اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

end

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یا وجیها عند الله اشفعلنا عندالله

داشتم به عند الله بودن در این جمله فکر می کردم که میگیم ای کسی که آبرو داری پیش خدا(عندالله) ولی عندالله دوم با همه یعنی ای کسی که عندالله هستی عنداللهی دیگه حالا شفاعتمون نما عندالله.

عندربهم یرزقون شهدا جی پس؟ حالا باید یه کمی هم آشنا باشیم به قواعد عرب که یرزقون(یو رزقون) با یرزقون (یه رزقون) چه فرقهایی داره اما چیزی که میشه حدس زد رو میگیم

در این آیه که شهدا پیش خدا روزی میگیرند نگفته خدا که عندالله هستند شهدا و نگفته نیستند کسی که عندالله باشه پیش خدا دست دراز میکنه همه چیز دستشه به ما هم میده اگه خواست خلاصه گفته خدا عند ربهم یه کاری می کنند یا یه چیزی می گیرند یعنی هم میتونند به ما عند ربهم بدن هم می تونند بگیرند خوب کسی که پیش خداست بدیهی است که روزی میگرد پیش خدا این معلومه ولی نه همش به معنی روزی میگرد نیست بلکه بعضی از شهدا روزی می دهند

پس چی میخوای بگی میگه که آقا شهید داریم در عند ربهم شهید داریم تا شهید یکی میتونه عندربهم باشه یعنی نزد خدا باشه یکی دیگری از شهدا باید بره پیش خدا یعنی درجه ش کمتره و فاصله است خوب معلومه مام شهید داریم تا شهید و درجه داریم تا درجه  و همچنین میگه میرسیم به اینجا در یرزقون اینکه بعضی هاشون از شهدا روزی فقط میگرند پیش خدا بعضی هاشونم به ما می دند علاوه براینکه میگیرند خدا نگفته عند الله گفته عند ربهم شاید رب رو ما بابامون باشه ولی وقتی میگه الله دیگه شکی نیست که امامان عندالله هستند ...

barbar

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حدیث از امام علی (ع): ای فرزند آدم! هرچه بیشتر از مقدار خوراکت به دست آوری خزانه دار دیگران خواهی بود.

                         !  !  ! صدق الله...

آقا می دونم شمام میگی مثل من که بله خزانه دار فرزند و زن می شیم اگه دولت نکنه ازمون که حالا دولت ما خوبه ها ولی خلاصه گرانی تازه خزانه دار بشیم باید جوابگو هم باشیم یه چیزی بدست آوردیم از سر شغل اگه بچه کم و کاست داشت ما باید جوابشو بدیم و کاستی هاشو بدیم میخواستی از اول اقدر زیاد نداشته باشی و اول خر ما رو میگیرن همه که چرا شرکت داری نمیگن نگاه به چند نفر داره نون میده تازه بعد از مرگ هم باید همشو بزاریم برای دیگران بریم هر چه جمع کردیم گویا مال ما نبوده و از اینا هم بگذریم می رسیم به نکته آقا ما از اولش گفتیم درست که خزانه (چرا دکمه های کیبوردم سنگین شدند!!) گفتیم درسته پول بیشتر درآریم خزانه دار میشیم ولی یه مقداری هم خرج پوشاک خودمون میشه چرا علی (ع) نگفت خوراک و پوشاک یه مقدار خرج باید بکنیم برای آب و برق اینا هم هزینه داره دیگه شما قبول نداری جز خوراک سیصد تا نیاز دیگه داری!!!!؟؟؟

حالا چی به ذهن ما خورد بله ما قبول داریم اینو ولی خزانه داری خودش شغل مهمی است برای خودش و اتفاقا پول خوبی هم میگیره از پادشاه برای خودش و فرزنداش خرج کنه هه هه هه  و یه نوع شغل حساب میشه و در آمد داره دیگه حالا پول درآمد شغلشو لباس میخره باهاش  اتفاقا برای اینکارا حساب زیادی هم باز شده روش چون یکی از مهمترین شغل ها وحساسترینه و جیب مبارکه شاه و پادشاه رو داره و باید امین باشه و پول خوبی هم میگره برای اینکارا خزانه دار پس بپا خزانه دار دیگران نشی که گرچه مهمه شغلت ولی پادشاهه اگه موردی پیش بیاد درسته امین هم هست و صادق حالا اومدیم چیز شد اصلا حرث خوردن اینکه خزانه دار دیگران باشی با این همه مال تازه تلاش هم کرده باشی این پول ها رو جمع کرده باشی خطرناکه اصلا فکرشم جالب نیست.

marz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود امام علی (ع)

این حدیثه خوب زیره صفحه ی وبلاگم پیدا کردم.

و اما دید یک میگه که... (از دید دنیایی و ساده ی ماجرا البته رسیدن به این دید یه کم تفکر میخواد)آقا ثروت دید ما فورا میره به دنیا و پول و اینا ولی پول هم که یه نوعش هست رو میخوای آقا پول میخوای؟ برو به سمت عقل آقا یه نوع فقیری ینی شما که میگی فقیری ینی به پولی یه نوعی از بی پولی فقیر شدی؟ بدون  از جهله ریشه ش جهلتو صاف و راست کن و میرات میخوای گیرت بیاد ارت و مال منظورته خوب ادب داشته باش و وبلاگت مثل من پشتیبانی نمیشه کسی نیست که پیشرفتت بده؟ خوب برو مشورت کن و ...

دید دوم میگه نه بابا... عقل بالاترین نوع (از دید بالاتر ماجرا) آقا حدیث داره میگه عقل شما بالاترین نوعه ثروته جهل شما بدترین نوع فقره و بهترین نوع میرات ادب داشتنه و بالاترین پشتیبانی مشورته.

و اما دید سوم که شبیه به دید دوم هست...(یه کم دید بالاتر از قبلی) دیگه آقا  دنبال ثروت و مروت مباش آقا جان بزارش کنار داره میگه ثروت اصلا الکی بود گول خوردی که فکر کردی پول ثروته بلکه عقل ثروته واقعی است و دنیال فقیر مگرد جهل فقیر شدن واقعی است و بالاترین نوع فقر جهله و میراث میخواهی؟ آقا میراتی وجود نداره جز ادب و آقا پشتیبان تو همان مشورت کردن توست دیگه چیز دیگری بهتر از این نوع پشتیبانی نیست و برای وبلاگ خودت باید دنبال مشورت کردین بروی مثلا

البته اگه فکر میکنی دید من پایین بود یا دید بهتری و بیشتری داری کارت درسته این حدیث ها جای فکر کردن داره ولی اگه دید ما پایینه یا شما قبلا اینا رو می دونستی به ما نخند ما نوکریم...

---------------------------

داشتم مطالب بالا رو میخوندم و الان دیگه ساعت 9 و نیمه تقریبا دو نکته که اول میگه شما میتونید به دید دیگری هم فکر کنید علاوه بر چیزای دیگرتون و پیچیدگی مسئله رو میرسونه که ما گفتیم در دید یک پول میخواهی و دیدت به ثروت از نوع پول هست ولی شما میتونی بگی عقل میخواهی؟؟!! ( به جای اینکه بگی پول میخوای؟) اینم یه راهه و دید که دیگه فکر نکردم چی باید گفت

اما تکته ی مهمتر دیدم که حالا شما که نه یکی عقلش نمیرسه میگه آقا شما در دید سه میگی  ثروت واقعی عقله خوب بابا ثروت برای خودش یه معنا داره و عقل هم متقابلا یه معنا شما داری میگی ثروت نخواه عقل بخواه آخه جور میشه؟ میشه ما دنبال کسب درآمد عقلانی نباشیم نه یعنی منظورم اینه که میگه مثلا تو داری میگی فقری نیست جز جهل خوب پس این فقیرا چی اند اینا جاهلند اصلا؟ تو داری میگی میراث وجود نداره جز ادب مگه میشه ادب اصلا جای خودش ارث بابامم جای خودش هر کدومش یه معنی متفاوت دارند!!!

