اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۱۳۶ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

اخلاص و شیطان

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۵۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


دانلود صوت1                       دانلود متن صوتی 2

http://s5.picofile.com/file/8131274892/76ekhlas.mp3.html

-------------------------------------------------

خیلی وقتا پیش اومده که شیطان میخواد اخلاص رو ببره مثلا شما داری اشک میریزی به یاد چیزی خوب اشک ریختن و گریه یکی از بهترین حالات ممکنه است که همه از جمله فرشته ها و شیاطین و نفس میخوان بفهمند و اثر بزارند و دخالت کنند در علت گریه لذا بعضی ها اشک فقط برای خودشون که فکر میکنند مظلومند میریزند بعضی ها اصلا اشک ندارند روزیشو لذا اون علت اشک ریختن مهمه که دخالت میشه و نفس و شیطون اثر میزارند و تغییرش میدن و باید مراقب بود من اگه روزی اشک داشته باشم میدونم که برای چی گریه می کنم و سعی میکنم فکرم منحرف نشه و دلیل نفسانی کمتر داشته باشه مثلا مظلومیت ابا عبدالله(ع) دلیل خوبیه که به یاد لب تشنگی و ضربات و سختی ها و مظلومیت و اطفال و زنان و وفاداری ها و اینا همش دلیل های خوب و قانع کننده ای است ولی وقتی بخوایم برای خودمون گریه کنیم این ارزش اشک فایده نداره و برای معشوق دنیوی هم گریه کنیم این اشکی است سبک و سرد شاید در آینده اسلام اشکال بگیره که چرا عشقی میان مرد و زن باید باشه که مرده عاشق زن بشود؟!! درصورتیکه ما میگیم لا اله الا الله و نباید کسی جز خدا در دل قرار گیره و حدشم معلوم شده که راحت زن ها رام میشوند با یک دوستت دارم و حدیثه که هروقت مردی به زنش بگه دوستت دارم این همیشه توی ذهن زن میمونه حالا شما دروغکی هم بگی مونده و حدش نمیخواد بالا باشه که الان همش عشقا زیاده و من امروز داشتم قرآن فکر کنم سوره ی قاف بود که قریب به این مضامین آیه میگفت میگفت که چرا اله هایی جز خدا گرفتند لذا به عذاب سخت و دوزخ و آتش گرفتار میشوند یه عده!!! لذا شیطان میخواد اخلاصتو ببرد و هنگام اشک ریختن هم فکرتو عوض میکنه وگرنه اشک بهترین حالات ممکنه است که فیض الهی نازل میشه و آدم زیبا میشه و رحمت نازل میشه و آدم عوض میشه و گناه بخشیده میشه و ارتباط برقرار میشه و حالا بستگی داره تا چه حد اخلاص باشه لذا اینو میخوام بگم که شیطان حربه داره و اذهان و افکار و یاد هارو عوض میکنه لذا شما که نماز میخونی باید حتی اگر حال نداشته باشی باید هر نماز شما باعث نورانیت و به اصطلاح تنهی عن الفحشا باشه حتی اگر حال نداشته باشیم و حال دست  ما نیست لذا باید روش رو عوض کرد یکی از روش های عوض شدن سبک نماز اینه که شما صداتو وو لحنت رو عوض کنی چرا اینکارو کردی؟ چون شیاطین بلده کارشونو و میشنوند لذا بعضی موقه ها بر اساس موقعیت حاصل باید لحن تند بشه بعضی موقه ها لحن نماز اصلا باید وجود نداشته باشه و مثل زنا توی دل بخونیم که این لحن در خود نمازم هست بعضی موقه ها متناست به حال  و قضا که باید متخصص فضا بود باید با لحن بچه گانه بخونی نمازت رو تا خدا بهت توجه کنه ما که حال نداریم باید روش رو عوض کنیم ولی زن ها چه کنند که در دل میخونند و صدا ندارند؟؟ اینا باید روش دلی رو بخونند مثلا شما میتوانی در دلت داد بزنی؟؟ آره بسنگی داره فضا چه طور باشه لب و دهن بسته ها ولی داد بزنیم بستگی داره چقدر دلمون قوی باشه و تا کجا بالا بره خوب دل محل و جایگاه خداست لذا روشی رو من امروز صبح استفاده کردم که بدون صدا در سجده خودم رو لوس کردم این لوس کردن هم برای خدا این یک تکنیک و روشه مثلا اینطوری با  توجه به صوت متن خوندم در دل ها نه بر زبان خوندم یا ارحم الرحمین یا ارحم الرحمین یا ارحم الرحمین 

انجام وظیفه نه نتیجه

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


لینک 1             لینک 2

http://s5.picofile.com/file/8131274442/79anjam.mp3.html

--------------------------------------

 

 امشب داشتم قرآن میخوندم و به یه جنبه ای از آزمایش حضرت ابراهیم اندیشیدم که امروز صبح داشتم فکرشو میکردم یعنی قاطی شد این شد که گفتیم اینو بگوییم و اون اینکه در غرب میگه آقا مرده خوشش اومده از زن در نتیجه بفرما هر رابطه ای داشته باش ، در غرب به نتیجه کار دارند نه وظیفه یعنی نهایتا اقتصادی و نتیجه گرا هستند که محصول رو نگاه می کنند و آخر کار رو در صورتیکه این وسط خیلی چیزا رخ داده من که از زنی خوشم بیاد که نباید به صورت نامشروع هر کاری بکنم ولی اینا خیلی دیدشون مثبت باشه میگن باید یه کاری کنیم که من و شما از زن خوشمون نیاد وگرنه اگر اومد نتیجه ی نامشروع و طبیعی و حیوانیه داره براشون درغرب ، حالا مثلا باید ما قرص بخوریمد در نگاه مثبتشون و دیگه در ملکوت اوج نداریم به واسطه ی امتحان الهی و در داستان حضرت ابراهیم هم که داشتم میخوندم در سوره ی صافات از این جنبه به ماجرا نگاه کردم درمورد حضرت ابراهیم (ع) همون پیامبری که آزمایش سختی داد و بت هارو شکست و با مردم و دولت و حکام درگیر شد بعد ما میگیم دیگه کسی که برای خدا چنین آزمایش سختی رو و شکستن بت هارو گذراند دیگه تمومه و بنده ی کامل شده ی خداست و دیگه از نظر ما نباید در موقعیتی قرار بگیره و آزمایشی که بچه ی خودش رو بخواد ذبح کنه حالا بگذریم همین داستان الان از نظر غربی گراها نتیجه ی داستان ذبح حضرت اسماعیل رو اینطوری باور دارند که حضرت ابراهیم (ع) نباید به خوابش اعتنا میکرد و خودش رو در سختی می انداخت این نتیجه ی روانشناسی غرب گرای ماست  چون میگیم که خدا که نمیخواست واقعا ابراهیم پسر خودش رو بکشه و ذبح کنه پس ما از اول باید بی اعتنا باشیم در صورتیکه حضرت ابراهیم به وظیفه کار داشت و انجام وظیفه بود که این مقام بزرگ رو دارند ایشون و ما که از زن خوشمون اومد ولی وظیفه رو انجام دادیم کلی خدا توفیق و رحمت میدهد که باید توجه کرد که وظیفه انجام بشه ما که حیوان نیستیم و همه هم آزمایش الهی  میشویم در دنیا و برای همین اومدیم فقط بخواهیم که سخت نباشه و کمک بشیم از بالا.توی فوتبالمون هم همینطور وظیفه رو انجام بدیم حتی اگر سعود نکنیم به مرحله  ی بعد در جام جهانی یه کاری کنیم که راضی باشیم از خودمون و آبرو مند.

سرفه ی مشکوک ما!!

