اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۹۴ مطلب با موضوع «تفکر روایی» ثبت شده است

تردد تردید

جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۳ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

نگاه به نامحرم تیری از تیرهای شیطان است که مسموم می باشد.

نگاه به نامحرم تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است، هرکس از ترس خدا از آن بپرهیزد'خداوند در پاداش ایمانی به او می دهد که شیرینیش را در قلبش احساس کن

این دو حدیث رو نگاه کنید تا بگم اینکه در خارج یه قانونی هست که میگن دیگه زیره هجده سال به فیلم های پورنو نگاه نکنن و درایران هم زیاد پرسیده میشه از مراجع ولی پاسخ قیام گرا و کوبنده نمیدن که آقا ماهواره رو حذف کنید که دین رفت و جهاد کنید و قیام لذا نکته ای به ذهنم خورده که من اگه نکته رو بگم شما میگی شیطان زده ام و باید شلاق بخورم و ترویج فساد من زیر هجده سال رو نمیگم لذا و بالای هجده سالم بستگی داره نگاه باشه یا گناه یعنی مرد و زن میتونن فیلم بدبد نگاه کنن یا نه من خودمم عقیمم و ضعیف النفس محض همین میگم لذا میگم جاهلم و علم ناقص جهله من فقط درمورد یه عده ای خاص صحبت میکنم که حیای درست و حسابی ندارن و یا ایمان دارن و یا تقوا یا زن درست و حسابی ندارن و در حال جنگ با نفس اند ببین خودارضایی گناهه بدیه ولی من مشاهده کردم در فیلما که مرد و زن هنگام عملیات مرتکب میشن خوب تاثیر بدی داره حتی در نسل من میگم طرف باید خودش رو هم امتحان کنه اگه میجنگه و در خطره اگر متقیه که هیچی اصلا میگم ریزه کاری زیاد داره ولی یه نکته ای داره که میخوام نشنیده بگیرید و اون اینه که آقا تیری است از جانب شیطان نگاه به نامحرم عزیز جان تیر که خودش بد نیست تیر شیطان بدرد ما هم میخوره لذا آمریکایی ها موشکاهای قاره پیمایی دارن که ما آرزومونه ولی اوضاع وقتی بد میشه که تیر بخوره به بدنت و زخم بشود یعنی خدایی نکرده گناه کنی اگرچه نگاه به نامحرم حیا میخواد و ممکنه همینم گناه باشه ولی توی این اوضاع نگاه کنید جوان ها دارن فدا میشن باید اگر جنگجواند دشمن شناسم باشه و این یه تلنگری به نفسه ولی اگر تبدیل به زخم و گناهذشد که احتمالش خعلی بالاست اونوقت خطرناکه یا اون روایت دیگر از مسمومیت صحبت میکنه که انگار میشه تعبیر کرد که نگاه به نامحرم مانند بمب شیمیایی غیرمجازه!!!ولی سلاحه و باید آزمایش بشه تا راه های درمان کشف حتی روی انسان های حیوان شده یعنی حیوانات بر روی شون آزمایش میشه گازهای مختلف موش آزمایشگکاه و آدم ضعیف النفس.موشکم میدونید بلخره باید آزمایش شه تیرها تا استاندارد باشه ولی نباید تو آزمایش آسیب بزنه مخصوصا اگر تیره دشمن باشه باید چک شه و حتما آزمایش شه و اطمینان و من دیشب داشتم اتفاقا فیلمی رو گذاشتم از زیر آسمان شهر که برزو فضانورد بود آپلود کردم در آپارات و شعر جالبی داشت چیزی میگفت شعره که شاید اینطوری بود مضمونش که... بعد از سی سال دوری از ایران برگشتی حالا که با موشک هستی دستت رو بزار تو مشتم...شعرشو یادم نیست فیلمای جالبی میرارم آدرسشم اینه WWW.aparat.com/mandaronto این خطش هم که اینطوری شد به خاطر حدیث هایی است که اول متن گذاشتمش و کلیپای خودمم آدرسش اینه در ضمن WWW.aparat.com/12eza

مانور و حرکت چشم

پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۲۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۱ نظر

ببین اینا برداشت خودمه و شکم دارم ولی شمام نامردی نکن مام تو جنگیم دیگه و اگه جهادت برای خدا باشه همیشه پیروزی هست و نه تکراری میشیم نه سلطه ی غرب را پذیرا یعنی اگر تا صدسال پیش به قبل جنگ تفنگذو شمشیر بوده الان جنگ تفکر هست یعنی واقعا درحال جنگیم و شیاطین و حتی مذهبی ها رو هم مجبور کردن بجنگن و مومنان حتی جاسوسی کنن وگرنه یه پسر یوز ایرانی هم نمیموند و همه نامرد و سلطه پذیر و نوکر غرب میماندند حالا من نمیدونم چقدر صلاحه این حرفا گفته بشه ولی ما خل که نیستیم و خودمم شک دارم حالا ما از یه منظر به قضیه مینگریم و از منظر چشم آقا این چشم خعلی حساسه و این مانوری که میده زبان هارو بسته و اندیشه هارو فروبرده و تسلط ها ایجاد شده یعنی من الان اگه مدرسه برم در حال جنگم اکر وبلاگ داشته باشم در حال جنگ حالا اول شکم به فرشته های خدا که این ها چیزی که من میبینم رو و مشاهدات من رو جایی ثبت و ضبط کنن که این کار توسط فرشته ها صورت میگیره ولی در قبال نصرت پروردگاری و یاری و ادب شدن من هست و ممکنه قطع بشه این تجسسشون و فضولیشون یا شغلشون وکارشون شغل فرشتگان رو عرض میکنم که اینذجای شبهه نداره و فقط شبهه ی من در جاسوسی توسط انس هست که آنچه میبینم همونطور که عرض شد آیا روی تلوزیون میاد یا نه یعنی من به گل قالی که نگاه کردم آیا به نقطه ای که تمرکز دارم رو انس با تکنولوژی پیشرفته میفهمه آیا خوب اینو شک دارم و اما سوم جن که این جن هم درون ما از چشم ما یقینا میتونه نقطه ی تمرکز تورو بفهمه و اینا زیادم هستن و از کودکی شیاطین حالا نگیم اجنه بلکه شیاطین تماما از داخل و بیرون نظاره گر و جنگی داریم ما یعنی شما چشمت بگرده و به سمت بالا بره یع معنی داره اگه بره سمت راست و بیاد چپ فورا یع معنی داره و روانشناسی ای هست که در افراد مختلف ممکنه تفاوت داشته باشه که شما در فیلم ها هم از روی چشم اگر خبره باشی میتونی بفهمی که طرف فکرش چی بود البته بر من حرامه اینکاره که اینو من سربسته گفتم که حرامه تو خود بدان اینارو هم که گفتم محض این بود که در محفلی بودیم و ما که مسجد میریم و آدما هستن این مسجد صاحب داره ولی در خونه شناسایی شده ایم و حرکت چشم خعلی جلب توجه نمیکنه ولی در مدارس و دانشگاهها که در حال جنگن و این نظامی ها و شغل هایی که دشمن میترسه و جلب توجه میکنه خودمون مجبورا داریم خودمون رو داغون میکنیم خوب میشه ذکر گفت شما فکرت رو آزاد نزار تا توسط مانور چشم تسلط یابند اگه فکرت رو توسط مانور چشم بفهمند فردا میشن مامانت و همون حرف مامانت و بابات که میزد رو و‌تو چشم میگفتی یعنی میگفتی بله قربان به والدین رو با همون لحن میزنن منتهی این دامه حالا شما نماز نمیخونی میگی چه دامی چه کشکی خلاصه چندتا روش رندی رو چند ماه پیش گفتیم اما این روش رو هم بدون در محافل جنگ کاربرد داره که آقا دید چشمی که سوال امتحان دانش آموز سرکلاس روانشناس دشمن داره از شیاطین در مدارس بازجویی میکنه و بچه رو در مدرسه و خانه بدست گرفته این روش اینه که شما اولا باید همیشه حوصله ی بازی دادنشون داشته باشی اگر میری بعضی مواقع به مسجد و اونجا در محافل جنگه خلاصه شما همیشه باید حوصله داضته باشی و اولا بدانی که دارن کنترلت میکنن و‌مخت رو روانشناسی پس باید حوصله ی گمراه کردن داشته باشی یا حالا ذکر بگی موقعی که تو مسجد آخونده حرف میزنه تار نفهمند که توجه ت و تمرکزت و حتی. چیزای دیگه چیه حالا من روانشناسی بلد نیستم دوما روش که میگیم اینه که شما ادای خودت رو سعی کن دربیاری یعنی اگر خوشت میاد باید بدوتی از حرفایی که خعلی خوشت میاد مانور چشمت چیه بعد توث مسجد که روحانی حرف میرنه ادای خودت و همون مانور رو در بیار که اولا برن سرکار دوما شناسایی نشی سوما بترسن دیگه و ولت کنن ولی ذکر گفتن بهتره و پیش خودمون توجه به درون و مانور چشم و کارای خودمون چون هرچه خودشناستر باشیم خداشناستریم و آخونده داره مطالب دین میگه ولی هنگامه جنگ سمی است اگر حواست به خودمون نباشه خلاصه شما همینکه به یه نقطه متمرکز شی و ذکر بگی خوبه شما اگر پنج تا صلوات برای هر که میبینی در مسجد متمرکز شه چشمت بهش و بفرسته خوبه و کارای زیادی میشه کرد که چشمت ومانور و حرکتش دست خودمون باشه نه که روانپزشک بفهمه و توسط کلامات فردا بیاد بدزتت و خوبی ها و لذات و همه چیزمون رو شناسایی کنن و اما بچه که داره درس میخونه نمیتونه هم رند بشه هم بجنگه با شیطان طوری که شناسایی نشه اگه بخاد ذکر بگه که درس رو‌نمیفهمه بله گفتیم این در حال جنگ دائمی است و کسی کن جهاد کنه و مومن باشه هرچند گنهکار خدا یاریش میده حتی بعد از گناه هم یعنی الان طرف گناه میکنه راهش خدایی میشه متعصفانه یکیش به خاطر جنگه نامتوازنه!!! ولی نباید کج بود.

