ما اول بفهمیم که هیچکاره ایم و بود و نبودمون هیچ اثری کلا نداریم!! بعد حالا موضوع اینه که کسانی که مظلوم میشن و مورد ظلم قرار میگیرند رو شما دنبال کن که چه عزتی خدا بهشون میده حالا شما ممکنه ندونی و در این دنیا عزت پنهانی داریم عزت دیگر داریم که فضا سازی و غیبت مدام داره همه چیز رو یه جور دیگه اخبار ما جلوه میده حالا شما دنبال کن مثلا زنانی که ظالمانه مورد تجاوز قرار گرفتن مثلا چه عزتی خواهند داشت!! در سیاست همینه در خانواده همینه و ظلم باقی نمیمونه و مثلا ما خودمون مورد ظلم بودیم قبل انقلاب حالا پیشرفته شدیم عزت داریم حتی خعلیا شاکی ان که چرا این همه شهید دلدیم در هشت سال ولی نمیدونن چی شده و زنده بودن شهدا مثل این نیست که وای رحمت خدا قطع شد و دیگه خوبان رفتند از این ولایت اونم که حافظ میگه میگه ولی شناسان یعنی امام زمان دیده ها لذا هرچه شهید دادیم قوی تر شدیم بله درمیان حکومت ها ممکنه دل خوشی نداشته باشن ولی مردم دنیا که این همه ضد ما تبلیغ شد و میشه با مان کلا مخصوصا اونایی که بدبخترن و اونایی که ستم دیده اند که تعدادشون کم نیست خیلی هاشون هم دلشون با ما و خدا است و نشان نمیدن و میترسن شیعه شن!!! بله طرف از حسادت دلش خنک شد که مارو خراب کرد و آبروی مارو ریخت ولی همیشه که اینطوری نمیمونه که جند تا ظالم جکومت کنن میریزه بهم خداوند وعده داده اصلا و این مردم یمن نگاه کنیم اگر چند سال آِینده دیگه این کشور که عمرا دست آمریکایی ها بیافته و به قول خودشون به راه راست بیان دیگه ظلم آشکار بدتر کرد وضع کشوررو و زودتر این کشور به اوج موفقیت خواهد رسید مگر اینکه تا به ابد بمب بریزن رو سرشون که اینطور که نمیشه لذا امام حسین مظلومترینه عالم الان پادشاه کل عالم هستی است شما میگی پس چرا دنیا اینطوریه اولا حساب و کتاب دنیا فرق داره و تا هست و خواهد بود امام زمان هم شهید خواهد شد و محله امتحانه و اینجا زیرک ها مشخص میشن که بار سفر رو پرتوشه کنن در دنیا و بعد مرگ رستگار شوند پس دنیا محل مکافاته و حکومت دنیوی فرق داره ولی به این معنا نیست که امام حسین نتونه تصرف کنه در عالم دنیوی ما بلکه بلخره ما خبر نداریم ولی باید بهترین ها غربال بشن و خوب از خوبتر مشخص بشه بلخره شرایط فرق داره کلا اگه مردم همدل بشن میتونه وضع عوض شه و دست خدا با جماعته و سرنوشت هر قومی رو خودشون تعیین میکنن نه خدا!! خلاصه هرکسی در زیر آسمان یک و دو تا هفت یه قصه داره مادنیامون خعلی کوچکه و شاید هر بهشتی یک دنیایی به اندازه ی بزرگتر از کره ی زمین داشته باشه وسعت بهشتش و هرکس یه شرایطی داره و قصه ی جدا گانه داره ما که در دنیا حالمون نسبی است یعنی مثلا اگه خانواده ای در کویر زندگی کنه ممکنه خوشتر از کسی باشه که در جنگله حال درونی ما نسبی است حال ظاهری ما مثلا که قدمون چقدر بشه و رنگ پوست و میزان انرژی و اینا ممکنه در شرایط مختلف و شهر به شهر کلی فرق کنه علائم پزشکی ولی حال روحانی ممکنه من در شرایط بد خوشتر از شما باشم ولی بعد مرگ اینطوری نیست هرکس داستانی داره شما اگر بخواهی بهشت رو تصور کنی بعد چه چیز رو تصور میکنی؟؟ خیالت چیه؟ که مثلا داری با شاخه های درختان آویزان شدی؟ حالا هرکس یه چور تصور بهشتی داره ولی کلا در بالای سر ما و بهشت و آسمان های دیگر خعلی بزرگتر از داستان های کوتاه زندگی ماست عمری که زود به پایان برسه و انگار یک روز بوده ایم در دنیا بعدش حالا تماشا کنید که این همه مرده در کل تاریخ این همه حوری و ملک و آفریننده ها چقدر داستان دارند و هرکس در یک خالی است بعد تماشا کنید خالا که امام حسین(ع) پادشاه کل عالم باشه یعنی داستان هرکس دلش میخواد در اون عالم ختم به خیر و اگه شده یه بار حتی امام حسین رو ببینه اینجا ما توی دنیا زدیم امام حسین رو به بدترین وضع کشتیم حالا تماشا کنید که اصلا به فکر عبطه خوردن بر امام حسین هم نمیرسند که کاش مقام ایشان را داشتیم بلکه دلشون میخواد نوکر نوکر امام حسین باشن و جایی شنیدم که بهشتیان هر از یک سال یکبار امام حسین (ع) رو میبینند و اینطور نیست که همیشه ببینند!! اینه مقام امام حسین (ع) بعد از مظلومیت و ما نمی دونیم از نظر روحی چه شکنجه ای چشید امام حسین(ع) و در دتیا هستیم و میشه این حرفا رو زد بلگه گوشه چشمی بهمون بشه و سو استفاده میکنیم از این دستگاه و فضا ولی شکنجه ی روحی مخصوصا اسرای کربلا خعلی بیشتر از جسمی بوده یعنی روح و جسم شکنجه دید حالا پادشاه عالم اند و هیچ کس به رتبه شون نخواهد رسید و بله امام زمان هم همین وضع رو داره در دنیا و خوار و ذلیل هست و بود و خواهیم کرد و در دنیا مقامشون بر ما معلوم نیست و ساده از کنارش رد میشیم!!!
یاد خاطر که ما چی توی دلمونه خیلی مهمه و میبینی که شیاطین در حالت عادی مارو برده اند و تسخیرمون کرده اند حتی اگر گنهکارم نباشیم یعنی مثلا عرفا میگفتن که یه ساعت بشین بگو (یا صاحب الزمان ادرکنی) یا (یا صاحب الزمان اغثنی) خوب حالا چه فایده داره؟ بله ما یک کشور بزرگ هستیم ما انسان ها که خیلی رومون کار میشه و شیاطین خوب مارو میشناسن و میدونن چه طوری با ما رفتار جنگ محبت حالا بستگی داره استراتژیشون برای بدبخت کردن ما چه نوعی باشه یعنی حتی توی نماز که ارتباط روحانی و ملکوتی هست فکر مارو از یاد خدا میبرند یعنی درنماز که خودش جنگ هم هست دیگه خودش یعنی شیاطین میدونن که خدا پرستی ما چقدر خطرناکه و ضربه میزنه بعد بعضی از ماها هنوز مونده ایم که خدا وجود نداره!! حالا شیاطین دارن میجنگن با خدا و میگیرند نور مارو و منحرفمون میکنن از یاد خداوند ولی بعضیا میگن اصلا خدایی نیست!! بله همینکه خاطر ما دست خودمون باشه حالا شما توی دلت نیم ساعت فحش بده ولی خودت بده تو بشین یک تا صد رو بشمار ولی خودت بشمار و حواست باشه و بند دست خودت باشه خوبه این! وگرنه مدام دارن مارو میبرند یعنی من خودم وقتی نماز مستخبی میخونم در دلم میبینم که اذکار از دلم میپره وقتی بدون صدا میخونما یا رکن هارو فراموش میکنم یا اصلا حواسم پرت میشه یعنی در خلوت هم هستما توی رختخواب!
اولا به نظر ما باید سیستم پارتی باشه حالا درسته مثلا نظامی ها سیستمشون فرق داره و مثلا قدرت دارن و هوای همو ولی در کل باید افرادی که شایستگی خاص دارن در مملکت اولا باید قدرت داشته باشن نه قدرت جمعی بلکه فردی و اگه نصب و عزل میکنه خوب قدرت و شایستگی و به درستی اینکارو باید بکنه نه از روی هوس الان من بدبخت خواهرم زاهدان پزشکی قبول شده و قبلانا فکر میکردم مثلا اندازه ی درس خواندن و تلاش بچه ها توی دانشگاه قبول میشن ولی حالا بیشتر به نظرم امنیتی باشه قضیه یا پشت پرده دست هایی است قبلانا اصلا به مسائل خانوادگی و امنیتی و پلیسی فکر نمیکردم که بشه کاری کرد ولی الان که مثلا بخواد پاشه بره زاهدان یا یکی بره تهران کلی بار و مسولیت داره و ظاهری نیست قضیه و تلاش کل جاهارو بهم میریزه و بعضی نقاط شهر اصلا شما رات نمیدن در تهران که پاتو بزاری!!! خلاصه به نظرم باید هر کی میخواد درس بخونه بتونه در شهر خودش بخونه و ظرفیت بالا بره ولی سختگیری زیاد بشه مثلا من دانشگاه آزاد درس که میخوندم دیگه بعد از ترم اول دیدم که فایده نداره سخته مثلا و دیگه ادامه ندادم حالا خواهر بدبخت من پاشه بره زاهدان تا حالا در ناز و نعمت چی از توش دربیاد خدا میدونه و نارحتیم! ولی خودش که عین خیالش نیست... و اینکه میگم باید پارتی داشت چیز الهی است یعنی اون دنیا و در آخرت مخصوصا شفاعت میکنن شهدا و بزرگان مارو و حتی امامان ما که خعلی بدیم اونا مارو با یه گوشه ی چشم میبرند و شخصیتشون بزرگه و هم خودشون بزرگن یعنی هم بلخره الکی کسی رو شفاعت نمیکنن و یه چیز خوبی باید داشته باشه مثل محبت و ولایت وگرنه دشمن امام علی (ع) هیچوقت رستگار نخواهد شد در آتش سوزان جهنم هم خواهد سوخت تا به ابد!
دوما تقریبا ربط داره مساله ی فاتحه خواندن و زندگی با مرده ها و امواته که بعضی ها انگار با مرده ها زندگی میکنن و ارتباط دارند! این ازنظر روحی خعلی خوبه و فضای خونه و همه جارو عوض میکنه یعنی من فکر کنم حتی کسانی که عاشق ما میشن با مرده ها و فاتحه خوندن و کسب قدرت از اونا برما مسلط بشن و ارواح سرگردان که هستند ولی اینکه شما خودپرست نشی و خوبی رو از خودت ندانی تا جایی که خدا رحمتش رو قطع کنه از روی خودپرستی ما!!!و فاتحه ای هرچند اندک بخوانی اینکه فضا عوض و روحانی بشه و لطف الهی شاملت بشه دیگه نباید هم پشیمان باشی که چرا وضع مثل اولش نیست و نورانی نیست یعنی بعضی ها یه کار خوب میکنن و ناراحت میشن از فضای خوب الهی ایجاد شده و مرض دارن ولی وقتی شما فاتجه برای اموات و خویشان خوندی و اونا اومدن دیگه ناراحت نمیشی و خوشالم میشی و روحیه ات غوض میشه من امروز در راه خیابان که میرفتیم یه خونه ای دیدم که مادر دوستم شنیدم از دنیا رفته بود و خونه رو که دیدم یه فاتجه ای فرستادم اما روز قبلش یعنی دیروز اینکارو نکردم و به یه چیز دیگه فکر میکردم ولی الان امروز گفتم باید فاتحه بخونم و ناراحت شدم از دست خودم خلاصه آقا بعدشم برای اموات خودمم خوندم و دیگه دیدم که فضا خعلی خوب شده یعنی آقا بعدا در آینده اگر فضا طوری بشه که مجتهدان فتوا بدن که مثلا ما مرده ی متجرک هستیم و میشه به جامون نماز خوند اینم خوبه که ما یه نفر رو پیدا کنیم که بارمون رو بکشه یعنی شما کلا باید یه نفر رو پیدا کنی که دعات کنه ولی نماز خواندن کلا خیر دنیا و آخرت داره یعنی در دنیا سختی هایی رو تحملت بالا میره با نماز خواندن که اونایی که نمیخونن گیر میکنن این حالا در خود دنیا هست چه برسه آخرت و معنویت ولی فاتحه خواندن ذاشتم فکر میکردم که از اینکه دعامون کنند بهتره یعنی شما فاتجه بخونی برای اموات خیرش بیشتره تا یکی دعات کنه البته بستگی به شرایط هم هست و کی دعا کنه و شرایط خودت چی باشه یا مرده هه چقدر قوی باشه اینا از بهشت میزنن میان پیشت و یک خیر دوطرفه است فاتحه خواندن برای اموات و نباید حتما مجبور باشیم یا عذاب وجدان بگیریم که فاتحه بخونیم همینکه من گفتم فاتحه بخون و به یادت اومد چند تا قل هوالله بخون دیگه برای امواتت که منشا همه ی خوبی هان اینا
بعضی از زنان قوی ان و مادرزادی جادوگرن و تسخیر میکنن روح مردان رو مخصوصا اونایی که مجردن پس باید حواسمون باشه یه نوع روش تسخیر اینه که اول همکلام میشن با شما تا خودمونی بشیم دوم اینه که شما نگاه به این زن نامحرم کنی سوم مثلا اینه که به یادش گناه کنی اینا چند روش تسخیره و باید حتما حریم خودمونی شدن حفظ بشه وگرنه اگر شما بیگناه هم بشی یارو زنه دل بسته به شما و روحت رو برده و شما به عبارتی شدی بتش لذا همکلام و همصحبت و نگاه به زن نامحرم مخصوصا از نزدیک خعلی خطرناکه و اگه دوطرفه هم نباشه و زنه جایی باز کنه و خط شمارو بگیره مانند اینه که شده زنت و دیگه از راه دور کنترلت میکنه و میاد روی مخت بستگی داره چقدر قوی باشه یعنی من الان شهوت ندارم پلی به یه زنی روی خوش نشان بدهم اگر و مودبانه حتی صحبت کنم اگر دلش رفت و یا چیزی داشته باشم که حسودی کنه این دیگه ولش نمیکنه به این سادگی و مرد رویاهاشه حالا شوهرم داره ها ولی خطرناکه لذا اگه از همون اول نگاش نکنه به صورت و چشم و حیا داشته باشه و حریم رو حفظ کنه این زنه نمیتونه روحش رو تسخیر کنه لذا شما جادوگر زن بیاری که منو تسخیر کنه از راه دور نمیتونه و باید حتما همکلام و همدیگرو ببینیم و خودمونی بشیم لذا باید خعلی مراقب بود حتی اگر زنه از راه دور عاشق منم بشودا ولی روی من اثر تسخیری نداره تا اینکه خودم در دلم راهش بدم یا اشتباهی ازم سربزنه پس حتی صدات زیبا باشه یا روی خوش نشان بدی پیش زنی از نزدیک ممکنه خودمونی بشه و دلش بره مخصوصا زنایی که اینکاره ان و دنباله بهانه و تسخیرن پس مراقب رفتار حتی صدای دلربای خودتون باشید مخصوصا از نزدیک پیش زنی تجربه دارم که مبگما لذا رندان خعلی مراقبن آدم دور خودشون جمع نمیکنن تو صورت مردم نگاه نمیکنن حریم هارو حفظ میکنن و غیره
والا ما امروز داشتیم یه فیلم قدیمیه ایرانی از ایرج قادری میدیدیم و واقعیتش رو هم بخواین من مریضم و صدبار گفتم و زیاد از زنا خوشم نمیاد و مشکوک به وازیکتومی ام و فردا هم سونوگرافی دارم چون جنب نمیشم بعد از 18 سالگی حالا بگدریم این فیلم ها که درش زن هامیرقصن و مردان رو به آغوش میکشند اینا زیباست! و جوان پسنده دیگه ولی نکته اینه که حضرت زینب سلام الله علیها رو میبره یزدید ملعون به مجلس شراب و کثافتکاری و برادرش رو به طرز فجیع بعدو قبل شهادت به سیخ میکشه ولی حضرت میفرماید ما رایت الا جمیلا یعنی به جز زیبایی چیزی ندیدم!! این جمله رو بحث کرده ام قبلا ولی یه معنی اش اینه که من بی تقصیرم و این کثافتکاری ها چیزی از عصمت من کم نمیکنه و چون من مرتکب به گناه نشده ام همش برام خوب هم بوده است! و اون دنیا میرم بهشت حالا بریم در بحث حوری بله این فیلم هاهم زیباست که مرد داره بوس میکنه زن رو ولی چیزی که نلخ میکنه اینه که طرف مجرده و بخواد تخلیه بشه این اگه این اتفاق بخواد بیافته کما اینکه طرف روسری هم سرش نباشه بیاد خیابون چون مرده ممکنه به گناه بیافته عرفا حتی دیده اند که زنه داره آتش میگیره یا همچین چیزی ولی باز معشوقه بازی چیزی تماسایی و زیباست اینکه زنی به شوهرش خیانت میکنه و داره به پسری که تشنه ی محبت و ارضا شدن است محبت میکنه دل همه رو به رحم آورده که چه کار خوبی است ولی واقعا شرم آور هست و گناه بزرگی شمرده شده حالا داره محبت میکنه ولی گناه بدو بزرگی است زنا!!! خلاصه حالا این زنان قبل انقلاب چی میشه روحشون در این فیلم ها اگر شما پیگیری میخوای بکنی بهشت و جهنم رو در این قیلم های رقص که معلوم نیست زیباست یا نه میتوانی روح این زن ها رو پیگیری کنی و دوست شی باهاشون اگر یه کم لطافت داشته باشی میتونی حتی به آغوش کشیده شدنشون رو هم اون دنیا ببینی یعنی وقتی فیلم آغوششون در این دنیا ساخته میشه برای اینا راحت هست که اون دنیا و پس از مرگ هم دیده بشن و اینا برای اوایل دوستی جوانان مومن تیکه های خوبی اند اگر ما مرتکب گناه نشویم و اگه زن نداشته باشیم که بخوایم چیز کنیم اینا هستند خوب اگر زن های مومن هم بمیرند چیزی شبیه به جوری میشن یا حوری یا ارواح زن اینا اگر ما مرتکب به گناه خودمون نشیم اینا ممکنه به سراغ جوان ها بیان اگر خدا اجازه بدهد و ما اولش اونا رو نمیبینیم ولی اینا ما رو بوس میکنن و روی شهوت ما کار میکنن ولی قوی کار نمیکنن و ما هم نباید مرتکب به گناه بشویم یعنی من قبلا هم گفتم وقتی مردی شهوتش برانگیخته میشه حتما یه زنی در کار هست یا شیطان زنی یا روح سرگردانی و بستگی داره ولی باید کنترل کرد و دست نزد به شهوت و خودارضایی نکرد وگرنه زشت میشه خلاصه میشینیمو بااین حوریان که دیده نمیشوند و قوی روی شهوت ما کار نمیکنن بحث میکنیم و چون محبت میکنن و مارو بوس میکنن و ما اونا رو نمیبینیم همینطوری سوال و جواب و خلاصه دو کلوم احتلاط تا جایی که این حوری از دست ما ناراجت شه و بره و اینجا معرفت ما که از اون عالم با خبر نیستیم بالا میره و این جوری یا روح زن به ما کلی اطلاعات میشه از زیر زبونش کشید و اینطوری عالم بعد از مرگ رو میشه شناسایی کرد با حرفایی که زده میشه و شاید قصد ما ارضا شدن هست و خود ارضایی نکردیم ولی گفتگو کردیم حالا ارضا هم نشدیم که نشدیم ولی معرفتمون بالا رفته تا جایی که ممکنه این حوری رو ببینیم ولی اگر به سمت خود ارضایی بریم به جای روح و حوری شیاطین زن میبان و هر وقت شما شهوت داشته باشه مردی بلخره دورش زن شیطان یا روح یا زن خودش یا حوری ای کنارشه ولی متوجه نیست و همش میگه زن میخوام و وقتی هم زن گرفت میگه چه غلطی کردما قبلانا وضعم بهتر بود و نیاز روحی نداشتم فقط جنسی بود حالاروحم هم خرابه !! بله آقا باید قبل ازدباج کار کرد روی اینا
خلاصه آقا منم اول راهم و این فیلمایی که نوجوانی مثلا یه آهنگ زن که میشنیدیم روحم میلرزید و میترسیدم ایمانم بریزه ولی الان نه و شهوتم هم قوی نیست خلاصه منم اول راهم و ممکنه هم منحرف بشم با فیلم بد نه که واقعا قوی باشم و قوی ترین آدم ها هم که این فیلمارو میبینن خودشون زن دارند و خیالشون راحته خلاصه اول راخم و اختلاط من که صورت گرفت در رختخواب منجر به جدایی شد و شیطانی هم نبود ولی من اول راه بودم و امروز فیلم ایرج قادری نشون میداد که زنه میرقصید توش و این شد که اینارو گفتم و هنوز راه به جایی نبردم و حوری پسند نشده ام!و اینهام نار میکنن و متناسب با نفس و ذات خودت جواب میدن و خعلی باهوش و زیرکند
یکی از چیزایی که لطف خدا و رحمتش رو کم میکنه و یکی از چیزایی که اگه استاد نباشه در خطریم حتی اگر وزیز بهداشت بشیم همینه که عرض میکنم اینکه آقا ما اونقدر خودمون رو گنده میکنیم که حتی اگر خدا کمکمون هم کنه میگیم عجیب آدم خوبیما یعنی میدونم که خدا داره الان تو وبلاگ نویسی کمکم میده ولی باز خودم رو گنده میکنم در صورتیکه خعلی از ما ها به ذاته یا فی الواقع دشمن یا ضد خداییم ما ضعیفیم خدا قویه ما عجولیم خدا صبوره ما ریزیم خدا گنده است پس خدا هم رحمت خاص و معجزه گراش رو قطغ میکنه چرا چون خودپرست میشیم چون ناعادلیم چون خودمون رو بزرگ میکنیم نه خدا رو بله استادان خدا رو بزرگ میدونن و اون هایی که کرامت دارن نفسشون رو کشتن در راه خدا و فقط بزرگی خدا رو میبینن و توکل قوی ای دارن به خدا ولی ما نه همش خودمون رو گنده میکنیم و خود پرست یا خود پرست هم نباشیم فکر میکینم آدم خوبی هستیم!!! و از خوبی خودمونه بله اگه توو من خوبیم که حقمون بهشته و تو بهشت میدن و اینجا که بهشت نیست لذا کارای گنده نمیتونیم بکنیم و به ضررمون هم هست اگه لطف بزرگی در حقمون بشه ولی وقتی پیش انسان های خدا پرست بزرگ مینشینیم میبینیم طوری یاد خدا میکنن که انگار چیزی جز خدا نمیبینند!! و ما هم خوب میفهمیم چیزایی و یقینمون زیاد میشه میگیم وقتی این پیرمرد بزرگ داره خدا خدا میکنه همین خدا خدا کردنش رو هم ببینیم در تعجب میریم که ما چیزی نیستیم و کارمون هیچ و چقدر خدا بزرگه بله پس استاد لازمه حتما
یه موضوع هم که ظهری میخواستم قبل این موضوغ بگویم اینه که روایته که کسی زیرکه که زیاد یاد مرگ کنه دلم میخواد بررسی کنیم که زیرک چرا؟ و چند تا مثال بزنیم مثلا اگه مامان من بگه بیا ظرف هارو بشور عمرا اینکارو بکنم و عمرا اون هم بگه این چیزارو ولی حالا مثلا مثال میزنیم که گفت بله منم انجام نمیدم ولی وقتی آدم یاد مرگ باشه میگه اولا علم که نداریم ممکنه فردا بمیره و من پشیمون بشم یا خودم بمیرم دوما من که مختص این دنیا آفریده نشدم و برای این دنیا منم خدا با اعمال خیر و نیکم اون دنیا کار داره خلاصه به چند دلیل اگه به مرگ فکر کنیم کارهای نیک انجام میدیم که ما موندگار نیستیم ولی اگر کافر باشیم یقینا اگه پولی پیدا کنیم مثلا در خیابان حق خودمون میدونیم پس یاد مرگ باعث میشه که تغییر رفتار الهی داشته باشیم یاد مرگ هم فرق داره یه مرتبه یکی یقینش زیاده بهشت و جهنم رو تو دنیا مشاهده میکنه یکی دیگه میگه من خاک گل کوزه گرا میشم و بدنم رو کرم میخوره یکی دیگه یه طور دیگه فکر میکنه اینا همش درسته و درجه ی یفین فرق داره که همش خوبه اگه فکر کنیم که رهگذریم و برای این دنیا آفریده نشده ایم فی الواقع!
یه مساله ای هست که از چند جبهه و جنبه میگویمش یک یاد کردن ها دو فکر آزاد و سه و چهارش یادم نمیاد همین دوتا هم نوشتم تا یادم بمونه چی میخوام بگم اول اینکه اگر من یه کار خوبی بکنما و بیام اینجا بگمش بعد نمیدونم چشمم میزنن یا یه گروهی یه کاری میکنه که دیگه از بیخ دلزده بشم حالا یه کار خوبی کرده ام دو سه روزیه و کلیپش هم ساختم به عبارتی ولی خوب دعا کنید دلزده نشم اینکه نشسته ام و صحیفه ی سحادیه رو فعلا دارم دعای هفتمش رو حفظ میکنم آهان سه رو یادم اومد صبر و متناتت خوب یک چی شد حالا؟ یک اینکه بعضی مواقع هست که ارتباط معنویم خوبه و به دلم میخوره وبلاگ بنویسم و فرشته های یاری جو هستند یا دعام کرده اند و اگر نباشند دلم میگیره و هیچکاری بهم فاز نمیده و میمونم که چه کار کنم ولی اگر ارتباط معنوی باز باشه فضاش و شیطانی نباشه و بشه مثلا خوشم بیاد کلیپام و عکسامو نگاه کنم و اینا چیزی که هست یاد انداحتن هست که مثلا من قبلانا وبلاگ که مینوشتم در نوجوانی کلی شاد میشدم ولی الان نمیدونم باید چه کنم که شاد بشوم و هیچکس هم یاریم نمیکنه وقتی داشتم صحیفه رو از حفظ میکردم مثلا یاد خیابون میافتادم که بزنم برم خونه ی اونوریمون بله این یادها که چه باید کرد و اینا دست ما نیست میگم که اگه فضا خوب باشه من به ذهنم میخوره و چیز میز نازل میشه و من مینویسم البته نازل شدن غلطه بلکه همفکری میشه و داعون میشم بعضی موقه ها که چه کنم و همش میگرم میخوابم و نه لذتی نه آرامشی نه چیزی از عکس خودمم بدم میاد ولی توی نوجوانی اصلا افسرده گی هام همش برای شهوت رانی ها و گناهام بود و گریه میکردم همش و بعدش اصلا افسرده نبودم و راه ها همه باز الان خعلی قوی شده گروه و فورا راهمو میبنده منم اشک ندارم که سبک شم نمی دونم چه کنم خلاصه صحیفه ی سجادیه رو که حفظ میکردم آهان چهارم هم یادم اومد که روش حفظ رو بگویم که چه طوری شد خلاصه حفظ که میکردم فکرم و دلم به یاد یه کارایی می افتاد و اما دو نوشتیم فکر آزاد بله آقا ما اقدر فکرمون آزاده تو خونه که کسانی که فکرمنو میخونن میگن یارو دیوانه است و اصلا فکر نمیکنه ولی الان صبحانه میخوردم و یه جمله رو د ذهنم تکرار میکردم و قشنگ صبرم رفته بود بالا وحتی آدما رو یاد میکردم کاملا و میدیدم که حتی موقه حقظ یه مرتبه فکرم رو میخوان جابه جا کنن و در ذهنم افرادی میومدن و یاد کردن ها و اکتشافات و چی میگن؟ مکاشفه داشتم قشنگ و میدیدم که درگیرم و حس میکردم یارو داره چیزایی که من میبینم رو ضبط کرده و فکر منو گرفته به دست و حالا داره خیابون رو که با چشم دیده بودم رو نگاه میکنه ومنم اینطوری فکرم جابه جا میشه خلاصه صبحانه رو که میخوردم و دعا رو در ذهن تکرار میکردم قشنگ آروم و با متنانت و صبر و حس میکردم دارن چیزایی که من میبینم رو نگاه میکنن و خعلی زیرکانه و با مهارت خاصی صبحانه رو خوردم در حالیکه در ذهنم داشتم جمله رو مرور میکردم پنچم هم یادم اومد فراره همین الان میگم آقا بعضی موقه ها هست دعامون حبسه و هرچی میخوایم از خدا حس میکنیم بهمون نمیده و یا حسمون اینطوره که هرچی قرآن بخونیم و نماز و دعا انگار فایده نداره و ما خعلی بدیم در این مواقع که ما با آیات خدا به تفکر فرو نمیریم خوب ما هیچی نمیفهمم درست؟ ولی میتونیم که حفظ کنیم قرآن روکه یعنی اینطوری اگه اینکارو بکنیم و طوطی وار هم حفظ کنیم باز خدا نگامون میکنه به لطف و مرحمت و رحمتش رو نازل میکنه درصورتیکه اگه قرآن رو باز کنیم ممکنه اصلا هیچی درک نکنیم!!! و صدالبته یه جایی این حفظ کردنا به دادمون میرسه یا کمکمون میکنه درزندگی حتما حالا اگه نه آینده حتما و اما چهارم روش حفظ بود که توی آپارات دوستی گفت که مثلا 30 بار قاری ای رو که دوست داری صداش رو گوش بده خوب منم اینبار با تبلت صدامو ضبط کردم و گذاشتم روی تکرار و گوش دادم و روش مختلفه اینجا من چند روش امتحان کردم هنوز دو یه صفحه رو بیشتر از حفظ نیستم حالا استاد شده ام!! البته دو جمله از صفحه ی دومم رفتم حفظ کنم آقا من خودم اگه تصویر کلمات در ذهنم باشه خوبه وگرنه نمیشه و بعد باید آرام آرام یکی یکی اول تصویر کلمات رو درذهن بچینم و بعد رفته رفته کلمات رو بگویم اینطوری شیاطین کفرشون درمیادا و بلخره داری فکر میکنی و رحمت و فرشته ها جلب توجه میشه یا مثلا روش دیگه اینکه چند بار گوش دادم دیدم قبلا هم تمرین داشته ام دیگه حفظ بودم بعد با تبلت اول خودم میخوندم بعد صدامو پخش میکردم و باید یه خورده حرکات رو آهسته کنیم در ذهن که این میشه روش سوم حفظ من که کلمات حفظ شده رو میکشیدم وتند تند از روش حفظ نمیکردم ببینم در ذهنم تصویر کلمه میاد و میمانه یا نوچ!
خوب سیر قلیانی داشتم امروز و نکاتی رو یادداشت کردم که بگویم همراه نوحه ها که گوش میدادم حین سیر اینکه دیگه هم مردم آمریکا و هم حکومتش صداشون از جنایات داعش بیرون نمیاد یعنی وضع کشورشون به قدری خرابه که در نقاطی از آمریکا مردم همین که فرداش زنده بمونن و با تفنک کشته نشن خداروشکر میکنن و ناامن ترین جاهاست بعضی جاهاش دیگه اگه بخوان جلوی جنایت هم بگیرن باید نصف مردمشون رو زندانی کنند که نمیشه و دیگه کشوری که مردمش مست میکنند و عرق میخورن و تفنگ حمل میکنن وضع همینه و دیگه عیسی مسیح (ع) هم خودش داره قطع امید میکنه از این کشور و توی فیلم هاشون هم همش خیانت و جنایت و آدم کشی و دیگه بویی از آدمیت نبرده اند و مثل سابق نیست تا جایی که انگلیس و آمزیکایی ها جکومتشون به ما دارن پناه میبرن و هم مردمشون به ایران چشم دوختن که نجاتشون بدهد واقعا همینطوریه ها دیگه نمیدونن چه طور این جنایات رو کنترل کنند و دیروز یه خبر به دستم رسید که جلوی دوربین خبرنگاری با فیلمبردار و یه نفر دیگه رو کشتن هنگام فیلم گرفتن و این اخبار نمیپیچه و وضعشون خیلی خرابه ولی توی تلوزیون همه چیز آروم و خوب نمایش داده میشه و مدافع حقوق بشرند و توی فیلم هاشون هم بعضی هاشون که پرطرفدارن رو نگاه کنی راحت سر بریدن و کشتار حالا ما که ماهواره نداریم ولی اوضاع خیته خیطه ها و خبرم نداریم تلوزیون هم هرچی پخش کنه میگیم میخواد مخ بزنه ولی وضع فجیعه اونجاها و همینکه فردا زنده بمونی خیلیه و تو این فضا نمیشه زندگی کرد چه برسه نشر حق دادن و به زودی باید قیامی رخ بده مانند قیام سیاهاشون البته عادی شده و دیگه سر بریدن واقعی توی عراق روی قلب تیره شون اثر نداره این جنایات و اینطوری سرپوش میزارن که ما بهتر از داعشیم درصورتیکه ما توی ایران امنیت بالا مردم خدا پرست و انسانیت بجا و نشر حق و باید شکر کرد و اما مردم عراق که چند روز پیش میخوندم نهج البلاعه رو عبارت امام علی (ع) رو یادم نیست ولی نفرینشون کردن که خلافای بد زمامدارشون باشه و این کشور نفرین شده است بعد از امام علی(ع) و اون مظلومیت و سختی و عذابی که از این مردم کشید اماممون دیگه نفرین شد و دیگه روی خوشی ندید کشور و مردمش هم به سختی زندگی کردند و میکنند و خواهند کرد بیشتر مثل یک تله میمونه عراق و آمریکا هم که حمله کرد در این گرداب و تله افتاد و خبر دارن چه وضع فجیعی است در عراق و یه مرتبه در بهتزین جاهاش که امن ترین جا برای مردمش باشه یه مرتبه کامیون منفجر میشه و صدها نفراز شیعیان رو شهید و مجروخ و کشته اصلا وضع فجیعه اونجا و دیگه اینکه یه چیزی هم حدس میزنیم که در واقعه ی کربلا وعاشورا این نامردا از دست و پای امام حسین که نمیگذشتن میخواستن برن هدایا بگیرند اصلا به وضع فجیعی امام حسین (ع) رو کشتن که خون و خاک باهم مخلوط و نمیشد خاک کرد ایشان رو لذا علاوه بر سرها دست و پا و اینا رو هم بر نیزه یا شمشیر حمل میکردن مخصوصا اصحاب امام حسین که انگار تکه تکه کوشت هایی رو بر سر سیخ زده باشند بود و شادی میکردن بالای سرشون و اسرا چه که نشکیدند در بین راه منتهی هی دست به دست میشد تا به شام برسه و در بین راه خریده میشد و خاک میشد اگه حتی امام سجاد میتوانستند خاک میکردند لذا قبر یاران امام حسین خیلی هاشون معلوم نیست و فقط سرها اگر قابل شناسایی شدن باشند رو میخواستن به یزید ملعون برسونند لعنه الله علیه و دیگه این ها که سرهارو حمل میکردند دیگه چه ملعون هایی بودند و خدا نمگیذره به آسونی و اسرا چه میکشیدند با دیدن اجزای یاران خدا میدونه و تنها سرها نبوده اند ظاهرا و برای پول و جایزه و هدیه اجزای مطهرشون رو میبردند و معلوم نیست بلخره کجا تکه تکه های بدتشون باشه و مثلا قنداقه ی حضرت علی اصغر(ع) شاید الان درجای امنی مدفون شده یا پنهان شده که نزد امام عصر (عج) باید باشه اگر هست و شاید بدست یزید نرسیده باشه و بدردش هم نمیخورد و هی فروخته و دست به دست میشده و بیشتر اعضای امام حسین قابل خاک سپاری نبود و در کربلا ماند و خون خاک در هم آمیخت خدا لعنتشون کنه
یه موقعی هست که یه بچه ی دبستانی میخواد بفهمه بمب اتم یا انرژی برق به این عظیمی چه طور توسط انرژی هسته ای ساخته شده خوب درس نخونده و علم و آگاهی نداره یک بچه ی اول دبستانی اینجا چند تا مساله است یک اینکه منم خودم درسشو نخوانده ام ولی یه آگاهی دارم اگرچه که تکنولوژی پیچیده ای است ولی به این فکر میکنم که تحریمیم یا مثلا مشکلات اقتصادی ای که میشه رفع بشه با انرژی هسته ای یعنی من که علم هسته ای ندارم هم از یه طرف دیگه به مسائل ظریف فکر میکنم درست؟ خوب حالا شما میاای میگی که خدا از چه زمانی بوده یا چه طوری آفریده شده خوب این ها هم مشکله پاسخش ولی مثلا امامان ما که نورشون همیشه بوده یا علمایی که به امامان وصلند لااقل اون ها فهمشان از ما خعلی بیشتره و ما توی اونا گیر هستیم یعنی بالای سر ما یک آدم هایی هست که خعلی پیچیده و عارف هستند دیگه چه برسه بخوایم مطلق به خدا گیر بدهیم درست؟ و وقتی هم به سراغ عرفا بریم این سوالات ما که خدا از کی بوده و اینا این سوالات اولا انگار حل شده هست برای اون ها و معرفت و درک شده اند وانگار این ها همیشه با خدا همراه بوده اند دوم اینکه میگه آقا تو برو معرفت کسب کن تو برو تقوا داشته باش گناه نکن مثل انرژی هسته ای که برای یه بچه یه سوالی شده که نمیدونه و منم که بزرگترم نمیدونم فقط میفهمم که تحریمیم و مشکل یه جای دیگست حالا این عارف هم همینطوره میگه تو برو با خدا دوست شو اعمالت رو درست کن ببین چی میخاد و بعضی چیزا هم علمی نیست که بشه همه بفهمند باید نورش در قلبمون باشه و ایمان آورد یعنی خود خدا باید نور ایمان در قلب ما بزاره مثلا ایمان به معاد شما اگر امام زمان هم بیاد و زیر نظر ایشان قیامت ساخته بشه تصاویرش یا حتی تصاویر قیامت که در آینده هست رو نشان بدن یاا تقلید کنن چیزی اگر مثلا تلوزیون وسینما در زمان ظهور حضرت به همین منوال باشه مثلا که بشه دید باز میبینی مردم ایمان نمیارند با اینکه جهنم رو میبینند و اینطور نیست که گناه دیگه نکنند بلکه ایمانه و ایمان نوری است در قلب انسان از طرف خدا و علمی نیست و شهودی است نه دیدنی درست؟حالا خدا هم از کی وجود داشته و چه طوری خودش تنها بوده و آفریده نشده این اگه ایمانمون بالا بره و شناختمون از خدا و دوست بشویم با خدا میفهمیم و سوالی باقی نمیماند!ما خدا رو نمیبینیم گم کرده ایم میخوایم باعقل ناقص بریم و توضیح دادنی هم نیست معرفتی وشناختنی است
و اما حالا که امام زمان گفتیم شما که امام زمان رو ببینی هیچکاری در حقش نمیتونیم بکنیم و تکفیرشم میکنیم که امام ما نیست اگر بشناسیم و شناختن هم حد و اندازه داره که مثلا اگه گناه کنبم خوب دور میشیم و میگیم اصلا ایشان امام ما نبوده که اشتباه گرفتیم!!!خلاصه در حقشون فعلا کاری نمیتونیم بکنیم و حظور مستقیم ایشان در جامعه ضروری نیست دیدنشون رو میگما چون اگه ببینیم ممکنه دشمنشونم بشویم ولی وقتی دل ها باهاش باشه و همه صداش کنن و بخوان و منتظرش باشن خوب میریزه وضع بهم ولی الان جامعه دچار بلوغ ایشان نیست و مثلا هنوز ما سوار بر تکنولوژی هستیم وای از زمانی که تکنولوژی بر بشر تسلط پیدا کنه و مردم عادی اسیر تکنولوژی پیشرفته ای که قدرت ها دارن شن
و اما سیرقلیانی کوتاه اینه که حضرت زینب (س) هیبت امام علی (ع) رو داشتند و در اسارت همه جا در تماشا بودند و این نامردها میترسیدند بهش نزدیک بشن و میترسیدند واقعا و فضا فضای حبس و غذاب بود و جرات نمی کردند به زن ها نزدیک بشوند مردان هوس باز لذا مسابقه میذاشتند حاکمان غاصب و بیشتر مورد شدت عذاب های دیگر و کتک زدن و روانی بودند و سرهای شهدا رو جلوی رویشون میگردانیدند و بدتر بود عذاب روانی و برای آژار و اذیت دختران اون ها رو از عمه جدا میکردند!!!
و دیگه اینکه تفکر کنید که چرا امام حسین(ع) دردنیا با خون خودش به خدا رسید نه با عالم ملکوت و استفاده از قدرت فرشته ها؟!
و در دنیا که زن ها منتظر عادت ماهیانه اند و مردها هم باید منتظر باشند خون بریزند و ارضا شوند در دییا روال اینه رواله حق پس تا جایی که شهدا با خون پاک خدمت خدا میرسند و خونشون نجس نیست مثل بچه آوردن های دنیوی!!! ما میرویم توی حمام و غسل می کنیم بوسیله ی آب و تمام گناهمون بخشیده میشه و شهدا هم در خون خودشون می غلتند و با خون پاکشون غسل داده میشوند این ها رو دیگه کجا میرسند خدا میداند! پس راه راهه امام حسین و شهدا است و مسیر مذاکرات رو تعیین کردیم و نباید از خون ترسید!
وقتی دشمن قسی القلب داعشی خون و جگر پاک و مستانه ی شهید والا مقام رو به دندان میکشد دیگه خبر نداره که شربت شهادت که چه عرض شود هلاکت خودش رو سر کشیده و به هلاکتم رسید! و منتقم خون پاک شهدای ما خود خداست.
خطرناکتر از موضوع قبل و خرابتر از وضع پست قبل دشمنی با شخص امام زمان است که دیگه در بین علماء هم شکل گرفته یه عده راحت مراجع تقلید رو تکفیر میکنند و نائب امام زمان رو و هیچی هم نمیشه و نه کوچکترین برخوردی اگه شبکه ی تلوزیونی دستشونه امتحانی که بهش ندادن متعصفانه ما وضع خودمون خرابه و کار خودمون درست نیست فکر میکنیم مراجع هم شانسکی و از روی شک و شبهه کار میکنند و راحت خرابشون میکنیم نادانسته و دشمنان که دانسته و هدفدار اینکارارو میکنن چرا مراجع در بین خودشون دو مرجع تقلید اختلاف و نزاع ندارند ولی زیردستاشون همه جور فتنه میکنن و ناخردانه به جان هم می افتن؟؟ بابا جان آیت الله صادق شیرازی هم نائب امام زمان اند و ما شکی نداریم در مرجعیت ایشان اینو هم نمیگیم که شخصیتش رو خورد و پایین بیاریم بلکه اونایی که نادانسته دارن تکفیر میکنن بدانند شانسکی که روی کار نیامده و شبکه ی تلوزیونی دستش ندادن اصلا انگار حسادت و کینه دارن یه عده نسبت به بزرگان وقتی نایب امام زمان وضعش اینطور باشه خودش یقینا دشمنی ها ضدش بیشتره نسبت به دوستان و راه آشنایان دیگه از ما که انتظار دوستی ندارن!
بله این همه دشمنی نسبت به این مرجع تقلید بزرگ میشه هنوز یه جمله ی انحرافدار و ضد اتحاد مسلمین نتونستیم ضدشون بیاریم موصق معلوم میشه اطرافشون فضا خرابه که زیردستاشون دارن چهره ی ایشان را خراب میکنن و ترور شخصیت وی چنانچه میگن جریان شیرازی و نمیگیم خود ایشان نعوذبالله انحرافی داشته اند و ایشان و دیگر مراجع مثلا مشکلی پیش بیاد گمان میکنیم درکمتر از یک ماه میتونن بفرستن امام زمان عج رو پیدا کنن و مشکلشون رو مستقیم بگن انقدر نزدیکندها حالا ما چه میکنیم؟!! چه خیالی خامی داریم؟؟
خوب و اما سیر قلیانی امروز که برای سیر قلیانی داشتن که ما میخوایم رحمت نازل شه یعنی یه چیزی بهمون بدن بلخره و بگیم اینجا باید هایی داره که اولا بهتره که در مواقع سحر استفاده کنیم و خوبه و سیم به ارواح موثع سحر وصل میشه که بهمون اجازه نمیدن تو این خونه قلیان بزنیم به رگ ، برای اینکه رحمت نازل بشه و عوض بشویم باید گریه کنیم و فرشته ها گریه مون باندازند که سبک شیم بعد دیگه چیزی به ذهنم نرسید و فضا رو از دست دادم اون فضای روحانی رو دزدیدند چون صدای تق و توق مدام میومد تو خونه و همسایه است دیگه حتما داشتن بچه هاشون بالای سرمون میدویدند! و دل دادن به روضه خعلی مهمه که حواسمون تو خلوت باید جمع باشد و اما باید بعدی اینکه باید وعده داد به خدا و امامان در هنگام سیر که میخوایم عوض شیم ای خدا تو هم اذیت نکن به دیده ی رحمت بهمون نگاه کن حین سیرو سلوک قلیانی وگرنه چیزی نداریم بگوییم! باید حق پذیر باشیم و فضایی که فرشته ها می آیند رو باید دوست داشته باشیم نه که با خدا بخوایم نعوذ بالله بجنگیم و پشت کنیم به خداوند متعال باید فردی باشیم که نور و محبت امام حسین(ع) رو در دل بگنجانیم وگرنه شیطانی هستیم باید امید و صبر داشته باشیم در فضاهای گوناگونی که برامون میسازند و سر دین و روضه بمانیم برای رحمت و نوشتن و آدم شدن تا شیاطین بروند و خدا بیاد هرچند گنهکاریم و وعده بدهیم که ای خدا میخوایم ادم بشیما باید در فضاهای بسته ی دورماندن از خدا یواشکی یاد مراجع کنیم در دل تا رحمت بیاد وگرنه همیشه که فضاهای ما روحانی نیست و ما مرتکب گناه شده ایم و اشتباه و مثل بزرگان نیستیم که 24 ساعته مراقبت دارند و ذکر خدا می گویند و باید توسل کرد به امامان حتما حین تا رحمت بیاد باید هر لحظه برگشت اگه اشتباهم رفتیم وگرنه هر لحظه ممکنه ما منحزف بشویم و باید مدام مراقب بود نورمون رو نگیرند و جای ثابتی برای روحانیت و مقدس بودن در دنیا نیست و ما هی نور میگیریم ومدام داره کم میشه نور طبیعتا و ما با روضه گوش دادن مشکلی نداریم هرکس بدش میاد مشکل داره و توجه خدا به ما برای رحمت الهی با روضه و نوحه و قرآن زیاد میشه در حقمون و برای شیاطین و انس شیطان روضه گذاشتن و قرآن گوش دادن متعادل با عذاب است و همش احوال شخصی نیست یک فضاهای جمع و دید بزرگانه که اینا اگه نگامون نکنند رحمت الهی کم میشود بعدش هم قلیان تمام شد و آب ریخنم روی زغالا و رفتم سراغ دیدن کلیپام که دیدم که اگه روضه ها رو گوش ندهیم یه جور دیگه نگامون میکنند درسته راهنمایی نمیشیم ولی خوشم میگذره بلخره و فضا عوض میشه بله برای خوشگذرانی نوحه گوش دادن مناسب نیست که بخوایم خوش باشیم حالا بریم توی کافی شاپ مثلا روضه گوش بدیم نه باید فضای مناسب ایجاد کنیم نه مسخره و دل بدهیم! و وقتی هم که داشتم میومدم خونه ی اینوریمون دیگه توی ماشین یک وانتی رو دیدیم که توی این گرما تو وانت پر از صندلی های مجالس عزا و عروسی بود و داشتیم با بزرکان در دلم فکر میکردم که آیا سیستم باید اینطوری باشه که متناسب با درآمد شغل داشت یا متناسب با نیاز چامعه بله شهر کوچک و روستاها مخصوصا خعلی امکانات جدید هست که اگه بخواد وارد بشه درآمد خوبی داره و محرومند ولی نیاز هم دارند به چیزهای مهمتری که شغل ها باید چکونه باشد بلخره؟؟؟!!! و اصلا این روستایی ها کشاورزی میکنتد و راضی اند به وضع جامعه شون و به امکانات برتر فکرم نمیکنند مثل ما شهری ها که مقایسه میکنیم شیرازمون رو به تهرانی ها و تهرانی ها با اروپا که هرلحظه مدرن تر شوند ولی تا کجا اصل رو نباید از یاد برد و برای پول بیشتر هرکاری کرد و سیستم باید متتاسب با نیار باشه و نیاز هم نباید متناسب با غرب گرایی و چی میگن؟ ریخت و پاش های غیر مفید آهان تجمل گرایی نباید باشد
خوب سیر قلیانی امروز اینکه باید مراقب باشیم که نیت و اخلاصمون رو شیاطین تغییر ندهتد وگرنه اونقدر خودش رو گنده میکنه که میترکه و با مخ میخوره مومن زمین!!! اگر نیت ما الهی و خدایی و خالص باشه درسته راهمون وگرنه اگر خودپرست و از خود راضی باشیم دیگه مخلص نیستیم و انسان از خود راضی خودش رو همه کاره میدونه و بی نقص و وقتی با خودش مثل من حساب میکنه میبینه جاش بالاترین مکان بهشته و اینطوری انتظار داره از خدا ولی اونی که میداند که مستحق عذاب هست و گنهکاره بزرگواره و ما و مردگان همه باید تخفیف بخوریم و خدا باید اعمال خوب مارو ببینه و اعمال و ترقی و پیشبرد و گناه ما عالم رو ریخته به هم تا کجا ها که کشیده نشده گندکاری هامون در دنیا و یک اشتباه کوچک بکنیم اگر داریم دنیا رو به هم میریزیم و نظم جهان رو چه برسه گناهان ما که کبیره هم هست و فرشته ها با ما بد میشن اگه خدا میخواست در دنیا هم عذابمون میکردن مستقیم و فرصت بهمون دادن که برگردیم و اصلاح بشیم و همین الانم داره خدا به ما از نظر لطف ومرحمت نگاه میکنه نه اینکه حتما باید چاقو کش باشیم و آدم کش تا مستحق عذاب باشیم! و دید ما نسبت به خودمون باید الهی و خدایی باشه نه نفسانی و کاذب و گنده کردن خودمون و یک عامل که قیامت باید برپا بشه این حساب و دید الهی نسبت به ماست که اگه خدا بخواد و خوشش نیاد از ما و صفت خوب نداشته باشیم و بلند نظر و بزرگ ندانیم خدا رو و امیدمون رو به خدا کم باشه اگه خدا خوشش نیاد از ما میتونه برای یک گناه کوچک از ما نگذرد!! و رضایت خدا از ما رضایت رسول الله سلام الله علیه است که ما الان چه ارتباطی و توسلی داریم به حضرت؟؟ سنی ها که منحرف شدند ولی سنی 12 امامی هم داریما و خودشون هم میدونن امامان حقند ولی عداوت دارند و ما خودمونم باید کلاهمون رو قاضی کنیم آِیا توانستیم امامان و رسول الله علیهم السلام رو شاد کنیم؟؟ آیا میدانیم که اون ها راضی و ناظر بر ما هستند؟؟ یا مثل داعشی ها استدلالمون اونه که وای بر ما!!! و نکته ی بعد نوشته ام که باید سلوک مرد تواضع باشه و سلوک یک زن مخصوصا جوان تکبر باید باشه وگرنه زن خوار میشه و تن فروش میشه و زنی که نظارت میکنه بر ما مردان تازه اگر زن خوبی باشه انتظار داره که من مشهور بشوم و یعنی نابود بشم و عالم رو فتح کنم با کارام و بشوم نفر اول تازه اگر خسود نباشه و خیرخواه من باشه طبیعتا نظرش اینه که من خودم رو نابود کنم در دنیا و در سیستم مدارس که بر پسران معلم زن میزارند هم همینه اون زن های معلم چشمشون دنبال دانش آموزیه که نمره ی 20 بگیره و درس خوانتره وگرنه کار معلمه زن زیر سوال میره اصلا! ولی شاید خدا بخواد که طرف آبدارچی بشه و ساقی یه معلم دینی مرد تو راهنمایی داشتیم اول راهنمایی بعد از معلم های زن که در دبستان داشتم شاید اول راهنمایی بود که میگفت مگر همه باید دکتر و مهندس بشوند؟؟ جامعه ی فردا به آبدارچی هم نیاز داره!! ونباید روی پسران تنبل و متوسط فشار باشه و ذلیلشون کنند در مدارس
خوب امروز هوای شیراز ابری بود پراکنده و خورشید معلوم نبود تقریبا و گرم بود و خورشید واقعی که روشتایی و روز رو دربر داره و امید و همه ی لطف ها ورحمت ها رو یعنی امام زمان عج پشت ابر هم که داره خودش رو نابود میکنه و میسوزه تا نور بده به ما همین ندیدنش هم تو این گرما لطف خوبیه!
و وقتی هم اومدم تو خونه ی اینوریمون فکرم رسید که تحمل تجمع شیاطین انس با دستگاه جاسوسی سختره از تجمع شیاطین جن و حتی زن گرفتن و ساختن با زتدگی متعهلی ولی زن گرفتن هم فضا رو باز میکند که تجمع انس و جن شیاطین بیشتر بشه و ریسکی است که باید کرد و ساخت!
