حالا میریم سراغ بعدیش تو کتابه البته مو نمیخوام کسی رو موعظه کنم دارم رو کتاب میام بالا و خلاصه نویسنده اش کی بوده خدا میدونه همین استاد علی اکبر رو میگم شاید کار یکی دیگه باشه این فقط نوشته؟؟ها.
خلاصه خیلی حال کردیم با این کتاب و میدونی برای سن ماست دیگه گیر ندین چرا بالانر نمینویسی بلد نیستم همین
نمی دونم کی رو تو خواب دیدم سیدمون بود خودش بود یه گوشه نشسته بودم بعد اومد یه ذکری رو گفت و هنوز ملک الحق المبینش رو نگفته بود خوندم ذهنش رو که میخواد همین روو بگه و با هم توی دلم گفتم ببین چه تیز هوشم ولی نگاه تو همین کتاب میگه کار عقل و هوش نیست!!!!!!!!!!!!!
جهاد اکبر
"ای شهان کشتیم ما خصم برون ماند خصمی زو بدتر در اندرون
کشتن این کار عقل و هوش نیست شیر باطن سخره ی خرگوش نیست"
مولوی مثنوی
خصم که پرسیدم یعنی دشمن و سخره هم یعنی ذلیل و مقهور و زیر دست کسی شدن
یعنی ما دشمن بیرونی رو کشتیم و فتحشم شاید کرده باشیم اصلا ولی دشمن درون که بدتر
ببین میگه همون نفسی که کشتنش دست عقل و هوش هم حتی نیست یعنی ممکنه گمراهانه و کفرانه و نامشروع اصن باید کشته هم بشه تو سیستم غلط ما و همون نفسی که روانشناسا میگن راحت باش و اصلا میگن وجود نداره توهمه باید آزاد باشی این کار ما نیست کشتنش و باید از یه طریق بالاتر کشته شود و اون بیت هم که میگه شیر باطن سخره ی خرگوش نیست هم اینم به نظرم نکاتی داره که به ذهن من نمیخوره و باید مشورت هم کرد یعنی سخته شاید این معنی ش باشه ولی معنای دیگری هم باید داشته باشه خلاصه این روانشناسا مسخره میکنن شیر باطن رو!!!!
حالا همین کارشناسایی که مولوی رو قبول دارند و براش سیمنار چند میلیونی ترتیب می دن در ایران و خارج همین نظریه های پوچ رو دارند ها و انگار شعراشو نمیدونن وو میخوان جنگ تبلیغاتی علیه اسلام راه باندازن چرا؟چون برخی عرفا زیرکانه قبول نداشتند کاملا مولوی رو و ما هم نداریم ماهم به قول آیت الله فاطمی نیا همه ی شعر های ایشون رو قبول نداریم و میگیم مثل هر انسانی ممکنه اشتبی هم کرده باشه مثل من و شما و تو..
- ۹۳/۰۴/۱۰