اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۱۳۷ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

ادامه راه شهدا

يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

به نظرم اومد که درمورد این آیه کمی تفکر کنیم  (( فان حزب الله هم الغالبون))  و همچنین در موردآیه ی دیگرم که شهید زنده است بله یه موقعی هست که سطح دید ما پایینه درمورد حق و حقیقت و خدا یا خودمون رو اصلا داریم حق معرفی میکنیم و تاثیر گذار میبینی یه ترس ها و حساب و کتاب های غلطی هم اتفاقا اتفاقا داریم و میشینیم موشکافانه حساب دودوتا چهارتا میکنیم مثل منافقان و غربگرایان که مثلا اگه اینطور شده بود انقلاب اسلامی پیروز نمیشد مثلا و مثلا اگه امام خمینی شهید شده بود همون اوایل فلان میشد سرکوب میشدیم بلکه اصلا اینطوری نیست حالا ما خودمون رو هم حق میدانیم متعصفانه اصلا و وضعمون خرابه و شیاطین یه برداشت ها و خیالاتی دارن که ما بزرگیم و اگه نباشیم فلان میشه بلکه حزب خدا پیروزه و هم الغالبون و دست ما نیست دست خداست بعد ما توی ریزه کاریا و مدیریت یه ترس هایی داریم که واهیه و مدیریت مدیریت خداست چه امام خمینی ره باشه چه نه انقلاب پیروز میشه میبینی ولی نمیگیم که نیاز نیست و نقش امام کمرنگه بلکه داریم وهمیات خودمون رو و ترس هایمون رو از مسایل ریز و بزرگنمایی خود میگیم مثلا میگه امام خمینی ره اگه توی تهران به دنیا اومده بود وضع اینطور نمیشد این استدلالات غلطه اینا از کمی ایمان و بی خدایی ما است که قدرت خدارو نمیبینیم و شیاطین و آمریکارو بزرگ تر از خودمون و خدا میبینیم البته نباید غافل بود از دشمن و تحرکاتش ولی دیگه میخوای بدتر از امام حسین علیه السلام شکست بخوریم ظاهری و بدتر از امام حسین ع شهید بشیم؟؟ بلکه دین زنده شد و شهادت یعنی زندگی دادن به مومنات یعنی شهید که زنده است یه معنایی که میشه کرد که خونش ریخته شده است حالا یعنی خدا و خود شهید روی آدم هایی که دردنیا زنده اند تاثیری میزارن روی مومنات و مومنین که مثلا آیت الله خامنه ای ره که زنده اند ادامه ی زنده بودن شهدا است یعنی شهید زنده در قالب اثر بخشی زندگان دنیا راه اونا و مارو ادامه میدن بعد میبینی آدم های قوی تری ساخته میشن بعد از شهادت یاران چرا چون گفتم که ادامه ی راه و تاثیرگذاری و زندگی معنوی و اخروی شهدااست که ادامه داره

تجسمیات الهی

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۰۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
خوب نکاتی رو میگیم که به پست نوشتاری قبل هم ربط داشته باشه اول اینکه دعا در مراکز معنوی مثل امامزاده ها و حرم ها و مساجد میگیره و نور استجابت دعا ممکنه تو خونه هم باشه تا اینکه گناه کنیم یعنی من وبلاگ دارم روم کار میشه نور میگیرم و دعام میگیره ولی شرایطی پیش میاد که نور خفه میشه و دعام حبس میشه این درمورد پست قبلی که تو حرم نشسته بودم و دعا کردم و ادعام شد بعد ولی نور پرید دوم اینکه گفتیم شما مراجع و بزرگان رو شکی نیست که میشناسی ولی تا چه حد میتوانی چهره شون رو تجسم کنی درحالیکه عکسشون روبروت نیست یعنی اگر نقاشیت خعلی قویه مثلا چهره رو میتونی بکشی که کار هرکسی نیست چهره کشی آیا میتوانی چهره ی امام خمینی رو ذهنی بدون اینکه الگو و عکسی روبروت باشه بکشی؟ این تهذیب میخواد یعنی همین الانم ما که دور شدیم نمیتونیم عکس امام خمینی ره رو در ذهن بیاریم دیروز تلاش کردم عکس یه نفر دیگه میومد توی ذهنم!!! اینو برای این میگم که امتحان کنیم و ادعامون نشه نورانی هستیم و اما سوم اینکه آقا امتحان کردم شمام امتحان کن که موقع خواب که همشم خواب پریشان میبینیم اگه مخصوصا پسر و مرد هستیم و فکرمون دیگه زنونه نباشه اینکه بگو قبل از خواب یا حسین توی دلت و تجسم کن که داری سینه میزنی اینم باز نورانیت میخواد و‌دوباره از فکر زنانه بیرون اومدن چون سینه زنی مخصوص زنان نیست و مردان به سبک خواصی سینه میزنن و اصلا مجالسی تشکیل میشه قبل از خواب ملکوتی که بزرگان و‌فرشتگان و اساتید چک میکنن ممکنه که کجایی و چکار میکنی و خواب خوشی هم خواهی رفت اگه تجسمی سینه زنی برقرار کنی قبل خواب تا اینکه به خواب بری ولی این زنان رو که میشناسی فکر مارو دارن و تجسم سینه زنی سخته ممکنه بستگی داره ولی پرشکوه هم نباشه تجسم سینه زنی مردان قبل خواب همینم خوبه و گفتم مداحان خاص حتی چک میکنن و نورانیتشون قوی است که کیا سینه زنن همش که مجلس ظاهری نیست که شلوقه لذا گفتم شرایط رو زنان خراب میکنن یعنی ما نور دعا داشتیم زنان اومدن تو ذهنمون نورانیتی که داشتیم و وصل بودیم به بالا و میتونستیم دعاگوی باشیم که شرایط رو گفتم رو در پست قبل رو عوض کردن و‌نورانیت جنسی شد توی سینه زنی هم همینطوره فکر مذ زنونه است نمیتونیم سینه زنی رو تجسم کنیم که کار مردانه ممکنه نتونیم هخخخخ ولی انشالا بشه اینو میگم که کار کنیم وگرنه میشه

دعای ناظر

سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۰۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه سبک و روشی هست که امتحان کردم تو حرم فقط ابعاد کارو میگم که آدم هرچه قدر پیشرفته باشه کارش درستره و قوی تره و مام تازه کار زیاد امتحان نکردیم میگم تا رغبت پیدا کنیم و پیشرفته بشیم و اون اینه که دعای جوشن کبیر رو باز کنیم حال اسامی خدارو میبینیم اولین وجه و شرط اینه که دعارو بخونیم و یاد مومنین و مومنات باشیم حالا برو تو وجه ش و پیشرفت کن یه موقع هست که داریم دعاشون میکنیم یه موقع هست داریم میتونیم کنترل کنیم که کیا رو مخ منند و به من وبلاگ تزریق میکنن و پیداشون کنیم و بعد داریم دعاشون میکنیم دیگه یه موقه هست که گنهکار و اسرافکار مخصوصا نمیتونه هیشکسو یاد کنه در دعا ولی موقع من اینه که من تو خیالات و اوهام قوی نیستم یعنی خودم اونقدر مقدار ندارم و گروه که عرض اندام کنم خودی نشان بدم و یه دیونه ام مثل دیگه و ارتباط نمیزنم و باید مخ خرابه منو قوی ترها کنترل کنن مثلا طرف قویه میاد توی ذهنم و یه علامت نشون میده میره خوب این ملکوتیه و قوی تره از من خعلی قوی تره ایشون من نمیدونم چه طوری یه علامت داد به من!!!یه موقع دارن اینا هرکاری من میکنم رو کنترل میکنن تو ذهن ولی این تو ذهن من علامت داد ولی من میگم این که زنده است یقینا و ببینمش هم میدونم کار کدومشونه و از سرجاشم تکون نخورده حتما پس چه طوری علامت داد تو ذهن من امروز موقع دعا بله ایشون مسلط بر فرشتگانه این زنه!!!الله اکبر منم نباید مزاحمش بشم ولی اگر خودمو خراب کنم و دنبال جنگیری و ارتباط به ارواح برم سطح فکریم که پایین هست سطح وبلاگمم میاد پایین و محدود خواهم شد لذا خوشیم لذا در دعا کردن مخصوصا جوشن کبیر جای اینکاراستا که هرکسی رو که کنترل میکنه یا حقی داره یا خودت علاقه داری از پدر و مادر و نزدیکان و همسایه رو مخصوصا اینا رو شروع کنیم و در ذهن مجسم کنیم خطی یا تصویری یا نشانه ای در ذهن و بخوایم و از روی دعا بخونیم یه وجه دیگه همینه که هم بتونی بخونی و هم فکرت به یاران باشه ، بتونی اینکارو بکنی و فیض بدی و بگیری که امروز من توی یکی از امام زاده ها امتحان کردم و علامت هم دادن که گفتم یعنی توجه خدا جلب شد و همونی که میخواستیم بله برای خودم استغفار کنم ممکنه نشه دیگران رو میارم وسط و خدا قبول میکنه انشالا ممکنه اوایل نتونیم خط دیگران رو بگیریم که چه کسانی کنترلمون میکنن و یا صلاح باشه بچه ها نفهمند که کیا اصلا استادشونن یا گناه نزاره و شهوت رانی ما که کاری کنیم دعایی یا مصلحت نباشه فعلا خلاصه با این کار که گفتم که دعای جوشن کبیر بخونیم و مخصوصا حق دارا و نزدیکان و استادها رو یاد کنیم با این کار خودمون قوی میشیم و ممکنه جایگاه خیر کسب کنیم و صاحب دعا بشیم و آقای کل و گره گشا بشیم باید کار کرد که اینکارا برای هممون خوبه 

