اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سلام ولی من فهمیدم سه روز نمیتونم بدون خانواده زندگی کنم وقتی بچه بودم تو کوچه فوتبال بازی میکردم چند تا کوچه اونورتر یه پسر مجردی زندگی میکرد یه بار از دوستم و همسایه ش پرسیدم این که زن نداره پس این زنه کیه از خونه ش بیرون اومد بعد گفت این زنها همیشه میان خونه ش و هر بار با یه زنی هست!! خلاثه پاک و مجرد هم بخای بمونی باز حمله بت میکنن!! آقا ما دیروز صبح تنها بودیم خونه و خانواده م کلا مسافرت بودن بعد یه زن زنگ زد درب خونمون رفتم پشت آیفون گفت میشه چند لحظه بیای دم درب چندتا سوال دارم منم که نمیدونستم کیه گفتم ببخشید من مامان بابام خونه نیستن بعد گفت از همین پشت آیفون یه لحظه چندتا سوال دارم اینکه ماموران پاکبان میان شبها سربزنن و مثلا کاراشون رو بکنن گفتم بله میخاستم تشکر کنم ازشون حالا من خبرم ندارم ازشون و نمیشناسمشون که فورا گفت آشغالها رو روزای زوج ماه جمع میکنن؟؟ گفتم بله روزای زوج گفت روز زوج ماهانه گفتم بله خلاصه من داشتم پشت آیفون میدمش یه زن با عینک دودی بود بعد گفت فاملیتون چیه شما گفتم رضائیان بعد گفت رضایی بعد گفت شماره تلفن مامان یا باباتو بده منم گفتم شماره بابامه و شماره همراه بابام رو دادم ×××××××۰۹۱۷ خلاصه بعد گفت یه کاغذ میزارم زیر درب خونه تون مراجعه کنید به نزدیکترین چیز از این بازیافت ها مثل فلانجا و فلانجا گفتم باشه و خدافزی کرد و رفت خونه همسایه خلاصه گذشت و امروز صبح من خواستم بخابم چون دیشب نخابیدم بعد قبل از اذان ظهر خواب بودم و قبلش ساعت گوشی گزاشته بودم برای نیم ساعت بعد از اذان بیدار شم موقش برسه نماز بخونم تو خواب بودم که دیدم دارن دوباره زنگ درب میزنن فورا از خواب ناز بیدار شدم رفتم دم آیفون دیدم یه جوان هم سن خودم با یه نیسان پشت سرش گفت شما چیز میخپاستین نفهمیدم اصلا چی گفت و چی کار میخاست بکنه گفتم نه گفت مگه پلاک ۱۱۳ نیست گفتم بله کوچه چند گفتن گفت کوچه ۵ بعد همسایه کناریمون بنده خدا صداش رو شنیدم گفت که گفتن منزل کی و فامیایش چیه بعد دیدم مرده جواب نداد و بعد از چند لحظه زنگ زد به یه زنی گفت خانم من کوچه ۵ پلاک ۱۱۳ هستم میگن اشتباهه بعد گفت آهان پلاک ۱۳۳ و بعد رفتش خلاصه با ماشینش و من پشت آیفون بودم رفتم دوباره خوابیدم تا ساعت ۴ و برای نمازم بیدار نشدم 

خلاصه اولا بگم نمیشه تهمت زد به پلیس و اگه پلیس مشکوک بشه به هرکس غیابی وارد خونه ش میشه که چه خبره و ما تو فیلمها برای مجرما دیدیم که چکار میکنن و منم مخصوصا قبلا احساس میکردم که پلیسا هوامو دارن و اینکارا میکنن و من مدام در جنگم و صحبت های جنجالی و غیر قانونی میکنم و هنوز خعلیا نمیدونن من معتاد به مواد مخدر نیستم و شراب نمیخورم و زنا نکردم و همش مشکوکن بهم حتی اقوام و فامیل و دکترا خلاصه من به پلیس تهمت نمیزنم ولی میخام بگم وقتی دین و ایمان نباشه بعد پلیسا میشن دزد و نیسان میارن جلوی خونه ت اگه میخاستن امتحانت کنن با نیسان نمیومدن و شماره ی پدرتو و خانواده ت رو دارن که الان مسافرتن و شماره منم به خاطر کارای خطرناکم حتی پلیس ها هم ندارن و تو باهم زنه میگفت من بابام پلیسه شمارتو بده وگرنه پدرتو درمیارم و میگفتم من بالاتر از توعم که شماره مو بهت ندادن و نمیدادم خلاصه میبینی مجرما میشن پلیس و پلیسا میشن دزد اگر ایمان نباشه و دکترها میشم قصاب و روانشناسان مخ زنها رو میزنن که شب باهاشون بخابن وقتی ایمان نباشه و نماز نمیخونن هرچقدر نظارت هم باشه فساد رخ میده و کار خودشون رو میکنن و ما که رندیم بیشتر پلیسا بهم مشکوک میشن چون طبق قوانین عرف و دنیایی کار نمیکنیم و حرف خودمون رو میزنیم لذا درسته جاسوسان در زندگیمند ولی میبینی جنگه و هر کی میخاد کار خودشو بکنه و بجای مراقبت و ترسیدن از من میبینی امنیت نداریم و میفرستن مارو تیمارستان و به مامان بابام میگن باید بره تیمارستان تا دکترا منو ببینن و قرص بنویسن و بدبختمون میکنن برای تشخیص بیماری چرا چون جنگه و ایمان نیست و معنویت و تو خارج شما بیشتر این چیزارو میبینی که پلیس قدرت داره که تجاوز کنه قدرت و امکانات داره که دزدی کنه البته امامان پیش دکتر یهودی میرفتن برای جراحی و ممکنه دکتره مومن نباشه ولی حاذق باشه و خیرخواه بعد یهو میبینی وقتی پلیسا دزدن و خلافکارا پلیس انتظار دارن با اسرائیل بجنگیم و آمریکا!! بلکه خانه از پای بست ویران است یه عده ساده هم طلاهاشون رو برای غزه و لبنان میدن البته الله اعلم ولی وقتی ایمان نیست اینجا آمریکاست و اسرائیل البته من تهمت نمیزنم و رفتم ربع ساعت پیش نگاه کردم دیدم پلاک ۱۳۳ تو کوچمون هست ولی روم نشد زنگ بزنم بگم نیسان برای شما اومده بود صبح؟! ولی ۱۱۳ کجا ۱۳۳ کجا؟! خلاصه امشب مامان بابام از سفر برگشتن و دیدم سه روز بدون خانواده نمیشه زندگی کرد!!!تازه من همش تو خونه م و کار به کسی ندارم و شغلی هم ندارم حساب کن با این فعالیتام در مجازی بخام برم کار کنم!!!

  • محمد علی رضائیان جهرمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی