اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

دینی مینی

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


وقتی میگیم نام این 5 تن و نورشون بوده از اول یعنی چه؟ یعنی چسبیده بوده به خدا یه همچین چیزی یعنی ائمه اطهار علیهما السلام بودند و آفریده نشدند حالا چرا این 5 تن؟ خوب امام های دیگه زن هایی داشتند و به خاطر زن هاشونه که اسمشون برده نشده چون از یه زن دیگری و عادی زاده شدند اگرچه زن امام حسن بهش خیانتم نکردها بد شد اونم دلش سوخت برای امام حسن (ع) که اینکارو کرد گفت بیا به خیر و خوشی تمومش کنیم با هم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!شایدشما بگی مجنون بود و از عشق زیادی و علاقه ش به امام اینکارو کرد یه چی میدونست که ما نمیدونیم حتما چه میدونم والا سرنوشت برادرش حضرت امام حسین(ع) رو خونده بود شرایط بی وفایی رو میدونست چی بود خدا میدونه!اصلا خودش میخواست قیام کنه بعدش هم رفت تو کاخ یزید دید چه خبره و کارش عاقلانه بوده شاید من هم تو حموم قبل از اینکه بگیرنم میگفتم که خیلی هم عاشقانه ازدواج کنم اگر سرنوشتی بهتر از این نخواهم داشت.

اجتماعیش

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


حالا میریم سراغ بعدیش تو کتابه البته مو نمیخوام کسی رو  موعظه کنم دارم رو کتاب میام بالا و خلاصه نویسنده اش کی بوده خدا میدونه همین استاد علی اکبر رو میگم شاید کار یکی دیگه باشه این فقط نوشته؟؟ها.

خلاصه خیلی حال کردیم با این کتاب و میدونی برای سن ماست دیگه گیر ندین چرا بالانر نمینویسی بلد نیستم همین

نمی دونم کی رو تو خواب دیدم سیدمون بود خودش بود یه گوشه نشسته بودم بعد اومد یه ذکری رو گفت و هنوز ملک الحق المبینش رو نگفته بود خوندم ذهنش رو که میخواد همین روو بگه و با هم توی دلم گفتم ببین چه تیز هوشم ولی نگاه تو همین کتاب میگه کار عقل و هوش نیست!!!!!!!!!!!!!

جهاد اکبر

"ای شهان کشتیم ما خصم برون         ماند خصمی زو بدتر در اندرون

کشتن این کار عقل و هوش نیست      شیر باطن سخره ی خرگوش نیست"

مولوی مثنوی

خصم که پرسیدم یعنی دشمن و سخره هم یعنی ذلیل و مقهور و زیر دست کسی شدن

یعنی ما دشمن بیرونی رو کشتیم و فتحشم شاید کرده باشیم اصلا ولی دشمن درون که بدتر

ببین میگه همون نفسی که کشتنش دست عقل و هوش هم حتی نیست یعنی ممکنه گمراهانه و کفرانه و نامشروع اصن باید کشته هم بشه تو سیستم غلط ما و همون نفسی که روانشناسا میگن راحت باش و اصلا میگن وجود نداره توهمه باید آزاد باشی این کار ما نیست کشتنش و باید از یه طریق بالاتر کشته شود و اون بیت هم که میگه شیر باطن سخره ی خرگوش نیست هم اینم به نظرم نکاتی داره که به ذهن من نمیخوره و باید مشورت هم کرد یعنی سخته شاید این معنی ش باشه ولی معنای دیگری هم باید داشته باشه خلاصه این روانشناسا مسخره میکنن شیر باطن رو!!!!

حالا همین کارشناسایی که مولوی رو قبول دارند و براش سیمنار چند میلیونی ترتیب می دن در ایران و خارج همین نظریه های پوچ رو دارند ها و انگار شعراشو نمیدونن وو میخوان جنگ تبلیغاتی علیه اسلام راه باندازن چرا؟چون برخی عرفا زیرکانه قبول نداشتند کاملا مولوی رو و ما هم نداریم ماهم به قول آیت الله  فاطمی نیا همه ی شعر های ایشون رو قبول نداریم و میگیم مثل هر انسانی ممکنه اشتبی هم کرده باشه مثل من و شما و تو..

تدفین

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

تو را چشمی زدن کشتن                           که وردی خواندن و رد شد

تو را دیدند و دردی آه                               صدای ساعت و زنگ شد

صدای پر درآوردن                                از اینجا کوچ آخر شد

توان دیدنت را نیست                                  که بانگ الله اکبر شد

شخصیتفلک

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز میخواهم درمورد یه مطلبی بنویسم و اما حالا ه ما در این شرایطیم چه کنیم من نمیتونم مستقیم بگم که چه باید کرد از روش من استفاده کنید بی محلی نگاشم نکنید خوبه؟نه داستان چیه؟ نمیگم خواب معلم فیمینسم رو باز دیدم داشت با احساسات بازی می کرد و از این حرفا شما که جای ما نیستن که بفهید چه جنایاتی می کنند اما نمیخوام در مورد جنگ روانی حاکم بر دروس این معلم ها و بزرگ دانستن طبیعی این معلم ها مخصوصا توی دبستان که تک معلمند میره که کار درست باشه و خوار شمردن دانش آموز ضعیف و امل دانستنشان گرفته همشم خانم معلم ها. چرا منو توی این موقعیتای خطیر قرار میدین حالا راستی خودم اومدم جاش این جا نبود با تشکر اینکه ما یه چی دیگه میخواستیم بگیم و اون مطلب نبود ان شاالله اون درست بشه با این وضع خراب تدریس که نیست حکومت زنان بر آقایان بلکه اینو میخواستم بگم که می بینی که کار فراوانی انجام میشه ها ولی در نهایت می بینی خشنودی امام زمان (عج) حاصل و بدست نمیاد این چه فایده ای داره برای من؟؟ یامن دارم وقتمو تلف می کنم و گولتون میزنم نه اینکه جای گفتنش اینجا نبود..خلاصه باید یه کاری کرد همین 

