اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۰۶۷ مطلب با موضوع «تفکرات شخصی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۱۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا یه پست شخصی بزنیم به قول شاعین درد شخصی اجتماعی شد یا برای حیثت خودمون داریم میجنگیم و اینا یعنی اولا ما کاری خعلی به کسی نداریم و خودمونی هستیم تو خود دوما جوانا باید راه رو بشناسن از ما عبرت بگیرن که از خودمون میگیم بعد شاید بعد جمعی میگیره خلاصه من خودم اعتراف کنم از این فیلم ها مثلا که تلوژ نشون میداد یا سریالها اولا بعد جمعی اینه که به دستگاه قضایی لااقل میخوره نه اینکه بدشون نیاد پلیسا وقتی فیلمی میسازن در تلوزیون سیما بلکه منظور اینه که اگه دستور اطلاعاتی دارن مثلا اطلاعاتیا بین خودشون که حتی ما خبر نداریم اگر مثلا قراره پلیسا با کسانی برخورد کنن این ضوابط فرهنگ سازی میشه در فیلم حالا ما دستگاه قضا رو گفتیم هزاران خطر هست هزاران ایده ی جدید و سبک زندگی رو میگم دیگه که حتما در فیلم های صدا و سیما اولا نشون داده شده که آقا شرایط اینه مثلا چه طور با پلیس برخورد کنی ما که جرات نداریم در فیلم ها صحبتی از رییس جمهور کنیم ولی مثلا عالم دکتران رو نشون میده یا عالم همه چیز دیگر رو که شرایط الان چیه و درآینده حتی از این به بعد قراره اینطوری باشه پس اولا ما از کودکی یاد گرفتیم چه طور بسازیم یا شایدتم خیالاتی هم شدیم که مامورا مهربونن ولی خطرهارو گفتن حالا داشت زمان قبل انقلاب رو نشون میداد فیلم  و ساواک رو ولی شرایط بدتر امروز بود که الان گذشته و به وضع الان کار ندارم یعنی از ایام کودکی ما خودمون فیلمساز به بار اومدیم و وبلاگ داریم لذا فیلمها علاوه بر شخص بنده کلا روی همه تاثیر داره و چون دستگاه دولتی و قضایی مثلا عوض میکنه این فیلم یا دستوراتشون هست همه ی مردم فکر میکنن زندگی خودشون فیلم شده منم از کودکی تا الان دیدم به سریالا و فیلما اینه که زندگی خودمو توش میبینم مثل شما شاید نکته ی دوم اینکه یک اهدافی این فیلما دارن یعنی نقطه ی اوج و آرمانی رو نشون میدن و جامعه ی سالم رو گاها که آقا فلان شرایط خوبه یعنی تو فیلم ها بلخره هدف دارن که اغلب خوبی ها پیروز میشن و قهرمانان نمیمیرن و اینا که حالا نکته ی شخصی همینه که همین باعث شد من بدبخت خیالاتی بشم مثلا دیدم در فیلم سبنمایی ای قدیمی که بازیگره تو مسابقه قهرمان شد و اومد شهرشون و مردم شهرش بلندش کردن و اینا تا مثلا چیز شد مشکلات پیش اومد خوب من عقلم گفت و فهمید که آقا اگه من قهرمان بشم ضعیف و خوار میشم ولی از طرفی دلم گفت تو باید قهرمان بشی یعنی خیال من از قهرمانی اینه که مردم جمع بشن و روی دوش ببرن و من پادشاه شم این یعنی اصلا به اینا کار ندارم میگم بلخره خیال پرستیده شدن در من ایجاد شده و قبلا هم به این شرایط نزدبکتر بودم و میخاسته رخ بده یعنی این فیلما مصداقش رخ میده نه که نمیده ولی فیلمه دیگه یعنی در فیلم شما افراط کردی زیادی پسندیدی و پرستیدیش حالا ما هم به هدف دنیویمون و انتظار فیلم و نویسنده شاید رسیده باشیم ولی بی توجهی شده و الان اصلا میترسیم دستگیر هم بشیم از تو خیابونم رد شیم شاید ترس داریم!! یعنی من از کودکی شرایطم طوری بوده که باید به قهرمان داستان برسم و اغلب رسیدم و لااقل حال و احوالشو داشتم ولی به حالت مثلا رسیدن به بعضی چیزا مثل زن نبوده و عقده کردم الان حتی تو فیلما که زن بگیرن شرایط زندگی خوب نیست و ایده آل لذا الان از زن عقده ندارم و از قهرمان شدنم ندارم بلکه چند سال پیش رفته توی ذهنم که مردم منو مثلا میپرستن و حتی ترسیدم هم و پناه بردم بخدا ولی چون اون شرایط پیش نیومده هنوز هم ترس دارم هم نمیدونم وضعم و سطحم چیه و هم خیالاتی شدم که اون شرایط پرستش باید ایجاد بشه از طرفی گذشته م ثابت کرده تا ما خدایی شدیم منحرفمون کردن و حمله و فتنه شد یا خودم گناه کردم و ضعیف بودم لذا موندیم تو گل شکایت نکنید و از گذشته تجربه کردم هرچه قدر نفهمم کی هستم بهتره و گوشمو ببندم به کسانی که میخان بزرگ جلوه بدن منو وگرنه با سر میخورم زمین یه عمر بود که زنان دوستم داشتن و منو با استغفرالله استغفرالله کی بگم? جابجا گرفتن حالا درس عبرتیه که بزرگم نکنن و خوارم هم!!و شرایط اونموقع هم برای طهور حضرت بهتر بود الان ایمان پرکشیده از دلها رفته و تلوزیون مخ میزنه مجالس دین و حتی تجمع شهدا کم شده !!!من خودم شرایط سختیه روانی و شیطانی و افسردگی و اسارت  داشنم الان بحمدالله بزرگان هوامو دارن کنترلم میکنن حالا پست شخصی است که میگم اینارو وگرنه  شرایط روحی من خوبه ولی شرایط دینی جامعه هست که پایین اومده.

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر



             

بچه ها کلاه دوچرخه سواری با نقطه چین آبی/زرد Microshell 10 دریچه کانال

 SKU: 0D9T4U5P2R3
$15.99
حمل رایگان




محصولات مشابه (نمایش موارد بیشتر)


بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۰۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

قبل از اینکه درمورد پست قبل اتفاق بیافته اتفاقی افتاد که دوباره بلند بلنذ حرف زدم با خودم و لحن و نو صحبت اگع لو هم بره رفت به من چه دیگع جای سکوت نیست چه خطم رو بگیرن چه خیر البته از آینده خعلی ترس دارم که حالا میگم بله دیدم اتفاق رو میگم که یهو بابام نصف شبی اومد تو اتاق و گفت دیشب هم سیگار کشیدی؟ منم هی جواب سربالا دادم گفتم سرم درد میکنه دوباره پرسید گفتم سیگار که بده لذا بهش گفته بودم که گیر بهم نده ولی بازم بلندتر و رومختر سواللرو پرسبد!!منم گفتم اینجا که نکشیدم بازم ول نکرد و بدتر پرسید ولی دیدم ول کن نیست چون گفته بودم تحریکم نکن عصبانی شدم گفتم فضولی?!!!!!!! از دهنم در رفت!خعلی کنترل کرده بودم بعد بلند گفت دارم میگم سیگار کشیدی میگی مگه فضولی ها?!! آقا منم گفتم ها ها ها ها کشیدم!! یعنی بابام یه ایجور آدمیه ها اسمش مرتضی است هنوز نمیدونم این مامور خداست که اذیتم کنه و تحریک و بیاد رو مخم و... یا شیطانیه?! یعنی همش بهم گیر میده و تا اعصابمو خورد نکنه راحت نمیشه خیالش منم از کودکی روانی ببلر آورده اگرچه اگر روانیم نمیکردا خود به خود جامعه میکردمون روانی! اینجا لااقل پناهی داریم اصلا پیش من که میرسه ها فورا یه عملیات تخریب ذهنی من انجام میده که گوزپیچ مغزی بشم اگه هرکاری کنما یه طوری آخرش اعصابمو خورد میکنه اوروز خسته شدم گفتم تحریکم نکن دوباره مامور الهیه روانم رو چیز کنه اگه اعصابمو خورد کنه ها آروم میشه وقتی کوچیک بودم یه روز میخاستم برم کوچه فوتبال شاید بعد مامانم نمیزاشت تا اینکه ناراحتش کردم بعد دیدم گریه میکنه مصنوعی و میگه الهی بارون بیاد بعد یه کم اومد!!! یعنی میگم مامورن که اذیتم کنن چون اگه من زن بگیرما میدونم دشمنم میشه ها زنم ولی اگه کوچکترین لجبازی درآره کتکش میزنم یادمه کوچیکیام هم منو مامانمو هروز بابام به بهانه ای میزد البته بابام سودای ریاست هم داره چون قبلا رئیس بوده دو جا توی مخابرات یه بار تو مرودشت یه بتر رییس سالن!منم زود عصبانی میشم واقعیتش و وقتی ماجرای اذیت بابام رو برای مامانم مثلا میگم نمیتونم گنهکاریشو ثابت کنم و داستان ناجور و ظالمانه ای نمیشه هرکاری میکنم!!!! منم بابامو نسناختم هنوز واقعیتش و کسی که کارمند باشه بلخره از دبگرانم دستور میگیره که ما نمیدونیم بعد انتطارداشتیم چند سال پیش بیان مصاحبه!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۳۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما دوباره بلند فکر کردیم و مجبور شدیم فکرمون رو بلند بلند بگیم و اطرافیان روح و جن و انس شاید در اتاق گیر میدن دیگه و قبلا فکر نمیکردیم اصلا حالا گزارش میدیم و با خودم بلند بلند صحبت میکنم اساتید و بزرگان که خط دلم رو میدونن پایینترش خبرگذاریا کنترل پایینتر جوانات و اینا که حالا که ما در خلپت?!بلند حرف زدیم فهمیدن ما عاقلیم و خوششون اومده و مجذوب شدن و میان روی مخم مثلا همین الان منتظر اذانم و داشتم وبلاگم رو میخواندم که دیدم حرف دلم رو دختری یا زنی جنسیش میکنه یا قبلش کلا میخواستن با فکر کردن به من نیروی شهوانی بگیرن و اینطوری اتفاق میافته که ما باب الله الجنسی بشیم ولی گفتم بهشون اینطوری قربانی حصر حشر شدم و ممکنه سواستفاده کنم و منم از این دختره خوشم بیاد جنسی فکر کنم حالا شاید این دست خودش نبوده ولی من چون مجردم یقینا خیانت خواهم کرد لذا باب الله الجنسی شدن خوب نیست و قربانی حصر حشر شدن کاره ما نیست قبل این دختر یه زوج جنسی درحال بازی در ذهنم گذر کرد خوب وقتی به من فکر کنه نمیدونم بهش میچسبه سکس ولی اونکه در ذهنشه موکله منه و خدا خواسته من عزیز بشم پیش شما لذا ارزشم بالاتر از جنسی نبوده!!!وضع شما خراب وضع منم! و این موکل رو میبینه فکر میکنه منم میره کنترل میکنه میبینه من زندگب عادیمو میکنم! لذا تاثیر موکل بر من هم هست که من صحنه های زشت رو میبینم ولی اینکاره نیستم خود موکله پس وگرنه من پاسخگوی شما نیستم ولی باز تاثیری در خیال بنده میزاره و قربانی میشم مگر اینکه استاد قوی باشه و بیاد رو مخ خلاصه ما هم دو روزه این کلبیپا نگاه کردیم مطلب بدی هم نوشتیم حالا بلخره شاید تا بازیکن فوتبال که پارتی دارن کارمون کشیده!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا ما داشتیم کانال اوپاراتمون رو نصو شویی چکی میکردیمه که یه هویی دیدیمتم که یه پیسغومی اومده یه اون کنارکو وازش که کردیم دیدیم راستش یه کلیپ دیگه حذف شده بنام چی؟؟ حسین حسین حسین بعد که بلند بلند فکر کردیم تو اتاقم رو تختخوابم به جای باریک کشید اینکه میخان ببینن واکنش من چیه وگرنه این کلیپ که سالمتر از خعلی از کلیپای دیگمم بله ببینیم که یارو چی میگه بیشتر از این عقلم نمیرسه ولی به ایناش کار ندارم بلکه ما یه چند روزه بلند بلند خطرناک فکر میکنیم و حرفامونو میزنیم بر زبان فکرو چون فشار زیادتر شده ولی اگه به پولش برسیم مثلا خوبه خلاصه گفتیم اینا دیدن هفت هشت سال پیش به قبل زنان هوای مارو دورادور دارن و اصلا عاشق شدن خوب حالا منبع فکری عشق زن یعنی مبداش این بود که ما سرچ کردیم و وبلاگی پیدا کردیم که مطلب کنار وبلاگ رو از کنار وبلاگش کپی کنیم بعد گفتم  که اینا ارزش حرفای وبلاگم رو به اندازه ی بزرگترا که نمیفهمن فکر میکنن چرت و پرته و منظور رو هم هیچ ولی جوانترا حالا که ما بلند بلند حرف نزنیم افکارمون رو اینا که  فکر میکنن ما مثلا اسکول و دنبال چیز میز و قدرتیم مثلا و وقتی هم بلند حرف زدیم میفهمن ما عاقلیم!!! لذا گفتم اینان هشت سال پیش زورشون میومد که زنان عاشقم هستن و هوامو دورادور دارن برای همین یک دلیل بود که دشمنی و حسادت کنند! فرستادن تیمارستان تا دیگه ننویسم یعنی شاید هم نفرستادن ولی دیگه حمایتم نکردن که ! خلاصه ولی الان همون روانپزشک الان که یه روانی هستم و به روانی زن نمیدن الان یه حرف حقی میزنه همون که منو فرستاد تیمارستان و از قدرت انداخت میگه که شما برو زن بگیر راحت میشی آخه طفلک دیده ما زن نداریم حالا اومدیم شونصدتا کلیپ ساختیم بیشتر و اینم که بدتر شد کاش همون زنان بودن اینطوری میگه دکتره که وضع که بدتر شد!! و فکرشو که میکنم میبینم که بله اصلا کلیپای زنان چیز رو که دیدم  حالا باعث شد برم دنبال کلیپ حسین حسین بگردم تا دوباره آپلود کنم یه لحظه دیدم چقدر دیونه ام اگه آدم زن خوبی داشته باشه و پولدار نمیخاد حتی کار کنه نمیخاد حتی بره دنبال قدرت من که کارم رو خریت دیدم و گفتم راست میگه اگه زن داشتم شاید یه کلیپم نمیساختم ولی در کل شرایطش نیست ولی حق میدم به زن پرستان که به کلیپام گیر جدی بدن چون من اون کلیپای خارجی زنان رو که دیدم الان جز دیوانگی چیزی اسمش نمیزارم با این حال زنانه م درمورد کلیپام اصلا انگار هیچ اند کلیپای من در برابر اونا من خوذم اگه جایی برم ماهواره نگاه کنم خوشم میاد میگم چقدر جوانپسنده چقدر من فکرم عقبه از جوان های دیگر چقدر من رقصیدم و فکر میکردم شاخم ولی بیخبر از اونا بودم بله الان اصلا اگه قراره رسیدن به زن باشه تمام کلیپا و زحمت مردان میشه فدای جسم و تن لطیف زن و ارضا شدن اگه هدف باشه وقتی انسان فکرش زنانه باشه جهان رو و عالم رو لیلی ببینه نمیگم غلط دیده بلکه بلخره یک زن خوبتر از ما هست که بیارزه زحمت های ما ختم بخیر ایشان بشود اینه وضع دنیا! ولی اگه دید خدایی باشه شیاطین حمله میکنن و فتنه هست و حسادت و ماهم نورانی ممکنه خطرناک بشه و دشمنی کنن!تا جایی که سطح کار ما پایینتر از سطح کار افکار زنانه ی اینا شه یعنی اینکه فکرش زنانه است بهتر بفهمه ایمجاشو اشتباه کردم در کلیپم مثلا ولی من که ممکنه دیدم خدایی بوده انقدر فشار درون و بیرون زیاد که متوجه عیوبم اصلا نشده باشم البته اگر در دو دید عیب ها یکسان باشن و فنی و علمی باشه و مورد قبول خاصه!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۱۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب شرایط شخصی من همون دیدن  عکسا و شرایط اجتماعی هم میپذیره و جا داره درد دل اباالفضلی ای بکنم که به جرات میگم جایی بحث شده نه که نشده ولی انتظار دارم به این جمله ی اباالفضلی که همفکری شد توجه و بحث بشه و باز بشه اون جمله اینه که خریت هست که درمورد زنی که به شوهرش خیانت کرده غیرت داشته باشه شوهرش!!! یعنی خعلی اتفاق افتاده که مردی وارد خونه ش شده و دیده زنش همخواب با مردیه و ما حق میدیم این مرد رو بکشه شوهرش ولی اگر خیانت و خواسته ی خود زن بود و بی حیایی و خیانت زنش باید اونو بکشه زنش رو اگر قصد کشتن داره و اینجا غیرت بیجا است حالا من نمیدونم سیستم قضایی در این موردها چه طور قضاوت میکنن در مردان باید غیرت وجود داشته باشه در زنان حیا و عفت یعنی برعکسشم اگه پیش بیاد زنش چه کار کنه مثلا?? خوب حالا کار به خریت مرد و غیرتش داریم اینجا و موضوع اینه خوب حالا در ماجرای کربلا شما میگی حضرت امام سجاد علیه السلام باید چه کنه و میکرد?? زنان همراهش و قراره که زن شرکت نکنه در جنگ به طوری که خواستن که نجنگد و اونا هم میدونستن اسیر خواهند شد و اینجا بحثه مفصلی است بلخره وقتی بر سر اماممون این بیاد انتظار که نیست که با اسرا این بدتر از کافر دلان با دختران و اسرا خوب رفتاری کنند خدا لعنتشون کنه وحضرت امام مهدی عج بیشتر برای شرایط بسیار سخت مصببت اسارت خانم زینب س اشک ریخته و ناراحت شدن چیزی که و شرایطی که زن های ما هم الان ناخودآگاه در خانه ی خودشون اسیر یهودیت و استکبار و دشمنان و منافقان هستن ممکنه در جاهایی و ناخواسته وارد جنگ نرم شدن و غیرت اصلا نشون دادن این زن ها بدتر از ما مردها تو بگو!!! پس بحث بشود این چیزا

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ترامادول (به انگلیسی: Tramadol) که به نامهای تجاری ترامال، ترامد وبایومادول نیز شناخته می‌شود، یک داروی ضددرد اپیویید است که برای تسکیندردهای متوسط تا شدید تجویز می‌شود.

مکانیسم عملکرد ترامادول به دو گونه است. اول اینکه مثل دیگر داروهای اوپیویید (مشتقات تریاک) آگونیست گیرنده‌های مو (μ) است. البته خاصیت چسبندگی ترامادول به گیرنده‌های «مو» بسیار ضعیف است. ماده متابولیزه شدهاو-دسمتیل‌ترامادول نسبت به عنصر مادر خاصیت چسبندگی بیشتری به گیرنده‌های مو دارد و خاصیت مخدری قویتری از خود به جا می‌گذارد. به همین دلیل خاصیت تسکین درد در ترامادول حدود ۱۰ برابر ضعیف‌تر از مرفین است.

در وهله دوم باعث جلوگیری از بازجذب نورآدرنالین و سروتونین می‌شود و غلظت این دو ماده را در سیناپس بالا می‌برد، این امر باعث ایجاد نوعی خاصیت، مانند داروهای ضدافسردگی و همچنین هوشیاری می‌شود و برعکس مرفین فرد مصرف کننده را فعال‌تر می‌کند، حتی در برخی از مصرف‌کنندگان حالات ضعیفی مانند (MDMA (XTC مشاهده شده، احتمال گرفتگی عضلانی نیز کاهش میابد. با خوردن ۱۰۰ میلیگرم ترامادول سطح خونی دارو در دو ساعت به حداکثر می‌رسد. حدود ۲۰ درصد ترامادول به پروتئین خون بسته می‌شود. ۳۰ درصد ترامادول بصورت تغییر نیافته و ۶۰ درصد آن بصورت متابولیتهای شکسته شده در کبد از راه ادرار دفع می‌شود. نیمه عمر دارو ۴ تا ۶ ساعت می‌باشد. موارد مصرف ترامادول برای تسکین درد معمولاً به مدت کمتر از ۵ روز و به مقدار ۵۰ تا ۱۰۰ میلی گرم هر ۸ ساعت تجویز می‌شود، همچنین این دارو جهت درمان سندروم پای بی‌قرار نیز تجویز می‌شود.[۲][۳][۴][۵]

تاریخچهویرایش

این دارو توسط شرکت آلمانی گروننتال (Grünenthal) در دهه ۱۹۷۰ با نام تجاری ترامال (®Tramal) ساخته شد. گروننتال در سالهای بعد حق تولید ترامادول را به شرکتهای متعددی در سراسر دنیا واگذار کرد.

در سال ۲۰۱۳ پژوهشگران فرانسوی، سوئیسی و کامرونی در پوسته ریشه یک گیاه دارویی افریقایی به نام N. latifolia ترامادول یافتند، اما در سال ۲۰۱۴ مشخص شد که این ترامادول به دلیل استفاده از آن توسط کشاورزان در خوراک گله بوده‌است.[۶]

اشکال مختلف داروویرایش

ترامادول معمولاً به شکل نمک هیدروکلراید تولید شده و به دو شکل خوراکی (بیشتر کپسول و قرص) و آمپول به بازار عرضه می‌شود. مقدار جذب و تأثیر فرم تزریقی ترامادول بسیار بیشتر از فرم خوراکی است. ترکیب ترامادول و استامینوفن نیز در بازار موجود است (که در ایران عرضه نمی‌شود).[۷]

در خارج از ایران به صورت قرصهای آهسته رهش Retard، آمپول، کپسول و قطره موجود می‌باشد، مصرف قطره خوراکی آن رایج‌تر است و برعکس اکثر داروهای اپیوئیدی شامل قوانین داروهای مخدر نمی‌شود و با نسخه عادی پزشک قابل تهیه‌است.

اعتیادویرایش

علائم جسمی ترک ترامادول احتمالاً به علت خواص ضدافسردگی این دارو (جلوگیری از بازجذب سروتونین و نورآدرنالین) شدیدتر از علائم ترک مخدرهایی مانند تریاک می‌باشد، حتی بعد از قطع مصرف کوتاه مدت ترامادول علائمی مانند بی خوابی، سندروم پای بی‌قرار (RLS) و افسردگی بروز می‌کند. مصرف بدون وقفه آن در طولانی مدت باعث ایجاد مقاومت بدنی نسبت به مواد اپیوییدی شده و دوز مصرف آن باید افزایش یابد تا اثری مشابه مقدار مصرف اولیه را ایجاد کند، مدتی بعد از قطع مصرف دارو مقاومت بدنی نسبت به ترامادول و دیگر مواد اپیوئیدی به حالت اولیه بر می‌گردد.[۸]

با توجه به اینکه مکانیسم کنترل درد در ترامادول مشابه مورفین است. مصرف مداوم آن منجر به وابستگی فیزیکی و روانی مشابه اعتیاد به مواد مخدر می‌شود و مصرف طولانی مدت ترامادول منجر به اعتیاد به آن شده و درمانی کاملاً مشابه با درمان سوء مصرف مواد مخدری چون تریاک، کراک و هروئین دارد.[۹]

ایران دارای بیشترین آمار مسمومیت با ترامادول در جهانویرایش

در خبری که در سایت پایگاه خبری تحلیلی خرداد در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۱۷ انتشار یافت، متخصصی در زمینهٔ پزشکی قانونی، بیشترین مسمومیت و عوارض جانبی مصرف ترامادول را مربوط به ایران دانسته و گفت، «متأسفانه به دلیل وجود تقاضا در بازار، اشکال دویست، چهارصد و پانصد میلی‌گرمی این دارو به صورت غیرمجاز و قاچاق وارد کشور شده و توزیع می‌شود.»[۱۰]

عوارض جانبیویرایش

عوارض مشابه دیگر داروهای شبه‌تریاک (تهوع، سرگیجه، خواب آلودگی، خشکی دهان. دیر انزالی. یبوست، افت فشار خون، تعریق، خارش) در ترامادول هم دیده می‌شود اما احتمال بروز دپرسیون تنفسی که کشنده‌ترینبا ترامادول خوراکی نسبت به مرفین کمتر است. مصرف این دارو به علت افزایش سطح سروتونین، بیشتر از دیگر مواد اپیوئیدی ایجاد حالت تهوع می‌کند، همچین باعث بی خوابیمی‌شود. مصرف بیشتر از ۴۰۰ میلی گرم ترامادول برای افراد بدون مقاومت بدنی در مقابل مواد اپیوئیدی خطرناک است.

مصرف همزمان داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین و مهارکننده منوآمینواکسیداز موجب تشدید عوارض دارو و گاهی سندرم سروتونین می‌گردند.

یکی از عوارض نادر ولی خطرناک مصرف ترامادول تشنج می‌باشد. تشنج معمولاً در اثر مصرف زیاد این دارو یا مصرف دارو در بیماران صرعی یا بیمارانی که دچار آسیب مغزی شده‌اند با بیمارانی که مشکلات کبدی کلیوی (دفع دارو دچار اختلال گشته و افزایش مقدار دارو در خون) دارند و یا معتادان به الکل ایجاد می‌گردد. همچنین احتمال وابستگی دارویی و بروز علائم ترک مشابه دیگر ترکیبات شبه تریاک هم وجود دارد.[۱۱][۱۲] یکی دیگر از عوارض نادر ترامادول (چهار تا پنج ساعت پس از مصرف) افزایش فشار خون به همراه سردرد شدید می‌باشد مریم اخگری، رئیس بخش سم‌شناسی پزشکی قانونی تهران با اشاره به افزایش مصرف داروهای مخدر مانند متادون و ترامادول اعلام کرد در مطالعه‌ای که طی پنج سال اخیر انجام شده مرگ‌های ناشی از مصرف ترامادول ۴۰ برابر بیشتر شده است. در این مقاله به نوع مرگ و تعداد قربانیان اشاره نشده است.[۱۳]

بسم الله الرحمان اارحیم

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۱۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

زردرویی می‌کشم زان طبع نازک بی‌گناه. ساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم.

خوب داشتم تو احوالات بودم که دیدم قبلش اینچوری بگم که آقا ما داشتم این سوره ی قرآن رو که خواندیم یعنی بعدش فهمیدم یه کلیپ جا گداشتم و دیگه ترتیب کلیپ های دیشب خراب شد چون قرآن رو فراموش کردم آپلود کنم بعدا آپلود کردم حالا مهم نیست و داشتم توجه میکردم و میدیدم آبات رو خدا گفته و یا خواسته که منی و نطفه نگاه کنیم!!! در همین سوره الطارق داریم:

فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿۵﴾

خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿۶﴾

یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿۷﴾

إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿۸﴾

خدا وکیلی دارم ساده حرف میزنم بعد گیر ندیدن بعدا مسخره مون کنینا صادقانه و سادگانه و خریت محظه ولی آدم اسرار هم باید داشته باشه و نگران اسرارمم گرچه خعلی وضع خرابه اینجا و تو حمام هم که میرم بدنم رو انگار دارن سوراخ میکنن بعد حس کردم دارن میبینن منو و خانواده ام رو و حتی گشتم و گشتم جایی پیدا نکردم که ببینن منتهی زیر دوش پایین که نشسته بودم یکی در ذهن نشونم داد به طوریکه اگه خودم بخوام جاسوسان رو که فیلم دارن میگیرن مثلا تو خیابون تاکسی ها حس میکنم یه تابلویی بالای سرشونه و جدیدا حس کردم که برای دوربین جاسوسی است بالای سقف بیرونی ماشینشونو میگما وگرنه داخل که حتما خلاصه  دستم رو به طرف ماشین به نشانه ی اعتراض میگیرفتم بعد توی حمام یکی اومد زیر دوش پایین که بودم دستش رو دراز کرد به سمت کاشی دیوار به صورت اعتراض این یارو که گفت یکی از اقواممونه مرد گلیه خلاصه اینو نشونم داد منم مشکوک شدم پریروز هم داشتم توی حمام همینطوری فحش رکیک میدادم بابام گفت چرا فحش میدادی گفتم زیر دوش که بودم حس میکردم داره بدنم سوراخ میشه و اگه سمت راست بدن مثلا پهلو و پا باشه این ماله ناموس و بزرگانه اگه سمت چپ درد گرفت ماله خودمه عیب نداره لذا شما هم اگر پهلوت خود به خود درد گرفت یه سرفه ی مصنوعی برو تا طرف جاسوس و شیاطان چیز شه و ساکت نمان که مادمورد درد صحبت کرده ایم که خداست دارن با درد هم بازی میکنن بعضی از دردهای خودبه خود اگر توجه نکنی ریشه میزنه و کلا درد برای اخطاره و خطر و هشدار و برای راهنمایی و هدایت نیست بلکه یه هشداریه حالا کار به این چیزا ندارم خدا پدرشون رو تو آتیش بسوزنونه اگر اینطور باشه قبلا ها هم همینطور بود زیر دوش پایین که مینشستم حس میکردم دخترایی دارن بهم میخندن و صدای خندشون رو میشنیدم ولی جلوی رویم دیوار کاشی بود گه الان پست های قبل فیلم و مطلب براتونن گذاشتم درمورد پشت دیوار رو دیدن که یه چاییش فهمیدم انگلیسی میگفت در تلوزیون حتی یه جای دیگه هم میگفت در داخل بدن هم نگاه میکنن با همین دستگاه ها شاید هم رنگی ببینن خلاصه اصلا مامانم هم طفلک حمام که میره حساسیت گرفته و بدنش میخواره و یه مدتیه داره شامپوی بچه میزنه و من خودم انقدر بدنم لطیف و یه ابهتی داشتم اوایل که اومدم این خونه و زیبایی معنوی و نفوذ ناپذیز و شخصیتی داشتم که مجذوب بودم ولی از بین رفت دیگه خلاصه من که اصلا نمیگذرم و میسپارمشون به حضرت ابالفضل العباس(ع) تا اونجاشون پاره شه و بیان نشونم بدن اونجاشون تا مگر ببخشم!! و پدرشون رو در باید آورد والا توی پادگان و تیمارستانم اینکاررو فکر نکنم بکنند!!

کار نداریم آقا ما توی حمام بودیم که حس کردیم که و گفتن  که انگار قرآن رو آپلود نکرده ام و یادم اومد و اومد آپلود کردم فعلا آخرین فیلمم سوره الطارق هست خلاصه این آیات میگه که بریم به نطفه نگاه کنیم!!! خوب منم سرچ کردم اسپرم و چیز بخصوصی نبود و انگلیسی سرچ کردم نبود و عوض کردم خلاصه عبارتش رو نمیگم سرچ کردم که منی روی صورت زن و از فیلتر رد شدم و چندین عکس سیو کردم اولش هم میخواستم منی ای که روی پیراهن ریخته رو جدا کنم و نجسم هست چیز کثیفیه حال آدم چیز میشه خلاصه تا چندین سال دیگه فکر کنم ایران هم زنانی که منی روی صورتشون هست رو نشون بدن اصلا و این کار بدیه که منی نجس رو ریخته روی صورت و منم قبلا گفتم برای آرایش مردان یعنی پسران بیشتر میتونن صورت خودشون رو اگر از 18 سال گذشته اند با آبی که قبل منی میاد چیز کنن بعدا خعلی ناراحت شدم که چرا این حرفو زدم و گیرم می اندازن و کار بدیه یادمه در شب عاشورا هم این خرف رو زدم وقتی جهرم بودم که مثلا فکر کرده به معشوقش و خودارضایی نکرده و اون آبی که به یادش ریخت و ارضا نشد مثلا خوبه بعد ناراحت شدم شدید که چر این حرف رو زدم تا اونروز که حافظ رو خوندم و ایشان اینو گفته که:

زرد رویی میکشم زان طبع نازک بی گناه/ ساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم!

خلاصه اینم رازه خلاصه و هم راهنمایی شدم ولی نطفه رو روی صورت چیز نجسی است و مراجع شاید گفته باشن اینکار حرامه که نطفه رو روی صورت بریزن و ماده ی قبل منی هم زود از بین میره و حالا بگدریم اینکه خلاصه چندین عکس از زنان رو که روی صورتشون منی نجش هست رو سیو کردم و گفتم گفته باشم و هم چهره ی زنا زیباست هم خدا گفته منی ببینید اولش هم میخواستم عکس فقط منی روی لباس رو جدا کنم عکسش ریز بود مجبور شدم از فیلتر رد بشم و چندین عکس انتخاب کردم خدا بگذره خلاصه!ولی جنبه ی عکسا رو دارم که از خود به خود نشم هرکسی نمیتونه مخصوصا مجردا ولی نگاه به نطفه رو خدا خواسته به هرجال!

البته این قراردادی بودا ما موقع خواب بعضی مواقع باید چندین مرتبه جابه حا و پهلو به پهلو بشم برای درد و آزمایشاش بله آقا و خلاصه اصلا صاحب قلب راست من کیه خدا میدونه ولی طرف چپ هشدار خودمه ولی راست بدن قرداد داده بودیم برای صاحبش باشه شاید قردادش ماله هیجده سالگی باشه یا قبل که فهمیدم و اون موقع با درد باید میساختم حتما وگرنه حمله شدید و خوب تا حدی هم وسواسی شدم شاید ولی قلب راست یعنی تنفس مال خودم نی اگه درد بگیره خود بخود میگم سگگگگگ و عصبانی میشم که از بالا ناراحتن فوش میدم ولی تو حمام پهلویم درد میگرفت ولی قلب چپ برای همون زن ها و عشق مجاز و ممکنه دروغم بگه البته درد خودبه خوده و اونقدر نیست که داد کشید یه درد هشداذیه زودگذر که نباید وسواس شد درمورد درد کلیپی دارم فیلمشو نگاه کنید پس اگر ندیدین در بخش سخندانی آپارات هست وقتی جهرم بودم پرش کردم سه چار سال پیش بله دارن تا توی حمام خانه ی آدم اینکارا میکنن بعد تا حرف زدیم عصبانی شدیم میفرستن تیمارستان وضع اینه ها میفهمی نمیدونم یا نع؟؟!!خودشون جمع میشن آدمرو روانی میکنن دیوانه میکنن بعد خودشون میفرستن تیمارستان جالبه بعد خودشون هم قرص میدن  خودشون مرخص میگن بخور خوب شی!!! دیگه از ای غلطا؟ غیرت؟ شجاعت؟ ...?خدا که بی خدا دیگه! من اوروز دیدم سرکش شدم داشتم از خودم میپرسیدم هرکی پلیس بشه آیا زور میگه؟!!!شخصیتشو میگم!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
25

MessageToEagle.com - Now, spying on people at home through the walls is easy.

Also find out what's going on behind closed doors - it's nothing particularly difficult. They will even know whether you're sitting or standing!

Scientists are already in possession of a radar prototype device that can track Wi-Fi signals in order to spy through walls. Their device identifies frequency changes to detect the moving objects.

Wi-Fi radio signals are found in 61 percent of homes in the U.S. and 25 percent worldwide.

University College London engineers Karl Woodbridge and Kevin Chetty have come up with an idea how to find out what's going on behind closed doors in urban environments, where nearly all homes and businesses have a Wi-Fi router setup and constantly emitting 2.4GHz or 5GHz radio waves.

The method is similar to how radio waves are used to detect moving objects. When a radio wave reflects off of a moving object its frequency changes -- this is known as the Doppler effect.

The tests were conducted by monitoring people inside a building using a 2.4-GHz passive multistatic receiver and a computer, to process the signals.

The receiver has two antennae -- one that tracks the base radio signal in a given area where a router or access point is setup, and one that detects the reflected radio waves emitting a new frequency.


Seeing through walls with a wireless router


By processing the data from both antennae, the system was able to accurately pinpoint where the people were through a 30.5cm-thick wall, what direction they were moving in and their speed.

The Wi-Fi radio wave frequency will also increase when an individual moves towards a router, and decrease as they move away from it.

The radar itself does not emit any signal and thus cannot be detected, making it ideal for spying or military operations.

Additionally, there is much that can be done to improve the device, especially its sensitivity in order to read the movements a person's ribcage makes while breathing. In this way, they can also deduce whether a person is standing or sitting.

UCL's radar is a stealthier device that makes use of readily available signals and can be packed away in a suitcase.

As such, it seems like a much more feasible choice for use in the field and the Ministry of Defence is already funding further studies to develop the system as a mobile tool to be used in urban warfare.

As much as 492 million households will have Wi-Fi by the end of 2012 -- that's more than a quarter of all households, market intelligence company Strategy Analytics reports.

So if you don't want to be spied on doing whatever it is you do in your home, you might want to invest in Institut Polytechnique de Grenoble's Wi-Fi signal-blocking wallpaper.

A team has published a paper demonstrating how a passive radar system can see through walls by reading Wi-Fi radio waves.

@ MessageToEagle.com

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۵۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
عمو کریس
داستان ماس که راس خاص خواست یه عدس حالی بدم من به آریان که کمر برخه و مغزشون وولی وولی بخوره و دس تو دس هم لازم نیس مس باشن کریس دبرگ و رجب ور بزار ختم هر ی دیس و رجز بشه این کار دستور *

" نه جلومو نگیر بزار بگم این حقیقتو بزار فاش کنم راز این خیانتو

این شعر به پنج زبون میره ترجمه میشه واسه کسیکه لایی میکشه تجربه بشه

کسی که واسه پول یه ملت و فروخته میخواد کنسرت بده تو این زمین سوخته

حالا تهرون از لندن واست امن تره کنسرت تو ایران از نون شب واجب تره

ولی من میدونم که تودل تو چی می گذره هنوز دیر نشده به خودت بیا بهتره

تو نمیشناسی کوچه پس کوچه های این شهرو نمی دونی یه ذره از درد این مردمو

تو تو شهر خودت گنگستر دیدی اینجا مامورا گنگسترن شنیدی؟

آره امن واسه تو بیست تا بادیگارد داری هنوز جایی نرفتی که شلوارتو در بیاری

شده جلو دیگرون یهو ضایت کنن میدونی تو چک چیه وسط جمعیت

تو که مایه رو می گیری اینا بازیه فقط یکی سود می بره از قصه راضیه

ولی رو سن نیگا نکن به چش مردم شاید چش یه بچه زل بزنه بهت

شاید پاکی اون به بگیردت یه لحظه به جوش بیادشاید اون غیرتت

عمو کریس نخون نخون تاوون داره مهم اینه که فقط واست پول توش داره

ببین عمو کریس واسه من از صلح قصه نخون یه بلیط از کنسرتت سه شب شام واسمون

نیگا نکنکه راحت قرار بری رو سن اینجا گوجه گرونه که نمی زنن بهت

اکی دیر واست دوباره کسب شهرت ولی تو استفاده کن قشنگ از این فرصت

میخوای مثلن چی بگی ؟بگی صلحدوستی؟ ولی تو یه گرگی که رفتی توی پوستین

عجب! دو روزه فهمیدی اینجا آزادی کسی غمگین نیس همه جا شادیه

حتمن دانشجو ها رفتن اوین مهمونی بگو که آماری نداری از بند و زندونی

جمع کن بساطتو معنی عشقت چیه بدون که خفقان تو جامعه بد دردیه

ما هشتو نه مون پیچ به هم باز شدنی نیس تو مث اینکه اصلن تو باغ نیستی کریس

آره تو زاییده ی همون استعمار پیری که آدما رو می خواین تو بند و اسیری

مگه شما نبودین دشمن خونی گاندی آقای کریس دبرگ تاریختو که خوندی

سانسور خوبه واسه تو که فرقی نداره تو کاری می کنی که فقط واست پول بیاره

من که لطفی نیستم یهو بشم منقلب یه روز توده ای یه روز ریشوی متقلب

اینجا باید دستمال بکشیو اذان بگی اینجا یا تو ارشادی یا توی زیر زمین

اینجا اگه خودتو نفروشی باختی نامجو اگه باشی یه کاری واسشون ساختی

یه تریپ باید بیای از مولا علی یا هو کریس دبرگ همون ممدلی

نه عمو به هیکل تو نمیاد این حرفا تو لاوی نازی یهچیز تو این مایه ها

نه تو معترضی نه آریان صدای نسل ماست آریان که در گیر قرو کمرو این حرفاس

ببین از رپ و راک کیا مجوز دارن جز اونا که هر چی ارشاد گفت می خونن

برو بپرس حقیقت لخت تو خیابون میدونی چن نفر واسه موسیقی ویلوون

بپرس چن نفر واسه هنر آواره شدن چقد از جوونا تو سری خوردن و بریدن

کریس به خودت بیا آخرعمری برات بده یه روز میاد که از این کارت میشی شرمنده

از صفای این مردم سواستفاده نکن کریس برگرد برو تو همون انگلیست بخون

عمو کریس نخون نخون تاوون داره مهم اینه که فقط واست پول توش داره

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

از پخش فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی تا فیلم اخیر یک زن در اتاق عمل!

از انتشار فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی تا فیلم اخیر یک زن در اتاق عمل!

به گزارش ممتازنیوز، اگر کسی به واسطه غریزه جنسی ، کاری ولو اشتباه در خلوت خود انجام بدهد، تنها مرتکب یک خطا – آن هم بین خود و خدای خود – شده است اما کسی که از این ماجرا، مخفیانه فیلم می گیرد و تمام کسانی که آن را پخش می کنند و به یکدیگر نشان می دهند، مرتکب اقدام شرم آوری به نام “زیر پا گذاشتن شرافت خود”شان شده اند.

سال ۱۳۸۵ ، یک فیلم خصوصی منتسب به زهرا امیر ابراهیمی در فضای مجازی منتشر شد و به سرعت شیوع پیدا کرد. او در آن زمان به دلیل بازی در سریال “نرگس”، به شدت مشهور شده بود اما ناگهان در اوج محبوبیت و در حالی که آینده درخشانی برای او در سینمای ایران پیش بینی می شد، فاجعه رخ داد و سرنوشت یک دختر ایرانی به کلی دگرگون شد.

فاجعه اما فقط برای امیر ابراهیمی نبود. هر چند او در این ماجرا درگیر آبرویش شد و نهایتاً ترک وطن کرد، اما واقعیت این است که در این میان ، فاجعه دیدگان اصلی ، همه ما مردمی بودیم و هستیم که آن فیلم دیدیم، منتشر کردیم، دست به دست پخش کردیم و موبایل به موبایل پراکندیم تا خدای ناکرده کسی نباشد که فیلم خصوصی یک شهروند را ندیده باشد! حتی در آن زمان، سی دی فروشان غیرقانونی هم در کنار گوش عابران زمزمه می کردند که فیلم زهرا امیر ابراهیمی را هم دارند.

این نوشتار ، قصد بازخوانی ماجرای زهرا امیرابراهیمی را ندارد چه آن که اولاً هر چه بوده تمام شده است و ثانیاً آنچه او انجام داده بود، کاری بود که خیلی های دیگر هم مرتکبش می شوند ولی هیچگاه عیان نمی شود و به حکم ستار العیوبی، نباید هم بشود.

این یادداشت به بهانه انتشار فیلمی از یک زن در اتاق عمل یکی از بیمارستان های جنوب کشور نوشته شده است که نشان می دهد از سال ۸۵ تا کنون، وضعیت اخلاقی جامعه لااقل در خصوص حفظ حریم ها ، بهتر نشده است. در این ماجرا، متأسفانه کادر پزشکی از این زن در حالت نامتعارفی تصویر برداری کرده و سپس یکی از آنها ، فیلم را در فضای مجازی پخش کرده است. بلافاصله بعد از این ماجرا ، دهها سایت ، لینک دانلود این ویدئوی شرم آور را منتشر کردند و در فاصله اندکی ، جست و جوی کلمات مربوط به این ماجرا به طرز وحشتناکی در گوگل، یاهو و … افزایش یافت به طوری که وبمستر گوگل، بعضاً تا ۱۷۵۰ درصد افزایش جست و جو برای کلمات مرتبط را گزارش کرده است. در شبکه های اجتماعی نیز صدها جوک درباره آن زن ساخته و منتشر شد.

نکته مشترک در فیلم زهرا امیر ابراهیمی و زن اتاق عمل ، این است که تماشاگران و پخش کنندگان این دو فیلم ، همواره از این دو نفر و کار آنها سخن می گویند و ای بسا منکوب و تحقیرشان می کنند ولی از این نکته غافل می شوند که کار خود آنها به مراتب بدتر و زشت تر است.

اگر کسی به واسطه غریزه جنسی ، کاری ولو اشتباه در خلوت خود انجام بدهد، تنها مرتکب یک خطا – آن هم بین خود و خدای خود – شده است اما کسی که از این ماجرا ، مخفیانه فیلم می گیرد یا آن را برای اولین بار منتشر می کند و تمام کسانی که آن را پخش می کنند و به یکدیگر نشان می دهند، مرتکب اقدام شرم آوری به نام “زیر پا گذاشتن شرافت خود”شان شده اند.

فرقی هم نمی کند که شغل، تحصیلات یا جایگاه اجتماعی افراد چه باشد ؛ همه می توانند شرافت خود را نادیده بگیرند و آرام آرام تبدیل به فردی بدون شرافت انسانی تبدیل شوند، بی آن که خود بدانند.

می شود به راحتی فیلمی که از فضای خصوصی دیگران به موبایل یا ایمیل ما رسیده است را پاک کنیم و حتی خودمان هم آن را نبینیم. اما بعضی هایمان ناگهان خود و شخصیت خودمان و شرافت انسانی مان را فراموش می کنیم و چنان تصاویر خصوصی دیگران را به دوستان و آشنایان نشان می دهیم یا ارسال می کنیم که گویا سخن از انیمیشن تام و جری است!

هیچ وقت هم فکر نمی کنیم که آن “انسان”ی که فیلمش را می بینیم و برای دیگران می فرستیم و نیز خانواده و اطرافیانش با کارهای ما در چه وضعیت اسفناکی قرار می گیرند.

باز هیچ وقت فکر نمی کنیم که با توجه به رشد فزاینده فناوری های جدید، ممکن است روزی خود ما یا یکی از اطرافیان ما، مقصر یا غیر مقصر، قربانی چنین وضعیتی شویم.

خیلی از ما ، وقتی درباره جامعه صحبت می کنیم ، مصلح وار سخن از انحطاط اخلاقی جامعه می گوییم و سری به تأسف تکان می دهیم ولی اگر ساعتی بعد ، فیلم خصوصی یک “انسان” به دست مان برسد، برای این که بین دوستان مان متاعی برای عرضه داشته باشیم، آن را برای دیگران می فرستیم و ای بسا با خود می گوییم این شخص را که کسی نمی شناسد… و چنین می شود که دست به دست می گردد تا به اطرافیان او هم برسد و آبرو و زندگی اش از بین برود؛ به همین سادگی و به خاطر این که ما ، کمی بخندیم.

وحشتناک نیست؟ و آیا هر کدام از ما که فیلم و عکس های خصوصی دیگران را منتشر می کنیم یا برای ماجرای آنها جوک درست می کنیم و به هم می فرستیم، سهامدار انحطاط اخلاقی جامعه نیستیم؟ و مگر جز این است که جامعه از من و تو و دیگرانی تشکیل شده است که اتفاقاً همه مان خودمان را موجودی جدا از جامعه می پنداریم و همیشه دیگران و کلیت جامعه را متهم می کنیم؟

برای خودمان، برای شرافت و انسانیت مان و برای خانواده و فرزندان مان ، چنین فیلم هایی را نبینیم و به دیگران نفرستیم. آسیب جامعه آلوده، اگر به فوریت و به طور مستقیم دامن شخص ما را نگیرد، می تواند برای فرزندان ما که در جامعه ای که برایشان می سازیم زندگی کنند، بسیار خطرناک باشد و دامنگیر آنها باشد.

ندیدن و نفرستادن این فیلم ها و عکس ها، کار سختی نیست. خودمان به خودمان احترام بگذاریم.

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۱۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

Tiara or no tiara? | Diana loved tiaras. She wore one on her wedding day, on July 29, 1981, and to numerous formal occasions throughout the years. So far, the only time Kate has been photographed wearing a tiara was on her wedding day, on April 29, 2011, and it kind of looks like she's trying to hide the thing in her veil. 

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۱۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

Top 10 NBA Players Who Never Went To College

Nowadays, the NBA requires its rookies attend at least a year of college before going pro. Many of the top High School players in the country bide their time over that year, just itching for the chance to “graduate” and start making their millions

But for a long time, there was no such requirement. An elite High School player could get his diploma one day, and be drafted by the Lakers the next. Here are ten of the best players who were literally too cool for school.

10. Andrew Bynum

andrew-bynum

Andrew Bynum grew up in New Jersey, where he played basketball at a couple of different high schools. He was chosen to participate in the McDonalds All-American game, and finished his high school career averaging 20 points a game. He originally planned to attend the University of Connecticut, and major in business. However, he changed his mind and, in 2005, was drafted by the Los Angeles Lakers. At 17, he soon became the youngest player in NBA history. He won two consecutive NBA titles with the Lakers and became an All-Star as a Laker in 2012. He is currently still sitting out with injuries (2013).

9. Jermaine O’ Neal

jermaine-o-neal

Jermaine O’ Neal grew up in South Carolina, where he and his brother were raised solely by his mother. She worked two jobs to support them, and Jermaine’s official website claims that he learned the importance of persistence and hard work from her. Although he began his high school career as a guard on the junior varsity team, the NBA player he most wished to emulate was legendary center Bill Russell. He eventually grew quite a bit, and switched to playing post.

Although colleges recruited him heavily, he decided instead to declare his eligibility for the NBA Draft. In 1996, he was picked up by the Portland Trail Blazers. During his four years there, he primarily played as a backup, because the team was stacked with big veteran players such as Rasheed Wallace. He was eventually traded to the Indiana Pacers, where he had his breakthrough season. While playing for the Pacers, he became a six-time All-Star, and played in the Olympics for Team USA.

8. Amar’e Stoudemire

Amare-Stoudemire

Amar’e Stoudemire grew up in Florida. He also had a rough childhood. His father died at a young age, and his mother was in and out of prison. Because of this, he was forced to attend six different high schools. He did not even begin playing basketball until he was 14, and only played for two years in high school. Despite this, he quickly became a top prospect, and was offered an athletic scholarship to the University of Memphis. He decided to instead jump straight to the pros, and was drafted by the Phoenix Suns in 2002. He excelled from the beginning, averaging 13.5 points per game his first year, and winning the Rookie of the Year award. Since then, he has been selected to the All-Star team six times. He was traded to the New York Knicks in 2010, where he has been doing well, though he has recently been plagued by injuries.

7. Tracy McGrady

tracy-mcgrady

Tracy McGrady grew up in Florida, where he was a two-sport athlete. In fact, he originally aspired to play baseball, rather than basketball. However, after an amazing performance at a High School All-Star basketball game, he received a scholarship to go to Mount ZionChristian Academy in Durham, North Carolina. While there, he lead his team to a 20-1 record, a #2 nationwide ranking, and was named USA Today’s “Player Of The Year.”

He planned originally on committing to the University of Kentucky, but ultimately decided to take an offer from the NBA instead. He was drafted by the Toronto Raptors in 1997, where he played alongside his famous cousin Vince Carter. After three years in Canada, he was traded to the Orlando Magic. He spent several years in the NBA, his most successful playing for the Houston Rockets. In 2012, Tracy decided to leave the US again, this time to play in China for the Qingdao Eagles.

6. Darryl Dawkins

darryl-dawkins

Darryl Dawkins played high school basketball at Maynard Evans High School in Orlando. A dominate force in high school, he led his team to a state championship in 1975. He then became the first high school player to be picked in the first round of the NBA Draft. He played seven years for the Philadelphia 76’ers, going to the NBA Finals three times, but never winning. He became most well known for shattering two backboards while dunking, and for the creative nicknames he gave both himself and his signature dunks.

ADVERTISEMENT

5. Dwight Howard

dwight-howard

Dwight Howard played for Southwest Atlanta Christian Academy in High School, leading the team to a state championship his senior year. His favorite player growing up was Michael Jordan, but he knew that he wasn’t suited to play like Mike. He decided to find a big man to emulate his game after, and he found it in Kevin Garnett.

He had a dominating Senior year, that lead to interest from college and NBA scouts. In his last year of High School, he averaged 25 points, 18 rebounds, 3.5 assists, and 8 blocks per game. Three different organizations named him Player Of The Year, and he was selected first overall in the 2004 NBA Draft by the Orlando Magic. As one of the most athletic big players in the league today, he has been named an All-Star six times, Defensive Player Of The Year three times, and won the NBA Dunk Contest in 2008.

4. Kevin Garnett

kevin-garnett

Kevin Garnett was not only Howard’s inspiration for playing style; he also inspired him to jump straight to the pros. Garnett grew up in South Carolina, where he and his two sisters were raised primarily by his mother. Oddly enough, his stepfather hated basketball, so we can’t assume he was very supportive.

As a Junior, he led his team to the state championship, and averaged an incredible 28.5 points per game. Details are unclear but, the summer before his senior year, Garnett was implicated in a charge of second-degree public lynching. This caused him to decide to transfer to a prep school in Chicago. He led the team to a city title, and was named by USA Today as the High School Player Of The Year. He was drafted by the Minnesota Timberwolves in 1995, where he played for twelve years, and still holds several of their team records. He was traded to the Boston Celtics in 2007, and helped them win the 2008 NBA Title, their first championship since 1986. He has been named an All Star fourteen times in his career.

3. Moses Malone

moses-malone

Moses Malone played High School basketball at Petersburg High School in Virginia. While there, he led the team to an unbelievable 50-game win streak, and two straight state titles. He initially agreed to play for the University of Maryland, but changed his mind, and instead played his rookie year in the American Basketball Association. After two years in the ABA, the league merged with the NBA, and he was traded to the Houston Rockets. Over a 21-year career, with several different teams, he won one NBA Championship, was named League MVP three times, and was picked as an All Star twelve times. The seventh leading scorer in NBA history, he was named one of the 50 greatest players ever, selected through a vote organized by the NBA.

2. Lebron James

lebron-james

Lebron James grew up in Ohio, primarily raised by his mother. His step-dad was in and out of jail, but James claims he formed a bond with him regardless. Lebron went to St. Vincent-St. Mary High School in Akron. An impressive player from the beginning, he was the first sophomore player ever chosen to the USA Today All-USA First Team. In just his Junior year, he appeared on the cover of several sports magazines. In his senior year, he averaged 31.6 points per game, and was named the most valuable player of the Jordan Capital Classic, the EA Sports Roundball Classic, and the McDonald’s All-American Game.

By participating in those three games, he forfeited his NCAA eligibility, not that it really mattered. He was selected first overall by the Cleveland Cavaliers in 2003. He averaged over 20 points his rookie year, and was named Rookie Of The Year. In 2010, he took his talents to South Beach and the Miami Heat. Over his still-young career, he has been named NBA MVP three times, selected as an All Star eight times, has won one NBA title, and has played for Team USA.

1. Kobe Bryant

kobe-bryant

Kobe Bryant grew up in family with a history of basketball. In fact, his father Joe played in the NBA for eight years. His father encouraged him from a young age, initially teaching him himself. Much of his childhood was spent in Italy, where his father went to play ball. Because of this, Kobe is fluent in Italian.

For high school, Kobe moved back to the US, where he played for Lower Merion High School in Pennsylvania. He averaged over 30 points per game both his Junior and Senior year, and was named by USA Today and Parade Magazine as Player Of The Year, during his final year. He holds the record for most points in Southeastern Pennsylvania, breaking the marks of both Carlin Warley and Wilt Chamberlain.

He was heavily recruited by Duke, but opted to jump straight to the NBA. He was drafted by the Charlotte Hornets, but was soon traded to the Los Angeles Lakers, his favorite team growing up. Over his career, he has been named an All Star fourteen times, won an NBA Slam Dunk contest, and led to Lakers to an incredible five NBA championships in one decade. He has also played for Team USA in the Olympics, helping them to win gold in both 2008 and 2012. He will certainly be remembered as one of the greatest players of all time.

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب موضوع شخصی خودمه که دارم اجتماعیش میکنم و شاید بخوام درمورد خودیتم و نیتم و ریا و خدابینی و خداشناسی و یقین و... صخبت کنم که همینقدر موقع نماز مغرب عشا به ذهنم خورد و اینم که دارم درمورد خدا صحبت میکنم چون یه کار خیر انجام دادم و کمک کردم به یک شخص بزرگ وگرنه حالا نمیدونم چی میخوام بنویسم و نمیدونم بگیره ولی درمورد خدا نوشتن ذهن الهی و یقین میخواد حتما که ما اصلا یه موجوداتی هستیم که شیاطین میبرتمون و جمعند حالا سبب خیر ما نبودیم که درموردت نوشتیم خدا و بله اصلا این همه نماز خوندیم این همه خدا خدا کردن بعد هیچی در ذهنمون نیست خدا مشهوره فقط سر زبان هاست و نه برای ما ارزش داره نه میبینیمش خودمو میگم نه ایمان درست داریم و حالا مثلا این همه دعا و نماز نمیگم خدای من شیطانه ولی اگر بت هم نباشه بلخره چیزی ازش نمیدونیم حالا شاید شما بگی خدا خودش رو در بهشت نشان خواهد داد و اونجا که خدا چیزی زیباتر از نشانه هاش مثل کبوترها مثل هرچیزی که میبینیم و نمیتونیم بسازیمش ولی خدا رو پیدا هنوز نکرده ایم و حالا بلخره تعریف خدا چیه؟؟ نمیدونیم یعنی برمیگیرده به نیت و عقل شاید باید وقتی نماز میخونیم نیت کنیم ولی تو نماز هم باید نیت کنیم اینکه داریم تک تک جملات رو میگیم و با خدا صحبت میکنیم خوب اول نیت حالا یکی نیتش اینه که معنی جملات رو بفهمه یکی این جملات رو میگه در نماز که بخشیده بشه اینجا عقل مهمه که میگی سبحان الله یعنی چه؟ که مثلا چیزی بهت اضافه بشه خوب این خودیت این نیت پایین که خدا رحمش بیاد فقط؟ و رحمت و نورانیت بگیری همین خودیت!! یعنی میگم ریا این نیست که فقط برای مردم و فرشته ها نماز میخونیم اینکه حالا که چی که وایسادی جلوی خدا حمد و سوره میخونیم یعنی باید عقل کار کنه خودمون رو ضایع نکنیم حرفای بزرگی میزنیم و بعد نماز حالا خوبه نورانیت و چیزی بدن ولی خدا رو پیاده نکردیم خوب فرشته ها به امید ما اومده بودن که کمکمون کنن و شیاطین هم طفلکا هستن دیگه اونا هم الکی پیش مومنین نیومدن اونا هم نور و آرامش میگیرن ولی ما شیاطین رو دیدیم که چقدر خوبیم حالا ولی خدا رو هیچ حضرت علی(ع) فرمود که من خدایی که نمیبینم رو عبادت نمیکنم خوب اگه میگفت خدایی رو که نمیشناسم چی میگفتی؟ خدا رو دیدن یعنی چه خداا رو شناختن یعنی چه کدوم بالاتره یعنی اولا در عبادت باید خدا رو دید حالا این حداقله یا حداکثر بماند! خوب حالا ما هیچی از خدا نمیدونیم بعد در خودمونم هستیم یعنی اگه بگن شما مثل یه فرشته ای بعد میگی بله ما حقمون بود پیامبری اصلا! یعنی این اخبارگو رو هم ببینم میگم بله این برای من اصلا اومده اخبار بگه بعد وقتی مردیم میگیم ای وای این زنه که اومده باز اخبار میگه این دردناکه که هم تو خودمون بودیم هم اصلا انقدر تو خودمون بودیم که خدا هیچ! دیشب یه کار خوب دیگه که کردم این بود که سوره ی هود رو باز کردم چون حالم بد بود یعنی نیتم دورش شیاطین بود یک نیت پایین عقلم بیشتر از این نکشید بعد گیر داده بودم به آیه ای و نگاه میکردم و میگفتم چرا خدا اینچیزارو گفته یعنی اینا گفته حتما خعلی مهمه تک تک جملات حالا بماند نور و جادو و نمیدونم هرچیزی که ما طمع داریم بله طمع اصلا یعنی ما همش طمع داریم از نماز که چیزی گیرمون بیاد طمع از نماز انگار جادوگری که نیست که از حسادت بخوایم جملاتی تکرار کنیم که حتی نور بگیریم اینا نیت پایین ما رو میرسونه و دوباره همون که هیچ چیزی از خدا نفهمیدیم حالا مثلا بخوان بفرستنمون بهشت فقط میدونیم مثلا بزرگه میدونیم مهربانه ولی وقتی از همه مهربانتر باشه شما و من باید تاثیری بگیریم باید مهربون بشیم ولی چرا نشدیم؟ چون یه دلیلش اینه که نفهمیدم که مهربونه یه دلیلش اینه که ندیدیمش خدارو که مهربانه همینطوری گفتیم الرحمن الرحیم پس باید در تک تک جملات نماز به جایی برسیم که یاد خدا ایجاد بشه سیر ایجاد بشه یعنی یه سیری ایجاد بشه ما که داریم خدا رو میخوانیم که نه فقط صدامون معنوی تر شده باشه بلکه یه سیری که پیشرفته باشه در ذهن از سوره ی حمدی که هرروز میخوانیم با این سیر بریم بالا من خودم مثل طوطی سوره رو میخونم و هیچی دلیل و نیتش رو که چه بگم الرحمن الرحیم چه بگم ملک یوم الدین هیچ معرفتی ندارم هیچ انگار فرقی نداره نه که طمع کنیماا و نه که هر دلیل دنیوی بلکه شناختمون بیشتر بشه و این شناخت کار خودمون نیست ما فقط میتونیم متوجه و تمرکز کنیم روی خدا توجه مون رو فوی کنیم که آقا حالا درسته گفتم سبحان الله از خودم یه لحظه که این سبحان الله چی از خدا میرسونه؟؟ ساده نگذریم متوجه بشیم که الله اکبر حالا داعشی ها هم میگن الله و اکبر ولی هیچی ضلالتشون بیشتر و یاغی ترم شدن حالا منکه میگم الله اکبر نیتم ممکنه خود خدا نباشه طمع از اینکه شیاطین دور بشن طمع نور طمع گول زدن خدا و فرشته ها و قدرت اینا نیت های پایین ماست که شناخت و معرفت نداریم و هیچی به هیچ جا هم نمیرسیم از نماز لذت نبرده ایم و حالا میگیم که ای کاش نمازم زودتر تموم بشه راحت شیم خوب این دیگه آخر ریا و دغله لذا فقط باید برای خدا باشه کارامون و خدا را باید یافت بعدش حتما میل داریم دعا هم بخونیم حتما و هم ذکر باید مطلقا یاد خدا باندازه مارو توجه و تمرکزمون با توجه به خود ذکر که چیست خدایی شویم با اینکه ما چیزی از خدایی خدا درک نکردیم و کسب نکردیم یعنی یقین در دل نماند !لذا دو نکته اینه که فهم و معرفتمون به اذکار الهی پایین نباشه سطحش و هم به قول سخنرانی استاد فاطمی نیا ره از قول بزرگواری سعی کنیم یه صفت مشترک بین خدا و مخلوق رو در نظر بگیریم اگه دقیق گفته باشم و بعد سعی کنیم اون صفت رو در خودمون زیاد و پرورش بدیم و ایجاد کنیم!

بسم الله لرحمن الرحیم

جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب داشتم میشمردم معشوقه هایی که توی ذهنمند و عاشقمن یعنی میوه جات رو و برای هرکدوم میخوام مختصری بنویسم و بگم چون به یادشونم و میوه رو خدا آفریده ما استفاده کنیم و وقتی خودشون هستن روی مخ کاری نمیشه کرد دیگه وگرنه حروم میشه البته اینا که میگم همینطوری از خودم میگم وگرنه خواصشون خعلی بیشتر از این حرفاست 

یک خربزه: این میوه که خریتش زیاده و نمیزاره دیگه به میوه ای دیگه فکر کنی و دوستت داره فراوان و خعلی باهات حال میکنه و درمقابل میوه های دیگه وای میسه و زیاد روی مخه و خوب هرکی هم بخوره شاد میشه و خوشمزه ست و گرچه میوه ی کاملی نیست ولی هوامونو داره

دو طالبی: طالبی یه میوه ی دیونه ای هم هستا یعنی عاشق بچه ها و دانه هاشه و دلسوزه و فداکار و جان خودشو هم حاظره فی الواقع در راه خیر بده و دیوانه است دیگه و از دیوانگی ممکنه یه کارایی بکنه اینم خوشمزه است و طرفدار زیاد داره و مانند خربزه میوه ی عزیزی است  و مخصوص چند نفر


سه گوجه: این میوه ی ناسالم و نا مقوی و روی مخ میاد که بگه من استادم و خعلی قوی ام ولی ضرر داره و زیاد بخوری مثلا خوابت نمیبره فردا و در کنار غذاهای دیگه حال میده گرجه تعداد این گوجه ها زیاده و زیاد کشت میشه در مملکت و هوادار زیاد داره و بسته به اوضاع ممکنه قیمتش زیاد بشه ولی غذای کامل نیست و مثلا مثل قدیم نیست که مردم بیان سریخچال گوجه بردارن بخورن و برگزدن! و در باز و اسیدی و فشار و کم شدن خون بدن تاثیر زیاد داره و اعصاب آدم رو خورد میکنه و خعلی ادعا داره بد ترکیب!اصلا خعلیا اینو جزء میوه جاتم حساب نمیکنند!!!

 

چهار زنجبیل:: این میوه نیست و خاصیت دارویی داره و اگه نباشه بیماری ممکنه اوت کنه و بودنش در کنار ما نعمتیه 


پنج پرتقال: این میوه نمیشه خعلی بهش اعتماد کرد و غذای یه نفره است و ادعاش میشوه و بعضیا دوست دارن بعضیا نه ولی خوب میوه ی ساده ای است ولی زیاد روی مخ ما ولی به اندازه ی دیگر میوه جات به اندازه ی چیزی که می ارزه ارزش نداره


شش انگور یاقوتی: این میوه که گاهی ترش است و اعصاب آدم رو متلاشی میکنه بداخلاق و اعصبانی است و فقط باید دعا کرد خطزناک نباشه و روی مخ وگرنه زندگی آدم رو خراب میکنه و اینم زیاد رو مخه و فشار آدم رو تغییر میده  ولی در کنار دیگر میوه جات جون دیگه میفهمه عددی نیست اگر سرو و خورده بشه ایرادی نداره و میوه ی بدی نیست اگه خراب و ترش باشه بده و نمیشه باهاش ساخت


هفت توت: توت هم یه میوه یه دیگه کاریش نمیشه کرد و پیر و خشک شده اش بیشتر ارزش داره و میوه ای نیست که زیاد روی مخ باشه ولی میوه ای است با خاصیت فراوان که ادعاش نمیشه و مظلومه و خوشمزه و خاصیتت درمانی زیاد داره و ترس داره از خورده شدن و مصرف


هشت سیب: این میوه خعلی محجبه است و محجبه هم باید خورده بشه و لختش نباید کرد و مومنه و ارزش زیادی داره ولی هنوز سیب قرمز نشده وزرده و میوه ای است با خاصیت فراوان و یکی از بهترین میوه هاست که نخوردنش ضرر داره و لطیف و مهربونه


نه تخمه آفتابگردون: تخمک آفتابگردونم اگه نزدیکش بشی و در دیدت باشه خعلی خطرناک و تودلبرو و معتاد کننده است لذا ازش باید فاصله گرفت وگرنه بویی که صادر میکنه میبرتت و دیونه ات میکنه و دوری و دوستی وگرنه اگه نزدیکت بشه تمام افکارت رو تخت تاثیر خودش میگیره و خطرناکه

البته من وقتی داشتم میشمردم بیشتر بودن دیگه حالشون رو ندارم اینا روی مخ منن و معشوقه هامن که میشناسم! البته چند تاشون رو از نزدیک هم ندیدم و خیالاتی ان و خرما بر نخیل  و دست ما کوناه! یکی دیگرشون کشفش نکردم یکی دیگرشون حکم هتدونه داشت و خعلی قوی بود و پیر و استاد و قوی که نتونستم از بس قوی بود شناساییش کنم و دیگر اغلام هم بودن که ارزششو نداشتن هنوز 

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۰۵ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ما نکته ای توی پست قبل نوشتیم که باید باز کنیم که وقتی من نماز میخونم این نفس منه نه اون فرشته ای که داره اینجا کمک میده به من تا این حرفارو بگویم به شما و وبلاگ نویسی کنم وقتی منو ببرین زندان و تیمارستان داری نفس منو میبری نه جان منو وقتی من شهوت برانم نفسم شهوت رانده نه فرشتهذی خدا که داره الان با شما حرف میزنه و شما میخونی یا وقتی من هیئت آقای انجوی ره بروم این نفس من بیشتر حظور داره و شما ممکنه نظرت به من خوب باشه ولی خدا زیباست و هرکه زیباست این زیباییه خدا است نه ما و لذا بعضیا فیلم زشت میبینن و هدایت میشن چون این زنه داره کار میکنه و عمل میکنه و میگه مثل ما ها همش حرف نمیزنه لذا این حرفای من باید نفسم هم عمل کنه و هدایت بشه تا پیشرفت کنم وگرنه خعلیا حرفای خوب میزنن این شعر این همه داستان بهترین اشعار عرفانی اثر نکنه در من مفت نمیارزه برای من ولی برای شما که خوبی لذت هم میبری چون درس خواندی چون معرفت داری علم داری عقل داری کار میکنی

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۴۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب ما امروز داشتیم نماز صبحمون رو میخوندیم و دعا میکردیم افراد رو دیگه نوبت رسید به خود خضرت امام زمان عج در سجده ولی متعصفانه دیدم که عناد دارم خودم در مقابل ایشان و خدا یعنی مثلا میگم راه من درسته و تواضع ندارم و خودم رو خوب و بزرگ میدانم و کبر و ریا و اینا همه چیز داخل میشه خوب ولی برگشت خوردم و نرم شدم یا حالا تصرف خود حضرت بود و این ها و این مشکلات عناد در مقابل حق بعضی مواقع عناد جدی است بعضی مواقع شما اصلا نمیفهمی و بعضی مواقع ظاهری است یعنی مثلا بچه اگر سرش رو خم کنه متواضع میشه ولی ما نه ما بزرگتریم و سنمون بالاست باید قوی باشیم لذا من خودم این حالت تواضع در مقابل حق که حالا یه دلیلش رو هم میگم که چرا پیش میاد رو در سه جا فعلا توانستم بشکونم و متواضع بشم متناسب با حال خودم یک در سجده و ذکر یونسیه یعنی لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین که فهمیدم که حق نیستم و بزرگ نیستم دوم در موقع گناه کردن که شکست خوردم از دست نفس و شهوت که مومن براش پیش میاد سوم هم یه بار رفتم هیئت دیدم چقدر افراد نورانی و کلا محفل نورانی است و دلم نرم شد و فهمیدم اصلا آدم خوبی نیستم خوب حالا چرا این حالت پیش میاد برای من دلیلش حظور زنان سست ایمان و شیطانی است که عاشق منند و فکر میکنند من حقم ضایع شده یا مثلا آدم برجسته ایم و برزگی خوب اینا نادونن و چون از راه دور حظور دارن و زن هم که میدونین زود دل میبنده و بزرگ میکنه و اون چیزای ظاهری زود گولش میزنه لذا زن ها باید همیشه الگو داشته باشن و همیشه از الگو پیروی میکنن ولی مجتهد ها به درچه ای رسیدند که اصلا خودشون الگو اند و تقلید نمیکنن مثلا و چیزای جدید کشف میکنن و حالا این زن ها هم فکر میکنن ما الگوی خوب و پاک و مومن و حالا بزرگی هستیم و دارن دفاع میکنن از ما ولی جاهلند و بلخره حظور این ها و وجود نداشتن نور خدا مارو هم دلزده کرده خلاصه شما اگه فکر میکنی آدمی هستی که میتونی جامعه رو هدایت کنی و آدم راهشناسی هستی و مثل ما خودت رو بزرگ نمیدونی اگر در یک صحرای خشکی ولت کنند کدوم طرف میری؟؟ آیا راه رو بلدی؟؟؟ نه بلذ نیستی پس چرا مثل من ادعا داری و خودت رو بزرگ میکنی تو راه زمین رو بلد نیستی حالا مثل ما عارف و خداشناسیت گل کرده؟؟؟ و اون هیئته که رفتم دیدم خعلی کوچک و خوارم در مقابل بچه های دیگر و نوری ندارم بعد به خودم گفتم من گل سر سبد بودم تو خونه چرا فرشته ها نیستن کنارم چرا شهدا با انگشت منو نشان نمیدن بعد فهمیدم من از خودم چیزی ندارم و اینا همش موهبت بزرگانه که بهم لطف شده وگرنه من همون آدم گنهکار نا امیدم بله آقا من دوران کودکی یادمه که چقدر خوار بودم و بهم توجه نمیشد الان خعلی منو میپرستن و نظرات خعلی خوبه اون موقع من تازه پاک بودم ولی زقابت بود بین بچه ها همش انگار رقابت بود بین ما بچه ها پیش شهدا که یه نفر رو انتخاب کنند و بزرگش و عزیزش کنند و روی یه یچه ای رقابت بود که کار باید بشه تا بشه سرباز رهبر عزیزمون  و یه نفر رو انگار میخواستن انتخاب کنن و همه ی دستگاه ها منتظر یه بچه بودن ولی من بد بودم و توجه بهم نمیشد دلبری عم نمیکردم و چیزی بلد نبودم مثلا شما فیلم سینمائی کلاه قرمزی رو بزارید نگاه یه فیلم انیدبخشیه یا بقیه فیلم ها که رپی افکار مردم برای اصلاح جامعه کار میشد یا فیلم و سریال الان که امید بخشن اغلب از تلوزیون ولی الان بر عکس شده رقابت ها از بین رقته بین بچه ها امید ها به جاهایی است و کسانی که هیچ اند و بدند مثل من اون موقع ما آرزو داشتیم که جاسوسان بیان توی خونه مون و حرفامون رو گوش بدن الان برعکس شده اون موقع من آرزوم بود یه زنی حرفامو گوش بده و تجسس کنه در خانواده ام ولی کسی نبود و من نماز میخواندم و هدر میرفتم و به هیچ نمیرسیدم اون موقعا توی کودکی بهمون توجه نمیشد توجه الهی حتی یعنی الان من منتخب شدم و برگزیده شده ام  این لطف شامل همه نمیشه چه بسا آدم های خوبی در روستا که به خاطر کم توجهی و دیده نشدن حتی از خدا هم روی برمیگردانن چون بزرگان نمیبیننشون و توجه بهشون ندارن و شناسایی نشده اند!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اولا کسی که امام زمان عج رو ببینه دیگه هیچ مردی براش دلبری نخواهد کرد شما اگر مثلا یه مردی مو نداشته باشه یا ماشینش مدل پایین باشه یا ناتوانی داشته باشه در دید یک نوجوان و جوان این مرد عاشق چی ایش بشن؟؟ بله امام زمان از همه زیباتره ولی برای زنان دلبری نمیکنه که عاشقش بشن ولی غده ای از اینا هم میشن ولی در ظاهر و مثلا ما هم ببینیم ایشان رو معرفتی که نداریم در ظاهر دوستشون داریم تا بعدها کار کنیم در دل حالا این زنه تو رختخواب پیش شوهرش برای بچه آوردن ممکنه حقشو از امام زمان بخواد و برای جنسی عاشق شده اگه امام زمان رو دیده و ما هم که وفا نداریم لذا شما باید دیگه از این به بعد مثلا مرجع تقلیدت رو از نزدیک دیدیم یا مثلا ایشون مارو دید یا مثلا به امام زمان سلام کردیم یا مثلا منکه اینجا مینویسم حس میکنم بغضی ها چیزایی یه چهره هایی رو میبینن حالا طرف میبینی زنه ولی توسل به امامان داره براشون صلوات میفرسته به نیت دیدن پیامبر صل الله علیه و آله خوب این زن یا مرد مثلا ممکنه خعلی قوی تر از ما باشه و امام حسین رو چه در بیداری و چه در خواب دیده باشه یا مثلا حضرت ابالفضل ع رو یا عیسی مسیح ع رو یا خضر نبی ع رو بله ما بازیگرانی متعصفانه داریم که ظاهرشون مثل خضره و ایشان نظر بهشون داره خلاصه آقا ما ول نیستیم و شهدا داریم امامان مراجع داریم ولی ارتباط قلبی قوی نیست ممکنه از پدر و مادر هم بدتر در دل حرف بزنیم باهاشون وگرنه باید شب و روز اگر امام زمان رو دیدیم بسوزیم و گریه کنیم و توبه ولی ما میخوایم بر سر امام زمان تسلط پیدا کتیم و خودمونو بزرگتر و یا اگه زنیم اگه جوانیم ممکنه عاشق طاهر بزرگان و امامان بشیم ولی نکته ی ما اینه که آقا شما اگه امامان رو دیدیم باید بپرستیم دیگه عزیز من اینا نمود خدان جانشین خدا در زمین لذا مثلا در نماز باید حتما به فکر ولی خدا بود و جانشین خدا وگرنه برای چی جانشین خدا تعیین کرده یه دلیلش همینه دیگه که شما وقتی میگی ایاک نعبد و ایاک نستعین درنماز باید امامت رو یاد کنی و قوی بشی و ارادتت و وفاداریت بیشتر بشه و خداشناسیت پس نماز خعلی مهمه و آدم رو بالا میبره نمازی که حب امام علی توش باشه ولایتی باشه نماز وگرنه هرچی دلت مبخاد امام زمان رو ببین شما هرچقدرم ببینیم در ظاهریم و ارادت ظاهری داریم و خوب خعلی ها ارادت ظاهری داشتن و بعد شدن دشمن و قاتل امامشون پس ما خعلی خطرناکیم باید در نماز یاد کنیم امامون رو ولی خدارو و خدا رو با ولایت علی ع بخواهیم و بشناسیم و اوج بگیریم در نماز وگرنه ارتباژژ ظاهری معنا و ریشه نداره پس حالا چی شد؟؟!؛ نمازمون رو که میخواتیم اذکار رو با توجه به امام و ولی خدا بخوانیم مثلا میگیم لا اله الا انت خوب حب خدا همون حب امام زمانه پس داریم با آقا صحبت میکنیم و در نظر داریم درسته یا نه؟؟ پس ارتباطمون خعلی باید قوی باشه فقط باید یه خورده شیاطین دور بشن تا ارتباط ذهنی قوی بشه و اگه دل بدیم به ائمه اطهار علیهم السلام اونا خعلی بیشتر میبرتمون بالا

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
داشتم الان خواب میدیدم نمی دونم تو چه سنی بودم و چی بودم و دقیقا کجا از طرفی یه بجه ی 5 ساله بودم که یایام روی مخم بود از طرفی در خواب بودم 26 ساله در سن کنونی ام کهچیزایی رو میفهمیدم شایدم یک فرشته ی الهی بودم که گذشته م رو مرور میکرد خلاصه  اولش میدیدم بچه ام و خانواده مون میخواست بره میهمانی توی شهربا همسایه و یه جا بشینن و بابام با من بد بود و میگفت آبروم رو میبره و با مامانم بحث میکرد و کلید بهم نمیداد تا خودم برگردم خونه چون خعلی دور نشده بودیم از خونه در مهمانی و من حال و حوصله ی نشستن در چنین جلسات مهمانی رو نداشتم و بازیگوش بودم این سکانس تمام میشه!!! بعد نمی دونم کجا منو بردن یه خونه بوده؟؟برای من که الان 26 سالمه و در خوابم یا نه شاید یه مهدکودک بود چون سنم کم بود تو خواب شایدم تیمارستان بود ولی بابام روی مخم بود و برعکس نظریاتم هیچ جاسوسی حظور نداشت من بچه بودم و نمیفهمیدم کجا میرم وارد یک اتاف شدم فهمیدم از طرق تلوزیون و یا ماهواره این خانه ی خیالی و تو در تو ساخته شده و یا اینجور خانه ها رو خواهند ساخت همه جا خلوت بود و فقط اتاق داشت وارد اتاق ها که میشدم یا بازیگران را از نزدیگ میدیدم که جوان اند یا تلوزیون نشون میداد ولی انقدر کار شده و تحصصی بود و اندازه ی پیشرفت قبلی من که حس میکردم درکنارمن و بچه چه میداند فرق مجاز و حقیقت را؟؟مثلا من بازیگرانی رو میدیدم با دیالوگ ها وحرفایی که مال خودشان نبود و الان فهمیدم شخصیت من شکل گرفته بر اساس همان حرف های اون فیلم ها یا همان هارا میگویم یا رفتار میکنم و با اینکه میقهمیدند شخصیت تو چگونه است و چه چیزی میخواهی و ذوست داری آزاد بودی هر اتاقی باشی یا هر شبکه ای!!!بعد رفتم در اتاقی و دیدم مردی و زنی روی تخت خوابیده اند و آلتشان معلوم هست و آلت جنسی یکسانی دارند و هردو مذکرند ولی یه نفرشان زن است من بچه بودم ولی الان در خواب بودم و بابام روی مخ و الان هم در خواب چیز شد باید غسل کنم کجا روم؟؟ تلوزیون که قرار نبود این چیزا پخش کنه!!! از اتاف خارج شدم تا بروم حمام ولی هرجا  میگشتم حمام نبود و حس کردم دوربین ها مرا میبینند نه همراهی با جاسوسان و خلوت بود و ما آزاد بودیم هرجا برویم آزاده آزاد که تو دلت میخواهد پینگ پنگ بازی کنی یا هرکار دیگر ولی بر اساس پیشرفت قبلی تو با تو برخورد داشتن و هم تو به آن ها چیز میدادی هم آنان بهره میبردن و نور و حال میگرفتن از بودن با ما ولی همه چیز نامحسوس شاید هم مرده بودم چون بازیگری را دیدم که مرده بود هرجا رفتم هر شبکه ای میرفتم حمام نبود تا غسل کنم به خاطر دیدن آن زن لخت مذکر آلت!!! آخر پیدا کردم ولی هم حمام بود و هم دستشویی ومن نگران شدم که نتوانم غسل کنم  تا اینکه بیدار شدم و از حمام برمیگردم!!!