اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۴۱۲ مطلب با موضوع «تفکرات اجتماعی» ثبت شده است

خدمات بانکی

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131274576/78khadamat.mp3.html

لینک یک متن صوتی                    لینک دو

--------------------------------------------------------------------------

 خوب بحث شد در پست قبلی درمورد موتور یا الاغ آخرش خوب شما بحث کنی بیشتر میدونی که خر احساس داره هوش داره درد داره که پیشرفته تره ولی مثلا من از متفکرینی پرسیدم درنگاه اول گفت موتور پیشرفته تره و راحت جواب داد ولی من خودم ترجیح می دم که با خر مسافرت کنم گرچه تا حالا موتور سواری نکردم یعنی نروندم و این موضوع پیشرفت  رو باز قبلا مطرح کرده بودم یه طور دیگه حالا یادم نیست ولی به هر حال این بود که به یاد مغازه ی دایی ایم افتادم که در شهر خودشون مغازه شو عوض کردن و موتور فروشی دارند الان و این جیزا که گفتم به یاد مغازه داری ایشون افتادم که بیشتر در اونجا موتور هارو قسطی میخرند و میخوان بعد من نه که بخوام اذیت کنم یا گیر بدم ولی مثلا در قسطی روش کارشون اینه که یه مقدار بیشتر پول میگیرند در چند ماه تا نقدی بخواهند حساب کنند بعد من به ذهنم خورد که این ربا هست؟ گفتم نه نیست حالا نمیگم این به فکر من خورده ولی با یکی از دوستام بحث بود که میگفت الان بانک ها که وام می دهند اینا دارند ربا میخورند بعد من گفتم باید کار مردم رو راه باندازیم ما یعنی کسی که وام میگیره میخواد به زخم یه چیزی بزنه یا نه؟ خوب ما کارش رو بسازیم بانک خودش خونه بفروشه بانک خودش مغازه نمی دونم هر کس که وام نیاز داره باید بانک مستقیم خدمت بده از این جنبه نمیدونم بشه به ماجرا نگاه کرد و چقدر فکر شده ولی اگه این صورت بگیره دیگه فکر نکنم ربا باشه و باید فضای رقابتی باشه که هر بانکی که خدمات بهتر بده برای فروش خانه مثلا این بانک رقابت داشته باشه با بانک های دیگر و فضا رو باز کنیم برای بانک و خدمت بیشترالان پس ما اگه بخوایم سیستم ربا دهی بانک ها رو در آینده اصلاح کنیم باید چه کرد پس؟ باید بانک رو حذف کرد خوب نمیشه ولی بانک ها در خدمات الکترونیک و اینا و خدمات آسانتر پیشرفت کردند ولی در راه بازکردن و روان خدمت رسانی کار هنوز صورت مادی نگرفته.

دلمردگی جوان

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۳۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131274326/80delmordegi.mp3.html

لینک یک     لینک دو

-----------------------------

 خوب دو نکته موند از مبحث قبلی در ذهنم که ببینم میشه گسترشش داد با حال جوان یا نه و اون اینکه اولا زن ها باید مارک روز و مدل روز باشند و به طوریکه شوهرشون رو گول بزنند و این معلومه و بدیهی است که باید فیلم بازی کنند کلاس داشته باشند و آرایش کنند برای شوهر و این طبیعی است که باید به نحوی شوهرداری کنند و از زن های دیگر عقب نمانند مخصوصا زن های جوان  و نباید خسته کننده بشوند برای شوهرشون و خلاصه حالا غذای جدید باشه آرایش جدید باشه هرچیزی باید خودشون رو نشون بدن برای شوهرشون که اینو بحث شده فکر کنم که حالا نمیتونم بیشتر برسونم و یادم تیست ولی تا همین حد بگم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دارند که: ((زن به صورت شیطان در می آید و به صورت شیطان می رود وقتی یکی از شما زنی دید که ویرا بشگفت آورد پیش همسر خود رود زیرا بدیتوسیله آنچه در دل دارد از میان می رود)) پس زن به صورت شیطان در میاد و اشکالی هم در این نیست و جایزه درمورد زن که غربی پسند برای شوهرش رفتار کنه حالا هرچه هم آمریکا شیطان بزرگش باشه.

نکته ی بعدی هم اینکه در مورد به روز بودن اینطوری بگم که بعضی موقه ها هست آدم برمیگرده به گذشته ها و حال میکنه هرچقدر سریال روزی روزگاری رو ببینه بهش باز میچسبه و همینم هست همش که نباید مثل فیلم های آمریکایی دیگه از یه حدی گذشت کرد دیگه برنگشت بلکه ایران چه زیبا برمیگرده سریال های دوران گذشته رو میسازه و ما هم حال می کنیم ولی تو آمریکا اینطوری نیست فیلماشون بیشتر با تکنولوژی و مفاهیم به روز هست که کهنه میشه اغلب ولی باز مستربین و چارلی چاپلین مثلا حالا من تخصص ندارم ولی نوستالژی ها خوبه هر چی هست. ولی مثلا یه بچه ای هیچ وقت غم سال قبلش رو نمیخوره یه بچه ی دبستانی و قبل از بلوغ همیشه انگار احساس به روز بودن رو داره ولی گناه دلمردگی میاره و اعصاب آدم رو بهم میریزه و گفتیم زن باید به روز باشه و آپدیت ولی جوان های ما افسرده میشوند و ناامید و دیگه سریال ها و فیلم های خوب براشون اهمیت و جذابیت نداره و میرن غربگرا میشوند  و دوباره برمیگردند بعد ازمدتی پشیمان خوب بده شهوت و من مثلا شهوتم با قرص چیز شده ولی ناامید و خودکشی نمیکنم دکتر گفته بخور میخورم و کنارم اومدم ولی جوان شهوت ران این آسیب میبنه از  نظر روحی و دلمرده میشه که آسونترین راهش گریه کردن و سبک شدن و توبه و مداحی گوش دادن هست که بدتر با گریه بر ائمه وضع عوض میشه و شادمیشه و شادی کاذب میگیره یارو که اینم خوب نیست نه اون ناامیدی و نه این شادی البته خوبه شادی ولی به شرطی که دیگه گناه صورت نگیره و شهوت رانی و گرنه مسئله ی شکست پیش میاد و شکست دیگه سختر میشه و باید اشک داشت خلاصه ما هزار بار توبه شکستیم و الان پیرمردانه بدون شهوت زیست می کنیم با قرص ولی راضی هستیم و قصد خودکشی هم نداریم اینم از دلمردگی جوان که نباید غرب زده بشود و بدبین به نظام و به قول حاج محسن چاوشی برای گریه کردنات یکی دوروزی کافیه و نبایدم خیلی گیر داد به خودمون و بخشیده میشیم به هر حال و باید ساخت به هر حال و غرب راحتی کاذب رو و بهترین حالات کاذب بهترین چهره های کاذب رو نشون میده و با واقعیت فرق داره فیلمشون و باید ساخت و زندگی کرد در واقعیت

جنگ ما

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۱۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


دانلود یک                                                     دانلود لینک2

http://s5.picofile.com/file/8131274034/82jang.mp3.html

------------------------------------------------------------

 بازم مثل همیشه دسته پر نیومدم که چیزای زیادی داشته باشم ولی خوب یه مقدار فکر کردم و بقیه اش خدا برسونه و همین هم موضوع ما هست که یه مقدار فکر کردیم همین که قراره بیشتر فکر کنیم تا وسوسه های مردم و جن بلکه خودمون پیشرفت کنیم نه یک طوطی ای باشیم که همش حرف بزنه و هیچی نفهمه و حیوان نباشیم از اونطرف از بالا دستور رسید که ما در حال جنگیم و باید حواسمون رو جمع کنیم این شد که درمورد سوره ی ناس یه تفکراتی داشتم  و به یه جاهایی رسیدم ایتکه اول تفکر باعث پیشرفته ولی تفکر بدون الهام  و استاد قوی نیست تفکر بدون علم و کتاب و مطالعه شاید به جایی نرسه که منم دلم میخواد علم و مطالعه م بالا بره ولی حوصله ی کتابخوانی رو ندارم و اینم خودش جنگی است که شیاطین میخوان عقبت بزارند از حق و دانش پس ما باید خودمون بدونیم که در حال جنگیم اینه که صحبت شد درمورد سوره ی ناس که ائمه محترم جمعه ی تهران گفتند که سوره ی ناس این سوره ی بزرگ فقط درمورد وسوسه و وسواسه که این خیلی مهمه خوب حالا چند تا نکته رو بگم که معلومه و خوبه که بیشتر تفکر کنیم اول اینکه آخر سوره رو بگوییم ((من الجنه و الناس)) که این وسواس ها از جن ها باشه یا مردم خوب خدا نگفته شیاطین و جن هم با ما کار نداره شیاطین وسوسه می کنند حالا این جنس شیاطین از جنه ولی درمود ناس هم باید توجه کنیم که یه عده ای که فرماندار یا مسول یا مدیر یا معلم یه عده ی کم تجربه و پایین تر یه عده ی دیگر بشوند اینا بالخره مخ زنی و وسوسه و قدرت فکر و اثر بخشی و اینا یعنی میخوان حاکم بشن معلمان بر سر دانش آموز خوب این فکری که القا میکنه و شیطان نیست  و معلمته  و این معلم میگه و شما مینویسی هرچی گفت معلم جزوه میده و شما خط به خط می نویسی یه عده ی شیطان و خود معلم و ارواح سرگردان و فرشته ها همه درگیره اینند که شما دانش آموز عزیز آخره کار تو امتحانت چیه استدلال و روش فکریت حالا بعضی از معلمان استاد فکر و وسوسه اند و خصوصی کار می کنند روی دانش آموز ولی هرچی هست وسوسه ی هر مردمی این باید پناه برد به خداوند طبق سوره ی ناس  و باید دانش آموز روش فکری رو بیاموزه نه وسوسه انگیز تر باشه یعنی هر دانش آموزی که مهذب تره و تزکیه تر و نماز میخونه و خدایی تره باید بالاتر بره که سیستم اینو قبول نداره و گمان می کنم بعضی ها در کنکور از روش های علوم غریبه هم بهره ببرند به جز درس و علم و تفکر لذا درس ریاضی درس خوبیه که فکر رو تهییج میکنه. چیزه دیگری که هست این میشه فهمید که حرف مردم برای خدا ارزش نداره و همون فکرت بیشتر می ارزه و عقلانی تره فکر تا حرف مردم کوچه و بازار یعنی حتی رای مردم هم ارزش نداره چه برسه حرفایی که مردم در کوچه و بازار و اتوبوس بزنند تباید تکیه کرد و اصلا شایعه هست لذا رای انتخابی مردم همیشه بهترین نیست ولی حقشون بهترین هست لذا مجلس خبرگان و پارلمان داریم که متخصص مردم جوابگو است که این خوبه و همونطور که گفتیم عقل خودمون و حرف حق که قرآن و احادیث باشند رو باید بیشتر توجه کرد تا حرفی که سر زبون هاست و شایعه رو نباید گوش داد ولی نمیشه هم از حرف مردم گذشت و بالخره ما گول میخوریم یا تاثیر داره باور های مردم که اهمیت غیبت رو میرسونه که آقا غیبت من بکنی چنان تاثیری داره که از زنا بدتره.!

