قدرت کاذب

یه موضوعی که تازگیا بهش فکر میکنم و عقلم رسیده و بیشتر بحث بشه خوبه اینه که رمال ها قدرت هایی دارند نه اون شیادهاشونا نه بعضی وقتا حسادت میکنم که چرا نمیشینم زوری ذکر بگویم و معنویت و قدرت جلب کنم ولی اگر برای دنیا و مردم باشه و برای خدا نباشه قدرت کمتره یعنی گذشته از رمالها بزرگان که توجه شون به ما جلب بشه و نگامون کنن یا یادمون کنن در ذهن یا صحبتی کنن چیزی خوب به ماهم رحمت میباره لذا میگن پیش افسرده و ناامید نشینین و کاره شیطانه وسوسه وسواس و ناامیدی و ترس و اینا که استعدادش رو در ما بیشتر میکنه شیطان حتی شیاطین هم از قدرت پروردگار استفاده میکنن و موجودات قدرتمندی ان من خودم قدرت داشتم ولی از مواقع وبلاگدهی و عکس گذاشتن و چت کردن و حتی بعضی مواقع صدام که بالا بیاد و یا با بعضیا که همکلام شم بسته و جدای و با توجه به رندی و مصلحت نورم کم میشه و از قدرتم کاسته دنیا دنیای از دست دادن انرژی است و نور و یه آدمی میشم بعضی مواقع که حتی گناه هم نکردما ولی هیچ جذبه ای ندارم و قدرتی و همش خرج یا دزدیده شده رفته و کسی که ازدواج نکنه قدرت داره زن هارو جذب کنه حتی با خیال شهوت ولی بعدش عواقبش دست خودشه اگه پاک میماند و فکر بد درمورد زن مومن نمیکرد بهذصلاحش بود ولی و من یادمه ایامه کودکی مثلا همیشه میگفتم که چرا این همه دوست دارم به جنس مختلف فکر و یا حس میکردم زنا دارن نگام میکنن همش ولی الان هیچ قدرت جذب خاصی ندارم و نیروی جمع کردن شما اگر شیاطین رو رندانه سر یه میز هم جمع کنی و توجه شون رو جلب کار بزرگی کردی که باید پیامدهاشو قبول کنی اگر توطئه درکار نباشه و دسیسه و خودت رند باید باشی که بدونی چه باید کرد نه پیرو شهوات و هوس ها لذا عکسام که پخش شد در نت اون حس دیده نشدن و‌نشناختن ظاهری خود و هوس هایذعاشقی پرید و دیگه امید شیاطین و یه عده نیستم چون عکسامو همه دیدن هک بهتر شد و قدرت کاذب رفت و البته هم خودم ضرر کردم از نظر رحمت هایی که خاص بود خوب یه انرژی هایی بود که داشت هدر میرفت و اگه حس بازیگری داری فیلم از خودت بگیر بزار مثلا تو آپارات و نشون بده تا هواش از سرت بره اگه زن نداری ! ! والبته ضرر هم داره اینکارا.

یالا

دیروز رفته بودم یکی از حرم ها و کلا احوالم متغییر شد الحمدلله خواستم عرفا رو متجسم بشم ولی انگار پیشم بودن و درونم اونجا تو حرم نور تام بود و حین نماز و دعا لازم نبود اختیاری زوز بزنی بلکه خودت نبودی و خودت که نباشی ریا نیست و نمیخواد لحنت رو عوض یا صداتو بلند و یواش نه دیگه اون نیستی اگه خدا کمک کنه چون شیاطین دوروبرت نبودن و دیگه چیز دیگری که فهمیدم آنکه تو حرم فرشته ها هستن و ارواح مقدس شما بشین یه گوشه دعا و خیراتم نکردی هیچ فقط به یاد بیار بابابزرگت رو افراد مرده رو همین که خاطراتت رو هم مرور کنی یا آلبوم عکسشون رو بیاری حرم و نگاه کنی خیرات و دعاشون کردی چون در نور تام حرم اهل البیت جایی است که فرشته ها عبور و مرور میکنن و به اصطلاح پاتقشونه پس به یاد پدر و مادرت و امام زمان باش مثلا و نمیخواد تو حرم حتما نماز بخونی اگر چیزه حتما حالا و اگه یاد کردی و خیری هم خواستی و ذکری هم گفتی چه بهتر و بزرگان همینم که نگامون کنن و توجه کنن به ما و توجه ت جلب بشه خاک را کیمیا کنند و نوری میرسه بالاخره قبلانا میگفتم این دوربین هایی که تو شکم مادر رو رنگی و فیلم میگیره آیا پشت دیوار رو هم نشون میده به راحتی یا میگفتم میشه کاری کرد که دوربین داخل مانیتور گذاشت دوربین جاسوسی چون عکسش رو تو اینترنت دیده بودم ولی دیگه فرقی نداره برام بله و فکرم رو مشغول نکرده این روانشناسای ما هم هرکاری کنی به بالاترش فکر میکنن یا ضدش یا خصوصبا دیگه و درکمون نمیکنند مسولان نظام!!!حالا فرضا افکار ما هم بچه گانه باشه که دلیل نمیشه...

عقب نشینی بچه گانه گذشته

یه چیزی که امیدوارم همه جا درست بشه و قبلا مشهود بود بیشتر در بین زنان پلیس و امنیتی خاله زنک بازی بودی شما حق نداری در منسب قدرت حتی اگر پلیسی از جانب نفس خودت و نه از جانب رئیس دادگاه بخوای انتقام شخصی بگیری در زندان حتی اگر زنا کنه جوانی و یا تریاک و مواد مخدر قاچاق کنه و اینا شما حق نداری حساب شخصی حتی وجدانی انتقام بگیری بله ما یه جا گفتیم زن خره یا اومدیم از فواید مجردی گفتیم جوانی کردیم و زن شدیم ینی خر شدیم گفتیم زن گرفتن بده و حضرت مسیح علیه السلام هم زن نگرفته و نمیگیره تا قیامت اگرم بخواد زمانی حکومت آشکار که هیچ وقت آشکار نکرده اند ایشون و اگر فرهنگ زنان ما اونقدر رسید که ایشون کنار رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اومدن و کنار حضرت بقیه الله ظهور کردن اون موقه ایرادی بر فرهنگ زنان و بازجویی و مجبور کردن ایشان به ازدواج نخواهد بود چون روایته که ایشون تا قیامت زن نخواهن  د گرفت حالا تکلیف واجب نمیکنم من ولی اگر روزی خر شدم مثلا من و نوشتم زن گرفتن به خاطر حضرت مسیح سنت نبی نیست و نوشتم تو وبلاگ بعد اگر نیازی چیزی بود زد به سرم که زن بگیرم انگار یه عده پلیس و قدرتمند آماده گذاشتن که مارو خورد کنن به خاطر حرف گذشته و مسخره و خورد و نکوهش و بدتر از اینا بله زبان مردم رو نمیشه بست ولی میشه ها حالا ولی چرا قدرتمندان و پلیسان و مسولین خورده حساب دارن بدبخت احمدی نژاد با این همه خبرنگار فضول و استیزاح مجلس اینا باید رفع میشد و بهتر شد مملکت مگه خاله زنک بازیه؟!!!چقدر من قبلا احتیاط کردم که کارم خراب نشه حتی کار نزدیکان به وبلاگم و پلیسا چقدر دشمنی و کینه بود و حساب شخصی افراد که جوابگو باش و خورد شو و حساب کار دستشون نبود و ما باید عقب میموندیم کار مملکت بچه بازی نیست...حالا یه حدیش در مردان ظرفیت هست که مرد میشه ولی میدونی حتی این خاله زنک بازی در بین زن ها اگه شوخی هم باشه چه خطرناکه؟شوخی با زن نامحرم برای هر کلمه ش روایته که نمی دونم چند هزار سال شاید هزار سال عذاب یا معطلی داره قبلا زنا بیشتر هوامونو داشتن و ما رو عقب نگه داشته بودن و امیدشون بودیم حالا نه

نوبخت

خوب حالا باید برای دمیدن روح دین در این بازه ی زمانی یه کار دیگه م بکنیم یه زمانی بود که افراط افراطیون با آرزوی سلامتی طوری بود که نمیشد درمورد حضرت آقا صحبت کرد اصلا چه برسه بیماریشون و ترس بود و یه سری آدمای مافیایی بحث میکردن و علما خوب اون برمیگرده به حیطه ی زمانی خودش با اون شرایط بیشتر سیاسی تا جاسوسی آقا برای حفظ نظام سیاستشون این بود و نمیشه خعلی ایراد گرفت راه مملکت هم یه چیز دیگری بود و شرایط حساس دشمنی و نامعلوم و ناشناسای بودن حق که مردم در چه جبهه ای اند و یه مرتبه جاسوسان و دشمن خارجی یه توطئه ای میکردن یه گروه فداکار اسلامی فدای اهداف جاهلانه میشد حالا کار نداریم به قبل الان افراطیون کوتاه اومدن باید دوباره مجالس بحث و گفتگو زیاد بشه الان من یه کارایی دارم میکنم خودم میبینم به پای من نرسیدین به حرفای حضرت آقای خامنه ای (ره) نرسیده یم یعنی پخته نشده دم نکشیده و داره هدر میره آقا آگاهی نیست روانشناسان باید گروه تفکر و حزب و اتاق فکر داشته باشن که الان سیاست امروز و برنامه دشمن چیه نباید ماسمالی کرد دست های پشت پرده با مدیریت انقلابی و مذهبی و کارشناسی شده نه تنها باید حزب داشته باشن و بشینن گفتگو کما اینکه نظر تنها هم بدن بلکه مردم هم باید عضو جزئی از برنامه های پیشرفت ملی که در زمینه ی علمی باشه یا فرهنگی یا دینی یا سیاسی و همش نه دانشجویان بلکه همه ی مردم باید بخشی از راه رو طی کنند و عضو بشن و مجلس بزارن متاسفانه اگه مجلسی هم رخ بده تحت شدید حراست امنیتی هست و هم میخوان یه سری حرفایی و نتیجه های و سیاست خودشون رو القا کنند و مردم نقش ندارند و آگاه نمیشن و فرهنگشون بالا نمیره و اینا کاری هم از دست صداوسیما برنمیاد اونم تبلیغات و پول و کارشناس عاقل و مجتهدی هم که نیست اپنم سیاست خودشه پس باید مجتهدین که آگاهنند در راس باشن و مردم شرکت کنند و بحث کنند و نترسند از زندان و حرفشون تا هم آگاهی و شعور و پیشرفت بالا بره هم سوءتفاهم ها حل شه و به شوخی هم گرفته نشه و به صورت همایش و مافیایی نباشه بلکه مردم خودشون عقل دارن بایدمثلا قیام مردمی فرهنگی خود مردم رخ بده در بین خودشون با گفتگوها مثلا در زمینه حجاب و یا حتی آشنایی ها در این مجالس که شوهر کنند اگه شده و آشنا شن و مردمی بشه فقط ریسک گمراهی افراد بالاست که باید مجتهد نظارت کنه نه سیاسیون و نظامی و پلیس تا ما بفهمیم برنامه چیه و کشور در چه مرحله ای و گذر تاریخی است و کار رو باید بسپاری به خود مردم مخصوصا در فرهنگ 

لذا ما در زمینه ی مجازی چت و اخبار فیلم و اینترنت قوی شدیم و گروه ها هستند ولی در جمع چایی cخوردن و صفا عقبیم و همدل نیستیم بله ریسکش بالاست عوض شدن و قیام رخ میده همینم هدفه ولی اگر در همین فضای مجازم از دور حرف و سخنرانی مجتهدین رو گوش بدیم که اعلی است

رندی بیگانه

نه نمیشه نکوهش کرد که چرا اینکارو کردی شاید حال نبود شاید فضا گرفته بود شاید شهدا یاری ندن شاید شرایط خاصی بوده باشه پس نکوهش نکن و فشار نیار و قانونم نساز مثلا یه موقعی حالت خوشه حال میکنی و نور و فضا هست میشینی قرآن رو از حفظ میکنی یه موقع دیگه حال نداری یا فضاش نیست از روی قرآن میخونی یه موقه ی دیگه حال نداری فقط بیشتر از نگاه کردن به قرآن کشش نداری یه موقه دیگه اصلا فضا بسته است باید قرآن گوش کنی این روش هارو تکرار کنی و آزمایش میبینی دلت آخر به یکی اش باید بخوره که امروزت رو با قرآن شروع کنی ینی همش نورانیت این نیست که دوسه جزء بشینی فشار بیاری و بخونی مثلا در حرم ها فضای برقراره برای اینکار ولی تو خونه سخته یه کم نور نیست شیطان هست سحر و جادو و شرایط و حال دیگه اگر با قرآن به یکی از این شیوه ها مراجعه نکنی باختی باید امتحان کنی و این خودش رندی هم هست رندی این نیست که به خودت فشار بیاری یا فیلم بازی کنی رندی و نرمش قهرمانه ینی زنده دل بمونی در شرایطی و فضاهایی که مورد حمله قرار گرفته ای و خدا رو داشته یاشی و نورانی بمونی در شرایطی که ایمان داشتن چون نگه داشتن آتش در دسته و در شرایط دیگه هم همینه موضوع در نماز همینه نباید ریا بشه درست ولی روی ما روش های مختلف ایجاد میشه و نتیجه ها ثبت میشه اگه بتونی طوری ذهن طرف رو کنترل و کاری کنی که شناخته نشی و حتی بازی بدی طرف رو که خط فکریت از کارهایی که میکنی شناسایی نشه این ینی رندی پس نمیشه نماز رو نخوند چون واجبه ولی باید نور رو به روش مختلف بدست آورد در تکنیک مختلف در ذکر در لحن در صدای بلند و کوتاه اینا همش روش رندی دارهو تکنیک هست اگه ریا نشه تا نورانیت کسب بشه وراه جدید نفوذ شیاطین بسته بمانه و اینا که باید چون روم فشاره جمع کنم روش های مختلف رو برای حتی دعا خوندن قرآن خوندن و گوش دادن و نماز و همه چیز باید جمع کنم روش هارو تا دلم زنده بمونه و یادمم بمونه چه باید کرد در این فضای شیطانی کنترل آقا تجسس به هر شیوه ای بده و قرآن و خدا میگه لاتجسسوا

موراد

خوب خواهش نکنین خواهش نکنین میریم سراغ موضوع بعدی اون اینکه دولتی که داریم و یه زمانی راسش امنیتی بوده و ما درحال جنگ بودیم اونموقع حال هم میکرد دولت قبل که آقای روحانی رفته کفتگوی هسته ای در خاک آمریکا میکنه بله نصرت الهی بود بله پشت سرمون دعای مردم بود حالا به هر دلیلی از جمله بی کفایتی و ظلم اون عشق الهی نیست دیگه شما اقدر آقای رئیس زور نزنید لطفا که باید کارهارو خدا درست کنه بله یه زمانی با اون روش میشد کشورداری کرد و ما رند بودیم مسولین ولی الان نمیشه زور زد و با فشار و عصبانی هم شد که آقا همه بزدلند!!!شما خدا رو هم فراموش نکن و بر سر اعتدال نوبخت نشد ینی این مسولان شما نگاه کنید حضرت علی در نهج البلاغه کیا رو میگه مسول کنید اصلا کاری به این کارا و معامله و مبادله و تقوا ندارید بعد بر سر موضوع اعتدلال مسول بی تقوا و عمل رو گذاشتین سرکار بله اینام وفا ندارند شما یه آفرین بهتون بگویند که معتدلیل که دلیل نمیشه مسول ما نمازش رو ایمانش رو تقواش مشکل داره آقا حالا حزب بالا که سخت میگرفت و با بزرگان درگیر بود انگار کوتاه اومده و یا شکست خورده یا ظلم شده و نصرت خدا نیست و در روح مسولین و سیاست مداران روح دین نیست و رندی یا نرمش قهرمانه ی پس زدن یا جذب مردم کار نمیکنه در این دولت به نسبت قبل اونموقع دشمنان و همه جمع شدن احمدی نژاد رو زدن به زمین ولی شما با زور میخوای خدارو بیاری پایین!!! نمیشه که نقش بازی کرد همش حالا یه فیلمی هم بازی کن...

پس شیکار کنیم؟چیکار؟ اولا نظارت بر مسولین اجرایی که دین دارن قدرت اجرایی دینپروری؟ مسول اجرایی نمایش کتاب آیا اهل کتابخونی خودشون هستند؟! مسول اجرایی انقلابی هست خودش که کار رو سپردی بهش دوما این بازیگرا و بازیکن ها و اصل بودجه عزاداری اباعبدالله به صورت عموم درآد و همه روضه خون بشن کما اینکه شب ها مخصوصا جوان ها روضه بخونن تا خوابشون ببره یعنی فرهنگ روضه خونی و عزاداری زیاد شه و نزدیک شه به مردم که هم دین برگرده هم قدرت بیاد هم شیطان دور شه هم چیزای دیگه پس توجه به روضه داری و مداحان شه نه فقط ظاهری و مشهوریت بلکه از منسب جایگاه و قدرت هم و مداح پروری شخصی که تزریق  علم و تقوا و معرفت و هم مداح پروری اجتماعی که مثلا زیاد تر شدن جمع مداحان هست و جنبه های دیگه رخ بده و مداحی یک عار و کار پایین و دیده شده پست در بین مردم نباشه و همشم در حسینیه و مسجد رخ نده و گفتیم همه مداح شن و فرهنگش در جوان ها زیاد شه در تلوزیون دوباره مداحی پخش شه و عار نباشه و توجه شه الان مشاهده میشه پرونده ی منفی برای مداحان باز میشه یا مافیای مداحی وجود داره چون چند تا مداح از حیطه خارج شدن و مشکل مملکت رو گفتن که نباید کل مداحان پرونده ی منفی داشته باشن چون چند نفر جرات کردن که نباید در و دکان را تخته کرد.آقا ما که خل نیستیم من میترسم برم مجلس سینه زنی چون نگاه مسولین منفیه به ما من میترسم اینجا درمورد مصائب امام حسین بگم و اصلا روزیم هم نیست چون درودکانش رودبستن چه مسولین چه روانشناسایی که میگن این دوباره روانپریش شد که درمورد امام حسین نوشت!!!

بدبختی ما

بعدش میگویند که نگو مرگ بر آمریکا در صورتیکه من یادمه چه بچه بازی سرشون اوردیم درحالیکه سیستم جاسوسی اینا اگه مثلا دوربین جاسوسی ای گذاشتن تو خونه ت یا صداتو ضبط کردن یا مکالمه ی تلفن چک شد شما هیچ حقی نداری کاری کنی و کمترین حقوق که نداری هیچ که اینکارا کردن بلکه باید یه چیزی هم پرداخت کنی که بهتون و خانوادت توجه شده است بعد میگن چرا بردنت تیمارستان دست و پاتو بستن تو اتاق ایزوله حبست کردن و حتی میخواستن برق به کله ی مبارکتم وصل کنند خوب ما مقاومت نشون داده بودیم بله باید سپاسگذارم باشی که توجه بهت شده و یه گروه دارن کنترلت میکنن !!! باید سپاسگزار باشیم که داریم وقتشون رو تلف میکنیم و باید بترسیم که مخالف میل نفسانی آقا کار نکنیم و هرچی گفتن چشم حالا داره جاسوسی میکنه ها ما باید خوارتر هم باشیم و دلشون رو هم آروم کنیم‌و‌مطابق نفسش برنامه مون رو عوض و جور و هماهنگم کنیم و دیگه زندگی نکن برو پیششون تو آمریکا حیوان شو اینم از آزادگی ما که از کودکی مورد توجه سیستم جاسوسی بودیم و متشکر از اینکه مردکه ی غربگرای آمریکا داره توجه میکنه به ما حالا بساز و بسوز منتهی ما شاهد اینکه فضای مدرسه مثلا آزادی بیشتره تا توی خونه مون لذا همیشه امیدوار بوده ام که به یه جایی برسیم که آرامش نسبی برقرار شه و زندکی و فضای حبس از بین بره سیاهی اینا بوده اینو هم گفتم چون ممکنه حکومت شهرهای دیگه طوری باشه که زورشون نرسه مثلا روحانیون و اختلاف باشه در زندگی زناشویشون و لذا حکومت جاسوسی آمریکا تاکید میکنم باز حکومت آمریکایی جاسوسی نزاره که ناامید نباشند و صبر کنن اگرچه حتی عقیمشون کنند یا محبت زن و مرد به هم کم بشه یه خورده صبوری کنن و از شما بدتر هم بودیم...

شکست دیپلماسی

اولا ما باید بدونیم که این انقلاب انقلاب حضرت ولی عصر امام زمان (عج) بوده نه انقلاب صرفا امام خمینی(ع) و فکرمون کوتاه و بچگانه نباشه که شانسکی پیروز شد و به آسانی و سختی از بین بره بلکه امام خمینی فرمانده ی گوش به فرمان امام زمان بوده و از پیش خودش کاری و حرفی نداشت منتهی با چنگ و دندان از بین این همه دشمن خارجی و داخلی نگه ش داشتن انقلاب رو ولی علت داره این فراز و نشیب ها مثلا فرهنگ پایین اعتقادی اجتماعی مردم ما که اگه امام زمان قیام آشکارا داشت زن ها طلاق میگرفتن از شوهرشون به این بهانه که امام زمان شوهرشون شه!!!و یه کیوسک تلفن قبلا که فرهنگش نبود نمیشد حفظ کرد چه برسه بخواد فرهنگ ما جایی برسه که امام معصوم خسته بشه و بخوان بیان در چشم ما لذا الان اگه نیان بهتره!!! چون ضرر میکنیم و تشنه نیستیم و نیاز نداریم و در هر زمینه شغلی و تخصصی متخصص هست و بدل که به جای امام زمان دستور بده و جای خالی حس نمیشه ولی من شما میگی صلاحیت آدم شدن ندارم پس باید قرص روان بخورم و ایراد از من میگیری لذا منم خیرخواهانه از شما اینکه فقط حزب حزب الله شاید عدم قدرتنمایی احزاب در کشور بهتر باشه تا یه حزب گمراه و افراطی تشکیل نشه و به نفعمون باشه ولی عدم مدیریت بر نظام بده وباید یا تیم استقلال توسط نخبگان و جوان ها حزب فرهنگی و دینی و ورزشی بده و قطب بشه قرای جذب جوانان چون جوانان سردرگمند اصلا بیکاری معنا نداره و به فساد میکشه باید برای جوان ها برنامه داشت یا استقلال پرسپولیس یه قطب بزرگ بزنن یا نماینده ی ولی فقیه و ائمه جمعه باید بیشتر قدرت داشته باشن و مردم رو جمع کنند یاهم راهای دیگه که جایگزین احزابی که نمیشه تشکیل داد و چند قطبی شده هست و مدیریت همش نظامی هم نه بلکه اعتقادی باید مرجعی و محلی باشه فرهنگی که تک تک افراد رو جوابگو مستقیم باشند این روحانیون و برنامه ی پیشرفت و زندگی بنده باید تحت تاثیر و حتی کنترل نامحسوس روحانیت باشه نه صرفا روانپزشک الان شما قوی ترین سلاح ها و تاکتیک هارو داشته باشی ولی بترسی شکست خورده ای از قبل پس یک نظامی باید ایمان داشته باشه که روحیه مقاومت و شهادت طلبی و آمادگی در جوان ها رو به کاهشه که باید برروی  اعتقادات کار بشه درقالب درست ولی درجاهایی تفریط وجود داره و افراط درجای دیگه و ایمان در شهری بیشتره در شهر دیگه کم شورتره  ونمیشه نظامی رو گیرداد که آقا چرا مثلا پلیس داره خدمتش حذف میشه و کاری کنیم که دیگه پلیس وارد عملیات نشه ولی در جای دیگه پلیس بدون محکامه دستگیر و بکشند پس باید رو اعتقادات کار بشه و حزب اعتقادی داد و هم نوجوانان سخنرانی و مداحیشون از تلوزیون پخش بشه وگرنه اگه محدودشون کنیم جوان رو که فقط بخوره و بخوابه و قیامی رخ نده و زبونش رو ببندیم که نمیشه!!!!

پند و تعقل به جای تقلید کورکورانه

یه ایرادی که به شخصه دارم مثلا اگه از بزرگی خوشم بیاد و بدونم کارش درسته سپس بازیگری و تقلید میکنم حتی به صورت ناخودآگاه که هدف این نیست هدف پند گرفتن و تعقل و تفکر باید باشه از این رفتار عقلانی و رفتن دنبال حق و دلیل اگه شده تا تقلید کورکورانه بله عکس امام خمینی خیلی خوبه ما نگاه و خلوت کنیم و اگه شده صحبت ولی باید ببینیم که حرفش چیه ممکنه و یقینا ما به نقش طرف و زیرکی و خصوصیات و خصوص هاش نمیرسیم و نمیفمیم ولی آثار و تعقل در آن اثار و کتب رسائل مجتهدین کهذچی گفتن مهمتره تا تقلید صدا و رفتارشون وگرنه زنانه میشه تقلید و بازیگری البته ما چه بخوایم چه نخوایم از کسی که خوشمون بیاد تقلید خواهیم کرد در رفتار و راه رفتن و اینا درست ولی تعقل رو یادمون بمونه که پند بگیریم البته بچه و جوان و زن  طبیعتا همش تقلید میکنن تا پند بگیرند وگرنه ما باید کتاب خوب میخوندیم و به شیوه ی استادی و ملاحظاتی که عرفا و فضلا در آثارشون دارن و اون خبره ای که مارو کنترل و تفکرمون رو به راه میکنه بهتره تا یه تقلیدی از رفتارشون که مصلحت و دلیلش رو نمیدونیم و کورکورانخ است! ! پس باید حتی اگه به آثار استادمون دسترسی نداریم که البته کتاب خوب زیاده یا اگر فکرمون کوتاه و بچه گانه هست به جای تقلید باید لااقل به یادشون باشیم تا هدایت شیم که من در این زمینه ها میلنگم عقلمم کار نمیکنه درست در پیروی از راه حق ائمه اطهار...

