یکی از سیاست های غلط ما اینه که همه چیز پولی شده یعنی دیگه نمیگن ما خدمت میکنیم نمیگن ما دلسوزیم نمیگن باید راه مردم رو باز کنیم و به فکر مشکلاتشون باشیم میگن اول پول بده پول بده حتی داره کم کم کارای فرهنگی هم پولی میشه مثلا آپارات فیلیمو رو ساخته که به جای کار فرهنگی و به جای همینکه اینترنت مصرف شده باز میگه جندتومنی اول پول بده یعنی میگم داره در فرهنگ پولی میشه خوب زحمت کشیده صداوسیما سریال ساخته باید پولی باشه که برگرده لااقل به بازیگران و پشت صحنه ش سودش بماند لذا خطره که صداوسیما هم بخواد بگه مردم پول بدید سیاست غلطه وگرنه تا خالاش که ظاهرا از مردم صداوسیما ممکنه پولی نگیره اون اس ام اس های جایزه دارن مراجع بزرگ ما گفتن از پول پیامک نباید هدیه بدن ولی دیگه به فکر مردم نیستن دیگه درست خدمت نمیکنن دیگه از خدا نمیترسن وقتی سیاست این بشه از مردم انتطاری اصلا نیست وگرنه دستگیرت میکنن که چرا مثل روال عادی و سیاستی که ما چیدیم رو دشمن شده اید و رو سرت سوار میشه کارخونه ت رو میگیره یا به خاک سیاه میکشونه که مثلا چرا انصاف دارین اینم بده اینم بده که طمع کنیم پول بدن مردم تا خدمات بدیم وگرنه دولت برای چی خوبه؟؟وگرنه دولت اومده خدمت کنه دیگه اومد فشار اقنصادی رو کم کنه اومد کمکیار مردم باشه نوکر مردممون مردم ایرانزمین وگرنه چه باشه یا نه؟! تولید رو دارن خراب میکنن مثلا چیزای برفی همیشه ارزون میشه فروختن دست دومش ولی خونه رشد میکنه اینم نکته ای است جداگانه!!!که نمیشه فروخت چیزی و دولتم میترسه پس میبینی که بانفروختن و انبار و احتکاک برای روز مبادا یه مرتبه قیمت دلار بالا رفت!!! لذا سیاست باید عوض بشه سیاستشون وگرنه با ما مقابله میکنن ما نمیتونیم در جامعه کار کنیم ولی حمایت نشیم ولی سیاست دزدی باشه پول حرام باشه نمیشه!!!شما برین وضعیت درمان بیماران رو ببینید طرف دلش خوشه بیمه کمک کرده پول کمتر داده راضیه که مریضه و خوب نشده اصلا ولی نمیفهمه چه شد وکرد!
موضوع بعدی که باید تو پست جدید میگفتم اینه که میگم چون سهمیه ی روزانه ی 10 پست تموم شده اینکه در زمان پیغمبر (ص) و جاهلیت تلوزیون که نبود ولی خود پیامبر(ص) هم نمیفرمود بخشنامه کنید حجاب رو همه جا و دستگیر کنید این زنان بادیه نشین رو حتما و میمودن خدمت پیامبر(ص) تا کلی وقت که اصلا حجاب هم نداشت و داستانشم هست لذا قبل انقلاب قدر مراجع رو بیشتر میدونستن اصلا سیسنم طوری بود که راه نجات اسلام و بزرگان بودن الان بزرگانن دین خوار شدند اصلا و کسی سراغی هم از اونا نمیگیره و ما خودی نشون میدیم با مسخره بازی که چذب کنیم جوانان رو وگرنه دین بچه بازی شده و همه مدعی و همه علم دارن که راه راه خداست ولی منافق زیاد شده و همه میخوان بگن ما درست میگیم ولی شایدم ربط به پول نداره حالا جوان دلش میخواد مشهور باشه و امتیاز بگیره و جوانی میکنه ولی چرا آدمای زن گرفته و مدعی منافق شدند؟؟؟ لذا قبلا حتی ساواکی ها هم احترام میزاشتن به مراجع دین بیشتر از مردم عادی شاید باطنا و خسته بودن منهی فضا خطری بود برای خدا وگرنه امام رو کشته بودن راحت ولی الان قصد دارن نمیتونن جاسوسان برعکس شده الانه لذا اونا در فشاری بودن که خسته شده بودن از ظالمان و بزرگان و خدایان رو دوست داشتن ولی الان اقدر درگیری و جنگ و اختلاف بدتر شده که سخنرانی هم نمیشه بعضی وقتا وقت گذاشت گوش بدی انگار اسیریم!!
آقا باز ما اومدیم کلیپ نگاه کنیم با تبلت اینبار که دیدیم که اینبار باز نمیشه اصلا البته مشکل قطع و وصل نداشت و اندرویده ولی میخام بگم شیوه ی برخوردم عوض شده با مسولان یعنی فاسد شدیم رفت داداش من وایساده بودم با آه و ناله میگفتم بیا بیادیگه بیا... ولی اینبار چیز جنسیمو درنظر داشتم و خوب صدامم مسولان نیت خوان میفهمن لذا اگه مستشون کردم اومد تو شب هکمون کنه پای شما دیگه تقصیر من نیست ماهم فاسد شدیم رفت لذا اگه سرسفره به کسی میخای بگی بیا بخور درست فکر کن چیز جنسی فکر نکن زشته میفهمن اینا اینکارا نمیشه گفت رندیه و هر مومنی ممکنه اینحرفا نزنه مگر اینکه مرده دوم اذیتش کردن سوم زنشه چهارم بچه نباشه اطراف پنجم خدا بدش نیاد و....
بازم مجبوریم برای افرادی که تمرکز دارن رویشون و مشهورن مثلا دیگه حواس پرتی گرفته از بس شیطان و دستگاه شیطنک کنارشه یعنی میخام بگم هرچقدرم قوی باشی تسلط پیدا میکنن اینا شوخی ندارن یعنی ما که رو مخ اومدیم اصلا دستگاه جاسوسی به کنار فکر کنیم که برم آب بخورم اصلا فکرشم باعث میشه یه عده تشنه و گشنه شن چون ویروس تفکر نوشته ها و طاعونش رسیده لذا مثلا ذکر لااله الا الله بگو حتما مادربزرگم میگفت سفارش شده گفتن روزی هزار بار بگیم اصلا حالا یاد خدا به کنار طرف وسواسی شده بس که مجذوب ماست وقتی ذکر رو بگی ارجاع دادی به خدا همه چیزرو اصلا افکار ساده ما برای زندگی معمولی تبدیل به وسواس میشه وگرنه برای دیگران و عشاق مثلا حالا همینطوری الکی بگو لااله الا الله میدونم سیممون وصل نیست ولی خعلی اثرات خوبی داره اصلا داره دروغ میگه موثره وگرنه فکر رو که نمیشه کنترل کرد از زمین و آسمان داره میباره!!! حتی ما خودمون فکر خودمونم نمیتونیم روانشناسی کنیم مگر اینکه استاد تفکر باشیم لذا یاد و توجه خالص خدا که دیگه خعلی بالاتره یعنی باید جزء برنامه های عادی باشه که الکی ذکر بلند بگیم و مثل قبلا نیست که گیر بدن و مشکوک بشن که یارو فتنه گره بلکه ذکر خداست و خدا دوست داره به یادش باشیم ولی اگه میخایم از کنترل خدا و خوبان خارج نشیم ذکر الهی واجبه حالا شما و من میگیم هیچی نمیشه ولی تو خودت میتونی دو دقیقه دیگه بگی به چی فکر میکنه شاید شیاطین بردنت!!!گفتیم بلند بگو تو دل نگو از نماز مغرب و عشاء برمیگردم اینکه داشتم اقامه ی قبل نماز میگفتم گفتم به خودم چرا صدام اینطوریه جلوی خدا تو خلوت بالای پشت بوم و جنبه ی مسخره نداشت ولی خنده دار بود یعنی ذکر خدا روانشناسی داره برای خودمون وقتی تو دل نباشه که ما کجاییم چه برسه با صدای ما دارن سیاست تعیین میکنن و ما قبلا هشدار دادیم نکنید! که ممکنه خدا بازیت بده ها!!!
گور بابای آینده مون بز دو کلوم حرف حق بزنیم !!!اگه ناحقه بگو ناحق نکشمون طرف طرف طرف تصادف میکنه با کسی سرش میچکنه بعد میبرتش زنده زنده رو پا بیمارستان تو بیمارستان یه ک آمپول اشتباهی میزنن میکشنش علاوه بر گناه عظیم قتل ما رو هم دستگیر میکنن به عنوان قاتل!!! ببین چه وضعی شده آخه داشتم بازی موتور سواری میکردم طرف زنده زنده بردن تیمارستان؟؟ کشته کشته از بیمارستان درش اوردن بعد هم همه جا میگن تو اخبار بازیکنه نمیدونم قبلش قلبش که ببرن بیمارستان ایستاده بوده و ماهم خوشبین یعنی منم خوشبین بودم رفتم بازی کردم موتورسواری بدبین شدم میگی چه کنیم؟؟!! عجب باری های بدی میسازنا!!!
اصن دیده شده طرف بعضی مواقع ترمزش نگرفته چ کنه نره سرکار؟؟؟رفته چکش کنن نتونستن کاری کنن پیچیده ست قضیه ماشینه هم خارجی نیستا خرابه!خرابش کردن میگی؟! خوب اگه ایارو تصادف کرد با بچه مردم خدا چکنه؟!یارو دارم تو تخیل میبینم دیده شده یارو داره با ترمز دستی ترمز میکشه های داداش نپوکه یه وخت سیم ترمزت؟!!!
خوب البته بسنگی داره چقدر تمرکز دستگاه های پلیسی امنیتی باشه نه که حالا بخوایم بگیم چجور شده بلکه شاید سیستم عوض نشده فقط بحث چیز عوض شده تمرکز یا بلخره توجه یا بلخره مسائل جنگ و اقتصاد و اینا بی تاثیر نبوده اون وقتا ما که میرفتیم خیابون زن ها رو میدیم که راحت نبودن مخصوصا چادریا که انگار داره دوربین ضبط میکنه خوب امنیت بیشتر شده دوربین ها قوی تر شده ولی میخوام در وسواس بگم تغییر یافته و شایدم بدتر شده یعنی زن که بیرون از خونه میرفت پرونده براش باز میشد اصلا یعنی میومدن میگفتن که این زن مثلا رفتارش اینه من خودم حالم گرفته بود رفتم پمپ بنزین بنزین زدم خوب شدم و شیاطین ولم کردن اگرچه راننده نبودم ولی چون شر میافته بر کول شیاطین که تو باعث شدی طرف بمیره مثلا تصادف کنه لذا قوانین رانندگی برخورد مشه لذا رانندگی یه وفت خوب برای تخلیه شدن هست که آدم فکرش باز میشه تمرکز میکنه نمیدونم رهاست بییشتر چون قوانین رانندگی نمیزاره ولی در جامعه ی ما شیاطین رو بر سر خانواده ها میفرستن کلا یعنی نهادی داره که پلیس در ارتباطه و بنفعشم هست و در اخبار هم مشاهده میشه که شیطنت زیاد میکنن و جاهای دیگه که حالا کار نداریم به سیستم شیطنت اینکه داداش چند سال پیش قدرت بود باالای کله ی مردم بعنی نهادی بود که بدون قضاوت دادگاه بشینن بحث کنن درمود افراد که بله این اینجوریه این کیفش مدلش اینه حتی مشکوک میشدن الان سیستم جاسوسی گیر نمیده و زنان راحتن در خیابان هر نگاهی میکنن البته گفتم بعضی جاها تمرکز زیاده و حساسه در خیابون هایی دارم کلی میگم که شخصیت شناسی میکردن قضاوت میکردن وقتی شما پشت سرت در پرونده ات قضاوت کنن که چشم هیزی و بنویسند مثلا خوب شما اگه مومن باشی و بشی تغییر رفتار ذاتی میدی الان نمینویسند و زنان راحت شدن لذا قبلا هم گفتیم زن باید راحت نباشه بیرون خونه بیاد باید راحت باشه وقتی تو خونه است و هنوزم برعکسه طبق حدیث امام علی (ع ) که ترس صفت خوبی برای زنه و هر زنی که کاذبا ترسوتره زنتره این قوانین رو داریم لذا بله دیگه باید راحت نباشه وقتی میاد بیرون زن و محیط ترس آوری براش باشه نه که واقعا ترس آور و نا امن بلکه مسخره ش کنن دستگاهها گیر الکی بگن نامحسوس پرونده بسازن تا بیرون الکی نیاد البته نمیگیم تشویش و نا امنی درست بشه که میبینی اسید پاشیدن اصلا اینا گناه بزرگی است بلکه گفتیم نهاد هایی بود که به جزئیات رفتار طرف میپرداختن که طرف مثلا از کیف فلانجور خوشش میاد طرف مثلا از قبل میدونستن میخواد بره فیلم بخره و فضولی زیاد بود که خوبم بود چون تحت کنترل بود جامعه ولی چنین سیستمی الان پاشیده در جامعه ی بیرون تو شهر اسمش تجسس نیست بلکه در خونه وخلوت تجسسه!!!
خوب ما یه فضایی داریم که مراجع مثلا کلا مظلوم هستند ولی قبلانا ما خودبه خود به خاطر مشکل گناهامون در فضاهای مظلومان بودیم لذا برای قلیان و فضاش دلم میخواد مظلومان در اینجا باشن تا راحت گریه کنیم و به خاطر اشک و ظلمشون که بهشون شده گریه کنیم و راحت شیم حالا تو قرآن نمیگه این عده رو مظلوم میگه مستضعفان و خوب مستضعف ظلم بهشون شده دیگه!!! حالا حتی زن نداره و گنهکاره خوب خیلی هم خوب بیاد بین نوحه هامون گریه کنه لذا قبلانا خود به خود زنانی که طلاق گرفته بودن و ظلم شوهری داشتن میومدن و اصلا فضای و رتبه و مقاممون همین بود خانوادتا و همسایتا جندین سال پیش و منو دوست داشتن و منم نمیدونستم چی شده و مینوشتم و نوجه هم پنهانی گوش میدادم و حالی میبردم و خوب سواستفاده هم میکردم از احساساتشون و باز گناه ولی خوش بودیم که اشک داریم لذا مظلومان رو دوست دارم فضاشون که جمعشون کنیم با هم گریه کنیم حالا شهدا که کلا مظلومن که شهید شده اند و حقشون بیشتر از ایناست و یاوریمون میکنن بدون اینکه بدانیم کی ان اصلا و خودشون رو هم نشان نمیدن و ادعایی ندارن ولی خود به خود گریه میکنیم لذا فضای شیطنت خعلی فضای بدیست باید بشینیم برای امام حسین (ع) همه گریه کنیم حتی اگر مشکلی نداریم مظلوم باید در فضامون باشه و درد کشیده و مستضعف که درد دارن حالا درد دین درد بچه ی شهیدش درد مثلا دیگه جامعه و همه چیز که میبینی اصلا بی قرارند و خوابشونم نمیبره اصلا میبینی مریضه بیماره درد داره خوب اینا ارزش داره برامون موقع قلیون نه یکی که راحته ولی من خودم بیشتر موقع قلیان و نوحه حض میکنم ولی رفتم بیرون از فضاش میبینی یه آدم ناشی بی تجربه ی دیگری هستم و یه کارای دیگه میکنم و ممکنه اذیتم بکنم حتی نه که بچه ی خوبی باشم!!
ما شاید دینمون اصلاکلا جزئا ممکنه با تکنولوژی موبایل با اون خطراتش موافق نباشه ولی مسئله مسئله ی نوکر کردنه که بیشتر میگیم حالا ولی چون طول بدیم مطلب رو از شبکه ی فارس و یانگوم رو میگوییم که داره اینروزا میزاره و ما هم حال میکنیم یعنی میگم باید نوکر کرد غرب و شرق رو ما تو این وضعیت نه فکرش رو داریم نه فرهنگش رو نه صداقتشو نه ریسکشو تو اصلا بگو نه پول و وقت و حوصله و سرمایه که یه فیلم های هالیوودی یا شرقی مثل یانگوم بسازیم و فیلم یانگوم خوب بود و فضاهای مختلف رو نشون میداد که چه باید کرد و دوبلور هاشونم باز محشر بودن ولی فیلم های جدید کره ای سرو نه ندارن و همینطور یه فضا رو میگن و میرن و معلوم نیست کی به کیه چون تخصصی زیاد کار کردن فقط فضاهای مختلف درگیری و مخ زنی رو نشون میدن که از فیلم هیچی نمیشه فهمید و ادامه دار و موضوعش مشخص نیست ولی قبلا سریال کره ای که دوران ماقبل رو میگفت دنباله دار بود و جالب مثل یانگوم دیگه وقتی این فیلم هارو میسازن دیگه بازیگران متخصص میارن که قبلا هم گفتیم واقعا ممکنه نقش بدش یه انسان بد باشه و نقش خوبش در کره ای ها یه آدم درستکار و دیونه هم زیاد دارن و حتی قیامی رخ میده سر دوبله کردن جدا از معنی و ترجمه کردن فیلم میبینیم که دوبلر ها آدم های خاصی اند مثلا بعضی ها میگن هر شهری باید دوبلر خاص داشته باشه مثلا مثل اسلجه که باید همه مجهز باشن و سرجاش باشه قوانین میگن شهر شما باید آدمش رو پیدا کنی و یه سیستمی قوی داشته باشی که در اون شهر هم اتجادیه داشته باشن که مثلا دختری با صدای یا برای صدای یانگوم که در شهر شیراز مثلا هست رو پیداکنید و اتحادی قوی تشکیل بدین بین خودتون هر شهری نه یکجا کار کنیم مثل متخصص کاغذ انداختن روی دیوار کاغذش از تهران میاد ولی برای روپوشی کردن دیوار با کاغذ همه کس تکنیکش رو بلد نیستن ولی باید هرشهری بره یاد بگیره وگرنه نمیشه از تهران پاشن بیان شیراز!! خلاصه نکته این بود که کره ای ها و شرق و غرب رو باید نوکرشون کنیم یعنی اونا سرمایه گذاری میکنن ما میدوشیم و میخوریم وگرنه هزینه و سعی و وقت همه چیز اجازه نمیده در ایران بازی یا فیلم و اینا بسازیم وظیفه سختره ولی اونا وقت میزارن تخصصی کار میکنن ما حالشو میبریم لذا باید میانبر زد و علمشون رو خرید بیشتر مگر اینکه صنایع خاصی مثل نظامی باشه که بخوایم مثلا موشک بسازیم و امنیتی و اختراع و اکتشاف کلا بومی و مختص کشور خودمون و آب و هوا و بیشترم باید زحمت کشید باز وگرنه در صنایع دیگه باید بریم علمشو بخریم لایسنس چون ما وظیفه ی دنیوی نداریم که وقتم نمیکنیم لذا نه که دنبال علم نریم بلکه میانبر میزنیم و از تجربه هاشون سو استفاده میکنیم !!
یه مشکلی هست باز قلیون اومدیم بکشیم هوایی شدیم و اون اینه که وقتی ما با زنان کار میکنیم بدون زن که نمیشه مخ زد پولدار شد جنگ رو خاموش کرد نمیدونم پیروز شد پس هستن منتهی مشکلش اینه که اینا وقتی فضا روحانی و خوب و آروم میشه عاشق ما میشن و بهتر بگم سکسی میشه و میخواد جون بده به راه ما نمیشه هم کاریش کرد یعنی نه راه پس داریم نه راه پیش راه جس داریم کلا که هنوز ما نمیدونیم چه باید کرد باید محروم کرد مثلا خارجشون کنیم از سیستم خوب بچه ها کم میشن نمیدونم دعوا میشه مثلا مگه میشه زن رو از تلوزیون و دیدن تلوزیون حتی و شغل خارج کرد؟؟ خدا هم نمیتونه لذا باید مرد باشیم و حریمشون رو حفظ حتی احساساتشون رو جواب بدیم ولی اگه مردیم نامردی نمیکنیم وگرنه زن مومن خر میشه نه که بخواد بیاد تو بغلمون نه اون طوری هست که تکبرش بیشتر میشه منتهی ما اگه رفتیم هکش کردیم پا میده در ذهن چون عاشق متکبره لذا مرد کسیه که فرار میکنه در این اوقات و به پاشون نمینشینه و فوقش میره پیش زنش حال میکنه و حدیثه از زنی زیبا اگه تعجب اوره و مثلا خوشت اومد برو پیش زنت که اونم همونو داره!!! یعنی یه موقعیه که زن حالا ما نمیدونیم دختر مثلا میخواد بیاد و خوشاله حرفی داره حوب دختر منحرف نمیشه مگر اینکه خودمون لختش کنیم لذا حرفشون رو گوش بدیم ولی دیگه خیانت نکنیم وگرنه دختر بد کاراش پنهانیه و سراغ پسر یا نمیره و حلوتیه یا اگه رفت دیگه رفته ها تا آخرش!!! لذا حفظ حریم زن از مرد توقع هست و ما نه از زن زن کلا کانون مخبته و نمیشه اخراجش کرد چون فضا ممکنه شیطانی بشه در جمع میگیم اینطوره در شغل اینطوره در خلوت که اصلا نباید گاهی راه بدیم زنان رو اگه اومد در خد مهمانی دیگه حالا من تازه دارم حس میکنم که مادر زن چقدر میتونه خطرناک باشه از نظر جنسی که آیا به خلاف و حنایت و جنسی ممکنه خیانت هایی رخ بده ولی ما زن نداریم اینارو الان حس نمیکنیم اگه خودمون خائن نباشیم پس ممکنه مادرزن خطرناک باشه چون تمام راه سکس دخترشو رفته پس خعلی سکسی تره ولی نکته ی مهمیه برای ازدواج که خانواده ش یعنی باید مادرش رو نگاه کرد که کیه چجوره نه دختر معضومش رو!!!میشه حریم رو حفظ کرد مثلا و اولش خیالیه بعدش چی؟ شیاطین کسی رو آزاد نمیزاره!!!و برعکسش هست درمورد دختر که بله پدرمون خیانت نکنه به زنمون جون مخرمند دیگه و اینکه انقدر میگن پدر زن و مادر شوهر اینا یه همچی دعواهایی باید باشه که میگن که باید چک بشه و از روی فرمان مادر و پدر حرف گوش کنیم که بهتر میفهمن اگه خواستیم ازدواج کنیم تا سرخودی یه دختری رو عاشقش بشیم!!وگرنه خیالات جنسی مشکلیه که بابه در خانواده ها و براش زنان میخوان طلاق بگیرن اصلا!!
اولا ما همینکه چیزی رو بخونیم خط دلمون گرفته میشه که چه نوع روحی و شیطانی در وحودمونه یا وجود نویسنده نوشته هاش جقذر ارزش داره البته نور هم هست چیزای دیگرم که ارزش میده که چند تا آسمون بالا میره نوشته یا از کدوم آسمون رسیده اصلا اینجا شما میتونی ار روی متن نخوانی تا ناظر نفهمه و متخصص که از کجا اومده مثلا اونایی که یاری من میدن در نوشتن مطلب ممکنه بخشیش کسانی باشن که ناظرند و با چشم میبینن چی مینویسیم و وسوسه نمیکنن چون وسوسه کار شیطانه ممکنه اتقدر نزدیک بشن که بهم یاری بدن ولی من میذونم مثلا دخترعمومه و میشناسمش ولی وسوسه پنهانی مستت میکنه و میری در عالم هپروت لذا ناظره زنده نشسته پای بلاگ به گمونم داره تک تک کلمه های منو میبینه موقع تایپ کردن!! خوب بالاتر از وسوسه نیرویی است که بتونه خواسته ش رو با نگاه بگه یعنی حرف با من نمیزنه در دلم نمیاد رو مخم نمیاد ولی همینکه چشمش پای نوشتن زنده ی منه اون چیزی که میخواد درمیاد ولی ممکنه نزدیک هم بهم بشه یه مرتبه یک کلمه ای رو بگه دقیق این بگو و اینجاشو تصحیح کن و اینا خوب شهدا کارشون اینکاراست دیگه! لذا جنگ دوباره رخ میده که کاری نداریم یه موضوعی بود میخواستیم صحبت کرده باشیم اینکه اون موضوع اینه که داداش من ما مجردیم و خیال میکییم آخر لذت جنسی است ولی اگر دیوانگی هم باشه بعد چند دقیقه پشیمونی میاره ناراحت میشیم ارضا میشیم تموم میشه سرخورده میشیم در دنیا اینطوره بازم نمیفهمیم و چون نیاز داره بدن به زن و روح بدن هم همینطور بهانه ی رسیدن و محبت کردن بهم و کنار هم بودن برای تکامل میتونه سکس باشه گرچه خعلی هامون سردیم در این رابطه هم و جنگه دیگه خوب حالا من مستم میشینم براتون خوانندگی میکنم از روی کتاب میخونم شعر میخونم و همشو ضبط میکنم انقدر مثلا شوق دارم که داد میزنم و فیلم میگیرم اینا عالم مستی هست دیگه اصلا همین الان که دارم مینویسم مستم کردن روزی ای دارم دیگه خوشم بعضی وقتا اقدر مستم که میخوام جلوی دوربین داد بزنم در خالت طبیعی که اینطوری نیستم اصلا خجالتی ام ممکنه پیش شما خوبان هست که مست مییشم ولی در سکس اینطوری نیست دیوانگی و کشش و لذت و محبت چه فیلم سکسی چه خود سکس داره زیادم داره چون نیازه بدنه و روح و حالا نمیدادنم لذت بگیم جسمانی است؟؟ روحی که هست لذت جنسی ولی نمیذونم جسمی هم هست یا نه! لذا حالشو میبره و آخرش دست میزاره رو سرش که وااای عجب غلطی کردما این چه کاری بود البته همینجای زندگی هم قشنگه ولی زیادی بزرگش کردیم ولی بزرگه دیگه لذت جنسی وو نیاز جنسی جذابه و باید برطرف بشه و چیز خوبی است و بیماری هارو درمان میکنه افسردگی هارو و هیچکس دیوانه تر از کسی که سکس میکنه ممکنه نباشه و خودمونیم اینا هم مستن ممکنه حرفایی هم بزنن که دست خودمون نیست و عالمی داره دیگه موقع سکس ولی مستی اش فرق داره با مستی ای که من میننویسم من که مینویسم معرفت زیاد میشه نورانیت میاره و فرق داره ولی همینی هم که من مینویسم باز زیر نظر زنانی داره میرسه یعنی گفتیم دیگه خدا حوری رو گذاشته که مارو به سمت خودش بکش و راه مستقیمی است چه معرفتی چه جنسی چه چیزای دیگه کار زنانه و خودمونم نمیفهمیم محض همینه که 4 تا زن بیشتر در عالم مقرب تر نیستن چون عالم زنان حساستر زن بیشتر میفهمه و یاد میگیره و بهتر آموزش میده ولی نمیتونه قیام کنه لذا برای همینه که انقدر پیچیده است عالمشون که کسی به پای این 4 زن برتر هستی نمیرسه و نخواهد آمد ولی مردان هرچی دلشون میخواد در زمین زنان بازی کنند تمامی نداره اصلا مرد جلوی زن زانو میزنه دیگه یعنی مسئله ی جنسی پیش بیاد خدا و پیغمبر رو ول میکنه میچسبه به زن مردم دیگه دست خودش نیست اگه زن بیاد منحرفش کنه اگه خلوتی باشه فقط خدا میتونه نجاتش بده و اون موقع در خلوت جای خدا نیست که بخواد بگه خدا نجاتم بده خدایی وجود نداره شیطان هست و مرد اصلا انگیزه ش بیشتر هم هست برای سکس با زن مردم در خلوت مگر خود خدا نجاتش بده وقتی میگم انگیزه ش بیشتره نمیگم نیازش بیشتره بلکه حیاش کمتره یعنی دیده شده مردان بد زنان رو اسیر میکنن و دیده شده در خلوت شیطانی اگه پیش بیاد زنان بیشتر حیا دارن فرار میکنن و از آبرو و زیبایی هاشون میترسند!!!ولی زنان زودتر و بیشتر عاشق میشن و دل میدن و احساس اند و اگه عشق پیش بیاد بیشتر سر معشوق میمونن و وفا دارن ولی مردان بیشتر خیانتکارند! و معلومه چون مساله ی آبرو و پاکی زن و بچه ش پیش میاد و ضعیفه و آسیب پذیر زن و حساسه پس باید پاکتر باشه و آسیب پذیر تره و حرمتش باید بیشتر خعلی بیشتر از این ها نگه داشته بشه!!!
من یادمه ایام مدرسه و نوجوانی کسی تو گوشم چیزی نمیگفت که انجام بدم یعنی میگفتن ولی خودم نمیفهمیدم و فکر میکردم خودمم یعنی نامحسوس خوب این نامحسوسی ممکنه وسوسه ی شیطانی باشه ولی جنبه ی استادی و هدایت نداشتم و تنها بودم و کسی استادی نمیومد رو مخ یعنی سیاستشون بود که چون بچه بودم و از فیلتر رد میشدم همش و اینا کاری به کارم نداشتن و حکومتی هم نداشتیم و مهم نبودیم و چیز جالبی نداشتیم گرچه فضا رو حس میکردم سنگینه ولی فقط حسم این بود که دارن منو نگاه میکنن یه عده ی زیادی و جوگیر شده بودم و نورانی هم ولی کسی باهام صحبت نمیکرد لذا اگه مثلا یه عکس پلیس در بازی میدیدم اینطوری هدایت میشدم که هر وقت این عکس اومد هشداره چون عکس پلیس که در بازی فلان بیاد یعنی پلیس دنبالته الان دیگه اون جنبه ی هدایت خعلی کمرنگه که اینطوری هدایت بشم و یا در ذهنم یه جمله ای حفظ بشه اصلا یادم هم نمیمونه و قرص روان کارش تخلیه ی ذهن هم هست و برمیگرده به وسواسی شدن الان گوش دلم طوریه که ممکنه ردیابی کنم اگه شمارو دیده باشم ممکنه بشناسم که فلانی داره کمکم میکنه الان که مینویسم و اگه هم نشناسمتون اگه از نزدیک روبرو بشیم یه محبتی داریم با هم لذا سنم جوانه نه نوجوان و هم فتنه ها کم شده اینجا تو خونه و نظامی نیست و اسرار رو راحت براتون داریم میگیم و خطری نیست و کسی هم حساب از ما نمیبره یعنی مسولیت ندارم و پولی از نهادی نمیگیرم برای اینکارا لذا وظیفه ی شغلی هم ندارم ولی یه نکته داد میزنه اون اینه که در فضاهای شیطانی وسوسه خعلی بده یعنی اینا درسته جمعند ببینن و قضاوت میکنن ولی شما اگه بشینی بگی که حالا چه حرفی بزنم که خوب باشه همه خوششون بیاد و دقت کنی که انگار مسابقه هست و 4 میلیون دارن میبیننت و برنده داره و همه رو انداختن به جون هم و همش رخ و رخبینی انگار فیلم داره ضبط میشه تو خونه و اگه حرفی بزنی چیز میشه لذا در تمرکز اینا آدم وسواسی میشه اگه جلوی عارفی باشه همش نگرانه چی بگه و عارف ها هم مراقب دارن که چه اذیت نشن چه امتیت بابا بزرگم مثلا از راه دور چه دکتر روان که مارو خطرناک میدونه لذا ما چراغمون روشنه که حواست باشه چی میگی و حرفای دل خوش کن بزنیم و خودمون رو گنده کنیم در خالیکه کسی نیست لذا در اطراف بزرگان دین شیاطین نشسته ان فتنه کنن و ما راحت نیستیم مخصوصا اگه بخواد