و اما از موقعی که میشینی شما جلوی تلوزیون دیجیتاله دجال و نقطه به نقطه چشمت کنترله.

پس حرف دل که از روی چه میخونی کنترل چشمی دلی میشه پس بدان که تا یه کم چشمت ضعیف شد فورا عینک نزن و دنبالشم نرو که تسلط هرکاری هم بکنی رخ میده

منتهی دونکته ی دیگه یکی میزان و تعداد پلک زدن هم چیزایی رو لو میده و یکی دیگه باید تخصص داشته باشی که الان چه کنم ذکر گفتن خوبه ولی روش نهایی نیست یعنی ممکنه تمرکز دشمن الان که ذکر گفتی در مسجد برروی تو کم بشه که هم خوبه اگر ضعیفی هم بده که شما باید اگر قوی هستی بر اون دشمن تسلط پیدا کنی یعنی رند بشی نه که کاری بکنی که سراغت نیان این همیشه هدف نیست باید متخصص بود ینی استفاده از روش مختلف رو در جای خودش به کار برد تا دشمن خوار و ذلیل شه و زانو بزنه نه که فکرت رو کنترل و مسلط شه و بعدش دیگران رو هم بتونه مسلط کنه با روش هاش و توضیحاتش به شخص روانپزشک دیگر یعنی تسلط بر شما به صورت بخشنامه نباید بیرون بیاد وگرنه ذلیل درگاه میشی پس روش مختلف خوبه که حواست به خودت باشه اصلا یه روز تو مسجد دعا میخوندن من چشمم به نوشته دعا بود گفتم نکنه این قاری از چشم من که دعا رو دنبال میکنم از روی دعا میخونه و چنین مدیوم قوی ای هست که نبود و شک اشتباه بود ولی جن چرا و خعلی هم نمیخاد وسواس به خرج بدی بستگی به موقعیت جنگیت داره

دو نکته دیگه اینکه مهم نیست که بنی بشر همش به فکر تسلط و روانپزشک یا جن یعنی جن هم مثل ما مردم هستند و عقل و شعور دارن درست؟یعنی شما هرکاری کنی بالاخره در جاهایی در جنگ هستی و نشستی تو مجلسشون نمیشه گفت ولت کردن و شیطان دشمن قسمذخورده مومنه که گمراهش کنه و همیشه هستن روایته الدنیا سجن المومن یعنی دنیا زندانه مومنه منتهی بحث سر تسلطه آدم که بتونه کاری کنه توسط نصرت فرشتکان که ازش حساب ببرن اونجا کیف میده که سیمت بتونی به بالا و خدا وصل کنی که هیچ آسیبی نمیبینی و اینا نوکرت میشن این هدفه که ازت حساب ببرن اینجاش حال میده  نکته دوم اینکه درسته مردها بیشتر مورد تمرکز اینا هستن ولی زن ها چند برابر بیشتر امکان تسلط بر فکر و روح تا برسه جسم رفتارشون هست یعنی بعضی موقه ها با یه صحبت نرم میشه زن در روایات هم هست مرد که بگه به زنش دوست دارم این از ذهنش بیرون نمیره بله حالا ما جنبه ی خوب ماجرا رو گفتیم وگرنه با وسوسه ها و شیطان انس حتی ممکنه تسلط پیدا کنه آدم عصبانی شه خشمگین شه گناه کنه غیبت کنه دروغ بگه اینا عوارض تسلطه دیگه و باید نماز خوند حتما وگرنه شما بهتر میدونی کسی که شیطان مسلط بشه رو سرش چی میشه و خدا و دین چه میگه درموردش و همه مورد حمله هستیم منتهی بعضی جاها تمرکز شیطان بیشتره که فرشته هام حظور دارند باز

نهایتا لازم میدونم که برای تجسسات روانیم یک درد شکمی هم نیز بکنیم در آخر و اون اینکه ما با دستگاه که کار میکنیم مثل لب تاپ و تبلت و اینا که نظارت وجود داره متعصفانه این نظارت اینا بستن و بیمار دانستن روانپزشکه هست یعنی مارو بیمار میدونه درحالیکه من فکرم رو میبنده و راهم رو کج یا بیراهه میکنه من یادمه قبل تیمارستان حدود چنذسال پیش وقتی یه موضوعی رو سرچ میکردم در نت یا یک بازی کامپیوتری میکردم ویا سایت جدیدی میرفتم اصلا توجه جلب میشد و جوانان اون زمان که قدرتشون بیشتر بود و دوستمون داشتن و منو نابغه و پیشرو قلمداد میکردن کلی روحیه میگرفتم الان کارهای لبتاپ انجام میدم از روش هایی کارام رو سد و افکارم رو بهم میریزن خوب جوان ها هم دیگه تجربه کردن و پاستوریزه کردن که در راس امور کارهای مهم نباشن و شک دارن عاشق بشن و مثلا من که اخبار اوکراین رو نشون میداد و سرکرده اش رو نمیدونستم جالب بود برام که ریسشون یه فرد جوان بود و ناپخته و دیگه تجربه شده که کارهای مهم رو نه در زمینه ی دانشگاهی و اداری و علمی بلکه مسولیت های کاربردی رو از قیام بچه ها گرفتن و راه جوانان رو سد کردن وگرنه مثلا چندین سال پیش جوانان خودشون زیرزمینی قیام میکردن در موسیقی در کارگردانی مثلا وقتی مردم خوششون میومد از فلان فیلم وبازیگر بعد میدان میدادن بهشون و زمینه ی اینکه کارگردان بشه فراهم میشد و کار در دست مردم بود و رای مردم نه یه عده خیرخواه پاستوریزه و ریسک پذیر ولی الان جنایی شده و هرچه تماشگر داد بزنه فلان اثری نداره و مسولین خردمند تجربه شده که خودشون تجربتا انتخاب میکنن و مسولیت های سخت رو به جوانان نمیدن که در راس امور باشن و ماجرای داستان پیامبر رو و اون جوان نوزده ساله که با توجه به اینکه فرمانداران پیر میشد انتخاب بشن اون انتخاب شد ولی حالا قدرت نظامی جامعه و جنایی میگه که بله شما در پنج جا مثلا از جوان سواستفاده کردید یعنی کرده جوان بعد دیگه تصمیم میگرن که همه ی جوان هارو سلب اختیار کنن و حتی راه نفوذشون رو به بالا و پیشرفت مادی معنوی که باید باز باشه میبندند و جامعه اینطوری هم پیر میشه خلاصه هوای مارو داشته باشید که اگه خواستم تو فراغتم یه فیلمی ببینم سرم درد نگیره به خاطر دشمنی اینا و همراهی روانپزشک مذکوره واینا شغلشونه روانپزشک که جلوی منو بگیره در امور و اعصابمو خورد کنه مثلا خعلی از پیام بازرگانی ها تحریک میکنه آدم رو بعد منم تلوزیون رو روشن میزارم میرما یا با تبلت فیلم میزارم از سرجام بلند میشم میرم دیونت میکنما عوضی نفهم کثافن فرستادتمون تیمارستان ولمونم نمیکنه هنوز!!!

