همینگونه ما آنها را (از خواب) برانگیختیم تا از یکدیگر سؤ ال کنند، یکی از آنها گفت چه مدت خوابیدید؟ آنها گفتند یکروز یا بخشی از یکروز (و چون درست نتوانستند مدت خوابشان را بدانند) گفتند پروردگارتان از مدت خوابتان آگاهتر است، اکنون یک نفر را با این سکهای که دارید به شهر بفرستید تا بنگرد کدامین نفر از آنها غذای پاکتری دارند، از آن مقداری برای روزی شما بیاورد، اما باید نهایت دقت را به خرج دهد و هیچ کس را از وضع شما آگاه نسازد. (۱۹
خوب دو روزه شروع کردم به خواندن سوره کهف و میخام یه کم درمورد این آیه در کلمات (بینهم) و (منهم) تفکر کنیم می فرماید ما آن ها را برانگیختیم تا از یکدیگر سوال کنند خوب داستان و فیلم اصحاب کهف رو دیده ایم ایشالا خوب این بینهم که از یکدیگر سوال کنند آیا مردم کافر عبرت بگیرند که مرده ها زنده میشن یا خود این افراد به برانگیخته شدن روز قیامت ایمان بیارن یا حتی اگر افسارم رو رها کنید میگم یا حضرت عیسی ع که زنده بوده مطمئن بشه با دیدن این افراد که بعد از سیصد و نه سال در غار بیدار شدن؟!!! گفتم حضرت عیسی مسیح زنده بوده و بااینکه گزارش کاراش و اخبارش هم به ما رسیده ولی تا حالا حکومتی تشکیل نداده حضرت مسیح و شاید مخاطب آیه ی قبل از این هم خود مسیح باشه چون پیامبر ما که حظور نداشتند اونوقت در زمان اصحاب کهف و مخاطب آیه ی قبلش چه پیامبر ما باشه چه مسیح فرقی نمیکنه آیه اینه
اگر به آنها نگاه میکردی) میپنداشتی بیدارند، در حالی که در خواب فرو رفته بودند، و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم (تا بدنشان سالم بماند) و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی میکرد) اگر به آنها نگاه میکردی فرار مینمودی، و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر میشد. (۱۸)
خوب حالا کار نداریم داشتیم میگفتیم آیا این چند نفر اصحاب کهف از خودشون بپرسند و یاد قیامت بیافتن یا مردمانی که واقعه ی معجزه آسای این افراد رو دیدن یقین بیارن یا حتی ما که قرآن میخونیم؟ خوب نکته اینه که خداوند میفرماید (منهم) یعنی از بین اون (بینهم) یعنی از بین اونایی که ایمان ندارند و منهم برمیگرده به بینهم یعنی از اون افرادی که ما این واقعه رو براشون سوال کردیم یعنی حتی بین اصحاب کهف هم افرادی بودند که یقین به برانگیخته شدن نداشتن چه برسه به مردم و ما لذا بین اصحاب کهف که مسیحی میخواستن بشن و حکومتشون خراب بود که مسیح ع نبود بینشون و اون موقع مسیحیان و خداپرستان رو میکشتند همونطور که توی فیلم مردان آنجلوس نشون میداد لذا بعضیاشون از حکومت خارج شده بودند و ایمان درست و حسابی نداشتن فقط علم داشتن و یقین نداشتن هنوز!!مثل ما که میدونیم آخرتی هست ولی هنوز ایمان نداریم وگرنه به حساب خودمون میرسیدیم و میترسیدیم اگه بخوایم کاری کنیم که گناه وبد باشه بلکه ما علم داریم چون همه و بزرگان میگن ولی هرکاری هم میکنیم پس بین اصحاب کهف آدم های عادی و عوام بودند بینشون که میدونستند خدایی هست حالا ولی راهنمای قوی ای نداشتند
دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۴ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
خوب پست قبل گفتیم بزرگان زیر نظرمون داشته باشند و افتخاریه واسه ما ولی یه نکته رو فراموش نکنیم که استاد شهریار میفرماید شعر وسط نخونین یعنی نباید اینا مزاحمشون شد که ۲۴ ساعته وقتشون رو تلف کنیم که ظلمه یعنی تو خانواده ی ما نه که باید پایینتر از خانواده ی مذهبی ما باشه و یه دکتر روانشناس که عقاید غربی داره بیاد نظارت کنه و نه برعکسش یه بزرگی که عرفانی است مزاحمش بشیم بلکه هم کفو هم باید باشیم و خدا تو قرآن میفرماید الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ و اینحا یعنی سیستم ما باید هم کفو باشیم نه هر شیطانی بخواد بیاد تو زندگی ما و هم اینکه اگه مرد بود خوبه یه زن نظارتش کنه شاید اینو هم معنی بده و اینطوری یه زن بهتر مثلا منو درک میکنه و من اورو و بهتر گول میخوریم برای خدا بهشتی شیم طبق آیه که خبیثات زن با خبیث مرد طرف باشه و بلعکس و نباید یه مومن رو گذاشت بیست و چهارساعته یه بی دین رو کنترل کنه مگر اینکه سیستم و خود طرف شیطان باشه که بخواد اذیتمون کنه
آیه ی بعدی این آیه است که ان الانسان لیطغی أن رءاه إستغنی از این آیه هم میشه نقش ابزاری تلوزیون رو دید که طرف توی تلوزیون باید حس إستغنی براش رخ ندهد یعنی وقتی نگاه کرد این نگاه میتونه دید ظاهری به خود به تلوزیون و کلا وضعیت اطراف باشه که همه چیز جوره و باید تلوزیون درست کار کنه و جلوه بدهذو برنامه بچینه که طرف حس استغنی توش رخ نده و میشه اینکارو کرد یعنی هم خودش مقصره هم ما و دیگرون پس باید دقت کنیم در وبلاگ وتلوزیون و این دستگاه ها که با توجه به دید طرف به وضعیت خاظر فتنه رخ نده طغیان کنند!
خوب داشتم سوره ی صافات میخوندم همینطوری دو آیه اش رو دیدم نکته داشت برامون اول آیه ی ۱۴۳ که درمورد حضرت یونس علیه السلام هست که می فرماید اگر از تسبیح کنندگان نبود تا قیام قیامت توی دل ماهی یا نهنگ می ماند خوب این آیات از ایمان طرف گذشته بلکه یقینیات و تقوا رو که از ایمان بالاتره رو نشون میده یعنی من ممکنه ایمانم داشته باشم و بشینم ذکر بگم بعد از گناه و یاد کنمدخدارو نه حضرت یونس جزء مسبیحین بوده یعنی پاک بوده و خداوندم خودش سبحان و پاکیزه است و می فرماید که جزء مسبحینه یعنی از ایمان رد کرده وگرنه میگفت جزء ذاکرینه نه بلکه خودشم پاک شده و ایمانش قویه و مثل ما نیست که گناه کنیم بعد وجدان درد بگیریم چند تا ذکر بگیم بلکه متقی بوده و به درجه ی مسبحین رسیده و اما آیه ی بعد هم که بین خداوند و جن نسبت میدن این هم از ایمان گذشته یعنی ممکنه شما و من ایمانم به خدا داریم ولی فضای جن رو نمیبینیم فکر میکنیم جنه که نمیبینیمش خدااست اصلا کفار که اکه جن و شیطان دور بشن ایمانشونم از دست میدن و یه آدم دیگه ای ممکنه بشن باذحالات مختلف نه این آیه نمیگه که شما علم نداری از روی هوس اشتباها گفتی جن و خدا مثلا نسبت دارن بلکه از روی ایمانت که در دلت مخفی است فضا رو نشناختی و جن رو هم نمیبینیم خلاصه تغییر روش میدیم یا چون خدا و جن دیدنی نیست اشتباه فضاشناسی میکنیم نه اشتباه علمی که نیاز به ایمان داره تا خود خدارو صدا بزنیم و بفهمیم که شیاطین دستمون ننداختن و خدایی نکرده به جای خداوند شیطان پرست یا جن رو داریم میپرستیم حتی نمازم میخونیم میگیم خدا توجه نداره حالا نگو جنه نیستش و اشتباه گرفتیم حتی اونایی که ادعاشون میشه و بزرگند!!!خلاصه فرق بین خودجن و پیام نا معتبرشون رو با فرشتگان و پیام الهامیشون و خدا هم که هست همیشه رو درک و بشناسیم!!!
جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
البته این قبول دارم که در سیاست نیست که بخوایم سوء استفاده کنیم و به نفع خودمون رای صادر و مخ ها روان زده بشوند بلکه وقتی قرآن میخوتیم یا نهج البلاغه باید بدونیم و بشناسیم که حضرت امام علی (ع) دارند اینک درمورد چه فضایی صحبت می نمایند و کارشناسی کنیم و مصداق بیاریم یا فضا رو بدونیم که در چه حالتی و جامعه مثلا به کجا کشیده شده که خطبه های نهج البلاغه در اون شرایط مثلا کوبنده بوده خوب توی اخبار که این چیزا رو نمیگن و فضا رو شما باید خودت تشخیص بدی ولی یه نوع علم و خبره شدن همینه که درست فضا رو تشخیص و بشناسیم و مصداق بیاریم بدون غرض نفسانی و سیاسی حالا من دیروز بود گمونم که داشتم مقدار کمی نهج البلاعه رو میخوندم و میخواستم تشخیص بدم که چه اتفاقی رخ داده و فضا چگونه بوده مثلا فضای فتنه چگونه بوده که اماممون اون خطبه رو فرموده اند لذا نتونستم مصداق بیارم و شرایط اون رمان یا زمان الان رو منطبق بدم و یه خواننده ی معمولی بودم ولی الانم داشتم قرآن میخوندم باز خداوند یه فضاهایی میسازه که توجه کنید به آیه:
و نابینا و بینا یکسان نیستند (۱۹)
وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ ﴿۱۹﴾
و نه تیرگیها و روشنایى (۲۰)
وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿۲۰﴾
خوب حالا باید فضا رو بشناسیم این دو آیه از سوره ی فاطر هست خداوند خودش مثالی میزنه ما باید مصداق رو فکر کنیم که بله در تاریکی ما خعلی کارها رو نمیتونیم بکنیم ولی در روشنایی چرا میشه یا مثلا در تاریکی ما میترسیم ولی در روشنایی ممکنه نترسیم در تاریکی در خطر ممکنه باشیم چون نمی بینیم ولی در روشنایی میبینیم و خلاصه از این دست مصداق ها روش فکر کنیم خوبه البته ما تاریکی دنیوی و ظاهری که مثلا لامپ خاموش باشه رو گفتیم و تاریکی های نفس و درون که کارشناس باید صحبت کنه و نور الهی فرف داره با نور لامپی که ما میبینیم مثلا شما سوار ماشین شدی میبنی که دو نفر مختلف ممکنه اگه جا باشه در دوجای مختلف ماشین رو کنار خیابون پارک کنند خوب خودشون نورانیت رو تشخیص میدن که اینجا بهتره و نظرشون با ما یا با همدیگه فرق داره این یه نوع نورانیت ظاهری بود که نباید بخشنامه کرد که آقا شما باید حتما حتما اینطوری باشی خوب هرکه یه طور راحته وهدایت میشه و تشخیصش دست من و شما نیست بستگی به حالات خودش داره
چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۳ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
خوب سیاحتی داشتیم به حرم اهل بیت باز که سه تا چیز فکرمو مغشول کرد یعنی مشغول دوتاش در مسیر حرم یکی هم در حرم موقع قرآن خوندم الانم تازه برگشتم خونه شوخی شوخی آیه ی قرآن ساختم این آیه( ومن المومنین الذین جاهدوا فی سبیل الله امواتا) البته شوخی که گفتم بخندیم خلاصه ی مطلب آقا ما تو راه رفتن به سمت حرم تو اتوبوس یه بیمارستانی دیدم که انگار تعطیل بود و درش بسته ظاهرا خلاصه مام کمبود بیمارستان داریم و کم ساخته میشه البته همینطوری پیش خودم برآورد میکنم که اول انقلاب که جمعیت بیشتر شد بیمارستان ساختن بیشتر شد و الان بحرانی است که با اینکه جامعه به تعادل رسیده گرچه امراض بیشتر شدن ولی آقا چرا نمیشه راحت بیمارستان ساخت؟ شغل خا اضافی دولتی و امنیتی ای که برای ساخت میخوان چپاول کنن عرصه روتنگ کرده تا جایی که خیرین که دوست دارنذآجر بنای مسجد رو خودشون یه چندتایی بچینن اگر حتی پولشم داشته باشن و تحویل دولت محترمه بدن امید نیست که با این بحران امنیتی کار ساخت مسجد و بیمارستان ساخته بشه ببین سیاستمون تا کجا رشد داشته پس به نظر بنده باید یه موسسه باشه که بسازه و تمام کنه کارو نه که برای ساخت وساز به هزارتا جا باج بدی آخرم تو کارت گیر بکنی که بخوای برای چپاول و شغل های دزدی پول زیاد و الکی بپردازی و اون چیزی هم که میخوای در نهایت ممکن هم نباشه و بگن برو بسوز و بساز وشکر خدا کن و کلاتو هوا بانداز این یک
دوم در راه برگشت از حرم به خانه نمیدونم چی شد که یاد بچگی ها و ایام مدرسه کردم که آقا نباید شما حالا اگه دیدی بچه هه در مسایل خارج از تربیتی اش که در آینده تاثیر داره ولی نباید دیگه گیر بدی که آقا عجب و ریا و تکبر وحسد نداشته باش بچه تا یه سنی در وجودشه چیزی که همیشه گیر بهم میدادن تا اینکه فیلم گرفتم و رقصیدم ودیدن نه بابا این یعنی من خودمونیه حتی نباید انتظار معصومیت داشت گرچه حرف گنده بزنه بچه آخوند عارف پیر که نیست همونام تو پیری ممکنه هنوز کبر داشته باصن خعلی سخته ولی در کودکی جز برنامه زندگی یارو است اگر نداشته باشه مشکله نه که حالا چی ولی در مسایل تربیتی اگر بچه دزد به بتربیاد برای آینده ش بده اگر دروغ بگه بده ولی اگه اذیت کنه و شوخی خوب همه ی بچهذهای شاد ومتعادل تا حدی باید داشته باشن ولی گناه نه.
سوم این آیه است که در حرم دلم کشید سوره نوح بخونم و دقایق زیادی رو در همون اوایل سوره تفکر کردم ونتیجه ی مطلوب نگرفتم در آیه چهار نوح ولی فهمیدم که اگه گناهمون بخشیده بشه این زیاد شدن عمر هم ممکنه اجل به تاخیر بیافته بعد دیگه زیاد شدن عمر خوبه نه که بد باشه در حال طبیعی برای گنهکاران مخصوصا گرچه آیت الله بهجت غیر از اینوکه عرض میکنم فرموده اند و من اشتباه تحلیل کردم ایشون میگن بعد از مرگ گنهکاران و مومنان میگن ای کاش زودتر اومده بودیم این دنیا و مرده بودیم البته عبارتش رو دقیق یادم نیست ایشون چی گفتن لذا اینوهم فهمیدم که وقتی خدا به فرشته ها دستور گرفتن اجل مارو داد دیگه حرف خدا یکیه و در حکومت فرشتگان که حکم صدر بشه برای اجل در حین زمانی خاص رکود وبازگشت نیست ولی الان چرا البته از کجا دانی شاید اجل ما هم رسیده باشه خود دانی و در آخر آیه میفرماید اگر بدانید نه خدا جون مادنمیدونستیم توکه گفتی یاد گرفتیم ومتذکر وبافهم شدیم وعبرت گرفتیم که توبهدکنیم در آیه ی قبل هم فرموده برای گناه چه کنیم.
خوب هوس کردم امشبی یه کم قرآن گوش بدهم اما قبل از اینکه نکته مو بگم چیزی توی دلم بودش که مثلا سیاست هر دوره ای فرق میکنه و دل ها ممکنه زنگ بزنه و یا اسیر بشویم و راه هارو می بندن بر ما یا هم یه عده چشمشون به ما هست که مشهور نشویم و دوستمون دارن یا یه عده چشمشون به ماست که کارهای ما اون ارزشش رو نداره یا داره به هر حال سیاست عوض میشه و ما که بیکاریم و یا روحانیون که انتظار بالاست و سر کار خاصی اگر نروند خلاصه به طریقی که بزرگات میخوان انتظار بالا میره یه مرتبه ما دلمون میگیره میرفصیم برای شما و نورانی میشویم با این کار یا مثلا تو دلمون خدا روزی میده دلمون میگیره اگه این مطالب رو ننویسیم و خلاصه یه موقع باید شعر گفت تا سبک شی یه موقه ای هم دیدیم مثل امروز باید تقاشی بکشم براتون چون دلم گرفته بود البته تصویر خاص قبلیه ای نبود ولی راه ها بسته بود و تکراری شده بودیم به دنبال نوریم خلاصه وقتی بیکار نباشی و یا انتظارات بالا بره از شما و یا از خدا حوائج داشته باشی میبینی که نمازت نورانی تره تا ایتکه اصلا توکل نکنی و از خدا چیزی نخای من امروز شانسکی هدایت شدم یه نقاشی کشیدم بعد اذان گفتن تو نماز چون هدف داشتم و بیکار نبودم و راهی بود که باز گذاشته باشن و بشه کار کرد تو نمازم نورانی تر شده بود!!! و حالم عوض شد و حال داشتم که ذکر بگم چون دغدغه ی نقاشی کشیدن و گذاشتن برای شما داشتم و هدف خاص که از خدا چیزی بخام لذا اینو میگم که باید استاد هدایتمون کنه که الان شما چه باید بکنی که در راه الهی سبیل و راه درست رو نشون بده تا انجام بدیم و نورانی بشیم و از غم وبار مسولیت در بیایم لذا استعدادت رو باید بشناسی و ما بیشتر کارهایی که میکنیم ماشینی نیست بلکه هنری است و شغل هنری که ثابت نباشه تعدادش کمه و خسته کننده میشه یه موقع خوانندگی میکنیم یه موقع میرقصیم یه موقع شعر میگیم یه موقع ورزش و فوتبال حتی یه موقع درس میدیم برای خودمون یه موقع عکس میگیریم از خودمون اینا آدم رو سبک میکنه و راه هارو گفتم میبندن شیاطین یا انتظارها بالا میره از ما و تکراری میشیم یا طرف عاشقه باید یه کاری کرد تا دلنگرون نباشه که به فکرش نیستیم حالا کی باشه هم خدا میدونه فضای انترنته نکته ی دومی هم که اتفاقی خارج از مسایل بهش فکر میکردم به جز این اسارت ما درخانه که باید راه جدید بریم و مطلب جدید بگیم این بود که سیاست هم فرق داره یعنی یه موقع مملکت دست یه عده ی جبهه ای بود بعد فیلم لیلی با من است رو میساختن که داشت خشکی مقدسی میشد و مملکت میرفت و رزق و روزی زمان خودش بود الان دیگه در زمان ما این فیلم رو نمیتونن فیلمنامه ش کنند و بسازند که طرف از جبهه بترسه و فرار کنه بلکه الان باید برعکس شجاعت و دلاوری رو در فیلم نشون داد که بیان در صحنه ی نبرد بچه ها یعنی سیاست راه هم فرق میکنه الان سیاست ما شده رقاصی مثلا و ده سال پیش این نبوده حتی چتد سال پیش!!
خلاصه بریم سراغ مطلبمون امیدوارم دلتون نگیره و به مطالب من عادت نکنید که مجبور بشم از راه های دیگه مشتری و شما رو جلب کنم چون بالاخره اگه دل شما بگیره رو منم تاثیر داره و اسیر میشم و بگذریم آقا ما امروز باز دیدیم راه بسته است و دلمون نمیکشه کارهای همیشگی بکنیم و باید قفل بشکنیم اولش یه کم قرآن خوندم شیاطین سکته شون زد و انتظار نداشتن همراهان که صوت عجیب و بلند من برنامه شون رو بهم بزنه یعنی هدفم همینه که طرف که تو رو شناخته و اسیرت کرده رو بریزی بهم لذا الان اصلا برنامه برامون نیمسازند از پیش و حرفی نداره دکترروان پزشگ چون میدونه به حول قوه ی الهی خارج از پیشبینی و برنامه ش که اسیر کردن و شناخت من باشه رفتار میکنم و حال هم میکنم که برخلاف گفته اش یه آدم دیگه ای باشم لذا گفتم دیدم اگه بشینم کلیپ هامو مثلا بخونم نه حال جمعی اجازه میده و تبلتم هم خراب شده و باید با لبتاپ بیام بالا رفته تعمیرگاه به دعای شما نیاز داره خلاصه دیدیم بهتره کلیپ نگاه نکنیم تو اوقات درخانه ونمیچسبه و منم بیشتر سرم تو کارای خودمه و وبلاگ خوندن هم چنگی به دل نمیزد خوابم هم نمیومد با اینکه قرصام رو خوردم و منم همیشه به عنوان یه تهدید میشناختنم و هنوزم که کارام خطرناکه و به روان دیگران آُسیب میرنه درصورتیکه یه عده این وسط دارن گولشون میزنن و کار من نیست و فکرارو خراب میکنن ما که فیلم از خودمون گرفتیم مهربانانه تر شد دیدشون وگرنه قلم وبلاگ نویسی من که جر و دعوا نیست که یه طور دیگه خونده میشد و طبل جنگ و هشدار و اینا میدن و هرچی جنایت میشه رو به ما ربط تا جایی که فکر کردن ما داریم دیوونه میکنیم فرستادنمون تیمارستان یعنی میگم زنگ هشدار دادن جاسوسان که جاسوسی میکردن نه اینکه حالا هرکی از فیلتر رد شد باید بره تیمارستان و عقیم بشه چون حالا یه وبلاگی هم داره و از فیلترم رد شده که این ظلمی بوده که ضعیف بودن حالا هم که مارو برخلاف گذشته که جدی میگرفتن حالا که فیلم گذاشتیم و کلیپ ها بیشتر مسئله سیاسی و طنز شده و در سیاست هم خوب فریب افکار در نوع بدش وجود داره
باز بگذریم اینکه آقا کاش اول نکته رو میگفتیم نکته ی قرآن این آِیه ی 58 فرقان هست که گوش دادم چندی پیش این جمله رو نگاه کنید(و همین بس که او از گناهان بنده اش با خبر است) خوب نمیدونم روانشناسانه بحث بشه با چه علمی صحبت باید کرد یعنی ما همه گنهکاریم و بدون اینو و کافیه بدونی که خدا گناهاتو میدونه این اولا کافی برای ما رو در نظر گرفتم که من بدونم یه موقعی برای عظمت خداست که خدا عظیم است پس کافیه بدونیم و با خبره و اگر بدانیم ممگنه یه فرجی بشه درست؟چه جیز کافیه داشتم فکر میکردم به عبارت (کفی به) که این به( کفی به) اینکه ما بدونیم که خدا آگاهه بسه؟ یا نه این (کفی به) برمیگرده به ما گنهکاران و بندگان که آقا شما اگر میخوای کافی باشه و گناهات بخشیده بشه باید از راهش وارد بشوی و راه رو این (به) نشون میده و (به) برمیگرده به نظر من به اول آیه که باید توکل کنیم به خدایی که هرگز نمیمرد و تسبیح و حمد کنیم خدا رو برای گناهان و دکر بگیم یعنی هم راه رو نشون داد خدا به کفی به هم چیزای دیگری مثلا در روانشناسی بحث میشه که (به)بر گرده اینبار به خدا که بله خدا هم باخبره پس هم راه رو نشون داد هم برداشت دیگری میشه کرد که حالا که با خبره همینم کافیه برای بندگان البته من تفسیر باز نکردم فقط برام جالب بود راه رو نشون داد و اگر ختی مقصود اول آیه نبود هم و روانشناسانه بحث کرد اونم درسته برای شناسایی خدا که همینقدرم که خدا از گناه ما با خبر باشه بسته دیگه هیچی پس که دقیقا حالا من نتونستم برداشت روانی رو بگم از آِیه و باید مراجعه هم کرد به تفسیر گه بهویی شد داشتم قرآن گوش میدادم و تمیدوتستم چه کنم یهویی شد.
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
بچه ها یه سری رو کشف کردم که اگه بگم ما که نفهمیم خعلی تعجبم برد و تعجب می کنیم و هنوز زوده که خعلی مخلوط بشم و بخوام راز امام زمان رو باز کنم ولی امروز روز عرفه بود و من دعای صحیفه رو باز کردم و دعای مخصوص روز عرفه رو که میشه دعای شماره چهل و هفت رو خوندم و رازی رو کشف کردم شاید پنج بار یادم و ذهنم به جاهایی رفت و دقیقا زندگی خصوصیم و فکرم با دعا همراه شد انگار از قبل برنامه ریختن یه موقه هست حرف دله ماست ولی این دفعه هم حرف دلم بود این جملات درجاهایی هم به قسمتی از راز دلم که هیچکسم ربطی نداشت و اطلاع خاصی یه جا مثلا گیر کرده بودم اینطوری بود و یکی از همین رازها و تجسماتی که پیش اومد باعث شد چیزی بفهمم و تجسم کردم بزرگی رو تو حرم گفتم آیا امام زمان هم به حرم ما میرود بعد گفتم تو ذهن حین دعا و سریع از خاطرم گذشت که امام زمان (عج) متلازمان و ندیمان و همراهانی دارند که دوستن با هم و همراهشونند یعنی اجازه دارن همراهشون بگردن البته اختصاصی و تنها هم مردم ممکنه ببینند ولی مثلا اگر برن حرم خعلی ها ایشون رو میشناسند و از ما نزدیکترن این به ذهنم خورد بعد داشتم دعای عرفه امام سجاد (ع) رو که میخوندم ربط داشت و مخاطب انگار امام زمان بود و این راز رو ما کشف کردیم و کلی روانشناسی میشه کرد که یاران خاص امام زمان چطوری اند و چی از امامشون میخوان و مشکلشون چیه و درخواستشون و حرفشون با پادشاه عالمیان چیه و از شاه چی میخان و داریم از خدا و جانشینش خواسته هایی داریم در این دعا و عجیبه که من مخصوصا آخرای دعا متوجه شدم دیدم که انگار با یه شخص که دیده میشه و انسانه و کیف بشره داریم حرف میزنیم و خودمونیه و کمتر اسم پروردگار به نسبت دعاهای دیگه برده میشه که اگه برده هم شد امام زمان جانشین خداست و روز عرفه هست و توجه کنیم امام زمان در عرفاته و محض وجود و دعای خاص ایشونه که این روز مهمه و این دعای اختصاصی در صحیفه اومده یعنی این دعای صحیفه که برای امروز تنها نیست بلکه کلی درد دل داریم با امام زمان که من تعجب میکردم که چطور برای این یه روز همچین دعای طولانی هست درصحیفه که فهمیدم برای روز خاصی نیست برای امام خاصی است و شناختنش و من تعجب میکردم که چرا دردعاها کمتر امام زمان مشهود شده و ما چه کنیم در این زمانه حالا شما برید این دعا رو بخونید و توجه کنید که منم همین امروز فهمیدم و جملاتی بود که ضایع بود که امام زمانه در دعا که حال شرح و توضیح ندارم و در آخر دعا اسم رب عالمین میاد و میخاد که جهت خشنودی وجه تو در حج و عمره باقی عمرمون باشه که آقا امام زمان وجه الله است و حتی خود رب هم به معنای مربی و پرورش دهنده است و جز خدا هم معنی میده!!
دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۴۱ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
همین دیروز توی حرم مهمان برادرشون مهمان آقا بودیم و خوش گذشت بعد دیگه امروز آقا رو تجسم کردم چند دقه پیش که یه آیه ای که به درد وبلاگم بخوره برسه!!! اولش که گفتن قرآن کارتو چیز میکنه میسازه و جور میکنه و اینا و هم تو دلم چک کردم مسجد رفتن بود که من یه مدته نرفته ام متعصفانه بابام هم میگه بهم که یه گروه زیر دستمه بیا بریم مسجد تا کامپیوتر بدم دستت منم از مسجد خاطره ی بد دارم تو اون مسجد خونه قبلی بسیج نداشتیم و انصافا ولی به جاش کارای فرهنگی میکردیم حالا من که کاری نداشتم خلاصه دعوا شد و روحانی متولی مسجد رو بردند بچه ها رو هم کتک زدن خوب دو طرف اشتباه کردن خلاصه شما این آیه رو در نظر بگیر که مثلا من بسیجی بشوم انشالا ولی برنامه ی سخنراانی یا لباسم آماده نباشه یا دلم نخواد برم یه گناهی کردم روم نمیشه میخوام با خدا تنها باشم اگه به بهانه ی بسیج در مسجد جلوی منو بگیرند و گیر بدن هرچند کار فرهنگی بالایی است موشکل داره عزیز چون مسجد اول خانه ی خداست
این آیه هم آیه ی 114 سوره ی بقره راستی به بابام گفتم اگه بیام مسجد بسیج میکننم رئیس تو!! هخخخ آقا نخند عذاب خطرناکیه در دنیا و آخرتا ما که نباید برای رفتن به مسجد با کسی بسازیم هماهنگ بشیم بلکه یاد خداست و گرفتاری داریم و الحق نوره تو مسجد و خیلی هم خوب ولی نباید گرفتاری داشته باشه که.
.کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او
جلوگیرى کرد و سعى در ویرانى آنها نمود؟! شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد
این (کانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنیا (فقط)رسوایى است و در سراى دیگر،
عذاب عظیم (الهى)!! (114)
بله درسته دستور آقاست که باید محل فرهنگی و کانون اینا باشه بله من نمیدونم ولی یه روضه ای چیزث بزارید صدتای اینچیزا جواب میده بس کنید آقای من انگار برای همه برنامه دارن بله اونموقع بحران بود ولی آیا طرح اقتصادی بسیج شکست نخورد که مردم جمع بشن مثله ایام جنگ پس چیچی میگین دارن مردم مردمو چپاول میکنن دولت مردم رو مردم هم مردم رو حالا بهتر شد میگم از راه صحیحش درست نشده بود امید هم نبود معلوم نمیشد کمک مردمی بسیجی در راه حق خرج شه یا چپاول گروهک ها ی مفرطانه و برنامه های چپاول های بی بازده هشون آیا اینه حکومت علی وار؟تو فیلم امام علی اینجوری بود و اینطوری درست نمیشه تا زور و سلطه سلاطین در مسجد ها باشه که مثلا فرمانده هم حتی زنگ بزنه به مای نوکر که بیا نماز بخون برنامه بسیج هم کاریت نداره اینا کافی نیست مگه مهر خدا جز از محبت اوست مگه اشک دست خودمونه اشک خودش میاد خنده کار خداست نه زور یه عده که برامون برنامه دارن و ولی امر یه عده شدن در مساجدشون نه خانه ی خدا
يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
الان داشتم آهنگ گوش میدادم دیدم چند روز پیش گفتیم لااقل اگه حال هم نداریم قرآن گوش بدهیم که اگه از قرآن دور شیم و هرروز نریم سراغش باختیم ولی قبلش یه چی بگم که درسته بعضی وقتا من اینجا روزی خداوندی و ائمتی دارم و تخسیر من نیست که می نویسم دل شما پاکه که هستین ولی قرار نیست من هرچه در زندگی در خانه میکنم جزء اون روزی ها باشه و قرار نیست که شما برنامه تو به سیستم جاسوسی من ربط بدی و توسط من اسیر ومنم سرگشته شوم نه بشین قرآن گوش بده و آزاد باش این یک دوم اینکه بله قرآن خوندن مزایایی داره و گوش دادن هم مزایای دیگر نگاه کردن به خط قرآن هم مزایای خاص خودشو و حفظ کردن هم چیزی داره که اون ها ندارن ینی هرگلی یه بویی داره نگو این روش بده پس و قانع باش واما یه روشی هم غریزتا یاد گرفتم همین الان که قرآن گوش میدادم از روی متنش هم نگاه کردم و همراه یا بعدش یا قبلش که صدا پخش بشه منم خوندم بلند از روش ینی اولش فقط گوش میدادم بعد اینجوری شاید برای اولین باره که اینکارو کردم و نکته اینکه شما گوش بدهی یه چیزایی میفهمی که اگر از روش دردل بخونی ممکنه نفهمی و اگر بلند بخونی و صدات بیرون بیاد هم ممکنه از صدای خودت که معلوم نیست به کجا وصله نکته ای رو بگیری ینی من پیش اومده که حال داشتم و صدام قشنگ بود بعد از نوع صدام نکته ای رو گرفتم که در زمانی که چندین بار سوره ی یس رو خوندم چون اینبار لحنم دست خودم نبود نکته ای جدید پیدا کردم و حتی نوشتمش هم براتون لذا در درس خوندن هم باید شیوه ها رو بلد باشی تا حفظ کنی چون بیشتر حفظیه تا بره تو مخت و سرامتحان نکته رو بفهمی لذا الان شما قبل از قرآن بخونه یه نگاه بانداز و توجه کن ممکنه یه معنی خاصی بفهمی بعد که اون قاری با صدای خودش خوند میگی عه نه منظور یه چیز دیگه بود چون لحنش یه طوریه بعد که خودت صدات درومد یعنی بلند خوندی هم ممکنه با عالم بالا وصل باشی و باز یه چیز دیگه بفهمی و عمدتا که به سراغش میریم کتاب خدارو معنای مختلفی در آیات هست و شاید شما نتپنی بنویسی و انتقال بدی به من ولی بله میخواستم بگم هر معنایی که فهمیدیم یه جنبه ی جدیدشه ولی میدونم که بعضیا هم ممکنه توسط قرآن منحرف شن یه کار ندارم.
خوب این آیات شریف یک صفحه از سوره ی مبارکه شعراء هست که تصمیم گرفتم قرآن بخونم و دلم میخواست یواش بخونم و همین که چشمم به آیات بخوره و تفکری کرده باشم و بلندم نخونم و اینا این شد که از آیه اول که خوندم مثلا چند بار آیه رو تکرار میکردم و خوندم و میخوام تفکراتم رو بدون اینکه به تفسیر مراجعه کنم و مشورتی میخوام گذرا این یک صفحه رو که مرورشد در ذهنم روبرای شما بگویم:
قبل از اینکه قرآن بخونم داشتم مطالعه می کردم یه کتابی رو بعد متوجه شدم ذهنم ماته و چیزی نمیفهمه و برای اینکه مطلب کتاب رو بخونم باید دو سه دفعه روی همون متنی که الان داشتم میخوندم بخونم تا توجه م جلب بشود تازه و خوب شاید اثر قرص های روان هم باشه ولی دیدم که وضعم خرابه پناه بردم به قرآن ومنی که کتاب میخوندم و چیزی حالیم نمیشد و مغزم گیرایی نداشت حالا میگم چی فهمیدم با خواندن یک صفحه و تفکر در آن صفحه
اولش که کتاب قرآن رو بازکردم و شانسکی سوره ی شعراء اومدش آیه ی اول و دوم رو خوندم که فهمیدم باید به صورت مغرورانه ومتکبرانه قرآن نخوند و نه که فکرکنیم علامه ایم باید بفهمی که هیچی حالیت نیست و این از فکر غلط خودم بود وچیزای دیگرم فهمیدم که آدم خوبی نیستم وچقدر بهم آبرو دادن ونظرم درمورد انسان خوب بودن عوض شد وهمین که آیات روتکرار میکردم تاثیر داشت روی فکرم که درمورد زندگیم هم بودا ولی روی فکرم کار میشد خلاصه آیه ی اول که رمز مانند بود آیه ی دوم هم گفتم یعنی چه؟؟((تلک آیات الکتاب المبین)) همش میخواستم بفهمم که یعنی چی ؟ گفتم الکی که نیست من باید از این آیه چیزی دشت کنم وچند بار تکرار کردم و به خیر گذشت آیه 6و7و8 رو توجه کردم که گروهی مسخره میکنند آیات خدارو که درآیه 6 میفرماید به زودی نشونشون میدیم وخبرش مسخره کردنشون میرسه در آِیه ی 7 میفرماید ایناکه مسخره میکردند و کلا همه آیا نمی بینند که رویاندیم درزمین از کلا زوج هایی رو و درآیه ی 8 میگه که دراین آیه ای هست که اکثرشون ایمان نمی آورند یعنی خدا درمورد یه نشانه ای ازگیاهان صحبت می نماید در زمین که زوج هستند و ما این نشانه هارو مسخره گرفته ایم وخبر استهزاءمون رو هم خواهیم شنید پس اولا حکم خدا میده که خبرش رو بعدا میفهمی یارو که با تفکر در اینکه که درختان همه شون زوج اند باید ایمان می آوردی و الان نمیفهمیم وشاید بشر هیچوفت نتونه کشف کنه این زوج بودن گیاهان رو (کل) نه فقط خرما !!! البته کشف میشه ها دوما چرا خدا گیر داده به نشانه ی زوج بودن که ما بنگریم و ایمان بیاریم این همه نشانه ی دیگر دارند کافرا خوب به اینشم ما تفکر کردیم و اینم به خیر گذشت و رفتیم سراغ آِیات بعد و دیگه این آیه ی 15جلب نظر کرد و رفتم تو فکر از دو باب اول اینکه می فرماید با آیات ما برو که ما میشنویم!!! قبلش داشته شکایت میکرده حضرت موسی(ع) که خدایا میترسم تکذیبمون کنند و هارون رو هم با من بفرست و اینا اولا تکذیب کردنشون عمله ها نه که فقط سخنرانی باشه بگه شما دروغ میگی بعدشم اینکه آقا باب اول که میخواستیم بگیم این بود که خدا می فرماید بیخیال!! یعنی نترس ما میشنویم چی میشه ای موسی با آیات ما برو جلو و بیخیال دیگه =انا معکم مستعمون. میخواستم به معنی ((بیخیال)) خودمون برسیم که بزرگش نکن نمیخواد بترسی ازشون باب دوم ازاین آیه ی 15 اینه که ما هم بیخیال بشیم باب سوم آیه ی 15 هم که باز شد اینه که چرا خدا میگه ما میشنویم چرا نمیگه پدرشون رودر میاریم؟ خدا نشسته کنار فرشته ها میشنوه که موسی (ع) بیچاره میخوان تکذیبش کنن؟؟همین ای خدا فقط میشنوی؟؟ الان احمدی نژاد بره سازمان ملل میشنوی فقط؟ خوب میرسیم به باب دوم که گفتم که ما هم بیخیال بشیم مثل خدا مگه خدا نگفت موسی بیخیال؟؟ خوب ما هم بیخیال میشیم میبینیم که اصلا خدا انگار شوخی شوخی موسی رو فرستاد به سمت فرعون یعنی مسخره نیستکه در آیه ی 16 میفرماید برو موسی پیش فرعون بگو من فرستاده ی خدام ؟؟ این مسخره است الان یه فقیری بیاد بگه خدا گفته 100000 تومن بده چی میگی یعنی حالاکاری هم به فقیر نداریم میگیم که حرف بزرگی داره میزنه موسی وانگار خدا با یه آدم ضعیف و فقیری میخواد قدرتش رو همون قدرتی که فرعون از قبل خبر داشته رو میخواد بگیره (پس بیخیال) انگاروضع طوری بوده که موسی (ع) نباید بزرگش کنه بلکه فرعون از قبل خداشناس بوده منتهی تکفیر میکرده خدارو ومیدونسته خدایی هست و شکست خواهد واز جادوگران هم شنیده بوده که دولتش نابود میشه حالا خدامیگه به موسی بیخیال برو پیشش البته خدا در آیه ی 15 میفرماید توسط آیات ما برو پیشش که ما میشنویم بله آیات هم هست نه که خدا ول کرده باشه موسی رو بگه بیخیال برو که ما میشنویم حرفاتو و اینطور نبوده که موسی فکر میکرده تکذیب میشه توسط فرعون فرعون جادوگر داشته بالاخره و خدا رو بیشتر ازمردم جاهلی که کنارش بودن میشناخته است!!! منتهی موسی (ع) از تکذیب میترسیده که خدا میگه بیخیال ما روی فرعون ازقبل کارکرده بودیم منتهی فرعون کفران میکنه وبه جنگ خدا میره حتی توسط پرندگان هم میگن به آسمان پروازمیکنه که خدا رو بکشه و صدایی هم و خونی رو هم میبینه یعنی جنگ با خدا نه تکذیب وکفران خدا که این تکذیب خداوند روخدامیگه بیخیال موسی(ع) و اصلا بیخیال موسی نترس ما بودیم که به قرعون قدرت دادیم و شوکت و حکومت نترس خواستیم پس میگیریمش و این نشون میده که هنوز موسی(ع) ایمانش قوی نشده بوده و اولین امتحان بزرگ رو نگذرونده بوده!!!
خوب این سوره ی مومنون هست در آیه ی 84 به ما می فرماید که چه کسی زمین و و آنچه در آن است رو خلق کرده به ما مشرکین میگه و ما میگیم همه از آن خداست خوب نکته این بود که در آیه ی 86 می فرماید که چه کسی هفت آسمان و پروردگار رب عرش عظیم هست یعنی ما الان می فهمیم در ِآیه ی 84 و مخاطب ماییم که زمین و آنچه درونش هست رو مشاهده می کنیم ولی تا حالا هفت تا آسمان و عرش خدا رو که ندیدیم که در آیه ی 86 اومده و شاید یقین هم نداشته باشیم که عرش خدا چیه اصلا ما که سفر نکردیم که ببینیم که هفت تا آسمون هست تا اینکه مخاطب آیه ی 87 باشیم خوب پس مخاطب آیه ی 86 کیه نعوذ بالله فرشتگان که نیستند که بخوان تقوا بورزند و روح هم که فرصت تقوا ورزیدن تمام شده برای ارواح مشرک و میمونه ما در آینده که سفر کنیم به هفت آسمان و پیشرفت کنیم که شما شاید بگی خوب ما در آِینده به کرات دیگر سفر خواهیم کرد و هفت آسمان رو خواهیم دید در زمان حضرت ولی عصر(عج) ولی باز اینم مشکل داره از کجا معلوم راهمون بدن یعنی چه؟ یعنی شاید منظور این باشه که (سیقولون) یعنی شما که بعد مرگ و به زودی خواهید فهمید و علمتون میرسه که همه چیز از آن خداست پس همین الان که نمرده اید تقوا بورزید!!!
خوب داشتم سوره ی صافات رو می خوندم رسیدم به این آیه و رفتم یه لحظه به فکر البته یادمه در مورد این آیه ی 59 صحبت شد در وبلاگ ولی یه نکته ی دیگری هم فهمیدم بالاخره و اما صحبت شده بود که مرگ و عذاب قبر و فشار قبر هرچی انقدر سخته که اینا که هم که بهشتی هستند هنوز یادشون چه بد بوده و میگن دیگه عذابی نچشیدیم ما غیر از اون مرگ نخستمون یعنی هنوز تو دلشونه این بهشتیان که چه بد بوده گرچه بهشتی بودن ولی دیگه!!
و اما نکته ای که الان به ذهنم خورد اینه که در آیه ی 58 صافات داره سوال میکنه که مرگ دیگری هم آِیا خواهیم داشت و در آیه ی 59 جواب میده که نه ما جز مرگ اولمون هرگز عذابی نچشیدیم یعنی جواب خودشون میده البته این سوال کننده بهشتیان هستند که منحرف نشدن توسط جهنمیان پس نشون میدهد این را که بهشتیان یک مرگ دارند و خلاص میشوند به هر سختی ولی جهنمیان نه البته نمیخوام بگم روحشون توی زمین میمونه و جسد های گوناگونی رو طی میکنه برای سالیانی و هی میمیرند و زنده میشند فقط قالب و جسمشون تغییر میکنه نه اینو علمای شیعه قبول ندارند تناسخ رو البته باز نکته داره ها که اینو هم نکته شو گفتم مثلا مسیحیان تناسخ و بازگشت روح به جسد دیگری رو قبول دارند ولی من یه بار نکته شو گفتم که شیعه از بس عزیز هست این تناسخ رخ نمیده ولی کفار که حیوانند ممکنه رخ بده یعنی چون ما شیعه نیستیم و شیعیان روحشون عظیمه و بهشتی هستند یکبار بیشتر نمیمرند و بازگشت به روحشون به جسد دوم نیست ولی زمین جای پستی است و آدم تا بخواد بره بالا باید تصفیه بشه البته این نظریه ی خودمه که بازم احتمالا رد بشه هرچند کفار باشیم ولی معلوم نیست بر من که روح آدم بدا کجا میره و چی میشه یه بار هم آقای فاطمی نیا خیلی وقت پیش میخواستند بگن که ارواح شرور روحشون چی میشه که گفتن هنوز زوده و دم نکشیده دیگه هم نشنیدم که چی میشه روح شرورها شاید مثلا حیوان و سگ بشه نمی دونم ولی به هرحال این نظریه ها رو رد کنیم میرسیم طیق آیه با توجه که سوال شده و جوابشو خودش داده وگرنه اگر مرگ همه یه بار بود دیگه سوال آیه ی 58 بی مورد بود در قرآن بلکه سوال پرسیده و ما میدونیم بهشتی هست و جوابشو هم گفته پس سوالی که جوابش معلومه و میشد حذف بشه این سوال ولی نشده نکته داره و یه نکته ش اینه که بفهمیم که جهنمی ها در جهنم هم هی میمرند و زنده میشن ولی بهشتی ها نه جز یه مرگ عذابی ندارند!!!
خوب یه چند روزی نبودیم رفتیم و هستیم فعلا جهرم پیش مادر بزرگ چون حالش خوب نیود و مریض و بستری شده بودند دیگه اینطوری شد و چیزی هم نداشتم بگم فی الواقع تا اینکه امروز اینترنت گیرم اومد و نکته ای که دیشب به ذهنم خورد این بود که ما قرآن رو با توجه به احادیث معنا می کنیم ولی بعضی موقه ها باید توجه کنیم که احادیث رو با توجه به قرآن معنا که نه بلکه پیدا کنیم یعنی در قرآن همه چیز هست دیشب من داشتم سخنرانی آِیت الله احمدی میانجی ریخنه بودم روی موبایل از روی موبایل گوش می دادم شاید گفتند که بهشت زیر پای مادران است این ما این حدیث رو میدونیم بعد توجه کردم که مشکل من هم هست آخه ایشون سخنرانی شون در راسخون . کام که لینکم دادیم اینجا بیشتر در مورد عذاب قبر و دنیای دیگر بود و جالب بود که یاد کنیم مرگ رو مشکلات حله خلاصه ترسیدم و یاد مامانم کردم که باید احترام بزارم و اینا و دم دستم مامانم نشسته و راه بهشته بر من دارم فرصت رو از دست میدم و مشکل منم هست بعد بیشتر توجه که کردم گفتم قرآن که این همه معارف داره کجاش گفته است که بهشت زیر پای مادران هست و شاید بگیم از طریق مادران هست راه عریض بهشت و راه کوتاه رسیدن بهش و بهشت خلاصه ت کنم داشتم چند دقیقه پیش به همین موضوع فکر می کردم و سرچ کردم در پارس قرآن . کام و دیدیم که مادر چند بار در قرآن اومده وو چه گفته ولی سوال این بود که این رازی رو که رسول الله باز کردند(ٌصلی الله علیه و آله وسلم) رازی رو گفتند و منم توجه نداشتم بهش که مادرم رو احترام حالا توی قرآن این راز چگونه اومده که بهشت زیر پای مادران هست؟؟؟!!! خوب سرچ کریم دیگه همه چیز توی قرآن هست ولی باید کمک بشیم ما بیشتر احادیث رو میخونیم و منطبق به قرآن میدیم ولی بعضی وقتا هم باید توی قرآن گشت و تطبیق به حدیث درست داد!!!
و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید (۸۳)
خوب مادر رو که سرچ کردیم ده صفحه پیدا شد این در این آیه خدا پیمان گرفته که به پدر و مادر احسان کنید و پیمان خدا رو هرکس گوش نده جهنمی هست پس می فهیم که بهشت زیر پای مادر است و احسان به پدر و مادر باعث رفتن بهشته!!! البته جز اندکی به حالت اعراض روی برتافتند از بنی اسرائیل از پیمان خدا و شما بدونیم که اگه میخوایم پیمان با خدا ببندیم که ای خدا گناه ما رو ببخش نمیخواد در پیمانت بگی گناه نمیکنم بلکه ببین پیمان باید چه طور بست با خدا که نماز میخونم زکات میدم به پدر و مادرم احترام میزارم با زبان خوش صحبت می کنم با مردم و اینا......
بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر ومادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد (۱۵۱)
در این آِیه که حرامیات رو گفته اصلا و گفته که احسان کنید وگرنه اگه نکنیم حرامه بر ما!!! و حرامیات مارو جهمنمی میکند پس بهشت زیر پای مادر است!!
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شیر باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است (۱۴)
در این آیه می فرماید که سختی کشید مادر و حالا شکر گزار مادر و پدر و بخصوص مادری که شیر داد دو سال کامل به خصوص مادر باش که بهشت زیر پای مادره و بدانیم که بازگشت همه به سوی خداست یعنی شکر گزاری از خدا و پدر مادر بکن که بازگشت وبه سوی خداست یعنی بعدا معلوم میشه داستان که بهشت زیر پای مادره
و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (۳۲)
اگه بخواییم زورگو و نافرمان باشیم که میشیم مثل فرعون پس باید نسبت به مادر نیکوکار باشیم و کسی که به مادرش رحم نکنه انتظاری نیست که زورگو بشه و بره جهنم.
این چند تا آِیه رو ربطش دادم به سری از اسرار که طبق حدیث بهشت زیر پای مادرانه و خلاصه یه چیز دیگه ای که فکر می کردم و مادربزرگمم برام شیر آورد صبح بخورم و مامانم میگفت به مادر بزرگم که شیر برات بده و اینا این آیه رو توجه بکنید...
و در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیرى ناب به شما مىنوشانیم که براى نوشندگان گواراست (۶۶)
در این آیه توجه کنیم که می گه نوشندگان هر کی بخوره شیر براش گواراست یعنی اگه بنوشیم کیف میکنیم و کسی نیست که بدش بیاد از شیر حتی اگر بدش بیاد مثل من که نخوردم امروز شیر که برام آورند بعد که خورد براش گواراست شاید اینطور بشه بگیم و یه معنی دیگه که میشه فهمید اینه که چون برای نوشندگان گواراست خدا که بده مارو نخواسته بلکه می فهمیم که برای همه هم خوبه و دواست و کسی با خوردن شیر سالم مریض نمیشه و آلرژی نداره و دارو هست و بیما با خوردنش خوب میشه نه که بدتر بشود ولی نباید اسراف کرد...
[نه] بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با] پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (۲۲
البته تمام قد این آیه منظور نبود سرچ کردم در سایت پارس قرآن دات کام و رسیدم به این آیه یعنی میدونستم که گروهی که بهشون میگی ایمان بیار و بت نپرست و خدا رو داشته باش اینا میگن ما راه پدرانمون رو طی می کنیم خوب این آیه ی به شدت سیاسی رو یعنی دینی هست و سیاست امروز رو پیچونده ها یعنی خیلی تماشایی است ولی خدا هم مارو پیچونده در آِیه و به صورت بچه گانه و خانوادگی به قول خودمون حرفش رو زده یعنی اونا این حرف رو زدن مشرکان گفتن و خدا هم همینطور یعنی زرنگی کرده خدا چون حرف اینجا از آِباء و پدران هست ولی در سیاست حرف کسانی است که قدرت دارند یعنی من الان به شما میگم ای آخوند جوان عزیز من به تو میدان میدم همانطوری که پیامبران نازل شدن شما بفرما تیلیویزیون صحبت کن با مردم یا سایت آپارت نه اینجا صحبت از ایمان نیست بلکه مشرکان میگن ما روش بابامون رو طی میکنیم بلکه شاید میترسند نه که خدا رو قبول ندارندااا نه به حق رسیدند معجزه دیدن و کافر نیستند ومیتونن کار فرهنگی کنن ولی از قدرتمداران و جاهلان میترسند حالا یه موقعی است که من علم ندارم آقا نمیتونم جلو بیام فیلم بزارم یا میرفصم جکی میگم براتون ولی آخوند علم داره خودش خبر نداره ...
خلاصه آقا پازل رو بچینیم تموم کنیم اینکه آقا من چندروزی هست شبکه های اینترنتی ماهواره ای ضد شیعه ای حتی دنبال می کنم و آخوندانی میبینم که در شیعه میدان داده شده مجریانی میدان داده شده حرف میزنن خوب این بهتره از صدا سیمایی که مشرک هست یعنی این آخوند که میاد به میدان اگه پازل اجازه بده باید شبکه های ملی صدا و سیما شبکه های شیعی رو پخش کنند در کنار این چند شبکه ی دیگر که این نیاز به زور و قیام داره که ما که ماهواره نداریم اصلا از جنگ بین شیعه و سنی و سیاست روز خبر نداریم الان صحبت سیاست روز شد الان شما بنگرید شوخی کردم تا دوسال پیش نمیشد پخش بشه الان سیاست روز به سمت جلو پیشرلت کرده و عقل ها و حتی برعکسش خواب موندن بعضی ها اینکارو میکنن مثلاا شاهگوش میسازند در شبکه ی خانگی ولی صدا وسیما دیگه به روز نیست سیاستش والان جزء همون مشرکینند در قرآن که دلشون میخواد ریسک نکنن و افکار رو نگه دارند آروم و صداشم در نیارند چه در فیلماشون چه در اخبار چه در سیاست ولی شبکه ی خانگی قیام کرده اینجا توجه بشه که خوبه یا مثلا شبکه های شیعی ماهواره ای که من تماشا میکردم اینا قیام میکنند ولی خطرناکه و ریسکش بالاست اینو ما همه میدانیم یعنی ممکنه دیوانه کنه طرف رو همین سنی ها و وهابی ها با همین شبکه هاشون این همه جان بر کف کافر دارند در سوریه بالاخره راهشه و صدا و سیما گفتیم کوتاه اومده و راه اباء رو طی میکنه و آهنگ ها همینطور بعضیها سیاست روزه بعضی ها سر پوله یعنی وفتی میگم سیاست روزه یعنی قدم بعد رو به من جوان میسپاره که نقش بازی کنم یعنی راه من جوان رو باز میکنه این آهنگ این فیلم که بیام جلو و خودم رو برسونم عرض اندام کنیم ما جوان ها ولی صدا و سیما اینطوری نیست مرده سیاستش و خط فکری نمیده الان فیلم مختارشون هم مثل فیلم امام علی (ع) خط فکری نداد به جوان و هرچه خواستند امروزیش کنند شد دایلاگ ها ولی قیام صورت نگرفت در تیمارستان ها مثلا!!!
خلاصه آقا حالا کار نداریم به سیاست بچینیم پازل رو بریم اینا ریسک میکنن همش حاظر نیستند درگیر بشوند راه آسون پدرشون و قدرتمندان رو طی کنند وله له له خلاصه آقا من داشتم دیشب فکر میکردم که مثلا در راه دادن به جوان ها یه سری نوجوان بشینند قرنطینه شون بکنند در مکانی و اینا فیلم جناحی بسازند برای یه عده و فیلنامه بسازند و فیلمشو هم بسازند خوب میدان دادیم به نوجوان بعد مشاهده میشه که اینا عقلشون نرسیده مثلا دزده اومده عابربانک رو خالی کنه بعد اول چک میکنه که پول توش هست یا نه کارت میکشه میبینه پول داره الان ساعت دو شبه مثلا خلاصه پول که داشت بلافاصله عابر بانکی که در بانک هم نیست و سیار هست رو خالی میکنه خوب این فکر اشتباهشو در نظر بگیر که چه حفره هایی داره برای من و خودش ولی بعدا حفره شو میفهمه باید میدان داد به جوان که اشتباهشو بفهمه اصلاح کنه حتی بسازه که ازش بخندن وو مسخزه ش کنن.
شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۸ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۱ نظر
خوب بچه های عزیز ما بازدوباره اومدیم نصو شبی ترتیل داشتیم و فکرمونم دیدیم دست خودمون نیست یعنی نمیشد تمرکز کرد دقیق در هنگام ترتیل پس این نکات مکری بوده که در ذات قبلا از جای دیگری میرسه نه یخه ی منو فردا تو خیابون بگیری که بگو حرف بزن نه من همین الانشم تمرکز نداشتم برای فکر و فکرم جابه جا میشد و دقت که می کردم چند بار از روی بعضی آیات می خوندم چیزایی رو می گرفتم که بعدش یادم میرفت در آیه بعد که چی شد یعنی من عالم نیستم و تحت کنترل شدید روحی قرار دارم و قرصم میخورم و آدم آهنی ای چیزی پس یقه نگیرین یقه ی منو چون داره روم کار میشه و دست خودم نیست خلاصه بچه های عزیز نمیخواستم بترسونمتون سوره ی یونس رو باز کردیم و ما دیروز صبجی سوره ی غافر بود فکر کنم خوندیم و نوشتیم چیزایی این سوره هارو باید حداقل چند ده بار خوند تا انس گرفت یعنی تمرکز نیست و اینا درسته باید تحقیقم کرد و من هم برای نکته پیدا کردن و غذا یافتن وبلاگم که اینکارو نمیکنم که نصف شبی بخوام حرف بزنم اینجا بعد برای این قرآن بخونم نه ما هم گرفتاری داریم..
هنگامى که به مردم، پس از ناراحتى که به آنها رسیده است، رحمتى بچشانیم، در آیات ما نیرنگ مىکنند (،و براى آن نعمت و رحمت توجیهات ناروا مىکنند)؛ بگو: «خداوند سریعتر از شما مکر ( چارهجویى) مىکند؛ و رسولان ( فرشتگان ) ما، آنچه نیرنگ مىکنید (و نقشه مىکشید)، مىنویسند!»
بله دوستان عزیز خواهش مندیم از شما که مشق شبتون این باشه که در این آیه فکر کنید و مصداقش رو بنویسید بیارید فردا آقا ما چندین دقیقه داشتیم فکر می کردیم روش و منی که مغزم کارایی فکر نداره و کم فکر می کنم و مسئله رو باز و می پیچونم دنبال مصداق برای این آیه بودم که یعنی چی یه مثالی میشه بزنیم؟؟
از تفسیر المیزان فهمیدم که درمورد مشرکان هست و فرشته ها در ذات مشرکان میدونن که چه مکری خوابیده از قبل از اینکه اون ها مکر خودشون رو نمایان کنند از ذاتشون خبر دارند و می نویسند
خوب منم فکر کردیم یه جند دقیقه ای شایدتم تقلب رسید با این قرصا که نتیجه نمیشه گرفت خدا رحم کرده تقلب میرسونه و این مکرها دقت کنی در اخبار و توطئه ی غرب نسبت به ما زیاده و مکرم شما خبر دارید جزء سیاسته یعنی بنا بر سیاست الان اخبور یعنی اخبار داخلیه و خارجیه حق دارند بنا بر سیاست و منافع ملی مخ که بزنن هیج دروغکی صحنه رو بگردانند و غیره حالا تو اخبار من خیلی سنم نمیرسه که مصداق غربی رو بگم و از بچه هام میخوام خودشون برن بپرسند از والدین یا فکر کنند که آیه اولا جه گفته دوما مثال بزنن که آمریکایی ها علیه ما فلان کردند و اینطور شد تا ما بفهمیم منظور خدا چیه چون یه خورده برام سخته و اگه مثال بزنیم آیه آسون میشه فهمش حالا مصداق های من:
1.آمریکا و مشرکان تحریم میکنه مارو و اگه ما پیشرفت کردیم مکر به کار میبره که اگه ما اذیت نمی کردیم شما پیروز نمیشدید در پهباد و تکنولوژی در صورتیکه اگه تحریمم نبودیم با مهندسی معکوس مثلا تا جاهایی خودمون میرفتیم ولی درسته اثر مثبتی هم داره تحریم ولی ربطی به آمریکایی ها نداره پیشرفت ما و اگه تحریم نبودیم عذاب کمتر میشد الیته اینو در زمانی آمریکایی ها میگن که تحریم دیگه از دستشون خارج شده الان خارج نشده یه چی دیگه میگن حالا در آینده معلوم میشه و ما هم یه چی دیگه میگفتیم اولاش مثلا میگفتیم تحریم بی اثره
2. آقا مشرکان میان در کار بنده جاسوسی و اذیت می کنند و دشمنی می کنند با من بعد من بازیگر محبوب میشوم بعد اینا میگن دیدی؟ اگه ما دشمنی نمی کردیم این به این خوبی بازی نمی کرد!!(البته خدا نکنه به هیچ وجه من الوجود)
3.بارون میاد بعد از خشکسالی بعد میگه من چه کار خوبی کردم و آدم خوبی بودم که بارون نازل شد و ما اگه دعا نمی کردیم چیز نمیشد!!!.
4.در مزرعه محصولات خوبی و درجه یک درمیاد میگه عجب کودی دادیما!!!چه زحمتی کشیدیم
میدونم من مثالهای خوبی نزدم و مکر سیاسی رو خوب بلد نیستم چی هست و به خیالم همه ی اخبار واقعیت داره به طوری که تعریف میشه و نمیتونم حق رو جدا کنم از باطل هنوز ولی شما بهتر میدونید و مثال میزنید...
شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۱ نظر
واقعیتش داشتیم نصو شبی قرآن میخوندیم و یادم به این افتاد که آیه هست که نصف شب قرآن را به صورت ترتیل بخوانید بعدش واقعیتش گفتم من حافظه ام منو یاری داد اگر راه سعادتی دارم میرم یعنی اولش فکر کردم خودم با پای خودم اومدم و خودم سبب سعادت خودمم بعد که دقت کردم دیدم مغز تا اینکه پردازش کنه و به یاد بیاره و عرض شود به خدمتت که بفهمه و پردازش کنه و اینا خوبه صحبت کنم علمی و سرچ کنم مثلا همین قوه ی حافظه که کی منو به یاد انداخت تصو شبی قرآن باز کنم برای خوندن این یه بحث جداست که مفصل تحقیق بشه میفهمی هدایته دست خودن نبوده نصو شبی نماز شبی قرآنی هر کار خوبی بکنیم کارخودمون خلاصه نبوده یه مرتبه شما یه کار خوبی میکنی یا یه گوشه چشمی بهت نگاه میکنن بزرگان و ائمه بعد هدیه شون یه کتابی هست که توش پر از فواضل هست که آدم براش یه نکته شم زیاده بعد دیگه نگو کار کتاب بود یا خودم خوندم خلاصه خودم بودم و اینا ولی هرچه هست اول یه لحظه سرم چرخید که درمود این نکته صحبت کنم یه نکته ی دگیرشم این بود که این آیه که هست که قرآن رو به صورت ترتیل بخوانید در صبح زود یه نوعی از ترتیل اینطور که اگه حال داشتی بخون و دعامون کن همینه که آقا به صورت وسوسه و آروم اگر من در گوش شما حرف بزنم این نوع میشه ترتیل چون صبحه شما تمی تونی داد بزنی پس یه نوع از ترتیل و اثر خوب قرآن خواندن که تاثیر داره همین نوعه.
خلاصه این چیزا در حد فکر بود این دو نکته ولی من خوندم قرآن رو و سوره ی غافر رو بدون اینکه خیلی چیزی بفهمم به صورت وسوسه بار خوندم و آروم و درگوشی یه کم صدام میومد بیرون ولی آروم بود و رسیدم به آیه ی 46 سوره ی غافر!!!
بعد نتونستم آروم بگذرم و دیگه قطعش کردم یعنی این همه مقدمه نداشت ولی قرار شد مدیر هم نباشیم برای بجه ها و بچه ی درون چون گناه زیاد کردیم این آیه ی خوبیه که برای اونا ها نه شما یه بحثی رو باز کنیم بحث جدید نیست یعنی در عبادت قدما بهتر از ما بودن تکنولوژی خیلی لازم نیست در نماز و عبادت داشته باشیم اینم نکته ای بود که نشینی پای تکنولوژی در عبادت ولی برای عبادت تکنولوژی لازمه ولی در عبادت و نماز مثلا خدا گم تر شده و فکر نکنم نیاز باشه تکنولوژی آینده رو در نماز قاطی کنیم که اصلا غرق میشیم یه بحث جدا داره یه لحظه اون شب تو مسجد داشتم فکر می کردم که در نماز نمیخواد علی آقا به فکر شگف زده شدن و تکنولوژی نو باشی خدا رو داشته باش و قدما نزدیکتر بودند!!
خدمت شما عرض شود بچه های عزیز باب صحبت رو باز کنیم آِیه این است:
عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند؛ و روزى که قیامت برپا شود (مىفرماید:) «آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید!» (46)
خوب اینم آِیه بچه های عزیز ما ما امید داریم که خدا به دیده رحمت بهمون نگاه کنه و گناهامون رو ببخشه که اینارو میگیم تا نورانی بشیم و هم شما راه فرعون وار و گناه وار ما رو جبران و طی نکنید که اینارو برای شما میگیم و عقل ما الان عقل بچه است تقریبا پس حرف هم رو بایید بفمیم و اون اینه که شما از هر طریقی به آِیه بنگر که فرعونی بوده که خدا میخواد عذابش ککنه شدید این فرعون شدن و از اولشم که نبوده یارو فرعون و ما هم استعداد و شایدم اگر موقعیت داشتیم مثل فرعون و بدتر بودیم و فرعون که مثل عمر لعنه الله بالاترین زن عالم رو شهید نکرد و زورشم به موسی نرسید ولی جنایتکاری هست که خداوند در برزخ و قیامت اشد عذاب داره و این واقعیته یعنی بخشیده نمیشه خوب ما هم میتونیم راه فرعون بریم و اگه بگردی در عالم هست و مثل بعضیا بد بین نباش که همه بدند و جهنمی جز ما که چادر داریم و نمیخوام که خوش بین باشی که آخه ی یه اشتباه کوچک کرد عمر لعنه الله و مثل بعضی ها همه رو خوب بدانی و گناه رو کوچک نه این نه اون بلکه به نفسم من خودم که رجوع داشتم بچه های عزیز راهنمایی مدرسه ی فلان دیدم که آقا من نتونستم مصداق فرعون رو بیابم جز صدام و هیتلر و بوش و جنایتکارایی که همه دیگه پرونده دارن و هم از دل دیگران با خبر نبودم هم دیدم وضع خودم واقعیتش خرابه یعنی اگه خدا که اون خداهست فردا منو نوشت جزء فرعونیان با اون عذابش حرفی دیگری باقی نمیمونه حالا ما هم قدرتشو نداشتیم ولی درون نفس ماده اش بوده خمیر مایه اش پس بدونیم ککه اینایی که میگن عذاب نیست و شوخیه و بخشیده میشیم اینا دروغ میگن خبر ندارند و غافلند چون خدا گفته و ما همه ی مسلمانان میدونیم که حرف خدا حرفه منتهی اگر گفت آتیشت میزنم نرو ولی بعدا آتیش نزد و بخشید این از کرمشه و مثل بابا که میگه نکن که تو خونه میزنمت و این وعده و وعید ککه امید داشته باشیم ولی خدا داره استثناعا اینجا نام فرعون رو برده و بر فرعون موسی نازل شد ولی برما عزیزان توجه داشته باشید که بهترین امامان و پیغمبران نازل شده و الان امام زمان از هر آدمی در کره ی زمین بیشنر از ما خبر داره و لطف داره به ما و ما بیشتر از همه ایشون رو اذیت کردیم یعنی الان موقعیت هدایت ما بالاتر از فرعونی که نه علم درست حسابی داشت نه منبع هدایت و علم خلاصه مواظب خودمون باشیم و بدونیم بعدش که عذاب سخت چیه من توی اتوبوسی بودم صدایی آژیر زن هر از چند ثانیه به صدا درمیومد از دستگاهیی مثل موبایل شاید مثل گوشی بعد من عذاب میکشیدم و تحملشو نداشتم و اعصابمم سر جاش نبود اینم اذیت میکرد حالا سردی هوا گرمی هوا کجا و کجا عذابی که حقه و وعده داده شده کجا و بترسیم و ما که گنهکاریم میدونیم که لیاقت فرعون شدن رو داریم و توی ریشه و ذاتم هست واستعداد دیگه چه برسه عذاب حالا شما شهوتتون ماشالا هنوز بیدار نیست پس مراقبه کنید و بیدار باشید پاینده ی همه بچه ها بای.
جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۵۴ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
آنگاه که دو تن سوى آنان فرستادیم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تایید کردیم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پیامبرى فرستاده شدهایم (۱۴)
خوب اینجا در سوره ی یس خدا می فرماید رسولانی فرستادیم ودر جای دیگر قرآن می فرماید ما برای هر قوم رسول قرار دادیم خوب یعنی ترک و لر و آمریکا و نباید تنگ نظر بود که فلانی ها بدند بالخره در یه روستای کوچیک هم آدمای خیر خواه و خدا پرست داریم ما و ول نیستیم بعد این نکته ی که توجه کنیم که اینا رسولانی فرستاده خداو جالبه که بدونیم رسولان و پیامبران همه برای چی اومدن؟ همون چیزی که ما اکثرا توجه نداریم و نداریم یعنی توحید و مبارزه با شرک و گفتن اینکه و عقیده ی لا اله الا الله که خدایی جز اونیست و شرک و بت پرستی نکنیم حالا اون موقع زن ها حقوق بشر نداشتن زمان حضرت فرعون ولی الان حقوقشون به جایی رسیده که بت اند و در جامعه ی ما آرزوی رسیدندش با امکانات و تراول و ریخت و پاش غیر الهی لذا و تجمل گرایی به دور انجامیده و راضی نیستیم و دیگه بته دیگه زن و آرزوی محال بسیاری از جوانان همون زن هایی که الان میشنوند و ما میگیم آرزوی محال دیگرانند این دختران و میگن الهی الهی ولی موقعه ش بدتر از عذاب خدا سر شوهر میارن شوهر بیچاره
حالا کار نداریم میگیم آقا اومده میگه خدارو بپرستین نماز بخونین کافر نشین ولی همین ها میگن در آیه ی بعدش که گذاشتیم میگن شما از طرف خدا نیستید یعنی اینا به خدای رحمان هم اعتقاد دارندا مسئله پیچیده است و به این نکته توجه کنید که رسول بیاد بگه خدا رو بپرست بیا یادت بدم ولی اون عقیده داشته باشه و کفران خدا نکنه بلکه رسول خدا کنه و من عمدا آیه ی اولش رو گذاشتم چون شما نگین حواستون نباشه که مثلا رهبر ما رسول از طرف خدا نیست چرا خدا خودش میگه این سه نفر رو خودمون فرستاده بودیما.
در حقیقت قیامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسى به [موجب] آنچه مىکوشد جزا یابد (۱۵)
-------------
اینم آِیه بعدی در حرم که حدود 40 دقیقه در موردش فکر نمودم در نگارش آِیه توجه کنید که چه عچیبه من استاد فن نیستما ولی نگاه کن
ان(توجه کن)
ان الساعه(توجه کن به قیامت)
الساعه ءاتیه(قیامت الان نیست آینده است)
ءاتیه اکاد(آینده است چون می خواهم)
اکاد اخفیها(میخواهم مخفی باشه)
اخفیها لتجزی(مخفی باشه تا جزا بده)
لتجزی کل نفس(جزا بده همه کس را)
کل نفس بما تسعی(همه کس به اآنچه تلاش کرده)
خوب حالا نگاه کنید چه قروقاطیه سر کلمه به کلمه اش حالا من پرانتز رو گسترش ندادم میخواستم از کلمه ی قبل کلمه ی جدید رو شما پیدا کنید که چه پیچیده است آیه ولی هر کدوم از پرانتزا بدون توجه به کلمه ی قبل با کلمه ی بعد هم تداخل داره که زیبا میکنه خوب توجه کنید به زیبایی و گسترش
حالا از کلمه ی آخر به اول هم میشه ترجمه کرد ببین چی درمیاد
ان(توجه کن)
(الساعه)ان الساعه(به قیامت توجه کن)
(ءاتیه)ان الساعه ءاتیه(آینده است قیامت توجه کن)
(اکاد)ان الساعه ءاتیه اکاد(من خواستم در آینده باشد قیامت توجه کن)
(اخفیها) ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها(مخفی داشتم قیامت را من خواستم در آینده باشد قیامت توجه کنی)
(لتجزی)ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها لتجزی(برای اینکه جزا بیند مخفی داشتم قیامت را من خواستم در آینده باشد قیامت توجه کن)
(کل نفس) ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس(برای اینکه همه ی نفوس جزا بیند مخفی داشتم قیامت را من خواستم در آینده باشد قیامت توجه کن)
(بما تسعی)ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی( از آنچه تلاش کردند برای اینکه همه ی نفوس جزا بیند مخفی داشتم قیامت را من خواستم در آینده باشد قیامت توجه کن)
این آینده هم همیشه هستا یعنی تا جهان باشه و قرآن آینده قیامته و...
جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۳۹ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
الان از تو حرم برمیگردم و نماز زیارت رو خوندم دیگه گفتم بهتره به جای نماز تفکر کنم در قرآن و از رو قرآن بخونم دیدم حال هست دیگه تفکرم کردم باز کردم آخرای سوره ی مریم اومد زدم صفحه ی بعد رسیدم به سوره ی طه و چندتا آیه رو در یه ساعتی که قرار شد در حرم باشیم چند تا آیه ی اول تفکرم رو گرفت البته من آدم متفکری نیستم همین جا که به حول قوه ی الهی میام کلی چیزا اضافه میشه که روش تفکرم نکردم ولی تا حواسمو جمع کنم و نمی دونم سرعت عملم هم پایینه و اگه یه مرتبه برسه و فکرم رو بگیره که چیزه ولی اگه بشینم برای خودم تفکر کنم طول میکشه لذا قرار نیصست من برای شما و به جای شما تفکر کنم و قرار نیست که درست بگم و قرار نیست که همش از خواندنم نکته بیاد سر دست و خوبه بگم که قرآن انس بگیریم و محفل داشته باشیم بشینیم بخونیم که اولش چون از کودکی فاصله گرفتیم زود انس نمیگیریم ولی بعدش کم کم نمیشه فاصله گرفت از قرآن و جامعه عرب وهابی بی دین رو حالا نمیتونیم بگیم بی دین ولی از روی قرآن در کلی زمینه ها از ما همین که قرآن رو بیشتر دارند و انس دارند از ما جلوترند در خیلی زمینه های اجتماعی و هرزگی و جسارت و اجتماع و قوانین در عربستان با توجه به گمراهیشون قرآنشون بیشتر کفایتشونو کرده
إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَى ﴿۳﴾
جز اینکه براى هر که مىترسد پندى باشد (۳)
---------
خوب آیه ی سه سوره ی طه یه 20 دقیقه ای روش کار کردم که از نظر یه طرفه بودن جمله بیاندیشم و باز خوتکار نبود نوی موبایل نکته شو نوشتم و در آیات بعد که تفکرم کردم یه نکته ی دیگه یادم اومد ینی رسید در مورد این آِیه در حالتی که توجه خاص نداشتمما و فشار روم نبود خودش اومد.
اینکه آقا اول بگم تذکره و عبرت خوبه شما میبینی که زمین زنده شده خوب همینطوری بعد مرگ ما زنده میشیم این درست؟ ولی اگه نترسی از جهنم و خدا عبرت هم نمیگیری حالا من به شیوه ی علمی خدا کار دارم نمیخوام نصیحتت کنم که میگم نگاه کن میگه بترس تا تذکره بگیرتت ولی ما سیستم بیشتر جاها اینطوره که عبرت بگیر تا بترسی این غلطه درصورتیکه حالا که میترسه طرف پند میگره و آِیه ی قبلشم درسته در مورد قرآن هست این آیه که پند از قرآن بگیریم که به دردمون بخوره ولی الان نگاه کنید راهنمایی و رانندگی نمی دونم اخبار میگه و آمار که نمیترسونه بلکه عبرت ها رو نشون میده که مثلا به حظور شما عرض شود سبقت از راست انقدر درصد نمی دونم بی توجهی راننده به جلو اینطوری اینا روش قرآن نیست باید طرف گقتیم بترسه تا پند بگیره نه که پند بگیره که بترسه اگه مبخوای تند نره جریمش کردی یه تصادف هم ببر نشون بده طرف رواز نزدیک نشونش بده چه بلایی سرش اومده کسی که تصادف کرده با سرعت زیاد حالا تلوزیون شاید نتواند همیشه که این روش قرآنه و میشه از این آیه درمورد چیزایی دیگه که شما بهتر از من میدونیید تفکر کرد که من مغزم بیشتر از جنبه ی یه طرفه بودن بود که شما من میدونم نکاتی در ذهنتون هست یا میتونید بهتر از من ادامه بدهید این موضوعی که باز شد حالا به هر حال ادامه ی سوره رو در پست بعدی میزارم .البته این ترسی که خدا در قرآن میگه فرق داره با ترس در رانندگی ما کلی گفتیم.
کسانى که در [فهم و ارائه] آیات ما کژ مىروند بر ما پوشیده نیستند آیا کسى که در آتش افکنده مىشود بهتر استیا کسى که روز قیامت آسودهخاطر مىآید هر چه مىخواهید بکنید که او به آنچه انجام مىدهید بیناست(۴۰)
خوب بالاخره گوش دادن قرآن در خلوت مخصوصا نه همش در تلوزیون که شلوقش میکنن خوبه الان ساعت 5 صبحه و من که بیدار بودم و قرآن هم دو روز پیش گوش کردم میخوند و قرآن می فرماید خدا که قرآن رو در نیمه ی شب به صورت ترتیل یعنی با دقت بخونید و من قرآن گوش میدادم و حواسم هم باز به معنا و خود قرآن بود تا رسیدیم به این آیه که آیه ی عجیبی است حالا من نمی دونم بخوام مثال بزنم مثل چی میمونه خدا مثال زده که این بهتره یا اون؟
اولا من نکته شو چیز کردم روش فکر کردم و فشار آوردم و نمیگم اینا که میگم صحیحه الان نگاه کنید اینجا چی معنی کرده گفته ((قیامت آسوده خاطر بیاید)) ولی تو قرآن نوشته ((ایمان بیاورد روز قیامت)) خوب چند بعدیه آقا در کل الان ایمان بیاوریم منظور اینه که خوبه و من اینو قبول دارم کسی هم که ترجمه کرده قبول داره ولی من کار ندارم دارم تفسیر به رای خودمو میکنم کسی هم کمک کنه نظر بده مشرکه (یعنی شراکت داره)) ممنونشم هستیم از کسی نپرسیدم و تفسیرم باز نکردم فقط کمی فکر کردم و چند بار آیه رو در نظر گرفتم تا نکاتی برسه نکاتی هست که اغلب میدونیم و چیز جدیدی نیست ولی علی کل حال.
1. روز قیامت همه ایمان می آورند وقتی خدا آمد و مالک یوم الدین هست!!(جاء ربک و الملائکه صفا صفا)) و نشون داد خدا خودشو و ((مالک یوم الدین)) مالک یوم الدین همه مومن میشند وقتی قدرت خدا رو ببینند وقتی حق رو ببینند که چه شد میترسند و از روی حق بعضی ها بعضی ها که ایمان دارند بعضی ها که از روی عذاب حلا چیزای مختلف مومن میشن دیگه
2.اینکه در برزخ بعضی ها ول اند نه عذاب میچشند نه بهشت یا سرگردانند یا ول اند مانند حیوان ول اند و بعضی کفار ولی مومنان به سوی شون دو ملک در قبر میاد و عذاب دارند کسانی که سرشون به تنشون بیارزه
3.اونایی که عذاب میچشند در برزخ خوبیش اینه که ممکنه ایمان هم بیاورند اونایی که در آتش می افتند و عذاب دارند بالخره آدم مهمی بودند!!! نه حیوان و عذاب برزخ به گونه ای است که موجب ایمان و یاد خدا می شوند.
4.یلقی به معنای افتادن در زمان حال و مضارع هست که میشه عذاب برزخی و گفتیم که کسانی که عذاب برزخی داشته باشند خیریتی دارند و عذاب قیامت سخت تره خیلی سخت تر و تا جایی که ممکنه ایمان بیارند اینا در برزخ به خاطر عذابشون و سختی و تاریکی برزخ.
5.یه نکته ای دیگه هم هست حساسه و اون اینکه شما از ما ایراد بگیری که چرا خدا مثلا چنین نکته ای رو چنین مثالی رو با عذابش همراه کرده و در مقابلش ایمان قیامت رو و چرا گروه های دیگر رو نیاورده و کلی گفته هرکس عذاب بچشد و در متقابلش گفته کسانی که رستاخیز ایمان بیاورند و منظورم اینه که چرا کلی دو گروه آورده خوب سه گروه می آورد خدا که بهشتیان هم باشه مثلا امام خمینی (ره) ما یقین داریم در بهشته برزخ است ولی چرا خدا از عذاب صحبت کرده و کلا دو گروه مثال زده خوب گفتیم این حساسه الان امام خمینی در برزخ هست و حکومت داره یقینا ولی سخته باز کردن و گفتنش من یه بار اصلا به حکومت برزخ کافر شده بودم و میگفتم که اصلا حمومت ملکوتی و فرشته ها غلطه حالا کار ندارم چی گفتم و الان یادم نیست ولی الان آیا امام خمینی (ره) میتونه کاری کنه که من شفاعت بیابم الان در دنیا و با دعای خیرش من به دوزخ نروم و اصلا مجتهد بشم خوب هم میشه هم نه یعنی من اختیار دارم خودم پس این چه بهشتی است من یه بار داشتم به حکومت برزخی فحش میدادم که چرا امام حسین رو نجات ندادن اینا در صورتیکه صدقه بدیم عذاب رفع میشه و این چه حکومتیه بعد رسیدم شاید اون موقع یا بعدش رسییدم که آقا جهنم از برزخ تا قیامته این جمله به دلم خورد!!! و حکومت فرشته ها رو قبول نداشتم و اشتباه فکر میکردم به خاطر گناهم خلاصه ولی ما الان توی دنیا داریم عذاب میچشیم واقعیتش نمیتونیم کسی رو به راحتی شفاعت کنیم که برگرده به دین مگر دعا کنیم یا امر به معروف و اینا در برزخ هم همینطوره چنان قیامت بهشتش زیبا و حق به حق دار میرسه که اصلا بهشت برزخ در مقابل عذاب هست و حکومت فرشتگان نابود!!!