تماشای آیات و رندی

پنجشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۰۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیروز دو تا آلبوم عکس دادیم بیرون دوباره شیطان حمله کردن شیطان زده شدیم و این شیاطین رو هم که میدونید چه کار میکنند؟ ما که اینارو نمیبینیم اینا طوری افسارمون رو در دست میگیرن که نفهمی ایمانت رفت بلکه باید در کمال راحتی و آرامش بری به سمتشون و ایمانت رو میدزدند و تو نمیفهمی حالت چرا بدشده اصلا نمیفهمی چه شد بلکه خودشناسی که همون خداشناسی است یه علم پیچیده میخواد و یقینا روانشناسان منو بهتر از خودم میدونن لذا اصلا نفهمیدیم چی شد؟ فقط دیدیم کسل شدم و هی میرم به سمت خوراکی و اینا منو هم که میشناسی همینکه بهم توجه بشه و بتونم وقتشون رو تلف کنم و تنها نباشم و همینکه بزرگان رو ول کنن شیاطین و بچسبند به من همین خوشم میاد یه نوع مرضی دارم اصلا یعنی اگر نباشن و جنایی و پلیسی و متهم بودن و اذیت و اینا نباشه یه نوع کمبود دارم ولی اگر ظاهرا یعنی مثلا بابام باهام بحث کنه زود عصبانی میشما ولی اگر شیطانی و پنهانی اعصابم رو خورد کنن و نفهمم و جاسوسا و روانشناسی فضا باشه و روحم رو بخراشند از خودم میدونم و کارام و گناهام غم رو و  و اگه نباشن مثلا چت که میکنم یا تو خونه یه حس دوری و غریبی دارم و نمیدونم اخلاقمو شاید مثلا ساکت شم یا وبلاگ ندم یا متوجه خدا نشم یعنی اگر بفهمم ایمانم رو دزدیده شیطان واکنش میدم ولی اگر نفهمم که نفهمیدم و هنوزم نمیدونم واکنشم دقیقا چیه و یه نوع غفلت دارم و قرصم میخورم لذا امروز یه علائم پرخوری دیدم که قبلانا که میخوندم یه نفر زن که جن ها اذیتش میکردن میگفت همش چیز میخوردم و متوجه شدم جن زده شده ام و کسل هم بودم و به این کسالت هم عادت دارم و عکسامم میبینید که مرد هزار چهره شدم و بعضی موقه ها خعلی افسرده ام و بعضی وقتا خعلی خوشال لذا اینا قبض و بسط هم هست اگر عرفانی نباشه شیطانی و حسادت هست وگرنه نورانیت باید حفظ بشه اگر عرفانی باشه یعنی شما باید نورت حتی در افسردگی بیشتر از خوشالی باشه بر حسب مصلحت ولی یه موقع گناه کرده یارو افسرده شده یه موقع مثل ما ریاکار شده گناه کرده ضایع شده و شیطان های قوی ولش کردن حالا خوشالترم شده روح و روانش!!! یعنی این شیطاین ما اگه ما به سمت گناه بریم ولمون میکنن خعلی باحالن اینا وقتی هم نری یعنی افسرده و ریا و کبر و همه چیز میکنن داخلت دیگه حسادته دیگه خلاصه حال بود الغرض اینو میخوام بگم که نشستم قرآن باز کردن و متوجه بودم که شیطان داره وسوسه میکنه و شروع کردن و برنامه دارن و یکی دوتا نیستند و ریختن رو ما شکایت هم نمیشه کرد اینا تعدادشون زیاده و هستن و اگه خدا نخواد نمیشه کاری کرد جن هستن دیگه جن که نمیشه شکایت کنی به کی شکایت کنی باید پناه برد به خدا خلاصه اینو میخوام بگم البته تخصص ندارم و کار خوبیه که کردم یعنی آقا این قرآن همه کار میشه کرد یعنی الان اصلا حسش نبودا آقا ما باز کردیم برای سیاحت و تماشای قرآن و نه برای همینطوری خواندن وقتی خداوند متعال مهمانش بشی در ماه رمضان میبینی برای هر آیه ش ثواب یه بار ختم قرآن میده بله مهمان باشی الان هم وضع همینه حساب و کتاب نیست که حنما سوره ای رو بخونی بلکه همین تماشای آیات خودش هرازتا رندی داره مثل درس نیست که فشار بیاری به خودت جمله به جمله حفظ کنی و همه ی بچه ها درکشون رو مشترک کنند و کارخونه تولید شه در اشتراک سازی فهم و یکسان سازی عقیده در مدارس و نباید حتما فشار آورد که 100 درصد نکاتو فهمید و 20 بگیری بلکه همین که تماشا کنی قرآن رو فرشته ها جمع میشن اگر شیاطین باشن و تو تماشای آیات کنی و نفهمی هم ولی بنا بر معرفته ولی چرا نفهمیدی؟؟ بله فرشته ها عصبانی میشن دور میکنن شیاطین رو ازت پس سعی کنیم تماشا کنیم و همین که چشم آیات رو ببینه خوبه همین که معنی رو نگاه کنی خوبه همین که نگاه نکنی هم خوبه همینکه بفهمی چی رو میبینی خوبه همنکه نفهمی چی میبینی هم خوبه آقا هر چیزی یه جایی داره یه شرایطی داره شما ممکنه مشکل داشته باشی فکرت درگیر باشه و اصلا به جای دیگه فکر کنی ولی حالابرای کمک شدن یا تکسین و آرامش یا برای هزار دلیل دیگه داری متن قرآن رو تماشا میکنی مثلا خودش خدا القا میکنه چیزایی رو البته در القا باید استاد داشت وگرنه القای شیطانی هم هست که هرچی به دلت خورد نباشه من خودم اولش میخواستم عادی بخونم بعد گفتم معناشو نگاه نکنم بعد چند آیه خوندم گقتم مشکل من شیطانه همون بسم الله الرحمن الرحیم اولی بسه فعلا آقا ما دیدیم همین که بسم الله هم نگاه میکینم این شیاطین دارن کنترل میکنن لذا رواینه که اگه مثلا راه مختلف هست به محل کاری جایی مثلا رفتن به خونه راه های مختلف داره راه جدید رو این دفعه برو البته روایت رو یادم نیست دقیق ولی روانشناسان و شیاطین میخوان تسلط پیدا کنند لذا راه جدید هم نبود اینکه ایندفعه به سبک و روش جدید راه و طریقت رو طی کن نه همون روش قبلیت و هر روز نو باش! البته من مخالف با شیطانم نه با زن و بچه و دوستان که حالا بخوایم ادیتشون کنیم خلاصه ما راه جدید رفتیم یه بار چشممون به بسم الله الرجمن الرحیم بود و خوندیم یه بار دیگه گیر داد چشم به الرحمن که خود الرحمن که گیر دادم فهمیدم که نام خداست قبل از اینکه معنای خاصی داشته باشه و خود الرجمن که داشتم تماشاش میکردم خودش اسم اعظم خداست میگن خلاصه آقا الرحمن رو نگاه کردم و توی دلم بسم الله الرحمن الرجیم گفتم و همین طوری بازی کردم در حالیکه چشم به الرجمن قرآن بود ذکر بسم الله الرجمن الرحیم گفتم و دیدیم درگیری درون زیاده و نمیخواد حتما اینبار تموم کنیم بله گفتم من تخصص ندارم هنوز اول راهم در این سیاحت قرآن ولی همینکار هم توجه فرشته ها رو جلب کرد و حالم خوب شد و اومدم نوشتم بعدشم تماشا کردم آیات رو و از اینکه چیزی نفهمیدم و تماشا گردم صرفا هم خوشالم !!! حتی اگر مشکلی داشتم و یا فکری یا ختی میخواستم وبلاگ نویسی کنم و به معنا و متن قرآن توجه نکنم و فقط آیات رو تماشا کنم تا رحمت خدا نازل شه بازم از این روش که امتحان نکردم هم خوشحال و راضی  و خرستد خواهم بود!!!

