اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۲۵۸ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

ببینید هنوز جا داره ما از نماز مغرب برمیگردیم و ایشالا چند تا فیلمم تو این خونه باید برم اون یکی خونه اصلیمون پیش خانواده بزارم براتون اینجا وای فای ندارم و احوال ماندن وگرنه باید کاری کرد در این خونه خالی!!! آقا ما یه ذکری گفتیم و یه جوان تو راه مشهد که فقط یکبار با کاروان رفتیم یواش گفت که استادم بهم گفته کهبا این ذکر همه کار میشه کرد!!! آقا ما هم امتحان کردیم ولی خعلی تو حالش نیستیم ولی در نماز امشب گفتم و ذکر معروفیه لاحول و لاقوة الا بالله که بعضیا هم با العلی العظیم میگن لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم!!! خوب اون موقع نوجوان بودم برای دفع شهوت میگفتم بعدها برای زیاد شدنش چون قرص ولی همیشه با کینه و قصد قدرت و اینا وزور در صورتیکه شاید تو قرآن هم باشه و حق میدیم امام زمان عج سو استفاده شما بگو استفاده ولی منم اونکارمو نتونستم به هدف برسونم ولی جا داره این ذکر یعنی امام حسین علیه السلام ذکر قرآنی رو برای کشتن دشمنان به کار نبرد اکرچه در کربلا گفتن این ذکر را!!! یعنی هدف چیز دیگر است یا شناخت یا خدا!¡! پس هنوز جا هست برای خدایی شدن و آدم شدن خود و شناخت رب العالمین شما حالا فکر کنی به معنیش یعنی قدرت سلاح و شمشیر دشمنان باید خدایی یا از کار بیافته اصلا!دیگه شما درمورد ذکر((( لااله الا الله))) چی میگویی؟؟؟سوختن امام حسین ع یعنی همین که آقا و حتی یارانش هم میتونستن حتما که دل سخترین عذابها گفت ولی کجا گفت کجا بود چه شد؟؟ نه که نگفتا! حالا ما اینجا در این خونه خالی مهمون بودیما که اینطری شد!

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۰۱ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

ببینید هنوز جا داره ما از نماز مغرب برمیگردیم و ایشالا چند تا فیلمم تو این خونه باید برم اون یکی خونه اصلیمون پیش خانواده بزارم براتون اینجا وای فای ندارم و احوال ماندن وگرنه باید کاری کرد در این خونه خالی!!! آقا ما یه ذکری گفتیم و یه جوان تو راه مشهد که فقط یکبار با کاروان رفتیم یواش گفت که استادم بهم گفته کهبا این ذکر همه کار میشه کرد!!! آقا ما هم امتحان کردیم ولی خعلی تو حالش نیستیم ولی در نماز امشب گفتم و ذکر معروفیه لاحول و لاقوة الا بالله که بعضیا هم با العلی العظیم میگن لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم!!! خوب اون موقع نوجوان بودم برای دفع شهوت میگفتم بعدها برای زیاد شدنش چون قرص ولی همیشه با کینه و قصد قدرت و اینا وزور در صورتیکه شاید تو قرآن هم باشه و حق میدیم امام زمان عج سو استفاده شما بگو استفاده ولی منم اونکارمو نتونستم به هدف برسونم ولی جا داره این ذکر یعنی امام حسین علیه السلام ذکر قرآنی رو برای کشتن دشمنان به کار نبرد اکرچه در کربلا گفتن این ذکر را!!! یعنی هدف چیز دیگر است یا شناخت یا خدا!¡! پس هنوز جا هست.

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

الان دوتا مصداق بیشتر در ذهن ندارم ولی این یه اصله عرفانی است که برای وصل شدن به بالا باید از عشق مجاز یا زن گذشت یعنی مراحل اولیه خر شدن یا آسان گرفتن است یا خودمونی شدن و راحت گرفتن اینکه چیزی از عالم بالا و عرفان نسیبمون بشه یعنی نوعی تمرین است خودش که باید با عشق به زن به خدا رسید ولی برای رسیدن به خدا باید اون عشق مجاز رو که تو را آشنا به مراحل سخت یا آسان عرفانی شده بود و بدون آن مجاز نمیشد بدان رسید رو تکفیر کنی مثلا باید عاشق زن بود گرچه عشق هوس است و بعد ارضایی دوری است و این خلاف این نیست که بی ادب و بی اخلاق نسبت به زنمون باشیم ولی موقع نماز خواندن باید به خدا بگی با حال و زبان بی زبانی که ای خدا من تو را بیشتر از آن جنونی که به خاطرش در بغل زنم مثلا رفتم دوست دارم حالا که بیشتر از زنت خدارو صادقانه دوست داری وارد مرحله ای جدید عرفانی شده ای اصلا!!! که اگر عشق مجاز نبود ممکن بود این حال خدایی کسب نمیشد گرچه لاید مجاز رو رد کرپ حتی در عالم واقعیت هم عقل میگه من به خاطر شهوت مثلا بوسیدم زنم رو و تحریک شهوت گفتم دوستت دارم حالا ممکنه شما عشقت بهتر باشه از عرف جامعه یعنی قدر زنتو بهتر از دیگران بدانی ولی این مثل اینه که شما در کامپیوتر عکس جزایر هاوایی رو ببینی و هوس کنی بری و حالا رفته ای دیگه از نزدیک دیدی بله یه چیز دیگه ایه حالشو میبریم ولی اون عکس تو را آشنا و تحریک کرد که بری واقعیت رو ببینی!ولی جزایر هاوایی که مثل عرفان نیست یعنی وقتی به جزایر رسیدی ناخودآگاه عکسه بی ارزش شده و فراموشش خواهی کرد!!!ولی برای عرفان سخته دل کندن از تعلقات دنیا

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
خوب اینجا ما خلوت کردیم تو اونیکی خونه خالی و سوره تین رو هم ضبط شاید آیت الکرسی با مقداری فکر بلند نتیجه داد اینکه قبل سیر قلیونی ما رو نکته ای گفتن که الان متوجه شدم افرادی قبل نوشتن نکته میدونن ما چه میخایم بگیم یعنی اول سیر و سلوک من با شما ممکنه یکی باشه ولی همدیگرو هم ندیده باشیم و از کار هم بیخبر باشیم شاید ولی اونی که درگوش من گفتن به شما هم ممکنه بگن شاید اصلا شما درگوش من گفتی ولی این نکته از بالا رسیده یعنی باید خعلی قوی باشه وکه یه استادی به من گفته باشه نه از استادی گذشته منتهی ما بحث میکنیم درحالیکه عقلمون نمیرسه مطلب رو بگیم لذا محتاجیم که شما ها بگین مطلب رو و بازترش کنید اون اینه که امام حسبن ع شهید شده ولی امام زمان در دسترس نیست ببین آیه یکیه ولی امام حسین ع روشش با امام مهدی ع فرق فوکوله یعنی آیه اینه که شما مکر کردید و خدا مکارترینه یعنی شما هرکازی بکنید هرکی بکشید بلخره امام زمان میاد و پیروز میشه حکومتش حالا روش امام زمان طوریه که باید زنده باشه و هر لحظه در دنیا زجر بکشه! من در حد مقایسه نیستم میگم که هرچه شما بیای روی مخ افراد نمیدونم جاسوسی خیانت کشتار اینا زجرآوره و قلب مقدس امام زمان عج به درد میاد ولی اونطور نیست که بشه به پاش رسید و خطش رو گرفت و شناساییش کرد مگه خودش بخاد مثل امام حسین ع نیست وضع برخوردش بلکه بله مریض و علیل و ضربه و آزار و اذیت میبینه ولی مکر خدا بالاتره حالا مکر خدا در این دنیا باشد یا اون دنیا بماند که چه خواهد شد اصلا.اینجاست که ما ارتباط دلمون ممکنه با رهبر عظیم الشان قوی تر از امامان بشه چون ایشان داره مستقیم مورد هجمه ی تیر و مظلومیتن و هم خواسته ی امامان این است که رجوع به ولی فقیه و مراجع بشه در عصر غیبت عج

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ | علی جغدی | ۱ نظر
خعلی کار به ظهور و اجتماع ندارم ولی پیامبر رو ببین(ص)!!! در دوران پیامبر یه عده ی زیادی گمراه شدن که شدن به درک علی رو کشتن(ع) علی رفت پیش  خدا اصلا هرچی شد اینکه یه عده اصلا ادعاشون شد و گفتن خدایی هستیم مثل سنی ها و خوارج و اصلا ما خودمون شیعیان که دور پیامبر اکرم(ص) و امامان رو گرفتیم حالا چی میخوای بگی یک اینکه سلمان زه مومنترین انسان ها دیوانه شد یا دیوانه ش کردن زد بیابون و سلام اصلا از اهل بیت بود طبق روایات خوب حالا که چه یعنی یه بحثی هست که کافر که بده ولی کفر خوبه یا نه؟؟ کفر یعنی خدارونسناختن خوب هم ما هم هیچی ازخدا نمیدونیم یعنی الان باید همه جارو کفر بگیره یعنی همین یعنی دیگه چیزی جذاب نباشه ما خعلی پیشرفت کردیم بهشتیان مثلا اخبارش هست که به لوحی نگاه میکنن و سخنان امامان رو میشنوند با دیدن لوح خوب الان دستگاه ی ما خعلی پیشرفته شده و این پیشرفت ها باید به خداشناسی بیشتر یعنی کفر که میگیره آخر الزمان (ع) یعنی دیگه به جایی میرسن که ادعاشون نمیشه آخوندان که عارفند و این خعلی خوبه یعنی دیگه طرف جمع نمیشه دور امام زمان و اگه امام زمان باشه یا نه خوب این کفر هم خوبه هم بد یعنی شما وقتی خداشناسیت قوی تر از ائمه ی جمعه بشه حتما کافر میشی نه کفر میورزی بلکه میگی امام حسین قدرت داشت حالا این همه خارق عادت و کرامت که نشانه ی بندگی نیست لذا الان اینو برسیم که خدا پیدا بشه سخته و خدا توسط فهم بالای جامعه از امامان درک میشه لذا تا موقعی که امام زمان تکفیر بشه یا بعد از ظهور دین جدید میاد یعنی شما تازه خدارو و قدر امام زمان رو میدونی لذا یه کفر خوبه ولی در صدر اسلام همه میگفتن ما خدایی هستیم همین الان آخوندان کلاس میزازن و ادعاشون میشه لذا مردم خود به خود باید به خدا برسن و خسته بشن اینم یه جنبه ی ظهوره که اگه شما خدا رو به زور جامعه پیدا میکنه در خالیکه ما و همه هیچی ازخدا نمیدونیم جز صفاتش رو و این صفات رو هم در ما نیست پس هیچی دیگه اصلا خدایی نیست و خدا سبک شده شما نگاه کن تو قرآن یک جملاتی است که در حد این نیستت که خدا بیاد اصلا درمورد حرف بزنه حالا مصداقش رو نمیدونم ولی میگم امام علی (ع) که از طرف خدا حرف میزدند شما و من میگیم چقدر مردم جاهل بودن اونموقع که بعضی حرفا رو زدن مثل همین نقص عقل که ما اثباتش کردیم در فیلم که این همه مردان جنگ کردند و کشته و کشتار هیچی نبود و توی ایرات خنی بعد امام علی میان به خاطر یک زن و حساس بودن و امید به زنانکه نجات بدن و هوشیار بشن به خودشون بیان مجبور میشه بگه عقل زن ناقصه حالا عقل کی کامله جز تا یا علی(ع) حالا بگردی روایات و احادیث و قرآن رو میبینی در حد خدایی بودن نیست و خدا خودش رو آورده پایین و اصلا در ذهن ما خغلی سبک هست و مظلوم واقع شده گرجه مظلومیت صفت خدا نیست!پش تا مردم خدارو نخوان یا کافر نشن یا بفهمن که خدا اون خدایی خودشون نیست و تسلیم نشن و قدر امامشون رو ندانن آقا نمیاد وقتی هم اومد دوباره فتنه میشه چون میخواد دین رو به نحو جدید ایجاد کنه نه نحوه ای که نذاشتن پیامبر (ص) اسلام رو ایجاد کنه وهمش جنگ و اصلا امام علی (ع) وقتش روتلف کردن همش در جنگ و فتنه این یعنی جاهلیت بله امام زمان بیاد هم دوباره مردم مدعی میشن قرار نیست که پیشرفت الهی صورت بگیره اصلا دنیا وضعش تا بوده همینه دوباره مدعی ها میان و اصلا میکشن امامشون رو بعد ظهور در صورتیکه خسته شدن بودن قبل ظهور پس قدر بدانیم محرومیت امام زمانی رو که میگن بهترین آدمای دوران ما هستیم که امام نداریم یعنی ماها قبل از ظهور امامون تا ایشات ایشالا بیاد و نجات پیدا کنیم.نه غربی نه شرقی خدا هم تو قرآن گفته!پس اینکه میگه کفر بگیره تمام دنیارو که امامون بیاد این میتونه نشانه ی بدی نباشه !!! چون هممون خدا رو اونطور که باید نشناختیم و الان فقط ریا و ظاهر دین رو داریم لذا ظاهر هم بمونه یا نمونه کفر میگیره خود به خود و به قول شاعین میشه کشور روبا کفر اداره کرد ولی با ظلم نع!!همین میگف؟؟ظلم خدا وعده داده نابود میشه و ایشالا ریشه ی آمریکا و اسرائیل و داعش و آل سعود نابود و این وعده ی خداست اصلا اینا دارن خودشون رو نابود میکنن در اصل بزارآخرین گوزاشون رو هم چیز کنن و دیگه برای عده ای هم که میگفتن باب شهادت بسته است بفرمایند.