 

ن

برای رب (دینی)

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیشب داشتم بدین فکر می کردم البته کوتاه حالا جلوه ش میدهم اینکه یکی از صفاتی که آدم موقع پیری به دست میاره و دیگه دیره ریا نکردن برای مردمه حالا ما نمیگیم 100 % پیر چاپلوس تملق گوی هم هست اما با پیر شدن دیگه بعضی توان ها گرفته میشه آدم یه نماز رو هم به زور میخونه حالا برای غیر خدا بحونه؟ حالا کاری هم به نماز ندارم همش اما یه عمر داشته برای مردم کار میکرده تشویق مردم خودمو میگما باید تنها اون موقع به فریادش برسن یا دردی آهی مبتلا بشه که این افکار غلط از بین بره ؟؟؟؟؟؟؟خدا هدایتمون کنه

حالا درسته آیت الله بهجت (ره) هم فرمود که ریا در غیر عبادت اشکال نداره ولی برای کی بود؟؟ بالاتری ها بود فکر کنم اما شما اینو هم در نظر بگیر خوشا آنان که دائم در نمازند و اینو که اومد پیش رجبعلی و گفتش که (حالا من نمیگم آدم ریا کاری نیستما که اینو تعریف میکنم) نه نگفتش اومد پیشش و یه تکیه سنگ رو برداشت و تبدیل به گلابی کرد داد به رجبعلی خیاط بعدش رجبعلی یه نگاهی کرد و گفت اینو برای من انجام دادی برای خدا چه کرده ای؟ حالا شما در نظر بگیر این طرف که بعدش گریه هم کرد و متحول هم شد بزای رجبعلی اینکارو کرده بود یعنی چه؟ یعنی همونی که آقای بهجت (ره) فرمودند برای بالاتر برای شاه اینکارو کرد ولی رجبعلی کی بود و چه کار کرده بود و چه طوری خدا رو در نظر داشت که میگفت برای من بود این برای خدا چه کرده ای؟؟ در صورتیکه طرف زده بود تو هدفا ولی اینطوریه بالخره 

شخصیتمنش

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شما در نظز بگیر یه مرتاضی رو که چه میکنه و خواسته اش بالاخره الهی هست یا نه؟

این میشینه 24 ساعته مقابله با نفس که نه فشار بر روی نفس هم که نه خلاصه کار میکنه  ضد نفسش تا از این راه بتونه کاری بکنه خارق عادت یا عاده خوب این بالخره تمامش که علیه نفسش نیست و بالاخره یه خواسته ای داره در نهایت مثلا میخواد فکر شما رو بخونه همین دیگه این خواسته ی نفسانیشه دیگه همین و اگه یه روز موفق بشه یه روز نشه فزدا تلاش دوباره میکنه و ناراحت میشه که چرا نتوسنه با خواسته ش برسه دز صورتی که داشته یه عمری با خواسته ش مبارزه میکرده تازه خواسته ای نامعقول تر یعنی ناطبیعی تر و سخت تر و غیر معمولی که هر مردم عادی نمیتونه پس این خطرناک تره

حالا که در مورد خودم حرف زدم مجبور شدم اینو بگویم باز

کلیپ های علی

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

1.ویدیو و کلیپ های علی کلیک کنید لطفا


وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


شخصولوکیات

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز در عبادت فهمیدم ای خدا که تو رو تا زمانی میخواهم که دلم میخواهد و میزارمت کنار به موقش و اصلا من بلد نیستم که یادی ازت کنم و عبادتام رنگ تو رو نداره و تا از گناهی ناراحت میشم فرشته ها برام استغفار میکنن و تا تموم نشده یه گناهی دیگه به دنبالش و مسخره ی من و با این حال و احوال انتظاری نیست که حال خوشی در عبادت داشته باشم ه ه و تو هم در این حال از من انتظاری نداری که من کمی تحمل تحمل کردن غم های اندکی ازگناهان گذشته ام را داشته باشم و در این حال کفر نورزم و بخشیده شوم.

ای خدا انگار من به بن بست رسیده ام و راهمان از هم جدا شده و تو دیگر مرا نمی خواهی و نمیبری و یاد تو شد در هنگام بعد از گناهی ای وای بر من پس من کجا روم و به که پناهی؟؟؟

این چه حال بدی است درون من ازگناه؟ که دل من تو را نمی خواهد استغفرالله استغفرالله میخواهدا ولی چرا با تو خلوت نمی کند دیگر و تو رانمی خواند؟ و بر روی غیرتو وقت می گذاشت در حالیکه برای تو نه!!!

 و من فهمیدم آنچه من میخواهم نیست همیشه آنچه تو می خواهی هست همیشه

 

شخصیتماتیک

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

این روزا وضعم خیلی آشفته بازاره میبینی فضا اینطوریه برام که دارم کلی کلاس میزارم که مجردم برای خوننده های زن ه ه و همینطور میگم بعضی هاشون دارن میسوزن احوالات ما رو ندارن و گرفتاری ها خداییش هم کلاس داره ها بعد همینطوری تو خیالاتم برای زنی کلاس میزارم و میزارم و عقب عقبکی بر میگردم عقب دیگه بعد با سر میرم تو آغوش یکیشون بعد رومو بر میگردونم  که چی شد می بینم یه مرد چاق واساده با هیبت و سر و سبیل میگه بفرماا منم هیچی ندارم بگویم در اون لحظه برای خودم خلاصه فضا فضای بدی شده برام باید در رفت نمیشه دل بست به کسی و خالصانه براش کار کرد اینجا اینطوری و من به خودمم امید نخواهم داشت!!!!!

