اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۴۱۲ مطلب با موضوع «تفکرات اجتماعی» ثبت شده است

kheradjamE

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا در جامعه شناسی شعور جمعی داریم که یه مرتبه اجتماع پشت می کنند به بعضی اعتقادات و از یه جای خاص سامان میگیره مثلا زن ها بینشون مد میشه که متداوله که فلان چیز مد شد دربین زنان که محسوسه مثلا اگه لباس ده سال پیش رو مرد و زن مخصوصا بپوشه ما که بزرگتریم می فهمیم یعنی می گم بعضی چیزا هست که در جامعه رو به انزال و نابودی کشیده میشه و واضحه اقا دیگه فلان فحش رو مردم تو زمان ما نمیدن بچه ها هم نمی دن دیگه شعرهای کودکان زمان ما با زمان الان فرق فوکوله اینا رو ما می دونیم وقتی می بینی ارزش های جامعه نه سنت های خدا نه ها سنت خدا تغییر نمیکند ولی ارزش معنوی جامعه تغییر میکنه آقا بهتر بگم فکرها و خرد جمعی هم تغییر میکنه مثلا حضرت عیسی(ع) زنده اند ولی تا کنون آقا حکومت اسلامی یا دوران خودشون حکومت مسیحیت تشکیل ندادند نظامش رو ولی یکی مثل امام خمینی اینکارو کردند و الان خرد جمعی ما و ارزش جمعی اگه یکی مثل امام خمینی پاشه شعار بده ضد استکبار اصلا دورش هم جمع نمیشن مردم دیگه گذشت زمانی که آقاصی بیاد شعر بخونه و مردم جمع بشن و معروف بشه و حتی تلوزیون پخش کنه آقا ارزش جامعه نمیخواد خدا میخوادا بزار بهتر بگم رزق و روزی تغییر کرده الان منم موندم که بتونم با وبلاگ نویسی کارام رو جهانی کنم دیگه تغییر ککرده روزی خدا و حضرت خضر(ع) داره جای دیگه رو مخ کار میکنه و ممکنه منم ندونم و سد راهش بشوم...

حالا موضوع ما خرد جمعی کودکان هست که میخوام بهش توجه ویژه بشه که امثال ما که قوی هستند در کار و یه عده ای دارند از هم سن و سال های خودشون حتی کار میکنند اینا آقا متناسب با جامعه عقلشون میکشه یعنی مثلا الان عقل جامعه در دوران جنگ وقتی که من به دنیا نیومده بودم شکل نگرفته بود و درگیری بود بین جامعه شناس و آخوند و مردم و همه جا حالا ما بزرگ شدیم آقا یعنی میخوام بگم  دیگه ما به دوران بچگی بر نمیگریدم و بچه ها دیگه مثل ما بچه بازی و بچگی نمی کنند چرا چون هم سن و سال های من روی کارهایمون کار میکنند و سن و شعور و عقل جامعه اندازه ی عقل امثال ماست پس بچه بچگی دیگه نمیکنه باید به ما برسه و رشد کنه باید میانبر بزنه و بچه ی پاک خوب میدونه از ما بهتر میدونه اگه نماز بخونه که اشکال جامعه کجاست و چه نقشی باید بازی کنه در جامعه ماهم گرفتارشما وخرد جمعی.

jong

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یادمه در مورد این حدیث بحث و گفتگو کردم که مشکل جامعه ی ماست و نمیشه در روانپزشکی غربی مرد و زنان رو نباید کنار هم خلق هم دونست و یک سیستم براشون پیاده کرد همگانی این شد درست ولی نه اینکه دیشب داشتیم ما چت می کردیم با یه پسری که یه سال بزرگتر از من بود اسمشم حسین بود تا اذون صبح صحبتم طول کشید آقا ما دیدیم که یارو خوب بحث می کنه یه لحظه شک کردم که خودش رو بالا گرفته یا چیزی داره پیش خدا راستیتش خوشم اومد داشت یه بچه ای رو در مورد شهوت باهاش صحبت می کرد و توصیه خوب می کرد ولی میگفت من پا ذاشتم روی دلم و دیگه عاشق هیچکس جز دوست دخترم نمیشم و میگفت اگه به سن 22 تا 27 8 سال برسی دیگه چی میگی و اینا یه طوری بحث می کرد که دیگه این رد کرده این برهه ها رو و من که گفتم زن نداره که داره نصیحت می کنه و مثل خودمونه و بالاخره ممکنه شهوت غالب بشه از یه طرف بحث جدی می کنه و داره خودش رو بالا میگیره آقا ما خوشمون اومد ازش گیر مختصری دادیم که تا صبح طول کشید اذونش و گفتم تو پیش خدا چیزی داری؟ گفتم آبرو داری؟ گفت نه گفتم پس خودت رو بالا نگیر و تکبر نداشته باش و تواضع داشته باش که برای مرد اگه بخواد به جایی برسه و پیشرفت کنه بهتره آقا این دیگه قاطی کرد گفت نه من کجا بالا گرفتم من فقط داشتم نصیحتش می کردم مگه من چیز بدی گفتم

حالا خلاصه می کنم دیگه چی شد منظورم این بود که و بهشم گفتم که تو میگی آبرو ندارم  ولی کسی که جلوی شهوتش رو بگیره آبرو داره پیش خدا و من فکر کردم واقعا داری و میخواستم برای منم دعا کنی بعد دوباره گیر داد که فلان و من درست صحبت کردم واینا من گفتم که من خودم حرفی رو که خدایی باشه نمیزنم (طوری که خودم رو بالا بگیرم)مگه اینکه حرفم اثر خدایی داشته باشه و در طرف تحول ایجاد کنه و پشت سرم خدا همراهم باشه خلاصه دوباره گیر داد که مگه حرف بدی بهش زدم آخرم این حدیث رو که الان سرچ کردم پیداش کردم براش گفتم که

امیرمومنان علی علیه السلام می فرمایند: «برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشت

 ترین صفت اخلاقی مردان است، مانند تکبر، ترس و بخل، هرگاه زنی متکبر باشد، بیگانه را

به حریم خود راه نمی دهد، اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند و چون

ترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد.»

و گفتم دیگگه که اگه تو زن بودی محکوم میشدم و میگفتم خودت رو بالاتر هم بگیر ولی حالا که مردی مثل ما باید تواضع داشته باشی بعد دوباره گفت من کی تکبر داشتم واینا؟ میخوام که کدروت و دلخوری بینمون نباشه و اینا بعد گفتم یه لخظه داشتی تمام شد و درمورد عجب هم صحبت کردم و گفتم که اگه عچب داشته باشی و خودت رو بنده ی خوب خدا بدونی از اونی که شهوت داره گناه میکنه از اون بدتریم ممکنه پیش خداوند گفت عجب چیه دیگه گفتم عجب مانند تکبره منتهی تکبر باید کسی وجود داشته باشه ولی عجب پیش خودتم ممکنه خودت رو بالا ببریم و اینا بعد گفت من تکبر ندارم گفتم بابا چی میگی آخوندا ده سال درس میخونن پیر میشن باز تکبر دارند و گیرن حالا شما یه شبه چیز...

حالا الغرض این حدیثه رو شما تماشا بکن من به یه نکته توجه نکرده بودم که آقا بهترین صفات مرد بر عکسشه اینا که گفنیم  درست حالا نکته اینه که آقا بهترین صفات مردان سخترین صفاتشونه یعنی دست خودشونم نیست که تواضع داشته باشن یا نه و باید خدا بده این از این که مردترین بشن دوم اینکه امروز بیرون بودم و میدیدم که بعضی از زن و دختران لباس آنچنانی و موهاشونم بیرونه خوشم اومد!!! یعنی محل سگ به امثال ما تنیزارند از بس کلاس دارند و یه بارم در فیلم ها گفتم که زینبی بودن و اینا... ولی حالا بعضی دخترای چادری هر پسری که اومد میخوان اصلا بگن ما چه خوبیم بیا ازدواج البته بعضی شون...البته این صفات درمورد زنا است ولی دختران میتونن و باید تواضع داشته باشند و شوهر

adabbb

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بعضیا کلا ادب ندارن مثلا در حضور رهبر معظم انقلاب برسند میگن چفیه میخوام بعد نه همون چفیه ای که رو دوش مبارکشون هست رو هم میخواهند بعدش با افتخار داستانش رو بر این و اون میگن درصورتیکه ولی فقیه جانشین خداست و هر دعایی بکنند مستجاب میشه این حداقلشه چنانچه بعضی افراد شهادت خواستند و دعای ایشون مستجابه و شدم یعنی میخوام درمورد این صحبت کنم که ما چه جوری نماز میخونیم در سجده با چه لحنی؟ فشار میاریم روی خودمون صدامونو برای خدا چیز میکنیم این سجده لحنت اگه ریاکارانه است و پیر شدی که فایده نداره دیگه تو پیری ولی لحن من و تو در نماز آزمایشی است برای رسیدن به محظر بزرگان که جانشین خدان اگه ریاکارانه است بده پس وبا چنان حالی است که دیگران بپسندند و یا طوری است که در محظر ایشان ضعیفتر یا قوی تره لحن این مشکل داره  و اگه خوابم هستی اینم مشکل داره تازه خدا جانشینی که داره بر زمین این جانشین ممکنه و هست صد البته مظلوم ولی خدا مظلوم نیست پس باید لحن ذکر گفتن در نماز و خدا رو تحویل گرفتن و ناز کردنت پایین تر از روبرو شدن با ایشون باشه ولی آدم بعضی آخوندا رو که صداشون رو میشنوه در تلوزیون و اینا آقا میگه اینا رو ملکوت و عرش نشستن انگار!!!ولی دربرابر رهبر انقلاب خضوع ندارن و عادی اند چه برسه امام زمان(عج) که خدای تواضع اند و ما هم کلا ادب نداریم در این ضمون و بهتره و شرمندگیش برای بعد کمتره که به حظور برسیم پس باید در نماز تمرین کرد و چهره شون رو درنظر داشت داری با رهبرت حرف میزنی خدا که دیدنی نیست ولی جانشینشون داری با حضرت عیسی(ع) هستی خلاصه باید تمرین ادب کرد و پیشرفت کرد.. اینم از تجسم نماز امروز ما که در ضمینه ی ادب شد

drept

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۲ نظر

ببین ما یه وقتی دو سه پست پیش نوشتیم نمی دونیم که جن هست یا روح و پری و حالا فرشته که بماند!!! و چشممون باز نیست و اینا خوب ولی بعضی مواقع انسان بعضی انسان هایی که می شناستشون میاد جلوی چشمش اول من بگم زیاد شده که این انس ها بیان و جرم هم داره اگه پلیس خبر نداشته باشه ممکنه دستگیرت کنند و لذا من اعتقاد به دوستی  با این انوس (انسان ها) رو ندارم و بیشتر بدبین هستم و جنبه ی جادوگری و ساحری میبندم بهشون ولی بعضی ها قوی هستند و دیگه حسادت توی کار نیست که من با کی ارتباط دارم و ربطی هم نداره به کسی لذا قوی هست یارو مثلا بازیگره روضه خوانه اصلا ائمه پس همشم جادووگر نیست میخوام بگم اولا انس هم میتونه بیاد و شما تجربه مجسم کردن دارید ولی نه همش در مسائل جنسی دوم حزب وجود داره حزب شیطان که آقا اگه شیطان بیاد به سراغت و سحراء حتی من خوشبین نیستم که هیچ زنی اگر ناموس حق هم باشه بیاد در ذهنم من نسبت به زن خوشبین نیستم متاسفانه که رابطه ی تجسمی داشته باشم و گفتمم شاید چایی ولی دوما که داشتیم میگفتیم این بود که شیاطین آقا ممکنه در تجسمم و سحراء و جادوگران اینا درگیر بشن ولی تو اگر امامت رو و حضرت عیسی رو در نماز یاد کنی وتجسم کنی اگه جرم نباشه و دیگه نه توی هواپیما اینکارو کنی مثل ما مشکوک بشند که گفتیم تو هواپیما چیز نه قدرت آقا این همه فرشته شما آقا اختصاصی میتونی با رهبر بیانگذار اسلام و آقای خامنه ای(ره) ارتباط داشته باشی باشی بدون درگیری که وقتشون تلف بشه تجسم کنی و دعاگوی ایشان باشی و چیزی هم بگیری حتی ولی خیلی درگییری رخ بده اینه که چند تا آخوند دیگه درگیر میشن ولی در مورد حضرت عیسی(ع) مثلا آقا ارتباط با ایشان باعث میشه هم جوابگوی تره وقوی تر دقیقا نسبت به جادوگرا و زن ها حالا زن حق پرست هم هست که نمیدونم با جن رابطه داره یا خودش متمرکز میشه بر روی ما هرچی هست درگیری شیطانی که بخوای وقت شیطان رو بگیری وجود نداره(شیاطین رو یه جا جمع کردن هنر میخواد به این بزرگی) و خدا قدرتمند تره حالا درسته شیاطین هم از قدرت خدا سو استفاده می کنند ولی اینو داشتیم میگفتیم که این همه فرشته وجود داره 24 ساعنه شما به حضرت عیسی (ع) متمرکز شو این سود و جواب میده و جواب قوی و نمازتم اوج وحتس حسودی زن های حق طلب یا ساحره رو هم در بین داره خوب بالاخره فکرت کنترل میشه درمورد شیاطین و خیلی خوب باشی یه ساحر زن خوبی در کنارت فکرت رو داره و این زن حداقل ماجراست اگر مثل ما باشی ولی دارم میگم قدرت خدا و قدرت فرشته ها 24 ساعته جواب میده و این همه فرشته اینا نماد خدا هم نباشند ارتباط خدااند و کار می کنند و حتی شما مردان نه زن ها رو نمیگم مردان آقا در نظر میگیری ممکنه در نظرت که اومد مثل ساحره زن نباشه بلکه اصلا ملک باشه و خودت و خود مرد قوی هم باخبر نشه اصلا و حتی نوجوانی باشه پرهیزگار ولی تو فکر کنی مثلا منم!! و چیزی که میمونه اینکه ما صاحب الزمان رو نگفتیم اون روز داشتم خوابی ممیدیم که مردی بزرگ لخت بودند و نماز میخوندند و با شرت و بد لخت شدند که شاید به خاطر امام جواد اینطوری شده بود یعنی میگم ارتباط با امام زمان اولا اگه چی میگن نمی دونم اگه عاقت نکرده باشند  و حرمت نشکسته باشیم یعنی میخوام بگم بعضی موقع ها ما کارایی میکنیم که نمیخوره به امام زمان بعضی موقع ها خیلی وقتا نمیشه امام زمان رو گرفت و تقصیر خودمونه بچه ها رو هم به زنا محول می کنند نمیشه همراه امام زمان بود در ذهن اصلا حالش نیست یعنی میخوام بگم امام زمان حالش بدبخترین و درسته قوی ترینند ولی بعضی موقع ها نگاه که میکنی از همه آقا مظلوم تر و پایین تر و خاضع تر و خاشع تر اصلا انگار یه آدم معمولی که قدرتی نداره از همه بدبختر و پایین تر خودشون رو گرفتن و از همه بد حالترند این بدحالی رو میگم که آقا جاییی که گناه باشه در مملکت اسلامی و مظلوم باشه امام زمان هست از مظلومیت که در اومدی دیگه باید تواضع داشت  که ادامه داد چی گفتم اصلا...............ولی باز هوای هممون رو دارند یعنی میگم گنهکارا امام زمان رو گاهی بیشتر از ما میشناسند و ایشون بیشتر دلشون رو آروم میکنه و میاد جلو مگر از راه تواضعش بیای جلو ولی دست ما نیست آقا خودش هوای دل مارو داره اصن کجا رفتیم ما


hghghg

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ه چی ما درمورد شلاق زدن گفتیم که مخصوص آقای گلزار بود که دختر عاشقش عذابش کند و بزنه بعضی موقع ها قاضی میگه باید چند بار اعدام بشه یارو!!! و حرفی نیست واقعا اعدام شدن بعضی ها مساوی بخشیده شدن و جهنم رفتن که نیست تازه حد کمش در این دنیا که ادامه داره عذاب اخروی و کمه کمش اینه ولی الان برای آقای گلزار امکاناتش نیست و هم نمیشه بی تفاوت بود و گذشت شرایط رو برقرار نکردیم با این همه محافظه کاری یه حسن هایی دارند خودشون که ما نداریم و جوان های دیگر و تقصیر دولت نه تقصیر جامعه ی خودمونه و بالخره ایشون مجردند و باید تا حدی بمونند چیزم هست حالا ما کاری نداریم میخوام درمورد عاشقش صحبت کنم که عاشق طرف باید عذاب بکند و شلاق بزنه آقا هرکس به عدل باید شلاق بخوره افرادی هستند که آقا دستشون خدایی ضربه میزنه نه اینکه بیشتر ظلم کنند و محکمتر بزنند نه دستشون الهی است و درمورد گلزار گفتیم که دختران که عاشقشند نمیتونن محکم بهش شلاق بزنند خوب این به دخترا بستگی داره و فحش میدن و بیرون میان از عذاب و نوبت رو میدن به عاشق بعدی چون باید صدتا بشه ضربه اش ولی منتهی چیزی که هست ما گفتیم چند سال پیش که باید بچه هایی که مادرشون رو اذیت میکنند و غرور و گناه نوجوانانه دارند  و همه داریم باید بروند ورزش های رزمی که با چوب میزنند و مثلا مداح اهل بیت آقای محمود کریمی مثلا که خوشدون رزمی کارند و اگه قراره شلاق بخورند خودشون به مادرشون حضرت فاطمه (ُس) میخواهند که ضربه شلاق بزنند بر کمرشون و انقدر نزدیکند که چیزه ولی ایشون آقا حد رو میشناسند که بچه ها رو چقدر با چوب بزنند یا نه در ورزش رزمی اینو هم ما گفته ایم نرمش فلان ولی خلاصه الان ما متعصفانه میبینم که در زندان های غرب به جای اینکه مخصوصا مسلمان ها رو بشینند باهوش صحبت کنند مسلمان خاطی رو میگیما بشینن کسانی که حتی میخوان حد جاری کنند در حدش مما نیستیم ها خدا باید حد بزنه و اصلا جهنم رو خود خدا مخصوص حودش ساخنه وگرنه میگفت بفرما خلاصه به جای عاشق ها بشینند باهاشون صحبت کنند نظرشون رو عوض کنند نسبت به چیز متعصفانه در زندان های ما به بدترین وضع ممکن خد جاری میکنند قبل از قضات هم خوب این چه وضعیشه یا مثلا باید هفت ماه بشینیم بعد از شکایت تا تازه نوبتمون بشه خوب اینجاها در این مورد ها کار کردن و صحبت شدن و جهاد کردن روزی ما بود و شما بسم الله.

و چیزی که باقی میمونه اگرم مجرم ها رو به دست شاقی ترین افراد نسپرند توسط جاسوسی و نمیدونم ابزار های بدتر روحی روانی ضربه میزنند و زندان هایی که در خونه ی خودنه و نمی دونم حبس های دیگر که این وضعش نیست مخسوصا زن های حسودم هستند در کار که خدا گفته صدنارو بزنن هم خودتو هم خودشو رها کن.و خدا هم عاشقشه گه میگه بزن پس باید عاشق تازیانه بزنه بهش نه شقی ترین افراد...

hadd

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اول سه نکته از مبحث قبلمون اینکه یک کسی که گناهی میکنه که صد شلاق داره اگه نزنند بهش این از نظر روانی خودش مشکل پیدا خواهد کرد و دیگه وجدانش رو و شاید آدم نشه ولی اسلام واقعی رو نزاشتند پیاده بشه مثلا در زمان پیامبر (ص) ایشان به یکی که اعتراف میکرد می فرمودند که شاید حالا نکرده باشی و آبروش رو خداوند نبرده بود ولی خودش از درون ریخته بود به هم. دوم میگه که آقا این که گفتیم عاشقش باید تازیانه مثلا بزنه میتونه مثل فیلم روزی روزگاری مثل این سریال خاله بزنه مثلا و محکم هم بزنه نه همش دختری لزوما کسی که خیرش  رو  میخواد و خوبش رو سوم هم اینکه این که آبروش بره که شلاق میخوره این اگه در ملا عام باشه که چیز دیگه این بدتره از شلاق خوردن آبروش.

حالا موضوعی که طی سفری داشتم رو یادداشت کردم رفته بودیم ولایت آخه خونه ی خودم که نبود داشتن بدجور چک می کردن که ما افکارمون چیه بعضیا که چک میشن اهنگ میخونند برای خودشون شما مثلا در شلوغی که داری چک میشی بستگی داره که در این جنگ افکار و کنترلات این چنگ چه طوری باشه مثلا من آهنگ میساختم برای حضرت عیسی در دلم میخوندم یا بعضی موقع ها آدم مثل کودک ها قلبش قوی نیست ولی میشه در دل آیا فریاد زد؟ خوب دارن کنترل میکنن صدای دل منو یا بعضی موقع ها نمیشه و لحن آدم رو در دل به زبان می آورند بعضی ها قرآن میخونند ذکر میگن اینا هست یا در دل آه کشید یا روضه خواند برای اهل بیت اینا همش میشه ................................

ولی بعضی وختا نشستی در حقت نامردی میکنن چون کار زنه دیگه... گزارش افکارت رو خدمت آقا میرسونه خوب در حقت نامردی میکنه و فکرهایی که القا شده و نشده یا افکاری رو که فکرشم نکردی رو برای سلطه بر من و تو میگه خوب این زن باید قوی باشه یعنی شما نفهمی که فکرت رو دارند گزارش میکنند بر اینا یعنی یه چیزی مثل وسوسه که خودتم اگه چیز نباشه حسش نمیکنی لذا باید فکر کنی و فعال باشه فکرت وگرنه خودشون برات و به جات حالا غلط یا درست میسازند کسی هم راهنمایی نمیکنه که چه باید کرد ما هم خیانت میشه بهمون خوب فکر من چه به درد دیگران بخوره و آبرومم لذا میره دیگه اگه بخواد سلطه کنه و قاطیش کنه چرندیات خودشو دیگه بماند تهمت غیبت رو میشه گذشت ولی تهمت نه به این سادگی

لذا خودت کارهایی رو که میکنی گزارش کار بده و در دلت حرف بزن اینا تا سه روز برای ده دقیقه حرف زدن با خود در مورد امور زندگی و آنچیزایی که میبینی و اینا حتی فوش بدی غیبت هم بکنی چون دل خودت هست جایززه مکروهه ولی خلاصه عذابمون میدن لذا گزارش کار بده اومدیم برای ده دقیقه که گزارش دادی دو سه روز درگیربشن البته درمورد کسانی اینو میگم که با خودشون صحبت نمیکنند مثل ما که وللش...

گفتم بستگی داره جنگ بر سر چی و کجا و چه طور باشه که متناسب باهاش رفتار کرد

lalmoni

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب بسم الله ما اومدیم باز یه چند وقتی چند روزی پرواز داشتیم به سمت حرم مشهد و نکته ای جهانی حالا نمیگیم اسلامی ولی در شان اومد که باید جهانی اش کنم و محض این نکته استخاره کردیم گفت بگو حالا تا باشه این نکته ها که جونمون رو هدر بدیم پاش و  دیروز هم حدودا 290 نفر اومدن از وبلاگم اگه اشتباه نکنم بازدیدن نه بازدید کردنا چون ما چیز جدیدی یه مدتیه ننوشتیم بازدیدن پس و اینا البته حالا که گفتم جانمون رو هدر بدیم و اینا یاد اینم که بعضیا فکر می کنن من مطلبی که بعضی موقع ها بعضیاش که می نویسم بعضی ها جان داده اند پاش که این مطلب گفته شده و دست شما رسیده ولی درسته مثلا ما توی انقلاب و دوران جنگ شهید دادیم اینا عقیده دارند که این قتل ها فتنه ای و جمله ای مثلا در آخرین صدایی که ضبط شده مربوط به کارهای ما بوده و حالا ما فتنه ایم ولی رزق ما معلومه تا حدی و دست خداست و جنگ تموم نشده درست و الان قتل سایبری داریم قتل های چاقو روح روان آدمی رو که کنترل میکنه رو میریزه به هم و روانشناسی که مسووله چیز میشه ولی تقصیر من که نیست هست؟ حالا سرچ های اینترنتی من(من نماینده ی خیلی هاست تا یعنی ما) خلاصه هرچی که هست آقا نمیخواستیم بگیم این چیزا و اگه بخوام ادامه بدم و بیام وبلاگ نویسی شرایطی هم داره و اگه ادامه بدم سعی می کنم سبک و علاقه های زندگی خودمو بگم خوب خیلی ها حالا یا حالشونو میخوان تطبیق بدهند یا هم خلاصه حال ما رو بگیرند یا حالشونم مثل ما نباشه دوست دارند فضولی کنن تو حال ما لذا مثلا من میگم از ابزار چتی میتی استفاده می کردم خوب لزومی نداره یا مثلا سایت سعدیا. بلاگفا .کام  وبلاگ دارم یا نقاشی کشیدم تو وبلاگ پیرمرد. اسکای یا مثلا یه وبلاگ داشتم بازی های مورد علاقه م رو گزاشتم یا اصلا بعضی ها حال ندارند و دپرس شده اند میان فضولی می کنن در زندگی من که من چه کار دارم میکنم پس و دلم به چی خوشه چه فیلمی دوست دارم ماهم جوان و با لغزش که باعث میشه من بخوابم بیشتر و غیر فعال باشم ککه بده پس باید یه سبک زندگی و کارام رو بگم نه اینکه شما چیز کنید شمام عقل دارید برای خودتون اینم نکته ی کمی و زیرککانه ای بود زیاد طول کشید گفتنش ولی

ولی حالا این مدت که نبودم سخت گذشت دوری شما و ضد حال هم خوردیم ما اصلا از روحانیون که ضد ما حالمون رو گرفتند و صحبت زیاده درمورد حال مثلا و احوال که چی شده و اینا مام پشت بر شما نکردیم ولی دیدم مصلحت بعد از گناه و حق بینی و نبینی اینه که توجه به ما ندارند و دلزده شدیم که نکنه این همه وبلاگ نوشتیم حالا مثلا چیز ولی میبینیم که نه بابا روی کار ما و ادامه دادن ما مثلا وبلاگ بنویسیم و فضولی ها و اینا برنامه هست لذا حال ما گرفته شد و مام باید بعد مدتی خودمون رو عرضه بداریم به شما و شما هم شاید از عرضه ی ما از چیزای ماوراء طبیعی گرفته تا نقشه ی شوم دشمن و حق طلبی و هر چه که باشد برنامه است در کار لذا پننچر پنچر ما رفتیم حرم و حالا نکته رو میگم که میخواستم جهانی کنم ولی پنچر بودیم و این حال خودمون رو فکر میکردیم مثلا حالا که خوشحال نیستم  و بشاش نیستم و ائمه نگام نمیکنند و بزرگان محض گناهانم هست و از امام رضا هم میخواستم ببخشتم و همش به فکر گناهام بودم که فهیدم نیست و دوست داشتم حالا امروز که رفتم زیارت بهترین حالات را داشته باشم نه حالت نقمت و گناهزدگی و فرشته ها پیشم باشند و مهمان اساسی باشیم در حرم که فهمیدم بعد نیس از گناه و میبخشند ولی منتها ارواح و روحانیون و هر کسی بوده آقا مارو پنچر کرده بود و حال خوب نداشتیم دلیلش رو که فهمیدم محض گناه نبود دیدم یه نفر روحانی که در ذهنم بود وقتی توضیحاتشو تو هتل گفتم به ذهنم امد که کار منه مثلا و اینا لذا نمی دونم چی بگم و چی میخواستم بگویم ولی نکته اینه که اگر حالتون خوشحال نیستین و فکر میکنین یه روز خدایی هستید و حال و احووالتون خوشحاله یه روز نیست این دعا کردن نفرین کردن هرچی هست این بزرگواران و عالم بالا نخواسته آقا نه کهه حالا فکر کنی خودت گناهاته وچوب داری میخوری البته هستا از گناه خویش اگه گناه نمیکردیم سر نوشنتمون عوض میشد خوب حالا هر چی هست آقا تو حرم با آقا درمورد گناه صحبت میکردم روزای اول که یه نفر پیدا شد صحبت کرد باهام که بخوام از آقا و حال شاید بعدا بگم طول میکشه چی شده و چی گفت باشه باشه آقا هیچی میگفت من وضعم توپه توپه همشو از امام رضا گرفتم تو حرم میگفتا خلاصه  من یتیم بودم از کودکی و خلاصه همه چیز گفت وگفت برو به حرم بچسب وبچه تا گریه نکنه مادرش بهش شیر نمیده و شیره ی جانشو و گریه کن و همه چیز گفت آقا نمیدونست که من حرمت امام رضا رو شکاندم و حتی امام رضا روحس کردم در جایی در کنارم وقتی خونه خالی و قبل تیمارستان و اینا ولی  ...

آقا بیا و بگذریم چی شده و باید میشده و اینا و نکته رو بگویم حرمت شکستیم بله

از اونجایی که قرار شد در بعضی امور بدون ربط به شما وارد شیم در زندگی خودمون و سبک زندگی برای کم تر شدن فضولی ها و جاسوسی و ماذا جاسوسی همون جاسوسی ای که عمر لعنه الله دید به نفعش هست در حکومنش بکنه در صورتیکه خدا در قرآن فرموده لا تجسسوا حالا بگذریم که نشه  آقا نشه و اینا اینکه یه برنامه ای هست در اندروید ما داریمش به نام ((آخرین اخبار)خبرهای خوبی رو تراوش میکنه و طبقه بندی شده و ابزار خیلی خوبیه که امشب که الان ساعت سه ونیم صبحه تقریبا بیشتر اینکه تگاه که میکردیم به خبری رسیدیم اما مقدمه داره که بخوایم بگویم و مقدمه هم برمیگرده به سفر زیارتی که اینا که جور میاد و میخوره بهم جالبه برام پس مقدمه رو که گفتم میگم چی شده

اینکه آقا بازش میکنم چی شده و نمیخوام همش مقدمه ی مربوط به خبر رو بگم بلکه یه درسی رو میخوام در مقدمه بدم و  اینکه چند روز پیش آقا ما گفتیم پنچر بودیم دیگه و حال نداشتیم تو حرم و همش میگفتیم گناهمون ببخشند و دیگه سی دی فلان رو نگاه نمیکنم و خرابش میکنم فیلمشو و قول میدم فلان بکنم گناه نکنم اینکه آقا راضی نمیشدم که توی حرم امام رضا کاری بکنم در دل میکردم با آقا خیالم تخت نمیشد دعا وا میکردم میخوندم راحت نمیشدم ولی هرکاری میکردم آقا آروم نمیگرفتم خلاصه به سفارش عارفی سوره ی نجم رو باز کردم و خوندم و هدیه دادم به حضرت امام رضا البته روزهای بعد هم مشابه هش انجام شد در حرم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) ارواحنا فدا که بودم آقا بدین صورت که حدود یک ساعت طول میکشید شایدتم بیشتر که قرآن سوره نجم رو تموم کنم به این صورت که شاید اینجوری میخوندم که یه بار از روی متن قرآن یه بار ترجمه برای خودم میکردم یه بار ترجمه رو میخوندم و یه بار هم دوباره از اول روی متن قرآن شاید به این سختی میخوندم و شاید کمتر ولی سوره ی مختصری از نظر آیات یعنی سوره نجم که آیاتش کم هست رو خیلی وقت گذاشتم روش و هدیه دادم و خیالم راحتر شد!!! که کار مفیدی کرده ام سوره ی یس هم خوبه هدیه داد ولی شنیده بودم برای مرض های نا علاج و سخت سوره ی نجم روهدیه به امام سجاد بدهید (ع) حالا کار نداریم میگم آقا منی که اصلا حوصله ندارم و عجله دارم در خونه که زود عربی رو بخونم وقفه نداشته باشم به نکاتی رسیدم

اول اینکه آقا حالا ببخشید که اقدر طول کشیدا ولی آقا اینکه فکرم جابه جا میشد در حرم و فهمیدم فکر بد هم دارم و اصل مطلب اون چرت وپرت هایی نیست که توی پیام بازرگانی مثلا گوش میدم و هرچی شنیدم رو بکنم اول مطلب و نه هرچیزی جز قرآن شان نزول خاص داره و درجه داره نه اینکه رتبه ی اول حواس ما باشه نه قرآن باید خوند و اوله.

دوم اینکه به بعضی مطالب عقیده پیدا کردم و یقینم زیاد شد یعنی مثلا آخرای سوره  ی نجم آقا داره خدا تهدید میکنه ولی من نمیترسم و عادی میخونم پس در خطرم و هشداره باید درست بخونم یا بهتر بگم درست حواسم باشه و حالم و احوالم عوض بشه متناسب به چیزش

سوم اینکه آقا نکته ی مهمش همینه و چیزی که بعدش میگم اینکه آقا من درکودکی چناچه اینارو توی هتل هم به مامانم گفتم و بابام اینکه آقا درکودکی من همش میگفتم این معنی ای که در قرآن کردند این نه که درست نیستا این یه معنی دیگر ی هم داره که باعث میشه شاید سودی هم به من برسه و همش دنبال نکته بودم درصورتیکه حالا میبینم که اگه خیلی معنی کنم و نکته شو بفهمم شاید بشه معنی فارسی زیر قرآن برای من و خلاصه کوچک که بودم میگفتم کاش من عرب بودم و بچه ی پاکی بودم و آرزو داشتم و چه آرزوی خوبی که الان ندارم ولی!! میگفتم خلاصه کاش من عربی بلد بودم یا عرب زبان بودیم که میفهمیدیم که قرآن چه معنایی داره حالا دیدم که آقا معنای تحت الفظی مهم نیست مثلا شعر حافظ شما و من ممکنه هیچی نفهمیم از بعضی ابیاتش در صورتیکه حافظ به زبان ساده هم گفته ها ولی عرفانش سنگینه بعضی هاش خلاصه یه معنایی هست که آقا در جمله معنا داره نه تحت الفظی یعنی آقای مکارم مثلا جمله بندی اش کرده این فوق العادگی داره و فرق میکنه با ما