توسعه ی بسته شده

یه موقع هست در سال اصلاح اقتصاد مملکت میبینیم مافیا درست شده گروهی از شرکت های غیر دولتی و غیر نظامی مملکت قند رو گرون کردن نمی دونم شیر رو و مردمم دارن فحش میدن ولی وقتی میشه نظارت کرد و نمیکنیم نباید دیگه جلوی پیشرفت مارو بگیرند که یعنی ما دیگه از صفر نمی تونیم بالا بیاییم و چرخ اقتصاد مملکت رو بچرخونیم و نمی تونیم چون اجازه نمیدن مثل رییس ماکروسافت پیشرفت کنیم و این پیشرفت گروهی هم هست و به معنای توسعه ی کشوری لشکری هست نه به معنای پولدار شدن نه بلکه یعنی ما پیشرفت داشته باشیم نوسازی داشته باشیم شهربازی درست کنیم و اینترنت پرسرعت وکارهایی که بخش خصوصی جرات و اجازه شو نداره و دولت هم نمیتونه انجام بده مثلا ساخت شهربازی با امکانات آبی و برقی یک پیشرفت پردرآمده که ما استفاده نمیکنیم و یک پیشرفت مورد نیاز هست و جاش خالیه و در مملکت ما عدم توسعه و پیشرفت داوطلبانه و پربازده و گروهی و کارشناسی شده وجود داره و ما به جای کار و توسعه و پیشرفت جوان های ما باید شغل کاذب و دلالی داشته باشند و اجازه نمیدن که بیان بالا چون از اول نظارت وجود نداره بر قدرت ها و مافیا ها لذا دولت و نظام قدرت رو دردست گرفتن ولی دیگه نوسازی نکردن و یک نظامی وظیفه شم این نیست وقتی هم جوان ما دلالی کنه و شغل کاذب و کارهای غیر مفید انجام بده معلومه که گرانی زیاد میشه و فست فودها بیشتر میشن همینطور و ما یه کار دیگه م که باید انجام داد آموزش دادن هست باید جوان بره در کارخونه ها و ادارات چند نوع کار یادبگیره که انگیزه ی ساخت کارخونه وجود داشته باشه و با توسعه و ساخت کارخانه نیروی کاری بلد باشه چه کنه و اگر ماشینش خراب شد مثلا کارای اولیه رو بتونه و بدونه چشه ماشین تا هم آچارفرانسه باشه هم گول نخوره هم تکیه کنند روش هم پیشرفت داشته باشیم و غیره.

قانون تحمیل شده

ما یه چندتا مثال بزنیم در قالب عدم تعاون در پیشرفت و صدور قوانین غیر الهی بچه ها!!!

مثلا من اینجا میگم زشته من این همه نوشتم نتیجه ی کارم رو که میتونه حتی ضرر به بچه ها بوده و فکر غلطی بوده یا مفید من در طی نظرات میبینم هیشکه نظر نذاشته و منزوی شدم حالا اینجام اگر بنویسم متوجه که هستم که ممکنه ظرفیت شنیدن حرف حق و یا فحش خوردن نداشتم حالا تاثیر نوشته هام در مملکت رو نباید بدونم که کارم کجا ایراد داره و بچه ها باهام همکاری نمی کنن که ما پیشرفت کنیم و عیب کارمون رو بدونیم و تو اخبار باید چیزایی غیر مستقیم ببینیم هرشب ولی اینجا طی وبلاگنویسی بین بچه ها چیزی نمیشنویم مستقیم وگرنه شهدا و ملایک که جداست ولی اگر دلیل بگیم کهذچرا تعاون نداریم با بچه ها برای پیشرفت بچه ها میگن پسرفت میکنی اگر نظرات و انتقادها و پیشنهادها و شایدم فحش را بشنوی بعد ما یه کم فشار بیاریم که آقا عیب نداره ما که بچه نیستیم بعد میبینی فرداش اولین نفر خود بچه ها فحش دادن به ما یعنی نه که حاظرند باهم همکاری دورادور داشته باشیم و مطلع شیم از اوضاع کاریمون هم این همم که خودشون اولین نفر اگه مخالفت کنی باهاشون اولین نفر کارشکنی میکنن ینی زورشونم میرسه و ما باید تو مبهوت بمونیم و میشینن قانون میسازند بعد طبق وجه منفی و خیالی قانون خودشونم عمل میکنند!!

حالا همین وضعیت در جای بعدی که در مدارس قانون میسازند مربیان و بچه رو بر حسب ایده آل قانون بر سر وهمیات اخلاقی فشار میارن روش ینی هدف ایده آل برای بچه تنبل میتونه درس خوندن باشه و برای بچه ی درسخون تربیت خانوادگی ینی با همه دوباره بچه ها مشکل دارن با دانش آموزان و اینجا هم زورشون میرسه باز ینی بچه باید طبق ایده ی بچه ها و مربی کار کنه از راه دور اصلا فکرش بشه فکر مربیان و مربیان از طریق بچه با مادرشون حرف دارند که اینم بده سر مسایل ریز حکمرانی بر دانش وآموز و فشار آوردن و با زور سیطره کردن و قوانینی ساختن که مد نظر اسلام نیست و وقت گذاشتن روی دانش آموز بر سر مسایل و تربیت غلط غربی که هیچ اهمیت نداره و همه هم مثل هم نیستن دانشجویان لذا این سیطره و قانون هم بده این قانون تحمیل شده

جای دیگه هم همینطوره در دین که آقا قانون الکی میسازند بخشنامه ش هم میکنن برای عالم مثلا خدا در قرآن در یاد کردن پیامبران شاید در جایی ش باشه که همه ی پیغمبران را تکذیب کردند مردم حالا نگاه کنید خدا میترسه بگه که چقدر پیامبر را کشتید شما مردم؟؟!چرا چون فردا میگن هر کی دعوت به خدا کنه راهش به کشته شدن ختم میشه یا میگن هرآخوندی که شهید نشد آخوند نیست!!! 

درجای دیگه آدم باید از زمان مرگش باخبر باشه لااقل یه روز قبل مرگش بدونه که فردا میمیره و غفلت زده نمیره ولی اگر چیزی میگفت دین همه وسواسی میشدن و مردم و مذهبیا قانون میساختن که آقا اینطوره و اونطور!!!!