نردستان شخصی دینی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سلام مو اومدوم باز اومدم تا که بگم که آمده ام تا که افکار شبانگاهی که داشته ام را لو بدهم خوب؟ و برومیه

که اینکه داشتم اول درمورد شهدا فکر میکردمیه که افرادی مثل من که از بعضی ارواح مومنین حالا میترسد بعضی مواقع مثلا روح عمه ات هم الان پیشت نشسته باشه خوب ترس داره چی میدونه؟ چی میگه خیل خوب حالا شما از روح مومنین یا مشرکین یا شهدا کدامشان بیشتر تر میترسیدیه؟؟ خوب وقتی فکرش کردم گفتم تو آدما فرق فوکوله این و بستگی داره کجا باشند و چه رتبه ای در مقابل رب عظیم حالا منو میگی حالا  میگم اما بابای آمریکایی حالا همشم کاری ندارم که به صدام چی فروخت اونی که مخالف ماست باید از روح شهدا بترسه حالا من در حال حاظر میگم شهدا از حال من باخبرند باهامن گناه میکنم ببینند هم دلشون برام میسوزه میدونن گرفتاریم حالا یه چی سر زده در صورتیکه اصن اینطوری نیست برعکس شاید که نه باید کی جواب خون این ها رو بده که رفتن  و جان هاشونو دادند در راه خدا و کی پاسخگو است که بعدش ما چه ها کرده ایم حالا بگذریم

یک چیز دیگه ی که داشتم بهش فکر میکردم اگه از اون گذشته باشیم این بود که بله داشتم به یک روحانی که توی تلوزیونه فکر میکردم تو نماز و (همش توی چند ثانیه ها) نمیدونم چی شد که به ذهنم اومد و برخورد کرد همینطوری فکر پریشون بود بعد گفتم (تو همون چند ثانیه) چون که روحانیه یه حال خاصی داره و توی فاز خاصی هست که آیا این ها که به این حالند شیطون گولشون هم میزنه یعنی یه چیزایی یادشون بده منظورم اینه که معلمش بشه و خبر صدق بده و از این حرفا بعدا که جاافتادند سواستفاده کنه و داشتم در کل(توی همون چند ثانیه ها) حالشو میسنجیدم که توی اون حس و فازی که هست نکنه اصن شیطان برده باشتش گفتم که همیشه توی عالم خاصی هست این روحانی حالا اسمشو نه میدونم نه میبرم همون دکتره خلاصه اینکه همینطوری میگفتم به خودم و سوالم این شده بود که آیا شیطون کمک میده و سو استفاده میکنه و توی این بودم که از کجا میشه فهمید بعد جواب گرفتم  که شما همین الان یه تسبیح بردار  همینطوری بگو الحمدلله الحمدلله... بالاخره اگه میخوای بفهمی داد شیطون در میاد بالاخره اگه همراهته ان شاالله و میگه بابا نگو دیگه برای چی میگی ناراضی باش از خدا تو رو خدا و یا فکرتو عوض میکنه یه طوری خلاصه یه راهش اینه که اینطوری بفهمی و من توی همون چند ثانیه بیش از همین راه تو فکرم نبود که بیایم برای شما بازگو نمایمیه

یاد ذکر خدا(شخصی اجتماعی دینی روایی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

هم داشتوم بری خودوما مرور می کردم یک چیزی را و هم میگفتوم باخودوم که بله یه چیزی مثل شهوت فتنه است اصلا فتنه و با خودوم میگفتوم که اگه شهوت داشته باشی بعضی مواقع بده اگه نداشته باشی هم بده باز اگه شهوتت برانگیخته بشه گناه میکنی از زیادی شهوت و اگه نداشته باشی میگی نگا کن شهوت نداره و مریضه اصلا و از این حرفا و همین که اگه با یه فیلم مورد دار با عکس زشت شهوتش گل کنه همین گناهی مرتکب میشه و میگن چقدر ضعیفه که با یه عکس اینطوری شد اگر هم نکنه میگه مثل سابق نیستم و از طبیعتش افتادم  خلاصه داشتم به این چیزا فکر می کردم و اینکه شهوت فتنه است و  پیش خودم همینطوری داشتم توی 10 20 ثانیه فکر می کردم تموم شد  بعدش اومدم یه کتابی باز کردم تا بخونمش چیز عجیبی دیدم همون اول کار و اولین مطلب درسش  و مشتاق شدم بیشتر این کتاب رو ورق بزنم حالا  و اونم اینکه نوشته بود توش که:

 

 

"هر عمل خیرى ، حدى از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت ، ضدش حاصل مى شود، یعنى اگر انسان پایین تر از حد مطلوب انجام داد قاصر و یا مقصر است ، و اگر بالاتر از حد مطلوب بود، به صعوبت مبتلا مى شود، تا این که به حدى مى رسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر مى گردد. مانند نماز که بدن انسان طاقت زیاد نماز خواندن را ندارد، و یا مزاحم خیراتى است که به سبب نماز از انسان فوت مى شوند، به گونه اى که دیگر انسان نمى تواند آن ها را مثل گذشته انجام دهد . سایر خیرات و طاعات نیز این گونه است ، به جز ذکر الله چنان که در روایت دارد که حدى براى آن نیست"

 