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


http://s5.picofile.com/file/8131273926/83sorfe.mp3.html

دانلود متن لینک 1                                لینک 2

---------------------------------

یه چند روزیه که التماس دعا دارم و نمی دونم از سیگار جدیدم هست از خوردن شیرینی هست هرچی دارم سرفه می کنم و امشب تو رختخواب دیدم دارم پشت سر هم سرفه می کنم شکر خدا کردم و این شد که یاد داستان حضرت ایوب (ع) افتیدم البته نامشون رو به یاد نداشتم و قصه رو و رفتم و خوندم خلاصه ای رو ولی نکاتی داشت که خیلی جالبه اما قبلش بدونیم که با گفتن الحمدلله بیماری بهتر میشه نه که بدتر بشه حالا شما داستان این پیامبر رو تا بخونید این نکاتو هم داشته باش اولا اینکه نام ایشون رو من کم یا حتی شاید نشنیدم مردم بر بچه های خودشون بزارند نام ایوب رو چون ایشون دچار مصیبت بدی و بیماری بدی شدند ولی خوندم که در قرآن گفته شده که ایشون بهترین آدم بودن با بهترین مردم نکته ی بعدی همینه که ایشون که بهترین مردم بوده اند شیطان حسادت میکنه  و به خداوند طی چندین بار شکایت می کنه که اگه ایوب بیمار بشه دست از تو برمیداره خوب اولا من گفتم به خودم که شیطان نشون میده خدا توجه داشته بهش که ایوب رو بیمار میکند یعنی دعای شیطان برآورده شده بعد من برای خوب شدن سرفه ام اگه دعام برآورده نشه معلومه وضعم بدتره و جاهای دیگه من شنیدم که مثلا حضرت جبرئیل با شیطان صحبت می کرده و مقام داره شیطان پیش خدا دوم نشون میده خود پیغمبر بزرگ بوده تا جایی که سیاست روز رو بدجور بهم زده بوده که شیطان زورش گرفته بوده و به خدا شکایت کرده بوده پس نشون میده که بزرگی و حق بودن پیامبران بر مردم مخفی نبوده و آشکار بوده تا جایی که شیطان زورش میگره وگرچه گفنه شده بود که جز سه نفر پیرو حضرت ایوب نمیشوند و ایمان نمی آوردند ولی بزرگ بوده و حثق بودن ایشان معلوم بوده بر مردم لذا تکفیر می کردند گرچه از حق با خبر بودند  حالا حرف زیاده دراین مورد که من خوب نرسوندم ولی میخواستم بگم که مردم و شیطان تنها عامل آزمایش ایوب نبی (ع) نبودند بلکه حق بودن و بزرگی خودشون یه چیز دیگه است و علی حده هست وگرنه خدا هم خوشش نمیاد پیامبر خودش رو بیمار کنه تا شیطان بر بدن ایشون مسلط بشه پس لذا شما داستان رو اگه نخوندید داستان حضرت ایوب (ع) رو بخونید و منم طمع کردم از بزرگی حضرت ایوب حالم خوب بشه با گفتن این نکات از بس بزرگ بوده اند و به تعبیر خود قرآن بهترین فرد نکته ی بعدی که من امشب در داستان خوندم درمورد این بود که شیطان حربه ای به کار برده که بزرگی کار ایوب نبی (ع) تا سیاست این روزای مارو درنوردیده و به نحوی پدافند بدی درمقابل شیطان بوده و اون اینه که شیطان میاد پیش زنه حضرت ایوب و میگه که من ایشون رو خوب  و معالجه می کنم به شرطی که ایشون بگه که تنها عامل سلامتی من تو بوده ای و حضرت سوگند یاد کرد که اگر سلامتی خودش را بازیافت صد تازیانه به همسرش بزند برای این کارش و بعد از سلامتی ایشون برای ادای سوگند دلش به رحم میاد هرچی یک خوشه ی صدتایی گندم یا خوشه ی صدتایی خرما را یکبار به زنش میزند خوب این سیاست امروز مجازات ما رو که یا مجازات نمی کنیم یا هم اگه بکنیم میخوایم بکشیم رو داشته باش و ما درمورد این مجازات صحبت کردیم چند ماه پیش سال گذشته که منظور خدا رو ما نمی فهمیم از صد ضربه تازیانه و برای هر کس شاید فرق بکند و درمورد پست قبلی هم شما وضع پاسخگویی و پرونده ی دادگاه ها رو داشته باش که میگن شیش هفت ماه باید برای یه شکایت تو صف واسیم.

دروغ میگم؟؟

دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر


دانلود متن جامعه

دو

http://s5.picofile.com/file/8131273126/91dorogh.mp3.html

-------------------------------

ماسمالی کردن و مدیریت غیر تخصصی یکی از ایراد های بنام ما ایرانی هاست خوب طبیعیه که وقتی ماسمالی کنند و غیر متخصصان پست مدیریت جامعه و کارخونه و نظام و هرجا بگیرند دیگر حق به حقدار هم نمیرسند لذا شما مدیریت اصولی رو بسپار به یارو که متخصصه ولی کم حقوق بده ولی اینکارو بکن که لااقل تخصص اینکارو داشته باشه حالا پولش بماند که گیرش بیاد لذا همه جا هم همینطوره ها کور و کر میشند الان شما در دین و حقیقت زندگی رو تماشا کن یارو من قول میدم جهنمی است البته قضاوت درمورد کسی نمیکنم ولی با این حال طرف فکر میکنه وسط بهشت جایگاهش هست یعنی کوره و کر بعد میگه من از همه کس بیشتر حق دارم که برم وسط بهشت لذا الان رو میگم که حق معلوم نیست وگرنه کسی که بترسه از آتش جهنم و کار و گناه نکنه خدا هواشو داره یعنی شما خودت رو جهنمی بدونی بدون که حق میگی و کارت درسته چون ما همه تخفیف میخوریم و بخشیده میشیم اگر بخوایم بریم بهشت خلاصه یارو مدیریت فوتباال هیچی نمیدونه ولی تا مدیر نشه در سیستم انگار یه آدم مظلومی است که بهش ظلم شده وقتی هم مدیر شد در جامعه ی اسلامی دیگه کوره و ماست مالی میکنه و راه هم برش بسته هست یعنی نمیزارند که ماست مالی نکنه.

توبه

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 http://s5.picofile.com/file/8131272868/94tobe.mp3.html

متن صوتی لینک 1

لینک 2

---------------------------------------------------------------------

تو نماز مستحبی بعد نماز واجب که دو رکعت میخونم نشسته  رسیدم به اینکه اصلا حال من مانند ائمه نیست و اونا دریایی هستند که یه قطره  از علم و معرفت اهل بیت رو ما نداریم بعد چه طوری احوال ما و شادی و غم و معرفت و الهامات و نمی دونم کلا هیچ چیزشون مانند ما نیست تازه اونایی که آدم هستند هم و از حیوانیت جدا شدن و انسان کامل به نحوی هستند هم حل و درک و فهم و عقل و شعور و اکتشافاتشون مثل ائمه اطهار علیهم السلام نیست دقیقا بلکه ائمه خودشون اینا رو میرسونند بالا و اهل البیت به اندازه ی عقل ما صحبت کرده اند خلاصه تو نماز خطور کرد که حال من مثل ائمه نیست مگر در خوردن و سیر شدن و گفتم در این هم نیست چون اون ها حق رو و خدا رو قبل و بعد و همراه همه حالتشون ناظر و رضایت خدا رو یاد خدا رو و همش خدا رو دارند که حتی در سیر شدن از غذا هم مانند اونا نیستم کما اینکه اون ها شاید سیر هم نمیشدند!!! و تعجب کردم که چرا این خطور شد در ذهن من بعد دقت که کردم دیدم که کتابی رو دیشب صبح خوندم که منسوب به آِیت الله قرائتی بودش یعنی نه اینکه خودشون نوشته باشندها بلکه گردآوری شده یه مقدار کم خوندم و تعجبم کردم از یه سوالش بعد فهمیدم شاید به خاطر این مطلب خطور کرد به ذهنم و قلبم.

ئام کتاب:تمثیلات نور

((سوره حمد ایه ۶

اهدناَ الصراَط المْستقیم

(خداوندا!) ما را به راه راست هدایت فرما.

سؤال: چرا هر روز حتی معصومان علیهم السلام باید ده مرتبه در نماز بگویند:

اهدنا الصراط َ الْمستقیم ؟

پاسخ: چون انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا

کمک بگیرد. مانند لامپی که روشنی خود را هر لحظه از نیروگاه می گیرد.

رسول ا لله صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام نیز  ثابت ماندن در راه

 

مستقیم را از خداوند می خواهند.))

خوب خوبه فکر کنیم که آقا پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام که محض دوری که  تو نماز این حرف رو نمیزنند که خودمون رو مقایسه با اونا کنیم بلکه اهدنا یعنی هدایت کن مارا یعنی جمع و این خودش دعا محسوب میشه و جمع رو شامل میشه و برای ما خوبه اصلا بعضی وقتا دارند به ما یاد میدن و استغفار می کنند مثلا در دعای صحیفه سجادیه بخونیم این دعا رو که درمورد توبه هست خیلی قشنگه من دلم میخواست سرج که کردم پیداش کنم همه ی دعا رو بذارم از بس قشنگه و اصلا از جانب و به جای گناه ما انگار ائمه این دعا رو میخونند  وگریه میکنند این دعای دلنشین صحیفه ی سجادیه است

سُبْحَانَکَ، لَا أَیْأَسُ مِنْکَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِی بَابَ التّوْبَةِ إِلَیْکَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذّلِیلِ الظّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفّ بِحُرْمَةِ رَبّهِ.
الّذِی عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَیّامُهُ فَوَلّتْ حَتّى إِذَا رَأَى مُدّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَایَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَیْقَنَ أَنّهُ لَا مَحِیصَ لَهُ مِنْکَ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْکَ، تَلَقّاکَ بِالْإِنَابَةِ، وَ أَخْلَصَ لَکَ التّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَیْکَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِیّ‏ٍ، ثُمّ دَعَاکَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِیّ‏ٍ. 

و...

منزهى تو اى خدا از تو نومید نمى‏شوم زیرا تو خود در توبه را به روى من گشوده‏اى بلکه همچون آن بنده ذلیل به سخن مى‏پردازم که در باره خود ستمکار ونسبت به حرمت پروردگار خود سهل انگار شده. آن بنده که شمار گناهانش عظیم گشته تا خطرناک شده، و ایام عمرش روى برتافته تا سپرى گشته، تا چون بنگریسته که وقتکار بگذشته و دوران عمر به پایان رسیده، و یقین کرده که از عذاب تو پناهى و از انتقام تو گریزگاهى نیست، به قصد انابه بسوى تو روى آورده، و توبه‏اش را براى تو خالص ساخته، پس با دلى پاک و پاکیزه بسوى تو برخاسته و آنگاه ترا با ناله‏اى محزون و آهسته بخوانده

فضل و اجر کار

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۲۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


دانلود متن صوتی لینک1

دانلود لینک 2

http://s5.picofile.com/file/8131272734/95fazl.mp3.html

-----------------------------------------------------------------------

 داشتم نماز میخوندم و رسیدم به حالت شکر و الحمدلله گفتن ینی شما توی نماز بلخره حرفی با خدا داری و میری تو فکر که در مقابل خدا چی پس... و مشکل رو پیدا می کنیم مشکل خودمونو خوب بعد اینکه شکرگزاری بهترین حالت یه مومن میتونه باشه که شرمنده باشه ینی الان من فرضا بهشتی باشم خوب بمیرم ان شا الله برم به بهشت درست؟ خوب اگه بهشتی به اون وسعت و زیبایی ورحمت رو ببینم میگم همش شکر خدا و آب میشم و این بهشت از فضل خدا هست نه از اجرما اینو هم که تفکرم غلط بود رو براتون باز میکنم حالا و سوال اینکه این چه حالتیه که من الان شکرگزار نیستم و طلبکار و اصلا انگار ظلم شده بهم  ولی بهشتی هم هستم ولی اگه برم به بهشت شرمگین و همش شکر خدا میکنم خوب این حال بدیه  خدا میگه در قرآن میگوید که ولی اما شکر گزاری کم می کنند خوب ینی بهشتی هست ها ولی شکر خدا نمیکنه!! پس بهترین حالت اینه که شکرگزاری کنیم در دنیا و اگه شکر گزاری کنیم اینطور نیست که خدا بگه این در ناز و نعمته حالا مثلا آزمایشش کنم مریضی ای بدم نمیدونم به فقر مبتلاش کنم نه طبق حدیث و روایت شکرگزاری از خدا باعث زیاد شدن نعمت یا رحمت میشه حالا حدیث رو یادم نیست پس شکر گزاری یکی از بهترین حالاته و حیفه که شکرگزاری نکنیم از خدا و طلبکار باشیم یا یادمون بره و فراموش کنیم و خلاصه ما اگه یه پول زیاد برسه یا یه ماشین مدل بالا یا خلاصه هرکس با روشی خوشحال میشه و قالب تهی میخواد بکنه و حالش عوض میشه ولی جای شکر باقی است در دنیا که نمی ارزه برای مال و منالش و حتی خدا میگه اگه بدونه بنده ی من که چقدر دوستش دارم میمیره مثلا برای رسیدن به لقای رب خلاصه ما بی خبر و غافلیم و شکر نمی کنیم و این چه حالتیه که در بهشت همش شکر گزاریم این میرسونه این رو که رحمت باید نازل بشه ما خودمون با پای خودمون نمیتونیم به رحمت خدا برسیم و مقامات بهشتی حتی لقای خداوند هم که در بهشت صورت میگیره دست ما نیست بلکه خدا باید نزدیک بشه به ما حالا ما نماز میخونیم ولی لقای خدا نداریم مشکل خودمونه  این خلاصه باید خدا ببرتمون در بهشت تا تازه بشینیم شکر کنیم و حال و مقام و رحمت و بهشت اصلا دست خداست و این بهشت از فضل خدا هم هست نه اجر کارامون پس واگذار کن کارو و بیا پایین از خودپسندی اینکه آقا اتفاقا اتفاقا به موضوع ما ربط داره دیشب داشتیم یه سخنرانی دیگه از آیت الله میانجی گوش میدادیم ایشون گفتند که از فضل خداست بهشت نه از اجر کار ما و 4 تا دلیل آوردن و دو دلیل از آیت الله بروجردی (ره) فکر کنم که این دو دلیل رو یادم مونده  میگم اینکه 1.مالک اصلی ما خداست اوست که چشم و گوش و دست داده و مالک ماست خود خدا 2. اصلا بر فرض که خودمون کار خوب کردیم اینکه برای خداوند نبوده بلکه خدا به نماز و روزه های ما احتیاجی نداره خودمون کار کردیم برای خودمون  مثلا  یه نوکر چی داره از خودش یا مثلا پسره درس میخونه میگه بابا اگه بیست بشم باید بهم پول بدهی خوب این اگه عاقل باشه این نمرات خوب برای خودش خوبه که فردا مدرکی چیزی بگیره و  خداوند از نماز روزه ی ما که سودی نمیبره خلاصه فکر منم غلط بودا یعنی فکر میکردم مثلا دارم  تو دینا زجر میکشم و کارای خیلی خوبی کردم و لیاقتم زیاده بلکه کاری نکردیم ما و تازه اگه بخواد خدا ببره بهشت  از فضلش میده نه اجر کارمون و خدارو ما کوچیک نشماریم و خودمون روبالا  و بزرگ و قدر دان باشیم و شکر کنیم و راضی باشیم خلاصه بیشترتر و راضی بودن خدا از ما بدتره ها که اون راضی باشه آخه هرچی بری بالاتر بازم جاهست که نزدیک بشیم به خدا محض همین شاید سخت باشه خدا راضی بشه از ما مثلا امام حسین(ع) چه مصیبتی دیدند توجه کنیم ولی خدا راضیه مرضیه هست.

سرنوشت جنین

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۵ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


 

 http://s5.picofile.com/file/8131272626/96sarnevesht.mp3.html

دانلود متن صوتی 1

دانلود متن صوتی لینک دو

------------------------------------------------------

طبق بعضی روایات هست که مثال زده که مثلا وجود امام مانند وجود خورشید هست در بین ما یا مثلا مثال زده روایت که نسبت دنیای ما به جهان پس از مرگ مانند نسبت جنین در شکم مادر و انسانی است که به دنیا آمده است خوب بچه های عزیز ما میخوایم که برید از مدرسه خونه و چند تا مثال بزنیم که بله این در مثال این دو روایت معلوم میشه جهان پس از مرگ و وجود امام بین ما حالا من چند تا مثاال میزنم جون دیروز داشتم سخنرانی گوش میکردم دو تاشو آیت الله میانجی گفته اند

مصداق برای وجود امام در بین ما که مانند خورشید هستند:

+نه تاب دوری و نه تاب دیدار خورشید رو ما نداریم(شعر محمد اصفهانی)

+خورشید به این بزرگی در چشم ما مردم که دور هستیم از خورشید کوچک دیده می شود

+ و مثال های دیگر در میزان تابش که باعث رشد و پاکسازی و رحمت میشه و مثال های دیگر که چی میشه اگه خورشید نباشه؟ و فواید خورشید پشت ابر  پشت کردن و قائم شدن بعضی در پشت دیوار و خلاصه کلی مثال میشه زد که باید فکر کنیم.

مصداق برای مشابه بودن جنین درشکم با ما که به دنیا اومدیم مانند دنیای ما و عالم پس از مرگ:

+غذای جنین در شکم مادر که خون بوده است برای ما که زنده ایم قابل خوردن نیست مانند غذای دنیوی و پس از مرگ (مثال آیت الله میانجی(ره))

+محیط کوچک جنین در دل مادر که اصلا اگه بهش بگیم که فضایی وجود داره در بیرون شکم مادر که میلیون ها برابر اونجاست نمیفهمه(مثال مرحوم آِیت الله میانجی)

+جنین موقعیت آموزش و رشد و فهم و درک رو نداره به اون صورت اصیل و حقیقت براش پیدا نیست و نمیفهمه

+جنبن از غذای مادر تغزیه میکنه و اثراتی از عالم دنیا میگیره و بزرگ میشه مثل ما که از عالم مردگان چیز میگیریم و نمیفهمیم 

و کلی مثال  دیگر که باید فکر کرد و نوشت برای شناخت بیشتر بچه های عزیز...