لذا همش وسوسه ی شیطان نیست بلکه مردم هم وسوسه می کنند ولی تفاوت اینه که شیطان همین که شما از خدا غافل نشی بسه ولی مردم که وسوسه می کنندهدفشون چیره شدن بر افکار عمومی رو دارند وقدرت لذا امام زمان مثلا بخواد به  ما الهام کنه با حرف دل خودت و فکر خودت رو بالا میبره نه که کلمه کلمه حرف خودشون رو القا کنند مگه قرآنه؟و هدف امام زمان انسان سازی و خودسازی ماست نه پیشرفت در حرف زدن ما و حرف های قشنگ قشنگ بزنیم نه بلکه باید خودمون رو اصلاح کنیم  لذا چیزی که استادان القا می کنند و خدایی ها این مارو نورانی میکنه و معتاد میکنه و بالا میبره و خودمونم شاید نفهیم که اثر کیه در عالم هستی لذا  وسوسه ی ناسومردمی  حربه ی زن هاست مخصوصا  و میتونه باعث غفلت نشه ولی به عنوان سحر و جادو و هرچیزی این وسوسه مردم هم بده و باید پناه برد به خدا حالا من روششون رو بلد نیستم که مدل مجسمه ای ما رو دارند یا عکس مارو یا چهره مارو خلاصه با یه اثری از ما رو در ذهن می گیرندد و وسوسه می کنند که این ابزارات اسلحه ی دشمنه ولی باید این اسحله ها روداشت تا عقب نمونیم از این حربه ها ولی خدایی بودن یه چیز دیگری است که باید پناه برد از وسوسه ی جن و انس که اگه خدایی بشیم و متصل این چیزا چیزی نیست و برای خدا معنویت و ارتباط به خودش مهمه.

خوارش سر

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر


انجام مجدد

 

دانلود لینک 1                              دانلود لینک 2

--------------------- 

حرف نو و جدیدی نیست ولی باید در نظر بگیریم که ما باید سرمون بخواره این خوارش سر و حربه ی سیاسی این تهدید نیست و به منظور مشارکت مردم در نهادها و ابراز وجود و پاسخگویی و خاموشی فتنه و بیانگر و نشانگر حق هست که نیاز به بودجه و نیرو هست خوب منظور چیه از این سیاست؟ یعنی اینکه ما باید سرمون بخواره که فضای ناامن و امان فیس بوک که میتونه به درستی (pxxx) شده باشه در این فضا ما باید سرمون بخواره که با (pxxx)ینگ تعداد کاربران کمتر نشود و حق رو طوری ابراز و تثبیت کنیم که معلوم شه در فیس بوک و هر نهاد و مردمی رو به حق سرجاشون بنشونیم که نیاز به نیرو است ما باید سرمون بخواره که مردم بیان در یک سایت نهاد ریاست جمهوری نظر بزارن و انتقاد و پیشنهاد بدن به این دولت و همه کس و همه جا پاسخگو باشند نه که (pxxx) کنیم ما باید سرم بخواره که شما بیاید اینجا و نظر بدید و ما پاسخگو باشیم نه که نظرات حذف و بدست من یا مسولی که باید برسه نرسه نه حالا اگر حق نمایش نیست و ظرفیتش که به طور مستقیم نظرات در انظار عمومی بیان بشه خوب نیرو باید باشه و به طور غیر مستقیم بیان بشه و نه هم به عنوان تهدید و فتنه با مردم برخورد بشه نه بلکه باید یک روستایی هم نقش داشته باشه در نهاد جمهوری اسلامی و نظر بده حالا میتونیم ما بخش نظرات و انتقاد ها رو از بخش شکایات مردمی و بخش های درددل جدا کنیم ولی باید اینکار بشه  و ما باید پاسخگو و سرمون بخواره حالا توی برنامه های فرهنگی تلوزیون به نحوی خوب سرشون میخاره توسط پیامک ولی ارباب رجوع هم باید پاسخگو داشته باشند این مردم و ما باید پاسخگو باشیم اگه مسولیم نه که ببنیدیم راه مردم رو که یه مرتبه بدون دلیل فتنه درست بشه به مراتب بدتر از سال 88 نه باید مردم به طور مستقیم راه داشته باشند و حل کنیم مسئله رو نه که بپیچونیم یا راه ندیدم و ببندیم راه مردم رو که بی دلیل فتنه درست کنند و یقه ی هیچ کس رو هم نشه گرفت بلکه اصلا باید راهپیمایی ها و تجمع هایی که به حق هست رخ بده در سیستم آزادی ولی کنترل شده و مردمی نه دشمن پسند و باید قیام کنند مردم نه فتنه بلکه قیام به حق کنند برای اصلاح امور وگرنه نمیشه گفت ما دست و زبون مردم رو میبندیم و احزاب رو بلکه ما خودمون حقیم اینکه نیرو نداریم درسته که قیام کنترل شده رو نشون بدیم ولی باید سر بخواره و حاظر باشیم که رخ بده این مسائل و سیاسی بازی هم نشه که فقط درمورد سفارت انگلیس و حق مسلم هسته ای تظاهرات رخ بده بلکه هزاران مشکل داریم که باید سر بخواره و کنترل شده پاسخگو و حل هم بشود حالا دولت نمیتونه حل کنه بفرما گروه مردی شما دستی در کار داشته باشید!.

تبصره ی همانند سازی

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


دانلود لینک 1 متن                                  دانلود لینک 2 متن

http://s5.picofile.com/file/8131273776/85tabsare.mp3.html

---------------------------- 

خوب ما در پست قبلی صحبت کردیم درمورد موضوعش ولی حالا که فکرکردم و دیشب تا صبح هم نخوابیدم و خوابم نبرد گرچه در روز خوابیده بودم زیاد ولی همین نکته است که فکر کنیم با خودمون یعنی یه هنگامهایی است که ما فکر می کنیم و سیم متصل هست خلاصه ما فکر کردیم دیدیم بعضی تبصره هارو باید گفت مثلا من خودم شنیدم در سخنرانی آیت الله فاطمی نیا که میگفتند بعد از سخنرانی من دیگه جنازه ام یعنی شما توجه کنید این مرده متحرکیم ما این مرده اخبار جنگ و تلفات و اینا رو رد میکنه و روشی که گفتیم دو سه روزه انجام میدیم که تکرار کنیم همزمان این تلنگری هست که دلی که پاکه بیدار بشه و اشک بریزه و خودش رو جای دیگران بزاره همون حدیثی که میگه آنچه می پسندی برای خودت برای دیگران هم بپسند این مهمه و هم اینکه این قلب مرده که حالا یا کار شیطان هست یا سیم وصل نیست اینو زنا بیشتر حساس اند چون زن ها و ضعیفه ها اینا حواسشون بیشتر جمعه ولی دلشون میخواد مرد ها و شوهرشون همیشه بیدار باشند حالا شما در نظر بگیر مسوولین صدا و سیما زن باشند اینا خیلی مهمه یه فیلم و انعکاس خبرنگاری و زحمتشون چیه و ما الان نام ببریم از مثلا آقای مدیری یا سحر زکریا فردا می پیچه به هر حال دیگه چه برسه سیاست شوراها.لذا ما به اندازه ی عقل خودمون یه بحثی کردیم و دو سه روز این روش رو انجام دادیم به مدت کوتاه و برام جالب بود که آِیا در اخبار یا برنامه ی زنده صحبت هام که در دل تکرار میکنم حرفشون روی اینا تاثیر داره یا نه و خیالی نبابشیم نداشت ولی مهم تر این بود که مثلا در اخبار دیروز پنجشنبه در خبر ساعت 7 پیش از  مجله ی خبری که دختره با امام زمان مناجات میکرد یا ایشان به یاد ما بود من با تکرار صحبت دختره اشکم درومد یا گزارشی در مجله ی خبری بود در مورد رکسنا که اتفاقا اتفاقی شبکه ی خبر هم دیدم اینو شانسکی درسته اهل تلوزیون نیستم زیاد ولی خانم رکسانای آرژانتینی که دوبار گزارششون رو دیدم که مسلمان شده بودند و در جوار حضرت معصومه (ع) اسمشون رو هم به اون نشون که معصومه عوض یا گزاشته بودند این من گریه م گرفت وقتی توجه کردم و در دل بررسی و تکرار کردم منه سنگدل که هیچوقت سیمم وصل نبود و حال گریه نداشتم مخصوصا در اخبار سیاسی و بدبین بودم اصلا به اخبار یه لحظه حالم دگرگون میشدم و با خودم حرف میزدم که رکسانا تو رستگار شدی که حجاب داری خودت نمیدونی ی نمیگی رستگار شدم مثلا و این چیزا پبش نیومده بود یا مثلا فضای جنگ رو اخبار نشون میداد  و مصاحبه ها رو من تکرار که میکردم و حرفشون رو به دلم راه میدادم در شرایط سخت جنگی گیرمیککردم و فشار روم میومد و خلاصه کلی اخساساتی شدم با این برنامه ها ولی باید توجه کرد که حالا آشغال نگیم ولی خیلی چیزا به ما هم ربط نداره و نباید یا دخالت کنیم یا مهم نیست یا تاثیر خوب نداره یا برای دشمنه اصلا نه ما یا بازی و سیاسته ولی به هر حال ما اگه بخوایم هدفمند حتی و با غرض به بعضی اخبار بنگریم که نیمشه اینطوری و همین که سیم هم وصل نباشه و بیخیال باشیم و هرچیری رو در ذهن نندازیم همین خوبه و نعمتیه مثلا بعضی ها خواب ندارند اصلا آرزوشونه که یه ساعت بخوایند ولی نمیتونند ولی بعضی های دیگه گرفتارند آرزوشونه 4 ساعت خوابشون رو هم حذف کنند

baghik

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم به یک بازیگری فکر می نمودیم بعد یه نکته ای به اختیار رسید که میگم اما مقدمه میگه که بازیگری اگرچه شغل زنونه ای هست ولی برازنده ی کسی است که مرد باشد و یه چند باری هم گفتیم که علاقه به بازیگری فطری است و هرکه دوست داشته باشه مشکلی بشه مشکلی نداره چون ما یه عمره ان شاالله حواسمون هست که بازیگره رب العالمین هستیم!!! و اما اینکه در غرب بازیگری فرق داره با الان ما مثلا طرف واقعا در نقش خودش مثل یه حیوانه و مثلا ممکنه اینا برای نقش فیلممش از یه روانی به عنوان بازیگرشون استفاده کنند که واقعا بیمار روانی باشه خوب میخوره به نقششون ولی نکته این بود که در ایران هدف هدایت ماست که این همه فیلم بازی می کنند و هم اینکه بازیگر به صورت ذاتی باید بازیگری بلد باشه نه تقلید خاصی می کنند در ایران نه نفوذ کارگردان هست که میگه اینطور باش اگه جاسوسی نشه خیلی کار بشه بازیگردان داریم تا یارو نقش خودشو لااقل بداند همین...و قبل از اینکه درمورد آماج تیر یادم بمونه بحث بشود داشتم امروز فکر می کردم که نظر من درمورد جاسوسی در زندگانی صفره یعنی نه امتیاز بالایی میگره از ایده ی ما نه منفی هست نه مثبت بلکه صفر!!! بعد هم همینکه در ایران اینا بازیگران که هدف فیلم هدایت ماست بیشتر مخصوصا سریال ها اینا دیگه مورد حمله قرار میگیرند لذا مراقبت خاصه و نگاه بزرگان ویژه هست روی بازیگر پس نترس که چهارتا فیلم بگیری از خودت بزاری تو آپارات بلکه راه باز میشه اگه سیستم خوب کارکنه و هدفت خیرخواهانه باشه مثلا ما سیگار میکشیم میرقصیم این باید در ذکر ماه رجب که میگیم ءامن سخطه عند کل شر این ایمن هستیم در شر بلکه باید خورد میشدیم ولی خدا سخت نمیگیره و حضرت یونس (ع) هم خدا می فرماید اگه میخواستیم تا قیامت در دل اون ماهی بزرگ حالا نهنگ باشه هرچی نگه ش میداشتیم!!! پس اگر مرد کاری بسم الله بگو کارتو شروع کن که نگاه ویژه مدد میکنه ولی آماج تیر دشمنیم و من داشتم درمورد آقای اشکان اشتیاق فکر می کردم که بهشون فرصت داده شده بود در کودکی حتی ولی واقعا سخته این یعنی هدف آخر نیست بلکه خیلی محدود میشه زندگانی بازیگران مخصوصا در فضای غیر کنترل شده ی رقابتیه حسودانه ی بازیگری در ایران و دشمنان که فقط حرف میزنند و نسخه میدن. خلاصه طرف رو از کودکی محدود کردن هیچ کس حاظر نیست به این راحتی بیاد جلوی ملت در ایران حرف بزنه چه برسه فیلم بازی کنه مگر در پناه صدا و سیما که یقه نگیره اینا این امید رو داشته اند ولی باز میبینیم که محدود شدند و خیلی کارا رو نمیتونن بکن و خیلی جاها بروند و حتی خیالی هم شیاطین دست وردار نیستند اصلا افتضاح هست مشهوریت در ایران و غیر قابل کنترل تا اون بابای آمریکایی که هدفشون در زندگی ثروت و پول و مشهوریت و قدرت هست و مشکلی هم ندارند اونجا یا مشکلشون با جامعه ی ما فرق داره یعنی واقعا عیب نیست اونجا بگی من میخوام مشهور بشم و همه شون راه هم بازه و میشند و خودشون رو نشون میدن ولی  درجامعه ی ما هراسناکه که هم خوبه هم بد و اونجا عیب نیست که بگی من برای پول جانم رو در خطر می اندازم یا بازیگر میشم برای پول البته اونجا فساد و خرابی تا جایی هست که راحت برای پول آدم میکشند دیگه بازیگری که چیزی نیست...

فرمانداری شیطان ها

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131273218/90farman.mp3.html

لینک 1 متن

2222222222222222

-------------------------------------------

 ببین من رند نیستم و در چنگال دیگران و غیراتم تمام افکار و روشم مثلا بابام میدونه من چه می کنم و فکرم چیه ولی اولا شما حق بدین به من که رندانه مسیر زندگیم رو عوض نمایم این یک دوما رندانه باید ساخت در زندانه یعنی من الان وبلاگ دارم الان هیچ سرهنگ و رئیسی دیگه از من فرمان نمیبره و قدرت رو کامل از روی من برداشتند بار مسئولیت رو و یه دستور نمیتونم نه در خانه نه بیرون جامعه بدم به درک که دستور ندم اصلا حساب هم دیگه نمیکنن یعنی هیچکس از من از این نظامی ها نمیترسه دیگر روانشناسا رو هم که میدونید دکترند و همه باید هوای دکتر رو داشته باشند یعنی از همین راه وارد شدند ما شاخ شدیم بعد اینا مارو به روش عنکبوتی مغرضانه فرستاند تیمارستان اگه از چنگالشون بیرون بریم باز میفرستند و دیگه از منم نمیترسند و حساب نمیبرند و حرف گوش نمیدن و من رئیس نیستم و درسم دیگه نمیخونم که فضای رقابتی بین بچه ها ایجاد بشه ، الان یه بیمار روانی ام درست؟ حالا اینکارا رو کار نداشته باش قضیه مال صحبت امروزم با دوست خیلی گلم هست که سرکار با هم داشنیم صحبت می کردیم و من گفتم بعضی حرفارو الان من قرص میخورم که در چنگال باشم و شاخ شدن در وبلاگ من کلی روانپزشک و افراد درگیری داره که من زندگی معمولیم چیه؟ و زن ها هم در خانه که باید آرامش داشته باشند ازشون جاسوسی میشه میزنن تو خیابون که سرشون درد نکنه حالا دیگه ما رو حساب کن با این وبلاگ که نه تو خونه آرامشه نه جایی و آرامشم باشه دیگه باید در چنگال طاغوت باشیم یعنی الان من گفتم به دوستم که شیطان میخواد ایمان و تفواتو ببره و از هرکسی هم یه روش استفاده میکنه مثلا من که نماز میخونم که نمیگه دزدی کن بهم چون میفهمم ولی منو الان تنها گذاشته که باا پای خودم دروغ بگم چرا از این روش؟ چون من هرکاری میکنم باید اطمینان عقلی ثابت شه که آقا کار مادرسته وگرنه اون کارو من نمینمایم پس شیطان وسوسه ی من نمیکنه که شهوت برون بلکه تسلیم شدن  من با وسوسه نبوده و اینجا اگه شهوت برانم در خلوت این گناه  گناهی است که شیطان نفوذ نداشته و خدا رحمش نمیاد از اونطرف ما هرکاری ممیکنیم اینا روششون رو نمیدونم ولی حرف درمیارند یعنی الان شما شخص اول مملکت باشی روانشناس حرف و اشکال ازت مییگره چه برسه گروه تیپ المهدی یعنی تیپ نظلمی روانی باشه و یه گروه خاص باشند لذاباید رندی کرد من که سر کار با پشت لب تاپ که مینویسم برای شما اینجا روح و ذاتم یکی نیست باید رند بود نه که همیشه نشون بدی که من بهترین آدم روزگارم حالا نشونم ندی هیچ باید رند بود و حتی حرف شیطان رو زد و من رندیم پیچیده شده یعنی الان گروه در گروه شده جاسوس در جاسوس شده پیچ خورده و من حق نفس کشیدن هم ندارم خلاصه شیطان میخواد ایمانت رو ببره راحتت گذاشته و به سراغ میاد ایمان نداشته باش و تقوا هرکاری خواستی بکن من الان اقدر پیچیده شده که شهوت رانی در خلوت بکنم و نکنم برای سیستم  عذاب وجدان خارجیه فرقی نمیکنه لذا اگه شیاطین که کنترل میکنن اینا بالخره جای خدا رو میخوان بگیرند وگرنه دستور صادر میشد که آقا همش اسنخاره کن بلکه اسناد نباید زن باشه که به موقش احساسی بشود و انتقام بگیره انتقام زندگی خودش رو.من الان انقدر پیچیده است که کار خوب کنم اصلا جایزه نمیگرم و روحم شاد نمیشه بله جنگه بدی است ولی من که روانم یکی نیست درموقع وبلاگ نویسی و بیرون رفتن اصلا روحم یه آدم دیگه ست و خودمو هم نشون نمیدم که ثابت کنم بر دیگران و روانپزشکان آقا فضول زیاده باید ساخت من اگه از چنگالشونم خارج بشم قرص های بدتری میدن پس حرفای خودشون رو میزنم و کارای خودشون و گناه خودشون ولی باید از خدا خواست که سرگرمشون کنه به پای خودشون...و خودشون

علم جاهل

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۳۵ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131272950/93elm.mp3.html

 دانلود متن صوتی 1

دانلود متن صوتی لینک 2

------------------------------------------------------------------------------------

 خوب بچه های عزیز امروز میخوایم درمورد حکمت 478 صحبت کنیم از حضرت علی (ع) در نهج البلاغه من همینطوری صفحه رو باز کردم تا چند تا حکمت بخونم و اولشم نفهمیدم چی شد ولی گفتم چون من نمیدانم که دلیل نمیشود که نکته نداشته باشه لذا نشستم تو خونه و فکر کردم و نکاتی رو آماده و نوشته ام ولی چیزی که میخواستم که درمورد این حدیث صحبت کرده باشند در اینترنت نبودش یا من خوب نگشتم در نت ولی خوب حالا ما از شما میخوایم که شما هم فکر کنید و چند نکته رو مثل من یادداشت کنید تا ببینیم چی هست...

ما اَخَذَ اللّهُ عَلى اَهْلِ الْجَهْلِ اَنْ یَتَعَلَّمُوا حَتّى اَخَذَ عَلى اَهْلِ الْعِلْمِ اَنْ یُعَلِّمُوا

حکمت 478:خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند تا آنکه از دانایان عهد گرفت که آموزش  دهند.    

1. دانایان وظیفه و حسابرسی و مسولیت دارند در قبال داشتن علم ولی جهالان به خاطر جهالتشون حسابرسی ندارند.

2.نادانی در جامعه به خاطر و به حساب سهل انگاری عالمان و دانایان است.

3.شاید مسولیت تعلیم علم توسط دانایان و عالمان به این صورته که  تعلیم علم به نادان باید زورکی و با فشار باشد که هیچکس توسط ایشان جاهل نماند.

4.زکات علم نشر آن است و نباید کسی به خاطر هر دلیلی از جمله پول نادان بماند در هر زمینه ای.

5.اگر جاهل به خاطر علم نداشتن گناه کرد و کسی را منحرف کرد و به جهنم نزدیک شد این تقصیر دانایان بوده است.

6.درسته خدا از کناه عمل بودن علم و آگاهی  می گذرد ولی از عالم بدون عمل که حالا عمل کردن به علم خود باشه یا تعلیم دیگران نمی گذرد به سادگی.

7.خوب است یا حتی باید در جامعه سیستم و ارگان و افرادی باشنند عالم  و دانا که به ما که جاهلیم برسند و توسط آزمون مخفی حتی درد و جهالت های مردم را تشخیص و به صورت هدفمند به نشر و آموزش آن بپردازند حتی به صورت مخفیانه و غیر مستقیم.

