اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۴۱۳ مطلب با موضوع «تفکرات اجتماعی» ثبت شده است

افت کلاس ما؟؟

سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم فکر میکردم مردم در شغلاشون اینکاره نیستند یعنی اگر یه شغل راحتر پیداکنن با درآمد بیشتر یارو مغازه اش و وظیفه ش و حرفه و تخصص و تجربه و اون نیازی که بهش بود رو ترک میکنه کما اینکه وظیفه ی اجتماعی نداشته و جای خالیشم حس نخواهد شد چون مردم رو و مغازه دارا رو متعهد و اینکاره به بار نیاوردن که تو وظیفه ات شغلته و اگه نباشی کمبودت حس میشه لذا جنسا گرون میشه وقتی شغلی در مغازه ای نباشه مثلا جیگرکی طرف میگه چرا زحمت بکشم دیگه شغلای بالاتر که خودتون با خبرید که داره کوتاه میشه و مردم در طمع بالاتر مفروقند و اصلا کلاس جامعه بالارفته و ماشین ها و شغل ها و اسباب با قیمت بالا و اتوماتیم و خارجی اومده لذا شما پیکان داشته باشی بیای تو شهرهای بزرگ ممکنه جامعه درجاهایی به جایی رسیده و میرسه که گناه کردی اصلا این ماشین رو داری و همه طمع دارن با هرکلک و دزدی ای یه شبه پولدار شن و هیچی از پولدارا و دزدا کمتر ندارن و اصلا قناعت ندارند مردم و جوان ها هدف رو رسیدن به مادی گرایی و آرامش کاذبی که هیچگاه به دست نمیاد حتی راحتر هم نمیشه آدمی اگر امکاناتش تا یه حد متوسطی بالاتر برود و بقیه اش کاذب و این دنیا است دیگه مخصوصا زن ها و دخترا باید کلاس داشته باشند و راضی نیستند و میشه گول خورد در این دنیا و راضی بود  ولی افت میدونه و نگاه بد داره جامعه به یه زن چادری و متوسط بی کلاس جامعه و انتظار داره از باباش که بره دزدی کنه تا شکر خداکنه 

و یه بحث دیگه عشق و پوله که جابه جا شده یعنی قبلا یه اثر هنری که میدیدی مثلا آهنگساز معلوم بود مثلا بازیگر معلوم بود که به این پوله نیاز داره که داره بازی میکنه و واقعا زحمت میکشید و کارش ممکن بود عاشقانه باشه و وقت گذاشته بود و حتی به پولش نیاز داشت الان سیستم هنری تغییر کرده و کلا پولدارا سوارند و هرکسی هم نمیتونه توی سیستم وارد بشه و عشقشم کم شده و پول و زور داشته باش به هرجا برس دیگه البته خوبه که بازیگرا غصه ی پول و دقدقه ش رو ندارن وسیرندمردم ولی کلا سیستم رو میگم که عوض شدیم و کلاس ها و فرهنگ اسلامی و ایرانی بهم خورده است 

دعای خیر دیگران

سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اولا ما نگفتیم آدم گناه کنه مخصوصا پشت سر یه زن مومن درموردش بد فکرکنه بله گفتنم یه زنی فکرم رو چک میکنه و راهنماییم میکنه و ببینمش از نزدیک هم میشناسمش ولی نگفتم درموردش فکر بد کنیم بلکه اون حقی رو هم که داشت برای این بود اینکارو کرده بودم خیانت رو در ذهن درموردش بد فکر کردم و بردنم تیمارستانم و زنه خعلی قوی بود و منو از خانواده ام جدا کرد و عاشقم بود و منم نمیدونستم چه کنم و‌خیالم رو گرفته بود و فضا هم روحانی شده بود خودشم مریض شد و حالا حق داره به گردن ما و فکرش از من جدا نمیشه وگرنه از لب پرتگاه افتاده بودم پس لذا نکته ی اپل تا جایی که میشه نسبت به زن مومن خیانت نکنیم حتی اگر فشار اومد به سراغ فکر و فیلم اجنبی بریم اگر زنه بیقرار بود و صدای ناله و مام جوانیم و خود این زن گمونم مجرده جون بیست و چهارساعته متمرکزه روی من و من مدیونشم و افکارم رو همش رو میدونه و در راه کمکم میکنه وخعلی بیشتر از ما بچه ها میدونه  ولی خوب زنه دیگه نکته ی دوم اینه که آقا ما امشب از نماز مغرب و عشا باز میگردیم و برای این زن دعا کردم و دیگه نترسیدم ب اش مشکل ایجاد کنن و خط فکریم رو بگیرن و این زن بزرگ رو جدا و اذیت کنن کاری که قبلا نیروهای امنیتی میکردند و نمیتونستند خط فکری منو پیدا کنند و فتنه میکردند خلاصه دعاش کردیم و در ذهن درنماز برای این زن صلوات فرستادم حالا میگم که زن چون احساسی و جسمانی تره خودش میفهمه که کی حالش خوبه و آرامش مخصوصا آرامش میگیره با دعاهای ما ولی ما نه ما مردا مست میشیم ممکنه رسیده باشیم به مقصود و هدف ولی حواسمون نباشه البته آرامش روحی ملاک خوبیه و این زن ها اگر آرامش داشتند که داشتند وگرنه روی ما فشار میارند و من از این فشار وبلاگنویسم الان ولی دعا کنیم اگر برای دیگران کلی توفیق و آرامش ایجاد میشه و فتنه ها گرفته میشه و دیگه ما هم انقدر زور نمیزنیم البته این زن خعلی قوی هست که خط فکری منو میدونه و حتی عوض میکنه و‌هشدار بهم میده که قدرشو نمیدونم و فکرامم خرابه و در کودکی همیشه آرزو داشتم یه همچین زنی در افکارم باشه و واقعا دیگه عشق واقعی است نه جنسی اگر خرابش نکنم.

عجب گیری کردیما

سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۵۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بله شاید جوان هایی مخصوصا مشهور یا مداح و اونایی که مخصوصا مجردن مثل من و بین زن ها مشهورند گرفتار و قبض بشن شاید چون من به شدت فکرم کنترل میشه و در شهوات و محبت زن ها به شوهر ها موثرم و درخیال های معنویات حتی یه حالت قبض میگیرم مخصوصا با این کلیپ ها و قبلش هم پشت مانیتور ار کودکی چک میشدیم لذا چه باید بکنیم؟ کیوسک و سریال دائی جان ناپلئون میگه که به فکر سن فرانسیسکو باش یعنی درافکارت کارای زشت تصور کنید!!! مام قرص میخوریم و شهوت و نطفه ی آنچنانی و خطرناک نداریم لذا زوج ها نمیدونم همدیگر رو‌بغل نمیکنن و محبت بینشون نیست چون منم خودم قرص میخورم و میل آنچنانی ندارم و هم مجردم ولی سابقه دارم که پشت مانیتور کار بد میکردم و کنترل میشد ولی چون مقتضای سنم نبود کار بت پشت مانیتور نداشتم که مثلا کسی نشسته باشه لذا اصلا درگروه ما محبت بین زن و شوهر کم شده که تخسیر من میدونن و منم خودم در ارتباط با خدا مشکل برام ایجاد شده نمیدونم جوان های دیگرم اینطورند یا نه یعنی من اجبارا باعث شدم محبتی که جاسوسا و پنهانی و اجنه ای اصلا شاید جن باشند اینا نمیدونم خلاصه وجود داشته کم بشه و من خودم با وبلاگ چون در خطر بودم نوشته هام اثر محبتی داشت قبلانا و طرف یه دور میخوند و فکر میکرد من زنم و بعدش حتی بهم فحش میدادند و محبت داشت خلاصه مخصوصا خصوصی و درونی حالا من کار به خودم دارم وگرنه محبت دست من که نیست کار به خودم دارم که نماز که میخونم خدا بهم نگاه نمیکنه و قلبم برعکس هست و حتی متکبر میشم ولی امروز صبح موقه نماز قبلش یه کم فکر بد کردم بعد نماز خوندم و زنی که کنترل میکنه فکرم رو خنده ش گرفته بود!! و انگار حقی برگردنم داشت و باعث شد توی نماز بهم بچسبه و طول دادم سجده ام رو یعنی اصلا میبینی طرف زن بگیره صد و بیست درجه یه آدم دیگه میشه و باید حتی رمان های عاشقانه خوند و رمان هایی که گرفتار میشن رو این جوان کهدمشهور شده و فکرش کنترل میشه بخواند حتی اگر یارو پیرم باشه ممکنه گرفتار بشه و این رمان های عاشقانه هم نشون میده که عشق تلخه نهذمثل ارضا شدن آرامش همیشگی داشته باشه و آدم میگه چه خوب که با خانواده ی خودمم و تاثیرات خوبی داره که تجویز میکنم به جوان ها  رمان عاشقانه بخونن و این محبت ایجاد نکنیم ما در ارتباط با خدا دچار مشکل میشیم چون انتظار دارند ار ما چون هزینه ی مخصوصا وقتی گذاشته شده پای ما