 

ahmad

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۰۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب بحث میشه قمه زنی خوبه یا نه و بعضی فتوا ها رو که می بینیم که گفتن نکنیند اینکارارو پس اول بزار منشا رو بگم نگید که این باز زد توسرش هوایی شد اومد نه حالم خوب نبود روحم سنگین شده بود و شدیم موش آزمایشگاهی یه چند باری درمورد حال بد صحبت کردیم دیدیم فشار اومد رو روحمون توی خونه ی خودمون ابرای اذیت و آدم بد زیاد خلاصه و آدم توی خونه ی خودشم نمیزارن زندگی کنه و راحت باشه خلاصه این شد که نوحه گوش دادم بعد هنوز چند دقه نشد قریب به این مضامین حاج محمود گفتن توی شعر که یوسف گریبان دریده... خوب بریم سر اصل مطلب میگه که قمه زنی یه کاری هست که نه از روی محبته نه چیزی بلکه از روی گناهه میخواد گناهش بریزه وگرنه مراجع که این همه محبت دارن کی از این کارا میکنن اصلا شما با نظر من مخالفت کن یارو از بار مصیبت و عظمایی اش میزنه به سر ولی چرا  پس توی خلوت اینکارو نمیکنه و جلوی مردم اینکارارو میکنه که ببینند و فیلم بگیرند؟ لذا اگه بار مصیبتم زیاده و میخواد قمه بزنه بره آروم تو خونه ی خودش بین گناه خودش و خدا اینکارو بکنه به دور از چشم مردم نه که وجهه ی اسلام رو خراب کنه

خلاصه اگه روحتون رو میخراشند توی خونه ی خودتونم نوحه گوش کنی خوبه تا ببینیم نقشه ی فرداش چیه!!؟

hayyy

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما که میگیم شیعه ی علی (ع) هستیم مشکل داریم حالا عرض می شود اینکه اینطورم نیست که که مجلسی در ایام فاطمیه بزاریم سیاسی بازیش کنیم محض اینکه سیاسیون زیادی داریم نه هیمنطور که میبینید روضه میخونن و سینه میزنن در بیت و جای سخن خیلی نیست جز در مصیبت بی بی دو عالم بعد فضا رو پازل باید چید و مثلا ما در شیراز مجلسی بود که بمب گزاشتن این یه سید بزرگواری داریم که ارزش و قدرشم نمی دانیم خوب واقعیتش ایشون می گفتن ما چند بار گفتیم که در مجلس هفته ای یک ساعت مجلس اهل بیت بزارند و شاید روضه و گریه ای  برای اینا خوب اثر داره خیلی ولی سیاسیش میکنن در سیاست هم حیله است و اعتماد به خودمونم نداریم بعد شما بنگرید که شما علاقه داشته باشید به بازیگری میرید عکس بچه هاشم دنبال می کنید و سرچ می کنید چه برسه بخواید درمورد پیامبر(ص) صحبت یا هر چی یعنی این وهابی ها وسنی ها سرچ نمی کنند و نمی گردن که حضرت دختری داشته یا نه  و اصلا درمورد حضرت زهرا(س) صحبت نمی کنند اینا طبق میل خودشونوو میلشونم شهوت کور و کر پیامبری که پیش خدا از همه عزیز تره و عمر لعنت الله علیه شهیدش کرد اصلا اجازه صحبت هم نیست و سنی دشمن سرسخت شیعه است اینا فقط ادعا می کنند و دین رو اسباب بر هدفشون ساختن و میلشون حالا ما که شیعه هستیم چی؟ چند تا روایت و کتاب خوندیم در مورد حضرت مام شهوت داریم اونام(سنی ها) دارند!! و ما اگه آخوندان ما از آخوندا که صحبت می کنیم منظور بیشتر جوان هاست که باید میدان داد و ندارند و هم خودشون خرابند وگرنه اگه خودشون کارشون درست بود و میدان داشتن باید یه کاری می کردن در جهان تشیع بالاخره بله ایراد از ماست که میدان نمی دیم ولی خودشونم ایراد دارند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اصلا عجیبه به نام حضرت علی(ع) حساسیت دارین و محکه خودشا یکی کینه داره یکی حسادت میکنه یکی نمیتونه ببینه یکی نمیتونه داستان حضرت رو بخونه هرکس این دشمنان چیزه من خودم خوابم نسبت به حضرت و کسلم و نمیخونم و تنبلم ولی گفتیم یه بار وای به حالت که داستان حضرت رو بخونید و تمسخر کنید و کوچک در دلتون بدانید این معلومه خودشا که تو دلتون چه محبتی داریم نسبت به حضرت و یاد تقلید افتادم که اولا گفتیم زنا باید تقلید کنند دوما گفتیم از سخنرانی های بزرگان تقلید کنند خوب این مسخره بازی دربیاره هنگام تقلید و هزل بگه یعنی میخوام بگم کسی که ایمان داره برای تقلید صدا مثلا کسی که ایمان داره  و نه صدای بازیگران بلکه بازیگرا ممکنه هزلم بگن و سطحش پایینه ولی در بزرگتران شما اگه ایمان نداشته باشی از صدات معلومه و محک میخوری نمیتونی مثل اونا حرف بزنی و به اصطلاح ضایه میشی و تقلید از مجتهدین ذاتی هست یعنی نیرو و هوووی طرف  یا ملکی و فرشته ای در دلت نفوذ میکنه و شما هم مطلبت فرق میکنه هم نیاز به این نیست که 100 بار گوش بدی و جمله به جمله تقلید کنی بلکه در دلت داریش اینا توجه بشه که بچه بازی درنیاریم بلکه قوا قوای الهی است و گناه نمیزاره تو مرجع بشی هرچند نزدیک باشی بلکه از دل راه  داره به دلشون...

azab

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۴۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 بزارین یه پازلی دیگه ای به جز پازله دیانت ما عین سیاسته ماست ولی سیاست عین دیانت نیست که چیدیم و یه پازلی هم درمورد پیام بازرگانی چیدیدیم که مهره هاش با چیزای دیگه با هم میچیدیم نقشه راهبردی میساختیم و به قید حیاتاااااا به قید حیات و زندگی یه پازلی میچینیم آقا طرف نشسته جاسوسی بد خلق و کینه ای و حسود خوب من نمیتونم با ریا قرآن بخونم!!! نه بزار یه طور دیگه ای باز کنیم مسئله رو اینطور که آقا ما تقلید می کنیم در دین ولی شما حق داری و باید صدای نمازت مخصوصا دارم مردا رو میگم که در خطرند زنا که هفتا جون دارند خلاصه آقا باید صداشون رو هم تقلید کنند از مراجع و بزرگان خوب باید فرصت داد بعد پازل ما خیلی قوی نیست میگه که صدای کسانی که مخه کارند الان مثلا من اینجا نشستم کسی مزاحمم نیست میتونم توی صورت مراقبی که گزاشتن نگاه کنم برای خودم به جای که به صورت مراجع نگاه کنم توی صورت کسی که برام زحمت کشیده نگاه کنم در ذهن نمازمو با تماشای صورت اون بخونم خوب میدونید که زحمت کشیده اند و الان نزدیکترند در خیال من تا اون بزرگانی که باید درس پس داد ما همه مراقب و سپاهی داریم ولی بعضیا مزاحمند و فکر میخونند و خدمتت عرض شود شما اگه عرفانت بالا نیست نمیخواد تو صورت مراجع تو ذهنت خیال کنی بعد برای اونا تماز بخوانی خلاصه داشتیم میگفتیم آقا این پازل ما میگه صدای خواندن دعای کسانی که باید متخصصان نظر بدن که مردم از اینا تقلید کنند  رو در سایتی دعاهاشون و شعر خواندن ها و صدای نماز صدای قرآن خوندن اینارو در سایتی چیز کنند البته خوب نیست ولی کسانی که مثلا صدای آقای قرائتی رو تقلید می کنند اینا شما در نگاه اول اگر حرف بد نزنند حتی شما میگی چه کار بدی ولی کار خوبیه درستیه اگه واقعا صحبت های خودشون رو تکرار کنند این میشه تقلید از مرجع تقلید و داستانی هست در زمان موسی (ع) که واقعیت داره و میگه که موسی علیه الصلاه و السلام چوب دستی داشت و با پیراهن کهنه میرفته پیش فرعون و فرعون دقلکی داشته که ادای موسی (ع) رو در میاورده و موسی هم ناراحت میشده و مردم و فرعون میخندیدند ازش بعد آقا بخت میگذره و فرعون و سپاهیاش میکنن دنبال موسی (ع) و کسانی که ایمان آورده بودن به خدا بعد از قضیه ی اژدها که توجه کنید که سپاهیان فرعون لعین که بعد از این همه اسراف و گناه و کشتار میتوانست به خدایی که حق بود ایمان بیاره و تمام کنه کار رو و اتمان حجت داریم همه خلاصه نکرد اینکارو و غرق شد جز همین دلقک!!!!!! بعد موسی (ع) فرمود به خدا که چرا این دلقک نجات یافت یا شایتم اعتراض و یا تعجب بگیم بهتره که تعجب میکنه که این ادای مارو درمیاورد ای خدا و ما ناراحت شدیم خلاصه خدا می فرماید که من نمیتونم عذاب کنم کسانی رو که خودشون رو به شکل (حالا یادم نیست انبیا)هر چی کسانی که خدایی اند درمیاورند من عذابشون نمی کنم.. لذا اگر چیزه و بدخواه و ایرادگیر نیست شما اگر حال نداری به لحن عارفانه بخونی دعاتو به لحن بچه گانه بخون و اصلا اعتراض کن در دعا به خدا که این چه حالیه؟ یا تقلید کن از بزرگان مثل اونا بخون اقلم سعی کن مثل اونا بخونی ایراد نداره حتی از قاریان مصری طرف تقلید موکد میکنه این قاری که بزرگتر از مرجعیت ما نیست که...منتهی بعضی از بزرگان به دلایل امنیتی صدای خودشون رو لو نمیدن و اصلا بغضیه که ما اصلا نصفش گریه است ولی از تو نماز میشه فهمید در برابر خدان دیگه منتهی یه چیز دیگه که میمونه اینه که صدای ما هم قشنگ نیست و درست تماز نمیخونیم و دعا نمیخونیم و روش و سیره ی اونا و صدای اونا یعنی بزرگان علاوه بر تقلیدی که واجبه بر خیلی از ما اینه که صدای اونا برای عالم ملکوت مثل صدای ما حبس نیست و خدا میبخشه لذا پازل گفت یه سایتی با صداهایی که متخصصین برای تقلید دارن و از خود مراجع و بزرگان هست رو بزارند تا مردم تقلید کنند مثلا صدای سخنرانی آِیت الله صدیقی این درش رندی هم هست و تفکر رو عوض میکنه لذا وقت کردید سری به سایت راسخون برای دانلود سخنرانی های مورد علاقه بزنید و از هرکدومش که دوست دارید و زندان ها مختلفه و حبسیات محض همین براسااس علاقه خودتون با پای خودتون تقلید کنید در نماز و دعا و حرف بیهوده و هزل هم نزنید مثلا من خودم تو سریال پایتخت3 از اونی بود که تیر خورده بود صدامو مثل اون میکردم  و خانواده میخندیدناااا ولی این در تقلید در گفتاره که اینم لازمه و خط فکریتو عوض میکنه و ناشناس میشی ولی در دعاها حساس تره اصلا اعتراض کن و مثل یه بچه بخون ولی بخون دعا رو به هر صدای بچگانه و رندانه هم تبدیل شد عیب نداره که شدحتی اگر مسخره بود ولی دعارو بخون به هر نحو  و از کسی هم نمیخواد بترسی که بگه فردا این صداش چرا مسخره است و اینطوره مهم دعا خوندن و حال کردن با خداست ولی میگن قرآن رو با سوز بخونید که این نیاز به تامل و درایت داره و سختگیری...منتهی صدای شما در شرایط جاسوسی امنیتی قضاوتی فرق داره حتی با هر کس که نیاز به اجتهادی داره که از تقلید بزرگان میرسه که باید صدا چگونه باشه آخر ولی مثلا من خودم با این همه گناه و رقص شما شاهدید که از صدای حاج محمود کریمی تقلید کردم خوب این من امید دارم اون دنیا عذاب نشوم و جز مداحین برم بهشت حتی شما هم  جلوی منو بگیرید ابی عبدالله نزاره و چیز بشه یعنی میگم همین کارا هم تقید بازی هام دربیارید ولو از مداحان کارهای اندکی نیست!!!...