عصای مسخره

جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۲۲ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز صبحی محفل نورانی ای بودمذکه اتفاقی افتاد دیدنی شنیدنی که اگه بخوام کشش ندم زود تموم میشه قضیه یعنی متن سخن کامل یعنی میخام بگم کار کوتاه درمیاد و مقاله ی کمی میشه لذا یه کم گیر بدیم به موضوعی تا درازتر شه متنمون و اون این که آقا ما رفتیم مسجد حتی به جای مسجد اولش نوشتم محفل همونجور که ملاحظه میفرماید چرااینکه بیرون بودم و چندین دفه تو مسجد و راه خونه به مساله که نگاه کردم دیدم آقا دارن خط فکریمون رو عوض و کنترل میکنن مثلا نگم پیرمرد و بگم بزرگوار اینطوری باهم شوخی میکنیم!!!و بحث جدی ای نیست که بخان زورکی آدم رو نوازش کنند که آقا شما وحی منزل برت نازل شده حتما حتما حتما به قدر مجتهدین باید دقت کنی چرا یه زمانی بود که از بی سرپرستی و فشار و در معرض دید بودن و آزادی نداشتن و گیر دادن بهم در خونه ی قبلی مخصوصا فضا طوری شده بود که اگه به امام زمان توجه نمیکردم ممکنه بود برای الانم وضع فرق کنه که به دادم رسیدن و از میز ریاست اومدیم به خولی و چلی و فیلم و اینا که آقا مام مثل شما عادی هستیم خلاصه نمیدونم این فکر مارو میدونن این جرمه یا من که به ذهنم از بالا رسیده جرمه یا مثلا قبل از متن من که همه رو بگم سرکار گذاشتیم آقا جایی مطلب پست آینده من غرض وار تولید شده و من مسلکه ی مسخرگیم ولی تو مسجد یه آدم نفهم عوضی بودم که قدرت مدرت تفکر حتی نداشتم و همینو هم میخان.خلاصه بگذریم آقا ما تو محفل و مسجد یه پیرمرد یا بزرگواری دیدم که عصا داشت و گرچه کمرش کمی خمیده بود ولی میتونست بدون عصا هم راه بروند و ار جلوی منم رد شدن توی محفل !!! حالا که چه؟خوب تا اینجاش امیدوارم که حدس نزده باشین چی میخوام بگم بچه ها!آقا ما اولش گفتیم به خودمون سریع که اینکه یعنی ایشان که میتونه راه بره بعد در ثانیه بعد فورا یاد روایتی افتادیم که میفرماید در سن چهل سالگی عصا بدست بگیرید اینم که گفتم منظور پیامبر ص اینه که بله ما اولا میدونیم چهل سالگی مسخره است شاید که عصای چوبی دست بگیریم در جامعه ی فعلی ما البته لفظ مسخره بده و نمیخاستم بی ادبی کنم به روایت لذا موضوع سیاسی هست که آقا شما تا چهل رو برو صادقانه از چهل به بعد رند باید بشی فیلم بازی کن برای مردم و شیطان تو میتونی راه بری ولی عصا دست بگیر تا مردم چیز شن و خود واقعیت رو مخفی کن دیگه بیشتر از این نمیگم چون کوتا چهل سال عمر که برسم و فکر بخوام بکنم و درمورد بقیه تصمیم همین ظاهرشو ما فهمیدیدم...

خودپرستی

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یه روایتی رو داشتم مرور میکردم چون به نمازم و سلوکم و خودپسندی ام ربط داشت و داستان و روایت رو دنبالش بودم در نت و کلی گشتیم تا چیز شد پیدا شد حالا روایت اینه:

امام صادق (ع) می فرماید : آخر بنده ای که به پای حساب می آید و بدی های او بیشتر از خوبی های اوست، او را به طرف جهنم می کشانند، او سرش را بالا می کند و دنبال چیزی می گردد . فرشته ها او را پیش خدا می برند و خدا می پرسد که دنبال چه چیزی می گردی . او می گوید : خدایا گمان من به تو این نبود . خدا می فرماید : درباره ی من چه فکرمی کردی؟ او می گوید : گمان من این بود که تو گناهان من را می بخشی و من را به جهنم نمی بری . خدا می فرماید : ای ملائکه به عزت ، جلال ، نعمت ، آلاء و بلندی عظمتم قسم که این بنده تا الان به من خوش بین نبوده است . اگر او به من خوش بین بود، او را به آتش جهنم نمی ترساندم . خوش بینی دروغی او را امضاء بکنید و او را به بهشت ببرید .خدا پنج بار قسم می خورد که اگر او از اول خوش بین بود من او را به طرف جهنم نمی بردم که بترسد

خوب این روایت خیلی میشه در موردش حرف زد و مسائل رو باز کرد که آیا کسی که قبول نداره خدارو حتما میره جهنم کسی که نشناخته خدارو که مثلا یه بار خوش بین بشیم در زندگی به خدا و تمام یه شعری از مهربانی و لطف و کرم و بخشش و عفو و بزرگی خلاصه این همه صفت خوب داره خدا حتی یه بار جوشن کبیر بخونیم آیا به همین راحتی میریم جهنم؟ همینطور که میگشتم این روایت رو پیدا کنم دیدم روایتی که منظور از خوشبینی به خدا این است که امید داشته باشیم بهش و از گناه خود بترسیم خوب اینم معلومه که آیا ما کاری که میکنیم به امید خداست و خدارو درنظر داریم و یادش هستیم و آیا از گناهمون میترسیم یه بار شنیدم عارفی میگه که اگه به اندازه ی نیش عقرب که از عقرب میترسیم اگه از خدام میترسیدیم برای گناهمون همه ی کارهامگی دنیا اصلاح البته درست یادم نمیاد و نیومد این جمله ی رجبعلی خیاط رو و اما چیز دیگری که میشه فهمید اینه که غیبت باعث سوء ظن میشه و اکه غیبت بزرگان رو کنیم بله آقا طرف رو اصلا جهنمی کردی همونی که داری تو گوشش میخونی غیبتت رو و نظرش رو عوض میکنی داری جهنمی اش رو هم میکنی انقدر خطرناکه غیبت کردن اولیاء خدا چون بدبینی به جانشین خدا در زمین همون بدبینی به خداست اینو هم میشه فهمید و گفتم خعلی میشه حرف زد حالا ما میگیم بدبین نیستیم ولی ما خوشبین هم نیستیم یعنی الان نگاه کنیم که خوشبینی ما نسبت به امام رئوف نسبت به امام زمان نسبت به امام خمینی چقدره آقا طرف فکر میکنه امام خمینی یه آدم معمولی بوده اصلا خبر نداریم بله شاید باید بپرستیمشون انقدر مقام دارن و جانشین خدان اگر بشناسیم امام خمینی رو مثلا که کی بوده این همه صفت خدا شما که راه خدا شناسی میری و طلبه شدی اینا جمع شده در امام خمینی هی خیالاتی خدارو نماز نخون و نپرست بلکه محبت و ارادت وخوشبینیت رو به جانشینان خدا زیاد کنیم یعنی هرچقدر امام خمینی رو دوست داری وارادت باید همونقدرم بیشتر حالا بگو امام زمان ولی ما ارادتی نداریم و تازه خودمون رو بالاتر هم گرفتیم ببین اینا معلومه یه روایت دیگه هم دیدم که خوشبینی باعث میشه به بهشت اعلی برسیم شاید این بود روایتش که به بهترین جاهای بهشت میرسیم اگر به خدا خوشبین باشیم پس درسته کسانیکه ارادت دارن نسبت به امام خمینی و راه کج نرفتن و بدبین نشدن و خودشون رو هم بالار از علما نگرفتن بلکه خوشبینانه محبت و ارادت داشتن اینا درسته بعضی ها ارادتشون ظاهری بود به امام بعضیا دنبال مقام بودن حتی و هرچه هم بالاتر بره مقامشونم باز سیر نمیشن و طمع بیشتر شد ولی بدونیم که این وفادارانی که هنوز به امام خمینی ارادت دارن نه تنها انسان های کوچکی نیستند بلکه تهدیدی برای دشمنند و انسان های خداشناس و بزرگی اند اگرچه بزرگی امام زمان  امام خمینی و رهبرمون اصلا درک نمیشه و اصلا میبینیم که با تواضعی که دارن با ماهمکلام و نگاه میکنن و محبت میکنن و دارن به ما بدان حتی که نباید گول بخوریم و باعث تکبرمون بشه و باید هر نماز که میخونیم دوستیمون با امام زمان بیشتر بشه و محبت امام خمینی بیشتر در دلمون بشه ولی من که نماز میخونم خودم میبینم که دارم خودمو بزرگتر میکنم نه که در دیده ام امام خمینی بالاتر بره خوب تجسم کردم در نماز و دیدم و این روح و مغز کلام ما در نماز که با خدا حرف میزنیم در وجود افرادی مانند امام خمینی مشخص شده که استاد و بزرگ و عارف خدایی و جانشین اویند.پس عکس امام خمینی رو درنماز تجسم کنیم یا روبرو بزاریم ببینیم چقدر دوستش داریم و همکلام بشیم ببینیم تو دلمون چقدر ولایته و صحبتمون چیه و چقدر ارادت داریم تا خودمون رو بهتر بشناسیم

زن و بچه

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۰۳ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر


 متن 1                        متن 2

http://s5.picofile.com/file/8131275050/75zan.mp3.html

------------------

والا دیشب داشتیم چت می کردیم به نظرم خوب اومد که حدیث هایی رو درمورد زن در چت روم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان کنم چند تا حدیث هم نوشتم که به نظرشون جعلی میومد بعضی هاش!!! ولی به یه حدیثی برخورد داشتیم که اگه بخوایم ما زیادی بازش کنیم دعوا میشه و همین بیانش هم خالی از بحث نیست!!! که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:(( دنیا متاعی است و بهترین متاع آن زن پارساست.)) خوب حدیث های زیادی بود در نهج الفصاحه درمورد زن که میشد به اونا پرداخت حالا ما الان به این حدیث فکر می کنیم که آقا زن کالا است مثل ماشین!!! حالا شما بیشتر میتونی به این مسئله نگاه کنی و حرف بزنی برای اینکه سر نخ داده باشیم ما هم کمی تامل کردیم و اون اینکه زن که بهترین کالا در دنیا است پس بهترین وسیله است یعنی پیشرفت دنیوی و ظاهری ما در هر زمینه ای نیاز به وسیله داره و تحریم ها با درایت زن بی اثر است یعنی این همه خارج پیشرفت کرده مسئله ی کالا بودن زنش درست بوده یعنی توسط زنان پیشرفت شده الان پسران ما از مشکل بی زنی رنج می برند پس باید مغازه واز کرد و زن ها رو فروخت!!! البته جنس زن بهترین کالااست و گران ترین و بهترین و لوکس ترین مغازه ها رو لازم داره مخصوصا برای زنان ولی دختر نه دختر فروشی نیست ولی زن بیوه چرا. حالا ارزش زن رو حساب کنید که با انقلاب خواستیم به زنان ارزش بدیم روی سرمون سوار شدند.البته زن رو به عنوان کالا گرفتن دعوا داره ولی حدیثه دیگه. آقا اگه برین حدیث های دیگر هم بخونید جایگاه غیر واقعی زن در جامعه ی خودمون رو مشاهده می کنید...