ضرب المثل جنجالی

دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۵۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۲ نظر

همین الان که دارم کلیپ جدیدم رو آپلود میکنم ایشالا پست بعد بیاد یه بنده ی خدایی چک کردم نظر گداشته بود در لنزور زیر عکسم گفته بود روانی و منم نوشتم: آنکس همه را ز کیش خود پندارد حالا آدرسش هست میشه برید نگاه کنید خلاصه مام توجه کردیم دیدیم که اصل ضرب المثل اینه که کافر همه را ز کیش خود پندارد یا کیش خویش خلاصه بعد توجه کردم دیدم که بله آقا  خلاصه توجه کردم دیدم من مثلا این ضرب المثل رو میشنیدم فکر میکردم برای جایی کاربرد داره که یارو فکر میکنه چیزی درسته یا فکرش اینه که دیگران هم مثل منند او شباهت دارند مثلا ولی دقت که کردم الان دیدم که کافر میگه که آقا شما که مسلمان هستی هم باید این باید رو توجه کن که زور میگه که باید مثل من باشی در هرچه در حکم انرژی هسته ای چه در حجاب و وجه اشتراک نیست بلکه یه نوع تسلط و زور و عقیده ی اجباری رو بیان میکنه این ضرب المثل پس من که گفتم آنکس به جای کافر و یا قبلا همینطوری میگفتم درست بیان نکرده ام و حق مطلب رو ادا نکردم خوب حالا یه بازی هم معرفی می کنم به  نام township که بازی جالب اندرویدی هست که یه خورده ممکنه پرحجم باشه ولی مثل کلش هست و خعلی سرگرم کننده است جدیدا کشفش کردم چون میدونید گوگل پلی آزاد شده و تحریمش ورداشته شده بعد داشتم میگشتم پیدا شد حالا چیزی توی ذهنم نیست که بخوام بگم فقط گسترش دهکده و ساخت شهر هست و بازی همینطوری مثل کلش جذاب تر میشه و فکر کنم و شاید رقابت و جنگ نداشته باشه و شهرسازی و آرومه به نظر من و خعلی  بهتر از کلش آو کلنزه چون شاید خسته شدیم از کلش ولی این پیشرفته کردنش هاش بیشتره و سرگرم میشیم.

انحراف درمانی

دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۴۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه پست شخصی بدیم تذ شخصیتمو باندازم جلو روتون تا هم بزرگم نکنین و هم خوار امشب داشتم چت میکردم و یه چیزایی رو گفتم و اولذاینکه شنیدم بزرگی میگفت دعا کنید که اونجاتون بخواره و منم جوانم دیگه و هم خودم و هم شیاطین البته نفس خودم خعلی خعلی بیشتر دلش میخواد شهوت رانی رو یعنی هرچه من پیشرفت کردم و حتی در معنویت جلو رفتم انتظار داره به زن مقصود برسه و به شهوات لذا تا یه زنی اومد در ذهنم گرچه قوی باشم یا حتی شیاطین خطم رو دنبال کنن نمیتونم کاری کنم چون افسارم دست دیگرانه تا اینکه ارضا شه لذا خود خدا رحم میکنه به جوان هایی که شیطان مس میکنه اونهارو و گناهشون رو میبخشه زود ولی اگر خود جوان بره در خیال به سمت زن خدا سخت میگره اگر شهوت رانی کنه و حالا که اینو گفتیم از زن های تلوزیونم میگم که این زن ها حداقل یک مرد اونهارو هک میکنه و برای اون زنی که در تلوزیون حاظر شده این زن فاسد خواهد شد برای حداقل یک مرد قوی و منحرف خواهد شد این زن حالا ما مه مردیم داریم میشیم ولی این زن که خودشو نشون داد هرچه قدرم عفیف باشه کارش به فساد میکشه چون مردان حق دارند از زنی خوششون بیاد که میبینن پس ساده نباش و فکر نکن که این زنها و دخترانی که تو تلوزیون نشون میده لزوما خعلی پاک و عفیفند بلکه مجبورا فاسد میشن و در خیال و اینا و مخصوصا زن خودش هم ضعیف تر از مرده در الاهیات و مرض فراون جنسی داره حالا کار نداریم و داشتیم از خودمون میگفتیم که آقا ایراد دوم اینه که من یعنی مندل فکر میکنه که خودش بزرگترین مشکل ها رو داره درصورتیکه مورد توجه خاص خداست حتی اگر مردم نخوان یا دکترا و دشمنان که خواهیم گفت بعدش راهش رو سد کنند بله آقا ما شکر خدا نمیکنیم و‌چقدر آدم هستند و گرفتارند و مریضند بعد ما خودمون فکر میکنیم گرفتاریمون بیشتر از همه است اینم دوباره برمیگرده به مرض بعد شهوترانی باز شدن چشمان ما برحقایق که آقا جوان ما چون به شهوت نرسیده شکر خدا نکرد و منحرف شد و فکر کرد و نظریه واعمالش و پیشرفتاش و‌حتی خدارو در شرایطی خواست که به شهوتشم برسه و دیگه کور شد که برای دیگران دعا کنه و کمک کردن دیگران رو هم از اثر فزیبکاربودن و سیاسی دانستن و بی اخلاصی آن ها دانست چون کور بود ندید که دیگران گرفتارن وشکر خدا نکرد چون زن نداشت اما ایراد بعد اینکه ما از کودکی معلم داشتیم و‌بهمون توجه نمیکردند لذا الان هم که مورد توجه خدا هستیم شیاطین حتی مرد اگر بیان کنترلمون کنند همینکه سیستم جاسوسی به فکر ما بوده حتی اگر ضد ما اعمال کنه و قدرت هم دارن دکترها لذا راضی هستیم که فکرمون رو‌بخونن راضی هستیم کن اذیتمون کنن این اجنه و شیاطین و در زندگیمون باشن و هرکار خواستن بکنن البته میگم خوبان هم هستن ولی مثلا زن ها ضعیفند جسم و‌روح حتی در مقابل یک‌جن ضعیف چه برسه من که با خانواده رندگی میکنم و‌جاسوسی فامیلی دارم و خط فکریم هم به خاطر وبلاگ توسط خعلیل چک میشه و بیمار روانی و تحت مراقبتم هستم البته نمیشه با خدا جنگید ولی بالاخره روانشناسی میشیم و حلو پیشرفت رو میگیرن و داغونمون میکنن و قدرت هم دارند و‌سیستم ما هم معصوم نیست و‌شیطنت داره جه برسه در ادارات حتی که من موندم که باید با این شیاطین چکار کنم و جلوشون رو نمیگیرن بزرگان چون قدرت دارن و‌بودن این شیاطین لطف هم هست که دیگه بدترهارو خود اینا دفع میکنن و حتی دلبستگی ای به وجود میاد و‌هم راه من ارشاد و عوض کردن اینا هم هست و من الله توفیق وگرنه حداقل اینایی که مارو کنترل میکنن باید نمازم بخونن مثل ما

انگوول

شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۵۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
داشتم سوره یس که خوندم رو گوش میدادم چیزی نکته ای به دلم خورد که میفرماید که همونی که شمارو آفرید از اول شما رو بعد مرگ زنده میکنه و ما نکته ای هم گفتیم که ساختن بشر سختره یا دوباره زنده کردن خوب معلومه ساخت اولیه سختره تا بازسازی و دوباره سازی یا تعمیر و اینا اما اون نکته این بود که گفتم الان بحث داغ این نیست لااقل درجامعه ی ما که دوباره خدا زنده مون میکنه یعنی قبلانا بوده و با تجربه ی کسانیکه ایمان دارن یا اصلا موقتا مرده اند ما دیگه این بحثارو نمیکنیم یا اعتقادمون بالاست یا بحث معنوی اعتقادی پایینه هرچی هست حالا بشرم پیشرفت علمی هم کرده باشه به دلم خورد حتی حالا من خبر ندارم ولی شاید مردگان هم بعضیاشون شک دارن که قیامت رخ بده و زنده بشن البته حقیقت معلوم میشه بعد مرگ ولی اگه معرفت نداشتند و یا یه روح سرگردان حالا نمیدونم و ندیدم بحث بشه ولی خود مرده هام بعضیاشون ممکنه ایمام به قیامت نداشته باشند اونایی که عذاب میکشن به جدا و حتی ممکنه این آیه برای مسلمانانی که در تاریکی اند در برزخ چون برزخ میگن بزرگان تاریکه خلاصه براشون یه نوع امید باشه که آقا قیامت بپا میشه حالا اگه عذاب نباشه ممکنه امید باشه چون خعلی از مردگان دلشون میخواد زنده بشن ولی حسمشونم پوسیده و زمان خوشی ندارند که بهشونم خوش بگذره و ممکنه مثل ما کلاس درسم داشته باشند و کارهای خوبی نکردند که جایگاه مناسب داشته باشن البته حدس میزنم نرفتم ببینم فقط از بالا به دلم خورد که برای مرده هام هست که اعتقادشون ضعیفه و حتی بعضی مردگان نمیپوسه جسمشون در قبر ولی خعلی هامون میپوسیم خوب مرده ناراحت میشه که میبینه مخصوصا اگر تازگی ها مرده باشه و خدا میگهقالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ (78) قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ
 خوب حالا یه بحث کوتاه اجتماعی هم بکنیم برای رندی و یه روش دیگه بگیم که عکسای زیادی در گوشی و تبلت روزانه لایک میکنیم خوبه ساده نگذریم و عکس رو که میبینیم جزییاتش رو چک کنیم و حتی توی خلوت نام ببریم که این مثلا گله این اسمش توپه این درخته و و اون گوشه عکس یه دستکشه و بعد حتی نظر بنویسیم که چی میبینیم فقط دیده هامونو بگویم تو نظر در اینستاگرام و لنزور و جاهای دیگه اینطوری لااقل خودمون بیشتر فکر کردیم و شیاطین تو کفش میمونن و اراده و ذهنمون هم قوی میشه تا اینکه تا یه شیطانی چیزی بگه بخوایم تلقینا همونو با طمع و فریبکاری و به قصد مخزنی حربه بسازیم و بگوییم پس دقت کن و اگه وقت بزاریم رآ عکس و جزییات حتی نظرمونم عوض میشه که بخوایم نظر بدیم به عکسه

توازن قوا

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۵۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اومدم دو نکته بگم فکرمو مغشول کرده یعنی مشغول دیشب داشتم یه فیلم سینمایی رو میدیدم به نام خوب شد به خونه برگشتی یه همچین اسمی داشت از داریوش مهرجویی بعد داشتم به فیلم های سینمایی نگاه میکردم که دانلود کنم اکثرا میدیدم که بارو از خارج میاد ایران حالا نمیدونم سیاستمونه چیزی ولی کار ندارم برسیم به نکاتمون اول اینکه مردم رو طوری پرورش میدن و وادار میکنن و تربیت کردند که همه چیز آروم باشه شما فقط آروم باش و قیام نکن اگه خواستی فحشا هم بکن درصورتیکه که اگه ما مثل اول انقلاب آروم نبودیم تا حالا داعش رو نابود کرده بودیم حداقل و کار به سیاست ندارم که سیاست ما نیست الان که وارد عراق بشیم و عراقی ها نیرو دارن کار به دیانت دارم و آرام نگاه داشتن مردم وگرنه توی نهج البلاغه هست که اگه خلخال از پای یک زن یهودی حتی دربیارند  به ظلم جا داره بمیریم برای این حرکت و ما تجاوزها و مسلمان کشی ها میبینیم و آرومیم که هم جامعه دخالت داره که آرومه و قدرت ها و معنویت اجتماعی و سیاست های دیکته شده و هم فرد خودش وضعش خرابه ولی اگر اجتماع درست بود مثلا با یک فریاد روضه و مجلس اجتماعی فرد فورا منقلب میشد و هم آروم میشد دلش هم بیقرار شهادت و دیانت و غیرت دومین نکته که میگم اینه که همین فیلما ما عادت کردیم فیلمامون رو هم مصرف کنیم انگار یارو داره فیلم مفتضح میبینه مخصوصا جوان ها که باید تا میتونن فیلمایی که میسازند رو ببینند فیلمای سینمایی و سریال ولی طوری مصرف میشه که انگار دیگه حوصله ی بازبینی و تحلیل فیلمو و عبرت گیری و نکتن نویسی مخصوصا فیلم های خوب رو نداریم و حتی سخنرانی های خوب و حتی یه بار که فیلمرو دید بدتر زده میشه و مصرفش میکنه و تازه میریزتش تو آشغالی در ذهنش و توجه نداره که چه چیزی فیلم خواسته بود و هدف چیست لذا باید مسابقه بزاریم خوب که جوان ها تحلیل کنند و خلاصه نویسی کنند که هرکس یه تحلیل و برداشت و حتی اینکه فیلم چی شد و موضوعش چی بود هرکس یه چی میگه و نکته ای رو کشف میکنه و در گروه هذی سنی مختلف مخصوصا برای فیلم های سینمایی پرمحتوا باید مجالس بحث حقیقی و یا در مکان های مجازی تشکیل بدن و اینکه می گوییم رده سنی مختلف یه دلیلش فهمه یه دلیل دیگرش حوصله داشته باشه بچه فیلمو تحلیل کنه و مقایسه نشه تحلیلش با یه پیرمرد که خعلی میفهمه و وقت بزاره بچه دیالوگ هارو چک کنه و چند بار نگاه کنه مثلا سریال قهوه ی تلخ یا سریال روزی روزگاری این ها هرکی یه نحلیل خاصی داره که نباید هدر بدره زحماتشون و هم ما خودمون هدر ندیدم خودمون رو و علم و معرفت و آگاهی بالا بره حتی اگر شده با زور و مسابقه بین جوان ها مخصوصا یه کاری بکنن دیگه

رهپویان وصال

سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
یه مسئله ی شخصی یا اجتماعی هست توی شهرمون شیراز که نمیتونم سکوت کنم و اگه سکوت کنم شاید به منزله ی پوشاندن حق باشه و قبلانا مسولین و روحانیون و حتی خارجیا خعلی توجه داشتن به کانون شهر ما که سید بزرگواری میچرخونتش و وقتی دل ها جمع باشه خدا روزی میده یعنی الان شما شرکت کنی در مراسم کانون هفتگی رهپویان وصال از راه دور یا نزدیک این سید ما از طرف بالا و خدا مسولیت داره در مقابل شما که مسولی یعنی خدا یه رزق و روزی ای در کلام ایشان برای شما میزاره که قانع بشی و شهدا مخصوصا خعلی کمک میدن ایشون رو یعنی آقای سید انجوی رو و من نمیتونم پنهان کنم به خاطر یقینی که حاصل کردم چون ایشون در دل من و ذهن و یاد من هستند و فکر منو و خود منو مثل دیگر بچه های کانون خوب میشناسند کلا آدمای مثل منو و حتی طلبه ها رو و ما بچه ایم در مقابل این استاد و استاد خود ایشون هم حاج وقا فاطمی نیا و آیت الله حائری شیرازی و بزرگانند و ایشون خودشونم شخص بزرگی اند و اینارو نمیگم به خاطر اینکه نفوذ پیدا کنم تشکیلاتشون رو بریزم بهم بلکه مطلبی نوشتم بعد دیدم ایشون امام زمان رو در دل و یا خط ایشون رو میشناسه حالا نمیدونم از نزدیک زیارت کرده باشند امام زمان رو یا نه ولی این سید بزرگوار که اهل دعا و اشک و جوانم هستند و قدرشون رو نمیدونیم ما اصلا این کانونشون رهپویان وصاله اسمش یعنی وصال برای رسیدن به امام حق و شهید داده این کانون کن بمب گزاشتن و شهداشون با امام حسین مشهور شدن و انتظار اینه که ما زنده ها هم به وصال امام عصر عج برسیم توسط ایشون و همین سید بود که من از کودکی وارد اینکارا شدم و سوم راهنمایی وبلاگ زدم با حظور در مجالس ایشون و حتی با نام وبلاگ ایشون در سرور بلاگفا وبلاگ ساختم و خعلی اذیتشون کردم در شهر چون شهرما مرکز جاسوس بازی شد و مرکز قدرت بود و این مجالس که ایشوپ سخنرانی دارن قطب و موتور و امید اسلام شد تا جایی که بمب گزاشتن و شهید داد و منم وبلاگ داشتم و مدرسه میرفتم و تقوا هم نداشتم جلوی همه ی اینا یهو میرفتم از فیلتر رد میشدم خودمو میانداختم تو چاه و فشار روی این سید مخصوصا سید بزرگوار زیاد بود و هست که الان متعصفانه از شهرهای دیگر مسولیت کمتر شده و قدرتا تقسیم شده و کانون توجه مسولین نیستیم ما و دنبال نمیکنن ایشون رو که شایدتم خوب باشه که مسولیت کم شده ولی گفتم ایشون در دل با امام زمان عج رابطه دارن ویا خطشون رو میشناسن و کلا امام زمان رو و من خودم میان در ذهن من بعضی وقتاکه حرفی میخوام بزنم یا فکری کردم انقدر قوی اند که در ذهن من گریه میکنن و یا فکرمو میگیرند و البته شیاطین هم هسن که یه زنی مسخره م میکنه که اینو بدم میاد ولی ایشان استادند من حال خودمو میگم که قدرشونو نمیدونیم وگرنه بچه ها هرکدوم از هر قشری در مجالس هفتگی شرکت میکنن و سایتشونم اینه میشه دانلود کرد سخنرانی و اصلا گروه مخلصی هست www.rahpouyan.com خدا حفظشون کنه میگم ما در حدشون نیستیم و بچه ایم و حتی پیش دانشگاهی که بودم خواستم که اوایل سال که غیر حظوری درسم رو بخونم و مدیرمون خواست بام صحبت کنن و یهدنفر دیگری هم که نمیشناختم آوردن و فکر میکردن من میخوام آخوند بشم مثلا و تقصیرارو می انداختن بر دوش این سید که میخوای با ایشون صحبت کنی؟ منم قبول نکردم که تدارک ببینند و گرفتاری ایجاد کرده بودم و به یارو گفتم شما؟؟تا اینکه راهمون عوض شد و رفتیم یه آموزشگاه کنکور که پیش دانشگاهی هم داشت و استاداش عالی بودن و از اونجا راهمون تغییر کرد و بگم شما خضر نبی رو ببینی و استادت باشه ایشون کاری میکنه که امام زمان رو بشناسی یعنی تو کتاب آقای خانجانی توضیح دادند ایشون در خضرنامه شون و من اینو که گفتند دیگه یقین کردم که کتابشون الکی نیست ولی امام زمان تو مدارس و مساجد شاید کم بیان ولی بیشتر شاید کنار و همسایه ی مستضعفین باشن ولی خضر و عیسی مسیح در مدارس و فیلما و بازیگرا و بازیکنان و روانشناسا و جنگ ها همش در زمام غیبت اماممون اینا بپا میکنن حق رو حالا من نمیدونم ولی یه فیلمای مثل قهوه ی تلخ خوب این ریسک منفی هو داره که اثر مخالف بزاره بر ما ولی ریسک میکنن و میسازند و درگیر میشن و جهاد میکنن ممکنه به اون هدف اصلی نرسند ولی دیگه شاخند دیگه و‌بیشترین اذیت ها میشه رهبرمون ، خضر نبی ، رهبرما اصلا خضری است و امام خمینی مهدوی بود از روی ظاهر میگم اینطوریند ها وگرنه باطن که یکی اند ببین کجا کشیده شدیم خلاصه خضرنبی در جنگها شاخ میشه میاد وسط در موسیقی در علوم  رواننشناسی و... و راه و خود امام زمان رو ثابت و نشون میده خضرنبی ویار جمع میکنه خضر و باب رسیدنه به امام مهدی هست (یا حمید بحق محمد)ولی امام زمان اگر خودنمایی کنه وضع به هم میریزه و همه دیوانه میشن