سیرشبانه

يكشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امشب دو نکته به ذهنم خورده البته صبحه یک اینکه من صدای خرخر و خروپف رو بدم میاد و تنفر دارم و اذیت میشم چون ذاتا از غفلت ناشی میشه و ازنابیداری و ناهشیاری حالا داشت صداش میومد گفتم بگم گرچه خودمم بعضی وقتا میگن خروپف میکنم هنگام خواب و حتی صداشو هم ممکنه بشنوم و بیدار شم از صدای خودم ولی اگر یه نفر که بیدار باشه نقش بازی کنه قابل تحمله برام صداش البته وسواسی و حساس نیستم که نخوابم جنبه ی دیگر داشت شاید سیاسی!!! نکته ی بعد اینکه حدیثه که نمک طعامتون رو هم از خدا بخواین ولی من مشکل داشت تبلتم و از خدا یادم رفت دعا کنم و بخوام درست شه بعد یاد حضرت زکریا افتادم که تازه در پیری از خدا فرزند خواست و بعدم چک کردم گفتم همینو که نمک یددار! هم حتی باید از خدا خواست بعد چک کردم که یعنی این پیامبر بزرگ غافل بوده مثل من که یادش رفته از خدا فرزند بخواد و تازه تو پیری خواسته و خداهم نامردی نکرده نداده؟؟؟!!بعد گفتیم نه بلکه این پیامبر اونقدر حیا داشته که شاید نیاز زناشویی رو شرم میکرده حتما پیش خدا و شاید یه نوع غفلت و نیاز بد میدانسته نیاز جنسی رو وخودش و فرزندش هم شنیدیم بدجور شهید میشوند !!!

خودبزرگ بینی مفرط

شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
یه مشکل که باید حالا یا سر به سنگ بخوره یا تربیت بشیم یا تمرین و خعلی دشواره همین خودبزرگ بینی هست دوباره و همین که متوجه هم بشی که خودت رو همه کاره و بزرگ میدونی و عجب داری همین هم باید آگاه باشی و درحالت عادی ممکنه نفهمی و انقدر خودم رو بزرگ کرده بودم در پیش خودم که نفهمیدم حتی اینکه این صفت خطرناک رو دارم ولی ایندفعه سرم به سنگ نخورد و فهمیدم یعنی توی نماز نه که عرفانی ها بلکه همینطور یاد بقیع و قبرهای مطهر کردم بعد دیدم خودم رو و احوالم رو یزرگتر از این قبور میدانم یعنی باز خودم فهمیدم که گنده کردم خودم رو ودیدم خودمو مهمتر میدونم و ربط میدم بزرگی کاذبم رو به این قبور مطهر و متوجه شدم بله آقا کسی که خودش رو بزرگ کنه زیبایی ها رو نمیبینه و نکات رو نمیگیره و انتظار بیجا داره و درمقابل حق و مظلوم کور میشه و اینارو حقیقتا رخ داده و فهمیدم ولی هزاران آفت داره اینکه خودت رو بزرگتر از دیگران ببینی به سمتی که فقط خودتی فقط و دیگه کور میشیم و گمراه میشیم و راه درست رو از دست میدیم و رحمت نازل نمیشه و سرمون به سنک میخوره و جلوی پیشرفتمون گرفته میشه این همه فیلم این همه نصیحت انگار کوریم و انتظار داریم که مارو ببینند اگر فحش بشنویم و‌ خردمون کنند و‌ یا گناه کنیم ولی بفهمیم بهتره تا انقدر گنده کنیم خودمون رو و توهمی بشیم تا بترکیم و جهنمی شویم!!! بعدش هم مثل من هیچی جز خودش رو نمیبینه و هرچه هم دید به این خود پستش ربط میده و شیطان اینطوری بزرگت میکنه ها

پیمان مسخره

شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۱۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیشب یه سخنرانی مهمی خطیب نماز جمعه تهران کردند که حین تماشا گفتم زیاد تمرکز کردن روی موضوع پیمان ولی وقتی توجه میکنم دلم میخاد میتونستم درمورد پیمان منم حرف بزنم ولی تقوام اونقدر نیست و بهتر بگم انگار بی بند و بارم و ممکنه شرایط باشه گناه کنم و تقوا اونقدر نیست و محض همینه گمونم که نور ایمان ندارم دیگه حتی در ظاهرم ولی شما دیده اید آیا برعکسه آمریکا نظامی های ما چهره ی خدایی تر نسبت به ارگان های دیگر اداریمان دارن چرا چون یه دلیلش همین مقید بودن به مسولیتشون و پابرجا بودن به قوانین نظامی و الهی ای است که پیمان بستن و وظیفه دارن انجام بدن و تعهد دارند عموما ولی ما نه با خدا نه بین دوستامون و خانواده پیمان محکم نبستیم حتی با امام زمان و انگار وقتی پیمان بستن به امام زمان عج رو با خودم توجه کردم الان انگار یک شوخی بود و اگر گناه کنم میشه دروق یا مسخره بله من دیگه مثل جوان های اول انقلاب نیستم و روزگار بد به سرمون آورده و خودمونم گند زدیم به خودمون کی دیگه با اشک و یاد خدا و با ذکر یا حسین میخوابه و با خدا مناجات میکنه من که خودم شورشو درآوردم با کارام، امام جمعه آیه ای میخواندند که روز قیامت این پیمان ما به صورت یک آدم متجسم میشه و خوده مسول و میاد دفاع و یا گله میکنه و اینطوری تفسیر میکردن نمی دونم ولی کسی که پیمان ببنده با خدا و بر سر پیمانش باشه خعلی مرده من یادمه کوچیکیام اگه کار بدی میکردم با خدا حرف میزدم و توبه میکردم ولی الان طلبکارم هستم اصلا وارونه شده اگر گناه کنم ،نمیدونم چرا نمیشنوه خدا و نمیشه یه پیمان جدی باهاش بست انگار حظور نداره و امروز داشتم فکر میکردم حین نماز که به بیرون فکر کردم و گفتم صاحب شهر و درختان و مناظر بیرون خداست بعد از نماز فهمیدم اگه من اگر قدرت خدا رو بیشتر از قدرت خودم بدونیم خعلیه نمیخاد قدرتش رو بیشتر از آمریکا و شیاطین بدونیم تو خود حجاب خودی!!!دیروز دیگه داشتم به یه بازیگری فکر میکردم از چهره اش خوشم میاد وقتی نگاش میکنم به خودم میگم حتما شباهتی ظاهری به امام رضا ع داشته که بهش نقش مامون دادند در سریال امام رضا خوب تو فیلم فوق سری هم بودن در نقش منفی خلاصه گفتم امام رضا ع هم بین مردم بودند ولی مردم نشناختن و الان مردم ما زیاد حرم میرن ولی اگه دربین ما ظاهرا امام رضا بود کما اینکه امام زمان هستن بین ما پلی نه خبری نه چیزی و برامون تفاوت نداره و انگار چیزای مهمتری داریم در زندگیمون و بهم نمیریزه زندگانیمون و مردم درزمان امام رضا هم خعلیاشون نه سراغی میگرفتن و نه چیزی بعد گفتم منم یقینا مثل همین مردم بودم و بیخیال بزرگان و یاران و خود امامان ولی برآورد و محاسبه و انتظار که پیش میاد الکی میشیم یار اول امام زمان ولی در واقعیت و عمل هیچ بابا حاظر نیستیم خار تو دستمون بره در راه امام زمان درسته امام زمانم دلش نمیخاد و انتظاری نداره از ما بچه ها حالا کار به خار ندارم دیشب تو همین سریاله افسره تیر خورده بود گفتم من اگه پلیس باشم و خار بره دستم چیز میشه طاقت ندارم چه برسه تیر بخورم خلاصه بله ما پیش خودمون بهترین آدما و یارانیم و باید بریم بهشت محشور بشیم با امام زمان و پیامبر اکرم ولی در عمل هیچی نیستیم بله شما نگاه کنید در نظر بگیرید آدم های راسخ و محکم با تقوا رو همیشه دریاد خدان و محکم سراعتقادشون قوی وایسادن وحتی خبره ترین زنان حالا نمیگم فاسدتریناشون چون ممکنه از زن فاسد بدمون بیاد خلاصه نمیشه درونشون و درون قلبشون نفوذ کرد یه دلیلش همیپ تعهد الهی و پیمان با خداست که از یاد خدا غافل نمیشن یه چیز دیگری که فکر میکردم دیروز همین بود که موقع وسوسه و چند قدم مونده به گناهی شهوانی که آدم لذت و آرامش زود گذر و دنیوی داره و البته پشیمانی اخروی داره این گناه اون موقه اگر کتاب دعا رو باز کنی اون موقه خوبه و انتظار خداست نه حالا که طمع داریم چون دیشب یه هوا به سرم زد دعا بخونم کمی