البته اگه فکر خودتون منحرفه گیر به ما ندیدن که مندل گفت یعنی من که سایتی بسازید صدای آقای حائری و نمی دونم آیت الله دستغیب رو بزارید توش بعد هرکس صداش به اینا نزدیکتر شد آثارشون رو ثبت کنند بعد هرکی طبق آرا نزدیکتر بود و لزوما خنده دار تر بعد شما بهشون جایزه بدید من اینو نگفتما...


arbaz

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

بعضی چیزا هست که نیاز به تفکر و به خدمتت اینکه تحقیق داره مثلا اوشب ما صبت کردیم که مثلا ما فکر می کنیم خودمون توفیق داشتیم که نصو شب قرآن رو به صورتی که خدا گفته که نصف شب ترتیل بخونید این مثلا من فکر میکردم که بله خودمون رفتیم قرآن باز کردیم و حافظه ی خودمه چون اگه علم نداشتم از کجا اینکارو میکردم؟؟ لذا نیست باید تفکر کرد که حافظه چیه چه موقع به یاد می اندازه چه طوری بعضی نکات حفظ میشه بعضی نه کدومشون رو ما عمل می کنیم نمی کنیم بعد این حافظیات کدومش حقه این یه نکته درمورد موقعیتی است که شما ممی گویید که حافظه ی خودم یعنی خودم اینکارو کردم در صورتیکه خیلی عوامل روی همین حافظه تاثیر داشته که حتی معنوی فکر کنیم که کار خدا بوده و ملکی یا جنی و شیطانی و وسوسه بوده یا چیزای دیگر این فقط در مورد یک عاملی است که ربط به حافظه داشت!! پس ما که بیداریم عوامل دیگری هم هست نه خودمون تنها رفته ایم که مایکی اش رو که حافظه باشه الان تکفر کردیم و نه تحقیق که حافظه ها چگونه اند اینا سوالی پرسیده یعنی میگم هزارتا عامل بوده که من اوشب قرآن خوندم یکی اش حافظه هست که هزار تا عامل اگه فکر کنیم و تفکر کنیم در خود حافظه جای داره که کار ما نیست نیکی کردن هامون

ولی به هر حال یه چیز دیگری هم باید درموردش تفکر کرد و نحقیق بعد صحبت کرد البته خیلی چیزا هست الان ما مهمان داشتیم و خوشم گذشت درمورد حیوانات گاو و گوسفند صحبت شد الان شما روی اینا تمرکز کن تا برم سراغ اصل مطلب:

چرا گوسفند  و گاو رو نمیشه آموزش داد؟؟ چرا نمیفهمه حرف مارو؟؟ گاو و گوسفند زبان داره حرف میزنن حیوانات چس چرا هدایت نمیشن؟ چرا در غذا خوردن و آمیزش روششون عوض نمیشه چرا حیوانات پستند؟ چرا راه و روششون رو عوض  نمی کنند؟ چرا حرف حق رو گوش نمیدند؟ چرا از راهشون بر نمیگردن گوسفندان؟ چرا هر جا دیدن جیش می کنند و نمیشه عوضشون کرد؟

خوب من چند تا سوال درمورد حیوانات پرسیدم که شما میتونی بگی ذاتش خرابه من حیوان شناس نیستم و اینا هر چی بگی درست ولی در حیوانات نتحقیق و تفکر کن بعد ببین خدا چی میگه؟ خدا میگه اولئک کالانعام بل هم اضل!!!

یعنی از این حیوانه بعضی آدم ها گمراه ترند یعنی پست تر از حیواناتی هستند که عقل و شعور نداره بعد شما میخوای چی بگی؟ میخوای مثلا بگی خدا گفته که اینا که اینجوریند باید مثل حیوان رفتار بشه بهاشون یا مثلا خدا گفته بعضی ها رو تبدیل به حیوان کردیم(اولئک کالنعام) یعنی بعد مرگ اینا حیوان میشن آدم بدا ؟ این منظوره یا مثلا چیزای دیگری هم منظوره که از حیوان طرف بدتر باشه دیگه واقعا سطح فکری و عقلی مخصوصا و ایمانی و ذاتی و هر چیز شما اینطوری تحقیق بکن و فکر بکن به حیوان نفهم بعد ببین که بعضی آدما بدترند از این بعد ببین چه حقوقی دارند  و حقشون چیه...و حالا کار به حقوق ندارم یعنی واقعا بدان که فلان اشرار از حیوان پست تره نیمخواد قضاوت یا حکم بدی یا دستور صادر کنی اینو بدون که این هدایت نمیشه چون گمراهی برای کسی است که هدایت نمیشود مخصوصا برای اینه حال شما براش صد سال روضه بخون بعضی مواقع حیوانات گریه شون میگری ماهی ها گریه می کنند...

jumm

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 الان ساعت 2:42 دقیقه بود و من نصو شبی داشتم چت می نمودم که یکی تو چت روم یکی از دوستان جمله ای رو نوشت در مورد پیامبران و من نکته ای به ذهنم خورد همین که ذهنم به طرف پیامبران رفت خدا نکته ای رو رسانید..........

و همینم هست یعنی من شب مسجد بودم و اینو بگم قبل از نوشتن نکته که آقا احوال مسجد اینطوری بود که گفتم من مثلا سریال پایتخت رو میبینم و این همه حظ می کنم و روحیه ی تازه میگرم بعد برم مسجد و دست خالی برگردم باختم حالا یا حجابی هست یا گناهی یا کبری حسادتی میدونید ککه حسادت گناه نیست ولی اثر منفی اش زیاده بالاخره خلاصه ما خلوت کردیم تو نماز جماعت مسجد که آقا ما اومدیم وایسادیم تو جمع خدمت خداوند متعال رب العرش العظیم چی داریم چی بگیم؟ آیا مثلا صادقیم؟؟ حرفی هم مونده بزنیم یعنی این همه دعا بکنیم قنوت طول بدیم بعضی موقه ها اندازه ی یه دوست دارم واقعی نیست بعضی موقه هام دل طوری هست که آدم اگه خدا بخواد میل داره همینطوری دعا و ذکر بگه خلاصه رو راست نبودیم با خدا رفیق نبودم پیش خدا نبودم اندازه یه غذای خوشمزه به فکر و میل و عشق خدا نبودم حالا ما اومدیم مسجد مثلا که نماز بخونیم دیگه چیزی نداریم واقعا چی تو قلوب و مغز و دل و زبانه بالاخره حالا تموم شد و داشتم از مسجد خارج میشدم داشتم اتفاقا به نکته ای که میخوام بگم ربط داره وگرنه نمیخواستم احوال بگم اینکه آقا خارج از مسجد تو حیاط داشتم یه لحظه میگفتم به خودم که آقا مثلا ما مخصوصا تو غرب اینا حرفاشون اداشون رفتارشون تقلیدیه تو ملت کفر ولی کسی که خدایی باشه و خدا حاظر باشه در سکنات و وجناتش این خدا اثر داره دیگه خدا کمکش میکنه تکراری نمیشه دیگه حالا تکراری هم کار ندارم تکراری بودن هم باز مردم دخیلند توش میگم یعنی در دید بالاتر جدا از تکراری بودن اینکه حرفش از جای بالاست رفتارش از عالم بالا میگیره حالا فوایدی هم داره که مثلا که بخوام تعریف کنم مثل کالا نیست که بسته بندی کنیم خوب بالاخره خدا رفیقه که من این حالتو داشتم و کمرنگ شده در من و با خدا رفیق نیستم دیگه به طوری که تقلید نکنم از دیگران در گفتار و فقط مطلب از خودم باشه حرفام مثلا و به اجنهادی برسم اینطور نیست حالا بریم سراغ نکته

