اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۲۶ مطلب با موضوع «تفکر قرآنی» ثبت شده است

پرستش مرد

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿۹۷﴾

این آیه رو دیشب تو خونه ی دیگرمون وقتی قلیانم تموم شد بعد از فیلم از شبکه ی یک برنامه ی (این شب ها) اتفاقی از زبان آیت الله طباطبائی شنیدیم شایدم وقتی اومدن دنبالم رسیدم خونه شنیدیم احتماالا و فکرم خرابه دیگه آقا یه چیز دیگری رفت به سمتش اینکه میگه که جه مرد و چه زن اعمال صالح انجام بدهند ولی میگه (هو مومن) یعنی مرده باید مومن باشه یعنی ما درمورد زن مومن چیزه یعنی والا ما دختر مومن دیدیم که خوشکله ولی زنی هرچه قدر زن مردم خوشکل باشه سکس به نظر میاد اگه بخوای نگاش کنی و اعمالش و گفتارش لذا زن های مومن باید نتیجه ی کارشون رو روی مردشون یعنی شوهر یا پسرشون جستجو کرد وگرنه زن که مومن بشه ممکنه افسرده بشه و باید شوهر داریش خوب باشه و باید بره تو بغل مردش و اونو درست کنه و روی اون کار کنه  و برای رضایتش نیاز و خواسته اش و تمایلاتش رو برآورده کنه و شاید پیامبر از روی همچین آیه هایی است که می فرماید خدای دوم زن شوهرش هست یا می فرماید اگر قرار بود که کسی رو بپرستند هیهات میگفتم زن ها شوهرشون رو بپرستند لذا در قرآن هم اومده و حدیث ها جعلی نیستند!!بله اگر مرده درست شد که شده اگر نشد فایده نداره اون دنیا هم دستتون رو نمیگیره و مومن باید بشه

یادخدا

يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چند صفحه قرآن خوندم و روحم تازه شد و ما آدمای بدی هستیم و به سمت بی نوری کشیده میشیم تا اینکه برکت و رحمت قطع میشه و اگه قرآن و یاد خدا نداشته بشیم یقین بدونیم که شیاطین میتونن راحت مسلط شن و فضای نور رو بگیرن یا بدزدند و اگر شما داری بلند قرآن میخونی و برزبانته یاد چیزی کنی اون یاد مشورت خداست اون فکر و شیطانی نیست واگر مومن قرآن نخوانه ممکنه به گناهی مرتکب بشه که وجدانش ناراحت بشود تا اینکه خودش با پای خودش به سمت نور و یادخدا و قرآن برود این مومن ولی اگر گناه نکنه و غمگین تر بشه و شهوت رانی نکنه ولی به جای نورانیت افسرده بشه اگر دراین حال به سمت قرآن بره خدا فهمش عقلش صداش و بهره اش رو از قرآن زیاد میکند و غمش رو رفع و هنگام خواندن قرآن یاد حضرت خضر کردم و فهمیدم که وقتی خدا ازبدکاران درقرآن صحبت میکنه و خعلی وقتا هم نمیگه مشرکان و کافران خلاصه باید ما کلاه خودمون رو قاضی کنیم و به درون خودمون بنگریم و حسابرسی کنیم قبل از که به حسابمون برسند که آقا منم هرچه قدر خوب باشم این جهالت رو که خدا در قرآن گفته درصدی داشته ام یا خواهم داشت یا دارم اصلا!!! نه اینکه خودمون رو جدا و پاک بدانیم و مبری از همه ی عیوب!

فهم لایومنون

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

لقد حق القول علی اکثرهم فهم لا یومنون(7) 

این آیه نکته ای جلب توجه کرد یه نکته هم قبلا گفتم متعصفانه حذفش کردن چون تفسیر غلطی داشت چندسال پیش گفتم که درمورد این آیه هم بحث کرده بودم ولی نکته ی این آیه درست بود به نظر خودم اما ولی به هرحال دو تا حالتم رو میگم مقدمتا بعد وارد میشیم اول اینکه فهم من بستگی داره تفکرات چه طور باشه و پخته بشه تفکر شما روی منم اثر داره و من میفهمم از راه دور و بعد مینویسم وگرنه فکر شخصی که نیست هزاربار چیزی رو میبینم ولی یقینم و زکاوتم نمیکشه ولی اگه مثلا شما بفهمی چیزی یا بعضیا که مورد نظر هستن بفهمند روی منم تاثیر داره مثلا خواهرم منو اسیر کرده باید با توجه به اون زندگی کنم و فهمش روی مغز منم تاثیر داره یا مثلا بابام میره با دوستاش بحث میکنه من اینجا مینویسم ولی از بحثشونم با خبر نیستم ظاهرا و خدا روزی میده و نکته ی شخصی دوم هم که باز ربط داره به این نکته ی قرآنی گفتن من اینه که من که صدام درمیاد بااون صدایی که تو دلمه و اون صدایی که شما خیال میکنی حالت منه فرق داره هر سه تاش و ما به نحوی رندیم و تو کلیپامم مشخصه و داغونم کردن خراب شدم لذا وقتی قرآن بلند بخونم از صدای خواندن خودم نکته ای پیدا میشه یعنی اگر توی دلم میخوندم این نکته رو نمیفهمیدم ولی مراجع وارونه است ممکنه چون دلشون قوی تر از زبانشونه و عبادت زیاد میکنن ما دیگه فعلا اینجوری از آب درومدیم حالا مقدمه تمام اینکه دیدم سوره ی یس که خونده بودم از صدام فهمیدم که (لا یومنون) رو یه طوری خونده بودم که نکته داشت قبلا هم این اتفاق افتاده که از صدای خواندن خودم نکته ی قرآنی بگویم خلاصه لا یومنون رو اینطوری خوندم که چه خوب شد که نمیفهمم راحت شدیم از دستشون و بهتر که ایمان نمی آورن وگرنه مارو هم گرفتار خودشون میکردن!! یعنی خیالت راحت باشه که اینا ایمان نمی آورن من خودم اینطوری صدام معلوم بود و چون صدامو و تصویرم رو ضبط کرده بودم و شما فهمیدی منم اینبار که گوش میدادم متوجه شدم ایراد یا نکته رو حالا داستان چی بوده که اگه خیالتون راحت که ایمان نمی اورن و درگیری و گرفتاری درست نمیکنن دیگه داستان چی بوده خدا میدونه!!! البته یه بار دیگه همونطور که گفتم اینطوری معنی کرده بودم که یه عده ایمانشون از یه حدی دیگه بالاتر نمیره دیگه اینا آزاد میشن و سیر و سلوک خاصی ندارن و باید دنده سنگین حرکت کنند و سرپایینی دارن طرف آخونده ولی دیگه میدونه که مرجع تقلید نمیتونه بشه هرکاری هم بکنه نمیشه این حالت اگر در جوانی بدست می آورد بهتره مثلا بره سیگار بکشه جوان راهش عوض میشه سیگار بده ها بدتر از قلیون و من سیگاری نیستم و تو فیلمام میگیرم به دستم و مراقب باشید البته معنای دیگه هم داره (لا یومنون) که آقا هرکاری کنی ایمان نمی آورن یا می توتیم معنا کنیم که لایومنون یه حالت باشه یعنی در حالت لایومنون قرار دارن  مثل حالت سایلنت گوشی موبایل والا چه میدونم!!

پاتیل ماتیل

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ما آسمان پائین را با ستارگان تزیین کردیم. (۶)

 

إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿۶﴾

و آن را از هر شیطان خبیثی حفظ نمودیم. (۷)

 

وَحِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ ﴿۷﴾

آنها نمی‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هرگاه چنین بخواهند) از هر سو هدف تیرها قرار می‏گیرند! (۸)

 

لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ ﴿۸﴾

آنها به شدت به عقب رانده می‏شوند، و برای آنان عذاب دائم است. (۹)

 

دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿۹﴾

مگر آنها که در لحظه‏ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند که شهاب ثاقب آنها را تعقیب می‏کند! (۱۰)

 

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿۱۰﴾


ز آنها بپرس: آیا آفرینش (و معاد) آنان سختتر است یا آفرینش ‍ فرشتگان (و آسمانها و زمین) ما آنها را از گل چسبنده‏ای آفریدیم. (۱۱)

 

فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ ﴿۱۱﴾

تو از انکار آنها تعجب می‏کنی، ولی آنها مسخره می‏کنند! (۱۲)

 

بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿۱۲﴾

و هنگامی که به آنها تذکر داده شود هرگز متذکر نمی‏شوند. (۱۳)

 

وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ ﴿۱۳﴾

و هنگامی که معجزه‏ای را ببینند دیگران را نیز به استهزا دعوت می‏کنند! (۱۴)

 

وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿۱۴﴾

و می‏گویند این فقط سحر آشکاری است. (۱۵)

 

وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ﴿۱۵﴾

آنها می‏گویند آیا هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر برانگیخته خواهیم شد! (۱۶)

 

أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۱۶﴾

------------------------------------------------------------------

خوب حال نداشتم و وقتی ببینم نور نیست و ضایه شدم ممکنه عکس العمل تند نشون بدم و قرآن بخونم تا اینکه شاکر باشم و حالم خوب باشه تا ایتکه قرآن رو موقعی بخوانم که ارتباط معنویم خوب باشه نه بللکه اگه ما شاکر بودیم و موقع خوشحالی هم شگر میکردیم خدا توفیقمون زیاد میشد خود به خود تا اینکه خرمون رو بگیرن که بیا قرآن بخوان و یه علتش که ثواب هر آیه برابر با ختم کل قرآنه همینه که سخته و منم سختم بود و اتفاقا شیاطین هم هستند برخلاف اون روایات که قبلا هم ثابت کردم دست و پای شیاطین نه تنها بسته نیست در ماه رمضان بلکه ممکنه قوی هم شده باشن!! یه دلیلش این بود که امام سحاد در صحیقه ی سجادیه میخواد از خدا یا پناه میبره که شیاطین رو دور کنه حالا یادم نیست ولی ثابت کردیم به چند دلیل لذا سخته قرآن خواندن در ماه مبارک ومیدونم داره روتون فشار میاد ولی شروع کردیم و این قسمت هایی است از سوره ی صافات که گزاشتم که میشه کتاب هادرمورد تک تک آیه نوشت چنانچه نوشته اند هم!! 


فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ 11

خوب این آیه مخاطبش کیه؟ جن و شیاطین یا فرشته ها یا انس؟؟ چون موضوع قبلش درمورد شیاطین بوده و فرشته هایی که شهاب میفرستن که خدا بحث میکند که چند تا آِیه ی قبلش هم گذاشتیم پس مربوط میشه به جن ها یا فرشته که از اون ها بپرسید که خلقتشون سخت تره یا... البته من از پیش خودم میگم و اگه تفسیر باز کنید ممکنه گفته باشه از بشر بپرسید که فکر کنه و خوب بشر و انس هم غالبا شیطانی اند دیگه!! خودمونی هستیم !! دلیل دیگرش هم اینه که خدا میگه خلقتاهم من طین لازب و نمیگه خلقناکم بلکه خلقناهم پس با بشر صحبت نمیکنه و در آِیه ی 12 هم هم پیامبر تعجب میکنه و اونا مسخره میکنن لذا ما این آیه رو میگریم که داریم با شیاطین جن یا ملائکه بحث میکنیم و سوال می پرسیم!! اگه درست باشه میفهیم که خلقت جن که پیش از انس بوده توسط ملائکه اختراع شده اند اینا چون خدا درمورد خلقت انسان میگه ام من خلقنا یعنی چیزی که ما خلق کردیم درسته منظور از ماها میتونه فرشته ها هم باشه ولی از کجا معلوم خلقت شیاطین توسط اختراع و کشفیاتی نبوده که ملائکه کرده اند قبل از خلقت انس؟؟ یعنی به طور غیر مستقیم خلق شده اند مانند دوچرخه که بشر خلق کرده دومین تکته هم اینکه بلخره ساخته شدن انس ها از طریق گل چسبیده شانه ی قدرت خواست یا مساله چیز دیگری است؟ یعنی ما از یه چیزی ساخته شدیم که پست و ناچیزترینه و کم ارزش ترینه یعنی خاک حالا این اولا قدرت خدا رو میرسونه که اشرف مخلوقات رو با حاک ساخته دوما وقتی با خاک اینگونه ساخته ماهیت ذاتی فرشته ها که با نور ساخته میشن دیگه چیه و اونا رو دیگه چطور ساخته اند چون توی تفسیر که خوندم انگار سوال از انس ها هم بوده که مغرور نشن و بنگرند که از خاکند!! البته خدا میگه ماخلقناالجن و الانس الا لیعبدون و شرکت دارن در خلق خداوند فرشتگان هم در خلق ما ولی غیر مستقیم منظور بود مثل ساختن موتور توسط انس که راحتر و تندتر از خره که این نظریه هم راحت میشه ردش کرد و غلط باشه که فرشتگان اختراع کرده باشن جن هارو! چون درمورد انسان میگه ما خلق کردیم سختر بود یا آنچه خلق شده بوده؟؟ یعنی شیاطین و جن و این آیه ای است که پیامبر متعجب میشوند و ما هم مسخره میکنیم ایشون رو لذا شما میتونی به جای این چیزا بگی فرشته ها مستقیم توسط خدا ساخته شدن ولی جن و انس علاوه برخدا فرشتگان هم دخیلند و تفاوت هایی که در ظاهر و باطن افراد گوناگونه به شرکت داشتن فرشتگان مختلف در خلق ما هم بستگی داشته است!!!

در آیه ی 12 داریم 

 

بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿۱۲﴾

به پیامبر میگه تو تعجب میکنی و اینا مسخره میکنند خوب آیا مثلا از تعجب کردن پیامبر اینا مسحره میکنند تعجب کردن پیامبر رو و آیا تعجب کردن پیامبر از آِیه ی قلیشه که نشان میده آِیه ی 11 خعلی بحث برانگیزه 

 

وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ 13)

این آیه هم یه چیزی نشون میده که وقتی پیامبر یاد خدا کرد ما اگه هم دلیم یا مومن باید متحول بشویم و از راه دور و نزدیک دل به دل راه داره ولی اینا و ما سنگدلیم و دلمون به پیامبر و آیات خدا وصل نیست و چه پیامبر ذکر بگه و صحبت کنه و چه نکنه و و حدیث نگه در ما اثر نمیزاره خعلی از این اثراتی که میزاره رو ما خبر نداریم ولی دگرگون میشیم از دعای پیامبر اگه سنگدل نباشیم یعنی نمیدونیم چرا و صحبت پیامبر رو نشنیدیما و خبر نداریم دعامون کرده اند ولی منحول خواهیم گشت ولی در این آِیه میگه اینا متحول نمیشن دیگه و در آیه ی بعد هم میگه وقتی نشانه و آیه ببینند مسخره هم میکنند و باز در ِآِیه ی بعدشم میگن این سحر و جادوی پیامبره که در ما اگر اثر کنه یا در دیگرات


وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿۱۴﴾


وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ ﴿۱۵﴾


بخشش

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۳ نظر

فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿۳۳﴾

(آری) ما اینگونه با مجرمان رفتار می‏کنیم. (۳۴)

 

إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿۳۴﴾

چرا که وقتی به آنها لا اله الا الله گفته می‏شد استکبار می‏کردند. (۳۵)

 

إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ﴿۳۵﴾

و پیوسته می‏گفتند: آیا ما خدایان خود را به خاطر شاعر دیوانه‏ای رها کنیم؟! (۳۶)

 

وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ﴿۳۶﴾

چنین نیست، او حق آورده، و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است. (۳۷)

 

بَلْ جَاء بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۳۷﴾

اما شما (مستکبران کوردل) به طور مسلم عذاب دردناک (الهی) را خواهید چشید. (۳۸)

 

إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿۳۸﴾

و جز به اعمالی که انجام می‏دادید جزا داده نمی‏شوید. (۳۹)

 

وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۳۹﴾

جز بندگان مخلص پروردگار (که از همه این مجازاتها برکنارند). (۴۰)

 

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۴۰﴾

خوب ماه مبارکه رمضانه و طاعات و عباداتتون هم قبول باشد آقا ما توحرم نشسته بودیم و میخواستیم از خودمون عکس بگیریم ولی ژستم خوب درنمیومد و حال معنویم هم خوب نبود لذا قرآن بازکردیم و سوره ی یس رو خوندم تا اینکه رسیدم به پایان سوره و سوره ی بعدش یعنی صافات و حال نمیکردم و معنویتم رو دزدیده بودن چی شده بود خدا میدونه لذا گفتم یه فکری بکنم و ترجمه کنم خودم و بعدشم ترجمه ی خودم رو منطبق بدم و همش با اینکه تو حرم بودم وسوسه ی شیطانی میشدم که مثلا یکی اش این بود که حالا کفشم چی میشه و اینا تا اینکه از عقلم کار کشیدم و وسوسه ها رو بی اعتنایی کردم و همین آیاتی که گذاشتم رو بیشتر متمرکز شدم و دو آیه ش رو تو این ماه مبارک فکر کردم تو حرم امام رضا علیه السلام و نکته هایی جلب توجه کرد این آیات که انتخاب کردم درمورد عذاب گرفتن مشرکانه یکی از آیات هست که این بت پرستان که عذاب خواهند شد میگن که آیا ما خدایامون رو به خاطر یک شاعر مجنون رها کنیم؟؟ در آیه ی ۳۶ بله نکته اینه که جلب توجه کرد که آقا اینا فشاری روشون نبوده از حکومت و میتونستند که اینکارو بکنن و بت هارو بشکنن و خدارو پرستش کنن و مانند دوران ابراهیم خلیل الله نبوده که عذابشون کنند این یک نکته که خودشونم میدونن کارشون غلطه و پی برده اند و اتمام حجت شاید شده اند ولی اصرار میکنن بر شرک خود به این بهانه که پیامبر نعوذ بالله شاعری مجنون و شخص ضعیف باشه که قدرت و ثروت نداره و میشه بحث کرد بیشتر که چه شرایطی داشتن و ما داریم کلا آیه ی بعدی که تفکر کردم آیه ی چهل هست از سوره صافات که میفرماید الا عبادالله المخلصین که آقا این مخلصین اولا شرایطی داشتن و صفات خوبی اینا به کنار بلکه اصلا بت پرستی جایزه براشون یعنی خدا میگه اگه بت هم بپزستیدن عذاب نمیشید ای مخلصین البته این نشون میده که مخلصین رندند نه اینکه واقعا مشرک باشند بلکه جلوی ما فیلم بازی میکنن حالا نه اینکه نماز نخونیم بعد بگیم رند و مخلصیما بلکه بت پرستی و شرک تغییر نموده کلا البته این آیه شرایط بده مخلصین رو هم نشون میدهد که ممکنه مانند شرایط ابراهیم ع مجبور شده اند که ظاهرا بت پرستیدن

