افتاد که نماز معراج مومنه آقا یعنی در نماز ما که سبک بود و جماعت هم نبود در معراج ممکنه طبقات و افراد و درجات مختلفی رو چنان که نبی اکرم دید ببینیم همش که پیامبران نبودن بلکه حتی در معراج پیامبر جهنمیان رو هم دید خلاصه ما دیگه رد نکردیم اون هایی که نشونمون دادن به جای امام خمینی در ذهنم با ذکر ردشون نکردم بلکه دعاشون‌کردم و‌براشون صلوات فرستادم کهدتوجه بشه شما مردگان رو یادت نره آقا که ضعیف و بدبخت بودن شاید در رحمت خدا با دعا و خیرات برای پدر و مادرت و گنهاکاران و بدبختان حتی زودتر باز بشه و مخصوصا برای آمرزش گناهان بهتر باشه و آیاتی رو خوندن امام جمعه ی محترم تهران هفته قبل جمعه که زیبا بود و بابابزرگم هم سوال کرد ازم و خودش گفت که آیت الله صدیقی مجتهد اعلم هستن و از دیگر امامان جمعه تهران بالاتر حالا آیاتی رو‌خوندن که اون آیه که سرچ کردم و پیدا نشد و متنم پاک شد این بود که 

خداوند منزه هست از آنچه وصف میکنند جز بندگان مخلص خدا

که اینو هم نشون میده وصف مخلصین وصف و تجسم خودخداست که ممکنه اتصال رخ بده تا خدا چه خواهد


سبحان اللّه عما یصفون (159). الا عباد اللّه المـخـلصـیـن

خوددرگیری داریما!!!