خوب برام جالب بود شانسکی چه چیز خوبی رو یافتم و فکرم هم پلید نبوده ان شاالله چون به خوب چیزی رسیدم و ممکنه یه منشاتی داشته باشه اگه شانس فقط تو کار نبود اما جالب تر این شد که این جمله رو شنیدم که ذکر خدا حدی برایش وجود ندارد انگار هرچی خدایی میشه ماندگاره در ادامه در همین کتاب:

 

" در آن روایت از امام صادق علیه السلام - آمده است :

من اءشد ما فرض الله على خلقه ، ذکر الله کثیرا . ثم قال : لا اءعنى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر و ان کان منه ، و لکن ذکر الله عند ما اءحل و حرم .(3)
از سخت ترین چیزهایى که خداوند بر خلق واجب نموده ، ذکر بسیار خداوند است . سپس فرمود: مقصودم سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست ، هر چند این ها نیز از یاد خداست ؛ بلکه منظورم یاد خدا هنگام حلال و حرام او است .
یعنى ذکر قلبى محض . آیا واقعا سبحان الله است و اءشد تذکیرا؛ (بیشتر انسان را به ى اد خدا مى آورد) است ، و یا این گفتار حضرت یوسف - علیه السلام - که :
معاذ الله انه ، ربى اءحسن مثواى انه ، لا یفلح الظلمون (4)
پناه بر خدا!او پروردگار من است ، و جایگاهم را نیکو قرار داده است ، و ستمکاران هرگز رستگار نمى شوند.
بسم الله بفرمایید، کار گذشته بود که قرآن مى فرماید:
و هم بها لولآ اءن رءا برهن ربه (5)
حضرت یوسف - علیه السلام - نیز آهنگ او را مى کرد، اگر برهان و نشانه ى روشن پروردگارش را نمى دید.
آیا همه اش به اختیار او بود، یا خدا حفظ کرد؟ چه کار کرد؟ آیا کارى کرد جز این که برهان رب را دید. البته قطعا هزارها کار پیش از آن انجام داده بود تا اسباب برهان رب را در اوقات خلوت تحصیل کرده بود، که در آن موقعیت حساس برهان رب را دید."

 

 

البته باز برام درست جا نیافتاد که چه طوری ذکر خدا حدی براش نیست و حالی میده که خسته کننده نباشه چون درست و حسابی خودم تجربه اشو نداشته ام اما جالبه اینو یافتم توی متن کتاب که یاد خدا در هنگام حلال و حرام او یاد خدا در هنگام حلال و حرام او یعنی یاد خدا وقتی میخوای حلال خدا رو انجام بدی بکنی وقتی هم میخوای توی دام گناه بیافتی باز یاد خدا رو داشته باشی تا گناهی نکنی یعنی اصلا در همه حال یاد خدا باشی نه همش در ذکر و راز و نیاز نه همش مثل من که رفتی مسجد تو نماز جماعت تازه بگی کو خدا خدایا چرا بهم محبت نمیکنی چرا یه حال خوشی نداری در حالیکه الان که یاد خدا نیستیم فراموشش کردیم میخوایم مثل بچه کوچیکا هر وقت خواستیم متصل باشیم هر وقتم نخواستیم گناه و توبه و فراموشی و از این حرفا نمیشه کار کرد اینطوری خودش شرکه این نیست؟ (اینم یه نکته ی دیگه)

یه نکته دیگه میگه هزاران کار دیگرو کرده بود حضرت یوسف (ع) که گناه نکرد تو اون لحظه یعنی یاد خدا همراهش بود خدا هم یادش کرده بوده اینم از این خلاصه این کتابه نمیدونم اسمش چیه معرفی کنم اگه همین متن زو سرچ کنی میتونی پیداش کنی اسمشو شاید بعدا خودم سرچ کردم اگه بیکاری زد به سرم اما در مورد دوباره آیت الله بهجت هستش و بعد و قبل و حین درس دادن این چیزا رو گفته ایشان حالا اسمشو نمیدونم چیه بگردی پیدا میشه!

فرصت گرامی(شخصی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم بدین فکر می کردم با خودم به خودم چه فرقی میکنه حالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

که اینکه ما بعضی هامون یعنی خودم نیروی خدا رو  و دست خدا رو تو زندگی کم می بینیم اونطوری ،مال گناستا مال بی دینی بی بند و باری بی دعایی قطع رابطه است خوب و میگیم فرشته ها مگه توی این دنیا چه می کنند برای ما ها؟؟؟؟ جز بدبختی های ما رو می نویسند و نمی نویسند و پاک می کنند ما که خیری ندیدیم توش خلاصه افکار غلط میشه وقتی رابطه قطع شد و اینکه مگه عزرائیل تو خونه نشستی نمیاد جونتو بگیره(قربون فکرت!) بعد میگی فرشته ها چه کارند توی این دنیا؟ اگه قرار بود یه شهیدی پاشو بزاره توی این دنیا بشه رئیس جمهور میشد ولی چون مثل ما دنیاش تموم شده و طاقت بدی های دنیا ازش بریده شده و دیگه نباید فحش بخوره این رخ نمیده اینم هست و یکی از ما خلاصه اینکه داشتم چند روز پیش نهج البلاغه رو خطبه ی یک رو میخوندم درمورد آفرینش جهان بود درمورد آفرینش ملائک و دیگه آفرینش انسان رو نخوندم عربی اش که اولاش چند تا کلمه اشو خوندم و می فهمیدم به مرور دشوار و تخصصی میشد ولی خلاصه باید انسان بخونه و بره تو فکر که خدایی هم هست و داره خدایی میکنه درسته به ما بدا زیاد فرصت داده تو دنیا تا کار رو تموم کنیم اما هست بالاخره و آزمایش و فتنه است دیگه و باید دعا هم بخونیم مثل صحیفه سجادیه و این ارتباط ما با خدا و سیم اتصال که وصل شد همه چی درست میشه ان شاالله

زیبایی درون(دینی روایی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

زمان کودکیم خیلی به زیبایی چهره فکر می کردم دقیقا مثل زنا و اون موقع که زیبایی صورتم برعکس حالا از زیبایی درونم زیباتر نبود (حالا هم زیباتر نیست صورتما  شدم الحمدالله اما درونم خیلی زشت شده برعکس) خلاصه سوال برام پیش میومد نمی دونم کار شیاطین بود کی بود که پیامبر(ص) حضرت یوسف (ع) و دیگر رسل و ائمه کدومش نمایان تر بود صورت یا درون کدومش زیباتر بود میرفتم و میومدم اول میگفتم درون بعد میگفتم مثل همه دوتاش و خلاصه درست نمی دونستم و توی فکر زیبایی ها بودم خلاصه تا اینکه امروز همون کتاب جدیده بود که اسمشو پیدا نمودم به نام در محضر آیت الله بهجت(ره) فکر کنم میشه از توی اینترنت پیداش کرد مثلا سایت شیعه ها.کام  خلاصه داشتم مطلبی رو میخوندم یاد قدیمام کردم باز و جالب بود برام این ها:

 

جماله فى نفسه اءعلى من جماله فى بدنه ، و جماله النفسانى اءعظم من جماله الجسمانى ، و کل نبى اءو وصى نبى جماله الروحانى اءعظم من جمال یوسفالجسمانى .
جمال درونى و باطنى او از زیبایى بدنى و جسمانى اش برتر و بزرگتر بود . روشن است که این اختصاص به حضرت یوسف - علیه السلام - ندارد، بلکه جمال روحانى تمام پیامبران و اوصیا و جانشینان آن ها از زیبایى جسمانى حضرت یوسف - علیه السلام - برتر و بیشتر است .

اءعطى یوسف شطر الحسن ، و النصف الآخر لباقى الناس ... 
به حضرت یوسف - علیه السلام - بخشى [ نیمى ] از زیبایى عطا شده بود، و نصف دیگر به دیگران ...

 

همچنین یه چیز دیگه ای هم آورده که به این نحوه اش فکر نکرده بودم در موردش که حضرت علی (ع) می فرمایند:

لو کشف الغطاء، ما ازددت یقینا (66)
اگر پرده کنار رود، بر یقین من افزوده نمى شود.

 

چه فرموده ی زیبایی جای دیگه هم شندیده بودم که فرمودند که اگه خدا رو با چشم می دیدم یقینم افزوده نمی شد. خلاصه اینکه برعکس بعضی آدما که ایمانشون ضعیفه از جمله خودم هم که میگن حالا قیامت برپا بشه بساط بهشت و جهنم به پا شه تا ببینیم خدا کی هست اصلا در صورتیکه الان باید یقین داشته باشیم و به اون صورت هم اگه توی این دنیا خدا رو نبینیم معلوم نیست موفق بشیم با همون دل خدا رو اونجا هم ببینیم و با یه بهشت پایین تر مشغول نباشیم خلاصه!

پس از خدا بخوایم آنچه شدنی است

مصیبتی نو(اجتماع دین شخص)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

نمی دونم از کجا شروع کنم این حرفمو همین بسه که بگم مصیبت خوانی و نحوه ی برپایی خیلی از مصیبت هایی که برپا میشه خودش یه مصیبت اولی است و دیگری است و من نمیدونم حالا یه نفر مثل رهبر عظیم چه طوری به مصائب حضرت فاطمه زهراء(س) گوش میده یا یه حالی دیگه داره و یه چی دیگه گوش میده و حرف این ها رو گوش نمیده یا یه خاک بر سری هست اصن مو خودم وقتی فکر میکنم حالا مصیبتی هم نیست ها ولی یکی در مورد مادر من تو یه جمع مصیبت بخونه یه طوری میشم اینا چه طوری جرات میکنن حرف بزنن این مصیبت نیست مصیبتی دیگر؟؟ فرضشم نمیتونم بکنم نه در حین مظلومیت ها در مورد اینکه مثلا درمورد مادرم حرفی زده بشه مثلا پای مادرم خدایی نکرده شکسته شده باشه یکی بخواد تو جمع مصیبتشو بخونه اول میگم تو کی هستی خوب بر فضل اهلیت داشته باشه و از دلسوزی اون جمع پس چی که گوش میدن اصن شنیدن خیلی از این چیزهایی که میخونن اگه احتیاط نشه سخته حرف زدن چه طوری حرف زده میشه به چه قیمتی حالا درمورد چه زنی بهترین زن عالم و کنارشم غیرت الله این جرفایی که میزنن باید جواب پس بدن والله دل امام زمان رو بدرد میاد اگه این روضه ها رو گوش بده ماییم که نمیفهمیم.