 اینا رو تو هتل هم به مامان بابا گفتیم اومدیم حرم چه شد و چه ها که آقا ما رفتیم صحن گوهرشاد  دیدیم که روحانیون عزیز در را بسته اند و درس دارند نشتسیم روبرو ی حرم در صحن و گفتگو و در دل و اینا و قرارم بود دیگه گریه کنیم و حال نداشتیم و پنچر دیگه بلند شدیم روز آخری از سرجامون و بلندمونم کردن آقا روبروی گنبد تو صحن روی سنگ نشستن چیز بود یه نفر اومد گفت من میخوام این سنگ هارو بلند کنم نمیتونم تو میتونی و منم فهمیدم که باید بلند شم و خلاصه بلند شدم که برم توی بارگاه حضرت که دیدیم که آقا یک روحانی بزرگی همین دیروز بودا دارند درس میدهند به 30 نفری یا کمتر که بیشترشان هم افغانی بودند (ره) میگفت که خلاصه چیزی که فهمیدم اینکه ما نمیدونیم معنانی مجازی و مطلق(یا حقیقی حالا یادم نیست) قرآن چیست که ترجمه میشه و حکم دادن به معنایی که استعمال میشه جایزه و درب باب علم بسته نشده مثلا تصدید به عنوان خاک نرم معنی شده ولی نیمشه گفت که حتما همین معنی منظور خدا بوده است!!! و میشه با تصدید تیمم کرد و میفگفتن علت  چیزه معلول داره  ولی حکمت نه حالا درست یادم نیست اینو ولی نکته این بود که آقا باب علم بسته نیست و باب احکام دادن الهی بازه و مراجع هم میتوانند توسط معنایی که مورد استعمال هست حکم بدهند بلاخره حاکم اهل لغت رفته معنایی رو پیدا کرده و زحمت کشیده پس درسته ولی نمیشه بگیم در قرآن معنی مطلق و مجازا اونی هست که معنی شده. این چیزایی رو سر درس داشتن میگفتن به ما الاتفاقا...

خلاصه برسیم به نکته امشب ما آقا حالا شما نگو چرا اتفاقا اینطوری شد و در حرم موضوع و کار ما پیش اومد و چه عالمی بود و نمیدونم این چیزی که میخوای بگی و امروز پیش اومد اینا ربطش چیه؟ من نمیدونم.

آقا اینکه امشب ما خبر میخوندیم از برنمامه ی آخرین اخبار قسمت گزیده ی خبرهاش درمورد آقای محمد رضا گلزار بود ایشون مصاحبه ککرده بود و خیلی هم خشکلند و یاد امامش می افته از یه جهت یعنی میگم خوبند و اینا نوشته بود خلاصه حدودا یک سال و نیم نبودید و مصاحبه هم نکردید خلاصه گفته بودن که رفتیم انگلند و نمی دونم آمریکا و امارات و اینا بعد متاسفانه من رو میشناسید یاد یه فیلمی افتادم که ایشون در پارتی بود و فیلمه کنارش یه زن بود و تاریک و چراغا خاموش بعد گفتم اونموقع حالا که چیز زشتی نشون نداد ولی الان میگم یعنی این زنه از این آقا پسره که زن ندارد و مجرده میگذره به آسونی و شب خوش تموم شد؟یا نه! خلاصه آقا نه که حسودی کنم ها که اینارو میگم بالاخره آمریکا از نظر جنسی فشار آورده بهش؟ بعد یه لحظه گذشت گفتم یعنی میگی اعدامش کنند؟ این همه زحنت کشدیه شکلش هم شبیه امام زمان حالا میگی چه کارش کنیم!!!

آقا خدا گفته معنای استعمال شده و معمول قرآن که پسری که زنا کنه صد تازیانه بزنید بهش اینو خدایی گفته که عاشقشه پس کسی باید تازیانه بزنه که عاشقه گلزاره!!! کی؟ دختر پاککی که فیلمشو نگاه میکنه این عاشق میزنه میکشتش؟ لااقلش اینه که آروم تازیانه میزنه و چارتا فوش هم بهش میده آقا مجازا و حقیقتا ما نمیدونیم قرآن منظورش از تازیانه چی هست هرکس یه طوره براش شاید هر کس یه معنا داره بعد چرا شما که تازیانه رو در ملا عام نمیزنید چرا؟ چون فیلم میگیرن یعنی نمیشه یه اعدامی رو جلو عام طبق احکام خدا دار بزنند ولی طناب دار پاره بشه متناسب به احکام مراجع و قضات و نجات پیدا کنه نمیشه دختران عاشق و زن هایی که دوستش دارند سنگسارش بکنند ولی از سنگ چیز باشه یا مثلا نجات پیدا کنه یه طوری و جرات نکنند همونایی که جیغشون درومده بود که به ماخیانت کرده یا شکست عشقی خوردهه بودند از اینکارا این نکته ی جهانی بود که من رو کشاند اینجا باز.خدا که نگفته حتما دار زدن یعنی کشتن یا چگونه شلاق بزنید به این پسر یعنی گفته ولی نگفته فقتله یعنی بکشینش حتما خونش رو بربزید مثل امام حسین.

و قرار هم بود در حرم که چت نکنم در چتی میتی ولی این خبر رو که رسید نظر عوض شد.

kar

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز داشت فیلم دختر شیرینی فروش رو میزاشت و با اینکه قدیمی بود ولی تا به حالا ندیده بودمش و یه جاش خوشم اومد اینا که 20 سال ازدواجشون به تعویق افتاده بود و اینا یه جا قرار گذاشتن برن بیرون و دیگه از جرودعوای پدر و مادرشون عصبانی حالا شما شاید قصه رو خوبتر بدونی اینکه یه جاش دعواشون شد هنوز ازدواج نکرده بودند دعواشون شد گفت مثلا تو چه مردی هستی اینا در صورتیکه توی ذهن ما نیست که با معشوقه مون که هنوز ازدواج نکردیم باش اصلا جر و بحث کنیم و اگه دعوا کنیم کلی غرور داریم و همش خوبی های زندگی و آرامش هاش رو دیدیم و تجسم می کنیم و روزی خوش و خوشبخت شدن و این حرفاست بحث ما در ذهن و همین دیگه آقا داشتم فکر می نمودم که چرا ازدواج می کنیم و این همه فیلم های غربی که افراط می کنند فیلم های ما هم بزرگش می کنند این همه ازدواج رو برای چه شایدم اگه این همه بزرگ نمیشد خوبتر بود چون آقای مکارم(ره) هم عرض می کردند در همین برنامه های هرشب تلوزیونی بعد اذان تهران اینکه الان فاجعه میکنند ازدواج رو و مسئله ی بزرگ می دونند در صورتیکه اسلام اقدرها هم بزرگش نکرده البته ایشون میگفت مهم حتی میگفتن مهمش میکنند و کلمه ی مهم رو به کار بردند خوب حالا داشتیم فکر می کردیم که آقا برای چی و میخواد چطو بشه؟ عقل باید خوب پختگی داشته باشه شاید مردکه مضطر جنسی شده درست این ولی اگر نیازش بر طرف شد یعنی دیگه زن رو نمیخواد ببوستش کنار؟ یعنی مسئله ی ازدواج اینه

مردهای یورپ میگویند ما چرا ازدواج کنیم همه ی زن های این شهر زنه منند(تفسیر المیزان) خلاصه اگه به هم میرسند که غذا درست کنه زنه براش خوب بپز برای ما هم بیار اگه موضوع جنسیه خوب طبیعی است تا یه جا می کشه و عقلانیه که تموم میشه و طلاق حلاله در این صورت میخوام بفهمم که اینا که زیر سقف میرن مسئله ش چیه و برای چی کنار هم جمغ شدند و انقدر فیلم های ایرانی حساس کرده ماجرارو برای چیه و انقدر به قول معروف مهم شده چی بود البته یه عمر میخوان ازدواج کنند و راهشون از راه قبل ازدواج به کلی تغییر میکنه و سرنوشتشون خوب ولی آِیا توجیه شدند که خر شدن با هم باشن یه عمر....

fadre

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

و در این ماه مبارک و ضیافت اللهی خوبه که مردگان و مرضا و بیماران و فراموش شده ها و زندانی ها و سالمندان و اینا رو فراموش نکنیم برای طی طریقت سیر و سلوک خود و نزدیک شدن خود به خدا و کسانی که نیاز دارند رو که بهشون توجه و نگاه بشه وگرنه از جمله گناه کارهایی کردیم که با یاد صرفا خدا و نام بردن اسمش در نماز نزدیکی صورت نمیگیره اصلا خیلی ها به خدا کافر شدند ولی پیامبر مقدسشون رو ببر از جنس خودمونند وگرنه گفتیم بهشتیان می تونند و دلشون صافه که برای دیگران دعا کنند وگرنه جهنمی حاظر نیست جز خودش رو ببینه و گرفتاری های خودش و برای خودش حاظره جان ما رو هم فداش کنه فدای خودش...

haghggh

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب یه مروری بکنیم بر احوالات

گفتیم ممکنه آب خوردن و نوشیدن به خاطر امام حسین(ع) بر کسی حروم بشه و حرام....

گفتیم آیت الله حائری فرموده بودند: یکی از علل گرفتاری به غرور این است که است که انسان پیش از این که نیت را ارزیابی کند عمل را ارزیابی می کند.

البته الان پیداش کردم و کامل می کنم... اما اینکه خدا زود گول میخوره توکل کنیم با نیت حالا ما فتنه داشتیم نمیشد فضامون مجرمانه بود قبلا نیتمون خالص بود تا حدی ولی گناهکار شناخته شده بودیم از در و همسایه و نزدیک و دور که میخوندند نامحرم ها حرف دلمون رو بد میشد لذا نیتمون رو خوردیم چون فتنه درست کرده بودند حسودها که ببین این فلان کاره استا ولی تو دل فلان میگه ولی گفتم خدا سریع الرضا است تو میخوای هر کاری بکنی بگو خدایا برای تو میکنم تو هم گناهام رو ببخش به همین راحتی توکل کردی و ترقی..

و اما گفتیم ما نمی دونیم از چی خلق شده ایم شاید ندونیم خوب خدا میگه نمی دونند اینا حالا امام زمان میتونه یه آدمی رو معجزه آسا خلق کنه از طرف خداو فتنه هم نشه؟ با دم دستگاهش؟ خوب عیسی خلق شد در شکم مادر گفتند پسر خداست!!! و معجزه ای که سید حسنی از امام زمان میخواد چیه؟ آیا مثلا گفتیم بهش میگه این حیوان را آدم کن؟؟ آیا میشود در قانون خداوند حیوان تبدیل به آدم بشود اگر میشود چگونه؟ اگر حیوانه پس چگونه انسانی شود گنهکار؟ مرده ؟ زنده؟ چه می گوید چه عقلی دارد؟ نه مثل اون شتره ها آخه پیامبرا اومدند نتونستند از ما انسان واقعی بسازند حالا ازحیوان انسان ساختن کار حضرت خضره..

point8

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم مرور می کردم مطالب قبلمو هم ظاهری و خواندن از رو و هم خطورات واردیه رو دیدیم که ناقصه مطلب یا میشه اضافه کرد

و اما درمورد توکل صحبت کردیم که اگه تقیه نمی کرد شاید میگفت راهرو گر صد هنر دارد توسل بایدش و توسل چون خدا خیلی ائمه رو دوست داره کاربردیه  و چون نوشتیم (و اما درمورد توکل) پس در مورد توکل حرف هم زدیم که آقا دعا بخون همی شما یا گفتیم ذکر بگویی و اینا بهانه است اما یه چیز یادم رفت در مورد توکل و اون اینه که گریه و زاری کنی اینم توکله دیگه و نشان اینه که سیم وصله و الکی نبوده که گریه کردی یه یادی و مایه ای در کاره که خیلی انسان رو ترقی میده گریه بر حسین یا بر گناه خویش که توصیه شده برای گناهان و خود خواستی گناه کنی بر امام حسین و حضرت اباالقضل(ع) گریه کن و احساسات خدا رو جریحه دار کن اتفاقا صحبی میخواستم گریه کنم درمورد کثافتکاریام شنیدم که ضعیف گفته شد دروغه و راست میگفت حسم دروغ بود بعد گفتم خدایا یعنی من بنده ی دروغگوی تو ام؟ یعنی منو نمیخوای؟ بعد از بالا گفتن برو پاشو پلنگ صورتی نگاه کن و در مورد پلنگ صورتی هم صحبت شده در فلوم و دیشب کارتونش رو گرفتم و قصد دارم انشالله تکه تکیه اش کنم بزارم در نت براتون که هر کی بهتر توضیح بده که چی شد این پلنگ صورتی و نکته زیاده ولی توضیح بدهد که چه گذشت پیش خودش برنده است حالا توضیحات شما که به من نمیرسه فضای نظردهی وبلاگ و غیره بسته ولی برنده ای شما از پیش.