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه نکتاتی رو مخصوصا در نبودم باید گفت و باز کرد فقط نخندینا که چه خلم اینارو میگم و در آستانه ی محرم قرار داریم با اینکه عیدتان مبارک باد دوست ندارم بحثش باز شه در محرم و همین الان بگم با توجه به اینکه پسرفتم داشتم و سرم واسش به سنگ خورده حالا بازگو میکنم یه مبحث دومی هم قبلش تو ذهنم بود درمورد کبر که ممکنه طولانی بشه ولی از کجا بگم اینکه در مراقبت رفتن به سمت زن با وجود اینکه بدن لازم داره موجب پسرفت در مقام عبادیت میشه یعنی حتی اگه خیالت آلوده نبود و مرض تجسمی فکری نداشتی حالا این بحثه اولا اگه در رختخواب بدون فکر به زن و درحالت بیداری شهوت گل کرد آیا اولا خوبه یا بد دوما شیطانه یا حوری که اینا بحثش داغه و من از روی یقین خدمتتوم عرض نمیکنم بلکه محرم نزدیکه میگن امام حسین علیه السلام تشنه شد و شهید شدند و یارانشون هم بعد میگن شهوت رو مقایسه به تشنگی میکنن آیا این قیاس رو سوما چه کنیم خوب این سوالاته که آقا شما انصاف بده بله هوای نفس مبارزه اش و مبارزه با خود جهاد اکبر هست تا جنگ شمشیر بله ما همه ی محردان مخصوصا فرصت داریم تشنه لب باشیم با شهوت بجنگیم و یار امام حسین شویم البته نه به آسانی که شما میگی به آسونی میشه ولی شما که شهوت رودبا لب تشنگی مقایسه میکنی غالبا میخای گناهتو پنهان کنی و شاید مثل خیلی از ما ها دو سه بارم جلوی شهوت رانی نکرفتی نمیگم زنا نکردی حالا قهرمانی نه زنا که بحثش جداست نباید به اونجاها برسه اصلا وضعت که بگی تشنه م هرکاری میکنم اون که وضع بحرانی میشه و گناه رو توجیه نکن در سپاه امام حسین بمون حتی اگه یهذبار دوبار نتونستی از امام حسینت جدا نشو و مرد مبارزه باش هرچند همیشه شکست بخوری نه زود توبه کن بگو ای خدا منو ببخش البته بعد توبه اگه شهوترانی کردی شکست میخوری و روانت خراب میشه و دچار چندگانگی میشی و بعد دین و ایمان و تقوا ی خودت و مردم و خدا خراب میشه و مریض میشی ولی ناامید نشو بگو اگه امام حسین یار بخواد من همیشه باید بتونم و آماده باشم من یه زمانی باید حتما چند ساعت نوحه و روضه محمود کریمی و اشک و گریه تو برنامه م می بود و همه رو هم تو وبلاگم جمع کردم الانم نمیگم پیروز شدم نه امام حسین نخواست دیگه گریه کنش باشم یکی از چندین دلایل رقصمم همینه آخه گریه که کاری رو درست نمیکنه همیشه و دیگه هم ازاونور حمله کردن به شهوتم و قرص دادن و اگه از قرصامم نباشه بهت بگم از هیجده سالگی که پام باز شد اون کوفتی تیمارستان حالا یا تو خوابی جایی پنهانی علائم نشون میده عقیم شدم و بسته شده رگ شهوت اولشم میخواستن بفرستنم بیمارستان روان جنگ تحمیلی دیگه نشد و نخواست خانواده وگرنه مشکل خاصی نبود فقط گند زده بودم به روان و دیوانه میکردم افرادو بعضیا هم چشم دیدن نداشتن و راستش خودمم زجر میکشیدم و ادمین بودم و نمیشد کنترل کرد اوضاعمو و همه از هوا و زمین و دریا ریخته بودن تو زندگی ما نظام و اون موقه هم حرفا به خارج میرسید و ترجمه میشد که دیگه ادامه نیافت ترجمه و قدرت بالا هم توجه ش به ما نبود و مام خودمون پرونده مون رو خطخطی و اوضاع فتنه بود واقعیتش و بحرانی بود که یکی باید میومد بالا ولی الان که قرص میخورم به آرزوهای فکری محبتی و یاوری و روانی و جیزای دیگه رسیدم که قبلا آرزوشو داشتم ولی قبلا قوی تر بودم و اگه نظرم به یه گروه و مشکلی بد میشد دیگه آقا تیمسار و سروان و سرهنگ میرختن و همه نظرشون عوض میشد و خیلی خطرناک بود وضعم و‌باید احتیاط میکردم یعنی ولی خدا هم با قدرتشون من رو بالا نگه داشته بودن یعنی اگه سیب میخوردم الهام میشد مخصوصا به بچه ها که آقا سیب بخور و‌میخوردن و مارو‌بزرگ کرده بودن در نظرها که توجه جلب بشه و نظامی های شهر ما خبر داشتن و جلب شده بود ولی شناسایی مردمی نشده بودیم و اونایی که باید رو‌مخشون سوار بشیم دذ مسئله فتنه اونا بی سرپرست بودن و وضع خراب بود مخصوصا آمریکایی ها هم و سحر و جادو رمالی هم جلوش نگرفته بودن و ما در بین جن مشهور بودیم ودرس پس میدادیم که این قدرت هایی که باعث جلب توجه میشد و منم خوشم میومد که شاخ باشم و مورد توجه اینا کمکم گرفته شد حالا من اینارو نمیخواستم بگم اینکه امام حسین حتی دعا نکرد بارون بیاد توجه کنید یه دلیلش تشنگی شهوت ماست وگرنه ادعونی استجب لکم حالا شهید بشو ولی لب تشنه چرا بله به فکر ما بودن و راه نشون دادن یعنی سوال اول همین بود که جن یا حوری بدون فکر ریختن تو‌رختواب رو‌سرت خوب شما اولا اگه شیطان باشه که قبل یا بعدش باید ذکر خدا میگی حالا اگه با تقوایی تشنه ی شهوتت میمونی و اوج میگیری و در سپاه حضرت باقی میمونی اگرم شهوتت چیز شد بعدش یاد خدایی بستکی دارت این قبل یا بعد شهوت یاد خدا کردن این بسته به تقوات داره که ارضا بشه و یاد کنی یا شهوتت تشنه بمونه پس خوبه اگر حمله بشه و تشنه بمونی خوبه این ولی اگر حمله کردن و تو هم خارج شدی از محدودیت انسانیت اثن مشکل داره حالا ما میگیم حمله شد ولی اکثر موفقیت چندانی نداشتم و حمله هم عموما برای راحتی نیست که راحت بشی بلکه شیطانی باید باشه که دخالت نباید کرد و ذکر گفت یا از رختخواب بلند شد اینم آیه ش اینهإِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ  که من بعضی موقه ها که زن پسند بنویسم ممکنه حمله بهم بشه و گفتیم حالا نمیگم خیالم درسته و آدم متقی هستم که بهم حمله شده و باپای خودم گناه نمیکنم نه شهوتم مثل سابق قوی نیست و قرص میخورم و خعلی دنبال شر نیستم خودم ولی پیش میاد پس ما شهوتا میتونیم با مبارزره و شکست در سپاه حق باشیم و همیشه هم باید ادعات بشه اگه شکست خوردی و برگردی نه که بن خیالت به نقطه ای برسی که هر گناهی بکنی اعصابت خورد نشه و ضدگلوله شی این رو‌شیطون وسوسه میکنه و دیگه سقوط و کفران و عناده نه همیشه برگرد اگه حتی شکست خوردی و هزینه ی لذت نامشروع رو با گریه و نماز و دعای توبه و اینا بپرداز 