حلقه ی دوست

پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۳۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

زیادم نمیشه صحبت کرد دراین موارد ولی اگه زن بگیریم خودبه خود متوجه میشیم و به این گروه ها متصل خواهیم گشت ولی چون من وبلاگنویسم و میبینم که رشد نمیکنم و شرایط دیگری هم میبینم دیگه فهمیدم گرچه زوده و زن ندارم و متصل ظاهری به این حلقه ها نیستم ولی خوبه افراد جوان و مجرد تا همین حد که آگاهی میدیم بدونن و دلیل دیگرشم اینه که کشور و مخصوصا شهر ما میریتاریسمی است بله حالا چی؟ اینکه حلقه هایی در کشور وجود داره توسط قدرتمندان که خوب جن ها هم هستند و مردان که عیب نداره در دل با مردان دیگر تله پاتی و صحبت داشته باشن به طوری کهذماها از حلقه هاشون با خبر نیستیم این حلقه ها در جاسوسان وذنظامی ها و سیاسیون و روحانیون قوی تره و ممکنه الهی حتی باشه ولی در حلقه های مغازه ها و مسایلی که اقتصادی است بیشتر و نه صرفا امنیتی وضع فرق داره و ممکنه شیطانی هم باشه بالخره نمیگیم ایندحلقه ها درونش افراد رمالند و همش با جن رابطه دارند و گفتیم اگر در حلقه ها همش مرد باشه عیب نداره مثلا شما ماشینت خراب میشه بعد جای مخصوصی میری و‌حلقه ی خاص و مطمئن و آشنا که اولا گولت نزنه این مغاره دار با هم در دل به طوری که ما خبر نداریم و در محله ی خاص یا شرایط دیگه رابطه داریم و مثلا وقتی من ماشینم رو بردم گاراژ یارو خودش میدونه از قبل چشه و چشم انتظارمه و از قبل جن ها توجیه ش کردن وشاید منم چیزی نگفتما و همه چیز در حلقه ها پیشبینی شده از قبل  وحتی میدونه این جنسش فردا فروخته میشه ولی در جاهایی از شهز همهذی مردم میرن همه ی جوان ها پاتوقشونه و شلوقه یا مثلا یه رفته گر ممکنه خعلی چیزا بیشتر از ما بدونه و کار خاصی داشته باشه در بعضی مناطق امنیتی که ما ندونیم و کارش بالاتر از یک جارو کشیدن بر روی زمینه لذا ما که میریمدمسجد در این حلقه های قدرت و شیطانی نیستیم و‌بهمون میگن دیوانه است یا مثلا الان که وبلاگددارم ولی اگه زن بگیرم مسولیت دارم و بالخره یه گوشت که میخوام برم بخرم  بعدش گیر می افتم و نیازه حلقه مند بشوم ولی زن ها اگه حلقه تشکیل بدنذیقینا اینجا حلقه شیطانی است بهذنظر من مگر استاد الهی باشهو‌اگر مردی باشه که زنی در خیالش بیاد این شیطانی است حلقه مگر اینکه استاد گذاشته باشه و زن مجتهد باشهوگرنه هیچ زنی نباید جای امام زمان و مراجع و بزرگان و اساتید رو در ذهن ما پر کنند  و خلاصه حلقه دارن اینا و هرکسی رو راه نمیذن و باید قوی داشته باشه و مشتری خاص دارن بعضی مغازه ها در شهرهای کوچیک که مغازه داره ممکنه پیرمرده جدت رو هم بشناسه وقتی اولین بار دیدت در همین حد کن اینارو فهمیدم و‌گفتم کافیه برای جوان ها

