بسم الله الرحمن الرحیم
من یادمه ایام مدرسه و نوجوانی کسی تو گوشم چیزی نمیگفت که انجام بدم یعنی میگفتن ولی خودم نمیفهمیدم و فکر میکردم خودمم یعنی نامحسوس خوب این نامحسوسی ممکنه وسوسه ی شیطانی باشه ولی جنبه ی استادی و هدایت نداشتم و تنها بودم و کسی استادی نمیومد رو مخ یعنی سیاستشون بود که چون بچه بودم و از فیلتر رد میشدم همش و اینا کاری به کارم نداشتن و حکومتی هم نداشتیم و مهم نبودیم و چیز جالبی نداشتیم گرچه فضا رو حس میکردم سنگینه ولی فقط حسم این بود که دارن منو نگاه میکنن یه عده ی زیادی و جوگیر شده بودم و نورانی هم ولی کسی باهام صحبت نمیکرد لذا اگه مثلا یه عکس پلیس در بازی میدیدم اینطوری هدایت میشدم که هر وقت این عکس اومد هشداره چون عکس پلیس که در بازی فلان بیاد یعنی پلیس دنبالته الان دیگه اون جنبه ی هدایت خعلی کمرنگه که اینطوری هدایت بشم و یا در ذهنم یه جمله ای حفظ بشه اصلا یادم هم نمیمونه و قرص روان کارش تخلیه ی ذهن هم هست و برمیگرده به وسواسی شدن الان گوش دلم طوریه که ممکنه ردیابی کنم اگه شمارو دیده باشم ممکنه بشناسم که فلانی داره کمکم میکنه الان که مینویسم و اگه هم نشناسمتون اگه از نزدیک روبرو بشیم یه محبتی داریم با هم لذا سنم جوانه نه نوجوان و هم فتنه ها کم شده اینجا تو خونه و نظامی نیست و اسرار رو راحت براتون داریم میگیم و خطری نیست و کسی هم حساب از ما نمیبره یعنی مسولیت ندارم و پولی از نهادی نمیگیرم برای اینکارا لذا وظیفه ی شغلی هم ندارم ولی یه نکته داد میزنه اون اینه که در فضاهای شیطانی وسوسه خعلی بده یعنی اینا درسته جمعند ببینن و قضاوت میکنن ولی شما اگه بشینی بگی که حالا چه حرفی بزنم که خوب باشه همه خوششون بیاد و دقت کنی که انگار مسابقه هست و 4 میلیون دارن میبیننت و برنده داره و همه رو انداختن به جون هم و همش رخ و رخبینی انگار فیلم داره ضبط میشه تو خونه و اگه حرفی بزنی چیز میشه لذا در تمرکز اینا آدم وسواسی میشه اگه جلوی عارفی باشه همش نگرانه چی بگه و عارف ها هم مراقب دارن که چه اذیت نشن چه امتیت بابا بزرگم مثلا از راه دور چه دکتر روان که مارو خطرناک میدونه لذا ما چراغمون روشنه که حواست باشه چی میگی و حرفای دل خوش کن بزنیم و خودمون رو گنده کنیم در خالیکه کسی نیست لذا در اطراف بزرگان دین شیاطین نشسته ان فتنه کنن و ما راحت نیستیم مخصوصا اگه بخواد حرف بزنه چون عارفان چیز الهی میگن و استادان و یه مرتبه ممکنه منقلبمون کنن لذا شیاطین فورا وسوسه میکنن و در این فضا همش فتنه هست و ما چراغمون روشن و حوگیر میشیم و حرف بزرگ رو میخوایم با دقت گوش بدیم در خالیکه داریم وسوسه میشیم انگار امتحان میخوان بگیرین دستگاه ها و انگار روی سن و جایگاهی هستیم که همه دارن نگاه میکنن و خطرناکه و نمیدونیم چه باید کرد و همه حظور دارن ولی نه ظاهرا لذا گیر میکنیم نمیدونیم چه کنیم و زیادی خساس میشیم درحالیکه وسواسی شدیم لذا وسواسی شدن چیز طبیعی است در حظور جن ها و دستگاه ها کنار بزرگان و اساتید نه که بیماری باشه یعنی وقتی اینا جمع باشن حتما اثر میزاره نه که حالا بگی بله ما قوی هستیم نماز میخونیم پس خدا باهامه نه حتما جوگیر میشیم اگه اینا جمع باشن و بیخودی خساس!! ولی چون گفتیم قبلا چیز بود و مثلا حفظ میکردم جمله ای و خودش که اومد برزبانم مثلا میفهمیدم که مهمه و اینا مثلا عکس پلیس رو میفهمیدم که در بازی نشان اینه که پلیسا دارن دنبالت میکنن در بازی جی تی آ حالا اگر این عکس اتفاقی میافتاد در ذهنم مثلا میگفتم وضع حطریه اینطوری بودم در ایام مدرسه ولی الان فتنه هاکم شده تمرکز برام الهی شده استاد دارم که هوامو دارن باهام حنی حرف میزنن و خطرهام کم شده و پرونده های جنایی آتش گرفته و نکته ی دیگرم همین پرونده هاست دیگه متاسفانه که چیزی دکتر مینویسه کاملا غلطه ولی چون نوشته شده از قبل و زور داشته دیگه پرستار آمپول میزنه فلج میکنه شرش هم میافته گردنش ولی تقصیر پرستار نیست بله پرونده پشت سرمون نوشته شده در کامپیوتر اداره ی جاسوسی خوب شما روزنامه هم که میخونی اعتمادداری دیگه وگرنه هیچکه خبر کذب نمیخونه بله راحت دروغ میگن آبرو میریزن همه هم خوش خیال لذا تحلیلات غیبتی و توطئه ای و تهمتی داره بیرون میاد هرچی شنیدی مخصوص اگه به آبرو ربط داره نباید زد و شخصیت رو نباید خورد کرد در صورتیکه اصلا ساده لوحی مثل من حتی و همه ی اخبار رو هم دنبال کنی باز اشتباهه مثلا من فیروز کریمی که محروم شد رو رفتم تو بی بی سی دلیلش رو چک کردم و خوندم چون تو ایران دلیلش نا معلوم بود بعد چند دقیقه شانسکی فیلم توهینش رو شنیدم اصلا فضا به کلی عوض شد یه طور دیگه شده بود اونطور که تصور میکردم نبود درصورتیکه اخبار دقیق حرفاشو میزد و تو فیلم معلوم نبود دقیق ولی جو نوشته گرچه درست بود و توطئه هم شاید توش نبود ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟؟؟ مثلا فهمیدم که تکبر گرفته بودتش اگه یه زن بود خوب بود تکبر داشته باشه ولی مرد باید تواضع کنه!!! حالا از فجر سپاسی گل خورده بود خعلی هم خودش رو کنترل کرده بود نه مثل سگ هار باشه ولی تو نوشته ها حق نمیشه داد بهشون!!لذا خعلی اخبار توضیحی نیست گذشته از بد نوشتن خبر و ناآگاهی به طرز نوشته اصلا میبینی قضیه یه چیز دیگست حالا ختی اگر اخبار گو خبر رو بخونه بازم صدای خودش مهمه فیلم خودش بعد این همه بازم ما نمیتونیم قضاوت کنیم!چه برسه تلوزیون رادیو شوتصد تاا خبر بگه اصلا دازن سیاستشون رو تو مخ بچه ها میکنن نه خبر و واقعیت رو وگرنه یه خبر مهم وقت گذاشتن و نشان دادن واقعیتش خعلی خوبه ولی شایدم ما داریم بزرگش میکنیم و جنایی و قضایی خبر ساده ای رو منتهی در سیاست میگم پیچیده است و دروغ و قضاوت غلط زیاده در دین بدتر در سخنرانی ها که رسما خراب میکنن طرف رو اگه اخبارش درآد اگه تحلیلی باشه و قسمت اصلیش ممکنه اصلا حذف بشه!!!
- ۹۵/۰۲/۰۱