hijab

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 هیچی دیگه اونروز ما داشتیم در دو پست قبل درمورد زن در نهج الفصاحه ش دنبال حدیثی خاص بودیم که پیدام نشد اونی که میخواستیم ولی در فهرست زنان یه حدیثی در خاطرم موند که امروز صبح که بیرون بودم تو خیابون نشسته بودم و زنا رد میشدن و خلوتی بود به ذهنم خورد البته روی صندلی نشسته بودما هیچی دیگه ما دنبال شر نمی گردیم که درمورد زنان صحبت می کنیم چون زن شره و فتنه است و خودشونم نمیتونن درمورد خودشون درست حرف بزنن ومثل ما چیزای جدید جدید بگن وگرنه همش اتفاثی بود.

این حدیث که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: زن دو پرده دارد قبر و زناشویی.

اینکه آقا زن که رد میشد تو خیابون ما یاد این حدیث افتادیم و یه نکته ای به ذهنم خورد که زن که دو پرده دارد  یعنی چه؟ البته به کل قضیه ی این دو پرده کار ندارم اینجا که مثلا خدا تو قبر میپوشنه و منظور چیه اینا اینو میگم که یعنی کل زن ظاهرشه شاید اینطوری بشه تعبیر کرد یعنی از روی حجابش معلومه میشه شناختش(اگه گول نزنه در فساد و چادر نپوشه برای خلافا و اگه حجاب همیشگی شو بدونیم) ازروی و ظاهرش و زنای مومن قشنگترند(زن مومن گفتیم و زن مومن برای شوهرش قشنگتره در چشم پسرش و خانواده وگرنه تو بیرون خانواده که آرامش نداره و شاید برج زهر مارم باشه زن مومن!!!)ولی مردا مارمولکند و نمیشه شخصیتشون رو از روی ظاهر شناخت مثلا خدا شناسی حجاب داره و ظلمت داره اصلا ائمه اطهار برای شناسایی شون حجاب هایی هست که یه خورده امام علی (ع) این حجابش بیشتر رونمایی شد اصلا  گفتن خداست!!!

joy

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 امروز که داشت شب می شد دیگه کم کم که تو اتوبوس بودم بیام شیراز آخه وبلاگم خراب شده بود و نزدیکای عید هم هست دیگه مهمونی هم بسه خلاصه تو اتوبوس زنا زیاد بودن و حرف میزدن و تنها هم بودن بعضی هاشون منم هرچی دنبال خوتکار (خودکار) گشتم تو وسایل نبود ولی چند تا نکته رو یادداشت کردم در مورد زن

با توجه به حدیث که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید:شوهر از همه کس بیشتر بر زن حق دارد و مادر از همه کس بیشتر بر مرد حق دارد.

حدیث در مورد زن زیاده از خود پیامبر (ص) ولی یه حدیثی نمی دونم گشنم هم توی نهج الفصاحه نمی دونم کجا دیده بودم که حالا توی اینترنت ازسرچ کردم پیدا شد که می فرمایند:

پیامبر (ص) می فرمایند: اگر می خواستم به کسی دستور دهم که برای دیگری سجده کند، به زن می گفتم که برای شوهرش سجده کند

 من خلاصه این حدیث با توجه که توی ذهنم بود تو اتوبوس داشتم فکر کردم به چند جمله با توحه به اینکه زن ها جای زیادی در ایران باز کرده اند و باز بکنن از اونور مردها خرابتر میشن نباید حسادت کرد خلاصه.

وقتی می فرمایند که شوهرش سجده کنه یا می فرماید خدای دوم زن مردش هست توجه داشته باشید که

بدون شوهر و مردش نمیتونه زندگی کنه زن ولی مرد که تونسته بهش خوش نمیگذره یه کمبودی داره اگه ازدواج نکنه گمشگده داره و بیشتر مشکل از زنه در طلاق نه از مرد مرد نقش خدارو دارد!!!زن نیاز داره به مردش نه همش جنسی اینارو در نظر بگیریما فراتره مسئله  و چیزی جای شوهرش رو پر نمیکنه مثلا موبایل و ماشین ولی مرد میتونه دل بده به جیزای دیگه ولی زن برای مرد آفریده شده و زنه که باید با مرد بسازه نه مرد به زن و خلاصه خیلی چیزای دیگه که شما باید تحقیق کنی که چرا زن باید مرد رو بپرسته و حالا که دستور از بالاست شرایط باید چگونه باشه و اینا ولی توی این دوره زمونه که جهان دست زن هاست اگر رقابت بینشون نندازم و چشم و همچشمی در این صورت که اینا رو گفتم ممکنه بام بد بشن که تو به چه حقی حقوق زن و اینا پس حواست باشه چی میگی ما زن نداریم!!!

haghhgh

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

والا نه که چند روز پیشا یه سایتی رفتیم ما و نمی دونم چیز و اینا یعنی اتفاقی هم رخ دادااا نگاه کردیم دیدیم مجموعه کتاب های آیت الله قرائتی رو گزاشتند مام دانلود کردیم حالا اولی رو که باز کردیم خیلی خوشمون اومد و مخصوصا خیلی علمیه کار و علم رو بالا می برد و آدمی که بخواد ملا بشه در این روزا باید یه سیری و سری بزنه تا یه چی یاد بگیره حالا همشم علم نیست مخصوصا برای همه ی سنین خوبه پس دانلود کن

دانلود کتابهای زیر با حجم ۵۵٫۶ مگابایت

آقا داشتیم میخوندیم و کیف می کردیم چون وقت اضافیم زیاده و منم زیاد خوابیده بودم و خوابم دیگه نمیبرد و اینا نشستیم به مطالعه اینکه آقا یه حدیثی رسیدیم در این کتب که ایشون در کتابشون آورده اند همین اولین کتاب از این مجموعه کتب

درمورد قهر خداست آقا بعضی موقه ها خدا قهره و شوخی هم نداره هرچی نمیخوای صدا بزن منم که میشناسید هرکاری میکنم بعد انتظار جواب و اینا دارم چه برسه خودم رو هم مظلوم و مستحق دیدارحق بدانم که کور خونده ام با این وضع خلاصه آقا خدا قهر کرده جوابت نمیده؟ این حدیث رو گوش کن البته میدونیم اغلب محض گناستا یه کاری میگم بکنیم حالا شقی که نیستیم ما.

امیرالمومنین فرمودند: هرکس منکر و خلافی را دید و قلبا از آن ناراحت شد همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده و تن به سلامت برده است و هرکس با زبان از کار خلاف نهی کرد به پاداش رسیده است.(وسائل الشیعه ج11 ص 405)

خوب معلوم شد که یه دلیل قهر خدا چیه آقا... ما آقا بعضیا یک صحنه های زشتی رو میبنین کیف می کنند حالا بماند دیگه اصلا قتل و عام مردم سوریه و کربلا و عراق و هرجا که خبرشو میشنویم اخیرا هم در سراوان چیز شد آقا عین خیالمونم نیست انگار هیچی نشده حالا شما ناراحت میشید قلبی خودم رو میگم اصلا هیچی انگار!!!!! بعد میگه چرا خدا قهر کرده با من و جوابمو نمیده خوب قلب دست انسان نیست تیره و قساوت بگیره معلومه پس اول فهمیدیم که این همه شهید دادیم و اینا و مردم سوریه و شیعیان و اینا خوب خودمون اگه واقعا متاثر میشیم که شکر خدا کنید شما ولی اگه مثل منی اید قلبون نمیگیره و فرقی نمیکنه خوب انتظاری هم نیست که خدا قهر کنه که معلومه دیگه از حدیث لااقل ما اگه قلبون منزجر نمیشه باید زبانا لااقل نفی کنیم و دروغکی هم که شده بدمون بیاد و القا کنیم به خودمون و تلقینا دشمن خدارو دشمن بداریم و لعنت بفرستیم یه کاری بکنیم در هنگام خلافی را دیدن که الان در زمان ما تلوزیون و اینترنت زیاده که بشه خلاف دید تا زمان حضرت خودشون ولی می فرماید با زبان هم نهی کنیم به پاداش میرسیم حالا بماند...

البته کتب ایشون خیلی مفیده ها و تنها علم نیست و از آیه آقا یه ک نکته هایی درمیاره که آدم میگه نکنه حضرت مسیح(ع) استادشون هستند...

