dorood

 یه حسی هست درونی هست و باید شهدا و خدا رحم کنه مثلا من یه سخنرانی گوش دادم تغییر کردم و رحمت الهی نازل شد و فهمیدم که باید کننده ی کار خدا بدونیم و باید بفهمیم که هیچکس نمیتونه مارو کمک کنه جز خداوند یعنی درگاه دیگری نریم مثلا ممکنه خوشت بیاد دیگران بیان درخونه ات یا بگن زنم بشو یا بگن شوهرم بشو یا بر اساس چیزی که خودت داری بگن راهنماییم کن عرفان یادم بده اینا همش شرکه آقا یعنی باید به چایی برسیم که بفهمیم کسی جز خدا کمک نمیکنه اون مقع تازه خدا میاد توی زندگیمون!!! تازه راهمون درست شده تازه چشممون خیانت کار نیست محبت زیاد شده درگیری کم شده جامعه پیشرفت کرده و خدایی شده اون موقع نه کنه شما آدم خارق العاده ای باشی بلکه خدا توسط شما دیگران رو کمک میکنه ولی باز شما و همه باید بدونیم که کارخدا بوده من الان مشرک شدم تعارف نداریم و خعلی هام مشرکند و واقعا تمام رحمت ها از دستم در رفته و شیطان هم میدزده ایمانت رو لذا کسی که خدا رو حس نمیکنه و امیدش و چشمش به بندگان خداست تا خود خدا و خدا رو گم کرده این فرد دیگه چی بگم این فرد زندگیش تباهه همه ی قشنگی ها خداست شما یه قشنگی ای که دیدی از یه انسان باید یاد خدا کنی بگی فتبارک الله احسن الخالقین حالا من مثل عارفا نیستم که حسی که کم هم هست و کمی خدایی شدم رو تزریق کنم به شما که با این متنی که نوشتیم شما خدایی بشوی ولی اتفاقا برعکسش موج شیطانی که دیگران دارند روی ما هم تاثیر غیر خدایی گذاشته تا شاید هممون داریم به پای هم میسوزیم مثلا رئیس جمهور قبلی رفته بود دنبال جنگیر این مصداق بارزش که باید درست بشه وگرنه من که نمیتونم کاری کنم بلکه ایشون روی من تاثیر بد میزاره نه من روی شما با نوشته ام یعنی میگم حال جمعی غیرخدایی باشه چون ما مسولیت نوشتن قبول کردیم و انتظار دارن ازما لذا شما رو نمیتونم روح خدایی تزریق کنم بلکه میبنی بیماری و مرض شما دامن منم گرفته لذا مثلا در برنامه ی ماه عسل چون میبینند که مهمان هایی که دعوت میکنند از بس دید ها خرابه اثر خوب که نداره اثر بد داره در جامعه لذا مهمانی رو دعوت می کنند که مثلا زن رفته سر کار خوب این بده این حالت که بره خیابان ترشی بفروشه!!! این رو دعوت میکنند برنامه که دیگه کسی اینکارارو نکنه و هم خودش و هم دیگران برسند به داد که اصلا اگه کسی اینکارو کرد بگن تو هم مثلا میخوای بری برنامه ی ماه عسل که اینکارو میکنی و دردسر میخوای ایچاد کنی حالا صحبتم این نبود میگم که باید خدایی بشیم من خدارو و تاثیرش رو در زندگی کم میدونم این مشکل عظیمی است که باید قرآن خوند!!!

mohemni

 بچه نه بچه تا کودکه یعنی بچه تا بچه است یعنی بچه دردوران بچگی هرچیزی رو که می شنوه تکرار میکنه و معنیش هم نمیفهمه این در حدود 4 5 سالگیش که دیگه میتونه حرف بزند حرف های دیگران رو تکرار میکنه مخصوصا نزدیکاشو ولی تا یه کم بزرگتر شد بازم نه اونجاهم نمیتونه حق رو از باطل به درستی تشخیص بده لذا اینجا هم تقلید نمیکنه تا اینکه بزرگ میشه اونجام هم مرض زنانگی میگیره یعنی تکبرش زیاد میشه و باز فکر میکنه کسیه و حرف های دیگران رو تقلید نمیکنه و انسان هم تا 24 سالگی میگن اگر مجتهد شد که شد دیگه نمیشه خلاصه کار کار ندارم نکته ش مجتهد بودن نبود بلکه شما و ما من خودم تکبر دارم و حرف های فیلم هارو به دلایلی که گره می اندازن تو زندگی یا تکبر دارم که خودم رو بیشتر نشون بدم خلاصه آقا اینو میگم که باید شما دفترچه ای داشته باشی برای محاسبه که خوبه ولی تکه کلام های فیلم هارو یادداشت کنی این اثر بسیار زیادی داره درموقعی تقلید کردن یا مثلا شما میبینید که روحانی عزیزی داره سخنرانی می کند و از یه مصداق هایی استفاده می کنه که آقا این یارو بهش میگیم فلان کن میگه مثلا ایشالا بعدا خوب ایشالا بعدا رو یادداشت کن این برای رند شدن خوبه همیشه که نباید مخلصانه با دیگران صحبت کرد مثلا آیت الله قرائتی در مصداق هایی که میزنه آدم میخواد رند بشه اگه یادداشت کنیم این یک نکته دومین نکته اینه که در فضاش قرار بگیریم الان شما صدای سنی ای که فارسی صحبت میکند لعنه الله و ضد شیعه حرف میزنه این صداش باید به گوشمون خورده باشه در مناظره های بین سنی و شیعیان خوب این صدای این سنی به منزله ی صدای شیطان هست یا یعنی خدا خواست کمکت کنه صدای این سنی میاد تو گوشمون یا اصلا هرکسی که شما آدم بد میدونید و نظرتون اینه که این آدم شیطانه حرف زدنش این بعدا خدا با خیال خودتمم که شده کمکت میکنه اگر رحمانی باشه نه فضای شیطانی ولی در فیلم رخ نمیده معمولا بازیگران دارن بازی میکنند دیگه لذا موقعیت جدی ای نیست و ما خوشبین هستیم و گفتیم خوشبینی مفرط هم خوب نیست که حق رو نتونیم از باطل تشخیص بدیم خدا هم کمک نمیکنه و گیر می افتی مثلا گناه کنیم گیر می افتیم و این برنامه ی ماه عسل مهمان های عزیزی که داره همین فیلم ها و صداشون و موقعیت هاشون در ذهن ما میمونه و اگر خدا خواست دستمون رو بگیره به یاد اون موقعیت اینا می افتیم و راه و از چاه تشخیص میدیم اگر عقلمون نکشه و جاهایی که استخاره لازمه اینجا ممکنه خدا کمک کنه-----------------------------

bayom

  یه بحث اجتماعی و شخصی بکنیم البته حالا که فکرشو میکنم میبینم تقصیر خودمم هست قبل از اینکه چیزی بگویم اینو اعتراف کنم که در مقام مقایسه هستیم ولی عاشق نیستم به اون صورت مثلا قبلنا همش گیر میدادم که چرا آهنگ های مثلا عاشقانه ی تلیویزون کم شده و اینو کمبود رحمت خداوندی در اجتماع میدونستم که برکت ها از جامعه رخت برگردونده اند و ظلم ها بیشتر شده ولی الان که نگاه میکنم میبینم همین سریال مدینه که ماه مبارک از تلوزیون هرشب پخش میکنه آهنگی است عاشقانه و عاشق بوده که سروده و رزق و روزیمون خوب بوده که ما میشنویم یا مثلا همین آهنگ برنامه ی ماه عسل اینطور عاشقانه و زیبا همیشه ما نمیتونیم بسراییم و بخونیم یعنی خواننده بشیم شعرشم قشنگ آهنگشم قشنگ یعنی ما میدونیم که خبرایی هست و بستگی داره روزی دهنده از عالم بالا بخواد که کارا تا چه حد درست شه و چقدر خداراضی باشه از ما و معمولا صدا وسیما خودشون رو ضایه نمیکنن با یه آهنگ و فیلم که بخواهند به زور و نه اینکه با عشق بلکه با زور بخوان آهنگ خودشون رو قالب کنند نه روزی درکاره و خواننده ی امسال با پارسال فرق داره نه که با زور بخواد همونو قالب کنه البته ریسکشم زیاده ولی دیگه دست ما نیست حالا بریم سر اصل مطلب نباید زیادی حرف میزدم اینکه آقا در اجتماع می بینیم که دشمنی هاا زیاد شده و مردم به همدیگه میپرند و دعوا دارند بیشتر تا بخوان به هم محبت کنند همش میخوان مچ بگیرند و اذیت کنند به هم در جامعه هیچکس حوصله ی هم رو نداره زندگی ماشینی تر شده اعصاب ها خوردتره اقوام با کنایه با هم حرف میزنند و زندگی اجتماعی به جنگل تبدیل شده که اینا تو ماه رمضون انتظار میره کمتر شه که ما حسش کنیم و میگیم دیگه خلاصه اگر کسی داد بزنه کمک مردم کمتر به داد میرسند حوصله ی هم رو ندارند پدر بلد نیست هنوز با خانواده چه طوری برخورد وصحبت کنه و دشمنی ها زیاد شده و به فریاد هم نمیرسند مردم و کار به کار هم ندارند و حتی میخواهند درگیر بشن یه تصادف کوچک و حق کوچکی که از کسی ضایع بشود انگار پدر یارو کشته شده روانشناس ها و جامعه شناس ها به جای اینکه درستش کنند در فکر جاسوسی افتاده اند و جاسوسی از مردم کارهارو خراب کرده حالا جاسوسی کار نداریم همسایه به فکر همسایه نیست مردم به فکر فقرا نیستند سفره های افطار برای یتیم ها نیست انگار و کسی حال نداره بره بیمارستان احوال بیمارهارو بپرسه چه برسه اصلا دعاگوی اون ها باشه مردم خیر خواه همدیگه نیستند و مثل جنگ نیست که جمع بشوند بسیج شوند و مشکلات جنگ نظامی و در حال نظامی مشکلات اقتصادی رو رفع کنند بلکه چپاول می کنند همدیگرو و مردم دیگه کمتر با چشم های خیس و نمناک و به یاد خدا و مریض ها در رختواب گریه می کنند و فیلم ها هم که مثل ((بچه های آسمان)) ساخته که نمیشه به تمسخر هم گرفته میشه در یک کلام شیطان کار خودشو کرده و مردم در مقایسه با قبل محبت و احسانشون کم شده یعنی ما داریم مقایسه میکنیم با قبل که حالا دستگاه ها یا مسولین سد راه کرده اند بلکه خودمونم بد شده ایم که اینا توجه بشه که جامعه ی ایمانی و خدایی مسخره است اصلا شما روی جامعه ی ما دیگه نمیتونی بگی جامعه ی خدایی و اصلا اگر جایی هم گفتی مسخره ت میکنند خوب رزق و روزی معنوی هم کم شده. خوب حالا درمورد شخصی هم که خودم باشم اینکه یه مدت بود ما وبلاگ داشتیم زیاد اومدیم جلو و این شد که مسولین محترمه دیدن منافعشون درخطره اگه یکی ترمز بریده بخواد این حرفارو بزنه منافعشون در خطره لذا هرطوری شده به فکر ایرادگیری و مچ گیری و از راه به درکردن و منصرف کردن ما بودن که موفق هم شدن و فرستادنمون تیمارستان به نحوی پیروز شدن بعد با وجود قرص ودوا و اینا دیدند که ما ادامه دادیم وبلاگ نویسی درسته که دیگه در خط مقدم نرفتیم و راه رو گم کردیم ولی باز زبانمون بازه لذا ما هم دیدیم گرفتاریم از اون موقعی که رقصیدیم دیگه منافعشون در خطر نبود و دیگه ما فردی نبودیم که بخوایم کسی رو عزل کنیم مثلا و یا اگه به پست و مقامی رسیدیم بیچاره ش کنیم نه و شما به من حق بدید که مردی داره جاسوسی میکنه در خانواده ی ما من غیرت نشون بدم بد رفتار کنم صدامو عوض کنم چه میدونم شیوه م رو عوض کنم و این از خانواده بود تا اونجا که به جامعه میکشه و وقتی طرف با باباش بد باشه دیگه حساب کارو یا بابا بلد نباشه ککه چهطور رفتار کنه با خانواده و هنوز صحبت بلد نیست بکنه و خانواده ازش میترسند و اینا خعلی بده این چیزا و گرفتار میکنه آدم رو پس حربه اینه که جنگ نرم در خانواده ها شروع شده اول نه در جامعه من با پدرم بدم ولی با یه ملت پشت صحنه و غیرات و بنیان خانواده سسته بااین همه طلاق و جاسوسی های افراطی که طرف به سایه ش هم شک داره وما یه بار هم گفتیم که زن باید بترسه باید بترسه که بخواد پاشو بیرون از خانواده و خانه بزاره این رو از حدیث امام علی (ع) گفتیم که بعضی از بدترین صفات زنان بهترین صفات مردان هست و یکی اش ترس بود لذا باید در بیرون از خانه احساس کنه که دوربین و جاسوس ها همه دارند نگاش میکنند (به زن) و فیلم ازش میگرند ولی در خانه نه درخانه محل آرامش هست باید آروم زندگی کنه و روانپزشک و جاسوس ببخشید ببخشید محرم راز ما که نیستند ولی متاسفانه ما که درجات پایین جامعه از نظر دوری از تهران و نمیدونم شهرستانی هستیم و شغلی وثروت و پارتی و قضایی و نظامی در رده های پایین تریم دیگه هر سیستمی روی ما پیاده میشه و دیگه سیستم انسانی هم به کنار شیطانی ولمون نمیکنه همون شیطانی که قسم خورده تا قیامت که مارو به زمین بزنه و دشمن ماست فی الواقع یعنی نمیشه کاریش کرد و به قوول آقای فاطمی نیا ره باید نقطه ی خشم رو کور کرد اصلا.

moon

 من خودم الان تاثیر بد اثر غیبت رو با همین چیشام میبینم که طرف نشسته غیبت مارو کرده پشت سر ما پیش مادر بزرگ و پدر بزرگ و مامان و بابام و خواهرم حالا نمیدونم دکتره؟ جاسوسه؟؟؟ کیه دیگه اینام کلا نظرشون نسبت به من 179 درجه تغییر کرده ینی آسیبی نظام بر من وارد کرده در خانواده این نظام و سیستم غلط که بنده هیچ نمیتونم جبرانش کنم یعنی الان که من چت می کنم و عکسامم رو میبینن و دخترا عاشق من شدن و عکسام امیدوارم روز به روز عکسم خوشکل تر شه دیدشون و نظرشون و خیالشون پاکتره نسبت به من نسبت به خانواده م حالا بعضی موقه های دیگر هست که طرف رو میترسونن و یا فکرش رو با تهمت و دروغ ها جابه جا و عوض می کنند به این صورت که طرف دیگه نابود میشه با غیبت یعنی دل اون کسی که غیبت در گوشش میکنند پشت سر من خدایی هست و رحمانی است یه نفرینم پشت سرما میکنه و نفرینش هم میگیره حالا داستان دروغ بوده ولی چون دلش پاکه نفرینش شامل ما میشه در فضای آلوده که اینم یه فضای بد دیگری بود که غیبت داره راحت بکشنمون گوشتمون هم بخورن راحتریم که نظر خدا رو با زور و رحمتش رو بازور دروغ در دل افراد ساده عوض کنند حالا ببین دیگه مسولین چه می کشند در این فضای و سیستم و نظام نجس راه هایی که دیگه هیچوقت درست نمیشه و نظراتی که دیگه هیچ وقت برنمیگرده و آسیب هایی که دیگه درست نمیشه و...

موضوع بدی اینکه ما یه روز رفتیم پیش بزرگی در جایی بعد گفتم نصیحتم کنه یا ذکری یادم بده گفت که تسبیحات حضرت زهراء(ُس) برای ذکر و گفت  شاید اینطوری ککه دین دینه کیفیته یا کمیت آقا؟؟ گفتم خوب کیفیت بعد گفت چند تا ذکره تسبیحات حضرت زهراء(س) ؟؟گفتم صد تا گفت (نه) سه تا !!! بعد بعضی موقه ها ما یه ذکر رو درست بگیم نمیخواد 100 بار تکرار کنی و کیفیت مهمه که سیم وصل باشه و یاد خدا و جیزهای دیگر و منم اولش نفهمیدم اشتباه کردم از حرم که بیرون اومدم فهمیدم باید میگفتم سه تا نه صدتا بلکه کیفیت مهمه.

نویسنده : علی | تعداد بازدید : 20

mofid

حالا دیگه خودتون یه اسمی روش بزار یکی میگه ایمان ندارند یکی میگه تقوا نداره یکی میگه غفلت دنبال ریشه نیستم  میگم باید همت داشت همت داشت یعنی چه؟ یعنی آقا بگو بسم الله کاری به گذشته هم نداشته باش شروع کن با اختیار خودت حتی اگر حال نداریم من خودم رو مثال میزنم من خودم نماز شب نمیخونم غفلتم زیاده ایمانم کمه و بی تقوام آقا شما این همه شرایط طلاق رو در ایران مشاهده کن اگر حتی بهترین جامعه هم داشتیم و بهترین دادگاه ها باید بدانیم که مسئله ی طلاق درست نمیشه و یک مسئله ی شخصی است و زندگی خصوصی با وجود این همه دستگاه های شیطانی و جاسوسی درست ولی بازم مسئله به درون و شخصیت طرف و روحیه و امید طرف بستگی داره و شما بگو ایمان و تقوا نداریم یعنی آقا باید حواسمون رو جمع کنیم در خارج قبل ازاینکه مساله ی طلاق رخ بده از هم جدا میشن و ارتباط مقدس دائمی خاصی وجود نداره ولی در ایران مثکه میخوان یه عمری زندگی کنن با ازدواج دائم  اینجا مشکل برمیگرده به نماز خواندن آقا کسی که نماز میخونه خدایی داره و بالاخره هر روز خودش رو نشون میده به خدا اتفاقا شیطون به کسی که نماز میخونه بیشتر گیر میده و شخصیت رو خورد و اعصابش خورد و میخواد زمینش بزنه و زن ها هم عموما دلشون با شیطونه از بس صاف و ساده اند لذا اینجا بحث سر نماز نیست که ارتیاط دائمی تا پیری برقرار بشه و ادامه پیدا کنه و طلاق رخ نده بحث بر سر حال هم نیست که حالش رو ندارم بلکه باید همت داشت و شروع کرد از همین الان و بسم الله گفت آقا ما نماز میخونیم که مطیع خدا باشیم پس چرا نماز شب نمیخونیم؟ چرا نماز مستحب نمیخونیم یعنی من گفتم در رختخواب بدون وضو و قبله و حرکت خاصی همت کن نمازتو بخون ما اگه حالت بی حوصلگی داشته باشیم و خدا رو هر روز بیشتر وقت نزاریم که بپرستیم و عبادت کنیم خوب با زن و زندگی هم اگر حتی طلاق نگیریم باز اوقاتمون خوش نیست اگر این نماز هارو نخونیم نه بلکه باید وقت گذاشت و خود را ابراز کرد و نشون داد به خدا و باهاش صحبت کرد که دین و ایمانمون قوی بشه دیگه اگر قوی شد دیگه زندگی خوب در کنار زن یکی از مسائل ساده و پیشه پا افتاده میشه و اخلاقمونم خوب میشه بلکه ما خدا رو در نظر نداریم و مشکل نه روانشناسی است که پیشش بریم مشاوره بگیریم نه این میتونه حل کنه نه قاضی ای که حکم به طلاق بده اصلا بحث بر سر طلاق هم نباشه اینه که ما باید هر روز خدا رو در هر موقعیتی چه فوتبال باشه چه فیلم باید اول به سراغ خدا و نماز بریم لذا نماز اول وقت توصیه شده علاوه بر وقت ادبمون هم بالامیره مشکل در نمازه و نماز معراج مومنه و نماز تنها پنجگانه هم کافی نیست و باید هر لحظه میل ما به خواندن نماز مستحب و نماز شب بیشتر بشه اصلا شما دیدی کسی نماز شب بخونه طلاق هم بده زنشون امکان نداره گفتم بحث سر طلاق نیست و نمیگم قانون بزارن برای کسانی که ازدواج میکنن که نماز خون باشن ولی باور کن زوج هایی که نماز نمیخونن دراین دینای بد زمونه ی دود و آهن و آبی که آدم بخوره سرش دید میگیره و این همه گرگ آدم میمونه توش!!

man

خوب یه جنبه از فکر و حالات کسانی که زیاد بر امام حسین (ع) گریه می کنند و اهل دعا و مناجات هستند و یا مثل اون بزرگوار برنامه ی ماه عسل که 4 سال حبس کشیده بود در سودان تحت بدترین شرایط که با امام زمان (عج) در دل ارتباط داشته اینکه باید درکشون کرد این افراد را حالا شاید منم در شرایطی از این حالات قرار گرفتم که مورد توجه شهدا باشم و اشک  و روضه و اینا مدام به صورتی که دست خودم نباشه علاقه داشته ام ولی باید همچین افرادی رو درک کرد اینا ارتباط قوی ای دارند و درک هم خلاصه نمیشن اینا نباید اذیت و دلمرده بشن یعنی چه؟ یعنی اینا در خلوت حال خوشی دارند با اربابشون لذا شما هایی که باهاشون زندگی میکنیم نباید فکرشون رو مختل و بیایم روی افکارشون من مثلا خبر دارم که اینا حتی حاجات میدن و مخصوصا شیاطین دورشون جمع میشن و توجه و دقتشون رو میگیرند و باعث میشود که این فکرش آزاد نباشه لذا نتونه گریه کنه و حال خوشی رو که داره رو به سیاهی و ظلمت می کشانند و فکرش رو جابه جا می کنند لذا باید مخصوصا محیط و خانواده حواسشون باشه که زیاد تو خلوتشون نروند و مزاحمشون نباشند ولی دیگه پیش میاد و میان روی ذهنشون چه باید کرد؟ لذا اینا توجه می کنند که دیگران چه می کنند و از دید اینها خیلی کارهایی که ما می کنیم بیهوده و سر بچه بازی دنیوی ماست سر الکی باهم  دعوا و بحث می کنیم اصلا صحبت های بیهوده لذا اینا توجه به بزرگان می کنند که اون افراد بزرگ و مجتهد چه می کنند و وقتی روش های بزرگان رو می بینند و میسنجدند رند می شوند و رندیت ازاینجا شکل گرفت تاریخچه اش که بله نگاه کردیم دیدیم رندان و بزرگان هم نا به چار ارتباطشون رو با بالا قطع نکردند ولی به طوری که مردم حرف میزنند با هم و رفتار می کنند زندگی عادی دارند اصلا رندان اذیت هم میشوند ولی برنامه و تعادلشون درسته و نه فاصله می گیرند از ابی عبدلله که بی خیال عالم بالا شوند نه از خانواده و جاسوسان و شیاطین دل می برند دیگه این بسنگی داره اینجا که چه کرد ولی نکته این بود که این افرادی که اشک دارند و حال و اسارت کشیدن و امام زمانی اند رو باید درک کرد یه مرتبه اینا براشوون از اینکه بمب ببندند و دشمن خدا رو شهید کنند این آسونتره تا با برخی از ما هم صحبت شن که قصدشون عوض کردن فکر و آسیب و آزارشون باشه که حالشون رو از خداوند دور کنه پس سعی بشه تا اون حدی که خودمون درک می کنیم مزاحمشون نباشیم که ارتباط و اون حس خوششون رو با خدا قطع کنیم سر بیهوده هات و اینا رند میشن و مجبورند وگرنه نمیشه زندگی کرد و رند هم در بدترین شرایط با روش های مخصوص زندگی میکنه و یکی مثل من هم که یه مدت این اسارت رو کشیده و تجربه داره نباید طوری بشه که ارتباط و حالشرو بر سر این موضوع که رندشده گول بخوره که آقا ما رندیما و ارتباط نزنه یا بره سراغ بیهوده جات و دنیا سر این مسئله که ما رند عالم سوز شدیم و شیطان کارشو بلده و هرچیزی سرجای خودش نه نباید خدا رو هم فروخت به هر بهانه ای

mones

داشتم امشب برنامه ی ماه عسل رو می دیدم و اون آدم بزرگواری رو که 4 سال اسارت کشیده بود اصلا آدم این افراد رو که نگاه میکنه میفهمه که اصلا راهشو اشتباه اومده بوده چقدر چیزایی که در ناز نعمت الکی غمش رو میخوردم چه فکرهایی که اصلا به سودم نبود درموردش فکر نمایم چه ارتباط هایی با خدایی که برقرار نکردم چه شب ها به سمت خدا و ارتباط باهاش نرفتم در حالیکه در همه ی این احوالات خودم رو بزرگ کرده بودم نگاه کنید بیچاره 4 سال در یه اتاقی اسیر بوده تحت شکنجه و دوری از خانواده چه ها که نکشیده و چقدر الکی وقتمو تلف کردم روی راه های کج و خواسته های بد و افکار بازیگانه در حالیکه فکر میکردم راهم درسته و حتی الگوی دیگران هم هستم در این زندگی پلید و اشتباه !!! واقعا آدم این افراد رو میبینه که کسی جز خدا نداشته اند و خدا هم 4 سال چهار سال امتحانش کرده میگه عجب خدایی در حالیکه یه روز نمیتونم در رنج کمی و بدون ناز و نعمت زندگی کنم واقعا افسوس میخورم و دنیا رو که میبینم میفهمم چقدر داریم گول میخوریم ما همه و الکی دل دادیم به بیهوده هات و سرمون رو شیره مالید اصلا راهمون کج بوده و بی دلیل راه هایی رو رفتیم که فکر میکردیم باید خدا اغوشش را باز میکرده و مارو می پذیرفته تازه حالا شاکی هم هستیم ببین چه طوری خدا این فرد رو 4 سال در تاریکی با شکنجه های سخت نگه داشته حالا فکر من اینه که اگه تنها بشم چی بخورم چقدر من نادونم که اگه خدا پدرومادر منو دور کنه چه بکشم !!! واقعا ابلهانه است و دلم میخواد غرق بشم در دعاها و دعا بخونم و خلوتم رو با خدا درست کنم ولی باور کنید هم خدا منو نمیطلبه هم شیطان خلوت رو گرفته و هم البته خودم که راهم کجه و نمیرم به سمت خدا و واقعا یعنی بعد مرگ سخت تر از این 4 سالی است که این فردی که در برنامه ی ماه عسل با شکنجه داشت میکشید هست؟ یعنی چه میشه و چقدر غافلیم اصلا غرقیم فقط کافی بود چهره شو میدیدی انگار همه ی راه هایی که رفتم اشتباه بوده و خودم رو گنده کردم و بزرگ میدونم در حالیکه هیچه هیچم اصلا میشد یه طوری دیگه بنده ی خدا بود درحالیکه بندگی هم نکردم چرا باید من اقدر غافل باشم و فردا همه چیز یادم بره باز و دوباره غرق بشم و فراموشش کنم وقتی میدیدمش انگار شبیه ترین افراد نسبت به احوال به امام زمان بود در اسارت و حبس کشیدن و انگار من در حالیکه که فکر میکنم تلاش زیادی کردم و برگزیده ی خدا هستم کاملا برعکسه یعنی اشتباه اومدم و بیهوده وفتم رو تلف کردم در حالیکه فکر میکنم راهم درسته نه اشتباه بوده و میتونستم خیلی کارهای بد نکنم و راز و نیازهایی با خدا کنم که مثل این فرد اسارت کشیده به خدا برسم آخه خودشونم  میگفت در برنامه که با خدا خیلی صحبت کرده بوده در هنگام اسارت نه من کارای بیهوده ای کرده ام خیلی الکی وفتمو تلف کردم درحالیکه فکر میکردم راهم درسته و درنظر بگیر 4 سال داشته با خدا راز و نیاز میکرده و نتیجه ای که بیشتر مد نظر ما بده درخواستش بوده یعنی آزادی و در این چهارسال که حبس و شکنجه ش به عبارتی میشه 100 سال برای ما یه عمر شایدتم بیشتر خلاصه با این همه راز و نیاز نتیجه هم نمیگرفته در دعا نتیجه ای که بیشتر مد نظر ماست که آزادیش باشه چون خودش که یه طور دیگه تو برنامه تعریف میکرد که باخدا حرف میزده به جز اینکه آزاد بشه یه طور دیگه با خدا صحبت میکرده خلاصه شما در نظر بگیر توی اتاقی  4سال حبس و شکنجه بشی اصلا شکنجه هیچ 4سال حبس شی  راز ونیاز کنی با خدا بعد این کارهای روزانه ی ما بیهوده نیست خیلی هاش؟ دنیا از چشمت نمی افته در نظر بگیر که یه ملت ا70 میلیونی نتونه برات کاری کنه و فقط خدارو داشته باشی چی میشه؟ حالا ما ما اینکه فکر میکنیم نیاز به توجه بیشتر هم در دید شما داریم در حالیکه این براش نتونستن کاری کنن  آخرشم فرار کرده و در دلش فقط خدا و امام زمان بوده و یه آدم دیگه شده واقعا خدا باید از خواب غفلت بیدارمون کند! ! !

vara

بعضی موقه ها هست که حالا نمی دونم فراموش شدم در دل های بزرگان حالا دنبال دلیلش نیستم میخوام تمام دینم رو بدم به هدفشم کار ندارم که مثلا بخوام برسم به خدا پس نه به مبدا کار دارم نه مقصد و نتیجه نه یه حسی است مثلا آدم بعضی افراد رو میبینه تمام فکرش عوض میشه حالا بعضی موقه ها هم هست آدم یه حالی داره که میخواد تمام دینش رو بده انگار نه انگار یه آدم خوبی با سابقه ی خوبی بوده یا کارهای خوبی هم کرده نه انگار راه راهی است دیگر و هدف والاتری است انگار راه دین دست ما نیست مثلا شما در نظر بگیر آیت الله قاضی (ره) این عارف بزرگ زن های زیادی داشته اند این مثل ما نیست که مسئله ی جنسی باشه این که مسئله ی بدیهی است بلکه انگار حالا گذشته از آّبرو انگار جاهایی بلکه زن هایی هستند که دعاشون مهمتره بلکه نزدیک تر هست این دعای زنه که شما به خدا نزدیکتر بشی یعنی این عارف که زن پرستی و دنیا پرستی مطلقا نداره یه مرتبه 4تا زن میگیره که نشون میده که راه راه دیگست حالا شما تو نماز دنبال خدایی همون نمازی که محرابش به معنای محل جنگ هست یعنی شیاطین حمله ورند نمیگم نماز بده یا مشکل داره میگم آقا تو نماز شما احتمال اینکه تکبرت بیشتر بشه بیشتره تا تواضعت بیشتر شه بلکه باید از غیر راه نماز تواضعت رو بالا ببریم!!!

این روزا تو ماه مبارک رمضان حس زنانگی بیشتر حمله ور شده و بزرگان به یاد ما کمتر اومدن و من بیشتر به این فکر می کنم که برای خدا کار کردن نه برای دیگران آخه میدونی در حس زن و زنان باید برای غیر خدا کار کنند مثلا برای شوهرشون ولی ما نه مثلا ما چهره مون نورانی هم بشه طرف فکر میکنه من برای یکی دیگه غیر از خدا دارم رفتار میکنم و هدف الهی نیست میگه حالا برای من هم کار نکردی برای دیگران چه فایده یعنی اصلا این یارو در ذهنش نیست خداوندگار انگار ما مهذب که میشیم و گناه هم نمیکنیم برای دیگران هست که خودمون رو بخوایم بفروشزم و نشان بدیم به دیگران انگار دنیا دنیای بازی و بازیگری برای غیر خداوند است اصلا حاظر نیستند خدا رو در زندگیشون بیارند این هیچ به من چه اصلا دارند به من هم القا میکنند و من رنج میکشم که در گروه ما گروهی که باید خدایی باشه این اتفاق رخ میده و من رنج میکشم که برای خدا کار نمیکنیم و روی منم تاثیر گذاشته این توجه هم کنی راست میگه ها وقتی خدا نباشه در غرب همینطوره مثلا یکی چهره ی زیبا داره یا ورزشی کرده بالاخره باید به یه زنی یا مردی خودش رو ابراز کنه و نشون بده و به پولی برسه هدف آخرش اینه نه که همیشه پیشرفت کنه حالا ما کاری هم به پیشرفت نداریم نه ککه برای خداوند همیشه کار کنه و به عشق خدا گناه نکنه این فکر غلطشون اینه که برای خدا معنا نداره یعنی شما هرکاری میکنی برای دیگرانه در سیستم اینا

bara

خوب ما باید واقعا بین باشیم یه کم یعنی فوتبال رو میگم یعنی در فوتبال ما نمیتونستیم از مهاجمی که لژیونر نباشد استفاده کنیم در جام جهانی؟؟!! و این کار درست بود یا نه ؟ به نظر من ما اگه میتونستیم باید در دفاع هم مانند حمله و دروازه از لژیونر استفاده میکردیم چنانچه خط حمله توسط دفاع تغزیه و بازسازی نمیشد وما دردفاع وبازیکن وسط زمین لژیونری دیگر نداشتیم ولی اما چرا باید تا می توانیم از لژیونر استفاده کنیم؟؟ خوب داستان بر میگرده به اینکه درایران ولیگ برتر و کشور اسلامی ای که مخصوصا جن های شیطان که مستقیم بر تفکر اثر میزارند درایران خلاصه نقش جنگی ونظامی وجود داره درفوتبال از یه طرف که  بازیکن اصلا نمیتونه فکرکنه که نقشه رودر زمین پیاده کنه یعنی من خودم از دکتران نظامی روان بی بهره نموندم قرص میدن واین قرص درشهوت و تمرکز و به یادماندن وخلاصه مخصوصا تفکر تاثیر منفی داره یعنی بازیکن علم نداره که چه کنه و حتی علم هم داشته باشه نمیتونه نقشه بکشه واجرا کنه یه دلیل دیگرش هم اعتماد به نفس نداشتن و اجازه ی  خودنمایی ندادن هست که راه جوانان را برای تبرج میبندند و زودفحش میدن و آنتی میسازند بله ما دفاعمون خوب بازی کرد ودفاع کرد ولی بازی ساز نبود که تزریق کنه و همین فقط دفع بشه خطر و اصلا فوتبال لیگ ما برای نتیجه کار میکنه نه وظیفه واگر نقشه ای را بخواد اجرا کنه میزنن تو سرش که تو مجبوری اینکارا بکنی تو زمین خاک تو سر و زود خرابش می کنن و اعتماد به نفسش رو میگیرند وتفکرش رو خراب می کنند و تقصیر رو می اندازند گردنش و بدبختش میکنن ومحروم واتکا در تیم رو در حرکت فردی میدونن نه  تفکر جمعی  لذا این روند بازی کردن بازیکنان ما در لیگه و ما گفتیم  لیگ های دیگر بسازند که پولی نباشه زیاد و بازیکنانی که دلشون میخواد مشهوربشن رو در این لیگ فقط در شبکه ورزش نمایششون بدن اینارم ما توی فیلم گفتیم که ما جوان ها و جوانات نیاز به تفکر جدید و لیگ جدید و فیلم های جدید داریم که هرجا پول هست باید موقعیتش باشه که شرایطش درایران نیست...

maraz

 ما یه مساله ای رو باز کردیم که به یه نکته ایش توجه نکردیم و امروز که شبکه ی دو رو روشن کردم تلوزیون آیت الله بهجت(ره) رو دیدم که یه چیزی قرمودند نظرم عوض شد حالا باید از اول بازش کنیم پس مقدمه رو بگوییم آقا فرزندان ما مجردان مخصوصا دچار یه نوع کمبود جنسی هستند که به صورت بد افشاء و بیرون زده و در ایران جوان هایی که زن و شوهر ندارند و مجردند گناه خفیه ی جنسی دارند که باعث شده غمناک و ناامید باشند و شادابی ندارند از اون طرف بعضی جوان هایی که توبه کردند و مداحی گوش دادند فعلا شادابی افراطی دارند اگر توبه رو نشکونند درصورتیکه با لولش و لولیدن در هم در خارج و رسیدن به هم در هرصورت این نیاز جنسی برطرف شده و فکرشون بازتره و فکر به جنس مخالف کمتره و کتاب بیشتر میخونند و این شاید اینطوری بحث شد در چندین پست قبل خوب از یه طرف دکترها میگن ارضای شخصی مانند اینه که سم بیرون بره و نمی دونم آرامش میده و شاداب میشی و این خوشی موقت لازمه ی هر جوانی هست وگرنه افسرده میشه و پژمرده و ناشاداب خوب اینم اینطوری میگن بعضی دکترهای روانپزشک که دیدشون اسلامی نباشه دیگه میگن هر رابطه ای آزاده خوب حالا درمورد شهوت زیاد صحبت نکنیم مستقیم اینکه تریاک بله تریاک هم باعث از بین رفتن درد و مستی و خماری و بی خیالی و فراموشی غم ها و بدبختی ها و مسکن هست و افسرده رو شاد میکنه ولی خوب ولی چه؟ آیا شهوت رانی کنیم یا نه آقا اینجا بحث سر دنیا و آخرته  نه بحث سره مفید بودن و غیر مفید بودنه بخث سره اینه که خوشی زود گذر آخرتت رو خراب میکنه آقای بهجت (ره) می فرمودند قریب به این مضامین که مثلا شما بهتون بگن خوشی زودگذر دنیوی نکن ولی عوضش و به جاش در اخرت و زندگی اخروی شاداب همیشه خواهی بود کدومش رو شما حالا انتخاب میکنی یعنی اینطوری میگفتن قریب به این مضامین یعنی توجه داری شما یا مثلا شراب در قرآن هست که شراب یه سری نفعیات هم داره ولی ضررش بیشتره حالا شما برو شراب بخور این دامنت رو میگیره و بدبختت میکنه داستان بر سر نفع و ضرر نیست داستان یه عمر هم نیست داستان سر زندگی خالدین و ابدی و آزمایش رب هست یعنی آقا قانون نباف که چون به من آرامش داد فلان کار و آرامش زودگذر داد پس لذا این خوبه و خدا هم همینو خواسته که ما خوش باشیم نه این ایدولوژی غلطه و نباید گناه کرد و دوری مطلق...

2aa

شاعر میگه ((پسرم گوش کن نصیحت مثه پنده)) خوب نصیحت داریم و پند حالا من فرقشو نمیدونم ولی نصیحت گوش کردنی است باید گوش ولی پند گرفتنی است یعنی آقا در پند شما باید خودت رو در موقعیت یارو قرار بدی و بزاری که خعلی مهمه این حالا همش سیاسی نیست صحبت ما که اگه داعش حمله کرد و نفوذش بیش از این شد چه ها که نمیشه و چه بلایی سر مام میاره لعنه الله نه شما داستان های زیادی خوندید باید بتونی پند بگیری باید این حس در وجودت باشه که در شرایط حتی بدتر قرار بدی این یک حرکت دینی است نه صرفا برای عبرت و تغییر ایدولوژی سیاسی اجتماعی نه میتونه طرف دینش رو با پند حفظ کنه میتونه ادب یاد بگیره تربیت شه باید داستان گوش بده مثلا قصه ی حضرت یوسف(ع) رو شما همه شنیدید حالا همینطوری بی تفاوت رد شدن الکی بده باید خود را در موقعیت مناسب خویش قرار داد همین الان باید حساب کار دستت بیاد خوب از روزی اول اول ماه مبارک که بله بعضی ها چشم و دلشون کور میشه اصلا نمیتونن پند بگیرند خالا شاعر میگه نصیحت هم گوش کن و نصیحت شنیدنی است مثل چیزی که علم رو زیاد کنه البته نصیحت مثل سرزنش نباید باشه ها خلاصه روزی دوم اینکه در نماز بعضی موقه ها کسالتی وجود داره که انگار معنویت کمه و راضی کننده نیست نماز و حالت روحی انگار داری اراجیف میخونی و بالا نمیره و خدا توجه نداره بهمون و حالت خودتم خوب نیست اینجا سعی بشه راه های جدید باز شه که ما چند تاش رو گفته ایم و یکی دیگرش رو هم که بارها گفته شد دعا کردن هست بالاخره خیلی ها حق استادی بر گردن دارن  و دعا کردن ایشان به معنی این نیست که اونها احتیاج دارند بلکه به معنای دوست شدن هست دوست شدن عرفانی و مذهبی مخصوصا اگه استاد زن باشه که مام تزکیه ی درست نداریم خلاصه در نماز خوندن جای خداست و فرشته ها اگه جماعت باشه  و مسجد چه بهتر پس دعا کن بالاتر از خودمون رو تا بیشتر راه باز شه و برای خودمون خوبه و هم خدا بعضی موقه ها از منیت ما بدش میاد که چقدر من و من و من و منیت ما هم نفسانی است بله اگه منیتت الهی باشه شما هرچی دلت میخواد ذکر های قشنگ بگو اصلا لدت میبری و دلگرم میشوی ولی نه یه وقت منیت ما از  نفس است که باید برای دیگران دعا کرد و این دعا مهمتر از ذکریی است که شما هر چقدر بیشتر تکرار کنی و درب الهی بسته باشه لذا بهترین دعا  صلوات هست که به فکر بالاتری ها در تماز صلوات بفرست که دعاشون کردی و برمیگرده مطمئن باش.

عدل فوتبالی

پیاده شدن متن

http://s5.picofile.com/file/8131278018/65adl.mp3.html

------------------------------------------------------

 اول قبل از همه چیز یه چی تو دلم افتاد یه فکری اینکه عوضی بیشعور نفهم روانشناسی نکن که توی فیلمی رفتاری چیزی مارو ببینی بشینی درس بدی به دیگران چیزی هم فهمیدی نگهش دار برای خودت به هیشکه نگو از اسرار رفتار دیگران پس این قاضی ها چه می کنند؟؟!! جرمه این این باعث بداخلاقی و اسارته و گناهه که اسرار دیگران رو حتی حق و درست هم بگی فاش کنی عوضیه نفهم من به خاطر چرندیات تو که تو مخشون کردی باید رفتارم رو عوض کنم و به خاطر قانونی که از رفتار و کردار من ساختی و کردی تو مخشون باید برم بیمارستان روان بستری بشم و بدون دیه آسیب به روان وروانی کردن کامله که من دارم قرص میخورم فقط بابام قاضی نیست که بتونم حقم رو بگیرم از جیب مبارک و حرف قشنگی میزنم تو خونه که مردم یا بیمار روانی اند یا دکتر روانپزشک و خارج از این دو نیست!!!

بگذریم اگه بزارند اینکه جام جام جهانیه و فوتبال اولا ما پیشبینی کردیم که جواد نکونام گل بزنه یا پاس گل بده یا گل بکاره که پیشبینی درست درومد که دست من و دعام نبود و میدونم که از عالم بالا هوای هممون رو دارند!!! دوما  اگه ما اشکان خان رو تعویض نمیکردیم سیستم دفاع بالاتر از دفاع درست عمل می کرد و مسی رو میگرفت همون اشکانی که چند بار توپ رو از مسی گرفته بود با تعویضش جایگزینش جاشو پر نکرد و باختیم!!! وگرنه با یه مساوی با بوسنی هم میتونستیم موقعیت خوب داشته باشیم ولی سوما به این برمیگرده که آقا ما حقمون نبود که صعود کنیم به مرحله ی بعد و اصلا میخواستم درمورد عدل در فوتبال صحبت کرده باشم که آقا توپ گرده میچرخه این باید برای پیروزی چی داشت؟ البته مهمه شانس و روحیه و روان و خطا نکردن در محوطه ی جریمه و داور و تماشاچی و اینا مهمه درست ولی همه میدونن که عامل مساعد نیست بعضی میگن هر کی تلاش بیشتر و تمرین خوبی داشت باید ببرد بعضی میگن هر کی قد و فرم خوب داشت یکی میگه تیمی که استعداد داشت اینا همش فاکتور هایی هست اما دلیل نمیشه یعنی در زمونه ی ما برنده شدن تا حدود زیادی به شانس و عوامل خارجیه بستگی داره از جمله داور و زور و پول و امکانات و تماشاچی و روان و اینا که اینا دلیل ورزشی نمیشه و دلیل زندگی میتونه باشه ولی در مشهور شدن هم آدم ساز و تربیت کننده نیست که  فاکتور اصی یه آدم مشهور باشه البته من از زمین فوتبال که سبز هست و صاف و فضای خوب و زیاد داره برای ورزش و جمع شدن خوشم میاد ولی باید نحوه ی بازی کردن عوض بشه و سیستم و از حالت قبل درآد حتی گروه بندی ها نه تنها خود فوتبال بلکه گروه بندی که چهارتا تیم در یک گروه اینم قدیمیه حالا چه برسه سیستم که یه خطایی باعث چی بشه این البته درس زندگی و روان هست درست که خطا  و اشتباه نکنیم و همینم خوبه ولی نباید یه خطای فردی باعث عوض شدن زندگی میلیون ها ناظر بشه بلکه باید یک عامل اصلی به نام تلاش بیشتر که در همه جا قوی ترین ها رو مشخص میکنه این عامل خودش رو نشون بده بعد عوامل دیگر مانند هوش مانند تکنیک مانند تاکتیک جمعی اینا باید طوری چیده بشه بازی که عوامل اصلی باشه حالا شما بهتر میدونی عوامل اصلی چیه ولی فوتبال به این شیوه انگار کهنه شده است و غیر قابل پیشبینی

کنکور دانش آموزی

دانلود پیاده شده ی متن

http://s5.picofile.com/file/8131277492/66konkor.mp3.html

-----------------------------------------------

خوب دیروز میدونید که کنکور سراسری برگزار شد و من به یه نفر کنکوری که فکر کردم شانسی و یه لحظه یه نکته ای به ذهنم خورد و اون اینکه باتوجه به اینکه وضع وضع بدی شده و ما همش دولتی و اداری نیاز نداریم و این اشتباه است که همش بخوایم اداری درست کنیم و پشت میزی اینا درست که تو فیلم هم که آدرس دادیم که نیمتونه دیگه صدا و سیما پخش ککنه از امام خمینی(ره) به خاطر پاستوریزاسیون اینو ایشون میگفت از یه طرف دیگه طنز شوخی کردم بود که میگفت به کسایی که درس خونن در دانشگاه توجه نکنید زیاد یعنی به نحوی دیگه دورش سراومد و برای ازدباج میرن درس میخونن و نیاز کشور تا این حد به مدرک نیاز نیست اینا هم درست بر فرض مثال ولی نکنه چی بود آقا!!! نکته اینکه آقا کسی که برای نمره ی بیشتر و تست زنی هر روشی رو استفاده میکنه که این روش برای آموختن وشنا کردن در علم که نیست این روش ها برای حفظ هست وگرنه یه ریاضی دان سال 90 با 94 باید بیشتر هم بداند نه که چون سوادش بیشتر شده نه یعنی به مرور زمان باید از یادش نره در ریاضی صدق میکنه ولی اینو میخوایم بگیم که شما که به هرروشی تست میزنی مثل اینه که به هر روشی بخوای مخ بزنی که نه بلکه بخوای ثروت جمع کنی خوب این بده و زشته که در راه حرام پول بدست بیاری بله علم آموزی و ثروت جمع کردن بد نیست ولی اینکه با هر دوز و کلکی از سد تست ها بگذریم بده و این تقصیر دانش آموز نیست که اینکارارو میکنن و علم رو یاد نمیدن به دانش آموز بلکه تقصیر معلم ها و استادان هست اتفاقا که میخوان فقط رد کنند  و این بیانگر سسیستم غلط آموزشی ماست حرفم همین بود

ndr

خدا ببخشه اگه اشتباه نگم حالا که آهنگ کلاه قرمزی رو گزاشتمش براتون خوندم قصد جسارت نبود ولی اولش در دل خوندم بعد بر زبان شد حدود 19 ثانیه توی اینستاگرامم نیمشه گزاشتش ولی حالا که دیگه کلاه قرمزی و پسرخاله رو فیلم سینمایش رو میبینم و گریه نمیکنم و یه آدم پر قساوتی شدم باشد که دعام کنید آقا شما دلتون برای امام عصر(عج) تنگ شده؟ دلتون میخواد ببینیدشون!!! لااقل شبیه به کدوم بازیگره امام عصر(عج) جانم به فدایشون

آقا من نمیخوام دکون باز کنم یه بار دل تو دل شد وضع خراب شد بد اومدم جلو اصلا نمیخوام حرفش رو بزنم که چی شد اوضاع خراب بود و ما هم با وبلاگ مینویشتیم ومدرسه میرفتیم بی خبر از همه جا بعد من خیلی شده بود که میگفتم امام عصر اصلا خود منم!!!!!!!!! خدا لعنتم نکنه آقا دل تو دل بود دیگه وضعم خراب بود زن ها می پرستیدند مثله الان نبود که برقصیم آقا حساب میبردند کار کشور خراب بود الان یه فتنه ی 88 شد همه واکسینه شدیم اون موقع که اینطوری نبود!!! 

خلاصه آقا خدا ببخشتمون ولی اول بگم شما با امام هم همسایه بشی تا خودشون نخواند شما راه به  جایی نمیبری که بشناسیشون اصلا تو ذهن و قلبت نمیره کما اینکه سلام کنی که بچه میکنن سلام ناخودآگاه به امام عصر در بعضی مواقع کما اینکه 10000 بار دیده باشید ایشون رو ولی  من وقتی میخوام امام زمان رو یاد کنما یاد (البته دید ظاهری نه باطن) یاد این آقای مجری می افتم در کلاه قرمزی و پسرخاله سنشون هم خوب بود ماشین هم پیکان سر هم موها ریخته قدشون هم رعنا پیراهن هم غیر روحانی ریش ها رو هم زده خلاصه من میخواستم یاد کنم یاد آقای مجری میکردم ولی دلم برای ایشون نمیسوخت بلکه با امام زمان بودم در دل ولی بعضی وقتا هم دیگه برای بچه کارنمیکنه یعنی بازیگری که در تقش بزرگترها کار کرد مثلا جمشید هاشم پور هم خوشم میومد و یه عکسی دیدم از جمشید خان که آقا گریم کرده بودند شبیه شده بودند به امام خمینی (ره) ولی امام خمینی ره هم اگه ریش نداشتند خیلی شبیه میشدند شاید به نظرمن به مولامون خدا ببخشه اگه کسی گمراه شد من دیدم قساوت قلب گرفتم باز شد این چیزا

bazz

 آقا الان ساعت 8ته هنوز فوتباله شروع نشده ما اینو بگیم و بریم هنوز نباختیم یه پازل کوچیک بسازیم وقتی میگویم پازل و یا جدول یعنی همه چیز به هم ربط داره و کنار هم درست میشه و به جواب میرسیم فقط باید جور کرد و تو سر مسولین نزد این منظور این بود و پازل ما میگه سال ساله فرهنگ نامیده شده و توجه کنیم به این آیه*** وان تنصروا الله ینصرکم ویثبت اقدامکم*** یعنی ای آخوند که مینالی و عقده ای شدی و درها بسته تو بیا آپارات نیمیخواد سخنرانی کنی مثل آقای اللهیاری ضد سنی هایی که سنی دشمن سرسخت ماست نمیخواد کار پیچیده کنی بلکه مثل من سخنرانی کوچیک کن این که یاری خدا کردی در خفقان و عام و هرجا این خدا تو رو یاری میکنه و اصلا ثبت اقدام هم میشه یعنی خدا و امام زمان میان سراغت اینبار از نزدیک شاید اصلا!!! خلاصه اصلا سخنرانی نکن تو سایت آپارات بلکه حدیث بخون این روزی ات عوض میشه خدا میاد پشت سرت یاریت میده اصلا آینده و تقدیرت عوض میشه یا اصلا اینکارا نکن یه کار فرهنگی کوچیک اگه پرچم نصب کن تو خیابون یا خونه البته با اجازه ها و نه از روی جهل یا کتاب دعا بخون یا صداتو ضبط کن قرآن خوندنت رو بزار در سایت ها و وبلاگ ها اگه روت میشه و میدونی کار درستیه این اگه اینکارو بکنی هم ممکنه نظر بدن هم بزرگان دعات کنند هم راهنماییت کنند هم اصلا خدا وعده داده مدد میده و آینده رو تغییر میده شما اگه بتونی صحبت کنی در آپارات نیروی انتظامی درسته پلیس فتا هشیار میشه و نمیشه از زیر دستش در رفت ولی اگر هدایت شده کار کنی همینا یاریت میدن و قیام فرهنگی خوب و درستی صورت میگره فقط نباید از روی جهل باشه و قصد بد و من میخواستم خلاصه درمورد این آیه یه طوری به ذهنم خورد صحبت کنم دیدم بابا اصلا سال سال فرهنگ هست امسال و خعلی آیه ی قشنگی هم هستا که آقا وعده داده اگه پاشی برای خدا کاری کنی خدا کمکت میکنه و هم محکم هواتو داره که هیچ جاسوس ایرانی و خارجی نتونه حرف بزنه همون جاسوسایی که یه عمر داشت اذیتتت میکردند و میترسیدی حالا برعکس میشه خیلی جالبه که صفحه بر میگرده هههه

hghggggg

خوب یه دست هایی اصلا هست که میخواد جوانان هوشیار نباشند و بخورن  و بخوابن نه مبارز نه بصیرتی چیزی نه شورشی امنیت کشور هست و خواب جوانان و تنبلی و تنبلی و تنبلی یعنی میخوام در آغاز گفته باشم که دست هایی هست در داخل کشور که یا ایدولوژب غلطه و فکرشون یا واقعا قصد بدی ندارند یه خورده چپاول و دزدی فقط که جوان بیدار نشه که کار به اینا نداریم فقط میخواستم بگم تقصیر آگاهانه و موضوع اینه که آقا ما بررسی کنیم میبینیم که معتاد به فیس بوک و چت و اینستاگرام شدند و هستند جوانان و درس هم که دیگه ارزش و جایگاه اصلیشو از دست داده بلکه دنبال مطالعه و کتاب خوانی نیستند که این خیلی بده و شما نگاه کنید در ابزار چتی میتی اگر اکانتشو بخرید میبینید شلوق ترین جای دنیا در چت ایران هست که خوب جوان هایی داره که ظاهرا مفسد نیستند و همین مشکله دختر و پسرهای ما که به هم نرسیده اند حالا چت می کنند میرن فیس بوک و اینساتاگرام و فکرهای جوانان ما جنسی است بیشتر و خرابه و  حق هم میدیم و درست در راه خودش ارضا و کامل نشده این مشکل اصلی چوانان ماست این ازدواج که فساد درونی و آشکارای بعد رو داره که یه جوان 25 ساله باید چه کنه؟ قرص ...قرص آقا یه راهشه که من دچارش هستم و واقعا روش مرموز و بدی است که قرص بخوریم که زن فعلا یخته از اون ور مشکلات خونه و ساده نزیستن و ماشین و حقوق بالاا و شغل و اینا از اونور طلاق و بد زمونه ای هست و این مشکلات در اروپا و آمریکا به نحوی ساختن به هم و لولیدن در هم و فکرشون آزاد تره مطالعه دارن تحقیق دارن جوانان با سواد و مرتب و ورزش دوست و ورزشکار بدن های یوگا خورده ی تا شده و ورزشکار و خیلی مرتب اهمیت میدن به اطراف و خوب مطالعه و علمشون هم بالاتره خوب حالا من خودم درسته قرص میخورم ولی باور کنید اصلا حوصله ی کناب خوندن ندارم اصلا تمرکز ندارم و خوب خیلی هم عقب افتادم و ذهنم هم کتاب بخونم زود فراموشکار شده و تنبل و یه آدمی که از سر بیکاری ممیخوره و میخوابه و فقط داره میگذرونه این من منی که مشکل داشتم و دارم از این جوانان ایرانی هستم که مبتلا هستند من چه کنم؟ شما چه کنی؟ قرار شد خراب نشیم رو سر مسئولین و پازل و جدول رو بچینیم و حل کنیم خونه هارو کنار هم بسازیم نه بزنیم تو سرشون خوب یکی از دواها با زور کتاب خواندنه که دوای تلخی است ما که بیکاریم اولش خوب میگفتم خوبه درس نخونم و دانشگاه نتونستم ادامه دهم به جاش در میخونم ولی دیدم که همش تقصیر قرص نیست که من کتاب و مطالعه ندارم و حتی حوصله ی اینستاگرام و فیس بوک هم که جوانان به زن و شوهر نرسیده ی ما گرفتار و معتادشون هستند این رو هم حوصله ش ندارم و ملاحظه که کردم دیدم مشکل اصلی ما همین جنسی است که سرکوب شده و تفکر به جنس مخالف هست بالاخره شیطان ها و جاسوسان هستند ولی کید شیطان ضعیفه یعنی من میدونم اگه زن بگیرم مطالعه م و حالم کلا عوض میشه ولی گرفتار میشم بدجور و سنگین که توبه توبه توبه. لذا این شد که با زور کتاب بخونیم ولی باز حوصله ش نیست و یه چیزی منصرفم میکنه یه نیرویی از درون که بده لذا باید ذهن رو باز بشه و تفکرات جنسی با خوندن مطالب و نوشته های جنسی ذهن جوان 25 ساله تحریک بشه که این چیزا چیزی نیست چون شما میدونید که ما جوان ها که زن نداریم تمام مشکل و مدینه ی فاضله و آرزوی نافرجام و آینده ی درخشان و امید آخر و خوشبختی را رسیدن به زن و (pxxx) میدانیم که فکر میکنیم در آغوش هم به ناکجا آباد میرسیم که این غلطه وگرنه این همه چت نمیکردند و با فکر خراب البته من کار ندارم به کسی که درسشو میخونه یا مطالعه ش زیاده جوان این بیمار نیست ولی ما که مطالعه نداریم چرا بیماریم و عقب مونده که باید حل بشه به هر حاال لذا باید مطالب و شاید داستان های اغفال دختران و پسران رو بخونه که اگه قوی باشه و پاک نه چیز بشه اغفال بشه و هم کم اهمیت بشه مسائل جنسی تا ذهن باز بشه برای خواندن کتاب وگرنه تفکرات جنسی نمره ی دانش آموز رو کم میکنه و مطالعه رو جلوش میگره خیلی فکر قوی است و نرسیدن به اون خودش درد بزرگی و دغدغه مندی است لذا باید ذهن رو تحریک کرد و مبارزه کرد و پازل آخر هم اینکه فشار آورد روی ذهن مثلا فیلم سینمایی رو نگاه کرد و خواست از مردم شهید پرور که خلاصه ی داستان رو به نحوه ای که فهمیدن توضیح بدن و بنویسند در وبلاگ یا جایی این کار هم مفیده که ذهن تحریک بشه که شما کتابی روخوندی اصلا فکر جنسی نزاشت که بفهمی چی شد یا حالا شاید مشکل منه که قرص میخورم و تمرکز ندارم ولی کلا مفیده که خلاصه ی این کتابی رو که خوندی بیای بنویسی و جایی منتشر کنی حتی اگر از اول کتاب رو نخونیم و سعی کنیم که از اولش خلاصه سازی کنیم و مطالب مهم رو یادداشت کنیم از کتاب یا فیلم یا نمایشی چیزی همین هم خیلی خوبه و من کلا اینکارا رو نمیککنم و برای زنا خوبه من وقتش رو دارم ولی وبلاگم نمیزاه پس اولا اگه مسابقه باشه خوبه دوما دلم میخواد کتاب مثلا روانشتاسی بخونم و اسلامی جواب بدم اینکارو که کلاس بزارم برای شما توی وبلاگ از اندیشه ی  خودم هم آرومم میکنه هم خوبه و رزق و روزی داره ولی حالا که شروع کردم کم کم کتاب خوانی از امروز و سعی دارم ادامه ش بدم از اولش از روانشناسی شروع نکردم و همینطور کتاب سیاحت شرق رو باز کردم خوندن این اون سیاحت غرب نیستا بلکه سیاحت شرق هست و هنوز دو صفحه ش رونخونده بودم که گفتم بیام یه چیزایی بنویسم اینجا دیگه کم کم شبه شب خوش امیدوارم ایران با آرژانتین درست بباخیم الان ساعت 6:40 31 خرداد بود و کتاب و درس سیاحت شرق رو میخونم و میرم تماشای فوتبال و در آخر تا یادم نرفته این ویدو رو هم تماشا کنید که آدرس میدم از امام خمینی (ره) که خیلی جالبه و دیگه صدا و سیما جرات نمیکنه اینو نمایش بده چون دعوا میشه و پاستوریزه کار میکنند و اصلا انگار برای امروز و فرداست: 

لینک فیلم: http://www.aparat.com/v/P1MyH

hami

خوب ما مشاهده کردیم که شرکت همراه اول البته نمیشه اسمش رو شرکت گذاشت یه قدرت سیاسی امنیتی هست خلاصه همراه اول حامی تیم ملی هست خوب ما به عنوان یک بیننده حق داریم صحبت هایی رو بکنیم بالاخره تیم ملی هست و این صحبت هدف ضربه و آسیب و عرض شود حسادت و اینا نیست و این نکاتی که میگم معلومه که هم خوبه هم بد که نشستم فکر کردم و چند مورد نکته رو نوشتم در سال جهاد اقتصادی که باتوجه به  حامی تیم ملی فوتبال شدن همراه اول  بعضی نکات سیاست کلی ماست و بعضی هم درمورد همین حامی ای است که بالخره انتخاب شده و حرف پشتشه

نکته  اینکه اولا حامی تیم ملی فوتبال در جام جهانی شدن از طرف یک شرکت تلفن همراه خنده داره در جهان که این سیستم اقتصادی و جمع آوری و هدف چی بوده؟ لذا هدف ایشان رسیدن به نقطه ی اوجی است که دیگه مثلا بعد از اون نقطه شرکت بشیته و سود کنه با کمترن هزینه و خدمت بیشترین سود ها رو داشته باشه مثلا هزینه ی برق رو فقط همراه اول داشته باشه دیگه امکانات هیچی مثلا من بابام تو مخابراته خودش میگفتش که مخابرات آرزوشه که مردم همینطوری زنگ بزنن صحبت کنند به خاطر اینکه دستگاه ها روشنند و به برق وصلند هرچه قدر مردم بیشتر صحبت کنند حالا شما ببینند و حالاهرچی هست باید نوسازی هم بیشتر بشه و رقابت با شرکت های دیگه که چه عرض شود باید با خارج رقابت داشت.

نکته ی دوم هم اینکه همراه اول مافیای قدرت و حمایت دولتی امنیتی داره که میتونه از نظر امنیت خوب باشه  ولی نه در حد تیم ملی خودش رو نشون بده چون انگیزه ی این شرکت واقعا سود بیشتر نیست و گیر کردن در رقابت که حامی ملی شده و قدم گزاشتن در رسیدن به اوج خدمت و افق بالاتر رقابتی بلکه سیاست پشت مسئله بوده که حامی تیم ملی است نه اهداف اقتصادی در سال جهاد اقتصادی بلکه یک حامی ای است که رام شده و مطمئن هست که عیب و ایرادی از نظر روانی نداره ولی از نظر اقتصادی چرا 

نکته ی بعدی که وقتی حامی بودن این شرکت رو میبینیم نمایان هست اینه که حالا درسته که خدا خیرشون بده که همین حامی هستند ولی شما سیاست اقتصادی هم تماشا کن که به شرکت های خصوصی و رقابتی بها داده نشده برای رشد و گزاشتن شرکت همراه اول و تلفن موبایل در سطح جهانی که حامی باشند این درجه چندم هست اینکارو گفتیم هدف اقتصادی نبوده در سال جهاد اقتصادی و تحمیل قدرت و جمع شدن اقتصاد در یک گوشه وراه ندادن به شرکت های دیگر و حتی خصوصی که بیان سرعت اینترنت  و امکانات بهتر بدن انگار دارند جلوی پیشرفت رو میگیرند و زور خودشون رو تحمیل می کنند حالا درسته رایتل سرعتش خوبه ولی حامی شدن شرکت دولتی جای بحث داره که باید مملکت با زور از یک گوشه قدرت تحمیل و به هر قیمیتی با زور هم که شده دوشیده بشوند مملکت از این شرکت حالا من خودم خطم همراه اوله و اطمینان دارم بهش و خوشحالم ولی سال اقتصادیه دیگه باید راه داد و در سطح بین الملل و جهانی ایراد داره این کار و فرصت داده نشده به بالاتر و سطح پوشیده شده فقط.

عقب نمونی!!!