سیر سیزده به در

پنجشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب امروز سیزده به در بود ما رفتیم باغ بابا بزرگم و حالا اینکه نماز ظهر که خوندم به یه مساله ای برخورد کردم و موقع برگشتن هم یه نکته ای دیگر درمورد نماز خوب اونجا فضا باز بود و من اندیشیدیم اینکه جدای از این مسایل باید همت هم داشت یعنی فشار آورد و هم باید یه خورده پاک شد و تزکیه کرد تا به این نکته برسیم و کارساز باشه وگرنه اگر بگیم ما هیچ کاری نمیکنیم چونکه حسش و حالش نیست و فضای روحانیش خوب گناه بده و من سرزنش نمیکنم و ادعامم نمیشه میگم خیالاتی نیستم که اینارو میگم بلکه رسیدم بهش حالا روی شما کار نمیکنه به من چه وگرنه ما باید توبه کنیم بله یه موقغ شانسکی میریم مسجدی حرمی جایی بخشیده میشیم ولی یه موقع باید تمرین کرد باید خودمون عکس العمل نشون بدیم و نا امید نباید باشیم وگرنه گناهه دیگه حالا خلاصه آقا نکته ی اول اینکه من نماز ظهرم امروز سیزده به در در فضای باز توی باغ خوندم و همت داشته باش شما هم امتحان کن چون من خودم تلاش و همتم کمه و همین الان که اذان گفتن و نماز معرب عشا خواندمم باز توجه نداشتم اولش که یه طور دیگه باید بخوانم حالا بگذریم آقا نماز اولا صحبت با خداونده نه با خودمون و باید از خود خارج شد دوم نماز معراج مومن هست و مومن سیر و سفر باید بکنه و سوم اینکه پیامبر در معراج هم بدی ها رو دید هم خوبی ها و به خدا نزذیک شد خوب پس میفهمیم که باید به بیرون فکر کنیم نه به درونمون البته مقام افراد متفاوته یعنی یکی خدا رو در درونش داره ولی ما اگر به یه منظره نگاه کنیم به قدرت خدا پی میبریم پس باید درنماز متوجه همون منظره که در نظرمون زیباس و مارو یاد خدا می اندازه باید باشیم یه مثلا یکی وقتی میره توی حیاط و صحن حرم امام رضا (ع) اونجا بیشتر یاد خدااست خوب توی نماز باید به همونجا فکر کرد بله باید به ملکوت فکر کرد که عجیبه حالا ما به عالم فرشته ها ممکنه راه نداشته باشیم و حس پاکی نداشته باشیم ولی حرم امام رضا رفتیم کربلا اینا رو نباید فراموش کرد مکه خانه ی خدا رو در نماز باید بهش فکر کرد یا حتی مناظر طبیعی که آدم به یاد قدرت خدا می افته و براش عجیبه یه نفر دیگه وقتی عکس امام خمینی ره رو میبینه یاد خدا می افته باید همت داشت و فکر کرد به این شرایط در هنگام نماز و باید از خودمون خارج بشیم و با خدا صحبت کنیم و بیابیم خدا رو وگرنه خودمون که چیزی نداریم البته گفتم خعلی مواقع حرف من پیش یک امام جمعه برعکس میشه اصلا حالا نه که حرف من درست نیست اون حرفش کامل تر و پخته تره و بالاتر رو میبینه لذا باید گروه سنی و سالی داشت که آقا شما باید خوب بنده رو بشناسی وگرنه عقل کل که نیستیم ما دومین نکته اینه که سبک شمردن نماز و ریا کاری خعلی بده در هنگام نماز و خدا شدیدا ناراحت میشه اگه یکی دیگه رو در نظر داشته باشی و برای یکی دیگه بخوانی نماز و عبادت رو ولی به یه حنبه ی دیگر ماحرا هم بیاندیشیم که بله شیاطین و بزرگان فکر مارو میدونن ولی اگر شما همیشه فکرت پاک باشه مثل زیر 18 سال و همیشه فکرای خوب خوب کنی پیش بزرگان مخصوصا این روش خوبه ولی ساده نباش شما باید رند بشی مثلا اینا که فکرت رو میخونن تو باید طوری رفتار کنیم که فکرمون کوتاه به نظر بیاد در چشم شیاطین و گولشون بزنیم یعنی باید همت داشت و مثل بچه ها فکر بد داشته باشیم مثلا نظرمون بد باشه درمورد یه آدم در فکرمون ولی باید نشون داد بد بود و فیلم بازی کرد نه اینکه اخلاصا حسود باشیما نه ولی باید فکر کرد منتهی اینا که قضاوت میکنن باید گول بخورن و زبونشون بسته شه و رند باشی یعتی اینجا آقا شما در غیر نماز واجبه که فیلم بازی کنی و رند باشی و ریاکار باشی و این رو هم نشون میده خدا که وای بر کسانی که نماز رو سبک میشمارند و ریا میکنن در نماز ولی چه خوبه در جاهای دیگر فیلم بازی کنیم از این طرف بزرک بشماریم فیلم بازی و رند بازی رو هم نشون میده آیه و هرچقدر در نماز که خدا تاکید کرده بده در جاهای دیگر خوبه دیگه عزیز من و همش هم فکر نیست بلکه باید عمل کرد و حرف زد و حرفای حسودانه بدون اخلاص و کوتاه فکری و ساده فکری نشون داد و حرفامون هم باشه علاوه بر تفکر به زبان بیار ولی نامردا این روانشناسا خعلی بد قضاوت میکنن و دشمنی میکنن در بعضی جاها و اعتماد و اینا رو کم  میکنن که باید روحت عظیم باشه و خرد باشی و شکسته عیب نداره هرچی بگن باید خودت بزرگ باشی مثلا یک روخانی و آخوندی که پشت سرش مخصوصا نماز میخونن خغلی آبروش مهمه و اگه حرف حسودانه بزنه و خودشو نشون نده فیلم بازی کنه وجهه اش بین مردم خراب میشه ولی حالا دیگه

روانشناسی عمیق!

دوشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۴۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آن کس که در عیب خود بنگرد، از عیب جویی دیگران باز ماند، و کسی که به روزی خدا خشنود باشد، بر آنچه از دست رود اندوهگین نباشد، و هر کسی که شمشیر ستم برکشد با آن کشته شود، و آن کس که در کار ها خود را به رنج اندازد خود را هلاک سازد، و هر کس خود را در گرداب های بلا افکند غرق گردد، و هر کس به جاهای بدنام قد گذاشت متهم گردید. و کسی که زیاد سخن گوید زیاد هم اشتباه دارد و هر کس که بسیار اشتباه کرد، شرم و حیا او اندک است، و آن که شرم و حیاء او اندک است، پرهیزکاری او نیز اندک خواهد بود و کسی که پرهیزکاری او اندک باشد دلش مرده، و آن که دلش مرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد کرد. و آن کس که زشتی های مردم را بنگرد و آن را زشت بشمارد، سپس همان زشتی ها را مرتکب می شود، پس او احمقی واقعی است. قناعت مالی است که پایان نیابد، و آن کسی که فراوان به یاد مرگ باشد در دنیا به اندک چیزی خشنود است، و هر کس بداند که گفتار او نیز از اعمال او محسوب می شود جز به ضرورت سخن نگوید.