درست می فرمایید شما خوب ببین باید عقل داشت و فکر کرد و دعوا راه ننداز برا ما دو کلوم معرفت گفتیم پیش شما درس پس دادیم گیر نده دیگه!!!

آقا میگیم که آقا مسئله پیچیده است وقتی شما داری میگی ثروتمند و ثروت اینا در عالم واقعی و ملکوت یه معنای دیگری داره یا اصلا معنای دیگری هم نده یه جایگاهیی داره مثل ثروتمند مثل غنی این دو رو نمیشه کنار هم آورد عقل و ثروت ولی عقل تو بعد مرگ مانند ثروته کمااینکه الان هم هست و دیوانه ثروتمند نمیشه اینم درست ولی ما نمی فهمیم آقا وقتی ثرتمند شدی یه حس کاذب میگرتت ولی حس واقعی نشون میده که عقل سالمه و دیگه گول هم نمیخوری وقتی ثرتمند باشی توانگر میشی میتونی هر چی خواستی بخری اونم همینطوره عقل هرجا خواستی نفوذ میکنی مشابه ثروت.

--------------------------------------------------

الان ساعت 10 و دقه است و مسئله کش پیدا کرد و رفتم بیرون و اومدم و داشتم فکر میکردم بیرونی...

می بینی که آقا ما نمیگیم ثروت عقله و معناش یکی است و حضرت مظلوم به خوبی گفته هیچ ثروتی نگفته کل ثروت یعنی لفظ ترین توشه و یکی از ثروت ها که بهترینشه عقله آقا به متراقب این سیر و سلوک افراد در ((ترین)) یکی که خیلی خوب باشه و بهترین باشه در سیر عرفانی عقل بهترین سرمایشه حالا من نمی دونم حضرت ثروت رو چه قدر اهمین داده ولی بین ما دنیوی ها ارزش داره زیاد و برای اینه و همچنین عقل بوده که برای حضرت ارزش داشته وگرنه ثروت برای ما بیشتر ارزش داره که دنیوی است دیده ما و هم دنیا رو درش آورده در حدیث هم آخرت رو گنجانده حالا من احکام نمی دونم ولی طبق این حدیث چرا ارث زن دوبرابر مرد شده!!! خوب راحته دیگه نفهمید هنوز؟؟ فکر کن فکر کن بزار فکر کنه!آره چون ادب مردا نصف زناست!!!! حدیثه گفت دیگه برای سیر بالا گفتیم برای بالاها گفتیما که میراثی وجود ندارد جز ادب!خوب اونی که ارث از ارواح اجدادش میبره مرده که باید دوبرابر ببره دیگه چون ادب نداره و فحش میده دوبرابر زنا. بعد بگین شما زنا که مردا چرا اینطورین راست میگین زنا هم بی ادب شدن این زمونه شاید خوب!!حالا باز فکر کن شما تا ما بخوره به مغزمون قلم بزنیم ببینیم چه قدر گیر میکنیما روی این حدیث...

-------------------------------------------------------

نوع تفکر بدی که فکر شد روش و به دید من ناچیز میرسه و فکرمو از داخل مشغول کرد به اینکه حالا فکر کنم تقصیر همین جمله ای بود که عوض شد و من یه چیز دیگری نوشته بودم حالا دوباره یه چیز دیگری به ذهنم اومد من یه چیز دیگری نوشته بودم بعد دیدم نوشته که ((آقا میراثی وجود نداره جز ادب)) و فتنه از اینجا آب میخوره گموون نکنم این جمله ی من بود و یه چیز دیگری نوشته بودم که کش داده شد تا اینجا ولی چیزی که هست حالا داشتم میخوندم من این وجود نداره رو اول نه مطلق گرفتم از دید بالاترین ها بود و دید من نبود در صورتیکه این دید میگه نه که وجود نداره ارث بابات بلکه هست ولی باقی نمی ماند!! می فهمی؟؟ یعنی ثروت باقی نمی مانه ولی عقل هست تا قیامت آقا فقیری موقته ولی جهل ضریه میزنه و پات میمونه و سرنوشت بعد مرگتو میده آقا ارث تمام میشه ولی ادب از بابات به یاد میمونه آقا پشتیبان یه روز هست یه روز نیست ولی مشورت کنی در دسترسه...

baz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

تو چه میدانی اول مظلوم را...ما چه می دانیم؟؟؟ به راستی آنگاه که بین انس اول مظلوم نباشی تنها بلکه میان ملائک هم بله ما چه می دانیم مثل فیلم دیدن نیست که از مظلومیت کسی بگریم و تماشای فیلم نیست...

آنگاه که تمام درها بسته شود و همه حتی ملائک آسمان ها راضی باشند که امامشان پیششان آیند در آسمان ها و فرق سرشان شکافته شود مگر صف ملائک نبود پشت سر امامشان که نماز می خواند در آن صبح ننگین این است گوشه ای از مظلومیت آنگاه که راهی جز این شهادت نیست و گویا همه دست به دست هم داده اند ولی نه مظلومیت تنها در شهادتشان نبود کاش کسی راهنمایی ام می کرد.

چگونه است خدایا در دیگران زمان ها تو مامور داری برای حفظ مال برای حفظ جان اما ماموری و موکلی و فرشته ای نبود برای معصومترین انسان ها نه راهی جز این نبود؟ فرشته ها خسته شده بودند و دیگر نمی توانستند بهشت بسازند و ببینند آنگاه که اماممشان روی زمین نان جوین میخورد نه اصلا از بی امامی خسته شده بودند آنگاه که کسی نبود به فریادشان رسد.