مسئله ی بعدی کبره ماست طرف نشسته میگه کجا شهیدان زنده اند یا میگه کجا خدا داره کار میکنه در عالم میگه که خدا مارو‌ ول کرده و‌نشسته کنار حالا همین و آدم اگر بیست بگیره تو امتحان میگه من بودم درصورتیکه خدا بود و‌کار خداست اگه خوشکل باشه میگه منم درصورتیکه کار خداست خودش رو همه کاره میدونه و خدترو هیچکاره این عموما همه همینطورندا ما چیزی از خود نداریم به قول آیت الله نجابت مقام معظم رهبری شهید زنده اند یعنی شهدا حظور دارن کجایی؟؟حالا ما هرکاری کردیم شکر خدت نمیکنیم بعدشم خودمون رو گنده میکنیم خودمون رو خوب میدونیم آقا رحمت هم قطع میشه بزرگان خودشون و خوبی هاشون رو‌فراموش کردن نه مثل من از خودش تعریف کنه و‌بخواد بزرگ کنه که اینطوری‌بودم قبلا نه ما بچه ایم و جوانم دنبال امتیازه و نیاز به توجه داریم خلاصه اگه با کبر جلو بیایی اگه زمینه ی هدایت باشه خدا یه گوشمالی میکنه ان شاالله بفهمی هیچکاره ای و از خودمون جداشیم که مشکل این خود ماست و خود ما و نفس ما کوتاه نمیاد تا بدبختت نکنه کوتاه نمیاد وگرنه کودکان عارف میشدن در کودکی با توجه به پاکیتشون تازه میخاد امتیازم بهش بدن که آقا نگاه کن من مدال طلا گرفتم اینم از محبتی و کار خداست که نادیده گرفته شده بود و تشکر که نکرد خوشو هم بالا گرفت که من بودما این من بودما و‌توجه به من کنید و مرا بپرستید و تشویقم کنید و اینا همش ایستادن در مقابل حق و خداست بعد رحمتت کم میشه بدبخت یا دیگه دیدم در خودم علاوه بر کبر اینکه من چون فلان کار رو کردم حالا خدا هم فلان چیزو داد بدبخت کار تو نبود اولا و‌خوبی ها همه کار خداست دوما فکر کردی به خاطر عمل ناچیزت بوده که لطف شده حالا دورکعت نماز خونذی نمیدونم وبلاگ داری اینم شیطان در نظرت میاندازه که چه خوبم و به خاطر خوبیامه که سرسفره ی امام حسینم به خدا نیست تو اگر از اور خودت رو غلام این درگاه میدونستی اکر شرم داشتی اگر خودت رو غلام غلام حسین میدونستی و گناهاتو فراموش نمیکردی اونوقت رحمت خدا هم بیشتر میشد ما رو لخت میکنن زمان قیامت تو محشر حالا ما یه مجلسی رفتیم خدا روزی رسوند طولانی شد ببخشید ولی باید شرمنده درگاه باشیم نکه همش غم و‌ غصه گناه بخوریم بلکه توبه سرجاش لااقل بدون که کسی نیستیم و خودمون رو بالا نگیریم

خودپرستی

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه روایتی رو داشتم مرور میکردم چون به نمازم و سلوکم و خودپسندی ام ربط داشت و داستان و روایت رو دنبالش بودم در نت و کلی گشتیم تا چیز شد پیدا شد حالا روایت اینه:

امام صادق (ع) می فرماید : آخر بنده ای که به پای حساب می آید و بدی های او بیشتر از خوبی های اوست، او را به طرف جهنم می کشانند، او سرش را بالا می کند و دنبال چیزی می گردد . فرشته ها او را پیش خدا می برند و خدا می پرسد که دنبال چه چیزی می گردی . او می گوید : خدایا گمان من به تو این نبود . خدا می فرماید : درباره ی من چه فکرمی کردی؟ او می گوید : گمان من این بود که تو گناهان من را می بخشی و من را به جهنم نمی بری . خدا می فرماید : ای ملائکه به عزت ، جلال ، نعمت ، آلاء و بلندی عظمتم قسم که این بنده تا الان به من خوش بین نبوده است . اگر او به من خوش بین بود، او را به آتش جهنم نمی ترساندم . خوش بینی دروغی او را امضاء بکنید و او را به بهشت ببرید .خدا پنج بار قسم می خورد که اگر او از اول خوش بین بود من او را به طرف جهنم نمی بردم که بترسد

خوب این روایت خیلی میشه در موردش حرف زد و مسائل رو باز کرد که آیا کسی که قبول نداره خدارو حتما میره جهنم کسی که نشناخته خدارو که مثلا یه بار خوش بین بشیم در زندگی به خدا و تمام یه شعری از مهربانی و لطف و کرم و بخشش و عفو و بزرگی خلاصه این همه صفت خوب داره خدا حتی یه بار جوشن کبیر بخونیم آیا به همین راحتی میریم جهنم؟ همینطور که میگشتم این روایت رو پیدا کنم دیدم روایتی که منظور از خوشبینی به خدا این است که امید داشته باشیم بهش و از گناه خود بترسیم خوب اینم معلومه که آیا ما کاری که میکنیم به امید خداست و خدارو درنظر داریم و یادش هستیم و آیا از گناهمون میترسیم یه بار شنیدم عارفی میگه که اگه به اندازه ی نیش عقرب که از عقرب میترسیم اگه از خدام میترسیدیم برای گناهمون همه ی کارهامگی دنیا اصلاح البته درست یادم نمیاد و نیومد این جمله ی رجبعلی خیاط رو و اما چیز دیگری که میشه فهمید اینه که غیبت باعث سوء ظن میشه و اکه غیبت بزرگان رو کنیم بله آقا طرف رو اصلا جهنمی کردی همونی که داری تو گوشش میخونی غیبتت رو و نظرش رو عوض میکنی داری جهنمی اش رو هم میکنی انقدر خطرناکه غیبت کردن اولیاء خدا چون بدبینی به جانشین خدا در زمین همون بدبینی به خداست اینو هم میشه فهمید و گفتم خعلی میشه حرف زد حالا ما میگیم بدبین نیستیم ولی ما خوشبین هم نیستیم یعنی الان نگاه کنیم که خوشبینی ما نسبت به امام رئوف نسبت به امام زمان نسبت به امام خمینی چقدره آقا طرف فکر میکنه امام خمینی یه آدم معمولی بوده اصلا خبر نداریم بله شاید باید بپرستیمشون انقدر مقام دارن و جانشین خدان اگر بشناسیم امام خمینی رو مثلا که کی بوده این همه صفت خدا شما که راه خدا شناسی میری و طلبه شدی اینا جمع شده در امام خمینی هی خیالاتی خدارو نماز نخون و نپرست بلکه محبت و ارادت وخوشبینیت رو به جانشینان خدا زیاد کنیم یعنی هرچقدر امام خمینی رو دوست داری وارادت باید همونقدرم بیشتر حالا بگو امام زمان ولی ما ارادتی نداریم و تازه خودمون رو بالاتر هم گرفتیم ببین اینا معلومه یه روایت دیگه هم دیدم که خوشبینی باعث میشه به بهشت اعلی برسیم شاید این بود روایتش که به بهترین جاهای بهشت میرسیم اگر به خدا خوشبین باشیم پس درسته کسانیکه ارادت دارن نسبت به امام خمینی و راه کج نرفتن و بدبین نشدن و خودشون رو هم بالار از علما نگرفتن بلکه خوشبینانه محبت و ارادت داشتن اینا درسته بعضی ها ارادتشون ظاهری بود به امام بعضیا دنبال مقام بودن حتی و هرچه هم بالاتر بره مقامشونم باز سیر نمیشن و طمع بیشتر شد ولی بدونیم که این وفادارانی که هنوز به امام خمینی ارادت دارن نه تنها انسان های کوچکی نیستند بلکه تهدیدی برای دشمنند و انسان های خداشناس و بزرگی اند اگرچه بزرگی امام زمان  امام خمینی و رهبرمون اصلا درک نمیشه و اصلا میبینیم که با تواضعی که دارن با ماهمکلام و نگاه میکنن و محبت میکنن و دارن به ما بدان حتی که نباید گول بخوریم و باعث تکبرمون بشه و باید هر نماز که میخونیم دوستیمون با امام زمان بیشتر بشه و محبت امام خمینی بیشتر در دلمون بشه ولی من که نماز میخونم خودم میبینم که دارم خودمو بزرگتر میکنم نه که در دیده ام امام خمینی بالاتر بره خوب تجسم کردم در نماز و دیدم و این روح و مغز کلام ما در نماز که با خدا حرف میزنیم در وجود افرادی مانند امام خمینی مشخص شده که استاد و بزرگ و عارف خدایی و جانشین اویند.پس عکس امام خمینی رو درنماز تجسم کنیم یا روبرو بزاریم ببینیم چقدر دوستش داریم و همکلام بشیم ببینیم تو دلمون چقدر ولایته و صحبتمون چیه و چقدر ارادت داریم تا خودمون رو بهتر بشناسیم

ظاهر خواهی ما

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب قبل ازکه درمورد ظاهرسازی و ظاهرخواهی ها صحبت بشه شما که میدونید باید روزی برسه تا ما هدفمند صحبت کنیم یعنی میخوام فقط بحثش بشه و تخصصی هم خعلی صحبت نمیکنیم ولی شما هم گیر نده به ما که راز امنیتی باز کردیم حالا درسته که گفتیم رند نیستیم و نمیدونیم در زمین کی بازی میکنیم نه اینا روزی بالاست بله ممکنه یه ماه راز بوده ولی الان نیست اینو در نظر بگیرید و شاد باشید که روزیه سپس موضوع رو باز کنیم و اون اینه که بدل حضرت خضر نبی رو نورانی تر از ایشون حقه سینما میسازه میده تحویل ما که اینجا ما چی میخوایم ما ظاهر رو آیا میخواهیم و بعد خسته میشیم مثل زنا بله زن باید ظاهرشو درست کنه و در ظاهراته و مرد هم بخواد در عمق بره خطر داره نیاز به استاد داره لذا زنا خوب عمق و باطن رو میتونن آموزش:-)  بدن به ما بچه ها و راز رندی رو توضی و آموزش بدن ولی بله خسته میشیم از پیامبران چون خواستمون ظاهره حالا اگه نشونش هم بدن به زنه خضر نبی علیه السلام رو باور نمیکنه میگه چرا از لامپ نورانی تر نیست!!! در صورتیکه ما هم به اندازه ای که خواستمون دنیوی و ظاهری و زن پسند نباشه خضر نبی روزی میرسونه با ما و جلو میاییم با هم مثلا دوران جنگ معنوی تر بودیم و عقل ها الان رشد کرد و ما سنمون اندازه ی عقل اجتماعی یه گروهه درست ولی دوباره باطنا بچه گانه هست دین یعنی عقل جامعه ۲۵ سال ولی دین و باطن مثلا ۱۳ ساله در صورتیکه در ایام جنگ برعکس بود و عقل بدون دین هم هرزه است عقل بدون ایمان و تقوا و وقتی میگیم متوسط دین جامعه پایین اومده هم به معنی این هم میتونه باشه که سیزده ساله ها مثلا دیندارتر از مان لذا نباید دنیا رو خواست و بله اگه ظاهر و زن پسند بود ما بازیگرانی داریم که با گریم و حقه حتی از پیامبران هم باحالترن ولی وقتی باطن و عمق در نظر گرفته بشه صددرصد در ملاک قرار دادن ظاهر ها و قشنگی هایی که یه روزی فکر میکردیم آخرشه حالا نیست.

