اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۶۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

فیلم دوبله شده ی وحشی

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


این فیلم نامش (وحشی) هست که دوبله شده و من امروز عصر خریدمش البته یه فیلم دیگری رو میخواستم ببینم این فیلم هم توی دی وی دیم بود و اسم خارجیش هم die wilden kerle اینه و یکی از خصوصیات آدم سالم و جوان متعادل اینه که فیلم تماشا میکنه و حوصله ش رو داره و فکرش آلوده و خراب نیست و پند میگیره به هر حال حالا من نصف فیلم رو  تقریبا تماشا کردم و چون به حالم عوض شد و به نکته ای در نماز رسیدم بعد از تماشای نصو فیلم و هنگام نماز مغرب عشا دیدم که نکات دیگرش رو هم بگویم چون کوتاه میشه مطلب البته نکته ی فرهنگی زیاد داره که خوب فیلم حالت کودکانه داره و کودکان ما هم عقلشون خوب میرسه امروزه و از بس میفهمند مریض شده اند ولی به هر حال اگه شما هم علاقه به کودکان دارید و روحیه ی بچگانه و همچنین روحه تون مثل پدر و مادران هستند که بچه تربیت میکنند و یا مربی کودکان هستید ممکنه این فیلم رو بپسندید بلخره دوبله شده و مثل فیلم ها و سریالای ایرانی نیست که هر از هر دیالوگی هدفدار باشه بلخره ترجمه است و فرصت شد من فکر کنم اما قبل از اینکه نکته ی حالی به حولی رو بگم از این فیلم نکاتی رو نوشتم و الانم میخوام ادامه ش رو ببینم و جنبه ی الهامی هم داره و شما هم نکات دیگر رو میفهمی و گفتم نکات  فرهنگی و عام زیاد کار ندارم که آقا بله اسم فیلم وحشی است ولی فضا کودکانه و روحیه ی بچگانه است و حالا بچه ها دارن کار میکنن و فضا آرامه و خشونت نداره و دل آدم آروم میشه و بچه ها خوشکلند در فیلم اینا اگه بگذریم این نکته ی اول اینکه فهمیدم از این فیلم که کار گروهی باید بکنم و اگه بشه میخوام در فضای مجاز دوست پیدا کنم و وبلاگ داشته باشیم دوتایی باهم البته میگم نکته ش شخصی است اینارو میگم که شما هم بفهمی که بالاخره دست به دست هم میدن و نکته ی شخصی در زندگی هست که یه مرتبه یه فیلم از اونور دنیا نکته میرسونه و عوض میشیم چه بسا بهتر از فیلم ایرانی برسونه و فضا طوری ابتدایی و ساده باشه که نکات رو از فیلم خارجی بهتر بگیریم چون دنیای ما در ایران و فضاهایی که میچینن تمرکز یه مدتی هست که رفته روی متعهلین و پیران و فضای فرهنگی روی امید به بعد از ازدواج و پیری کشیده و فرصت به جوان تمیدن و فیلم کودکانه هم زیاد نمیسازند مثل اوایل لذا برای ما که جوانیم یه مرتبه نکات از خارج میگیریم خلاصه نکته ی اول این بود که آقا یه وبلاگ گروهی بسازم و تیم تشکیل بدیم که اینطوری قوی تریم و نمیزارن حزب بسازیم تو ایران و امنیتیش میکنن ولی با بچه ها دوست بشیم خوبه و رفیق هرچه بیشتر داشته باشیم بهتره خوب نکته ی دوم خصوصی که فهمیدم اینکه گاهی باید فکرمون رو متمرکز بر دشمنمون کنیم که حالا بیشتر فکرش رو نکردم که چرا ولی دیالوگ فیلمه بود دیگه!!! نکته ی سوم اینکه بازی های ساده ی البته نه معروف باشه ولی بازی ساده ی اندروید بازی کنم چون در فیلمه بچه ها زمینشون رو گرفته بودن و مربی شون اومد بردشونن یه زمین نا هموار پر از سنگ که توجه بکنیم که همیشه راحت طلب و خواستمون همیشه بالا نباشه و گاهی به فقرا سر بزنیم و حتی روایته که در محله های فقرا یه خونه داشته باشید و گاهی سر بزنید اگه اشتباه نکنم چون یادم نیست خلاصه گذشته از اینا راحت طلب نباید بود و بهترین چیزا همیشه آماده در امکانات و این بازی های اندروید من میرفتم بازی های معتاد کننده رو دانلود میکردم حالا بعدا بازی های ساده تر رو خو بگیرم خوبه چون در زندگی همیشه راحت طلب و خواست بالا نداشته باشم و غیر شرعی حتی و دست نیافتنی چون هرچه بریم بالا جا هست و اما نکته ی آخر که اذان گفتن و توی نماز حالم عوض شد بعد از دیدن این فیلم این بود که آقا مردم گرفتارند و معصوم که نیستند شما و من نباید اگه دعا میکنیم برای دیگران و اگر زرنگیم حتی نباید طمع داشته باشیم بله چقدر خوبه دیگران رو دعا کنیم ولی باید همدرد باشیم و دلمون بسوزه نه اینکه برای طمع برای دیگران آمرزش بخوایم بلکه باید دلسوز باشیم و ما هممون گنهکاریم ولی باید یه خورده بیشتر به دیگران بها بدیم و دیگران هم معصوم نیستند یعنی هر چه قدر نمیخوای جوان ها رو یاد کن و آمرزش بخوایم بازم کمه و باید یه خورده بیشتر فکر کنیم و حالشون رو درک کنیم نه اینکه آقا بله چون میگن دیگران رو دعا کنیم فرشته ها هم مارو دعا میکنن و چون دعای فرشته ها قبول میشه همینطور بی هدف براشون دعا کنیم بلکه باید یه سراغی بگیرم و اقلم یه کم غم بخوریم و گریه کنیم حتی براشون!!! و خودمون رو جای اونا بزاریم دقایقی و رسیدگی کنیم لااقل دلسوزی و دعای خیر اینگونه است که دعا برآورده میشه و هدف رسیده میشه وگرنه بله همه میدونیم که بهترین دعا صلواته و من و شما اگر دیگران رو در ذهنمون باشه و صلوات بفرسیم راه خوبیه ولی همینگونه که گفتم تمرکز کنیم براشون و از ته دل بخوایم اینطوری برای خودمونم خوبه و اینم بلخره فیلم بود و یاد دیگران افتادم با دیدنش و توی نماز دعای کمی هم کردم و از خلوت که خارح شدم با فیلم اینطوری شد یعنی ما که نباید و نمیشه که فضولی کنیم در زندگی دیگران و هم بده همش خودمون رو ببنیم و فیلم خوبه که ببینیم و چهره ها ممکنه یاد یه آدم خوبی مارو باندازه بلخره فیلمه و آدمای خوب بازیگر میشن معمولا و خوشکل و اینطوری شد که من دلم به دلم خورد اشتباه دعا میکنم و دیگران هم گرفتارن و حالا که بله جاسوس نیستم و زندگی دیگران هم نمیدونم چطوره ولی  دیگران هم معصوم نییستند و همینکه چند دقیقه به فکرشون باشیم و در ذهنمون باشند مفیده و یاد مردگان هم که همه گرفتارن  و نیاز دارن به دعا و باید به یادشون بـــووووود