رندی متقابل

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

در آخرین روش های رندی که شیاطین حبس کردن مارو دو روش امتحان کردم که بگمم که اگه این روش ها بخشنامه بشه باعث میشه سیاست و روش کار شیاطین عوض بشه و باید تغییر روش داد مثلا قبلا گفتم به هر ترتیب باید به سمت قرآن رفت یه موقع حال داری میشینی سه جزء میخونی یه موقع حال نداری یه صفحه یه موقه دیگه فقط حال داری نگاه به آیات باندازی یه موقه دیگه همه ی حالا بسته است اصلا گوش میدی به تلاوت قرآن تا اینکه روش رو تغییر میدیم تا یکیش بشود بله حال مهمه ولی شیطانم هست که فضا رو میبنده بله یه موقعی گناه کرده یارو حسش نیست حالا و حال نداره ولی یه موقعی شیطان راه رو میبنده و مثلا شما توی دلت بدون صدا میتونی سوره ی توحید بخونی؟ بله اگه سر خری باشی این مرغ دلت که صحبت میکنه و الان من دارم تایپ میکنم توسط جادوگرا و شیاطین کنترل میشه خط فکریت و مرغ دلت و یه مرتبه نمیتونی تو رختخواب نماز مستحبی بخونی و تجسمی و دلت درست کلامات رو ادا نمیکنه خوب اینجا اگر برزبان بیاری راحتری و صدات درآد ولی شاید نخوای برزبان بیاری و هرکس در نهان خدارو بخونه روایته خدا نامش رو در آشکارا میخونه مثلا زنا بیشتر قویترند از مردان در ذکر نهان و مخفی و توجه کن که‌سوال نکیر و منکر شب اول قبر زبانی نیست و آنچه ته دلته هست پس باید تمرین کرد و دل قوی باشه و شوک وارد بشه با اینکارا حالا کار نداریم ولی یه آیه ای هم دیدم که میگفت بر زبان بیار که این برزبان آوردن خواسته و دعا در مردان با صدا خوبه و در زنان با نامه و وبلاگ و توضیح نه اینکه مستقیم بگن خلاصه مرغ دل ما که وبلاگ داریم و مورد توجه شیطانیم کنترل میشه و مثل اینه که مپ تو دلم حرف بزنم و در رادیویی که جای شلوق قراداره همه بشنوند و یا من با خودم حرف بزنم و یه نفر مدیوم بر زبان بیاره حرفای من و مرغ دله دیگه اگر طرف مثلا لکنت داشته باشه به پای من مینویسن و حالش بد باشه مشکل از منه و چون همه میشنوند صدای مرغ دلم رو تاثیر داره بر نحوه ی خواندن دعا و ذکر در دل و کند میشه تا اینکه شیاطین کاری میکنن کن من خفه شم و مرغ دلم رو دست میگیرن و از طریق من با شما صحبت میکنن و طاقت اینکه من نماز مستحبی بخونم رو ندارن چون مرغ شیطانی دل من اذیت میشه و الان من با مرغ رحمانی وبلاگ مینویسم ولی کافیه صحبت کنم و حرفی از دهانم بیاد بیرون آنگاه شیاطین حمله میکنن و خط فکری منو میدونن و شناسایی شدیم و خط منو میکیرند و حمله تا منو کنترل کنن و آدمی که هستم با آدمی که وبلاگنویسه متفاوته خعلی هم و من تو‌خونه زیاد چرت میگم و دلیلم دارم برا خودم خلاصه آقا روش اینه که کتاب باز کن و کتاب خوبی و در حبس و زندان شیاطین و کنترلاشون با صدای بلند بخوان کتاب خوب زیاده بله قرآن کن محشره دومین روش موقع حمله شیطان و برای رندی اینه که وقتی مرغ دلت حال نداره تو رختخواب مثلا نماز مستحبی بخونی و صدای دلت یاری نمیکنه و تو هم گناه نکردی که حال نداشته باشی اینکه اذکار نماز رو نوشتنی در ذهن بیار و بعد ذکر بگو مثلا بسم الله الرحمن الرحیم رو که نوشتم رو به صورت نوشتنی و به صورتی که قرآن نازل شده با قلم و کتاب اونطوری در ذهن بیار بعد از روی ذهنت که ذکر رو نوشته در ذهن بخون اینطوری راحتری یا حتی میتونی روی کاغذ اذکار نمازو بنویسیم  و با چشم از روش بخونیم و البته تند و سریع خوانی یه موقعی خوبه البته مانور دادن روس صدای دل و مرغ دل مهمه که در نماز مرغ دلت بلند میخونه اذکار رو یا یواش و با چه لحنی میخونه من که دلم سنگه ولی کوچیک بودم صدای دلم خوب بود تا به گناه آغشته شد ولی قبلا تو نوشته هام خدا زیاد بود و از گناه و عذاب وجدان هم بود و اونموقه ها شیاطین از مانور دل من و کلا وبلاگنویسیم حساب میبردن و ملائک متعجب و ترس داشتن چون خدایی بود تا اینکه بردنم تیمارستان!اونموقه ها جاسوسا و شیاطین زیاد حرف دلمون رو کنترل میکردندو قضاوت و بزار یه عده جادوگر پست از این راه که تفکرات رحمانی من و عقلانی و نوشته های من چونکه تو خونه اذیتم میکنن شیاطین فکر کنن نوشته هام از جادوگراست اینطوری یه عده نون میخورن و منم راحترم تا اینکه مردم فکر کنن متفکرات من عرفانیه بزار اذیتمون کنن راحت شن خدا ذلیلشون خواهد کرد در حکومت خراب وگرنه من تو خونه که زیاد فکر نمیکنم و مانند دیوونه ها حرفای القا شده میزنم منتهی از قبل دلم قویه و تبحر دارم تو وبلاگنویسی و خدا یارمه بزار نوشته های منم به نام کارهای جاسوسی و شیطنتهای جادوگرا تموم شه اینطوری کمتر در خطرم شاید ولی بیچاره با دنبال کردن فکر من به جایی نمیرسی چون یه عده دیگه تورو خر کردن جادوگر من شی و همونطور که بزرگان مرغ دله منو حرکت میدن تویه جادوگر هم گول میزنن به نحوی که خودتم نفهمی و شیطان فکر خوانی جاسوسی میکنه وگرنه وقتت رو تلف کنی با من به جایی نمیرسی فقط موجب آزار منی اینو هم گفتم چون جادوگر رو میشناسم تو فامیلمونه و دشمنی و حسادت دیرینه داره با من و والدین اینطوری اصلا جادوگرای دیگرم جمع میکنم و با اذیت شدنم ریشه ی همه تون یکجا خشک میکنن اگه ادامه بدین کاری که احمدی نژاد ناخواسته با رمال های شیاد کرد و ما نفس تازه کشیدیم و جمعشون کردن یه عده رو 

رندی احمقانه

يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه مساله ای هست که دوباره باید بیشترم بازش کنیم چون افراد جدید داریم و اون اینه که شما که میخوای عارف بشی دیگه روشاش با اول انقلاب فرق داره کلی روانشناس و مدعی هستش و البته شیاطین که باید رند باشی این حکومت با شیاطین هم ربط داره و هستن و حزب و قدرت دارن در مملکت اسلامی وگرنه اگه بخوای صاف اعتقاداتتو و عرفانتو رو کنی حداقل اینه که مثل من میبرن شمارو تیمارستان و عقیم میکنن و قرص میخوری اونا نمیان دکترا با شیاطین بجنگن و اونو از خونهذو خانواده ی ما دور کنن چون زورشون به جاسوسان نمیرسه بلکه من رو بیمار حساب میکنند و قرص میدن و جلوی قیام منو میگیرند و شما شهوت نداشته باشی نصف کار شیطان بر فنااست و ما خودمونم تقوا نداشتیم و قرآن نخوندیم که اینطور شد و حالا دیگه باید قرص بخوریم و از زن و زندگی و خدا و شغل و موقعیت ها جدا شدیم و الان بیماریم اصلا و مورد نظارت و تحت نظر اینجا شما باید رند باشی دیگه تا مثل من گرفتار نشی و ما چند تا روش گفتیم اینجا شاعرم میگه ...به خودم دروغ نگفتم فکر نکردم لازم باشه ....بعله آقا باید شیوه رو تغییر داد دل ها که با ما نیست اینجا و علاوه بر رقابت منفی و حسادت این شیطان هست که هرکس برای خدا قیام کنه روایته هفتاد گروه از شیطان ها جمع میشن که به زمینش بزنن باید دورشون زد و الان نگاه نکنید نوشته هام نور نداره قبلا اینطوری نبود و خدا نور میداد و جذب میکرد نوشته هام افرادی رو و دیوانه ها متصل میشدن به وبلاگ من و زنگ هشدار میزدن و قبل از که اوپراتورهای اینترنت همه جا یکی بشه مارو پنهان کرده بودن و نمیزاشتن معروف باشیم و نوشته هام هم تند بود و نور داشت و میترسیدن از کارام چون صدتا دیوونه پشت سرم حرکت میکردن بدون اینکه دستوری بدم و قدرت شخصی داشته باشم بلکه الهی پارتی داشتیم الان گند زدیم به مشهوریتمون و اعتبارمون کم شد و فضا تغییر کرد از اون موقه ها نمیشه زیاد گفت ولی حواستون باشه که رند باشید که مثل ما گرفتار نشید 

رژیم تجسس گروهی

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین وقتی خدا میگه تجسس نکنید همینه البته خوبه دکتر مریضی منو بدونه و دکترا مخزن و محرم اسرار هستند ولی اگه همین دکترا بشینن گروه تشکیل بدن و منو روانشناسی کنن و تمام ریز و میز و جیک و پیک زندگی و اسرارمو بگن مخصوصا اگر من مومنم نباشم و ضعیف و زن اینجا خطرناکه و فتنه درست میشه و من اگه قوی نباشم زمینه ی ایجاد تسلط و خرابکاری در زندگی من به وجود میاد و تجسس هم به خاطر سوءظن هست که اینا وارد میشن بعد این که در این حد نمیمونه یک سری فضاهای ناعادلانه رو هم با غرایز و قرایض شخصی خودشون قاطی ماجرای من میکنن و میرن پرونده ی فلان قاتل رو هم مشابه من میسازن دیگه نگو چرا میرقصی و چه فضایی رو باید عوض میکردم بله نباید اجازه داد اینا تسلط داشته باشند و حکومت کنند و هرکی با خدا بود رو چون خدا دیدنی نیست رو روان پریش بنامند و نزارند ما دو کلوم از خدا بگیم و فضا ضد افراد بسازند بلکه اگر حتی روانشناس ماهری هم هست و خوبی باید مفردانه تسلط پیدا کنه یعنی خودش تنها راز منو بدونه و گروه تشکیل ندن تا یه عده منافق پشت سر مومنا هرکاری بکنن و بدبینی و سوءالظن جمع بشن و مارو محکوم کنند و دیگران رو و فتنه درست کنند شما آقا خوب منو میشناسی بله اگه گروه تشکیل دادی و رفتی بین خودتون اسرار مخوف و حتی بد منو گفتی داری تجسس میکنی اگر من بر حق باشم مخصوصا و همین کارا میکنن که ما معطلیم فعلا حالا من نمیدونم ولی جلوی روی خودم که تو تیمارستان دکترا به دانشجو ها مرض منو میگفتن که نمیدونم اینم شامل همون بشه و خوبه یا بد.

حکومت اسلامی

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

در مبحث انقلاب اسلامی ما بعضی بزرگترا نکته ای رو فراموش کردن و بعضی از ما نسل جدیدا زنده نبودیم خبر نداریم و بعضی از دشمنان ما زیادی خوش خیالند و اون نکته اینه که قیام مردمی انقلاب ما قیام الهی بوده و مردم جوگیر که نشدند بلکه عصبانی بودن و پیشرفتی و نقطه ی آغاز و انفجاری رخ داد و برای این قیام سال ها قبل از انقلاب الهیون در تلاش بودن که الان دیگه دشمنان هم از دره رفاقت با ما وارد میشن و میدونن دیگه این رژیم نگیم بلکه انقلاب اسلامی ما شکست نخواهد خورد و انقلابی مقتدر هست و ناامیدشون کرده ایمو اینا از دره رفاقت میخوان شیطنت کنند و میدونن نمیتونن این انقلاب مارو شکست بدهند و این بی دین ها چشمشون کور بشه فکر میکنن مثلا شانسکی ما پیروز شدیم و حالا چارتا آدم جمع بشه شکست میخوریم چشمشون کور و نمیدونن ما به ستوه آمده بودیم از ظلم ها و تجاوزها و بی دینی ها و بدرفتاری ها و شکنجه ها و الان ما میتونیم به راحتی در ایران فریاد دین سر بدیم و آزادانه معنویت و خداپرستی که محور اصلی و تلاش پیامبران بود رو اجرا کنیم و چه خون ها که دادیم که به این نقطه برسیم و اینجا تازه قله ی پیشرفت ما نیست بلکه زمینه ی ظهور و آمدن حکومت امام زمانی رو داریم گرچه بعضی مواقع پیشرفت نکردیم و دچار جنگ فتنه ی داخلی و به کوری چشم منافقان که نمیتونن رهبر بزرگمون رو تحمل و ببینند ما در انتظار سال های به اوج رسیدن و بهتریم تا جایی که حتی دل های غیر مسلمان ها هم با ماست  و چشم انتظار حرکات بعدی مااند و ما کشورمون آقای کشورهای دیگره درسته به ظاهر نقشمون کمرنگه ولی در بطن کار خعلی قوی ایم و نقش ما در درون هست که پیشرفت ما به بن بست نمیرسه یعنی ما همیشه دلمون میخاد پیشرفت کنیم در داخل و بین الملل ولی آمریکا مثلا دیگه به نقطه ی خاصی فکر نمیکنه و برنامه ی خاصی نداره مگر تکنولوژی ها و حکومت فاسد شکست میخوره بالاخره و فرو میپاشه و جوان هاشون خسته اند و بدتر هم خواهد شد و حکومتشون جوابگو نیست  و به بنبست میخورن همش در بی دینی هاولی ما اصلا به وضع ظاهری و باطنی پیشرفت مادی و معنوی راضی نیستیم در کشور و میگیم جا زیاد هست که بالا بریم و اصلا خون شهدا که این همه شهید دادیم خونشون هنوز باعث برآورده شدن انتظاراتشون رو نداشته و ما امید داریم با کمک رهبر بزرگمون و مردم انقلابیمون و به امید امام زمانمون آینده های خعلی خعلی بهتری در انتظار ماست

حمله

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
خوب پست قبل گفتیم بزرگان زیر نظرمون داشته باشند و افتخاریه واسه ما ولی یه نکته رو فراموش نکنیم که استاد شهریار میفرماید شعر وسط نخونین یعنی نباید اینا مزاحمشون شد که ۲۴ ساعته وقتشون رو تلف کنیم که ظلمه یعنی تو خانواده ی ما نه که باید پایینتر از خانواده ی مذهبی ما باشه و یه دکتر روانشناس که عقاید غربی داره بیاد نظارت کنه و نه برعکسش یه بزرگی که عرفانی است مزاحمش بشیم بلکه هم کفو هم باید باشیم و خدا تو قرآن میفرماید الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ  و اینحا یعنی سیستم ما باید هم کفو باشیم نه هر شیطانی بخواد بیاد تو زندگی ما و هم اینکه اگه مرد بود خوبه یه زن نظارتش کنه شاید اینو هم معنی بده و اینطوری یه زن بهتر مثلا منو درک میکنه و من اورو و بهتر گول میخوریم برای خدا بهشتی شیم طبق آیه که خبیثات زن با خبیث مرد طرف باشه و بلعکس و نباید یه مومن رو گذاشت بیست و چهارساعته یه بی دین رو کنترل کنه مگر اینکه سیستم و خود طرف شیطان باشه که بخواد اذیتمون کنه
آیه ی بعدی این آیه است که ان الانسان لیطغی أن رءاه إستغنی  از این آیه هم میشه نقش ابزاری تلوزیون رو دید که طرف توی تلوزیون باید حس إستغنی براش رخ ندهد یعنی وقتی نگاه کرد این نگاه میتونه دید ظاهری به خود به تلوزیون و کلا وضعیت اطراف باشه که همه چیز جوره و باید تلوزیون درست کار کنه و جلوه بدهذو برنامه بچینه که طرف حس استغنی توش رخ نده و میشه اینکارو کرد یعنی هم خودش مقصره هم ما و دیگرون پس باید دقت کنیم در وبلاگ و‌تلوزیون و این دستگاه ها که با توجه به دید طرف به وضعیت خاظر فتنه رخ نده طغیان کنند!

چند سنت فرا اندیشه باز

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۳۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
حالا که برای تسلط بر افکار این ها بحث شد دیدم سه تا مثال هم بزنم تا تکمیل بشه اول اینکه شما هرچیزی که روانشناسان مخ خوان انتظار دارن که واکنش شما رو کشف کنند میتونی کارهای مختلفی کنی مثلا تلوزیون داره زنی رو نشون میده یا ماشینی رو بعد تو دلت میتونی بگی عجب ماشین خوبی خوب همینقدرم خوبه که این روش در استخاره ها اومده در قرآن که بعضی از صفحات بالاش نوشته خوب و بعضی از صفحات بالاش نوشته بد برای استخاره و خلاصه کلی میشه با این فکر خوب و بد گفتن در دل و جاهای شلوق و اجتماعات شیاطین کار کرد البته ممکنه شما راحت باشی الان و نیاز نداشته باشی که فکر کنی بلخره فضا است دیگه نه که باید طوری باشه که راحت باشی و شناخته شده خط فکریت و هرکاری بکنی بیخیال و نه هم فضای مخ خوانی طوری باشه که حمله باشه و گناهکار باشی و غافل از خدا که شیاطین رو راه بدی به درونت پس مثال اپل اینه که جایی که کنترل میشه بگی عجب خوبه و چه چیز خوبی و یا چه بد که میشه سرکار گذاشت چون در استخاره هم خوب و بده دیگه شیطونه هم فکر میکنه فکرت درسته و این خوب گفتن تو یعنی فکر اصلیت پس اینا که میگم باید سنت و طرز فکرت باشه یعنی اینکه میگی چه خوبه باید درجاهایی واقعا فکرت و حرف دلت واقعا بگی و شیطان فهمیده باشه که وقتی میگی عجب چیزیه یا میگی چه خوبه فلان چیز شیطان فهمیده باشه که اینو که در دل گفتی جزء عادات و نظریه ات هست یعنی حتی در واقعیت بکار ببری فکر و لفظ چه خوب و چه بد مخصوصا در دل اصلا من خودم امتحان کردم یه نوع استخاره گرفتن روخودم کشف کردم به این روش که میگم نیت کن بعد یه آیه از یه سوره که فورا به ذهنم اومد رو باز کردم و جواب داد اینکار البته باید سیم وصل باشه و حال داشته باشیم خوب دومین روش اینه که تو خونه نشستی و شیاطین منتظرن چی میخواد بشه بعد یه مرتبه طلب آب میکنی و داد میزنی که آب!!! اینجاهم تمام افکار و توجه ها جلب میشه که چی شد مثلا و چرا اینطوری شد؟ این روش هم از یه پیام بازرگانی یاد گرفتم سنتش رو که داد میزد که برنجش که شفته است توی فیلم قهوه ی تلخ که قبلانا میدیم نشون میداد وسطش علاوه بر خود فیلم که زیبا بود و نکات فراوان داشت و روش بعدی اینه که هر روز تو دلت هواشناسی رو تخمین و پیشبینی کن و اخبار بده که اینا ثبت میشه توسط شیاطین و فرشتگان و حالا دروغ هم بگی عیب نداره چون پیشبیتی هواست و اینم درگیری ایجاد میکنه برای شیاطین و هدف ما هم درگیر شدن و دعوا بین خودشونه و هم همینکه اسم شهرهارو یاد داشته باشی و حالات رو خوبه برای مغز و دستت میاد که شیاطین چقدر موثرند و دخالت میکنن در فکرت چون به شدت فکر من کنترل میشه و سختشون اومد امروز که اولین بار گزارش میدادم بلخره سنت خوبیه اینکارم بکنیم