خلاصه درمورد پیامبران حرفی زد تو چت روم و من خدا تکته ای داد اگرچه باهاش رفیق نییستم ولی رسید دیگه یه لحظه اینکه آقا بعضی ها فکر میکنن ما باید به جایی برسیم که دیگه از عذاب خدا نترسیم و بهشت روو داشته باشیم میگن آقا خودتو بیمه کن یا خیالت رو آسوده کن در حالی که این فکر غلطه اولا پیامبران با اون بزرگی و قرب تو دعا ها و سجده ها پناه میبردند و اصلا توجه کنی کسانی که نزدیکترند به خدا بیشتر از بقیه از خدا میترسند و عجببه ها میترسن خدا روشو برگردونه و اصلا بالاتر ممکنه  و یقینا عذاب خدا و جهنم رو مشاهده میکنن ته مثل ما بیخیال باشند و خداوند نشونشون میده که عذاب چه دردناکه و از روی عذاب خدا و ترس از خدا حالشون دگرگون لاغرشدن و استرس دارند که ما اینارو نداریم و مثل بره و کره میچریم و راحتریم و نکته ای دیگه که داره اینکه همین که راحترم هستیم.

اما درمورد نوح (ع) هم داشتم مطالعه میکردم باز از غفلت خودم و نزدیکی بزرگان در زندگیم که یاوریم میدن و تنهام نمیزارند دو نکته به ذهنم خورد وقتی داستان نوح نبی علیه السلام رو در کتابی که درمورد قصه های قرآن بود میخوندم تو مسافرت چند روز پیش و اون دو نکته اول اینکه خدا چه صبری داره و نوح (ع) هم یعنی شما نگاه کنید این همه سال نوح تبلیغ کرد و مردم رو به طرف خدا کشاند ولی اندکی باور کردند یعنی نشون میده که اولا خدا با زور نیاوردشون دوم قدرت خودشون نشون نداد  اعتقاد به خدا یه چیز پنهانی و قلبی است نه یه چیز آشکار الان در دوران اسلام به بعد نفاق ایجاد شد و به وجود اومد همه در زبان با خدان در دل نیستند ولی تو زمان نوح نفاق نبود و هیچکی ایمان نداشت جز اندکی و معلوم بود ولی یه چیز مخفی بود یعنی میخوام بگم ما ممکنه علم داشته باشیم ولی ایمان به خدا نداشته باشیم علم بخوره به سرمون نباید که گناه کنیم که خدا رو از دل بیرون کنیم و به جاش اله بزاریم توشی یعنی پیغمبر خدا هم بیاد این همه سال اولا قدرت الهی و خدا طوری هست که با معجزه کردن هم ایمان نمیاریم ما یه عده ای دوما خدا نمیخواد معجزه نشون بده و قدرت خودشون این همه نوح (ع) زجر کشید ما اگه باشیم میگیم با زور و معجزه و محبت و اینا بله زن میتونه با محبت گول بزنه شوهرشرو اصلا ما میگیم باید جادوگری و سحر بلد باشه خود زن و با سحرهای الهی که جذب میکنه شوهر رو اصلا چیزخورش کنه که پیشش بمونه ولی اینطور نیست که دوایی باشه که خدا رو هم داشته باشیم صرفا با خوردنش عوض بشیمجز شراب الهی که مخفی است یعنی من شراب بخورم تا جایی مخفی است که خودم اولا ممکنه نفهمم که خوردم دوما نفهمم که مستم که باید برای فهمیدنش تقوا داشت بعدشم شرابی که فرشته ها میدن بخورم از چشم دیگران هم مخفی است و صادراتی نیست ولی خوردن در سطح پایین نه الهی چرا با خوردن فراموش میکنیم خدا رو ولی راهی نیست جز ایمان و ایمان در قلب هم مخفی موند یعنی اصلا درک نکردن که نوح (ع) خدا روو داره و مسخره میکردن که عذاب رونازل کن دیگه از طرف خدا ای نوح و نکته ی دوم اینکه چقدر فاصله ی سعادت و شقاوت و فاصله ی بهشت و جهنم نزدیگه آقا یعنی پسر نوح رو شما نگاه کنید پدر بهش گفت بیا به طرف خدا تا نجات بیابی یعنی این همه آدم بدی باشیم خدا رو نداشته باشیم در یه لحظه تا زنده ایم اگه دلمون رو باز کنیم به سمت نور خدا و لجاجت نکنیم با خودمون و خدا راه هست که برگرذیم این نکته در مورد فتنه ای آخر الزمانی هستا که یه لحظه طرف معلون نیست خدایی هست یه لحظه دیگه نیست بعد آدم میگه میره جهنم بالاخره با بهشت؟ و راهش مشخص نیست ولی اگه لجاجت بکنیم روزگارمون سیاهه یه عمر بدی کرده خدا رو قبول نداشته در آستانه ی مرگ و عذاب هم لجاجت کرد پسر نوح و قبول نکرد و اصلا با خدا مشکل داشتا وگرنه پیش نوح و خدا میومد هم جدا از اعتقاد اثر داشت اگه بریم پیش روحانیون اثر داره جدا از خدا و ارتباط واقعی و قلبی کلا از ریشه لجاجت کرد.


jarthttp://ali.bloglor.com/p16.html

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۰۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

 چیزی که هست برای اینکه سبک نشمارم گفتم یه غسل همینجوری با آب سرد بکنم و واقغا نفسم صداش درومد گفت غلط کردم خدا و چیزی نکته ای رو در دم رسید که آقا حرف نفس رو عرفا که میفهمند که کاری نداره نفس همه حیونه و اصلا خدا میگه به گناه و کار بد نفس اماره دستور میده خلاصه نفس کفار یکی است و فکرشون نفسی که پیش خودشونه رو میگما یعنی وقتی چیزی میفهمه و نتیجه میگره و صحبت میکنه و عکس العمل نشون میده و اینا همش از نفسه دیگه در کفار و این نفس شناختنش توسط عرفا کاری نداره مثلا اگه نظارت کنن برکارمن و متمرکز باشند اصلا من چیز مخفی ندارم مخصوصا اگر کافر باشم و کافرا هم پیچیدگی ندارند و روانشناسی بسشونه و کنترلشون کرده ولی لذا یه موقعی هم هست که وسوسه میشیم از طرف شیطان خوب عرفا اینو هم میدونن ولی یه موقعی الهام میرسه از خدا این پیچیدگی داره وگرنه آدم هرزه باشه و گنهکار این دلش چیزی نداره برای مخفی کردن و شناخته شده و عموما مثل حیوانه و پیچیدگی و راز نداره و بر روی سرش میشه تسلط کرد و افسارشو به راحتی در دست گرفت مثلا در اغذا خوردن در گناه در حرف زدن در نگاه کردن همه چیز خدا هم میفرماید در قرآن که هرکس از یاد من غافل بشه شیطانی رو برش می گمارانیم فقط ولی وای به حالتون اگه تقوا داشته باشم همه جمع میشن ک نکته  چیه درس چیه قرار چیه و تعجب میکنند حتی فرشتگان هم...

majd

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 چون خودم تقوام ضعیف است مجبورم بگم که آقا عبرت بگیریم یا درس بگیریم دنبال خواندن کتاب باشیم و کتاب خوان باشیم کتاب خوب که علمی باشه مثلا نه مثل فاسدای گنهکار رغبت نداشته باشیم و فقط دنبال دنیا باشیم خوب هم کتابای خوبی هست که میشه خوند هم بعضی موقه ها نمیشه مثلا من قرص میخورم خوبه برام ولی روی مخم تاثیر داره حرفای خودمم یادم نمیمونه و بخش عبرت مغزیم مختل شده خوب این به درد نمیخوره یعنی در زمانه ی ما درسته باید بیخیال بود که خیلی چیزارو رد کرد در جامعه نمیشه روی هر چیزی تمرکز کرد اینم که برای کنکور انقدر خودشون رو وفق میدن و نمی دونم گیر میدن به نکات اینو ما قبول نداریم محترمانه ش اینه که قبول نداریم وگرنه یه چی میگفتم ولی مثلا عذاب دوزخ یکی از چیزایی است که بی تقوایان حالا درسته که میگه امیدوارمم که بهشت برم ولی باید همین الان از جهنم و عذاب خدا بترسیم وگرنه ایراد داریم شوخی که نیست و کسی که تقواش بیشتره از کوچکترین عملش میترسه که رای خدا برگرده چه برسه از دوزخ حالا ما تقوا نداریم هر کاری میکنیم همین خود بنده و درس هم نمیگیرم یعنی انگار مخ من قسمت عبرتش بسته شده یه کتاب خوب نمی تونم بخونم خوب این بده میشه مثل فاسقان بی سواد و همه چیز پس باید درس بگیریم بترسیم عبرت داشته باشیم کتاب بخونیم در قرآن هم شما میتونید سرچ کنیدم

http://www.parsquran.com/data/search.php?quantity=%20عبرت&lang=far&user=far&page=1

من که سرچ کردم 56 مورد درمورد عبرت اومده بود پس اگر قرآن نمیخونیم مشکل داریم اگه از جهنم نمیترسیم مشکل داریم مثلا یارو فکر میکنه جهنم بیمه شده است نه جهنم جای عذابه و غوطه وری در آتیش  ولی این تصورش اینه که مثلا همه چیز استاندارد مثلا مثل چرخ و فلک اولش ترسناکه نه بابا عذاب خدا الیم هست پس باید گناه نکرد و ترسید از گناه باید عبرت گرفت باید درس خوند کتاب خوند نه شهوترانی و دنیا پرستی کرد که اینا آدم رو غرق میکنه و دیگه هیچی مست دنیا میشه طرف.

van

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۴۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

مونم برای خودوم یه علم محدودی دارم همینطوری که گفته باشیم یه چی میگوییم که آقا این رمال ها رو که آدم میبینه بعضی موقه ها میگه اینا شیاطینی اند یا خدایی یعنی بیشتر مقدس اند و قرآن و اینا و ذکر خدا و ائمه و اینا دارند خوب از اینکه گول نخوریم معلومه و پلیسم برخورد میکنه حالا من کاری ندارم که پلیس اشیاء گمشده ی خودش رو چه میکنه ولی اگه شیطانی باشه طرف حله مسئله ش ولی در کل جن ها هم مردمی اند مثل ما یعنی نمیشه جلوشون گرفت که کاری نکنند بالاخره می کنند ولی مسئله این بود که آقا جن ها و شیاطین شلوقش میکنند تو اگه شهوترانی کنی یا به عکس بد نگاه کنی و فیلمی راه باز کردی تجربی دارم عرض میکنم حالا ممکنه هر شرایط روانی ای برات ایجاد بشود تا موقغی که گناه نکردی یعنی من الان یه فیلم بگیرم بزارم اینجا تا یه مدت در فضاشم اگه ملکوتی نباشم و حفظ نکنم یعنی دست خودم نیست خدا هست فرشته و شهدا و این جن ها هم شلوقش میکنند یعنی تا جا باشه میان نزدیکت حالا سحر و جادو اصلا قسمتی ش توسط نیروی خدایی میگن هست بنابراین فرشته دخیله و ارواح شاید که ضرر به ما بزنه و در کل شلوقش میکنن جن ها و شرایط صدایی نورانی و روانی و ظاهری رو میگیرند برای کار بیشتر ما و فیلم های بیشتر یعنی من دخیل نیستم شلوقش میکنن دیگه مردم اند  مردم باهاشون نمیشه زور گفت در این زمانه قدرت اول روی زمین قدرت مردمه و خدا هم داده یعنی سرنوشت دست خودشونه که نظام رو بدن پی کارش یا نه ولی هر جه که هست شلوقش میکنن جن ها تا جایی که باشه حالا اگر از خدا دورشدی و ملکوتت رو با گناه حفظ نکردی دیگه روانت دست شلوق کاریشونه یعنی دست خودت نیست و مسلط نیستی که کارات خوب دربیاد  و بتونی در دل ها جا باز کنی و کار الهی بکنی نه نمیتونی چون جمع شدن حالا ممکنه جمع خوب جنی باشه یا جمع شیطانی دیگه دست من نیست لذا من برای جمع شدن اینا هنوز قرص میخورم و یکی نیست پاسخگو باشه میگن تو عاشق شدی و میشی باید بری تیمارستان قرص بخوری حالا کاری ندارم لذااگر گناه کردیم دست ملکوت بسته میشه فقط شهدا هم زنده هستند یعنی اختیار دارند بعد از پنچری  و گناه باهات باشند یا نه ولی ملکوت نه دیگه ممکنه نورانیتی که جمع کردی مدت ها برنگرده و رحمت نازل نشه حالا دعا بخون توبه کن نوحه گوش کن گریه کن

boaa

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۳۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 داشتم همین چند دقه پیش به روایتی می اندیشیدم که یه چیزی از توش درومد و نکته ای رو خدا رساند که تعجب کرد هیجی روایتی است که ازش استفاده کردم براش و نکته ای داره خود روایتم جالب و عجیبه ها ولی یه نکته ای رسیدم که اونم باحال است.

خوب روایتیه که میگه اگه ازدواج کنید نصف دینتون در جاهایی هم هست که دو سوم دینتون حفظ میشه خوب این روایته قوی ای هم هستا یعنی آدم مجرد خطری است بیخ گوشش که پاک بمانه و دین بمانه  چقدر راحت ممکنه بدون ازدواح کل بتیاد اسلامی و خودش و خدا رو بده پی کارش و دیگه هم شاید نتونه ایمانش رو برگردونه  بیافته در منجلابی که دیگه خارج نتوان شد و میرسونه که شهوت خیلی خطرناک و قوی است حالا شایدتم همش شهوت و آرامش نباشه منظور روایت ولی یه نکته ای که استفاده کردم میگفتش که آقا این حفظ میشه دیگه دینش اگه ازدواج کنه درست؟؟؟!!! ولی اگه ازدواج نکند به دلایلی و پاک بمونه و گناهکار نشه و دست و دامنش آلوده ی گناه نشود این شخص آقا درسته سخته که جلوی شهوت رو گرفت ولی اگه اینطور شد خلاصه نصف دینشو کامل کرده اصلا نه که حفظ شده باشه نه کامل شده یعنی راه هزار ساله رو رفته آقاا این حالا نصف دیگه شم که ما میریم علم یاد میگیریم میریم چیز دیگه ولی عارف شدن همشم یه اینا نیست و دین کاملی ما داریم و نصف دین یا دو سوم دین راه داده باشند بریم و بزاریم الکی نیست دین کامل  و بزرگیه

tina

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

 خلاصه نه تندروی اسلامی و نه روانشناختی مطلق خوب مرض جدید نیاز به روان شناسی داره ولی شوخی نداریم که روانشناسی بدل دین هست هرچی که باشه الان شما در نظر بگیر ریا رو ریا که برای غیر خدا کار نکنیم اصلا امکان پذیر نیست شما در زندگی برای غیر خدا کار نکنی حالا دین میگه در عبادت بده ریا و شاید بگه در زندگی رندی محسوب میشه تا زندگی و کار و خدمت هم عبادتت باشه یا نه خلاصه رندان در جمع حاظر نمیشن الان شما کافیه شیطانی یا روانشناسی نحتش باشی گور باباشونم کرده این دیگه نمیتونی تو بگی وسواس نمیکنه و بی خطره در جمهوری همه تحت کنترلند لذا بدیش اینه که روانشناسی مثل دین کامل نیست راحتر بزار بگم اینکه شما در حالتی قرار میگیری که با کارهای ظاهرا خوب یا خوب قید خدارو میزنی و بهترین کاررو یعنی شما الان وقت بزار ساعت 8 شب سوره ی واقعه بخونی اگه تونستی فبهدا آقا نمیزاره شیطون با کارهای خوب هم نمیزاره ها لذا نمیشه گفت روانشناسی چیزه باید گمراه بود یعنی منظورم اینه که رد گم کرد الان شما خارج نمیونی بشی از دید کسانی که تحت نظرشونی اصلا خودت نخواهی هم اونا به نظرشون میاد تو برای اونا داری کار میکنی برای رئیسشون برای روانشناس برای شیاطین برای هر کی باالاتره خوب یعنی تو در نظر نداری ولی اون زنه داره در خیالش که تو براش کار میکنی این بدتر از این؟ و آیا روی روان من موثر نیست؟ چرا هست این بیشتر از فوتبالیست که نیست این فوتبالیست در زمین هر کاری کنه این مربی داره این مربی حق داره فحش هم نده بگه چرا تاکتیک منو انجام ندادی حتی بیشتر از شیاطین و روانشناسان مربی ها زور هم دارن بازیکن رو نیمکت نشین ممکنه بکنه خلاصه همه مون بالا دست داریم و پلیس هست روانشناس هست همه جای دنیا که رهبرشون مثل ما مظلوم نیست خلاصه آقا شما ترس رو در نظر بگیر ایمان رو در نظر بگیر شما نمیتونی اختیارا به خدا ایمان بیاری این تو روانشناسی نیست که میگما نمتونی اختیارا بگی من خدا رو قبول دارم ایمان رحمتی است از جانب خدا که بر قلب وارد میشه تو گناه بکنی بخندی؟ مگه میشه مریضی شما روانت خرابه اگه باشی اصلا مکر خداست حالا هر قرصی بخوری پیش هر روانشناس تو بگو آخوندی بری همینه داستان خوب میترسه بچه بله ترس هم اختیاری نیست خیلی وقتا  نمیشه با تمرین درستش کرد حالا شما حرف شیطانت و وسوسه اش رو بشنوی  و میشنوی خیلی وقتا میترسی یا فکر میکنی خداست و بلند صلوات نمیفرسته مردکه حالا زنو نمیگم زن غالب شده برش