آخه اگه به قیمت گریه کردنه و اشک و زاری تا خود ائمه نخوان اشک ریخته نمیشه و گناهی نه بخشیده هر چیزی رو که نباید گفت حالا من کسی نیستم که در مورد این چیزها حرف بزنم ولی خوشم که عقلم بیشتر تر میرسه و بدم میاد یکی در مورد مادرم اینطوری که این ها میخونن اصن حرف بزنن و من نمیدونم این عزاداری ها چی میشه و هم چه نوع عزاداری خوبه شاید اصن این نوع عزاداری های افراطی که همش به خاطر دوری و گناه ماست که برپا میشه منتسب به حضرت زهرا (س) نشه و به یه ارواح مظلوم دیگه برسه اصن چه میدونیم والا این که نشد عزاداری هر کی به هرکی هر چی به هرچی یک حرفایی زده میشه حالا اون امام حسین (ع) بود روضه حضرت فاطمه فرق داره اقلا ننه ی خودتون رو در نظر بگیرین ببینین خوشتون میاد حرف میزنید آخه به چه قیمتی؟؟؟اعصاب آدم خورد میشه به چه قیمتی میخونی؟

مال همیناست که آدم دو ساعت پا میشه میره روصه چیزی گیرش نمیاد یکی مثل من گنهکار به امید شفای دل میره به امید بخشیده شدن گناهاش عوضم نمیشه برمیگرده بدتر نشه حالا خوبشو نخواستیم اصن رنگ و لئاب نداره آدم یه نواری صوتی چیزی از یه روضه خون خوب تو خونه گوش کنه بهتره بعضی وقت ها نمیدونم والا چی بگم رنگشو نداره وگرنه اگه نظر کنن خیلی چیزا به همه داده میشه همش که نباید هر حرفی رو زد

شرک العظماء(شخصی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


درد(دینی شخصی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

باید یه کم معرفتم رو ببرم بالاتر یعنی یک روش خوب بلدوم برای اینکار خوب باید دست به کارشویم و دست روی دست نندازم بیشتر از این خوب چه روشی؟ این که صحیفه ی سجادیه رو باز کنیم دعایی رو انتخاب یک جمله ش رو حفظ و تکرار نماییم چه حال چه در حال نماز و حالا که میخواهم این کار رو کنم من یه جمله رو از قبل در نظر داشتم و جمله ای آسان هم در نظر گرفتم:

<<<یا من عفوه اکثر من نقمته>>>> 

و اینکه همینطوری که 20،10 هنوز تکرار نکردم و چند باری تکرار کردم گفتم خوب درسته جمله ی آسونیه(اینو البته نگفتما حالا میگم) ولی یه کم به معنی اش توجهی کنم یعنی کردم و گفتم بله عفو خدا بیشتر از انتقامشه خوب نمیخوام تفسیر کنم یا جلو برم و یا عرفانی به مطلب بنگرم چون نمی دونم اما حالا دیگه. عفو ما هم بیشتر از انتقاممونه یا نه معلوم نیست کسایی که مستحق حتی به سوختن هستند هم بسوزند البته به این تفکر یعنی فکر نکردم گفتم اگه یکی عزیزمون رو بکشه حالا نه خودمون روها خودمون یه کسی هستیم خلاصه اگه عزیزمون کشته بشود عفو میکنیم یا نمیگذریم چه فکر بدی کردما چی کار داری بابا خلاصه ش اینکه عفو خدا بیشتره دیگه همین و خوبه ما هم بگذریم و خدایی باشیم اصلا و امام معصوم که به قولا اگه لباسی ازش باقی مونده باشه ما رنج سفر تحمل میکنیم تا بریم از نزدیک همون لباس رو هم اگه شده از نزدیک ببینیم حالا یه جمله ی الکی که نبوده این جای تفکر داره همش و ببینیم چه طوری خدا رو میخونه.

یه چند روزی به همین منوال میخونم این دعا رو و تکرار میکنم بعد عوضش میکنم و بعد یه جمله ی آسون دیگه برا بعد تا ببینم معرفتمون بالاتر میاد بله میشه.

السلام علیک (روای اجتماعی دینی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۴۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شاید سوالی که برای ما پیش بیاید این است که قیافه ی امام زمان (عج) شبیه کیست؟؟ لااقل شبیه ترین افراد مشهوری که ما می شناسیم البته نمیشه حدس زد و امام زمان (عج) هم شبیه زینب (س) است شبیه کیه؟ چه میدونیم شبیه پدر بزرگوارش!!!

 

اما چه کسانی شبیه ایشان هستند موهای ایشان تا چه حدی بلند است اصلا اگر ما چهره ی ایشان را ببینیم یه وقتی حالا می شناسیم؟؟ بیماری هم در ایشان نفوذ کرده؟؟ چهره ی ایشان بر اثر گناهان ما نورانیتش کمرنگ گشته؟؟آیا اگر مردم ناز پرور ما و این هایی که مدعی اند از صداو سیما تا رادیو و روزنامه ها تا آخوند ها هم اکنون فقط ظاهری ایشان را بشناسند قبول دارند (فقط ظاهر و قیافه)؟؟آیا ظاهر کسی که حبس کشیده و زندانی است در این دنیا را قبول دارند یا باید این زمانه ما بگذرد و ظاهرا تغییراتی صورت بگیرد؟؟آیا کسانی که امام زمان (عج) رو دیده اند با لباس روحانی بوده؟؟ آیا به هرکس متناسب با خودش لباس بر تن دارند؟؟ آیا آن کسانی که امام زمان (عج) رو یکبار در عمرشون دیده اند و داستانشان به گوش ما رسیده از آمدن آقا برای شفاعتشون از صحبت کردن هاشون با ایشان بیشتر دیدند یا ماها؟؟ آیا بازیگران تلوزیونی که انتخاب می شوند شبیه ایشان نیستند یا از نزدیک ندیده اند ایشان را یا می شناسند ایشان را اصلا یا نه مثل مایند؟؟آیا چند درصد مردم ایران ایشان را دیده اند؟؟ چند درصد حرف زده اند یا حداقل سلامی یا سرشون رو به زیر انداختن و رد شدند؟؟ چند درصد در ارتباط با دل اند؟؟آیا در کوچه ها وقت دیدار است یا فقط مساجد و حرم ها؟؟چند درصد دیده اند و می بینند و نمی شناسند؟؟ آیا نشناختن امام زمان(عج) عین مردن به صورت جهالت نیست؟؟