من دیدم تمرکز ندارم و همش تو حرم چشمم بیشتر به زنان مورد توجه بود تا مردان و خدا هم نمیگه یه کاری بکن که دلزده بشی از زنان و دخترا و علاقه نداشته باشی بلکه میفرماید چشمتو خودت کنترل کن و با زورم شده نبین همینم اتفاقا یه بت پرستیه که گفتم لذا تو راه حرم داشتم به معنای رب السماوات و الارض فکر میکردم و خواستم ذکر بگم و بیخیال مردم باشم ولی خدا در منظر چشمام بزرگ نبود و جهان و زمین و آسمان هم برام دلبری نکرد از بس خودمو بزرگ جلوه دادم و میبینم بلکه فهمیدم ما کلا تو دنیا سرکاریم یعنی نمیفهمیم وقتی یه پیره مرد با عصا داره میاد زیارت حضرت آیا من سره کار نیستم وقتیب این پیرزن و پیرمرد بهشون بگی میبرمت یه جا که بهشته یه سفر مثلا به کیش حاظر نیست بیاد ولی این همه خودش رو به زحمت مب اندازن با عصا و ویلچر درحالت خواری و ضعف به یه امیدی میان حرم حالا آیا من خواب نیستم؟کی منو بیدار میکنه چرا بیدار نمیشیم و قدر حضرت رو نمیدونیم؟؟!! یه نکته ی دیگرم همین تفکر در قرآنه که زود و تند از آیات نگذریم و چند بار متن آیه رو بخونیم و از عقلمون کار بکشیم حتی اگر شده در ترجمه کردن صرف باشه بعد تطبیق بدیم و اگه توی ماه مبارک رمضان هر آیه به منزله ی خواندن کل قرآن هست تکرارشم و تمرکز برروشم همونه و همش زیاد خوندن نیست و حتی تکرار و تمرکز روی آیه بهتره

نطفه ی داغان شده

جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

خوب این آیه رو نگاه کنبد:

أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿۷۷﴾

آیه ی خطرناکی هستا حالا ما بحث روی این نطفه می کنیم از این منظر که دشمن خدا شده یعنی اگه نطفه نریزه یقینا دشمن خدا میشه یارو!!! این حکم دادیم شما هم بشنو یعنی مثلا حس تجاوزگرانه پیدا میکنه مرد اگر ارضا نشه و اگه زن داشته باشه حتی باز میره به سمت فحشا و زنا و گناه!!! پس باید ارضا بشود مردکه وقتی هم نطفه رو دید دیگه از هیچ زنی خوشش نمیاد دیگه حس تجاوزگرانه نداره که بخواد بچسبه به زنی و راضی میشه و دوباره از دشمنی به سمت خداوند باز میگرده با محبت زن و این سیکل شرک و خود بزرگ بینی و غرور و این صفات هی زیاد میشه و هی کم میشه با ارضا شدن مرد ولی مردکه هیجی نمیفهمه که دنیا دنیای فنا پذیره و عبرت نمیگیره باز که بابا دل نبند!! و البته ما که زن نیستیم ولی اگر زن ها هم نطفه ی شوهر نبینن همین بلا سرشون میاد راضی میشن طبق روایات با یک مرد سیاه زشت هم که شده میخاد چنگ بزنه اگر شوهرشون ارضاشون نکند!! ببین دشمنی تا کجا میکشه ها که یارو نطفه ندیده حالا ما نمیگیم بری فیلم شهوت آمیز ببینی تا گناه بدتر و زنا نکنی این مقصود نیست ولی دشمنی رو ببینید که کسانی که ارضا نشوند چه میشه؟؟!!!  یا توجه ندارند که چقدر حس حمله و شهوت زیاد بود ولی حالا که ارضا شده چقدر دنیا در دیدش کوچیکه بله باید اینا رو دید و حس کرد که چطور شد یهو بعد از عملیات دیگه از هیچ زنی خوشم نمیاد و دلبری نمیکنه در قلب من؟؟ خوب من بحث زیادی نمیتونم بکنم چون عقلم نمیرسه و از یک جهت به اینکه ببینیم که از نطفه ای ناچیز درست شده ایم نگاه کردیم اینجا دیگه چه برسه مرحله ی تولید انسان یا قبلش و چیزای دیگر که باید به نطفه نگریست ولی حس گناه رو باید داشته باشیم وقتی میریم پیش ائمه و خدا یعنی اگه فکر کنیم که ما گناه نداریم و طلبکارانه پیش امام رضا (ع) بریم و شرمنده از خودمون و گناهان نباشیم و یا اصلا آدم پاک و بی گناهی باشیم ولی حس تواضع دارم که ای خدا من گناه زیاد کرده  ام این که گنهکار بدونیم و هیچ بدونیم خودمون رو خعلی خوبه متعصفانه ما وقتی با چشممون دنیا رو میبینیم خودمون رو خعلی گنده میکنیم و توجه نداریم که چقدر آدم روی کره ی زمین هست و اصلا ما هیچی نیستیم و بود و نبود هیچی نیست لذا جهان بینی خود بنده مشکل داره و خودمو باید در مقابل دشمنان بزرگ و عزیز بدانم و جاسوسان و شیاطین رو هیچکاره  و خوار بدانم ولی در مقابل حق که شما ربطی بهت نداره و چیز شخصی است باید کوچک و خواز و ضعیف و متواضع بدانم یعنی بخشی از نوحید یعنی همین که شما حقی نداری در بزرگ دانستن خدا و خوار بودن من در مقابل حق یعنی اگر من در مقابل حق کوچیکم به این معنا نیست ککه در مقابل شیاطین ضعیفو کوجیک شم و روانشناس بلکه ارادت خدمت بزرگان هم داریمااا  در اون صورت ولی من نمازم رو که میخواندم دیدم که خدا کوچیکه در دید من و هم خودم گنده و خودم رو آدم متشخص وگنده و مهم دانستم در مقابل خدا وقتی میگم خدا منظورم روانشناس نیست روانشناس نمیفهمه اصلا که من خدام رو چگونه دارم و استاد و عارف میفهمه و از رفتار معلوم نیست شاید رند باشم شاید روانشناس الکی خوشبین باشه پس موضوع پیچیده ایه وقضاوت نکنید روی آدما گرچه بتوانند معنویت مارو تشخیص بدن ولی شیاطین خودشون غافلند منتهی معنویت رو میفهمند و مومن رو میشناسند چون نمیتونن درونش نفوذ کنند و اختیارشو بدست بگیرند ولی خدا رو که نمیشه دور زد و شناخت به آسانی!!!

حالا دو سه نکته ی دیگه ای که به ذهنم خورده اینه که شاید باید نطفه در راه (خلقناه)که توجه بشه به آِیه ای که دادیم که باید در راه خلق و بچه آوردن خرح بشه تا باعث بشه کدورت بین زن و بین خدا از بین برود دومیش اینکه میگن نطفه چیز خوبی نیست یعنی نجسه و میگن باید مثل سم تو بدن زیاد نمونه و باید ازدواج کرد البته اگر بمونه هم مثل شرابه دیگه و ساخته میشه ولی چیز خوبی نیست و نمدونم بشه بهش گفت سم واقعا ولی نحسه به هر حال که توی بدنه و من مجتهد نیستم که بگم وقتی داخل بدن هست هم نجس هست یا نه که مردان حملش میکنن یا وقتی می پره بیرون این نطفه ها اینا تازه نجس میشن؟؟!! و سوم هم اینکه به هر حال تفکر درمورد نطفه که چیز بی مقدار و نجس هست یه موضوع جداگانه ای داره که ما از چیز کم و بی ارزش و کثیفی ساخته شده ایم حالا گنده شدیم و زورمون از خدا هم داره میزنه بالا!! از این دید بیشتر نگاه میشه به مساله نه اونی که ما گفتیمااا که توجه بشه به این چیزا هم. البته تا یه مدت معین باید بمونه مثل شراب مثلا خود پیامبر (ص) حالا ما نباید زیاد کار داشته باشیم ولی نمی دونم حدود شاید یک ماه از زن عزیزش فاصله گرفت و روزه میرفتند و غذای بهشتی میخوردند تا بعدا حضرت فاطمه الزهراء (س) نطفه شون ساخته شد و بزرگترین زن عالم به دنیای ما امدند لذا ماندن و روزه گرفتن هم مهمه تا یه حد معینی میشه گفت البته پیامبر پیامبره و حسابش از ما جداست! یه نکته ی دیگرم مساله ی مبین و آشکار بودن مخالفت و دشمنی این عده با خداست که پرچم دارن و بدن روی در بایستی قد علم میکنه به دشمنی با خدا و مثل منافقان نیست که پنهانی و ریاکارانه و ماهیتش مخقی باشه ها.

جدای از این مسائل یاد یه قضیه ای افتیدم وقتی پیش بابا بزرگم بودم یه چیزی گفتند که قریب به این مضامین درست داستان رو یادم نیست اینکه جبرئیل میان پیش حضرت و میگه ای محمد(ص) خدا میخواد یکی از فرزندانت رو بین امام حسین(ع) و عبدالله (فکر کنم) از دنیا برود و آزمایش الهی بوده و به پیامبر میگه کدامشان بروند از دنیا؟؟ پیامبر عصه میخوره و میبینه اگر امام حسین(ع) از دنیا برود حضرت فاطمه (ُس) خعلی ناراحت میشوند و غصه میخورند بعد حکم صادر میکنه که فرزند خودش از بین برود!!! شاید اینطوری بابا بزرگم برام تعریف میکرد و جایی نشنیده ام این قضیه رو خلاصه

کوتاهترین راه

جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿۶۱﴾

و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (۶۱)

خوب به این آیه برخورد داشتم در نمازم و جلب توجه کرد و یه مقدار که فکر کردم دیدم چه آیه ی بحث انگیز و بزرگیه اینکه خدا از راهی صحبت میکند و میگوید راه مستقیم یعنی کوتاهترین راه خوب این چه راهی است؟ بله راه های مختفلی هست که انگار برای همه است اولا دوما هدف از کارای ما عبادت خداست که خدا میگه منو عبادت کنید یعنی ما اگه راههای دیگر برویم در عبادت در هسته ای در علم در حقوق در اقتصاد هیچ راهی در هیچ زمینه ای مستقیم تر و کوتاهتر از راهی که در آن عبادت خق و خدا باشه نیست بقیه اش داریم دور خودمون میگردیم وخدا وعده داده شما راه عبادت منو که هدف از آفرینش ما مردم هم بوده رو برو که کوتاهترین راه هست و امن ترین و بهترین راه و راه های دیگری هم هست که ما میریم ولی راه مستقیم نیست و همه ی ما در راه هستیم و بین راهیم حالا البته اینجا معلوم نشده کیفیت راه که آخرش کجاست و چه نوع راهی هست فقط گفته پرستش خداوند یعنی راه های دیگری هم میرن اینا ولی آخر تمام راه ها ختم میشه به خدا و رسیدن به خدا درست؟؟ خوب کسان دیگر راه دیگه میرن ولی باید این راه طی بشه و به مقصد برسن یعنی اگر ما جهنم داریم باید آخزش به خدا برسه اگر میریم بهشت باید برسیم به خدا درست؟ و یا حالا عند خدا بریم یا لدنی بشیم  یعنی مستقیم و تزدیک تر از عند رب برسیم در لدن یعنی راهیه که باید همه مون بریم حتی کافران الان مست دنیاییم و نمیفهمیم و راه رو درست ممکنه تشخیص ندهیم ولی بالاخره راه باید طی بشه و آسونترینش توسط خدا پرستی است وگرنه راه دیگه هم هست که به آغوش خدا نرویم ولی راه بدیه وراه سختیه ولی باید خدا رو عبادت کرد و نماز خواند تا درگیر سختی ها نشویم و مشکلات و سختی راه و عذاب و اینا و مدت زمان و بی توشه گی و اینا نشویم

فیها

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

خوب ما سوره ی یس رو چیز کردیم حین نماز صبح و یه نکته رسیدم البته معلومه و عقلم قد نمیده زیاد در موردش تفکر کنیم.

لهم فیها فا کهه ولهم ما یدعون

این آیه رو بیشتر یه طور دیگری میخوندم ولی اینبار که از روی آیه خواندم تاکید کردم بر فیها یعنی تا نری تو بهشت خبری از استفاده از میوه و حوری و اینا نیست و انتظارشو مکش درسته بهشت ساخته شده برات ولی ممکنه نابود بشه وکنی دو دقه دیگر تا نرفتی توش اصلا گویا مال ما نیست!!! یعنی یه عملیات پیچیده ای داریم در محظر خدا قبل از بهشت رفتن مثلا همه مون باید از جهنم اول رد بشیم تا به بهشت برسیم و راهش از طریق جهنمه و میگفتن ولی کیفیتش فرق داره مثلا یکی ممکنه از راه زمین بره یکی مثل هواپیما از بالای جهنم رد شه و خعلی چیزی رو حس نکنه در قیامت بله حسابرسی خعلی سخته قبل از رفتن به بهشت و یوم الحساب البته بعضی عرفا مثلا جام میگیرن از حوریان و فرشتگان و مست میشن یا ممکنه غذای بهشتی بهشون برسه که فرق داره مساله ش ولی نباید انتظار داشت در دنیا گویا اصلا خدا میوه های دنیا رو حساب نمیکنه میگه تازه اونجا تو بهشت میفهمی میوه چیه و نباید دلبست به دنیاش  و در (لهم ما یدعون) فیها وجود ندارد که میشود فهمید که بهشت در حال ساخته شدن است با اعمال ما در برزخ مثلا و هر چه بخواهیم حتی در دنیا دعای ما اثر دارد برای بهشتمان ولی دسترسی به میوه ها و حوریان انتظار نیست!

بهترین قول

چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۵۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سه تا کد و نشونه دادن تا تازه غیر تخصصی بحث کنم یک تو نماز بود که داشتم فکر میکردم به موضوع علمیش که علم اهدا میشه مثلا دوم دیشب شانسکی برنامه ی خندوانه میدیدم از شبکه ی 10 یا نسیم و حرفای خوبی میزد و داشتم همون موقع به موضوع که تاثیر گذاریش روی من و زنان چگونه است فکر میکردم و سوم هم نشونه دادن به این آیه که سرچ کردم البته دو تا آیه درمورد قول احسن هست سوره ی آیه ی اول 18 زمر هست و آِیه دوم که در پارس قرآن سرچ کردم و گوگل درست نگشتم ولی میدونم همچین آِیه هست آدرسش رو گیر نیاوردم فقط میدونستم باید درمورد قول احسن سرچ کرد و آیه پیدا شد اینطوری نشونه دادن بهم که دقیق تو ذهنم نبود میدونستم همچین آیه ای هست و قبلا شنیده بودم

الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ﴿۱۸﴾

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

آیه میگه که کسانیکه بهترین قول ها رو میشنوند و به آن عمل میکنن دیشب والا ما داشتیم برنامه ی خندوانه ی شبکه ی 10 رو س سفره گوش میدادیم و یه مرد خوبی رو مهمان داشتن که حرفای خوبی میزد مثلا میگفت که گوش هاتو رو به حرفا باز کنید ولی هر حرفی رو پذیرا نباشید و قبول نکنید حالا یادم نیست دقیقا بعد من همون موقه گقتم به خودم که این زنان سیستمشون طوریه که از حرفایی که خوششون میاد رو یادشون میمونه و دیگه خودشون نیستن و اون حرفارو تکرار میکنن مثلا اگه حرف بزرگی رو شنیدند همون حرف رو میزنن که خوششون میاد و مردم دوست دارن و جلب نظر میکنه و دیگه از خودشون بعضیاشون کلا ایده ندارن و قکر نمیکنند ولی من اینطوری نیستم و جدیدا شاید دارم میشم ولی مثلا آماده ی مصاحبه نیستم و فکر نکردم باید چی بگم و خودم فکر میکنم اگر اتفاقی افتاد بعد باید جواب بدم مثلا از مهمانشون پرسیدند که چه کلمه ای رو دوست داری و گفت عشق!! خوب من باید فکر کنم و این سوال رو همیشه گمونم میپرسندا ولی باید فکر کرد و اگه فردا پرسیدند مثل ربات فعلا نیستم که دقیقا همین رو بگم در صورتیکه مامانم میگفت من به خودم میگفتم چرا مهمان ها همین کلمه ی عشق رو نمیگن در جواب سوال خلاصه من خودم سیستم رو طوری ساختن که از خودم نظر بدن نمیگم که تاثیر نداره حرفای نلوزیون و اون چیزایی که میشنوم  ولی در حالیکه آیه میگه بله شما بهترین حرفا رو گوش بده و تشخیص بده ولی بهش عمل کن یعنی مثل زنا نباش که فقط حرفای خوب بزنن یا دخترایی که بخوان گول بزنن پسر رو و حرفای عاشقانه ای که یاد گرفتن بزنن یا پسرا اینطور باشن حالا عشقم کار نداریم خدا میگه بشارت بده به اون هایی که حرفای خوب میشنوند و  پیروی میکنند ازش نه اینکه تکرار بکنن!!! یعنی توجه داری همینکه شما یه دفترداشته باشی از حرفای خوب که بهش فکر کردی و جدا کردی کار خوبیه تا اینکه مثل من نفهم باشی و جدا نکرده باشی حالا به تکرار کردن و تبعیت و پیروی کار ندارم شما باید توی اینستاگرام حرفای حساب و خوب و روایات و دانشمندان صفجه داشته باشیم و اینا طبق روایات دل آدم رو از زنگ زدگی و افسردگی باز میکنه و خعلی ها نوشته هایی دارن در صفخات مجازی که اگه پیروی کنند و همش تکرار نکنند خعلی خوبه طبق آیات و اما امروز تو نماز صبج هم فکر داشتم که آقا همین موضوعه ها تقریبا که آقا شما مثلا از ژاپن و آمزیکا که مسلمان و متحصص نیستند حتی در زمینه ی به اصلاح آدم شناسی و تکنیک ها مثلا شما به چه لحنی نماز بخونی خوب اگه مریض بشی مثلا و یا خدابخواد یه روش هایی رو ملائکه یا جن و روح به دلت می اندازن که در حالت طبیعی نیست! یعنی آقا این جن عارف نیست ولی علم داره لذا علم آموزی که واجبه حنی اگر شده از چین بیاموزیم و تکنیک هارو اینا هم هست یعنی شما تا نکنیک نداشته باشی گیر میکنی نمیدونی که باید با چه لحنی در چه فضایی چگونه سوره ی یس رو خواند از این نوع تکنیک ها رو میگم بعد گناه میکنی بعد تازه یاد میگیری این علمی که حوریان دارند اینا علم و معرفت دارند وگرنه شما بگی من حوریان رو دوست ندارم و خدا رو میخوام نمیتونی جلو بری اینا نماز نمیخوننا وعبادت ندارن غربیان ولی آدم شناسند و تکنیک و علمی دارند که اگه ما نداشته باشیم عقبیم آقا باید بری پای درسشون بشینی وگرنه تو مبحث روش عبادت خدا هم گیر میکنی نمونه ی دیگرش هم میخوای؟ مثلا شما اگر یه کم انگلیسیت خوب باشه برو ترجمه ی قرآن به زبان انگلیسی رو نگاه کن بعد یه نکات و وجوه جدیدی میبنی که توجه نداشتی و عرف انگلستان یه چیز دیگه میگه از قرآن و تو فارسی یه چیز دیگه ترجمه میشه و تو عربی یه چیز دیگه هست اصلش لدا خودمم دوست دارم زبان های دیگر ترجمه های قرآن رو چک کنم یعنی اصلا عرفه همچین چیزی و توی زبان عرب چیزی هست که توی زبان انگلیس نیست و عرف زبان انگلیس طوری ناجور هست که زبان عرب نمیپدیره ولی مقایسه که بکنی میبینی خدا برای ترچمه شدن به انگلستانی هم روزی براشون گذاشته که بفهمند همینو هم و یک وچوه تازه کشف میشه از قرآن و تفسیر جدیدی داره امتحانش باید بکنم و برم زبان انگلیسی و ترکی اگه بلد باشیم ترجمه اش رو بخوانیم!! اتفاقا دفعه ی قبل که مهمان بابا بزرگم بودم ایشون یه بیت از حافظ خوند که میگفت جناب حافظ که ترجمه بشه به هفت زبان که منظور و شعرو کلا یادم نیست ولی فهمیدم که باید ترجمه های دیگر رو هم دید و مفیده ولی مثلا توی انگلیسی نور و عرف کلمات مثل ترجمه در فارسی نیست مثلا ما خودمون هم کلمات خاصی داریم که مترادفش رو به کار نمیبریم چون عرف نیست و جایگاهش اونجا نیست ولی معنیش یکی است

البته ما درمورد موضوع علمی گفتیم که وضع اینطوره که از خارجی ها یاد بگیرم نه در شناخت اسلام و طی طریق و خداشناسی بلکه در تکنیک و علم و روش های برخورد!!!

حالا من سوره ی حمد رو میزارم ویه نکاتی که توجه نداشتیم ترجمه شده به انگلیسی و یک چیزایی هست که اصلا نداره زبان انگلستانی البته باید خوب ترجمه شده باشه:

 
 
 
     

 

in the name of allah, the merciful, the most merciful (1)

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿1﴾

 

praise be to allah, lord of the worlds, (2)

 

الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾

 

the merciful, the most merciful, (3)

 

الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾

 

owner of the day of recompense. (4)

 

مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾

 

you (alone) we worship; and you (alone) we rely for help. (5)

 

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾

 

guide us to the straight path, (6)

 

اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ ﴿6﴾

 

the path of those upon whom you have favored, not those upon whom is the anger, nor the astray. (amen please answer) (7)

 

صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ ﴿7﴾

 

الحمدلله رب العالمین

سه شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

باز ما به سفارش مرجع عالیقدر آیت الله وحید(ره) سوره ی یس رو در قنوت نمازمون قرائت کردیم و تمام شد و دو آیه رو قرائت و توجه که شد البته من گذرا خوندم نه بشینم سه ساعت وقت بزارما خلاصه در آیه ی 49 داریم:

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿۴۸﴾

مَا یَنظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿۴۹﴾

در آِیه ی 49 می فرماید:

(اما) جز این انتظار نمی‏کشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فرو گیرد در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند! (۴۹)

ولی من داشتم قرائت می کردم یه مرتبه جو گیر شدم و جمله رو سوالی خواندم!! یعنی انتظار نمی کشن آیا اینا جز یه صیحه که بگیریتشون و اینا در حال جدالند؟؟ یعنی انقدر نزدیک قیامت که هیچی نشده و اصلا تو سوال گیره و جواب نمیده تو همین سوالش گیریم وقتی میگه در آیه ی 48 که وعده ی قیامت کی هست خدا سوال میکنه بلکه جواب نمیده اصلا که نزدیکی قیامت رو نشون میده که این بحث قیامت کی هست که همیشه مطرحه و جداله رو نشون میده که یهو دیدی اومد یعنی انتظارم نمیکشن که اومد و اگه میخواست مستقیم به خودشون بگه میگفت شما انتظار نمیکشید ولی به ما هست وقتی مخاطب مومنان و مسلمان باشند میتونه سوالی بشه که اینا آیا انتظار نمیکشن یا نه؟ حواست هست یا نه که وضعشون چه طوره؟ میدونی یا نه میفهمی یا نه که اینا انتظار نمیکشن؟میگه آیا درست نیست که اینا انتظار نمیکشن جز یک صیحه که بگیرتشون و در حال جدال باشن؟ آِیا مومنان شما تصدیق نمیکنین که اینطوری هست؟ ما میگیم بله خدایا لبیک!!!

آیه ی بعدی که جلب نظر کرد امشب آیه ی 71 هست:

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿۷۱﴾

آیا آنها ندیدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ایم چهار پایانی برای آنها آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟ (۷۱)

خدا در این آیه میگه آیا نمی بینند که خلق کردیم بر اونها چهارپایانی رو که صاحبشن اینجا نمیگه شما مالک اونی هستید یعنی کافران رو مخاطب قرار نمیده پس وقتی میگه آیا نمی بینند به ما مسلمانان و مومنان هست نه به کافران این رو کافران این نکته رو نمی فهمند اصلا! و توجه ندارند و حالیشون نمیشه نکته رو البته منم دقیق نفهمیدم که آِیه منظورش چیه ولی اگه ادامه بدیم میفهیم که خدا منظورش به کسانی است که شکرنمی کنند که کافرشدند که شکر نمی کنند حالا آیات بعدش که نشانه های خدا رو میینند  و شکر نمی کنند پس خعلی خطرناکه اگه شکر نکنیم خدارو ممکنه کافز بشیم!! حالا توجه کنید به آیات بعدش:

وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿۷۲﴾

آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذیه می‏کنند. (۷۲)

وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿۷۳﴾

و برای آنان منافع دیگری در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهای گوارائی، آیا با این حال شکرگزاری نمی‏کنند؟ (۷۳)


فاغشیناهم

سه شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سوره ی یس آیه ی 9 رو که قرائت کردم تو نماز دیدم که کلمه ی فاغشیانهم رو میشه با تاکید و جدی خواند به صورتیکه کاملا پوشانده شده و کور شده اند اینا و میشه یه حالت دانست توجه کنید:

وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ ﴿۹﴾

و در پیش روی آنها سدی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدی، و چشمان آنها را پوشانده‏ایم، لذا چیزی را نمی‏بینند! (۹)

 این آیه فکر کنم در مورد کسانیه که ایمان نمی آوردند چنانچه در آِیات قبلش معلومه اگر یه کم تفکر کنیم میفهمیم که کور شدن و پرده افکن اینا اولا موقتیه و دائمی نیست و سنت خدا است یعنی در دنیا همینطوره در آخرتم همینطور این پرده و کوری هست در قیامت دیدن چشم حقه و شما چیز مجازی نمیبینی که و آتش خدا حقه و قوی تره از اینکه دستت رو بزاری رو آتیش در دنیای ما!!! ولی اینجا ما در دنیا ما چشممون میبنیه ولی بصیرت نداریم و حق رو نمیبینیم دوما فاغشیناهم چون ف داره یعنی بعد از یه حالتی و یه زمانی و یه کاری کرده اند که اینطوری شده اند اینا سوما فاشیناهم هم (نا) داره و هم (هم) یعنی مثلا مثل کور مادر زاد نبوده که چیزی رو نبینه بلکه کور مادر زادها بصیرتشون اکثرا بیشتر از ماست لذا هم خدا پوشانده موقتی و هم خودشون گناه کرده اند یا کاری کرده اند که اینطوری شده پس گفتیم یارو میتونه رانندگی کنه و چشمش که میبینه ولی در دنیا بصیرت داره  و هرچه به یه آبشاری به کوهی درختی نگاه کنه تواضعش بیشتر نمیشود و به قدرت خدا پی نمیبرد!! کوره در مقابل حق مثل خعلی از ما!


یک ماجرای پیچیده ی پله مانند

يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امشب رفتم بیرون غذا بگیرم برای خودم تا شام کوفت کنم بعد از پله ها به جای آسانسور اومدم بالا ما طبقه ی وسط ساکنیم تو این خونه مون اون یکی خونمونم ولی حیاط داریم و به بابامم گفته ام که باید به اسمم کنی اون خونه رو ولی هنوز نشده خلاصه ما شام گرفتیم اومدیم خونه بعد مامانم دستور داد که برم خیارشور بخرم وقتی رسیدم خونه البته مامانم اهل دستور نیستا همینطوری گفتم و فرمانی نمیده و با لحن زیبای خاصش میگه میتونی بری بخری؟خلاصه ما اومدیم بریم بخریم و از پله ها که تازه بالا اومده بودم داشتم نفس نفس میزدم بعد گفتن که از آسانسور استفاده کن خلاصه تو پله ها که پایین میرفتم یه چیزی به ذهنم خورد با توجه به این که توی فکرم بود که بالا اومدن از پله ها ممکنه برای پا و زانو بد باشه گفتم به خودم هرچقدرم ضرر داشته باشه بالا رفتن از پله بعد پایین اومدن از پله همونقدر برای پا مفیده!!!استدلالمم این بود که بعد از هر سختی ای آسونیه حالا نمیدونم در تفکرات قرآنی بزارمش یا نه ولی آیه هست ان مع العسر یسرا بعد به مامانم که گفتم که از پله پایین اومدن خوبه برا پا؟؟ گفتش که دکترا میگن پایین اومدن از پله ضررش بیشتر از بالا اومدنه!!!!! خلاصه کلی ضایه شدیم بعد بحث کردم که مثل سربالایی که سخته و سر پایینی رفتن راحته و این آیه رو خوندم بعد گفت ربطی نداره این آیه و خدا درمورد این چیزا آیه رو که نگفته!!بعدش دوباره بحث کردم که گفتش برو تو اینترنت بخون که ضررش بیشتره از پله ها پایین اومدن!!!البته ما توی طبقه دوم میشینیم در خدمتیم هههه راستی یه فیلمم ساختن به نام ساکن طبقه ی وسط باید برم ببینم هنو ندیدمش خلاصه برای برگشتن که خیارشور خریدم و یه بسته شکلات برای خودم دیگه از آسانسور اومدم بالا!!ولی ما که نمیدونیم حالا اینا دکترن ولی اگه بخوایم نظر بدیم مثل اینه که سرازیری رو با سرغت بیای پایین و ترمز نداشته باشی ما که ورزشکار نیستیم اگه از کنترلمون خارج بشه ضرر داره مثلا با دوچرخه داری از سرازیری میای پایین بعد از اینکه کلی زحمت کشیدی بالا اومده بودی خوب عجب کیفی داره درست و دیگه نمیخواد خسته بشی و زور بزنی ولی اگر افراط کنی و سرعتت رو زیاد کنی خطر داره در سرپایینی و پله هم همینطوره اگه خرکی بیاییم پایین فشار میاد و نیروی جاذبه هم فشار میاره ولی ترجیح میدیم از پله بیاییم پایین تا بریم بالا خسته مون شه!!!!

حالا که صحبت از شکلات شد نمی دونم دیشب بود یا شب قبلش سر سفره داشتم با بابام صحبت میکردم و میگفتم بهش که بابا بزرگ که لاعره و مثلا اهل شیرینی و شکلات و اینا نبوده الان قند خون و دیابت داره گفتم بهش که ما دیگه توی آینده چی میشیم که اقدر قند و شیرینی و شکلات مصرف داریم؟!! بعد سبزی سر سفره بود و بهش گفتم باید هرچی میتونیم سبزی بخوریم خود بابا بزرگمم همینو میگفت و من چند شب پیش باز به فکر بودم که اگه فضای بیماری زیاد بشه بعد فضای سلامتی هم باید خوب بشه ولی چه چیزی باید خورد که مریض نشیم و دیابت نگیریم در پیری؟ بعدا فهمیدم که منظور همین سبزی است و به بابامم گفتم که سبزی تمام سموم بدن رو دفع میکنه و خوب متعادل و متوازن میسازه!!! بعد طفلک بابامم تصدیق کرد و چیزی نگفت!!

ترساندن بجا!!!

شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

وَسَوَاء عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾

خوب امشبم تو نماز به این آیه توجهم شد که این لایومنون کلی هست یا نه یعنی کلا اینا ایمان نمیارن یا نه یه ایمانی دارند ولی ایمانشون در حدی نیست که چه شما بترسونی ما رو چه نه خوب این رو هم باید تحقیق کنم و شما هم از قرائت و خواندن آیه تکلیف رو روشن میکنی اما چون تمرکز روی آیه بود یه بحثی هم روش فکر کردم تو همون نماز که یاری کنید تا بازش کنیم با هم و اون اینه که آقا شما مثلا طبق آیه مارو بترسونی ما میگیم که شما با اجساسات ما بازی کردی و این حرفایی که مردم میزنن و میخوای الکی بترسونی یعنی میگم دیدگاهها هم خرابه ها دوم اینکه باید یه بررسی بشه که چقدر از اجادیث پیغمبرمون (ٌص) داره مثلا میترسونه سوم اینکه این ترس مهمه و روشه کاره یعنی باید دل شما بسوزه و بترسی حالا خدا خودش خواست عذاب یا نه شما به اون کار نداشته باش ما هم نداریم!!! خود خدا میدونه و تصمیم با خودشه یعنی باید حتی گول بخوریم و نباید بگیم گول اگه بگم باید بترسیم شما میگی گول بخوریم مام میگیم!!! یعنی مثلا وقتی صدا و سیما در مبحث خداشناسی و قیامت وقتی ما بیخبران خبر نداریم و مخمون رو میزنه کارش درسته و یک نکته ی دیگر که الان که تایپ میکنم به یادم اومد ماجرای سیاجت غرب هست! آقا آقای فاطمی نیا ره می فرمودند این کتابه سیاجت غرب شبیه به فیلنامه و نمایش هست و شما بهتر میدونی که خعلی هم ترسناکه و فیلمشم هست و آدم وحشت میکنه خوب اینکه گول زدن ما نبوده بلکه کارش درسته ممکنه واقعی نباشه ما که نمرده ایم ولی به نوعی داره مارو میترسونه و این روش ترساندن خوبه به هر حال و کار درستی بوده است هرچند غلو بشه و واقعی نباشه!!! و وقتی آدم بترسه خعلی کارا نمیکنه یکی دیگرم نکته ای که میشه فهمید اینه که در یه سطح خاص کسانی ایمان دارند که بترسونیشون روشون تاثیر داره ومیشه با احساساتشون بازی کرد حالا خدا خعلی بزرگه هرچقدر بترسیم که نظرش برگرده کمه درسته مهربانه ولی عظمته خدا شاید راضی نشه از دست ما شاید چیزای دیگر و نمازمون قبول نشه محض یه دلیل خواست شاید انتظار زیاده لذا هرچقدر بیشتر بترسیم مومن تر و خدایی تریم نه اینکه هر کاری کنیم و نترسیم و گناه کنیم بگیم خدا میبخشه نه اینطوری غلطه

مسخره شو درآوردند!!

شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب سلام ما باز سوره ی یس رو تو نماز خوندیم و نکته ای جلب توجه کرد این دو آیه زو شما ببینید تا بگویم:::

َیا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۳۰﴾

افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنها نیامد مگر اینکه او را استهزاء می‏کردند. (۳۰)

أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لاَ یَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾

آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنها (به خاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی‏گردند. (۳۱)


خوب در این دو آیه مربوط میشه به بعد مرگ و استهزا و مسخره کردن رسولان و فرستادگان خدا چرا بعد مرگ چون اینا میمیرند و خدا میفرماید که دیگه باز نمیگردند به دنیا البته به شرطی که لایرجعون به معنی دنیا باشه اینو داریم که بله عالم برزخه دیگه  و اینا هم مرده اند و مسخره کردند  و تکفیرشون کرده اند جون در عالم دنیا که اینا هم خودشون میگفتن که ما بمیریم دیگه به دنیا باز نمیگردیم و قیامتی نیست و زنده هم نخواهیم شد ولی در اینجا به نظر میاد اینا تو برزخند و فهمیده اند چه اشتباه بزرگی کرد ه اند و مسخره کرده اند ولی نمیتونن برگردن پس دقت کردی نکته رو؟؟ نکته همین بود که کسانی که پیامبران و امامان و مراجع و رسولان رو مسخره میکنند اینا اولا حسرت میکشند و اونقدر وضعشون خرابه که همش میخوان به دنیا باز گردن و جبران کنند!!! ولی خدا میگه انقدر ما از این موارد داشتیم که هیچکدومشون نتونستند جبران کنند و برگردند و این مهمه که حسرت میخورنا یعنی ممکنه بهشتی هم باشه که حسرت میخوریم به خاطر اینکار و استهزاء!!! چون روایته که در بهشت حسادت نیست به بالاتزی هامون و رتبه ها و مقام بالاتر از خود ولی روایته بهشتیان حسرت میخورن ولی حسادت نیست! پس یه نکته ی دیگری هم که باز مثل نکته ی روایت که الان معلوم شد و الان که مینویسم معلوم شد و یاری شدم همینه که آقا همونطوری که بهشتیان همه ی بهشتیان در حسرت مقام حضرت اباالفضل العباس (ع) هستند همونطور ما هم در دنیا داریم رسولان رو به استهزا گرفته ایم چون همه ی بهشتیان خسرت دارند پس همه ی ما هم داریم پیامبران رو مسخره میکنیم ولی نمیفهمیم و یا مشخص نیست برامون!!!


اذا

جمعه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم نماز ظهز و عصر میخوندم و سوره ی یس را در قنوت که یه چیزی به دلم خورد از این آِیه ای که میخونم در مفهوم و ترجمه اش ولی چون بحث کوتاه میشه چندتا آیه ی دیگرم میزارم در ممین سوره که کلمه ی (اذا) به کار رفته باشه:

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾

اینجا اذا یعنی تا اینکه یعنی همینکه یعنی هنوز چیزی نشده و به محض اینکه فرستادیم به سوی اینا یعنی فرصت ندادند اینا و زود تکذیبشون کردند این رسولان رو یعنی مثلا ظاهرشون رو دیدن که مومن اند و خدایی یا اصلا هنوز بحث نکرده اند رسولان و حرف نزدن درست و حسابی که فورا تکذیب میشوند!!!

خوب آیه ی قبلش هم اذا داره باز

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾

در اینجا هم میتونیم اینطوری معنا کنیم عبارت (اذ جاءها المرسلون)  رو که یعنی ما اتمام حجت کرده بودیما و کارمون رو صحیح انجام داده بودیما و حتی رسول هم براشون فرستادیم از اولش یعنی تقصیر ما نبود اگر عذاب میشن و نوع قرائت بسنگی داره چه طوری خونده بشه

یه آیه ی دیگرش هم هست که اذا نداره و میشه یه طور دیگه خواند

قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾

این عبارت( بل انتم قوم مسرفون) یعنی دیگه معلومه که شما مسرف هم هستید یعنی خودتون هم قبول دارید و آشکاره و یه طوری دیگه هم میشه خواند و قرائت کرد که خبری باشه یعنی شما حواستون نیست که دارید اسراف میکنید ولی اینطوری هم میششه گفت که شما خودتون خوب میدونید که کارتون غلطه و دیگه ضایع است که مسرف هم هستید و سیستمتون غلطه که!!!

یه اذا دیگری هم در سوره ی یس هست که می فرماید:

إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ﴿۲۴﴾

این اذا هم یعنی اگه من حرف شما رو گوش بدم و همونی که شما میگین رو و تصدیقتون کنم در اون حال اینطوریه که گمراه آشکارم

أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿۷۷﴾

یا فاذا رو در این آِیه از سوره ی یس یعنی حالا دیگه و میگه همون بشری که از نطفه خودمون خلقش کردیم حالا دیگه شده دشمن مخصوص ما!!

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۸۲﴾

 اینچا هم اذا یعنی هروقت و می فرماید که هر وقت اراده  کنه خدا چیزی رو بهش میگه بشو پس میشه!!ودر این جا میگه اراده کنه چیزی را و نمیگه اراده کنه شدن چیزی را (اراد شیئا) یعنی انقدر آسونه و اراده ی خدا شدنیه دیگه چه برسه بخاد و چه برسه بگه

ببینید چقدر میشه در کلمه ی اذا مانور داد!!

تقیه ی فرشتگی!!

شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سایت آیت الله آملی هست به نام اسراء و سایت آیت الله وحید خراسانی که تفسیر قرآن رو میتونین نوشته ای و مکتوب هم صوتی و تفسیری دنبال کنی یا دوتاش با هم و دنبال کنیم آیت الله خراسانی رو گوش میکردم درمورد تفسیر یس هست حالا کار ندارم شما ممکنه بگی پیامبر و ائمه علیهم السلام با این رسالت قوی ای که حتی برای کوچکترین جاهالان هم داشتند آیا رند بودند؟؟ به نظرم میرسه ایشان فرشتگان رو بازی میدادند یعنی فرشتگان مقام پیامبر رو در معراج نشناخته بودند و حتی خود پیامبر رو و مثلا بعضی فرشتگان در حالت تعجب بودند از خدا و بی توجه به پیامبر بودن و پیامبر میومد از کنارشون رد میشد در معراج یا مثلا معرفی میکرد جبرئیل پیامبر ما رو در معراج به بعضی فرشتگان اینا نشون میده که چقدر پیامبر (ص) مظلومه و مثله پسر نوج است که بزرگی پدرش رو درک نکرده منظورم اینه که مثل یه بچه ای که چه باباش مرجع تقلید باشه چه تباشه اون این چیزا رو درک نمیکنه در کودکی و ظاهر رو میبینه و تقصیری هم نداره عقلش نمیرسه لذا مثلا جبرئیل نازل میشه و قرآن رو به پیامبر نشون میده و وحی میکنه آیا شما میتونی بگی مستقیم پیامبر از آِیات با خبر نبوده؟ چطور نمیتونی بگی بلکه باید جلوی فرشته هاو مردم فیلم بازی کنه پیامبر و دلیل داره یه دلیلش اینه که ما و فرشتگان تهمت نزنیم به پیامبر (ص) که آیات از طرف خدا نیست وگرنه باید وحی کنه جبرئیل ولی خدا از زگ گردن به ما نزدیکتره چه برسه به پیامبر اکرم(ص)!!! لذا چرا فرشتگان امام حسین رو یاری ندادند و خارج از حیطه شون این بحث جدا ولی باید مارو خدمت کنند و لباسامون رو مثلا بشورن و امام زمان (عج) که بیاد حکومت قرشتگان شکست میخوره هیبتشون و انس بر ملک و شیطان پیروز میشه و دنیا قشنگ میشه حالا اون قاتل امام زمان(عج) بماند الان هم امام زمان فرشته ها خدمتش میکنن نه که نمیکنن ولی حکومت خرابه و نظریه دادم که امام حسین (ع) یه دلیل مهمش که شهید شدند در آوردن مردم از جهالته لذا در جکومت جهانی آینده ما دیگه شاید نباید فرشته ی مقرب و نامقرب داشته باشیم بلکه امام حسین میخواست که اینا هم مقرب باشن طفلکا گناه که نکرده اند که و قبلا هم گفتم اینا رو لذا قساد طوریه که صدقه دادن باعث نشد خونریزی رخ نده و امام حسین(ع) با اون شرایط بد به بدترین وجه شهید میشن این چه حکومتیه؟؟ حالا هرچقدرم خدا شهادت رو دوست داره چرا اینطوری دیگه؟ بله فرشته ها اختیار ندارن چطور ابلیس که شیطانی فرشته مانند بود و به جایی رسیده بود که عملا فرشته شده بود سجده نمیکنه ولی فرشته ها نمیتونن به یاری امام حسین (ع) برن؟؟ اگه میرفتن مثلا جی میشد؟ مگه امام حسین(ع) نگفتن که کیست مرا یاری دهد؟؟ خوب در اختیارشون نبوده چه طور فرشتگان اون شیاطینی که استراق سمع بکنند رو با شهاب میزنن توی آسمون ولی کار به این قبیحی هیچی نمیشه لذا دارن بازی میخورن اینا و وضعشون خراب تر از ما انس هاست و پروندشون پیچیده تر و با فرشتگان هم بد بشی با خدا طرفی ولی دارن بازی میخورن و این مشهوده و خدا مالک الان نیست مالک یوم الدین  و تو اون پست هم گفتیم نمیتونن حکم جهانی خدا رو اجرا کنند اینا مثلا اون بهشتی که در قیامت رخ خواهد داد و نه اینکه در برزخ بلکه قیامت رو نمیتونن به پا کنند حتی درمورد یک نفر وگرنه ما در دنیا نباید سختی ای بکشیم و چه طوره که صدقه هفتاد بلا رو درک میکنه و چرا ما با یه بار صدقه تا آخر عمر بیمه نمیشیم و میخوابیم و پا میشیم باید وضو گرفت؟ پس این احکام که توی رساله هست مثل وضو ممکنه در عالم امام زمان عج تغییر کنه چون حکومت تغییر میکنه نه وضوی وهابیت نه الان!!! و رواینی هم نداریم که دقیق تعیین کنه احکام رو چون حکومت عوض خواهد شد حکومت فرشتگان و امام زمان(عج) اینبار حکومت خودش و دوستانش غلبه خواهند کرد پس از ظهور و اگه میبینی مومنان مشکی ندارن و دشمنی بهشون نمیشه به دلیل اینه که زورشون نمیرسه قرشتگان و شیاطین و نور دارند وگرنه وقتی بشر خلق شده مگه گروهی از فرشتگان سجده نکردند؟؟ خوب چی شد همی فقط خم شدین باید بپرستی اطاعت کنی اصلا باید نمیزاشتن که شیطان حضرت آدم رو گول بزنه در بهشت و گفتن خودش عقل داره و ولش کردن!! و حسادت. این همه بشر زندگی کردن تو سختی و شهید دادیم با پراید کی میخاد جواب بده آمریکا؟؟ ولی گفتم که مثلا امام زمان (عج) میگن فرشتگان از بهشت براشون غذا میاد!! الان شما دیگه باید اهمیت اخلاص رو بفهمی که میگم لله میگم الحمدلله و عمل کردنش که مخصوص خدا است کار و عمل درسته؟ حالا اینجا فرشته میخواد چی بهمون بده؟ ربطی نداره به اونا اونا اصلا بهشت ساختنشون به درد ما نمیخوره و خدا پاداش بهشتیان خودشه لذا در اینجا باید گفت که شما حکومتتوت رو جمع کن ما میام برزخ میمیریم عذابمون ندی و گیر ندی و قضولی نکنی اصلا بهشتی که ساختی رو نخواستیم...بله بدون حظور فرشتگان هم میشه خدایی کرد ولی فرشتگان از هر مانعی بخوای رد میشن و کارشون درسته و میکنن و مامور دارن اصلا قرآن یه مبحثی داره که آقا وقتی به پیامبر (ص) میگه که فلان کار رو بکن نعوذ بالله پیامبر که اشتباه نمیکنه بلکه منظور ماییم و خدا وند در سخنرانی ای شنیدم که اینگونه صحبت میکنه به در میگه دیوار بشنوه اینگونه درسته؟ حالا فرشتگان با شیاطین رو نمیگم قاطی کن بلکه میگم ممکنه منظور به اونا هم باشه که خطاب به ما شده و قرآن عظیمه گفته هاش یعنی ممکنه جهنمی ساخته بشه در قیامت برای فرشتگان ممکنه فرشتگان غرق حکومت بشن البته الان داره شیراز بارون میاد ولی غرق بشن و خلاصه قیامت رو فراموش کنن!!  بله آقا چرا بعد از این همه سال حکومت نشد اصلاح زمین؟ آیا اصلاحه الان حکومت آسمان های دیگر؟ چرا پیامبران کشته شدند و حق نتوانستند اجرا کنه؟ چرا پیشرفته ترین و مداراترین و بهترین حکومت فرشتگان و انبیا و مدینه ی فاضله ی پیغمبران یعنی آمریکا به جز درمورد کاملترین و بهترین دین و آخرین پیامبر(ص) چرا آمریکایی که پیامبران قبل آرزوی چنین حکومتی داشتن  چرا نمیتونه حق رو اجرا کنه و فساد داره؟ چرا فریب میده آمریکا افکار عمومی رو و از ظالمان حمایت میکنه؟؟چرا فرشته ها بعد از این همه سال نتوانستند زمین را اصلاح کنند آیا زورشون نمیرسه یا زور خدا یا آمریکاییان؟؟؟ چرا امامان ما باید کشته بشوند بر روی زمین؟؟حالا محض یه گناه سرزنش کنید و بزرگش کنید و نزارید نور بیاد و نورانی بشیم و تحریم کنید!!چرا با یک ذکر یا حسین(ع) تمام گناهان ظلم به نفس و حق الله پاک نمیشه دیگه؟؟

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۴۷﴾ سوره یس

أَأُنزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِّن ذِکْرِی بَلْ لَمَّا یَذُوقُوا عَذَابِ ﴿۸﴾ سوره ص

الان داشتم تفسیر گذشته ی آیت الله وحید رو گوش میدادم اتفاقی در نزدیکی های محرم بود قسمت 5نجش تو سایتش هست و ایشان دو نکته اش رو فهمیدم یک فرمودند ایشان کپی کرده ام:

«وأجل مصیبتک عند الملأ الأعلی وعند أنبیاء الله وعند رسل الله». دیگر تمام شد. من و تو دیگر در حساب نیستیم!
این مملکت روز عاشورا باید یکپارچه شیون بشود. تازه اگر بشود، هیچ کاری نشده! این عزاداری‌ها کجا در خور این مصیبت است؟! خوب دقت کردید؟! از رسول الله شروع شد، به رسل الله ختم شد. دیگر کسی نیست که بفهمد مطلب چیست!
 

دوم فرمودند: 
سنی و شیعه نوشتند، گفت: الآن خوابیده بودم. دیدم پیغمبر با سر برهنه، با پای برهنه وارد شد، خاک آلوده، غبار آلوده، یک شیشه در دست گرفته.
پرسیدم: یا رسول الله چه خبر است؟
فرمود: خدا مرا فرستاده، با این شیشه خون گلوی فرزندم را بگیرم، ببرم به عرش خدا.
این شیشه خون، به دست پیغمبر خاتم گرفته شد، رفت در عرش اعلی.
امام ششم فرمود: آن قائمه‌ای که این قاروره، بر آن قائمه گذاشته شده، تا روز قیامت می‌لرزد؛
«أشهد لقد اقشعرت لدمائکم أظلة العرش».