8.ما همه جاهلیم بالاخره در زمینه هایی خاص ولی جوینده علم عاقبت یابنده است و روزی اش جای دیگر دست عالم هست و وجود داره بالاخره خواسته اش فقط دست عالمی است.

9.روزی و کلید و علم برای ما جاهلان دست خودشون نیست و نه از تفکر و علم لدنی و اندوخته های خویش بلکه باید رجوع به دانیان کنیم و مدرسه برویم و دانشگاه

10.حبس و تحریم علمی گناه است و خرید و فروش نامعقول مطالب علمی هم گناهه حنی علم سحر و جادو رو باید مردم بدانند!

اطاعت خداوندگار

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131272500/97etaat.mp3.html

دانلود لینک1 متن صوتی

دانلود لینک 2 متن صوتی

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

چیزی که هست ما دشمن خودمونیم مگر نفس رو خدایان در دست گیرند ینی الهیون و چیزی که هست اینه که ما اگه خودمون مطابق با میل خودمون ینی چی؟ ینی بگیم دلم خواست اینکارو کردم طبق این عمل کنیم که مسلمون نیستیم میشیم ملت کفار هرکاری خواستیم بکنیم حالا قوانین مدنی رو رعایت نه این غلطه بلکه ما مسلمونیم و اسلام آوردن یعنی تسلیم باید وفق بدی خودمون رو به خداوند نه که نعوذ بالله هرکاری بکنیم و خدا هم هرجایی که بهتره ما رو رد کنه و بفرسته اینطوری که نمیشه لذا چیزی که هست باید خودمون رو بشناسیم که توی نماز خوندن مثلا معلوم میشه بر خودمون که چه کاره ایم یعنی میزان تسلیم بودن معلومه و تسلیم زیاد بودن یعنی تواضع و همون حدیث معروف امام علی که تواضع بود برای مردان و همچنین ترس برای زنان الان دقیقا برعکسه یعنی مردی که باید تواضع داشته باشه و زنی که باید تکبر داشته باشه در سیستم ما برعکس اعمال شده و زنان راه باز کردن شجاع تر از مردان و ترس هم همینطور پسران ما خانه نشین شدن با چارتا رفیق تمیزارند و نمیتونن بیرون برند خوش باشند یا کار درست و خوب بکنند و میترسند از در و دیوار ولی زنانی که باید بترسند و احساس ترس داشته باشند احساس امنیت و آرامش و تجسس و اینا بکنند که بیرون نروند شجاع شدند حالا و امنیت و پریشانی و چی میگن و جنگ روانی باید داشته باشند حتی خیالی که بخوان برن بیرون که همه دارند نگاهشون میکنن که جاسوسا و پلیس دنبالشونند بترسند خلاصه و آرامش و دشمن خیالی داشته باشند اینا که میگم طبق حدیث میگما که فرموده امام اول  حضرت علی (ع) و ما چندین بار و برای هرصفتش تو این وبلاگ صحبت کردیم ولی باز میبینیم مشکله وجود داره و حل نشده که می فرمایند 

برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشت ترین صفت اخلاقی مردان است، مانند تکبر، ترس و بخل، هرگاه زنی متکبر باشد، بیگانه رابه حریم خود راه نمی دهد، اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند و چونترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد.»

و گفتیم که چون گفته بهترین صفات مردان بدترین صفات زنان هست و از کلمه ی نیکوترین و بهترین استفاده شده پس هرکی تواضعش بیشتر باشه در مردان این مردتراز مردای دیگره و در زنانم همینطور  هر کدومشون ترسو ترند زن ترندت ولی من در خودم میبنیم که ترسم زیاده و شیطان از این طریق رفتار میکنه با من و سیستم هم درست نمیکنه کار مارو لذا سیستم که وظیفه ش مقابله با دشمن خیالی و جاسوسایی که من میترسم نیست و وظیفه ش مقابله با شیطون نیست که بلکه حضرت علی میفرماید از چیزی که میترسی خودت رو در موقعیتش قرار ده و توش بانداز خوب گناه نه ها گتاه باید بترسیم و طرف اقدر فکرش خرابه که میگه اصلا من هرکاری دلم خواست میکنم و چرا خدا فلان گناه رو منع کرده دروغ خوبه غیبت خوبه بدزبانی و تهمت اینا هرکدوم اصلا وسیله ی و حربه ایه براش که در موقعیت مناسب حالشو میبره!!! این من باهاش کار ندارم که مشکلش با خدا اینه که گناه رو سبک میشماره و بدترین گناه اونیه که کم اهمیت تر میشماریم طبق حدیث لذا مام نباید هرکاری دلمون خواست بکنیم و این تواضع و تخاشع در نماز مشخصه که من که نماز میخوتم خودم خوب میدونم که چقدر تسلیم خدام اصلا طرف طلبکار خداست اصلا برای تسلیم بودن نیومده دنبال هوا و هوس اصلا ریا اینا بده تا اونی که حرف گوش میدهد لذا باید هرکاری دلمون خواست نکنیم و دیشب من خواب طوطی ای میدیدم که اسمشم پهلوان بود اینطوری صداش میکردن ما همه طوطیان خداییم یه مقدار پیشرفته تریم و میدونیم چی میگیم یه خورده حواسمون جمعه ولی کی بیداره و هواسش جمعه به خودش کی خودشناستره کسی که تقوا داره کسی که زنده تره و حواسش هست چی میگه و میکنه مثلا شهدا خلاصه طوطی هستیم یا حالا از طرف نفسمون صحبت میکنیم و نفس حیوانه یا از طریق وسوسه های انس و جن و شیطانه یا از طریق ملک و فرشته ها حرف میزنیم بالاخره انسان موجود خطرناکی است که روش کار میشه همین

turk

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۴۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 یه نوعی از اشتباه همون گناه هست که الان خلیفه در زمین فرشتگان نیستند و از آدم تشریف دارند ولی زمین حقیره ما جایی تو آسمون نرفتیم بالا خبر از زیبایی ها و عزت نداریم زمین اونقدر حقیره و کوچکه که دیگه شاید ذلیل تر از خاک نبوده که ما خلق بشیم مگه از جنس کود و کودم که میدونید از کثافات خود خاکه که جنس ماست ، کجا رفتیم اصلا ولش کن اینجا خدا هدفش پیشبرد علم نیست بدون اخلاق یعنی هدف رسیدن جامعه ی مطلوب امام زمانی دست خدام نیست باید مردم طی کنند اینو اینجوری اثبات کنم بهتره که خدا فعلن با زورامام زمانش رو تسلط نکرده و دستان امام زمان بسته است وگرنه یه فرشته ای میومد جامعه ی اسلامی را با زور میگرفت و میگفت حرف منه و حرف الله میخواین بخواین نمیخواین نخواین حکومت حکومت مهدی (عج) حکومت حکومت الله لذا آخرشم باید همچین چیزی بشه و اینطور نیست که اماممون بیان نه ما از مردگانیم و شاید از کسانی هستیم که باید کشته بشیم تا اماممون بیاد نه اینکه مظلوم  و به حقیم ها نه طاقت عدالت و حق پذیریمون کمه و جز دشمنانش نباشیم خوبه ولی الان جاهلیت زیاده رقابت کمه و حق معلوم نیست کما اینکه فتنه هم باشه و ما راحتیم الان و حق پذیرمون قاطی داره آقا ما اصلا این چیزا نمیخواستیم بگیم میخوایم بگیم فتنه هست الان حکومت فرشتگان الهی از طرف خدا فتنه است در بین آدمیان یعنی ما نیومدیم حکومت الهی برقرار کنیم چون وظیفه ی ما نیست بلکه اومدیم زندگی کنیم یعنی مورد آزمایش خداییم نه اینکه خودمون بخوایم حکومت مهدی به پا کنیم هر که قیام کرد بدون حضرت اشتباه است و شکست میخوره این وعده داده شده ولی حکمت امام خمینی حکومت مهدی(عج) بوده مردم به اسلام اون موقع علاقه نشون دادن به اندازه ش بهره بردیم حالا به نظام و نظامی علاقه دارند شکستشم میخوریم...

کار نداریم دوباره رفتیم کجا اینکه آقا ما جامعه ی اسلامی داریم همه چیزمون درسته ولی مرتب نیست این پازل بلکه اشتباه وجود داره در نحوه ی مدیریت خوب این پازل رو باید یکی که خودشم اشتباه داره رو بچینه این دیگه مدعی نیست و این دیگه منجی نیست یعنی میخوام بگم منجی میگم مدعی خلاصه آقا همه ی کارمون در نظام درسته بعد داریم با هم دعوا میکنیم که چرا اونجا مدیریت اینطوره چرا به هم ریخته یعنی با صحبت میشه درستش کرد بعد فکر نکنید من کار بزرگی میکنم ما ریشه مون درسته ولی در غرب ریشه فساده باید سطح رو ما در جامعه درست کنیم  این نیاز به فرشنه نداره درسته زیر ساختم باید درست بشه حرفی نیست ولی ما داریم الکی دعوا میکنیم و ناراضی هستیم از حکومت خوب هر جوری میخوای بنگر که چرا فرشته نیاد و خدا خواسته مثلا بشر رو پاداش بده مثلا و به خاطر اشتباه هست که فرشته نیومده اگر فرشته ها میومدن رو زمین حکومت میکردن چون ما کارمون حیوانیت داره  و خرابه اینازجر میکشیدن درست اصلا آبروشون هم میرفت و کشنار رخ میداد و همش جنگ بود لذا لزوم داره بزرگان ما زجر بکشند و اشتباه داشته باشند و نگاه کنید چقدر خوبه اشتباه و گناهی ککه منجر به بخشش و توبه بشود که آقا طرف رو به اوج میرسونه و حکومت الهی رو بر زمین جاری میسازه حکومتی که بالاتراز فرشته هاست و جانشینی حق درش هست ولی باید دیگه سردمدارش زجر بکشه و به حق باشه ها پس ما با اشتباه هست که پیشرفت میکنیم و انتظار اشتباه هست از ما آدمیان باید رئیس جمهور ما اشتباه کنه بعد اصلاح بشه وگرنه میشه مثل فرشته پس اشتباه رو نباید زد تو سرشون بلکه باید اصلاح بشه و اگه اشتباه رخ ندهد خوب خدا که دوستمون داره فرشته میفرستاد و آبروی فرشتگان هم میرفت پس نیاز به یه کسیه که اشتباه داره و باید زجر بکشه وگرنه بالاتر از فرشته ها مقامی نداره.من خودم یه بار به بابام گفتم مگه امام خمینی (ره) وقتی اومد نفرمودند که آب و برق و گاز واینا رو مجانی می کنیم پس چطوره؟ بعد گفت خوب اشتباه کردند!!!