ضعف نفس

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه اشکالی رو چند دقه پیش خدا یاری رسوند فهمیدم در عرض چند دقیقه دو مصداق در زندگیم پیدا کردم درمورد ضعف نفس با توجه به اینکه جاسوسان و شیاطین در زندگی ما هستن و روانشناسان مارو زیر ذره بین بردن و هدف ما گول زدن شما نیست بلکه زندگی خودمون رو میکنیم و خوشمون نمیاد کسی تو زندگیمون فضولی کنه و مارو از پدر و مادر جدا و اختلاف در خانواده باندازه بیشتر از این خلاصه من در خودم ضعف نفسانی دیدم در مورد رندی زندگی کردن مصداق یک اینه که اگه من درون خودم ضعف داشته باشه نفسم و نتونم در مسائل ریز خودم و نفسم رو قانع کنم چطوری میتونم دیگران رو فکرشونو در دست بگیرم و یا استخاره بگیرم برای شما بلکه نفس من ضعیفه و من سر مسائل ریز نفسم مثل بچه ها با خودش درگیر میشه باید قانع بشه و دلم دریا نیست و هنوز تو هوای نفسانی ام گیر هستم و بد و خوب رو تشخیص نمیدم و از خودم بیرون نیومدم و باید خودمو راضی کنم تا شمارو و باید با خودم اول کنار بیام و حتی مسائل ریز درگیری در وجودم ایجاد میکنه چه برسه مدیریت بحران فکر و مصداق دوم اینکه مثلا من میخام بیام خونه تو راه یه چیزی خطور میکنه که پیتزا بخر ولی نمیخرم بعد میرسم خونه میبینم از قضا یه غذای بدمزه و بد و چیزی که دوست ندارم شام داریم بعد به خودم میگم عجب من به خودم گفتم پیتزا بخرما دلم راست میگفت چرا پس گوش نکردم پیتزا بخرم همون موقع اگه دفعه ی بعد چیز شد حتما میخرم خوب اینم ضعف نفس بعدی منه که فکرم تو خوراکه و فکر میکنم که بله هدف پیتزا بوده در حالیکه هدف ممکنه بیماری باشه هدف ممکنه غذای خوبتر باشه نه همش خوشمزگی و باب طبع بودن غذای امشب که حتی درگیری و فکر ایجاد شدن درمورد خوراک خودش ضعف نفسه چه برسه اقدر به پیش بریم که بخوایم بازش کنیم البته کار نداریم به اونش که آقا این خطور که پیتزا بخر بخور که ایجاد شده بود شیطان بود روح بود خدا بود کی بود که یادم انداخت خوب بعضی مواقع از ضعف نفس ما اگه غذای خوب نخوریم درگیری ایجاد میشه تو خانواده یا اوقاتمون تلخ میشه و مثل بچه ضعف نفسمون رو میرسونه که اگه رند باشیم میتونیم از این ضعفا در تسلط بر افکار استفاده کنیم تسلط بر افکار مانند اینه که یه غیر روحانی وایسه جلو و‌نماز بخونه و ما بگیم نمازش سبکتر از ماست و واقعا هم درست باشه نظرمون و ما قوی تر باشیم وگرنه تسلط برای انحراف فکر نیست صرفا

راه نوین خوشبختی ها

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اگه من میخواستم رئیس جمهور بشم یکی از وعده هایی که میدادم این بود که مثلا زمین توی تهران همه جاش متری یک میلیون تومان البته نه زمین تجاریا بلکه زمین مسکونی حالا هرکی میخاد بخره هرکی میخواد نخره هرکی دلش خواست بفروشه هرکی دلش خواست نفورشه چرا اینکارو نمیکنن به نظر من اصلا زمین نباید قیمت داشته باشه و روح مردگان در عذاب باشه چون قبلا میگفتن که ما از این دنیا فقط یه کفن میبریم حالا مردگانم باید پول زمین قبرشونو بدن این یعنی چپاول و دزدی منظورم دزدی در پول قبره ها و اصلا منظورم دزدی در تفاوت زمین خانه ی بنده و شما نبود اشتباه نکن عزیز شر برای ما ایجاد نکن ولی براستی چرا این طرح رو ایجاد نمیکنن هرکی به هرجا خواست رسیده دیگه و از نظر امنیتی هم زمین هایی که باید صاحب دارن و شما باید پول ساخت و ساز رو بدی نه پول زمین اصلا اسلام میگه زمین ول صاحبش کسیه که آبادش کنه زمین خالی باید برن کشاورزی توش کنن نه که پول هم بدی کن میخوای آباد کنی و کشاورزی کنی حالا به این موضوع فکر کنیم که چرا زمین همه جا نمیشه کاری کرد که قیمتش ثابت باشه یا حالا خعلی مکانش توپ باشه اختلاف قیمت کم باشه مثلا اینجا متری یه تومن وسط شهر متری سه تومن نه اینکه قیمت ها یه مرتبه چهل برابر بشه و دیگه مافیا هم هست جوان ها نمیتونن در هر محله ای خونه دار بشن یا اصلا مافیا اجازه ی خانه دار شدن آسان ما جوانان رو نمیدن و‌میگن پول داشته باش بیا ولی واقعا موضوع پول نیست یا هم اگر باشه بهونه پول دیگه دارن چپاول و دزدی میکنن و ما جوانان میدونیم که نمیتونیم در هر محله ای خونه ی مورد علاقه مون رو‌ بخریم و این اجازه رو به ما نمیدن و جوان ها میلشون برای خوشبختی داره به سمتی میره که اگه بخوان به جایی برسن به اعتباری و پول ندارند اگه بخوان خونه و زن خوبی بگیرن و امکانات ندارن بله آخوندی راه خوبیه براش.

سه برخورد رندانه در زندگی

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۰۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دو بحث رندی رو بگم تا یادم نرفته تا بازش کنیم یک فحش بدی دردل دو گزارش بدی در دل سه هم بگم بد نیست دروغ بگی در دل خوب این سه نکته رو داشته باش آقا یه جادوگرای پرو و خدا نشناسی با یه جن معمولی میریزن رو سرت و غم بهت تزریق میکنن و پرو هم هستن و باید بشینی عذاب بکشی پس تو دلت بگو پدر سوخته پدرتو درمیارم و راضی نباش به فضای غمی که یقینا از گناه نیست و یا از سرزنش گناه هست که توبه مخصوص خداست اینا فکر میکنن صاحب روح و جسمتن و اذیت میکنن شیاطین و پشتشونم گرمه که ببندشون به فحش که آبروشون بره و در دل تهدید کن و فحش بده که ممکنه فضا ضدشون درست شه و رسوا بشن آدم به هر کثافتی که مجبور نیست بسازه زندگی کنه پس حواست جمع باشه اگه رحمت خدا کم بشه و گناه کنیم و یا غفلتی مثل خواب رفتن  اینا ممکنه میان و‌خودشون این شیاطین نفوذ دارن و قدرت پلیسی دارن در مملکت متعصفانه که هیچ جا جوابگو نیست لازم نیست غم بخوری و باهاشون بسازی اینا پوستشونم کلفته و خدا نشناسند 

دوم اینکه من خودم مثلا شیوه ای دارم و داشتم از کودکی بعد از اینکه فهمیدم که فکر دلم رو میخونن دیگه فکر نکردم و اینا اصلا میگن بهم دیونه که فکر نمیکنه و جلو میره لذا اگر شما با خودت حرف میزنی ممکنه این القا که مثلا بگی به خودت من برم آب بخورم و پاشی بری این ممکنه این حرف دستور و القای شیطان باشه که با خودت حرف زدی این یک دوم اینکه شیطان که دست بردار نیست اگر حرف با خودت نزنی باز برامون برنامه دارن لذا باید گزارش کار بدی یعنی گزارشگر باشی و تحلیل کنی تا فضا ضدت نسازند و نگن دیوونه است و‌هم مسلط بشی بر اوضاع کاریت یعنی خودت حاکم باشی نه دستور شیطان شیطان القا میکنه واگلی اگر شما گزارش بدی و مسلط بشی میتونی فضارو تغییر بدی در مرحله ی بالاتر ذکر گفتن هست که به حای اینکه آنچه میبینی و میشنوی رو در دل خودت با خودت گزارش بدی و رندانه بحث و فضا رو به سمت و سود خود تغییر بدی به جای اینکار بشینی ذکر بگی چون همه که فکرشون کنترل نمیشه همن وقتی مه بخوان حرف دربیارن پشت سر خودشون و حرف دلشون رو بخونن بلکه باید بدونی الان شما بشین ذکر خدا بگو و نمیخواد فشار بیاری فکر کنی ولی یه موقع دارن فیلم سینمایی از زندگیمون میسازن پس باید خودمون به نفع خودمون در دل و عمل گزارش بدیم که گزارش فرق داره مثلا هرچیزی که میبینی گزارش بدی یا هر آنچه شیطان داره عوض میکنه گزارش بدی یا از آینده کاری که میخای بکنی  به نفع خودت یا بن ضرر خودت بستگی داره به شرایط انسان موجود بزرگیه که با شیاطین کنترل میشه باید گلیم خودت رو بکشی بیرون وگرنه مسلط میشن اینا یا حتی گزارشت مثلا موقع سرسفره که جمعند همه سرت رو باندازی پایین و توی صورت افراد خانواده نگاه نکنی و گزارش هاتو و اخباری که رخ داده و چیزای جالب و کارایی که میخوای بکنی رو حتی اینبار بر زبان بیاریم پیش خانواده چون شیاطین سر سفره دستگاهشون روشنه!!!