خودمحوری عاشقانه

من چندین روش رندی رو بازگو کردم با شناخت فضا انجام بدیم چون مسولیم و مورد توجه مثلا قبلنا گفتم که توی دل و بدون صدا آهنگ بساز برای حضرت عیسی و خضر علیهم السلام تا این پیگیری بشه و ثبت بشه واقعا چیکار کردی یه زمانی میگذره البته رندیت برای مقابله با سحر و جادو و شیاطینه که میتونی دعا بلند بخونی تو خونه و ردشون کنی برای مدتی هدف اینه نه که رندیت به معنای دوزوکلکی و مخ زنی باشه نه نیست و فریب افکار نیست و یه نوع جنگه و کسی هم که نماز نمیخونه توی باغ نیست و معنا نداره این جنگ حالا کار نداریم این دفعه میخوام درد دلی کنم که در این جنگ گفتیم ما شکست خوردیم و خوار و ذلیل شدیم حالا هم یه چیزایی میگیم و چشم بسته شمشیر میزنیم بی هدف جلو میریم و قرص روان پشت روان ولی این نامردیه آقا ینی من داشتم امشب چت میکردم یه چیزایی گفتم به بچه ها از حال و احوالم از حالی که مارو ذلیل کردن با بزرگ شدن دل و به جاش افراد و دل هایی رو به دلم راه دادن که این دل هام تو باغ نیستن ینی من گفتم روانپزشک دلش نمیسوزه ولی منتهی رفیق راه و یک دوست دلسوزهست واصلا باهم داریم راهی رو طی میکنیم و زندگیمون رو هم دادیم به راه هم و دلمون قوی و همدله ولی روانپزشک مارو درک نمیکنه و نگاهش به ما از سر بدبینی و بیمار باشم براش ه ینی هست و برای دو نفر مختلف یک دارو یکسان میده ممکنه که گفتیم حال روحی با قرص نمیشه و پیامبر هم نتونست آدم کنه مثلا یهودی همسایه ش رو منتهی اینا با زور میخوان فکر مارو درست که نه ولی بلخره تاثیر خودش رو داره این قرص و من اگه قرص نمیخوردم صددرصد یه آدم دیگه و خجالتی مثلا بودم یا روحیات دیگه و اگه پارکی میبردن نمیدونم سفری که حال و هوا عوض کنیم بهتر بود تا با قرص فکرمون یا افسردگیمون رو رفع کنه آقای دکتر لذا من اصلا بریدم و قطع امید کردم که قرص هام قطع بشه و آزادیم بیشتر بشه لذا دیدیم که خوارتر هم شدیم ینی دلمون دریایی شد و طاقت بالارفت ولی عشق و اشک تمام و خوارتر هم شدیم محض همین خواستم گریه کنم امشب به حال خودم ولی متعصفانه خلوت منو هم دزدیده بودن اینا و تفکرات خلوت من با زور شیطان یا همراه و موکل و یا روح سرگردان کنترل و بدست نامحرم اصلا افتاده بود که ربطی نداره که من میخوام گریه کنم ولی میبینم چون تحت نظر یه عده هستم نیت گریه ی من تغییر داده شده و فکرم عوض داده شد و اشکی که میخواستم با خدای خود بریزم تا از گناهان و عشق ربانی نصیبم بشه این نیت رفت به سراغ چیزهای پوچ ینی اینا فکرمنو تغییر دادن در خلوت شبانه و نخواستن برای این ذلیل بودنم گریه کنم تا سبک شم و حالم خوب شه البته اگر گناهی میکردم انگیزه ی اشک ریختن و پشیمانی بسیار بالا میرفت و در اول گناه و پشیمانی رندیت و تغییر موضع زیاد و زن ها و موکلین کوچکتر از خدای مهربان و امامان رووف میشد و الان انگار یه نوع قرداد بستم با شیطان و منو وصل کردن به منبع دزدان و ساحران و روانپزشکان که کنترلم کنند و من حق خلوت با خدای خویش را نداشتم و فشار و درگیری بود و ایناهم قدرت دارند دیگه لذا درددلم این بود که چه باید کرد در اینجا ینی میبینی خدا پیشته ولی فراموشش کردی و جدات کردن حالا یا واقعا عشق به زن مثلا گناهه و از سر دلسوزی ساحران دارن رشته ی عشق من رو با زن ها میبرند کما اینکه از بزرگام هم کمک گر فته و کلا محبت الهی رو هم از قلب من خارج کردن ینی من راه رو گم کردم که باید در چنین شرایطی چه کرد و گناهم چیست؟ که به عنوان یک معاند باهامون رفتار میشه و عشق الهی رو هم نمیزان در دل ریشه کنه و ارتباطمون رو با خدا هم قطع میکنن این زن های حسود که نه ما عاشق دختری شیم نه به جای اینا خدارو بپرستیم پس من نتیجه میگرم که اولا اینا شیطاند دوما من غمی نباید و ندارم و یک انسان بی هدف مسحور و موش که به دادش هم نمیرسند و الکی بزرگش کردن و دشمن شناختنش خوب اگه ما با اینا سر یه میز گفتگو هم بشینیم خیلی از سوتفاهم ها رفع میشه ولی مشکل اینه که اینا با نماز و خدا و دین مشکل دارن نه با من !!!

معرکه ی مدرسه ای

اگه بخوام زیاد بازش کنم موضوع رو خیلی خنده دار میشه آخه برای بچه ای که درس میخونه سیستم خاصی نه دست های پشت پرده دارن نه واقعا امام زمان (عج) از بچه ی مدرسه ای انتطار خاصی داره جز مسولیت خودش یعنی میگم باید یه خورده پاک بود و سیستم ما یه روز امیدش به بچه های مدرسه ای بوده که بیان بالا و منم چون جزشون بودم میفمم که بچه باید معرکه بگیره و تبرج داره نه به عنوان یه نیرویی که استخدام بشه باهاش رفتار میشه نه داره درس میخونه در مدارس و وظیفه ش اینه ولی منتهی اگر من پاک مونده بودم و تقوا داشتم کاسه کوزه هام رو نمیشکوندن و تیمارستان نمیرفتم و خلاصه الان روم حساب باز بود و چشم امید بهم بود نه امام زمان ماموراش زیاده و در مدارس من که خبر ندارم ولث لزومی نداره به اجبار یا به شکلی خاص در سازمان جاسوسی ایران ثبت بشه نه بچه ی مدرسه ای باید خودش معرکه بگیره و با مداحین معرکه گیر هم جلو بیاد مثل حاج محمود کریمی باید خودش داوطلب باشه و دیگه نصرت الهی و امام زمانی در موقعی که بچه ی مدرسه ای وبلاگ داره و داره میجنگه و مینویسه و مورد عتاب و توجه ماموران پیدا و پنهان هست و معرکه خودش گرفته این دیگه برای خدا کاری نداره نصرتش و فتحش و پیروزی هاش و فرماندهی ش یعنی میبینی مدرسه ای هست جوان ما و ما برای این بچه ی جنگجوی معرکه گیر تعریفی نظام نداره که داره چه کار میکنه و چرا همش میجنگه و راهش هم مثل بزرگسالان نیست که ریسک میکنند و میترسنداز جوانب کار و حتی ممکنه افراطی باشه در قالب یه همچین جوان معرکه گیر و وبلاگ دار افراطی فیلم ساختن خوبه خلاصه  و گفتیم این بچه نصرتش الهی هست یعنی به هیچ روانپزشکی مربوط نیست و خودشه و خدا این روی آنتنه جوان و در حال جنگه بیشتر با نفس و شهوت خودش ولی گره گشایی هم داره میکنه اینه وضع مومن مجاهدی که مدرسه میره این اگر تو معرکه گیری یعنی مثلا وبلاگ دهی و معرکه گیری ممکنه همه جا باشه تو خونه ی خودض معرکه بگیره و جاسوسا بشنوند و جمع بشن یا اصلا بازیگر باشه تو‌خونه یا مدرسه یا حتی فیلم ها خلاصه این معرکه گیری جوان میتونه آهنگ ها و خوانندگی باشه ببین سیستم ما مجبور نکرده و پول صر نکرده جوان مدرسه ای خودش میاد وسط و بهم میریزه و استخدامم نیست خلاصه ممکنه در معرکه ای که میگیره خنده ی این یارو بشه خنده ی دیگران و اگر گریه کنه ما هم گریه مون بگیره و ترسم که اشک پرده در بشه و اینجا متعصفانه جمع میشن شیاطین که قیام کننده رو به زمین بزنند و منم یه همچین وضعی داشتم با مدرسه رفتن و معرکه گرفتن در وبلاگ که متقی نبودم و گیر کردم و خودشون با پای خودشون میومدن نزدیک به محل خوابم میشدن و مورد توجه قرار میگرفتم و نیرو هم جمع نکردم منتهی باهام خوب بودن و محبت هم وجود داشت یعنی این عشق و محبت باید خدا بده تا ما جمع بشیم و خنده ی من خنده ی تو بشه و باید روزی رو خدا بده وگرنه با بخشنامه کردن که روزی خدا تقسیم نمیشه باید بزرگان نگامون کنند و نظارت داشته باشن وگرنه هرچقدر بچه محور هم باشه و معرکهذگیر ماهر و آگاه و بدون خطا باز گیر میکنه و انحرافات داره گرجه من همین هایی که مینویسم هم وآنقدر دست بالا قدرت داشته باشه که خطای نفسانیت من پایین باشه و القا و تلقین شده باشه و چیزی دست من نباشه.