این حکمت گرانبهای ۳۴۹ از نهج البلاغه هستش که شانسکی قسمتی از این حکمت رو با جابه جایی جملات البته در لنزور طی یه عکسی مشاهده کردم که آخرین جمله ی این حکمت زیبا اولش آورده شده بود و در ادامه قسمتی که میگه زیاد سخن گوید رو در لنزور گذاشته بود ولی من سرچ که کردم دیدم حکمت عجیب و طولانی ای هست به نسبت و روانشناسی و دین شناسی رو و آدمیت و شناخت آدمی رو ریخته بهم اول قصد داشتم درمورد آخرین جمله ی حکمت صحبت کنم چون قبلا بحث کرده بودم ولی یه کمم فکر کنیم درمورد جملات دیگر خوبه حالا پس چندتا نکته ش رو میگیم

اول آن کس که در عیب خود بنگرد، از عیب جویی دیگران باز ماند از این جمله میشه فهمید یک کسانیکه عیب جویی میکنن همش حتما خبر ندارن از عیب خودشون و دو وگرنه عیبجویی از دیگران اگه نمیکردن که مشکل در وجودشون کمتر بود و متوجه عیبوبشون بودن و سه وگرنه یارو کارش درست نیست خودش بعد از بیرون اشکال میگیره ویا گناه کرده و توبه نکرده و حالا داره سرزنش میکنه دیگران رو و چهار خود یارو که عیب جویی میکنه حتما خودشون عیبهایی دارن که گفتیم که خبرم نداره یا بهتر بگم غافله از رسیدگی به عیب خودش یا کورشده در مورد درونش شخص عیبجو حالا شما ببینید چقدر بیشتر میشه روانشناسی کرد!!!

دوم وهر  کس به جاهای بدنام قدم گذاشت متهم گردید  از این میشه فهمید مثلا کسانی که از فیلتر مخابرات برای دیدن چیزای بد رد میشن حق میدیم برنامه باید براشون داشت یا الزاما باید درمان بشن و پی گرد قانونی داره و برنامه دارن براش حکومت 

سوم و هر کس بداند که گفتار او نیز از اعمال او محسوب می شود جز به ضرورت سخن نگوید  خوب برای روانشناسی دینی خعلی چیزا بود که ساده ازش گذشتم و باید فکر کرد وگرنه به عقلم نرسید باز کنم گویا بود و خطرناک و دیدیم که چه خطرناک طبق حکمت ۱۴۹ چگونه سخن زیادی باعث جهنمی شدن میشه حالا به ضرورت سخن گفتن رو مد نظر بگیریم یه موقعی هست بهمون میگن حرف نزن و بلکه عمل کن یا میگن به حرفات عمل کن همین که ما شرایطی رو برای همون متهم ها یا ارزش قائل شویم به افراد کوچک و حتی کم خرد به افکارشون و اوج بهشون بدیم مخصوصا بچه هارو بزرگ بشماریم باعث میشه طرف و بچه هر حرفی رو نزنه و کفتارش رو عمل خودش بدونه و به ضرورت حرف بزنه نمیگم که جاسوسی کنیما بلکه ارزش حرفای الکی و تفکراتشو مخصوصا والدین پرورشش بدن چون عمل که آدم بکشی زندان داره ولی با حرفم اگه من فتنه درست کنم رد گیری و اینا مشخص نیست و باید کاری کرد و پرورش داد که حرف یارو جزء اعمالش بشه که این خودش درجه میخاد یعنی باید مسوولیت حرفشو و دقت کنه و محاسبه کنه حتی اگر چرت و پرت میگه بدونه چه کار خطیریه زبان وگرنه اگه نفهمه زیاد حرف میزنه و حیاش کم میشه طبق حکمت بالا و اشتباهش زیاد میشه اگه زیاد حرف بزنه اصلا حیا نداشته باشی دقت نداری سر امتحان طبق حدیث بالا خلاصه میکشه به جهنمی شدن فرد با زیاده گویی ها پس باید درست تربیت کرد و خودش مقامی میخواد که حرف رو عمل بدونی ولی اگه به کم سخن بگیم مقام نیست و الزاما تربیت  نمیخاد و میشه تمرین کرد که کم صحبت کرد ولی با ارزش و ضرورت تربیت میخاد وگرنه اختلافه بین ملائک که حرف هم عمل کردن هست یا نه و بستگی به شخص و شرایط داره مثلا من بشینم حرفای خوبی بزنم ولی درستکار نباشم میرم بهشت آیا و ارزش هست کلام های ما بله در جایی دروقگو هستیم در جایی ریاکار و در جایی منافق و زبان خطریه اگر به عمل نخونه وگرنه وهابی ها و تکفیری ها نماز میخونندو الله اکبر هم میگن آدم میکشن!!! لذا حرف و عمل یکی بشه کار و مقام میخاد حتی مقام میخاد که آدم بفهمه و متوجه بشه و درک کنه که حرفش عمله و با ارزشه و هر حرفه یاوه گویی رو نزنه وگرنه چرا خود من هرچی ذکر میگم انگار بی تاثیره یا بهتر بگوییم نور نداره اذکارمون و حرفمون؟؟!!و خودمم میفهمم چون عملم به حرفم نمیخواند آقا جان من

تقلید عملی

دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۵۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

واما درمورد صدای نماز خواندن مردا گفتیم اما خوبنر اینه که تقلید کنیم صدامونو تقلید که همش احکام نیست درمورد این تقلید عملی قبلا صحبت شده من خودم حرم شاهچراق علیه السلام که نماز میخوندم بعدا از آیت الله محمد مهدی دستغیب تقلید صدایی کردم که ایشون آرام و با یه متانت و آرامشی صداشون بود که استعداد تقلید صدای ایشون رو داشتم مخصوصا درنماز مستحبی بهتون پیشنهاد میکنم که مثل صدای آیت الله جوادی آملی هست صداشون تقریبا از نظر آرامش که این تقلید صداشون در سجده که کمی طول بدم سخت میشه تقلید چون شیطان نمیزاره ولی با صدای عادی خودم هزاربارم تو سجده ذکر بگم نمیفهمم که شیطان سختشه که میخواد مسلط بشه از صدای آیت الله صدیقی ره هم خوشم میاد و‌میشه تقلید کرد اگه استعداد داری و قبلانا هم گفتم عیبی نداره مثلا اگه کلام درست و‌نورانی باشه صدای آیت الله قرائتی رو تقلید کرد و حتی مسابقه گذاشت از روی کلام خودشون و جایزه داد در تقلید البته بیشتر شیطانی میشه مسابقه و‌نیاز به روح قوی داره و الهی که کسی خودشو لو نمیده و موجب آزاره ولی در آینده عادی میشه و برای بازیگرا عیب نداره و خواننده ها که مثلا صدای معین یا چاوشی که سخته رو درآورد و خعلی سخته چون با جانشون بعضی خوانندگان میخونن و صدای استاد شکیبایی هم قشنگه و اگه روح هم قوی باشه سبک صدا فرق داره قبلنام گفتم ممکنه صدای ما منفور باشه در عالم بالا یا منفورش کرده باشن که در نماز با تقلید حل میشه

فریاد حقگویانه با رب

دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۵۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب گفتیم عاجزانه خدارو خواندن بهتره تا اینکه مردان صداشونو کلفت کنن ولی باز هردو روش در فصای خاص خودشه ولی یه نکته فراموش شد ببین خدا منتظره مومن حرکتی کنه تا دور کنه شیاطین رو که اذیت میکنن همش اثر ذکر گفت غیر طبیعی نیست بلکه وسواسی میکنه اینارو بر مثلا اینکه حتی دماغشو بخوارونه فقط باید کاری کرد و واکنشی و باید ناراضی بود از وجود شیاطین و نخندید و کاری نکرد که اخت بگیرن این زنان و به بگهر بهانه ای خودمونی بشن البته مومن فرق داره زن مومن نسبت به مرد تکبر داره و فاصله رو رعایت میکنه ولی شما چی میگی اگر زنی عاشق مرد نامحرم بشه گناه کرده؟؟؟ میگم نه اگر فاصله رو رعایت کنه ولی فتنه است همین چون زن شره و خطرناک حالا با این زنا کار ندارم بلکه شیاطین که دشمن اند ظاهری و باطنی و اگر بسم الله الرحمن الرحیم رو بلند نگیم سوار مون میشن اینا آقا درمورد اینا کوتاه نباید اومد یعنی برنامه دارن پشت سرمون و دستگاه های جاسوسی نفوذ دارن چون عده و قدرت دارن و همن که مومن نیستن در ایران لذا باید کنترل کرد چون شیاطین قدرت دارن به روش بدش با هم ربط دارن و دست دارن طرف کن حیوانه که وقت نمیزارن مومنین که حفاظت و مراقبتش کنن میسپارنشون به سرویس های شیطانی که هم ممکنه فضاش راحتر باشه و هم در زمینه های بدتر و خوب شیطان قسم خورده اذیت کنه و همیشهدخوب نیست فضایی که برای مومنین میچینن سرویس های اطلاعاتی جاسوسی  حالا کار ندارم میخوام بگم واکنش نشون بده که اشتباهی رپ سرت سوار نشن و قرآن بخون و نماز خوبه ولی همینا هم واکنش شدید نشون میدن یعنی من دیدم که اگه نماز مستب