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۳۳ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بحث بحث مهمی است که الهی ان شاالله خدا یاری بده به امید خدا گوشه ایش رو عرض میکنیم و انتظار میره شما ها هم رویش کار و بهتر بحث بشه بحثه بازی با خدا که مختص جامعه ی ما فقط نیست مختص دنیا و حتی برزخه که فرشته ها هم و ارواح هم قبل قیامت در پستشون نیستن و بازی میخورن و میدن یعنی در آسمان هم وضع خرابه و یه دلیل ظهور نکردن آقا هم همینه عج و اون اینه که بازترش بخوام بکنم باز از خودم شروع میکنم چون خونه خالیم و قرآن داشتم میخوندم که قبلا هم گفتم نیتم پایین و برای خوب شدن قلیان و نوحه که اشک بریزیم بود و حالی کسب کنیم با بخشیده بشویم بوده هرچی بوده میگه که تو اگه راست میگی موقع قرآن خواندنت اشکت میومد اصلا!! خوب اولا سه ولی مطلق حدا داریم در دنیا که امام زمان و خضر و عیسی هم نبی ان علیهم السلام که باید دستگاه الهی رو له کار انداخت خوب فرشتگان دست خودشون نیست که مارو دوست دارن یا خیر و شما هم اگه کسی از استادان در ذهنت باشه حالش رو ممکنه بفعهمی گرچه دغدغه ش رو نه!! حال کار نداریم به این موضوع اینه بحث که آقا وقتی عیسی مسیح و خضر برن مجبورا بازی بخورن که برای اصلاح امور وقتشون رو تلف کنیم که آهنگ ساخته بشه که فیلم ساخته بشه و به جای منبر و مسجد برن روی بازیکن فوتبالیست کار کنن خوب یعنی دستگاه دستگاه الهی نیست یعنی بازی خوردیم دیگه وقتی حتی مساله رو پایین میارم حتی اگر پیش زنش نتونه بخوابه فضای بچه آوردن نیست در جامعه دیگه اگه نتونه بیاد تو مجالس ابا عبدالله و وقت نداشته باشه یا فضاش نباشه از قبیل جاسوسی و شناسایی و چه اجتماع چه شخصی گناهان ما و بدبودن ما و هزار دلیل یعنی میدونی چی میگم شما و من باید کاری کنیم اگه راست میگیم که امام حسین ع بیاد زمین کنارمون از عرش و آسمان ها اونموقع کار درست میشه که حتی در آسمان هم وضع خرابه پیش شهدا و حوریان مدعی زیبا کننده ی ابالفضل ع که میگن زیبایی ابالفضل از میوه های بهشتی و حوریان و ارواحه خوب خودمونم که بیست و چهارساعته گناه و فتنه لذا هیچی لذا باید دستگاه فرشتگان رو بازی کن نه کار انداخت شما به فکر مظلومیت بزرگان به یادشون قرآن اندازه ی معرفتی که داری که چقدر مظلومن حتی داری در خونه ی خودت قرآن میخونی و نوحه و قلیان در خلوت ولی دستگاه الهی به کار انداخته میشه اندازه ی اخلاص و معرفت و شناخت ولیه مطلق خدا و مثلا عیسی که بازی داده شده سرش شلوقه شما با نوحه و فکر کردن بهش فرشته ها ی بزرگ ارتباط میدن و جاشو پر و کمبودش رفع و خودشم راضی با این قران خواندن به یادشون لذا ما معرفتم نداریم که بشناسیمشون وگرنه موقع قرآن گریه میکردیم به یاد خدا و با یاد بزرگان!!!پس باید با یاد خدا ‌ بزرگان حین تلاوت قرآن و کسب معرفت قرآنی و اخلاص با تلاوت قرآن همه ی دستگاه های الهی در جامعه به کار و رحمت خدا بازگرده به دنیا و اجتماع ومن خودم برای اولین بار هم یادشون کردم و هم چون به خاطر گناهان زیاد و ارجاعشون به من دلم تنگ شد یه خورده و گفتم اونا مثلا گرفتارن و کمی به یاد بدبختی ها و عذابشون افتادم برای اولین بار موقع قرآن خواندن سراغشونو گرفتم و دلم گرفت و غمگینانه خواندم بعدشم دیدم توجه به معنی ندارم یه لحظه یه نوایی به دلم خورد و تصمیم گرفتم سوره رو تکرار و با همون نوا فیلم بگیرم از خودم البته ارتباطم قوی نبود و اینو فهمیدم که معرفتم خعلی پایینه نسبت به کلام خدا و اون ها تاجایی که اصلا خعلی وقتا شاید مسخره ست یا بهتر بگم به یادشون نیستم و یا خطشون رو نمیشه گرفت  که حالا فیلم ضبط کردم براتون خواهم گذاشت ایشالا بعدشم قلیان و نوحه گذاشتم و قلیان رو نیمه کاره رها کردم اومدم موضوع رو که به دلم خورد و معرفت کمی بود رو بگم

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۵۳ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

دوباره رسیدم به رنگ خدایی شدن گرفتن و بودن و باید شدن و دوم هم دیدن اینکه خودپرستیم دو مثال از خودم اینکه موقع نوحه و قلیان گریه و اشک میخاستم در صورتیکه خودپرستیم و قدرتم زیاد بشه ولی نور الهی با خودپرستی نمیشه یعنی من نوحه رو سوزناک ندونستم چون اشکم نیومد درحالیکه اصل خدا و خداییان اند و هی آهنگ رو عوض کردم درحالیکه میخاستم خودم جای خدارو بگیرم و شمارو گول بزنم و اگر خودپرست باشیم به هیج جا نمیرسیم دوم اینکه فکر میکردم هر که خدایی بشه قدرت الهی میگیره الان فهمیدم مثل مراجع مظلوم میشه و هیچکس درکش نخواهد شد و در دنیا چنان فشار میاد که هیچکدوممون طاقت یه لحظه خدایی شدن مراجع رو نداریم درصورتیکه فکر میکردم با نور خدا در دنیا میتونم بر سر همه مسلط شم پس باید امام حسین زمانمون رو بشناسیم و وصل بشیم درحالیکه خدا با توجه به خواسته ی اونا هست که به ما رحم میکنه و ما نور رو برای خودپرستی و مشهور شدن و دنیا خواستیم و اصلا گناه کردیم و خدا هم مسخره مون کرد بعد گناه لذا دو نکته قبل از قلیان دارم و بعد قلیان هم اینکه ما امام حسین زمان خودمون رو بشناسیم و پشت خط اونا کار کنیم مثل مراجع که نور خدایی شدن از اوناست فقط و اونا دلشون خونه که ما نمیدون دغدغه هاشون رو و اصلا بیشتر از امثال ما دلشونم خونه که مدعی هستیم اصلا بعد میخوام خودپرست هم بشیم لذا کمی هم اشک ریختم و اما قبل نوحه ی قلیون کمی در خونه خالی قرآن میخونم و تکنیک داره اما قبلش اینکه اول همش با خدا درد دل کنیم یعنی دوست داشتن معشوقه های ذهنیم رو هم حتی از خدا بخوام نه به خودش بگم نازم کن!!! اصلا همه چیز باید از خدا خواست شما و من از آینده خبر نداریم پس بگیم خدایا بسلامت برسون مارو خونه هرکاری میکنیم با خدا بگیم و از خدا همه چیز بخوایم مدام یعنی مثلا قلیونم بکشیم بخوایم خدایا تو اشک بده هی درخواست از خدا کنیم و هی پناه ببریم برای جزئی ترین کارها همش رنگ خدایی بدیم به زندگی و هی در دل با خدا حرف بزنیم حتی مثلا دستشویی هم بخوایم بریم از خدا بخوایم راحت تخلیه شه این دیگه اصلا چیزترین موضوعه خدا میگه ادعونی استجب لکم دوم نکته بزرگان هستن من قرآن رو تصمیمم شد برای مراجع بخونم قبل از قلیان و نوحه و اصلا اینکارو هم برای فرشته ها اومدن میکردم نه برای خدا اینم خودپرستیه امروز تصمیم شد برای مراجع و استادام بخونم بعد مثلا شما توجه کنی عارفان بزرگ مثلا روزی هزار بار سوره قدر میخوندن بعد من چندین سال پیش اومدم امتحان کنم گفتم یعنی چه و هی مبخواستم معنی و اسراری از سوره رو کشف کنم و خسته م شد و دیگه اینکارو نکردم حالا مبفمم این عارف مثلا به امام حسین ع وصل بوده و برای ایشان و به یاد صورت مبارک و به عشق استادانش اینکارو میکرده نه که توجه ش حالا حتما به معانی و اسرار جدید سوره باشه بله اکتشاف رخ میده پرده کنار میره و راهنمایی و هزارتا چیز بهت میدن که اگر به یاد استادت همینطور قرآن بخونی و راه رو بهت نشان میدن و از اونا است که به ما رحم میشه و نور میدن پس این خودپرستی و قدرت طلبی رو باید بیخیال شد که خعلی سخته ما نور بهمون بدن فکر میکنیم خداییم و مایه ی فضل عالم و انتطار پرستیده شدن داریم مراقب باید بود تا جایی که سرمون به سنگ خواهد خورد اگه خودپرست شیم و خدا اصلا مسخره مون خواهد کرد اینم اشکالات بزرگ و سوتی های دیگرم بود که میخواستم با زور خودم و خودپرستی گولتون بزنم خوب جوانیم دیگه حالا خدا کنه عوض شیم و برگردیم از برکت بزرگان خدارو که نمیشه گول زد!