رندی قهرمانانه

خوب بهترین روش رند شدن بازیگری و نقش بازی کردن یا پیروی از بازیگران فیلم هاست ما اینجا خودمون رو میندازیم در خطر و رک و ساده حرف میزنیم ولی در فیلم ها ممکنه پرده روی چشم شما باشه یا بازیگر بخواد خودش رو مطرح کنه و شما نکته رو نگیری ولی نه اینجا ما مطرح میکنیم این رندی رو برای مسولی که سر خری هست یا آخوندی که کنترل میشه الان اگر ما بگیم توسط شیاطین کنترل میشی و یا سرویس جاسوسی برون مرزی شما میگی من روان پریشم در صورتیکه آمریکا هست خلاصه بعضی ها بدجور روی آنتنند و کنترل میشن اینجا من حرفای قلمبه میزنم خوب زن ها تحریک میشن که زندگیم چه طوره و قدرت ها جمع میشن یا آخوند رفته بالای منبر داره وعظ میکنه و سیستم جابه جا میکنه خوب مورد توجه سرویس بین المللی قرار میگیره لذا شما دکتری و آروم ولی ما موش شما و روی آنتن و گفتیم حکومت هم جاهای مختلف فرق میکنه از این محله تا اون محله از این مسجد تا اون مسجد چون افراد فرق دارند لذا رند بودن یا درسیاست میگن به اصطلاح نرمش قهرمانانه این لزوم داره و ما چندین روش رو گفتیم که داره محل کار شما که حالا ممکنه هرجا باشه یا یک آخوند این صحبتهاش کنترل و قضاوت میشه اگرم زورشون بگیره و حسادت باشه و عاجز شده باشند که مچ طرف رو هم میخوان بگیرند لذا باید شما برقصی مثلا مثل ما یا صحبت های شما داره چیز میشه شما باید فیلسوف بشی تو خونه حتی حرف بزنی و حرفهایی بزنی فیلسوفانه تا دست از سر کچل ما بردارند و گرفتار و معطل حرفایی که حالا شاید از زور و منطق هم نباشه ولی راحت میشی و طرف رو درگیر میکنی مثل اون سربازه در فیلم شاهگوش که چرت پرت فلسفی میگه و ما دنبال دکان محوری که نیستیم که همه دورمون جمع بشن باید نیروهارو فرستاد به گور سیاه یا مثلا رندی دیگه ای که ضایه ست در فیلم ها اینه که بازیگر تلفن به دست داره خیالی با کسی حرف میزنه خوب یارو که کنترل میکنه شما بعضی حرفارو نمیزنی به رفیقت یا تلفن داره کنترل میشه ولی اگر خیالی با کسی صحبت کنی و تلفن رو برداری فحش بدی اول یه آدم دیگه میشی و یه نقش جدید طرفم باید بره پی نخود سیاه که داری با کی حرف میزنی و چرا اینجوری لذا باید در نقش خود بازی نکرد و این فیلم شاهگوش رندی رو نمایش میده و مثلا داره فیلم بازی میکنه و سکسکه ش میگیره طرف یهو موقعی که اعصابش خورده یا مثلا سلسله بول میگیره سربازه هر ازگاهی که حرفی میشنوه وخیلی هم طبیعی بازی میکنه که کسی خطش رو شناسایی نمیکنه ما که معطل دیگران و زیر سلطه بعضی ها نباید زندگی کنیم و تمام افکار و زندگی زناسویمون رو همه بدونند و شیاطین و روانشناسا نه پس هیچ عیبی نداره آخوندان هم بازی کنند نقش و خود واقعی خودشون رو مسولینی که درگیرند نشان ندهند و مخصوصا جوان های گرفتار!!

منتهی باید فضا شناس بود بعضی موقه ها همه جمعند که دشمنی کنن با شما و لازمه شما صداقت نشون بدی ولی بعضی موقه ها بزرگان ولت کردن و یارو داره از سروکلت بالا میره ما در بحث فضاشناسی گفتیم یه چیزایی که متناسب با شرایط باید عمل کرد و فضا شناس باید بود وگرنه اگه گناه کنی غلبه ی شیطان هست و از رندی میافتیم اگر فرو بریم در گناه و توبه نکنیم سوار میشن اینا

نظام خجسته

یه موضوعی پیش اومد البته من نه زورم میرسه و نه قدرت دارم نه وضع درست میشه این صحبتی که میکنم اجتماعی هست نه فردی و من شکایت از هیچکس ندارم سرمم نمیخواره و قربون مسولین مملکت چاکر شما هم هستیم و اون موضوع اینه که حالا من نمیدونم از ضعف ماست که شهر تا شهر بلکه حتی محله تا محله حکومت و برخورد پلیس و مسولین فرق داره ینی من باید خودم رو تو دل این محله باز کنم اون محله ی شهر حکومتش فرق داره دیگه و روش برخوردش و مثال بخوام بزنم اینه که من چند ماه پیش کتابی رو سفارش دادم وقتی به دستم رسید دیدم که بله پاکت پستی پاره شده و محتواش چک شده و چندتا چسب هم در قسمت بالای جرخوردگی زدن دادن تحویل ما یعنی محتوا جاسوسی و چک شده حالا به چه بهونه ای آیا مثلا تهران کنترل کردنش که مثلا بسته ی جاسوسی یا غیر اخلاقی نبشه اون بسته ی سفارشی من از اینترنت حالا مثلا تهران ضعیفتر از شیراز کار میکنن؟ نه میبینی که حکومت فرق داره از تهران تا شیراز و بهانه شونه که چک میکنن و فوضولی در بسته ی خرید مردم حالا این خرید بود عیب نداره ولی دوباره ما سفارش دادیم پست پیشتاز و چک شد گفت سایت که  فرستادیمدولی هنوز به دستمون نرسیده و هیچکسم پاسخگو نیست و البته به حق بگیم زورشونم میرسه حالا کار به مسائل شخصی نداریم اینطور که نمیشه هرگوشه یکی یه قدرتی داشته باشه برای حکومت داری و ارتش یه ور از اونور سپاه قدس از اونور چیز باید متحد باشن و این توی جنگ های فرهنگی و اجتماعی و نظامی حتی شکست میخوریم و پلیس با پلیس دعواس میشه و طرف میشن و چند قدرتی بده چنانکه خدا میفرماید اگر به غیر از من خدایی بود یا فرزندی میخواست خدا برگزیند فساد در آسمان و زمین رخ میداد قریب به این مضامین هست در قرآن نمیشه که من اینور شهر یه روش برخورد مسولین باشه اونور یه چیز دیگه درسته فرهنگ اینور شهر تا اونور شهر فرق داره ولی من که عوض نشدم چه طور توی بانک که مردم پولاشون تحویل میدن خوب برخورد میشه و خوب تحویل میگیرند؟ حالا من بانکی هم نیستم فعلا ولی میدونم.

ذلت

درمورد تکراری شدن مرد و زن در زندگی مشترکشون صحبت شده ولی چیزی که امروز چندبار به مخم رجوعم دادن این بود که تکراری و پسرفت و عقب ماندگی ما در مسولین هست که آقا مسولین ما از دولت قبل مثلا ریاست جمهوری رند بودن و تکراری بودنش چطوره وضعش و به نکته ای رجوع پیدا کرد خط فکریم که آقا رئیس و مسولی که در حال جنگ باشه با دشمنان این تکراری و شناخته شده و عقب گرا و پسرفت نمیکنه یعنی رند خواهد ماند چون درحال جنگه ولی اگر با دشمنان تفاهم کنه چه خارجی چه داخلی خداهم نصرت بهش نمیده و از چشم مردم میافتد بعد از مدتی و مورد مسخره ی مردم قرار میگیره و گفتیم هم که تقوای مسولین این دولت کمتره و ممکنه هرگناهی بکنن و روشون کار نشده که به  دین و آئین ما هم سرایت کرده که نباید سیاسی بازی درآورد چون در سیاست و درایت غرب چارچوب دینی مشخص نیست و نمیشه مردم رو هم گول زد که ببین ما یقه مون رو کیپ تا بالا بستیم نیا جلو نه اینطورم قبول نیست و باید روح دین در سیاست بخوابه و از اون طرف درحال جنگیم وگرنه مورد تمسخر ملت میشیم و خوار و ذلیل میشیم و وعده داده شده این ذلت ولی درمورد محیط خانواده این موضوع فرق میکنه و باید آرامش باشه نه جنگ و البته زن تکراری میشه هرکاریشم کرد مگرمعامله با خدا باشه و شیوه های جدید که عشق مجاز رو حقیقی کنه و محبت باشه و خودتون بهتر میدونید مسئله خانواده رو

چرخ سیاست

خوب کمی درمورد رندی صحبت کردیم درحالیکه رند نبودیم از اونطرف دکترروانی که درنظر نداره ما فیلم و نقش بازی کرده ایم و هر دفعه به خاطر مسائل سیاسی امنیتی جاسوسی یه احوال نو دادیم تحویل درنظر ندارن مینویسن دو قطبیه برو گمشو تیمارستان تا تیمارت کنیم اینم قرص جناب عالی ازاونطرف امیدیمون رو قطع میکنیم به دکترروان میپردازیم به روحانیت که به پیش رویم روحانیتم که گفتیم حرفش برای جمعه نه میزارن و نه میتونه درمورد رندی خصوصی صحبت کنه لذا امید به قدرت دوم هم قطع میشه همین کارگرایی هم که تو نت صفحات رو چک میکنن دزدی نشه همینم بسمونه که مطلبمون رو بخونن و خوب بدجور سرشون آوردن که نه صداشون درمیاد نه قیامی!!! خلاصه زورگویان عالم وشیاطین گفتیم سبک میدن به دکترین که دیگه مودبانه و محترمانه مردم زیر سلطه باشن برای مردم و همه هم قانون طرح و شرع و نظم هم میکنن برید حال کنید یعنی در غرب که مردم بیشتر حیوانانند تا انس و حقوق حیوانیت بیشتر مطرحه این سلطه ی شیطانی آدمگیری و اسارت انسان بیشتره دیگه هرچی هم میخای راست بگو چون حیوانی آزادی تو معنا نداره یعنی سبک سلطه ی شیطان ذر غرب نمایان هست چون مردمش حیوانند و سر دین خود نیاستادن و مثلا نماز نمیخونند و عبادتی ندارند مورد حمله ی روانشناسان هستند و غلبه ی شیطان بیشتر نمایش داده میشه میخوام بگم روش غربی و روانشناسی درسته در غرب دیکته میشه به مردم و جواب بهتر میده و میشه از روش هاشون برای سلطه بر مردم ایران هم استفاده کرد و سوار شدن بر سرشون جدای از قدرت نظامی ولی در ایران مومن داریم به اصطلاح که زیر بار زور نمیرن و نمیشه به راحتی افسار گرفت در دست بلکه در ایران مورد هجمه و توجه شیطان هستند مردم و هم این رو بدونیم که در جامعه میشه غربگرایی رو رخ داد و اجرا میشه هم بلکه جامعه رو نمیشه اصلاح کرد بلکه گروه و حزب باید تشکیل داد وگرنه مردم اصلا نیاز دارن یکی افسارشون رو در دست بگیره و همدردی است گرچه توسط شبکه ی یهودی باشه مخصوصا زن ها وگرنه اسلام اینو قول نداره و میگه باید خدارو پرستید تنها و این همه پیغمبر  برای توحید و دوری از بت پرستی والا آدم چوب رو بپرسته سنگ و چوب ولی دچار بت پرستی نوین نشود!!! با این توضیحات دیگه از بزدلان سیاسی خبر دارید که دیگه در موضوع تفاهم غرب از ما هراس نداره هراسی که بین خودشون حتی به خاطر مسائل خیالی از ما داشتن با افتخار میگیم که سیاست خارجی ما با تفاهم بزدلانه با غرب و مذاکراتی که اسمش درمورد این هسته بود و به کجا و به درازا کشید خلاصه هراس از بین رفت و دین فروخته شد و الان با پیشرفتی که مردم ما در فساد داشتن و گفتیم جامعه رو نمیشه اصلاح کرد خودت خودت رو اصلاح و درست کن اینه که دیگه با تفاهم ها و جواب دادن و هراس ایران و نه هراس دشمن از ما این شد که قیمت نفت دیگه بالا نمیره آره ما همه چیزمون رو دادیم دیگه در مذاکرات وگرنه ما حرفی با غرب نداریم که! اونا باید توضیح بدن که چه خیانتایی کردن و بمب هسته ای اسرایل کجان تا با موشک مستقیم بزنیم توش اونا بمب دارن منتهی حرف حق سرشون نمیشه ما باید بزدل ترسو باشیم و حرف گوش کنیم و یه چیز دیگه که حس میکنم و بو میکشم بحث اینه که ما بحث رندی رو گفتیم سیاسیون دودل شدن که آقا کی حق میگه منم در بازی سیاست دودل و بزدل شدم مثل اینا سیاست دین نمیشناسه و شعار سیاست دیانته خوب شعار ایده آله برای وقتی که کفه ی دین مردم سنگینتر باشه وگرنه سیاست ما الان دین محوری نیست و شایدم نمیشه کاریش کرد لذا تردید در دل سیاسیون که حرفای قشنگ مثله ما میزنن و یا گوش میدن و دلشون صدتا جا هست و دیگه مقید نیستن و ممکنه هرگناهی بکنن چون صاحب نداریم و نفر اول که قدرت دادیم دستش از مسولین دودل شده هراس داره و وظیفه ش سیاسی شده و البته بدون مراقب و کسی که هادی و راهنماییش کنه مثلا احمدی نژاذ دیگه حرف گوش نکرد بعد مدتی کسی نتونست بهش خط بده از بزرگان دین و هرکسم میخواست خط بده یا جاسوس و خبرنگار یا خودش میسوزندش و شد من منه من همش و سوخت مراقب باشید منزویتون نکنن قدرت شیطان که همش منیت باشه بلکه گروه قوی تشکیل بدید نه گروه سیاسی ها بلکه به دانشجو ها منظورم نبود گفتم مسولین و نمایندگان مجلس که پیش روحانیون برن و خط بگیرند از بالا و دین پرور شوند که با سیاست که تا حالا نشده کاری کرد گرچه رندی بیشتر در ایران در سیاست هست تا دیانت

سازگاری

خوب یه خورده ما غیرتخصصی درمورد رندان بحث کردیم و سرها شلوغ شد و خودمم گرفتار شدم روزی معنویم هم کم شد اصلا جلب توجه دشمن شد حالا اگر حتی صدای دل و تصاویر چشمان من توسط تیلیویزیون هم نمایش نده بالاخره ارواح و فرشته ها بلکه بگو خداکه ناظره اصلا عرفا که تحت نظریم که همه چیزمون که صلاحه و بایدهارو که خبر دارند بالاخره یا نه؟ خلاصه داشتیم میگفتیم آقا حدیثه که خودشناسی خداشناسی است یا خدا به ما نزدیکتر از گردنه حالا این دو روایت رو توجه کن تا بگم یعنی یه نکته ش اینه که آقا تو وقتی خلوت داری یا بیرونی یا تلوزیون میبینی این باید حواست به خودت باشه نه که دلت رو ببرند و فکرت رو و دید چشمت رو و الگوی تفکرت رو و حواست رو بدزدند نه باید پیش خودت و خدایی که نزدیکتر از رگ گردنته به خودت باید پس پیش خودت باشی و نزدیک به احوال خودت حالا تلوزیون حال میده و دل رو میبره ولی باید تو خودت بدونی که چه زمانی عصبانی میشی چه زمانی نمیتونی جلو شهوتت رو بگیری حالا همین که انقدر خودت رو بشناسی که چه زمانی حتی گشنه ت میشه همین هم خوبه گرچه نیازی نیست و غریزی است اما باید از حال خودت بیشتر از شیاطین یا روانشناسانی که شغلشون و حرفه شونه باید حواست باشه به خودت نه که زندگی و دنیا برده باشتت و کورت کرده باشه و بدونی داری چیکار میکنی در عالم بدونی ماموریتت چیه بدونی پیش خدا چه کاره ای آخه خیلی ها فکر میکنن خوبن دارن جامعه رو اصلاح میکنن و برعکسه وقتی هم تذکر بدی همینه وضع پس رندان خشم دارند ولی کنترل شده و یا فیلم بازی میکنه جلوی ما یا اصلا خشمش با ما و حیوانات زمین تا آسمون فرق میکنه و میدونه داره چیکار میکنه و شهوت دارند ولی با ما فرق داره پس باید یه خورده خودمون رو بشناسیم و از روانشناسان بیرون خودمون ماهرترباشیم وقت و حال و احوال و موقعیت هایی و گرفتاری هایی و روش برخوردمون رو از قبل بدونیم و تنظیم کنیم و شناخته نشیم که اگه مثل من شناخته شدی ذلیل میشی و روی سرت سوار میشن این زنان بچه که نیستیم که مثل مدرسه باشه سیستم بلکه شاقی ها و دکتران و روانشناسان و قدرتمندان و شیاطین میخوان طبق الگوی خاص جامعه رو مثل رام کردن حیوانات کنترل و حتی حکمرانی و سوار شوند 

مبارزه با نفس وسوسه

خوب با سلام و روزی خوش بریم سبک و روش جدید رو خدمتون عرض کنم که امروز بهش فکر کردم مگر عمل کنیم میدونم ذهنتون مشغول کردیم ولی بالاخره سبک جدید باز رسید مقدمه اینکه من وبلاگ دارم ولی دل امام عصر رو بدست نمی آورم یا سود معنوی نمیکنم ودلم از نوشتار شاد نمیشه چرا آقا؟چون رند نیستم ودر زمین دشمن بازی میکنم و با یه سری افراد که خدایی و رند نیستن طرفم که سرایت کرده و یا استاد قوی حظوری ندارم و هم قرص روانی که میخورم رخنه در تفکراتم داشته است و هم منو بیمار روانی میدونن و مورد آزمایش درگاه و فرد درجه سومی که باید از خوبان دور باشه از رحمت بزرگان و‌همش فحش بخوره لذا ولی بابام رو که میبینم درس و الگوی منه و اونسرکار با دوستان رند طرفه و روش کار میشه و منم میفهمم و حافظ از لباس روحانی بدیاد میکنه چون با احترام کاذبی که به دست میاره باید همیشه در سطح پایین ریایی بمونه و رند نباشه و همش ظاهر ماجرارو ااخوند میگه نه موشکافانه بحث همینه مقدمه بعد اینکه آقا ما این روش ها و سبک ها که میگیم آقا فرد آگاه و مدبر که نیستیم نصفه کاره بحثمونو میکنیم وگرنه برای آخوند مبتدی که همه باید احترامش بزارن این روش که خواهیم گفت نتجه عکس داره یا برای دانش آموزی که درس میخونه که دردل معلم بره و زیر سلطه است و باید بیست بگیره اصلا ماجرا فرق داره لذا من پیشنهاد نمیکنم که روش رو گفتم شما مانند یک مطیع محض تغییر روش و الگو بدی ولی میبینی یکی گرفتاره فقط میخوام به گوشش خورده باشه این روش مقدمه بعد اینکه آقا طرف فکرش و صحبتاش رو آنتنه و مثل ما موش آزمایشاهی شده در این حال مبدا فکر شما توسط شیاطین کنترل میشه ینی شما رو حساسیت و تسلط و چیرگی بر شما طوری است که از وسوسه تمام گفتار فردای شما و برنامه ی زندگیتون در دفتر شیاطین ثبت هست خوب نظام و امام زمان گفتیم که سپاهیانی از شیاطین هم دارند نابه چار و جنن دیگه و روانپزشک علاوه بر سپاهیان قدس و الهی که اون ها توسط نیروی غیب از آینده خبر دارن خلاصه ما بازی میخوریم با بزرگترین گروه و شیاطین چون هم خودمون آدم نشدیم و هم شیاطین تا ظهور باید صبرکرد و بازی بخوریم همه بر سر دنیا و دیگه بزرگان باید به خاطر کم خردی و بی ایمانی و تقوای کم مارو تحمل کنند حالا بریم سراغ روش اون اینه که باید رند بود رند ینی شما که تلوزیون میبینی صاحب نظر باشی که در فیلم باید اینو میگفت نه اون چیز بای اینطوری بازی میکرد نه اونطور رند ینی کسی نتونه بشناست و سوار بر افکارت بشه و افسارتو بدست بگیره از شیاطین و مردم و دکتر روان لذا رندان روش های مختلف دارن ولی آخوند باید همیشه ظاهر و قضیه ای رو ثابت کنه که همه قبول دارن مثل احکام و دیگه متخصص نیست آخوند مبتدی و جوان و غیر مجتهد که تخصیصی صحبت کنه یا عرفان بگه خوب روش اینه که گاهی از سر سادگی و بی آلایشی روان مارو خوندن و تکراری شدیم بر حسب مصلحت شما باید خلاف مثبت اندیشی یا اگر منفی نگرید خلاف فکر منفی که شیاطین وسوسه میکنند صحبت کنی اگر شیاطین وسوسه نمیکردن همه ساکت میشدن و توطئه کم میشد و هیچکس عصبانی و گناه نمیکرد لذا شما دروغ نگو ولی چون تسلط بر کلامت هست قبل از که حرف بزنی جنبه ی مثبترو منفی کن یا منفی رو مثبت چون حرفات شنیده میشه و مثل ما قضاوت میکنن و شناخته میشی مثلا اگه میخوای بگی هوا چه گرمه سوختم به جاش بگو چه گرمای لذت بخشی دروغ هم نگفتی این زبان آبرو مارو برده و خوارمون کرده و شناسایی شدیم اگر سکوت به جا کنی که چه بهتر ولی تو خونه با خانواده صحبت کن ولی این روش هم به گوشت بخوره شاید اسیر شدی یه وقت آقا دلیل نمیشه که هرکی از راه رسید تمام فکرمارو بخونه و بدونه و وسوسه کنه و کنترلمون کنه ما هم نمیفمیم وسوسه شدیم که حالا نمیگم تغییر رویه بده ما در پست قبل گفتیم که درگوش خدا حرف بزنه گنهکار بعد یارو شک کرده روشی که گفتیم انجام بده یا نه!!!!

C

دعای خیر

یه حالاتی هست که برای من کم تجربه جالبه و تازیه است و من مینویسمش تو وبلاگ پس دلیل نمیشه آدم خوبی باشم من یا مثلا عمل می کنم اگه یادمم بمونه خوبه وخیلیه خودش

خلاصه آقا رفته بودیم بیرون و تو ماشین عقب نشسته بودم و ترس تصادف داشتم پس یه ترسی بوده که من رازونیاز کردم و این نتایج حاصل شد و یادمه یه بار گفتم که به یارو میگن خوب تو چرا اگه میترسی و از آینده هم خبر نداری که ممکنه تصادف کنی با ماشین دیگران خوب چرا شما توکل نمیکنی و دعا نمیکنی واز خدا نمیخوای که آسوده خاطر و امن وامان برسی به خونه یا محل کار بعد یاروهه میگه چون میخوام رانندگیم خوب بشه محض همین دعاو توسل نمیکنم !!!لذا ما یه باید مثلا پاک نیت باشیم و توکل داشته باشیم من خودم مشاهده میکنم که وقتی ماشینمون تصادف کرده یا تو جوب افتاد جوی آب بعضی ها اونقدر محبت دارن که وسط جاده وایمیسن به داد میرسن اصلا وقت طلاشون رو با محبت جامعه ای خودشون نشون میدن این خیلی اهمیت داره و من به خودم که فکر میکنم میگم چه آدم بدی هستم که به هر دلیلی ا اصلا چون خوی زنانگی دارم بدبین هستم وسوءظن دارم نسبت به خود اتفاق تصادف دیگه چه برسه کمک لذا پس زنان و خوش نیتی ما چه؟ یعنی میخوام اصلااینو بگم که شما اگه مثل من که امروزصبح بیرون بودم و تو خیابان ماشینی دیدم که جرثقیل اومده بود از توی جوب بیرونش بیاره خلاصه اگر از دستمون کاری هم برنمیاد براش 2 دقیقه دعاکنیم (برای راننده ماشین توی جوبی) چطور شما وقتی ماشینمون خراب بشه انتظار داریم زمین وزمون به داد برسند وکارشون رو اجبارا تعطیل کنند به داد ما برسن یعنی حتی انتظارم نداشته باشی مثل من خعلی اهمیت داره که سریع کارت راه بیافته و مشکلی عظیم ترفعلا نداریم و گرفتاریم خوب هم میهن های ما هم همینطورن شما و من باید خیرخواه باشیم براش دعا کنیم لااقل اگر زنیم ویا کار داریم لااقل ازخدا بخواه که ای خدا طرف علاف نشه طرف ماشینش خرج تعمیرش کم شه وهزار شرایط بدی که ایجاد شده برای اونکسیکه گرفتارشده براشون دعا کنیم این اهمیت داره بعدا خدا هم به داد ما میرسه مابه جای اینکه برای موکلمون حرف بزنیم در دل باید مدام به جای شیاطین با خدا صحبت کنیم و همش مثل پیرزنها که دعا میکنند بلند بلند و ازخدا چیز میز میخوان ما هم در دل باید خیرخواه مردم باشیم وبرای عالم بعدمرگ وشرایط زیاده برای همه دعا کنیم مدام و از خدا بخواهیم یاری بده بعضی ها اصلانام خدا رو جلوشون بیاری ناراحت میشن ولی بعضی های دیگه برعکس خیلی حساب میبرند اصلا در دل خیرخواه بودن بهتره وریا روهم ازبین میبره یعنی الان شما بشینی دعا کنی ممکنه عجب وریا باعث بشه دعات اثر نکنه به اون حد وآرامشی که میخوای ولی اگر مدام خیرخواه مردم باشی ازدست شیاطین هم به خدا میتونی پناه ببری و نجات پیداکنی!!!