و اما سیر قلیانی امروز که تازه برگشتم اینکه مراچع و بزرگان میدونن ما باید چه حالتی داشته باشیم و الان نداریم ولی شاید رازه و مستقیم نمیگن و دعا میکنن و اینطوری ما رو تغییر میدهند با دعا و فرشتگان هم زیر نظرشونه و کمک میدن مارو فرشته های خدا و از اونور آدم بدها هم نقشه دارن و شیاطین هم میدونن ما باید چی کار کنیم تا راه میل نفس برویم مثلا و هوای دنیا پرستی تا از سیرمون و خدایی بودن دور بشویم و خدا رو گم کنیم!! و نگاه کردن بزرگان به عکس و یاد کردن ایشان خودش دعا در حق ماست و حتی وقتی ما به سراغ آثارشون برویم رحمته حتی نگاه کردن به عکس و از نزدیک به چهره شون نکته ی سوم اینکه وقتی بزرگان در اهنگ ها و شعرهاشون یک بزرگ غریب برای یک بزرگ دیگه دلش میسوزه و شعر میگه ما هم همدرد میشیم و تا قسمتی باهاشون حال میکنیم و همراه میشویم در موسیقی مثلا یا شعرهاشون ولی ما کننده ی کار نیستیم اونجا وضع فجیعه و مظلومند نه مصداق واقعی که ما نیستیم. نکته ی بعد اینکه جور کردن زندگی شما با ما غلطه چون ما نور نداریم و آدم نمیشویم و تغییر نمیکنیم لذا منطبق کردن زندگی شما روی ما جز وقت تلف کردن چیزی نیست بله بزرگان وقت میزارن و روی نوجوانان که مستعد هستند کار میکنن ولی مانند زن و شوهر نباید باشه که 24 ساعته برای آدم شدن ما هزینه کنند و عمرشون رو خرج و هدر بدهند مگر اینکه دلسوزی قوی باشه و یخاد نور بده به ما و یا نگرانمون باشه ولی نباید به شهوات برسه کار! نکته ی بعد اینکه ما باید خوشال باشیم که آمریکایی ها تکنولوژی صنعتی بالاتری دارند و ناخواسته کمک میدن مارو و حسود نباشیم و تضییعشون نکنیم بلکه اونا در راه بد هم خرج میکنن بعضیاشون این پیشرفتشون رو و ما هم بعضیامون بد خرج میکنیم از این تیغ دو دم تکنولوژی ها و سلاح ها و موقعیت هایی که جدیدا ایجاد شده و نکته ی بعد نوشته ایم که این مداحان عزیز که حسین حسین میگن و ما میشنویم خوده شنیدن این ها ذکر اعظم الهی و راحتر هم هست و رحمت الهی شاملمون میشه با گوش دادن بهشان و ممکنه خودمان هم خبر نداشته باشیم چه رحمت بزرگی شاملمون شده و همش بگیم که این اذکار کاری برامون نکرد ولی اگر قطع بشه رحمت الهی بعد میفهمیم ممکنه
امروز قبل افطار که بیام این خونه که سیر قلیانی داشته باشم داشتم تو اینستاگرام کار میکردم با تبلت جدید چون اینستاگرام با تبلت قبلیم عکس باز نمیکرد کار میکردم آدرس آیدیمم اینه @daneshkhand فالوم کنید خلاصه یه لحظه زدم آهنگ کیوسک و فضا به کلی عوض شد و سیر منفی داشتم میگرفت بعد هم دوتا کلیپ قبل رو تو این خونه خالی ساختم و آپلود کردم با نبلت قبلیم چون تبلت جدید فعلا سیم کارت نتونستم جا بدم و اینترنت ندارم و میکرو سیم کارت میخاد و کوچیکشم کرد یه سیم کارت ایرانسل ولی هرجور گذاشتم کار نکرد در تبلت جدید خلاصه فضا عوض شد و دوتا کلیپ جدید قبل رو ساختم و بعدا که ساختم اذون گفتن و نماز خوندم افطار کردم و قلیان رو که آماده میکردم پام سوخت از زغالایی که میگرداندم تا من باشم بسم الله بگم موقع اینکارا دفعه ی بعد وزغال جدید آماده کردم همینم هستا شیاطین مقیم میشن و این شعر کیوسک بجاست که ار بداخشان ما اینا جذب ما میشن و نمیزارن سیر مثبت داشته باشیم و ماندگار میشن توی روحمون وکاریشم نمیشه کرد و هرکی میخاد سیر و سلوک آغاز کنه اول باید اینا رو جذب کنه و قدرتشون رو بشکند و رحمت بهشون بده و جذبشون کنه در اوایل ولی نباید باهاشون ساخت و وجود اینا به منزله ی تایید کاراشونه و کلا مراقب باشید منحرف نشید حتی اگر کسی میخاد گناه کنه هم شک دارم برای شهوت رانی هم که شده باید بسم الله الرحمن الرحیم باید بگه یا نه و فضا عوض میشه و هیچوقت به قول حاج محمود که داستان امام صادق رو چند شب پیش گفتن که یه نفر عرق خورده بوده و در کوچه جایی رد میشده و دهنش بوی عرق میداده لذا حیا میکنه و پشت میکنه به دیوار و امام صادق ع بهش میگه که در هیچ حالتی روی از ما یعنی خدا برنگردونید!!! لذا بسم الله گفتن هنگام گناه فضای گناه رو هم روحانی و شهوتت رو رحمانی میکنه تا اینکه با شیاطین هپ خواب بشی تا صبح لذا تخفیف هم میدن در گناه نمیدونم والا نباید گناه و شهوت رانی کردا و باید توبه کرد و اصل بر اینه ولی اگه پیش اومد لذا بسم الله رو بگید حتما و روی نگردانید که شیاطین نبرنتون و عذاب سخت نشه و عذاب روحانی نگیرید ولی مجبور که نیستیم که گناه کنیم هاع؟؟ باید پناه برد به خداحالا زن نداشته باید صبر کنه و از خدا بخاد !!!من الله توفیق کار میخاد خودسازی و باید برای شرایط بدتر خودمون رو آماده کنیم ما جوانان خوب کم کم فکر کنم از امشب سریال پایتخت شروع میشه باز و زودتر باید برم برم نگاه کنم دعام کنید فردا هم به احتمال زیاد سیر قلیونی ندا م چون افطار مهمانیم جایی پس ببخشید و زغال و آبجوشو اینا ممکنه باعث عذاب جنیان بشه بسم الله بگیم پس قبل از شروع درسته زغالا امشب ریخت و خورد به آهن کنار لامپ ولی خدا رحمم کرد چون وقتی گرداندن زغالا تموم شد خورد و داشتم میآوردمش پایین و تموم بود که تازه حلقه ی گیره اش هم جدا شد از دستگیره وقتی دیگه ایستاد از گشتن تو دستم یواش جدا شد شانس آردیم و وصلش کردم و دیگه رفتم تو حیاط خدا رحمم کرد اگه بفهمند خانواده ام که اینطوری شده و پام سوخت و حواسم نبود پا گذاشتم روی زغالی که ریخته بود کلی سرزنشم ممکنه بکنن اعوذبالله من الشیاطان الرجیم لذا وقتی شما بگی آی یاروم بیا بیا و اینا غرور دارن و فضا عوض میشه و میرن و سیر عوض و مثبت میگیری وگرنه در خانه ی ما شیاطین زن مقیم میشوند
خوب حال کردم صبحی بعد از نماز برم سایت رهپویان سخنرانی آیت الله انجوی ره رو گوش بدهم واقعا هم جا خوردم و غافلگیر شدم وقتی اینارو شنیدم اولا معتای حرص و طمع و اینارو فهمیدن برای کسی و منی که دچارشه و این مریضی هارو داره همین درک معنیشم سخته و ایشون اجتهاد کردن که گفتن و دیدم به دردم میخوره و کپی کردم چون هم فایل صوتی بود هم نوشتاری و خعلی مفصل و زیبا بود برای ما من فعلا اینارو گذاشتم که مهمتر بود و شما هم میتوانید به سایت رهپویان بروید و دانلود کنید صوت رو و متنش رو هم دنبال خدا حفظشون کند میسوزند در شهر ما ایشون و میسازند و تون صداشون هم حضرت خضری هستا و روح آدم میپاشه انگار درس خصوصی برام گذاشته اند!!!امسال که توفیق نشد درست و حسابی برسیم خدمتشون وای امروز از دور هم که شده دارم دنبال میکنم مجلسشون خعلی درست و حسابی و اهل بیتی است ...خعلی جای کارکردن داره و از قبلش اصلا نمیدونستم دچار این صفات بد و مرض های روحانی باشم منم!!! این متن قرمز رو از سخنرانیشون کپی کرده ام البته همه ش پر نکته بود ولی معانیشو از غفلت و خودم خودم رو فراموش کرده ام و درکنمیکردم و به ذهنم نمیرسید خود به خود که مثلا آز هم دارم و مشکلم رو نمیدونستم و از هدایت نمیشدم این رو هم میزارم که ایشالا کار کنیم رو خودمون برای خرسندی
حرص یعنی نگاه به خودت و بیشتر از نیاز خودت را از جهان طلب کردن!
طمع یعنی چشم داشتن به مال دیگران.
در حرص بیشتر از حد نیازت می خواهی و در طمع نگاهت به مال دیگران است.
تعریف خرسندی هم این است: قناعت به علاوه سعادت.
سعادت به این است که انسان احساس کند در دنیا موثر و در آخرت پیروز است.
+ تعاریف مضر برای خرسندی، یکی بحث "آز" است یعنی انسان سیری ناپذیر است.
بحث دیگر "رفاه زدگی" است یعنی کسی که خارج از شئونات لازم برای خودش، می خواهد به زندگی اش برسد
.ومین عامل مضر در سبک زندگی سعادتمندانه و همراه با خرسندی، "تنوع طلبیست".
!! تنوع طلبی یعنی انسان ها نمی توانند از آنچه که دارند، لذت ببرند، چون ذهنیتشان به سمت چیز هایی که ندارند، رفته است. تنوع طلبی یعنی انسان ها در گذشته خویش و در فکر به آینده خویش آنقدر غرق می شوند که نمی توانند از حال خودشان کیف کنند. تنوع طلبی یعنی انسان ها گمان می کنند آنچه را که ندارند، بهتر از چیزیست که دارند!