 

 

 

و اما در مورد شکوفایی استعداد جوان ها صحبت شد و اینکه مهاجم ما دورگه ای است که از خارج اومده اینکه آقا نگفتیم در فوتبال استعداد ها کشف و شکوفا نمیشه  و جاهای دیگر شاید صحبت شد ولی ورزش مفید نه یا حتی در کاراته و اینا خودجوش اومده ولی الان عربیا میرن از کشورهای دیگه میارند و اینا هم برای پول میان و انگیزه ی مادی دارند ولی فضا برای خودجوشی کاراته و تکواندو و فوتبال نه حرفه ای است و از روی علاقه شروع شده و علاقه یه جا پایان داره در اقتصاد مقاومتی و فشارش که تموم میشه و جایی نرسیده و شکوفا نمیشه استعداد که باید اینجام پول خرج بشه برای استعداد بچه ها و نه مثل خارج به زور کاراته باز بسازند که از نظر روحی و خلقی و عملی از ما بیشتر بلد باشه اصلا کشتی ایران در حدش نیستند و نگاه کنی فوتبال کشور های عربی نسبت به جمعیتش خیلی شکوفا شده که از قطر با توجه به نسبت جمعیتی کمتری که نسبت به ما داره فوتبال ما شکست میخوره که نشان از اینه که ضعیف های ما استعدادشون شکوفا نشده وگرنه در حد ما نیستند اینا اندازه ی یه استان کوچک ما هم نیستند که در حق ما ظلم شده و استعدادمون و...

hasb

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب یه موضوع و کلاسی پیش اومد در کار و چشم و دل ما رو باز کرد که این کلاس های ریاضی و شیمی و اینا علمشون تا چه حد کاربردی است!!! بچه چی یاد میگیره و چه قدر مفیده براش خوب ما مجبور بوده ایم که پیشرفت کنیم و بریم درس بخونیم و ساختمان سازی و اینا هم هست علمش که کاربردی و تخصصی است ولی نمیگم به درد نمیخوره علم ریاضی و اینا میگم در حدش نیست یعنی باید کاربردی یاد بگیری و به این معنا نیست که عقب بمونیم الان جرات نمیکنه دولت طرحی که من فکر میکردم  خودم داده ام رو در فیلم 84 باید باشه که صحبت کردیم یا 85 نمی دونم خلاصه نه بودجه ش هست نه توکلش که یه سازمانی بالاخره باشه که علم یاد بده و تولید صادر و همه جیز توش باشه و هر روز یه ماشین و اتومبیل نو با طرح و ابتکار حتی سفارشی و مخ بچه ها و بزرگان رو بگیرند در دست بجه ها و کاربردی مثلا در بخش تجهیزات اتومبیل در این سازمان که مثل مدرسه و تحقیقاتی و همه چیز هست توش کار بشه و هرکس یه قسمت حرفه ای از اتومبیل رو در دسترسش باشه و زیادی پاس نکنه ترم های به دردنخور دیگری رو  و گفتیم این علم ها به درد نمیخوره و بودجه شم نیست و نیاز به پول زیاده برای این سازمان ولی خوب این نشد ولی طرح دیگه میگیم جدای از اون طرح که بچه آقا حالا که خواهرم رفت  شیراز سر درس این به ذهنم خطور کرد که این چیزارو بگویم که آقا این کلاسا گفتیم چه قدر مفیده؟درسته تا حدی پایه نیازه ولی الان دلسوز ترین  و البته شیطان هم هست ولی کاربردی ترین جایی که هدفمند دلسوز هست بر دانش آموختگان کشوری و لشکری که علم یاد بده و پیشرفت صورت بگیره حوزه است دلسوزیشو میگما که علم زندگی یاد میده و مفیده ولی علم تولیداتی دست حوزه نیست در زمان ما و حوزه زده کنارو دخالت نداره فعلا که هم خوبه که آدم شناسی اگر کار کنند ولی آقا این همه بچه میره سر درس و کلاس 4 تا فوش از روز پیشتر بیشتر یاد میگیره بر میگرده علمشم گفتیم که کاربردی و هدفمند و دلسوز و نمی دونم به درد بخور نیست ولی اگر عرفا بخوان در حوزه و بزرگان بخوان علم زندگانی مثلا که چه باید کرد در قبال بچه داری در قبال پدر ومادر وظیفه چیه علم عملی یاد بدهند و در اصطلاح آخوندان ،استاد پیدا کنیم برای طی سلوک اگر دلسوزانه مهارت زندگی که چه باید کرد با پدر و مادر چه باید آموخت که زندگی کنیم کنار زن و بچه (در مدارس میگم یاد بدهند دلسوزانه) خوب طلاق آمارش کم میشه الان نگاه کنید ما دچار چندگانگی زندگی هستیم علم به درد نخور یاد میگریم به جای علم مفید در مدارس الان نگاه کنید به کره  ی شمالی دین ندارند ولی اخلاق طلاق نگرفتن و جدایی و طرز و سبک زندگیشون از  ما به مراتب بیشتر و بهتره حالا ما نمیدونیم اسلامی زندگی کنیم اروپایی آمریکایی کره ای اصلا مشخص نیست آموزش که ندیده حالا انتگرال یاد گرفتی که گناه نکنی خوبه و بیکار نباشی ولی این انتگرال کمک کرد موبایل بسازی و عملی شد خوب نشد ذهن بچه الکی پر شده توی حوزه هم گفتیم محل فتنه است و شیطان جمعه اونجام و مرکز خطر و قرار نیست همه عالم بشوند بلکه یه عده خدا گقته و من همش مهارت دینی رو تاکید ندارم بلکه سبک زندگی در فیلم عوض میشه درست که گفتیم در مدارسم باید عوض بشه و کار بشه باید کتب عوض بشه حالا چند تا عنصر داریم به درک هر چی خوبه اگر کنجکاو باشی توی اینترنت پدر جد مطالب کتاب گفته شده و وقتتی اینترنت هست و صدا و سیما و ایناخودشون دانشگاه بزرگی هستند صداوسیما و اینترنت دیگه به من چه ایزوتوپ فلان و اول بشم تو کنکور و نمی دونم اربیتال و ایزوتوپ وو رقاابت چهارگزینه ای اصلا کنکور سیستمش به فناست و مال الان نیست و کارو خراب کرده که رقابت بر سر چی اصلا هوش به این چهارگزینه نیست که میدیم اگرم  علاقه هم داشته باشیم به درس کتاب ریده که بتونیم تو این وضع کار پیدا کنیم حالا که کار نیست چی یاد گرفتی هیچی توی مدارس میگما و یه خورده باید خرج کرد نظام عوض کرد نظام آموزشی به فکر کودک بود که ضرر میکنه و اینا و دلسوز بود البته حرفمو زدم فکر کنم.

 

اما درمورد جوانان آقا ما قوی نیستیم فوری هم از روی حس زنانگی و هم حس فرهنگی و حسادت کلا سیستم ما سانسور میکنه فضای جوانی رو به جای که روی اخلاق کار بشه به جای که نیروی کارآمد خرج کنه بیاد فرهنگ بسازه قرص میدهیم که شهوت نداشته باشم به جاش حالا شهوت فتنه است کار نداریم ولی فضای و ایجاد فضای جوان نباید سانسور بشه الان در زمینه ی فرهنگی خیلی ضعیفیم باید دولتی بیاد که آقا خودش دنبال بر طرف کردن کار اداری بنده باشه که نخوام پام تو جایی باز بشه که از صبح تا شب کارم نمیشه باید نیرو فرسته بیاد کار منو بکنه و خدمات بده حالا داشتیم درمورد بسته شدن فضا میگیم آقا درسته عده ای جوان هستند و کنجکاو و از نظر بدی فضای سایبری فیس بوک باید فیلتر باشه ولی باید انقدر قوی باشیم که این فرصتی که تمام کشورها از فیس بوک استفاده ی صحیح می کنند باز باشه برای مام انقدر قوی باشیم و با فرهنگ که دنبال خرابکاری سیاسی اجتماعی و یا فرهنگمون بالا باشه که بچه دنبال چیزای زشت نره ما باید قوی باشیم و فضا بچینیم نه سانسور کنیم نیرو نیست برای حمله باید فضا باز باشه من پریشب رفتم یه مجلسی از این جشن ها و پرشکوه بود و مردم جمع شده بودند خوب همین مجلس فضا رو باز میکنه حالا درسته عید بود نیمه شعبان ولی فضا رو باز میکنه و روزی الهی رو زیاد میکنه یکی میگه من بهتر از این مجریه بلدم و جوان فضاش باز میشه یکی میگه من بهتر میخونم یکی میگه من بهتر از مهمانان حرف می زنم خودش خود به خود فضا ایجاد میشه و جوان قلبش میزنه و دلش میخواد بیادجلو حالا مثال زدیم باید اگر حتی ضعیف کار میکنیم اول فضا رو نبندیم بر جوان که هیچکاری نکنه دوم ضعیف کار کردن بهتر از هیچکار نکردن هست  و رقابت می آفرینه و استعداد شکوفا میکنه ما با جوانان می جنگیم نمیزاریم اگه شعر بلدند خوانندگی کنند اگه فضای خوانندگی من فراهم بشه من اولش بد میخونم درست ولی چون فضا هست رشد می کنم حالا که ضعیفم هیچ کار نکنم؟؟ کارخونه نزنم حالا که پول ندارم و فضا بسته باشه؟ بله ژاپن یعنی از ما باهوشترند که انقدر پیشرفته اند؟ و زمین آتشفاشانی دارند که نمیشه چیزی کاشت درونش ولی فضا بازه حتی فضای گناه درونش که خوب  اخلاقی عقب می افتن ولی میگم بر جوان فضا بازه بیا هرکاری خواستی بکن.پس باید طوری فرهنگ رو پیاده کرد که مردم خودشون پلیس باشند و امر به معروف کنند و نهیش و جلوی راه جوان رو نباید سد کرد یا همش بدبین بود به جوانان پاک و ما و راه و فضاشون رو بست! !

نانا

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما داریم تفاوت شهر و سیستم شما و اینجا (نه سیستم ما) رو بازگو می کنیم نه انتخابات شورا و روستا و این تفاوت میتونه جزئی باشه و راحت با خدا صورت بگیره با یه سلام دادن کوتاه و یه استغفار یا ترک دوری از نماز یا هرچیز کوچیک یا میتونه ریشه داشته باشه در اجتماع و اداره ی بابام مثلا وخودش.