سوم هم که گفتیم دروغ بگو در دل که جای خداست اگر شیاطین اومدن و مسلط شدن دروغ بگو بگو‌من ده دقیقه دیگه میام تلوزیون نگاه میکنم ولی نرو چون شیطاین جن میشنوند صدای دل رو پس با خودت دروغ بگو طوری که رند باشی نه خودت هم گول بخوری پشت سرشون ولی در زندگی موب نیست دروغ بگی به مردم ولی در دل پیش شیاطین رند باش اینا حق ندارند بیان تو دل ما و هرچی اذیتشون کنی و برنامه شون رو‌بهم بزنی بنده ترت میشن ولی اگه حرفشون رو گوش بدی و‌مسلط بشن جلو پیشرفتت رو میگیرن و بنده اشون میشی همون کاری که دکتر روان پزشک با من کرده که فکرم کار نمیکنه و زود همه چیز رو‌فراموش میکنم و نمیتونم تصمیم بگیرم و‌ زیرکانه جو رو در دست بگیرم اینا ارتباط دارن با هم با یه قرس چوسکی

منهی توجه کنیم که شیاطین رو میشه بازی داد ولی فرشته ها بعید میدونم گول بخورن مثلا شما با خودت در دلت بگی امروز باید پیتزا بخرم ولی میخوای شیاطین رو گول بزنی خوب معلومه گول نمیخورن چون اینکاره نیستی ولی اگر همیشه وقتی میخوای حرفی بزنی قبلش در دلت اول بگی بعد دو ثانیه بعد همون حرف رو بزنی اینطوری به پیش بری اعتماد شیاطین جلب میشه پس باید اول کار کرد و فرشته هام گول نمیخورن و اصلا بازی دادن شیاطین کار سختیه چون اینا خبره اند و روانشناسای ماهری اند باید از راه خدایی وارد شد همین نماز کلی کمک میده و اینا که گفتم فقط تکنیک بود نه راه باز دراز جلوی رو لذا اینجا اگر بر زبان بیاری که ساعت هشت میخام برم پیتزا بخرم راحتری تا توی دلت فکر کنی و اگه دعا کنی راحتری تا بخای خودت تسلط پیدا کنی با خدا باشو خدایی کن!

حرمت جالب

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب همونطور که گفتم ما استعداد داریم توی فوتبال ولی چرا بازیکن خوبی نداریم؟چون اصلا فوتبال بازی نمیکنیم و حالا کار به تیم فعلی ندارم بلکه اینا خوب بازی کردند و بازیکن های متوسطی بودن یعنی خوب ولی برنامه نداشتن یعنی اگر گلی ایران بزنه باید توی تمرینات و برنامه هات پیشبینی شده باشه درصورتیکه ما گلهایی که زدیم شانسکی و اینطوریه که خدا مگر راهی رو باز کنه این یعنی ضد فوتبال یعنی برنامه ی نود بزاره و بازیکنان ما بخوان از زیر بار مسولیت جا خالی کنند که باخت تخسیر ما نبوده و دوباره ضد فوتبال و میریتاریسمی و بها ندادن به استعدادها جلو برویم و شکست و مصدوم کردن استعدادها درحالیکه عراق بازیکنانش ضعیف تر و بی ادعاتر از ما بودن ولی از تو ماهواره دیده بودن که توی اروپا باید چه طوری برنامه داشت و گل زد و دیدشون بالا بود ولی ما میشینیم نود نگاه میکنیم ونتیجه و اصلا بازیکن خوب نمیشه ساخت و نه ظرفیت روحی هست نه چشم دیدن ظاهری یعنب الان یه بازیکن خوب پیشبینی نشده که بچه ها چطوری روش کار کنن و روحیات و تجسس و زندگیش اصلا یعنی زندگی غیر فوتبالی اصلا جاباز نکردیم و پلیس میگه دردسر برا ما درست نکنید که بخواین مشهور و قهرمان شید همین بازیکنان تبم ملی بسه و اعصابمون رو با اندازه ی مافی خورد کردن و مشغولمون کردن حالا بازیکنان ما مخصوصا در وسط و حمله اصلا نمی دونن چیکار کنن و چطوری تغزیه کنن و برنامه بسازن برای مهاجم الان بازیکنان متوسط بودن و یه تیم کوچک عربی واقعا قله ی موفقیت نبود که ازش بردیم لذا باید باز این نکته فرامپش نشه که پیشبینی بشه که جوان ها بخوان قیام کنند باید در اقتصاد همه جا راهی برای پیشرفت ها پیشبینی بشه نه که سرکوب بشه و طراحی نشه ما باید بازیکن ساز باشم نه ضدفوتبال ساز الان بازیکنان تیم بد نبود ولی باید بازیکن ساز باشیم تا اینکه اکه کسی کل زد فحش نشنوه و تشویق بشه و پیشرفت کنه و نترسه از جان و زندگی و تیم هاژ مافیایی و قدرت ها

ریای مشفق

پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بالاخره ما هنوز نمیدونیم من که سیستم امنیتی جاسوسی خونواده ها چه طوره و آیا ما داریم اصلا گروهی زندگی می کنیم و با اقوام وضع منو هم که داری لذا فضولی و اینا ولی یه پیرمرد پیرزنی که نیاز به توجه دارن و دارن فراموش میشن و کوه تجربه و معنویت اند خوبه به یادشون بود لذا میخواهم یه روش رندی بگم که آقا شیاطین و زنا که نمیزارن ما نماز بخونیم اگه صدامون درآد میگن نگاه کن این با صداش منو داره میخواند یا اصلا کاری میکنن که ما ریا کنیم حتی در خانه ولی نماز جماعت که با شکوهه و روحانی طرف قویه و بلند باید بخونه ولی ما میمونیم تو خونه چه کار کنیم ما مردا و یه سری توضیحات در اشعار دادم که خوب یادم نیست یه توضیحاتی قبلا دادم یه توضیحاتی چند روز قبل الان هم میخوام بگم ریارو باید با ریا جواب داد و شما موقع نماز باید حواستون جمع باشه و دیگه برای خداوند بخوانیم نه مردم و شیاطین ولی صدامون رو منفور میکنن و اذیتم نکنن فضای خانه بده و بهتر بگم ایجاد نکردیم یعنی من خودم فکر کنم گروه های متخصص منتظر نشستن که من کلامم چیه و چی میخوام و چی میگم خوب تو همچین شرایط گفتیم میشه کلک زد ودچرت و پرت و دروغ که نه یه طوری اعتمادی رو که داریم رو کم کرد البته که باید راستشو گفت ولی اگر ساده باشیم اسرار دلو بگیم بد میشه لذا هر راستی رو نباید گفت و دروغ های گنده گفتیم بگیم که رو حرفامون حساب نکنن دروغ گنده منظورم ارزش فساد نیست بلکه دروغیه که هیچکه باورش نشه و بدونه سرکاره طرف  و اماخوب ریا رو با ریا جواب بده در جنگ یعنی آقا شما قبل از نماز بشین اگه قوی هستی صورت مراقب رو در نظر بگیر و ریا کن و توی صورتش به نحو عجیبی بلندتر از نماز سوره ی توحید بخون اگر حتی مراقبت رو هم نمیشناسی به نحو عجیب غریبی ریا کن پیش از نماز و جلب توجه کن و به احساساتشون جواب بده و سوره و حمد شعر و داستان تو خلوت بخون تر این صدات درآد و موقع نماز دیگه هشدار نزنن که این حرف زد ببینین از لحن صداش که تو چه هوایهرو بازیشون بده قبل از نماز پس ذکر بلند گفتن هم برای ما مردا حتی ریایی که در عبادت ریا بده خوبه! ! !