خلاصه اینکه ما ازخودمون حال خودمون رو به سادگی می فهمیم که ناراحت میشیم یا نه بعضیها واقعا مریض میشن این ناگواری ها رو می بینند و قلب صاف و پاک و خدایی دارند و آیا نیاز به توبه داریم یا نه این به سادگی در میزان ناراحتی و یا بی خودی یا بیتفاوتیمون معلومه و خودمون از خودمون خبر داریم مخصوصا الان ها که دیگه داره محرم هم میرسه و عزاداری سالار شهیدان که برای مظلومیتشون اشک داریم اصلا تفاوتی تلنگری چیزی خلاصه خودمون رو خوب میشناسیم ما و از قلب ریا و نفاق و هر کثافتی که توش هست رو میشه شناخت و اگه خانواده ی خودمون بود دلمون میخواست عالم عزادار باشه برای یک جنایتی و هزارتا چیز میشدیم و ممکن بود کافر بشیم اگر ظلمی به ما میشد و مظلومانه یکی از خانواده مون  چه باشه اینکه واقعا قصدی هم تباشه و عمرش به پایان رسیده باشد.

zan

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۱ نظر

حالا درمورد پیامبر(ص) صحبت شد و روزیم زیاد گردید باز دوباره داشتم فکر می کردم به یه چیزی تصرف شد البته ما اینجا که خودمون میام و تایپ می کنیم چون قراره جاهای خوب خوب بره و اینا تصرف ایجاد میشه همینجا هم که نشان بزرگی ما نیست خلاصه داشتیم میگفتیم حدیثی معروف داریم که پیامبر می فرمایند از دنیای شما سه چیز رو دوست دارم زن و عطر و نماز حالا حدیثه رو میخواستم در نت پیدا کنم حدیث به این معروفی گشتم یه کم عربی شو پیدا نکردم متعصفانه شما بگردی هستا حالا فکر کنم در حدیث اصلی می فرمایند که نماز که نور چشم من است

خوب و اما زن ما میگفتیم بابا بچه ی 20 ساله که با زن 70 ساله ازدواج نمیکنه درست شهوتی است در کار و همش میگفتیم نگاه پیامبر هم زن رو دوست داره یعنی ماجرا رو از دید شهوت دیدیم نظری است درستم برای خیلی از ما در نگاه اول یعنی میگم شرعی است که زن بخوایم و دوست داشته باشیم ولی فاجعه است در کار آقا الان که تصرف شد فکرمون جابه جا شد به طرفی ککه آقا پیامبر اکرم(ص) که نفرموده من زن های خودم رو دوست دارم کلی گفته زن شما رو هم دوست دارند در دنیا!!!
یعنی چی آقا یعنی زن درسته خطرناک میشه شوهر کنه ولی یه وفاداری مثللا بیشتر داره در دین نمی دونم حساس تره پای خدا و پیغمبر خوب کهنه بشه ارزشش پیش جوان و نمی دونم شهوتش میافته الان پیرمرد صد و خورده ای سال پسر میزاد خودش نه ها زنش خلاصه نگاه کنی چیز تره در امور دین حساس تره حالا من زن شناس نیستم شما نکته رو بهتر می فهمی که زن ها رو دوست داشتتن یعنی چه همی خود من اگر زن ها نبودن صد و بیست مرتبه چیز بلاا سرم اومده بود حالا ما که حق نیستیم ولی پایبندی شون بیشتره نمی دونم تحقیق کنید ..............................

zebel

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

روزیم زیاد شد حالا همین چند دقیقه پیش چیز نوشتیم و هم اینکه یه پستی هم چند تا پست پیش نوشتیم که سیاست ما رو مشخص میکرد در حدیث که پیامبر (ص) فرموند که با علم رو در چین بیاموزید نه آمریکا اینم میشد تعبیر کرد اینو ما گفتیم حالا یه حدیث دیگه انداختن به گردنمون خدا بزرگان که داشتم میخوابیدم فکر که کردم رسیدم بهشون.

حدیثه رو یه بار گفتم که اینم سیاست فرهنگی ما رو متحول و نشان خواهد داد اون چیه؟ این که می فرمایند : قریب به این مضامین که چنان شرم کن حالا نمیدونم از گناه یا چیز دیگه که جلوی چشم یکی از اقوامت که خدایی است شرم میکنی.

خوب این خدیث رو درست یادم نیست خیلی وقت پیش خوندمش ولی توجه کنی نکته ای خوابیده آقا طرف دختره بخواد خونه ی اقوامش که آخونده مثلا بره درست حجاب میپوشه. گرفتی حالا؟ باید بیشتر بازش کنم آقا نمیشه به زور وادار کرد که نماز بخون نمی دونم خدا رو داشته باش اینجا میگه حدیثه که زورکی هم که شده اگه خدا هم در محظرش نیست جامعه و مردم و اصلا خود ما نیست و شرم نداره لااقل جلوی چشم آخوند که گناه نمیکنه ها پس فکر کن آخونده داره نگات میکند به زور شده همه ی ما جلوی آخوندا سعی میکنیم گناه نکنیم و فحشا ولی جلوی خدا همه کار ممکنه بکنیم پس تزن توی گوشش بگو خدا خدا آقای فرهنگ وزیر ما بلکه آخونده رو بکش وسط که بنا به حدیث اینطوری خواسنه اند از ما....


barbar

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

حدیث از امام علی (ع): ای فرزند آدم! هرچه بیشتر از مقدار خوراکت به دست آوری خزانه دار دیگران خواهی بود.

                         !  !  ! صدق الله...

آقا می دونم شمام میگی مثل من که بله خزانه دار فرزند و زن می شیم اگه دولت نکنه ازمون که حالا دولت ما خوبه ها ولی خلاصه گرانی تازه خزانه دار بشیم باید جوابگو هم باشیم یه چیزی بدست آوردیم از سر شغل اگه بچه کم و کاست داشت ما باید جوابشو بدیم و کاستی هاشو بدیم میخواستی از اول اقدر زیاد نداشته باشی و اول خر ما رو میگیرن همه که چرا شرکت داری نمیگن نگاه به چند نفر داره نون میده تازه بعد از مرگ هم باید همشو بزاریم برای دیگران بریم هر چه جمع کردیم گویا مال ما نبوده و از اینا هم بگذریم می رسیم به نکته آقا ما از اولش گفتیم درست که خزانه (چرا دکمه های کیبوردم سنگین شدند!!) گفتیم درسته پول بیشتر درآریم خزانه دار میشیم ولی یه مقداری هم خرج پوشاک خودمون میشه چرا علی (ع) نگفت خوراک و پوشاک یه مقدار خرج باید بکنیم برای آب و برق اینا هم هزینه داره دیگه شما قبول نداری جز خوراک سیصد تا نیاز دیگه داری!!!!؟؟؟

حالا چی به ذهن ما خورد بله ما قبول داریم اینو ولی خزانه داری خودش شغل مهمی است برای خودش و اتفاقا پول خوبی هم میگیره از پادشاه برای خودش و فرزنداش خرج کنه هه هه هه  و یه نوع شغل حساب میشه و در آمد داره دیگه حالا پول درآمد شغلشو لباس میخره باهاش  اتفاقا برای اینکارا حساب زیادی هم باز شده روش چون یکی از مهمترین شغل ها وحساسترینه و جیب مبارکه شاه و پادشاه رو داره و باید امین باشه و پول خوبی هم میگره برای اینکارا خزانه دار پس بپا خزانه دار دیگران نشی که گرچه مهمه شغلت ولی پادشاهه اگه موردی پیش بیاد درسته امین هم هست و صادق حالا اومدیم چیز شد اصلا حرث خوردن اینکه خزانه دار دیگران باشی با این همه مال تازه تلاش هم کرده باشی این پول ها رو جمع کرده باشی خطرناکه اصلا فکرشم جالب نیست.

marz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود امام علی (ع)

این حدیثه خوب زیره صفحه ی وبلاگم پیدا کردم.

و اما دید یک میگه که... (از دید دنیایی و ساده ی ماجرا البته رسیدن به این دید یه کم تفکر میخواد)آقا ثروت دید ما فورا میره به دنیا و پول و اینا ولی پول هم که یه نوعش هست رو میخوای آقا پول میخوای؟ برو به سمت عقل آقا یه نوع فقیری ینی شما که میگی فقیری ینی به پولی یه نوعی از بی پولی فقیر شدی؟ بدون  از جهله ریشه ش جهلتو صاف و راست کن و میرات میخوای گیرت بیاد ارت و مال منظورته خوب ادب داشته باش و وبلاگت مثل من پشتیبانی نمیشه کسی نیست که پیشرفتت بده؟ خوب برو مشورت کن و ...

دید دوم میگه نه بابا... عقل بالاترین نوع (از دید بالاتر ماجرا) آقا حدیث داره میگه عقل شما بالاترین نوعه ثروته جهل شما بدترین نوع فقره و بهترین نوع میرات ادب داشتنه و بالاترین پشتیبانی مشورته.