انقطاع به رب

شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب سخنرانی اولی رو امیدوارم گوش بدین و بازم اما بعدی آقا ما امشب داشتیم چت میکردیم و با دوستم تو چت از خودمون شعر میساختیم و حال میکردیم بعد دیدم چیزی به ذهنم نمیرسه و حسش نی همزمان آهنگ گوش میدادم و شعرشو تو چت روم نوشتم و دیدم چه شعر باحالی و پرمحتوایی بود که توجه نداشتم و حالا که نوشتم گرفتم چه زیباست بعد نکته اش اینکه به دوستم گفتم که تا کی خودپرستی کنیم و بخایم فسفر مغز چیز کنیم بسوزونیم از خودمون باید گوش نصیحت و تقوا داشته باشیم و شعرهای خوب گوش بدیم و وقت بزاریم بعدشم اومدم نکته ها رو محض ترغیب نوشتم از شب دوم سخنرانی آیت الله فاطمی نیا ره :

جلسه دوم(اخلاق و سلوک در نهج البلاغه-واردات و خواطر) 1391-دانلود صوت

+واردات الهیه و خواطر داریم

+واردات الهیه =القا بر حسب درجات افراده

+بیشتر اوقات واردات الهیه ناگهانی می آید تا به خودشون نسبت ندهند

+ممکنه درنماز یا حتی دراز کشیدی که بخوابی بدون وضو واردات ممکنه بیاد

+محتوای واردات ممکنه گزارش یا بخشی از معرفت باشه

+کشف و شهود برای صاحبش حجته

+کشف صحیح با برهان تفاوت ندارد مگر در ظهور و خفا

+واردات الهیه برای اولیای خداست و شبیه به یک پرده برداری و یک تحفه است

+خواطر چهارتاست یک خاطر حقانی۲خاطر ملکی ۳خاطر شیطانی ۴خاطر نفسانی

+خاطر حقانی از جانب پروردگار نوعی الهام با محتواب علم لدنی

+ خاطر حقانی مقام است

+خاطر ملکی نوعی دعوت به خیر و به صورت درخواسته

+خاطر شیطانی نوعا دعوت به شر و افکار پلید و سوء ظن و وسواس است

+ماجرای غسل وسواسی

+شیطان اول از طریق جهل عقاید می آید و اگر نتوانست از طریق عبادت

+سوء ظن زود محکم میشه انگار که سیمان ریختی

+خاطر نفسانی همیشه دعوت به شر نمیکنه و ممکنه دعوت به مباح هم کند

+یکی از کارهایی که خاطر نفسانی می کند انسان را وادار به مطرح شدن می کند وای وای وای وای وای

+خاطر ملکی ممکن است مورد صدمه ی خاطر شیطانی باشد چون ما خودمون ضعفیم و ضعف ازماست

+خاطر نفسانی ممکن است خاطر ملکی را هم بزند

+هیچ خاطری زورش به خاطر حقانی نمیرسد

+شیطان گفته از پشت رو و پشت سر و از چپ و راست به سراغ انسان می آید که ملائکه دلشان سوخت و خدا وحی کرد به ملائکه که ناراحت نشوید بالاسر رو من آزاد گذاشتم

+بالاسر به خاطر خاطر حقانی است

+خاطر شیطانی اگر بررویش متمرکز نشویم از بین خواهد رفت

+ خاطر شیطانی محض ایمانه

+فکر به گناه خوب نیست و دوای خاطر شیطانی اینه که از هرنوع خاطری که آمد متمرکز نشو و بعدش لااله الا الله از ته قلب بگو

+مستجاب نشدن دعا به خاطر اینه که نمیشناسیم خدایی را که صدایش میکنیم

+ دعا مغز عبادته

+ شاکر باشیم که به ما اجازه دادند که حرفها و ذکرهای خدا را بگوییم

+آدم با تقوا اگر شیطان بیاد سراغش میفهمه ولی بی تقوا نمیفهمه که شیطان آمده

+آیه تقوا و مس شیطان

+طائف مس انسان در آیه دومعنا دارد یک یعنی شیطان مس میکنه دو یعنی موج شیطان و القایی برسد

+خاطر نفسانی دشمن درون خانه انسان و نفس درون خودش است

+بیرون راندن خاطر نفسانی ساده نیست

+ خاطر نفسانی دفع نمیشود مگر به انقطاع تام به خدا

+در دعای صحفیه میگوید که ای خدا با تمام وجود رو کردم به تو که مقدمه ی فناء فی الله را می توان ایجاد کنیم دراین مرحله