توی سیستم ما توی شیراز که هستم فرق میکنه با اینجا نمی خوام برم تو شورا که رای جمع کنم و بدهید به من اصلا حداقل مدرکشو هم نداریم ولی حالا نمی دونم فضای خونه ما اینطوریه یا فضای شهر یا شما و نت و کلا در سیستم ما و زندگی رو می گویم که هدف وسیله رو توجیه می کنه من این جمله ((هدف وسیله رو توجیه میکنه)) رو شنیدیم از اینور و اونور ولی روش فکر نکردم و کاری نداشتم تا الان که بر زبانم اومد و میگویم... آقا کاش هدف توی زندگی ما و سیستمی که شما چیده اید هدف خوبی بود میگفتیم مثل غربه ولی هدفشم خوب نیست یه نوع سود زیاد مثلا چپاول نمی دونم سود بیش از حد و دزدی اینا همشون دلیل داره محسن جون برای اینا و سیستمشون و هدف مثلا حب لله که نیست چون وقتی محبت خدا نباشد هدف یه چیز دیگری است و دعوا سر یه مسئله ی دیگست توی تهران هم بدتر از شیراز و خلاصه همش سیستم روی بدبینی و جر و دعوا است به جای محبت لله و خدا رو هم گمونم می فروشیم و میخریم پی کارش اصلا خدا وسیله است در این سیستم نه هدف و مردم برای مقاصدشون و تبلیغات و هر کوفتی که شده اسم خدا رو میبرند و سیستم رو طوری چیده اید که اگر نماز هم بخونیم توی شیراز خدا آشکار نمیشه (شیطان و فتنه) اصلا خدا هدف نیست بندگی و اطاعت از خدا معنا ندارد اصلا به چه دلیل خم می شوی جلوی خدا آیا منفعت و سود مالی داره؟ (در سیستم شماها) دیگه از خاشع بودن من سوال نپرس که هیچی دیگه خاضع بودن خوبه خاشع بودن مبتلا همه میخوان در سیستم و شهر شما از هم جلو بزنند به هر قیمتی و چپاول کنند دزدی و گرانی توجیه داره براشون محسن جون! نمیشه محسن باور کن با این سیستم با اون نیت پاکی هم که داشته باشی ساخت باید گول زدن و مخ زنی بلد باشی و... هر چه قدرم شما خوب باشی سیستم خرابه و دعواست بر سر نپذیرفتن حق و اینا اصلا حق گم شده در سیستم شما  و مردم برای خدا کار نمی کنند مثل ژاپن فقط کار و کار و کار و تازه ناراضی هم هستند نسبت به مردم چین و ژاپن و بیشتر بمکیم از منافع کشور و اینا سیستمی که شما هم چیدین خدایی نیست مگر امام حسین  و یارانش شکست نخوردند ولی خدایی شد کار و پیروز نهایی و ماندگار خوب دیگه.

در سیستم شما نمیشه کار کرد و مردم رو به سمت خدا کشانید می دونی چرا که؟ چون به طرف خدا کشاندن در سیستم شما یعنی مثلا یه نوع همایشی در صورت خوب یا اصلا تبلیغ و پیام بازرگانی یا یه نوع مخ زنی یعنی رسیدن به منفعت و سود بیشتر و پول بیشتر یعنی فریب انگار در سیستم شما هر راهی که مونده باشه باقی که شاید به خدا برسیم بسته یا بستید (حالا دقیقا نمی دونم) و دعوا و فریب و همینایی که گفتم هست حالا به به سودش و پول بیشتر رسید فکر می کنی راضیه طمعش هم بیشتر شده در یک کلام برای پوچ تلاش و کار می کنی من نمیخواهم در سیستم شما هدر برم من میخواهم با بابابزرگم و مادر بزرگم باشم با جمعی ازمحبین خدا با جمعی از محبین الله سیستم شما در یک کلام سیستم فساد و دوریی و نیرنگ است و نوشته های من کهنه نابود و قربانی شهوات و هوس ها میشوند و مصرف و خدا دیگر نیست و معامله صورت نمیگره البته منم ضعیفم.

و در خانه ی ما هم سیستم مخ زنی همینگونه است که هر چه خدا خدا کنی خدا دورتر میشود و دورش میکنی و ارتباط برقرار نمیشه و سیم قحظه و قطع از بیخ یا باید فرار کنی چون مورد اتهام قرار می گیری مرا از بهشت کجا بردید و خرج کردید مانند کرم حلزون برای رسیدن به شهوات و لذات و طراوت موقت مانند یک هوس زود گذر خرج و تمام می شویم در سیستم شما حالا گهی نیستم ولی سیستم شما رو میگم و باید دوباره مصرف شد و در مغازه رفت و خریداری کرد و در این سیستم شما حاظر نیستی با خدا دوست بشی همین یه همایشی بزاریم برای افکار عمومی رو فریب بدهیم و اینا.

حالا توی سیستم الهی و اینجا چه خبره؟ اول مردم سردرگم نیستند و دعوا ندارند و مهر و محبت و صفا همین مهر ومحبتی که چشم دیدارش را نه مردم دارند نع دشمن در این سیستم همش من مطرح نیستم من فروتنم و نمازم را برای دیگران نمی خوانم و صرف کردن هوسی که خرج می شود کار و شغل من پخش محبت و عشق است نه دفاع و نمی دونم حمله و دعوا من نظامی نیستم و ارتش من خداست من سردرگم نیستم که باید چه کنم برای شما برای احیانا زنم یا شوهرم و هرکس من جای دارم در قلب خدا

ramz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیروز میخواستم برم پارکا ولی هر کاری کردم وبلاگم باز نشد که بریم پارک بیکار نباشیم بشینیم وبلاگ بخونیم حال کنیم واسه خودمون.

حالا من که مسولیت خاصی ندارم و مسول نیستم ولی کسی که مسئوله و مسءولیت داره اینکه آقا باید درکش کنند کسی که مسوولیت اینو پذیرفته باید درکش کنه الان شاید نه ولی کمتر از 100 سال دیگه حالا اجنه هم هستند ولی تا صحبت کردی یعنی میخوای بکنی صدای تنفست معلومه که میخوای چه بگی آهنگ داره صدای نفس کشیدن آهنگ که نه زبان داره این زبان برای طرفی که مسئولیت شما رو پذیرفته باید درک شدنی باشه و بگه که این الان مثلا میخواد اینو بگه ممکنه شما آهنگی رو بخونی و این سیستمش به قول معروف هنگ کنه که صدای تنفس شما و زبان یعنی زبان تنفس الان در چه زمینه ای است پس باید درک بشیم نه اینکه اگه درک نشدیم این زرنگ تشریف داریم نه طرف که مسئولیتت رو پذیرفته است آقای مسول میگه من درکش نمیکنم ما را به خیر واگذار میشی به بعدی بعد اونم همینطور(اونم احیانا زرنگتره و تیز تر و بدتر و کنجکاوتر بیا درستش کنم) اونم خلاصه نمیتونه آینده ی شما رو و زبان آهنگ وتنفس شما رو بپذیره البته انقدر هام مچل نیستند که نفهمند میگم باید دوطرفه بسازیم با هم انگاری!!! و درسته اسرار ما فاش میشه که فلان بستگی داره سیاستت چی باشه الان علم پیشرفت کرده مردم یه قرص میخورند میرن فضا همش روانپزشکی نیست که و صد البته بستگی داره سیاستت چی باشه الان بچه ها یه کاری روشون میشه که درک نشند و خیلی شیطون بازی درمیارن و چموش ولی سن ما که میرسه ما نیاز به پشتیبانی و دروک را داریم پیش خود پس فرشته ها روی من نمی کنند که تو امشب میخوای بخوابی دارند کنترلت میکنند از روی شعر و متنش نخونی ها فقط آهنگی رو دردلت بساز یا آهنگ مورد علاقه ت رو بدون شعر بخووون مثلا اینطوری یا آهنگ اختراع کن الکی شعرش هم نخون که کنترل میشی خوب حالا من بیکارم اینکار کنم؟ حالا یه آهنگی هم ساختیم کو ارکست؟ حالا ناشناخته ام موندیم کو خدا؟

varzesh

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

رووش فیلمسازی فرق میکنه خوب البته بگم که یه مسئله ای پیدا شد که درمورد دوران کودکیم و سریال هایی که میساختند فکر کردم و دیدم نخبگان و حالا کارشناسان فیلمسازی باشند کارشناسان روانپزشک هر کی بودند براشون اهمیت داشت جامعه و درسته قدرت داشتند در اینکارا زیر نظر اسلام و بزرگان ولی دلسوز بودند در فیلم ساختن ولی الان مشاهده می کنیم بیشتر بازیگران رو بر اساس مدل واقعی می سازند ولی اون موقع مدل ایده آل و واقعی هم شاید مدنظر بوده و یعنی روانپزشکان در یه فیلم که ساخته میشد میزگرد میشدبین خودشون و اصلا فیلم ها روی مردم موثر بود و همه میدیدند و تعریف می کردند و واقعا زندگی انسان رو عوض میکرد ولی الان تصرف بزرگان کمتر شده و جوان ها به میدان آمده اند و صرف نمیکنه برای بزرگان که خودشون رو درگیر کنند و فقط روی خط مشی فکری ناخودگاه بیشتر کار میشه نه روی سبک زندگی چون مردم سبک زندگیشون بیشتر روی فیلمهای ماهواره ای  و ماهواره کار رو مختل کرده درست ولی بهانه ی خوبی نیست که میزگرد روانپزشکانی که در جامعه و فیلم سازی تشکیل میشده تا زندگی مردم رو بررسی کنند کار نشه دیگه و جلسات برای هدف های بلندتر و کوتاه تر نباشه و یه نوع سردرگمی باشه که هدف آینده چیه بالاخره هر جامعه ای هدفی داره تا 10 سال دیگه که باید از نظر فرهتگی برسه بهش و کار بشه ولی الان مشخص نیست الان دیگه بیشتر روی مدل واقعی کار می کنند تا ساخت سبک ایده آل و مدل واقعی که واکسینه شده و قوی هست و در برابر دشمن غرب می ایسته این خوبه ولی شاید توی خونه به پدرش احترام نمیزاره و زنش رو دوست نداره و بدرفتاره ولی دلیل نمیشه واقعیت رو همیشه رواج داد بر حسب اینکه قوی هست و مگه پیامبریم ما!!! و این یه نوع گول زدن حساب میشه و فریب افکار درسته استفاده بازیگران از مدل واقعی تاثیر بیشتری داره تا مدل خیالی ای که حرفش با گفتارش و عملش نمیخونه با هم  و هم به بازیگر نمیخونه حالا هرچه قدر هم روانشناسیش قوی باشه فیلم نمیگره و در سر سفره ی مردم باقی نمیمونه تا مدل واقعی یا حتی مدلی که از روی زندگی خود بازیگر ساخته شده برای قوی تر کردن خودش و بالا رفتنش و پیشرفت خود بازیگر خوب این نوع هم هست ولی دلیل نمیشه همه بی ایراد نیستند و هدف باید جمع کردن سبک ها باشه و دکترین که دوباره جمع بشوند و سبک های جامعه رو تغییر بدن حالا مثال می زنیم که مثلا در یه فیلم 10 سال پیش یه نفر که یه نفر رو میکشت سبک زندگی طوری بود که دنیا به آخر رسیده تا مگر قاتل رو بیابیم ولی الان سبک زندگی ما اینطوری نیست ولی میشه عوضش کرد ما که غربگرا نیستیم...