و اما دید سوم که شبیه به دید دوم هست...(یه کم دید بالاتر از قبلی) دیگه آقا  دنبال ثروت و مروت مباش آقا جان بزارش کنار داره میگه ثروت اصلا الکی بود گول خوردی که فکر کردی پول ثروته بلکه عقل ثروته واقعی است و دنیال فقیر مگرد جهل فقیر شدن واقعی است و بالاترین نوع فقر جهله و میراث میخواهی؟ آقا میراتی وجود نداره جز ادب و آقا پشتیبان تو همان مشورت کردن توست دیگه چیز دیگری بهتر از این نوع پشتیبانی نیست و برای وبلاگ خودت باید دنبال مشورت کردین بروی مثلا

البته اگه فکر میکنی دید من پایین بود یا دید بهتری و بیشتری داری کارت درسته این حدیث ها جای فکر کردن داره ولی اگه دید ما پایینه یا شما قبلا اینا رو می دونستی به ما نخند ما نوکریم...

---------------------------

داشتم مطالب بالا رو میخوندم و الان دیگه ساعت 9 و نیمه تقریبا دو نکته که اول میگه شما میتونید به دید دیگری هم فکر کنید علاوه بر چیزای دیگرتون و پیچیدگی مسئله رو میرسونه که ما گفتیم در دید یک پول میخواهی و دیدت به ثروت از نوع پول هست ولی شما میتونی بگی عقل میخواهی؟؟!! ( به جای اینکه بگی پول میخوای؟) اینم یه راهه و دید که دیگه فکر نکردم چی باید گفت

اما تکته ی مهمتر دیدم که حالا شما که نه یکی عقلش نمیرسه میگه آقا شما در دید سه میگی  ثروت واقعی عقله خوب بابا ثروت برای خودش یه معنا داره و عقل هم متقابلا یه معنا شما داری میگی ثروت نخواه عقل بخواه آخه جور میشه؟ میشه ما دنبال کسب درآمد عقلانی نباشیم نه یعنی منظورم اینه که میگه مثلا تو داری میگی فقری نیست جز جهل خوب پس این فقیرا چی اند اینا جاهلند اصلا؟ تو داری میگی میراث وجود نداره جز ادب مگه میشه ادب اصلا جای خودش ارث بابامم جای خودش هر کدومش یه معنی متفاوت دارند!!!

درست می فرمایید شما خوب ببین باید عقل داشت و فکر کرد و دعوا راه ننداز برا ما دو کلوم معرفت گفتیم پیش شما درس پس دادیم گیر نده دیگه!!!

آقا میگیم که آقا مسئله پیچیده است وقتی شما داری میگی ثروتمند و ثروت اینا در عالم واقعی و ملکوت یه معنای دیگری داره یا اصلا معنای دیگری هم نده یه جایگاهیی داره مثل ثروتمند مثل غنی این دو رو نمیشه کنار هم آورد عقل و ثروت ولی عقل تو بعد مرگ مانند ثروته کمااینکه الان هم هست و دیوانه ثروتمند نمیشه اینم درست ولی ما نمی فهمیم آقا وقتی ثرتمند شدی یه حس کاذب میگرتت ولی حس واقعی نشون میده که عقل سالمه و دیگه گول هم نمیخوری وقتی ثرتمند باشی توانگر میشی میتونی هر چی خواستی بخری اونم همینطوره عقل هرجا خواستی نفوذ میکنی مشابه ثروت.

--------------------------------------------------

الان ساعت 10 و دقه است و مسئله کش پیدا کرد و رفتم بیرون و اومدم و داشتم فکر میکردم بیرونی...

می بینی که آقا ما نمیگیم ثروت عقله و معناش یکی است و حضرت مظلوم به خوبی گفته هیچ ثروتی نگفته کل ثروت یعنی لفظ ترین توشه و یکی از ثروت ها که بهترینشه عقله آقا به متراقب این سیر و سلوک افراد در ((ترین)) یکی که خیلی خوب باشه و بهترین باشه در سیر عرفانی عقل بهترین سرمایشه حالا من نمی دونم حضرت ثروت رو چه قدر اهمین داده ولی بین ما دنیوی ها ارزش داره زیاد و برای اینه و همچنین عقل بوده که برای حضرت ارزش داشته وگرنه ثروت برای ما بیشتر ارزش داره که دنیوی است دیده ما و هم دنیا رو درش آورده در حدیث هم آخرت رو گنجانده حالا من احکام نمی دونم ولی طبق این حدیث چرا ارث زن دوبرابر مرد شده!!! خوب راحته دیگه نفهمید هنوز؟؟ فکر کن فکر کن بزار فکر کنه!آره چون ادب مردا نصف زناست!!!! حدیثه گفت دیگه برای سیر بالا گفتیم برای بالاها گفتیما که میراثی وجود ندارد جز ادب!خوب اونی که ارث از ارواح اجدادش میبره مرده که باید دوبرابر ببره دیگه چون ادب نداره و فحش میده دوبرابر زنا. بعد بگین شما زنا که مردا چرا اینطورین راست میگین زنا هم بی ادب شدن این زمونه شاید خوب!!حالا باز فکر کن شما تا ما بخوره به مغزمون قلم بزنیم ببینیم چه قدر گیر میکنیما روی این حدیث...

-------------------------------------------------------

نوع تفکر بدی که فکر شد روش و به دید من ناچیز میرسه و فکرمو از داخل مشغول کرد به اینکه حالا فکر کنم تقصیر همین جمله ای بود که عوض شد و من یه چیز دیگری نوشته بودم حالا دوباره یه چیز دیگری به ذهنم اومد من یه چیز دیگری نوشته بودم بعد دیدم نوشته که ((آقا میراثی وجود نداره جز ادب)) و فتنه از اینجا آب میخوره گموون نکنم این جمله ی من بود و یه چیز دیگری نوشته بودم که کش داده شد تا اینجا ولی چیزی که هست حالا داشتم میخوندم من این وجود نداره رو اول نه مطلق گرفتم از دید بالاترین ها بود و دید من نبود در صورتیکه این دید میگه نه که وجود نداره ارث بابات بلکه هست ولی باقی نمی ماند!! می فهمی؟؟ یعنی ثروت باقی نمی مانه ولی عقل هست تا قیامت آقا فقیری موقته ولی جهل ضریه میزنه و پات میمونه و سرنوشت بعد مرگتو میده آقا ارث تمام میشه ولی ادب از بابات به یاد میمونه آقا پشتیبان یه روز هست یه روز نیست ولی مشورت کنی در دسترسه...

jhyutr

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۲۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

شخصی از امام صادق(ع) پرسید: عقل چیست؟ فرمود: چیزی است که به وسیله ی آن خدا را بپرستند و بهشت را به دست آورند.راوی گوید: گفتم: آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمود: نیرنگ و شیطنت بود، آن مانند عقل است ولی عقل نیست.

اول  اینکه شیطنت مثل عقله ولی اگه شیطنت کردی خدا رو نپرستیدی ها...یعنی شیطنت چیه؟ شیطنت موقعی هست که میخوای گول بزنی یعنی شما اگه رفتی بهشت که نه یعنی یه جزیره ای همینجا هیچکسم نبود گیر افتادی بعد چه میکنی تو خلوتت در جزیره ی خیالی؟ خدا رو می پرستیم؟؟ حالا که به زبون اومد بهشت در بهشت پس چی میشه.... که کار نداریم.

دوم آقا فرمودند که عقل چیزیه که می پرستیم خدا رو حالا چه میدونم چرا ما فکر میکنیم انیشتین عقلش بالا بوده حالا من نمی دونم ولی اگه میگذشت حالا نه خیلی سال بعدترش یعنی چند سال دیگه یا همون سال بالاخره انرژی کوفتی هسته ای بر حسب نیاز کشف میشد تا نیاز جامعه چی باشه ولی عقلی که بهش بریم جهنم و بهشت خارج از عدل خداست که انیشتین داشته باشه و من نداشته باشم بره جهنم به خاطر بمب اتم ولی من نرم به خاطر گناهام.

etesab

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امام باقر (ع) فرماید: چون خدا عقل را آفرید از او بازپرسی کرد باو گفت پیش آی پیش آمد؛گفت باز گرد بازگشت فرمود به عزت و  جلالم سوگند مخلوقی که از تو به پیشم محبوب تر باشد نیافریدم  و تو را تنها به کسانی که دوستشان دارم به طور کامل دادم. همانا امر و نهی کیفر و پاداشم متوجه تو است.

خوب آقا جون ما اینجا بین اینا درس پس میدهیم و اگه بخوایم با شما دردل کنیم که شما اینا رو که ما فکر کردیم چیزی نیست لذا همینکه صحبت نمی کنم از زبان توی دهنم بسه دیگه آقا حالا گفتیم ما با کسی درد دل نکرده ایم وو روانی که فرستادنمون تیمارستان تیمارمون کنند زنا ولی حالا دیگه شده....لذا شما با مایین و قسم اندکی از اینا بر میگرده به خودم که بعدا بخونم و فردا که کافر شدم دلیلی باشه برای توش و قسمی از این چیزایی که میگم برای مدال طلا و المپیکی شدن و ورزیده شدن و به پاش رسیدینه لطفا ایراد نگیرد که ما یه آقا بیشتر نداریم.

خلاصه حالا برسیم سراغ حدیثه آقا ما رباترو گفتیم که اگه بسازیم که راه بره اگر رقصید این خرابش میکنیم حالا خدا دو فرمان هدفمند داده پشت کن رو کن شد محبوبترین آفریده این عقل؟!!! 