اینا که میگم برداشت خودمه چیزی که معلوم است این است که همیشه تاریخ در حال تکرار است فقط بسته بندی ها تغییر پیدا خواهد کرد پس اگر می گویند مثلا سفیانی می آید یا دجال هستند این ممکن است در تمام تاریخ بوده باشد یا سیدی خراسانی یمانی حسنی هم حتی نه فقط بد ها و تاریخ از زمان بدو تا به حال در حال تکرار است و امید به ظهور چنان است که این نشانه ها را داده اند وگرنه خیلی ها رد شده اند در حالیکه نفس زکیه مظلوم بوده اند و تو چه می دانی چند نفر پیام حضرت را دادند و کشتندشان!!!!!!!!!

 آیا می دانستید تا به حال که آیت الله بهجت فرموده اند:"اما کسانی که نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمین معاشرند و نه در خانه و محله ظالمین هستند آن حضرت از دیده ی آن ها محجوب نیستند"

خیلی مهمه این حرف شاید ما خبر نداشته باشیم که کیا امام زمان رو می بینند و چند درصد ولی ظلم خیلی مهمه وگرنه توی مناطقی خوب که ظالمین نباشند ممکنه ایشون اصلا خانه داشته باشه!!!

حالا آیا امام عصر که بیایند کشت و کشتار رخ میده؟؟ نه آیت الله بهجت می فرمایند:"بعضی خیال می کنند وقتی که حضرت ظهور می کند کشتار واقع می شود ولی چنین نیست بلکه کشتار قبل از ظهور آن حضرت است.

مرحوم حاجی نوری نقل می کند:سفیانی را نزد حضرت ولی عصر (عج) می آورند در حالیکه عمامه اش را دور گردنش پیچیده اند به حضرت می گوید:یابن رسول الله مرا نکش!بنابراین نقل اطرافیان می گویند کسی که این همه اولاد رسول الله (ص) را کشته او را آزاد می کنید؟در هر حال آنقدر به حضرت فشار می آورند تا اینکه می فرماید:"شانکم" یعنی هر کاری صلاح می دانید انجام دهید و بدین ترتیب گویا حضرت اجازه می دهند که او را بکشند و سرانجام او را می کشند.

از این معلوم میشه درسته یه سفیانی به هر حال در راهه و اونی که مردم میگن و میخوان میشه ولی سفیانی های دیگه هم هستند و بودند مثل دجال دجال کیه حالا و افرادی هستند و بودند که بدتر از سفیانی اند و تعجب نداره که حالا سفیانی رو بدترین آدم دنیا تلقی کنیم در خودت بنگر!!! خیلی ها هستند که بدند ولی امام زمان اون هارو به حال خودشون واگذار کرده نمونه اش خود بنده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آیت الله بهجت در ادامه"مرحوم مقدس مشهدی در عتبات از خدا خواسته بود که بفهمد آیا سفیانی هست یا خیر؟ در کاظمین در وسیله نقلیه ،عربی که کنار او نشسته بود وقت پیاده شدن به او فرمود، آری سفیانی هست! این داستان بیش از پنج، شش سال قبل واقع شده است."

 

اجماعی

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

شیخ انصاری (ره) رضوان الله علیه در جایی اونطوری که یادم هست چون می دونین که در جوانی زد دل رو به دریا و از مردم فاصله گرفت و رفت یه گوشه ای بعدش فرموده قریب به این مضامین که راه از اونی که تصور می کردم آسونتر بود یا شاید یه چیزبهتری گفته باشن بعد مو هم اونطوری که  یادمه اون موقع ها که میخوندم احوالتشون رو گفتم چه راهی دیگه ؟به خودوم گفتم خوب کاری کرده اصلا خوب  وگرنه انقدر پیشرفت که نمی کرد (حالا شاید برم دوباره احوالاتش رو بخونم که چی گفته دقیقا) خلاصه اینکه حالا که داشتم فکر می کردم همینطوری ذهنم رفت روی گفته اش گفتم شاید ایشان امام زمان رو میدیده در کودکی و نمیشناخته است و شاید همسایه ی همدیگه بودن و ایشون خودش رو زده جدا کرده رفته یه گوشه برا خودش و اشتباه کرده باشه!خیلی ممنون

تهاجم فرهنگستان(شخصی اجتماع رواع دین

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه چی می گویم یا خیلی جدی بگیر یا اصلا ولش کن!!! اونم اینه که مقام معظم رهبری حفظه الله وقتی می فرمایند ما در تهاجم فرهنگی قرار داریم چرا جدی نمی گیریم؟؟ باید بفهمیم بیدار بشیم ما که تو جنگ که پسرفت دیگه نمی کنیم شایدتم برگشتیم به قرون وسطا با شمشیر حرفی نیست اما اما لااقل اگه شما اینقدر می ترسید از کشت و کشتار سفیانی پس گوش کنید دیگه از این بدتر که نیست و هم می تونیم بگیم حال ما و هم حال اون ها هم دیگه بدتر از این نیست که مثلا توی زاهدان طرف برای اینکه وعده گرفته که بره به بهشت یک بمبی به خودش میبنده و خودش و 30 40 نفره دیگه رو میبره اون دنیا!!! دیگه بدتر این سراغ دارید برا بهشتم کار کرده ها..بله بدتر؟ کشتارهای دیگه ای که ملت ها الان بیدار شدن مثلا، اینم از اون خوب چرا اقدر از سفیانی می ترسید که بیان چرا انقدر عقب مونده؟؟ شما این رو در نظر داشته باش وتوجه داشته باش به این گفته که آقای بهجت می فرمودند در جواب سوالی(منبع:کتاب پرسش های شما پاسخ های آیت الله بهجت،قیمتشم 2500 تومان!! یارانه هم تعلق نگرفته!!!) خلاصه آقای بهجت در جواب سوالی در مورد فتنه آخرالزمان فرموده اند:"گرفته شدن ایمان از  اهل ایمان از کشته شدن آن ها بدتر است" خوب این یعنی چه؟ یعنی همین جنگ فرهنگی دیگه.