esteghfar

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

نه یه موقعی هست که دکتر روانی دلش میسوزه برات که حالا احساس گناه میکنی یه قرصی بهت بده که مغزت مختل بشه نتونی اصلا فکر بکنی به گناهات (نخند!) ولی یه موقعی هست که آقا بالاخره ما دلمون باید چه طوری باشه احساس بکنیم همش نا امید باشیم درسته بعضی ها چشم ندارند ناامیدی و پریشانی و پزمردگی ما که اکثرا از مصیبت نباشه از گناه هست رو ببینند ولی خوب گناهه دیگه باید شسته بشه شوخی نیست خدا چرا عذاب میکنه به خاطر گناه دیگه هم باید گناه رو جدی بگیریم هم عذاب رو منم از موقعی که گناه که نه قرص میخورم آقا مختله وضع فکریمونااا یعنی یه موقعی بود چیزیم وسایلم که گم میشد پیدا میشد بعد یه مدتی زود خوشحال خندون خدا روشکر خدا میومد در متن زندگیم الان فرشته ها دارند روبروم خدمتم میکنن درسته نمی فهمم ظاهرا و قرارم نیست ولی برام خدا اهمیت نداره و شکرگزار نیستم و قلیلا تشکرون خلاصه بگذریم داشتیم میگفتیم اگه من به شما بگم ذکر استغفرالله رو تکرار کن شما ممکنه مثل من مغرور بشی به خودت و فریب بخوری که آقا مگه ما گناهی مونده مخصوصا توی این ماه ذکر بگو که فلان بشه آقا من کاری به اینا ندارم میگم که آقا باید دلمون بسوزه و جایی که میگن تو مجالس استغفرالله و الهی العفو آیا ما لااقل اگر توی تلوزیون که داریم میبینیمشون دستمون رو هم بالا نبریم توی دلمون باید العفو رو بگیم یا نه یعنی مغرور و خودفریب و بالا بگیریم خودمون رو یا نه تموم شده گناهامون خوب شما نگاه کنید باید همیشه حس استغفرالله در وجود ما باشه سند میخوای؟ دعای امام سجاد رو بخون و مغرور نباش به خودت که برای یک گناه اگر برای همون گناه تا آخر عمر خاک بخورم و خاکستر و انقدر نماز بخونم و سجده برم که کمرم خورد و خمیر بشه (حالا عبارتش یادم نیست دقیقا) مستحق بخشیده شدن همون یک گناه رو ندارم یعنی چه؟ یعنی باید همیشه به فکر بخشیده شدن باشی شاید خدا نخواست نبخشیدت البته خدا نامهربون نیست و تا خودت به خلق سخت نگیری و مردم آزار نباشی چیزی نمیشه ولی میگم مستحق نیستیم برای یک گناه که بخشیده شده هم و دیگه به یاد نداریم جای داره برای یه ی  دونه اش  یکی اش هم که شده تا آخر عمر استغفرالله بگیم دیگه نگم چند تا گناه کردیم و داریم چه میکنیم و عین خیالمونم نیست و افت میدونیم که بین اذکار ذکذ استغفرالله بگیم و دلمون نرم نیست و خودمونو بالا گرفته ایم و اینا...


fadre

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

و در این ماه مبارک و ضیافت اللهی خوبه که مردگان و مرضا و بیماران و فراموش شده ها و زندانی ها و سالمندان و اینا رو فراموش نکنیم برای طی طریقت سیر و سلوک خود و نزدیک شدن خود به خدا و کسانی که نیاز دارند رو که بهشون توجه و نگاه بشه وگرنه از جمله گناه کارهایی کردیم که با یاد صرفا خدا و نام بردن اسمش در نماز نزدیکی صورت نمیگیره اصلا خیلی ها به خدا کافر شدند ولی پیامبر مقدسشون رو ببر از جنس خودمونند وگرنه گفتیم بهشتیان می تونند و دلشون صافه که برای دیگران دعا کنند وگرنه جهنمی حاظر نیست جز خودش رو ببینه و گرفتاری های خودش و برای خودش حاظره جان ما رو هم فداش کنه فدای خودش...

adab4

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

روزه یعنی امید الان ساعت پنجه عصره و چندین بار گشنم شد ولی دیدم روز اولی روزه ام من که از روزه نخوردنشو یعنی جلوی خود گرفتن رو دوست دارم آخه وقتی جلوی خودمو میگرم و نمیخورم و دارم هر لحظه به خدا نزدیکتر و اجرم بیشتر میشه و قربم یعنی تا افطار بعد به خودم میگم خوب تو میتونی بهتر هم بشی تو نمیخوری و جلوی خودتو گرفتی همینطور میتونی عوض بشی و جلوی خودتو بگیری یا خودتو وفق به شرایط بهتر بدی یا بهتر تر بشی اصلا طبق روال و تغییر بدی خودتو نه طبق روال سابق مشیتت به این باشه که آدم قبلی باشی نه میتونم بهتر تر باشم و امید دارم به این و خودم که آمرزیده بشم نه مثل سابق پس یه فرصتی ایجاد شده گرچه با خوردن و نخوردن فهمیدم اینو ولی یه امیدی ایجاد شده بالاخره یه تلنگری هست در کار...

18 تیر 1392 & http://ali.bloglor.com/p49.html

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ما برگشتیم از مسافرت خونه و دیگه شیرازم ...

امروز به عبارتی یوم الشک بود و روزه بودم ئ ساعت 3 ظهر بیدار شدم برای نماز ظهر خوندن و داشتم نماز میخواندم که تو رکعت 3 و 4 شک کردم و باعث شد بنویسم که چه شده یه مرد بزرگی مثل آیت الله بهجت(ره) وقت خودش رو تلف کرده برای نوشتن احکام 3و 4 و شکیات یعنی اگه نمی نوشت ما بهشت نمی رفتیم یا اسلام در خطر می افتاد و عوض می شد نماز خوندن ما درسته اینا هست شاید ولی اینی که راه نشون می دن مراجع ما که اگه رکعت سوم و چهارم شک کردی تمام کن نمازو و یه نماز احتیاط یه رکعتی بخون این خودش نکته های زندگی داره که ما نمی فهمیم و دوست دارم بفهمم که چرا براش انقدر مهم بوده اگه میخواستن صرفا یه راه نشون بدن میگفتن آقا جهاد اقتصادی کن و دنبال سود بیشتر تر باش و شغل بهتر تا بعد مرگ اگه شده تمام نمازاتو برات بخرن و روزه هات نه نمیخوان صرفا یه راه نشون بدن و ماس مالی کنند بلکه یه رویه و سبک و قاعده ای است که جز عاشقان رب شاید ما نفهمیم که چرا براشون مهم بوده و نشستن بحث کردن و اجتهاد کردند...

اصلا سبک زندگی هم و قاعده ی زندگی کردن هم این احکام نشون نده ببین در مقابل خدا ایستادن و نماز خوندن چه سخته و مهمه که همه چیز رو باید فراموش کرد و خدا رو داشت که نشستن این احکام رو گفتند جدای از زندگی و قاعده هاش نه مثل ما سبک بشمارند و زورکی نماز بخونند و  گفتیم عاشقند وگرنه نمیخواسته بگه با زور هم شده یه طوری نماز بخون که قبول بشه قبولیش دست من و شما نیست که دست خداست و گفتیم اگه قبول بود می گفتن بروید پولدار شوید و نمازانون رو بعد مرگ بخرید و روزه هاتون رو تازه اونی که نماز میخونه احتیاطا میگن همین احکام باید مجتهد باشه که  برای مردگان بخونه و اینا حالا بماند میگم نمازشون هم درست میخونند اینا برای ما بعد مرگ و از نماز ما برای خودمونم بهتره و ثوابشم ممکنه از نماز ما بیشتر باشه اگه اینطوره که شما میگی...ولی نه یه نوع آدم شدن در کاره که این همه احکام رو بسط دادن و خودشون رو مواجه با مردمان بد و نفهم روزگار کردن و سوالاتشون مثل ما که نمی فهیم


bar

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شما در نظر بگیر الان دم در خانه تان یه خیابونی هست دیگه من جمع بشم با 20 هزار نفر دیگه که ازتون قدردانی کنیم که آقا مثلا شما یه صفت خوب که داری برای همون خوب شما حاظر نیستی هر بیای جلوی این همه آدم برای هر چی به خاطر خطر مشهوریت باشه به خاطر حسادت دیگران باشه به خاطر توی چشم باشه حالا در نظر یگیر ابی عبدالله باشه به جای من و لیاقت هم بخواد و جان شمام و زن و فرزند شمام در خطر باشه و غربالتون بکنند خوب معلومه نمیاد تو چشم اگه بخوان بکشنت چیز واضحیه که یه 20 هزار نفر بخوان بکشنتون!!! توی کربلا و بیابان واقعا باید خدا به داد برسد...


hast

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان ساعت 5 صبحه و داشتم تا حدود 3 و اینا چت میکردم در چتی میتی با موبایلم و اینا افکار رو که کنترل کردم توی ذهنشون اومده بود که این زن میخواد یعنی و یه پیشنهاد زبده ی نفسانی هم برای شهوت داشتم که هم به دردسرش بیشتر نمی ارزید هم خوب خدا رو قرار شد یاد کنیم ولی اول خدا رو یاد نکردم در ضمن گفتیدیم که قرص هم میخوریم و ضعیفه شهوت ما ولی بالاخره گناهه هر چی که هست و داشتم یاد می کردم به این فتنه ی شهوات که آقا پیرمرد شده از شهوات گذشته مظلوم شده توی سخنرانی که گذاشتم می گفتن اینو که پیر بشی ملائک احترامت میزارند اسیر دنیایی خلاصه همه چیز شده ولی بحث سر اینه که درجه داریم تا درجه یعنی شهوات جوانی جلوی زبده العارفین شدن پیرمرد رو گرفته پیرمردی که فرشتگان احترامش رو دارند یعنی پیرمرد داریم تا پیرمرد دیگه حالا که پیر شده اسیر دنیا گشته باید همشون عارف باشند ولی درجه بندی دارند یعنی مسئله سر اینه که مردی که موقع شهوات مانند من که امشب گفتم میگه لا حول ولا قوه الا بالله این توی دلش چی میگذره؟ ها؟این میگذره که شهواتش و قوه ی جنسی مرده بیشتر بشه یا نه شهوت بخوابه آقا فتنه هست سر این مسائل ما توی کودکی به خاطر شهوات زیاد به خاطر اینکه بخوابه میگفتیم حالا میبینیم اگه زن بگیریم برای که بیشتتر بشه ممکنه بگیم یعنی وضع خرابه یعنی فتنه است شهوت یعنی معلوم نیست بشه خداییش کرد و ارتباط الهی با شهوات زد با زن و خدا یعنی یاد پیرمرده که میخواد بمیره رو هم توش مونده دیگه نگم چیه این شهوت که کنترل همه چیز رو مخصوصا توی مردها گرفته زن که مشکلی نداره شهوت مرد هر چه قدرم باشه با زنش چیز میشه برای مرد خطرناکه که خداییت رو بگیره یا نه حالا ما قرص میخوریم زیاد کلاس میزاریم اگه گناه نکنیم فکر میکنیم بالاییم ولی معتاد شدیم به قرص و خلاصه باید در نظر گرفت که چه کاره ایم با شهوت و این شهوت بوده که مردان را خوار کرده و پیرمردشم نمی ارزه و مونده توش...

haghggh

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب یه مروری بکنیم بر احوالات

گفتیم ممکنه آب خوردن و نوشیدن به خاطر امام حسین(ع) بر کسی حروم بشه و حرام....

گفتیم آیت الله حائری فرموده بودند: یکی از علل گرفتاری به غرور این است که است که انسان پیش از این که نیت را ارزیابی کند عمل را ارزیابی می کند.

البته الان پیداش کردم و کامل می کنم... اما اینکه خدا زود گول میخوره توکل کنیم با نیت حالا ما فتنه داشتیم نمیشد فضامون مجرمانه بود قبلا نیتمون خالص بود تا حدی ولی گناهکار شناخته شده بودیم از در و همسایه و نزدیک و دور که میخوندند نامحرم ها حرف دلمون رو بد میشد لذا نیتمون رو خوردیم چون فتنه درست کرده بودند حسودها که ببین این فلان کاره استا ولی تو دل فلان میگه ولی گفتم خدا سریع الرضا است تو میخوای هر کاری بکنی بگو خدایا برای تو میکنم تو هم گناهام رو ببخش به همین راحتی توکل کردی و ترقی..

و اما گفتیم ما نمی دونیم از چی خلق شده ایم شاید ندونیم خوب خدا میگه نمی دونند اینا حالا امام زمان میتونه یه آدمی رو معجزه آسا خلق کنه از طرف خداو فتنه هم نشه؟ با دم دستگاهش؟ خوب عیسی خلق شد در شکم مادر گفتند پسر خداست!!! و معجزه ای که سید حسنی از امام زمان میخواد چیه؟ آیا مثلا گفتیم بهش میگه این حیوان را آدم کن؟؟ آیا میشود در قانون خداوند حیوان تبدیل به آدم بشود اگر میشود چگونه؟ اگر حیوانه پس چگونه انسانی شود گنهکار؟ مرده ؟ زنده؟ چه می گوید چه عقلی دارد؟ نه مثل اون شتره ها آخه پیامبرا اومدند نتونستند از ما انسان واقعی بسازند حالا ازحیوان انسان ساختن کار حضرت خضره..

horrr

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

لان داشتم دعا میخوندم که مادر بزرگه اومد قرص بده بعد نشست کنارم گفت الا بلند بخون و اینا مام آل یس رو بلند تموم و بعد رفتیم برای خوندن خود یس و به نکته ای برخورد کردم که هزار بار خوندم این یکی از نکاتش رو نگرفته بودم الان به ذهنم خطور اکرده است و اون این آیه است از مادر بزرگم هم پرسیدم گفت چه طور نمیدونن گفتم یعنی اینا رو نمی دونن گفت چطور نمی دونن!!!

((سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ))

((منزه است کسى که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین مى‏رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمى‏دانند!))

نکته رو نگرفتید هنوز؟؟ باشه بازش میکنم آقا وقتی خدا میگه از آنچه نمیدانند خلقشون کرده هنوزم نمی دونن و قدیمی نشده یعنی اگر من به شما بگم مثلا تخم پشه در خلقت شما بوده شما می فهمید مثال میزنم ولی یه چیزی است در خلقت که رازه یا ما تا 100000 سال آینده هم نمی فهمیم یا قرار نیست بفهمیم یا نمیشناسیم چیه یا چیزای دیگر...

point8

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم مرور می کردم مطالب قبلمو هم ظاهری و خواندن از رو و هم خطورات واردیه رو دیدیم که ناقصه مطلب یا میشه اضافه کرد

و اما درمورد توکل صحبت کردیم که اگه تقیه نمی کرد شاید میگفت راهرو گر صد هنر دارد توسل بایدش و توسل چون خدا خیلی ائمه رو دوست داره کاربردیه  و چون نوشتیم (و اما درمورد توکل) پس در مورد توکل حرف هم زدیم که آقا دعا بخون همی شما یا گفتیم ذکر بگویی و اینا بهانه است اما یه چیز یادم رفت در مورد توکل و اون اینه که گریه و زاری کنی اینم توکله دیگه و نشان اینه که سیم وصله و الکی نبوده که گریه کردی یه یادی و مایه ای در کاره که خیلی انسان رو ترقی میده گریه بر حسین یا بر گناه خویش که توصیه شده برای گناهان و خود خواستی گناه کنی بر امام حسین و حضرت اباالقضل(ع) گریه کن و احساسات خدا رو جریحه دار کن اتفاقا صحبی میخواستم گریه کنم درمورد کثافتکاریام شنیدم که ضعیف گفته شد دروغه و راست میگفت حسم دروغ بود بعد گفتم خدایا یعنی من بنده ی دروغگوی تو ام؟ یعنی منو نمیخوای؟ بعد از بالا گفتن برو پاشو پلنگ صورتی نگاه کن و در مورد پلنگ صورتی هم صحبت شده در فلوم و دیشب کارتونش رو گرفتم و قصد دارم انشالله تکه تکیه اش کنم بزارم در نت براتون که هر کی بهتر توضیح بده که چی شد این پلنگ صورتی و نکته زیاده ولی توضیح بدهد که چه گذشت پیش خودش برنده است حالا توضیحات شما که به من نمیرسه فضای نظردهی وبلاگ و غیره بسته ولی برنده ای شما از پیش.

 

 

 

و اما در مورد شکوفایی استعداد جوان ها صحبت شد و اینکه مهاجم ما دورگه ای است که از خارج اومده اینکه آقا نگفتیم در فوتبال استعداد ها کشف و شکوفا نمیشه  و جاهای دیگر شاید صحبت شد ولی ورزش مفید نه یا حتی در کاراته و اینا خودجوش اومده ولی الان عربیا میرن از کشورهای دیگه میارند و اینا هم برای پول میان و انگیزه ی مادی دارند ولی فضا برای خودجوشی کاراته و تکواندو و فوتبال نه حرفه ای است و از روی علاقه شروع شده و علاقه یه جا پایان داره در اقتصاد مقاومتی و فشارش که تموم میشه و جایی نرسیده و شکوفا نمیشه استعداد که باید اینجام پول خرج بشه برای استعداد بچه ها و نه مثل خارج به زور کاراته باز بسازند که از نظر روحی و خلقی و عملی از ما بیشتر بلد باشه اصلا کشتی ایران در حدش نیستند و نگاه کنی فوتبال کشور های عربی نسبت به جمعیتش خیلی شکوفا شده که از قطر با توجه به نسبت جمعیتی کمتری که نسبت به ما داره فوتبال ما شکست میخوره که نشان از اینه که ضعیف های ما استعدادشون شکوفا نشده وگرنه در حد ما نیستند اینا اندازه ی یه استان کوچک ما هم نیستند که در حق ما ظلم شده و استعدادمون و...

hasb

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب یه موضوع و کلاسی پیش اومد در کار و چشم و دل ما رو باز کرد که این کلاس های ریاضی و شیمی و اینا علمشون تا چه حد کاربردی است!!! بچه چی یاد میگیره و چه قدر مفیده براش خوب ما مجبور بوده ایم که پیشرفت کنیم و بریم درس بخونیم و ساختمان سازی و اینا هم هست علمش که کاربردی و تخصصی است ولی نمیگم به درد نمیخوره علم ریاضی و اینا میگم در حدش نیست یعنی باید کاربردی یاد بگیری و به این معنا نیست که عقب بمونیم الان جرات نمیکنه دولت طرحی که من فکر میکردم  خودم داده ام رو در فیلم 84 باید باشه که صحبت کردیم یا 85 نمی دونم خلاصه نه بودجه ش هست نه توکلش که یه سازمانی بالاخره باشه که علم یاد بده و تولید صادر و همه جیز توش باشه و هر روز یه ماشین و اتومبیل نو با طرح و ابتکار حتی سفارشی و مخ بچه ها و بزرگان رو بگیرند در دست بجه ها و کاربردی مثلا در بخش تجهیزات اتومبیل در این سازمان که مثل مدرسه و تحقیقاتی و همه چیز هست توش کار بشه و هرکس یه قسمت حرفه ای از اتومبیل رو در دسترسش باشه و زیادی پاس نکنه ترم های به دردنخور دیگری رو  و گفتیم این علم ها به درد نمیخوره و بودجه شم نیست و نیاز به پول زیاده برای این سازمان ولی خوب این نشد ولی طرح دیگه میگیم جدای از اون طرح که بچه آقا حالا که خواهرم رفت  شیراز سر درس این به ذهنم خطور کرد که این چیزارو بگویم که آقا این کلاسا گفتیم چه قدر مفیده؟درسته تا حدی پایه نیازه ولی الان دلسوز ترین  و البته شیطان هم هست ولی کاربردی ترین جایی که هدفمند دلسوز هست بر دانش آموختگان کشوری و لشکری که علم یاد بده و پیشرفت صورت بگیره حوزه است دلسوزیشو میگما که علم زندگی یاد میده و مفیده ولی علم تولیداتی دست حوزه نیست در زمان ما و حوزه زده کنارو دخالت نداره فعلا که هم خوبه که آدم شناسی اگر کار کنند ولی آقا این همه بچه میره سر درس و کلاس 4 تا فوش از روز پیشتر بیشتر یاد میگیره بر میگرده علمشم گفتیم که کاربردی و هدفمند و دلسوز و نمی دونم به درد بخور نیست ولی اگر عرفا بخوان در حوزه و بزرگان بخوان علم زندگانی مثلا که چه باید کرد در قبال بچه داری در قبال پدر ومادر وظیفه چیه علم عملی یاد بدهند و در اصطلاح آخوندان ،استاد پیدا کنیم برای طی سلوک اگر دلسوزانه مهارت زندگی که چه باید کرد با پدر و مادر چه باید آموخت که زندگی کنیم کنار زن و بچه (در مدارس میگم یاد بدهند دلسوزانه) خوب طلاق آمارش کم میشه الان نگاه کنید ما دچار چندگانگی زندگی هستیم علم به درد نخور یاد میگریم به جای علم مفید در مدارس الان نگاه کنید به کره  ی شمالی دین ندارند ولی اخلاق طلاق نگرفتن و جدایی و طرز و سبک زندگیشون از  ما به مراتب بیشتر و بهتره حالا ما نمیدونیم اسلامی زندگی کنیم اروپایی آمریکایی کره ای اصلا مشخص نیست آموزش که ندیده حالا انتگرال یاد گرفتی که گناه نکنی خوبه و بیکار نباشی ولی این انتگرال کمک کرد موبایل بسازی و عملی شد خوب نشد ذهن بچه الکی پر شده توی حوزه هم گفتیم محل فتنه است و شیطان جمعه اونجام و مرکز خطر و قرار نیست همه عالم بشوند بلکه یه عده خدا گقته و من همش مهارت دینی رو تاکید ندارم بلکه سبک زندگی در فیلم عوض میشه درست که گفتیم در مدارسم باید عوض بشه و کار بشه باید کتب عوض بشه حالا چند تا عنصر داریم به درک هر چی خوبه اگر کنجکاو باشی توی اینترنت پدر جد مطالب کتاب گفته شده و وقتتی اینترنت هست و صدا و سیما و ایناخودشون دانشگاه بزرگی هستند صداوسیما و اینترنت دیگه به من چه ایزوتوپ فلان و اول بشم تو کنکور و نمی دونم اربیتال و ایزوتوپ وو رقاابت چهارگزینه ای اصلا کنکور سیستمش به فناست و مال الان نیست و کارو خراب کرده که رقابت بر سر چی اصلا هوش به این چهارگزینه نیست که میدیم اگرم  علاقه هم داشته باشیم به درس کتاب ریده که بتونیم تو این وضع کار پیدا کنیم حالا که کار نیست چی یاد گرفتی هیچی توی مدارس میگما و یه خورده باید خرج کرد نظام عوض کرد نظام آموزشی به فکر کودک بود که ضرر میکنه و اینا و دلسوز بود البته حرفمو زدم فکر کنم.

 

اما درمورد جوانان آقا ما قوی نیستیم فوری هم از روی حس زنانگی و هم حس فرهنگی و حسادت کلا سیستم ما سانسور میکنه فضای جوانی رو به جای که روی اخلاق کار بشه به جای که نیروی کارآمد خرج کنه بیاد فرهنگ بسازه قرص میدهیم که شهوت نداشته باشم به جاش حالا شهوت فتنه است کار نداریم ولی فضای و ایجاد فضای جوان نباید سانسور بشه الان در زمینه ی فرهنگی خیلی ضعیفیم باید دولتی بیاد که آقا خودش دنبال بر طرف کردن کار اداری بنده باشه که نخوام پام تو جایی باز بشه که از صبح تا شب کارم نمیشه باید نیرو فرسته بیاد کار منو بکنه و خدمات بده حالا داشتیم درمورد بسته شدن فضا میگیم آقا درسته عده ای جوان هستند و کنجکاو و از نظر بدی فضای سایبری فیس بوک باید فیلتر باشه ولی باید انقدر قوی باشیم که این فرصتی که تمام کشورها از فیس بوک استفاده ی صحیح می کنند باز باشه برای مام انقدر قوی باشیم و با فرهنگ که دنبال خرابکاری سیاسی اجتماعی و یا فرهنگمون بالا باشه که بچه دنبال چیزای زشت نره ما باید قوی باشیم و فضا بچینیم نه سانسور کنیم نیرو نیست برای حمله باید فضا باز باشه من پریشب رفتم یه مجلسی از این جشن ها و پرشکوه بود و مردم جمع شده بودند خوب همین مجلس فضا رو باز میکنه حالا درسته عید بود نیمه شعبان ولی فضا رو باز میکنه و روزی الهی رو زیاد میکنه یکی میگه من بهتر از این مجریه بلدم و جوان فضاش باز میشه یکی میگه من بهتر میخونم یکی میگه من بهتر از مهمانان حرف می زنم خودش خود به خود فضا ایجاد میشه و جوان قلبش میزنه و دلش میخواد بیادجلو حالا مثال زدیم باید اگر حتی ضعیف کار میکنیم اول فضا رو نبندیم بر جوان که هیچکاری نکنه دوم ضعیف کار کردن بهتر از هیچکار نکردن هست  و رقابت می آفرینه و استعداد شکوفا میکنه ما با جوانان می جنگیم نمیزاریم اگه شعر بلدند خوانندگی کنند اگه فضای خوانندگی من فراهم بشه من اولش بد میخونم درست ولی چون فضا هست رشد می کنم حالا که ضعیفم هیچ کار نکنم؟؟ کارخونه نزنم حالا که پول ندارم و فضا بسته باشه؟ بله ژاپن یعنی از ما باهوشترند که انقدر پیشرفته اند؟ و زمین آتشفاشانی دارند که نمیشه چیزی کاشت درونش ولی فضا بازه حتی فضای گناه درونش که خوب  اخلاقی عقب می افتن ولی میگم بر جوان فضا بازه بیا هرکاری خواستی بکن.پس باید طوری فرهنگ رو پیاده کرد که مردم خودشون پلیس باشند و امر به معروف کنند و نهیش و جلوی راه جوان رو نباید سد کرد یا همش بدبین بود به جوانان پاک و ما و راه و فضاشون رو بست! !

درد

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

مثلا در بعضی از روایات هست که اگه فلان سوره رو بخونیم یا فلان کارها رو یه شهری که درش پر از حوری و اینا گیرمون میاد خوب حالا این غلامان و پسران و دختران چه اختیاری از خودشون دارند؟ می بینیم که معلومه که برای ما ساخته شدند کاری به عقلشون هم ندارم که کم و بیش باشد نسبت به ما خوب میگم مثلا حسادت و حسرتی ندارند در مقابل با و مقابله با بهشت برین یک انسانی که از بهشت برین ما (اگه رفتیم بهشت مثلا) بالاتر باشد نه هیچ حسادت و حسرتی هم ندارند و ذاتا برای ما آفریده شدند می تونیم بگیم از اعمال ما هستند ولی نه حساب دو دوتا چهارتا که آقا ما چقدر خوبیم نه حساب اونور خدایی، ریاضی و شیمی نیست و فیزیک و فیزیک برای این دنیا به درد میخوره حساباتش و شیمی تجزیه میشه و ریاضی هم دودوتاش چهارتا میشه ولی خدا بعضی موقع ها توی حساب وکتابش گناهان رو تبدیل به ثواب می کنه و حساب خدا باید نظر داد که سختره یا آسونتر ولی خوب داشتیم میگفتیم آقا این غلامان و فرشته هایی که در خدمت مان و احیانا حوری به خاطر حالا بگیم کار خوب ما که بعضی موقع ها گیرمی افتیم اون دنیا به خاطر حب به اهل بیت هرچی باشه مثلا این فرشته نشسته زورشم بیشتر از همه س ردت میکنه از این مرحله گویی برای تو بوده و یا سیم اتصال تو میشوند به معرفت ناب اسلامی و خدایی ما که از خودمون چیزی نداریم خلاصه یعنی منظورم اینه که ما که این غلامان و فرشته ها و حوری ها رو اسیر خودمون که نکرده ایم در بهشت برین کردیم؟ و اینا اختیارشون چقدره؟ خوب خسته نمیشن از دست ما؟ خودشون نمی خوان مثل ما بهشتی داشته باشند و مستقل باشند؟میبینی اصلا غیر ما در نظرشون نیست در بهشت و فکر خدمت به دیگران را و اصلا بهشت به اون معنایی که مستقلا برای ما ساخته شده برای اونا معنا نداره که برند مثل ما خوش باشند اونا از جنس ما نیستند و جهان بینی و هدفشون با ما که انسیم یا روزی انس بوده ایم فرق داره و ذاتا غلامند و ما رو درک می کنند ولی الان شاید ما نفهمیم چه طوریه وضعشون یا فکر نکرده باشیم و آشنا نباشیم و اینا ازخودشون چیزی ندارند انگار ذاتا گقتم برای ما خلق شده اند حالا آیا مام جزء کسانی هستیم که ذاتا برای ائمه خلق شده ایم؟ یا نه میخوایم بهشت داشته باشیم و جداگانه زندگی کنیم؟نوکر چی داره از خودش کی رو در نظر داره غیر اربابش خوب اکثرا که اینطوری نیستیم ادعا داریم اصلا آیا مانند غلامان بهشتی هستیم که اختیارمون الهی باشه یا دنبال حکومتیم. 

نانا

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما داریم تفاوت شهر و سیستم شما و اینجا (نه سیستم ما) رو بازگو می کنیم نه انتخابات شورا و روستا و این تفاوت میتونه جزئی باشه و راحت با خدا صورت بگیره با یه سلام دادن کوتاه و یه استغفار یا ترک دوری از نماز یا هرچیز کوچیک یا میتونه ریشه داشته باشه در اجتماع و اداره ی بابام مثلا وخودش.

توی سیستم ما توی شیراز که هستم فرق میکنه با اینجا نمی خوام برم تو شورا که رای جمع کنم و بدهید به من اصلا حداقل مدرکشو هم نداریم ولی حالا نمی دونم فضای خونه ما اینطوریه یا فضای شهر یا شما و نت و کلا در سیستم ما و زندگی رو می گویم که هدف وسیله رو توجیه می کنه من این جمله ((هدف وسیله رو توجیه میکنه)) رو شنیدیم از اینور و اونور ولی روش فکر نکردم و کاری نداشتم تا الان که بر زبانم اومد و میگویم... آقا کاش هدف توی زندگی ما و سیستمی که شما چیده اید هدف خوبی بود میگفتیم مثل غربه ولی هدفشم خوب نیست یه نوع سود زیاد مثلا چپاول نمی دونم سود بیش از حد و دزدی اینا همشون دلیل داره محسن جون برای اینا و سیستمشون و هدف مثلا حب لله که نیست چون وقتی محبت خدا نباشد هدف یه چیز دیگری است و دعوا سر یه مسئله ی دیگست توی تهران هم بدتر از شیراز و خلاصه همش سیستم روی بدبینی و جر و دعوا است به جای محبت لله و خدا رو هم گمونم می فروشیم و میخریم پی کارش اصلا خدا وسیله است در این سیستم نه هدف و مردم برای مقاصدشون و تبلیغات و هر کوفتی که شده اسم خدا رو میبرند و سیستم رو طوری چیده اید که اگر نماز هم بخونیم توی شیراز خدا آشکار نمیشه (شیطان و فتنه) اصلا خدا هدف نیست بندگی و اطاعت از خدا معنا ندارد اصلا به چه دلیل خم می شوی جلوی خدا آیا منفعت و سود مالی داره؟ (در سیستم شماها) دیگه از خاشع بودن من سوال نپرس که هیچی دیگه خاضع بودن خوبه خاشع بودن مبتلا همه میخوان در سیستم و شهر شما از هم جلو بزنند به هر قیمتی و چپاول کنند دزدی و گرانی توجیه داره براشون محسن جون! نمیشه محسن باور کن با این سیستم با اون نیت پاکی هم که داشته باشی ساخت باید گول زدن و مخ زنی بلد باشی و... هر چه قدرم شما خوب باشی سیستم خرابه و دعواست بر سر نپذیرفتن حق و اینا اصلا حق گم شده در سیستم شما  و مردم برای خدا کار نمی کنند مثل ژاپن فقط کار و کار و کار و تازه ناراضی هم هستند نسبت به مردم چین و ژاپن و بیشتر بمکیم از منافع کشور و اینا سیستمی که شما هم چیدین خدایی نیست مگر امام حسین  و یارانش شکست نخوردند ولی خدایی شد کار و پیروز نهایی و ماندگار خوب دیگه.

در سیستم شما نمیشه کار کرد و مردم رو به سمت خدا کشانید می دونی چرا که؟ چون به طرف خدا کشاندن در سیستم شما یعنی مثلا یه نوع همایشی در صورت خوب یا اصلا تبلیغ و پیام بازرگانی یا یه نوع مخ زنی یعنی رسیدن به منفعت و سود بیشتر و پول بیشتر یعنی فریب انگار در سیستم شما هر راهی که مونده باشه باقی که شاید به خدا برسیم بسته یا بستید (حالا دقیقا نمی دونم) و دعوا و فریب و همینایی که گفتم هست حالا به به سودش و پول بیشتر رسید فکر می کنی راضیه طمعش هم بیشتر شده در یک کلام برای پوچ تلاش و کار می کنی من نمیخواهم در سیستم شما هدر برم من میخواهم با بابابزرگم و مادر بزرگم باشم با جمعی ازمحبین خدا با جمعی از محبین الله سیستم شما در یک کلام سیستم فساد و دوریی و نیرنگ است و نوشته های من کهنه نابود و قربانی شهوات و هوس ها میشوند و مصرف و خدا دیگر نیست و معامله صورت نمیگره البته منم ضعیفم.

و در خانه ی ما هم سیستم مخ زنی همینگونه است که هر چه خدا خدا کنی خدا دورتر میشود و دورش میکنی و ارتباط برقرار نمیشه و سیم قحظه و قطع از بیخ یا باید فرار کنی چون مورد اتهام قرار می گیری مرا از بهشت کجا بردید و خرج کردید مانند کرم حلزون برای رسیدن به شهوات و لذات و طراوت موقت مانند یک هوس زود گذر خرج و تمام می شویم در سیستم شما حالا گهی نیستم ولی سیستم شما رو میگم و باید دوباره مصرف شد و در مغازه رفت و خریداری کرد و در این سیستم شما حاظر نیستی با خدا دوست بشی همین یه همایشی بزاریم برای افکار عمومی رو فریب بدهیم و اینا.

حالا توی سیستم الهی و اینجا چه خبره؟ اول مردم سردرگم نیستند و دعوا ندارند و مهر و محبت و صفا همین مهر ومحبتی که چشم دیدارش را نه مردم دارند نع دشمن در این سیستم همش من مطرح نیستم من فروتنم و نمازم را برای دیگران نمی خوانم و صرف کردن هوسی که خرج می شود کار و شغل من پخش محبت و عشق است نه دفاع و نمی دونم حمله و دعوا من نظامی نیستم و ارتش من خداست من سردرگم نیستم که باید چه کنم برای شما برای احیانا زنم یا شوهرم و هرکس من جای دارم در قلب خدا

nazd

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب الان مسافرت تشریف داریم یه مدت پیش پدر بزرگ و اینا و چیزی امروز مخم رو گرفته بود طمع کردم بگویم  چون به خودمم چیزی میرسه بالاخره و گفتم طمع کردم!!!

و اون اینطوری بزار بگم که نمیگم تناسخ مثلا درسته یا غلط شیعه می گوید امکان ندارد چون خودش شیعه می باشد وگرنه (بل هم اضل) یعنی تو مملکت کفر و همینجام اگه کافر باشیم نه شیعه رخ خواهد داد به  هر حال!!!

و اینکه میگه اول بزار بگم که خودمم تو فکر بودم مثل تمام بچه های ایرانی که بعد مرگ ما مثلا اگه کافر باشیم تبدیل به خر و گل و گوسفند خواهیم شد آیا یا خیر؟؟!!! می گفتم بابا ما الان هر جا دیدیم جیش نمیکنیم بعد حیوان بشویم بعد مرگ چی؟ یعنی شعوری داریم ما  عقلی داریم و همچنین باید تحقیق بشه که ما حیوان خواهیم شد یا خیر اینم  نمی دونم اگه بد و کافر باشیم ولی اگه شدیم یه بارم فوقش اشتباه کنیم بعد دیگه عقل داریم یا داشته ایم و موضوع سر همینه بعد دیدم که تناسخ یا حیوان شدن احتمالی ما بعد مرگ ممکنه رخ بده ولی به ما هم میسازه یعنی کیف میکنیم علف بخوریم و هوش از سرمون خواهد رفت اگر احتمالا حیوان شدیم و سگ مثلا وفا داره و اسب نجیبه و خصوصیت داره مسخ شدن رو هم نمیگیم پس چرا عقل ندارند؟؟ می بینی بهمون میسازه و کیف هم خواهیم کرد درست ولی خدا چی میگه؟؟ میگه که خداوند میگه (اولئک کلانعام بل هم اضل) یعنی آقا اینا حالا بعد مرگ بگیم چی بگیم؟؟ بگیم که آقا بعد مرگ اینا بل هم اضل هستند یعنی از حیوان هم بدتر یعنی گمراهتر  باید باشند چه برسه (اگه حیوان بشن خوبم هست)حیوان بشوند و شاید غرق بشوند که دیگه شعور نداشته باشند و عقل ! ! ! پس خدا که میگه بل هم اضل معنیش اینم شاید باشه و ما ازاول بشر ساخته شدیم ولی چی میشیم و اینا

ramz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیروز میخواستم برم پارکا ولی هر کاری کردم وبلاگم باز نشد که بریم پارک بیکار نباشیم بشینیم وبلاگ بخونیم حال کنیم واسه خودمون.