چند تا مثال هم بزنیم که میشه روش کار کرد الان غرب نگری شده آفت و گفتیم ما زن با مرد نمیشه یکسان پیاده کرد فرهنگش رو هرچه قدر تواضع برای یه مرد خوبه تکبر هم برای زن خوبه که دل نده به مرد خوشکل وخوشتیپ و حدیث حضرت علی(ع) الان دعواست سر مسجد سر باشگاه ورزشی به طوری که معلوم نیست خوبه یا نه و حتی کسانیکه پشت پرده و ماموران گمنام هم سردرگمند که  چه سیستمی و برنامه ای باید در مسجد پیاده کرد و چه قشری بیان الان عمومی نیست چون فرهنگ نساختیم و برای خودشون قانون درست کردند که جوان مسجد نمیاد مگر با شکست عشقی بخوره و برای کار خاص درصورتیکه برای مرد نه زن ها باید فرهنگ بسازیم که برای کوچکترین کارها پاش باز بشه مسجد حتی دکتر ویزیت کنه در مسجد و پاشون باز بشه این فرهنگ غلط ما باعث شده من مسجد نرم چون قشر خاصی میان مسجد حالا ما میگیم باید 20 تا فیلم سریال رو میگیما وگرنه فیلم سینمایی من و شمام میتونیم بسازیم کلا سریال ها رو گفتیم خلاصه 20 تا سریال برای مردها فرهنگ سازی کنند اصلا دید مسولان به مسجد عوض میشه به باشگاه بدنسازی عوض میشه الان من میترسم برم باشگاه بدن سازی چون فکر میکنم فکر غلطی توی ذهنمه که این باشگاه برای افراد خاصیه و دید زنانگی دارم و زن های مسول هم دیدشون به ما خرابه باید بت بشکنیم که مرد ها بیان ورزش کنن با خیال راحت این بت شکستن هم روی فرهنگ تاثیر داره و دید زن های مسول رو هم عوض میکنه حالا زنا نیان تو خیابون بشینن همین فیلمای ورزش ما رو ببینن بسشونه! ! !

ear

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا به دلایلی از جمله منیت خویش و خود پرستی باشه هر چی باشه پیش میاد که دنیا و عالم و خدا و همه چیز در نظر انسان کوچک میشه حالا یا هم خودش بزرگ میشه و میکنه یا هم اله در نظرش بزرگ میشه حالا نمی دونم چی بگم... بگم مثلا دنیا در دیدش کوچک شده خوبه یا بده خوب آدم سالم باید از لذائذ لذت ببره یعنی میل لذت پول لذت زن لذت ریاست لذت و سرگرمی هرچیز اول وجود داشته باشه بعدش انسان خودش خود به خود بزنتش کنار خوب پس اله چیز خوبیه اله انسان رو سرگرم میکنه بعضی ها اصلا دوست ندارند هیچی سرگرمشون نمیکنه هیچی لذت نداره براشون اینا دنیاپرستند نه که میل به دنیا ندارند و پرهیزگار و زاهد باشند نه انسان باید خوش باشد باید زمین فوتبال رو نگاه میکنه از سبزی اش هم خوشش نیاد باید از فوتبال نگاه کردن لذت ببره از با خانواده بودن لذت ببره نه که میل نداشته باشه آدم میره گردش درختان سبز و نهر و میبینه لذت باید ببره بعضی ها از کویر دیدن لذت می برند از ستاره ها رو نگاه کردن لذت می برند اینطور نیست که منتظر باشند که برن توی سوراخ جهنمی که نه بهشت بعد یه لذت آنی ای هم اگر شده که همونم عادتا باشه باشد نه اینطور نباید باشد باید دل آدم باز باشه نشانه های خدا باید طراوت بده نه نا امید چپلقوز ایراد گیر منفی نمی دونم چیز باشیم که آه دنیا چه بده و طبیعت به من اون لذتی که باید رو نمیده بلکه اگر آدم عاشق باشه عاشق رب باشه میبینه از توی خیابون که رد میشه درختان دارند بهش سلام میدن و میکنن و عجیبه خلاصه برای من این بد حالی و سردرگرمی زیاد پیش اومده که آقا ما اهل دنیا نیستیم و لذت نمیده دنیا باید بریم الا و بالله جهنم و بهشت خدا رو ببینیم که اون هست اگر این نظریه ی غلط در حد نظریه باشه و رسوخ نکرده باشه خوب عوضش کردیم ما الان و گفتیم باید خوش باشیم اگه نظریه نیست بلکه احساسی است در من و شما که آقا واقعا ما زهر ماره برامون روز به روز تا امید تر میشیم و هیچی ما رو خوشحال نمیکنه بله درسته خداوند آیت و نشانه هایی داره ولی این ها رو ما کوچک و پند نمیگیریم و خلاصه خوش نیستیم چه باید کرد؟از هیچ بازی ای خوشمون نمیاد چرا؟ چرا دیگه هیچ غذایی رو دوست نداریم؟ چرا هیچ مسابقه ای رو دنبال نمی کنیم دیگه و کم حوصله شدیم و بی رغبت.

در ضمن دوباره تکرار کنیم که به دنیا این نشانه های خدا وکوه و در و دشت و صحرا و طلا و زن و زیور اینا دنیا نیست دنیا یعنی چه پس؟ شاعر میگه دنیا غفلت از خداست ....

امروز راستش توی نماز شب داشتم ذکر یونسیه رو میگفتم که لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین

دو نکته رو گرفتم که اله خوبه باشه ولی اگر خدایی باشه نه دنیوی که دل ما رو ببره خدا میگه من اله تو هستم خوب اگر این ذکر را تکرار کنیم در نماز شب امکان داره دلمون باز بشه و لذت ببریم از اله های معنوی که خداوند جلوی پامون میزاره و اله رو داشته باشیم به شرطی که خدا باشه به شرطی که دیگر اله ها رو دل نبندیم گرجه دوست داریم دوم نکته فهمیدم که لا اله الا انت یعنی تو خدا بزرگی نه اون منیت من تو خدا مطرحی نه من مطرح باشم این من چیزی نیست من پوچه نابود میشه تو میمونی خدا و هستی تا ابد و هرکاری بکنیم تویی باز که مطرحی و باید باشی.پس اله خوبه آدم داشته باشه ولی خوبه که بزنتش کنار و دلیلش هم اله اصلی است که خدا است وگرنه به هیچ دلیلی اصلا صرف نمیکنه بزنی اله رو کنار و برای خدا نباشه وقتی نور اومد شب تاریک رفت وقتی خدا هست دیگه حرفی نیست پس برای خدا اگه سعی و تلاشی توش هست که باید بکنیم برای خدا باید بزنیم کنار اله رو اگرم میبرندمون که هیچ...

kal

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیشب رفته بودیم بیرون یه فیلمی گرفتم از داستان های صمد ... این آقا تلوزیون ما نمیتونه نشون بده ولی چیزهایی رو مشخص می کنه حیوانیت و بوس کردن اینا حالا من نمی دونم چه طوری توضیح بدم که نه سیخ بسوزه نه جیگر ولی اینکه آقا گناه بده و خدا می فرماید اگه نکنه فرد با ایمان براش بهتره اگر بوس و موس ها رو نبینه ولی با دو نکته میخوام مسئله ای رو باز کنم آقا ما که زن نداریم ولی فکر می کنیم اگه بگیریم خوشبخت خواهیم شد و فکر می کنیم از درون که مشکل اصلی اول ما اینه درصورتیکه علمشو داریم که زن گرفتاری و دردسر سازه ولی باورشو نه یعنی همه ی زنان رو خوب می بینیم درصورتیکه این طور نیست حالا دو نکته رو هم خواصی باز می کنم ولی میگم که که ندیدن این فیلم ها که همدیگرو بوس میکنن برای مردان با ایمان بهتره این رو تذکر بدیم ولی خوب شیطونه دیگه نفسه دیگه میسازه برای خودش بزرگ میکنه مساله رو و می پیچونه طوری که خودتم نمی فهمی چی شد و کجا رفتی لذا گناه توجیه نداره ولی همه اش این مساله نیست نکته ی اول میگه در زمان پیامبران قبل مانع نشدند که آمیزش حیوانات رو با هم ببینید یا خیر در صورتیکه الان که زن پرستی رخ داده و در زمان پیامبر زن پرستی بود ولی زن نه علمشو داشت نه موقعیتشون نه خرد جمعی بود و اینا که موجود ضعیف دوم جامعه بود که پیامبر بهشون ارزش داد در اون زمان این حرکات حیوانات رو منع نشد که نگاه کنید یا خیر عقل داریم ما الان هم حیوانیت های انسان ها زیاد شده بازم عقل داریم و ایمان پس منع نشده از دیدنشون!!! کما اینکه بعضی ها دکترند یعضی ها فضول نکته ی بعدی میگه که آقا ابراهیم (ع) بت شکست ولی پیامبر ما اینکار را هم نکرد و اصلا نزدیکشم نشد(ازکی) حتی توهین هم نکرد ولی ابراهیم بت شکست یکی از بزرگترین بت های درون دل ما مردان مخصوصا ازدواج نکرده و پسرها زن ها هستند ابراهیم برای مبارزه با بت به جنگ با وی رفت روبرو شد شکست برای مردم توجیه کرد که آقا چرا اینا دفاع نمی کنند از خودشون این ادا و قر ها و افاده های این زن ها چه شد؟ خوب یه راهش ازدواجه که بریم زن بگیریم روبرو شیم با هم یه راهش اینه که توی فیلم روبرو شیم و لزوما گناهی هم نکنیم ولی بفهمیم که چیزی نیست و خوشبختی در زن گرفتن نیست مثلا یه راهش اینه که بریم زندان طرف بشن پسرها با زن های خائن و بشینن به گفتگو و حتی ازدواج موقت با اینا!!! آقا صدا وسیما که نمیتونه زن ها رو روبرو کنه و فحش بده از یه طریق دیگه پسرها می فهمند که چه گولی خواهند خورد و دستشون رو نمیگیره البته اگر از اول پاک بمونن بهتره درست ولی در این زمونه؟؟؟ همه هم مثل هم نیستند مثلا بیماری من با شما فرق میکنه که فیلم صمد رو ببینیم من با دیدنش فهمیدم در دلم زن ها رسوخ کرده اند و بت من شده اند و دستم را بسته اند این اله ها در صورتیکه چیز خاصی نیستند که نجات بدهند حیوانیت ایشان من را از دست غصه و غم و گرفتاری مگر ایمانشون از زن گرفتن نصیبمون بشه و باورم عوض شد که چیز علی حده ای نیست و هم اینکه علمی که داشنم که زن گرفتاری است سر جای خودش ولی باوره عوض شد دوباره...البته در سنی نیستم که با دیدن همچین فیلم هایی هیجان زده بشم و از خود ی خود ولی بالاخره اگر حدیث بود که آمیزش دیگران رو نگاه نکنید یعنی آمیزش حیوانات که در دوران پیامبر هم بوده است که و این حیوانیت ها را نگاه نکنید پس چه طوری فیلتر می کردند سایت هارا و خلاصه همه درگیر میشیم ولی مومن اگه باشیم بهتره برامون چون مومن چیز دیگری رو درک میکنه از این عبرت ها که مثلا حیوانیت های زن و مرد هم هست همش که صدا و سیما مستقیم نیست...ولی نه که دین و مذهب رو بفروشیم یا بدتر شویم یا از بوس و اینا فراتر رویم که بدتر میشه و خدا هم تو قرآن صحبت هایی از جاهایی کرده اصلا ولی نه جای حساس مرد و زن... و رده بندی هم داره فیلم ها نه همش مستهجن باشه...

paresh

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم به یه موضوعی فکر می کردم بعد یه موضوع دیگه باز شد بعد گفتم خوبه یادآور بشم اول به خودم بعد.

موضوع اول این بود که آقا در روایات کجاش اومده که بعد رسول الله(ص) که گفتیم بالاترین مقام خواهد بود از ازل  تا حتی ابد این روایاتش چیه بعد دیدم که جبرئیل (ع) هم در معراج نتوانست تا جایی که ما نمیدونیم کجاست عروج پیدا کنه حضرت رسول الله (ص) و نابود میشد اگه بخواد برسه بعد موضوعی که متذکر میشم و برای خودمم خوبه گفتنش این بود که رسیدیم که یکی از معنایش اینه که شما هرچه قدر در عرفان بگیم در الهیات بگیم در هر مقام اندیشه و هر جا نفوذ پیدا کنی قبلش فرشته ها برده اندت و در اینکه به این مقامات ما رسیده بودند و ما هرچی میگیریم از ایناست حرفی نیست که بالادست ما زیاده فقط حضرت پیامبر (ص) خارج شدند از حیطه ای که کسی وارد نشده است تا به حالا وگرنه تمام افکار نو و تازه فکر شده بوده حالا کاری به اختراعات نداریم که بر حسب نیاز بشر ساخته میشه و یه نوع غریضه حساب میشه و داریم میگیم مثلا شما اگر عارفی رو پیدا کنید بگید شعر بگو همون شعرهای معروف حافظ رو از بر هست و حفظه بگی بهش چه طوری از حفظی خوب در سیر و سلوکش رسیده بوده است و این نه کار خودش بوده نه کار حافظ معلوم نیست از کجا رسیده و معروفه بین قدسیان و ملائکه و دست به دست شده و قاطی پاتی و یقه ی یه نفر رو نمیشه گرفت که میداین (made in) کی بوده بالاخره حرف دل خیلی هاست منتهی ما نمی فهمیم چه شده و از کجا اومده و در سیر و سلوک ما نیست مثلا شعر حافظ و شعر شهریار و مولوی و اینا حرف دل ما نیست ما عقبیم ...

گفتم که ما از حیطه هم نمیتونیم خارج بشیم و باید بندگی مونو بکنیم در واقع و بعضی ها زرنگند از بالا می گیرن بعضی ها دزدند از بالا میگیرن بعضی ها پررو اند از بالا می گیرن و منبع الهی بعضی ها خیرشونه بهشون میدند ولی باید هر چی هست خودمونم بفهمیم چی داریم میگیم و تفکر داشته بریم یعنی داشته باشیم وگرنه اگه من یه چیزی مخصوص خیلی ها بگم از منبع بالا بدزدم خودمم اولش نفهمم چی شد بعد همین باعث خوشحالی منم میشه و تاثیر خوبی در روحیه ای که گناه کرده بودم که بهم داده بودند و وصلم کرده بودند گرچه خودم نفهمم چی گفتم همین باعث شاد شدنم میشه و دعا هم شما بکنید برای من تاثیر داره حتما حتما ولی دزد زیاد شده در کل

21 اردیبهشت 1392 &ttp://ali.bloglor.com/p58.html

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب مخم امروز مشغول شد به سوریه و آینده ی ایران که بالاخره امام معصوم میخواد بیاد یا نه بین ما یعنی اگه بخواد حکومت مهدی (عج) در ایران پیاده بشه جنگی خواهد بود بین خودمون مثل سوریه و بدتر از اونجا هم ولی موضوع اینه که در قبال و در برابر چند سال پیش چرا ما ضعیفتر شده ایم و جان بر کفان ما گرچه امکانات قوی شده ولی جان بر کفان خط رهبری از جوان ها خیلی کمتر شده اند که تعصب داشته باشند و آماده باشند در حالیکه چند سال پیش قوی تر بودیم از نظر انسانی و دینی و غیرتی و سوریه هم مردمش پذیرفته  اند جنگ رو چون قبلش از دشمن صهیونیسم و آمریکایی شکست خورده بودند و این سرانجام فساد هست در کشوری اگر رخ بده اگر چه کشور دینی ما باشه راحت حکومت و مردم شکست میخورند دیگه دنبال فلسفه و نمی دونم روان و نمی دونم اقتصاد و اینا نباید گشت که چرا مثلا در سال فلان ایران دچار فلان دیکتاور شد و یا انقلاب اسلامی اش دچار شکست شد خدایی نکرده میگیما چرا اینطور شد خوب معلومه دین و مذهب و ایمان جوان و به حظور شما عرض شود غیرتش رو دزدیده آمریکا و فرهنگش اونموقع.

حالا ما داریم موضوعمون بررسی می کنیم به اختصار در مقایسه با چند سال گذشته و راه کار هم نمی دهیم چون در حدش نیستیم فقط می گوییم چه شده است و اون صحبت اینه که حرکت خودچوش چه در ارتش فیسبوکی سایبری چه در بین آخوند ها و روحانیون عزیز کم شده و خودجوش نیست دیگه و پولیه و هدف کوتاهی رو در نظرشون هست کارشون عالی و بیست ولی افق ها که حتی میتونه خیال باشه و واهی باشه کنار گذاشته شده وبر حسب منطق و روال خاصی است الان حرف زیاد شده در اینترنت و سر همه رفته در فیس بوک ولی پول حرف اول نیست مثلا آمریکایی ها در عراق برای پول جنگیدند و شکست خوردند اصلا عراقی ها نجنگیدند ولی ما اگه قراره برای پول بجنگیم هم نمیشه اول برای خدا نیست دوم مگه جانم رو از سر راه آورده ام که برای پول بجنگم سوم الفرار چهارم و پنجم که با دشمن قوی که بین خودمون باشه که باید هر لحظه آماده باشیم که امام زمانمون بیاد اینطوری نمیشه جنگید باید مردم خود جوش باشند وحزب داشته باشند جوان ها و غیرت و هر لحظه آماده باشند خودشون سیاست داشته باشند کما اینکه غلط باشه الان کشور در دست جوان ها نمیچرخه و اول عقل و منطق سیاست شده در بین خودمون عرض می کنم وگرنه رهبر عظیم الشان (ره)چشم انتظار ما جوان ها هستند که کاری کنیم و با عقل نمیشه جنگید و دوران هشت سال جنگ تحمیلی عشق بود که بدون هیچ چیز موفق و پیروز شدند یاوران خمینی کبیر(ره) و درسته که امکانات رفته بالا و دیگه جنگ موشکی و سایبری و با امکانات خاص هست که نیاز به جوان نیست که جونش رو به کف آره بله ولی ما حکومت جهانی مهدی (عج) رو می گوییم که انقلاب بدتر از سوریه در ایران خودمون هم رخ خواهد داد بر اثر پذیرفتن  و نپذیرفتن حق و صحبت همینه که آقا چندین سال پیش که جنگ سوریه نبود ما جوان ها صحبت از سفیانی میشد و تحرکات سوریه و صهیونیسم آماده تر بودیم و ساکت می شدیم با این صحبت ها و گوش جان میدادیم که چه خواهد شد ولی الان گوشمون سنگین شده و حتی از انقلاب و احتمال ظهور هم کمتر شده و آمادگی ما کمتر شده هرچه ما آماده تر نباشیم ظهور که امری است که ما را از بدبختی نجات می دهد کمتر میشود ظهور و رسیدن رحمت و فرج از سوی امام زمان یک مرحله اش تماشای ایشان است وگرنه کلی رحمت از سوی آقامان به ما میرسه که خبر نداریم و معلومه اگر گناه کنیم از خدا دور میشویم این معلومه و عقب می افته رحمت پس باید حرکت خود جوش فراهم تر شود نه هر که داد زد و شلوغ کرد و حق هم میگفت دستگیر شود حالا مثال زدیم ولی میشه در کشور ما و هدف آمادگی و تشکیل حزب از جوان ها زیر نظر جوان های عاشق و غیرتی است که حزب بزنن و شروع کنند به کار و مشغول باشند جوان هایی که زن ندارند که گرفتاری داشته باشند و سرشون تو کاره نمی گم راهنمایی نشوند بلکه راه باز باشه براشون برای جلو آمدن و حرکت خودجوش وگرنه نمیشه شیوه ی جنگ را صادر و نشر داد بلکه دشمن هوشمند است و جوان خودش میدونه وگرنه پول گرفتن بد نیست و شغل جنگی داشتن ولی اونطرف راه باید باز باشه بر مومنین جوان. حالا من نمی دونم این آمادگی کمتر شده به خاطر اینه که پوشاندن مسئله رو با فشار اقتصادی ای چیزی و چرا مجالس جوانان کمتر شده است شور و شوقشان که هم اجازه ندارند تشکیل بدهند هم پولش نیست

خلاصه درسته که تحدید آمریکا و دشمن کمتر شده و یعنی ما قوی تر شدیم از نظر امکانات ولی آن شوری که در جوان ها می دیدم کم گشته و امور دست جوان نمیچرخه و نمیزارند.

delgosha

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم آهنگ نوایی محمد اصفهانی رو گوش میکردم و یاد اون دهه ی گذشته بر ما افتادم و صدا وسیما ، یادمه آهنگ نوایی رو میزاشت صدا و سیما و یه مرد با لباس عربی یا محلی  می رقصید یا این و اونور در به در بود و هروقت ظهری بودم یعنی میخواستم برم مدرسه تلوزیون هر روز میزاشت بعد این نوستالژی ما رو کشوند به مجری های زن اون دوران برنامه ی کودک و این ایرادایی که میگیرم قبول دارم که الان دوره زمونه اش عوض شده ولی خوب اون موقع زن های مجری برنامه ی کودک مخاطبانشون رو مرد تلقی میکردند و محبت زنانه ی خودشون رو خرج نمی کردن گرچه ما بچه بودیم ولی مرد به بار می آمدیم و هیچکس توجه  و مهربون نبود با ما کودکان پسر!!! و این خودش که منبع مهربونی و محبت نباشه ما رو می کشاند که اگر بر فرض مادرمون هم بوسمون نکنه و زن تو کار نباشه اگرااااا اینطور باشه هم سر نماز با خدا دوست می شدیم و به این سمت حرکت می نمودیم خودآگاه و نا خود و مهر و محبت خدا حالا می فهمم چقدر خوش بود غربت و زنی در کار نباشه که هواتو داشته باشه و صاحب داریم اصلا ما و مهر و محبت و عشق داشته باشه چقدر خوبه خوب عشق زن دردسر آوره ولی الان شما نگاه کن دخترها و یا زن ها جوان رو میارند کلی محبت نشون میده فقط مونده بگه می بوسمتون و بیان توی بغلم!!! خوب میگم جو تغییر کرده و چند روز پیش شبکه ی چهار دیدم دو نفر دارند صحبت می کنند با هم دقت کردم یکی اشون یه پیرمردی بود که داشت سوال می پرسید بعد دیدم که بله این پیرمرده مجری هستند و کلی تجربه دارند ولی داره سوال می پرسه و خیلی خوشم اومد آخه من از پیرمردا خوشم میاد یه منبع تجربه هستند هیچ یه احوالات و سیری خوش دارند و عارف بهش میاد پیر باشه اصلا و کلی دلیل دیگه که مثلا دیگه رفتنی اند و میگم اگه مجری پیر باشه کلی تجربه داره کلی چیز میز میدونه سوال پرسیدنش جالبه و فهم و عقلش وخوبه پیرمرد باشه مجری تا جوان نادان بی خرد...