حالا مثلا این یکی رو داشته باش به نقل از هم ایشان که "...همچنین در آن کتاب آمده است:وقتی سفیانی می آید هر کس نام او محمد علی حسن حسین زینب ام کلثوم است و نیز تعداد زیادی از زن های حامله را می کشد. در روایتی آمده است:سفیانی صدوهفتاد هزار نفر را در فلان محله یا منطقه عراق می کشد و ..."

حالا ایمان بدتره بره یا کشته بشن اصن؟ شاید اصن منظور همون تهاجم فرهنگی هم باشه آخه چقدر از جونت میترسی؟والا ایمانت مهمتره حالا ما گفتیم!!!!خبری نیست.خلاصه شما یقین کن اگه کشت و کشتاری هست یا اصن اگه سفیانی که میگن زنده باشه که هست اول اینکه پر از زندان های مخوفی که از زن های بیچاره و برهنه است در اسرائیل ساخته است و الان تمام فیلم های مستهجن ساخته شده رو مدیریت و توضیع و پخش میکنه فیلم هایی که جوان ها و نوجوان ها را نابود خواهد کرد اصن یه زمانی دبستان که بودم شایعه بود که آمریکا میخواد شبکه های خودش رو و فیلم هاشو و برنامه هاش کاری بکنه که توی ایران هم با تلوزیون پخش بشه برای عموم.بله درسته که ماهواره هست!!! و بالاخره سفیانی بیدار میشه و خودش رو نشون ملت میده و جوان هایی که زن ندارند روز به روز گذشته از ایمان بعضی ها فاسد هم میشن بله حالا بعضی از خدا بیخبر ها این رو درک که نمی کنند منتظرند هنوز که سفیانی پیداش بشه و دنبال سپاهش میگردند و نمی دونم سوریه فتح (فتحه فتجه) ایرانم نصفش دست شما نیست و روحانیت اصن بعضی از روحانیون هم همینطورند که میگما بینشون این ها هستند ومستند می سازن چیایی میگن ولی بخ گوش خودشون رو ندارند و نمی دونن جوان ها تلف دارن میشن پرپر میشن آب میشن میمرند ایمانشون رو میدن اینارو پس کی میبینه؟ کی فرهنگ سازی میکنه هیچکی!! وجوان ها که فاسد شدند مملکت فلج میشود اصن نابود میشه اصن طوری نشده مایبیصدا.کام اینم فیلم میزاره فیلتر نمیشه!!! بله همه  ی اینا هست دست به دست هم میدن و جونی که میاد قهوه ی تلخ دانلود کنه معلوم نیست بعدش چی سرش خواهد آمد به زور اصلا کسی صدای ما رومیشنوه؟؟

شایدم از جهالت بعضی ها انقدر منتظر بمونن تا روزی بالخره به مرادشون برسند و همین ها و کشتارها رخ بده داره میده ها ملت بحرین مثلا لیبی مثلا داره میشه ها هوشش وگرنه ملت همسایه دارند یکی یکی کشته میشن هیچکی هم صداش در نمیاد البته من اقدر دلسوز نیستم و دلم سنگه سنگه اصن نمی دونم عادت کردم چی شده که اینطوریم ملت افغانستان کشته میده خود ایران بمب میزارن دیگه عادی شده برام مهم نیست هست؟؟؟

دیدار یار(دینی)

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داریم در همون کتابه که:
آیا ملاقات امام عصر(عج) در عصر غیبت ممکن است؟
آقای بهجت (قدس سره) می فرمایند:
"هر کس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج) و فرج شخصی خویش پیدا کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد یا نزدیک 
عده ای بودند که گویا حضرت غائب (عج) در پیش آن ها حاضر و ظاهر بوده است مثل این که با بی سیم با آن حضرت ارتباط داشتند و جواب از ناحیه او می شنیدند!"
مو حالا یک کتابی گیروم اومده جوگیر گشته ام داروم همینطوری چرت و پلا می نویسوم و کتابه رو هم حتی نصفشو هم نخوندم یعنی 1/3 رو خوندم درمورد امام زمان بود حیفم اومد! والا خبری نیستا حالا به این یکی توجه نمائیدیه:
ایشان فرموده اند:"لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر(عج) تشرف حاصل کند بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز پس از توسل به ائمه علیهم السلام بهتر از تشرف باشد زیرا هرکجا که باشیم حضرت می بینند و می شنوند و عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است! و زیارت هر کدام از ائمه اطهار علیهم السلام زیارت خود حضرت حجت(عج) است."
و از این قبیل چیزها معلوم میشه اصن دیدن ایشون دست ما نیست و من خودم رو سرزنش نمی کنم که مثلا دیدم یا ندیده ام بعضی ها میخوان با ذکر و ورد حتی بر دیدن ایشون هم تسلط پیدا کنند که اینطوری نباید باشه صلاحت باشه خواهی دید و مدعی هم زیاد!