اینم معنای جمله ی آخر ایشانه که سرچ کردم:

«یا اباعبدالله اشهد لقد اقشعرت‌ لدمائکم‌ اظلة‌ العرش‌ مع‌ اظلة‌ الخدائق‌ وبکتکم‌السماء والارض‌ وسکان‌ الجنان‌ والبر والبحر؛ ای‌ ابا عبدالله گواهی‌ می‌دهم‌ به‌ خاطر خون‌پاکت‌ که‌ ریخته‌ شد، سرادق‌ عرش‌ ارکان و ارواح‌ خلایق‌ به‌ لرزه‌ در آمد و بر روی‌ تو آسمان‌،زمین‌، ساکنان‌ بهشت‌، خشکی‌ و دریا گریه‌ کردند».

مروارید اصل

شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

و حوران چشم‏درشت (۲۲)

 

وَحُورٌ عِینٌ ﴿۲۲﴾

مثل لؤلؤ نهان میان صدف (۲۳)

 

کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ ﴿۲۳﴾

این دو آیه از سوره ی واقعه است نکته ی پنهانی نداشت گفتم گفتنش هم و انتشارشم حال میده که ما زن میگیریم بعد خسته میشیم و زده و عادی میشیم و محرمیتمون به کم میلی و بی میلی و طلاق و اینا میکشه وری نگاه کن خدا چه زیبا حوریان بهشتی رو میگه که مانند مروارید درون صدفند و صدف زیباست ولی وقتی بری بازش کنی و داخلش اون موقه ارزشش بیشتر میشه و خعلی قیمتی میشه وگرنه صدف فقط مشکلش اینه که برسی و پیدا کنی و ارزش خواستی نداره و زیاده ولی هر صدفی که مروارید نداره و با مرواریده که ارزش داره یعنی همین که ظاهرش رو ببینی خوبه و قشنگه ولی وقتی بغلش کنی یه چیز دیگست درحالیکه در دنیا برعکسه غالبا و خدا نمیگه صدف اند بلکه میگه مرواریدند و پنهان هم هستند و دست و چشم دیگری نمیرسه و هم اینکه مرواریده دیگه و صدف نیست خدا میگه مرواریده یعنی اصله آخه بعضی صدفا مرواریدم ندارن ولی وقتی میگه مرواریده یعنی ارزشش بالاست و ظاهری نیست بلکه خدا نمیگه صدفی است که مروارید داره بلکه میگه خودش مانند مرواریدیه که حفاظ صدفوار داره!!!و اصلش ظاهرش نیست گویی ظاهر نداره اصلا بلکه صدفش جزءش نیست و پرده است حالا ما گوشت و استخوانیم و ظاهرمون کلمونه و میخوایم به آرامش برسیم درحالیکه همش آرامش جنسی و جسمی و گوشتی و استخوانط نیست و روح هم نیاز به آرامش داره و بیشتر هم...

شهادت قائمانه

جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾

این آیه رو اتفاقی دیدم و رفتم تو فکر در سوره ی معارج هست و یکی از خصوصیات افرادی است که در بهشت گرامی ارج نهاده میشن و آدمای کمی نیستند و یک عالم میتونه در باب این آیه زیاد حرف بزنه مثلا خعلیا همه جا رهبر بزرگمون رو تعریف میکنن و ارادتشون رو شاهد و نشون میدن ولی میخوابن و بیدار میشن اون ارادت رو ندارن دیگه حالا کار به بعدش نداریم که ظاهری ادامه میدن یا خیر این ارادت رو و کار به اعتقاد داریم چون شهادت که بخواد قائم پاش وایسیم دروغ نیست و بچه دلش صافه ولی همیشه نیست و بزرگ میشه و عوض میشه و طرف گناه میکنه و اعتقادش به امام زمان عج عوض میشه و این همه نامه مینویسن که امام حسین بیا و بعدش نه تنها اعتقادشون عوض شد بلکه زدن امام حسین ع رو کشتند و بچه ها و زنان رو اسیر کردند پس اینکه یه عمر در خونه ی ابی عبدالله بمونیم و معرفتمون زیاد بشه و قائم باشیم بر شهادت حق و اعتقادات الهی و منحرف نشویم اجر بزرگی داره و چیز کمی نیست من خودم چون گنهکارم خعلی از بزرگان تعریف نمیکنم و شهادت قلبی داریم و زبانی ولی اگر جاش بود باید از هردو به موقع استفاده کرد یه شهادتی هم اجباری است که بعد مرگ و قیامت رخ میده که اونجا معلوم میشه قائم هستیم و ته دل چیه و خود اعضاء بدن شهادت میدن خودبه خود اونجا در قیامت و خوبه شما هم فکر کنیم و بیشتر از این صحبت کنیم در مورد این آیه.

شیطانی قرین ما شد

پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۵ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ومَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ. 

خوب معلومه که دراین آیه خدا می فرماید هرکس از ذکر و یادخدا غافل بشه یک شیطانی رو همنشینش میکنیم . خوب اولا معلومه که طرف مومنه که این حالت پیش میاد وگرنه ما که همیشه با شیطانیم یا هم شیطان ولمون کرده است لذا برای اینکه این حالت پیش بیاد طرف غفلت داشته یعنی قبلا یاد خدا بوده حالا فراموش کرده خداوند رو نکته ی بعدی اینه که این غفلت ما عذابه نه اینکه خداوند حالا یه شیطانی رو گذاشت عذاب باشه بلکه من که غافل شدم از خدا بله خدا میخواد که من برگردم و نور من رو کم میکنه این شیطان و این شیطان مومن رو به یاد خدا می اندازه و مومن بدون نورخدا در عذابه و خودش میفهمه که خدا کم توجهی کرده ولی اینو میگم که غفلت ما خودش عذابی است که خودمون مستیم نمیفهمیم وگرنه اینکه خدا شیطانی قرار داد باعث برگشت ما باید بشه و عذاب الهی نیست شیطان و این شیطان که اومد مخصوصا در خواب که بنده روحش درفشار قرار میگره و خواب پریشان میبینه بعد باعث میشه چهارقل بخونه بعد میگه به خودش که عه من قبلا ذکرم میگفتم وگرنه آیا خوبه خداوند مارو مریض کنه اکه ار یادش غافل شویم؟؟و باعث شه بریم بیمارستان؟؟نه پس هشداره و عذاب نیست این شیطان.

انگوول

شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۵۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
داشتم سوره یس که خوندم رو گوش میدادم چیزی نکته ای به دلم خورد که میفرماید که همونی که شمارو آفرید از اول شما رو بعد مرگ زنده میکنه و ما نکته ای هم گفتیم که ساختن بشر سختره یا دوباره زنده کردن خوب معلومه ساخت اولیه سختره تا بازسازی و دوباره سازی یا تعمیر و اینا اما اون نکته این بود که گفتم الان بحث داغ این نیست لااقل درجامعه ی ما که دوباره خدا زنده مون میکنه یعنی قبلانا بوده و با تجربه ی کسانیکه ایمان دارن یا اصلا موقتا مرده اند ما دیگه این بحثارو نمیکنیم یا اعتقادمون بالاست یا بحث معنوی اعتقادی پایینه هرچی هست حالا بشرم پیشرفت علمی هم کرده باشه به دلم خورد حتی حالا من خبر ندارم ولی شاید مردگان هم بعضیاشون شک دارن که قیامت رخ بده و زنده بشن البته حقیقت معلوم میشه بعد مرگ ولی اگه معرفت نداشتند و یا یه روح سرگردان حالا نمیدونم و ندیدم بحث بشه ولی خود مرده هام بعضیاشون ممکنه ایمام به قیامت نداشته باشند اونایی که عذاب میکشن به جدا و حتی ممکنه این آیه برای مسلمانانی که در تاریکی اند در برزخ چون برزخ میگن بزرگان تاریکه خلاصه براشون یه نوع امید باشه که آقا قیامت بپا میشه حالا اگه عذاب نباشه ممکنه امید باشه چون خعلی از مردگان دلشون میخواد زنده بشن ولی حسمشونم پوسیده و زمان خوشی ندارند که بهشونم خوش بگذره و ممکنه مثل ما کلاس درسم داشته باشند و کارهای خوبی نکردند که جایگاه مناسب داشته باشن البته حدس میزنم نرفتم ببینم فقط از بالا به دلم خورد که برای مرده هام هست که اعتقادشون ضعیفه و حتی بعضی مردگان نمیپوسه جسمشون در قبر ولی خعلی هامون میپوسیم خوب مرده ناراحت میشه که میبینه مخصوصا اگر تازگی ها مرده باشه و خدا میگهقالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ (78) قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ
 خوب حالا یه بحث کوتاه اجتماعی هم بکنیم برای رندی و یه روش دیگه بگیم که عکسای زیادی در گوشی و تبلت روزانه لایک میکنیم خوبه ساده نگذریم و عکس رو که میبینیم جزییاتش رو چک کنیم و حتی توی خلوت نام ببریم که این مثلا گله این اسمش توپه این درخته و و اون گوشه عکس یه دستکشه و بعد حتی نظر بنویسیم که چی میبینیم فقط دیده هامونو بگویم تو نظر در اینستاگرام و لنزور و جاهای دیگه اینطوری لااقل خودمون بیشتر فکر کردیم و شیاطین تو کفش میمونن و اراده و ذهنمون هم قوی میشه تا اینکه تا یه شیطانی چیزی بگه بخوایم تلقینا همونو با طمع و فریبکاری و به قصد مخزنی حربه بسازیم و بگوییم پس دقت کن و اگه وقت بزاریم رآ عکس و جزییات حتی نظرمونم عوض میشه که بخوایم نظر بدیم به عکسه