حالا من که مسولیت خاصی ندارم و مسول نیستم ولی کسی که مسئوله و مسءولیت داره اینکه آقا باید درکش کنند کسی که مسوولیت اینو پذیرفته باید درکش کنه الان شاید نه ولی کمتر از 100 سال دیگه حالا اجنه هم هستند ولی تا صحبت کردی یعنی میخوای بکنی صدای تنفست معلومه که میخوای چه بگی آهنگ داره صدای نفس کشیدن آهنگ که نه زبان داره این زبان برای طرفی که مسئولیت شما رو پذیرفته باید درک شدنی باشه و بگه که این الان مثلا میخواد اینو بگه ممکنه شما آهنگی رو بخونی و این سیستمش به قول معروف هنگ کنه که صدای تنفس شما و زبان یعنی زبان تنفس الان در چه زمینه ای است پس باید درک بشیم نه اینکه اگه درک نشدیم این زرنگ تشریف داریم نه طرف که مسئولیتت رو پذیرفته است آقای مسول میگه من درکش نمیکنم ما را به خیر واگذار میشی به بعدی بعد اونم همینطور(اونم احیانا زرنگتره و تیز تر و بدتر و کنجکاوتر بیا درستش کنم) اونم خلاصه نمیتونه آینده ی شما رو و زبان آهنگ وتنفس شما رو بپذیره البته انقدر هام مچل نیستند که نفهمند میگم باید دوطرفه بسازیم با هم انگاری!!! و درسته اسرار ما فاش میشه که فلان بستگی داره سیاستت چی باشه الان علم پیشرفت کرده مردم یه قرص میخورند میرن فضا همش روانپزشکی نیست که و صد البته بستگی داره سیاستت چی باشه الان بچه ها یه کاری روشون میشه که درک نشند و خیلی شیطون بازی درمیارن و چموش ولی سن ما که میرسه ما نیاز به پشتیبانی و دروک را داریم پیش خود پس فرشته ها روی من نمی کنند که تو امشب میخوای بخوابی دارند کنترلت میکنند از روی شعر و متنش نخونی ها فقط آهنگی رو دردلت بساز یا آهنگ مورد علاقه ت رو بدون شعر بخووون مثلا اینطوری یا آهنگ اختراع کن الکی شعرش هم نخون که کنترل میشی خوب حالا من بیکارم اینکار کنم؟ حالا یه آهنگی هم ساختیم کو ارکست؟ حالا ناشناخته ام موندیم کو خدا؟

tanz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه نکته ای رسیدم که برام حل نشده مسئله ش خوب از اینکه در دنیا ما اجازه داریم مانند حیوان لذت ببریم و بخشی از بخوش نفسانی ماست و جسمانی ما که همش روحانی باشیم حرفی نیست شاعر داشت میگفت و خواننده که گوش میدادم میگفت پیش آر پیاله را گفتم این پیاله چیه؟ میبینیم از ترک لذات شهوانی در احادیث زیاد صحبت شده و خیلی ایرانی باشیم میگیم لذات مشروع و صحبت از مشروع بودن و حلال بودن می کنیم ولی نکته میگه که آقا لذت بردن شهوانی از زن مثلا از لذت بردن از شراب مست کننده تر پس بدتره و عقل رو می بره و انسان رو از خود بی خود میکنه نکته میگه من نمیگم حالا هر چی شما به پیاله بگی بگو...این همه صحبت شده شهوات رو کنترل کنید بعد میبینی این همه بچه هم نتیجه ی رسوایی اخلاقی است پس ما اجازه داریم در برهه ای از زندگی و سال حیوان باشیم رسما ولی شراب چه؟آیا نجاست شراب بدتره یا بهتر از لذت حیوانی کدومش عقل رو بیشتر میبره و ضرر کدومش بدتر و بیشتره شما ممکنه بگی تا مدت زیادی با عرق مستیم تا لذت شهوانی ولی در نظر نگیری که بچه ی شما هم به دنیا آمده است دیگر...
ولی هر چی هست شاید شما بگی فرو رفتن مثلا فحش دادن هنگام برقراری رابطه ی جنسی است که بدتر از شرابه و گرنه شراب بخای نخای کارشو میکنه شاید شما بگی باید هنگام رابطه ی بین زن و شوهر ذکر خدا گفته بشه و جوان انقدر پاک باشه که زن میگیره با ذکر خدا جلو بره نه با خیال بد یا فحش مست مست شهوات بشود ولی من میگم پسر نوح چرا بد شد پس پس ایراد از ما نیست شاید بگی.

rend

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امشب رفته بودیم با بیرون بگردیم و گشت شبانگاهی داشتیم توی شیراز و مخصوصا چمران و اینا هم رفتیم اینکه سه نکته که دوتاش سوالی است در ذهنم موند و بود که مطرح کردم و به جایی هم نرسیدیم فقط مطرح شد دوتا سوالشو اگه اشتباه نکنم هنگام دعا توی ذهنم مونده بود و نکته ی اول میگه چرا برای اینکه تصادف نکنی توکل به خدا نمیکنی؟ میگم آخه میخوام رانندگیم خوب بشه و قوی تر بشم (انگار خدا نیستا!!!)

و اما سوال که دعا که میخوندم گفتمش که در دعای کمیل هم بودم که این فکر به ذهنم رسید اول نمیخوام بگم اسلام در بهشت ادامه خواهد داشت و لذات حیوانیه به کنار و اینا نه ازخیرش گذشتیم بی خبریم ولی شک نکن پدر و مادر مرحوم برای والدش دعا می کنند یا اصلا زبان حال دعا دارند در بهشت برزخی هم که شده و اصلا دعاکردن لذت داره و آدم کیف میکنه روحش تازه میشه و غذای روحه دیگه حالا اگه از ما روحمون باقی مونده باشه و بهشتی هم باشیم چه دعایی می کنیم؟؟ زبان حالمون چیه ؟ آیا بهشتیان و محشور شدگان با ابی عبدالله زبان حالشون دعای مثلا فرجه؟ یا دعای کمیل و توسل؟ یا نه دعاهای مخصوص دارند در بهشت

اما سوال دوم اینکه آقا اگر رفتیم بهشت این پروانه و حیوانات و احیانا زنبور اگه وجود خارجی داشته باشند این حیوانات آِیا عقل و شعورشون مثل حیوانات در دنیا ست یا نه عقل و شعورشون مثل ما آدم هاست و صحبت می کنند باهامون ؟و موقعی که حوصله داریم میان کنارمون؟ و هم صحبت میشند این حیوانات اگر شعور دارند آیا عقلشون میشه از ما بالاتر باشه و ما رو بازی بدند و سر کار بزارند و شوخی بکنند و مسخره کنند ما رو در بهشت؟ یا نه وضع طور دیگری است...اگه اینطوریه که چه بهشتیه خطرناکه برامون و سرزنش میشیم مثل رندی که با ما نمیخونه و بالاتره و ما در حدش نیستیم.