بسم الله الرحمن اارحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۵۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب سیر زنانه مون آپیدت شد و یه وضع جدید پیش اومد این زنانی که قوی اند و به ذهن ما میان و مومنن و مت مجرد اولش تکبر داشتن نسبت به ما و ما یا خواستمون بد بوده یا الهی و عاشقشون شدیم و دلمون میخاد کنارمون باشن و الان به ما ایمان آوردن و دوستمون دارن و دیگه تکبر ندارن این تکبر زنان از بهترین صفاتشونه ها که باید در هر زنی حتما باشه و چندتا صفته که برعکس مردان باید باشه چندین مرتبه این حدیث رو گفتم و دونکته هرچه مثلا تکبر بیشتر باشه زنه مقامش بالاتر و بهترین زنان الگو بیشترین تکبر دارن نسبت به نامحرم و الان وضع جامعه خرابه ممکنه تکبرشون رو خورد کنن یا طرف نشون نده و مجبورش کنن شیاطین و وضع خرابه خلاصه ولی اگر من رحمانی و الهی باشم میتونم مخ هر زنی رو حتی با گناه هم شده بزنم و هک کنم تا اینجاشو قبلا گفته بودیم حالا اینکه این دوستی ها عاقبت خوشی نداره و نهایتا بلخره من خودم به گناه میکشم مثلا میام بهشون فکر میکنم و اون هم دید اگه به خودش فکر کنم ممکنه منحرف شم مثل قبل لذا  چندتا دختر نشونم داد و گناه نکردم نکردم تا اینکه شیطان منو یاد یه صحنه ی زشت فیلمی که قبلا خوشم میومد و زنه متکبر هم بود انداخت پس عاقبت خوشی نداره برای من و هم اون زن که متواضع شده و دلخوشه به من و بهم فکر کرده و ماهم خوشمون اومده و مومن هم هست ولی امشب من دیدم باید از خدا خواست لذا بهش فکر کردم ولی گفتم خدایا به امید تو نه خلقت!!! مدام تکرار کردم ولی قبلا اگه ذکر میگفتم برای شهوت خود یا محبت اون بود ولی اینبار خدارو یاد کردم و ختم بخیر شد پس باید در همه ی کارها هم بگردیم بیینیم ذکرش چیه و کودومش بهتره و یاد خدا داشته باشیم اینطور که نمیشه ما همش غفلت از خدا و یادش نباشیم بعد تو نماز بخوایم یهویی به خدا برسیم بهترین ذکرها هم جواب نمیده و باید کلی نماز مستحب خواند مثلا لذا فارسی هم شده یاد خدا کنیم در همه حالت و خدا اول در نظر باشه وگرنه کاری که مثلا با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشه ناقص و ناتمام میمونه طبق روایت و باید برای خدا باشه من خودم اصلا خیلی کم با خدا حرف میزنم و از شیاطین و فتنه هاشون میترسیدم که اشتباهه باید حتما به نحوی یاد خدا کرد در همه حال اینطور که نمیشه فقط تو مسجد و نماز خدا خواه بشیم و حواسمون همه جا باشه بعد تو نمازم جایی نمیرسیم اگه حتی سنگین ترین ذکرا رم بگیم باید حواس و توجه از قبل به خدا باشه قبل نماز من خودم قبلانا اصلا به زنان فکر نمیکردم که بخوام شهوت درسته انحراف داشتم ولی خدایی و از فیلتر رد میشدم ولی دیدیم دیگه موقع زن گرفتن نمیشه از زن ها صرف نظر کرد و بیخیالشون بود و این زنارو هم خدا میفرسته که امتحان بشم و هم قوی وگرنه زنان دیگر و عادی مهرشون در دلم نمیشینه وقتی به ذهنم میان و برام مهم نیستن این دوتا هم اولش تکبر داشتن و خوشم اومد ولی الان خودمونی شدیم و در ذهنم میان و قوی اند و باز خودم اولش بهشون فکر نمیکنم ولی خودشون مومنانی قوی ترن که میتونن در ذهنم بیان و آروم میشم و خوشم میاد ولی نمیخوام به ارضا و بهتر بگم خودارضابی بکشه و همین آب قبل منی کفایت میکنه و آروم گرچه تا همین چند وقتا پیش اگه آب قبل منی هم میریخت میرفتم و وسواس داشتم حتما غسل کنم و بدم میومد و غفلت میدانستم سر همین قضیه بار دوم و سوم که زیاد حمام رفتم برای غسل فرستادنم تیمارستان اصلا بعد هم قرص برای کمبود شهوت نوشتن 

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

امشب برای برگشتن از خونه خالی گفتن شب یلدایی بریم پیتزا بخریمو حالا ما هم اونجا یه مساله ای به ذهنم خورد از خودم باز مثل همیشه و بعدا که بیشتر وقت بود تو ماشین و ترافیک فکر کرد استاد مردی کمکم کرد که این درمورد بیماری های روحی بگیم بهنره لذا در مشکلات و یا بهتر بگیم مشکلات روحی شما اولا باید بدونی که مشکل روحیت چیست خوب حالا که فهمیدیم توجه کنیم ببینیم به کدامیک از صفات خدا میخوره و خدا چه جوری است بعدا ذکر بگوییم متناسب با همان این ذکر خوبی است و تاثیر خوبی داره مثلا من اگه برم پارک و بنشینم روی صندلی حس میکنم هر آدمی از کنارم رد بشه جاسوسه و یا داره با دوربین اصلا فیلم ازم میگیره بعدا این میشه ذکرم که خدا بصیره خدا خبیره خدا سمیعه خدا داره همیشه منو میدیده و اینا خوب این ذکر این مشکل منو حل میکنه و یاد خدا میافتم و ذکر خاص منه و دیگه آرام میشم و اگه فیلمم بگیرن دیگه فیلم بدی هم درنمیاد چون اینا ممکنه روانشناس باشن و بخوان اشکال بگیرن که این اینطوره مثال میزنیم ولی وقتی آدم یاد خداش باشه بهترین آدمه اصلا یعنی عرفا هم نمیتونن اشکال بگیرن ولی ما کلا اگر ذکر بگیم بعضی مواقع ها فتنه میکنن اگه در دل مثلا یاد خدا باشیم ممکنه آرامشمون و وضعیت بدن طوری بشه که مثل الان دارم مینویسم قلبم و نفسم و صدامو چیزولوژیک بدنم مثل موقع نوشتن بشه لذا اینا هشدار میزنن فورا و فتنه میکنن لذا بهتره که در این مواقع بلند ذکر بگیم اصلا و نترسیم حالا نمیگم تو خیابون ها تو خیابون شما ذکرم نگو و بگو خدا میبنتم فکر کن خدا چه جوره و مشکلت رو رفع کن ولی تو خونه آقا اگر دل نمیزارن نماز بخونی راحت باید نشست نماز مستحب خواند که اینا هر کاری بکنیم یه برنامه ای بلاخره میچینن که ما باید خودمون رو با خدا بسنجیم و تغییر روش بدیم و تکنیک گاهی حالا بیماری روحی زیاد تو ذهنم نیست مثلا من پشت سر هم زود با کامپیوتر کار میکنم و عجله دارم خوب میگیم یا حلیم مثلا این ذکرشه و این بیماری ها زیاده مثلا زود عصبانی میشم ذکر میشه یا رحیم و موقعی که میخوام عصبانی میشم باید یاد خدا کنم قبلش و یا بعدش تمرین کنم شناخت خودمون مهمه و باید شناخت خود را متصل به خدا کرد و از خدا خواست بیماری شخصیمون چیست و چه باید بگیم؟؟ و داستان پیامبران هم که گفتیم مثلا امام کاطم (ع) رو بشین تو خلوت در نظر بگیر و داستانش رو برای خودت بگو که اینطوری بود اینکارارو کرد یعنی من الان اگه بگن امام کاظم (ع) کیست و چه کرده الان در حال حاظر ممکنه هیچ اطلاعاتی از داستان هاش نداشته باشم پس بشینیم در خلوت داستان هاشون رو بگیم برای خودمون فکر کنیم بهشون حرفاشون که مهمتره اخادیث و خدا هم گفتیم داستان رسما تعریف میکنه و اینطوری میخواد خودش رو به ما بشناساند که بندگان خاص چه طور بودن و چگونه زندگی میکردن و چه کردن و یاد بگیریم و اونطور باشیم که اونا همه ی راه های خدایی رو طی کرده اند اصلا!وگرنه بدون اون ها ما هیچ ذهنیتی از خدا نداریم حالا کجا پیامبر صل الله علیه و آله وسلم مثل داعشی های سنی بودند ایشان رحمتا للعالمین بوده اند و هستند واقعا هیچ صفتی از خدا و رفتاریشون مثل پیامبر نیستش و نمیدونم شیطان بر سر زبانشون انداخته حکومت اسلامی و گفتن الله اکبر دیگه آزادی هرجنایتی بکنی!!