nava

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۲۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب بحث مفصلیه و نمیشه از چند تا بعد ساده بهشون نگاه کنیم ولی هرچه هست بستگی داره چقدر روح عظیم باشه بستگی داره چقدر ما در اینجا هستیم میخوایم پیشرفت کنیم وگرنه در بهشت اگه هزاران قصر و حوری هم که باشه چیزه تا موقعی که پیشرفت نکنیم بی معنااست و خوشی ای بیش نیست ولی الان اگه روحت عظیم باشه میبینی که بهشتیم و آدم خوبا بهتر ازفرشتگان در خدمتند شما فرشته بگیر و بهشته دیگه تا چقدر بخوای در این دنیایی که هستیم پیشرفت کنیم روحتو عظیم کن خدایی شو پادشاهی کن حالا شما به هر وجه میخوای به این قضیه نگاه کن که پیشرفت کنیم و دربهشتیم منتهی بعضی وقتا ما کوریم و یه ایراد دیگه که دارم خدا را همه کاره نمیدونم و قدرت غالب انگار خدا کنار کشیده است و هیچکاره است و این نوع کفر محسوب میشه پس گفتیم باید پیشرفت کرد و گرنه بهشت هم معناشو و جایگاهشو از دست میده شما حق داری پادشاهی کنی اگه روحت عظیمه و خدایی هستی و دیگران بندگان خدا هستند پس خدایی باشی بندگان خدا در بهشت من و تو اند و عالم بهشت سرای منه این منه قوی و الهی رو میگم همش که نباید لولید در بهشت در هم شاید اگه خدا هم بخواد بهشتو نشون بده با همچین شرایطی نشون بده همش که نباید ما پادشاهی چنان کنیم که هرچه میل نفسانی است درسته بهشت اصلی نیست  ولی تا زمانیکه قیامت نشده پیشرفت اختیاری و نفسانی داریم و بهشت معنای اصلی خودشو نداره منتهی پادشاهی که حرف زور زدن نیست همش و دستور دادن به این و اون بهشت و پادشاهی فرصتی است برای پیشرفتو حرم امام رضا علیه السلام مثلا بهشته خوب چی کم داریم؟؟؟

far

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چون خودمم گرفتارش میگم اینو وگرنه شاید به اندازه ی خلائق بشر بهشت وجود داشته باشد نه میگم اگه یه بهشت وجود داشت برای یه نفر هم می ارزید خودمون طمع کنیم و به شما نشون بدیم وبلاگ بزنیم نمی دونم بریم منبر به شما نشون بدیم تا شاید جزء اون یه نفر خوش شناس باشیم تا اینکه بشینیم ماتم بگیریم و نا امید باشیم نه اگه بهشت وجود داشت هم که اینطور نیست بالاخره شاید به اندازه ی افراد جامعه درجه ی بهشتی هم وجود داشته باشه و خدا گفته کار خوب بکنید برید بهشت ساده است که هرچی بکاریم برداشت می کنیم قضیه ی پیچیده ای نیست که ما دوست داریم بهشتی باشیم و ما که از نماز به قدر عرفایی که فناء فی الله شدن کسب نکرده ایم یعنی ما اصلا با گذشت هر جه بیشتر زمان توی خدا شک داریم چه برسه فنا بشیم و خدا و ایمان اکتسابیه یعنی گناه کنی بای بای میشه نفی کنی و نفی میشه اعتقاداتت و چند وجهی و چند بعدی و چند قطبی هم نیستی گناه کن فراموش کن خدا رو خلاصه داشتیم میگفتیم اینطوری بگم که آقا بعضی ها خودشون رو نشون میدن به ما وبلاگ می نویسند اصلا بزرگان اینطوری هستندا نه همش ما بلکه آقا موتورشون همه چیزشون بر اساس دید خودشون هست بر اساس عذاب وجدان بر اساس بهشتی شدن بر اساس جهنم نرفتن و کلا درون خودشون و سرنوشتشون و گفتیم می ارزه دیگه که عالم رو بربزم با وبلاگم به هم چون جهنم نرم حتی عرفا هم همینطورند همه که فنا فی الله نمیشن که آقا بهشت نخواهیم حالا ما لذت می بریم از نماز و دیگه نمیتونیم از خدا دست بکشیم یه لحظه نه ما جهنمی نشیم خیلیه دیگه اگه بهشت بخوایم خیلی بیشتر و اگه تنها خدا بخوایم که نمیشه آقا که غذا نخوریم به جاش بگیم یا صمد مگه ما فرشته ایم خلاصه توجه داشته باشیم به این نکته که دنیا رو بهم میرزه طرف تا وجدانش راضی باشه پیش خودش و خدا و می ارزه آدم اینکارارو بکنه بره بهشت مثلا چنانچه که همه ی بزرگان طمع دارن برن بهشت اگه حتی یه بهشت وجود داشت برای یه نفر هم می ارزید ولی خدا گسترشش داده و رحمت باز کرده و حالا این بهشت میتونه درونش محشور شدن با ائمه باشه اصلا ما که میدونستیم که میشه با ائمه محشور شد و اصلا قراره پروندمون به دستشون برسه و چشم به چشم بیافتیم از این غلطا نمی کردیم ما متعصفانه مخصوصا جوانان ادعاشون میشه که خیلی خوبند و هم پیامبر رو جایی در نظر دارن به دور از چشم ما نه پیامبر صلی الله علی و آله خاکی ترین و متواضع ترین و پایین ترین سطح میشنیه با بندگان یعنی اگه تو بفهمیم که کیا رو دوست داره اصلا وضعمون فرق میکنه که یعنی انقدر به فکرماست بعد مدعی هم هستیم که آقا ما راست میگیم  و بهترینیم دارم جریان وهابیت رو میگما که اینا دشمن رسول الله اند در صورتیکه جای بهشت رو برای خودشون با زنان زیاد و حوری پیش پیامبر بریم حال کنیم حالا آقا این شهوت و نفس خیلی بده این کم پر باشه ها خیلی خوش میگذره تو دنیا اصلا عقیده رو عوض میکنه

naal

پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ما گفتیم که بعضی موقه ها خدا هم به داد نمیرسد و اوقاتمون تلخه و رحمت نازل نمیشه و خدا هم وله ایم یعنی  خوب گفتیم مثلا شاید حالا که ما نمازم میخونیم شاید برای اینه که قرآن باز نمیکنیم کتابش رو نمیخونیم کناب دعا قرآن بعد انتظار داریم رحمت نازل شه خوب نمیشه گفتیم شاید جاهایی روحانیونی قیام کردند و روشون از بالا سرمایه گذاری مخصوصا معنوی ای صورت گرفته که اصلا انگار سخن امام عصر هست و این از بین بره این سخنرانی ارزشش کم بشه خوب رحمتم کم میشه و لعنت بر ما مانند اینکه اذان بگن و ما مسجد نریم یا نماز نخونیم خلاصه در ادامه ش گفتیم که روحانیون اینترنتی مون کمه منظور این بود که روحانیونی که مانند آقای قرائتی فیلمشون تو اینترنت باشه بالاخره سایت هایی هست که بشه فیلم گذاشت مثلا در همین سایت آپارات ما قسمت سیاسی داره قسمت مذهبی داره خوب اینجا جاشون خالیه فعلا و مشت نمیزنن تو دهن آمریکا اینم اگه بزنن خوب رحمت و قیامی صورت میگره و اما یکی دیگر از چیزایی که رحمت رو زیاد میکنه اینه که به فکر خودمون نباشیم و میخوام در این مورد صحبت کنم یعنی یعنی چه؟ یعنی بعضی ها از نوجوانان جوان ها حالا بسنگی داره چقدر خودمون پاک باشیم چقدر کارشون رو گناه بدونیم خوب بالاخره شکست خورده یا غمناکه یا رنجوره و یعنی گناه کرده و داره رنج میکشه یعنی شما در مقابل کسی که گناه میکنه مسولی اگه زورت میرسه امر به معروف کن که بالاتره اگه نمیرسه براش دعا کن این رحمت برات نازل میشه خوب ما یه مرتبه میریم مسجد 1000 تا گناهمون بخشیده میشه یه مرتبه دست پدرمون رو میبوسیم 1000 تا گناهمون بخشیده میشه چیزی نمیومنه کفش یعنی گفتیم خدا کباب پزی باز نکرده به قول استاد فاطمی نیا که بفرستتمون جهنم  خلاصه گناهمون  بخشیده میشه ولی رحمتی که میخوایم نداریم و از اونور کفار بارون میاد براشون ما زلزله خلاصه دعا کنیم برای گناهکارانی که میشناسیم مسولیم براشون به فکرشون باشیم این خدا بی جواب نمیزاره اول حالشون دستمونه دوم حسادت نمیکنیم بهشون سوم به فکریم و دلسوزیم و اخوت داریم خیلی خوبه که برای گناهکاران دعا کنیم و به فکرشون باشیم تا خدا هم به فکر ما باشه اگه ما هم در موقعیت بد و گناه ایشان بودیم زنده بیرون نمیرفتیم حاالا زن داریم نمیدونم آزادیم شکر کنیم براش دعا کنیم براشون...حتی بعضی موقه ها بستته به شرایط دعا برای گناهکار بهتره تا برای یه مومن میگن آقا تو که داری میگویی اللهم اغفر للمومنین و المومنات خوب حالا والمسلمین المسلمات رو هم بگو جانم.