barf

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 یه موقعی هست بچه ی نوجوان با دلی و خیالی صاف میگه من میخوام فوتبالیست بشوم این خبر نداره از چه فیلترهایی باید بگذره لشکری و کشوری و از چه حسودانی باز بگذره و پاش باید در سیسنم اداری مدیریتی حسادتی غلط ما پاش باید چند بار عمل بشه حالا توی خارج اینطوری نیست علاقه داری بفرما پول بده نه نیاز به پارتی هست که حتما بابات علی پروین باشه نه خودت فی الواقع نیاز هست پاتو به تیغ بدی لذا نمیزاند دیگه کسی بالا بیاد نوجوان مگر اینکه قرنطینه بشن یه عده ای خاص حالا کاری هم همش به اخلاق نداریم ما بلکه باید تایید بشن مثل جوجه کشی دیگه در سیستمی که ریسک نمیکنه و پاستوریزاسیونی عمل میکنه چه یارو بخواد کارخونه بزنه چه مغازه چه بازیکن بشه باید اجازه خواست و قدرت حسود بالا باندازتش وسط این معلومه که باید مثل جوجه کشی در عمق باشه در سیستم به اصطلاح غلط ما حالا حرفم نیست میخواستم بگم میدان به جوان نمیدن درست ولی اونی هم بازیکن تیم ملی شد دیگه تو اوجه ها اوج خیالی اش یعنی همین جمله رو داشته باش که میگه احساس وجود میکنه خوب نیاید بازیکن رو شرایطی براش بسازیم که احساس وجود کنه این  بازیکن اگر از مسی لایی بخوره دیگه تمام آقا دیگه دنیا دور سرش میگرده چرا چون احساس میکنه کسیه چون شخصیتش خورد شده اگه یه گل بخوره به شدت احساسی میشه و تیم میریزه به هم لذا در خارج زنا میان استادیوم و به صورت کاملا تخریبیه به اصطلاح عرض کنم مجازی و غیر واقعی و چی میگن؟ به صورت کاذب اینا روحیه دارن و احساسی عمل نمیکنن ولی توی ایران یارو داره کشتی میگره خانواده ش رو آنته تصویرش هم زمان!!!! من خودم احساس وجود دارم جلوی امام زمان هم برسم برای خودم شخصیت دارم و صحبت میکنم مزاحم میشم درست نمی ایستم با ادب اینا مشکل منه ها ولی در کودکی اصلا تصور نمیکردم از نزدیک بتونم با معلمم درس حرف بزنم چه برسه با یک بازیگری چه میدونم فوتبالیستی اصلا کوچیک بودم حالا برای خودم شخصیت که قائلم هیچ کله مم گنده شده و احساس وجود و طلبکاری هم دارم حتی!!! بازیکن فوتبال برای که بازی درست کنه نباید ماشین آخرین سیستم سوار شه اینجا که یوروپ نیست اونجا اشکال نداره شخصیتش خورد میشه در اروپا ماشین آخرین سیستم داشته باشه ایرادی نداره ولی اینجا آقا همه چیز میشن حالا ما حسود نیستیم میگیم باید سربازه وطن باشه باید از نظر روحی کوچیک ملت باشه تو خارج بازیکنا به صورت کاذب کوچیک دوستدخترند زنان فساد دارند ولی میدونه مربی چه کنه اونجا سیستم درسته ولی اینجا حالا نگاه کنید اصلا داور رو خورد میکنن هر که فوتبالیست شد پشت سرش نظامی هست پلیس هست سرباز هست وزیر هست بله معلومه چه مافیایی چیدن خوب اینا هم احساس قدرت میکنند نماینده میشن میرن مجلس به جای مسجد خلاصه اوضاع بی ریخته وگرنه اگر با دل خوش برن فوتبال با خیال راحت و بدور از هر چه انتظار و دردسر و بزرگ نمایی و بت شدن بین یه عده مامور خاص اگه اینا اینطوری برن جام جهانی و مثل کره ای ها بجنگند و بت نباشند خوب یه چندتایی توپ میتونن به سمت دروازه ی آرژانتین شلیک کنند نه مثل کره ی جنوبی بازیش ما دروازه بان کره رو به زحمت دیدیم ولی بردیم رفتیم جام جهانی بالخره اگر خیالش راحت باشه طرف و از نظر روحی درست باشه این همه تجربه ی پا به توپی داره بلخره چارتا پاس به  طرف بازیکن میده که به هدف برسه و پاس درست باشه نه که بریزه به هم

mahtab

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چندتا مساله رو قاطی کنیم از خودمون بدیم به خوردتون اول ما گفتیم سیاسی شدیم و در مورد سیاست بعدش صحبت کردیم شما ممکنه بگی خودتم که سیاسی شدی!! اینه که سیاست یکی از معناهاش چنانچه شما می دونید و همه بچز بچه ها اینکه سیاست طرف اینه یعنی روش برخورد و تفکر و منش و ایدولوژی و تجزیه و تحلیل و بررسی و عملکرد و نقشه ی راهبردیش اینه این به معنای سیاست طرف هست برخی آدما یعنی منم خودم شده بود قبلا سیاست رو در عالم به هم میزنند این نیاز داره که ادمین باشیم و اگه سیاست یکجا و ثابت بمونه دنیا تکراری میشه نیاز به آهنگ جدید و فیلم جدید و اشعار و برنامه و سرگرمی و عکس و خلاصه همه چیز در همه چیز نیاز به روش برخورد جدید و سیاست جدید داریم وگرنه دنیا پیشرفت نمی کرد و از افسردگی می پژمرد خلاصه بعضی جاها و بعضیا سیاست ما آدما رو که به هم میزنن هیچ روی فرشته ها و صحبت های فرشته ها و یاد و ذکر و ذهن فرشته ها هم تاثیر دارند مثلا یکی یه ذکری میگه به طوری این قربت داره که در و دیوار و فرشته ها هم همراش این ذکر شبانه رو میگن یعنی روی فرشته هم تاثیر گذاشته مثلا اشعار حافظ به نحوی بوده که خودش میگه ورد و نقل مجالس فرشته هاست و قدسیانه حالا جمله شو یادم نیست ولی انقدر قوی هست و وقتی فرشته ها دارند مجلس میگرن برای فلان ادمین و عارف و فیلسوف و بهش القا میکنن و نتیجه میگرند و سیاست ما رو عوض میکنند دیگه آقا یه دیوانه که چیزی نیست که از فردا ما گفتیم دزدی از عابربانک خوب هشدار زده یارو لذا یقه نگیر اینا که سیاست نیست که روش صحبتاشون و لهجه شون عوض شده وبه یاد بیار فیلم برره رو که گویش ها رو عوض کرد اینا اثر سیاسی داره ولی یه موقع ملکوتیه یعنی فرشته هه توی صحبتاشون و گویش ها و دیوانگی ها و شکل و روش برخورد یعنی من یه جمله نفرین میکنم یه مرتبه عذاب شمر زیاد میشه خوب دیگه اثر داره و جناب حافظ رو شما تماشا کنی از کلمه هایی استفاده میکنه که در عالم ملکوته یعنی بهش القا شده و ما نمی فهمیم منظورش چیه این جناب حافظ با فرشته ها محشوره مثلا من خودم از کلمه ی ریدن البته ببخشید که اینو به کار می برم مثلا توی دلم وقتی خودم با خودم خلوت کردم یه اسمای رمزی دارم که شما و عامه ممکنه نشنیده باشه مگه یه دیونه مثل خودم و اکثرا اینو پیران می فهمند و یه طوری باهاشون برخورد میشه با کلمه هایی خاص.

موضوع بعدی که برخورد داشتم امشب والا حق پذیری ماست یعنی من بیدار بودم رفتم دستشویی بعد یکی توی دلم گفت یا به دلم خورد که وضو بگیرم برای نماز منم نگرفتم همینطوری اومدم پای لب تاپ بعد از چند دقیقه اذان گفتن و رفتم وضو گرفتم یا مثلا پیش اومده دارم مینویسم همزمان با نوشتن مطالب که اینجا یه مرتبه شروع می کنم به تایپ برای شما آقا یه لحظه فکرم درگیر میشه یا جمله رو غلط تایپی داره میرم درستش کنم بعد یکی انگار حرف دل منو میدونه و بر سر زبانم می افته و خط فکریم رو میدونه و القا میکنه بعد من حرفشو بعضی موقه ها که مغرورم گوش نمیدم بعضی موقه های دیگه عوض میکنم جمله رو اونطور که خودم میخوام یعنی نگاه کنید هوای نفس رو خودش میخواد حاکم باشه اصلا حق داره نازل میشه میگه وضو بگیر حالا نماز شبم نخون ولی گوش نمیده یه موقه شما میگی چرا بر ما القا نمیشه این چیزا بلکه بر من نازلم شد و گوش ندادم حالا مساله گناه نیست موقه گناه مهمه که نظریه ها عوض میشه به سمت خوشی زودگذر اون موقع که گیر می افتی چه میکنیم؟ بلکه ما میخواهیم بر سر خدا هم سوار شیم ولی موقع دیگه که وجدانم ناراحته از گناهم آقا حاظرم شیطون بیاد بهم القا بکنه و حرف های گول زنانه بزنه تا وجدانم از ناراحتی بیرون بیاد!! البته بزرگان بهم رحم میکنن و حالم رو درست میکنن و کمک میکنن و وقت میزارند که روحم خوب بشه بعد گناه باز دوباره مغرور میشم این برای زنان خوبه این سیستم برای ما بده.

bat

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ما گفتیم که حالمون خوش نبود و شبکه های ضد شیعیه فارسی زبان رو از طریق اینترنت دونبال کردم بعد برام هم جالب بود اولش و داشتم می دیدم که به امامان ما احترام میزارند ولی وقتی اتفاقی چند روز قبلش سخنرانی آیت الله فاطمی نیا رو که دانلود کردم امروز صبح گوش کردم دیدم چه گمراهی آشکاری بودم و داشتم چه ولایتی رو از دست میدادم خوب اینا سخنرانی هاشون محبت میاره علم میاره اصلا حال میاره همه چی میاره به صورت فشرده میده تحویل و دیدم که در عذاب خدا بودم که رفتم سراغ این شبکه و رحمت خدا قطع شده بود وضلالت لذا اولا بعضی ها وسواس دارند سخنرانی که میگیم سخنرانی مجتهدان رو گوش میدهند فقط دوما این سخنرانی های این مجتهدان خلاصه شده و گنجینه هست یعنی الان شما کتاب بخونی به جز قرآن و دعا و کتبی که اصلی است یعنی ممکنه کتابی که توسط متخصص گفته نشده بپیچوننتمون و همه ی کتب که چاپ شده اند به قولا چون چاپ شدن که قرار نیست که خوب باشند خلاصه اثر لسانی هم که بشنویم اثر بیشتره و سوما اثر حالی ای که میده رو و همرای سخنرانی هست یعنی واقعا آدم رو عوض میکند این حال و احوالمون رو سخنرانی ها یعنی میگم که شما در هر احوالی که باشی یه نوع موسیقی بهت میچسبه یه خواننده رو دوست داری یعنی ممکنه شما امروز به خاطر دلایلی از جمله کم حوصلگی دوست نداشته باشی سخنرانی آیت الله فاطمی نیا رو گوش بدی میری سراغ آیت الله صدیقی که بابا بزرگم هم میگه ایشون مجتهد اعلم هستند!! توجه داری یعنی باید خودت بری دنبالش اگر خیلی هم حوصله نداری بالاخره از بین چند نفر یکی اش نجات میدهد و حوصله ش رو داری و حالت رو خوب میکنه و این درمورد حال بود دیگه شما در نظر بگیر ولایت رو میاره حالا ما جوانیم حوصله ی وقت گذاشتن نداریم ولی امروز صبح دیدم که با گوش دادن سخنرانی آِیت الله فاطمی نیا حالم خوب شد و ایمان و ولایت در نمازم بیشتر شد یعنی ایمان و ولایت دست خودمونم نیست خیلی وقتا درسته قرآن بخونیم ایمان بالا میره ولی خیلی وقتا با زور زدن درست نمیشه باید سپرد کار رو در آخر از دوسایت خوب برای دانلود سخنراتی استفاده ببرید یه سایتی هم گفتم برای تقلید این سایت رو پیدا کردم دومیش هم سایت راسخون:

http://www.zahra-media.ir/

https://www.rasekhoon.net/media/2860/

asb

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

تو رختخواب به این آیه رسیدیم بحثمون که تفکر کنیم چند کلمه با شما یه پازل آسونم بسازیم ولی مهم!!!

بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿۲۲﴾

 

[نه] بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با] پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (۲۲

 

البته تمام قد این آیه منظور نبود سرچ کردم در سایت پارس قرآن دات کام و رسیدم به این آیه یعنی میدونستم که گروهی که بهشون میگی ایمان بیار و بت نپرست و خدا رو داشته باش اینا میگن ما راه پدرانمون رو طی می کنیم خوب این آیه ی به شدت سیاسی رو یعنی دینی هست و سیاست امروز رو پیچونده ها یعنی خیلی تماشایی است ولی خدا هم مارو پیچونده در آِیه و به صورت بچه گانه و خانوادگی به قول خودمون حرفش رو زده یعنی اونا این حرف رو زدن مشرکان گفتن و خدا هم همینطور یعنی زرنگی کرده خدا چون حرف اینجا از آِباء و پدران هست ولی در سیاست حرف کسانی است که قدرت دارند یعنی من الان به شما میگم ای آخوند جوان عزیز من به تو میدان میدم همانطوری که پیامبران نازل شدن شما بفرما تیلیویزیون صحبت کن با مردم یا سایت آپارت نه اینجا صحبت از ایمان نیست بلکه مشرکان میگن ما روش بابامون رو طی میکنیم بلکه شاید میترسند نه که خدا رو قبول ندارندااا نه به حق رسیدند معجزه دیدن و کافر نیستند ومیتونن کار فرهنگی کنن ولی از قدرتمداران و جاهلان میترسند حالا یه موقعی است که من علم ندارم آقا نمیتونم جلو بیام فیلم بزارم یا میرفصم جکی میگم براتون ولی آخوند علم داره خودش خبر نداره ...

خلاصه آقا پازل رو بچینیم تموم کنیم اینکه آقا من چندروزی هست شبکه های اینترنتی ماهواره ای ضد شیعه ای حتی دنبال می کنم و آخوندانی میبینم که در شیعه میدان داده شده مجریانی میدان داده شده حرف میزنن خوب این بهتره از صدا سیمایی که مشرک هست یعنی این آخوند که میاد به میدان اگه پازل اجازه بده باید شبکه های ملی صدا و سیما شبکه های شیعی رو پخش کنند در کنار این چند شبکه ی دیگر که این نیاز به زور و قیام داره که ما که ماهواره نداریم اصلا از جنگ بین شیعه و سنی و سیاست روز خبر نداریم الان صحبت سیاست روز شد الان شما بنگرید شوخی کردم تا دوسال پیش نمیشد پخش بشه الان سیاست روز به سمت جلو پیشرلت کرده و عقل ها و حتی برعکسش خواب موندن بعضی ها اینکارو میکنن مثلاا شاهگوش میسازند در شبکه ی خانگی ولی صدا وسیما دیگه به روز نیست سیاستش والان جزء همون مشرکینند در قرآن که دلشون میخواد ریسک نکنن و افکار رو نگه دارند آروم و صداشم در نیارند چه در فیلماشون چه در اخبار چه در سیاست ولی شبکه ی خانگی قیام کرده اینجا توجه بشه که خوبه یا مثلا شبکه های شیعی ماهواره ای که من تماشا میکردم اینا قیام میکنند ولی خطرناکه و ریسکش بالاست اینو ما همه میدانیم یعنی ممکنه دیوانه کنه طرف رو همین سنی ها و وهابی ها با همین شبکه هاشون این همه جان بر کف کافر دارند در سوریه بالاخره راهشه و صدا و سیما گفتیم کوتاه اومده و راه اباء رو طی میکنه و آهنگ ها همینطور بعضیها سیاست روزه بعضی ها سر پوله یعنی وفتی میگم سیاست روزه یعنی قدم بعد رو به من جوان میسپاره که نقش بازی کنم یعنی راه من  جوان رو باز میکنه این آهنگ این فیلم که بیام جلو و خودم رو برسونم عرض اندام کنیم ما جوان ها ولی صدا و سیما اینطوری نیست مرده سیاستش و خط فکری نمیده الان فیلم مختارشون هم مثل فیلم امام علی (ع) خط فکری نداد به جوان و هرچه خواستند امروزیش کنند شد دایلاگ ها ولی قیام صورت نگرفت در تیمارستان ها مثلا!!!

خلاصه آقا حالا کار نداریم به سیاست بچینیم پازل رو بریم اینا ریسک میکنن همش حاظر نیستند درگیر بشوند  راه آسون پدرشون و قدرتمندان رو طی کنند وله له له خلاصه آقا من داشتم دیشب فکر میکردم که مثلا در راه دادن به جوان ها یه سری نوجوان بشینند قرنطینه شون بکنند در مکانی و اینا فیلم جناحی بسازند برای یه عده و فیلنامه بسازند و فیلمشو هم بسازند خوب میدان دادیم به نوجوان بعد مشاهده میشه که اینا عقلشون نرسیده مثلا دزده اومده عابربانک رو خالی کنه بعد اول چک میکنه که پول توش هست یا نه کارت میکشه میبینه پول داره الان ساعت دو شبه مثلا خلاصه پول که داشت بلافاصله عابر بانکی که در بانک هم نیست و سیار هست رو خالی میکنه خوب این فکر اشتباهشو در نظر بگیر که چه حفره هایی داره برای من و خودش ولی بعدا حفره شو میفهمه باید میدان داد به جوان که اشتباهشو بفهمه اصلاح کنه حتی بسازه که ازش بخندن وو مسخزه ش کنن.

http://ali.bloglor.com/p12.html

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 بله ما صحبت کردیم که زن باید تقلید کنه و یاد بگیره از زنای با کلاس و فیلم بازی کنه و کلاس بزاره نه همش بدبختی و واقعیت ولی اینو گفتم چون باز میخوام درمورد مردان صحبت کنم گفتیم چیزی درمورد زنان گفته باشیم حالا و نمیخواستمم بحثی را باز کنم طبق این روال دیدم که دوستم در چت روم حالش خوب نیست و به قول خودشون عصبی هست گفتم نکاتی رو قاطی کنم به دم یعنی بدم به خوردتون اولا کسی که نماز میخونه نباید غمی داشته باشه و همشو دفع و دفن کنه ولی بعضی موقه ها هست که آقا حمله ی شیطانی میشه و جن ها جمعند نمی دونم صدات کنترل میشه خلاصه کسانی که بخوان عصبانی بکنند زیادند مثلا همین پیام بازرگانی ها آدم رو تحریک میکنه و میاد رو اعصاب بعضی هاش ولی بعضی موقه ها فضا بده خوب نمیخواستم بگم ولی حالا که حالش بده و برقرض مثال نمازشم خونده البته بگم که بعضی از مردان و مداحین هم باید صحبت کرد که مست نیستند و حالت قبض دارن تو روانشناسی میگن دو قطبی که یه روزه غمه یه روز شادی و همین درستش همینه که عرفا هم همینطوری قبض و بسط دارند و مشکلی نداره طرف اینو هم یادم باشه بگم ولی خلاصه تو اگه فضات رو چیدن اذیتت کنند و سرت درد گرفت و فضا به هر وجه من الوجودی یعنی وجوهی بد شد شما اولین پله ای که  طی میکنی اینه که باید حواسست باشه که خودت خودتو به عرض شما برسونم اینکه نشون نده من داغونم اعصابم خورده وگرنه شیاطین اگه بفهمند دیگه هر موقعی که خواستن روت کار میکنند لذا روش داره یا تقلید کن یا صداتو عوض کن یا خودت به خوشی بزن مثلا وقتی اعصاب معنویت خورده نه از گناه نه گناه ریشه ی بدی داره نه شیطاین جمعند و میخوان کنترلت کنند گفتیم باید رند باشی خوب مردی و از صدای مرد پیداست تو نماز که حالش چه طوره خوب نشون نده حالت بده بلکه نمازت رو با صدای خوش بخون ولی بعضی از رندان وقتی حالشون خوبه صداشون رو بد میکنند این دیگه رندی و فضای خودته بعضی رندان برای مراقب تو صورتش در ذهن میخونند تا تحریکش کنند خیلی راه هست که کاری به کار رندان نداریم پس نشان نده که حالت خرابه بلکه اگر از گناه نیست خودتو به خوشی بزن تا برن پی کارشون و دیگه از این روش شما رو اعصابتو خورد نکنند یا روش دیگه اینه که ذکر بگو آقا توی دلت دیگه این بستگی داره که موقع اعصاب خوردی ذکر رو بلند بخوای بگی یا در دل بستگی داره خودت باید تشخیص بدهی و اگه چهار قل نخونی و بخوابی خوب روحت رو انتظار نداشته باش چیز بشه من که نمیخونم خیلی وقتا و خرابه خرابم و همیینم توش رندیه بخشی اش که یا نخونی یا طرف شیطونه نفهمه خوندی ولی اگر آسیب دیدی و روحت چیز شد دیگه خود دانی اما یه چیز دیگه ای که میمونه اینه که من مسجد رفتم حرم رفتم بعضی از مداحین رو دیده ام که آقا هر وقت شما زنگ بزنی در خونه اش ک بیا روضه بخون آماده است و صداش هیچ نغییری نکرده خوب این شیطان اثر داره غالبا گفتیم باید چند قطبی باشه مداح مثلا حاج محمود کریمی میگه من حالم خوش نیست صداش گرفته و حاج منصور میگه ببخشید که داد نمیزنم خوب دست خودشون نیست این دل فرشته شهدا اصلا حال جمع لذا در تقلید صدا و یا اصلا خوندن من خودم شعر که میخونم قرآن که میخونم نمی تونم با صدایی که باید خوب باشه هر وقت خواستم بخونم خوب دست من نیست ولی بعضی ها 24 ساعته کنسرت دارند خوب این پولیه قضیه در صورتیکه در هنر باید حال باشه و حالشم دست ما نیست واقعیتش...