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب ما در دنیاییم بحثه بحث غفلت نیست مگر غفلت از خدا که مشکل داریم اکثرا و بحث هرچی هست جز اینکه برای خدا نبست یعنی همین قلیون من و نوحه اگر به یاد خدا بود که بود و منو به امام حسین وصل کرد که کرد والا هیچ حالا اگر فکرم و عقلم در جز خدا و غیر امام حسین ع رفت که رفت که دیگه هیچ یعنی خدا در قرآن رسما قصه ی پیامبران و امامان رو میگه علیهم السلام که اونا منبع الهی و نور خدان ولی من نوحه گوش میدم در خلوت و اصلا در باغ نیستم پس این یه مساله که با یاد خدا و بزرگان باید بود و در دنیا همینه ما همش داریم از خدا دور و نورانیت رو از دست میدیم مخصوصا ما جوان ها سیستم اجتماعی هم خرابه اگر بشینی پای تلوزیون و حرف هر کس و مثلا اخبار گوش بدی ممکنه هرجایی ببرنت و بدزدنت از یاد خدا که این بده بعد هم خودمون رو میگیریم و میگیم و هرکاری میکنیم جز یاد خدا پس توسط یادآوری پیامبران و امامان و خلوت و تمرین تمرکز بر رب العالمین و روش هایی دیگر مثل دوری از گناه و یاد غیر خدا باید وصل باشیمذو دخالت دشمن و شیاطین فکر ماذو نبرد یعنی همه چیز هست جز یاد خدا و همه کار داریم میکنیم جز برای خدا خدا هم داستان پیامبران رو میگه و اینطوری رحمت و یاد خودش رو و شناختن خودش رو توسط این بزرگواران بدل ما انداخته پس تا کور نشده دلمون لااقل بشینیم پای سخنرانی بزرگان بشینیم ببینیم خدا در قرآن چه گفته خواسته و خودمون رو دور نکنیم وگرنه دغدغه ی مال و ثروت و دنیا و زن و بچه زیاده در کل و مارو میبرن و اگه دل بدیم به خدا لااقل مشکل شخصی روانی و درد و همه جور بدبختی را نخواهم داشت حالا اجتماع که نمیشه خعلی اوقات درستش کرد و کار ما نیست و حکومت و زور و پول میخاد مثلا که کار نداریم و بحث بحث اجتماعی نیست الان اجتماع رو نمیشه درست کرد مراقب خودمون باشیم و امام حسین ع در حال نوحه و قلیون به یاد تشنگی اش افتادم و الحق شما اگر تطبیق بدین داستان کربلا رو یا دیگر داستان هارو کل رو گفتن و میخوره به کل دین که دین و مسلمانی ما اگه هستیم مسلمان و میخایم خدارو اگر قراره غفلته که برویم از خدا جدا بشیم و هرچه خواستیم لذا بحث الان بحث دینه نه اجتماعی نه غفلت که امام حسین ع تشنه بود و میتونست دعایی کنه سیل بیاد در کربلا ولی تشنه ی دیدار حق بودند در واقع و هم یارانش وگرنه در دنیا آب نخوریم هم یقینا هلاک میشیم و قرار بر همون دعا بود که باران بیاد در کربلا ولی نیومد و خدا هم دید که چه بر سر امام حسین و یاران آمد و الانم در پیش خدا خوش خوش ان ولی ما در دنیا تشنه بشیم و امام حسینی بشیم و خدایی بعدش خدارو از یاد میبریم و اصلا پیش زنمون بخوابیم بیشتر بهمون میچسبه و نور داریم اگر مومنیم تا جایی میریم که افراط میکنیم و نورمون خاموش و تا اونجا که خدا هم از یادمون رفت ولی امام حسین در را خدا آب هم نخواست این نگاه محض به خداست در صورتیکه آب خواستن و رفع تشنگی هیچ چیزی رو کم نمیکرد اگه دعا میفرمود ابر بیاد و بارون در کربلا و این یعنی اخلاص کامل یعنی فرو رفتن در خدا حالا ما فرو که رفتیم در خدا یاد شهوات و قدرت و بهره از خدت مبکنیم در دنیا میکنیم ممکنه ببنید دنیا میبرتمون حتی به خاطر جسم و ما که فانی نیست پس دغدغه امام حسین از دنیا هنوز مشخص نیست چرا اینکه دنیارو نخواست و خدا رو دید فقژ مطلقا پس کار کنیم از فکر خدا غافل نشویم و نبرن ما رو حالا مجلس که خوبه همه جوره ما داریم از خدا دور میشیم و مشکل شخصی همه است نه فقط کسی که دنبال رفتن به مجلس و قدرته پس خعلی باید مراقب بود و شخص خودمون رو محکم کرد که پبش زنمون هم میخوابیم غذا میخوریم وهرکار برای خدا و از یاد خدا غافل نشویم و نور رو از دست ندهیم که من شخصا داغونم تو این مسائل و خعلی غفلت و دغدغه ی پوچ دارم و تمرکزم کم و به سراغ ارزش های دبن کم و شیاطین هم مدام میبرن مارو و متمرکزن یعنی نمیزارن شما دو صفحه قرآن بخونی طرف انگار میخوان جونش رو بگیرن که به فقرا کمک کنه که یه صفحه قرآن بخونه مثلا که یه سخنرانی مجتهد گوش بده خوب سخته دیگه و اینارو هم که گفتم منم همینطورم الان خلوت کردم در خانه ی خالی که اینارو میگم وگرنه وضع الهیم خرابه اصلا!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۱ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
یه اتفاقی افتاد دو مساله رو باز میکنیم یک زرنگ کسی است که سوال بیابه و مومن هم باشه یعنی مثل بچه ها همش سوال داشته باشه و اگه ارتباط با فرشتگان داشته باشه کمکش میکنن و ارواح ولی اگه نداشته باشه و عقل رو بکار نندازه همون سطح میمونه این یک دومین مساله که فهمیدم از این ماجرای نماز صبح امروز اینه که شناخت اولیای خدا خعلی مهمه که ما معرفت نداریم قبل از که باز  کنم مسائل رو و نمیدونم بشه مطلب رو به جای خوبی رساند یا نه و نتیجه و خط مشی داد یا نه ولی خلاصه امروز صبح الان از نماز صبح برمیگردم که تو قنوت پرسیدم یا خواستم یا راهنمایی شدم که کی رو دعا کنم؟؟ متناسب با احوالم البته دعاگوی شما هم هستیم و یه دایی جواد هم داره الان اومد تو ذهنم خدا رحمتش کنه خلاصه سوالی بود در ذهنم و سوال رو هم اصلا ممکنه عقل ما هم نرسه و هدایت باشه یعنی هم سوال میسازن در ذهن ما این فرشتگان خدا هم جواب بعد ما هم میگم چه عالمیم چون اگه سوال بپرسند شما فورا میگی بله من بودم و حالا فکرت مشعول میشه و اولش که جواب رو کشف نکردی دو تا نکته به ذهنت میرسه یا میای مثل من اینجا بنویسی که رحمت الهی نازل میشه کمکت میدن بعد هم حالا میگیم چه فاضل و عالمم خلاصه سوال کردیم که کی رو دعا کنیم یه فردی در ذهنم اومد که داستان داره و داستان اینه که ایشون رو ندیده بودم تا حالا  فکر میکردم یه آدم معمولی است بعد اومد خونه مون و دست دادیم و فهمیدم مومنه و و جذبه ی دست دادنش منو گرفت که قوی تر از خودمه یعنی مهذب تر بود همین بحث کافیه که بحثی باز کنیم و بفهمیم که عالمان بزرگ ما دیگه کی اند یک نکته اینه که هرچه شما عارفان بزرگان حتی آخوندان معمولی که صدا سیما نشون میده رو بزرگتر از خودمون و شان و مقامشون رو بالاتر از اونی که در ذهن داریم بدانیم این خعلی مفیده حالا مثلا من دعا که میکنم مثلا ادعام میشه و میگم بله حالا یه خیری هم بهشون برسونم و میگم چه خوبم و اصلا بزرگی طرف رو نمیبینم اصلا فکر نمیکنم که من که دارم دعاش میکنم درحقیقت بزرگی اونطرف رو اگه درک میکردم لااقل میفهمیدم که خدا به خاطر بزرگی اونه که داره رحمت به من میده درصورتیکه من مثلا صلوات بفرستم برای کسی انگار منت گذاشتم و عقل که نداریم لذا وقتی نزدیک بشیم به بزرگان میفهمیم از نزدیک چه جذبیت و بزرگی ای دارن و اون تلوزیون خوب نشون نداده یا ما نفهمیدیم البته اینجا چند نکته داره که بعضی بزرگان کاری میکنن که ما راحت باشیم و اصلا نشناسیمشون این یک دوم اینکه درتلوزیون هم خودشون رو نشون نمیدن و بزرگی خودشون رو ولی نکته ی اصلی همون بود که گفتم که اولیای خدا رو بشناسیم مثلا آیت الله بهجت ره کی بوده دیگه خدا میداند خدا میداند که چقدر بزرگه رهبر عظیممون حالا ما قهرمانانمون شه یه عده بازیگر و فوتبالیست مثلا شاید ولی نکته همون بود که شما و من هرچه قدر بزرگتر بدانیم بزرگان را معرفت بیشتری داریم هرچه قدر شناخت و مقام و ارزش و قدرشان را بیشتر بدانیم و مخلص تر و متواضع تر و ارادت بیشتر داشته باشیم یقینا حالا چی بگم یقینا؟؟ من که قدر نمیدونم بزرگان رو که چیزی بگم! خبر ندارم ولی میدونم وقتی گناه کرده ام و خوار شدم و از خودم و کارام بدم اومد اونوقته که به برزگان پناه میبرم و دعاشون ممکنه بکنم ممکنه بفهمم که چقدر بزرگ و خوبن ولی این راه درست نیست که آدم خوار بشه نا معرفت نسبت به اولیای خدا پیدا کنه لذا راهش چیه که معرفت و ادب و شناخت و تواضع پیدا کنیم نسبت به بزرگان دین و امامان حتی بله آقا اگه ادب داشتن سنی ها و میشناختن امام علی (ع) رو هیچ وقت از بزرگان سنی اصلا حرف نمیزدن اینارو ول میکردن نمیشه هم حب علی داشت هم حب عمر مثلا!!! این جنگه چندین هزار ساله است این موضوع پس!! کجا رسیدیم اصلا! خلاصه معرفت خدا همینه که بزرگان خدا رو بشناسی حتی مسجد که میرم یه پیرمرد بیاد کنارم میفهمم و فکرم اینه که چه آدم بزرگی است  و چشم دل که ندارم بدونم ولی خودم و نفسم خوار میشه و متواضع میشم ولی اینجا اینطوری نیست اینجا مغرور میشم و خودم رو بزرگ میدونم در خانه پس حالا راه شناخت و کسب معرفت نسبت به بزرگان که هرچه قدر بیشتر باشه خداشتاس تریم و دیندارتر و رحمت خدا بیشتر میشود چیست؟؟ مساله ی اول هم این بود که سوال داشته باشه طرف که مومنه و فکرش شیطانی نیست دنبال سوال باشه حتی امتحان کنه فرشتگان رو و سوالاتی بپرسه از آینده مثلا بگه من میخوام تلوزیون نگاه کنم چه شبکه ای؟؟ خوب این فکر کرد و حتی نمیدونه آینده رو ممکنه جوابش بدن من خودم جدیدا دارم یه روش رو امتحان میکنم در سایت لنزور که عکسام رو میزارم چون کسی نمیاد زیاد نظر بزاره حوصله م سر رفته بود و یه جنگی به پا کردم برای بچه هایی که روی مخمند و مثلا یک جمله رو از ذهنم از کسی هدیه میگرفتم و بعد میگشتم دنبال عکسی که به این جمله ی خاص که میخوام نظر براش بزارم پیدا بشه عکسش خوب این یک قدرتنمایی که همه جمع میشن که این آینده رو میدونه؟ حرف دلش چیه؟ نفوذ کنیم در دلش و این جنگ بپا شد و چندین شخصیت که خط فکریم رو دنبال میکردن مغلوب شدن اصلا و نتونستن خط ابالفضلی رو بگیرن که این جمله ی ذهن من چیست یا از کجا اومد یا چطور به عکسه میخورد که هنوز من ندیدمش؟؟ خوب سوال برام ایجاد شد و یک روش رو پیدا کردم یا مثلا به خودم میگم حالا میخوام برم توی صفحه ی یه نفر پس قبلش سوال میپرسم طرف چه نشانه ای داره مثلا میگه سرش پایینه یا موهاش زرده آقا ما میگردیم مصداقش اصلا وجود داره و روش کلیک میکنیم و عکساشو نگاه میکنیم پس باید فکرکنیم و سوال برامون ایجاد بشه مثلا من الان زیاد فکر نمیکنم و یه آدم متفکر نیستم بین بچه ها و میگن روانی است و خط فکریم رو از روش های بالا میدونن و اگه فکر کنم و سوال کنم از خودم جنگ درست میشه بین بچه ها که این خطش از کجا بود خط فکریم و دنیال کردنش ممکنه سخت باشه و همه میریزن تو فکر من و میخوان دخالت کنن و اینجا دیگه خودم نیستم که مثل الان وبلاگ بنویسم و شیاطین یا مامورا بتونن نزریق کنن بلکه به منبع بالا فکر میکنم و به ولی الله و از اونا میپرسم درصورتیکه در حالت عادی اصلا سراغشون ممکنه نرم و فکرم بهشون دیگه نمیکنم توجه داری یعنی با بچه ها و شیاطین سر میکنم و مزاحم بزرگان نمیشم ولی اونا خودشون بزرگان مامور دارن یه مسالی دیگه اینه که بستگی داره کارت چقدر مهم باشه الان وبلاگم امنیتی نیست به اون معنا ممکنه کار خطرناک و ریسک کنم و فردا قدرت اطرافیام کم بشه و خبرنگارا نفوذ کنن آبروم رو ببرن و حمایت نشم که پناه میبرم به خدا ولی هرچی هست نیاز نیست مثل سال 1388 به قبل فکرم عرفانی و نیمدونم امنیتی شدید و با مسولیت باشه لذا فکراباافضلی ندارم و بچه ها و مامورا قوی تر ازمنن و شناختن منو دیگه که چه آدم عوضی هستم و کاری هم ندارن و نه امنیت خراب میشه و نه امنیت خودم در خطره و نه چشم بزرگان براشون اهمیت داره لذا اصلا کارایی میکنم و نوشته هام طوری است که بچه های سوم راهنمایی هم میتونن بفهمن ولی اگر مخاطب من مثلا بچینن قضارو خوب رو اعصاب و روان من چیز داره یعنی مثلا اگر صدای حرف هایی که میزنم رو ببرن در پیش یک سرطانی ای که دکترها قطع امید کردن ببینن من چی میگم و مریض هم بشنوه خوب  من داغون میشم نمیشه خندید نمیشه زندگی کرد و اینکارارو کردن که میگم بعدشم میگن طرف غمگینه نمیدونم فلانه همه  کار میکنن اصلا شما اخبار رو که ببینی میفهمی یه متخصصانی هستن که کارشون 24 ساعته شیطنت و نفوذ ممکنه در قلب و دل و فکر و یعنی شما هرکاری بکنی متناسب با شما که مومنی مواضع و گارد و عکس العمل نشون میدن اگه بخوابی برات برنامه ی شیطانی دارن اگر هرکاری بکنی یه فتنه ای دارن انگار دشمنان قسم خورده که قصد جان و خونت رو دارن و روانشناسان شیطانی که 24 ساعته کمین کرده اند تا به هر نحوی نفوذ کنن و جالبه متناسب با ما هم پیش میرن و خدا که بهشون عقل نداده اینا باعث میشه ما قوی تر بشیم و مردتر ههه دیگه زیاد شد مطلب علی یارت!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب موضوع شخصی خودمه که دارم اجتماعیش میکنم و شاید بخوام درمورد خودیتم و نیتم و ریا و خدابینی و خداشناسی و یقین و... صخبت کنم که همینقدر موقع نماز مغرب عشا به ذهنم خورد و اینم که دارم درمورد خدا صحبت میکنم چون یه کار خیر انجام دادم و کمک کردم به یک شخص بزرگ وگرنه حالا نمیدونم چی میخوام بنویسم و نمیدونم بگیره ولی درمورد خدا نوشتن ذهن الهی و یقین میخواد حتما که ما اصلا یه موجوداتی هستیم که شیاطین میبرتمون و جمعند حالا سبب خیر ما نبودیم که درموردت نوشتیم خدا و بله اصلا این همه نماز خوندیم این همه خدا خدا کردن بعد هیچی در ذهنمون نیست خدا مشهوره فقط سر زبان هاست و نه برای ما ارزش داره نه میبینیمش خودمو میگم نه ایمان درست داریم و حالا مثلا این همه دعا و نماز نمیگم خدای من شیطانه ولی اگر بت هم نباشه بلخره چیزی ازش نمیدونیم حالا شاید شما بگی خدا خودش رو در بهشت نشان خواهد داد و اونجا که خدا چیزی زیباتر از نشانه هاش مثل کبوترها مثل هرچیزی که میبینیم و نمیتونیم بسازیمش ولی خدا رو پیدا هنوز نکرده ایم و حالا بلخره تعریف خدا چیه؟؟ نمیدونیم یعنی برمیگیرده به نیت و عقل شاید باید وقتی نماز میخونیم نیت کنیم ولی تو نماز هم باید نیت کنیم اینکه داریم تک تک جملات رو میگیم و با خدا صحبت میکنیم خوب اول نیت حالا یکی نیتش اینه که معنی جملات رو بفهمه یکی این جملات رو میگه در نماز که بخشیده بشه اینجا عقل مهمه که میگی سبحان الله یعنی چه؟ که مثلا چیزی بهت اضافه بشه خوب این خودیت این نیت پایین که خدا رحمش بیاد فقط؟ و رحمت و نورانیت بگیری همین خودیت!! یعنی میگم ریا این نیست که فقط برای مردم و فرشته ها نماز میخونیم اینکه حالا که چی که وایسادی جلوی خدا حمد و سوره میخونیم یعنی باید عقل کار کنه خودمون رو ضایع نکنیم حرفای بزرگی میزنیم و بعد نماز حالا خوبه نورانیت و چیزی بدن ولی خدا رو پیاده نکردیم خوب فرشته ها به امید ما اومده بودن که کمکمون کنن و شیاطین هم طفلکا هستن دیگه اونا هم الکی پیش مومنین نیومدن اونا هم نور و آرامش میگیرن ولی ما شیاطین رو دیدیم که چقدر خوبیم حالا ولی خدا رو هیچ حضرت علی(ع) فرمود که من خدایی که نمیبینم رو عبادت نمیکنم خوب اگه میگفت خدایی رو که نمیشناسم چی میگفتی؟ خدا رو دیدن یعنی چه خداا رو شناختن یعنی چه کدوم بالاتره یعنی اولا در عبادت باید خدا رو دید حالا این حداقله یا حداکثر بماند! خوب حالا ما هیچی از خدا نمیدونیم بعد در خودمونم هستیم یعنی اگه بگن شما مثل یه فرشته ای بعد میگی بله ما حقمون بود پیامبری اصلا! یعنی این اخبارگو رو هم ببینم میگم بله این برای من اصلا اومده اخبار بگه بعد وقتی مردیم میگیم ای وای این زنه که اومده باز اخبار میگه این دردناکه که هم تو خودمون بودیم هم اصلا انقدر تو خودمون بودیم که خدا هیچ! دیشب یه کار خوب دیگه که کردم این بود که سوره ی هود رو باز کردم چون حالم بد بود یعنی نیتم دورش شیاطین بود یک نیت پایین عقلم بیشتر از این نکشید بعد گیر داده بودم به آیه ای و نگاه میکردم و میگفتم چرا خدا اینچیزارو گفته یعنی اینا گفته حتما خعلی مهمه تک تک جملات حالا بماند نور و جادو و نمیدونم هرچیزی که ما طمع داریم بله طمع اصلا یعنی ما همش طمع داریم از نماز که چیزی گیرمون بیاد طمع از نماز انگار جادوگری که نیست که از حسادت بخوایم جملاتی تکرار کنیم که حتی نور بگیریم اینا نیت پایین ما رو میرسونه و دوباره همون که هیچ چیزی از خدا نفهمیدیم حالا مثلا بخوان بفرستنمون بهشت فقط میدونیم مثلا بزرگه میدونیم مهربانه ولی وقتی از همه مهربانتر باشه شما و من باید تاثیری بگیریم باید مهربون بشیم ولی چرا نشدیم؟ چون یه دلیلش اینه که نفهمیدم که مهربونه یه دلیلش اینه که ندیدیمش خدارو که مهربانه همینطوری گفتیم الرحمن الرحیم پس باید در تک تک جملات نماز به جایی برسیم که یاد خدا ایجاد بشه سیر ایجاد بشه یعنی یه سیری ایجاد بشه ما که داریم خدا رو میخوانیم که نه فقط صدامون معنوی تر شده باشه بلکه یه سیری که پیشرفته باشه در ذهن از سوره ی حمدی که هرروز میخوانیم با این سیر بریم بالا من خودم مثل طوطی سوره رو میخونم و هیچی دلیل و نیتش رو که چه بگم الرحمن الرحیم چه بگم ملک یوم الدین هیچ معرفتی ندارم هیچ انگار فرقی نداره نه که طمع کنیماا و نه که هر دلیل دنیوی بلکه شناختمون بیشتر بشه و این شناخت کار خودمون نیست ما فقط میتونیم متوجه و تمرکز کنیم روی خدا توجه مون رو فوی کنیم که آقا حالا درسته گفتم سبحان الله از خودم یه لحظه که این سبحان الله چی از خدا میرسونه؟؟ ساده نگذریم متوجه بشیم که الله اکبر حالا داعشی ها هم میگن الله و اکبر ولی هیچی ضلالتشون بیشتر و یاغی ترم شدن حالا منکه میگم الله اکبر نیتم ممکنه خود خدا نباشه طمع از اینکه شیاطین دور بشن طمع نور طمع گول زدن خدا و فرشته ها و قدرت اینا نیت های پایین ماست که شناخت و معرفت نداریم و هیچی به هیچ جا هم نمیرسیم از نماز لذت نبرده ایم و حالا میگیم که ای کاش نمازم زودتر تموم بشه راحت شیم خوب این دیگه آخر ریا و دغله لذا فقط باید برای خدا باشه کارامون و خدا را باید یافت بعدش حتما میل داریم دعا هم بخونیم حتما و هم ذکر باید مطلقا یاد خدا باندازه مارو توجه و تمرکزمون با توجه به خود ذکر که چیست خدایی شویم با اینکه ما چیزی از خدایی خدا درک نکردیم و کسب نکردیم یعنی یقین در دل نماند !لذا دو نکته اینه که فهم و معرفتمون به اذکار الهی پایین نباشه سطحش و هم به قول سخنرانی استاد فاطمی نیا ره از قول بزرگواری سعی کنیم یه صفت مشترک بین خدا و مخلوق رو در نظر بگیریم اگه دقیق گفته باشم و بعد سعی کنیم اون صفت رو در خودمون زیاد و پرورش بدیم و ایجاد کنیم!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

والا امشب یه فکری به ذهنم زد که تو خیالات زن و بچه بودیم بعد گفتیم به خودمون که آیا مثلا آیت الله فاطمی نیا رحمه الله علیه هم پسری داره یا نه؟؟ اصلا ازدواج کرده اند؟؟ بعد سرچ کردم حالم هم خوب نبود و به فکر زنان بودم آقا سرچ کردیم پسر فاطمی نیا و خلاصه یه غکس از پسر گلشون دیدیم و اینا تا اینکه متن رو هم کنجکاو شدم بخونم یه جاش نوشته بود که ایشون یعنی آیت الله فاطمی نیا رحمه الله از قول پسرشون که ایشان علاقه دارن و گوش میدن قاریان مصری رو که قرآن میخونن آقا ما هم تو عالم خودمون هوس کردیم امشب قرآن گوش بدیم از قضا و اینم مبدا فکریمون که نگین مثلا حالا چیزی میفهمم و حالا استادیمو اینا کاملا آخرشه هو درسته چون میخوام یه ترفندی رو بگویم و کلا سراغ قرآن رفتن و هم بهره وری از قرآن باید ایمان داشت حالا ما یه چند روزیه گناه نکردیم خدا خواست این ترفند رو بگم و خعلی هم خوب نیست گفتن این چیزا چون شاید اسرار باشه که با گفتنش نورم از دست بره شاید انتظارات بالا بره شاید شیاطین حمله کنن چه میدونم تغییر موضع بدین و فتنه کنید و بزرگش کنید و بحث خارجی کنید و از همین دستگاه بازیا در بیارید و خرابش کنید اصلا با گفتنش شاید توفیق اجرای این روش رو ازم بگیرن و یا شیاطین مداخله کنن لذا گفتم باید یه خورده ایمان اولیه داشت برای سراغ قرآن رفتن دیگه خدا خودش هدایتمون کنه همین وگرنه بفرما کلام وحی نازل شده شما اگه گفتن چقدر بهره بردی از قرآن چی میگی؟؟ من میگم ایمان ندارم لذا اولا در این زمانه باید حتما گوش داد به قاریان و قرآن گذاشت در خلوت من قبلا نوحه میزاشتم و الان فهمیدم دیگه سنم به جایی رسیده که باید حتما قرآن گوش بدم شما توجه کنید بعضیا اصلا نمیشه نفوذ کرد درونشون انقدر قوی ان آدم معمولی هست ولی نور داره و ایمان اینا کسانی اند که قرآن گوش میدن و لذتم میبرن خوب حالا کاری به لذتش ندارم ما امروز سرم هم درد میکرد و حال و خوصله هم نداشتم روی تختخواب دراز کشیده بودم و چراغم خاموش همینطور گوش میدادم و چشمام بسنه و هیچ بعد از یه مدت که گوش دادم آقا ترفند اول همینه که آقا شما گوش بده و در ذهن مانند تلوزیون هست که یک قاری بزرگ میخونه و آیات قرآن هم هک میشه روی صفحه بله همینکار رو بکنیم در ذهن این باعث میشه اولا فکر حق بشه و شیطانی نباشه حتی من دیدم که تصاویری از حرم و جاهای دیگه که برام مهم بود میومد توی ذهنم و جاهایی برده میشدم در ذهن وقتی آیاتی رو که میشنیدیم رو کلماتش رو در ذهن تجسم میکردم و می آوردم خوب این یه کار اولیه هست و یه ایمان سبک مغزی مثل من اینطوری قرآن میفهمه و اثرات خوبی هم برای خودش ممکنه فکر کنه داشته باشه که داره بله اثرات داره دیگه فکر صحیح میشه حق میشه خیالات از بین میره من مثلا اگر یه مرتبه در ذهنم بیاد که  دارم فوتبال بازی میکنم به خودم میگم نکنه این فکر شیطانی باشه که یک ساحر توی مغز من انداخته و هک شدم؟!!! ولی اینبار که قرآن گوش میدادم و اینکارو میکردم یعنی با گوش دادن آیات توی رختخواب در ذهنم کلماتش رو که قاری میگفتن یعنی کلمات قرآن رو در ذهنم می آوردم و مینوشتم بعد آقا میرفتم مثلا تو حرم یا جاهای دیگه که برام اهمیت داشت و دلم میخواست بعدا هم فکر کنم ولی اصلا فراموش کرده بودم بله دیگه صحیح و قوی میشه و نور داره اینکار حالا شاید طرف با گوش دادن قران بره بهشت رو ببینه یا نشانش بدن ولی ما که قوی نیستیم حالا تصاویر کلمات رو در ذهن میسازیم و دیگه سن من هم با اندازه ای هست که بفهمم تقریبا چی تلاوت میشه و نحوه ی نوشتنش چه طوره مثلا با سین هست یا صاد؟؟ خلاصه آقا ترفند دوم این بود که داشتم فکر میکردم که بیام و این رو بگم یا نه؟؟ چون این حرفا یقینا خوب نیست خعلی وقتا و بازی داده میشن و اذیت میکنن و سود که نداره برام ضرر هم ممکنه داشته باشه چون شما ممکنه بهره وریت بالا باشه و از من بخندی که چقدر نادونم حالا ما یه شب قرآن گوش دادیم مثلا استادیم خوب خنده داره دیگه تا اینکه برم قوی بشم لااقل یه هفته نمرین کنم بعد بیام اینارو بگم خلاصه تو همین فکرا بودم البته داشتم قرآن رو هم در ذهن مجسم میکردم کلماتش رو و گوش میدادم که یه لحظه یه آِیه ی خاصی هم بود که میگفت آِیا ما میکاریم یا شما؟؟ و میگفت اگه بخوایم میتونیم اعمالتوون رو هم نابود کنیم تمام خوبی هاتون رو این آیه ی مشهور هست در سوره ی واقغه البته همه ی آیات مشهورن خلاصه ما این آیه رو به عنوان ترفند دوم میگم که آقا ما امام زمان (عج)رو در نظر گرفتیم در این آِیه که آقا انگار امام زمان داره با ما حرف میزنه بله دیدم که چقدر قشنگ شد و گفتم الحق که همینه ما یه عمری ادعامون شد که چقدر خوبیم حالا اگه امام زمان نخواد اصلا خوبی ها نابود میشه و میریم جهنم اینم ترفند دوم هست که اینم باید ایمان درست داشت یعنی مثلا شما اسنادت مثلا هرکس از بزرگان دین هست و عرفا که میشناسی بعد یا خود امامان حتی که در ذهنت خطتشون رو داری بعد میتونی بگی مثلا امام خمینی ره از طزیق این آیات قرآن که این قاری میخونه داره خصوصی با من حرف میزنه دیگه اینم ایمان میخواد و نباید مسخره کرد و اینم ترفند دومیش خوب بله ایمان خعلی مهمه که شما و من از قرآن چی میگیریم بلخره؟؟ یعنی هیچی؟؟!!!!! اگه مقام بهمون بدن و گوشت و خون و استخوانمون بشه قرآن دیگه آقا تمومه دیگه نیاز به نرفند نیست ولی حالا ما ایمان نداریم وگرنه از روی قرآن بخونیم اثر داره حتی نفهمیم گوش بدیم اثر خوبی داره هر طوری و طزیقی به سمت قرآن برویم اثرات خعلی خوبی داره ما دو روش گفتیم نه دو اصل که باید همه رعایت کنن و ضروری باشه و بخشنامه بشه نه دو روش گقتیم نه دو مقام که اگه اینکارا نشه مثلا گمراه میشیم همینطوری گفتیم پس مثلا شما اگه بشینی و خطت خوش باشه و قرآن رو خوشنویسی کنی یقینا کلی ثواب و خیر داره و اگر ایمان نداشته باشی و گناه کنی دفعه ی بعد اصلا به سمت قرآن هم ممکنه نری این خوشنویسی یه روشه دیگه ما هم روش گفتیم پس ولی قرآن خعلی بالاتر از یک خط و دستنوشته است تفاسیر ترجمه ها روایان درون خعلی چیزای دیگری است که ما نوجه نداریم و در حد ما نیست ما ایشالا تا آخر عمر اگر وقت تلف کنیم روی ظاهر قرآن هم و به جایی برسیم همین توشه ی راه بسه برامون در ظاهر هم بمونیم کفایت میکنه برای ما که عالم نیستیم و مردم عادی هستیم!حالا شما اصلا فکر کن به آیات قرآن آقا اینکه اثراتش و نورانیتش خعلی بیشتره و چیزی که مهمه همون ایمان قلبی است یعنی میبینی خدا واضح واضح بدون سر و راز نکته رو تو قرآن گفته ولی اگه ایمان نبود هیچ نمیفهمیم نکته رو!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
یه مطلبی داشتم فکر میکردم در نماز به ذهنم خورده بود با توجه به اینکه گفتم که دعام کنید در فیلم قبل ولی ذکر که گفتم بعد نماز با تسبیح دیدیم که اگه نگم هم هیچی نمیشه یعنی ضروری نیست و متخصص نیستم همینطوری برای خودم یه چیزی میگم بعد یه فکر ابالفضل گونه به ماجرا نگاه که کردیم یه جمله رسیدم که مقدمه و اصل مطلبه ولی بقیه اش ذهن خودمه جمله اینه که آقا خواست خدا خواست فرشته ها است ولی خواست فرشته ها خواست خدا نیست ولی خواست حضرت اباالفضل  ع و بزرگان خواست خدا هم هست 
یعنی قدرت دارن اختیارشون انقدر خوب و بالا هست خوب حالا ما میگیم دعامون کنید یه مرتبه میبنی یه فرشته الهی اومد گفت که آقا دعا که میکنم ولی میترسم و دلم نمیخواد که در جهنم ببینمت خوب این نشون میده که اولا ما چقدر خطرناکیم در دنیا یعنی دنیا محل امتحان ماست دوم چقدر خدا بزرگه حالا کار به اختیار فرشته ها ندارم که دارن یا نه خوب اینا میترسن که بازی بخورن یعنی بازی میخورن توسط ما در دنیا و دورشون میزینیم ممکنه و سوما اگه از آینده هم با خبر باشه نمیدونه هنوز دقیقا که من آخرش جهنمی میشم یا نه و قیامت هنوز نشده ولی امامان فرموده اند که من از برزخ شما شیعیان و محبان میترسم وگرنه قیامت شفاعت در پیشه یعنی ما نمیتونیم به هر دلیل هرطور خواستیم زندگی کنیم و هرکار خواستیم بکنیم چون دلمون میخواد چون پارتی داریم چون چندتا کار خوب کرده ایم ولی شفاعت رو دیگه دست ما نیست و منم در آیه الکرسی گفتم لحنم که کیست که بدون اجازه ی خدا شفاعت میکنه و پیامبر (ع) میفرماید لبیک یا الله چون این سخن خداست یعنی سوالی پرسیدم و جوابش میشه خود پیغمبر (ص) و حضرت علی(ع) که بدون اجازه اصلا بدون حساب و کتاب ممکنه از تو خوشش اومده حالا تو لجنی مثل من میبینی میبرند البته شهدا هم میتونن شاید همچین کارایی بکنن و یقینا که شفاعت میکنن ولی زیر نظر بالاتری ها و امامان وگرنه بله طرف پسرش در راه خدا شهید شده خعلی اجر داره خلاصه فرشته ها موضوع بود که رسید به اینجا که آقا فرشته ها رو ببینی همین الان میترسن فرمان ما رو انجام بدن اگر خواشت خدا نباشه میگن عذاب میشیم و اخیتار درست و حسابی که ندارن ولی نفسی که شهید شده ممکنه قوی تر باشه البته شهدا و فرشته ها هرکدام مقامی دارن پیش خدا!و فرشته ها همش دعا میکنن و ذکرمیگن و دیگه خدا خودش میدونه و در عالم ما نیستن بیشتر ولی اونا هم مورذ آزمایش خدا هستن

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۸ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بعضی آدما که بزرگشون میکنن و میپرستن مخصوصا زن ها جوگیر میشن و غربیان هم فکر میکنن صددرصد کارمادرسته و دیگه کاری به اصل دین ناب محمدی ره و عج ندارن یعنی یک خطری هست که ما قبلا گوشزدش کردیم و الانم که میبینید همش تو خونه و اینا و اینجا فیلم رو فیلم عکس رو عکس که جوگیر نشن و زندگیمون شده فیلم که مثل پنج شش سال پیش به قبل نپرستنمون و الگو نباشیم و یه مرتبه امت رو منحرف نکنیم باکارمون که اینا شده که میگم یعنی یارو افتاده تو چاه از کار ما و گمراه شده چون به مطالب وبلاگ و حرفام عمل کرده و هیچ نمره ی ردی نداده و هیچ فکر نکرده ما هم مشتبهیم یعنی اشتباه میکنیم و سیستم روی کار و حرف ما بستن دیدن قوی نیست و مشکلات چیز دیگری است و حق جای دیگست گرچه حرفا خعلی قشنگ باشه ما استاد نیسیم خلاصه ولی در عبادت دیگه نباید فیلم بازی کرد و جای ریا و فیلم نیست امشب تو مسجد دلم میخواست خدایی باشم دیدم که با حال من بهترین ذکر چیزی است که خودم متذکر و عبرت بگیرم یعنی باید تو خودم باشم که توجه تمرکز اینا با این همه گناه نمیشه وصل شد به الله باید واقعتا خودم و خدا با هم کنار بیام دیگه اینجا در ذهن من نباید فرد سومی باشه که نامش شیطانه در نماز ولی خوب دعا کردن هم خوبه ولی در دعای صحیفه سجادیه که برای آمرزش گناه و توبه هست یادمه این که ای خدا اگر من خودم از تو نخوام و اعتراف نکنم و تورو نخوانم چه کسی بجای من اینکارو میکنه؟ودلش میسوزه؟؟ البته جمله شو یادم نیست و اینو از خودم ساختم هه!بله دعا کردن که خعلی خوبه که شما برای من دعا کنی بخشیده بشم ولی گنهکاران سیمشون خرابه و نمیتونن از خودیت خارج شن و سخته براشون دیگران رو دعا کنن یا حس میکنن کسی تو ذهنشون نیست یا یا حس مبکنن کار بیهودست دعا کردن دیگران و آرامش نمیگیره گناهکار از دعای دیگران و یاد خدا ایجاد نمیشه یا بهتر بگم شیاطین نمیزارند و خطشو جابه جا میکنن خلاصه در این حالت بهتربن ذکر ذکری است که عبرت بگیریم خودمون اول و بین خودمون و خدا باشه مثلا بفهمیم چه کوچکیم میگیم پس لاحول ولاقوه الا بالله مثلا نگاه میکنیم میبینیم چقدر گناهکارم من پس میکیم استغفرالله حالا شاید حال شما مثل من نباشه بگی چقدر خدا بزرگه و خدارو ببیتی یا دعا کنی! ولی در عبادت بخوای فیلم بازی کنیم میشه ریا و بدترین گناهه!!! یعنی میخام بگم پیشرفت یه چیز شخصی است در دین اگه شما روانشناس بزاری که میخام فیلم درست کنم حالا این بهترین آدمه دقیقا باید فیلم از رفتار من باشه این یعنی خیانت و در نمازم همینطور اگه وارد نماز من بشی هم گمراهیه چون ممکنه فکر کنی من برای تو دارم نماز میخونم این دیگه آخر نفهمیه و ناخواسته هم برای من مشکل ایجاد میشه هم جاسوسکووو و دیگه اگه بپرستنت که کاری نمیتونی بکنی زندگیتم مختل میشه میشی مجسمه ی ابوالهول و داستان رندی همینه مخصوصا در بین پلیس و روحانیون که لااقل مردم با لباس خاص و پیغمبر میبیننشون و انتظار دارن دستگاه ها و همه