حبی در شرایطی بخونم مثل اینه که یه شیرینی که خعلی شیرینه و ضرر داره پ میلشم ندارم و خودمم میدونم بده هست که بخموام بخورم ولی بحرانی تر میکنن و قبلاگفتم فتنه میکنن کسی که پنهان در دل خدارو بخونه و جنگ رخ میده و خودمونم اذیت میشیم مثل اینکه بخوان در اتوبوسی مغازه ای جایی شلوق حرف دلمون که صدای زن و یا فتنه گری که تغییر میده صدایی که در دلمون با خودمون فکر کرده ایم و هیچکه ظاهرا نمیدونه و صدامون بیرون نیومده رو همه بشنونن و مارو هم بشناسن روی آنتن تلوزیون خوب آدم خورد میشه و ممکنه کافر شه اصلا مشهوریت بده حالا کار نداریم که چیزایی که از توی چشممون میبینیم هم میفهمند شیاطین و نقطه ی تمرکز که قبلا گفتیم و اسیر اسیریم لذا داد بزن تو نماز و با صدای بلند در خلوت نماز فردی بخون و با خدا هم صحبت کن نه ریاکارانه البته مردان اینطور باشن وقتی بلند خدارو‌بخوانی شیاطین یقینا دور میشن و دستگاها حتی بدشوپ میاد و دیگه نمیبرنت روی آنتن و ممکنه در داد زدن دعوا داشته باشی که حق میدیم بهت و‌یا عاجز باشی که دلت باید نرم باشه من خودم اپنروز دعوا داشتم ولی چندین مرتبه فشار آوردم و ذکر گفتم تا دلم نرم شد و عاجز شدم و‌قرآن هم بلند بخوانی خعلی خوبه ولی به شرطی که عصبانیتت کم بشه و خلوت باشه ودلت نرم شه و سبک شی نه به شرط اینکه انتقام بخوای بگیری و‌برای کسی ریاکارانه نماز بخونی که اکه اینطوره اصلا این روش رو ممتحن نباش.من خودم قبلا بلند صلوات میفرستادم تو مسجد ولی الان دلواپسی دارم و خعلی فضای خلوتی که بشه داد زد راحت ندارم فقط الان که پیش بابابزرگم اونروز فضاش بود بلند بلند با خدا مناجات کنم و نمازم باحالتر شد که گفتم

صدای بندگی و عجز در نماز

شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب گفتم که بعضی مواقع خوبه مردان درنماز خواندن صداشونو کلفت و جدی بخونه حالا منظور دعوا نبود ولی اما صدای عجز بالاتره یعنی شما درمانده باشی خوب چرا بعضی مواقع نمیشه صدای عادی خواند ونیازه روشو تغییر داد و باصدای بندگی و عجز و پناه بردن به خدا خواند مثل آیت الله بهجت ره چرا؟ چون ممکنه طرف شاد باشه صداش و رند باشه و طوری باشه که اگر لب باز کنه اینا فکر میکنن طنز میگه چون صداش آرام بخشه مخصوصا مداحان که شیاطین دوره شون کردن و سازمان ها طرفدارشونن مراقب و اینا هم باید رند باشن و شوخ طبعن و بس که گریه کردن صدای عادیشوم خنده داره و نمیتونن دعا حتی بخونن چون یارو خنده ش میگیره و مسخره میکنه لذا اصلا خفه میشن!!! و صدای عجز هم نمیشه در نماز درآورد مگر اینکه دل نرم باشه یعنی بعضی مواقع هست یارو صدای طبیعیش و استعدادش عجز نیست و اشک نداره و بسته است ولی بعضی ها صدتا صدتا و حال دارن اینا قوی ترن و‌باید صداشونو و روششونو تغییر بدن ولی اگر آدم گریه کنه دیگه صداش درنمیاد اصلا و فرق داره با صدای بندگی یعنی صدای بندگی ممکنه در وجودمون باشه که باید کشفش کرد و پناه برد به خدا وگرنه دعوا با خدا نداریم که بلکه داریم میگیم بنده اتیم و حرفتو گوش میدیم در نماز میگیم و  فقیرا چقدر صدای آروم و عجز و با یه بدبختی ای صحبت میکنن و گدایی این برای خدا فیلمم بازی کنی در نماز بهتر از اون حالت جدی و کلفت کردن صدا هست البته نماز فردا یعنی فردی رو میگیما و نمازتو خراب نکن با اینکارا و تمرین کنیم در نماز مستحبی که هم ثواب داره هم میشه امتحان کرد

خدعه پرستی نابجا

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
عیدتون مبارک باد! ! ! قبلنا خعلی رسمی تر بود برام عید چون تو مدرسه ها اسیر بودم و تعطیلات یه فرصت مغتنمی بود و همه بچه ها دوست داشتنش و اما بحث ذکره که آقا اگر ذکر نگیم و اجنه مسلط شدن و شیاطین و اگر قرآن نخواندیم و مسلط شدن برما تقصیر خودمون بوده یعنی من که رفتم تیمارستان داشتن دیوانه ام میکردن و من قرآن نخوندم پس مقصرم والا دکترا خیر آدم رو میخوان ولی فتنه هم میکنن یعنی اگر من قرآن بخونم میرن دوستامو اذیت میکنن... همش خودم نیستم از یه جای دیگه خرابکاری میکنن شیاطین لذا اینو میگم که داداش توی نماز باید فقط با خدا صحبت کرد و عبادت ریا داشته باشی مرخصی و گناه کردیم اصلا لذا اگه شده با جدیت و غلیظ بخوان نمازو و طوری که شیاطین مسخره نکنن یعنی این شیاطین که از راه دور با ابزار رادیویی مسخره میکنن صدای نماز مارو یا حتی شیاطین جادوگر و اینا اگه فضایی بچینن که شما خوار بشماری نماز رو و سبک بشماری نماز رو و به جای خدا حتی اگر جادوگر اشتباها با صدات اخت بگیره مشکل داره لذا مرد بعضی وختا باید جدی جدی و با اخم و صدای کلفت نماز بخونه و البته باید خدارو در نظر داشته باشه وگرنه بهش میگن خدعه اگر جز خدارو در نماز کسی رو تصور کنیم حتی گفتم اگر نکنیم و اینا فکر کنن و مسخرت کنن هم مشکل داره لذا جدی بخون اول دوم یه طوری بخون که ریا نشه یعنی فقط خدا در نظرت باشه 

جلوگیری از وسوسه ی نفس به گناه

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

بازم بحث میکنم درمورد این مسائل چون هم نفس و هم شیطان وسوسه میکنه جوانان رو و باید قدری اندیشید البته همش اندیشه نیست که قانع شدیم و یه نوع نیازه و همینو میگم که فکر کنیم که چه طوره پسره اگه زن نداشته باشه شهوت جنسی اش اگر ارضا شه بدترین گناها رو کرده و گناه کبیره است ولی اگر زن داشت و نیازش برطرف شد بهترین اعماله و ثواب داره؟؟ این وسط نیازه من چه گناهی داره و این وسط شهوت خوبه یا بد میبینی یا اینه که شهوت معامله ی دوطرفه است یا من صاحب اون اندامکم نیستم به قول فیلمه عضوشریف خخخخ خنده نداشت که لذا خدا هم همینو میگه یا درسته بگیم ما مثل خدا نظرمون همینه که ...والذین هم لفروجهم حافظون (5) إلّا علی أزواجهم أو ما مَلکتْ أیمانُهم فإنّهم غیرُ مَلومین »   این او ما ملکت أیمانهم شاید به اینم اشاره داره که آرامش و لذت شوهر درگرو همسره و نیازه شخصی نیست اینجوری شاید فکر وسوسه ناک نکنیم اگر شهوتمون و نیازمون نیازه شخصی نباشدو دیکه خیالمون رو راحت کنیم که ما صاحبش نیستیم و جلو دیگه نریم در افکار ما جوان ها چون حقی نداریم و اینطوریه که آرامش بدست میاد نه هرکس بخواد به هر طریقی خودشو ارضا کنه در روابط زناشویی یا مجردی و امروز چند ساعت پیش زیر عکسم بچه ها شوخی شوخی داشتن تو لنزور نظر داده بودن که فلان مجتهد لذت رو حرام کرده و منم گفتم تقریبا اینکه از وقتی نیازهای نامشروع باب شده ما بهش لذت نمیگیم میگیم آرامش و لذت یه نوع غرق شدن در دنیا است اینم گفتم بگم یه کم طولانی بشه متن از نمک نیافته ولی میگن دکترا نمک و شکر سم سفیدن بگذریم

