رهپویان وصال
سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی |
۰ نظر
یه مسئله ی شخصی یا اجتماعی هست توی شهرمون شیراز که نمیتونم سکوت کنم و اگه سکوت کنم شاید به منزله ی پوشاندن حق باشه و قبلانا مسولین و روحانیون و حتی خارجیا خعلی توجه داشتن به کانون شهر ما که سید بزرگواری میچرخونتش و وقتی دل ها جمع باشه خدا روزی میده یعنی الان شما شرکت کنی در مراسم کانون هفتگی رهپویان وصال از راه دور یا نزدیک این سید ما از طرف بالا و خدا مسولیت داره در مقابل شما که مسولی یعنی خدا یه رزق و روزی ای در کلام ایشان برای شما میزاره که قانع بشی و شهدا مخصوصا خعلی کمک میدن ایشون رو یعنی آقای سید انجوی رو و من نمیتونم پنهان کنم به خاطر یقینی که حاصل کردم چون ایشون در دل من و ذهن و یاد من هستند و فکر منو و خود منو مثل دیگر بچه های کانون خوب میشناسند کلا آدمای مثل منو و حتی طلبه ها رو و ما بچه ایم در مقابل این استاد و استاد خود ایشون هم حاج وقا فاطمی نیا و آیت الله حائری شیرازی و بزرگانند و ایشون خودشونم شخص بزرگی اند و اینارو نمیگم به خاطر اینکه نفوذ پیدا کنم تشکیلاتشون رو بریزم بهم بلکه مطلبی نوشتم بعد دیدم ایشون امام زمان رو در دل و یا خط ایشون رو میشناسه حالا نمیدونم از نزدیک زیارت کرده باشند امام زمان رو یا نه ولی این سید بزرگوار که اهل دعا و اشک و جوانم هستند و قدرشون رو نمیدونیم ما اصلا این کانونشون رهپویان وصاله اسمش یعنی وصال برای رسیدن به امام حق و شهید داده این کانون کن بمب گزاشتن و شهداشون با امام حسین مشهور شدن و انتظار اینه که ما زنده ها هم به وصال امام عصر عج برسیم توسط ایشون و همین سید بود که من از کودکی وارد اینکارا شدم و سوم راهنمایی وبلاگ زدم با حظور در مجالس ایشون و حتی با نام وبلاگ ایشون در سرور بلاگفا وبلاگ ساختم و خعلی اذیتشون کردم در شهر چون شهرما مرکز جاسوس بازی شد و مرکز قدرت بود و این مجالس که ایشوپ سخنرانی دارن قطب و موتور و امید اسلام شد تا جایی که بمب گزاشتن و شهید داد و منم وبلاگ داشتم و مدرسه میرفتم و تقوا هم نداشتم جلوی همه ی اینا یهو میرفتم از فیلتر رد میشدم خودمو میانداختم تو چاه و فشار روی این سید مخصوصا سید بزرگوار زیاد بود و هست که الان متعصفانه از شهرهای دیگر مسولیت کمتر شده و قدرتا تقسیم شده و کانون توجه مسولین نیستیم ما و دنبال نمیکنن ایشون رو که شایدتم خوب باشه که مسولیت کم شده ولی گفتم ایشون در دل با امام زمان عج رابطه دارن ویا خطشون رو میشناسن و کلا امام زمان رو و من خودم میان در ذهن من بعضی وقتاکه حرفی میخوام بزنم یا فکری کردم انقدر قوی اند که در ذهن من گریه میکنن و یا فکرمو میگیرند و البته شیاطین هم هسن که یه زنی مسخره م میکنه که اینو بدم میاد ولی ایشان استادند من حال خودمو میگم که قدرشونو نمیدونیم وگرنه بچه ها هرکدوم از هر قشری در مجالس هفتگی شرکت میکنن و سایتشونم اینه میشه دانلود کرد سخنرانی و اصلا گروه مخلصی هست www.rahpouyan.com خدا حفظشون کنه میگم ما در حدشون نیستیم و بچه ایم و حتی پیش دانشگاهی که بودم خواستم که اوایل سال که غیر حظوری درسم رو بخونم و مدیرمون خواست بام صحبت کنن و یهدنفر دیگری هم که نمیشناختم آوردن و فکر میکردن من میخوام آخوند بشم مثلا و تقصیرارو می انداختن بر دوش این سید که میخوای با ایشون صحبت کنی؟ منم قبول نکردم که تدارک ببینند و گرفتاری ایجاد کرده بودم و به یارو گفتم شما؟؟تا اینکه راهمون عوض شد و رفتیم یه آموزشگاه کنکور که پیش دانشگاهی هم داشت و استاداش عالی بودن و از اونجا راهمون تغییر کرد و بگم شما خضر نبی رو ببینی و استادت باشه ایشون کاری میکنه که امام زمان رو بشناسی یعنی تو کتاب آقای خانجانی توضیح دادند ایشون در خضرنامه شون و من اینو که گفتند دیگه یقین کردم که کتابشون الکی نیست ولی امام زمان تو مدارس و مساجد شاید کم بیان ولی بیشتر شاید کنار و همسایه ی مستضعفین باشن ولی خضر و عیسی مسیح در مدارس و فیلما و بازیگرا و بازیکنان و روانشناسا و جنگ ها همش در زمام غیبت اماممون اینا بپا میکنن حق رو حالا من نمیدونم ولی یه فیلمای مثل قهوه ی تلخ خوب این ریسک منفی هو داره که اثر مخالف بزاره بر ما ولی ریسک میکنن و میسازند و درگیر میشن و جهاد میکنن ممکنه به اون هدف اصلی نرسند ولی دیگه شاخند دیگه وبیشترین اذیت ها میشه رهبرمون ، خضر نبی ، رهبرما اصلا خضری است و امام خمینی مهدوی بود از روی ظاهر میگم اینطوریند ها وگرنه باطن که یکی اند ببین کجا کشیده شدیم خلاصه خضرنبی در جنگها شاخ میشه میاد وسط در موسیقی در علوم رواننشناسی و... و راه و خود امام زمان رو ثابت و نشون میده خضرنبی ویار جمع میکنه خضر و باب رسیدنه به امام مهدی هست (یا حمید بحق محمد)ولی امام زمان اگر خودنمایی کنه وضع به هم میریزه و همه دیوانه میشن
- ۹۳/۱۱/۲۸