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۹ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بعضی آدما که بزرگشون میکنن و میپرستن مخصوصا زن ها جوگیر میشن و غربیان هم فکر میکنن صددرصد کارمادرسته و دیگه کاری به اصل دین ناب محمدی ره و عج ندارن یعنی یک خطری هست که ما قبلا گوشزدش کردیم و الانم که میبینید همش تو خونه و اینا و اینجا فیلم رو فیلم عکس رو عکس که جوگیر نشن و زندگیمون شده فیلم که مثل پنج شش سال پیش به قبل نپرستنمون و الگو نباشیم و یه مرتبه امت رو منحرف نکنیم باکارمون که اینا شده که میگم یعنی یارو افتاده تو چاه از کار ما و گمراه شده چون به مطالب وبلاگ و حرفام عمل کرده و هیچ نمره ی ردی نداده و هیچ فکر نکرده ما هم مشتبهیم یعنی اشتباه میکنیم و سیستم روی کار و حرف ما بستن دیدن قوی نیست و مشکلات چیز دیگری است و حق جای دیگست گرچه حرفا خعلی قشنگ باشه ما استاد نیسیم خلاصه ولی در عبادت دیگه نباید فیلم بازی کرد و جای ریا و فیلم نیست امشب تو مسجد دلم میخواست خدایی باشم دیدم که با حال من بهترین ذکر چیزی است که خودم متذکر و عبرت بگیرم یعنی باید تو خودم باشم که توجه تمرکز اینا با این همه گناه نمیشه وصل شد به الله باید واقعتا خودم و خدا با هم کنار بیام دیگه اینجا در ذهن من نباید فرد سومی باشه که نامش شیطانه در نماز ولی خوب دعا کردن هم خوبه ولی در دعای صحیفه سجادیه که برای آمرزش گناه و توبه هست یادمه این که ای خدا اگر من خودم از تو نخوام و اعتراف نکنم و تورو نخوانم چه کسی بجای من اینکارو میکنه؟ودلش میسوزه؟؟ البته جمله شو یادم نیست و اینو از خودم ساختم هه!بله دعا کردن که خعلی خوبه که شما برای من دعا کنی بخشیده بشم ولی گنهکاران سیمشون خرابه و نمیتونن از خودیت خارج شن و سخته براشون دیگران رو دعا کنن یا حس میکنن کسی تو ذهنشون نیست یا یا حس مبکنن کار بیهودست دعا کردن دیگران و آرامش نمیگیره گناهکار 

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۷ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر


هنوزم داره میزاره و پای تلوزیون نشستم آیت الله شهاب خان مردادی هم داره صحبت میکن و یه قسمتی گریزی زدن به اهانت یزید بن معاویه لعنه الله علیه به سر مبارک امام حسین (ع) با چوبدستی اش خلاصه ما هم نارحت شدیم و گفتم به خودم که لااقل باید یه لعنتی بکنم در دل این یزید ملعون رو حالا میخوایم بگیم که خعلی از این مربی ها و سرمربی ها رمال نیستن به صورتی که میرن پیش رمال ها و شیادها ولی این سرمربی ها مثلا کیروش یا آقای پیروانی و امثالهم یه افرادی با روح قوی ان و میتونن رمالی کنن و خود رمل یه نوع علم هست که حتی میتونه آینده رو ببینه طرف و علمی است سینه به سینه چرخیده و از بین رفته هم و کسی هم بلد باشه به دیگران نمیگه و آموزش نمیده حالا منم آشنا نیستما ولی میفهمم که بعضی ها همین که من اینجا از حضرت امام زمان (عج) مثلا صحبت میکنم آقاخط حرف منو و چیزی که در ذهن منه و خط رو میگیره دنبال میکنه و ممکنه از نزدیک امام زمان رو ندیده باشه ولی چهره ی ایشان رو در دل میبینه این اتفاق زیاد افتاده حدس میزنم و یا مثلا خط طرف رو که در ذهنش هست رو میگیره و شیاطین رو میبینه یا مثلا کسی اگردعاش کرده رو میبینه یا مثلا صدای مارو که شنید خط صدای منو میگیره و میفهمه از کجا هست خلاصه اینکارا رو میکنن خلاصه ما اومدیم یزید رو لعنت کردیم و در ذهن خطش رو گرفتم دیدم یه افرادی در ذهن منن که جای یزید رو و نقشش رو الان دارن که مانع از رسیدن نور خدا است یعنی مثلا زنیکه گناه کرده که منو اسیر کنه و نزاره به من نور الهی برسه خلاصه ما لعنت میکردیم و در ذهن کتک میخواستم بزنم به خط یزیدی ولی یه سری زن هایی در خط یزیدی میومد جلوی چشمام و منم تو ذهنم میزدم تو سرشون!! میخواستم بگم وقتی یزید ملعون رو لعنت کنیم و خطش رو بگیریم و کاری نداره خطش همینکه در لعنتمون در نظر بگیریم و بدون نیت حتی که همونی که حضرت زینب (س)رو اسیر کرده یه خطی ملکوتی بلخره داره یه نقشی داره در ذهن ما حالا چهره ش رو ما قوی نیستیم چهره ی ملعونش رو ببینیم و خعلی هم قصد قربت و قوی شدن خط رو نداریم یعنی مثلا اگه بخوایم خط امام زمان (عج) رو بگیریم دوست داریم قوی این خط رو بگیریم یعنی دوست داریم انقدر قوی باشه خط که چهره ی حضرت رو ببینیم (عج) در دل لذا خط یزید رو بگیری خدا دشمنت رو بهت ممکنه نشون بده اگه ملکوتی باشیم یه خورده و میشه با لعنت یزید که فرشته ها حساس هستند شیاطین رو دور کنیم شیاطین انس و جادوگرانی که اونا هم خط مارو گرفته اند از راه دور و یا حسادت دارن و ممکنه اصلا عاشقت باشن ولی ما راضی نیستیم که روی مخ ما باشن و راضی نیستیم حتی تحملشون کنیم این جادوگران زن رو چون همین که اینا با ما باشن مورد اتهام حضرتیم که آقا نگامون نمیکنه  میگه مثلا شاید که چرا باید این با تو باشه چرا میخندی با وجود این؟ چرا راضی هستی و شاید بگه من آبرو دارم من نمیتونم تو رو بپذیرم در حالی که تو راضی هستی که با جادوگران و سیستم خرابش باشی لذا میبینی اگه اینا حضور داشته باشن رحمت الهی قطع میشه و امامان با وجود اینا به ما نگاه نمیکنن اصلا حالا شما ممکنه خبر هم نداشته باشی که اینا دارن با جن ها مخصوصا یعنی بعضی جن ها اگر همراهت باشن تقصیر خودته مخصوصا اونایی که در دستگاه ها کار میکنن و شغل امنیتی دارن نه ما نباید بسازیم با این ها وگرنه امام زمان (عج) نگاه ویژه اش گقتم قطع میشه اگه حتی نامحسوس پیشت باشن و تو حتی نفهمی چون ما که جن هارو با چشم نمیبینم لذا دعا باید خواند باید پناه برد مخصوصا اینا که نماز نمیخونن اینا خعلی خطرناکه فضاشون اونایی که قرآن میخونن خوب شیاطین ناراحت میشن اونایی که سجده میکنن و نگه میدارن که شیاطین عصبانی میشن لذا یه روش دور کردن اینا همین تجسم ذهنی و زبانی لعن کردن یزید هست و گرفتن خط یزید و حمله کردن بهشون حالا یا خود یزید یا اونهایی که جایگزینش میشن یعنی من دیدم که یکی از همین جادوگرا داره میخنده وقتی بهش حمله ور شدم در حالیکه ذکرم لعنت به یزیدی و داشتم خطش رو کنترل میکردم یعنی میدونست که من در چه حالی ام و خطش رو گرفته ام ولی بدبخت نمیدونست که خط ملکوتی من خط یزید هست نه خط دعا کردن همیشگی!