فرهنگ ورزش اصولی

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۲۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

من اول بگم خودم تنبل تنبلام ولی خوب فرهنگ ورزش کردن مناسب نه دولتیه نه مردمی نمیگم دولت ضد مردمه ها میگم مثلا میگن نظامی ها باید برای اعتماد به نفس و شرایط دیگر فوتبال آمریکایی بازی کنند اسمش شاید راگبی هست خوب جدا از سربازان که یه شبه ممکنه اذیت بشن خودشون هم ورزشکار نیستن و یا میخان میانبر بزنن یا هم بلخره شرایط طوریه که میگن چرا ما عرق بریزیم و زحمت بکشیم و روی فرم باشیم در صورتیکه توی آمریکا پلیسا راگبی بازی میکنن هر روز و ورزشکاری نه به صورت افراط که خودشو بکشه بلخره فرهنگه اونجا و اصولی ورزش میکنن که داغونم نشن ولی نظامی های ما جسارت و شجاعتشون بیشتره چون ایمان و یقین دارن ولی تو فوتبال هم همینه میبینی که یارو اصلا نمیدوه و تلاش نمیکنه و میانبر میزنه و هرکس هم بدود رو مسخره میکنن اینارو توی مردان عرض میکنم و فعلا کار به ورزش زنان ندارم خلاصه هرکس هم سعی کنه به نتیجه میرسه هرکه بیشتر تلاش کنه و بدنش آماده تر باشه بیشتر بدوه و آیه میگه لیس للانسان الا ما سعی ما فرهنگ ورزش نداریم که آقا شما جدای از هیکل سازی و پرورش اندامت زشته جوان ورزشکار نباشد و نیاز هم هست که به ورزش مردم و پیر و جوان برسند و رسیدن به امکانات ورزشی مورد رضایت از دولت و باعث سلامتی مردم میشه و شادابی که داره در این گرونیا کم توجه میشه و مردم میفهمند که برنامه ی توی پارکا کم شده و تلوزیون حتی برنامه ورزش همگانیش و حتی قیمت های استخر و باشگاه و اینا باید کاهش یابه و مردم بیشتر شرکت کنند و برنامه بسازن مخصوصا جوان ها که به فساد میکشن و یه حرکت هایی شد سال ها پیش و تاکید شد ولی دوباره خوابید همینکه جوان هارو جمع کنن در پارک که فوتبالی بزنن کم هزینه خعلی خوبه و باید از دید فرهنگ درست به قضیه نگاه کرد نه دید مادی به ورزش حالا اونایی که ورزشکار حرفی اند خوب شغلشونه و مادی باید تامین بشن ولی نباید عار باشه ورزش ها و به بهانه ها و دردسرهاش جلوی تجمع جوانان در پارک ها گرفته بشه و حتی ورزشکار حرفه ای هم که داره تلاش زیاد میکنه میزنن تو سرش نگاه کنید چقدر کره ای ها برنامه داشتن و میدویدند و تلاش میکردن و موقعیت جور میکردن که ما مبهوت شده بودیم حالا تیم های باشگاهی اروپا که خعلی ورزشکاراند ولی اینجا هرکه زیاد جنب و جوش داره یا مادی گرا میدونن که داره خودشو نشون میده و خوردش میکنن یا خودش میگه چرا من اقدر زحمت بکشم و عرق بریزم 

حسین منی و انا من حسین

جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چند دقیقه پیش یه عکسی رو تو لنزور دیدم که بر در ورودی حرم امام حسین نوشته این روایت رو از رسول الله صل الله علیه و آله و سلم که:(حسین منی و انا من حسین) بعد دیدم که اگر فرموده بود انا من الحسین یعنی اگر ال داشت معنیش این میشد که از حسین به وجود اومده ام و یعنی پسرشم و این معنا نیست بلکه یکی از معناهاش اینه که اگر میخواین باز پیامبر رو از هر لحاظ ببینید این حسین است که نمود من است یعنی حرف و نمی دونم عمل و پادشاهی و ولایت و همه چیز پیامبر و ادامه دهنده و وصی پیامبر امام حسین ع هست دیگه واضح تر از این که وجود نداره برای اهل سنت روایتش که وصی پیامبر ص خود امام حسین و امامان دیگر هم هستند؟؟!! بعد میان اهل سنت میگویند که پیامبر ص واضح جانشین خودش رو تعیین نکرده و کلمه ی مولا معنای دیگری داره اتفاقا اولا پیامبر میدانست که مردم به سراغ امام علی ع خواهند آمد و برای همینه که میگه انا من حسین که آقا به سراغ امام حسین هم بروید و جانشین من از پسران امام حسین هستند و میدانست امام علی با این همه دشمن چه زجرهایی میکشه و خواهد کشید دوما  کلمه ی وصی رو چرا نیاورد چون مردم نادان میگفتن بعد از یعقوب پسرانش هم وصی اش بودند یا پیامبران دیگر  هم انتخاب کردن وصی و جانشینی برای خودشون ولی صلاحیت نداشتند جانشینان پیامبران قبل ولی وقتی پیامبر ص می فرماید انا من حسین یعنی از همه وجود حسین حکومت من رو و خواسته ی من رو اجابت خواهد کرد و دیگه بالاتر از وصی و خلیفه و جانشین بودن هست لذا نخواستن مردم حکومت اسلامی پیامبر رو و امام حسین ع رو شهید کردن کما اینکه همین الانم نمیخوان و این داعش ملعون هم روی پرچمشون محمد هست حالا دیگه آمریکایی ها هم بهشون میگن تروریست دیگه واضح تر از این نمیشد که شیعه بر حقه.

تاثیر وسوسه بر اعتقاد

جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه ایراد دیگری که دارم و میگم که توجه بشه بهش و کمی فکر کنیم اینه که امیدوارم در این مطلب بتونم برسونمش اینکه چه چیزی برای ما اهمیت داره این مساله ی اهم فی الاهم و اون چیزی که فکر مارو و توجه مارو جلب میکنه این شیطان روش کار میکنه و میدونه که چه چیز ب ای مهمه و‌بهتر بگم چه چیز دغدغه ی ماست و بهترتر بگم چه چیزایی ارزش هست برای ما و بعد میشینه روی فکر ما کار میکنه و یا وسوسه میکنه و چه برسه ما خرافاتی هم بشیم در این راه و نمخوام حتما فلسفی و یا دینی بیندیشیم بلکه کارهای روزانه رو داشته باش که چقدر روی بعضی کلمات بعضی رفتارا حساسیم و بیخود حساسیم و چقدر داره فکر مارو شیاطین عوض میکنه و‌مارو یه آدم دیگری میکنه مخصوصا با وسوسه اش بله در دین که جای خود دارد که اگر نمازمون سبک بشماریم که واویلا داره ولی همش در دین نیست و وقتی شیطان زشتی رو زیبا جلوه میده و زیبایی رو زشت همینه که داره روی ارزش ها کار میکنه و گفتم همش دینی نیست که شما بفهمی و خعلی هاش اتفاقا ناخودآگاه هست مثلا برای تلوزیون داره روی ارزش های مردم کار‌میکنه و به یه مطلب و نتیجه ای که یارو اصلا توجه نداره نتیجه رو به صورت پنهان کار‌ میکنن و‌ عوض میکنن و خط میدن چه بسا کاذب باشه و‌موقتی و بیدار نیستیم اصلا کسی که وسواس داره مشکلش چیه اینه که بزرگش کرده قضیه رو ما یه چیزای بیخودی رو‌بزرگ میکنیم و‌برامون اهمیت داره که اصلا مهم نیست توجه کنیم پس و خودمونم نمیدونیم در همین زندگی معنوی و غیر معنوی ما چون جامعه ی دینی داریم و ارزش داریم بلکه در دین هم رویمون کار میکنن شیطان ولی توجن بشه که شیطان طوری دغدغه ت رو عپض و‌زیاد میکنه و‌ مسایل هیچ و‌پوچ و‌خودپرستی و خرافه رو طوری جا می اندازه که نمیفهمی خودتم مثلا به یه نوع بوق ماشین حساست میکنه که اگه شنیدی فلانه خوب این اصلا معنا نداره معنای هدایت نداره و‌یه نوت بیماری و وسواس روانیه یا مثلا میترسونتت از یه مسئله و‌شرایطی و حالا اینا مهم نیست مهم اینه که روی چیزایی که برات مهمه و بزرگ میدونی کار میکنه و این زبان همه چیزارو قبلا آشکار کرده و‌میشینه یه چیزایی رو برات کم اهمیت میکنه و از یادت میبره که ارزش بودند و‌خوبی بودند و به جاش یک‌چیزایی که تصلا مهم نیست رو برات بزرگ میکنه و حساست میکنه مخصوصا در تلوزیون مشهوده ولی همش تلوزیون نیست و زندگی خصوصی و‌خلوت و این شیاطین اگر کنارت باشند مدام وسوسه مون میکنن که توجه بشه من یه چند روزی محل خوابم و‌خورد و خوراک و زندگیم رو‌ عوض کردم و اومدم پیش پدربزرگم و شرایط عوض شده و‌میفهمم و یه خورده وسواسی شدم در خرافات و‌وسوسه ها.....


برمحفل نیاز

سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بدبختی شغلی

دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

من خودم کار خاصی نمیکنم و شغلی ندارم فعلا و از کسی حقوق نمیگرم فقط پول توجیبی به خاطر قرصام روزی بیست تومن میگیرم و کارم همین وبلاگکاریه که مشغولم ولی دوست دارم اگر برم سرکار شغلی باشه که کمبودم حس بشه و نیاز مردم باشه و خدمت کنم مثلا کارای هنری رو دوست دارم ولی بلد نیستم نه نقاشیم خوبه نه ساز میزنم نه خطم خوشه ولی خوب اگر شغلی باشه که مورد نیاز جامعه باشه بله پول خوبی هم باید درآمدم باشه که همراشه طبیعتا نمیشه که روپوش سفید برکنم دکترشم واز پول شمردن و دلالی و اینا بدم میاد و یه شغلی باشه مثلا که تخصص داشته باشم و اگه نباشم جایگزین و کارا لنگ بشه اینکارارو دوست دارما وگرنه نمیتونم ادامه بدم و تو خونه بمونم بهتره به هنر هم مردم ما پول نمیدن که برم نقاش بشم و خوب هنر هم استعداد و پس زمینه میخواد یعنی پارتی و زور و سختره ولی اگر کار بگیره خوبه وضع و هدفم صرفا با هر کلک و دزدی ای یه پولی جمع کنیم نیست هنوزم نمیدونم منظورم چه شغلیه که دوست دارم برم قبلانا که حساب و کتابم خوب بود دوست داشتم حتی تو مغازه کار کنم ولی الان سختمه الان یه ترسی هم دارم که نتونم کارمو درست انجام بدم که واهیه و همش به فکرش که میرم که نتونم چی بعدش منصرف میشم اصلا آینده م معلوم نیست و کارام تکراری تو خونه شده اگر حتی شغله هنری نباشه ولی بشه به پاش زحمت کشید و نشانه ی کارم رو بتونم و بتونن ببینن که کار بزرگی کرده ام خوشم میاد قبلانا اصلا به هنرش فکر نمیکردم ولی خوب میدونم پستای کلیدی رو به هرکس نمیدن و نمیشه بیای بالا نمیگم پست کلیدی منظورم شغل حساسه، از کارای تکراری بدم میاد که به هیچ جا نرسم و پیشرفت نداشته باشم و بهتر نشه مهارتم و به روحیه ام نمیخوره این روزا اومدم پیش بابابزرگم ولی باز زندگیم کارای تکراریه و دلم میگیره و مسول و مسولیت همینه دیگه که شما وظیفه ی خاصی داری ولی یک دلال وظیفه خاصی نداره و اگه نباشه یکی دیگه خیارارو میفروشه گرچه اینکارارو قبلانم گفتم از نظر وجدانی خعلی بهتر است از یک دزدی که در هر لباسی باشه مثلا هندونه بکاره و به یه امیدی بفروشه این خعلی ارزش داره ولی من از تکبرم اگر یک نیسان داشته باشم حاظر نیستم اگر حتی بشود از روی زمین سنگ جمع کنم و عرق بریزم و در ترازو زحمت به خودم بدهم و وزنش رو بکشم و سنگ هارو بفروشم و پول بدست بیارم و هم روحیه ام به اینکار نمیخوره هم تن پروری و تنبلیم لذا نمیگم شغلشون بده ها ولی مسولیت پذیری مهمتره و شاید سواد هم لازم باشه

خودبرتربینی

دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۱۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا ما که خوبه که این ایرادو که میگم داریم ولی دیده شده آدم رئیس هم بشه حتی رئیس جمهور مملکتم باشه این ایراد رو داره حالا نمیدونم اسمش چیه آیا اسمش عجبه یا چیز دیگر ولی من دیدم ریاکارم بعد توجه که کردیم دیدیم که آقا از کارهای خودم خوشم میاد!! مثلا دارم نماز میخونم بعد به خودم میگم عجب نماز خوبی خوندما یا مثلا یه کلیپ ساختم بعد میگم این دیگه آخرشه و عجب کلیپ خوبی درومد این باعث میشه پیشرفت نکنیم و هم ریاکار بشویم و ایراد همین بود دیگه که از کار خودمون خوشمون اومده ولی یه موقع داریم میسنجیم و حساب و کتاب میکنیم این خوبه ولی اگر خوشمون اومد از اعمال خودمون این زمینه ی بدبختی درست میشه و تازه ریا نیست بعدش میگیم چرا دیگران نمیپرستن و مجازا و اشتباها انتظار داریم از دیگران حالا مثلا داش محسن چاوشی یه آهنگی ساخته ربطی هم به من نداره بعد در خیالم به خودم مربوطش میکنم البته آدم رنجور باشه چون ایشون غمگین و زخمی و خسته میخونه مربوط میشه دل با دل یا دل به دل راه داره ولی دیگه نه اینکه فکر کنم بله از اونور جهان برای ما اختصاصی خوندن و مام کسی هستیم حالا این چیزارو بزرگان میبینن از ما بعد نظرشون به ما عوض میشه و دیگه توی زندگیمون نمیان و مام که همدل با اینا بودیم که وبلاگ میزنیم بعد دچار کمبود محبت میشیم و پست قبل رو ‌که نوشتم رخ میده که نمیتونیم نظر بزرگان رو جلب کنیم و اگرم جلب بشه و نورانیت کسب کنیم بعد از چند دقیقه یا عکس میگیرم از خودم یا کلیپ میسازم جیزی بعد نور رو از دست میدم لذا همراهی نمیکنن بزرگان اینچیزارو که ببینن و ملائکه حتی پس ببین همینم ریشه ش برمیگرده که از رحمت خدا دور بشیم همینکه خوشم اومد از عکسام و کلیپامو نمازمو و اینا و متعصفانه کسی که خوشبین باشه و خوشایند باشه از کار خودش به این زودی متوجه نمیشه و سرش به سنگ نمیخوره و خرافه پرستی هم میکنه و بزرگنمایی هم میکنه لذااگر کلیپی هم بوده که شما پسندیدی مثلا شعری خوندم این دعای بزرگان بوده و‌نور اونا وگرنه الان بخوام بخونم همونو بد درمیاد ممکنه و اونطور نمیشه حتی همین مطالبی که دارم مینویسم رو هم همینطور محض همینه که چاپلوسی بده در اسلام و حالا من خودم کارم به جایی رسیده که انتظار تشویق دارم و کارم به اونجا رسیده که کلیپ های دیگر آپارات رو نگاه نمیکنم و خودم رو برتر میبینم اینا هم هست هزارتا مشکل و بدبختی به وجود میاد و خودم رو بزرگ میبینم بعدش و حق رو نمیبینم و فیلم های تلوزیون رو نگاه نمیکنم بعدش و مطالب وبلاگ های دیگران رو هم نمیخونم و عقب می افتم و ریا کار هم میشم سپس و برای اینکه مردم خوششون بیاد کار میکنم و نمازمو طوری میخونم که دیگران بپسندند نه طوری که مایه رضایت خدا باشه و انقدر باد میکنم خودم رو و گنده میشم تا اینکه میترکم و نابود!!!

یادخدا

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه شیوه ی جدید رندی امتحان کردم ولی قبلش اگه خوب بتونم برسونم منظورمو اینکه آقا ما که نمیتونیم از حیطه ی کنترلی اینا خارج بشیم یعنی خواست خواستن ما نیست یعنی حرف حرفه ما نیست و اوضاع حتی خودمون دست خودمون نیست و ما نمیتونیم ادمین بشیم و قدرت داشته باشیم و چه بسا به دیگران هم قدرت بدیم بله شیاطین خبره ان و مارو خوب میشناسند و هزاران ساله که دارن بشر رو گول میزنن و همه ی بود و نبودش و خواست و روانشو میدونن و مینوتنن به انحراف بکشونند مارو و اینطور نیست که مثل ما فضای جدید رو تجربه کنن بلکه اگر حتی فضای ملکوتی حاصل بشه اونا میفهمند و نمیشه گولشون زد و اما بزرگان هم باید برای ما دعا کنند و از حیطه ی عرفا هم نمیشه بیرون رفت فقط یه راه میمونه برای خرابکاری یعنی دو راه که میشه از حیطه خارج شد یک گناه کنیم خدایی نکرده و دومین راه اشک بریزیم و توبه کنیم یعنی دوراه متضاد هم اون موقه نورانی میشیم با توبه و اشک و حاکم میشیم پس ما الان درحالت عادی نوکریم یا نوکر بزرگان یا شیاطین و اختیار اختیاره ما نیست اگر گناه نکنیم و توبه کنیم میتونیم در دست بگیریم و مسلط شیم و برای دیگران هم دعای اثر بخش کنیم و اصلا استاد راه بشیم والا این همه بزرگان شعر گفتن دیگه شعر جدیدی که مطلب جدید باشه لازم نیست ما وقت بزاریم حتی اگر خبره باشیم!!!واما روس رندی منظروم بیرون رفتن از فضای قدرت های ظالم و شیاطین و مردم عادی و جادوگرانه که اینا هم دستگاه دارن و زور و به خیالشون کاره ایند بله اگر ما حیوان باشیم مسلط میشن برافکار و اعمال لذا الان ما که نماز میخونیم و وبلاگ داریم اگر سلطه ی مستقیم بر انحراف ما ندارند لااقل فکر نویسنده رو کنترل که میکنند لااقل لذا دیگه طولش ندیم روش رندی جدید که امتحان کردم برای کنترل فکر اینه که بشین چرت و پرت بگو البته گفتم که آقا شما چرت و پرت بگی اینا زنگ هشدار نمیزنن که عه ببین اینطوری شد و فلان شد چون مارو میشناسند ولی خودت آروم میشی خلاصه بشین تو دلت بدون اینکه برزبان بیاری پشت سرهم و سریع و تند از خودت شعر بساز و بخون و اصلا به معنیش و کلامی که بخوای یه لحظه هم که شده فکر کنیم توجه نکن بعد ببین چی میگی و چه حرفایی میاد به ذهنت ان شاالله که حرفای زشت که نمیزنیم که و خیالمون پاکه خلاصه شما به هر موضوعی که فکر کنی این قدرتا مشابه و تقریبش رو پیدا میکنن مثلا من که دارم تایپ میکنم معادله ی نزدیک و اون حول و حواشی تقریبی و میزان نور نوشته هام رو میدونن و شاید ریاضت کشیدن و یا علم رمله دیگه و یا ذکر میگن و قوی اند و نیت مارو میدونن و کارشناسی میکنن خلاصه آقا برای اینکه حساس بشن و رملشونو هم درگیر کنی تا بهت توجه کنن و نور گیرت بیاد یه خاطره یا یه تصویر هم در ذهنت باشه مثلا آسمان پر ستاره ی شب و مراعات النظیر بساز یعنی مثلا وقتی میخای شعر چرت بسازی این آسمان تاریک درذهنت باشه و آسمان نور داره نمیدونم ستاره داره ابر داره و کوچکی و بزرگی ستاره خلاصه چرت و پرتاتو جور کن به این خاطره ای که درذهنته تا کسی نتونه فکرتو بخونه و درگیر شن بله باید دوروبرت شیطان باشه و مثل من وبلاگ داشته باشی ودرگیر باشی و جنگجو تا بخوای اینکارارو که قبلا هم گفتم بکنی ولی بعضی موقه ها هم فتنه است مثلا توی مسجد اینکاراو نباید کرد و باید یاد خدا بود ولی توی خونه ما مدعی هستیم و باید خلوت داشته باشیم و حق با ماست نکته ی آخرم اینکه اگر عارف باشی و یا علم غیب داشته باشی و قوی باشی این چیزا و شعرایی که شاید قافیه و وزن دارن و چرت و پرت بدون فکر میسازی برای خودت اینا اگر قوی باشی میبینی مفهوم دارن و ممکنه دلت دست شهدا باشه مثلا و چرت و پرتاتم ارزش دارن و انگار داری شعر میسازی بدون اینکه فکر کردی و به عالم بالا وصلی که باید مقام داشته باشی و کار ما نیست!!!بله وقتی دل افراد رو با نوشته ها تسخیر کنی خط به خط میشه فکرا و یه عده شیاطین اذیت میکنن بله چون ما فکرمون از خودمون نیست نمیتونیم درهرزمانی که دلمون بخواد به اختیار خودمون مختارا ادای فکر کردن دربیاریم و بدینسان دستگاه ها و توجه بزرگان و فرشتگان رو جلب و نور کسب کنیم لذا باید یادخدا کنیم و ذکر بگیم که یاد خدا آرام کننده ی قلبهاست

نواهنگ 164

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

نحوه ی صحیح درست کردن قلیان از شیخ جعفر مجتهدی

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

غمزدگان

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۳۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اگر زنی بهش تجاوز بشه خدایی نکرده ولی متجاوز رو ببخشه معلومه که خیانتکاره این زن و فاسد لذا مکتب فاطمی مثل مکتب حسینی نیست و هرکسی محرم نمیشه و نمیتونه حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها رو مادر صدا بزنه چون نیاز به یه عصمت کودکانه هست و اگر حضرت فاطمه هم نبخشه ما همه گیریم بله ولی برروی پسرش امام حسین ع و مجالس ایشون حساس اند ولی درمکتب فاطمی هرکسی رو راه نمیدن و ذهنا باید پاک باشه دست و پا و خیال و فقط خدا کنه از چشم حضرت فاطمه س نیافتیم که بدبخت میشیم و به نظرمن مکتب فاطمی مکتب عرفا و بزرگان و پاکان و صدیقین هست ولی در مکتب امام حسین ع گنهکاران فراوانن و از همه ی ادیان و جامع هست و در مکتب فاطمی باید توبه کرد نخست و پاک شدو توبه اولین مرحله ش هست برای آغاز سلوک ولی درمکتب حسینی حر رو میرسونه به توبه و اولین مرحله نیست و اصلا زن حساسه مثلا این حجابا رو داشته باشیم و راضی باشن؟ یا مثل من برقصیم و راضی باشن؟ سخت پیدا میشه اینجا من دیدم قرص دیونه ها بهم میدن از صفر زدم ساختن و رقصیدن و یه دلیلش همینه و اگر بالا بیاییم عوض میشم اگر عمری بمونه و میشم یه تابلوی آدم گنهکاری که پاک شد وقتی میبینم که همه دارن سعی میکنن چهره م رو خراب کنند و پرونده میسازن و تو خیالات برای خودشون قضاوت میکنن بله میرقصم وقتی حسودان و قدرتا میترسن با حرفام بر سرشون سوار شمذو توطئه برام میچینن میرقصم حالا ولی رقص راهش نبود !!!و ما تا بالا بالاها رفتیم و  پروازم نکرده باشم اگر ولی به سختی هاش و عذاب روحانی و روحی عادت دارم یه بارم از نقطه ی رقص شروع کنیم حالا این همه گریه کردیم بسته حالا از رقص شروع کردیم تا باهم بریم بالا و منم حجت باشم وگرنه قبل از تیمارستان تمام هم و غم من امام حسین ع بود و روزی چندین ساعت روضه ها و نوحه های حاج محمود کریمی گوش میدادم روضه ها و مداحی های سال ۸۳ و ۸۴ مخصوصا که عجب روضه هایی داشت روبه خاطر دارم از حاج محمود محرمش و خودمم تو کلیپا خوانده ام و نمیگم گنهکار نبودم ولی خوب ناآشنا هم نیستم به راه ولی دیگه به جایی رسیدم که نخواستن که گریه کنم و روزی اشک تموم شد وگرنه خوش بودم و در محظر و فاطمی بودم تا اینکه آبروم رو ریختن و جمع شدن و خرابم کردن و نمیدونم هنوز در حالت مستی و غیرهشیاری ازم فیلم دارن یا چیز دیگری ولی خودمم فهمیدم که عشقم حقیقی نیست و شهوت فتنه است و معلوم نیست خوبه یا بد و شاید نمیشد کاریش کرد.