araha

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 بله ما امروز رفتیم پارک بعد از ظهری و نشسته بودیم و اینا این شد که آقا زنی رد شد و بوی خوش میداد بعد ما یاد حدیث و روایتی کردیم که زن باید بوی خوشش آشکار باشد و بوی خوشش در چشم بیافته (قریب به این مضامین) ولی مرد باید بوی خوشش پنهانی تر و بو داشته باشه و اگر در روایت بعد میگه اگر زن بوی خوش داد و مردی شنید ینی بویید این بوی خوش داد در حکم آدم زنا کاره خوب این دوحدیث رو توجه کنید تا بگم

بعد من گفتم که آقا چه بد یعنی گفتم این بوی خوش زن که آشکار باشه عطرش ولی بوش کمتر نمایان باشه که نامحرم نشنوه و زناکار نباشه این گفتم کجاس عطر نمایان گفتم شاید مثلا در آینده عطرهایی یا مارکهایی بیاد که تو چشم برو باشه و مثلا اینطوری میگن که رنگ داشته باشه عطرش که الان نیومده ولی وقتی توجه کردم اونجا توی پارک دیدیم که آقا اولا زن نامحرم بوی عرق هم بده و یعنی عرق کنه تنش این برای مرد نامحرم خوبه یعنی خوشش میاد اینو توجه کنید که دیگه چه اثر بدی میزاره روی طرف این بوی خوش و به نحوی رام میکنه طرف مقابل رو که دیگه دست خودش نیست و فکر و عقلش رو می بره عطر بو دار زن به نحوی که زنا حساب شده و سخت گرفتن اینو ما همه میدونیم ولی نکته ی دوم بحث سیاسی عطر تو چشمبرویه قضیه هست یعنی آقا زن باید وقتی میره بیرون مهمونی تو خیابون اگه اخلاق سگم داره یا اخلاق خوب حتی داره این باید فیلم بازی کنه و تو چشم بره نه که همش بخواد ثابت کنه که بله من آدم خوبی هستم و تو خونه هم همیشه خوش رفتارم نه ما زن خوب نداریم تو دنیا که الگو باشه میگم یعنی ما زن الگو نمیتونیم انتخاب کنیم ولی زن خوب زیاده خلاصه آقا زن ها رو هم که میشناسی همه دوست دارن فیلم بازی کنند و این خوبه و بازیگر بشن و این استعدادش هست تو ذاتشون خلاصه باید ادای عطر زدن رو دربیارن و رنگ داشته باشه نه واقعا بخوان بگن ما همیشه خوبیم و ثابت کنند چیزی رو نه یه اخلاق متعادل و راز و رمز زندگی رو هم نگن بلکه فیلم بازی کنند جلوی همه تو جمع و مهمونی و جاهایی که عطر میزنن ولی بعضی زنا برعکسند همش میخوان چیزی ثابت کنند که ما خوبیم نه زن نقطه ی ضعف زیاده داره و ابزاره جنگی حساب میشه مخصوصا در تهاجم فرهنگی ولی تو خونه بشینه مایه ی آرامش و و آدمیته نه ابزار.

jorm

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

میگم که فتنه است شهوت و ما باید اگه میخوایم گوساله و گاو نباشیم مثل پست قبل باید مهار کنیم این شهوتمون رو و خوب که بنگری می بینی که شهوت فتنه است یعنی معلوم نیست برام که خوبه یا چیز بدیه!!! منم میبینم که مهارشو نتونستم بکنم گفتم چند نکته که تفکر کردم رو بگویم البته باید تحقیق کنیم بیشتر خلاصه و اون اینکه ما دیدیم مهار نتونستیم بکنیم و حیامون هم و شرممون هم نابود شد یعنی به طرف شهوت برم منی که زن ندارم و خیالات ببافم یا تصویر بدی ببینم در صورت بدش این چشم حیا نداره و این قلب نمیزنه البته قلب زدن هم فتنه است توش یعنی برای بعضی ها دیدن مستهجنات عالیه و تلنگره و بیدارشون میکنه و دل باز میشه و عوض میشن این برای بعضی ها که وضعشون خرابه  و مریض شده اند و به حیوانات احوالشون نزدیکه خوب خوبه دیگه یعنی اصلا به یاد خدا میافته طرف با مستهجنات در عادات بدش خوب این خدا هم باهاش شوخی میکنه و به جای که ناراحت بشه طرف اصلا طوری مسخره شده که به طرف خدا فکرش میره اگر مستهجنات رو ببینه و خطری هم براش نداره ولی اونی که شرم داره و حیا این براش سمه و گفتیم دیگه فتنه هست که خوبه یا بد درسته در دید اول لذت داره برای همه ولی سمه  اما اینو نمیخواستم بگم یه چیز دیگه ای تو فکرم بود و اون اینکه چی بود یادم رفت!!! درسته فتنه است و باید شهوت کنترل بشه ولی چی میخواستم بگم خدا؟؟؟؟ یادم رفت چی بود نکته ش بله مقدمه رو طول دادیم و رفتیم تو ذات اینطور شد و فکرمون جا به جا شد و باز موندیم از اصل مطلب و خویش!!!خدایا چی بود مطلب به جز اینکه فتنه است یه چی دیگه ای هم بود توی ذهنم و به جز اینکه باید به موقعش زن گرفت نه موقع شهوت یه چیز دیگه ای هم بودش که میخواستم بگویم چی بود؟؟ خدایا به داد برس!!!

آها یادم اومد بله شهوت فتنه است و نکته اش این بود که آقا نشسته توی خلوت یه مرتبه شهوتش گل میکنه بعد میره یه آبی میخوره بر میگیرده دیگه شهوت رفت و  نداره خوب این فتنه ای دیگر توشه آقا و اون چیه اینکه آقا تو جلوی شهوتت رو گرفتی یا نه؟ اصن تو مستحق نگاه ویژه ی خدا هستی یا نه؟ خوب رد شدی از لذت آنی و رفت جوان مجرد آب خورد و دیگه فکرش عوض شد درست؟ ولی با اینکه شهوت آدم رو حیوان میکنه و رسما از مردانگی می اندازد و جلوی شهوت گرفتن به آدم لطافت میده و یه مرتبه هزاران پله رو طی میکنه ولی نه آقا این آقا پسره از ریشه خراب بوده طرف!! یعنی میخوام بگم که تو که نباید در خلوت فکر بد میکردی که شهوتت گل کنه یا بری سراغ مستهجنات وقتی رفتی خودت با پای خودت که آینده اش دیگه دست خودت نیست که قبول بشه یا نه بعد پیشرفتم نمیکنی بعد گیر می افتی باز فحش میدی به من و او ولی در صورتیکه اگر به دام یک زن می افتادی دیگه اونموقعی که وضع بحرانی و امتحان امتحون الهی است اونموقع وضع فرق داره پس هی نگیم که ما جوانان چرا پیشرفت نمی کنیم مثلا همین دیشب من احساس خوشی می کردم تو رختخواب خوب باید جلوی خودمو بگیرم که امتحان الهی است و مهار کنم خودم رو بدون اینکه کسی ظاهرا باشه و فکر بدی کنم احساس ماچ و بغل داشتم خوب اینا اگه جلو نگیری گاو میشی اگه بگیری هم پیشرفت بعد این پیشرفته هم دست خداست یعنی باید خدا بخواد وگرنه مثل حضرت یوسف (ع) و آیه داریم ((إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسهَّمْ طَئفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ)) ولی موقع در موقعیت نظریه و اعتقاد قلبیه عوض میشه و نفسانی چرا چون خدا نیست چون تذکروا نبوده و چیز دیگری هم که موند اینه که دوباره باید بگیم فتنه است یعنی معلوم نیست خوبه یا بده شهوت ما یعنی طرف اوضاع شهوتش خرابه میگن خوب زن بگیر ولی آخوندای ما که ماشلا مرد تبلیغ و نمی دونم تهذیب نفسند بهشون من خودم که آقای کل هستم نظریم اینه که باید موقعی زن بگیره کسی که آدمه که تونسته باشه جلوی شهوتش رو با هر دوز و کلک شیطان و نفس گرفته باشه طرف این برهه ها رو رد کرده باشه و شما میگی ما تشنه ایم آب میخوریم دیگه ولی در شهوت اینطور نیست که تشنه ای برو آب بخور بلکه گناهه دزدیه هر چیزیه کسی که زن داشت بله هر موقع چیز شد ولی مجردات اگه جلوی نفسشون رو بگیرند و فقط به یاری و معامله و دوست شدن با خدا شکست بدهند نفسشون رو اینا در ذات و بچه شون هم اثر داره علاوه بر مقام بالایی که کسب میکنن در دین و عرفان ولی گفتیم باز فتنه است یعنی نمیشه با یه دفه دو دفه آدم مرد بشه بالخره پیشنهاد هست یه موقع حالت خوبه وای میسی جلوی نفسو میگیری یه موقع شرایط خرابه آقا پس باز فتنه است نمیشه گفت و برنامه داد که اینکارارو بکن و باید خدا بخواد و هم اینکه شما اگه قرآن بخونی یه دفه برای یکبار پیشرفت میکنی ولی اگه یه بار جلوی نفست رو بگیری این ایراد داره باید مقدماتش رو میچیدی که گفتم باید خیالت رو پاک کنی باید خودت رو ادب کنی نه گه یه مرتبه بخوای پرواز کنی اینا هم برای مجردات و ما بود که گفته نشه توش شکه بعد که خیال رو پاک کردی هزار تا راه دیگه شیطون میچینه باید همه اینارو ببندی بعد میبینی باز باید خدا کمک کنه(اینجا مقدمه ی دوست شدن و بهانه ی دوستی با خداست) واین آدمی که گفتیم شهوات رو برای همیشه شکست بدهد این یا مریضه یا طرف عارفه خبر نداره چه آدم بزرگی هست یعنی آدم خیالی من دیدم خودم مشکل دارم مجبور شدم بگم تا خودمونو ببینیم با دعای شما میشه کاری کرد در خلوت و آدم بعدش میگه اصلا نخواستیم زن رو بعد دوباره کلا یقینیات و ایمانش به هم میخوره یعنی خیلی خطرناکه  و شهوت و فتنه که منظور از فتنه اینه که معلوم نیست خوبه یا بد اینه که شهوت و این فتنه راه کبیر شیطانه یعنی اونی هم که زن داره در خطره ول با تمهیداتی که اندیشیدند مخصوصا پیرا و مسولان دارند شهوت جمعی رو خراب  میکنند که مردم کمتر گناه کنند و میل ها رو با روغن و نون و غذا و آب واینا اثر گذاشتن تا اجرام کمتربشه و من که خودم قرص میخورم برای شهوتم هم موثره ولی شنیدم مشترکین و زن و شوهر های زیادی در صف درمان و معالجه و دستورالعمل برای بچه دار شدند ولی اینطور نیست که شهوت کور بشه اگر کمم بشه نابود نمیشه و در آخر الزمان میگن اون موقع بیداد میکنه پس هستیم در خدمت...