تمرکز شیطان بر بزرگان

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۵۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

این عکس رو کلی گشتم تا پیدا شه و امسال تو بهمن ماه هم آقای محسن رضایی رو داشتم چک میکردم یه غمی یا حالا تو روانشناسی یه چیز دیگه میگن نمی دونم در چهره ی این افراد است که چین داره اول ابرو اگر دقت کنید و نگرانند از اسرارشون و خودم تجربه دارم که میگم ولی بیشتر این حالت روحی ای که شیطان میخواد بر سر ما بیاره و مخصوصا افراد معروف حالتی دارن که پیش میاد بیشتر زن ها دچار میشن این حالت روحی من کلی گشتم تا این حالت ابرو رو پیدا کنم چون این افراد قوی هستند و همیشه چهره شون اینطوری نمیشه که فشار همزات شیطان بر روشون باشه و آدم های کار درست و خوب اینطوری میشن که شیطان میخواد کاری کنه که تمرکز این افراد به هم بریزه و انگار هرکس حرفی زد ما باید متوجه اون باشیم و همه رو دشمن خودمون محاسبه کنیم و میخواد کاری کنه که نفاق رخ بده در افراد و گفتم بیشتر در زن ها هست ولی چون زن ها ابروشون رو بر میدارن و اصلاح میکنن نمیشه گذاشت و یه حالتیه که گفتم در افراد بزرگ ممکنه موقتی باشه و من کلی عکسارو گشتم و میخواد شیطان نفوذ پیدا کنه که به هر صدایی مشکوک شیم و حالا توصیه ای که میکنیم اینه که حالا ما از ظاهر ماجرا روانشناسی کردیم و اینطور نیست که این افراد بزرگ و مشهور مشکل خاصی داشته باشند بلکه آدم های مهمی اند که شیاطین میخوان حمله کنن و به زمینشون بزنند خلاصه توصیه اینه که دعای بلند بلند در خلوت بخونن چون شیطان کاری میکنه که شما توی خونه هم به فکر جاسوسا باشی و برای یکی دیگه زندگی کنی و مردم و ریا  و نفاق این هدف شیطانه که در این مواقع و فشارها باید ذکر گفت در خلوت ولی ذکر نهان نباشه و ذکر آشکار بگیم بهتره و بر زبان بیاره در خلوت یا کتاب رو و شعر بلند بخونه در خانه ولی عرفایی که قوی اند مثل آیت الله صدیقی یا آیت الله حاِئری شیرازی مشاهده میکنی موقه سخنرانی اولش صداشون در نمیاد و گرفته است اولش و تا بخوان صحبت کنند و گرم بشه طول میکشه یعنی این افراد که ما نمیدونیم چه حالی دارن ولی شاید اصلا صداشون هم در نمیاد در خلوت و خعلی ساکتند و متفکر و خوب شیطان ها یه طور دیگه رفتار میکنن یعنی من نمیگم همه باید در دل فقط ذکر بگن یا همه بر زبان بیارن بلکه حالات مختلفه و باید جور کرد خود را.

پند گیری الگو گیری

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۱۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه بازیکنی قبلا بایرن داشت موقعی که علی کریمی رحمة الله در بایرن مونیخ بازی میکرد شبا بازی هاشونو دنبال میکردم و بعضی وقتا نیمه ی دوم میومد زمین شبکه ی سه نشون میداد دیروقت یه گلشم یادمه زد علی آقا که فریب داد و نشون داد میخاد بکشه ولی شوت نکشید وبعد گل زد ولی نامردی میکردن بازیش نمیدادن تو دفاع هم خوب بازی میکرد علی کریمی خلاصه یه بازیکن داشت بایرن مونیخ فکر کنم لوسیو بود اسمش نمی دونم الان بازی میکنه یا نه و کدوم تیمه خلاصه آقا این یهو استارت میزد تا نصف زمین مسافت میدوید بعد یهو این به یادم اومد دونکته شو بگم که اولا این بازیکن حدس میزنم الگو داشته وگرنه کار مدافع که دریپل زدن و حمله کردن نیست دوما حدس میزنم این مدافع بایرن مونیخ خودش از این آدمایی که از وسط زمین یهو حمله میکنن میترسه و بازم الگو توی ذهنش بوده و به خاطر همین چون روحیه تیم مقابل رو خراب کنه یه دفه استارت میزد حمله میکرد و سرعتی بازی میکرد و میدوید و تماشاچیا هم تشویق میکردن و شیرازه ی تیم مقابل رو میزد بهم میخوام بگم که الگو گرفتن حتی یه مدافع خعلی خوبه که الگو توی ذهنش باشه حتی به خاطر نقطه ضعف و ترسش از حریف اینکارو بکنه تا روحیه ی حریف بهم بریزه و مثل خودش که میترسید دیگرانم حالا از حرکت این تیم مقابل متزلزل بشه یعنی ما نباید غد و مغرور باشه بازیکنای باشگاه و تیم ملی گرفته تا ما جوان ها یعنی باید الگو داشت و پند گرفت و حتی عکس الگوی مناسب رو بر دیوار خونه زد حالا توی تیم ملی هست بازیکن مهاجم باید عکس رونالدو تو دیوار اتاقش باشه و تقلید کنه هم و به فکرش باشه و ازش یاد بگیره و نه اینکه خودم حالا که توی تیم ملی ام باید از من یاد بگیرن دیگران اگر روحانی هست باید عکس رهبرمون و بزرگان دین و امام خمینی ره و مراجع تو اتاقش باشه و فکر نکنه سر خریه و مهمتر اینکه مغرور نشه و خودش رو بالا فرض نکنه و تواضع داشته باشه در خدمت بزرگان و باید استاد داشت مهمترازاونم اینکه حرفا مراجع رو به دقت گوش بده و ساده از حرفاشون نگذره و آثار و کتبشون من خودم کلام عرفا رو ساده میگذرم و دقت نمیکنم و توجه ندارم و نمیکنم انگار کرم و فکر نمیکنم زیاد ولی فکر میکنم حرفام خعلی قشنگه در صورتیکه اون روحانی بزرگ با جانش حرف زده و عمرش رو داده تا به چیزی که من توجه ندارم زیاد رسیده و داره میگه!!

ضدضربه

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۳۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر
دیگه داشتم میخوابیدما دیر وقته ساعت دو و نیم صبحه که تایپ می نمایم اینکه آقا یه موقعی هست که طرف استاد راه رو نداره هدایت شه ولی یه موقی هست هرچه نمیخوای هدایتش کن و اشکالشو بگو گوشش گویا کره و خدا مهر زده بر قلب و گوشش این دو حالت رو درک کنیم که یه موقعی طرف نفهمیده که شیطان از چه طریقی گولش زده و اگه بفهمه واکنش نشون میده ولی یه موقعی هم هست که همه چیزو هم بگی و طریق گول خوردن از شیطانو بگی طرف عین خیالشم نیست پس این دو حالت توجه بشه که یه موقعی هست ایران تکنولوژی ساخت فلش مموری رو نداره یه موقعی هم هست که جوان رفته تکنولوژیش رو حالا یاد گرفته تحقیق کرده دزدیده خریده هرچی بعد مسوولین و قدرت ها مانع تراشی میکنن که تا حمایتش کنن این دو حالت جداگانه است که توجه بشه به این دوحالت که بله گناه کنیم قلبمون سنگ میشه و من دارم وبلاگ میدم و استاد راه که نیستم و از دل شما خبر ندارم و درونگرام و خودپندار و بیشتر حالت خودمو میگم ولی انتظار ندارم یه آدم نفهم بیاد بازیمون بده و اذیتمون کنه بلکه دلم میخاد وقتی مینویسم لااقل درمحدوده ی خودم سود کنم و خوشحال بشم نه اینکه دشمن برام بتراشند و اعصابم رو خرد کنند و ضد من مانع تراشی کنند مثلا و منم با دل صاف اومدم دلم میخاد نیت ها پاک باشه مخصوصا قدرتا اگه بخوان مخاطب من رو شناسایی کنن و اذیت کنن دیگه کلاهمون تو هم میره و من خودم بعضی وقتا اقدر فضای بد چیدن روی وبلاگ و حسودند و کنترل میکنن مخاطب هامو که وقتی میخونم از روی مطالب وبلاگم سرم درد میگیره نمیتونم ادامه بدم!!! و من میفمم که دارم ضرر میکنم چون قبلنا منو بیمار میدونستن که از فیلتر رد میشه و وبلاگم داره لذا همینکه از فیلتر رد شدم یه دوستایی مسوول پیدا میکردم در ایام نوجوانی که کنترلم میکردن از راه دور و منم براشون وبلاگ میزدم ولی عادت بد داشتم که از فیلتر رد میشدم و اگر رد نمیشدم اینا نمیومدن لذا هی ما توبه پسند مینوشتیم و میومدیم بالا و خوشال میشدیم درصورتیکه این راهش نیست که از این طریق مخاطب پیدا کنی برای وبلاگ و دله زن ها رو بسوزونی البته مطالبم دینی بود و متکبر نبودما ولی میگم راهش این نیست که هی از فیلتر ردشی و عذاب وجدان بگیریو وبلاگ بدی که اینطوری قلب بزرگان رو بدست بیاری و شاد بشی  از نوشته هات و به هدف برسم راهش نیست اینجوری!

زن بد!

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب درمورد این آیه الخبیاث للخبیثین و الطیبات للطبین و برعکسش صحبت شد که هم رده ی هم باشن خانواده ها که نظارت میشه بر کسی مثلا یه روانشناس نماز نخوون بر من که نماز میخونم نظارت نکنه اگر برای دوتامون بهتره و اما حالا یه نکته ای به ذهنم خورد درمورد این آیه که دختر و پسر باید آشنا باشن از روحیات هم و همدیگرو خودشون باید بخوان نه صرفا روانشناس یا پدر و مادر دخالت کنن یعنی مثلا ایام قدیم که دختر و پسر همدیگرو نمیدیدن قبل ازدباج این شیوه ی منسوخ شده غلطه و باید از همدیگه خوششون بیاد از روحیات نه مادیات و اما چیزی که میخواستم بگم اینه که اگر پسری مومن خیالش بد باشه درمورد زنی یازنان این دیگه نباید انتظار داشته باشه زنانی که آرامش رو خوب میشناسن و قدرت دارن و از قدرت زنان درامور کشور نمیشه غافل شد لذا من نباید شکایت کنم که زن های مومن بر روی اون پسر بالاتر از من متمرکزن ولی من که خیالم بده جادوگرا اذیتم میکنن این در سنت الهی اینطور نیست عزیز شدن و  نه زن ها دست خودشونه که خوششون میاد از فلان جوان و هم محبت الهی است نه جادوگری و غافل بشیم از خدا طبق آیه خدا شیطان قرین ما میکنه لذا نمیشه ایراد گرفت و اصلا بحث حوریان بهشتی پیش میاد که مثلا جناب حافظ صحبت از می و مستی میکنه حالا اگه گفتن تو می مثل حافظ خوردی میگیم نه کجا خوردیم؟ لذا همین زن جادوگر زیاده از سر من و من ظریفیت پاک بودن رو نداشتم و جناب حافظ از حوریان معرفت کسب میکنه و ما انتظار بوس بوسی و بغل داریم و اینطوری نمیشه که باید در جوانی پله به پله بیایم بالا  البته این زنانی که جمع میشن علاوه برحوری الهی شیاطین هم هستند از جنس جن زن که قدرت دارن و نمیشه چشم پوشی کرد که پلیس نمیزاره و تحمل نمیکن و دخالت میکنه حتما!!!

ایمانه بی تقوا

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

ببین این مشکل روانشناختی نیست که آقا طرف یه لحظه وسوسه میشه وافراط در گناه میکنه یه لحظه ی دیگه افراط در کارای مذهبی این خوی انسانی است که در وجود ماست نه مشکل روانی و مشکل اینه که ایمان نداریم و ایمان رو خود خدا باید بده طرف وسوسه میشه دیگه باید جلوی خودشو بگیره که میشه تقوا و باید قرآن و دعا بخواند که میشه ایمان ولی تقوا مهمتر از ایمانه که گناه نکنیم و هممون وسوسه میشیم ولی نباید دل ببندیم به دنیا و کارای زشت وگرنه یه لحظه اینوریم یه لحظه اونوری میشیم و طبیعی است و در نفس خودمون و وسوسه های شیطانی بله ما در لحظات مختلف میل به گناه داریم و نباید با قرص هم جلوی شهوت رو گرفت وگرنه طرف مریض میشه لذا مشکل این نیست که ما میل به گناه داریم مشکل اینه که ایمان و تقوا نداریم که جلوی خودمون رو بگیریما من خودم یه بار رفتم اداره ی بابام چندین سال پیش اقدر وضعم خراب بود که نشستم از توی اداره ی بابامم از فیلتر رد شدم رفتم به سراغ گناه و الان که فکرشو میکنم که چقدر وضعم خراب بود و احمق بودم داشتم خجالت میکشیدم ولی طبیعیه همچین میلی باید از بی تقواییم خجالت بکشم نه از میل به گناهم بلکه ازاینکه نتونستم جلوی خودمو بگیرم و اینو هم بگم ناامید نباش که آقا حالا ما وضعمون خرابه و دیگه چه جلوی نفس و شهوت بگیریم چه نگیریم ببین خدا میگه فمن یعمل مثقال ذره شره یره یعنی آقا شما گناه نکن و حتی مریض باش و غمگین ولی گناه نکن بعد خدا اجرشو میده و برای خدا اهمیت داره و راضی ات خواهد کرد حالا فرصت خودت رو از بین نبر که اصلا خعلی مردان و زنان زن و شوهر میل به هم ندارن دیگه حالا تو که مریض نیستی خرابش نکن فرصت رو و کار رو به بی میلی نکشون که دیگه آدم پیر شه دیگه بی میله طبیعتا بله بچه هم پاکه و شهوت نداره ولی مقامم نداره ها پیش خدا و تقوا روایته یه درجه از ایمان بالاتره و ایمان یه درجه از اسلام آوردن بالاتره که این روایت نشون میده فاصله ی ایمان و مسلمان شدن میتونه کم و یه درجه باشه دوم نشون میده برای اینکه تقوا داشته باشیم باید اول ایمان داشت!!!

حکومت دعایی

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۱۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

به فضل خدا موقعیتی پیش اومد که کلید مشکلاتم کشف شد و شرایطی به وجود اومد که فهمیدم چه بایدکنم وفقط میتونم بگم دعا خواندن نور هست وتسخیر قلب و نفوذ در کارها و بالا رفتن فهم و علم و تغییر فکر دشمنان و انتظارات و حتی تسلط بر افکار اون ها و عوض کردن احوال و دستیابی به فهم و تغییر اوضاع و گفتم دیگه همه چیز هست و نوره و بدون نورکه نمیشه راه رفت در تاریکی و طی مسیر کرد و حتی فهمم هم بالا رفت با خواندن دعا و دلم هم دریا شد و مسائل کم اهمیت برام بزرگ نبود دیگه با خواندن دعا و بله سلاح مومن دعاست و اگه مومن هم نباشیم دل به دعا نمیدیم و برامون سخته خواندن دعا و خسته میشیم و منکه بلند بلند یه دعایی باز کردم همینطوری خواندم دعای مجیر بود و رها شدم خعلی وقتا هست شیطان میبنده راه رو و ما پناه به خدا نمیبیریم چه کسی محرومتر از اونی که پناه به خدای آفریننده اش نبرد؟؟ مثلا توی خواب آرامش نداریم خوب چهار قل بخون دیگه هم امتحان نکن خدارو و به جاش پناه ببر و در حین دعا خواندن شما میتونی فکر شیاطین و زن هارو که با گناه کردن اذیتت میکنن رو عوض و تسلط پیدا کنی و جادوشونو به خودشون برگردونی و حین دعا خواندن فکر کردن به شخص خاصی کنی میتونی خیرشو بخای یا تسخیرش کنی و فکرشو عوض کنی ولی در حالت عادی اونا رو مخت کار میکنن ولی شیطان و انسان های پست میل به خواندن دعا و یاری جستن از منبع قدرت الهی ندارن و مشکلاتت حل میشه با دعا دیگه و فرشته ها و ارواح مومن از طرف خدا یاریت میدن چه حفاظت چه رفاقت چه کمک عقلی علمی فنی و بله فقط یه خورده باید تمرین کرد و خو گرفت شاید یه دفعه دعا بخونی چون شیطان عصبانی میشه سخت باشه ولی باید از خدا خواست و کارهامونو به خدا باید بسپاریم