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۵ ق.ظ | علی جغدی | ۱ نظر

خوب میرسیم به اشکالات خودسازی جدیدمون اولا بعضی مواقع که ما توی سجده ممکنه امام زمانمون عج رو یاد کنیم همین کار یه نوع زیرکی است خلاصه  میبینیم بی توجهی هست به ما یا ممکنه کم محلی کنن خوب منم فورا میگم حتما به خاطر گناه هست و عجب آدم گنهکاریم ولی اگر بیشتر ارتباط بدی و ذکر یونسیه بگی ممکنه ایرادت رو بگن حالا در بچه های کوچک ممکنه همینکه دست تو مماخشون کنن بهش سخت بگیرن و زشت باشه در ملکوت ولی ما انتظاراتمون بالاتره که افسرده و بی نور شده ایم و شاید به خاطر همین بی توجهی بوده که در سجده یاد اماممون افتادیم لذا میبینی امامت از تو انتظار داره که نماز شبت رو بخونی وگرنه خدا بی محلی میکنه شیاطین مسلط میشن نورت کم و افسرده میشی و منظور و نکته این بود که به خاطر بک کار خوب و توقع بیشتری که از ما داشتن که بعدا لطفشون بیشتر بشه و به خاطر سعادت خودمون به ما بی توجهی شد نه به خاطر عصیان و شقاوتمون!!! نکته ی بعدی نکته ی یاد کردن عیسوی ع هست در سجده که آقا ما که نمیتونیم بسنجیم کی خدا خوشال میشه و رضایت خدا دقیقا کجاست ولی بعضی کارهارو انجام میشه داد که از روضه و اشک شمارو بالاتر میبره مثلا شما میدونی که رهبرعزیزمان این ساعت اخبار رو گوش میده یا میبینه خوب شما باید گزارشی درست کنی که میدونی ایشان آرام میشه یا میخنده یا انتظار داره خوب اگه ایشان بخندد لذا خدا خندیده و رضایت رب بدون ایجاد شدن اشک و زاری بدست اومده ولی ما متعصفانه فعلا برعکسش هست وضع و گزارش ها ناراحت کننده است وضعش و همدیگرو خراب میکنن با گزارششون و اعصاب مارو خورد یا اخبار رو که باید بگن نمیگن خلاصه وضع خرابه شما وقتی بتونی ولی خدارو شاد کنی امامت رو شاد کنی یقینا خدا شاد شده یه نکته ی دیگرم این بود که انسانی که راضی و همش شکر میکنه دیگه دزدی نمیکنه دیگه حریص نیست و راضیه دیگه حسادت نمیکنه و راضیه دیگه خیانت نمیکنه وخعلی صفات دیگه با همین شکرگزاری از خدا حله

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یه موضوعی ما مطرح کردیم که خودمونم توش موندیم فی الواقع گقتیم در نماز و سحده مثلا چهره ی مطهر اماممون رو در نظر داشته باشیم و تواضع به خرح بدیم و تغییر کنیم بعد مثلا با مهربانی صحبت می کنیم حالا به نحوی میخوام رد کنم اولا نماز معراج مومنه لذا هر نمازی یه حس و حالی میده نماز تکراری نداریم دوما بعضی احادیث علمه بعضی از احادیث تکنیکه یعنی ما میتونیم بهتر بشیم میتونیم عوض کنیم تقدیرمون رو این تکنیک ها حتما باید رندی به خرج داد و فهمید وگرنه اگر استاد بازش نکنه نور کم میشه ولی مثلا برای نماز حالتی که باید داشته باشی در مقابل خدا و لحنت مثلا صدات نمیدونم حرکاتت حواست فکرت خیالت حالتت حدیث خاصی نداریم یعنی مثلا شاید خضر نبی (ع) از من انتظار داره که لحنی داشته باشم در نماز که گرگی باشم که شیاطین رو دور کنم از خانه ام حالا اگه من بخوام اون حالت صحبت با چهره ی امامم رو در نظر بگیرم خوبه ولی حالتم فرق داره بله اگه من مهربان بشم و بخوام زورکی فیلم بازی کنم و با اخبتارم با زور با چهره های بزرگان  ارتباط بدم خوبه ولی بلخره باید دید رضایت خدا چیه باید دید که چه چیز نورانیت میاره چی انتظاره چه کار باید کرد باید استاد داشت یعنی اگر خدا رو در نظرم بگم آقا من مثل بچه ها هیچ دیدگاهی از خدا ندارم سوره ی توحید سوره ی است که نمیشه آقا به هیچ انسانی نسبت داد حتی ولی خدا و امامان این ویژگی رو ندارن لذا ما فقط باید ظاهری و با نافهمی بسیار زیاد و عقل سست ازش بگذریم ولی امروز داشتم جوشن کبیر جلوی کامیپوتر میخوندم مثلا میگفت (یا من ذکره شرف للذاکرین) خوب دنبال کیه؟؟ دنبال امام زمانم هستیم دیگه میشه امام زمان رو شناحت که شغلش چیه داره چه میکنه چقدر قدرت داره میشه فهمید اصلا من دیدم مثلا اگر خدا رو بگیرم مطلق خوب جهانی خلق شده ولی اگر امام زمان رو بگیرم الانم داره خلق میشه یه همچین چیزایی است حالا بستگی داره صفت چی باشه بعد میفهمیم نه تنها از اول نبوده بلکه الانم هست و آینده هم هست وقتی صفت رو نگاه میکنی و میگی این صفت امامه اینطوری میشه حالا بعدا شاید تفکر کنم باز کنم خلاصه آقا باید دید رضایت اماممون در چیست رضایت امام رو فهمیدن سخته باید استاد بگه و بخواد همین که بخواد هم مهمه که خواسته اش اثر داره بر روی ما اینا اقدر قوی ان فقط باید رجوع بشه باید فکر بشه مثلا بعضیا وقتی پریشان میشن یاد استاد و خدا می افتن بعضی ها وقتی بیمار میشن بعضیا وقتی اصلا گناه میکنن و عذاب وجدان میگیرن اینطوری میشه مومن من خودم چند روز پیش رفتم نماز جماعت دیدم در مسجد فی الوافع جای یاد کردن بزرگان نیست و شانش نیست فهمیدم که همین که خودم باشم و خدام بسته و لذا به خودم گفتم چه حالتی باید باشم دیدم حالت عادی من خواست حضرت خضره و حتما نمیخواد که من خیال و اوهام و یا تجسم خاصی داشته باشم و چهره ی بزرگان رو با زور یاد کنم و صلوات بفرستم بلکه بدون فشار و عادی میشه خواند در مسجد و میشه حالا یه صلوات هم فرستاد ولی بعضی چیزا گفتم امامان میگن آقا اینکارو بکن راهکار میدن اگه ما توجه نکنیم و ظاهر و باطن و عمق کار رو نسنجدیم در این اجادیث گمراه میشیم یه مرتبه میبینی یه نکته ی ریز رعایت نکردی شیاطین مسلط شدن یا نور خدا کم شد در صورنیکه این راهکارش رو گفته بودن ولی مثلا برای نماز خواندن توجه به خداباید داشت حالا شما بستگی داره مردان مخصوصا داد بزنن یا نرم باشن اخم کنن اصلا نگاهشون به مهر باشه یا به هوا اینا همش میشه آقا هرکس یه سلوکی داره فقط مراقب باشیم در عبادت ریا نکنیم ولی در غیر عبادت آقا هرچی دلت میخواد فیلم بازی کن که اگه فیلم بازی نکنی برعکس میدزدنت و میشناسنت و  سوار میشن اینم توصیه  ی من!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب درمورد خودشناسی صحبت شد و تواضع در چند پست قبل و بله درمورد حق و خدا باید صحبت کرد و بحث بر سر درونه یا بیرون؟ خدا درون ماست یا بیرون ماست؟؟بحثه سیاسی نیست بحث میریتاریستیه اجتماعی و جاسوسی و خدایی است و لجبازی ما و نقص ما اینکه آقا ما فهمیدیم که بدترین آدمی که در دنیا دیدیم و شناختیم این خود ماست بدترین دشمن خدا خود ماست طرف امام زمان عج رو میشناسه به دیده ی  معمولی هم نگاهش نمیکنه و محبت نداره چرا؟ چون خودش رو گنده کرده و انتظار خودیت داره و این خودیت که مانع از تابیدن نور و حقیقت میشه خعلی بده حالا شما میتونی بگی شهوت خود انسان رو ضعیف میکنه و میتونی بگی باعث گناه میتونه بشه شهوت و دیگه حق بی حق نور بی نور تا اینکه توبه کنه و نور امام حسین (ع) بازگرده وگرنه وضع خعلی خرابه طرف بازیگره انتظار داره همه بپرستنش و دیگه کاری به امام زمانش نداره و خودش رو میخواد گنده کنه دیگه خدا رو نمیبینه لذا گاهی اوقات ما اگه بدانیم خودمون بزرگترین دشمن خدا و نابود شدن حق و نور هستیم دیگه فایده ای ندارد مثلا در موقعی که سیستم خرابه زنان جمعن و امید ها به من افتاده و من ذر چشمم و از من انتظار است اینجا من نابودم مگر اینکه دعایی بکنن و خیرمو بخوان وگرنه اگر سیستم خراب باشه ناخودآگاه من خودم رو میبینم و درمقابل خدا می ایستم یه جایی دیگه هم هست که در مقابل خدا ناخودآگاه می ایستم و نور حق نابود میشه موقع گناه و شهوترانی و ارضای غیرقانونی یعنی گناه کبیره بکنیم یقینا ناخودآگاه یعنی دست خودمون نیست این دل سیاه میشه و باید توبه کرد خوب حالا اومدیم سیستم خرابه آقا مردم به من یقین آوردن و میپرستن این زن ها مارو خوب ما چه کنیم؟؟ ما تواضع دیگه نداریم دیگه اشکمون بیرون نمیاد دیگه خودمون ناخودآگاه بالاتر از بزرگانیم دیگه مغرور شدیم خوب راه هایی هست مثلا شما چه موقع در دید اینایی که میگن تو مثل پیغمبری و میپرستنت؟ حالا همش هم پرستش نیست و اعتقاد بلکه شیاطین هم کاری میکنن که شما باورت میشه که آقا من خعلی آدم خوبی ام و میرن یه سیستمی پیاده میکنن که دیگران هم بگن این آدم مجتهده بعد وقتی رفتم اون بالاها با مخ میزنه منو زمین!! خوب البته نمیگم باید آبروی من من نماز شب معمولا نمیخونم ولی شاید خدا طوری به شما القا کرده که من نماز شبمو میخونم خوب این آبرو داده به من و نباید که آبروم و نظر خوب شما بد بشه این خواسته ی الهی است نباید خوار بشم مشکل از خودمه لذا باید مثلا من توی خونه که فرشته ها جمعند دعا هم بخونم قرآن هم بخونم ناله بزنم بگم الهی العفو حتی اگر شده وقتی دم دستگاهی جاسوسی مثل کامپیوترها هستم همونجا دعا باز کنم و بخونم بلند بلند حتی و خدا رو صدا کنم و بگم که من هیچی نیستم اگه از خدا دفاع نکنم دارم خودم رو میپرستم این یه روشه که شما در خلوتت سایت یا برنامه ی کامیپوتری باز میکنی و جلوی چاسوسان اعتراف میکنی توبه میکنی صداتو بالا میاری اگه مردی و فریاد میزنی که ای خدا منو ببخش الهی العفو تا فرشته ها بشنوند که ما بنده ی خداییم تا یاری بده خدا وگرنه اگر سیستم غلط باشه که هست شما ناخودآگاه داری دور میشی از خدا و خودت رو گنده میکنی حتی خیالاتی هم شده ای و شیطان میبرتت و اگه از یاد خدا غافل بشی طبق آِیه خداوند شیطانی را برایت میگداره!