دوم اینکه  حالا که حس صحبت هست اندیشیدیم به اینکه این عقل چه طوریه مگه آقا تعجب میکنه دیگه یعنی این همه ما سوال پیش میاد که خدا فلان چرا ما رو خلق کردی  و اینا همش کار عقل نیست؟؟ کار جای دیگست این چرا؟ چون عقل کارش بندگی خداست عقلی که محبوب خداست و به دوستاش میده این حرف خدا رو گوش میده نه بهانه جو باشه لذا از دیوانگی هم بالاتر دیوانه بگی پشت کن اگه گوش هم بده میگه چرا اگه خوب باشه میگه چرا به خدا پشت کنم؟ و از روی عشقش در کمینه!!! پس عقل بهانه نمیگره  و از کم عقلی ماست این کارا و آخرشم میگه با توجه به تو هست که امر میکنم و نهی می کنم و پاداش و عقاب یعنی ممکنه در عقل من خدا رو کیفر کنم ولی در عقل عارف برعکس البته وارونه گفتم در عقل من کار عادی باشه ولی عارف نکته سنج براش این کار از نظر عقلی که خدا بهش داده عذاب باشه و قرارا نیست ما همه چیز رو احساس کنیم که فلان چیز گناهه یا نه و من احساس گناه ندارم پس خوبه نه گناه کبیره معمولا احساسش هست همونم ممکنه نابود بشه ولی عقل که نباشه دیگه هیچی... نکته زیاده بفکریم پیدا میشه

mbgdl

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

آقا یه اتفاق جالبی اوفتید این کتاب اصول کافی رو ما گشتیم دیدیم تو کتابخونه ی خینه (خانه منزل) داریمش خوب دیگه از روی اون جاو میریم اگه خواستیم بفکریم...

2- علی(ع) فرمود: جبرئیل بر آدم (ع) فرود آمد و گفت:

ای آدم من مامورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی از آن ها را برگزینی و دو تای دیگر را کنار گذاری، آدم گفت: ای جبرئیل آن سه چیز کدامند؟گفت:عقل و حیا و دین، آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیا و دین گفت: برگردید و او را تنها گذارید، گفتند ای جیرئیل ما دستور داریم که هرجا عقل است همراهش باشیم گفت: اختیار با شماست و به طرف آسمان بالا رفت.

آقا در حدیث قبلی هم اومد ه که هر کی که خداوند دوستش داره عقل کامل بهش میده پس کفار عقل ندارند و زندگیشون روی سر پوچیات  گذاشتند زبان ما رو نمی فهمند مام زبون اونا رو تا حدی اینجام می فرماید که هر جا عقل است حیا و دین دستور دارند باهاش باشند یعنی ملت کفر حیا و دین و عقل نداره که معلومه 

آقا نظریه میگه که ممکنه جبرئیل نبی از این انتخاب آدم(ع) تا حدی نگرانی و ناراحت شده باشد!!! چرا؟؟ خوب فرشته ها عقل دارند که ما نداریم و میگن قربتشون یعنی به حظور شما که عرض شود مقربیتشون بیشتر با عقله خوب حالا جبریئل نبی(ع) پیش آدم(ع) بود و نیازی نبود عقل لذا ناراحت شد و حدیث می فرماید بالا هم رفت به سمت آسمان بعدش!! جبرئیل پیش آدم (ع) بود چرا دین رو انتخاب نکرد که بچه ای پاک داشته باشه که دیندار باشه و برادرش رو نکشد!!! البته انتخاب آدم علیه رحمه معلوم نیست انتخابی باشه که بر ما تاثیر بگذارد و یا شخصی بوده باشد اینو من نمی دونم ولی می بینیم که دین و حیا ندارند کشورها الان در صورتیکه بر عقلشون می نازند و مشهود نیست یعنی نمیشه گفت کی عقل داره و نداره خیلی نمیشه گفت ولی حیا و دین که داشتنیه وگرنه همه مدعی اند که عقل دارند این که نشد نون و آب عقل مردم...و معلوم نیست که اگر دین رو میگفت آدم (ع) این دوتای دیگر جدا می شدند یا خیر جبرئیل که جدا نمی شد و عقل حد ندارد ولی حیا داره شما مثلا به من میگی عاقل؟؟ بر چه معیار و سنجشی ولی راحت معلومه که حیا داریم یا نه حد دارد و بشرم حس میکنه عقلش روز به روز بیشتر میشه ولی حیا و دین نه و نیاز مبرمه و مبهم. بعد نکته میگه این اتفاق قبل از اون بی حیایی آدم رخ داد که اگه بی حیایی کرده باشه آدم (ع) که از بهشت بیرون رفت کی بوده؟ نکته ی بعدی که مبهمه میگه که چرا گفت که ترکش کنید یعنی وقتی عقل داری اونا رو نداشته باشی؟ (آن دو تای دیگر را کنار گذاری...) خوب اگه قراره که ترکش کنند ما رو عقل بس و حیا هم نمیخواد داشته باشی لخت بیا تو کوچه اگر قراره و دستوره که حیا هم باشه خوب تا قسمتی ابری چون عقل که حدش معلوم نشد و آدم(ع) هم برش نگزید و یار امام حسین(ع) هم لخت شد و جنگید یکیشون و  نکته  میگه که چرا حق یکی اش رو داره و بقیه باید ترکش کنند آیا جبرئیل که عقل کل هست نمی دانست که حیا و دین دستور دارند که با ایشان باشند و عقل؟ خوب می دانست چرا پس فرمان رسیده؟ نکته داره این سیاست توش خوابیده.

koi98i

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۷ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

((بسم الله الرحمان الرحیم))

اینکه هرروز یه دو تا دونه ای حدیث ثبت نام کردم که بیاد برام و واقعا به حدیثش می ارزه خوب و علاوه بر این خوبه که عادتا یه نفر برام اس ام اس میفرستند و تنها نیستم و درمیام و غیره که مفیده که خیلی هم کشته و مرده اش نباشم  منظور چیه منظور اینه که اس ام اس که کسی به جز تبلیغات و خانواده معمولا به مو نمیده حالا برام تعجب نداشته باشه و عادی باشه وضع و کشته و مرده ی و له له نزنم برای انتظار اس ام اس یه همچین چیزایی یه کی رو داشته باشم که منتظرشم برای فردا تازگی نداشته باشه آخه چی بگم؟ ای بابا

امروز در مورد گناه نوشته م و توبه یادمه هنوزانفاقا اتفاقا اتفاقا یه حدیثی برام سند شد یعنی دوتا حدیث یکی اش این بود که:

حضرت علی(ع): ترک گناه آسان تر از در خواست توبه است.حکمت 170

بعد من یاد قبلانام افتادم که در مورد این حدیث این فکر رو داشتم و الان یه فکر تازه کلی تلاش کردم که یادم بیاد نظریه ی قبلیم چی بوده که قبلا این حدیث زیبا رو داشتم ولی الان حالا  کدومش رو بگم؟

قبلانا که گناهام بیشتر بود و درگیر نفس بودم میگفتم (طبق چیزی که تلاش کردم یادم افتاد اینکه.) آقا اینطوری فکر می کردم که ما که نمیتونیم (خدایی نکرده) گناه نکنیم و سخته(به سختیش فکر میکردم) حالا خدا راهی پیدا بشه و توفیقی که گریه و توبه کنیم و راحت بشیم تا بعدا دیگه گناهی نکنیم.

حالا که نمی دونم دور شدم یا از خدا یا از گناه می گفتم امروز که اگه حتی نمیتونیم توبه کنیم یه راه آسونی هست که گناه نکنیم!!!

نمی دونم الان منطقی ترم یا نه آخه بچه گریه میکنه مبدا میلشم زود عوض میشه راه 100 ساله رو که شمر شده خودش نوجوان و تا حدی جوان در عرض گریه ی چند ثانیه ای طی میکنه و مدام عوض میشه.

و حالا که اینا رو گفتم یاد چی افتادم یاد این افتادم که در آخر الزمان مردم به حیوانات کار قبیح می کنند بچه ها موعظه و آخوند میشن و روی منبر میرند و مرده میره بیرون ایمان داره بدون ایمام برمیگرده و شما الان شاید دارید میگید استغفرالله و شاید خبر ندارید این روایان در مورد ما مسلموناست که خوبان ما اینطوری میشه که ایمان دارند و ایمانشونو از دست میدن بر میگردند طرف میگه چرا به زن ظلم کنم با حیوان میکنم نستجیر بالله بد بین نیستم به شما میگم اینکه اقدر فتنه درست میشه و میگم در بین ما هنوز کاملا رخ نداده وضع اینچنینی و....چرا اینو میگم؟ چون روایته که وقتی دیدی که فلان شد یعنی انقدر واضح هست حالا ما بعضی موقع ها بدتر از اینا میشه و نمی بینیم حالا اینو هم باز کنم ما باید آدم های بد و جنایتکار هم ببینیم و در ذهنمون باشه مثلا اعدام طرف رو بچه ببینه کلی تاثیر داره تا ول باشه جنایتکار و با بچه دوست و گولش بزنه و ببینیم تا در خاطراتمون خدا خواست راهنمایی مون کنه یاد این افراد ما رو می اندازه واز خطر نجات می دهیم برای اتممام حجت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حالا که فضا بد شد البته قبلش میخواستم و تصمیم داشتم یه چند تایی از این حدیث روایات رو که برام فرستادن به شما هم بگم:

امام صادق(ع)هیچ عاملی برای نزدیکی به خداوند مانند اجتناب از گناه نیست. کافی ج 2 ص 80

حضرت علی (ع): ترک گناه آسان تر از درخواست توبه است.حکمت 170

حضرت علی(ع):همانا پرچم مبارزه را فقط افراد بصیر و با استقامت و عالم به جایگاه حق، به دوش می کشند.خطبه 173

امام صادق(ع):خدایا بصیرت را هنگام در هم ریختن امور بر اثر فتنه ، نصیبم بفرما.کافی ج2 ص592

جناب سلمان از رسول خدا (ص) نقل می کند که حضرت فرمودند:هرگاه بنده ای باطن و درونش را اصلاح کند،خداوند ظاهر او را اصلاح می کند. و هرکس باطن خویش را ضایع و خراب سازد،خداوند ظاهر او را ضایع و خراب خواهد ساخت. بحار الانوار ج 43 ص 46

امام علی (ع) در مورد سلمان فرمودند: خداوند به او پاداش خیر دهد، به راستی که او کجی ها را راست ، بیماری های (قلوب) را درمان و سنت پیامبر(ص) را اجرا نمود. او فتنه ها را پشت سر گذاشت و با پاکدامنی از دنیا رفت.خطبه 228

امام کاظم(ع): انتظار الفرج من الفرج.انتظار فرج خود گونه ای از فرج(و موجب گشایش امور برای منتظر) است. غیبت طوسی ص 457

و...

eered

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

توضیحات و فرو رفتن بچگانه من در  بعضی جملات تا فراز 14 جوشن

 یَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ:

خدایی هست که درجات ما رو بالا میبره بعد بگو کار منو خودمو فلانیو هست!!!

سَامِعَ الْأَصْوَاتِ:

خدایی هست که در تنهایی در هرجا صدامو میشنود بعد بگو هیچکس نمیشنوه!!!

 یَا خَیْرَ الذَّاکِرِینَ:

خدایی هست که یاد کردنش بهترین یاد کردن هاست بعد برو به جاش غیرش رو یاد کن!!!

یَا مَنْ تَوَاضَعَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ:

خدایی هست که تواضعش از عظمتش هست بعد یارو عظمتش رونمیبنه میگه تواضع دارم خدا رونمیبنه اصلا و در نظر نداره!!!

 یَا مَنْ ذَلَّ کُلُّ شَیْ‏ءٍلِعِزَّتِهِ:

خدایی هست که از عزتش همه ذلیل میشن بعد میگه چرا اولیای خدایی بعضیشون به نظر میاد در چهرشون ساده و مثل ذلیلان!!!

یَا مَنْ خَضَعَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِهَیْبَتِهِ:

خدایی هست که تواضع طرف از چیزی نیست جز هیبتشه که دید و ما نمی بینیم!!!

یَا کَاشِفَ الْبَلایَا:

وقتی خدایی هست که بلا ها رو دفع میکنه اینا فرشته ها حرفشون چیه و چرا آزمایش می کنند و دشمنی ضد خدا!!!

یا مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی:

خدایی هست که چه یادم باشه که برطرف شده وحشتم و کار اون بوده چه یادم نباشه ،کار اون بوده که شده و الان دیگه نمیترسم و راحتم!!!

صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی:

خدایی هست که به واسطه اش غربتم بر طرف میشه و همیشه که غریب نیستم و نمیمونم!!!

یا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی:

خدایی هست که به واسطه ی اون بود که حیرتم بر طرف شد وگرنه هنگ میکردم و قفل میشدم در حیرت بعد از حیرت زدگیم خدا خواست ادامه بدم و بیام بیرون... !!!

یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ :

خدایی هست که هرکس متحیر شد(در فکر رفت یا تعجب کرد نه بیخال و حیوان باشه)اثر اویه...

یا أَمَانَ الْخَائِفِینَ:

خدایی هست که اگر ترسم برطرف شد شک نکن که خودش خواسته از ترس بیام بیرون...

 

 پس خدا هست

 

shatan va mahe mobarak

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۳ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یه چیزی من می گم چون سند مند ندارم  و حدیث شناس هم نیستم ولی صحیفه و دلیل اصلی هست ولی میخوام یه حدیث رو بازنگری حداقل یا اصلا حذف کنه نه روی جعلی بودنش فکر کنیم

آقا دلیل اول خودم آقا پارسال دیو بودند چه میدونم شیاطین بودند ریختند روی سرم دیونه ام کردند و آخرش تیمارستان

دلیل دوم یعنی آقا شیاطین انس هم در این ماه دستگیرند؟من نمی دونم  و یعنی کاری از دستشون بر نمیاد؟؟

دلیل سوم آقا بستن و غل و زنجیر به چی کردند شیاطین رو در این ماه؟ شیاطین رو اگه به ما وصل کرده باشند ما که چشم بصیرت و دل نداریم بعد اونوقت که اگه به ما وصل باشند چی؟؟

دلیل چهارم یعنی هیچکس در این ماه وسوسه به گناه نمیشه؟ من که میشدم چند سال پیش که یادمه.

دلیل بعدی و آخر اینکه آقا صحیفه ی سجادیه رو باز کنید دعای 44 (به وقت رسیدن ماه رمضان) خوب حالا گوش کنیم

و چنانچه در این مه منحرف شویم نو تعدیلمان کن!!! و اگر از راه دوستی بگردیم تو استوارمان ساز و اگر دشمنت شیطان بر ما مسلط گردد تو ما را از او رهایی ده (و....)

آقا درست جرائم کم می شوند  ولی یه دلیل که یادم رفت اینکه حضرت علی(ع) در اون حدیثی که عرض شد نفرمودند که تا خبر مرگ شیطان را نشنیدی از دست او در امان مباش!! یا چیز دیگری بود حدیثه که یادم نیست آره.

اوج سرمایه گذاری شیطان در این ماه بود  که بهترین ماهه بعد ول باشه اگرم دربنده خوب چسبیده به ما یعنی حقیقت اینه که درسته که میگن جرایم کم میشه ولی حقیقت اینه که امتحان هم ممکنه سخت تر بشه و ما در بند شیطان باشیم باهاش یعنی به ما چسبیده و بدتر شده اگر شیطان صفتیم اگر شیطان انسیم پس کجا غل و زنجیر کنند شیطاین رو همشون رو کنار هم پس میشه بعضی چیزا رو فهمید حالا نمی گم قضاوت کنیم شاید داریم امتحان میشیم مخصوصا جوان ها که با کدوم شیطانیم و یا اصلا نیستیم و دعا مثلا خوندیم همین دعای ورود به ماه رمضان رو و خدا اصلا اومدیمو نجاتمون داد گرچه شیطانیم شیطان انس باشیم حتی

doaA

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۲۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروز گفتم یه حدیثی چیزی پیدا کنم و روش فکر کنم و همینطور نهج البلاغه حکمت هاشون رو باز کردم:

ما باید کی دعا کنیم و فلسفه ی دعا کردن رو کی میدونه که چیه و کی هست؟ خوب شاید بگی همیشه بله ما معمولا چیزی که می بینیم اینه که یارو مریض داره یا مریض شده داره دعا می کنه البته خوب کاری میکنه اما...اما این فلسفه ی غلطی است در بین ما اصلا شاید کسانی رو هم که دعا میکنن ماخبر نداشته باشیم که ازشون که تو خونه نشسته و سیمش وصله میدونی ما معمولا اگه دعا هم بکنیم دوست داریم خوشمون بیاد و محض حال و صفاش میخونیم مثلا میره دعای کمیل پنج شنبه شب میگه عجب حالی داد و صفایی کردیم و... آقای فاطمی نیا هم میگفتند من به دعای کمیل میگم دعای مظلوم یه همچین تعبیری داشتند  از این حدیث و حکمتی که میخوام بگم بر میاد همه موقع نیاز به دعا داریم و شیطان هم نباید پرهیزمون بده و نهی مون کنه که آقا حالا که چت نیست یا اصلا در اون حالت میگه حالا که درد داری داری شما دعا می کنی؟؟قبول نیست قبول نیست. نه باید همه موقع در خدمت باشیم...

البته میدونم باید حکمت رو اول می گفتم دیگه شد میخواستم یعنی آماده کنم برای گفتن...:

حکمت 302 از نهج البلاغه امیرالمومنین (ع):آن کس که به شدت گرفتار دردی است نیازش به دعا بیشتر از تندرستی که از بلا در امان است نمی باشد.

monjh

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ

ای کسیکه من بهش امید دارم که حتی اگه شده منو ببره بهشت ببر پیش خودش به رحمتش و همه چیزای خوب که رد کنه بده بهم امید دارم بهش.........

وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ

و ای کسیکه اگه نشستم پیش هر شری و گناهی کردم که رفتم پیش شرها ایمنی میجویم حالا از خشمیش خوب بعد از این همه کارها.........

یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ

(مرض دارم میخوام کیفیت معنا کنم) ای کسی که اگه نماز میخونم و ذکر میگم و کثیره فایده ای نداره...ولی اگه کم میگم و قلیل میگم و برای تو میگم فقط و قابل قبول هست تو هم با دادن نعمات کثیر جواب میدی و قلیل را با کثیر میدی.

نویسنده : علی | تعداد بازدید : 149