متن یک                                          متن دوم صوتی

http://s5.picofile.com/file/8131275442/73aghab.mp3.html

--------------------------------------------------------------------------------

باید توجه کنه جوان به کرامت عارقان که این حال بوده و سیمشون وصل بوده پس کار خداست و مام اگه حال داشتیم از طرف خدا این عجایب سرمیزنه و حال مهم نیست مثلا اگه امام زمان رو ببینیم خوب امام زمان در کوچه و بازار هست این مهم نیست که ببینیم ایشون رو مهمتر شناخته مهمتر از شناختن امام دانستن و تبعیته از ایشون هست پس یه چیزایی هست که شما که قرآن خونید میدونید که از کراماتی که توسط حال به عارف رخ داده مهمتره یعنی جوان به جای اینکه به فکر و خودش رو سرزتش کنه که چرا شبیه فلان عارف نمی تونه اینکارو کنه و حالش و نشاطش و مقامش و اینا مثل اون نیست باید به فکر یه چیزای دیگه باشه یکی از مهمترین چیزایی که باید به فکر باشه گناه نکنه و تقوی است بالخره نفسه و این که جلوی خودش رو بگیره تا پیر نشده خعلی زمان و کار میخواد که گناه نکنه و این مثلا گناه نکردن مهمتره از اون حالی که عارف داره و در مقام مقایسه هم نیست خوب اون زحمت داده به خودش ریاضت کشیده نمی دونم یه عمر عاشق خدا بوده کلی ذکر گفته چه میدونم نقوا داشته ولی مثلا حضرت عیسی(ع) این آیه هست که خودشون مرده زنده میکردند این حال نیست درسته معجزه است ولی توسط خود عیسی(ع) بوده پس نه حال هست نه از طرف خدا بلکه مقام بالای ایشون هست نزد خداوند که هیچکس نمیرسه ولی همین حضرت عیسی که میگن زنده هست یا شاید بتونه بیان در زمین ایشون معجزه شون در زمان حال ما فرق داره با زمان زنده کردن مرده ها و پیامبران هم معجزه هاشون بر اساس سیاست روز بوده و توجه بشه بعد از معجزه هم تازه ایمان نمی آوردند مردم پس عارف ها هم حالشون با سیاست روز فرق داره مثلا در گذشته بعضی ها پرواز می کردن یا راه بسته است یا فرق داره الان یا هم هدف نیست خلاصه مثلا الان دوره ی موسیقی و فیلم و سینماست و از این ابزار نمیشه چشم پوشید و بی اعتنایی کرد و حضرت خضر و عیسی و مهدی علیهم السلام چنگ دارن در فیلم و موسیقی یعنی نفوذ دارند نباید خیالاتی شد که آقا امام زمان بیاد کارا درسته الان در بعضی فیلم ها و سریال ها دیگه آخر کاره یعنی بهترین حالات ممکنه که به ذهن بشر برسه از بالا داره نمایش میده و ما نبینیم و بی اعتنایی کنیم بده و همین بی اعتنایی ها که مارو عقب رانده بحث بعدی ماست الان اگه ما بی اعتنایی کنیم به دعای صحیفه از شما شاید ایراد نگیرند ولی از من ایراد میگره عالم بالا و در رحمت بسته میشه آقا شوخی نداریم الان هزاران آدم هست که بهتر از منه و داره علم یاد میگره یا کار میکنه من اگر یه آدم باشم که درجا بزنم و به اصطلاح کارام تکراری باشه و یه آدم باشم که هر روزم از روز دیگرم بهتر نباشه و آدمی تکراری در بسته بندی جدید باشم این ایراد میگره عالم بالا رحمت بسته میشه و شیطان به هدفش میرسه وپس لذا اگر رئیس جمهور قبل روش و حال و رفتارش بهتر از رئیس جمهور الان نباشه این ازش ایراد میگرن اگر رئیس جمهور فعلی مانند سیاست مدارها باقی بمونه و نتونه در سیاست و دیانت و سخن و حالا هر حالت و متدی که باید خودش رو بالا بکشونه و شما میدونی بهتر از من که در چه زمینه هایی باید بالاتر باشه لذا اگه مثلا در مداحی کردن و امام جماعت شدن خودش اینکارو نکنه این رحمت الهی قطع میشه چون انتظار دارن عالم بالا و شهدا که پیشرفته تر باشه نه تکراری لذا من دیدم که حال دعا خوندن ندارم توجه که کردم دیدم دعا در قلب و ذهن من نمیمونه و جای نداره دعای صحیفه لذا همینطوری باز کردم و نا خداآگاه یکی از دعا هارو نشستم از حفظ کردن!!! و الان یه مقدارش رو حفظ کردم و در دل دارم و امروز صبح هم در نماز خوندم از حفظ و دیدم که چقدر بهم توجه شد از طرف خدا و وقتی در قنوت خوندم انگار دعام میخواست مستجاب بشه و بالارفته بود ور حمت و حال جدید نازل شد پس باید توجه کرد که انتظارها بالا میره در افراد و رحمت ها قطع میشه بعضی وقتا که باید توسط استاد به شما گفته بشه که چه باید بکنی تا در رحمت باز شه و هرکس متناسب به خودش مثلا بچه ای که مدرسه میره باید درسش رو بخونه و به ما کار نداشته باشه هر کی یه طوری و یه انتظاری ازش هست که باید بیدار ماند و عقب نماند از بالایی ها و یه روشش همینه که با خوبان محشور باشیم با مخ ها اگر من مثلا میدونستم که میشه از خودم فیلم بگیرم  و صحبت کنم بزارم در آپارات اینکارو زودتر میکردم و با شما صحبت ولی شناخت و دوستی نداشتم راهنماییم کنه حالا آخوندا میدونن. و هم اینکه فیلم هارو دست کم نگیریم و موسیقی بعضی موقه ها در موسیقی ها از آینده خبر میده بعضی موقه ها سیاست به هم میزنه و یکی  بهترین راههای عوض کردن سبک زندگی همین فیلم هاست باید توجه کرد دید  و نقد کرد من دلم میخواد آخوندای بزرگ نقد فیلم کنند مثلا همین آیت الله قرائتی من چندین فیلموشن رو در آپارات دیدم ایشون اگر کارگردانی کنند میدونند که طرف باید چه ادایی در آره و رندی ایشون بالاست و فضا شناسی ولی استفاده نمیشه و سبک زندگی  رو شما ببینید که در چندین سال گذشته اصلا بحث نمیشد در مورد سبک زندگی آپارتمان نشیتی چرا چون فیلم زیر آسمان شهر پوشش داده بود ولی الان دیگه مردمی که آپارتمان نشین شدن فیلم جدید نیست...

توجه به اندرون & 31تیر1393 & http://ali.bloglor.com/p6.html

 http://s5.picofile.com/file/8131275218/74tavajoh.mp3.html

یک متن                    دو متن

-----------------------------------------

معذرت میخواما ولی یکی از ایرادهای ما پایتخت پرستی و تهران رانی غیرمشروع هست و هر چی پیشرفته باید ربط داشته باشه به دولت و ملت شهید پرور تهران و ماهم از اونور نمی تونیم برسیم به پیشرفت اروپایی آمریکایی تهران این وسط خعلی به استعدادهای شهرستان ها و روستاییان بی توجهی و کم توجهی شده یعنی تو فوتبالشم همینه اونایی که پایتخت نشینن زورشون بیشتره و درصورتیکه ما میترسیم با یه تیم کوچک عربی هم فوتبال بازی کنیم و گل نخوریم خعلیه تا ببریم اصلا حالا فوتبال نیست بحث اینکه اصلا انگار ما برای شهرستان ها کاری نمیکنیم برای روستاییان که دیگه اصلا یعنی به فکر جوان روستایی که اصلا نیستیم و حق و امکانات اصلا به طور مساوی و عدالت پیشه تقسیم که نشده هیچ استعداد بچه ی مردم هم که درس خونده داره هدرمیره و دولت و مسولین سیاسی هیچ توجه ندارند که ما منبعی هم داریم در شهرستان ها منابع خدادای و استعدادهای خالصی که خعلی از مسولین چپاولگر پایتخت با اخلاص تر و کاردرسترند و اینجا قرار شد پازل بدیم و دولت و کسی رو نکوبونیم و بزنیم تو سرشون پازل اینکه اولا کار کنیم که دولت و سیاسی و امنیتی نشه شغل ها و انتخاب توسط نظامی ها و سیاسی ها قدرت در شغل لااقل تقسیم نشه یعنی جوان روستایی که میخواد بره سرکار حالا چون باباش کشاورزه که دلیل نمیشه ولی هرکی بخواد سرکار بره باید یک مرحله ی سخت گزینیشی برای کارهای مخصوصا شغل های خوب رو بگذراند لااقل این سختگیری ها نشه و گفتیم که یعنی دولت اگر بخواد در روستایی شهرستانی هم سرمایه گذاری کنه به این دلیله که در تهران ضررش بیشتره و دلیل دوم اینه که سرمایه ها به پایتخت و دولت برگرده و سودش وگرنه دله دولت و مسولین و نظام برای روستایی و شهرنشین و سرمایه گذاری ها برای شغل بیشتر مردم محروم نیست و نسوخته لذا پازل دوم اینه که درسته که سرمایه گذاری شدیدی شده در تهران که نمیشه جمعش کرد این همه سرمایه رو و پایتخت رو به این آسونی ها جابه جا کرد ولی مثلا مجلس رو دوره  ای در شهرستان ها بزارند مثلا ما  توی شهرشیراز خودمون برای دوماه مثلا میتونیم اگه فضا باشه نمایندگان و مسولین سیاسی مجلس شورا یا مجلس خبرگان رو اونجا بزارند تو شهرما تا توجه بیشتر بشه بهش و همین رفت و آمدی هم که داشته باشند خوبه ولی گفنیم ما به این آسونیا نمیتونیم اوروپایی بشیم ولی باید توجه کرد به محروم ها و شهرستان ها و از اونجا کار رو درست کرد وگرنه تهران آلودست و سوم کار هارو بهتر از نظامی ها به شهرستان ها واگذار کنیم یعنی فرصت هارو باندازیم در شهرستان یعنی مهندس شد از دانشگاه تهران فضا ایجاد کنیم ککه درشهرستان شغل براش ایجاد بشود و باشه هم شغلش واقعا وفرصت بدیم ببین چقدر اینچیزا واضح بوده که به مخ منه نادون هم اصابت داشته.

زن و بچه

 متن 1                        متن 2

http://s5.picofile.com/file/8131275050/75zan.mp3.html

------------------

والا دیشب داشتیم چت می کردیم به نظرم خوب اومد که حدیث هایی رو درمورد زن در چت روم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان کنم چند تا حدیث هم نوشتم که به نظرشون جعلی میومد بعضی هاش!!! ولی به یه حدیثی برخورد داشتیم که اگه بخوایم ما زیادی بازش کنیم دعوا میشه و همین بیانش هم خالی از بحث نیست!!! که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:(( دنیا متاعی است و بهترین متاع آن زن پارساست.)) خوب حدیث های زیادی بود در نهج الفصاحه درمورد زن که میشد به اونا پرداخت حالا ما الان به این حدیث فکر می کنیم که آقا زن کالا است مثل ماشین!!! حالا شما بیشتر میتونی به این مسئله نگاه کنی و حرف بزنی برای اینکه سر نخ داده باشیم ما هم کمی تامل کردیم و اون اینکه زن که بهترین کالا در دنیا است پس بهترین وسیله است یعنی پیشرفت دنیوی و ظاهری ما در هر زمینه ای نیاز به وسیله داره و تحریم ها با درایت زن بی اثر است یعنی این همه خارج پیشرفت کرده مسئله ی کالا بودن زنش درست بوده یعنی توسط زنان پیشرفت شده الان پسران ما از مشکل بی زنی رنج می برند پس باید مغازه واز کرد و زن ها رو فروخت!!! البته جنس زن بهترین کالااست و گران ترین و بهترین و لوکس ترین مغازه ها رو لازم داره مخصوصا برای زنان ولی دختر نه دختر فروشی نیست ولی زن بیوه چرا. حالا ارزش زن رو حساب کنید که با انقلاب خواستیم به زنان ارزش بدیم روی سرمون سوار شدند.البته زن رو به عنوان کالا گرفتن دعوا داره ولی حدیثه دیگه. آقا اگه برین حدیث های دیگر هم بخونید جایگاه غیر واقعی زن در جامعه ی خودمون رو مشاهده می کنید...