حرف بزنه چون عارفان چیز الهی میگن و استادان و یه مرتبه ممکنه منقلبمون کنن لذا شیاطین فورا وسوسه میکنن و در این فضا همش فتنه هست و ما چراغمون روشن و حوگیر میشیم و حرف بزرگ رو میخوایم با دقت گوش بدیم در خالیکه داریم وسوسه میشیم انگار امتحان میخوان بگیرین دستگاه ها و انگار روی سن و جایگاهی هستیم که همه دارن نگاه میکنن و خطرناکه و نمیدونیم چه باید کرد و همه حظور دارن ولی نه ظاهرا لذا گیر میکنیم نمیدونیم چه کنیم و زیادی خساس میشیم درحالیکه وسواسی شدیم لذا وسواسی شدن چیز طبیعی است در حظور جن ها و دستگاه ها کنار بزرگان و اساتید نه که بیماری باشه یعنی وقتی اینا جمع باشن حتما اثر میزاره نه که حالا بگی بله ما قوی هستیم نماز میخونیم پس خدا باهامه نه حتما جوگیر میشیم اگه اینا جمع باشن و بیخودی خساس!! ولی چون گفتیم قبلا چیز بود و مثلا حفظ میکردم جمله ای و خودش که اومد برزبانم مثلا میفهمیدم که مهمه و اینا مثلا عکس پلیس رو میفهمیدم که در بازی نشان اینه که پلیسا دارن دنبالت میکنن در بازی جی تی آ حالا اگر این عکس اتفاقی میافتاد در ذهنم مثلا میگفتم وضع حطریه اینطوری بودم در ایام مدرسه ولی الان فتنه هاکم شده تمرکز برام الهی شده استاد دارم که هوامو دارن باهام حنی حرف میزنن و خطرهام کم شده و پرونده های جنایی آتش گرفته و نکته ی دیگرم همین پرونده هاست دیگه متاسفانه که چیزی دکتر مینویسه کاملا غلطه ولی چون نوشته شده از قبل و زور داشته دیگه پرستار آمپول میزنه فلج میکنه شرش هم میافته گردنش ولی تقصیر پرستار نیست بله پرونده پشت سرمون نوشته شده در کامپیوتر اداره ی جاسوسی خوب شما روزنامه هم که میخونی اعتمادداری دیگه وگرنه هیچکه خبر کذب نمیخونه بله راحت دروغ میگن آبرو میریزن همه هم خوش خیال لذا تحلیلات غیبتی و توطئه ای و تهمتی داره بیرون میاد هرچی شنیدی مخصوص اگه به آبرو ربط داره نباید زد و شخصیت رو نباید خورد کرد در صورتیکه اصلا ساده لوحی مثل من حتی و همه ی اخبار رو هم دنبال کنی باز اشتباهه مثلا من فیروز کریمی که محروم شد رو رفتم تو بی بی سی دلیلش رو چک کردم و خوندم چون تو ایران دلیلش نا معلوم بود بعد چند دقیقه شانسکی فیلم توهینش رو شنیدم اصلا فضا به کلی عوض شد یه طور دیگه شده بود اونطور که تصور میکردم نبود درصورتیکه اخبار دقیق حرفاشو میزد و تو فیلم معلوم نبود دقیق ولی جو نوشته گرچه درست بود و توطئه هم شاید توش نبود ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟؟؟ مثلا فهمیدم که تکبر گرفته بودتش اگه یه زن بود خوب بود تکبر داشته باشه ولی مرد باید تواضع کنه!!! حالا از فجر سپاسی گل خورده بود خعلی هم خودش رو کنترل کرده بود نه مثل سگ هار باشه ولی تو نوشته ها حق نمیشه داد بهشون!!لذا خعلی اخبار توضیحی نیست گذشته از بد نوشتن خبر و ناآگاهی به طرز نوشته اصلا میبینی قضیه یه چیز دیگست حالا ختی اگر اخبار گو خبر رو بخونه بازم صدای خودش مهمه فیلم خودش بعد این همه بازم ما نمیتونیم قضاوت کنیم!چه برسه تلوزیون رادیو شوتصد تاا خبر بگه اصلا دازن سیاستشون رو تو مخ بچه ها میکنن نه خبر و واقعیت رو وگرنه یه خبر مهم وقت گذاشتن و نشان دادن واقعیتش خعلی خوبه ولی شایدم ما داریم بزرگش میکنیم و جنایی و قضایی خبر ساده ای رو منتهی در سیاست میگم پیچیده است و دروغ و قضاوت غلط زیاده در دین بدتر در سخنرانی ها که رسما خراب میکنن طرف رو اگه اخبارش درآد اگه تحلیلی باشه و قسمت اصلیش ممکنه اصلا حذف بشه!!!