یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

mones

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۰۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

داشتم امشب برنامه ی ماه عسل رو می دیدم و اون آدم بزرگواری رو که 4 سال اسارت کشیده بود اصلا آدم این افراد رو که نگاه میکنه میفهمه که اصلا راهشو اشتباه اومده بوده چقدر چیزایی که در ناز نعمت الکی غمش رو میخوردم چه فکرهایی که اصلا به سودم نبود درموردش فکر نمایم چه ارتباط هایی با خدایی که برقرار نکردم چه شب ها به سمت خدا و ارتباط باهاش نرفتم در حالیکه در همه ی این احوالات خودم رو بزرگ کرده بودم نگاه کنید بیچاره 4 سال در یه اتاقی اسیر بوده تحت شکنجه و دوری از خانواده چه ها که نکشیده و چقدر الکی وقتمو تلف کردم روی راه های کج و خواسته های بد و افکار بازیگانه در حالیکه فکر میکردم راهم درسته و حتی الگوی دیگران هم هستم در این زندگی پلید و اشتباه !!! واقعا آدم این افراد رو میبینه که کسی جز خدا نداشته اند و خدا هم 4 سال چهار سال امتحانش کرده میگه عجب خدایی در حالیکه یه روز نمیتونم در رنج کمی و بدون ناز و نعمت زندگی کنم واقعا افسوس میخورم و دنیا رو که میبینم میفهمم چقدر داریم گول میخوریم ما همه و الکی دل دادیم به بیهوده هات و سرمون رو شیره مالید اصلا راهمون کج بوده و بی دلیل راه هایی رو رفتیم که فکر میکردیم باید خدا اغوشش را باز میکرده و مارو می پذیرفته تازه حالا شاکی هم هستیم ببین چه طوری خدا این فرد رو 4 سال در تاریکی با شکنجه های سخت نگه داشته حالا فکر من اینه که اگه تنها بشم چی بخورم چقدر من نادونم که اگه خدا پدرومادر منو دور کنه چه بکشم !!! واقعا ابلهانه است و دلم میخواد غرق بشم در دعاها و دعا بخونم و خلوتم رو با خدا درست کنم ولی باور کنید هم خدا منو نمیطلبه هم شیطان خلوت رو گرفته و هم البته خودم که راهم کجه و نمیرم به سمت خدا و واقعا یعنی بعد مرگ سخت تر از این 4 سالی است که این فردی که در برنامه ی ماه عسل با شکنجه داشت میکشید هست؟ یعنی چه میشه و چقدر غافلیم اصلا غرقیم فقط کافی بود چهره شو میدیدی انگار همه ی راه هایی که رفتم اشتباه بوده و خودم رو گنده کردم و بزرگ میدونم در حالیکه هیچه هیچم اصلا میشد یه طوری دیگه بنده ی خدا بود درحالیکه بندگی هم نکردم چرا باید من اقدر غافل باشم و فردا همه چیز یادم بره باز و دوباره غرق بشم و فراموشش کنم وقتی میدیدمش انگار شبیه ترین افراد نسبت به احوال به امام زمان بود در اسارت و حبس کشیدن و انگار من در حالیکه که فکر میکنم تلاش زیادی کردم و برگزیده ی خدا هستم کاملا برعکسه یعنی اشتباه اومدم و بیهوده وفتم رو تلف کردم در حالیکه فکر میکنم راهم درسته نه اشتباه بوده و میتونستم خیلی کارهای بد نکنم و راز و نیازهایی با خدا کنم که مثل این فرد اسارت کشیده به خدا برسم آخه خودشونم  میگفت در برنامه که با خدا خیلی صحبت کرده بوده در هنگام اسارت نه من کارای بیهوده ای کرده ام خیلی الکی وفتمو تلف کردم درحالیکه فکر میکردم راهم درسته و درنظر بگیر 4 سال داشته با خدا راز و نیاز میکرده و نتیجه ای که بیشتر مد نظر ما بده درخواستش بوده یعنی آزادی و در این چهارسال که حبس و شکنجه ش به عبارتی میشه 100 سال برای ما یه عمر شایدتم بیشتر خلاصه با این همه راز و نیاز نتیجه هم نمیگرفته در دعا نتیجه ای که بیشتر مد نظر ماست که آزادیش باشه چون خودش که یه طور دیگه تو برنامه تعریف میکرد که باخدا حرف میزده به جز اینکه آزاد بشه یه طور دیگه با خدا صحبت میکرده خلاصه شما در نظر بگیر توی اتاقی  4سال حبس و شکنجه بشی اصلا شکنجه هیچ 4سال حبس شی  راز ونیاز کنی با خدا بعد این کارهای روزانه ی ما بیهوده نیست خیلی هاش؟ دنیا از چشمت نمی افته در نظر بگیر که یه ملت ا70 میلیونی نتونه برات کاری کنه و فقط خدارو داشته باشی چی میشه؟ حالا ما ما اینکه فکر میکنیم نیاز به توجه بیشتر هم در دید شما داریم در حالیکه این براش نتونستن کاری کنن  آخرشم فرار کرده و در دلش فقط خدا و امام زمان بوده و یه آدم دیگه شده واقعا خدا باید از خواب غفلت بیدارمون کند! ! !

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی