اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۲۶۰ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۰۴ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

ببین فضا نباشه اگه به زنتم نمیشه وصل شد باید حال داشت شیاطین مثله مور و ملخ ریختنا هرکس دردی داره هزار نوع شراب داریم برای هر دردی لذا یکی فیلم عاشقانه میبینه فضاش سکسی میشه یکی مفرطه خراب میشه درد و رنج زیاده یکی میگه باده یکی میگه می یکی میگه شراب یکی الکل اصلا یکی یه چیزای دیگه  ولی  من استاد شراب شناسی نیستم باید شعر حافظ باز کنم ولی شرابی بود که قبل  منی خارج میشه از مردی که به یاد زنی است این شراب زیبا میکنه جنبه ی آرایشی داره به شرط اینکه نماز خوان باشی یعنی وصلش کنی به وضو وگرنه اگر منی هم خارج بشه آرام بخشه ولی یکی مفزظه خراب میکنه ولی خارجیا آرام بخشی و زیبایی ما مومنین رو مخصوصا زن ها رو ندارن زن مومن بیشتز زیبا میشه خلاصه مراجع تقلید هم همه زن دارن و افتحار میکنن اگه بیشتر بچه داشته باشن یعنی راه اولیه و آخریه با زن هست در تمامی علوم عرفانی و مذهبی حتی بدون اونا نمیشه منم چند تا عکس گرفتم قبلشم در خیالم معشوقه بازی کردم با دوستام فضامم خراب بود یکم فیلمای چیزه خنده دار یوتیوب که خعلی بد باشه ممه نشون میده دیدم بعد خسته م شد اومدم بخوابم که دیدیم فضا مارو طالبه لذا باید طالب باشه دیگه خوب نماز خوندم و چند تا عکس گرفتم که در پست بعدی میزارم یعنی میگم اگه وصل شد این آرایشها به آب وضو و نماز زیبایی معنوی میده وگرنه خارچکی ها هیچ بچه های کوچیک چه نماز بخونن چه نه زیبان نوجوانان گناه میکنن  و مفرظ میشن بازم زیبان اگه نماز بخونن و توبه کنن یکی میگه بچه ها فقط زیبان یکی میگه طفل ها یکی میگه نوچوانان یکی میگه شهدا یکی میگه جوان اوج زییبایی است ولی اگر زیبا شناسی پیرمردا اینکارن و زیبان و باید شناخت و فهمید چه پیرزن هم حتی لذا چی بگم دیگه قرآن میگه همه چیز از آب به وجود اومده آب رو مرد داره ولی عالم زنه یعنی بدون زن آبی بیرون نمیریزه حتی خودارضایی هم به یاد زنی است!! خلاصه هر آبی هم خاصیتی داره و ارزشی داره خعلیاش بدن و کلیه درد و آب فاضلاب تصفیه شده در بی آبی بعضیاش هم درمان میکنن لذا آبی که به یاد زن مومن ریخنه بشه چیه آهان یادم اومد یه بحثی هم هست ارتباط ذهنی با زن مردم جز خلوت نیست که فرار کنی اتفاقا مراجع هم کلی زن دارن که از نزدیک هم حتی ندیده اند شون حالا ماییم که سواستفاده ی جنسی میخوایم همه بد نیستن و راهنمایی میگیرن و قوی تر از مردان هم گاهی نزدیکن به مراجع و بزرگان لذا هرچی قوی تر باشی بیشتر موکل داری و عالم رو بهت میدن زن که خوبه لذا طالب باشی همه چی هست !!!ولی زنه هم باید راضی باشه ها و دوستت داشته باشه لذا اگه ارتباط جنسی بخوای بزنی بازنی در ذهن حتما اون زن بیشتر از تو میفهمه و قوی تره مگر اینکه خودت اصرار کنی بری با زور به چنگش باندازی! لذا یه چیز دیگه که یادم رفت این آب زنده میکنه مرد و زن رو زن بمثابه و مشابه زمینه در اسلام و اگه به زمین آب نرسه خشک و بی مصرف میشه و خراب و مرد هم اگه نباره در دین به خدا نمیرسه اصلا و زنده نمیشه دیگه یعنی هرچی میخوای نماز بخون لذا مجردها باید احتیاط کنن که منی نریزه اگه زن ندارن مگر اینکه عذر نداره مثلا تو خوابه یا اصلا گناه سرزد توبه میکنیم خوبه؟! یعنی باید بکنی وگرنه مخصوصا نوجونان اگه گناه شهوتی کنن حتما افسرده میشن عقلشون زایل میشه حتما و سخت میگیرن ولی ما موقع زنمونه بهمون قرص میدن اونم چه قرصی روان لذا باید این آب بریزه ولی درراه عشق نه گناه و خودارضایی و الا زود میمیریم و هرچه در نماز فشار بیاری هیجا نمیرسه فکر میکنه چقدر خوبم دو روزه گناه نکردم باز برمیگرده به سمت زن وگناه لذا با زن در خیال ارتباط داشته باشیم اگه هست و مومنیم و مومنه که میتونه حریم خودارضایی رو نگه داره اگه تقوا بورزه ایشالا ولی تجاوز نکنیم ولی خودارضایی نکنیم وگرنه عبادتت هم خراب میشه اگه زن نداشته باشیما! والا اونایی که زن گرفتن خعلیاشون پشیمون شدن اصلا چون راهشون اشتباه رفته بودن! لذا زن قوی کسیه که خودش میاد رو مخ البته اگه بخواد هکت کنه باید بشناسیش مخصوصا از نزدیک وگرنه گهی نمیتونه بخوره لااقل باید چت کرده باشین با هم لااقل لذا تو این وضع خراب شیطانی که نون میخوری نورت رو میدزذن و جوانان نمیتونن زن بگیرن چه اقتصادی چه چیزای دیگه مثل ترس طلاق اینم یه راهشه!وقتی هنوز نمازت رو پا نشدی نورت رو میخورن میری تو کوچه مثل سگ میشه روحت لذا در این در به دری و فضا عشق داشته باشی در ذهن حال کنین عیبی نیس!!!چیگار کنیم برای حفظ ایمان و دین و خدا بریم زنا کنیم خدایی نکرده؟؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۰۹ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

اون موقه ها بیش از هفت هشت ده سال پیش یه آخوند خوبی داشتیم همش کربلا میرفت و روحانی کاروان بود و گریه آورم میخوند دکونش تعطیل شد یعنی بسیج برکنارش کرد عوض شد میرفتم مسجد میدیدمش اقدرم مجلسش میگرفت و امام زمانی بود نه که ظاهرا آقا پاشه بیاد ولی ظاهر و باطن نداره! خلاصه آقا یه بار پای سخنرانی شنیدم که میگفت بزرگان دین  مثلا همینطوری خبر بهشون از گوشه و نقاط اطراف میرسه ولی براشون که مهم نیست منم اون موقع یک حسرتی میخوردم که نگو که آدم نیستم و گنهکارم نمیدونسنم این وبلاگام منبع تغزیه ی عالمه ها هی میگفتم چرا من از خونه ی همسایه و خبر غیبی و چیزایی که دوست دارم خبر ندارم و میخوام بدونم لذا فرشته ها که کارشون اینکارا نیست این کار شیاطینه که این اخبار ذروغ رو منتشرمیکنن به قلب انسان و هیچکدومشم بدرد نمیخوره! خلاصه آقا سرتو درد نیارم البته این اخبار شیاطین برای ما ارزشش بیشتره ها ممکنه! خلاصه آقا میخوام بگم ما هرچی فکر میکنیم چون خواسته ی نفسانی هم داریم خوشمون میاد به خودمون فکر کنیم تشویق بشیم بدونیم مثلا آیت الله روحانی چقدر خوشال شد چند درصد اینا مهمه برامون حتی خواستاریم برای روحیه خوبه اگر فرشته ها وشهدا برسونن خواستاریم و عقل که نداریم ولی تا کی؟ تاموقعی که ذکر نگی این فرشته هم نمیگم شیطانت میشه ولی درجا میزنیم!وقتی کل دین در کربلاست حرفی نداریم ماکه!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۳۹ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

داشتیم با بچه ها تو خلوت فکر میکردیم ببین وقتی همه چیز ظاهر باشه ها درسته خدا تو قرآن  نوشته مالک یوم الدین هست یا ملک یوم الدین چقدر ما با آقای بهجت حال میکردیم و بچه ها دنبال عرفان بودن ولی نسل جدید در رفته یعنی هم اون موقه هم الان هم آینده ما تو ظاهر میمونیم نفرینم شدیم انگار میفهمی؟؟ یعنی طرف میره جهنم از عشق خدا نسوخت تو آتیش میسوزه اون بهشتی هم خدارو درک نکرد باید با زن و حوری برسه یعنی درد همیشگی است لذا خدا مالک الانم هست ولی ما میگیم خدا هیچکاره و نفهمیم با خدا حال نمیکنیم اصلا میفهمی اصلا درکش نمیکنیم این همه دستگاه جاسوسی و لمسی و حواس پنجگانه داریم هنوز نفهمیدیم یاسمیع یعنی چه یابصیر یعنی چه یعنی کل بصرها خداست کل چشم ها خدارو میبینه و برعکس همه چیزم خدا دید! لذا امام مهدی هم بیادا میفهمی چی میشه دیگه از حکومت ظاهری ماست که میاد نه حکومت الهی مردم و ما هم در ظاهریم کی دیگه نماز شب میخونه اگه ظاهر نبود که امام مهدی رو شهید نخواهند کرد این دنیاها همه چیزش بازیچه است اون دنیا هم بری همینه وقتی تو  دنیا از ظاهر بیرون نیومدیم یعنی میگم ما هدف داریم امام زمان بیاد ولی هدفمون هم ظاهری است باز وگرنه تشریف دارند!!! تا آخر دنیا هم همینه وضع مردم درست نمیشه شما نمیتونی به زور منو خدایی کنی لااکراه فی الدین باید خواصو داشت نه که داشت که شیطانش بشی وگرنه از صبح تا شب اذون  و نماز پخش کنه تلویزیون!بله مامگیم امام زمان بیاد تا قشنگ بشه دنیا وزیر نیرو میگه تا بارون بیاد وزیر نفتشم میگه تا فلان بشه قرار نیست خدایی بشیم مثکه!اصلا ما ول کردیم دنبال عشق شیطانی که با کلی پول خرج نور مومن بدزدیم و نماز نخونیم آروم باشیم مثال میزنم!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۱۲ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یه رفیق داشتم تو دبیرستان همدیگرو دوست داشتیم تهرانی بود و میگفت ملیاردرن و خواب احمدی نژادم دیده بود که بره هند و میگفت خواب امامارو دیدم بعد بحث میکردیم باعث شد بعدا من دانش آموز اخلاق شناخته بشم تو دبیرستان و جایزه گرفتم و انداخت تو زبون بچه ها وگرنه بچه ی خوب و پاکیزه و بهترم بود خلاصه میگفت این فرشته هارو ولشون کن نمیدونم خلاصه رفسنجانی هم فرشته پرسته تو بمب گذاری فرار کرد و خبر داشت نمیگفت ولشون کن میگفت اینا فضولن حالا همین اطلاعات ثبت احوال فرشتگان همینم که ما دادیم خودش چیزه بله رفیقم فامیلیشم اللهیاری بود نه اینیکی آخوند متعصبورو نه ها فتنه نکنین خلاصه میخوام بگم همین اطلاعاتی که در ذهن ما داریم چه بر زبان چه من اطلاع از دوستم داد چه فرشته های روی دوشمون اینا همش سیاستا چیزه دیگه عذاب داره یعنی یه موقعی بود که اسم زنمون تو خونه هم نمیشد ببریم دنیا میریخت بهم لذا اینو میگم که داشتم نماز صبح میخوندم که  ازم خواستن بزرگی رو براش صلوات نفرستم اون چیزم که سرچ کردیم فیلتربودا چیزیکی نبود الکی سرچ کردم صفحه ها همه فیلتر غیر از دوتاش که اونم مورد خاصی نداشت تو پست قبلیرو میگم چون دارن چک میکنن گفتم بابا ول کن تو هم بانداز شر کوله ما حالا فتنه کنا! خلاصه داشتیم میگفتیم آقا ما رد شدیم یعنی چیز تو نماز بودیم بعد امام زمان رو دعا نکردم که صلوات بفرستم یعنی دلم نیومد فرشته ها ثبت کنن اینا هم که ثبت میکنن اعمال مارو میدونی که چطوریه؟؟ مراجع تقلید پرونده ی اعمال مارو که فرشته ها ثبت میکنن همه چیزمون رو میدونن بدون کارشناسی حالا کارشناسی هم لازم نیست اووو این همه آدم فتنه یعنی من گناه کنم ممکنه عالمگیر بشه از بس حساسند روی من خدا و فرشته ها و شما لذا دلم نیومد امام زمان رو براش صلوات بفرستم چرا چون ثبت میشه و چجوری ثبت میشه آیا فرشته هه مینویسه که من برای امام زمان فلان کردن دعا خوندم؟ نه اینا اگه بدست نامحرم بیافته امام زمان کشته میشه به صورت رندی ثبت میشه لذا فرشته  هه وظیفه ش گزارش نوشتنه و ثبت اعمال منه که تو گوشم این چیزارو میگه ولی باید مقربترا بیان لذا چی میشه؟ دعوا جنگ کشتار سر یه دعا کردن و گزارش ما یعنی هم من باید رند باشم کوتاه بیام هم اون فرشته ها باید ناشی گری نکنه لذا اگه گناه کنیم انتظار نداشته باش همه چیزمون درست گزارش بدن میری در صحیقه ی گنهکارا حالا خوبه برای قیامت آقا بدست نامحرم میافته این گزارش ها اداره اطلاعات خعلی قویه!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۳۰ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

قوی کسیه که لاو & سکسش دست خودش باشه آقا ما همینطوری سرچ کردیم love & sex یه چیزی شبیه این بعد احساس کردم یکی از عمه هام تحریک شد اونجا لذا حالا داستان عمو رو میگم برای مجردا که چرا اقدر فحش میخورن ولی قوی کسی است که کنترل داشته باشه بر اعضای بدنش بله شما و من اقدر افراط و گناه کردیم که میرن روی سرنوجوان که خامه و بیگناه تا مگه فیلمی ببینن از طریق چشمش خوب خدا هم تحریک میکنه یعنی منبع رحمتیه تا جایی که جوان بکشه ایمان داشته باشه و ما افراطی هارو و شیاطین رو بخواد تحت ولای امر خود قرار بده و خداش تا هرچقدر بکشه ولی اینکار غلطه ما باید مثل نوجوانان قوی شهوت که دست خودشه هرموقع خواست میره فقط مشکلش اینه که کنترل بر اعضای سکسیش نداره بعد زن میگره دیگه افراطی میشه باید منتظر رحمت الهی بشینه؟؟! خوب این ایمانه که داری ایمان قوی میکنه هرچه درون و بیرونه شما تقوا باید داشته باشی که حفظ کنی شما زنت میخواد باید بهش بدی نه بیای پای ما مجردا بشینی منم 8 سال قرص شهوت خوردم افراطی هم بودم نوجوانی نه که نبودم ولی کاملا درکتون میکنم! لذا داستان عمه هم اینه که عمه هم موجودی است خودمونی که ما گفتیم به هر زنی نزدیک بشی رو بدی مثل مار میپیچه و حق هم داره تا حدی اگه رو بدی و حتی امام علی (ع) به زنان جوان سلام هم نمیکرده! خلاصه دووم اینکه عمه آدم وقتی زن گرفت استاد میخواد که چجوری بماله بزنش لذا خعلی فحش میخوره چون استاد میشه در ذهن لذا این استاد رو شما نمیتونی خعلی وقتا مادرت رو بگیری که بخوای تن بدی عمه ی هرکس راهنمای هرکس میشه در سکس و راحت فحش هم بخورن اینا ما راحتیم و میگیم عمه ت یا به عمم خلاصه ما این چیزارو دیدم در صفحه ی مجاز و چت که راحت به عمه خودش خودش فحش میده ممکن هم هست استاد یه پیرمرد مثل پدر بزرگ بشه در سکس برای بچه آوردن لذا ما گفتیم امامان پدرتو درمیارن اگه اینطوری باشه یعنی پدرت رو از جد هاتو و گذشتگان که مردن و حق دارن و پسر و دخترشونی رو میارن جلوی چشمت لذا اینم میخواستم بگم یادم رفت قبل عمه بگویم که آقا داداش رفیق همیشه وقتی سکسی شدی نگو خدا داره رحمت بهم نازل میکنه و خوشش اومده ازم شاید فضا شیطانی باشه شاید خواست خدا نبود اصلا عذاب بود... بستگی داره چقدر تقوا داشتی بستگی داره بچت چی در بیاد بعضیا بچه ی اول اصلا اعصابشون خورده در صورتیکه فکر میکردن با رحمت خدا سکس کردن بچه ولی خعلی شیطونه و پشیمونن حالا در فکرن بچه ی خدایی بزان با روحیه و ذکر خدا لذا توجه کن که هرموقع تحریک شدی گول نخوری که منم میخوام و حالا لطف خدا شامل شده بلکه باید خودت بخوای زنت رو ارضا کنی نه یه فضای دیگه و رحمت خاصی!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۳۶ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
لذا باید توجه بشه که مخصوصا توی پرونده های جاسوسی آبروریزی نشه یعنی من ممکنه یه جاسوس باحال یه چیز بدی درموردم بنویسه که سبب خیر یا نجات یا رستگاریم یا عوض شدن و خوب شدنم بشه ولی یه جاسوس بد حسود نامرد میخواد منو حالا من میگم من و این درموردم شده و جنگیدم الان وضعم خوبه داریم کلی صحبت میکنیم مثلا حاج محمود کریمی که یه شخصیت ناز و گل هستن یقینا طرفدران و هم دشمنان زیادی دارن حسود اصلا لذا در پرونده میخواد حکمی بده که طرف و مارو ساقط کنه یعنی یه حکمی میده ساقط میکنه که تا آخر عمر خودت دیگه روت نمیشه برگردی و چنان آّبروریزی میکنه که از خدا زده میشی خودتم نمیدونی چرا! یعنی اصلا روحانی است طبق دین میگه مثلا یه روایتی میسازه از خودش مثلا مومن هرچند نداند که لیوان آب است یا الکل در نهایت لیوان را نمینوشد!! مثلا چنین حدیثی که از خودمون ساختیم اصتغفرالله رو میاره به طرف شراب میده این یک گناه بعدم میگه مومن نیست بلکه منافقه برین بجنگید باهاش خوب این چه استدلالی است ما نماز میخونیم تو مسجد 400 تا شیطان برامون فرستادن بعدش میگن ذکر تسبیحات رو جابه جا خوند تو نماز نمیدونم اشتباه قرائت میکنه حالا داره صدامون رو میشنوه همه نوع جاسوسی پدردرآور کن و اینا میکنه بعدشم ضد ما حکم میده خوب این مسجد و نماز بخوره تو سرمون سرتون اصلا!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۴۹ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب گفتیم سلمان با لا اله الا الله گفتن سلمان شده ولی نه جلوی نامحرم بعد ما تو جمع بودیم ساکت ذکر لا اله الا الله بر لب و در ذهن تصویر خطیش البته لبم تکون نمیخورد و ساکت بودما!!!بعد دیدیم بهمون قدرت دادن دیدیم که قوی شدیم یعنی کاری به حرفا نداشتم گرچه میشنیدم و ذکرمو میگفتم و حال میکردم و قوی شده بودم یعنی میتونستم بفهمم طرف مثلا دلش کجاست البته دقیق نمیتونستم بفهمم ولی میفهمیدم مثلا خعلیا که پرحرفن یه معشوقه ای دارن که تمام حرفاشون برای دلخوشی اون شیطونک هست حتی اگر عاشق هم نباشی بلخره اگه جمع بشن رو سرت سوار میشن لذا حرف نزن خلاصه ما با ذکر لا اله الا الله قوی شده بودیم و حال میکردیم و زودم جواب داد یعنی هم الهی شدم هم قدرتمند جون تو جمع سروصدا هست لذا خدا موقع ذکر گفتن البته در دل که کسی نشنوه ها لذا حالم خوب بود تا موقعی که صدام درومد و خارج شدم از روحانیتم و حالم گرفته شد باز وگرنه یه جواب هایی به ذهنم میرسید یه حالات خوشی داشتم که نگو و نپرس یه نکته ی دیگرم بود که یادم نیست خلاصه تو جمع رفتین کم حرف باشید حتی تو خونه و تو جمع زشته حرف نزنیم ولی چون جمعیم شیاطین هم حساسند لذا در دل مدام بگو لا اله الا الله  من اولش میترسیدم اینکارو بکنم و از مردم و فتنه هاش میترسیدم تو جمع ذکر بگم ولی دیگه راحت شدم چون فضا بشدت تغییر میکنه و شما رئیس میشی و فضا دستت میاد اگه ذکر بگی در دل در جمع و پاسخ هایی میدی عجیب وگرنه بله اگه مارو ولی کنن راحت مثلا نوجوانان میدونم راحت یه مامور شیطان هستن دیگه نمیخواد بهش بگی فلان چیزو بهم بگو بلکه شیاطین از قبل بردنش و مامورشونه!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۳۶ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

داشتم فکر میکردم اینجا تو شهر ما جهرم همه چیز چیزه یعنی انگار مردمش اسیرن حتی اگر بخوان تهرانی صحبت کنن مسخره میکنن همو و مانتویی ها رو مسخره میکنن و انگار یه شهری است که هم خودش خودشو اسیر کرده هم شهرهای دیگر لذا نگاه کنی میبینی مثل سریال بربره هست و سیستم هم جدا کرده مثلا یه روستایی دیگه نمیتونه بیاد رئیس شهریا بشه بدتر از اون خانواده ها هم برای خودشون گروه دارن در سیستم خانوادگی یا جاسوسی دیگه صدای من به گوش هر سیستمی نمیرسه هرچند خدایی تر کار بشه لذا اصلا بعضی موقه ها میگفتم هروقت بیام جهرم یا یکی بره شهرش انگار مثل یه مرده میمونه که روحش پرکشیده از دنیا واقعا هم فاصله همینه ولی نمیتونستم ثابت کنم که مرده ام یا نه و اینا که میبینم فرشته اند یا نه ولی حالا یه حدیثی هست با توجه به اون ثابت میکنم ولی اصل مطلب غلطه ممکنه که برگشت ما به ولایت یعنی عالم پس از مرگ و مرده ام و نمفهمیده ام که حالا ما بخوایم هم با حدیثی اشتباه خودمون رو تثبیت کنیم میشه غلط در غلط! این حدیث خعلی قوی و بزرگه من گوشه ایش رو میگم و قبلا هم گفته ام در زمینه هایی ولی چون شنیده ام که بعضی ها که  میمرند نمیدونن مرده اند اینو میگم نه برای ثابت کردن اینکه حالا که من جهرمم پس کشته شدم و روحم به عالم پس از مرگه که درجهرمه این حدیث اینه که عالم دنیا و پس از مرگ مانند و مثل و به منزله ی جنین در بدن مادره این حدیث رو که شما چک کنی خعلی میشه فهمید ومثالم قبلا براتون زدیم که مثلا ما در بدن مادر راحت داریم خون مادر تغزیه میکنیم و نمیدونیم مثلا چه غذاهای لذیذی دنیا داره و به فکرمون هم نمیرسه پس در دنیا میوه ها اصلا مثل میوه  های بهشتی نیست یعنی اصلا درکش نمیکنیم چی هست خوب حالا مثالی که میخوام براتون بزنم اینه که آقا در بدن مادر انسان ممکنه بمیره و در دنیا هم که بدنیا اومه میمیره یعنی از بین رفتن در دو عالم هست پس ممکنه ما پس از مرگ به عالمی بریم مختص خودمون که فکر کنیم زنده ایم ولی مرگ داشته باشیم و یعنی میدونیم که مرگ پایان زندگی نیست ولی فرشته ها برای تصفیه آدم رو جا به جا میکنن به عالمی دیگر حالا اون عالم ممکنه طبق اثباتمون مرگ هم داشته باشه یعنی به کلی از عالم جدا بشه یا بعدا برگرده به شکلی دیگر یعنی من اینجا مینویسم بعد تو شیراز یکی زنده داره همینو دقیقا میگه در عالم زنده ها اگر من مرده ام یا من اگر نمرده باشم باز یه نفر دیگه هست که مرده و داره به من تزریق میکنه و صفحه ی مجازیه دیگه خودمونم مجازی کلا قاطی کردیم یعنی ممکنه پیش امام حسین ببرنت ولی نشناسیش اصلا و فرشته هاا بازیت بدن بابا بزرگ منم انگار یه حسینی هست روی زمین خعلی گله ولی هیچوقت قدرش رو نمیدونم جانشین بزرگان هست ولی درکش نمیکنم جهالت هم دارم و قلبا عشق بهش ندارم و چوبشو بعدا میخورم خودشم نم پس نمیده که بخواد زبان باز کنه و اینجوری شاید داره تربیت میکنه یا دردسر براش ایجاد میشه چون وبلاگ من جهانیه اذیتش میکنن وگرنه عارفه و الان نصو شبی بیدار شده داره تو تختخواب بلند برای خودش و خدا ذکر میگه نمیدونم چشه!!!

یه دوتا جیزم هست باید براتون بگویم درمورد سنگ گذاشتن در دهان اینکه موقع خوردن خوب شد غذا خوردنم یعنی وقتی ریگ زیر دهان باشه آدم مزه رو بیشتر حس میکنه چون باید لقمه بگیره و نمیتونه سریع بخوره غذا و هم لقمه ش رو کوچیک میگیره ماامشب ماست خوردیم طول کشید خلاصه و نکته ی دیگر هم اینکه ریگ دیگه شانسیه دیگه خلاصه شما یه ریگ باید خداقل اندازه ی ناخن باشه  و خعلی هم کوچک و بزرگ نباشه و یه نکته ی دیگر اینه که ما از کجا این ریگ رو پیدا میکنیم مثلا اگه تربت امام حسین باشه خعلی خوبه نیست؟! همش که نباید قورتش داد ما رفته بودیم کربلا بعد مامانم رفته بود یه جای حرم که خراب شده بود یواشکی خاک جمع کنه بعد یه زنی رسیده بود میگفت چه کارمیکنی مامانم گفت تربت امام حسینه و شفا است و خوب شاید بین تربت حرم سنگ هم باشه دیگه همش که خاک نیست ولی گفته اند تربت یعنی میخوام بگم سنگه هم مهمه از چه طریقی روزیمون بشه پیدا کنیم بزاریم زیر زبون!

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۰۶ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یه بحث مشکل مشکل و دشوار و گمراه کننده همینه که عرض میشه شد اینه که ما آقا داشتیم این کلیپ شعر خوانیمون رو میدیدیم الان که عم تو از دل رفتنی نی و اینا بعد یاد عشق کردیم و یه چیزی طوری شد که فهمیدیم چقدر گمراهیم یعنی ما اون موقه ها روضه گوش میدادیم و میگفتیم عشق اول و آخر عشق حسین و دیگه فکر میکردیم عشق زن مجازه و باید کنارش گذاشت تا حدی هست ولی اونایی که عشق حسینی دارن هم ادعاشون میشه تا جایی که مراجع تقلید هم روضه نمیخونن و خودشون رو نشون نمیدن ممکنه جلوی ما هم گریه نکنن در حالیکه امام حسین رو از همه بیشتر دوست دارن لذا عشق حسینی خوبه و بهترین ولی باید پنهانی قلبی و واقعی هم باشه درست لذا ما از کودکی میگفتیم نه حالا همه نوع گناهی میکردیم بعد محل به خوبان نزاشتیم تا جایی که الان منحرفم یعنی شما این اشعار عاشقانه که من میخونم و هیچی نمیفهمم الان دارم چوبشو میخورم که چرا من شعر غزل و عاشقانه رو نمیفهمم چرا؟ چون خعلی خودمو و عشقم رو حسینی گرفتم و وقتی هم رسیدم و انقدر کریه کردم و خراب کردم لذا فضارو و شاخ شدم امام حسنن دیگه منو به عنوان گریه کن نخواست لذا شما کودکانتون رو حسینی به بار بیار نوحه گوش کنه ولی باید غزل رو هم بفهمه یعنی واقعا عاشق و به یاد آدم خوبا باشه وگرنه میرسه به آدم خوبا و چون به یادشون هیچ وقت نیست قدرشون رو نمیدونه و چهره شون رو خراب و چون کار نکرده و به یادشون اشک نریخته یا خودشو بزرگ میدونه یا اونارو هیچ و هیچ ادب نداره مثل من یعنی اینطوریم بعدشم ادعای خداییش میشه و سرش به سنگ میخوره لذا الان که شهوتم رو زنانه به یاد زنان آرایش میکنم و حال و دیگه سعی شده گناه نکنم میبینم که حتی مردان رو چقدر سخیف شدم و اصلا در شعر عاشقانه یاد مردی زنده که خوبه به یادش نسوختم و انتظار همینه که با خوبا بیایم بالا در اقوام بزرگان اینارو یاد کنیم خود روضه خوانان میگن اگه اشکت جاری شد مادرتو بیماران رو یاد کن اینا خیلی تاثیر داره ولی ختی امام زمانی هم بشی امام زمان میگه بابا منو ول کن بسه دیگه چقدر ادعات میشه حاظری جون بدی پام؟ پس هیچی نگو البته شاید بگه حالا ما نمیدونیم!!! بخدا دیشب داشتم نوحه گوش میدادم یه اشکم برای امام حسین مثل همیشه اغلب نریختم قبلا گناهام میریخت اشکم رو بعد یاد یه جوان بیمار کردم که عقب مونده است دلم سوخت کلی اشک اومد بعدشم کلیپ قبلی رو ساختم حالا نمیگم حالم خوب شد بلکه بلخره اشکه اومد سبک باید بشیم اشک نشانه ی خوبیه و رحمت خداست!

بابا یکی نیست بگه تو بدون عشق به زن نمیتونی طی سلوک کنی اصلا ظاهریه و باطنیه بابا  تو توی بهشت هم بری اول  داستان اینه که زنان بالاتر و استاد یا خوری میدن که هم حالی ببرین و هم استاد خداجویی و شناسیته حالا برو تا ته ش ببینین خدا کجاست!!!شهدا وضعشون خفن تره جونشون رو فداش کردن!یعنی هرچه بالاتر باشی زنان بالاتر خدا خلق کرده از قبل!مگر اینکه در همین دنیا از حیطه ی دنیا که عالم و هستی زن بود و نشناختیمش خارج بشوی اون موقع در بهشت خاک باشه چمن یا زر میشینی 24 ساعته نماز میخونی با خدا و حوریان ناراحتتن و کنارت و میخوان ولی تو نیستی ولی فنا شدن در خدا در عالم درصدش خعلی کم و امکان نداره برای ما و شاید الان تعدادشون اندازه ی انگشتان دست نباشه کسانی که هستن و راه پر اشتباهیه تا جایی که امام زمانم با زنان ممکنه حال و حولی داشته باشه وگرنه وضع ما هم خراب میشه! مگه میشه ریاضت کشید به جای غذا مثل فرشتگان ذکر گفت در دنیا؟! استخوانی میشی از ریاضت و تو همون ریاضتت از گشنگی باید بمیری که اقدر ذکر بگی اصلا راهش نیست این که به جای غذا ذکر بگی یه نشانه ی فنا شدن در خداست که هیچکه در دنیا شاید نتونه و دنیا نمیزاره و فشارش!!
و تو وضع روزه گرفتن و ضعف ذکر جا داره وگرنه بهترین هم  نمیخواد باشه لذا اصلا امام زمان شاید (عج) نه لاغرند نه چاق و با قد بلندند که با عصا معلوم نمیشه تو چشم ها با سر به زیری و تواضع موقع راه رفتن!!! ولی میگن امام علی (ع) یا امام باقر چاقتر بودن یا بعضی امامان لاغر بودند یا خضر لاغر یا عیسی (ع) که زنده اند چاقتر باشند!!
من خودم که گویی نیستم چاقم مریضم زیاد میخورم که کاری به خدا و جامعه هم ممکنه نداشته باشه مرضه دیگه لاغری هم بیش از حد مرضه ممکنه!!البته از موقعی که این قرص لعنتی ریسپریدون دادن بهم چاق شدم که نوشته بود چاق میکنه هم علاوه بر ضررهای بدترش مثله شهوت کشی برای چاقیم هم تا حالا دکتر نرفتم نبردنم برنامه بدن متاسفانه!
البته ما گفتیم ایشان قدشون بلندن که با عصا راه میرن بعضی وقتا یاد همسایمون اقتادم که نه چاقه و نه لاغر و بلند قدن طفلک بعد یاد فیلم سینمایی کلاه قرمزی افتادم که داستان ماست از قبل از وجود ما دردنیا!!و زد پای یارو رو شکست خدا برای کسی بد نیاره سو تفاهم نشه ها ولی بسشه تا همین حدم که بازیشون دادیم رقیب امام زمان شدن خواه نا خواه الان که فعلا جهرمیم نه تو آپارتمان!!وگرنه از اون پیکان سوخته ش تو فیلمه خعلی خوشم میاد کلا از آقای طهماسب ایرج طهماسب!!فقط یه مشکلیه که شد آنچه شد که شد آنچه خواست ضدیم برنامه شون رو خراب کردیم و امسال دیگه توی عید فیلم کلاه فرمزی تلوزیون نساخت و ناراحت شدیم خوب فضا رو خراب کرده بودیم دیگه جیزی نداشت!
یه مشکلی دیگه هم هست که صدا وسیما و سینما سیاستش رو از زندگی ما ساخته یعنی همشم مخ زنی نیستا یه سفره است که همه جمعند مثلا تو آپارتمانمون ما طبقه ی دوم میشینیم و چهار طبقه است بعد فیلمه اسمش گذاشتن ساکن طبقه ی وسط یا همچین چیزی ندیدمشم تا حالا یا مثلا ماگفتیم جهان تا یه روزم طول بکشه آقا میاد بعد اسمه فیلمه شد ابدویکروز جایزه هم گرفت این فیلم بادیگارد هم که اول نشد به خاطر سیاست نظامی بود اسمش یعنی اسمش قشنگ نبود وگرنه اگه از نوشته های من استفاده کرده بودن تو ذهن ها میموند یا از بس نوشتیم آبنبات چوبی تو فضای جت الکی مینوشتم بعد فیلمشم ساختن زیاد اینطوری شده از زندگی ما و نوشته هام مخصوصا حالا نویسندگی بلد نیستما ولی هستم و حتی آینده مم درست میکنن اینا و اولش فکر میکردم دارن جونم رو نحات میدن که اقدر سینما و سریالا باهامن بعد فهمیدم تو چه گردابی غرق شدیم خودمونم نفهمیدیم اینجا جهرم پرحطرتره ولی درگیریش کمتر شاید!این روزا که نه وقت میکنم نه حال دارم سریال ببینم ولی یه ربطیش میدن بلخره به ما و زندگیمون و نوشته ها!!
البته تو فیلمه مرحوم بازیگره فیلمش بود که کلاه قرمزی و پسرخاله پاشو شکستن و الکی میگفت و بعدا هم انداختنش تو استخر و  خودش دلش میخواست بیافته تا شر کولشون بیافته گیر کرده بود تو فضای بد روانی و روحی و خنده هاش واقعی بود ولی کرکر هرر میکرد حالا باید چک کرد باز!!!فضا سنگین بوده لذا وگرنه طوریش نشده یه چوب رخت چوبلباسی هم روش بیفته که پای کسی نمیشکنه!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یکی از حالگیری های بدی که همه مون داریم ممکنه و پیش اومده اینه که کرامتی ازم سر بزنه بعد یکی بیاد تو دلم بعدش بگه کار من بود بزرگش نکن!!! یعنی بدجور حالم گرفته میشه ها! بعد میبنی ما هیچکاره ایم و اصلا خدا رو هم نداریم بعد نفسمون میخواد کرامت بده میبنی بیشتر از مرتاض هندی که فرمودند مرتاض ها بوسیله ی جن نیرو میگیرن قدرت دارن بعد ما فکر میکنیم عارفیم بعد خودمون رو گنده که کار ما بود وگرنه خدا همه جا هست! و بیکار نشسته ولی! و ما بودیم که اینطور شد اونطور حالا همونم خدا داده ولی باز ما عارف خداییم و برنمیگردیم به سمت خدا همونم ازمون میگیرن! بعد نگاه میکنی میبینی حالا عارفان هیچ غم و اندوه و نگرانی ندارن و نیست و اسلام پیروز است! یعنی عرفا ممکنه پیرمرد باشه و شغل نداره ولی عملی کار میکنه یعنی چیزی که میخواد و خدایی هم میخواد به فعل تبدیل میشه حالا ما چهار ساعت براتون بنویسیم فایده ای نداره! گویا آینده رو میبینه و قبل از ما پای درس حاظر چواب کار کرده و ما نمایشگرانشونیم! بازیگران! یعنی اگه بخواد نشه خوب نمیشه دیگه جوش نمیزنه حالا ما یه سوسک بیاد کنارمون پرواز میکنیم به آسمون و حالا که سوسک؟! اینکه یادش بخیر قبلا فکر میکردم که هر حیوانی که پر داشته باشه پرواز کنه فرشته است واز پرندگان خوشم میومد و نقاشان هم پرنده میکشن اونایی که بهشت میکشن لذا به سوسک و پشه هم شک داشتم که چه غلطی کرده که خدا ظاهرش کرده سوسک رو یعنی فرشته رو  پیش ما که بکشیمیش حالا که مرد هیچکه نمیدونه این فرشته نابود شد و واقعا مرد یا یک فرشته ای دیگر میشه و تناسخم داره؟! آخه دیروز یه سوسک اومد تو مراسم نوحه قلیان تو آشپرخونه مون دلم نیومد بکشمش که یادشون کردم چه میدونی شاید دیونه شده میخواد فدایی  بشه شاید فکر دیوانه ای تزریق کرده بهمون خدا شاکی شده ولی خدا شاکی بشه مهربونه ظاهرش خراب شده زشت شده شاید مقرب بشه پس از مرگ و کشتنش ولی من نکشتمش تا خونش به پام نکشه!!! چه میدونی مامانم میگفت فرشته ها تو قیامت با انس ها ازدواج میکنن!!ولی جای دیگه بود حتما فارقش میکردم از دنیا!چه میدونی شاید اومده بود بگه با زن عموت اینا بد نباش و دختراش اونا خودمونی ان و درموردشون جاهل نشی  بد ننویسیا چون اونا خیرتو میخوان و رتبه پایینه اشتباه زیاد که باید در سلوک پله پله راه جهالت طی بشه لذا عقلت پایینه که رو مختن نه کارشون غلط باشه!! چه میدونی شاید هشدار میداد تو نوحه ها و روضه ها نخندم!!!منم چه میدونستم دقیق رو مخمه دختره سکوت اختیار کرده بودم بعد یکی نان تعارف کرد دم در تو خونه تو خیابون دیروز صبح که دنبال ریگ میگشتم بکنم تو دهان گفتم نه من صبحونه خوردم  بعدا دیدم هم باید میخوردم و هم قرار بود ساکت باشم دیگه تو خونه مخصوصا هیچی دیگه خط دلمو فهمیدم کار دختر عمومه که خودشو سپر کرده داره به جای من حرف میزنه لذا گفتم کارش اشتباه است بعد حالا فهمیدم عقل من کمه نه اون وگرنه اگه ساکت نبودم وکم حرف خطش رو نمیفهمیدم که خودشو وقف من کرده بوده!!! هیچی دیگه اومدیم برگشنم تو خونه تو پله های حیاط یه ریگ خوب پیدا کردم کردم تو دهن هنوز همرامه دیشب هم غذا آوردن برام بعد گذاشتمش تو سینی بعد دعوام شد با مامانم که دیس و سینی رو که بردی کو  سنگم و الکی دعوا کردم چیزی که زیاده ریگ الکی دعوا نکنیم پس که حالم خعلی بد شد بعد دعوا حالام توبه کردم دعوا کنم باهاش!!! لذا تا ما فهمیدم کار دختر عمومه هست اومدیم بنویسیم که فلان بعد دیدم اشنباه است فکرم بعد قلیان کشیدیم دیروز صبح و درمورد جن ها و فضا هم صحبت شد ولی سوسک هشدارشو داد دیگه که کار به دختر عموت این یکی نداشته باش طفلک!!! و اومد تو آشپرخونه و ما هم  گفتیم کاری بهش نداشته باشیم و قلیان و نوحه بکشیم ولی ترسوندم بعد که اومدم بنویسم اومد کنار لب تاپم منم با دمپایی هلش دادم اونورااا شانس اورد نکشتمش خخ!!! مامانم که استاد سوسک گیری هست قبلانا با پلاستیک توی خونه اونوریمون میگرفتشون دست میکرد تو پلاستیک بعد میگرفتش بعد پلاستیک رو وارونه میکرد از بچه ی کوچک همسایه وقتی خواهرم دبستان بود پرسیده بودیم شما سوسکارو چه میکنین یادمون داد!!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۴۴ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

سه تا نکته سعی میشه بیشتر نشه میگیم اولا روزنامه ها اینکه در چیزای نوشتاری و اخبار و چیزایی که میخونیم و میشنویم اینکه باید توجه بشه به اصل مطلب یعنی من چرت و پرتم میگم ولی یه اثری میزاره شما نباید بری دنبال حرف بدام یعنی میخوام بگم یه اثراتی میزاره خود به خود در ما باید کنترلش کرد باید رفت دنبال اصل باید حق پذیر بود نه  که  آنتن ما چایی فعال بشه که تیتر خبر چیه که کدومش شهوت ناکتر کدومش فتنه گر تره باید خوب دید و اصل دید نه که جز رو مثلا آیت الله روحانی میگفتن شما میری جراحی میکنی این جونتو نجات داده بعدا میای میگی که بله اینجاشم زخم بدنمون جاش موند البته اینم رندی میخواد دیگه یعنی در صحبت ها شما برو بچسب به جزییات ولی در ذهنت باید حق پذیر باشی و حامی نظام

دوم اینکه ما داشتیم قلیان و نوحه هام جدیدا از سایت رهپویان وصال شیراز میگیرم و خعلی هم قشنگ هست و بهتر از خعلیای دیگه منتهی روزیمون نبود خدا توفیق داد اینبار ولی خوب فضا هم شیطانی است دیگه شیاطین میدونن ما چقدر جذابیم و مارو ول کنن اگر مادامی که یاد خدا نیستیم بردنمون یعنی شما تو خواب هرچی میخواد شیطان ببرتت اصلا یه کاری کنه که غسل واجب بشه و غافل و دیونه و دلمرده و نورتم بدزدن بعد که بیدار شدی یه یاالله میگی زنده میشی یعنی نماز سه نوبت باید زنده شد وگرنه بله داریم همش میریم اینور و اونور و خودمونم نمیدونیم لذا میگه خوشا آنان که دائم در نمازند یعنی مدام یاد خدان و شیاطین نمیبرتشون وگرنه اینا جمع بشن بیان تو خونمون 100% تاثیر داره بعد شما میگی شاید من 2% عوض شدم خودتو هم نمیشناسی چقدر عوض شدی بعد تو آینه خودتو میبینی میگی خودمم که چهرمم نورانی نشده که لذا جنگ داره مومن که باید ذکر و یاد خداباشه مثلا شما عکست رو وصل میکنن به دیوار خوب میبنن چقدر توجه بهت دارن مردم با چشم ولی این ساده است جن ها عزیز نزدیک میشن یعنی وجود جن در خانه ی ما یعنی اینکه شما باختی اگه شیطان باشه یعنی کوچکترین راه باشه نفوذ میکنن اینا خوب بزرگان بازی میدن یعنی تلوزیون مثلا میدونه که شما که نشستی پاش الان خدایی هستی یا نه حالا خودت ممکنه یه نمازی خوندی حالی داری ولی اصلا توجه ت به خدا نیست ولی تلوزیون میدونه که شما چطوری خوب اینم ساده است براشون یعنی یه روانشناس ساده میفهمه ولی خودمون غافل از خدا!! لذا اگه میخوای مثل من زندگیت بازی نشه و بازی نکنن باهات باید یاد خدا باشی و امام سجاد در سجده بهش حمله میکرد شیطان اینطور نیست که راه نداشته باشن نزدیک میشن اینا منتهی ما یاد خدا نیستیم ضعیفیم و میبرندمون و مهم براشون اینه که مورد توجه کدام نوع شیاطین و چه گروهی با چه تخصصی هستیم مخصوصا جنها که نمیبینم نمیفهمیم  هستیم و اینا جمع بشن زندگیمون رو سیاه میکنن لذا تکلیفت رو با خدا روشن کن!

سوم اینکه ما نوحه گوش دادیم حالا چی فهمیدیم باید اولا دل داد به کسانی که نوحه ی پرمغز و معرفتی میدن یعنی چچی میگه؟ کجاش برام مهمتره چرا من پنجره ی دلم باز نبود و هرچی نوحه ی حسینی خواند طرف شیاطین بودم و عوض نشدم و حالا گریه که فوق العاده است ولی گریه ظاهره که از باطن اومده وهدف نیست یعنی باید دل برد باید دل واکنش نشون بده چرا من هیچ تغییری نکرد درونم ولی شیاطین خوب حالا کشش هست یعنی شما چه بخوای نخوای به چیزایی کشش داریم مثلا خدا کشش داره و شهوات ولی کدومش باید بریم یعنی باید اختیاری کرد کنترل کرد تهذیب یعنی که کار کنی رو خودت اول حواست باشه که دلت با شهوات بیشتر میره یا جوک یا چرت و پرت خودت که میدونی حالا پشت کامپیوتر که شیاطین انس هم ممکنه روانشناسیت کنه که بله شما جوک سکسی خعلی توجه ته ولی شیاطین نه که قوی ان منتهی یاد ما کمه ما تو باغ خدا نیستیم یاد خدایی ما کمه وگرنه مدام شهدا و فرشته ها و هم شیاطین میخوان اثر بزارن تغییرت بدن اگر مومنی ولی ما هی فکر میکنیم با خودمونیمو و همه کاره هم خودمونیم!!! و باید نوحه های خوب رو انقدر تکرار کنیم گوش بدیم که بره تو پوستمون که حال مختلفمون چیه که چرا دیروز گریه کردم با  نوحه الان کجام؟ که چی گفت نوحه چطور اونجایی که درمورد خودم هست توجه هم زیاده و حتی جایی که داره درمورد امام حسین میخونه چرا من باز توجه به خودم دارم؟؟ اینا همش مراحل پیشرفته که با نوحه گوش دادن زیاد باید عوض شد!وگرنه شیاطین میخوان اثر بزارن فکرمیکنن فکر منو بدونن تمومه خوب من یه کاری میکنم صدتای اینا ممکنه بهم بریزن اینطوری باید قوی شد که پایه و اساسشون بهم بریزه اگر خدایی هستیم همراه فرشته هاییم دیگه که با شیاطین میجنگن  منتهی جنگه ماخودمون راهشون میدیم شیاطین رو و جنگه تفکره اینا ادعاشون میشه و اگه ادعاشون نشه پلیس ولشون میکنه و پلیس هم نمیتونه مزاحم عرفا و خدایی ها بشه برای کارش ولی باید حتما زیر نظر عرفا باشه مثلا جنگ در سوریه بدون جنگیری شاید نشه من که نمیدونم بلذم نیستم! لذا تو یاد خدا باش شیاطین میخوان باشن یا نه وقتی تو با خدا نیستی و نمازنم میخونی شیاطین نورتو میدزدن و کاری به جذابیتت نداره لذا یه چیزی نوری داری که  کنارت میمونن اینا وگرنه مرض داره تو این همه جنگ و حالا شیاطین اجتماعی تر شدن با دنیای مجاز و معروفیت و مشهوریت لذا مثلا شهوت کسی که نماز میخونه نورانی است جذب میکنه لذا اگه نماز بخونی نور بگیری نور خداییت جذب میکنه یا حتی عقده دارن حسادت دارن قسم خوردن منحرفت کنن حتی کمکت میدن که باهات باشن باهاشون بسازی لذا ولش کن خدایی شو وگرنه همینکه نماز میخونی مامور شیطان جنی داری حتما و برات برنامه ریختن بعدش مهمه که پای خدا میمونی و یاد خدا هستی بعد نماز هم یا غافل شدی لذا انقدر سخته که باید سه نوبت در روز نماز خواند و برگشت وگرنه نمیشه هم کار کرد و مدام ذکر گفت و هم یاد خدا هم بعضی موقه ها وارد نباشی سخته و ممکنه حال نده حالا تبصره داره مثلا با تکنولوژی جدید قرآن رو گوش میدیم نیمخواد حتما بخونیم!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بعضی چیزا هست انسان نمیتونه بگه انسان جایز الخطا است و هم نمیتونه بگه من انسان خوبی هستم دیگه تمام شد رفت پی کارش! نه بلکه باید بشینی کار کنی یعنی جوان بسیار پاکیزه ای است ولی چشمه دیگه تو نمیتونی بگی چرا چشمم به نامحرم نگاه میکنه میبینی اصلا بعضیامون یعنی خیلیامون دنبال گمگشده هستیم و درد نداریم یعنی ماشین مردم رو نگاه مکنه وقتیا توی صندلی کنار راننده مینگره که زنی هست یا نه حالا اصلا تو ماشین کسی نیست البته این حاله و حال موقتی میتونه باشه میتونه جادو شده باشه خعلی گیر نمیدیم و هم اینکه چشمه دیگه تقصیر چشم نیست که چشمش به زنی خورد حالا بریم ضبطش کنیم و زن هم فرشته نمیشه که بگی فرشته ی الهی است اینم نکته است که فرشته ها در غالب زن ظاهر نمیشن یعنی نکاتی داره که نمیدونم بگم عالم دنیای ما واقعی تره یا خدایی تر وقتی فرشته ای در قالب زن نیست بله پیش دوربین ها که دنبال آتو گرفتن هستن و همه چیز ثبت شده زن موجودی است قابل اطمنیان لذا داشتیم میگفتیم ما رفتیم صبح پیاده روی حلیم بخریم آخرش به ذهنم خورد بگم که مثلا اگه ریگ در دهان نزار ی نمیتونی سرزنش کنی که چرا حرف زدم و قرار بود حرف نزنم؟ عارف بالله آیت الله قاضی(ره) ریگ میزاشته قبلا هم گفتیم اینو یا مثلاا سر اگه پایین نباشه چشم به نامحرم نگاه میکنه و حالا ما ادای آدمای خوبم درنمیاریم و کلا فتنه هم میشه اگه اتفاقی چشممون به زنی افتاد در خیابان اصلا یه عده منتظرن درست کنن و خودمم دلم میخواد یعنی اگه خلوت کردی با زنی دیگه تا آخرش رفتی نمیشه گفت من آدم با خدایی هستم عارف هم باشی رفتی دیگه تا آخرش!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۰۱ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
صف اول نماز جماعت خعلی خوبه ولی من خودم تو صف دوم و اول اصلا کلا حواسم جمع نیست در مسجد نمیگم جاسوس میدونمشون همش بلکه تو مسجد تمرکز شیطانی دستگاهی زیاده ولی هر وقت رفتم جواب گرفتم و نکته ای میفهیم ولی ارزش نماز باید بیشتر باشه فقط برای خدا باید باشه که نمیشه و ناراحت کننده است لذا اینو میخواستم بگویم که کوچیکتر که بودم بابام گفت که امام  خمینی (ره) شنیدم فرموده که اونایی که نماز جماعت تو صف اول نمی ایستن بیماری یا مرض یا مشکل یه چیزی که یادم نیست دارند!! آقا ما هم بعدش شیر شدیم میرفتیم تو صف اول و اینا خالا کاری ندارم این یه حرف بزرگیه که میفهمیم هرکس باید در مساجد ظبقه ی خودشو پیدا کنه یعنی همه مشکل دارن همه مریضند اگه سخن ایشان باشه اینکه بله ما هیچ وقت انسانی کامل نمیشیم اصلا اگه فکر کنیم جهل مکعبه که ما بلخره خودمون رو بالا هم میگیریم هرچه هست ولی آیا میزاریم صف اول مثلا اونایی که بهترن بیان؟ من که فکر کنم صف آخر برام خوب باشه خوب ثوابشم زیاده و اسلام نگفته آقا مسجد رو طبقه بندی کن و اصلا بده که پیرمردا صف اول رو مال خودشون کردن ولی خوب میگم بین خودشون یا خدا و ملائکه اینا قوانینی دارن مثلا صف دوم مخصوص گروه خاصی است همینطور نمیشه قاطی شد بینشون منم از صف زنان باخبر نیستم که بخوام تز بدم!ولی میگن صف اولشون خوب نیست یا اصلا نیان مسجد بهتره زن!و بشینن غذا درست کنن بپزن برای خانواده و شوهر و تو خونه مثلا نماز بخونن ولی بعضی زنان دیگه کارشونا اگه بخوام تز بدم اینا دیگه خونه رو سپردن دست بچه ها  اگه چند تا بچه است و کارشون درسته دیگه هرازگاهی مشکلی نباشه یه سری به مسجد میزنن تو روحیه شونم تاثیر داره خعلی ولی مردان اگه مسجد نرن مومنان بلخره از جنگ لااقل آگاه نیستن گرچه میگم باید برای خدا رفت و کار خدایی یعنی به خاطر دوستتم بریا بده ولی اگه رفتی خوبه و یا میشه ایشالا و بیدار کننده است مسجد خوب! فقط خدا! یادته قبلا چقدر رو دیوارا مینوشتن فقط خدا الان دیوار نویسی کم شده و عقده ها و دیگه هم فقط خدا نمینویسن و کمتر مینویسن چیزای معنوی و حتی اگه معنوی هم باشه انگار الهتا مشکوکه به یقین ! که نشون میده جوانان درد ندارن وگرنه قبلا درختارو هم تکه تکه میکردن از عشق به دختر مردم و چیز میز یادگاری مینوشتن الان تو دسشویی مگه و فحش مینویسن و کار خعلی  بدیه خوب فرهنگ رو هم میرسونه که غنی تر شدیم! 
حالا که درمورد جهل مکعب و مرکب صحبت کردیم در مورد آدم دانستن خود اینکه گفتیم مکعب و یاد کعبه که امام جمعه ی تهران گفته بودن که ما با ذلت و خواری خونه ی خدا نمیریم و نمیخوایم میخواستم یادآور بشم که راه امام حسین (ع) هم کج شد در زمان حج و حج خواری رو نیمه کاره گذاشت این سخنشون یک پیشنه ی درست تاریخی داره که با توجه به قضیه ی کربلا است ظاهرا!

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۲۷ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

خوب موضوع رو شروع میکنیم در حالیکه تقریبا اینه که ما هیچی بلدنیسیم یعنی اینکه مثلا شما که مجسمه میسازی یعنی اونی که میسازه ها خعلی باید حرفه ای باشه تا حدی که کارشو شیطانی میگن که مجسمه ی کسی رونسازن یا حتی طرف مجسمه ی طرف رو میسازه بعد باهاش حال میکنه یا  اصلا جادوش میکنه دیگه عکسم نیست من خودم یکی از این اسباب بازی های آدمک دیدم یا خریدم که خعلی باهاش حال کردم یعنی گفتم چقدر طبیعیه پاهاشو که باز میکردم بازم طبیعی بود و انگار یک سرباز جنگی بیچاره کسی که چهره ش و هیکلش مثل این سربازه جنگی یا افسر باشه داغون میشه ها لذا موضوع اینه که شما که استاد زیبایی هستی یعنی اگه میخوای زنت رو زیبا کنی یا حتی کلا زنی و زیبا بخشی  و پخشی اول باید بدونی که مرحله ی زیبایی که میخوای بکنی چیه یعنی طرف چی هست وباید بشه نه البته خوبه همینطور صلوات بفرستی برای طرف تا طرف رو آب کنن فرشته ها از نو بسازن البته اینکاره اولیای بزرگ خداست وگرنه توبه قبول نمیشد شیشه ی دل ما بلخره میشکنه در دنیا همینطوره هرچی بری بالا بلخره باید بیای پایین هیج بلندی نیست که پستی نداره نداشته باشی یا راهش نباشه بلخره باید برگردی پایین و حالی میبری هم نمیشه که هی بگی خدا خدا اگه فنا هم بشی در خدا بری بالا بالاها وضعمون بحرانی میشه حالا ما گویی نیستیما ولی اطرافمون مارمولک  میجنبه یعنی هنوز خدایی نشدیم جمع میشن خدامون رو این افرادی مثل دکتر میگیرن قبلانا طرف یه مرتبه توبه میکرد اصلا ظاهرش میچیچید تو هم یک چهره ی جدید و تازه الان اصلا نگاه که میکنی نمیزارن توبه کنی اشک بریزی از قبل شیاطین دوره کردن پلیسن زور دارن نمیزارن جمع بشن گریه کنن و مجالس رو خراب و حالا تحت شدید امنیتی گریه بکنی میگن طرف افسرده است نمیدونن چه حالی میده آدم سبک شه برای دیگران حتی گریه کنه ما که خودمون گهی نبودیم و نیستیم هم! خلاصه شما که میخوای منو زیبا کنی اگه دعا میکنی که خدا بدادم برسه ولی اگه استادی که باید باشی باید بذونی کن من زیباییم باید چطور باشه که نیست این جوان جاهل باید مرحله به مرحله چطور باشه که نیست خوب نوجوانان و جوانان رو پدر و مادر خیرشو میدونه و ممکنه هم نگه و با صحبت باهاش میفهمند که باید چطور باشه و نیاز به  دکتر نیست خود بچه با پدر و مادر جنگ داره تو خونه بسه و خیرخواهش اول پدرومادرشن ایشالا ولی استاد اگر هستی میذونه طرف که باید من چطوری باشم و نیستم ما متعصفانه جوانیم خودمون تا یه روز گناه نکردیم میشیم پیغمبر و یادمون میره چه گندی بودیم و ادعامون میشه حرف ننه بابام میفرستیم پشت گوش که خیرخواه بودیم حالا بماند که مجردان لحظه ای فکر میکنن چون درگیری شهوته فکر میکنیم مثلا امروز دیگه از همه بالاتریم و مشکل فقط زنه که نیست اول بدبختیه حالا موضوع اینه که آقا مرحله به مرحله رو میدونه بابامون رفته راه مارو ولی انقدر رفیق نیستیم که بگه و نمیگه هم که باید تو اینطوری باشی عزیزم میگه ولی چون ما دوباره گند میزنیم طرف جوانه زود اعصابش خورد میشه الکی برای یک عصبیت الکی نوجوانه دیگه ممکنه گناه کنه خوب چش کنیم پدر و مادرم دارن میسوزن که جوانم داره پر پر میشه و شهوتش رو نمیتونه جاهل خان شده جاهل خان تو اون فیلمه هستا فیلم اتل متل توتوله  رو نمیگما کلا سن جاهلیته دیگه نوجوانی دیگه اگه جوان شدیم موقع زن وگرنه میکشه به درازا لذا چه کنیم اینکه استاد اگر استاده مانند پیکره تراش مجسمه طرح رو داره میدونه چی در میاد فقط استعدادش این نیست که با گل و خاک بازی کنه و هنر داره بلکه طرخ رو هم داره میدونه جز به جز باید چه کنه تا چهره ای زیبا از مجسمه درآره حالا ما مجسمه که بخوایم بسازیم یه دماغ که خوبه یه ابرو هم گیریم خوب این هم آموزش دید هم طرح داره بعد طرخ آخریه هم نیست مرحله به مرحله!!!یعنی در مرحله دوم نمیره به سمت مرحله ی آخر عرفان بلکه مرحله ی دوم آدمسازی در مجسمه البته زیبابی هم کار درون رو باید میگفتیم بیشتر بله ظاهر که خارجکی ها زیباترن مثلا آلمانی ها خوب چ کنیم نژاد پرست بشیم چون زیبایی رو دوست داریم؟ چون همیشه سفید از سیاه جذاب تره؟ اصلا بلال حبشی به پیامبر گفت که آیا من در بهشت سفید میشه پوستم و پیامبر مشتافانه وعده داد که بله حتما حالا نه اینطوری که ما گفتیم داستان رو ولی همه دوست دارن سفید باشن ولی ما زیبایی که میگیم طرف میگه من میخوام سفید باشم میگم بابا سفیدی خوبه ولی مثل بچه ها نباش! لذا زییایی ذرون رو باید میگفتیم که استاد میدونه حالا ظاهرم گول میزنه و به داخل ربط داره بلخره حالا فروختنی و حرچ کردنی نیست که زشت بشیم ولی دیگه!زیبایی درونی هم اخلاق خوشه در اسلام و بلخره پیامبر هم به ذوق بلال نزد که سیاه باش حالا سیاهی خوبه و دلداری نداد بلکه وعده داد هرچی بخوای هست پیش من!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۵ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
آدم وقتی شهوت داره چجوری خودش رو مقصر میدونه بلکه میخاد عالم رو هم فتح کنه و ادعاشم میشه منم که میبینید که اینطوریم مشکل داشتم انگار هر زنی برسه ناجیشه و میخاد فتحش کنه و کل زنان میشن مدعیش چه برسه که خدا بخواد به جنگشونم بکشه لذا کور میشه کر میشه اوقاتی شایدتم سو استفاده بکنن یه عده بخوان ببرنش بالا چون دلشون میسوزه و بیارنش در صحنه ولی صحنه ی بازی است و بازی دادن نه صحنه ی مبارزه ی واقعی و ترس داره و از داخل پوسیده است و چیزی نداره از خودش و آدم پرمغزی نیست یه دیوانه است که اسیر شهواتشه حالا اگه حفظ کنه خودش رو یعنی تا یه سنی باید حفط کنه از گناه ولی خوب رو مخشون میان و حالا ارضا هم نشده ممکنه ولی حالا به جایی رسیده به نقطه ای که دیگه ادعاش نمیشه لذا نباید به خودارضایی بکشه که گناهه وگرنه خوب میشه به زنان فکر کرد الهی بعد میری پیش اباالفضل بعد میگه برو به سراغ او خوب کی؟ میگم کی یا اباالفضل؟! میگه این بعد یه مرتبه یه زنی پیداش میشه میگه من!!! خوب انقدر این زنان قوی ان که همه جیزمون کنترله !!! لذا باید تکلیفمون رو با خودمون روشن کنیم وگرنه جنگ که نداریم وکرنه مخ زنی اشتباهه خوب تا شهوت داره میگه مخ میزنم میگه خودم یه کاری میکنم واسه خودم ولی وقتی اباالفضلی شد همه زنان رو رام میکنه دیگه شما چه دیگران باشن چه از ما بهتران نباشن ما باید به جایی برسیم که خودمون تعیین کنیم کلیپ بعدی چیه ولی خدا میدونه پست بعدیم درمورد چیه ما باید برای زنان بجه بیاریم ما باید تعیین کنیم که امشب باید حال کنیم نه فضا نرم باشه که آیا شیاطین بزارن یا نه ما باید دیگه قوی باشیم که دیگه اگه صدا و سیما برنامه شو پخش بکنه یا نه اگه اخبار ببینم یا نه هیچی منو تغییر نمیده خوب جوان اولش ادعاش میشه که شوتصدتا بچه میارم ولی باهاش میجنگن که اگه فضاش نباشه میل نداره ما باید خودمون رو قوی کنیم لذا که ما مردان تعیین کننده باشیم نه برامون برای شهوتمون برای بجه مون دیگران و اغلب شیاطین تصمیم بگیرن باید شاه بشی و شاه کسی که گدای اباالفضل باشه و اباالفضلی بهش بدن نه ما که ادعامون میشه!ولی خوب تا موقعی که نیاز جنسی داره مرد باید باج بده و اگه گناه کرد خوار میشه باید عالم رو از دست زنان بدر کرد و اون موقعه است که حساب کار دست زنان میاد و اون موقع تازه بیشتر خوششون میاد ازت!×!! البته دیگه روال داره برعکس میشه باید از شهوات مردان نگه داری کرد نه از نوع زنانش بلکه باید دیگه نردانی که شهوت دارن رو مراقبت کرد در خانه حبسشون کرد تا مگر بچه بزاین برامون و میل داشته باشن در آرامش و برعکس شده زمونه چونکه ما یه عمری اینطوری بود خونه ی اولمون یعنی نه که جانباز بودن و ویلچری بیشتر تو خونه بودن و همه نوع جنگ شدید و اختلاف زنانه رو درک کردم از کودک فضاشو دقیق!!چون ما اولش تو منطقه ی جانبازان زندگی میکردیم چون بابام جانباز 50% یعنی اولش 45% بود!
یادش بخیر یه دوست داشتم کوچکتر از خودم بود  و باباش جانباز بود تو اون فضای  جنگ وبلاگی سنگین که داشتم اون موقه ها قاطی کرده بود مثل باباش یه روز میگفت (فکر کنم!..) که اینجا تو مثلا کوچه مون همه ی جانبازا چیزشون(تخ..شون) پلاستیکیه آخه بابای منم میگفت همینطوره اونجام فلانی  ها هم همینطورها هر کی میبینی!!!یه عمر تو چنین فضایی بودیما ما بجه ها هم نادانسته ساقی اهل بیت بودیم هیچکدومشونم اعصاب نداشتن!!!
صلا ما توی یه منطقه ی ای زندگی میکردیم اسمش شهرک حانبازان بود و در چندین کوجه خعلی هاشون جانباز بودن و بعضیاشونم رفتن تو خونه ی خالیمون میگم هنوز نفروختیمش و وقتی جابه جا شدیم کلی آباد شده و یه مجسمه ی جانباز خاص هم به تازگیا گذاشتن با یه عصا که خعلی باهاش حال میکنم هنوزم که خاطراتمو همیشه زنده میکنه و همه چیزمو هنوز دردشو انگار دارم نه همش جنسیا!!! اونجام خونه ش طوریه که اگرجه بالانشین نیستن ولی خونه هاشون طوریه که حال میکنن کنار هم و خونه شم قشنگه گرجه قدیمیه ولی طراخی خاصی داره و حال میده ومشکلات جانبازان هم که میدونی طوریه که همیشه اعلب ناراضیم مخصوصا اگه  مشکل جنسی  هم دارن!خعلی اعصاب میخواد لذا زناشون خیلی اذیت شدن و قوی ان تو اینکارا!!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۲۷ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