nist

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

خلاصه آقا داشتیم میگفتیم که آقا فرصت رو به جوانان دادند و مرتب از طریق پیامک و با پیام دروغی هفت لایه ای که  هر لایه ی این کفش ها از نظرشون معجزه میکنه و به چشم ما خوب میاد که تن تاکی باشیمو خلاصه لاغر کنیم با پیاده روی یعنی میگم داره حمایت میشه ولی کالای دیگر اینطوری نیست یعنی من کارخونه بزنم به احتمال دو درصد این کالا را میتونم تبلیغ خاص خودم رو که میدونید که پیام بازرگانی مخصوصا بین فیلم هم قدرت میخواد قدرت نفوذ هم باید پیامی باشه در حد شئونات کشوری و لشکری و خلاصه میدونید اینارو که پیام بازرگانی های ما سیاسی و لشکری و فرهنگی و ایناست و آِیا چقدر جاسوسی شده که اینا اومده بیرون بعضی هاش اینا روما میدونیم کاری هم به جاسوسی و تحت نظر و روان شناسی و هدف گذاری و تغییر فرهنگ غلط وو پیشبرد سیاسی هدف ندارم بلکه میگم حق بالا اومدن رو کالای کارخونه ی من نداره به دلیل اینایی که گفتم ولی از اونطرف شعار سیاسی و اقتصادی میدیم که شکوفا بشه تا اینجاشو که هممون میدونیم ولی باید پازل و برنامه چید برای اقتصاد کارخانه ی فرضی من که هدفش اینه که تولید زیاد داشته باشه و حتی ارزانتر هم بدهد کالای خودش خوب در اینجا پازل ما فرهنگ رو ریشه و هدف میگیره و از راه خودش شبکه ی سیمایی و طرح هدف گداری خود سیما بهره می بریم که آقا اوناهم کالای خوب رو استاندارد و بی خطر و اینارو بی نوا ها تبلیغ می کنند ولی طرح پازل ما میگه که آقا خوب شبکه ی تبلیغات بزنید یه شبکه ی خاص که 24 ساعته تبلیغ کنه بعد شما میگی عقل کل ما پیشبینی کردیم دیدیم که کسی علاقه نداره ولی اگه پازل فرهنگی که به هم یعنی ربط داره مهره ی پازل رو بچینیم میگه که خود آبودانی ها خودش بچه هاشون خودشون با کمترین امکانات حتی اگر شده مغازه ها رو در این شبکه ی تلوزیونی و + کالا های اختصاصی خودشون رو تبلیغ کنند و فیلمش رو هم خودشون با ساده ترین حتی افکت ها و انیمشین ها و اینا بسازند این باعث میشه که چیز کنیم ولی یه سری تنگ نظر حسود باز اعتماد نمی کنند که اینا در شبکه ی تبلیغ به جوانان میدان بدن که 4 تا بچه با کمترین امکانات پولدار و تبلیغ درست کنند با حتی دوربین غیر حرفه ای این اگه اینطور بشه پازل بعدی هم کامل میشه که آقا طرف مردم که نگاه می کنند از این سری تبلیغات خوششون میاد که چقدر ساده و زیبا و البته باز از نظر شرعی باید درست باشه باز از نظر امکانات باید مساوی باشه که من مغازه ی خودم رو تبلیغ کنم و شما نتونی تبلیغ کنی این خطرناکه باز که یعنی میگم باز مافیایی نباشه اقتصاد در شبکه ی جدید پیام بازرگانی و مثل صدا و سیما نباشه که انبوه پیام بازرگانی خاص و قرطینه شده بده به خورد ما خلاصه باید میدان فرهنگی و اقتصادی و تولیدی و اینا رو باید داد در سال اقتصاد ملی!

mokh

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ما یه بحثی کردیم که الان آزادی بیان بیشتر شده ولی از اونور حالا میگم چی شده یعنی گفتیم وضع من طوری هست که با شناخته تر شدن و رفع ابهامات و مشکوکات  و اینا دیگه کمتر وبلاگی رو در این دوره (pxxx) میکنن ولی جاهایی هم سختگیری بیشتره ولی ما که بهمون خوش میگذره و حتی اجازه دادن فیلمم پخش کنیم منی که نادانم و بی سوات و این کار خطرناکه و ادامه ندادم و خوبه که آخوندان و متفکرین و فیلسوفان با اجازه ی بالا فیلم بگیرن صحبت کنن تو آپارات برن اینا هم خووب اینکه آقا وضع ما تو دستمونه که چی داره میشه و ما که یه عمریه در خدمتیم میبینیم که حکومت دینی و سیاسی ما که دیانت عین سیاسته داره بیشتر سیاسی میشه و با با سوادتر شدن و مدرک گرایی حالا بهتر از پاکستانه که نظامیه حکومت بهتر از مصره ولی تیر جدال و هدف خاص پیشروی و مخ زنی و پیشبرد اهداف الان با سیاست میچرخه و سیاسیون طرفیم حالا من کاری به مذاکرات ندارم خودم رو میبینم که با سیاسیون طرف شده ام و دیگه نمیتونم دل و احساسات رو و اشک ها رو جاری کنم برای عوض شدن و پیشبرد هدف و حتی شعر مداحین هم داره سیاسی میشه بیشتر و رنگ بو گرفته که اینا که کار اصلیشون اشک و احساسات  دین پروری هست آخوندان سیاسی مداح سیاسی من نمیگم آخونده زیر سلطه ی سیاسته بلکه میگم از راه سیاست دارن میرن حرکت میکنه نخبه ای که میخواد اثر داشته باشه و سیاستم آسونتره مخ زنیش چون ایمان نداره طرف با گفتگو ها حلش میکنیم ولی از راه دین باعث میشه که ایمان وارد بشه و با خدا طرفیم الان من درمورد خدا صحبت کنم میترسم قرص بدن و حتی اگه به صورت خوبش صحبت کنم دشمنم بشوند نه آمریکا بلکه مسلمانان یعنی به نحوی است که  حضرت سجاد (ع) می فرمایند در شعری قریب به این مضامین که میترسم حرفهایی رو در دلم هست بزنم که توسط مسلمانان کشته بشوم نه یهودی ها نه زرتشت و نمی دونم مسیحی یعنی راه خطرناکیه دین و نخبگان دین کمرنگشون کردن الان و مبارزه رو پیچوندن از راه روان و سیاست و سختگیری میکنن و بی توجهی می کنن چون آسیب راه دین و مخ زنی دینی و ایمانی خطرناکه و تجربه شده و سخت میگیرن حواست باشه نپری وسط و کسی هم که دینپروری میکنه باید متتخصص باشه یعنی من تخصص ندارم یه چی میگم وضع خراب میشه ولی باید به نحو خودش باشه یعنی دین که ما میگیم که مثلا آقای روحانی باید سیاست بازی رو بزاره کنار اگه راست میگه بایسته صف اول پشت سرش هر شب نماز بخونن این توی راه دینی و دین پروری این توش سیاستم خوابیده و خود آقای روحانی الان مجتهد هستتند ولی ریاست جمهوری الان نیاز به چرب زبانی و سیاسی گری داره و باید بلد باشی حرف زیادی بزنی و با چرب زبانی و تکنیک سخن و کلاساش مخ بزنی در سیاست ولی مثلا احمدی نژاد خودش بیشتر دین پروری بود که آخراش خراب شد!

giga

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 ما یه چیزی باز گفتیم واقعیتش توش موندیم باز چون درس داره و حرف ها ادامه داره درمورد سال 88 فتنه اش باز باید صحبت کرد اصلا من به میرحسین رای ندادم و احمدی نژادم کارش درسته یعنی حدود یه سال قبل این سال که هنوز نمایندگانم مشخص نبودن بنده توی وبلاگم عکس رئیس جمهورها رو گذاشتم زیرشم نوشتم ((کاش فقط همین ها بودند)) اون موقع وضعمم خراب بودا. خلاصه ما نمیخوایم طرفداریش کنیم اصلا یاد یه حرفی از آِیت الله جنتی هم افتادم که میگفت قریب به اینطوری که یارو چاقو میکشه تو خیابون میگرنش اعدامش میکنن مستقیم بعد این سران حسابش کن که باید چه بشه و چه کار کرده اند خوب بی تاثیر هم نبودن یعنی آتیش رو شعله ور کردند به جای که آروم کنند بعد شما در نظر نگیر که سه تا سطل زباله آتیش زدن هزینه ش رو بپردازه این نیست بالاخره از بین جمع پلیس و ارتش و سپاه کسانی بودند اند چه بسا زیاد که به میر حسین رای دادند و میخواستنش این وسط دعوا سر اینه که حکومت اسلامی بپاشه یعنی مثل مصر علیه نظام این نظامی ها شورش کنند و چیز بشه اصلا معلومم بود قبل انتخابات که یه عده جوان لایعقل بی خرد شلوقش کرده بودن خیابون هارو و من که تهران نبودم و زندگی نمی کنم تو شهرمون اصلا شنیدم که مست بودند و خرابکاری می کردند و این وسط نه بصیرت هست نه ترسی دارند یعنی نه پلیس وظیفه دانست وارد بشه نه سپاهی نه ارتشی هیچکه به هیچکه طرفداریشونم کردند و این وسط رهبر عظیم الشان تنها گذاشتن و دیده شده بود که پلیس هم شورش کرده بود و ماشین و اتومبیل داغون می کرد تو این شرایط که سران فتنه هم آتیشش رو داغ کردن ککه انتخابات تقلبی است و بریزین تو خیابون این شرایط رو بر نظامی بحرانی تر کرد و شک کردند کسانی که حتی ایمان داشتند چنانچه رهبر ما گفتند بصیرت و بصیرت برای با ایمانان است و نظامی ای که پول میگره و نماز میخونه از این ها انتظار بود که وظیفه انجام بدن وگرنه اوباش و خس و خاشاک که معلومه کارشون و هیچکه آقا جوابگو نبود خوب احساس خطره دیگه تنها باشن میزنن تو زندان میکشند و اگه ندا سلطان آقا اینا که خونش ناجوانمردانه ریخته شد عوضش جان دختران دیگری که قرار بود سه روز بعدش بریزن و راهپیمایی کنند و شلوق کنند رو نجات داد یعنی شورش به نحو بدش خوابید حالا داستان نمیخواستم بگم میگم در نظربگیر احمدی نژادی ها قیام کنند چی میشه باز نظام میریزه به هم و بدترم میشه