نماز بی توجه

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یاد خدا درنماز مهمه اما باید شرایطمون رو هم درنظر داشت مثلا سیروسلوک یه بچه ممکنه خعلی تفاوت داشته باشه با ما لذا وقتی میگیم چیزی رو یادکنیم در نماز یا شرایطی رو گیر نده به ما که نباید چیزی رو یاد کرد و تصور و تجسم من خودمم یاد نمیکنم چیزی رو ولی اگه لازم شد چکار کنیم؟؟ اینکه یک میتونیم در شرایط خاص خانه ی خدا رو تجسم کنیم در نماز چون بهترین جا و به سوی این خانه ما اصلانماز میخونیم ولی یکی مثل من شرایط و سیروسلوکش متفاوته و حتی رکن نمازم هست که کجای نمازی حالا خلاصه خدا درنظرش نیست ،ائمه برای اثبات وجودی خدا میگن فرض کن دریا طوفانی بشه بعد شما خواه ناخواه از کسی مدد و یاری میخوای و اون خداست بله میشه درنماز برای این نوع بیماری شرایط طوفانی بودن دریا رو در نظر گرفت البته نمیخوایم نقاشی یا کارتون و فیلم بسازیم که حالا میخوای بگی تصور من قوی نیست تجسمیاتم پس دوم این شد که اوضاع بد طوفانی دریا و سوار بر کشتی بودن یا هنگام غرق شدن رو در دریا متجسم شویم درنماز و سوم هم که بارها گفتم تجسم کوه هست که خدا میگه اگه برکوه نازل کرده بودیم قرآن رو متلاشی میشد از خشیت در مقابل حق لذا برای بچه ها تجسم خود کوه درنماز و برای بزرگتران تجسم عارف بالله که میتونه تعبیر و تاویل کوه بزرگان باشند هست که شما استادت رو حین نماز یاد کن و ذکر بگو که عارف هم صفات خدا رو داره و مراجع تقلید مثلا جانشین خداوندند در زمین و قدرت معنوی دارن و بالا میبرن مارو و این سه مورد رو گفتیم ما ولی باید به مثال هایی که امامان ما زده اند بیشتر توجه کنیم شاید بشه آورد درنماز مثال وتجسم جلال و جمال کوه یا شرایط طوفانی از این قبیل مثالند

مدگرایی پیش بسوی تشکیل موسسه ی ازدباج موقت

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۲۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بالاخره تموم سرمایه ی ما جوان هاند و جوان ها هم همه افسرده و گنهکار و دارند فاسد میشن چرا چون نیاز جنسی درست برآورده نشده و همینطور قباحته ازدواج های موقت تا جایی که طرف فاسد و ناامید و داره نابود میشه از سرزنش و گناه و مردم ما شاد نیستند دیگه و چقدر به چهارتا نخ مو گیردادیم الان همه شون تو خونه با امکانات مجازی دارن فاسد میشن و غم کشور رو گرفته و واقعا ازدواج کردن یه نوع خریت محض مخصوصا در شهرهای بزرگه چون شغل خوب و خونه ی خوب و نمی دونم درآمد بالا و نیاز به قدرتی است که ساده به جوان ها نمیدن و به عوامل مختلف بستگی داره تا مافیاها بزارند شما زن و زندگی به راه باندازی و جوان ها رو روز به روز خوارتر و ضعیف تر میکنند و آمار طلاق هم کن میدونید و فیلم هایی که شادی بخش بود دیگه از لحاظ معنوی پاسخگو نیست یعنی روزی الهی نداریم که ما جوان ها شاد باشیم چون این نیازه جنسی نزاشته و حس گناه بیشتر داریم لذا این باید قباحت کار بشکنه و مد بشه که مثلا دخترا پنج سال موقتا ازدباج کنند این هم برای خودش خوبه هم پسرا هم از خانواده اش جدا نمیشه خوب البته باید دختره هم ذلیل نباشه ولی اگر مد بشه که علنا موسسه ای ساخته بشه و موسساتی که در عرف و مدگرانه موقتا ازدواج کنند خوب این خعلی خوبه ولی اگر مد نشه خوب ذلیل میشه دختره ما اگر بخوایم حکومت اسلامی مون رو ادامه بدیم همین به ظاهر اسلام هم باید این اتفاق بیافته چون اصلا نمیشه به جوان ها میدان داد و قدرت ها صلاح نمیبینند که جوان ها رو ارزش بدن و‌بیارن بالا و با قرص هم که نمیشه کاری کرد و اصل موضوع به هم میریزه و بیمار میشه طرف و حالا واضحه که جوان ها نسبت به اول انقلاب افسردگی شدید دارن البته اون موقه کسی فساد میکرد دیگه خودکشی میکرد وای الان فساد داره مد میشه و شده و‌قباحت نیست ولی مد ها رو باید عوض کرد همونطور که گفتم و واقعا هم نمیشه بیشتر از چهار پنج سال سخته در جامعه ی ما جوان هارو کنار هم نگه داشت البته هدف تفکیک خانوادگی نیست ولی دیگه خودتون بهتر میدونید همینکن بحث هم بشه در تلوزیون و رسانه ها که تشکیل موسسه ی ازدواج موقت برای هر جوانی که دوست داره که اکثرا همینکه بحث بشه که مد بشه و قباحت این ازدواج برای مخصوصا دخترا که حساس ترند کمتر شه وقتی جوان ببینه که راه حلال مده دیگه میل پیدا میکنه و به سمت گناه نمیره و دنبال دردسر تشکیل خانواده نیست فقط نخندیا ولی اینجا مشکل تشکیل بچه به دنیا آمدن هست !!!حالا ما شرایط مادی رو بیشتر گفتیم ولی روحی و روانی با این همه شیاطین شما باخبری از طلاقا ولی اگر مد بشه و شرایط ویژه داشته باشه دختر در این معامله خوب راضی اند و هم وقتی خدا میگه کار به پول نداشته باش همینه که اگر مثلا یک سال صیغه شدند بعدا احتمال تمدیدش هست اگر مشکل مادی باشه و باید قدم اول رو برداشت توسط این موسسات مدگرانه تا ازدواج بین جوانان هجده ساله قباحت و زشت و ناپسند نباشه تا اینکه به فساد بکشند و یقه ی مارو اون دنیا بگیرند!! بله وقتی مد نباشه دختر و پسره فکر میکنه زندگیشو باخته و بدبخت شده درصورتیکه غلطه