شما اول دل مادرتو بدست بیار دل زنتو بدست بیار بعدا بیا بگو حدیثه که هرچی زن گفت رو برعکسش کنید!! توجه مینمونی؟! اینه که زن عموما و ظاهرا بیاد صحبت کنه حرفشم خیلی شیک و عاقلانه است ولی اگر زنت اومد تو ذهنت چون دوستت داره چون کار خوبی کردی اونم خدا میاندازه حالا یک موجود شیطانی نیست بلکه چون خدا انداخته و اینم زنته حالا برعکسش جواب میده یعنی یه نوع یادآوری معکوسه جذابه یعنی چون زن جذابه ولی وقتی به لقائش رسیدی چیزی ته ش نیست اینه که  خدا خواسته اگر روی فکرت اومد زنت برعکس نتیجه بده و بگیری مثلا من دیروز رفتیم پیش یک سید دعا نویس بعد مادرم گفت قرص قبلیش که شهوتم رو داغون کرد قرص خوبی بود ولی حالا مثلا بد شده حالش یعنی حال من خلاصه منم نو حونه که اومدیم بستمش به فحش که مگه من چکار کردم کردم و فکرکردم و میکنم  وخواهم کرد که حالم خوبتر شده و اصلا نباید دیگه قرص بخورم حتی اینم محض رضای ننمه خلاصه آقا ما رفتیم و برگشتیم صبح دیگه چیز شدرفتم آش خریدم و اومدم خونه دیگه مامانم خوشال شد که آش خریدم و دلش رو بدست آوردم و تمرکزش رو گرفتم و بیدارش کردم که پاشو نماز بخون و آش برام بیارو و مودبانه همین چند دقیقه پیش گفتم که آش برام بیار و تو باید بهشون بگی این حاالش خوب شده دیگه قرصش رو قطع کنید نه که بری بگی از اون موقه ای که قرصش عوض شده بدتر شده و اینا دیگه دوست شدیم وقتی رفتش دیگه منم تو ذهنم بلخره مامانم اومد یعنی یک ارتباط خرابی برقراره که هیچ وقت نمیاد و مامانم هم خیلی اذیت و کتک خورده چون مومنه و دبیر دینی هم بوده اینکه استاد منه ولی در ذهن من جایی نداره و تربیتم اینطوری اگه خوبه خلاصه آقا در ذهنم اومد و منو به یاد چیزی انداخت لب تاپم که تو آشپزخونه چند ساعت پیش فیلم گرفتم اینکه با دستش علامت داد در ذهنم که نرم برش دارم حالا بدبخت خودش چه میدونه لب تاب چه جوری کار میکنه اصلا اونجا هست یا نه بلکه خذا اینطوری نشان میده خلاصه دستی در ذهنم تکون داد که یعنی لب تابت رو برندار منم راحت برعکسش کردم و وقتی برداشتمش دیگه گفتم این درسو بدم که پس اولا این شدکه زن اگر استاد نباشه و زنت باشه برعکسش کن دوما اینکار کار خداست نه زنت یعنی زن بعضی وقتا قوی است میاد تو ذهن اصلا جن داره فرشته داره به یادته پیامی میرسوته ولی بعضی وقتا روحشم خبر نداره چون دلش رو بدست آوردی و  خودتم دوستش داری خالا خدا به صورت معکوس یاریت میده وگرنه لذت زنانه برذن آنی است ولی ما هیچوقت درس نمیگیریم لذا کار خداست و حدیثه که هرچی زن گفت معکوسش رو بکن اون موقع هنوز دم نکشیده بوده که بگن اگه تو خیالت اومد برعکسش رو بکن مگر اینکه واقعا زن اخمقی باشه و دوستی شما خیانت باشه و مومن نباشه که ظاهرشم که حرف بزنه شما باید برعکسش کنی شاید پس سوما اینکه باید دلش رو بدست آورد که توجه الهیش به ما باشه تا خدا توسط زنت یاریت بده!!!چهارم این روایت یک اصل هست لذا خعلیا توی شکن که باید برعکسش کنن یا نه مثلا من خودم لذا تا خدایی نباشیم مشکوکه قضیه ذهنی زن امیدوارم پس اول دلشونو بدست بیاریم بعد خدا یاوری برسونه!البته اینو هم بگیم که در مسند قضاوت که یارو قاضیه شیاطین میان رو مخش یا فتنه است و جنگ اینا ما کاری نداریم که قاضی رو تهدید کردن ترسوندنش حالا حکمش چیه نه این یک اصل الهیه عمومیه وگرنه گفتن قضاوت اصلا نکنید وقتی اصل کار خراب باشه پای زن رو نمیشه به عنوان یک اصل به قضاوت خعلی وقتا کشید بلکه باید قاضی عاقل یعنی عادل باشه که اینکارا میکنن قاضی وسوسه میشه چون مومنه و حتی از نیروی امداد غیبی زنانه استفاده میکنن که اگه وسواسی نباشه ممکنه جواب بده بلهره ارواح مومنه هم هست! باید بدونه یک قاضی چکار میکنه لذا!!لذا موضوع قضاوت گاهی اقدر پیچیده میشه که فرشته هام شک میکنن حکم اصلی دقیقا چیه همینه گرفتاریمون دیگه نمیشه از روی شهوت و هوا و هوس مثلا سه سال زندانی برای یارو نوشت کمااینکه تو کتاب قانون هم نگفته فقط یه حکمه!!چطور منو شما یک ساعت تو قرار منتظر بمونیم تا یارو برسه دنیارو میخوایم عوض کنیم یعنی چیز میکنیم بعد یارو یک ساعت الکی تو زندان با اون وضع خرابش آب خنک بخوره بیشتر کی میخواد حقشو بده حالا ما درمورد یک ساعت زمان و شرایط زندان بحث کردیم میدونی چقدر پیچیده است قضیه و قضاوتش؟!!!! باید کل عالم بهم بریزه که یک شهید کشته شده حکمش چیه خونش چقدر ارزش داره اخلاصش چقدر اصلا داریم بعضی کارای خوب رو کل فرشته ها جمع بشم نمیتونن ثوابش رو ثبت کنن حالا یارو عذاب  میبینه آیا حتما میره جهنم مثلا؟!! مثل نماز جماعت

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۵۸ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
خوب آقا ما رفتیم سایت تلوبیون اخبار چک کنیم باز نشد دانلودم نشد!! بعد چیزی شد گفتم چطوره رادیو قرآن گوش بدیم؟! گوش دادیمو دادیم یه چهل دقیقه ای با همون روش البته مثلا سبحان الله رو بچه ها حس میکنم تو نماز چک کردیم با ح نستعلیق و خوشنویسی شده نمیشه نوشت!!! خلاصه بعدش گفتن ترچمه ی آیات فلان تا فلان از سوره ی فلان با صدای اسماعیل قادرپناه من یادمه چند سال پیش که تبلیغ میشد یا پخش میشد صدای ایشون میگفتم تو این جنگ داخلی و فتنه چطور همچین کاری کردن و چرات میکنن صدای قرآن رو ترجمه کنن و تبلیغم میشد حسادت هم فراوان و اون موقع هم فضا دست ما نبود خعلی و دست دشمن بود مملکن صاحبن نداشت خلاصه یه خورده ترجمه کردن در مورد حضرت نوح(ع) بود گفتم  فکر هم بکنیم خوبه و خوش میگذره در دو سه جاش یک جایی که نوح (ع)میگه بیا بالا تو کشتی پسرم و دوم پسرش قبول نمیکنه!!! سوم جایی که نوح میگه خدایا از اهل بیت منه  و خدا میگه نیست از صالحان پسرت از تو نیست!!!
خوب فضا رو دادیم دستت بشینیم یه کم فکر کنیم تا خوش بگذره!!! اولا نوح پیامبر اولوالغظم به هیشکی نمیگه بیا بالا دوما سیاست چی بوده؟ یعنی آیا بلخره حکم خدا و سرنوشتش این بوده یا نه اگر حکم خداست برای همه دیگه چه پارتی؟ سوم اینکه دیگه بلخره نوح با خوشحالی میخواسته برگرده پسرش میگه بیا به آغوش خدا خوب یعنی راه هست که بشه برگشت چهارم اینکه چه گاگولی بوده این پسرش که عذاب الهی رو میبینه حاظر نیست یه لحظه باور کنه خدا رو تو بگو نه پیامبرش رو تو بگو نه باباشو یعنی حالا میگی کو خدا ولی دیگه چرا باباشو رد کرد؟! و چقدر آدم میتونه بد بشه که حاظر نباشه یک مومن رو یاری نکه یاری بلکه بره پیش مومن که خوب بشه چقدر باید عناد داشته باشه که میگه میرم بالای کوه ولی هنوز باور نمیکنم خدارو پنجم زمانیکه باز دل نوح میسوزه میگه ای خدا غرقش نکنیا این جوانی کرده حالا مگه تو نگفتی خاندانت در امن و امانن خوب اینجا هم باز دلش میسوزه برای پسرش حضرت نوح(ع) و جالبه که هنوز خکم خدارو اینجا هم چنین پیامبر بزرگی و اوالعظمی چون از بس مهربون و دلسوز بچه ش بوده نفهمیده یعنی اصلا نفرین نکرده بوده این قومش رو به فکرش هم نیومده آدم بیش از 900 سال زندگی کنه بعد پسرش رو ندونه که باید عذاب بشه یا نه این نشون میده که این مردم زمان نوح چقدر پسفطرت بود که داشتن از نوح بهره میبردن و همیشه از رحمت الهیش استفاده میکردن و سواستفاده از خدا ولی ایمان نمی آوردند!!! یعنی اقدر نوح خاندانش رو دوست داشته حالا جدای از ایمانش وحرفشنویش اقدر حق پدری به جای آورده که طرف میگه من کار خودمو میکنم ولی میدونم خدا هنوز به خاطر نوح (ع) منو عذاب نمیده یعنی لج کرده بوده پسرش ششم چقدر باید آدم کور بشه که عذاب الهی و راه نجات رو تشخیص نده و بر راه کج خودش پافشاری کنه که اصلا بگن خوب تشنه ای آب بخور بگه نه خوب اینجا فقط اباالفضل بود که گفت نه نمیخورم آب و به یاد امامش و فرزندان تشنه لبش نه که امید نداشت یک امیدی داشت که میرم حتی آب رو میرسونم خعلی امیذوارانه ولی آب نخورد لب رود!!!جالا ما اگه ابن انفاق میافتاد ار راه شریعه فرار میکردیم از صحنه ی جنگ حالا تو بگو پیامبری جای حضرت اباالفضل بود خوب میگفت کی بالاتر از من من لااقل باید تجدید قوا کنم پدر دشمن رو دربیارم حالا شما بگو جای اباالفضل العباس(ع) پیامبری اولوالعظم بود لب شریعه خوب اینجا چی میشد؟ به نظر میرسه اونجا 1000 دلیل انسان داره که میگه آبتو بخور و هیچ دلیلی مانع نیست و حق با توست خوب اینجا هیچکس نمیتونه بگه که اقا ولش کن لااقل میگم چند ساعت باید درگیر باشی جلوی آب وای میسی وقتی هم تشنه لبی بدجور که آقا بشنیم این 1000 دلیل رو پاسخ بدم که کار حلال و نیازمو برطرف کنم!!! میفهم چی میگم یعنی میگم اگر پیامبر بزرگی بود جای اباالفضل چند ساعت طول میکشید که قانع  بشه و چند ساعت لب شریعه با خودش درگیر میشد حالا آخرش بخوره یا نع مشکلی نیست نوش جونش ولی خدا میدونه چه کرد!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۲ ق.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

یکی از راههای پرخطر اینه  که خدا رو در دل دیگران بجوییم و فیض ببریم یک کار شیطانی هم شاید باشه اگه استاد نباشه و ما هم مثلا یه گناهی میکنیم بعد دیگه ارتباط قطع میشه لذا خداجویی در دل دیگران اصلا یک کار زنونه است میفهمی یعنی خدا گفته در خودتون بجویید یعنی اگر من خودمو اصلاح کنم و خودشناسی داشته باشم حالا هر فضای شیطانی هم باشه خدارو دارم و تزریق هم میکنم خوب استاد ممکنه خسته باشه نباشه رزق نباشه من نقص داشته باشم هرچی نمیتونم برم تو دل دیگران با احساساتشون بازی کنم تا فیض ببرم اول باید تکلیفمو با خودم برای خدایی شدن و برگشت و توبه و اینا روشن کنم اول باید خداشناسی کنم درون خودم تا حال بکنن رحمت بدن وگرنه اگه فضا شیطانی شد بله من که شیطانی و گمراه میشم چون بالای سرم کسی نبوده و خودمم خدارو یقینا ندارم لذا اگر همه دارن گناه میکنن آیا منم باید بکنم؟؟ نه هرگز ولی میکنیم! استاد هم اگر مارو تنها بزاره چون صلاحمون رو میدونه چون میدونه با سر میخوریم زمین اگه بریم توی سقف آسمون لذا شیاطین رو ممکنه بفرستن اصلا و فضا رو بگیره تا تو به خود بیای دیگه گناه نکنی پررو نشویم و حالا که تصمیمتو گرفتی بیا بالا! برای خدایی شدن هم باید یک سری کارا بکنیم تا درون خودمون انصافا و مجددا پیداش کنیم مثلا یکیش اینه که خلوت کنیم با خدا مثلا من فکر میکنم همش نیروی شیطانی بالای سرمه خدا رو بزرگتر نمیدونم و مهمتر و میگم آقا حرف دلم داره میره روی میز و مثلا فکر میکنم یه انسان بزرگیم نه! یعنی ممکنه یه جنگی هم باشه ولی چون خدا اهمیت نداره برام منتظر رحمت بالای سریم که اینطور نمیشه باید واقعا بشینیم  گوش بدیم خدا چی گفته در خلوت و قرآن گوش بدیم و توجه کنیم که یه روشش رو توضیح دادیم که میشه قرآن گوش داد و کلمات حروفی خدا رو تجسم کرد و در ذهن نوشت آخه قرآن با حروف هم علاوه بر وحی نوشتنیه دیگه!بعد میبینی راه باز شد شیطان نمیتونه فکرشو غالب و قالب کنه!!

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۴۸ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر

بعضی صفات هست که مشترک بین خدا و ماست و خوبه فکر کنیم بعضی صفات هم هست مشترک نیست فقط خدا داره بعضیاشم اصلا خدا نداره و ما داریم مثلا مظلومیت حالا آیا مظلومیت جسمانی است که ما داریم یا دردی روحانی است اصلا؟؟ اصلا نیاز جنسی یک نیاز معنوی است یا غیر معنوی و جسمانیه؟؟ اینا رو باید خدایی کرد که ما داریم و خدا نداره و برای خدا ارزش داره چون خدا مظلوم واقع نمیشه حالا از بزرگی ما مظلومیت هست یا از کوچکی ما که خدا نداره لذا اگر مظلومیم باید برای خدا مظلوم باشیم در راه دین و خودش وگرنه ارزش نداره تو خارج هم همش تجاوز بکنن یا نه دردی ندارن و چیزی نمیشه اینه که راه اسلام با بقیه ی دین ها فرق داره البته امام حسین (ع) فقط مظلوم نبود که حالا بگیم جنین مقامی دارند و پادشاه کل عالمیان هستند!!! لذا باید شکوفا کنیم ما هم سو استفاده میکنیم خعلی عجیبه که خدا مظلوم نیست ولی ما مثلا شکر شکرش رو  درست بجا نمیاریم یعنی اصلا نمیتونیم! ولی جانشینانش که جای خدا رو دارن همیشه مظلومند!مثلا امام علی (ع) اول مظلوم عالم هستند حتی الان خوب مظلومیت معنوی مثلا معنویه دیگه باید خدایی باشه دیگه پس چرا نداره اینو میخوام بگم که درک نمیکنن فرشته ها که خدا چی گفته اصلا یعنی مثلا خدا گفته طرف رو عذاب کنید خوب یه شلاقی ورمیداره فرشته خنده دار نیستا میزنه تو سر ما خوب حالا این باید محاکمه بشه که آیا کارش خدایی و دست خدا بود که زد تو سرما کم نزده بیشتر نزده لذا قیامت خدا باکسی شوخی نداره و ما نمیدونیم منظور از عذاب الهی هنوز چیه و امام علی (ع) خواسته اش چیه چی خواسته خدا و امام علی(ع) همینطوری فرشته ها دارن حکومت میکنن زور هم دارن تعدادشون هم فراوان گفتم اگر ما گریه ای عطسه ای بکنیم به طوریکه اخلاص داریم یک فرشته ای ساخته میشه نامشروع خوب اینو چ کنیم این حکم خدا بلده مثلا نادان نباشه چون همه ی فرشته ها مقرب نیستند و امام علی (ع) دلش میخواد باشند وگرنه خدا بدیه کسی رو نخواسته که کسی جاهل باشه و امام حسین(ع) برای در آوردن ما از جهل طبق دعا قیام کرده اند!!!ما نمیدونیم که امام علی (ع) و خدا منظورش وخواسته شون دقیقا چیه درک نمیکنیم نه صحبتش رو نه خودشون رو حالا اشتباه گفتم؟؟!! نه! امام مهدی (عج) هم بیان میگن که دین نو از اسلام میاره و حتی امام علی و پیامبران و همه منتظر ایشانند که عالم درست بشه اصلا!! ولی ظلم حالا کسی که ظلم کرد یکی مظلوم میشه که حالا نکته شو یادم رفت چی بود!!!لذا از دنیا باید درست بشه کارا شهدا که زنده اند و در دنیا ماموریت دارن باید درست کنن و خودشونم تصفیه بشن لذا حکومت حضرت یک حکومت قوی برزخی هم میخواد نه همش دنیوی باید مخلص باشیم ما باید اونورو هم بگیریم توجه میکنی باید شهدا رو هم بیاریم ملائکه هم بیاریم این دنیا هم همش ظالمان نیستند که باید مخشون رو زد پولدار شد و اقتصاد رو تامین کرد بلکه اونایی که حکومت برزخی دارن اگه دوست بشیم همه چی میدن عالم عالم خداست با خدا باش و خدایی کن تو که با خدا باشی هیچ ظالمی نمیتونه حقتو بگیره مظلوم واقع میشی ولی خدا بعدش بهت میده همه چی هم میده!! وقتی امامان گفته اند ما از برزختون میترسم یعنی قیامت کمتر حقه و عذاب و بهشتش معلومتره یا نه برزخ و عالم فرشته ها سیاستش غلطتره؟؟!!!طرف مخلص بوده برای گناهی بردنش جهنم تو برزخ فرشته ها هرکاری کردن نتونستن عذابش بدن کارساز نشده اونم حال میکرده پیش جهنمیا باشه الکی آه و ناله میکرده ولی آتششون اثر نکرده روش اینطوریه وضعش حال میکنه پیش جهنمیا باشه چون هم در حد امامان محشور شدن نیست هم وضع بهشتیان نامعلومه بهشتشون کیفیت نداره در برزخ  هم جهنمیا وضعش خرابه این دیگه کی بوده خدا میدونه!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۱۵ ب.ظ | علی جغدی | ۰ نظر
اگه یادتون باشه یه روشی رو ما ممنحن شدیم که چیز بود چنه بابا چته؟؟ خلاصه ما گفتیم وقتی قرآن میخونه در تلوزیون به آیات گوش بدیم و در ذهن آیه رو بنویسیم خوب منم تو نماز همینکارو کردم و رفتم توی عالمی که چند نفر رو دیدم که رو مخمن نمیدونم حالم بهتر شد البته اینا تنها راه سلوک نیست من حال میکردم بیشتر با خدا حرف بزنم ولی اینکارو در نماز نکرده بودم فقط یه بار تو مسجد بعد بهم حوش گذشت امشب یعنی وقتی میگفتم بسم الله دیگه بسم الله رو سعی میکردم در ذهن بنویسمش و حواسم رو ذهنی جمع کرده بودم حالا ذهن من طوریه که نورانی نیست و دقیق و واضح نمینویسه و چشمم رو روی هم بزارم مثل همه سیاه مینبیم ولی تماشای عالم با دل هست یعنی مکاشفه با دل هست نه روی صفحه ی چشم یعنی یه پرده ای میاد ممکنه طرف رو حیوان ببینه و دل ممکنه قوی بشه به طوریکه چشم کار نکنه درست چون شنیدم که یه نفر طرف رو گاو دیده و لگد بهش زده در مسجد!!! خلاصه تنها راه سلوک این روش نیست برای من خوب بود وچسبید و دلم میخواست بیشتر عبادت کنم و خدا رو صدا بزنم یعنی این روش اشتباه نیست چون شما در نماز بلخره گوشت صداهای اطراف رو میشنوه و چشمت غیر خدارو میبینه لذا سلوکی است که ذهن هم  بنویسه اذکار رو و یه روش هست مثلا میخوای سوره ی حمد رو بخونی داری میخونی و تصویر کلمات این سوره رو مینویسی من خودم یه مدت طولانی بود که اصلا ننوشتم ولی خطم فرق کرده یه دلیلش همینه که ما چیزایی که میخونیم در ذهن نقش میبنده و یه طوری ثبت میشه لذا دستخطم عوض شده حتی بزرگان هم بهترین و خوش خط ترین خطها رو ندارن و دلیل هم نمیشه ولی اینکارو حدس میزنم کردن چون دستخط ما درون رو نشون میده و خعلی اسرار رو اگر کارشناس باشن میگن منم حالم خوب نبود داشتم تلوزیون نگاه میکردم که کمکم موقه نماز شد و قرآن رو از این روش استفاده کردم بعد روحانی ای اومد باز از این روش بعد تهران قرآن خواند و نماز بازم همینکارو کردم بعدشم خودم وضو گرفتم و دوباره از این روش نماز خواندم و ذکر هم بیشتر گفنم و با خدا بیشتر حال کردم شما ممکنه سلوکت بالاتر باشه یه روش دیگری به کار ببری برای من که ذاغونم و یاد خدام کم هست این روش خوب بود! وگرنه اصلا حال نداشتم زیاد و دلم میخواست بازم نماز بخونم نماز مستحبی و یا قرآن گوش بدم و در ذهن بنویسم اصلا خط هایی رو هم که مینوشتم با خط ظاهری فرق میکرد یعنی یه نوع اکتشاف بود مثلا کلمه ی الحمدلله این ح  رو مثل دستخظ تایپی درذهنم نمیومد و خوشتویسی میومد گرچه خودمم اینطوری نمیتویسم رو کاغذ!!!البته نبابد تمرکز کرد که چبر دبگری نفهمید زرنگی اینه که بزرگان رو فراموش نکنیم و دعاشونن کنیم و در ذهنمون باشن و صلوات براشون بفرستیم حتی تو سجده که خعلی خوبه! خلاصه با این روش خودمو کمتر میگرفتم وقوی نمیدونستم در نماز و در غیر نماز هم متوجه میشدم فضا ملکوتیه و نورانی انگار فرشته ها در رفت و آمدن!!!