نماهنگ ۱۴۰ از جای دیگر

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۰۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

نماهنگ ۱۴۰ حذفی

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۰۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

اخبار ۲ که به علت واضح نبودن تصویر حذف شد!!!!

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۵۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

غفلت در نماز

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۴۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

داریم نماز میخونیم و به ریا توجه داریم به رندی به اینکه اطرافمون چه میگذره و چه شد و الان فیلمه شروع میشه و چی داره تلوزیون میگه و تو خونه صحبت چی میشه ولی همینکه آدم یادش باشه که به خدا توجه کنه ممکنه سازگار باشه یعنی بگه خدایی هست که من دارم عبادتش میکنم و از همه مهمتره و باید فکرم از همه چیز بیشتر متوجه او باشه لااقلش اینه که به چیزای دیگر کمتر متوجه میشه حین نماز و به مبدا فکر میکنه این اصل توجه یکی از مهمترین اصل هاست درنماز که مقابل کی هستیم و میبینیم بهترین اعمال یعنی نماز میخونیم ولی توجه به خدا نداریم گفتم بیان کنم این مشکل خودمو چون همینکه آدم اختیارا متوجه بالا یعنی خدا بشه هم و همینکه اختیارا چیزای دیگر را به بهانه ی خدا فراموش کنه مفیده و ممکنه و احتمال اینکه نمازش نورانی بشه هست چون ما اصل کار رو در نماز فراموش کردیم اصل کار یاد خداست حالا ممکنه و یقینا مثل عرفا خدا رو نمیبینیم در دل ولی همینکه دوست داشته باشیم حالا که دولا و خم میشیم و سجده میریم توجه کنیم شما میتونی بگی به مبدا میتونی بگی به مقصد میتونی بگی خدای آسمان و زمین میتونی بگی به خالق ما میتونی بگی به مهربانترین فرد خلاصه هرچیز اسمشو بزاری که برات قرب و ارج داره و اون خدای یکتاست که باید متوجه او شد ولی هیچ چیز مانند ذکر درنماز مارو تحریک و متوجه به خدا نمیکنه حالا که سخته یاد خدا و غافلیم در سجده و رکوع مثلا چند باربه یاد خدا ذکر بگیم و الله اکبر بگیم یا ذکرای دیگر وقتی میگوییم الله اکبر دیگه شما توجه داری که چه ذکریه و یاد بیشتر و بزرگتر دانستن خدااست یاذکر یونسیه در سجده لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین که خالی کنیم با ذکر یونسیه دلمون رو از هرچه بی خدابی و بته و با همان یاد مطلق خداست که شیاطین و اثر کاراشون خنثی میشه

گمراهی آشکار

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا من که بماند اگه آیت الله قرائتی هم با این همه خدمات نوشتاری و صوتی و تصویری از خودمون راضی باشیم و فکر کنیم خدمات بزرگی کرده ایم و خعلی کار کرده ایمو حالا نیاز دارن به ما این خطره و چه خطری بدتر از خودپرستی بله یه روزی هایی هست در کلام من که اگه هرچقدرم زیبا بنویسم اگه خودم آدم نشم خوب خعلی خوب باشه روزی دیگرانه نه اینکه حالا من آدم باشم که اینو گفتم نه بازی داده شده ام چه بسا این بازی به خاطر گناهانمم باشه لذا شما بدون که اگر دعا بکنیم برای دیگران اثر و برکاتش و شاید اصلا رضایت خدا بیشتر باشه از اینکارا و وبلاگنویسی مثل من تا اینکه از خودمم تا راضی باشم و بخواهم در چشم دیگران خودنمایی کنم یعنی اصلا دعا سلاحه و باید سلاح داشت برای قوی شدن و بزرگ شدن نزد خدا و اینطوری با دعا بیشتر میشه سبقت گرفت و پیشرفت کرد چه با دعا بر خود چه دیگران که دعا برای دیگران خعلی توصیه شده بله ما فکر میکنیم داریم خدمت بزرگی میکنیم با وبلاگ و مخصوصا کاذبا فکر میکنیم خدا راضیه درحالیکه تقوا نداریم و حرفای خودمون هم عمل نمیکنیم خعلیاش بلکه آدم باید خودش رو اول نصیحت کنه بعدش اگر خودش پیشرفت داشت یه دعایی در حق شما میکنه چون آبرو داره پیش خدا شمام تاثیر میزاره حالا ولی من دوساعت مینویسم هیچی عوض نمیشه و زور بیخودی زده ام و اثر الهی نداشته کارم و نور نداره نوشته ام فقط خودم از خودم راضی ام و میرم اون دنیا میبینم که دستمو نگرفته اند و بی اخلاص بودم و همه ی اعمالمم تباه شده و برای دیگران بوده اثراتش نه اینکه خودم اوج بگیرم بعضیا که خوارترند دیگه برای فقط شهوت و لذت های اینچنینی دیکران کار و دعاشونه که رمال ها به طرف شیادشدن هم میکشند وگرنه بزرکان ما همه دعانویس میشدن و مردم رو دور خودشون جمع میکردند میبینی که راه این نیست بله ممکنه اینکارام بکنن ولی راه رو گم نکرده اند بزرگان و حواسشون هست دعااثر خفایی داره و در پنهانه و باعث میشه که در خفا بدون بزرگنمایی خود عمل کنیم ولی وبلاگنویسی و اینکارا آشکاراست و باعث گمراهی هم ممکنه بشه ولی شما دیده اید آیا بزرگانی رو که همیشه سربه زیر و انگار د. مقابل خدا و بندگان شرمنده اند و تواضع دارن این علما خوب میفهمند و بزرگند تا مایی که دچار تکبریم و آخرش سرمون به سنگ میخوره در پیری که تکبر داشته باشه کن وضع خرابه و اون صفاتی بود که حضرت فرمودن اند در زنان برعکس مردان خوبه یعنی ترس و حرص و تکبر اینا رو شنیدم که آیت الله مطهری گفته ان. که رفتار یا بهتر بگم ژست گرفتن مثلا متکبرانه برای زن خوبه وگرنه این صفات بدند خودشون و زن ها هم داشته باشند بده وای اگر اینطوری رفتار کنن. خوبه در مقابل مردان

معصومیت از دست در رفته

يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یادمه شاید دوم دبیرستان بودم یا سوم که داغ شده بود بحثش که فیلم لو رفته ی زهره میان بچه ها و همه ی بچه مدرسیا خبردار شده بودن و افتضاحی به بار اومد از همین بازیگره زهره امیرابراهیمی افتضاحی که نمیشد دیگه جمعش کرد بعد از مدتی یه عکس وکلیپی از دست و سر بریده ی یه پسری رو نشون دادن که با این دختره در ارتباط بوده و اغفالش کرده بعد من یادمه اون موقه به خودم میگفتم چه طور پسره به اشد مجازات دچار شد ولی این بازیگره هیچی خبریم ازش نیست و الان سرچ کنیم اگر در پاریسه و دربه دره بعد داشتیم یهویی همینطوری به ذهنم خورد فکر میکردیم دیدیم که آقا یه دست ها و مافیاهایی هست و بود که قدرت دارند و فاسدند و میخان چهره ی افراد رو خراب کنند حالا نمیخوام دفاع کنم از دختره میگم این مافیاها کاری براشون نداره یک پسر و یا دختر رو اغفال کنند چون زور داشتند و قدرت و حسود بودن شاید زنان حسود مملکتی که قدرت دارند پشتشون باشن که حالا این بازیگر معروف شد و ما بزنیم چهره اش رو خراب کنیم از اونور این کار شیطانی افراد زیادی رو فاسد کنه البته هدف مخدوش کردن چهره ی طرفه نه صرفا خراب کردن جوانان یعنی حسادته که مشکل بالا گرفت و فکرشم نمیکردن اینطوری بشه همگانی و پاشون گیر بیافته بلکه میخواستن دختره رو صرفا از راه بدر کنند دختری که انقدر زحمت کشیده بود که بازیکر بشه و از فیلترای سخت اون موقه گذشته بود و به خاطر همین زیبایی و پاکیش خرابش کردند و نتونستند ببینن یعنی مافیاهایی بیشتر در اون زمان بودش که واقعا قدرت داشتند در فساد اخلاقی هرکس که بخوان و امر طبیعی بود و حالا بیچاره دختره در فرانسه تقدیرش عوض شد حالا من کاری ندارم که فساد زیاد شده و طبیعی شده زنا مثلا در تهران بلکه کار به مافیا دارم که بچه ی معصوم رو قدرت ها از راه به در مبکردند و جلوشونم گرفته شد ولی هنوز جاهایی هست وگرنه اگر هدف نیاز جنسی و تقصیر دختره بود که ازش فیلم نمیگرفتن پنهانی و اصلا لو نمیرفت!!!و آبرویی که ریخت اینچنین دیگه بازگشتم نداره

مروارید اصل

شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

و حوران چشم‏درشت (۲۲)

 

وَحُورٌ عِینٌ ﴿۲۲﴾

مثل لؤلؤ نهان میان صدف (۲۳)

 

کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ ﴿۲۳﴾

این دو آیه از سوره ی واقعه است نکته ی پنهانی نداشت گفتم گفتنش هم و انتشارشم حال میده که ما زن میگیریم بعد خسته میشیم و زده و عادی میشیم و محرمیتمون به کم میلی و بی میلی و طلاق و اینا میکشه وری نگاه کن خدا چه زیبا حوریان بهشتی رو میگه که مانند مروارید درون صدفند و صدف زیباست ولی وقتی بری بازش کنی و داخلش اون موقه ارزشش بیشتر میشه و خعلی قیمتی میشه وگرنه صدف فقط مشکلش اینه که برسی و پیدا کنی و ارزش خواستی نداره و زیاده ولی هر صدفی که مروارید نداره و با مرواریده که ارزش داره یعنی همین که ظاهرش رو ببینی خوبه و قشنگه ولی وقتی بغلش کنی یه چیز دیگست درحالیکه در دنیا برعکسه غالبا و خدا نمیگه صدف اند بلکه میگه مرواریدند و پنهان هم هستند و دست و چشم دیگری نمیرسه و هم اینکه مرواریده دیگه و صدف نیست خدا میگه مرواریده یعنی اصله آخه بعضی صدفا مرواریدم ندارن ولی وقتی میگه مرواریده یعنی ارزشش بالاست و ظاهری نیست بلکه خدا نمیگه صدفی است که مروارید داره بلکه میگه خودش مانند مرواریدیه که حفاظ صدفوار داره!!!و اصلش ظاهرش نیست گویی ظاهر نداره اصلا بلکه صدفش جزءش نیست و پرده است حالا ما گوشت و استخوانیم و ظاهرمون کلمونه و میخوایم به آرامش برسیم درحالیکه همش آرامش جنسی و جسمی و گوشتی و استخوانط نیست و روح هم نیاز به آرامش داره و بیشتر هم...